جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


خانواده دراویش زندانی به دیدار نسرین ستوده رفتند

Posted: 23 Sep 2013 11:03 AM PDT

 جرس: جمعی از خانواده‌های دراویش زندانی در زندان اوین، عصر روز گذشته با نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر دیدار کردند.  

 

به گزارش مجذوبان نور، تعدادی از اعضای خانواده دراویش زندانی روز یکشنبه ۳۱ شهریورماه به دیدار نسرین ستوده رفته و خوشحالی خود را از آزادی وی ابراز داشتند.

 

نسرین ستوده، فعال حقوق بشر هفته گذشته از زندان اوین تهران آزاد شد.

 

در این دیدار نسرین ستوده با آرزوی آزادی تمامی زندانیان سیاسی عقیدتی به لزوم تداوم روند آزادی زندانیان تاکید کرد.

 

مصطفی دانشجو، فرشید یداللهی‌، امیر اسلامی‌، امید بهروزی از وکلای زندانی دراویش محبوس در زندان اوین هستند که هر یک به هفت سال و شش ماه حبس محکوم شده اند.
 

پیام شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت اول مهر: این روند خردسوز، به صلاح  بقای ایران نیست

Posted: 23 Sep 2013 10:46 AM PDT

 جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید، در پیامی آغاز سال جدید تحصیلی را به استادان، معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان ایران تبریک گفت.

 

در بخشی از این پیام که نسخه‌ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته است، با بیان این‌که نظام آموزشی ما نیازمند تغییر و اصلاح جدی است، آمده است: هم اکنون نظام های آموزشی در دنیا وجود دارد که نه تنها با سنت های بومی و دینی ما در تضاد نیست، بلکه گاه از آنچه ما ناآگاهانه به دین تحمیل می کنیم، به آموزه های متون مقدس نزدیک تر و به اهداف آفرینش جهان و انسان، متمایل تر است. شیوه نگارش و تولید کتاب های درسی نیز خود داغ دیگری است که باید بویژه برای تامین محتوای آن فکری کرد. تربیت و تعلیم فرزندان ما در فضای سانسور و سرکوب و گزینش تکه تکه شده دانش به سبک و سلیقه ما، نامش هرچه باشد نه خیرخواهی است نه علم خواهی نه دین خواهی.

 

شورای هماهنگی راه سبز امید با اشاره فضای امنیتی و ابراز تاسف است تبدیل شدن "شیوه تنگ نظرانه و سلیقه ای در دانشگاه ها" به رویه جاری تبدیل شده، در ادامه آورده است: بخصوص در حوزه علوم انسانی با شدت و حدت بیشتری پی گرفته می شود. رویاهای خام و غیرعلمی جای رویکرد نقادانه و عالمانه را در دانشگاه ها گرفته و آسیب های جدی را متوجه دانشجویان و اساتید باسابقه و عالم ما در رشته های مختلف، بویژه در علوم انسانی کرده است. فراهم ساختن فضای غیرامنیتی سالم و تضمین آزادی بیان، فضای رخوت و رکود را از چهره دانشگاه های ما می زداید و دانشجویان را در مسیر پرورش ایده ها قرار می دهد و استادان را به پاسخ گویی رها از نگرانی های امنیتی تشویق می کند. تدوین متون درسی غیردستوری، پنجره ای اطمینان بخش به مرزهای دانش جهانی و استفاده از میراث فکری و فرهنگی بشریت می گشاید و امکان گزینش آزادانه و آگاهانه دستاوردهای علمی توسط پژوهشگران را مهیا می سازد.

 

در پایان این پیام از دانش آموزان، دانشجویان، معلمان و اساتیدی که در طول مبارزات حق طلبانه تاریخ مردم ایران "از جان و آسودگی خود گذشتند و بر بذر هویت خود، آب اندیشه پاشیدند تا زمینه ساز دستیابی ایرانیان به آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت باشند" یاد شده است و در ادامه آمده است: باید یاد کنیم از رهبران جنبش سبز مردم ایران، حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، دکتر زهرا رهنورد و مهندس میرحسین موسوی، که همگی افتخار خدمتگزاری در نظام تعلیم و تربیت این مرز و بوم را در کارنامه خود دارند و نزدیک به هزار روز است در حصر و حبسی ظالمانه به سر می برند و چشمان میلیون ها ایرانی، در انتظار آزادی آنان و همه زندانیان سیاسی پس از حوادث سال ۸۸ است.

 

متن کامل این بیانیه به این شرح است:

 

به نام خدا

 

معلمان و اساتید گرانقدر، دانش آموزان و دانش جویان رهرو علم و آزادی، همه فرزندان صبور این آب و خاک

 

با سلام و درود بر شما

 

ماه مهر، آغاز راه جستجوی دانش و پیمودن راه بینش و پویش راهی برای خواستن و توانستن است که جرقه شوق را در دل میلیون ها جوان و نوجوان میهن مان به آتشی روشنی بخش بدل می کند. این آغاز را به همه شما هموطنان آزاده و پی جوی راه علم و آزادی شادباش می گوییم و از صمیم قلب برای همگان توفیق و تعالی آرزومندیم.

 

راه سبز امید، حامل معنای زیستنی همراه با امید و آرمان است که بخشی از آن حتما در آموختن بدست می آید. آرزوی ساختن انسان هایی آزاد و عالم که علم را دروازه رشد، خرد را راه رهایی و تعالی و آزادی را موجب رشید زیستن، آگاه ماندن و آگاهی پراکندن می دانند. راه سبز امید، رویایی دست نیافتنی و راهی در غبار نیست. راهی است که تعالیم دین و فرهنگ و تاریخ میهن ما ایران، نسبت به تحقق و تولد آن بشارت داده و نور امیدی است که خاموشی نمی گیرد، همچنان که امید در راه بودن است و بذر هویت ما. جوانان امروز این مرز و بوم با زیستن این امید به باروری بذر آن در فردای بهتر و روشن تر نوید می دهند. این راه، رفتنی است، گرچه این راه دشواری ها و فراز و نشیب های فراوان دارد. شورای هماهنگی راه سبز امید در کنار تمام هموطنان و ایرانیان سراسر کشور باور دارد که داور دادار همت مردان سخت کوش را پاس می دارد و روشنی را جز به آنان که راه علم و کمال را با آزادگی و حریت پیمودند، عطا نمی فرماید. با توجه به همین باور است که می کوشیم راه رفته را دوباره نپیماییم و در کنار مردم از دولتمردان می خواهیم به طور واقعی و از دیده نقاد عبرت آموز، به نقد و نظر گذشته بنشینند و هر خطایی را تجربه نپندارند و از قالب های خودساخته، سنت نسازند. سنت در تاریخ دین و فرهنگ این ملک ذخیره شده و می شود بدون بدفهمی و گزینش گری سلیقه ای و تنگ نظری شخصی، به برداشت محصول از دل بارور آن دست زد، منتها با دستی دردآشنا و چشمی تیزیاب.

 

بر مسئولان و دولتمردان کنونی است که نسبت به اصلاح شیوه تهیه و تدوین کتب درسی در آموزش و پرورش و آموزش عالی دغدغه های جدی داشته باشند. شیوه های تربیتی و برنامه ریزی درسی که اکنون در مدارس ما اجرا می شود و همچنان نیز مورد اصرار است، شیوه ای منسوخ و مانع باروری قدرت خلاقه و شکوفایی نوجوانان ماست. باعث تاسف است که با وجود این همه استعداد و اراده های آماده فعالیت و پویایی، فرزندانمان را در پستوهایی فاقد هیچ گونه امکان باروری و رشد و استعدادیابی قرار دهیم و این همه ثروت ملی را از آنها دریغ ورزیم، در حالی که این ثروت حق آنها و متعلق به آنهاست؛ بذر گل هایی خوش بو و زیبا که در تنگنای کوره پزخانه تنگ نظری ما به آسانی به یغما می روند و نصیبی از نور و گرمای سازنده ندارند. مدرسه باید به مکانی برای رشد دانش آموزان پرسش گری تبدیل شود که با تکیه بر خودباوری و استعدادهای درخشان شان، راهی به سوی آینده ای درخشان تر برای خود و جامعه شان جستجو کنند و عشق به میهن و دغدغه خدمت به مردمشان با جان های پاک و شادابشان درآمیخته باشد.

 

نظام آموزشی ما نیازمند تغییر و اصلاح جدی است. هم اکنون نظام های آموزشی در دنیا وجود دارد که نه تنها با سنت های بومی و دینی ما در تضاد نیست، بلکه گاه از آنچه ما ناآگاهانه به دین تحمیل می کنیم، به آموزه های متون مقدس نزدیک تر و به اهداف آفرینش جهان و انسان، متمایل تر است. شیوه نگارش و تولید کتاب های درسی نیز خود داغ دیگری است که باید بویژه برای تامین محتوای آن فکری کرد. تربیت و تعلیم فرزندان ما در فضای سانسور و سرکوب و گزینش تکه تکه شده دانش به سبک و سلیقه ما، نامش هرچه باشد نه خیرخواهی است نه علم خواهی نه دین خواهی. این فرزندان در جاهای دیگر و از منابع دیگر با بریده های جداشده از متن تاریخ و اجتماع و دین خود روبرو می شوند و ما بدون توجه به این که تکه های بریده شده درآنجا با چه سلیقه و هدفی و به چه شیوه ای ارایه داده می شود، بعد از گذر چند سال، مثل امروزی تازه به فکر می افتیم که چرا منابع مورد استناد فرزندانمان به جای منابع داخلی و درسی شان، متون دیگر و منابع غیر است. فضای اطلاعات و ارتباطات را نفهمیدیم و به نتایج گزینش گری و تکه تکه کردن دانش بشری فکر نکردیم و از این نتایج هم حیرت می کنیم حال آنکه حاصل بذری است که خود کاشته ایم. اگر باور داریم که دانش آموزان و دانشجویان سرمایه های فردای ما هستند نه هزینه های امروز ما که باید به نحوی از سر بازشان کنیم، باید لختی درنگ کنیم که ادامه این راه ناصواب به صلاح است؟ به دولتمردان جدید باید برادرانه وبه صراحت متذکر شویم که ادامه این روند خسارت بار و خردسوز، هیچ به صلاح بقای ایران و نسل جوان ما نیست و فقط بر عمق شکاف ها می افزاید. کتاب های درسی، به ویژه در زمینه علوم اجتماعی، تاریخ و تعلیمات دینی، که به حب و بغض های سیاسی و خرافه پرستی و آلوده باشد، جان های تشنه حقیقت را سیراب نمی سازد و جستجوگران را به سراغ سراب های بی فرجام دیگر رهنمون می کند.

 

این همه را که کنار وضعیت حقوقی و جایگاه و حرمت معلمان این سرزمین بگذاریم، چاره ای جز اعتراض به ادامه این روند نداریم. باید پرسید در سرزمینی که معلمانش با چند شغل هم از پس کفاف مخارج زندگی بر نمی آیند، چگونه می شود انتظار داشت سهم بی بدیل خود را در فرآوردن بزرگ ترین سرمایه هر کشور که همانا نیروی انسانی کارآمد، خلاق و با نشاط ایفا کنند؟ از استادان دانشگاه نظام آموزش عالی که شأن و منزلت و آزادی شان را نادیده می گیرد، چگونه می توان انتظار داشت که همپای دانشمندان مراکز علمی پیشرفته دنیا به پیشبرد مرزهای دانش اهتمام ورزند؟ این ها دردهای تلمبارشده چند دهه زندگی کنونی ماست.

 

متاسفانه، این شیوه تنگ نظرانه و سلیقه ای در دانشگاه های ما به رویه جاری تبدیل شده و بخصوص در حوزه علوم انسانی با شدت و حدت بیشتری پی گرفته می شود. رویاهای خام و غیرعلمی جای رویکرد نقادانه و عالمانه را در دانشگاه ها گرفته و آسیب های جدی را متوجه دانشجویان و اساتید باسابقه و عالم ما در رشته های مختلف، بویژه در علوم انسانی کرده است. فراهم ساختن فضای غیرامنیتی سالم و تضمین آزادی بیان، فضای رخوت و رکود را از چهره دانشگاه های ما می زداید و دانشجویان را در مسیر پرورش ایده ها قرار می دهد و استادان را به پاسخ گویی رها از نگرانی های امنیتی تشویق می کند. تدوین متون درسی غیردستوری، پنجره ای اطمینان بخش به مرزهای دانش جهانی و استفاده از میراث فکری و فرهنگی بشریت می گشاید و امکان گزینش آزادانه و آگاهانه دستاوردهای علمی توسط پژوهشگران را مهیا می سازد.

 

سیل مهاجرت اساتید بزرگ و بازنشسته کردن غیر موجه یا تعلیق از تدریس و شغل در سالیان اخیر، بیشترین صدمات را متوجه روند علمی کشور و رشد و آموزش دانشجویان ساخته است. ستاره دار کردن دانشجویان و محرومیت از تحصیل که هیچ منطق حقوقی و قانونی ندارد و در هیچ محفل منطقی و محکمه شرعی و قانونی پذیرفته نیست هنوز از دانشجویان و اساتید ما قربانی می گیرد و مگر می شود با تداوم این روند به اصلاح قواعد علمی و بازگشت روحیه آکادمیک به دانشگاه ها و خلق نظریه های جدید و کسب دستاوردهای نو اندیشید؟ برای اساتیدی که سال ها دانشگاه را چون خانه خود زیسته اند و چراغشان در آن خانه می سوزد و به رغم وضعیت حقوقی و مالی نابهنجار و نادرست پذیرفته اند که در میهن خود به فرزندان وطنشان خدمت کنند و این همه سختی را با سخاوت به جان بخرند، جای چه تحمیل و تضییع دیگری باقی است که در حقشان روا نداشته ایم؟ اکنون جای این پرسش است که حاصل کرسی های آزاداندیشی و تولید علم چه شد و اکنون حاملان و واضعان آن واژه ها، که تولید علم را در غیاب آزادی علمی خواستند، چه دستاوردهایی به ارمغان آوردند و حاصل آنهمه هزینه و سرمایه گزاری از بیت المال برای تولید علم مطلوب آقایان کدام کتاب ها و نظریات نوین در کدام حوزه ها چیست؟

 

این همه گوشه هایی از واقعیت تلخ موجود است که همه ما در آن زندگی می کنیم. جای تامل و درنگ جدی است. به کجا چنین شتابان؟ از مقاصد و اهداف چنین سیاستگزاری ها، چه کسانی و چه گروه هایی سود بردند و هزینه این منفعت طلبی تا کجاست؟ این همه پرسش هایی است نقادانه و مصلحانه که شورا، به عنوان صدای همراهان سبز مردمی که تغییر و اصلاح در وضعیت زندگی خود را در همه حوزه ها خواستار بودند و نیز به عنوان دیده بان جامعه مدنی و ایستاده در کنار مردمی که خود بخشی از آن است، از متولیان امر می پرسد و خواسته اش پاسخگویی شفاف و بی مجامله است تا گره ها به تدریج گشوده شود یا نشانی از تلاش برای گشودن گرهی یافته شود.

 

اکنون، ما هم در کنار شما مردم امیدواریم. امیدواریم که انتخاب آگاهانه و درست در سطح مدیریت آموزش و پرورش و آموزش عالی و تعیین اندیشیده رؤسای دانشگاه ها باعث شود که «تغییر» به «تحول» بینجامد. امیدواریم به اصلاح کژی های انباشته شده سالیان اخیر، و به بازگشت به راه ملت و صلاح مردم به دور از فریب و نیرنگ و مجامله و مصلحت اندیشی هایی که حقیقت خواهی را قربانی بقای در قدرت به هر قیمت کند، چرا که مردم ما نامحرم نیستند و این سرنوشت آنهاست که به تصمیم های مدبرانه و حق مدارانه گره خورده است.

 

از این مناسبت استفاده می کنیم تا یاد کنیم از دانش آموزان، دانشجویان، معلمان و اساتیدی که در طول مبارزات حق طلبانه مردم ایران، از جنبش مشروطه خواهی تا نهضت ملی شدن نفت، از قیام پانزده خرداد تا انقلاب اسلامی، و از دوم خرداد تا جنبش فراگیر سبز، از جان و آسودگی خود گذشتند و بر بذر هویت خود، آب اندیشه پاشیدند تا زمینه ساز دستیابی ایرانیان به آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت باشند. نیز باید یاد کنیم از رهبران جنبش سبز مردم ایران، حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، دکتر زهرا رهنورد و مهندس میرحسین موسوی، که همگی افتخار خدمتگزاری در نظام تعلیم و تربیت این مرز و بوم را در کارنامه خود دارند و نزدیک به هزار روز است در حصر و حبسی ظالمانه به سر می برند و چشمان میلیون ها ایرانی، در انتظار آزادی آنان و همه زندانیان سیاسی پس از حوادث سال ۸۸ است.

شورای هماهنگی راه سبز امید 

یکم مهر ۱۳۹۲

گزارش مرداد ماه بانک مرکزی: تورم نقطه به نقطه کاهش داشته است

Posted: 23 Sep 2013 09:02 AM PDT

جرس: گزارش بانک مرکزی از جزییات تغییرات قیمتی ۱۲ گروه کالایی در مرداد ماه، نشان از ادامه روند کاهشی نرخ تورم نقطه به نقطه دارد. با این حال شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در مرداد ماه به  نسبت به ماه قبل ۱٫۲ درصد افزایش داشته است.  

 


به گزارش ایسنا، بانک مرکزی جزییات نتایج شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در مرداد ماه سال جاری را اعلام کرد. بر این اساس شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در مرداد ماه به عدد ۱۷۳٫۷ رسید که نسبت به ماه قبل ۱٫۲ درصد افزایش داشت.


این تغییر از ۱٫۴ افزایش تیر ماه کمتر بوده است.


بنا به این گزارش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به مرداد ماه سال ۹۱ ۴۳٫۱ درصد افزایش یافته است.


همچنین طی پنج ماهه ابتدایی سال جاری این شاخص نسبت به دوره مشابه سال قبل از ۴۳٫۲ درصد افزایش برخوردار شده است.


همچنین میزان تورم در ۱۲ ماهه منتهی به مرداد ۹۲ نسبت به ۱۲ ماهه منتهی به مرداد ۹۱ ۳۹ درصد اعلام شده است.


بنا به اعلام بانک مرکزی شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی درمرداد ماه ۹۲ در تمام استان‌های کشور با افزایش همراه بوده است و بیشترین میزان افزایش متعلق به استان سمنان با سه درصد و کمترین مربوط به آذربایجان غربی با ۰٫۴ درصد بوده است.


شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در استان تهران ۱٫۲ درصد افزایش یافته است.


خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها


در مرداد ماه شاخص بهای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در مقایسه با یک ماه قبل ۰٫۱ درصد افزایش یافته است.


بر این اساس در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها معادل ۵۰٫۸ درصد افزایش یافته است و در این گروه بهای خوراکی‌ها ۵۰ درصد و آشامیدنی‌ها ۷۰٫۴ درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل افزایش یافته است.

 

شاخص بهای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به تیر ماه ۱٫۴ درصد افزایش یافته است.


دخانیات


این گزارش حاکی از آن است که شاخص بهای گروه دخانیات نسبت به ماه قبل ۰٫۶ درصد کاهش یافته است که بانک مرکزی دلیل این کاهش را پایین آمدن شاخص بهای انواع سیگار ایرانی معادل یک درصد و انواع سیگار خارجی معادل ۰٫۴ درصد اعلام کرده است.


بر این اساس در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه دخانیات معادل ۹۰ درصد افزایش یافته است.


پوشاک و کفش


در مرداد ماه سال جاری شاخص بهای گروه پوشاک و کفش نسبت به تیر ماه ۱٫۸ درصد افزایش یافته است. شاخص بهای این گروه نسبت به ماه مشابه سال قبل معادل ۶۲٫۵ درصد افزایش یافته است.


مسکن،‌آب، برق ، گاز و سایر سوخت‌ها


براساس این گزارش شاخص بهای گروه مسکن،‌آب، برق و سایر سوخت‌ها در مرداد ماه سال جاری نسبت به تیر ماه ۱٫۵ درصد افزایش یافته است. بانک مرکزی دلیل این افزایش را بالا رفتن شاخص بهای ارزش اجاری مسکن شخصی و اجاره بهای مسکن غیر شخصی معادل ۱٫۶ درصد و تعمیرات وخدمات ساختمانی معادل ۱٫۸ درصد اعلام کرده است.براین اساس شاخص بهای گروه مسکن،‌آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها د رمقایسه با مرداد ماه سال ۹۱ ۲۱٫۶ درصد افزایش یافته است.


اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه


در مرداد ماه شاخص بهای اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه نسبت به تیر ماه ۱٫۱ درصد افزایش یافته است. این شاخص نسبت به مرداد ماه سال گذشته ۷۹٫۲ درصد رشد کرده است.


بهداشت و درمان


بنا به اعلام بانک مرکزی شاخص بهای گروه بهداشت و درمان نسبت به تیر ماه سال جاری ۳٫۴ درصد و نسبت به ماه مرداد ماه سال گذشته ۴۴٫۹ درصد افزایش یافته است.


حمل و نقل


شاخص بهای گروه حمل و نقل نیز نسبت به تیر ماه ۱٫۲ درصد و نسبت به مرداد ماه سال ۹۱ ۴۹٫۱ درصد افزایش یافته است.


ارتباطات


در مرداد ماه سال جاری شاخص بهای گروه ارتباطات نسبت به ماه قبل ۰٫۷ درصد و نسبت به مرداد ماه سال ۹۱ ۱۰٫۵ درصد افزایش یافته است.


تفریح و امور فرهنگی


بنا به اعلام بانک مرکزی شاخص بهای گروه تفریح و امور فرهنگی نسبت به تیر ماه ۲٫۲ درصد و نسبت به مرداد ماه سال گذشته ۵۲ درصد افزایش یافته است.


تحصیل


در مرداد ماه سال جاری شاخص بهای گروه تحصیل نسبت به تیر ماه نیم درصد و نسبت به مرداد ماه سال گذشته ۱۲٫۲ درصد افزایش یافته است.


رستوران و هتل


بنا به اعلام بانک مرکزی شاخص بهای گروه رستوران و هتل نسبت به تیر ماه ۱٫۴ درصد افزایش یافته است. همچنین این شاخص در مقایسه با مرداد ماه سال گذشته از ۴۶٫۹ درصد افزایش برخوردار شده است.


کالاها و خدمات متفرقه


در مرداد ماه سال جاری شاخص بهای گروه کالاها و خدمات متفرقه نسبت به ماه قبل از ۱٫۹ درصد افزایش برخوردار شده است. میزان افزایش این شاخص در مقایسه با مرداد ماه سال گذشته تا ۶۷٫۵ درصد بوده است.


به گزارش ایسنا، شاخص تورم نقطه به نقطه از فروردین تا پایان مرداد ماه به ترتیب ۴۲٫۱، ۴۱٫۷، ۴۵٫۱، ۴۴ و ۴۳٫۱ درصد بوده است همچنین نرخ تورم در این ماه‌ها به ترتیب ۳۲٫۳، ۳۴، ۳۵٫۹، ۳۷٫۵ و ۳۹ درصد بوده است.


در حالی نرخ تورم در مرداد ماه از سوی بانک مرکزی ۳۹ درصد اعلام شده که مرکز آمار ایران نرخ تورم مرداد ماه را ۳۵٫۱ درصد اعلام کرده بود.
 

نامه‌ی ۵۱۱ روشنفکر و فعال مدنی و زندانی سیاسی ایران به اوباما: اکنون نوبت شما است

Posted: 23 Sep 2013 08:36 AM PDT

  جرس: در آستانه سفر حسن روحانی به نیویورک ۵۱۱ نفر از روشنفکران، فعالان مدنی و سیاسی، اساتید دانشگاه و هنرمندان ایرانی (از جمله ۸۸ نفر از زندانیان سیاسی سابق و کنونی پس از انتخابات ۸۸) با امضای نامه‌ای سرگشاده به باراک اوباما خواستار آن شدند که به گامهای مثبت ایران از طریق مذاکره‌ی خوش‌فرجام با نتایجِ ملموسِ «برد-برد» و رفع تحریمهای ناعادلانه‌ی اقتصادی پاسخ مثبت بدهد و موجب تداوم این گام‌ها از هر دو سو شود.

 

در بخشی از این نامه خطاب به رئیس جمهور آمریکا آمده است: از حضور رئیس‌جمهور روحانی در نیویورک برای باز کردن قفل روابط ایران و آمریکا بهره بگیرید. دستیابی به صلح پایدار در منطقه تنها با همکاری ایران میسر است. حیف است که این فرصت تاریخی بسوزد. اکنون نوبت شما و جامعهی جهانی است که تداوم گامهای ایران را از طریق پاسخ مناسب، مذاکره‌ی خوش‌فرجام با نتایجِ ملموسِ «برد-برد» و رفع تحریمهای ناعادلانه‌ی اقتصادی تضمین کنید.

 

متن این نامه‌ی سرگشاده  که نسخه‌ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته است، از این قرار است:

 


جناب آقای باراک اوباما، رئیس جمهور محترم ایالات متحده آمریکا

 

اکنون نوبت شما است.

 

حکومت ایران با برگزاری انتخابات قابل اعتماد سال جاری و تحولات اخیر گام‌های مقدماتی قابل توجهی به سوی اصلاح و گشایش در ایران برداشته‌است. ایرانیان با بهرهگیری از این فرصت حسن روحانی را که حقوقدانی اصلاح‌جو و طرفدار عادیسازی روابط ایران با جهان است به ریاست جمهوری انتخاب کردند. در اثر این تحولات، در روزها و هفته‌های اخیر نیز شاهد آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی و گشایش نسبی در عرصهی عمومی و فضای سیاسی در ایران بوده‌ایم. یکی از سخنانی که در این سالها مکررا شنیده میشد این که ریاست جمهوری در ایران قدرت چندانی ندارد و تصمیمات مهم بر عهده‌ی رهبر ایران است. این روزها حتی ایشان نیز سخن از "نرمش قهرمانانه" به میان آورده و ایران یک‌صدا خواستار تعامل بهتر با جهان است.

 

روندهای امیدبخش در کشور ما فضا را برای گشوده شدن گره کور سی و چند ساله روابط ایران و آمریکا و بهویژه حل و فصل پرونده هستهای ایران مساعد ساخته است. در مذاکرات پیش رو رئیس جمهور دکتر حسن روحانی، و وزیر خارجه دکتر جواد ظریف، از حمایت قاطع حکومت ایران، اکثریت رای دهندگان ایرانی و طیفی از فعالان مدنی و دموکراسیخواهان ایرانی و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی بهره‌مندند.

 

روابط اقتصادی و سیاسی گستردهتر ایران با جهان از لوازم بسط آزادیهای سیاسی در ایران است. اگر آمریکا و جامعهی جهانی از این فرصت طلایی و شاید تکرارناپذیر بهره نگیرند، بدبینان و دشمنان عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا در هر دو کشور را یاری داده تردید در حسن نیت آمریکا را آسان‌تر ساخته‌اند. توفیق روحانی در دیپلماسی خارجی همچنین به موفقیت بیشتر او در دیپلماسی داخلی و گشایشهای افزون‌تر در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهد انجامید.

 

آقای رئیس جمهور

 

از حضور رئیس‌جمهور روحانی در نیویورک برای باز کردن قفل روابط ایران و آمریکا بهره بگیرید. دستیابی به صلح پایدار در منطقه تنها با همکاری ایران میسر است. حیف است که این فرصت تاریخی بسوزد. اکنون نوبت شما و جامعهی جهانی است که تداوم گامهای ایران را از طریق پاسخ مناسب، مذاکره‌ی خوش‌فرجام با نتایجِ ملموسِ «برد-برد» و رفع تحریمهای ناعادلانه‌ی اقتصادی تضمین کنید.

 

جمعی از زندانیان سیاسی سابق و کنونی، فعالان مدنی و سیاسی و روشنفکران ایرانی


Mr. President,

It is now your turn.

By holding credible and trustworthy elections earlier this year and through other recent developments, the Iranian government has taken substantial steps towards reform in Iran. The people of Iran seized the opportunity to elect Hassan Rouhani, a reform-minded lawyer and proponent of normalization of Iranian international relations. And as a result, we have witnessed the release of several political prisoners and relative progress in the country’s public and political atmosphere over the past days and weeks. It is often claimed that important decisions in Iran are made, not by the President, but by the Supreme Leader. But today even the Supreme Leader is speaking of “heroic flexibility” and Iran is now united to engage in constructive engagement with the world.

The promising trends in our country has set the stage for cutting the Gordian knot of more than three decades of Iran-US alienation and specifically resolving disagreements over Iran’s nuclear program. In the prospective negotiations, President Hassan Rouhani and Foreign Minister Javad Zarif, have the support of not only the Iranian government, but also a majority of Iranian voters as well as a wide spectrum of political and social activists and many political prisoners.

Greater economic and political engagement with the world will be essential in increasing political freedom in Iran. If the government of the United States and the international community fail to seize this golden opportunity, they will aid the cynics of both countries and make it more difficult to believe in the willingness of the United States to improve relations. Any success that Rouhani achieves in foreign policy, will help his domestic agenda in opening the political, social and economic spheres.

Mr. President,

We call upon you to take advantage of President Rouhani’s presence in New York to repair Iran-US relations and thus improve the regional prospects for peace which requires further cooperation between the two countries. This is an important historical opportunity that must not be exhausted. It is now your turn, and that of the international community, to reciprocate Iran’s measures of goodwill and pursue a win-win strategy that encompasses the lifting of the unjust economic sanctions on Iran.
A group of Iranian intellectuals, former and current political prisoners and civil society and political activists

Signatories:
امضاکنندگان:
1) عبدالرضا ابراهیمی (فعال مدنی)
2) سیدصابر ابطحی (فعال مدنی)
3) آسیه ابولپور (فعال مدنی)
4) سمانه ابولپور (فعال مدنی)
5) آزاد احساسی (فعال سیاسی کرد)
6) بابک احمدی (پژوهشگر و نویسنده)
7) حسام اخلاق‌پور (فعال مدنی)
8) مرضیه آذرافزا (فعال مدنی)
9) مجید آذرپی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
10) بابک آذری (فعال مدنی)
11) ایمان آذریان بروجنی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
12) سیامک آرام (فعال مدنی)
13) محمدعلی ارجمند (فعال مدنی)
14) ایمان ارجمندی (فعال مدنی)
15) محمد آرسی (زندانی سیاسی سابق و پژوهشگر مسایل قومی)
16) امیر آریازند (فعال مدنی)
17) آرش آرین (فعال مدنی)
18) علی آزادان (فعال مدنی)
19) سهند استادآقا (فعال مدنی، استاد دانشگاه و گرافیست)
20) امیرحسین اسدبیگی (فعال مدنی)
21) محمد اسدی (فعال مدنی)
22) آزاده اسدی (فعال مدنی)
23) میراردوان اسدی (فعال مدنی)
24) ابراهیم اسکافی (فعال مدنی)
25) سعیده اسلامیه (روزنامه‌نگار)
26) سیدکوهزاد اسماعیلی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
27) محمد اسماعیلی (فعال سیاسی کرد)
28) نگار اشرافی (فعال سیاسی کرد)
29) زهرا اشراقی (فعال سیاسی)
30) داود اشرفی (فعال مدنی و فیلمبردار سینما)
31) اشکان اشکانی (فعال مدنی و فیلمبردار سینما)
32) مهرداد اصلانی (فعال مدنی)
33) مهدی اصل زعیم (فعال مدنی)
34) علی اصغری (فعال مدنی و نویسنده‌ی سینما و تئاتر)
35) فرشاد اعظمی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
36) هاله افشار (استاد علوم سیاسی و مطالعات زنان دانشگاه یورک)
37) امیرحسین افشار آزاد (فعال مدنی)
38) گودرز اقتداری (فعال سیاسی و استاد الکترونیک دانشگاه پورتلند)
39) سعید آگنجی (فعال مدنی)
40) آزیتا آل بویه (فعال مدنی)
41) مهدی الیاسی (روزنامه‌نگار)
42) جواد امام (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
43) کیوان امام‌وردی (فعال مدنی)
44) مهسا امرآبادی (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
45) پویا امراللهی (فعال مدنی)
46) ناصر آملی (فعال مدنی)
47) نزهت امیرآبادیان (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
48) مهدی امیرپور (فعال مدنی)
49) بابک امیرخسروی (فعال سیاسی و حقوق‌دان)
50) علی امیری (فعال مدنی)
51) محسن امیری (فعال مدنی)
52) مرضیه امیری (فعال مدنی)
53) مهدی امین‌زاده (فعال مدنی)
54) شاهین انزلی (فعال مدنی)
55) علیرضا انصاری (فعال مدنی)
56) محمد اولایی‌فرد (زندانی سیاسی سابق و وکیل دادگستری)
57) علیرضا ایران‌شاهی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
58) جعفر ایزدپناه (فعال سیاسی)
59) مائده ایزدی (فعال مدنی)
60) سولماز ایکدر (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
61) اشکان ایمان‌خان (فعال مدنی)
62) عبدالعلی بازرگان (فعال سیاسی و قرآن‌پژوه)
63) محسن باستانی (فعال سیاسی)
64) رضا باقری (فعال مدنی و وکیل دادگستری)
65) ساعد باقری (شاعر و نویسنده)
66) فریبا باقری (فعال مدنی)
67) آسیه باکری (فعال مدنی)
68) محمد بامودت (فعال مدنی)
69) رضا باوفا (فعال سیاسی)
70) پریسا بختاور (کارگردان)
71) مهدی بختی (فعال مدنی)
72) بهنام براخویی نوخط (روزنامه‌نگار)
73) محمد برقعی (فعال سیاسی و پژوهشگر علوم اجتماعی)
74) بهمن برنادل (فعال مدنی)
75) مهرزاد بروجردی (استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز)
76) مقداد بریمانی (فعال مدنی)
77) سیاوش بسطامی (فعال مدنی)
78) منصوره بسمل (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
79) رویا بلوری اسکویی (فعال مدنی)
80) تیرداد بنکدار (فعال مدنی)
81) سیروس بنه‌گزی (فعال مدنی)
82) سیدمحمدرضا بنی‌طبا (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
83) محسن بوالحسنی (روزنامه‌نگار)
84) بهرام بهرامیان (فعال مدنی)
85) مهرداد بهروزی‌نژاد (فعال مدنی)
86) علی بهزادیان‌نژاد (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
87) ابوالفضل بهمن‌پور (فعال مدنی)
88) مسعود بهنود (روزنامه‌نگار)
89) آصف بیات (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ایلینویز)
90) عباس بیدار (فعال مدنی)
91) زهرا بیگدلی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
92) محسن بیگلربیگی (فعال مدنی)
93) میثم بیگ‌محمدی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
94) کورش پارسانژاد (فعال مدنی، استاد دانشگاه و گرافیست)
95) تریتا پارسی (فعال سیاسی و رئیس سابق نیاک)
96) فرهاد پاسدار (فعال مدنی و کارگردان تئاتر)
97) علی پایا (استاد فلسفه دانشگاه وست‌مینیستر)
98) کتی پزشکی (فعال مدنی)
99) میلاد پناهی‌پور (فعال مدنی)
100) عطیه پوراکبری (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
101) محبوبه پوربقال محمدی (فعال مدنی)
102) محمد پورحسن (فعال مدنی)
103) بیژن پوربهنام (فعال سیاسی)
104) سعید پورحیدر (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
105) امیرحسین پورمحسن (فعال مدنی)
106) سجاد پهلوان‌زاده (فعال مدنی و تدوین‌گر)
107) بیژن پیرزاده (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
108) عسل پیرزاده (فعال مدنی)
109) علی پیرعطایی (حقوق‌دان)
110) میلاد پورعیسی (روزنامه‌نگار)
111) امید پورمحمدعلی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
112) فاطمه تاجزاده (فعال مدنی)
113) مصطفی تاجزاده (زندانی سیاسی)
114) علی تارخ (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
115) سجاد ترابی (فعال مدنی)
116) مجید تمجیدی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
117) فاطمه تندگویان (فعال مدنی)
118) امیر تنها (فعال مدنی)
119) محمدابراهیم ترقی‌نژاد (فعال مدنی)
120) رضا تهرانی (فعال سیاسی)
121) محمدامین ثامنی (فعال مدنی)
122) حسین جان‌نثاری (فعال مدنی)
123) رضا جدیدی (فعال مدنی)
124) سیدعلاءالدین جزایری (فعال مدنی)
125) محسن جسور (فعال مدنی)
126) زینب جعفری (فعال مدنی)
127) محسن جعفری (فعال سیاسی)
128) رضا جعفریان (فعال مدنی)
129) پونه جعفری‌نژاد (فعال مدنی و نقاش)
130) حمیدرضا جلائیپور (فعال سیاسی و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران)
131) محمدرضا جلائیپور (زندانی سیاسی سابق و دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه آکسفورد)
132) رضا جلالی (فعال مدنی)
133) رضا جلودارزاده (روزنامه‌نگار)
134) سپهر جلوداری (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
135) علی جمالی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
136) محمود جمهیری (فعال مدنی)
137) ندا جمی (فعال مدنی)
138) نسیم چالکی (فعال مدنی)
139) فرید چاوشی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
140) مهدی چناری (فعال مدنی)
141) فاطمه چهل‌امیرانی (فعال مدنی و همسر شهید حمید باکری)
142) رضا حاجی (فعال سیاسی)
143) علی حاجی‌کتابی (فعال مدنی)
144) سعید حجاریان (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
145) سارنگ حسن‌پور (فعال مدنی)
146) الهام حسن‌زاده (پژوهشگر موسسه مطالعات انرژی دانشگاه آکسفورد)
147) سمانه حسنی (فعال مدنی)
148) فرناز حسین‌زاده (فعال مدنی)
149) ملیحه حسینی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
150) آرش حسینی‌پژوه (فعال مدنی)
151) لیدا حسینی‌نژاد (روزنامه‌نگار)
152) فاطمه حقیری (فعال مدنی)
153) علی حکمت (فعال مدنی)
154) محمد حمزه‌ای (فعال مدنی و کارگردان)
155) بابک حیدری (فعال مدنی)
156) محسن حیدری (فعال مدنی)
157) نوتاش حیدری (فعال مدنی)
158) محسن حیدریان (فعال مدنی و نویسنده)
159) زهرا خاتمی (فعال مدنی)
160) سیدعمادالدین خاتمی (فعال مدنی)
161) آرمین خامه (فعال مدنی)
162) آزاده خاوری (فعال مدنی)
163) اسماعیل ختایی (فعال مدنی)
164) مازیار خدابخش‌زاده (فعال مدنی)
165) سارا خدایاری (فعال مدنی)
166) علی‌اصغر خدایاری (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
167) جلال خرمن‌بیز (فعال مدنی)
168) سارا خرمن‌بیز (فعال مدنی)
169) سکینه خرمن‌بیز (فعال مدنی)
170) حسن خزایی (فعال مدنی)
171) نازنین خسروانی (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
172) حمید خطیبی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
173) سیامک خلیقی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
174) محمدحسین خلیلی اردکانی (فعال سیاسی)
175) صدرالله خمشایا (فعال مدنی)
176) مهراوه خوارزمی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
177) سارا خوش‌خوی (فعال مدنی)
178) مهنگار خوشدامن (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
179) اکرم خیرخواه (فعال مدنی)
180) مهران دامغانی (فعال مدنی)
181) نادر داودی (فعال مدنی و عکاس)
182) حمید دباشی (استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا)
183) سروش دباغ (استاد مدعو دانشگاه تورنتو، دپارتمان مطالعات تاریخی)
184) مهدی درویش‌پور (روزنامه‌نگار و فعال مدنی)
185) داود دشتبانی (فعال سیاسی)
186) حامد دشمن‌فنا (فعال مدنی)
187) شیرین دقیقیان (فعال مدنی)
188) حامد ذاکر (فعال مدنی)
189) آرمان ذاکری (فعال سیاسی)
190) بهروز ذاکری (فعال مدنی)
191) الهام ذوالفقاری (فعال مدنی)
192) سیامک رحمانی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
193) کمال رحمانیان (فعال سیاسی)
194) ناصر رحمتی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
195) ایمان رحمتی‌زاده (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
196) امیرحسین رحیمی (فعال مدنی)
197) حسین رحیمی (فعال مدنی)
198) کامران رحیمی (فعال مدنی)
199) علیرضا رستمی (فعال مدنی)
200) ابوالفضل رضایی (فعال مدنی)
201) عبدالعلی رضایی (روزنامه‌نگار و پژوهشگر اجتماعی)
202) نادره رضایی (فعال مدنی)
203) مانا رضاییان (فعال مدنی)
204) یسنا رضاییان (فعال مدنی)
205) آزیتا رضوان (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
206) زهرا رضوی (فعال مدنی)
207) اصغر زارع کهن‌مویی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
208) اردشیر زارعی قنواتی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
209) صادق زیباکلام (استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
210) محمد زندوی (فعال مدنی)
211) حمید زنگمه (فعال سیاسی و استاد اقتصاد دانشگاه پنسیلوانیا)
212) شاهین زینعلی (روزنامه‌نگار)
213) سینا رحیم‌پور (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
214) اسماعیل رزم‌آسا (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
215) الهه رستمی (استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه سواس لندن)
216) مصطفی رسته‌مقدم (فعال مدنی)
217) محمد رسولی (فعال مدنی و فیلمبردار سینما)
218) امیر رشیدی (فعال مدنی)
219) پناه‌برخدا رضایی (فعال مدنی و کارگردان)
220) دامون روزبه (فعال مدنی)
221) فرزانه روستایی (روزنامه‌نگار)
222) داود روشنی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
223) حنیف رهبری (فعال مدنی و دانشجوی دکتری دانشگاه اریزونا)
224) امیرعباس ریاضی (فعال مدنی و پژوهشگر ادیان)
225) فرهاد روحی (فعال سیاسی)
226) صدرا ساده (فعال مدنی)
227) فاطمه ساغرچی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
228) میرحمید سالک (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
229) رضا سالیانی (فعال مدنی)
230) تارا سپهری‌فر (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
231) فاطمه ستوده (زندانی سیاسی سابق و نویسنده)
232) عیسی سحرخیز (زندانی سیاسی)
233) مهدی سحرخیز (فعال مدنی)
234) علی سرآهنگ (فعال مدنی و کارگردان)
235) حسین سربندی (فعال مدنی)
236) پرستو سرمدی (فعال مدنی)
237) امیرعلی سلطان (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
238) مریم سلطانی‌راد (فعال سیاسی کرد)
239) مجید سلیمی (فعال مدنی)
240) صدرا سمنانی رهبر (فعال مدنی)
241) علی سمیع‌زاده (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
242) محدثه سنایی‌فر (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
243) محمد سهیمی (استاد مهندسی شیمی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی)
244) حامد سیاسی‌راد (روزنامه‌نگار)
245) علی سیدآبادی (فعال مدنی، نویسنده و روزنامه‌نگار)
246) ایرج سیرون (فعال مدنی)
247) عطا سیفی (فعال مدنی)
248) محمد شاپوریان (فعال مدنی)
249) محمود شادابی (فعال مدنی)
250) محمد شاکر اردکانی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
251) احمد شاکری (فعال مدنی)
252) حمید شاکری (فعال مدنی)
253) زهره شاکری (فعال مدنی)
254) علی شاکری (زندانی سیاسی سابق و پژوهشگر، مرکز صلح دانشگاه ارواین)
255) کاوه شاکری (فعال مدنی و حقوق‌دان)
256) کیوان شاکری (فعال مدنی و وکیل دادگستری در لس‌آنجلس)
257) بهروز شاهرخ‌نیا (فعال مدنی)
258) مریم شبانی (روزنامه‌نگار)
259) حامد شجاعی (فعال مدنی)
260) مریم شربت‌دار قدس (فعال مدنی)
261) سعید شریعتی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
262) علی شریعتی (فعال مدنی)
263) هدی شریعتی (فعال مدنی)
264) احسان شریفی (فعال مدنی)
265) عرفان شریفی (فعال سیاسی کرد)
266) الهه شعبانی (فعال مدنی)
267) مریم شفیعی (فعال مدنی)
268) رضا شکراللهی (فعال مدنی و نویسنده)
269) علی شکوری راد (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
270) فواد شمس (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
271) روح‌الله شهسوار (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
272) گلشید شهیدی (فعال مدنی)
273) محمدحسین شیخ‌محمدی (فعال مدنی)
274) حمید شیرازی (فعال سیاسی)
275) احمد شیرزاد (فعال سیاسی و استاد فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان)
276) مهدی شیرزاد (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
277) امین شیرین‌کام (فعال مدنی)
278) حامد صابر (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
279) محمد صابر (فعال سیاسی)
280) حمید صابریان (فعال مدنی)
281) رادین صالحی (فعال مدنی)
282) محمدامین صالحی (روزنامه‌نگار)
283) همایون صحافی (فعال مدنی)
284) محمداسماعیل صحابه تبریزی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
285) لیلا صحت (فعال مدنی)
286) احمد صدری (استاد جامعهشناسی و انسانشناسی، کالج لِیک فارِست)
287) سمیرا صدری (فعال مدنی)
288) محمود صدری (استاد جامعهشناسی، دانشگاه تگزاس شمالی)
289) مهبد صداقت (فعال مدنی)
290) پوریا صف‌آرا (فعال مدنی)
291) روح‌الله صفری (فعال مدنی)
292) علی صلحی (فعال مدنی)
293) عباس صمدیان (مهندس معمار)
294) مشهود صفر (فعال مدنی)
295) سجاد صنعت‌جو (فعال مدنی)
296) بیژن صیفوری (فعال مدنی، استاد دانشگاه و گرافیست)
297) سیدرضا طباطبایی (فعال سیاسی)
298) ریحانه طباطبایی (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
299) شهاب طباطبایی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
300) علی طباطبایی (فعال مدنی)
301) محمد طلوعی (فعال مدنی)
302) مصطفی طلوعی (فعال سیاسی و دانشجوی دکترای دانشگاه مینسوتا)
303) ضیاء عابدی (فعال سیاسی)
304) وحید عابدینی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
305) پیمان عارف (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
306) محمود عامری (فعال مدنی)
307) سعید عباد (فعال مدنی)
308) صابر عباسیان (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
309) علی عبدی (فعال مدنی و دانشجوی دکتری انسانشناسی دانشگاه ییل)
310) ارمغان عبیری (فعال مدنی)
311) علی عجمی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
312) ساجده عرب‌سرخی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
313) محسن عربی (فعال مدنی)
314) رحمت عزیزی (روزنامه‌نگار)
315) ابوالفضل عسکری نیاسر (فعال مدنی)
316) ساره عظیمی (فعال مدنی)
317) سیدعلی عظیمی (فعال مدنی)
318) روزبه علمداری (روزنامه‌نگار)
319) ابوذر علوی‌تبار (فعال مدنی و ناشر)
320) علیرضا علوی‌تبار (پژوهشگر و نویسنده)
321) جواد علیخانی (فعال مدنی)
322) شهاب عموپور (فعال مدنی، سینماگر و روزنامه‌نگار)
323) زهرا عنایتی (روزنامه‌نگار و فعال مدنی)
324) آبتین غفاری (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
325) آرین غفاری (فعال مدنی)
326) متین غفاریان (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
327) آرش غفوری (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
328) صنم غیائی (فعال مدنی)
329) فریبا غیور (فعال مدنی)
330) اسفندیار فتحی (فعال مدنی)
331) مجتبی فتحی (روزنامه‌نگار)
332) میلاد فتحی (فعال مدنی)
333) جاوید فخریان (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
334) شهرام فداکار (فعال سیاسی)
335) میلاد فدایی اصل (فعال مدنی)
336) محمود فرجامی (روزنامه‌نگار)
337) غفور فرخیان (فعال مدنی)
338) محمود فرخیان (فعال مدنی)
339) حسین فرضی‌زاده (فعال مدنی و بازیگر سینما)
340) هانیه فرشی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
341) مجید فراهانی (فعال سیاسی)
342) اصغر فرهادی (نویسنده و کارگردان)
343) سحر فکردار (روزنامه‌نگار)
344) ابوالقاسم فنایی (پژوهشگر فلسفه اخلاق و مطالعات اسلامی)
345) علی فیض (فعال مدنی)
346) سپید قائمی (فعال مدنی و فیلمساز)
347) ابوالفضل قاسمی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
348) مهشید قبادی (فعال سیاسی و سینماگر)
349) حسین قدسی (فعال مدنی)
350) محمد قدیانی (فعال سیاسی و دانشجوی دکتر متالوژی هوافضا، دانشگاه شفیلد)
351) علیرضا قدیری (فعال مدنی)
352) شادی قدیریان (فعال مدنی و عکاس هنری)
353) جواد قراگوزلو (فعال مدنی)
354) یدی قربانی (فعال سیاسی)
355) امین قلعه‌ای (فعال مدنی)
356) پویا قلی‌پور (فعال مدنی)
357) بابک قناد (فعال مدنی)
358) ناکو قیصری (فعال سیاسی کرد)
359) محمدجواد غلامرضا کاشی (استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی)
360) بابک کاظمی (فعال مدنی و عکاس)
361) بهروز کاظمی (فعال مدنی)
362) مسعود کاظمی (روزنامه‌نگار)
363) احمدرضا کافی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
364) رضا کاکازاده (فعال مدنی)
365) شرمین کاکه‌برایی (فعال سیاسی کرد)
366) حسام کاویاری (فعال مدنی)
367) مجتبی کتابچی (فعال مدنی)
368) سعید کردی‌نژاد (فعال مدنی)
369) عزیز کرملو (فعال سیاسی و استاد پزشکی کالیفرنیا)
370) جمیله کریمی (فعال مدنی)
371) روزبه کریمی (روزنامه‌نگار)
372) سامان کریمی (فعال مدنی)
373) سیامک کریمی (روزنامه‌نگار)
374) محمد کریمی (فعال مدنی)
375) امیر کشکولی (فعال مدنی و شاعر)
376) سپیده کلانتریان (حقوق‌دان)
377) مجید کلثومی (فعال مدنی)
378) حسین کمالی (استاد تاریخ دانشگاه کلمیبا)
379) هادی کهال‌زاده (فعال سیاسی و پژوهشگر اقتصاد در دانشگاه ایالتی ولدستا)
380) ساجده کیانوش‌راد (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
381) محمد کیانوش‌راد (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
382) سامان کیانی (فعال مدنی)
383) کنعان کیایی (فعال مدنی)
384) سیاوش کیخایی (فعال مدنی)
385) محمد کیقبادی (فعال مدنی)
386) امیر گنبدی‌پور (فعال مدنی)
387) کوهیار گودرزی (زندانی سیاسی سابق، فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
388) حسین گوهری (زندانی سیاسی سابق و فیلمساز)
389) سهیل گوهری (فعال مدنی)
390) مهدی گیلانی (فعال مدنی)
391) محمد لکی (فعال مدنی)
392) حورا لواسانی (فعال مدنی)
393) مهدی واعظ عبایی (فعال مدنی)
394) علیرضا متولی (فعال مدنی و نویسنده)
395) آرمین متین (فعال مدنی)
396) پرستو متین‌زاده (فعال مدنی)
397) محمدمهدی مجاهدی (استاد مدعو علوم سیاسی دانشگاه لیدن)
398) الهه مجردی (فعال سیاسی)
399) احسان مجتهدی (فعال مدنی)
400) اشکان مجللی (فعال مدنی)
401) کامران مجیدی (فعال مدنی و تهیه‌کننده)
402) فخرالسادات محتشمی‌پور (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
403) معصومه محرابی (فعال مدنی)
404) علیرضا محسنی (فعال مدنی)
405) سیدمحمد محسنی (فعال سیاسی)
406) مهدی محسنی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
407) داریوش محمدپور (پژوهشگر علوم سیاسی)
408) عادل محمدحسینی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
409) حسام محمدزهی (فعال مدنی)
410) جلال محمدلو (فعال سیاسی)
411) حمید محمدی (فعال سیاسی کرد)
412) نرگس محمدی (فعال سیاسی)
413) جلیل محمدیان (فعال مدنی)
414) طاها محمودجانلو (فعال مدنی)
415) مهدی محمودیان (زندانی سیاسی)
416) سهیل محمودی (شاعر و نویسنده)
417) مهرزاد محمودیان (فعال مدنی)
418) مژگان مدرس‌علوم (روزنامه‌نگار)
419) سارا مدنیان (فعال مدنی)
420) بنفشه مدنی‌نژاد (فعال مدنی)
421) رضا مرادی (فعال مدنی و تصویربردار)
422) سعید مرادی (فعال مدنی)
423) هاشمی مرادی (فعال مدنی و فیلمبردار سینما)
424) داود مرادی گراوند (فعال مدنی)
425) نگار مرتضوی (روزنامه‌نگار)
426) سیدآرش مرعشی (فعال مدنی)
427) حنیف مزروعی (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
428) علی مزروعی (فعال سیاسی و روزنامه‌نگار)
429) مجید مسعودی (فعال مدنی)
430) میثم مشایخ (فعال مدنی)
431) نغمه مصطفوی (فعال مدنی)
432) احسان مصلح (فعال مدنی)
433) هاتف مطهری (فعال مدنی)
434) حسین مظفری (زندانی سیاسی سابق)
435) زهرا مظفری (فعال مدنی)
436) محمدجواد مظفری (زندانی سیاسی سابق)
437) مهدی مظفری (فعال مدنی)
438) هادی مظفری (فعال مدنی)
439) ابوذر معتمدی (فعال مدنی)
440) ضحی معتمدی (فعال مدنی)
441) علیرضا معتمدی (فعال مدنی)
442) مائده معتمدی (فعال مدنی)
443) حسین معصومی (فعال مدنی)
444) فرح معصومی (فعال مدنی)
445) یاسر معصومی (فعال مدنی)
446) مصطفی ملکیان (دین‌پژوه و فیلسوف اخلاق)
447) محمدصادق ملیانی (فعال مدنی)
448) حسام منصوری (فعال مدنی)
449) مجید منظم (فعال مدنی)
450) امیراحمد منظمی (زندانی سیاسی سابق)
451) حمیده موسوی (فعال مدنی)
452) خلیل موحد (فعال مدنی)
453) صفا موحدی (فعال مدنی)
454) آرش موسوی (فعال مدنی)
455) فرید موسوی (فعال مدنی)
456) مزدک موسوی (فعال مدنی و شاعر)
457) علی‌اکبر موسوی خوئینی (فعال سیاسی و پژوهشگر فناوری ارتباطات)
458) ناهید مولوی (فعال مدنی)
459) امیرحسین مهدوی (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
460) محمدهادی مهران‌پور (فعال مدنی)
461) کیوان مهرگان (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
462) مهرک میراب‌زاده (فعال مدنی)
463) حمید میربزرگ (فعال مدنی)
464) زیبا میرحسینی (استاد مردم‌شناسی دانشگاه سواس لندن)
465) صدرا میردامادی (فعال مدنی)
466) مهدی میردامادی (فعال مدنی)
467) یاسر میردامادی (دین‌پژوه و دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه ادینبورا)
468) علی میرسپاسی (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه نیویورک)
469) محمد میرشفیعی (فعال مدنی)
470) محمد میرشکاری (فعال مدنی)
471) مهدیه مینوی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
472) ابراهیم نبوی (زندانی سیاسی سابق و طنزنویس)
473) عاطفه نبوی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
474) مصطفی نبی‌زاده (فعال مدنی)
475) آرش نجفیان (فعال مدنی)
476) محمدمهدی نجفی‌خواه (فعال مدنی)
477) محمد نخعی (فعال مدنی)
478) حمیدرضا ندایی (فعال مدنی)
479) نفیسه نعمتی (فعال مدنی)
480) علی نعیمی‌پور (فعال مدنی)
481) ساناز نفیسی (فعال مدنی و روزنامه‌نگار)
482) حسین نقاشی (فعال سیاسی و روزنامه‌نگار)
483) فرخ نگهدار (فعال سیاسی)
484) مهدی نوذر (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
485) پیمان نورافزا (فعال مدنی)
486) حسین نورانی ‌نژاد (زندانی سیاسی سابق و روزنامه‌نگار)
487) مهدی نوربخش (فعال مدنی و استاد علوم بین الملل دانشگاه پنسیلوانیا)
488) سعید نورمحمدی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
489) حسین نیکخواه (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
490) نوید نیکخواه آزاد (فعال مدنی و کارگردان)
491) حسین واحد (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
492) داریوش وثوقی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
493) میثم وره‌چهر (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
494) روزبه وزیری (فعال مدنی)
495) علی وفقی (زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی)
496) شهریار وکیلی (فعال مدنی)
497) محمدامین ولیان (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
498) احمد هادوی (فعال سیاسی و استاد دانشگاه نورث‌وسترن)
499) سودابه هروی‌فرد (فعال مدنی)
500) محمدمهدی همت (فعال مدنی)
501) علی هنری (فعال سیاسی و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه آزاد آمستردام)
502) حمید هوشمند (فعال مدنی)
503) حمید هوشنگی (فعال مدنی)
504) مهدی یارمحمدی (فعال مدنی)
505) مریم‌سادات یحیوی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)
506) هادی یزدانی (فعال مدنی)
507) حسین یزدی (فعال مدنی)
508) سجاد یگانه (فعال مدنی)
509) میثم یوسفی (فعال مدنی و مستندساز)
510) حسن یوسفی اشکوری (زندانی سیاسی سابق و پژوهشگر دینی)
511) حسن یونسی (زندانی سیاسی سابق و فعال مدنی)

واگذاری نمایشگاه بین المللی به صداوسیما پس گرفته شد

Posted: 23 Sep 2013 07:32 AM PDT

جرس: دولت لایحه واگذاری نمایشگاه بین المللی به صدا و سیما را از مجلس شورای اسلامی پس گرفت. دولت دهم این لایحه را در روزهای پایانی فعالیت خود تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرده بود.    

 

 

به گزارش مهر، مدیرعامل نمایشگاه بین المللی تهران با اعلام این خبر گفت: با پس گرفته این لایحه از مجلس، واگذاری نمایشگاه بین المللی به صدا و سیما هم فعلا منتفی شده است.
 

در مقدمه توجیهی لایحه واگذاری شرکت نمایشگاه های بین المللی به سازمان صدا و سیما آمده بود: با توجه به مسئولیت راهبردی و بی بدیل سازمان صدای وسیمای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله و خنثی سازی تهاجم گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی استکبار به ویژه هزاران شبکه ماهواره ای و با عنایت به افزایش ماموریت های این سازمان در راه اندازی شبکه های جدید ملی و برون مرزی و گسترش تولیدات رسانه ای و سرمایه گذاری در عرصه فناوری های نوین به ویژه در فضای مجازی و نظر به ضرورت پشتیبانی متناسب با این اهداف و در راستای جلوگیری از فعالیت های پراکنده که موجب افزایش هزینه های بیت المال و در برخی از موارد مشکلات امنیتی می شود و با توجه به موقعیت محل دائمی نمایشگاه های بین المللی و در راستای مساعدت برای تامین املاک مورد نیاز سازمان یاد شده، لایحه واگذاری شرکت نمایشگاه های بین المللی به سازمان صدا و سیما برای طی تشریفات قانونی تقدیم مجلس می شود.

 

بر اساس ماده واحده این لایحه، شرکت نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایران با کلیه دارایی ها، اموال و تعهدات به سازمان صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران واگذار می شود.

 

سازمان صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظف است تا پنج سال امکانات لازم را در محدوده محل دایمی برای برگزاری نمایشگاه در اختیار وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار دهد.

 

کروبی اینجا به حصر است؛ بزرگراه صدر، روبروی مسجد کربلا

Posted: 23 Sep 2013 07:32 AM PDT

 جرس: در روزهای گذشته عکسی از ساختمانی که مهدی کروبی در آن حبس است، منتشر شد. اکنون سایت سحام این عکس را تایید کرده است و توضیحاتی درباره محل نگهداری شیخ مهدی کروبی داده است.  

 

سایت خبری سحام، اشاره می کند که آقای کروبی مدت ها است به تنهایی در این ساختمان که یکی از خانه های امن وزارت اطلاعات محسوب می شود٫ حبس است و همانطور که پیشتر گفته شده٫ خانواده آقای کروبی بارها خواستار انتقال این زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب به منزل خودش در منطقه جماران شده اند.

 

مدت ها است که آقای کروبی از دسترسی به نور طبیعی محروم بوده و نگرانی ها پیرامون شرایط جسمی وی بسیار شدت گرفته. کمتر از دو ماه قبل آقای کروبی برای انجام برخی آزمایشات پزشکی و انجام مراحل درمانی به بیمارستان منتقل شده بود. همزمان در همان ایام نیز میرحسین موسوی به بیمارستان برای انجام امور درمانی منتقل و چند روزی در بیمارستان بستری شده بود.

 

اکنون مراحل درمانی آقای کروبی در همین ساختمان در حال پیگیری است.

 

در حالی ۹۵۰ روز از حبس وحصر آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و نیز خانم رهنورد سپری می شود که خبرهایی از ارجاع پرونده این سه زندانی سیاسی به شورای امنیت ملی منتشر شده بود.

 

پس از روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رییس جمهور کشور٫ امیدواری نسبت به آزادی رهبران جنبش اعتراضی بیشتر شده است.

 

 

سال تحصیلی جدید دانشگاه‌ها؛ امید به پایان دوران پرونده سازی

Posted: 23 Sep 2013 03:36 AM PDT

فرشید آل داوود
جرس: سال تحصیلی جدید در دانشگاه‌ها امسال با دو تحول بزرگ همراه است: ادامه تحصیل برخی دانشجویان ستاره دار و وعده گشایش در فضای دانشگاه و همچنین تغییر مدیریت در دانشگاه آزاد که سال‌ها در اختیار برادران دانشجو بود.

وزارت علوم پس از انتصاب جعفر توفیقی به عنوان سرپرست این وزارت خانه احقاق حق همه دانشجویان و اساتیدی را در دستور کار خود قرار داده که به علت تبعیض و گزینش‌های ناروا در معرض اخراج و تعلیق قرار گرفته بودند.
تنها چند روز پس از شروع بکار سرپرست وزارت علوم، وی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که اساتید و دانشجویانی که طی این سال‌ها مورد بی‌مهری یا اخراج قرار گرفته‌اند می‌توانند با مراجعه به وزارت علوم شکایت کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شوند. توفیقی گفت: «هر دانشجو و هیات علمی اگر فکر می‌کند در یک زمینه‌ای نسبت به وی اجحاف شده و حق وی تضییع شده است، توصیه می‌کنم که حتما به وزارت علوم مراجعه و درخواست خود را ارائه کند و وزارت علوم نیز وظیفه دارد این موارد را بررسی و به هر شکایت رسیدگی کند.»

سرکوب در دانشگاه از دیروز تا امروز


بسیاری از اساتید در دولت احمدی‌نژاد با بازنشستگی زود هنگام روبرو شده بودند و به جای آن‌ها اعضای هئیت علمی تازه نفس و جوان که تجربه کافی نداشتند مشغول بکار شدند که عضویت در بسیج اساتید یکی از مهم‌ترین شروط آن بود. همچنین بسیاری از دانشجویان به بهانه‌هایی همچون فعالیت سیاسی و شرکت در اعتراضات، یا از تحصیل منع شدند و یا از دانشگاه‌ها اخراج شدند.


موج گسترده قلع و قمع کردن اساتید با تجربه و اخراج دانشجویان، چند ماه پس از انتخابات سال ۸۸ آغاز شد. در آن زمان نظام بر این باور بود که نوع تدریس علوم انسانی به سبک غربی در تحریک دانشجویان به مخالفت با نظام موثر است. در همین راستا بسیاری از اساتید با انگ سکولاریسم با احکام بازنشستگی زود هنگام روبرو شده و یا رسما اخراج و تعلیق شدند.


شش ماه پس از درگیری‌های انتخاباتی سال ۸۸ یعنی در آذر ماه ۸۸ کمیته‌های ویژه‌ای با همکاری وزارت علوم و مسوولان دولت در همه دانشگاه‏‌ها برای بازنشسته کردن اجباری و اخراج اساتید تشکیل شد.
سیر تصفیه اساتید علوم انسانی در دوران دولت نهم و ازسال ۸۵ به شکل جدی‌تری پی گرفته شد. محمود احمدی‌نژاد، در دور اول ریاست جمهوری خود و طی نطقی جنجالی در جمع دانشجویان برگزیده کشور گفت: «دانشجو باید امروز در دانشگاه بر سر رییس‌جمهوری فریاد بزند که چرا استاد لیبرال و سکولار در دانشگاه‏‌ها حضور دارد». پس از این موضع‌گیری صریح احمدی‌نژاد بود که زمینه برای اخراج و بازنشستگی بسیاری از اساتید برجسته کشور فراهم شد.
بعد از اعتراضات گسترده خیابانی در سال ۸۸، آقای خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، با حمله به مواد درسی دانشگاه‌ها در ایران به خصوص رشته‌های علوم انسانی، با غربی خواندن آن‌ها، خواهان اسلامی شدن علوم انسانی در دانشگاه‌ها شد.
در همین راستا، کمیته‌ای با عنوان «اسلامی کردن دانشگاه‌ها» مسئول شناسایی نقاط ضعف آموزشی و برطرف کردن موانع بر سر راه تدریس اسلامی و منطبق با آموزه‌های شریعت شد.
در ترکیب این شورا نام افرادی چون، غلامعلی حداد عادل، آیت الله مصباح یزدی، حسن رحیم‌پور ازغدی، مهدی گلشنی، حسین کچوئیان، محسن قمی و روسای وزارت علوم، دانشگاه آزاد و سازمان تبلیغات اسلامی دیده می‌شود که مصوباتی در راستای سخت گیری شدید بر اساتید دگر اندیش و دانشجویانی که از نظر آن‌ها فعالیت‌های غیر مجاز سیاسی داشته‌اند، تصویب و ابلاغ شد.


این برنامه‌ها توسط دبیر خانه موسوم به اسلامی کردن دانشگاه‌ها تدوین و طراحی شده بود و به همین منظور تفکیک جنسیتی در مراکز آموزش عالی تشدید شد و شمار زیادی دانشگاه تک جنسیتی ایجاد و نسبت به پوشش و رفتار دانشجویان در دانشگاه‌ها سخت گیری‌های شدیدی اعمال شد. همچنین محتوای برخی دروس تغییر کرد تا نگرش‌های غربی در کتابهای درسی دانشجویان به حد اقل ممکن برسند.
کامران دانشجو وزیر علوم وقت با افتخار اعلام کرده بود: ۲۴ دانشگاه تک جنسیتی در راستای اسلامی شدن دانشگاه‌ها، در کشور راه اندازی شده است. وی پیش‌تر گفته بود ایجاد یک دانشگاه دخترانه در هر استان امکان انتخاب و قبولی داوطلبان را بیشتر تسهیل می‌کند.


وزیر علوم دولت احمدی‌نژاد بار‌ها تاکید کرده بود: اسلامی شدن دانشگاه‌ها دارای ابعاد شکلی ظاهری همانند مناسبات دانشجویان و دانشگاهیان با یکدیگر و ابعاد ماهوی همانند محتوای دروس دانشگاهی است که البته باید به هر دو مقوله توجه داشت.
سرکوب دانشجویان و اساتید از بزرگ‌ترین دانشگاه علوم انسانی یعنی دانشگاه علامه طباطبایی آغاز شد. صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی دی ماه سال ۹۱، از پایان موفقیت آمیز «اسلامی کردن» رشته‌های علوم‌انسانی این دانشگاه خبر داده و گفته بود: «روان‌شناسی، علوم‌سیاسی و مدیریت در این دانشگاه، اسلامی شده و به تایید وزارت علوم رسیده و سایر رشته‌ها در انتظار تائید هستند. سپس این اقدام در تمامی دانشگاه‌های ایران صورت خواهد گرفت.


اخراجی‌ها بر می‌گردند


با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در خرداد ماه ۹۲ و شکست سنگین محافظه کاران در انتخابات، تغییر نگرش در شیوه‌های افراطی سیاست‌های گذشته هم آغاز شد. گرچه مجلس به وزیر پیشنهادی علوم رای اعتماد نداد اما حکم سرپرستی جعفر توفیقی وزیر علوم دولت اصلاحات برای این وزارت خانه از آغاز تغییرات جدی دراین عرصه حکایت داشت.
وی به محض شروع بکار خود در وزارت علوم گفت: هر دانشجو و هیات علمی اگر فکر می‌کند در یک زمینه‌ای نسبت به وی اجحاف شده و حق وی تضییع شده است، توصیه می‌کنم که حتما به وزارت علوم مراجعه و درخواست خود را ارائه کند و وزارت علوم نیز وظیفه دارد این موارد را بررسی و به هر شکایت رسیدگی کند.
پس از شکایات صورت گرفته از سوی بسیاری از دانشجویان ستاره دار، کارگروهی برای رسیدگی به این پرونده‌ها و درخواست‌ها تشکیل شد. توفیقی طی روزهای اخیر در باره فعالیت این کارگروه گفت: این کارگروه در هر موردی به این نتیجه برسد که حقی ضایع شده است، آن افراد بازگشت به تحصیل خواهند داشت.
طی روزهای اخیر و طبق اعلام سرپرست وزارت علوم تاکنون برای ۱۰ تا ۱۵ مورد از موارد رسیدگی شده مجوز بازگشت به تحصیل صادر شده و اعلام کرده که فعالیت این کمیته کماکان ادامه خواهد داشت.
قبلا عنوان شده بود که شکایت دانشجویان سال ۹۰ به بعد مورد بررسی قرار خواهند گرفت، اما طبق وعده توفیقی این موضوع کم کم به سال‌های قبل‌تر هم تسری خواهد یافت.

تحولات مثبت در دانشگاه آزاد


از دانشگاه آزاد و سرپرست جدید آن هم اخبار خوبی منتشر شده که حاکی از گشایش در فضای این دانشگاه طی سال جدید تحصیلی است. حمید میرزاده که پس از عزل فرهاد دانشجو از ریاست دانشگاه آزاد به سرپرستی این دانشگاه منصوب شد اخیرا در جمع خبرگاران گفت: روش‌های من و همکارانم بر اساس شفافیت، صداقت و پرهیز از افراط و تفریط است.
سرپرست جدید دانشگاه آزاد هم رویه توفیقی در وزارت علوم را در پیش گرفت و درباره آن دسته از استادان، دانشجویان و کارکنان این دانشگاه که حقی از آنان ضایع شده، گفت: اگر استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاه از اینکه ممکن است حقی از آنان تضییع شده به من نامه بنویسند قطعا رسیدگی می‌کنم.
وی تاکید کرد: هیچ کدام از مسئولین واحد‌ها و مراکز دانشگاه آزاد اسلامی نمی‌تواند مانع از تحصیل دانشجویان شوند و طبق قانون اساسی هیچ مانعی برای ادامه تحصیل دانشجویان وجود ندارد و هیچ دانشجویی نباید به خاطر گرایش سیاسی خاص از ادامه تحصیل منع شود.


به نظر می‌رسد با اتخاذ سیاست‌های جدید از سوی سرپرستان وزارت علوم و دانشگاه آزاد، سال پیش روی تحصیلی سالی متفاوت در نظام آموزشی ایران نسبت به ۸ سال گذشته باشد. با این حال تند رو‌ها در مجلس همچنان برای توفیقی خط و نشان می‌کشند و نسبت به انتصاب رییس جدید دانشگاه آزاد معترض هستند. طی روزهای اخیر خبرهایی در باره احتمال معرفی توفیقی به مجلس برای وزارت علوم منتشر شده است. علی مطهری از اصولگرایان منتقد از گزینه توفیقی برای وزارت علوم حمایت کرده است اما برخی محافظه کاران تند رو در درون پارلمان به رئیس جمهور پیغام داده‌اند که توفیقی را برای کسب رای اعتماد معرفی نکند. با این حال برخی ارزیابی‌ها از نگرش نسبتا مثبت مجلس به او حکایت دارد.
 

زمینه بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران را فراهم کنید

Posted: 23 Sep 2013 03:29 AM PDT

نامه جامعه روزنامه‌نگاران جوان ایران به معاون مطبوعاتی ارشاد
جرس: در پی انتصاب حسین انتظامی به سمت معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیرکل جامعه روزنامه نگاران جوان ایران با ارسال نامه‌ای سرگشاده به وی خواستار بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران شد.


به گزارش ایلنا، در این نامه خطاب به حسین انتظامی آمده است:


جناب آقای دکتر حسین انتظامی
بدون شک انتصاب حضرتعالی به عنوان معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند خبری خوش و مسرت بخش برای اهالی مطبوعات باشد چراکه در شرایط فعلی که مطبوعات در ایران یکی از سخت‌ترین دوران‌های تاریخی خود را پشت سر می‌گذارند، پذیرش این مسئولیت سخت از سوی یکی از اهالی مطبوعات می‌تواند نوید بخش روزهای بهتر برای اهالی مطبوعات باشد. جامعه روزنامه‌نگاران جوان ایران انتصاب شما را به فال نیک می‌گیرد و برای شما آرزوی موفقیت می‌کند.


سیر تحولات جامعه ایران نشان می‌دهد که سطح درک و عمل آگاهانه مردم برای پیگیری مطالبات و دغدغه‌هایشان جلو‌تر از توان و ساختارهای مدیریت کشور و حتی گروه‌ها، احزاب و نهادهای مدنی در کشور است و این امر ضرورت یافتن راهی جدید برای پیوند بیشتر دولت و ملت و تعمیق سازوکارهای جدید برای تعامل بیشتر مردم و نهادهای مدنی با حاکمیت را یادآور می‌شود البته همگان به نیکی می‌دانند برای اینکه امر پاسخگویی نظام اجرایی کشور قانونمند شده و ارتباط حاکمیت و مردم در فضایی احترام آمیز تنظیم شود؛ ما نیازمند داشتن مطبوعات و رسانه‌های آزاد و مستقل هستیم تا در فضایی منصفانه ضمن ملزم کردن دولت به پاسخگویی زبان گویای مطالبات مردم باشند. به هر حال دولت پاسخگو جامعه پرسشگر می‌خواهد و یگانه راه بیان مطالبات مردم رسانه‌های آزاد هستند.


با پیروزی دکتر حسن روحانی و استقرار دولت تدبیر و امید کشور ما پس از پشت سرگذاشتن تجربه دولت‌های نهم و دهم و فراز و نشیب‌های فراوان وارد دوران جدیدی از حیات سیاسی اجتماعی خود شده و روند جدیدی را در توسعه همه جانبه آغاز کرده است. امروز دنیا شاهد تلاش‌های همه جانبه ایران برای دستیابی به نگرش‌ها، روش‌ها و ساختارهای نو برای پاسخگویی به نیازهای مردم و گشودن دریچه‌های نو برای تعامل با جامعه جهانی است و در این راستا نقش مطبوعات و رسانه‌ها نقشی تاریخی و بی‌بدیل است.


جامعه روزنامه‌نگاران جوان ایران به روشن بودن راه در دولت اعتدال ایمان واثق دارد که تحولات مثبت و سازنده همین دوران کوتاه نیز موید این مطلب است اما با توجه به نقش بی‌بدیل مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در دولت اعتدال برای یادآوری نکاتی چند را به استحضار می‌رسانیم که امید است مورد توجه شما و در دستورکار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد


صیانت از انجمن‌ها و نهادهای جامعه مدنی در پرتو قانون از وظایف مهم و اساسی دولت هاست که در سال‌های گذشته به فراموشی محض سپرده شد. امروز برشماست که ضمن فراهم آوردن زمینه‌های بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران که به دلیل سوء مدیریت در دولت سابق به محاق خاموشی رفت راه را برای پیگیری دغدغه‌ها و مطالبات این قشر فهیم و شریف از طریق انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و سایر نهادهای فعال در عرصه مطبوعات فراهم آورید چراکه اگر به یاد داشته باشیم بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران در نخستین دیدار دکتر حسن روحانی با اهالی مطبوعات مهم‌ترین دغدغه‌ای بود که بار‌ها از سوی نمایندگان رسانه‌ها مورد تاکید قرار گرفت که در این راستا دستور رئیس جمهور دکتر حسن روحانی در خصوص بازپس‌گیری شکایت دولت از مطبوعات و رسانه‌ها بیانگر نگاه اعتمادآمیز رئیس دولت اعتدال به اهالی مطبوعات است که جای خرسندی دارد و اقدامی قابل ستایش است
مطلب دیگری که در این مجال اندک بسیار اهمیت یادآوری دارد تدوین نظام نامه صنفی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران است که جزو وعده‌های رئیس جمهور محترم در دوران مبارزات انتخاباتی و از ضرورت‌های امروز جامعه ایران است و دولت می‌بایست در اولین فرصت ضمن جذب نظرات و مشورت‌های اهالی مطبوعات نسبت به تدوین این نظام نامه و ارسال آن به صورت لایحه به مجلس شورای اسلامی زمینه تبدیل شدن آن به قانون را فراهم آورد تا در شرایط مختلف مدیریت کشور از اعمال سلیقه و فشار محفوظ و مصون بماند و خبرنگاران و روزنامه نگاران در فضایی امن و قابل اعتماد به فعالیت حرفه‌ای خود بپردازند.


از جنابعالی به عنوان دبیر هیات نظارت بر مطبوعات انتظار می‌رود ضمن تعطیلی کانون برخورد با مطبوعات در آن هیات ضمن ساماندهی عادلانه یارانه مطبوعات به دور از اعمال نگرش سیاسی و جناحی پرونده‌های سال‌ها معطل مانده متقاضیان مجوز را به جریان انداخته و ضمن عمل به مشی اعتدالی دولت یازدهم راه را برای حضور همه سلایق در عرصه مطبوعات و بهره‌مندی از امکانات مساوی در دریافت یارانه‌ها هموار نمایید و در واقع اعطای یارانه به مطبوعات شکل سهم خواهی یا فراهم آوردن تریبون برای دولت پیدا نکند و تنها بیانگر کمک دولت به مطبوعات برای استمرار فعالیتشان در شرایط فعلی باشد.


متاسفانه در دولت‌های دهم و یازدهم هیات نظارت بر مطبوعات سهم بزرگی در برخورد با مطبوعات به عهده گرفت و آن هیات را که می‌بایست مامن و پناه اهالی مطبوعات و جایی برای نظارت آگاهانه بر این عرصه حساس باشد را به کانونی قدرتمند برای برخورد با مطبوعات تبدیل کرد که ما از جنابعالی تقاضا داریم نقش هیات نظارت را در برخورد با مطبوعات از بین برده و در راستای تاکیدات رئیس محترم دولت یار و یاور مطبوعات باشید.


ما بسیار خرسندیم که کسی این مسئولیت سخت را به دست گرفته است که خود از جنس مطبوعات است و ظرافت‌ها و حساسیت‌های این کار را می‌شناسد و در این دوران مهم و حساس که کشور عزیزمان ایران خواستار تعامل با دنیای امروز است می‌تواند در حوزهٔ مطبوعات راه گشا و افتخار آفرین باشد.


در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای حضرتعالی آمادگی جامعه مطبوعات را برای تعاملی سازنده با شما به اطلاع می‌رسانم و یادآور می‌شوم حل معضلات و تنگناهای این حوزه جز با مشارکت اهالی مطبوعات امکانپذیر نیست، به مطبوعات و رسانه‌ها اعتماد کنید چراکه راه گذار از این شرایط و تحقق شعار‌ها و برنامه‌های دولت تدبیر و امید نیازمند داشتن مطبوعات آزاد و مستقل است.

 

تاملی در پرسشِ مهر

Posted: 23 Sep 2013 03:09 AM PDT

طاها پارسا
دانش آموزانی که به اقلیت های دینی و مذهبی در ایران تعلق دارند، عملاً نمی توانند به سوال آقای رئیس جمهور پاسخی «درست» بدهند. 


گفته اند در فلسفه سوال مهمتر از پاسخ است . به نظرم پرسشِ مهر، نمونه ی خوبی است بر کارآمدیِ این مدعای فلسفی در عرصه عمومی.

امروز، همزمان با آغاز سال تحصیلی، حسن روحانی بنا به سنتِ پسندیده ای که در دوره خاتمی بنیان باب شد، در پرسش مهر، با لحنی کاملا متفاوت از سالهای گذشته، از دانش آموزان پرسیده است :


اگر پدر شما رئیس‌جمهور باشد، چه اقدامی را به او پیشنهاد می‌کنید تا اعتدال را در همه شئون زندگی ایرانی رعایت کند؟


شرطیِ آغاز سوال " اگر پدر شما رئیس جمهور باشد"، جدا از صمیمیتی که به سوال و پرسنده و پاسخ دهنده می دهد، دو ویژگی ستودنی دارد.

از طرفی نوعی اعتماد به نفس را در میان دانش آموزان تقویت می کند و از طرفی دیگر جایگاه ریاست جمهوری را به جایگاهی مردمی و دم دستی تبدیل می کند. یعنی همین که دانش آموز خود را در موقعیت فرزند رئیس جمهور می بیند و یا پدرش را در جایگاه ریاست جمهوری قرار دهد، این دو مراد برآورده شده اند و حتی اگر جوابی درخور هم به سوال اصلی داده نشود و دانش آموز تاملی جدی هم در مفهوم پیچیده ی اعتدال نداشته باشد، پرسنده سوال، به بخش مهمی از مراد و مقصودِ خود دست یافته است.

به عبارتی دیگر، اگر مراد از اعتدال، «برخورداری از فرصت های برابر برای همه» باشد، به نظرم در بطنِ سوالِ شرطیِ رئیس جمهور ،این منظور به خوبی تعبیه شده و در این مقام، «پیش شرطِ سوال» ، جایگاهی در خور توجه دارد.

والبته تاملی بیشتر در همین پیش شرطِ آقای رئیس جمهور، برای رعایتِ اعتدال در همه شئونِ زندگی، یکی از آسیب های عمیقِ جامعه ی ایرانی را آشکار می سازد که به خوبی در بطنِ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نشسته است!

در اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی آمده است که رئیس جمهور باید مومن و معتقد به مذهب رسمی کشور باشد. مذهبی رسمی که اصل دوازدهم قانون اساسی آن را الی الابد جعفری اثنی اشعری می داند.

جدا از مشکلات دیگری که این اصل قانونی دارد، یک معنا و مفهوم آن این است که ایرانیان غیر شیعی، اعم از تسنن، مسیحی، یهودی و زرتشتی و سایر فرق و مذاهب، در هیچ شرایطی نمی توانند به مقام ریاست جمهوری برسند. به عبارت ساده تر یعنی درصد قابل توجهی از دانش آموزان ایرانی نمی توانند، جایگاه ریاست جمهوری را برای پدر خود حتی تصور کنند!

طنز عجیبی است! گاهی فرضِ محال، محال هم اگر نباشد، آزار دهنده است. دانش آموزانی که به اقلیت های دینی و مذهبی در ایران تعلق دارند، عملاً نمی توانند به سوال آقای رئیس جمهور پاسخی "درست "بدهند. چهره ی تبعیض و فقدان اعتدال در جامعه ی ایرانی،اینجا نیز خود را نشان می دهد.

با این حساب، پاسخ بسیاری از دانش آموزانِ اقلیت به آقای روحانی می توانید چنین باشد :
 

" جناب رئیس جمهور! اعتدال یعنی اینکه، همه ی دانش آموزانِ ایران زمین بتوانند از فرصتی برابر برای پاسخ به سوال ریاست جمهور برخوردار شوند. لطفا سوال سال آینده را به نوعی طراحی کنید که ما نیز هنگام اندیشیدن به آن بتوانیم پدران و مادرانمان را در جایگاهی برابر با سایر ایرانی ها تصور کنیم."


دیر نیست که یکی از دانش آموزانِ واقعی نیز به خود جرات دهد و این جواب را به دفتر مدرسه تحویل دهد! براستی دولتِ اعتدال، عملاً  چه پاسخی برای آن خواهد داشت؟ و مهمتر از آن: اکثریتِ روشن اندیشِ  جامعه ی ایرانی، برای حل آسیبِ بزرگ «نادیده گرفتنِ اقلیت ها» چه خواهد کرد؟ «جامعه»  تا کجا این فقدان اعتدال را تحمل/انکار خواهد کرد؟ 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

بیکاری ۲۰۰ کارگر ساختمانی در سقز با توقف مسکن مهر

Posted: 23 Sep 2013 02:28 AM PDT

 جرس: یک فعال کارگری در کردستان از بیکاری بیش از ۲۰۰ کارگر ساختمانی پس از توقف فعالیت پیمانکاران مجری پروژهای مسکن مهر در شهر سقز خبر داد.

 

«سید محمد صالح حسینی» در این باره به ایلنا گفت: بیش از ۲۰۰ کارگر ساختمانی که در بخش‌های مختلف مسکن مهر از جمله پروژه‌های ۳۷۰۰ واحدی مهر کیان (جاقل) در شهر سقز مشغول به کار بودند، بعد از توقف فعالیت پیمانکاران، شغل خود را از دست داده و اکنون در انتظار یافتن مشاغل ساختمانی در میادین شهر سقز سرگردان شده‌اند.

 

وی افزود: مسکن مهر در شهرستان سقز یکی از اقدامات دولت برای رفع مشکل اقشار کم‌درآمد جامعه بود که در چند ماه گذشته به سبب افزایش قیمت مصالح و عدم همکاری بانکها برای ارائه تسهیلات به پیمانکاران، نیمه کاره متوقف شده است.


این فعال کارگری در بخش دیگری از سخنانش اقدامات حمایتی دولت از کارگران ساختمانی را نامطلوب ارزیابی کرد و گفت: کمترین کاری که دولت برای تامین آتیه این کارگران می‌تواند انجام دهد، ساماندهی و زیر پوشش بیمه قرار دادن آنان است.


به گفته حسینی، بیشترین حوادث شغلی در کشور و در دنیا در حوزه مشاغل ساختمانی اتفاق می‌افتند و حمایت بیمه‌ای از کارگران ساختمانی برای کاهش آسیب‌های سلامتی، اجتماعی و اقتصادی این حوادث ضروری است.