جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


تشکل‌های متفاوت در یک واحد صنفی و اهمیت شناخت آن

Posted: 06 Sep 2013 09:50 AM PDT

ابوالفضل رحیمی شاد
این نوشتار با هدف بررسی مفهوم "تشکل صنفی" و ارائه معیاری برای تشخیص آن از تشکل‌های غیر صنفی تهیه شده است. 


مقدمه
تفکیک نهادی و رویکرد تخصصی به عملکرد نهادها از جمله موضوعاتی است که به هر دلیل عدم توجه به آن میتواند مشکلات عدیده‌ای برای فعالان حوزه‌های مختلف اجتماعی ایجاد نماید.بدبینی اعضا،کم توانی در عضوگیری،عدم اعتماد به نهاد،اختلاف درون گروهی،شکست طرح و برنامه ها،دست نیافتن به اهداف،بدبینی حاکمیت به نهاد و عملکرد آن،ایجاد مانع از سوی حاکمیت، تحمیل هزینه‌ها و جریمه‌های قضایی بر اعضا و حتی انحلال نهاد میتواند از جمله این مشکلات باشد.از این رو پرداختن به این مسئله در حوزه‌های مختلف میتواند باعث رفع پاره‌ای از مشکلات عنوان شده باشد.این نوشتار در ارتباط با همین موضوع و با هدف بررسی مفهوم "تشکل صنفی" و ارائه معیاری برای تشخیص آن از تشکل‌های غیر صنفی درون یک واحد صنفی تهیه شده است.

تشکل صنفی چیست؟
معمولاً در واحدهای شغلی میتوان گروه‌های مختلفی با اهداف و کارکردهای سیاسی،فرهنگی،تخصصی،حمایتی،ورزشی و منفعتی را شناسایی کرد،که بطور طبیعی اعضای همه این گروه‌ها از شاغلین همان واحد صنفی هستند و چه بسا برخی یا همه اعضای یک گروه عضو گروه دیگری نیز باشند.اما آیا همه این گروه‌ها تشکل صنفی هستند؟
برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است معیاری برای شناخت و تعریف تشکل‌های صنفی از سایر تشکل‌ها داشته باشیم. وقتی بنا بر طبقه بندی گروه‌ها از هم باشد میتوان معیارهای مختلفی چون ارزش ها،هنجارها،باورها،کارکردها،اهداف و روش دستیابی به اهداف و حتی ویژگیهای اعضا،نحوه عضویت،تعدا اعضا،رسمی و غیر رسمی بودن گروه،موقت و دائمی بودن و برخی معیارهای دیگر را در نظر گرفت.اما در اینجا آنچه مهم تر از سایر معیارها بنظر میرسد اهداف و کارکردهای گروه و تعیین اولویت‌ها در صورت تعدد اهداف و کارکردها است.(سایر معیار‌ها معمولا برای مقایسه انواع گروه‌ها بدون در نظر گرفتن اشتراک شغلی در آنها بکار می رود)
از میان دستیابی به قدرت رسمی،اثرگذاری بر قدرت رسمی،اصلاح و تغییر ارزشها،باورها و هنجارهای اعضا،افزایش آمادگیهای تخصصی اعم از علمی،فنی و مهارتی و غیره،رفع مشکلات شخصی اعضا،برگزاری رقابتهای تخصصی و ورزشی و تلاش برای سلامت جسمی و روحی اعضا و بالاخره دفاع از منافع و حقوق صنفی و افزایش منافع صنفی برای اعضا کدام میتواند اهداف اصلی یک تشکل صنفی باشد؟ اگر فرض کنیم همه اینها میتواند بعنوان اهداف و کارکردهای یک تشکل صنفی در نظر گرفته شود کدامیک از این اهداف و کارکردها در اولویت قرار دارد؟
بطور منطقی اصلی‌ترین و مهمترین هدف در یک گروه هدفی است که تمامی اعضای گروه بطور مشترک آنرا پذیرفته و در آن ذینفع باشند.با بررسی اهداف ذکر شده آنچه مشخص است این است که شاید بتوان تمامی این اهداف را مهم تلقی کرد،اما به جز مورد آخر یعنی دفاع از منافع و حقوق صنفی در هیچ یک از اهداف دیگر نمی توان اشتراک کامل بین اعضای یک واحد صنفی مشاهده کرد.البته شاید در نظر برخی کارکنان مثلا اصلاح ارزشها و هنجارها و یا دفاع از ارزشها و باورها مهمتر از دفاع از منافع صنفی باشد اما در اینجا آنچه مهم است معیاری است که تقریبا همه اعضا در آن اشتراک داشته باشند.
بر اساس این معیار به بررسی انواع تشکل‌های موجود در یک واحد صنفی می پردازیم.

۱-تشکل صنفی:گروهی است که تنها هدف آن دفاع از حقوق و منافع صنفی اعضا،طرح مطالبات صنفی، افزایش مزایای مختلف درون صنفی و بهبود جمیع شرایط شغلی برای کارکنان یک واحد صنفی می باشد.بنابراین تشکل صنفی در واقع یک تشکل "منفعتی" است.
نکته‌ای که در اینجا لازم به ذکر است این است که در یک واحد صنفی وجود چند تشکل صنفی(منفعتی) نمیتواند توجیه عقلانی داشته باشد.مگر اینکه هر یک بدنبال حق و منفعتی خاص و یا شعبه‌های مختلف یک تشکل صنفی در موقعیت‌های مکانی مختلف باشند.و یا حذف یا انتخاب دستوری برخی کارکردها و روش‌ها باعث معنا بخشی به وجود تشکل‌های صنفی مختلف در یک واحد صنفی گردد.مثلا شاید یک تشکل استفاده از روشهایی مثل اعتصاب و تظاهرات را برای اعضا مجاز و دیگری غیر مجاز بداند و یا یک تشکل ورود به عرصه قدرت رسمی را برای خود مجاز و دیگری غیرمجاز بداند.

۲-تشکل صنفی-.................: (در جای خالی میتواند سیاسی،مذهبی،تخصصی،ورزشی و یا حتی حمایتی قرار بگیرد)
گروهی است که هدف اصلی آن همانند تشکل‌های صنفی است؛اما علاوه بر آن بدنبال اهداف دیگری همچون ترویج نگرشهای سیاسی،مذهبی،ملی،حمایت از گروه‌های مختلف،رشد تخصص درون گروهی و یا برآورده ساختن تمایلات و خواسته‌های غیرصنفی اعضای خود و یا تمامی کارکنان یک واحد شغلی می باشند.
این نوع تشکل‌ها را نیز به شرط رعایت اولویت و اصل قرار دادن اهداف صنفی در اساسنامه و عملکرد اعضای گروه میتوان در زمره تشکل‌های صنفی به حساب آورد.
نکته‌ای که در اینجا لازم به ذکر است این است که گاهی ممکن است در این تشکل‌ها در عمل بین اهداف و تمایلات صنفی با دیگر اهداف و تمایلات (معمولا سیاسی)اعضای گروه تضاد و اختلاف ایجاد شود.مثلا شاید تشکل مجبور باشد علیه گروه سیاسی حاکم که خود طرفدار و مبلّغ آن است دست به اعتراض بزند،با توجه به اینکه هم تشکیل این نوع گروه‌ها و هم پیش آمدن چنین وضعیتی اجتناب ناپذیر است،بالطبع آسیب‌های ناشی از آن نیز اجتناب ناپذیر است.البته شاید با فرهنگ سازی، قانونگرایی و انجام فعالیت مدنی صرفاً در یکی از حوزه هایی که ممکن است افراد را با چنین شرایطی روبرو سازد میتواند تا حدودی از این آسیب بکاهد.

۳-تشکل ............... – صنفی :(در جای خالی میتواند سیاسی،مذهبی،تخصصی،ورزشی و یا حتی حمایتی قرار بگیرد)
در این نوع تشکل‌ها هدف اصلی اعضا پی گیری و دست یابی به اهداف سیاسی،مذهبی، تخصصی،ورزشی و یا حتی حمایتی است وتلاش برای منافع و حقوق صنفی اعضا در اولویت قرار ندارد.به عبارت دیگر این تشکل ها،نوعی حزب،هیئت،گروه علمی،تیم ورزشی و انجمن مددکاری و مشاوره‌ای هستند که صرفا اعضای آنرا کارکنان یک صنف یا واحد شغلی تشکیل میدهد که به همین علت ممکن است گاهی در کنار هدف اصلی بر حسب شرایط در جهت منافع و حقوق صنفی نیز گام بردارند.
نکته مهم و لازم به ذکر در اینجا این است که این نوع گروه‌ها اگرچه تشکل‌های "درون صنفی" هستند اما نباید آنها را با تشکل‌های "برای صنف" یا "درخدمت صنف" اشتباه گرفت.به عبارت دیگر با توجه به تعریف تشکل‌های صنفی خواه از نوع ۱ و خواه از نوع ۲ نمی توان این گروه‌ها را تشکل صنفی به حساب آورد.

نکته پایانی
تشکل‌ها و اعضای آن بایستی به اختلاف بین اهداف و روش‌های از پیش تعیین شده خود با دیگر تشکل‌ها توجه نموده و کاملا مبتنی بر آن عمل نمایند.زیرا در غیر این صورت نه تنها باعث میشوند تمام آسیب هایی که در مقدمه عنوان شد بر آنها وارد آید،بلکه ممکن است با اثرگذاری منفی بر ذهن و دیدگاه مردم و حاکمیت نسبت به عملکرد نهادهای مدنی آسیب بزرگتری به جامعه وارد نمایند. 

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


برکناری رییس دانشگاه علامه؛ عقبگرد از ایده تفکیک جنسیتی

Posted: 06 Sep 2013 04:02 AM PDT

فیروزه رمضانزاده
جرس: صدرالدین شریعتی، رئیس دانشگاه علامه که سال ۱۳۸۴ بر مسند ریاست این دانشگاه تکیه زد در سال‌های اخیر بار‌ها به خاطر بازنشستگی و اخراج اساتید بسیاری که در شمار منتقدان محمود احمدی‌نژاد قرار داشتند، سرانجام در شامگاه روز یکشنبه ۱۰ شهریورماه، با حکمی از سوی جعفر توفیقی، سرپرست وزارت علوم از ریاست دانشگاه علامه طباطبایی برکنار شد.  

 

اجرای طرح تفکیک جنیستی با هدف بازتولید مناسبات قدرت مردانه و کاهش نقش موقعیت زنان در رویارویی با سنت‌های نابرابر از دیگر اقداماتی بود که در طول این چند سال شریعتی به صورت جدی دنبال کرد با این بهانه که رشد علمی و آرامش روانی دختران و پسران دانشجو در این دانشگاه بهتر فراهم می‌شود.


اقدامات صدرالدین شریعتی تا آنجا حاشیه ساز شده بود که حتی صفحه‌ای با عنوان «کمپین درخواست برکناری شریعتی از ریاست دانشگاه علامه طباطبائی از دولت یازدهم» در فیس بوک ایجاد شده و تاکنون اعضای بسیاری را به سوی خود جلب کرده است.


از سوی دیگر صد‌ها تن از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه علامه طباطبایی به تازگی با انتشار نامه‌ای خطاب به مقام‌های دولت یازدهم و حسن روحانی خواستار برکناری صدرالدین شریعتی شده بودند.
با وجود همه حواشی به وجود آمده شامگاه روز یکشنبه ۱۰ شهریورماه، صدرالدین شریعتی با حکمی از سوی جعفر توفیقی، سرپرست وزارت علوم از ریاست دانشگاه علامه طباطبایی برکنار شد.
پیش از این، دهم شهریورماه تارنمای قانون آنلاین با انتشار خبری به نقل از یک منبع آگاه از برکناری صدرالدین شریعتی، رئیس دانشگاه علامه خبر داده و نوشته بود، «حسین سلیمی معاون پیشین این دانشگاه به عنوان رئیس دانشگاه علامه طباطبائی جایگزین حجت الاسلام صدرالدین شریعتی می‌شود.» تارنمای فاطر نیوز، نزدیک به غلامحسین الهام نیز نوشته بود که صدرالدین شریعتی به زودی برکنار می‌شود.
در همین رابطه روز یکشنبه ۱۰ شهریورماه خبرگزاری فارس بیانیه بسیج دانشجویی «۳۱۳ دانشگاه» ایران را منتشر کرد که در آن جعفر توفیقی به «هتک حرمت جمهوریت و اسلامیت نظام آن هم در ساحت دانشگاه» در رویدادهای سال ۸۸ متهم شد.


آن‌ها ضمن ابراز تأسف از عزل مدیران دانشگاه‌ها و معاونان وزارت علوم توسط سرپرست وزارت علوم گفته‌اند: «بر طبق قوانین سرپرست وزارت اختیارات این امور را ندارد، سرپرست وزارت علوم که هنوز از مجلس رأی اعتماد نگرفته است، نمی‌تواند رئیس دانشگاهی که با حکم شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب می‌شود، را عزل کند.»
طرح‌های نظیر تصویب آیین‌نامه‌های پوششی هماهنگ برای دانشگاه‌ها یا اعطای مجوز به تشکیل دانشگاه‌های تک‌جنسیتی و جداسازی کلاس‌های درس در طی سال‌های گذشته بسیار رشد داشته است. در این میان دانشگاه علامه طباطبایی به ریاست صدرالدین شریعتی پیش قراول در اجرای این طرح‌ها بود.


صدرالدین شریعتی در تازه‌ترین سخنان خود روز یکشنبه سوم شهریور ماه گفته بود که «از سال تحصیلی جدید کلاس‌های درسی دانشجویان پسر و دختر مقطع کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد این دانشگاه به صورت کامل جداگانه برگزار می‌شود.» شریعتی اثرات اجرای این طرح را «کاهش چشمگیر پرونده‌های انضباطی، افزایش قبولی‌های ارشد و دکتری، کاهش ۵۰ درصدی مشروطی‌ها و ابراز رضایت دانشجویان دختر» عنوان کرد.
از سوی دیگر، خبرگزاری کار ایران، ایلنا، با انتشار گزارشی از عضویت «غیرمتعارف» بیش از ۱۰۰ تن از دانشجویان دکترا، مدیران و کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی در هیئت‌های علمی این دانشگاه خبرداد. این در حالی است که اساتید، دانشجویان و کادر اداری دانشگاه در تعطیلات تابستانی به‌ سر می‌برند. رئیس دانشگاه علامه طباطبایی به همین شکل برخی از اساتید را هم بازنشسته کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان جواد کاشانی، استاد حقوق و نامزد بالقوه ریاست این دانشگاه در آینده اشاره کرد.


صدرالدین شریعتی در حالی بیش از صد تن از نزدیکان خود را در دانشگاه علامه استخدام کرد که در هشت سال گذشته دستور داد بسیاری از استادان این دانشگاه که همگی از منتقدان دولت بودند اخراج یا بازنشسته شوند. از جمله این اساتید می‌توان به محمد ستاری‌فر، رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت محمد خاتمی و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اشاره کرد. صدرالدین شریعتی او را متهم به دست داشتن در ناآرامی‌های روز عاشورا در سال ۱۳۸۸ کرد و پس از آن حکم بازنشستگی او را صادر کرد.
همچنین برخی ازاستادهای برجسته‌ دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ازجمله برادران ‌شرکا، علی صادق‌تهرانی، بهروز هادی‌زنوز، محمود ختایی، صادق بختیاری، رضا عاصی، مهدی جهرمی، محمدمهدی به‌کیش و ترکیان، با احکام بازنشستگی روبه‌رو شدند.


تن‌ها در سال ۸۵-۸۶، ۳۲ نفر از دانشجویان این دانشگاه تعلیق شدند و یک نفر هم در مقطع کار‌شناسی ارشد اخراج شد.
دانشگاه را مرکز فساد نامیده‌اند


سابقه‌ تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی در ایران به روزهای نخست انقلاب اسلامی باز‌می‌گردد. ‌ه‌مان زمان که این نگرش در بین مسئولان حکومت رایج شد که حضور هم‌زمان دو جنس زن و مرد در یک فضای مشترک، می‌تواند مبانی اسلامی را به خطر بیاندازد.

طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها، از آن دسته از طرح هاست که بدون آنکه ضرورت آن اثبات یا به آرای جامعه دانشگاهی ایران ارجاع داده شود از سوی یک جریان خاص به جامعه دانشگاهی کشور تحمیل شد.
پیش از این، کامران دانشجو، وزیر علوم و تحقیقات در آذرماه سال ۱۳۸۸اعلام کرده بود دانشگاه‌های ویژه دختران به منظور «رفاه بعضی ازمتقاضیان» در قالب موسسات آموزشی غیر‌انتقاعی تاسیس می‌شود. پس از آن اعطای مجوز دانشگاه‌های تک‌جنسیتی در دستور کار دولت قرار گرفت و خردادماه سال ۱۳۸۹، دفتر آموزش‌های آزاد وزارت علوم، تحقیقات وفناوری اعلام کرد سه موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی دخترانه (تک جنسیتی) در تهران مجوز اصلی تاسیس راگرفته‌اند.


باز تولید مناسبات قدرت مردانه، قرارگرفتن زنان در مرتبه دوم اهمیت و در پی آن تفکیک کردن زنان و بازگشت زنان به خانواده‌ها با هدف افزایش نرخ زاد و ولد و کاهش نرخ مشارکتشان در جامعه از جمله هدف‌هایی است که بسیاری از مغزهای متفکر دیدگاه تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها که حتی دانشگاه را «مرکز فساد» نامیده‌اند دنبال می‌شود.
مهدی عربشاهی، دبیر پیشین تشکیلات دفتر تحکیم وحدت در این زمینه به جرس می‌گوید: «یکی از سیاست‌هایی که به طور جدی در دستور کار دولت احمدی‌نژاد قرار داشت سیاست تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها بود. این سیاست بر پایه نگاهی ایدئولوژیک بنا شده و یکی از پایه‌های اصلی اسلامی کردن دانشگاه‌ها شمرده می‌شود. تفکیک کلاس‌های درسی دختران و پسران، گزینش تک جنسیتی در برخی رشته‌های دانشگاهی وحتی تاسیس دانشگاه‌های دخترانه یا پسرانه بخشی از این سیاست است.»


عربشاهی می‌افزاید: «شریعتی رییس دانشگاه علامه طباطبایی یکی از جدی‌ترین افراد در اجرای این سیاست بوده است. در دوران ریاست شریعتی، دانشگاه علامه طباطبایی از نظر شاخص‌های علمی سقوط کرد و جایگاه ارزشمند خود را به عنوان دانشگاهی برجسته در علوم انسانی از دست داد. شاید علت اصلی این موضوع تمرکز بیش از حد ریاست و مسئولان دانشگاه بر پیگیری سیاست تفکیک جنسیتی بود. آن‌ها اگرچه نسبت به شاخص‌های علمی بی‌تفاوت بودند، اما با پشتکاری بی‌نظیر به تفکیک کلاسهای دختران و پسران دست زدند. حتی درهای ورودی دختران و پسران در دانشکده‌های مختلف از هم جدا شد. در برابر درهای ورودی دختران زنانی ایستاده بودند تا حجاب و آرایش آن‌ها را چک کنند. زنانی که به «خانم حجاب» معروف شدند. داخل دانشگاه علامه بیشتر یادآور سالهای دهه ۶۰ بود.»
به گفته این فعال دانشجویی، «اما آیا این سیاست برای دانشگاه دستاوردی داشته است؟ به نظر می‌رسد این نگاه تنگ نظرانه به رابطه دختر و پسر دیگر هیچ نسبتی با فضای جامعه ایران ندارد. جامعه‌ای که در آن به سرعت تابوهای جنسی می‌شکند و اتفاقا جدا بودن دختر‌ها و پسر‌ها در کودکستان، مدرسه و دانشگاه سبب شده تا این اتفاق به شکلی غیرطبیعی رخ بدهد. جوان ایرانی هیچ‌گاه فرصت آن را نمی‌یابد تا دوشادوش جنس مخالف درس بخواند و بیاموزد تا تنها از دریچه جنسیت به دیگری نگاه نکند.»
بحث جداسازی جنسیتی در دانشگاه‌های ایران از شهریور سال ۱۳۸۶ و با اعلام راه‌اندازی دانشگاه دخترانه قم به یک موضوع جدی تبدیل شد. جداسازی جنسیتی ابتدا با جداکردن دختران و پسران دانشجو در سالن‌های مطالعه، اردو‌ها، دروس ارائه شده اجرا شد.


دربرخی از دانشگاه‌ها ازجمله علامه، شریف و علم و صنعت، شاهد جداسازی ساختمان‌ها و کلاس‌ها طرح زوج و فرد در برنامه‌های کلاسی و فعالیت‌های دانشگاه بودیم. در بسیاری از واحد‌های دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه تهران نیز سالن‌های غذاخوری و بوفه‌ها دخترانه پسرانه شدند. در طول این سال‌ها برخوردهای قیم مآبانه مسئولان وزارت علوم با دانشگاه‌ها همواره در راستای ایجاد و باز تولید نظام مردخواهانه، و متضمن فرودستی زنان بوده است.
علی تارخ، فعال سیاسی و عضو سابق شاخه‌های دانشجویی یکی احزاب اصلاح طلب نیز در این زمینه به جرس می‌گوید: «به اعتقاد من در جامعه کنونی ما نسبت جنسیتی گم شده است به این معنا که دو جنس مخالف از فهم متقابل هم عاجز شده‌اند و ناچارند که دچار هم باشند. به صورت سنتی جامعه ایرانیان تمایل به تفکیک جنسیتی دارد. این تفکیک جنستی در زبان و کلام ما نیز همواره جاری است به عنوان مثال همچنان در جامعه ما رایج است که حرف مردانه بزنیم، اینجا مگر حمام زنانه است یا حرف‌های خاله زنکی زدن.»


وی می‌افزاید: «اما گفتمان حاکم در دوره جمهوری اسلامی نسبت به انسان و بدن انسان شامل چند نکته است اول این حکومت به شدت همراه سکسوالیته است و بخش بزرگی از قدرت خود را برپایه این گفتمان بدست می‌آورد. دوم اینکه بدن ایرانیان در این دوره بیش از هر دوره دیگری سیاسی شده است طوری که تبدیل به مکانی برای تبلیغات ایدئولوژی نظام حاکم شده است. چرا تفکیک جنسیتی این همه در ایران سر و صدا دارد بخشی از آن به این بر می‌گردد که دختر و پسر ایرانی ۱۲ سال به طور کامل از همدیگر جدا نگه داشته می‌شوند. ‌ه‌مان طور که می‌دانیم مدرسه خانه دوم است جایی که نه تنها برای تحصیل علم است بلکه جایی برای فراگیری مهارت‌های زندگی و آماده شدن فرد برای نقش پذیری و قبول مسئولیت در آینده شناخته می‌شود. شناخت دو جنس از هم در عرصه‌های عمومی برای جمهوری اسلامی خطر آفرین است چرا که این سوال‌های زیادی را برای ذهن‌های مسخ شده توسط حکومت ایدوئوگ ایجاد می‌کند که ما که هستیم؟ چه می‌خواهیم؟ برخورد دو جنس با هم پس از سال‌ها با هم در دانشگاه حامل نیرویی است که طغیان آن موجب سرازیر شدن سیل در برابر همه سدهای غیر اصولی حکومت است. دانشگاه یکی از عرصه‌های برخورد حکومت با دو جنس مخالف است. یادمان نرود که یک بازی ساده در تابستان گرم پارسال با تفنگ آب پاش چطور امنیت ملی را‌‌‌ همان طور که مسئولان مربوطه فرمودند به خطر انداخت.»
صدرالدین شریعتی در این چند سال از هیچ کوششی برای اخراج و تعلیق و تهدید دانشجویان و بازنشسته کردن بهترین اساتید دانشگاه علامه فروگذاری نکرد. او دستور بستن بسیاری از نشریات دانشجویی این دانشگاه را صادر کرد.
 

تداوم کمبود دارو و خطر جانی در کمین ۷۵۰۰ بیمار هموفیلی

Posted: 06 Sep 2013 03:53 AM PDT

جرس: گزارش ها می گوید حدود ۵۰۰۰ عدد از اقلام مذکور در گمرک‌ها موجود بوده اما بنا به دلایلی تاکنون ترخیص نشده و گمرک ایران در بخشنامه‌ای به گمرک‌های داخلی دستور ترخیص فوری اقلام دارویی مربوط به بنیاد امور بیماری‌های خاص با رعایت کامل مقررات مربوطه را صادر کرده است.

 

به گزارش ایسنا، در بخشنامه فرود عسگری، مدیرکل مرکز واردات و امور مناطق آزاد و ویژه گمرک ایران به گمرک‌های کشور آمده است: حسب دستور رئیس کل گمرک و پیرو بخشنامه ۱۸۲۹۲۶/۹۱/۳۰۷/۱۲۴۲۴/۷۳/۳۲۵ مورخ ۲/۱۰/۹۱ پیگیری و چنانچه اقلام دارویی بنام بنیاد امور بیماری‌های خاص در آن گمرک موجود باشد نسبت به ترخیص آن با رعایت کامل مقررات تسریع کنند. 

 

پیشتر فاطمه هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص در نامه‌ای خطاب به رئیس کل گمرک ایران نوشته بود: "به استحضار می‌رساند بیماران هموفیلی که بالغ بر ۷۵۰۰ نفر در کشور هستند، در اثر کوچکترین ضربه یا صدمه‌ای دچار خونریزی می‌شوند و اگر به سرعت تحت تزریق فراورده‌های جایگزین قرار نگیرند دچار معلولیت و حتی مرگ می‌شوند. متاسفانه در حال حاضر بیماران هموفیلی با کمبود بسیار شدید فاکتورهای انعقادی ۸ و ۹ خون مواجه هستند. با توجه به موجودی نزدیک به صفر این داروها در کشور و پس از پیگیری‌های این بنیاد اطلاعاتی حاصل شد که حدود ۵۰۰۰ عدد از اقلام مذکور در گمرک‌ها موجود بوده اما بنا به دلایلی تاکنون ترخیص نشده است.  خواهشمند است با توجه به در خطر بودن جان هموطنانمان دستور فرمایید اقدام عاجل معمول شود." 

هفت پرده: از قلم مجاری سیمین تا نمایش سازهای شجریان

Posted: 06 Sep 2013 03:46 AM PDT

سعید زندگانی
جرس – در پرده اول به سراغ بانوی غزل «سیمین بهبهانی» می رویم که با دریافت جایزه «قلم» مجارستان، به بیمارستان رفت و حالا به خانه بازگشته است؛ در دومین پرده ماجرای بازگشائی خانه سینما را در آستانه روز سینما پی می گیریم؛ در پرده سوم به مجلس خداحافظی شمقدری از سازمان سینمائی می رویم که گفت اگر وزیر بیرونش نمی کرد، خود اهل رفتن و رها کردن این پست نبود؛ در پرده چهارم حرفهای وزیر و یک مترجم را می شنویم که هردو به ممیزی کتاب پس از انتشار معتقدند، اما با دونگاه؛ پرده پنجم گزارشی است از نمایش «ترانه های قدیمی» که محمد رحمانیان در بازگشت به ایران روی صحنه برده است؛ از آنجا و در پرده ششم به مراسم بزرگداشت «ایرج» خواننده قدیمی می رویم؛ و پرده آخر را دردومین نمایشگاه سازهای ابداعی استاد شجریان به پایان می بریم!

 

«قلم» مجاری، و بیماری سیمین بهبهانی

اگرچه سیمین بهبهانی در ۸۶ سالگی ودراولین روزهای کار دولت روحانی توانست پاسپورتش را پس بگیرد و از سد اداره گذرنامه بگذرد و خود را به بوداپست برساند، اما جایزه ۵۰ هزار پوندی انجمن بین المللی «قلم» درمجارستان چندان آمدی برای «بانوی غزل» نداشت واو پس از دریافت اینجایزه با افزایش ضربان قلب دچار خونریزی معده ومجبور شد به ایران برگردد و مستقیم از فرودگاه به بیمارستان برود. خوشبختانه آخرین خبرهای رسیده حاکی از این است که سیمین بهبهانی از بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان آراد مرخص شده و ترجیح داده است بقیه دوره نقاهت خود را در خانه دخترش بگذراند. «امید» دختر شاعر در این مورد اعلام کرد که مادرم قرار بود دربخش بستری شود اما از پزشکان خواستیم تا ایشان را به منزل برده و خودمان از ایشان پرستاری کنیم. وی ضمن تشکر از پزشک معالج بانوی غزل افزود: «خوشبختانه بیماری ایشان کنترل شده و خونریزی دستگاه گوارشیشان نیز متوقف شده است. در حال حاضر نیز به دستور پزشک در شرایط استراحت مطلق هستند.» وی در مورد سفر شش روزه مادرش به مجارستان گفت: «ممنوعیت خروج ایشان رفع شده بود و توانست برای اخذ جایزه شعر انجمن بین‌المللی قلم، به بوداپست سفر کند. هرچند به دلیل بیماری سفر ایشان زود‌تر از موعد به پایان رسید اما مهم مراسم انجمن قلم بود که خوشبختانه انجام شد.»


سیمین بهبهانی پیش از آنکه یکشنبه گذشته به ایران بازگردد، جایزه‌‌ای را که به نام «یانوس پانونیوس» اومانیست مشهور قرن پانزدهم هر ساله و بیشتر درحوزه‌ شعر اهدا می‌شود، در بوداپست و ازدبیرکل انجمن قلم مجارستان دریافت کرد. «سرچ گزا»، رییس انجمن قلم مجارستان اینجایزه را که معادل ۵۰ هزار پوند ارزش دارد، پنجشنبه ۷ شهریور ماه (۲۹ اوت) همراه با یک دیپلم افتخار به دلیل سروده‌های سیمین بهبهانی و تلاش وی درزمینه گفت‌و‌گوی بین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و کوشش برای آزادی بیان به او داد. در این مراسم که با موسیقی ایرانی و آواز «دوباره می‌سازمت وطن» با اجرای مهناز ومهساوحدت همراه بود، سیمین بهبهانی در سخنانی کوتاه از دریافت اینجایزه مهم ابراز شادمانی و آرزو کرد که روزی برسد که ملت‌ها در سراسر جهان، فارغ از تفاوت‌های فرهنگی بتوانند در صلح و دوستی با یکدیگر زندگی کنند.


گزیده‌ای از غزلهای سیمین بهبهانی بوسیله «فرزانه میلانی» استاد ادبیات دانشگاه ویرجینیا به انگلیسی برگردانده شده است که همین مجموعه موجب شد جایزه قلم مجارستان در رقابت با دیگر چهره‌های ادبی جهان، امسال به سیمین بهبهانی تعلق بگیرد. «سرچ گزا»، رییس انجمن قلم مجارستان با اظهار خشنودی از آشنایی با سیمین بهبهانی، مجموعه اشعار او را به علاقمندان معرفی کرد. این مراسم در شهر تاریخی و زیبای «پچ» برگزار شد که دانشکده ادبیات آن یکی از شناخته شده‌ترین مراکز آموزش ادبیات انگلیسی در اروپاست. «یرومیوش ئوه» استاد زبان و ادبیات انگلیسی این دانشکده سخنران مراسم اهدای جایزه قلم به بهبهانی بود که با اشاره به سنت هزار ساله شعر فارسی گفت: «شعر برای ایرانیان که ملتی خارق‌العاده‌اند بیانگر تاریخ و سنت‌های آنان است. در طول این هزارسال فرم درشعر فارسی بار‌ها دگرگون شده اما جای خود را درزندگی روزانه ایرانیان از دست ندارده است.» «پشوسک ژولت» شهردار شهر پچ نیز درسخنانی به اهمیت فرهنگی و تاریخی این شهر دراروپا اشاره کرد و سپس به سنت اومانیسم که «یانوش پانونیوش» در قرن پانزدهم در مجارستان بنیانگذار آن بود، پرداخت. «گه سوچی» یکی از داوران جایزه «یانوش پانونیوش» نیز در باره شاعر ایرانی گفت: «سیمین بهبهانی از بزرگ‌ترین شاعران عصر ما و یکی از شاعران نوآور در ایران است.»


روز سینما، «خانه سینما» باز می‌شود؟


۲۱ شهریور ماه «روزسینما» است و چندروز مانده به آن بحث بازگشائی خانه سینما بازهم قوت گرفته وحتی رئیس هیئت مدیره خانه سینما از رئیس سازمان سینمائی خواسته است دستور فک پلمپ از این ساختمان درخیابان سمنان را صادر کند تا سینماگران بتوانند خانه خود را دراین چند روز برای برگزاری مراسم آماده کنند. اما وزیر فرهنگ و ارشاد که گوئی هنوز حیران دعواهای حیدری و نعمتی بر سر بازگشائی خانه سینماست، چهارشنبه و ساعتی پس از درخواست توحیدی اعلام کرد هیات مدیره‌ای که درحال حاضر وجود دارد، باید منحل شود و با تشکیل یک مجمع عمومی و انتخابات آزاد هیات مدیره جدید کار خودش را آغاز کند و همه تابع مجموعه جدید باشند. این خبر در سایت وزارتخانه منتشر شد که بلافاصله مورد اعتراض هیئت مدیره خانه سینما قرار گرفت که اعتقاد دارند هر گونه تغییرات باید در مجمع عمومی انجام بگیرد که برگزار کننده آنهم هیئت مدیره کنونی خواهد بود. از اینرو ساعاتی بعد، روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام کرد: «با توجه به مذاکره رئیس سازمان سینمایی با وزیر محترم ارشاد، ایشان نقل این مطلب را تکذیب کردند. با توجه به اینکه بازگشایی خانه سینما طبق سیاستهای جدید به سازمان سینمایی واگذار شده است، به زودی سیاستهای فراروی این مجموعه در خصوص بازگشایی خانه سینما اعلام خواهد شد. لذا از عموم رسانه‌ها درخواست می‌شود تا از گمانه زنی و نقل قول‌های غیر صحیح خود داری تا اخبار جدید از طریق مجاری رسمی اعلام گردد.»


در این حال، فرهاد توحیدی رییس هیات مدیره‌ خانهٔ سینما در خواست کرده بود تا حجت‌الله ایوبی رییس جدید سازمان سینمایی دراولین فرصت نامه‌ای را به نیروی انتظامی بنویسد تا ساختمان خیابان «سمنان» در اختیار خانهٔ سینما قرار بگیرد. او به «ایسنا» گفت: «پس از بازگشایی ساختمان خیابان سمنان، ما می‌توانیم ساختمان را برای برگزاری مجمع عمومی و حتی برگزاری مراسمی برای بزرگداشت «روز سینما» آماده کنیم. نزدیک به دو سال است که درب ساختمان خیابان «سمنان» بسته است؛ بنابراین این ساختمان به رسیدگی‌های اولیه‌ای نیازمند است. بعضی از اتاق‌هایش ریزش‌هایی داشته و باید آنجا را برای برگزاری مجمع عمومی آماده کنیم. ما پانزده روز پس از بازگشایی درب خانه سینما برای برگزاری مجمع عمومی آمادگی داریم. اگر ۲۱ شهریور روز سینما این اتفاق بیفتد، ما این مبنا را می‌گیریم که می‌توانیم برای ۱۵ روز بعد طبق قانون تاریخ برگزاری مجمع عمومی را بگذاریم. مرجع برگزارکننده مجمع عمومی خانه سینما، هیات مدیرهٔ فعلی است که طبق قانون تا برگزاری مجمع عمومی متولی اداره‌ موسسه است. اگر هنوز مساله تصویب اساسنامه خانه سینما در دستور کار باشد، ابتدا باید مجمع عمومی فوق العاده را برای تصویب اساسنامه‌ برگزار کنیم و براساس اساسنامه مصوب شده، اعلام فراخوان مجمع عمومی عادی داشته باشیم تا هیات مدیره آتی را انتخاب و خانه سینما را به هیات مدیره جدید تحویل بدهیم.»


توحیدی در پاسخ به اینکه چه مقطعی را برای بازگشایی خانه سینما پیش‌بینی می‌کند، گفت: «به هر حال ما همچنان بر آنچه که آقای دکتر روحانی در جریان مناظره‌های انتخاباتی‌اشان گفتند، امیدواریم که در یک ماه اول کاری دولت، مساله خانه سینما حل شود والان از آغاز به کار دولت سی و یک روز می‌گذرد. البته ما تنگنا‌ها را درک می‌کنیم و با توجه به اظهارات آقای جنتی که تاکید کردند حل و فصل ماجرای خانه سینما را به جناب ایوبی واگذار کرده‌اند، امیدواریم در اسرع وقت موضوع خانه سینما حل و فصل شود. ما آمادگی داریم پس از بازگشایی خانه سینما، فراخوان مجمع عمومی را اعلام کنیم، البته روندی که قرار بود در شش مرداد ماه گذشته انجام شود و متوقف ماند و اگر آقای شمقدری و همکارانشان همکاری می‌کردند و مجمع عمومی برگزار می‌شد در دولت دهم هم خانه سینما باز می‌شد. بنابراین امیدواریم دولت محترم به توافقات انجام شده در دولت قبلی پایبند باشد.»


«آقای بازیگر» و شمقدری که اهل رفتن نبود!


«آقای بازیگر» از آنهائی است که هیئت مدیره کنونی خانه سینما را کاملا قانونی می‌داند و اینرا در دیدار با رئیس جدید سازمان سینمائی هم عنوان کرد. عزت اله انتظامی که اول هفته به دیدار حجت اله ایوبی رفته بود تا ریاست سازمان سینمائی را به او تبریک بگوید، در این مورد گفت: «امروزبه دیدار وی رفتم. البته این دیدار من به خاطر دوستی و آشنایی با ایوبی و شخصیت فرهنگی وی بود. انتصابش را به سمت رئیس سازمان سینمایی تبریک گفتم و درباره مسائل مختلف سینما و خانه سینما باهم صحبت کردیم. در این دیدار درباره خانه سینما صحبت شد و به ایوبی گفتم که از نظر من خانه سینما همانی است که وجود داشته است و رئیس هیات مدیره آن هم فرهاد توحیدی است و من با این خانه همکاری داشته‌ام و برای فعالیت آن حاضر به کمک هستم.»


دیدار انتظامی با ایوبی اندکی پیش از برگزاری مجلس معارفه او و تودیع شمقدری انجام گرفت. جواد شمقدری رئیس پیشین سازمان سینمائی که هنوز دل از این سازمان نمی‌کند، در مراسم خداحافظی خود خطاب به علی جنتی وزیر ارشاد گفت: «من از ایشان تشکر می‌کنم که این مسئولیت را از گردن من برداشتند زیرا من خودم به راحتی این مسئولیت را‌‌‌ رها نمی‌کردم. حتی درزمانی که بحث برکناری من مطرح شد من مخالفت و مقاومت کردم.» ووزیرهم پاسخ داد: «من شمقدری را به زور برکنار نکردم بلکه طبیعت هر دولتی این است که برنامه‌های خود را اجرا کند. مردم نیز به دولت تدبیر و امید رأی دادند و طبیعی است که سیاست‌های این دولت اجرا شود. درزمان انتصاب ایوبی؛ من کارنامه تمام افرادی را که در سینما سابقه داشتند؛ مرور کردم اما دیدم که با توجه به چالش‌های موجود در سینما و اختلافاتی که بین سینماگران وجود دارد، هر فردی که از بین اهالی سینما انتخاب شود در‌‌‌‌نهایت به یکی از گروه‌های مورد اختلاف نزدیک است اما ایوبی فردی بود که سینماگران را می‌شناسد و مقبولیت دارد ونگاهش به سینماگران برابر است.»


حجت الله ایوبی رئیس جدید سازمان سینمایی هم مورد سخنان شمقدری گفت: «قطعا انگیزه من برای حضور در این مسئولیت به اندازه شمقدری نبود اما امروز که تقدیر ما را به این سمت آورده تمام تلاش خودم را برای خدمت به سینمای ایران انجام خواهم داد زیرا معتقدم همه ما باید همه نیروی خود را برای خدمت به سینمای پرافتخار به خدمت بگیریم. سینمای ایران باعث افتخار نظام جمهوری اسلامی است و این سینما در سخت‌ترین شرایط به داد نظام رسیده است. پیام این سینما اخلاق و اسلام است و توانسته به سینمای دنیا کمک شایانی کند.» ایوبی با انتقاد ازشمقدری که سینمای ایران در دهه ۷۰ را کودک خوانده بود، افزود: «در دهه ۷۰ سینمایی که باعث شد سینمای غرب از بحران خارج شود سینمای ایران بود در آن زمان هنرمندانی مانند ژان کلود کریر که دوست من است، گفت که سینمای اروپا در حال از بین رفتن بود و این سینمای ایران در دهه ۷۰ بود که از راه رسید و سینمای اروپا را نجات داد. سینمای ایران به اروپا آموخت که می‌توان با هالیوود مقابله و مخالفت کرد و اروپاییان برای مقابله با هالیوود از ایران آموختند؛ به همین دلیل ما باید با سینما مهربان باشیم. امروز سینمای ایران دچار التهاب است و در شأن و جایگاهی که باید باشد نیست اما من قول می‌دهم که با شفافیت و تدبیر از همه خرد جمعی برای رشد سینما استفاده کنم. حل مشکلات سینمای ایران فقط با همیاری همه سینماگران امکان پذیر است و سازمان سینمایی خانه همه اهالی سینماست.»


ایوبی ادامه داد: «حضور در جشنواره‌ها حق سینمای ایران است اما باید بدانیم که سینما و سینماگری در جشنواره موفق است که برای خودش فیلم بسازد و کسی که برای جشنواره‌ها فیلم بسازد موفق نیست. در بحث آموزش فقط نباید به آموزش کارگردان‌ها توجه کرد بلکه ما باید به مردم نیز آموزش بدهیم که به سینما بروند زیرا امروز مردم به سینما نمی‌روند. دریک کشور ۷۰ میلیونی درسال گذشته فقط ۱۰ میلیون نفر سینما رفتند درحالی که این میزان در یک کشور اروپایی ۲۹۰ میلیون نفر است. صنعت سینمای ما امروز خوابیده است و سالن سینمای ما در حال ورشکستگی است؛ به این امور باید توجه کرد و یکی از آن‌ها توجه به نقش تلویزیون و سینما است. به زودی اتاق مشاوره و فکری را تشکیل می‌دهم و از همه صاحبان اندیشه می‌خواهم تا به ما کمک کنند تا به ساختار‌ها نگاهی دوباره داشته باشیم و آن‌ها را اصلاح کنیم. مسئله خانه سینما هم مشکل کوچکی است که به زودی حل می‌شود.»


جنتی یکبار دیگر تاکید کرد: ممیزی بعد از نشر کتاب


سخنان علی جنتی وزیر ارشاد در باره ممیزی کتاب پس از نشر، موافقان و مخالفانی دارد. این هفته، او باردیگر درجمع خبرنگاران با بیان اینکه ممیزی کتاب یک امر حاکمیتی است و نمی‌‎توان آن را حذف کرد، گفت: «ممیزی را ازقبل ازنشر به بعد از نشر منتقل می‌‎کنیم و معنای این امر این است که خود ناشران مراقب باشند که ضوابط رعایت و خلافی صورت نگیرد. بعد از نشر، وزارت فرهنگ و ارشاد وظیفه دارد بررسی‎های لازم را انجام و اگر احیاناً مشکلاتی وجود دارد آن را مرتفع کند. تا کنون راجع به این مهم صحبتی نشده؛ باید از ناشران حمایت کرد تا ورشکست نشوند چرا که با توجه به گرانی کاغذ، مواد و دستگاه‎های چاپ و دستمزدهایی که پرداخت می‌‎شود این قشر با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌‎کنند. حتی ناشران بزرگی که ۴۰ تا۵۰ سال سابقه نشر دارند از وضعیت نامناسبی برخوردارند که باید به آن‌ها توجه ویژه شود.» وی با اشاره به انتصاب معاون فرهنگی که هنوز انجام نشده است، گفت: «بعد از این انتصاب توجه ویژه‌ای به مساله چاپ و نشر و مشکلات ناشران خواهد شد.»


عباس مخبر یکی از کسانی است که با ممیزی پس از نشر موافقت دارد. این مترجم در این مورد به «ایسنا» گفته است: «انتظار من این است که بگذارند کتاب‌های ما منتشر شود. به نظرم تصمیم وزیردرباره حذف ممیزی پیش از انتشار، کار مثبتی است، اما اقدامات تکمیلی لازم دارد. ضوابط کنونی نشر که مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است، دست و پای وزارت ارشاد و ناشران را می‌بندد؛ به همین دلیل هم‌زمان با حذف ممیزی پیش از انتشار یا متعاقب آن، باید به این نکته توجه شود که بسیاری از ضوابط موجود، منطبق بر قانون اساسی نیست. شاید ارشاد بتواند در این حوزه یک‌سری فعالیت تکمیلی انجام دهد. من با برداشتن سانسور قبل از چاپ موافق هستم. اگر این امر دنبال شود و وضعی شبیه انتشار روزنامه‌ها بر نحوه انتشار کتاب حاکم شود، خوب است؛ یعنی همان‌طور که الآن دادگاه مطبوعات تشکیل می‌شود و هیأت منصفه‌ای هست که به مسائل مطبوعاتی رسیدگی می‌کند، مسائل کتاب هم از مجاری این‌چنینی دنبال شود و فکری هم برای پیامد‌های حقوقی‌اش شود.»


مخبر افزود: «در قانون اساسی در مورد نشر و بیان، فقط ذکر شده که بیان مغایر عفت عمومی و مخل مبانی اسلام نباشد. این دو مورد در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستورالعمل‌های گسترده و پیچیده‌ای تبدیل شده که دست و پای همه را می‌بندد، از این‌رو می‌توان از ضوابط موجود برداشت‌های دیگری هم کرد. ممکن است ناشران نسبت به حذف ممیزی پیش از انتشار احساس ناامنی کنند و نگران خمیر شدن کتاب‌هایشان باشند؛ به همین دلیل وزیر ارشاد باید با اتحادیه ناشران هماهنگ کند و ببیند آن‌ها با برداشتن سانسور قبل از چاپ چه مسأله‌ای دارند. من شخصا آن‌قدر سانسور قبل از چاپ بدم می‌آید که این سانسور به هر شکلی حذف شود، خوشحال می‌شوم»!


رحمانیان در تهران «ترانه‌های قدیمی» را می‌خواند


اجرای نمایش «ترانه‌های قدیمی» نوشته و کار محمد رحمانیان ازسه شنبه ۱۲ شهریور به مدت ده شب درتالار شمس روی صحنه رفته است. این تئا‌تر موزیکال با بهره گیری از ترانه‌های قدیمی، روایتی متفاوت در باره تهران و مردم این شهر ارائه می‌کند. علی عمرانی و افشین هاشمی بازیگران اصلی این نمایش هستند که حبیب رضائی، مهتاب نصیرپور، علی سرابی، سحر دولتشاهی، اشکان خطیبی، بهاره مشیری و معصومه رحمانی این دورا همراهی می‌کنند. «ترانه‌های قدیمی» تازه‌ترین اثر محمد رحمانیان است که پس از سه سال دوری از صحنه تئا‌تر در ایران و مهاجرت به کانادا، در اولین روزهای بازگشتش به روی صحنه برده. این نمایش از تعدادی قطعات کوتاه نمایشی همراه با موسیقی تشکیل شده که فردین خلعتبری آهنگساز، سامان احتشامی پیانیست و علی زندوکیلی خواننده آنهاست.


«ترانه‌های قدیمی» را رحمانیان سال ۹۰ در مراسم اختتامیه جشنوارهٔ «فیلم شهر» اجرا کرد. پنج قطعه کوتاه نمایشی بود که همراه با هر یک قطعه‌ای موسیقی و یکی از ترانه‌های خاطره‌انگیز اجرا می‌شد. حالا چند قطعه تازه نوشته است که با‌‌ همان حال و هواست. برخی تک‌گویی هستند و بعضی گفتگوهای دو نفره. تمام این قطعات در مکان‌های مهم شهر تهران روایت می‌شود، مانند برج میلاد، امامزاده صالح، ترمینال شرق، کافه نادری و... یعنی همه مکان‌هایی که بخشی از هویت تاریخی معماری تهران را توضیح می‌دهد. رحمانیان در پاسخ به اینکه این نمایش چرا فقط ده شب اجرا می‌شود؟ گفته است: «اصولا مختصرمان کرده‌اند. سازمان فارسی زبانان (اکو سابق) جای مناسبی برای اجرای این نمایش نیست. می‌شد این نمایش را در تالار مناسب‌تری اجرا کرد؛ اما چون دوستان ما در مرکزهنرهای نمایشی چندان این نمایش را دوست نداشتند به پیشنهاد محمد حیدری و با حمایت حجت‌الله ایوبی (رئیس جدید سازمان سینمائی) توانستیم این تالار را داشته باشیم. البته آقای ایوبی قبلا هم با حمایت‌هایشان جلسات نمایشنامه‌خوانی را برگزار و علاقه‌مندیشان را به تئا‌تر اثبات کرده بودند و این امکان را به ما دادند تا از این تالار برای اجرایمان استفاده کنیم و ما هم سعی کردیم اجرای مختصری داشته باشیم.»


رحمانیان که پیش از بازگشت «آرش ساد» را در تورنتو به روی صحنه برد، در مورد ماندن یا رفتن خود وهمسرش مهتاب نصیرپور در ایران، می‌گوید: «در فاصله‌ای که اینجا اجازه کار نداشتم و خارج از کشور بودم، یک کلاس بازیگری و نمایشنامه‌نویسی دایر کردم که خوشبختانه بخوبی مورد استقبال قرار گرفت. حدود چهار نمایش اجرا کردم که برخی کم پرسوناژ بودند مثل «ترانه‌های قدیمی» وتعدادی پر پرسوناژ بودند مثل «آرش ساد» یا «شب سال نو» یا «شاپرک خانوم». یک فیلم هم دردست ساخت دارم و بخشی از بازگشت من به دلیل آماده نبودن آن فیلم است که باید آخرین مراحل فنی‌اش را طی کند؛ تصحیح رنگ و تصاویر به اضافه کارهای مسترینگ و نهایی صداگذاری هنوز باقی مانده که ناچارم این سه مرحله را در کانادا انجام دهم و وقتی کار‌ها تمام شد، امیدوارم بتوانم برگردم و کار کنم.»


تجلیل از خواننده‌ای که متر و معیار آواز است


حرفهای شجریان در آئین بزرگداشت خواننده پیش کسوت حسین خواجه امیری (ایرج) چنان به دل استاد تارنواز «فرهنگ شریف» نشست که او آرزو کرد همه هنرمندان در مورد همکارانشان چنین بیاندیشند و بگویند. استاد محمدرضا شجریان گفت: «صدای ایرج در تاریخ آواز خوانی ما یک متر و معیار است و هر کس بخواهد در بالا‌ترین حد حنجره، صدایی را مثال بزند، می‌گوید صدا شبیه صدای ایرج است.» شجریان که در مراسم تجلیل از «ایرج» سخن می‌گفت افزود: «جای تقدیر دارد که از هنرمندان پیشکسوت قدردانی می‌کنیم. وظیفه من بود هنگامی که شنیدم دوستان قصد دارند برای ایرج بزرگداشت بگیرند با افتخار بگویم من نیز شرکت می‌کنم و در کنار این عزیز بزرگوار هستم. آن موقع که نوجوان بودم ایشان در اوج قدرت آواز خواندن بود. ایرج امشب هم مانند چهل سالگیش خواند. خواننده اگر سالم زندگی کند، تا صد سالگی هم می‌تواند بخواند.»


مراسم تجلیل از «ایرج» سومین همایش باشگاه هنرمندان ایران، شامگاه جمعه هشت شهریورماه با حضور جمعی از هنرمندان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. پس از شجریان، نصرت الله وحدت بازیگر قدیمی سینما نیز با ذکر خاطره‌ای گفت: «سال‌ها پیش این افتخار را پیدا کردم که صدای دلنشین ایرج در فیلم من در دو آهنگ خوانده شود و آن را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که به استودیو آمد، درکنار هم نشستیم، اوخواند و من نیز مانند فردین با وی لب خوانی کردم.‌‌ همان سال‌ها بود که وزارت ارشاد از هنرمندان خودش تجلیل می‌کرد و زیاد توجه به ما قدیمی‌ها نداشت. ما هم عده‌ای بودیم حدود۶۰ نفر که اکنون چیزی از آن تعداد باقی نمانده؛ گفتیم ما نیز از خودمان تجلیل کنیم. اولین گرامیداشت قرعه به نام فردین افتاد. آقای اکبری مامور شده بود برای این مراسم در شمال و ۱۲۰ نفر از هنرمندان روز را دعوت کرد. در آن مراسم جایزه‌ای گران بها به آقای فردین داده شد. فردین پس از صحبت‌ها و تشکر از جمع شروع به خواندن کرد. ما که تا کنون صدای فردین را به این شکل نشنیده بودیم، همه تعجب و تشویق کردیم که یکباره پرده پشت سر فردین کنار زده شد ودیدیم ایرج آن پشت نشسته بود می‌خواند و فردین مانند فیلم‌هایش لب می‌زد.»


نی نواز نامدار محمد موسوی نیز در خاطره‌ای گفت: «روز عید سال ۱۳۶۱ خدمت استاد بنان بودم، به وی گفتم امسال به من عیدی دهید. گفتند چه بدهم؟ از او خواستم برای خوانندگان نسل جوان چیزی بگوید گفت:‌ای کاش خداوند صدای ایرج را به من می‌داد! این حرف وی برای من واقعا ارزشمند بود که استاد بنان اینگونه از صدای ایرج تعریف کرد.» پس از موسوی، فرهنگ شریف گفت: «ببینید شجریان چگونه زیبا راجع به همکار عزیزش صحبت کرد و این واقعا ارزشمند است که یک هنرمند در سطح محمدرضا شجریان اینگونه قدر هنر ایرج را بداند و بگوید که ما در هر صورت همیشه به صدای وی گوش می‌کردیم. این تقدیری که ایشان کردند باید سرمشق هنرمندان باشد تا همدیگر را دوست داشته باشند و حسادتی نباشد. هنگامی که حسادت پیش بیاید انسان حالتی دیگر پیدا می‌کند امیدوارم این سرمشقی باشد برای همه هنرمندان.»


در این مراسم، ایرج برای اجرای برنامه‌ای کوتاه در میان استقبال شدید حاضران روی سن رفت و در حالی که حضار به احترام وی ایستاده بودند، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «دوستان گفتنی‌ها را گفتند و من نیز از حضور همه شما که امروز در این محل جمع شده‌اید ممنونم. از همه بزرگوارانی هم که امروز تشریف آورده‌اند تشکری ویژه دارم و جا دارد از محمدرضا شجریان نیز سپاسگزاری کنم که امروز اینجا هستند که حضورشان هم باعث خوشحالی من و هم باعث خوشحالی همه شده است. امروز می‌خواهم سرتان را درد بیاورم و چند بیتی را برایتان آواز بخوانم و بعد با چند قطعه شاد در خدمتتان هستم.»


دومین نمایشگاه سازهای شجریان در تهران


با روی کار آمدن حسن روحانی که در جریان فعالیتهای انتخاباتی خود چند بار از استاد شجریان به عنوان چهره بزرگ هنر ایران نام برد؛ وعلی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد که این خواننده را «بی‌بدیل» خواند؛ گوئی زمینه فعالیت شجریان در ایران پس از سال‌ها فراهم می‌شود که اولین آن برگزاری نمایشگاهی از سازهای ابداعی او از ۲۲ تا ۲۸ شهریور ماه به همت شرکت «دل آواز» و همیاری خانه موسیقی در گالری خانه هنرمندان ایران است. دراین نمایشگاه سازهایی از گروه سازهای «صراحی» در چهار اندازه (شاه صراحی، صراحی باس، صراحی آلتو، صراحی سوپرانو)، «شهرآشوب» در چهار اندازه (شه‌بانگ، شه‌نواز، شهرآشوب آلتو، شهر آشوب سوپرانو)، «دل و دل» در دو اندازه (دل و دل آلتو، دل و دل سوپرانو)، «سبو»، «سازهای مضرابی» (ساغر، باربد، کرشمه) «تندر» و سنتورهایی با ساختار جدید و تندر خواهد بود. شجریان در این باره گفته است که این نمایشگاه ادامه‌‌ همان نمایشگاهی است که در سال ۱۳۹۰ برگزار شد، با این تفاوت که ساز‌ها برای عرضه در دنیای موسیقی و سفارش تولید به نمایش در می‌آید. اولین نمایشگاه سنتور‌ها و سازهای ابداعی وی با ۱۴ ساز ابداعی و ۱۰ سنتور در اندازه‌های مختلف، اردیبهشت‌ماه سال ۹۰ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.


شجریان در مورد سازهای ابداعی خود و اصلاحات آن‌ها نیز متذکر شد:» این ساز‌ها در ۲ سال گذشته در کنسرت‌ها نواخته شد و در این مدت روی ساز‌ها کار کردم تا کیفیت ساز‌ها و صدادهی ساز‌ها بالا برود. سازهای ابداعی این قابلیت را دارد که در کنار سازهای سنتی قرار بگیرد. من بیش از ۵۰ سال است که با موسیقی، خواننده، نوازنده و آهنگساز در ارتباط هستم و از سوی دیگر سلیقه مخاطب را می‌شناسم، به همین دلیل معتقدم که موسیقی ایران به سازهای جدید و صداهای تازه نیاز دارد. در طول عمر حرفه‌ای هنری خود به این نتیجه رسیدم که در موسیقی ایران به سازهایی نیاز است که نوازنده یا آهنگساز با آن راحت باشد و صداهای تازه خلق کند. ضمن اینکه موزیسین‌های جوان از سازهای ابداعی استقبال می‌کنند و هنرمندان قدیمی به دلیل نگاه آن‌ها در استفاده از این ساز‌ها با احتیاط برخورد می‌کنند چون سازهای ابداعی برای نسل بعد است و آن‌ها از این ساز‌ها که امکانات راحت‌تری در نوازندگی دارد، استفاده خواهند کرد. این ساز‌ها به‌ تنهایی هم امکانات زیادی دارد و باید به صحنه برود و نوازنده‌ها با آن کار کنند تا به مرور زمان به آن عادت کنند. »
 

دین اهل سیاست به کودکان را ادا کنید

Posted: 06 Sep 2013 03:33 AM PDT

نویسندگان کودک و نوجوان به مسجدجامعی
جرس: جمعی از نویسندگان کودک و نوجوان در نامه ای به احمد مسجدجامعی، رییس شورای شهر تهران، اظهار امیدواری کردند با تمرکز بر برنامه های فرهنگی، بخشی از دین اهل سیاست به کودکان ادا شود.

 

به گزارش خبرآنلاین؛ مشروح این نامه به شرح زیر است:

به نام خداوند دوستدار کودکان

ریاست محترم شورای شهر تهران
جناب آقای حاج احمد مسجد جامعی
با سلام
این روزها همه جا صحبت از سهم خواهی‏ های گروه‏ های سیاسی است و طبیعی است که در این جدل و غوغا کسی به یاد کودکان نباشد. کودکانی که در نابسامانی‏ های امروز و اشتباهات اهل سیاست هیچ نقشی نداشته‏ اند. کودکانی که ایران و فردای ایران متعلق به ایشان است.
ما نویسندگان کودک و نوجوان ایران چندان به دنیای سیاست علاقه‏ ای و در آن تخصصی نداریم. اما به یاد داریم در بیست و چند سال گذشته هر جا که شما برمسند کاری بوده اید، کودکان را از یاد نبرده اید. از جشنواره‏ های بین‏ المللی کتاب و تصویرگری و تئاتر و سینمای کودک گرفته تا حمایت از پژوهش‏ها و نهادها و انجمن‏ها و کتابخانه‏ها.
شما مسئولیت سخت و سنگینی را به دوش گرفته‏ اید. دعا می ‏کنیم در این دوره خدمتگزاری خود نیز همچون گذشته مصالح و منافع کودکان این سرزمین را در خاطر داشته باشید.
ما هم چون شما امیدواریم با تمرکز هرچه بیشتر بر برنامه های فرهنگی بویژه مسایل پایه همچون هنر و ادبیات کودکان، بخشی از دین اهل سیاست به کودکان ادا شود.

سیدعلی کاشفی خوانساری، علیرضا مهدوی‏هزاوه، اسماعیل علوی، محمد نورقربانی، علی زارعان، سیدسعید هاشمی، پرویز شیشه‏گران، نلی محجوب، عبدالعظیم فریدون، فرزانه فخریان، کلر ژوبرت، جعفر ابراهیمی‏‌شاهد، مسعود ملک‏یاری، مهران بهروزفغانی، مهناز باقری، حسین بکایی، مصطفی جمشیدی، مصطفی خرامان، حسین ‏مافی، سیدعلیرضا حافظی، علیرضا سلیمانی، حسین مهکام، اسماعیل امینی، حسن احمدی، بیوک ملکی، طاهره ایبد، مریم طاهری مجد، سیدصادق موسوی، زهره نیلی، لیلا خیامی، عباسعلی سپاهی‏یونسی، شقایق قندهاری، مسعود بهنام، نادیا علا، یوسف یعقوبی، رودابه حمزه‏‌ای، پوپک صابری‏‌فومنی، امیرحسین داودی، گیتی صفرزاده، سیامک سرمدی، شاهین رهنما، فریدون سراج، مهدی مرادی، یوسف قوجق، مریم اکبری، سیدناصر هاشمی، محمد گودرزی دهریزی، عزت اله الوندی، غلامرضا امامی، شهلا انتظاریان، محمود برابادی، محمد برومند، جواد جزینی،احمد اکبرپور، مهرداد تویسرکانی، حمید خادمی، رسول آبادیان، علی الله سلیمی، علیرضا متولی، رفیع افتخار، فریبا نباتی، مهدی مرادی، حمید هنرجو، رامین جهانپور، زیتا ملکی، پگاه شفتی، میترا بیات، عبدالمجید نجفی، محمدعلی علومی، زهرا زواریان، اسدالله شعبانی، مرضیه قدسی، رویا بیژنی، عباس جهانگیریان، محبوبه گودرزی،مرجان کشاورزی آزاد، منوچهر اکبرلو، محمدکاظم مزینانی، فاطمه مشهدی رستم، محمدرضا محمدی پاشاک، بلقیس سلیمانی، مجید قیصری، رضی هیرمندی، مجید شفیعی، محمد صلواتی، محمد حسینی، نورا حق پرست، علی ناصری، مهدی ارگانی 

واشينگتن می‌گويد هنوز نشانه‌ای از تعهد ايران به رفع نگرانی‌های بين‌المللی ديده نمی‌شود

Posted: 06 Sep 2013 03:33 AM PDT

جرس: سامانتا پاور، نماينده آمريکا در سازمان ملل متحد می‌گويد واشينگتن اميدوار است روی کار آمدن حسن روحانی، فرصتی برای رفع نگرانی‌های بين المللی در باره اهداف برنامه هسته‌ای ايران باشد.

  

به گزارش رادیو فردا به نقل از رويترز، با اين وجود خانم پاور روز پنجشنبه در نشست شورای امنيت گفت: "هنوز نشانه‌ای از تعهد روشن تهران برای رفع اين نگرانی‌ها ديده نمی‌شود".

 

نماينده آمريکا در سازمان ملل اضافه کرد: "ايران به جای گام برداشتن در رفع نگرانی‌های بين المللی، در حال نصب سانتريفيوژهايی است که در غنی سازی اورانيوم، دو تا سه برابر از سانتريفوژهای فعلی کارآمدتر هستند".

 

نماينده استراليا نيزکه رياست شورای امنيت و کميته تحريم‌های ايران را برعهده دارد در اين نشست گفت: "هنوز گزارش‌هايی از نقض تحريم‌ها از سوی ايران و تلاش تهران برای وارد کردن کالاهای ممنوع، دريافت می‌کنيم".

 

حسن روحانی رييس جمهوری ايران، روز پنجشنبه وزارت امور خارجه را مامور پی‌گيری پرونده هسته‌ای کرد، که پيش از اين مديريت آن با شورای عالی امنيت ملی بود.

 

احمد منتظری؛ نظام از اختلاف افکنی مذهبی ضرر می‌کند

Posted: 06 Sep 2013 03:15 AM PDT

مژگان مدرس علوم
جرس: ایران به عنوان کشوری پهناور از قومیت‌های مختلف نژادی و مذهبی تشکیل شده است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی علاوه بر شیعه به عنوان مذهب رسمی، سایر مذاهب اسلامی شامل مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز از جایگاه قانونی و قابل احترامی برخوردار هستند. از همین رو از بدو تشکیل جمهوری اسلامی مسئولین نظام همواره تاکید کرده‌اند که هر کس که در لباس دین به مظاهر دیگر ادیان آسمانی یا فرق اسلامی توهین کند باید مورد مجازات قرار گیرد.

 

اما با وجود این صراحت قانونی، برخی از روحانیون با سخنرانی‌های خود به اختلافات بین اهل تسنن و شیعیان دامن می‌زنند. مهدی دانشمند از جمله این روحانیون است که چند سال پیش با گفته‌های خود و اهانت و توهین به خلفای اهل سنت باعث تحریک و اعتراض جمع زیادی از جوانان اهل سنت شد. پس از آغاز درگیری‌ها بسیاری از اهل سنت دستگیر و بدون برگزاری دادگاه علنی و در سکوت خبری به اعدام و تبعید و زندان محکوم شدند. تنها در تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳ خبر اعدام شش نفر از آنان منتشر شد که جنازه ‌هایشان را هم به خانواده‌ آن‌ها تحویل ندادند.


بر اساس اخبار رسیده از زندان رجایی شهر کرج، هم اکنون نزدیک به بیست و شش تن از زندانیان اهل سنت در خطر اعدام قریب الوقوع قرار دارند و طی روزهای اخیر نیز چند تن از فعالان مذهبی اهل سنت برای اجرای حکم اعدام به زندان قزلحصار کرج منتقل شده‌اند.


به همین مناسبت «جرس» با حجت الاسلام احمد منتظری در خصوص ضرورت اجتناب از ایجاد اختلاف میان اهل سنت و شیعه و پیامدهای ناشی از گسترش این اختلافات به گفت‌و‌گو پرداخته که متن آن در پی می‌آید:


خبر صدور حکم اعدام جمعى از زندانیان اهل سنت، مورد اعتراض بسیارى از فعالان حقوق بشر قرار گرفته؛ در نخستین سؤال، چرا احکام قضایى ما به ویژه احکام صادره علیه اقلیت هایى مانند اهل سنت، مورد اعتماد جامعه نیست و همیشه احساس بى عدالتى درباره آن‌ها وجود دارد؛ در حالى که قاعدتاً دستگاه قضایى در دنیا باید مرجعِ اعتماد و احترام مردم باشد؟


متاسفانه از اول تشکیل جمهوری اسلامی شفافیت لازم وجود نداشته و ندارد و همه امور در خفا صورت می‌گیرد. برای نمونه به ماجرای چند روز پیش اشاره می‌کنم که آقای هاشمی رفسنجانی مطلبی را در مورد سوریه مطرح کردند و بعضی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ایشان حمله کردند که ایشان مخالف سیاست‌های کلی نظام حرف زده است؛ معنی و مفهوم واکنش نمایندگان این است که کتمان و عدم شفافیت سیاست کلی نظام است.


یکی دیگر از دلایل بی‌اعتمادی مردم پیاده نشدن قانون است؛ در اصل ۱۶۸ قانون اساسی به صراحت آمده است که دادگاه‌های سیاسی و مطبوعات باید با حضور هیئت منصفه برگزار شود؛ بر این اساس از آنجایی که زندانیان سیاسی در مقابل حاکمیت هستند و حاکمیت نمی‌تواند در مورد آن‌ها عدالت را رعایت کند چرا که چون باید بین خود و طرف مقابل حکم دهد، بنابراین حضور هئیت منصفه در چنین دادگاه‌هایی ضروری دانسته شده است. اما می‌بینیم که هیئت منصفه در این دادگاه‌ها نیست و همین امر موجب افزایش بدگمانی‌ها می‌شود. من شخصا از آیت الله مومن که عضو فقهای شورای نگهبان هستند شنیدم که می‌گفتند دوستان ما معتقد هستند که قانون اساسی یک اصل دارد و آن هم اصل چهار است که کلیه قوانین و مقررات در تمام زمینه‌ها باید مطابق موازین اسلامی باشد و اسلام هم یعنی‌‌ همان ولایت مطلقه فقیه. این امر واقعا جای تاسف دارد، شورای نگهبانی که باید حافظ قانون اساسی باشد خود در عمل به آن اعتقاد ندارد لذا و به تبع آن دستگاه‌های دیگر از جمله دستگاه قضایی خود را ملزم به رعایت قانون اساسی نمی‌دانند و بدین ترتیب در خفاء حکم صادر می‌شود، از همین رو طبیعی است که افکار عمومی نسبت به این احکام بدبین باشند.


مدافعان دستگاه قضایى مى گویند این مته‌مان، مرتکب جرم هایى شده‌اند که سزاوار اعدامند؛ بر فرض صحت آیا در فقه و حقوق، تناسبى میان زمینه هاى وقوع جرم و مجازات وجود دارد؟ مثلا وقتى از سوى برخى روحانیان شیعه بد‌ترین توهین‌ها علیه خلفاى راشدین مطرح مى شود (مانند ویدئوهایى که در فضاى مجازى به صورت گسترده منتشر شده) آیا مى شود آن توهین‌ها را نادیده گرفت و فقط درباره واکنش هاى برخى از اهل سنت حکم صادر کرد؟
دقیقا در برخورد با این موضوع بی‌عدالتی صورت گرفته است؛ این یک اصل عقلایی است که بیشترین تقصیر متوجه شروع کننده اختلافات است که منجر به درگیری و جنگ و خسارت می‌شود. در قرآن کریم به صراحت آمده است: «به کسانی که مشرک هستند دشنام ندهید زیرا آن‌ها هم در مقابل به خدای شما دشنام می‌دهند». قابل توجه اینکه قرآن در مورد مشرکین هشدار می‌دهد و در مورد مسلمانان که دیگر جای خود دارد و فحش و ناسزا به آنان و شخصیت‌های مورد علاقه آنان کار بسیار ناپسندی است.


در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران یادآوری شده است که‌ای مردم شما در لبه پرتگاه آتش بودید چون بین شما دشمنی وجود داشت اما ما شما را برادر نمودیم، «فاصبحتم بنعمته اخوانا»؛ یعنی به نعمت اسلام شما برادر شدید. حالا در این زمان کسانی این برادری را بدل به دشمنی می‌کنند و جای تاسف دارد. شاید این عده متوجه عملکرد ناپسند خود نیستند و تصور می‌کنند که دارند بر عهد مسلمانی خود عمل می‌کنند در حالیکه ۱۸۰ درجه در جهت مخالف احکام اسلامی است. بله این نکته مسلّم است که کسانی که شروع کننده توهین و اهانت هستند، بیشترین تقصیر را دارند چون باعث و سبب اختلاف افکنی شده‌اند.


یکى از نقاط قابل توجه کارنامه سیاسى مرحوم آیت الله منتظرى، پیشنهاد هفته وحدت میان شیعه و سنى بود؛ حالا که بیش از سه دهه از این پیشنهاد مى گذرد، تقویم‌ها هرسال هفته اى را با این نام در خود دارند اما آن پیشنهاد در عمل چندان کامروا به نظر نمى رسد؛ آیا چون ایده اى صرفاً سیاسى بود ناکام ماند؟ یا واقعا ایده اى اعتقادى هم بود و به دلایل دیگرى زمینه عملى شدن آن فراهم نشد؟


این پیشنهاد صرفا سیاسی نبود، بلکه اعتقادی و برگرفته از دستورات قرآن کریم بود. حتی در مورد اهل کتاب یعنی مسیحیان و یهودیان در قرآن آمده است که «یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم» بیایید در مورد نقاط مشترک با هم وحدت داشته باشید. یعنی در‌‌ همان شرک نداشتن وحدت داشته باشید. حالا نمی‌دانم بر چه اساسی با اهل سنت که مشترکات زیادی از جمله قبله واحد، قرآن واحد و پیامبر واحد و بسیاری از احکام مشترک از جمله نماز و روزه و حج و زکات و امر به معروف و نهی از منکر با هم داریم، اینگونه اختلاف افکنی می‌شود؟ مسلّم است که اگر دو برادر بر نقاط اختلاف تاکید کنند موجب دعوا می‌شود. آری این «هفته وحدت» نظری برگرفته از دستورات روشن و حکیمانه قرآن کریم بود و الآن هم بیشتر باید بر آن تاکید شود.
توهین به خلفا و مقدسات اهل سنت در کشوری مانند ایران که همواره از لزوم وحدت میان شیعه و سنی در منطقه صحبت می‌کند در عرصه‌های داخلی و خارجی چه پیامدهایی را به همراه خواهد داشت؟


ضرر و آسیب آن در مرحله اول متوجه نظام جمهوری اسلامی است. نظام باید نسبت به افرادی که موجبات این اختلافات را فراهم می‌کنند وسواس بیشتری داشته باشد. دشمن اصلی نظام همین اختلافات است و نظام باید کسانی را که این اختلافات را به وجود می‌آورند شناسایی و با آن‌ها برخورد کند. در حقیقت، باید فشار‌ها بر روی این افراد باشد نه کسانی که مشفقانه و دلسوزانه انتقاد می‌کنند. از سوی دیگر این فشارهایی که بر روی روحانیون و شخصیت‌های اهل سنت زندانی وجود دارد، بر روی خانواده‌ها و نزدیکان آن‌ها هم ایجاد ناراحتی و فشارهای روانی می‌کند. بالا‌تر از آن، خانواده و بستگان کسانی که اعدام شدند فشارهای زیادی را متحمل شدند و متحمل می‌شوند. اگر آثار این اعمال جبران نشود و عذرخواهی و دلجویی صورت نگیرد و تامین خسارت نشود، مسلّما جمعیت بیشتری از نظام سرخورده و روی‌گردان می‌شوند. الآن می‌بینیم که بسیاری از جوانان حتی نسبت به وطن و مملکت خود احساس عدم وابستگی می‌کنند و این خطر بزرگی هست. همین امروز مقام رهبری در صحبتی که با اعضای مجلس خبرگان داشتند زندانی کردن افراد را به عنوان یک نقطه ضعف رژیم امریکا نام بردند و بر روی زندان گوانتانامو و ابوغریب بحث کرده و زندانی کردن افراد و رفتارهای نامناسب با آن‌ها را محکوم کردند. در حالیکه الآن در کشور خودمان زندان‌های قزلحصار کرج و مشهد و یزد و... هست و من خبر دارم که فشارهای زیادی بر روی زندانیان صورت می‌گیرد. با توجه به این موضوع که این زندانیان قابل مقایسه با زندانیان گوانتانامو نیستند؛ آنان که برج‌های دوقلو را ویران کردند و هزاران نفر بی‌گناه را کشتند، بلکه بسیاری از زندانیان ما سیاسی و عقیدتی هستند که طبق قانون اساسی اصلا نباید زندانی شوند.

 

تصمیم دولت مصر برای انحلال اخوان‌المسلمین

Posted: 06 Sep 2013 01:55 AM PDT

بازداشت یکی دیگر از رهبران اخوان
جرس: دولت مصر امروز (جمعه) از تصمیم خود برای انحلال تشکیلات اخوان المسلمین به عنوان یک سازمان داخلی خبر داد. همزمان دستگاه امنیتی مصر دبیر کل حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی جماعت اخوان المسلمین این کشور را بازداشت کرد و در همین حال در آستانه تظاهرات طرفداران مرسی در قاهره نیروهای امنیتی در اطراف مراکز مهم و تاسیسات حیاتی مستقر شدند.

 

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه الاخبار، هانی مهنی، سخنگوی وزیر همبستگی اجتماعی عنوان داشت: این تصمیم از سوی این وزیر مصری اتخاذ شده است و قرار است به صورت رسمی به زودی در یک کنفرانس خبری اعلام شود.

 

اخوان المسلمین مصر در ماه مارس گذشته به صورت رسمی تشکیلات خود را ثبت کرد این گروه در سال 1928تاسیس شده و به صورت رسمی در سال 1954 منحل شد.

 

همزمان به نقل از پایگاه خبری الیوم السابع، حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی جماعت اخوان المسلمین مصر گفت: دستگاه های امنیتی مصر محسن راضی دبیر کل حزب آزادی و عدالت و از رهبران جماعت اخوان المسلمین را در منزل دخترش در استان القلیوبیه در شهر نصر بازداشت کردند.

 

محسن راضی دبیرکل حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی اخوان در منطقه قلیوبیه در شهر نصر و نماینده سابق پارلمان بود.

 

از سوی دیگر یک منبع امنیتی مصر تاکید کرد: فرماندهان امنیتی در مصر دستور به اجرای طرحی امنیتی گرفته اند که بر اساس آن در جریان تظاهرات امروز جمعه هواداران محمد مرسی، رئیس جمهور برکنار شده این کشور، نیروهای امنیتی در اطراف مراکز و موسسات مهم و وزارتخانه ها و نهادهای دولتی مستقر می شوند.

این منبع که خواست نامش فاش نشود، افزود: کارشناسانی نظامی در متروها و ایستگاه‌های قطار و دیگر مناطقی مستقر می‌شوند که نگرانی درباره تکرار حوادث بمبگذاری وجود دارد.

 

فرمانده سابق ناتو: قرار بود ۷ کشور از جمله ایران اشغال شوند

Posted: 06 Sep 2013 01:21 AM PDT

جرس: فرمانده سابق آمریکایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (‌ناتو )‌ در یک برنامه تلویزیونی گفت: آمریکا در سال ۲۰۰۱میلادی تصمیم به حمله به عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران گرفت و قرار بود طی پنج سال این کشورها را اشغال کند.

 

به گزارش واحد مرکزی خبر،‌ وسلی کلارک که در سال ۲۰۰۴ میلادی فرمانده ناتو بود؛ در برنامه ای تلویزیونی گفته بود : «حدود ده روز پس از حوادث یازده سپتامبر (سال ۲۰۰۱میلادی) به پنتاگون رفتم. پس از آنکه با دونالد رامسفلد (وزیر دفاع وقت) و پل ولفوویتس معاون وی دیدار کردم به طبقه پایین آمدم تا با برخی از کسانی که تحت امر من بودند ملاقات کنم. یکی از ژنرالها مرا صدا کرد و گفت سرورم تو باید بیایی و با من برای مدتی صحبت کنی. به او گفتم اما تو کار داری؟ گفت نه. ما تصمیم جنگ با عراق را گرفته ایم. این حرف برای حدود بیستم سپتامبر آن سال (سال ۲۰۰۱میلادی) است. به او گفتم ما با عراق بجنگیم!؟ برای چه؟ گفت نمی دانم (خنده حاضران در استودیوی تلویزیون). سپس او (ژنرال آمریکایی) به من گفت: گمان می کنم آنها (تصمیم گیران جنگ) کاری به جز این ندارند. به او (ژنرال) گفتم هیچ دلیل و مدرکی پیدا کرده اید که نشان دهد بین او (صدام)‌ و القاعده ارتباط وجود دارد؟ گفت نه. هیچ مطلب جدیدی در این خصوص وجود ندارد.»

 

کلارک افزود: این شخص (ژنرال) گفت «اما آنها به سادگی تصمیم حمله به عراق را گرفته‌اند. این شخص سپس به من گفت اما گمان می کنم ما نمی دانیم با تروریسم چه می کنیم ولی نیروی نظامی قدرتمندی داریم و می توانیم نظامها را سرنگون کنیم. این شخص سپس گفت گمان می کنم تنها ابزار ما قدرت نظامی است که به مثابه چکش است و هر مشکلی نیز باید همانند یک میخ به نظر برسد و با این چکش حل شود.»

 

کلارک گفت: «پس از چند هفته به دیدگاه این شخص فکر کردم در آن زمان ما بمباران هوایی در افغانستان را آغاز کرده بودیم. به این شخص گفتم آیا همچنان تصمیم ما برای حمله به عراق به قوت خود باقی است؟ او گفت حتی بدتر از این! سپس در دفترش خم شد و یادداشتی را برداشت و گفت: من همین الان این یادداشت را از دفتر وزیر دفاع در طبقه بالا دریافت کردم. سپس گفت این یاداشت چگونگی اشغال هفت کشور را طی پنج سال تشریح کرده است. ما با اشغال عراق آغاز می کنیم تا نوبت به سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران برسد.»

 

مجری پرسید امکان دارد یک بار دیگر نام این کشورها را تکرار کنی؟

کلارک بار دیگر نام کشورها را تکرار کرد.

دیپلماتها: در نشست آتی شورای حکام قطعنامه ای علیه ایران صادر نخواهد شد

Posted: 06 Sep 2013 01:21 AM PDT

جرس: شماری از دیپلمات های غربی گفته اند نشست آتی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی شاهد صدور قطعنامه ای علیه فعالیت های هسته ای ایران نخواهد بود.

 

به گزارش عصر ایران، رویترز نوشت: بر اساس گفته برخی دیپلمات های غربی، کشورهای غربی در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از افزایش حجم فشارها علیه ایران خودداری می کنند تا به رئیس جمهور جدید و معتدل ایران این فرصت را بدهند جدی بودن خود را در تلاش برای کاهش بحران ها درباره فعالیت های هسته ای ایران، نشان دهد.

 

رویترز اضافه کرد: این دیپلمات های غربی اما بر لزوم تحقق پیشرفت های ملموس در آینده ای نزدیک درباره مسئله هسته ای ایران تاکید و اعلام کردند: مذاکرات ۲۷ سپتامبر آینده میان ایران و بازرسان هسته ای سازمان ملل متحد به دقت بررسی تا معلوم شود آنچنان که روحانی وعده داده است دولت جدید ایران نسبت به دولت قبلی، شفاف تر و کمتر متمایل به تقابل هست یا نه.

 

مقامات ایرانی بارها گفته اند که هدف از برنامه هسته ای این کشور تنها تولید برق و کاربرهای پزشکی و غیرنظامی است و اتهامات کشورهای غربی درباره تلاش برای ساخت بمب اتمی را رد می کند.

 

رویترز اضافه کرد: انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران در بهار گذشته امیدها را برای امکان حل این نزاع هسته ای با سابقه ۱۰ ساله و دور کردن منطقه خاورمیانه از جنگ جدید برانگیخته است.

 

نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی متشکل از ۳۵ کشور در روزهای ۹ تا ۱۳ سپتامبر جاری برگزار می شود. این نخستین نشست شورای حکام آژانس بعد از آغاز به کار دولت حسن روحانی است. این یکی از چهار نشست سالانه شورای حکام آژانس است.

 

یکی از نمایندگان کشورهای غربی در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: با اطمینان می توانیم بگوییم که تغییری در لحن دولت ایران صورت گرفته است که آن را درک می کنیم و از آن استقبال می کنیم. باید به دولت جدید ایران این فرصت را بدهیم که به گفته های خود جامه عمل بپوشانند.

 

وی افزود: بر خلاف نشست پیشین شورای حکام، هیچ گونه برنامه ای برای صدور قطعنامه علیه فعالیت های هسته ای ایران وجود ندارد. امیدواریم و پیش بینی می کنیم که چیزی بیش از حرف ها و کلمات از ایران ببینیم.

 

دیگر دیپلمات های غربی حاضر در مقر آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین نیز مواضع مشابهی نسبت اظهارات این مقام غربی مطرح کردند.

 

در طی دوره هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در ایران، در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی ۶ قطعنامه علیه برخی از فعالیت هسته ای ایران و اجازه ندادن به بازرسی از برخی مراکز در ایران صادر شد.

 

در این قطعنامه ها از ایران خواسته شده بود غنی سازی اورانیوم را تعلیق کند و با بازرسان آژانس همکاری کامل داشته باشد.

 

این قطعنامه ها همچنین ضمن ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، زمینه تصویت تحریم های متوالی علیه ایران در سازمان ملل متحد را فراهم کرد.