جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


حسن روحانی خواستار نابودی تمامی سلاحهای اتمی جهان شد

Posted: 26 Sep 2013 10:50 AM PDT

جرس: حسن روحانی در اجلاس خلع سلاح هسته ای که در نیویورک برگزار شد گفت: هزاران سلاح هسته‌ای موجود همچنان بزرگترین تهدید برای صلح به حساب می آیند، کاهش اینگونه سلاح ها نباید جایگزین امحاء کامل آنها در نظر گرفته شود.  

به گزارش ايرنا، حسن روحاني صبح امروز به وقت محلي ديدگاههاي خود را در خصوص جهاني عاري از خلع سلاح هسته اي بيان كرد.

 

متن كامل سخنراني دكتر روحاني بشرح زير است:

بسم اللّه الرحمن الرحيم
آقاي رئيس،
آقاي دبير كل،
عالي جنابان، هيأت هاي محترم

خانم ها و آقايان

ايراد سخن در اين گردهمايي تاريخي امتيازي ويژه است. مشاركت تعداد زيادي از رهبران جهان در اين نشست ،كه اولين اجلاس مجمع عمومي در خصوص خلع سلاح هسته اي است، در واقع نشان? بارزي از حمايت گسترده از اين موضوع مهم است. به نمايندگي از جنبش عدم تعهد كه مبتكر برگزاري اين نشست است، لازم مي دانم از همه شما بخاطر حمايت هايتان قدرداني نمايم.
آقاي رئيس، من از شما و رياست قبلي، به دليل تلاش هايتان در برگزاري اين اجلاس، بسيار متشكرم. از آقاي دبيركل نيز بخاطر مطالبي كه اظهار داشتند، سپاسگزارم.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان،

برخورداري از جهاني امن و آرام كماكان آرمانِ مشترك همه ما است.
حوادث هولناكِ هيروشيما و ناكازاكي عزم ما را در جلوگيري از تكرار چنان ويراني و كشتاري كه زبان از بيان آن قاصر است، مصمم ترساخت.

بر اين اساس، در اقدامي سنجيده، اولين قطعنامه اين مجمع خواستار عاري ساختن جهان از سلاح هاي هسته‌اي شد. در نتيجه تلاشهاي جهاني، در حال حاضر ما از مجموعه‌اي از معاهدات، هنجارها و مؤسساتي برخورداريم كه مأموريت آنها نيل به اين هدف مورد توافق است. با اين وجود، هزاران سلاح هسته‌اي موجود، همچنان بزرگترين تهديد عليه صلح به شمار مي رود.

بي ترديد اقدامات انجام شده براي خارج ساختن سلاح هاي هسته اي از حالت آماده باش و پرتاب، يا كاهش تعداد اينگونه سلاح ها نبايد جايگزين امحاي كاملِ آنها قلمداد شود.

هر گونه استفاده از سلاح هسته اي، نقض منشور ملل متحد و جنايت عليه بشريت است. آن دسته از راهبردهاي نظامي و امنيتي كه چنين كاربردهايي را توجيه مي كنند، غيرقابل پذيرش اند. ضمن آنكه تهديد كشورهاي غيرهسته اي با استفاده از سلاح هسته اي نيز بايد پايان يابد. نوسازي اينگونه سلاح ها هم اثرِ تلاش، براي امحايِ كامل آنها را خنثي مي كند و بايد متوقف گردد. به همين دلايل، تنها راهِ رفع تهديد اين سلاحها، امحايِ كامل آنها است.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان

مايلم اقدام برخي كشورهاي غيرهسته اي در انصراف داوطلبانه از سلاح هاي اتمي خود، يا انهدام آنها را كه نقش ارزنده اي در خلع سلاح هسته اي ايفا مي نمايد، مورد ستايش قرار دهم.

همچنين مي خواهم به نقش اساسيِ مناطق عاري از سلاح هاي هسته اي ،در روند خلع سلاح هسته اي و صلح و امنيت بين المللي اذعان نمايم. بدين جهت، لازم مي دانم از نقش تعيين كننده كشورهاي غيرهسته اي، به ويژه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد كه بخش عمد? اعضاي اين مناطق را ،تشكيل مي دهند، تمجيد كنم.

از طرف جنبش عدم تعهد ،از همه كشورهاي هسته اي مي خواهم تا پروتكل هاي الحاقي به همه معاهدات مربوط به ايجاد اين مناطق را تصويب نموده، هر گونه تحفظ يا اعلاميه هاي تفسيري كه با هدف و منظور آنها در تعارض باشد،ملغي ساخته و وضعيت غيرهسته اي اين مناطق را، محترم شمارند.
در همين راستا، مصّرانه از دولت هاي هسته اي مي خواهم نسبت به امضاي هر چه سريعتر و بدون تحفظِ پروتكل مربوط به معاهده منطقه عاري از سلاح هاي هسته اي منطقه جنوب شرق آسيا و اسناد مربوطه آن ،مبادرت نمايند.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان

حدود چهار دهه تلاش بين المللي براي ايجاد منطقه عاري از سلاح هسته اي در خاورميانه، متأسفانه با ناكامي مواجه شده است. اتخاذ گام هاي عملي عاجل براي ايجاد چنين منطقه‌اي، ضروري است. اسرائيل به عنوان تنها غيرعضوِ پيمان عدم اشاعه هسته اي در اين منطقه، بايد بدون هيچگونه تأخيري به اين معاهده بپيوندد تا همه فعاليت هاي هسته اي در منطقه، تحت پادمانهاي جامع آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار گيرد.

جامعه بين المللي بايد به تلاشهاي مضاعفي در حمايت از شكل گيري اين منطقه كه ايجاد آن سهم مهمي در تحقق خلع سلاح هسته اي خواهد داشت، مبادرت نمايد. در اين راستا، تأكيد مي نمايم كه دولت هاي غيرمتعهدِ عضو پيمان عدم اشاعه هسته اي مصرانه خواستار برگزاري فوري كنفرانس ايجاد منطق? عاري از سلاح هاي هسته اي و ديگر سلاح هاي كشتارجمعي در خاورميانه، با مشاركت همه كشورهاي اين منطقه هستند تا از هرگونه پيامد ناخواسته اي در اين زمينه، پيشگيري گردد.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان

طي يك دوره بسيار طولاني، جهان در انتظار خلع سلاح هسته اي بوده است. نه در اختيار داشتن سلاح هسته اي براي مدت نامحدود، قابل تحمل است و نه امحاي كامل آنها مي تواند بيش از اين به تأخير افتد. مسئوليت اوليه در زمينه خلع سلاح هسته اي به عهده كشورهاي هسته اي است. از طرف جنبش عدم تعهد، قوياً از اين كشورها مي‌خواهم به اين تعهد حقوقي خود كه انجام آن، مدتها به تأخير افتاده است، پايبند باشند.

انجام تعهدات خلع سلاح هسته اي نبايد بيش از اين به تأخير افتاده يا براي پيشبرد عدم اشاعه و يا تلقي هاي غير واقعي از ثبات استراتژيك به گروگان گرفته شود.

خلع سلاح هسته اي و عدم اشاعه، تقويت كننده يكديگرند. آنها بايد همزمان و نه به هزينه يكديگر، مورد پيگيري واقع شوند. مشروعيت عدم اشاعه ،از هدفي بزرگتر كه همان خلع سلاح هسته اي است، نشات مي گيرد. همچنين، عدم اشاعه بايد بصورتي جامع و غيرتبعيض آميز ،تعقيب گردد.

تا زماني كه سلاح هسته اي وجود دارد، خطر كاربرد، تهديد به استفاده و اشاعه آنها نيز وجود دارد. بنابراين، تنها تضمين قطعي، نابودي كامل آنها است. البته، تا تحقق اين هدف، كشورهاي داراي سلاح هسته اي بايد تحت هر شرايطي، از هرگونه تهديد و يا استفاده از سلاح هسته اي عليه هر كشورِ غيرهسته اي، اجتناب نمايند. تأكيد مي كنم كه، اعلاميه‌هاي كنوني در خصوص تضمين هاي امنيتي منفي، كافي نيستند و بايد در چارچوب يك سند حقوقي جهانشمول به تصويب برسند.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان

مايلم تأكيد نمايم كه خلع سلاح هسته اي كماكان بالاترين اولويت دولت هاي عضو جنبش عدم تعهد است. بمنظور پيشبرد دستوركار خلع سلاح هسته اي، جنبش، نقش? راهِ ذيل را، پيشنهاد مي‌نمايد:
اول، آغاز هر چه سريع تر مذاكرات در كنفرانس خلع سلاح در خصوص كنوانسيون جامع سلاح هاي هسته اي به منظور منع در اختيار داشتن، توسعه، توليد، به دست آوردن، آزمايش، انباشت، انتقال، استفاده يا تهديدِ به استفاده، از سلاح هاي هسته اي و فراهم ساختن زمينه امحاي كامل آنها.

دوم، تعيين روز ۲۶ سپتامبر هر سال به عنوان روز بين المللي امحاي كامل سلاح هاي هسته اي. در اين راستا من از همه كشورها و جامعه مدني، دانشگاهها و مراكز علمي و رسانه هاي جمعي مي خواهم دست به دست هم دهند تا اين آرمان والا تحقق يابد.

سوم، برگزاري يك كنفرانس بين المللي در سطح مقامات عالي رتبه در پنج سال آينده، بمنظور ارزيابي پيشرفت هاي حاصله در خصوص خلع سلاح هسته اي.

در رابطه با اين نقشه راه، جنبش عدم تعهد قطعنامه اي را به مجمع عمومي سازمان ملل ارائه خواهد كرد. اطمينان دارم كه اين قطعنامه از حمايت همه شما برخوردار خواهد شد.

عالي جنابان، خانم ها و آقايان

هيچ ملتي نبايد سلاح هسته اي داشته باشد؛ چون همانگونه كه آقاي دبيركل! شما به درستي بيان كرديد، هيچ دستِ پاكي، براي در اختيار داشتن اين سلاح هاي ناپاك، وجود ندارد.
جنبش عدم تعهد مصمم است از هيچگونه تلاشي براي تحقق فوري جهانِ عاري از سلاح هسته اي ،فروگذار نكند. بيائيد به جاي سلاح هسته اي، منابع مالي خود را براي توسعه، و امحاء فقر، بيسوادي و بيماري ها، هزينه نمائيم.

بيائيد جهاني عاري از سلاح هسته اي را براي نسل هاي آينده به يادگار بگذاريم. اين حق آنها و مسئوليت ماست. بيائيد نشان دهيم كه ما مللِ متحد هستيم: مللي متحد در راه صلح.

لاریجانی: آمار طلاق و اعتیاد باید از دایره محرمانه بودن خارج شود

Posted: 26 Sep 2013 10:50 AM PDT

جرس: رئیس مجلس با تأکید بر اینکه پنهان کردن معضلاتی مانند اعتیاد و طلاق موجب فراگیرتر شدن آنها می‌شود گفت: باید با کمک گرفتن از رسانه ها این موضوعات و تبعات آن را برای خانواده ها روشن کرد.

 

به گزارش خانه ملت، “علی لاریجانی” امروز (پنجشنبه ۴ مهرماه) در دیدار با رؤسا و معاونان سازمان بهزیستی قم با بیان اینکه پرسنل بهزیستی با شرایط سخت و ویژه به کار خود مشغول هستند گفت: در شرایط کنونی توجه به موضوع پیشگیری در کشور به ویژه استان قم ضروری و حیاتی است.

 

نماینده قم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به آمارهای اعلام شده درباره افزایش معضل طلاق افزود: به طور حتم دستگاه های متولی و مربوطه باید برای جلوگیری از افزایش این معضلات با مردم صحبت کنند و با طرح های پیشگیری و فرهنگ سازی از افزایش این آمارها جلوگیری کنند.

 

افزایش طلاق ریشه اقتصادی ندارد

وی با اشاره به موضوعات مطرح شده مبنی بر تأثیرگذاری و زمینه ساز بودن آشنایی های خیابانی در افزایش آمار طلاق در استان قم تصریح کرد: در گزارش های اعلام شده معلوم شد که افزایش طلاق ریشه اقتصادی ندارد بلکه معضلات اجتماعی بر افزایش آن تأثیر گذاشته است از این رو مسئولان باید با استفاده از ابزارهای رسانه ای این محورها را برای مردم روشن کنند.

 

آمار طلاق و اعتیاد باید از دایره محرمانه بودن خارج شود

لاریجانی با تاکید بر اینکه قم یک استان چند فرهنگی است افزود: به طور حتم آمار طلاق باید از دایره محرمانه بودن خارج شده و برای مردم این موضوعات باز شود.

وی با اشاره به گزارش های مطرح شده مبنی بر شیوع مواد مخدر صنعتی و روان گردان ها در میان جوانان و کاهش استعمال مواد مخدر صنعتی در استان قم یادآور شد: این موضوعات و آمارها نباید پنهانی بررسی و توضیح داده شود بلکه باید این معضلات و تبعات آن با ابزارهای رسانه ای اطلاع رسانی شود تا خود جوانان متوجه شده و از این اقدامات روی گردان باشند.

 

مبارزه با اعتیاد و طلاق یک موضوع ملی است

رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه رسانه ای شدن معضلات اجتماعی مانند مواد مخدر و اعتیاد خانواده ها را هوشیار و جوانان را مطلع می کند افزود: به طور حتم عدم فرهنگ سازی و اطلاع رسانی موجب فراگیر شدن این معضلات می شود زیرا مبارزه با اعتیاد و طلاق یک موضوع ملی است.

 

در آغاز این دیدار حاجی مظفری رئیس سازمان بهزیستی استان قم با اعلام اینکه این سازمان فعالیت های گسترده ای را در حوزه های توانبخشی، اجتماعی و پیشگیری انجام داده است گفت: هم اکنون در حوزه توانبخشی این سازمان در قم حدود ۲۰ هزار نفر، معلولان ذهنی ۶۵ هزار نفر، معلولان جسمی ۱۰ هزار نفر؛ ناشنوایان ۳ هزار نفر و سالمندان ۳ هزار نفر را تحت پوشش خود دارد.

 

وی با اعلام اینکه در استان قم حدود ۸۰ هزار نفر سالمند زندگی می کنند افزود: از این میزان حدود ۳ هزار نفر شرایط خاص دارند که از طریق سازمان بهزیستی حمایت می شوند.

 

حاجی مظفری با اشاره به اقدامات سازمان بهزیستی استان قم برای حمایت از زنان سرپرست خانواده توضیح داد: هم اکنون حدود ۲۳۰۰ خانوار تحت پوشش این سازمان قرار دارند که سالانه حدود ۱۵۰ خانواده از این لیست خارج و خانوارهای دیگر جایگزین می شوند.

 

وی با اشاره به افزایش میزان طلاق در استان قم در سال ۹۱ در قیاس با سال ۹۰ گفت: متاسفانه این موضوع علل متفاوتی دارد که باید بر روی آن برنامه ریزی و تأمل کرد.

 

وی با اعلام اینکه متأسفانه سن اعتیاد در قم کاهش پیدا کرده است تصریح کرد: متأسفانه مواد صنعتی در این استان وکل کشور جایگزین مواد سنتی شده و افراد پس از استعمال این مواد ظرف ۵ سال از دور خارج شده و جزو معتادان پرخطر می شوند.

 

رئیس سازمان بهزیستی استان قم با اشاره به ایجاد ۱۰۰ مرکز درمان سرپایی معتادان در قم افزود: براساس آمارها ۱۵ درصد از این افراد بعد از درمان پاک می مانند و حدود ۸۵ درصد بازگشت به اعتیاد دارند.

جشن تولد ۷۳ سالگی استاد آواز ایران

Posted: 26 Sep 2013 10:31 AM PDT

جرس: مراسم جشن تولد محمدرضا شجریان صبح روز پنجشنبه - چهار مهرماه - با حضور بزرگان ادب و هنر و با سخنرانی هنرمندان و همچنین آواز شهرام ناظری برگزار شد.

 

 

به گزارش ایسنا، محمدرضا شجریان در این مراسم گفت: واقعا خود را لایق نمی‌دانم، چون واقعا کاری نکرده‌ام. من نیز مانند دیگران که هر کسی راهی رفت، من هم راهی را رفتم و نمی‌دانم چه شد که قرعه شانس به نام من افتاد.

 

 

استاد آواز ایران ادامه داد: می‌خواهم از کودکی خود به طور مختصر برای جوانان بگویم. من مثل قطره‌ای بودم که از قله‌ای چکید و راه دریا را گرفت؛ مانند فیلم‌های راز بقا که بچه‌های لاک‌پشت‌ها هنگامی که از تخم بیرون می‌آیند، به سمت دریا به حرکت درمی‌آیند تا به آب برسند. مردم برای من مانند همان دریا بوده‌اند و از بچگی این راه را آمدم و به سوی مردم رفتم. کسی به من نگفت که باید به مردم کمک کنی. ولی از تربیت خانواده‌ام یاد گرفتم که من شادی‌ام را با دیگران تقسیم کنم و به تنهایی شادی نداشتم، وقتی دیگران شاد بودند من هم خوشحال می‌شدم.

 

 

وی افزود: از همان کودکی هنگامی که با هم‌بازی‌هایم بازی می‌کردم، زمانی که دو تیم می‌شدیم همیشه همه تیم‌ها من را دوست داشتند و می‌خواستند من طرف آن‌ها باشم. نمی‌دانم آن زمان چرا این‌گونه بود، ولی حس می‌کنم چون با همه خوب رفتار می‌کردم و دوست‌شان داشتم. هرگز تا کنون با کسی دعوا و کتک کاری نداشته‌ام. من مانند آن بچه لاک‌پشت که راه دریا را پیش می‌گرفت، راه مردم را پیش گرفتم. این دیدارها برای من زندگی است و زندگی جز دیدار نیست. خوشبختانه این راه را با عشق و علاقه دنبال کردم و در کار هنری‌ام سعی کردم برای انسان‌ها کار کنم و در راه انسانیت قدم بردارم.

شجریان با بیان اینکه هنگامی که صدایی از انسان بیرون می‌آید مانند نسیمی است که می‌وزد، گفت: این نسیم آیا از بوی گل و یاس می‌آید یا از جایی با تعفن می‌آید؟ انسان‌ها این‌گونه‌اند. آنچه که با هنر، کردار و رفتارشان نشان می‌دهند مانند آن نسیمی است که از سوی گل می‌آید. من سعی کرده‌ام بوی تعفن ندهم. غروری که دارم برای فرهنگ است نه غرور شخصی. غرور شخصی خود را فدای غرور ملت و مردم خودم می‌کنم. من مردم را دوست دارم.

این هنرمند تصریح کرد: شما اگر هسته‌ای را با طبیعت خودش بکارید، سبز می‌شود؛ ولی اگر آن هسته را زیر فشار بگذارید و یا آن را بسوزانید، رشد نمی‌کند و سبز نمی‌شود. مردم مانند هسته‌ای هستند که زیر فشار، از آنها نمی‌توان انتظاری داشت. مردم باهوش‌اند و باید با آنها صادقانه برخورد کرد. برای مردم باید حرمت قائل شد. من مردم را دوست داشتم و سعی کردم هرگز به آنها دروغ نگویم. من تمام خوشی‌هایم را با دیگران قسمت می‌کنم و در ناراحتی دیگران با آنها سهیم می‌شوم. برای من انسانیت مهم است و باز می‌گویم زندگی جز دیدار برای من نیست.

 

 

 

در ادامه، در یادداشت شاهرخ تویسرکانی که توسط علیرضا پورامید - مجری برنامه - خوانده شد، آمده بود: « اگر به صدق، همه ترانه‌های مولانا، سعدی و حافظ را در مقام معرفی پدیده‌ای چون محمدرضا شجریان به کار و کلام آوریم، باز هم میزان معرفت به تعادل نمی‌رسد. سخن من راه به گزاف نمی‌برد اگر بگویم اسطوره صلح و خنیاگر خوبی‌ها هم بر سریر داوودی نشسته هم داوود ... حنجره ازلی خود را به ایشان بخشده است. شجریان به حق توانست در پی نیم‌قرن آوای آسمانی‌، مردم را با رسولان معرفت و تغزل آشنا کند. به معنایی شادتر‌، هم کاروان کلمات ملکوتی این بزرگان‌، و هم مردم مشتاق این عصر و این سرزمین‌، مدیون عبور ظفرنمون سیاوش ترانگی از خرمن شعله‌ور سکوت است. »

 

هاشمی - پیشکسوت موسیقی - نیز در این مراسم گفت: بجای این‌ که از حنجره و قدرت آواز استاد سخن بگویم، می‌خواهم از مقوله‌ای تاریخی سخن به میان بیاورم. جشن تولد سنتی است ایرانی. به استناد کتابی که خوانده‌ام؛ از این که فردی خارجی 2500 سال پیش از سنت ایرانی که همان جشن تولد است صحبت کرده، بسیار خوشحال شدم. بعضی‌ها در سنین بالا فکر می‌کنند که تولد دیگر از آنها گذشته است. در حالی که این‌طور نیست، جشن تولد روزی برای ستایش و عبادت و نیایش است.

 

آیدین آغداشلو - نقاش پیشکسوت - هم دقایقی را به سخنرانی پرداخت و گفت: من عمیقاً تحسین و ستایش می‌کنم استاد بزرگی را که این توازن و تعادل و تعهد اجتماعی خود را همیشه داشته، به این معنا که در لحظه معینی باید موضع معینی را بگیرد و به درستی هم این کار را انجام دهد و سختی‌اش را تحمل کند.

 

 

وی افزود: شجریان این را می‌دانست که با وظیفه‌شناسی بار امانتی به او واگذار شده‌ است که باید این را به دوش بگیرد و این بار امانت، بار امانت عظیمی است و همانطور که اشاره کردم، تبدیل شدن به هنرمند، به روح، فرهنگ و جامعه خودش است. موسیقی ایرانی با اسم ایشان گره خورده است و وی سهم خود را انجام داده‌ است. مردم نیز او را دوست دارند و ستایش می‌کنند. به همین دلیل شجریان ستایش‌شده‌ترین هنرمند در طول فرهنگ دوران معاصر است.

سید علی صالحی - شاعر پیشکسوت - نیز در سخنانی گفت: اندک‌اند خردمندانی که به درستی به انسان سیاست و سیاست انسان اشاره می‌کنند. انسان یک موجود سیاسی است؛ حال، زاده هر شرایطی که باشد. به ساده‌ترین زبان و نزدیک‌ترین اشاره در سرزمین ما هنرمند مجبور است جانشین راه‌بلدان مردم شود.

او در ادامه به این موضوع اشاره کرد که شجریان دارای تعهد انسانی و مسوولیت تاریخی است.

 

جواد مجابی – شاعر و نویسنده پیشکسوت - نیز در سخنانی اظهار داشت: من شخصا دینی دارم که باید ادا کنم. از سال 1357 به بعد که مدتی به دلیل بیماری خانه‌نشین شده بودم، دو چیز مرا نجات داد و باعث سلامتی‌ام شد. یکی شعر شاملو و دیگری موسیقی و آواز شجریان بود. آن روزهای دشوار را با شعر و موسیقی تحمل کردم. مانند من کسانی هستند که روزگارشان با شنیدن صدای استاد شجریان خوش است و با آن خاطره دارند.

 

 

وی افزود: در پایان خوشحالم که این موقعیت پیش آمد که در حضور این استاد بزرگوار باشم. اخیرا در مقاله‌ای که برای استاد شجریان نوشتم، اظهار داشتم که استاد شجریان در طول و عرض تاریخ کشور دویده است و تاریخ را از آن خود کرده است.

محمد سریر – هنرمند پیشکسوت موسیقی - در این مراسم درباره شجریان گفت: در خانه موسیقی، استاد شجریان از بالاترین مراجع‌ و شخصیت‌ها هستند. در این سال‌ها به صورت حضوری از ایشان استفاده کرده‌ایم. در زمینه موسیقی از سال‌های دور با ایشان همکاری می‌کردم. آنچه برای من بسیار اهمیت دارد این است که هنرمندانی مطرح می‌شوند که چند وجهی هستند. انسان‌ها با چند وجهی بودن متبلور می‌شوند. خوشحالم که آقای شجریان در حوزه‌های مختلف به آن کمال و دقت و صمیمیت رسیده‌اند که می‌توان گفت وی از هنرمندان چندوجهی و ماندگار است. ایشان نگاه وسیعی داشته‌اند و قطعا این نگاه تبلور خود را در جهان نشان می‌دهد. در خانه موسیقی استاد به عنوان یک پشتوانه حضور دارند و نقطه امیدی برای همه هستند و امیدوارم سال‌های سال سایه ایشان روی موسیقی ایران و جامعه باشد.

 

پرویز کلانتری – نقاش پیشکسوت - گفت: ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که اهالی هنر آن ساختار قبیله‌ای دارند. قبیله موسیقی‌، قبیله هنر تجسمی‌، شاعران‌، آرشیتکت‌ها و ... همین امر باعث شده ما از هم دور بمانیم. مانند برادر من که یک آرشیتکت است و نمی‌تواند امروز یک شعر بخواند و یا امروز نقاشان، اهل موسیقی را نمی‌شناسند. هر کدام برای خود قبیله‌ای زندگی می‌کنند. اگر از یک جمع بپرسید از قبیله‌های دیگر چقدر آگاهی دارید، شناخت‌شان بسیار کم است. پاتوق‌هایی برای هم‌نشینی و جمع این قبیله‌ها نداریم.

جواد طوسی – متقد پیشکسوت سینما - نیز در این مراسم اظهار داشت: ویژگی بارز شجریان حضور مرحله به مرحله در طیف‌های مختلف است. ایشان در مراسم بزرگداشت ایرج خواجه امیری بدون هیچ نگاه تعیین شده حضور پیدا کردند و از خواننده‌ای که شاید با خط فکری ایشان نیز مغایرت داشت تقدیر کردند. همچنین علی حاتمی با فیلم «دلشدگان» از صدای شجریان استفاده کرد و در تاریخ ثبت شد. از این صحبت‌ها اذعان دارم که حتی ایشان در مواقعی تصمیماتی گرفتند که در آن برهه زمانی ضرورت داشت.

 

 

 

در ادامه این مراسم، ایرج پارسی‌نژاد – نویسنده و استاد پیشکسوت دانشگاه - با بیان این که در این محفل نمی‌توان مطلبی درخور استاد شجریان گفت، تصریح کرد: قبل از شجریان اساتید آواز و موسیقی زیادی بودند، مانند استاد بنان. ولی شجریان آمد کار بنان را در یک بُعد وسیع‌تر با کمیت بیشتری اعمال کرد تا آنجا که امروزه در شهرها و روستاها که می‌روی، حیرت می‌کنی که اهالی روستا غزل‌های حافظ و سعدی را از حفظ می‌خوانند و هنگامی که از آنها می‌پرسی چگونه این شعرها را حفظ کرده‌اند، می‌گویند با آواز شجریان این‌ها را یاد گرفته‌اند. آقای مجابی نیز در این زمینه تصریح کرد که با آواز شجریان بوده که شعرهای سعدی و حافظ را از حفظ شده است.

 

 

فاطمه معتمد آریا – بازیگر - به عنوان تنها زنی که در این مراسم سخنرانی کرد، با حالتی متاثر گفت: آقایی در این مجلس برازنده یک نفر است آن هم آقای شجریان است. من طبع لطیف و ملایمی دارم و به من یاد داده‌اند مانند دایره حرف بزنم که بتواند بچرخد، نه مربع که هرگوشه‌اش جایی گیر می‌کند. زندگی من فقط یک گوشه مطلق دارد و آن مطلق هم استاد شجریان است. حس می‌کنم چون مهرماه است و مدرسه‌ها شروع به کار کردند، مانند یک شاگرد در این جمع وارد شدم که از محضر همه اساتید بهره بگیرم. وجود آقای شجریان سرشته از ترکیبات و گرایشاتی است که نشان دهنده شعور، نگاه وسیع و شان ایشان است و فقط می‌توانم بگویم برای من، کار و نشانه‌های استاد شجریان در فرهنگ، مطلق است.

 

شهرام ناظری – شوالیه آواز ایران - نیز از رفاقتش با شجریان گفت و عنوان کرد: در 24 سالگی بود که برای اولین بار آقای سایه من را به استاد شجریان در رادیو معرفی کرد. همان زمان با دریایی از معرفت و طرز فکر بالای انسانی و اجتماعی آشنا شدم. هنگامی که با ایشان آشنا شدم، وی پیشکسوت من بود و خیلی زود فضایی پیش آمد که با هم صمیمی شدیم. همان روز بود که از من خواستند ماشینم را در حیاط رادیو پارک کنم و با ایشان به خانه برویم.

وی افزود: در این مدت، این آشنایی ادامه پیدا کرد و تبدیل به یک معاشرت عمیق و عاشقانه شد. ایشان با هنرمندان دیگر فرق می‌کند و یک حس متعهدانه دارد و بار‌ها به خاطر این تعهد، خودش را بسیار در تنگنا و سختی قرار داده است.

 

 

 

عباس سجادی – شاعر – نیز در سخنانی کوتاه گفت: شجریان آثار زیادی خلق کرده است. وی مولف «ربنا» بوده است، نه خواننده‌ی آن. خیلی‌ها تصنیف‌هایی از شاعران را خوانده‌اند، ولی این ربنا، مولفش شجریان است. هرچند گروهی با کوته‌نظری‌ها امروز ربنا را پخش نمی‌کنند.

 

وی افزود: من در سازمانی کار می‌کنم که شاید دل‌ خوشی از آن ندارند، ولی در ماه رمضان چندین‌بار ربنای استاد را با صدای بلند گذاشتم تا همه آن را بشنوند و بهره‌مند شوند. حق‌شناسی از یک چهره هنری را فلان سازمان نمی‌تواند انجام دهد، بلکه افرادی مانند شجریان از یک تاریخ نشان و مدال چهره ماندگار بودن گرفته‌اند.

در این مراسم که به همت سایت «موسیقی ما» برگزار شد، افرادی همچون مسعود کیمیایی، سامان احتشامی، شاهرخ تویسرکانی و نوه استاد شجریان (دختر پرویز مشکاتیان) حضور داشتند.

از نکات قابل توجه این مراسم، ورود شهرام ناظری با خواندن آواز "تولدت مبارک" بود که همگان را به شوق آورد و حاضرین او را همراهی کردند. او همچنین قطعه‌ای را با ساز سه‌تار برای شجریان خواند.

نیاز مشترک ایران و آمریکا

Posted: 26 Sep 2013 04:03 AM PDT

عبدالله اسکندر
جرس: حسن روحانی در ماه‌های اندک پس از انتخابش موفق شده تا یخ قطور حاکم بر روابط ایران با غرب و آمریکا را بشکند و این ماموریتی است که محمد خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری خود (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) در تحقق آن شکست خورد، هر چند که خاتمی ابتکارعمل‌های سیاسی و فکری زیادی در این زمینه ارائه کرده و از روحانی بسیار پیشتر بود.

 

خاتمی در گشایشی که نسبت به همسایگان ایران و کشورهای غربی نشان داد، شکست خورد؛ زیرا موسسات دینی ـ نظامی ایران با سیاست‌های اصلاح طلبانه‌ی او مخالف بودند. این مخالفت در بازداشت، محاکمه و قتل گسترده حامیان خاتمی و نمادهای جریان اصلاح‌طلبی خود را نشان داد. علی خامنه‌ای و رهبران سپاه پاسداران هدایت این حملات را بر عهده داشتند. برای خاموش کردن تمامی تلاش‌های اصلاح طلبانه، محمود احمدی‌نژاد به عنوان یک چهره محافظه‌کار تندرو پس از خاتمی به عنوان رییس‌جمهور بر سر کار آمد. در دوره هشت ساله احمدی‌نژاد، ایران با غرب درگیر شده و هیچ پیشرفتی هم در پرونده هسته‌ای حاصل نشد که این امر منجر به اعمال تحریم‌های سنگینی علیه ایران شد و اقتصاد کشور را در تمامی زمینه‌ها از بین برد.

این تنها سخنان اصلاح‌طلبانه و مثبت روحانی در قبال غرب نیست که یخ دیپماسی ایران را شکسته است. موضوع از جایگاه رییس‌جمهور و تمایلات او فراتر است، همانطور که تجربه خاتمی به ما ثابت کرد. این موضوع همچنین ارتباطی به تصمیم‌گیری رییس‌جمهور برای تغییر جایگاهش ندارد.

تصمیم برای گشایش در خلال سال‌های خشک‌سالی اخیر و زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در سطح موسسات دینی و نظامی اتخاذ شده است و همین تصمیم بود که باعث شد حسن روحانی در همان دور نخست پیروز انتخابات شود تا این تصمیم دیپلماتیک به منصه ظهور برسد. با توجه به قدرت شخصی روحانی که تاکنون در سخنان و رفتارش نشان داده شده، این احتمال وجود دارد که در راهروهای سازمان ملل با رهبران غربی از جمله باراک اوباما ملاقات کند. این همان مفهوم و معنای نرمش است که رهبر ایران به عنوان تصمیم‌گیرنده اول و آخر در ایران به آن اشاره کرد.

سوال اصلی این است که چرا اکنون سخن از نرمش به میان آمده است؟ موسسات دینی ـ نظامی حاکم بر ایران در سال‌های طولانی تندروی و سیاست‌های آکنده از تندی و تنش خود، نتوانستند هیچ شکافی در جبهه دشمنان خود در سطح بین‌المللی و حتی منطقه‌ای ایجاد کنند؛ بلکه حتی باعث شدند جبهه بین‌المللی علیه ایران بیش از قبل متحد شود؛ هر چند روسیه و چین تلاش‌هایی برای میانجیگری انجام دادند. در این دوره تحریم‌ها و محاصره اقتصادی علیه ایران شدیدتر از قبل شد. کشورهای منطقه بیش از هر زمان دیگری متوجه دخالت‌های ایران در امور داخلی خود شدند و شبکه‌های فراوان جاسوسی ایران در کشورهای خلیج فارس کشف شدند که همه این عوامل باعث انزوای بیشتر ایران در منطقه شد.

به همین دلیل رهبران ایران متوجه شدند که ادامه این سیاست‌ها باعث شکست و تنش بیشتر در وضعیت داخلی ایران شده و هر لحظه ممکن است نافرمانی بزرگی را رقم بزند که از اعتراضات چهار سال قبل (پس از انتخاب احمدی‌نژاد برای دومین دور ریاست جمهوری) فراتر رود. به این ترتیب رهبران ایران این نیاز را حس کردند که دیوار انزوا و محاصره باید شکافته شده و روابط با برخی کشورهای غربی بازسازی شود.

در همین حال، رهبران ایران فهمیدند که بحران سلاح شیمیایی سوریه چگونه با عقبگرد آمریکایی‌ها از ایده حمله به سوریه حل شد. این اتفاق اگر هر کسی غیر از اوباما در کاخ سفید بود، رخ نمی‌داد. در همین چارچوب، پیامی که اوباما به همتای ایرانی خود داد به خوبی درک شد. خلاصه این پیام این بود که «بیایید تفاهم کنیم». این تفاهم بیش از آنکه به قدرت آمریکا ربط داشته باشد، به اراده و استراتژی اوباما در خودداری از هرگونه مواجهه مربوط است. بدین مفهوم، حضور اوباما در کاخ سفید برای رهبران ایران یک فرصت طلایی است که باید پیش از خاتمه ریاست جمهوری وی غنیمت شمرده شود؛ به خصوص اینکه احتمال دارد بعد از اوباما کسی به کاخ سفید راه یابد که سیاست‌های تندی در قبال پرونده هسته‌ای ایران داشته باشد. دولت اوباما همین حالا هم هدف حملات تندی در داخل آمریکا قرار دارد. با توجه به تمام این امور، رهبری ایران دریافت که گشایش اعلام شده از طرف کاخ سفید، یک نیاز آمریکایی است که ایران برای دستیابی به خواسته‌های خود مجبور است به این نیاز آمریکا پاسخ مثبت دهد.

بدین ترتیب بود که برآیند نیازهای ایران و آمریکا در یک نقطه با همدیگر تلاقی کرده و سخنان مسالمت‌آمیزی را از دو طرف می‌شنویم. این همان نکته‌ای است که روحانی در مقاله خود در واشنگتن پست به آن اشاره کرده است: «دیدارهای سازنده و تحقق اهداف مشترک».

مترجم: علی مهتدی

منبع: ایران در جهان

منبع اصلی: الحیات

 

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: کری برای رسیدن به راه‌ حل مسالمت‌آمیز با ایران مصمم است

Posted: 26 Sep 2013 03:23 AM PDT

جرس: آلن ایر، سخنگوی فارسی‌زبان وزارت خارجه آمریکا، حل مسئله هسته‌ای را گامی بزرگ عنوان کرد که می‌تواند به بهبود روابط ایران و آمریکا بیانجامد و تاکید کرد که وزیر خارجه آمریکا برای رسیدن به راه‌حلی مسالمت‌آمیز با ایران مصمم است.

 

به گزارش رادیو فردا، آلن ایر گفت برای حل این موضوع دولت آمریکا از هیچ اقدام سیاسی و دیپلماتیکی فروگذار نخواد کرد.

 

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از گفته‌های حسن روحانی مقام‌های دولتی او و نیز سخنرانی او در نشست عمومی ملل متحد استقبال و تاکید کرده است که این سخنان با عمل همراه شود تا بتوان آنها را راستی‌آزمایی کرد.

 

در تازه‌ترین نشست اعضای ۵+۱ در نیویورک، قرار است امروز ۴ مهر ماه، وزیران خارجه کشورهای طرف گف

 

آلن ایر در پاسخ به این پرسش که آیا این موضوع نشانه‌ای از نوعی بهبود روابط ایران و آمریکاست گفت: «جان کری از سوی باراک اوباما به عنوان هدایت‌کننده مذاکرات اتمی انتخاب شده و این موضوع نشانه جدیدت دولت ماست که این مسیر را طی کنیم و آقای کری مصمم است که [با ایران] به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برسیم».

 

آقای ایر ابراز امیدواری می‌کند که جلسه ۵+۱ در روز پنج‌شنبه آغازی باشد که در ماه آینده در ژنو ادامه داشته باشد و بر اساس آن بتوان به راه‌حلی رسید.

آلن ایر در مورد خبرهایی که حاکی از فراهم شدن تدارکاتی برای دیداری گذرا میان باراک اوباما و حسن روحانی بود، دیداری که صورت نگرفت، گفت «نباید این موضوع را بزرگ‌نمایی کرد».

 

آقای ایر می‌گوید این دیدار فراهم نشد، ولی حضور کری و ظریف «می‌تواند پروسه جدیدی باشد».

 

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز با اشاره به گفته‌های باراک اوباما تاکید کرده است که روابط بین دو کشور یک شبه بهبود پیدا نمی‌کند و به زمان نیاز است ولی حل مناقشه هسته‌ای می‌تواند گام بزرگی در این زمینه و از آن مهم‌تر ثبات در منطقه باشد.

 

حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران، نیز روز گذشته در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌ان‌ان، گفته بود فرصت برای دیدار با اوباما کم بود.

آقای روحانی گفته «یخ تا حدی باز شده و فضا عوض شده است».

روز پنج‌شنبه وزیر خارجه ایران همراه دیگر هم‌تایان خود در جلسه‌ای گرد هم می‌آیند که برای از سرگیری مذاکرات اتمی تشکیل می‌شود.

 

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، گفته است که ایران «تمایل و آمادگی سیاسی برای مذاکرت جدی هسته‌ای دارد و امیدوار است جلسه پنج‌شنبه به آغاز سریع مذاکرات و رسیدن به توافق در کوتاه‌ترین مدت» بیانجامد.
 

هفت پرده: از سانسور کوچه شاملو تا بازگشت «هم میهن»

Posted: 26 Sep 2013 02:45 AM PDT

سعید زندگانی
 جرس: در پرده اول، ازسانسورنه صفحه ازحرف «چ» در کتاب کوچه شاملو را می‌خوانیم که گوئی «بی‌ادبانه» تشخیص داده شده و باید حذف شود؛ پرده دوم خبری است در مورد تشکیل مجمع عمومی خانه سینما؛ در پرده سوم به موزه مترویولیتن نیویورک می‌رویم تا تابلوی «رویش» احصائی را در آنجا ببینیم؛ در پرده چهارم از کنسرتهای «دستان» در اروپا و آمریکا و در پرده پنجم از کنسرتهای علیزاده و «هم آوایان» در سوئد و تهران خبر می‌گیریم؛ پرده ششم گزارشی است از جنجال ادبی برسر شعر «علی‌ای همای رحمت» شهریار در ایران؛ و پرده آخر خبر از بازگشت «هم میهن» با کرباسچی و قوچانی می‌دهد!

 

سانسور «چ» در کتاب کوچه شاملو


مدت‌ها از ارائهٔ جلد دوازدهم از «کتاب کوچه شاملو» توسط نشر مازیار به ادارهٔ کتاب وزارت ارشاد می‌گذرد اما تلاش‌ها و پیگیری‌ها برای اخذ مجوز نشر آن به نتیجه نرسیده است. چندی قبل، خبر ارجاع حرف «چ» از این فرهنگ معتبر و مشهور به فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نظرخواهی از کار‌شناسان این فرهنگستان از زبان مهرداد کاظم‌زاده (مدیر نشر مازیار) روی سایت ایلنا رفت. اما گویا این ارجاع و نظرخواهی هم نتوانسته است سنگ توقف را از پیش پای انتشار جلد دوازدهم از این مجموعه بردارد. این درحالی‌ست که غلامعلی حدادعادل اعلام کرده نظر فرهنگستان به ارشاد اعلام شده!


از سوی دیگر، آیدا سرکیسیان (همسر زنده‌یاد احمد شاملو) درمورد توقف انتشار حرف «چ» کتاب کوچه در ارشاد، به خبرنگار «ایلنا» گفت: «کتاب کوچه، یادگار احمد شاملوست و چه خوب می‌شود که مسوولان ارشاد لطف کنند و اجازه دهند روند انتشار این فرهنگ ادامه پیدا کند.» وی همچنین ضمن اظهار گلایه از برخی روزنامه‌ها که صحبت‌هایش را وارونه انعکاس داده‌اند، اظهار داشت: «تعریفی که من و شاملو از رسالت و مسوولیت روزنامه‌نگاری داشتیم و داریم، با چیزی که امروز از سوی برخی از روزنامه‌نگاران می‌بینیم، منافات دارد. چراکه در آخرین مصاحبه‌ام، اظهار امیدواری من نسبت به انتشار جلد دوازدهم کتاب کوچه را به ناامیدی مطلق تغییر داده بودند.» آیدا با اشاره به اصلاحیه‌ای که از سوی ممیزان ادارهٔ کتاب به حرف «چ» کوچه وارد شده، گفت: اتفاقا حرف «چ» هیچ مشکلی از نظر من و ناشر ندارد و به اصطلاح، کتاب شسته و رُفته‌ای است. اما رای ارشاد این است که ۹ صفحه از این جلد حذف شود! این رای منطقی نیست چراکه تمام کلمات و توضیحات ارائه شده در ۹ صفحهٔ مذکور، در فرهنگ‌های دیگر وجود دارند. حالا چرا این کلمات در فرهنگ‌های دیگر مجاز هستند و در فرهنگ کوچه غیرمجاز؟ نمی‌دانم. «وی درمورد وضعیت انتشار سایر آثار شاملو نیز افزود: «میراث» که مدت‌هاست در ارشاد مانده و به آن مجوز نداده‌اند. همچنین در تلاش هستیم تا کتاب‌های شاملو در حوزهٔ کودک و نوجوان را به انتشار برسانیم. کارهایی هم صورت گرفته و چندتایی هم آماده شده، اما هنوز نامی از ناشران آن‌ها عنوان نمی‌کنم.»


مهرداد کاظم‌زاده (مدیر انتشارات مازیار) نیز درمورد آخرین پیگیری‌هایش نسبت به انتشار حرف «چ» کتاب کوچه گفت: «در مراجعاتی که داشتم، مدیر ادارهٔ کتاب در واکنش به پیگیری‌ها از من پرسید «اگر نظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی را درمورد این کتاب جویا شویم، شما قبول دارید؟» من هم قبول کردم. اما بعد از مدتی وقتی دیدم خبری نشد، دوباره از ادارهٔ کتاب پیگیری کردم که ضمن تکرار پاسخ منفی، به من گفتند: «مگر از فرهنگستان هم بالا‌تر داریم؟» وی با اشاره به اظهارات سرپوشیدهٔ اخیر حدادعادل مبنی بر اعلام نظر فرهنگستان به ارشاد، ادامه داد:« با توجه به نوع برخورد مسوولان ادارهٔ کتاب، قطع یقین فرهنگستان هم نظر منفی به انتشار حرف «چ» داده است. چون اگر مثبت بود رییس این فرهنگستان به خبرنگاران نمی‌گفت بروید از ارشاد نظرِ فرهنگستان را بپرسید! ثانیا اگر اینگونه بود، باید تاثیری بر رای ادارهٔ کتاب می‌گذاشت، که نگذاشت. مدت‌هاست که مثلث مشکلات؛ یعنی بازار کساد، قیت بالای کاغذ و ممیزی‌های شدید، رونق حوزهٔ نشر را گرفته. مسوولان ارشاد باید هرچه سریع‌تر فکری بکنند و حداقل درصدد حل مشکل یکی از اضلاع این مثلث برآیند. »


مجمع عمومی خانه سینما ۱۵ مهر تشکیل می‌شود


محمد حیدری از سوی حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی به عنوان نماینده سازمان در خانه سینما برای برگزاری مجمع عمومی این نهاد صنفی انتخاب شد. او پیش از این به عنوان معاون هنری ایوبی در مؤسسه بین‌المللی فرهنگی و هنری» اکو «فعالیت کرده است. قرار است مجمع عمومی فوق العاده خانه سینما ۱۵ مهر تشکیل شود و در آن اساسنامه اصلاح شده خانه سینما به تصویب برسد و هیأت مدیره جدید این نهاد صنفی سینمایی نیز تعیین و معرفی شوند. پیش از این هیأت مدیره خانه سینما آگهی دعوت به مجمع عمومی فوق‌ العاده‌اش را برای ۱۵ مهرماه منتشر کرده و نوشته است: « مجمع عمومی فوق‌العاده موسسه خانه سینما به شماره ثبت ۷۶۷۴ رأس ساعت ۱۷ روز دوشنبه مورخ پانزدهم مهرماه ۱۳۹۲ براساس ماده ۲۲ اساسنامه با حضور نمایندگان اصناف عضو خانه سینما و نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود. دستور جلسه: انتخاب هیأت مدیره و بازرس خانه سینما - بررسی پیشنهاد عضویت اصناف متقاضی عضویت در خانه سینما - بررسی و تصویب مفاد پیشنهادی برای اصلاح اساسنامه خانه سینما. محل برگزاری این مجمع عمومی سالن سیف‌الله داد خانه‌ سینما واقع در تهران، خیابان بهار جنوبی، کوچه سمنان شماره ۲۹ است. »


با وجود انتشار فراخوان خانه سینما برای تشکیل مجمع عمومی و معرفی نماینده سازمان سینمائی برای آن، تشکلی که زمان جواد شمقدری و با حمایت او تشکیل شده و خود را «خانه سینمای ایرانیان» می‌نامد، از رئیس سازمان سینمائی خواسته است که از آنان را بجای «خانه سینما» به رسمیت بشناسد. مسئولین این تشکل در نامه‌ای به ایوبی نوشته‌اند: « وقتی خانه سینمای ایرانیان قانونی و به ثبت رسیده و صنوف قانونی خود را عضو این خانه دانستند، نیازی به برگزاری مجمع عمومی دیگری تحت عنوان خانه سینما نیست و این عمل غیر قانونی بوده و باعث از هم گسیختگی نظام صنفی و عدم همدلی و پایمال کردن اهداف صنفی که تاکنون قانونی بوده خواهد شد. صنوف قانونی انتظار دارند با تدبیر جنابعالی بعنوان ریاست محترم سازمان سینمایی و با هماهنگی هیأت مدیره «خانه سینمای ایرانیان» یک مجمع عمومی که همه صنوف حضور دارند برگزار و هیأت مدیره جدید انتخاب شوند و ما صنوف عضو «خانه سینمای ایرانیان» اعلام می‌داریم که در هیچ مجمع عمومی غیر از آن شرکت نخواهیم کرد. »


این نامه از سوی انجمن تهیه کنندگان سینمای ایران، کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران، کانون کارگردانان سینمای ایران، انجمن آموزشگاه‌های سینمایی، انجمن مدیران تدارکات سینمای ایران، انجمن دستیاران فیلمبردار سینمای ایران، انجمن مدیران جلوه‌های ویژه می‌دانی سینمای ایران و انجمن مدیران تولید سینمای ایران ارسال شده؛ اما روسای برخی از این انجمن‌ها در نامه‌ای خطاب به ایوبی حضور خود در مجمع عمومی خانه سینما را مورد تاکید قرار داده و نوشته‌اند: « ما امضاکنندگان ذیل‌ با حضور در نخستین گردهمایی روسای اصناف ۲۹ گانه خانه سینما در خیابان بهار جنوبی کوچه سمنان پلاک ۲۹ ضمن اعلام خوشحالی خود از گشایش خانه سینما اعلام می‌داریم در مجمع عمومی فوق‌العاده خانه سینما شرکت خواهیم کرد و سوء‌استفاده از نام اصناف ما و پنهان شدن در پشت این نام‌ها توسط هر شخصیت حقیقی و حقوقی عملی خلاف موازین اخلاقی و حقوقی می‌دانیم. امیدواریم با همت سینماگران و مدیریت شایسته جنابعالی، خانه سینما همراه با سازمان سینمایی در خدمت تعالی و پیشرفت سینمای ایران نقش موثر خود را به خوبی ایفا کند. «این نامه را روسای انجمن جلوه‌های ویژه سینمای ایران، انجمن مدیران تولید سینمای ایران، انجمن چهره پردازان سینمای ایران، انجمن کارکنان لابراتوار سینمای ایران، انجمن مدیران سالن‌های سینمای ایران و انجمن بازیگران و بدلکاران سینمای ایران امضا کرده‌اند.


«رویش» محمد احصائی در موزه متروپولیتن


برای اولین بار در تاریخ هنرهای تجسمی کشورمان، یک تابلوی نقاشیخط اثر یک هنرمند ایرانی به موزه معروف «متروپولیتن» نیویورک راه یافته و این روز‌ها در معرض تماشای بازدیدکنندگان از این موزه معتبر قرار گرفته است. این اثر تابلوئی است با عنوان «رویش» اثر خوشنویس نامدار کشورمان استاد محمد احصائی که با رنگ روغن روی بوم و در ابعاد ۱۳۵* ۱۳۵ سانتی‌م‌تر در سال‌های ۲۰۱۱-۲۰۱۲ بنا به سفارش موزه مترپولیتن آفریده شده است. احصائی می‌گوید این برای اولین بار است که یکی از معتبر‌ترین موزه‌های جهان سفارش یک نقاشیخط برای مجموعه خود داده است. وی به این نکته نیز اشاره دارد که اولین بار در دهه ۱۹۶۰ میلادی موزه هنرهای مدرن نیویورک یکی از آثار سقاخانه‌ای مرحوم پیلارام را خریداری کرده بود. هر چند نقاشیخط به باور عده‌ای هنری معاصر نیست، ولی موزه متروپولیتن با قرار دادن این اثر در مجموعه آثار خود، نگرشی کاملأ نوگرایانه نسبت به جایگاه نقاشیخط ایران درعرصه هنر‌های معاصر ارائه داده است.


محمد احصایی متولد سال ۱۳۱۸ درقزوین وفارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او را از بنیانگذاران نقاشیخط در ایران می‌دانند چرا که اولین کسی بود که از حروف به عنوان وسیله‌ای برای بیان استفاده کرد. احصایی از سال ۵۴ شروع به کشیدن تابلوهایی کرد که عمدتا با کلمه «الله» یا آیه «لااله الاالله» شکل می‌گیرد و به گفته خودش نوعی ذکر تصویری «الله» و نمودی از عرفان و تصوف اسلامی است. او تاکنون چند نوبت به این کار‌ها پرداخته و در آخرین دستاورد رنگ را به کلی از میان برداشته تا در بی‌رنگی و بی‌اختیاری سفید روی سفید و سیاه با سیاه که هر دو تجلی از نور هستند، طرحی نو در انداخته باشد. این شکل از کار او به «الفبای ازلی» نیز شهرت یافته‌است. از دیگر آثار شاخص او می‌توان به طراحی نشانه‌نوشته یا لوگوی‌های بنیاد نهج‌البلاغه، فرهنگسرای نیاوران، فرهنگستان هنر و سازمان کتاب‌های درسی و همچنین لوگوی بسیاری از روزنامه‌ها اشاره کرد. محمد احصایی در ده‌ها نمایشگاه انفرادی و گروهی قبل و بعد از انقلاب در ایران و کشورهای دیگر شرکت داشته که ازجمله می‌توان به شرکت درنمایشگاه سالانه بال سوئیس اشاره کرد. او یکی از پرفروش‌ترین هنرمندان ایرانی در نمایشگاههای هنری جهان شناخته می‌شود.


«دستان» با هم آوایان در آلمان، با «پریسا» در آمریکا


گروه موسیقی شناخته شده «دستان» یکبار دیگر به آلمان رفته است تا همراه با گروه هم آوایان (کر) رادیو غرب آلمان WDR با آهنگسازی و رهبری موسیقی‌دان اتریشی «روپرت هوبر» برنامه ویژه‌ای را روی صحنه ببرد. این برنامه سال گذشته با گروه هم آوایان رادیو بایرن در شهر «مونیخ» مرکز این ایالت اجرا شد، ۲۱شهریور امسال با هم آوایان رادیو غرب آلمان در شهر «دورتموند» روی صحنه رفت و همین هفته در روزهای ۶ و ۷ مهرماه در شهرهای «کلن» و «دوسلدورف» اجرا می‌شود. این اجرا ترکیب منحصر به فردی است از موسیقی کلاسیک غربی ساخته شده برای گروه کر همراه با سازهای موسیقی ایرانی که نوازندگان برجسته ایرانی حمید متبسم (تار)، سعید فرج پوری (کمانچه)، حسین بهروزی نیا (بربت)، سینا خشک بیجاری (تنبک و دایره) و افشین بابائی (دف و دمام) نوازندگان آن هستند.


گروه دستان پس از اجراهای آلمان، به آمریکا می‌رود تا در ادامه کنسرتهای خود با خوانندگان مختلف موسیقی ایرانی، این بار با «پریسا» خواننده نامدار موسیقی سنتی در شهرهای لس آنجلس، فیلادلفیا، شیکاگو، نیویورک، آتلانتا، سن خوزه، سانتیاگو و نیواورلئان روی صحنه برود. قطعات این کنسرت را سعید فرج پوری در آوازاصفهان و حمید متبسم و حسین بهروزی نیا در مایه دشتی بر روی اشعاری از حافظ، مولانا، سیاوش کسرایی و اخوان ثالث آهنگسسازی کرده‌اند. در آمریکا، پژمان حدادی و رضا سامانی نوازنده‌های سازهای کوبه‌ای خواهند بود و دونوازنده مه‌مان «هامین هنری» نوازنده تنبک و «ارژنگ عطااللهی» نوازنده دف نیز گروه را همراهی خواهند کرد. آلبوم «میخانه خاموش» تازه‌ترین اثر گروه دستان با آواز سالار عقیلی در دستگاه ماهور، تا دوماه دیگر توسط انتشارات «ققنوس» منتشر خواهد شد.


علیزاده و معتمدی با «هم آوایان» روی صحنه می‌روند


حالا نوبت به موسیقی‌دان برجسته ایرانی حسین علیزاده رسیده است که با محمد معتمدی خواننده جوان و خوش صدا و در کنسرتی با عنوان «علیزاده و هم آوایان» روی صحنه برود. این کنسرت در اولین گام شنبه ۶ مهر (۲۸ سپتامبر) به شهر «گوتنبرگ» سوئد می‌رسد و سپس در روزهای ۱۱ و ۱۲ مهرماه و هر روز در دوسانس در سالن همایشهای برج میلاد تهران به روی صحنه می‌رود و هر اجرا ۱۰۰ دقیقه زمان می‌برد. علاوه بر معتمدی، راحله برزگری همسر علیزاده، صبا حسینی و پوریا اخواص همخوانان گروه خواهند بود و نوازندگان شناخته شده‌ای چون سینا جهان آبادی (کمانچه)، نگار بوبان (بربت)، علی بوستان (سه تار و شورانگیز)، پژمان حدادی و بهنام سامانی (سازهای کوبه‌ای) و چند نوازنده دیگر که بیشتر آن‌ها شاگردان خود علیزاده بوده‌اند، در این اجرا حضور خواهند داشت.


معتمدی که قرار است دراین اجرا به زبان آذری هم آواز بخواند، پیش از سفر به سوئد و دریک نشست رسانه‌ای که همراه علیزاده درآن شرکت کرده بود، درباره حضورخود در این برنامه گفت: « من علاقمندم که موسیقی را در گونه‌های مختلف آن تجربه کنم. هر موسیقی که در ژانری هنرمندانه و درشان خود بدانم برایم جالب توجه است. از سوی دیگر همنوایی صدای من و سه خواننده دیگر که برایم اتفاقی تازه است، جذابیت دیگر این همکاری است. نکته سوم اینکه به یاد دارم در جشنواره فجر یک خواننده مه‌مان حاضر بود و «الهه ناز» استاد بنان را روی صحنه اجرا کرد. گرچه بسیاری از کلمات را اشتباه خواند، اما این اجرا آنقدر برای حضار نوستالژیک بود که احساس پیوند دو کشور با این کنسرت به مردم منتقل شد و یادم هست که در آن کنسرت از دیده همه مردم اشک جاری شد. به همین سبب می‌دانم وقتی که یک غیر همزبان به زبان ملتی برای آن‌ها بخواند، آنقدر لذت بخش خواهد بود که دوست دارم این موضوع را تجربه کنم. علاوه براین به باور من آذربایجانی‌ها یکی از مهربان‌ترین مردم این سرزمین هستند و خوشحالم که با این تریبون عشق خود را به مردم آذربایجان نشان می‌دهم. اما از این سه موضوع که بگذریم آنچه برایم بسیار اهمیت دارد این است که استاد حسین علیزاده مرا درکنار خود پذیرفته است »!


در ادامه این نشست حسین علیزاده درباره محمد معتمدی گفت:« پیش از اینکه او را بشناسم صدایش را دوست داشتم و اکنون به جز موسیقی رابطه دوستی هم باهم داریم. معتمدی به سبب قابلیت‌های بالایش در خوانندگی به جزئی از وجود من تبدیل شده است. به باور من خواننده یک هنرپیشه تئا‌تر است. یک بازیگر خوب وقتی قرار است روی صحنه برود هرگز نخواهد گفت که من همیشه یک دیالوگ را به سبک خود می‌خوانم. هنرپیشه واقعی درهمه قالب‌ها می‌گنجد، اما امضای خود را روی یک اثر می‌گذارد. آواز در ایران دچار یک نواختی شده است. اگر بسیاری این ایراد را وارد می‌کنند که همه از استادشجریان تقلید می‌کنند، تقصیر از شجریان نیست. نگاه به آواز نگاهی محدود است. دراین روز‌ها برخی شعر را مصرف می‌کنند و قالب موسیقایی را روی شعر می‌گذارند؛ در حالیکه خواننده باید مضمون را ادا کند. باید بدانیم که بخشی از خوانندگی به تئا‌تر مربوط است. محمد معتمدی با وجود جوانی از سن خود بسیار فرا‌تر است. ما کنسرت‌ها را ادامه می‌دهیم و اجرا را به شهرستان‌های مختلف خواهیم برد، از جمله تبریز که ریشه من از آنجاست؛ گرچه ممکن است‌گاه محمد معتمدی به سبب مشغله کاری با گروه‌های دیگر نتواند همراه ما باشد. »


«علی‌ای همای رحمت» شهریار از شاعر دیگری است؟


شعر معروف «علی‌ای همای رحمت» سروده استاد محمد حسین شهریار، این روز‌ها به یک بحث داغ ادبی درایران تبدیل شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که که جواد محقق پژوهشگر کهنه کار ادبیات اعلام کرد این شعر پیش از سروده شدن توسط شهریار در دیوان شاعر دیگری آمده است. پس از این اظهار نظر، حملات به او آغاز شد، بویژه از جانب دوستداران شهریار در تبریز. چند ادیب و پژوهشگر دیگر هم اعلام کردند که منبع اصلی این شعر را می‌شناسند. اما محقق در تازه‌ترین اظهار نظر خود به «ایسنا» گفته است: « منظور من نه شعر مفتون همدانی بوده است و نه صهبا؛ بلکه شاعر دیگری منظورم است. البته شاعران دیگری هم هستند که شعرهای این‌گونه دارند. چند روز قبل درحوزه هنری جلسه‌ای برای بزرگداشت استاد شهریار برگزار شد و من این مسئله را آنجا مطرح کردم، البته نه به عنوان طرح قضیه، بلکه از حیث طرح یک پژوهش ادبی و به دوستانی هم که از حرف‌های من رنجیده بودند، گفتم باید اجازه بدهند کار پژوهشی انجام شود؛ با باد کردن در رگ‌های گردن، این مسئله حل نمی‌شود. همین مسئله انعکاس پیدا کرد و در آنجا هم عده‌ای آمدند و تعصب‌ورزی‌های معمول به خرج دادند و از تبریز هم چند خبرنگار و بعضی از استادان دانشگاه به من زنگ زدند و جویای این مسئله شدند. خلاصه در این چند روز من دائماً درگیر تلفن‌ها و صحبت‌ها بوده‌ام. حالا صبر می‌کنم این هیجانات بخوابد، آنگاه منبع سخنم را اعلام می‌کنم. »


در همین حال، عباس خوش عمل پژوهشگر ادبی که ۲۵ سال پیش در مقاله‌ای درروزنامه اطلاعات اعلام کرده بود شعر محمدحسین شهریار در وصف حضرت علی (ع) با اندکی تغییر در اصل متعلق به میرزا آقا مصطفی افتخار العلماء شاعر دوره قاجار و متخلص به «صهبا» بوده است، بر این گفته خود پای فشرد. خوش‌عمل که در زمینه تصحیح اشعار آئینی به تحقیق و پژوهش مشغول است، به «مهر» گفت: « شعری که گفته می‌شود شهریار در وصف حضرت علی (ع) سروده است، در اصل متعلق به میرزا آقا مصطفی افتخارالعلماء متخلّص به «صهبا» شاعر دوره ناصرالدین شاه بوده است. مطلع شعرصهبا «علی‌ای سحاب رحمت تو چه آیت خدایی» است و مطلع شعرشهریار «علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» است و در واقع شهریار تنها با جابجایی کلمه «همای» به جای «سحاب» و تغییر ردیف، شعر خود را در وصف امام اول شیعیان سروده است. صهبا شاعر عصر ناصری است و دست کم ۵۰ تا ۶۰ سال قبل از شهریار، این شعر را سروده است. »
از سوی دیگر یک استاد ادبیات دردانشگاه تبریز با بیان این‌که شهریار در این غزل به استقبال شعری از «مفتون همدانی» رفته، آنرا اقتباس ادبی خواند و گفت:» مقایسه این دو سروده نشان می‌دهد که شعر مفتون همدانی «طفلی نارس» بوده که قریحه کم‌نظیر شهریار و قدرت ادبی بی‌نظیر او، آن را به «جوانی برومند و بارور» تبدیل کرده است. محمد طاهری خسروشاهی در گفت‌وگو با «ایسنا» افزود: «مفتون همدانی، از شاعران سده چهاردهم هجری و معاصر استاد شهریاراست. برخلاف آن‌چه آقای جواد محقق ادعا کرده است، میان این شعر و سروده مرحوم استاد شهریار، تفاوت‌های بنیادینی وجود دارد وهرگونه شائبه سرقت و انتحال از ساحت شهریار شعر ایران مبراست. اگرچه بر اساس قرائن شعری، مرحوم استاد شهریار به استقبال این شعر رفته است. تکرار چند عبارت و اشتراک وزن وقافیه در این دو شعر، به هیچ وجه نشانه‌ای از «سرقت» و «انتحال» نیست. جایگاه بی‌نظیر ادبی استاد شهریار از این قبیل اتهام‌ها دور است و باید گفت شعر «همای رحمت» به درستی در تاریخ ادبیات ایران به نام مرحوم استاد شهریار ثبت شده است.»
او در اثبات ادعای خود مبنی بر وجود برخی اشتراک‌های لفظی در هر دوشعر و استقبال مرحوم شهریار از سروده مفتون همدانی، به نقل شواهد ادبی این دو غزل پرداخت و گفت: «برخی اصطلاحات و عبارات موجود در سروده مفتون همدانی از باب استقبال ادبی، در شعر مرحوم استاد شهریار تکرار شده است:
مفتون: علی‌ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را / که خدا نمود زینت به تو تخت انّما را
شهریار: علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
محمدعلی مجاهدی هم با اشاره به موضوع «توارد» در ادبیات گفت:» نمی‌توانیم بگوییم شهریار و دیگر شاعرانی که احیانا چند بیت از شعرشان شبیه شعر دیگر شاعران است، سارق ادبی‌اند. دررابطه با شعر «علی‌ای همای رحمت» جریان رؤیای صادقه آیت‌الله مرعشی نجفی نیز وجود دارد. شهریار پس از این‌که به ملاقات آیت‌الله مرعشی نجفی می‌آید، قسم یاد می‌کند که غیر از خودش، علی (ع) و خداوند کسی از سرودن این شعر مطلع نبوده و خواب آیت‌الله مرعشی رؤیای صادقه بوده است. با این حال گیریم که در نسخه دیگری چند بیت از شعر شاعری وجود داشته باشد، اما این دلیل نمی‌شود که شاعر دچار خیانت ادبی شده است. البته این مسأله استثنا هم دارد و در همه موارد صدق نمی‌کند، اما ما باید برای بزرگان ادبی حرمت قائل شویم، چون این موضوع می‌تواند از خصوصیات کسانی باشد که اهل سیر و سلوک هستند و ممکن است در خلوت به آن‌ها چیزهایی الهام شود. این‌گونه افراد زمانی که در مسیر عرفان می‌روند، ممکن است مسائلی شبیه به هم را تجربه کنند، مثلا عالم امروز ممکن است به‌‌ همان شهودی برسد که ۶۰۰ سال پیش یک عارف به آن رسیده است. «او درباره این‌که مفتون امینی گفته، شعر «علی‌ای همای رحمت» را با مضمون مشابه در دیوان «جویای تبریزی» یا «ذاکر تبریزی» دیده است، افزود:« مسلما این شعر از جویای تبریزی نیست، چون سبک این شاعر به طور کلی هندی است. اما شعر شهریار کاملا به سبک عراقی سروده شده است. ولی از وجود چنین شعری در دیوان ذاکر خبر ندارم. »


کرباسچی و قوچانی با «هم میهن» برمی گردند


محمد قوچانی - سردبیر روزنامهٔ هم‌میهن - از بازگشت این روزنامه در اول آبان‌ماه به دکه‌های مطبوعاتی خبر داد. او گفت:» آقای کرباسچی مدیرمسوول و صاحب‌امتیاز این روزنامه، ۲۵ شهریورماه گذشته نامه‌ای را برای روشن شدن وضعیت روزنامهٔ هم‌میهن به معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نوشت. پیرو این نامه، معاونت مطبوعاتی اعلام کرد که انتشار روزنامهٔ هم‌میهن بلامانع است. البته طبق اسناد، از روزنامهٔ هم‌میهن اعلام برائت شده و این روزنامه از اتهام‌هایی که در سال ۱۳۸۶ به آن وارد شد، تبرئه شده است. درپی مشخص شدن وضعیت روزنامه، مدیرمسوول تصمیم گرفت تا در فضای جدید، روزنامهٔ هم‌میهن دوباره منتشر شود. سردبیری روزنامه را با پیشنهاد آقای کرباسچی، من برعهده دارم و در اعضای تحریریه نیز تفاوت چندانی ایجاد نشده است. تقریبا تحریریهٔ روزنامه را‌‌ همان افرادی تشکیل می‌دهند که در سه سال نخست روزنامهٔ «شرق» فعالیت می‌کردند. »


قوچانی با تأکید بر این‌که مشی هم‌میهن اعتدالی است، بیان کرد:» با توجه به انتخابات ۲۴ خرداد، روزنامه‌ هم‌میهن از گفتمان اعتدال حمایت می‌کند و روزنامه‌ اعتدالی اصلاح‌طلب خواهد بود. در این روزنامه، تلاش می‌شود حجم بیشتری از مطالب به موضوعات اجتماعی و فرهنگی اختصاص یابد و درپرداختن به موضوعات سیاسی نیز قطعا از گفتمان اعتدال حمایت می‌شود. با توجه به این مشی، شعار روزنامهٔ هم‌میهن «اعتدال سیاسی، تدبیر اقتصادی و امید اجتماعی» ‌ است. روزنامهٔ هم‌میهن، ایدهٔ چند دستگی در حاکمیت را قبول ندارد و نمایندهٔ هم‌میهنان است. همچنین با توجه به این‌که دولت برای اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل حق همزیستی قائل است، یکی از برنامه‌های ما، ترویج همین همزیستی خواهد بود. این روزنامه در ۳۲ صفحه و در قطع مترویی منتشر می‌شود. در حال حاضر انتشار روزنامه با توجه به حضور سایت‌های خبری کار سختی شده، در نتیجه می‌خواهیم در روزنامهٔ هم‌میهن بسته‌بندی اطلاعات، اخبار و تحلیل‌ها را ارائه کنیم و بیشتر به‌شکل مجلات هفتگی باشیم تا روزنامه‌های کلاسیک. »


«هم میهن» در آستانه انتخابات مجلس ششم و بالاگرفتن تب سیاسی در کشور منتشر شد و سخنگوی غیررسمی کارگزاران سازندگی به دبیر کلی کرباسچی به شمار می‌رفت که در جریان تعطیلی فله‌ای مطبوعات اصلاح طلب این روزنامه هم تعطیل شد. دادگاه نشریات توقیف شده پس از ۷سال برگزار شد و از میان تمام روزنامه‌های توقیف شده تنها روزنامه هم میهن رفع توقیف گردید. محمد قوچانی و عده‌ای از همکاران روزنامه توقیف شده «شرق» به هم میهن آمدند و انتشار آنرا از سر گرفتند. این روزنامه پس از انتشار ۴۷ شماره توسط سعید مرتضوی دادستان وقت تهران و به ادعای نقص در دادرسی مجددا توقیف گردید. هم میهن درشماره ماقبل آخر خود به نقل از احمدی‌نژاد تی‌تر زد که برق هم به زودی سهمیه بندی می‌شود. این تی‌تر برگرفته ازاظهارات رئیس دولت درعسلویه بود که آن را درتایید سهمیه بندی بنزین برزبان راند. به دنبال انتشار این تی‌تر، دولت جوابیه تندی نوشت که به شماره آخر نرسید. تی‌تر آخرین شماره روزنامه هم مهین همراه با عکسی از الهام معاون احمدی‌نژاد درمورد انتصاب وی به پنجمین سمت خود در دولت بود.
 

روحانی و کلمات سفید

Posted: 26 Sep 2013 02:45 AM PDT

سیدابراهیم نبوی
مهم ترین بخش سخنان روحانی،کلماتی بود که نگفت و ما در تمام این سالها گرفتار همین حرفهای نامربوط و اضافی و بی فایده ای بودیم که سیاستمداران ما گفته بودند 


سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، واکنش های مختلفی را در میان جهانیان و ایرانیان برانگیخت. واکنش هایی که هر چند متفاوت، اما در نهایت به دو جا ختم می شود:

مخالفان این سخنان، آن را فریبکارانه، حرفهایی تکراری در قالبی جدید، ادامه سیاست های کلی حکومت اما با لبخند و ناامید کننده یافتند. اغلب این افراد کسانی هستند که تغییر وضع ایران را از طریقی خشونت آمیز، بنیادین، سریع و با تغییر کل رژیم یا بازگرداندن کشور به وضع احمدی نژادی می خواهند. این گروهها شامل اولترا رادیکالهای داخل حکومت، تندروهای اپوزیسیون، مجاهدین خلق، سلطنت طلبان به معنای اعم آن، اسرائیل و تندروهای جمهوریخواه آمریکایی مخالف اوباما و اسلامگرایان منطقه می شوند.

موافقان این سخنان، آن را گامی رو به جلو، آشتی جویانه، خوب اما نه کافی، خواهان تغییر همراه با حفظ حکومت؛ و نشانه تفاوت چهره ایران بعد از انتخابات خرداد ۹۲ دانستند. این افراد شامل محافظه کاران داخل کشور، اعتدال گرایان و اصلاح طلبان ایرانی، مردمی که به روحانی رای دادند، اغلب کشورهای صنعتی اروپا و دموکراتهای حامی آمریکا در کاخ سفید می شوند. به عبارت دیگر دو گروهی که هر کدام قدمی به سوی آشتی برداشتند، از بیت رهبر ایران تا کاخ سفید آمریکا موافق سخنان روحانی بودند.

اما، فارغ از این صف بندی مسائل دیگری نیز قابل اشاره است که موجب می شود تا برخی افراد که در این صف بندی ها جا می گیرند، احساس کنند که این سخنرانی برخلاف انتظار تعریف شده شان بوده است. بسیاری از این تفاوت در ارزیابی ها، به نظرم برخاسته از روانشناسی خاص ما ایرانی هاست و شاید به آنچه در بیرون از ما رخ می دهد نداشته باشد. برای توضیح بیشتر به چند مورد اشاره می کنم.

یک: سخنان روحانی چون سخنان احمدی نژاد برای جهان اسلام و به قصد هژمونی طلبی بیان نشد و از همین رو از شیوه تهاجمی به جهان و دو قطبی کردن جهان به غرب و دنیای اسلام برخوردار نبود، همچنین سخنان روحانی مخاطب ایرانی نداشت. او برای ایرانیانی که در کشور زندگی می کنند حرف نزد، چنانکه در دهه شصت محمدعلی رجایی در سازمان ملل چنان سخن گفته بود که انگار روبروی آیت الله خمینی ایستاده است. روحانی با کلماتی روشن و مشخص، ضمن حفظ اصول خودش و به عنوان رئیس جمهوری که حکومتش سی و پنج سال سابقه دارد، سخن گفت، اما اشاره کرد که رئیس جمهوری جدید کسی است که قصد دارد تغییراتی در مناسبات حکومتش با جهان ایجاد کند. او خود را سخنگوی یک ملت یا جهان اسلام یا اصلاح طلبان تلقی نکرد، بلکه سخنگوی کل جمهوری اسلامی ایران بود. شاید به همین دلیل بود که تقریبا همه کسانی که در درون حکومت بودند، اعم از مخالفان محافظه کار روحانی یا اصلاح طلبان همراه او سخنان او را درست، مفید و قابل قبول دانستند.

دو: سخنان روحانی با دقتی که در تعاریف دیپلماتیک قابل تعریف است، گفته شد. متن گفتارش نه حاشیه روی داشت و نه در مقابل مسائل اصلی فیمابین ایران و جهان ساکت بود. نه کلی گوئی کرد و نه درگیر مسائلی شد که ربطی به او و ایران و جایگاهش نداشت. از همین رو تقریبا تمام دولتهای جهان و رسانه های معتبر جهانی و نمایندگان کشورها سخنان او را پذیرفتند. تنها دولتی که به این سخنان انتقاد کرد، دولت اسرائیل بود که اقدام آنان در خروج از سالن موجب شد که یک وزیر کابینه اسرائیل از رفتار نمایندگان دولتش انتقاد کند. اوباما در گفتارش ۲۵ بار نام ایران را آورد و روحانی ۱۷ بار کلمه صلح را بکار برد و از اصطلاح پرزیدنت اوباما استفاده کرد. شاید این متن حرفه ای‌ترین و دقیق‌ترین متنی بوده که در تاریخ جمهوری اسلامی در مجامع جهانی عرضه شده است.

سه: مهم ترین بخش سخنان روحانی بخش سفید متن او یا کلماتی بود که نگفت؛ یعنی همان کلماتی که احمدی نژاد سالها گفته بود و ما را دچار چنین وضع اسفباری کرده بود. او از قدرت جهان اسلام، از دشمنی با اسرائیل و صهیونیسم، از دیپلماسی عمومی و مشکل کارگران آمریکا و فقرای اروپا حرف نزد. یک سیاستمدار بزرگ زمانی گفته بود: « حرفهای مفید یک سیاستمدار چیزهایی که می گوید نیست، در بسیاری موارد چیزهایی است که نمی گوید.» و ما در تمام این سالها گرفتار همین حرفهای نامربوط و اضافی و بی فایده ای بودیم که سیاستمداران ما گفته بودند. مطمئنا هزاران اتاق فکری که به تحلیل محتوا و مضمون سخنان روحانی خواهند پرداخت، ارزش کلمات غایب او را خواهند دانست و بسیاری از جنگ طلبانی که به دنبال سخنان مناقشه آمیز هستند، از نبودن این کلمات ناراحت خواهند شد. اما همه آنان که می دانند این جهان که به قول تیبور منده در میان ترس و امید، تا چه میزان از شنیدن کلمات ویرانگر و بیهوده و مجادله برانگیز بی نیاز است.

چهار: اما برخی از ایرانیان این سخنان را خوشایند خود نیافتند. افرادی که گمان می کردند او از موضع ضعف به سوی آشتی خواهد رفت. آنان از اینکه بزرگان محافظه کار کشور از سخنان روحانی ابراز خوشنودی کردند، احساس شکست می کنند، از اینکه بزرگترین فرمانده نظامی کشور، فیروزآبادی گفته است که " سخنان مقام محترم ریاست جمهوری یک پیام داخلی هم داشت، آنجا که گفت مخالف را نه تنها باید تحمل کرد که باید با او کار کرد." و فرمانده دیگر رحیم صفوی که گفت " نطق روحانی هوشمندانه بود" و رقیب محافظه کار روحانی، حداد عادل که گفت " نطق روحانی از سر اقتدار بود" و رئیس قوه قضائیه که گفت " سخنان رئیس جمهور متین و منطقی بود". اما افرادی که با شنیدن این واکنش ها احساس شکست می کنند، باید به یاد بیاورند که در هنگام معرفی کابینه روحانی نیز احساس ناراحتی می کردند، در حالی که هاشمی و خاتمی این کابینه را قدرتمند دانستند و اغلب حامیان روحانی کابینه وی را قوی ترین کابینه پس از انقلاب برشمردند.
این دوستانی که از سخنان روحانی غمگین شدند به یاد باید داشته باشند که تا دو ساعت قبل از اعلام نام روحانی به عنوان رئیس جمهور معتقد بودند که امکان ندارد روحانی رئیس جمهور شود و دو روز قبل از انتخاب وی معتقد به تحریم انتخابات بودند و افتخارشان این بود که تحریم انتخابات قدرت نمایی در مقابل حکومت است. این افراد دو هفته قبل از انتخابات معتقد بودند قطعا محافظه کاران دولت بعدی را هم در اختیار خواهند گرفت. چرا کسی که نه معتقد به انتخاب روحانی است، نه کابینه فراجناحی اش را مناسب می داند، باید انتظار داشته باشد سخنان او در سازمان ملل دقیقا همان باشد که او می خواهد؟ من و بسیاری از آنان که روحانی را انتخاب کردند و این مسیر دشوار را تا امروز دنبال کردند، میلیونها آدمی هستیم که به او رای دادیم، کابینه او را مقبول دیدیم و از نظر من آنچه او در این مدت کرده فراتر از حد انتظار من بوده است.

پنج: ما حامل اشتباهات بزرگی هستیم، من و میلیونها ایرانی که در افروختن کینه و حفظ دشمنی با جهان غرب، آمریکا و اسرائیل تلاش کردیم، اشتباهات فراوانی کرده ایم. کم نبودند دیوانگانی که سنگ کینه را به چاه ویل قهر و دشمنی انداختند؛ از آن بچه مذهبی هایی که سفارت آمریکا را اشغال کردند و به صورت آمریکا چنگ انداختند، از کمونیست هایی که اولین بار در اشغال سفارت آمریکا پیشگام بودند و فاتحان اول جام شوکران شدند، تا مجاهدین خلق که امروز زیر پرچم آمریکا یادشان رفته که هشت مستشار آمریکایی را سالها قبل ترور کردند، تا حزب توده که از خط امام بخاطر خصلت های ضدآمریکایی دفاع کرد، از شخص آیت الله خمینی که آمریکا را شیطان بزرگ خواند، از آن میلیونها نفری که سی سال است صدای انجز وعده شان در مقابل سفارت اشغال شده آمریکا هنوز از رسانه ملی سی و پنج سال پخش شد و همه کسانی که در تاس لغزنده دشمنی با آمریکا دائم فرو رفتند. به این اضافه می کنیم رفتار زشت جرج بوش را زمانی که ایران تلاش می کرد تا موضعی معتدل در زمان خاتمی در پیش بگیرد آن را جزو محور شرارت خواند و احمدی نژاد و بوش که به عنوان دو کوتوله سیاسی مدتها سنگ بر سنگ چنان این چاه را پر کردند که حالا درآوردن آن نیازمند رفتاری حساب شده، دقیق و زمان بر و پیچیده است.

امیدوار باشیم که بمب ساعتی انفجاری بزرگ متوقف شده است و امیدوارتر باشیم که دستهای ظریف برای بازکردن این کلاف سردرگم مشغول است. روزهای صلح در پیش روست.
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

ابتلا به ایدز؛ در دنیا کاهش و در ایران افزایش

Posted: 26 Sep 2013 02:27 AM PDT

جرس: مقامات سازمان‌ملل در گزارش جدیدی اعلام کردند که در مقایسه با آمار سال 2001 میلادی، موارد جدید ابتلا به ویروس اچ‌آی‌وی در بین کودکان و بزرگسالان جهان 33درصد کاهش یافته است.

 

به گزارش شرق، این در حالی است که در ایران همزمان آمار ابتلا به ایدز در میان موارد جدید این بیماری و سایر موارد شناخته‌شده آن طی هفت‌سال اخیر روند صعودی به خود گرفته است.

همزمان آنچه نگرانی‌ها را بیشتر می‌کند آن است که مسوولان وزارت بهداشت برای اولین‌بار اعتراف کردند که «70هزار ایرانی از ابتلای خود به ویروس HIV مطلع نیستند.»

هم‌اکنون بر اساس آخرین آمار ارایه‌شده از سوی وزارت بهداشت، تعداد مبتلایان به ایدز طی سه‌ماه هزارو400 نفر بیشتر شده است و در مجموع 26 هزارو125نفر افراد مبتلا به HIV/AIDS‌ در کشور شناسایی شده‌اند.

با این حال مقامات سازمان‌ملل در جدید‌ترین آمار خود اعلام کرده‌اند، در سال 2012 میلادی تعداد مبتلایان جدید به این عفونت ویروسی در میان کودکان و افراد بزرگسال در سرتاسر جهان 2/3 میلیون‌نفر بوده که نسبت به سال 2001 میلادی، 33درصد کاهش داشته است.

به‌گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس، یشل‌سیدیب، دبیر اجرایی دفتر مقابله با ایدز سازمان‌ملل در رابطه با موارد جدید ابتلای کودکان به ویروس ایدز گفت: در سال 2012 میلادی موارد جدید ابتلا به ایدز در بین کودکان تا 260هزار مورد کاهش یافت که از سال 2001 میلادی، 52درصد کاهش داشته است.

همچنین نرخ مرگ‌ومیر ناشی از بیماری ایدز از زمان نقطه‌اوج آن در سال 2005 میلادی تاکنون، 30درصد کمتر شده است.

در گزارش سازمان‌ملل همچنین آمده است که در سال 2012 میلادی 3/35میلیون‌نفر از مردم جهان به ویروس ایدز آلوده بوده‌اند و حدود 2/3 میلیون‌نفر دیگر نیز به‌تازگی به این ویروس آلوده شده‌اند و همچنین 1/6میلیون‌نفر بر اثر بیماری‌های مرتبط با ایدز جان خود را از دست داده‌اند.

از سوی دیگر افزایش ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی مساله‌ای است که در بسیاری از کشور‌های دنیا در حال کنترل و در ایران به شکل نگران‌کننده‌ای در حال پیش‌روی است. به‌طوری‌که بر اساس آخرین آمار وزارت بهداشت علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال 1365 تاکنون در کشور به ثبت رسیده‌اند به‌ترتیب، تزریق با وسایل مشترک در مصرف‌کنندگان مواد (68/6درصد)، رابطه‌جنسی (12درصد)، دریافت خون و فرآورده‌های‌خونی (یک‌درصد) و انتقال از مادر به کودک (1/1درصد) بوده است.

راه انتقال در 17/3 درصد از این گروه نامشخص مانده است. بر اساس آخرین آمار جمع‌آوری‌شده از دانشگاه‌های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی هم تا اول فروردین‌ماه سال 92، مجموعا 26هزارو125نفر افراد مبتلا به HIV/AIDS‌ در کشور شناسایی شده‌اند که 89/8درصد آنان را مردان و 10/2 درصد را زنان تشکیل می‌دهند. در آخرین آماری که وزارت بهداشت درباره تعداد مبتلایان به ایدز در ایران اعلام کرده بود، عدد 24هزارو735نفر ذکر شده بود.

هر سه‌ماه یک‌بار 500 تا یک‌هزارنفر به‌طور متوسط مبتلا به ایدز می‌شوند


دامنه گستردگی این بیماری در حالی هرروز رو‌به‌رشد است که آمار‌های دولتی نشان می‌دهد به‌طور میانگین از سال 1388 تا به امروز هر سه‌ماه یک‌بار 500نفر به جمع مبتلایان به این بیماری اضافه می‌شوند.

آماری که از سوی وزارت بهداشت در رابطه با آخرین وضعیت بیماری ایدز اعلام شده، نشان می‌دهد که تعداد مبتلایان به ایدز از 20هزارو975نفر در سال 1388به 26هزارو125نفر تا ابتدای فروردین1392 رسیده است. این در شرایطی است که کارشناسان دانشگاه‌های علوم‌پزشکی معتقد هستند آمار‌های دولتی، میزان واقعی تعداد مبتلایان به ایدز در کشور را نشان نمی‌دهند.

تهران دارای بیشترین میزان ابتلا از طریق روابط‌جنسی

افزایش موج سوم ابتلا به ایدز در شرایطی است که دکتر مینو محرز، رییس مرکز تحقیقات ایدز می‌گوید: 99درصد بیماران جدیدی که در تهران به ما مراجعه می‌کنند از طریق روابط‌جنسی به ویروس ایدز مبتلا شده‌اند اما میزان کشوری ابتلای جنسی ایدز حدود 40درصد است. در عین‌حال تعداد زنان باردار مبتلا به این ویروس نیز در حال افزایش است.

او با تاکید بر اینکه آمارهای جدید شیوع ایدز در کشور نشان می‌دهد موج سوم ایدز یعنی شیوع جنسی آن در کشور شروع شده است، می‌افزاید: آمارهای رسمی نشان می‌دهد حدود 30درصد از مبتلایان جدید از طریق روابط‌جنسی به این ویروس آلوده شده‌اند، زیرا 21درصد از مبتلایان جدید به‌طور رسمی این مساله را اعلام کرده‌اند و 10درصد دیگر نیز که علت ابتلا را نگفته‌اند احتمالا روابط‌جنسی عامل انتقال ویروس در بین آنها بوده است ضمن اینکه شواهد نشان می‌دهد تعداد زنان بارداری که از همسرانشان این ویروس را گرفته‌اند به‌طور نگران‌کننده‌ای در حال افزایش است.

فرمانده نیروی قدس به سخنان اوباما واکنش نشان داد؛ نمی توانید نظام اسلامی را ساقط کنید

Posted: 26 Sep 2013 02:06 AM PDT

جرس: فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در پاسخ به سخنان اوباما در مورد اینکه به دنبال براندازی جمهوری اسلامی نیستیم، گفت: این سخن شما اظهار لطف نیست بلکه اعلام ناتوانی است، شما نتوانسته و نمی‌توانید در پی براندازی نظام جمهوری برآیید.

 

به گزارش فارس، پاسدار قاسم سلیمانی گفت: اینکه اوباما می‌گوید ما به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران نیستیم به این علت است که نمی‌توانند براندازی کنند.

 

وی بیان کرد: تمام تلاش آمریکا تا به امروز برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده است.

 

وی خطاب به آمریکایی‌ها گفت: ضلع مهم تلاش شما تا به امروز برای مقابله با جمهوری اسلامی بوده است.

 

سردار سلیمانی تصریح کرد: اینکه می‌گویید به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی نیستیم، این سخن اظهار لطف نیست بلکه اعلام ناتوانی است، شما نتوانسته و نمی‌توانید در پی براندازی نظام جمهوری برآیید.

 

سلیمانی افزود: آمریکا در ۳۵ سال گذشته ناجوانمردانه‌ترین و بدترین اقدامات را علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داده است که این سابقه در ذهن ملت باقی می‌ماند.

 

وی ادامه داد: شما حتی برای خرید دارو توسط ملت ایران محدودیت قائل می‌شوید.

 

سلیمانی خاطرنشان کرد:‌ اینکه می‌گویید در فکر براندازی نظام نیستید وقتی قابل قبول است که آثار این حرف اوباما از سیاست آمریکا محو شود.

 

سخنان سردار سلیمانی در حالی ایراد شده که دخالت نظامیان در سیاست ممنوع است و مواضع دیپلماتیک باید تنها از طریق وزارت امور خارجه بیان شود.

سعید لیلاز: کاهش بی رویه قیمت ارز منجر به افزایش واردات و تخریب تولید می شود

Posted: 26 Sep 2013 02:06 AM PDT

جرس: سعید لیلاز در خصوص نظر بانک مرکزی در مورد قیمت ارز در روزنامه بهار نوشت: در راستای سخنان روز سه‌شنبه رییس کل بانک مرکزی و سخنان نوبخت معاون آقای روحانی عده‌ای از کارشناسان‌درصدد تلقین این ذهنیت به بازار ارز هستند که دولت قصد خودنمایی در بازار ارز را دارد و از کاهش قیمت ارز حمایت نمی‌کند. باید در ابتدا به این موضوع اشاره کنم که در تمام دنیا و به‌خصوص کشورهای کاپیتالیستی دولت در تعیین قیمت ارز دخالت مستقیم دارد و با استفاده از حداکثر قدرت سعی می‌کند قیمت ارز را تثبیت و در مقابل از پول ملی خود حمایت کند.

 

به‌طور مثال یکی از مشهورترین درگیری‌های اقتصادی سال‌های اخیر بحث برابری یوآن و دلار است که دولت آمریکا معتقد است دولت چین با استفاده از ابزارهای غیراقتصادی ارزش دلار را در مقابل پول ملی خود پایین نگه داشته است. حتی یکی از دلایلی که از اواسط دهه ۹۰میلادی نقش ژاپن در مبادلات اقتصادی جهان کمرنگ شد این بود که نتوانست ارزش ین (پول ملی ژاپن) را در مقابل دیگر ارزها ثابت نگه دارد. بنابراین با این‌که در کشورهای اقتصاد بازار آزاد اصل بر رقابتی بودن قیمت و حفظ آن با ابزار عرضه و تقاضاست، ولی بازهم شاهد هستیم که دولت در تعیین قیمت ارز دخالت دارد.

 

در ایران هم با توجه به این‌که درآمد ارزی کشور متعلق به دولت است و حدود ۶۰درصد توزیع ارز خارجی در اختیار دولت است و به همان میزان استفاده‌کننده از آن هم خود دولت است، بنابراین طبیعی است که برای قیمت‌گذاری و کنترل بازار آن هم وارد شود و هیچ‌کس مانند بانک مرکزی از قیمت واقعی ارز خارجی براساس درآمد ارزی کشور مطلع نیست. گرچه مردم از کاهش قیمت استقبال می‌کنند ولی باید این نکته را باور داشته باشند که اگر رییس کل بانک مرکزی از قیمت فعلی ارز حمایت می‌کند در حقیقت از میزان توان عرضه و تقاضای ارز هم اطلاع کافی دارد.

 

البته باید به چند نکته هم در همین زمینه اشاره کنم تا قابل توجه مردم قرار گیرد. اگر قیمت فعلی ارز ناگهانی کاهش پیدا کند واردات به یکباره بیشتر می‌شود و این یعنی ضربه خوردن هرچه بیشتر تولید داخلی و تغییر الگوی مصرف به سمت استفاده از محصولات وارداتی و همچنین افزایش میزان نقدینگی در کشور که در هشت سال گذشته اثرات مخرب آن را دیده‌ایم. کارل مارکس سخن معروفی دارد که می‌گوید هر تولیدکننده‌ای بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و هر مصرف‌کننده‌ای خود به نوعی تولیدکننده است، بنابراین نظام عرضه و تقاضای ارز را هم باید در همین راستا دید و ایده بانک مرکزی در حمایت از قیمت فعلی ارز به نظر من کاملا قابل فهم و مثبت است، گرچه دولت در طولانی‌مدت باید تلاطم این بازار را مدیریت کند و تبدیل به یک سیاستگذار شود تا توزیع‌کننده، ولی در کوتاه‌مدت به دلیل شرایط حال حاضر کشور باید خود را با نظام بین‌المللی عرضه ارز هماهنگ کند.

 

اصلاح نوسانات ارزی یک کار ملی است و به‌نظر می‌رسد دولت عزم جدی دارد تا به این بازار نظم لازم را بدهد. به‌هرحال باید روزی فرا برسد که تولید در این کشور در اولویت باشد. در ایران هرگاه درآمدهای نفتی افزایش یافته است تمامی سیاست‌های توسعه‌ای کنار گذاشته شده و واردات جای تولید را گرفته است و در مقابل با کاهش درآمد ارزی بحث مقاومت ارزی و تولید دوباره مطرح شده است. ولی باید با تثبیت قیمت ارز به جایی رسید که تولید ملی افزایش یابد.