جنبش راه سبز - خبرنامه

به گزارش ایلنا، معاون اول رییس جمهوری در اولین بخشنامه خود دستور توقف اجرای آن دسته از تصویب نامه های هیأت دولت، کمیسیون های وزرا و نمایندگان ویژه یا شوراهای عالی که مورد ایراد یا ابطال قرار گرفته و مصوبات مراجع مذکور پس از ١-٣-١٣٩٢ مراجع نظارتی نسبت به آنها اظهار نظر نکرده اند، و توقف قراردادهای مبتنی بر مصوبات فوق که از طرف مراجع نظارتی مورد اشکال قرار گرفته اند تا وضع مقررات جایگزین و یا اصلاح آنها را صادر کرده است.

متن این بخشنامه به شرح ذیل است:

بخشنامه در خصوص توقف اجراي برخي از مصوبات از جمله مصوباتي كه مورد ايراد يا ابطال قرار گرفته اند تا زمان وضع مقررات جايگزين يا اصلاحي

نظر به اينكه تعداد قابل توجهي از مصوبات بر اساس اصول (۱۳۸ و ۱۷۰) قانون اساسي مورد ايراد يا ابطال قرار گرفته است، عليهذا لازم است كليه وزارتخانه‌ها ، سازمانها و موسسات و شركت‌هاي دولتي و ساير دستگاه‌هاي اجرايي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات كشوري و موسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي وابسته به دستگاه‌هاي مزبور اكيداً از تداوم اجراي مصوبات ياد شده و همچنين تصويب‌نامه‌ها و تصميم‌نامه‌هايي كه از ۱ / ۳ / ۱۳۹۲ توسط دولت، كميسيون‌هاي وزراء و نمايندگان ويژه يا شوراهاي عالي صادر شده و مراجع ذيربط نسبت به آن اظهار نظر ننموده‌اند و نيز از اجراي قراردادهايي كه به استناد مصوبات فوق منعقد شده و نيز ساير قراردادهايي كه از طرف مراجع نظارتي از جمله ديوان محاسبات كشور و سازمان بازرسي كل كشور مورد اشكال قرار گرفته تا وضع مقررات جايگزين و يا اصلاحي يا تنفيذ آنها حسب مورد ، خودداري نمايند.

بديهي است در مورد قراردادهايي كه ممكن است توقف اجراي آنها موجب بروز خسارت‌هاي جبران‌ناپذير گردد، لازم خواهد بود دستگاه‌هاي اجرايي مربوط با كسب نظر از حوزه حقوقي وزارتخانه متبوع يا موسسه مستقل زير نظر معاونان رييس جمهور، راهكار لازم تنظيم و با هماهنگي معاونت حقوقي رياست جمهوري اقدامات مناسب معمول دارند.

اسحاق جهانگیری 

 به گزارشاتحادیه آزاد کارگران ایران، این کارگران که از فعالین کارگری کارخانه کیان تایر هستند به بهانه انچه که ضرب و شتم یک مامور امنیتی حین فیلمبرداری اش در اعتراض روز ۱۲ مردادماه این کارگران خوانده شده است صبح دیروز احضار و بازداشت شده بودند.

بدنبال این بازداشتها، ظهر دیروز تعدادی از کارگران کیان تایر در مقابل بخشداری چهاردانگه دست به تجمع زدند و خواهان آزادی همکاران خود شدند.

کارگران کیان تایر اعلام کرده بودند که چنانچه همکارانشان آزاد نشوند دست به اعتراضات گسترده تری خواهند زد.
 

به گزارش بی بی سی، کامرون در این نامه که در وب‌سایت دفتر نخست‌وزیری بریتانیا منتشر شده، خواهان بهبود گام به گام روابط با تلاش هر دو طرف شده است.

او نوشته است: "بهبود روابط دو کشور روندی تدریجی خواهد داشت و لازم است چندین مسئله حل و فصل شود."

نخست وزیر بریتانیا در این نامه همچنین از ایران خواسته است بر سر برنامه هسته‌ای خود به طور سازنده و جدی با جامعه بین الملل وارد تعامل شود و از یک راه حل صلح آمیز برای بحران سوریه حمایت کند.

این نامه به مناسبت تحلیف آقای روحانی ارسال شده است.

روابط ایران و بریتانیا از آذرماه سال ۱۳۹۰ و در پی حمله گروهی از منتقدان سیاست های بریتانیا به سفارتخانه و اقامتگاه دیپلمات های این کشور در تهران به پایین ترین حد تنزل یافت.

پس از آن حادثه بریتانیا سفارتخانه خود را در تهران بست و دیپلمات‌های ایرانی را هم از لندن اخراج کرد.

روز چهارشنبه گذشته هم ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا در تماسی تلفنی با علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران برای بهبود تدریجی روابط دو کشور ابراز آمادگی کرده بود.

آقای هیگ گفته بود که آماده است در ماه سپتامبر و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با همتای ایرانی خود دیدار کند.

آقای هیگ در این تماس تلفنی در مورد سرنوشت عباس یزدان‌پناه یزدی، شهروند ایرانی - بریتانیایی که از ماه گذشته میلادی در امارات متحده عربی مفقود شده است ابراز نگرانی کرده بود.

گروهی، دستگاه های اطلاعاتی یا گروه های ذینفوذ در حکومت ایران را به ربودن آقای یزدی متهم کرده بود، اما وزارت امور خارجه ایران دست داشتن نهادهای ایرانی در هرگونه اقدام غیرقانونی در امارات را تکذیب کرده است.

نام آقای یزدی در چند پرونده مربوط به معاملات نفتی شرکت های خارجی با ایران به عنوان دلال و واسطه مقام های وقت و افراد صاحب نفوذ در ایران مطرح بوده است.
 

پیشینه فرصت

در تاریخچه روابط سیاسی ایران و آمریکا پس از انقلاب، بار‌ها فرصتهایی برای پایان دادن به این روابط خصمانه به دست آمده است. بار‌ها دیپلماسی پنهان میان ایران و آمریکا برقرار شده است و زمینه‌هایی برای همکاری مقطعی میان دو کشور بوجود آمده است. آزادی دیپلماتهای گروگان از ایران، قضیه مک فارلین، آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و همکاری ایران با آمریکا در جنگ افعانستان و عراق از جمله مواردی است که می‌توان مثال زد. اما هیچ یک از این موارد منجر به شکسته شدن دیوار بی‌اعتمادی و نزدیکی دو کشور نشده و عوامل دیگری منجر به تشدید اختلافات شده است.

شاید یکی از بهترین فرصت‌ها برای نزدیکی ایران و آمریکا مقطع به ریاست جمهوری رسیدن محمد خاتمی در سال ۷۶ بود. خاتمی با رویکرد متفاوت خویش در روابط خارجی و به کار بردن ادبیات متفاوت از گذشته، توجه جهانیان و از جمله مقامهای آمریکایی را به خود جلب کرد. در مقطعی که خاتمی به ریاست جمهوری رسید، دولت دموکرات بیل کلینتون نیز مشتاق به تغییر رویکرد واشنگتن نسبت به ایران بود اما فرصت بدست آمده زود گذر بود و با پایان کار دموکرات‌ها در آمریکا و روی کار آمدن دولتی جنگ طلب در آمریکا، عملا فرصت برای مذاکره بیشتر میان دولتهای دو کشور از دست رفت تا جایی که پس از خاتمی نیز یک دولت افراطی در ایران روی کار آمد و باز شدن پرونده هسته‌ای و ارجاع آن به شورای امنیت و نهایتا آغاز تحریمهای سنگین بین المللی روابط موجود را تیره‌تر از پیش ساخت.

با روی کار آمدن دولت اوباما در آمریکا، بار دیگر شاهد تغییر نگاه دولت آمریکا نسبت به ایران بودیم اما این نگاه در حالی شکل می‌گرفت که دولت ایران ظرفیت، پشتوانه و اختیاراتی برای مذاکره جدی با آمریکا نداشت و دیپلماسی موازی عملا مانع هر گونه مذاکره شفاف و عملی میان تهران و واشنگتن بود. اکنون دولت روحانی درست در نقطه‌ای ایستاده است که ۱۶ سال پیش دولت خاتمی ایستاده بود. بنابراین با در نظر گرفتن تجربه دولت خاتمی و همچنین ضرورتهایی که امروزه وجود دارد این انتظار می‌رود که حسن روحانی با مانع کمتری برای مذاکره روبرو باشد. گرچه وی نیز در صورت عدم همراهی رهبر جمهوری اسلامی در عمل راه به جایی نخواهند برد.

نگاه آمریکا به دولت روحانی

رویکرد دولت و ناظران آمریکایی به انتخاب حسن روحانی نگاهی مثبت اما محتطانه بود. باراک اوباما به عنوان عالیترین مقام در دولت آمریکا نسبت به انتخاب شدن حسن روحانی ابراز خوش بینی کرد. با این حال گفت مطمئن نیست این انتخاب تا چه میزان می‌تواند در سرنوشت مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب اثر گذار باشد. پیش از اوباما، جان کری وزیر امورخارجه این کشور نیز گفته بود دولت آمریکا به این انتخاب احترام می‌گذارد. کاخ سفید نیز در بیانیه‌ای جداگانه در واکنش به انتخاب دولت روحانی ضمن تکرار مواضع وزارت امور خارجه خواستار مذاکره دو جانبه میان ایران و آمریکا شد. وزارت خارجه آمریکا در تازه‌ترین موضع گیری خویش درباره مسئله هسته‌ای گفته است در مسئله هسته‌ای، اکنون توپ در میدان ایران است و روی کار آمدن حسن روحانی، فرصتی است تا این موضوع به سرعت حل شود.

سخنگوی وزارت خارجه این کشور همچنین افزوده است این با ایران است که برای رفع نگرانی‌های بین المللی به اقدامات عملی و معتبری دست زند. به این ترتیب می‌توان گفت که آمریکا این فرض را پذیرفته است که می‌تواند با دولت روحانی به مذاکره بنشیند و دولت وی را به عنوان دولتی متفاوت و در عین حال موثر در این رابطه به رسمیت شناخته است اما معتقد است که گام نخست باید از سوی ایران برداشته شود.

نگاه دولت روحانی به آمریکا

حسن روحانی که در مقام نامزد انتخابات ریاست جمهوری بار‌ها وعده تنش زدایی و تغییر ادبیات حاکم بر سیاست خارجی کنونی را داده بود، سیاست مشخصی را در برابر روابط ایران و آمریکا پیش گرفته است. روحانی با این ادبیات نگاه خویش به دولت آمریکا را ترسیم کرد که رابطه با آمریکا، متفاوت از رابطه با دیگر کشور‌ها است و چون ایالات متحده، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در حال مخاصمه با جمهوری اسلامی ایران بوده است، که در شرایط مناسب و تامین منافع ملی، با هماهنگی رهبری جمهوری اسلامی می‌تواند این رابطه برقرار شود. روحانی در نخستین نشست مطبوعاتی خویش به عنوان رییس جمهوری منتخب نیز به موضوع رابطه به آمریکا پرداخت. وی با تاکید بر یک شرط حقوقی به آمریکا پیام داد که حاضر است در صورت پایبندی واشنگتن به بیانیه الجزایر که دولت آمریکا را از مداخله در امور داخلی ایران منع می‌کند با این کشور مذاکره کند.
گام دیگر روحانی برای نزدیکی به آمریکا را باید در نوع انتخاب وزیر امور خارجه دانست. انتخاب محمد جواد ظریف که دیپلماتی با تجربه، خوش فکر و در عین حال آشنا با جامعه آمریکا است و سال‌ها نیز نماینده ایران در نیویورک بوده است می‌توانست بهترین انتخاب ممکن به منظور بر آورده ساختن این هدف باشد. روحانی البته در تازه‌ترین مصاحبه‌اش پس از مراسم تحلیف کوشیده است تا لحن محتاطانه تری را نسبت به رابطه با آمریکا بکار برد. «برای ما آنچه مهم است، پاسخ عملی دولت آمریکا و نه بیانیه‌هاست... ما همه اقدامات دولت آمریکا را به دقت رصد می‌کنیم و اگر اقدامات عملی و سازنده‌ای ببینیم پاسخ متناسب و مشابه به آن می‌دهیم». دلیل این احتیاط می‌تواند در دو نکته خلاصه شود. نخست تلاشهای اخیر برخی از اعضای کنگره آمریکا و فشار بر دولت این کشور برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران و دیگر توصیه‌های محتملی است که وی در نشستهای خصوصی از جانب رهبر جمهوری اسلامی دریافت کرده است.

نگاه ثالث به روابط آتی ایران و آمریکا

نرم شدن لحن دو کشور ایران و آمریکا با استقبال سایر کشور‌ها از جمله اتحادیه اروپا نیز قرار گرفت. در همین حال خاویر سولانا رییس پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا که برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی به تهران رفته بود پیشنهاد کرده است که ایران و آمریکا برای جل مسائل دو جانبه و هسته‌ای باید یک کانال ارتباطی میان خویش برقرار کنند. «من پیشنهاد می‌کنم – ایران و آمریکا - کانالی ارتباطی ایجاد کنند تا از این طریق فرایند پیش رود. با این همه در پایان کار راه کار مورد توافق باید مورد قبول اعضای شورای امنیت و اتحادیه اروپا باشد زیرا آن‌ها نیز در فرایند مذاکرات نقش دارند.»

گام بعدی روحانی چه می‌تواند باشد؟

شنیده شده است که نخستین سفر رسمی حسن روحانی به عنوان رییس جمهوری جدید ایران همچون روسای جمهوری گذشته نیویورک به منظور شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواهد بود. بدیهی است بسیاری از رهبران جهان پس از حضور روحانی در اجلاس سران کشور‌ها انتظار گفتمانی متفاوت از ایران دارند و سخنان روحانی می‌تواند تغییر محسوسی در چهره تخریب شده ایران ایجاد کند. سفر روحانی به نیویورک همچنین می‌تواند نقطه آغازی بر تماسهای دو جانبه یا چند جانبه میان ایران، آمریکا و متحدان این کشور باشد. در این شرایط منطق و مصلحت حکم می‌کند که پس سال‌ها آزمون و خطا و رقابتهای بی‌حاصل بر سر آنکه چه کسی تابوی مذاکره با آمریکا را خواهد شکست، روحانی که اکنون پشتوانه مردم و اعتماد این نظام را نیز کسب کرده است با اختیارات کافی راهی نیویورک شود و بتواند از هر فرصتی برای رفع چالشهای جدی در روابط خارجی از جمله با آمریکا استفاده کند. از این رو می‌توان گفت حسن روحانی پس از سال‌ها تجربه در عالیترین نهاد امنیتی و دیپلماتیک کشور امروز در جایگاه رییس جمهوری بهترین گزینه‌ای است که می‌تواند قفل روابط ۳۵ ساله میان ایران و آمریکا را بگشاید.

 

به گزارش تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران، این کارگران تا ۲۰ سال سابقه کار دارند، از اول سال تاکنون دستمزدی دریافت نکرده اند و بسیاری از آنان بدلیل شرایط سخت و زیان آور کار دچار لطمات شدید جسمانی شده اند.

در آخرین تجمع کارگران فولاد زاگرس که در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار شد کمیسیون اصل نود مجلس با برگزاری جلسه ای با شرکت مدیر عامل و سهامداران کارخانه و نماینده های کارگران بر شفاف سازی فروش کارخانه و تعهد خریدار نسبت به حفظ و بکار گیری کارگران صحه گذاشت و اواخر هفته گذشته صورت جلسه کمیسیون اصل نود به طرفین ارجاع شد. با اینحال اداره کار و فرمانداری شهرستان قروه از آنجا که در صورت اخراج کارگر توسط کارفرما و تمایل داوطلبانه کارگر برای به وصل بیمه بیکاری، رابطه کاری اش با کارفرما قانونا پایان یافته تلقی میشود، در تلاشند تا با سر دواندن کارگران، آنان را وادار به وصل به بیمه بیکاری به صورت داوطلبانه و به میل و اراده خود کنند.

این در حالی است که بر اساس ماده ۱۲ قانون کار در صورت تغییر مالکیت کارخانه ای، تعهدات کارفرمای قبلی در قبال کارگران عینا به کارفرمای بعدی منتقل میشود و چنانچه در این بین وقفه ای چند ماهه در تولید پیش بیاید کارفرما باید با ارئه مدارک لازم به مراجع ذیربط و تصویب آن در شورای عالی کار به مدت معینی که توسط این شورا تعیین میشود کارگران خود را جهت وصل به بیمه بیکاری به سازمان تامین اجتماعی معرفی کند و پس از پایان مدت تعیین شده، کارگران بر سر کارهای خود بازگردند. اما علیرغم اینهمه صراحت قانونی و نیز تاکید کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، اداره کار و فرمانداری شهرستان قروه بعلاوه استانداری کردستان در همدستی با کارفرمای کارخانه فولاد زاگرس بدون طی این مراحل و با تلاش برای وصل داوطلبانه کارگران به بیمه بیکاری در صدد تکمیل سیکل اخراج ۲۳۵ کارگر این کارخانه هستند.

از تاریخ ۳۱ تیر ماه که کارگران اخراجی فولاد زاگرس پس از جلسه کمیسیون اصل نود به شهرستان قروه باز گشته اند هر روز در کارخانه حاضر میشوند و دفتر حضور و غیابی را که خود تدارک دیده اند امضا میکنند. این کارگران از آن زمان تاکنون دوبار نیز در مقابل اداره کار شهرستان قروه دست به تجمع اعتراضی زده اند و در آخرین اقدامش شان در حوزه استانی، امروز شکایتی را از کارفرما بدلیل عدم پرداخت دستمزد و اخراج از کار به اداره کار شهرستان قروه تسلیم کردند.

این کارگران اعلام نموده اند در صورت تداوم روش فعلی مسئولین استانی نسبت به مصوبه کمیسیون اصل نود و عدم پرداخت دستمزدشان از سوی کارفرما، احتمالا بار دیگر تجمعات اعتراضی خود را در مقابل مجلس شورای اسلامی از سر خواهند گرفت و تسلیم بند و بستهای مسئولین استانی با کارفرما نخواهند شد.

در همین حال، صبح امروز ۲۰۲ از کارگر اخراجی کارخانه «فولاد زاگرس» با تنظیم شکایت مشترکی در اداره کار شهرستان قروه، درخواست رسمی بازگشت به کار خود را ارائه دادند.

به گزارش ایلنا، روز گذشته نیز حدود ۱۷۰ نفر از کارگران اخراجی کارخانه «فولاد زاگرس» برای پیگیری مطالبات صنفی خود در مقابل ساختمان اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان قروه تجمع کرده بودند.

نماینده کارگران کارخانه فولاد زاگرس درباره تجمع دیروز (سه شنبه ۱۴مردادماه) به ایلنا گفت: بعد از آنکه اعتراض صنفی کارگران فولاد زاگرس روز ۲۶ تیر ماه در تهران با وعده تعدادی از نمایندگان مجلس ناتمام ماند، با وجود آنکه کمسیون اصل ۹۰ مجلس طی جلسه‌ای در تاریخ ۳۱ تیرماه کارفرما را متعهد به پرداخت معوقات حقوقی کارگران در اولین فرصت و عدم قطع رابطه کاری با کارگران کرده بود، متاسفانه کارفرما نسبت به نتایج جلسه کمیسیون اصل ۹۰ بی‌توجه‌ای نشان داده و به آن عمل نمی‌کند.

او افزود: این کارگران با تجمع خود در مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اعتراض به بی‌توجه‌ای کارفرما به مصوبات کمسیون اصل نود مجلس، خواستار بازگشت بکار و دریافت مطالبات معوقه خود شدند.

نماینده کارگران فولاد زاگرس با بیان اینکه کارگران از ابتدای سال جاری حقوق دریافت نکرده‌اند، افزود: با توجه به اینکه کارگران در وضعیت نامناسب معیشتی قرار دارند خواستار بازگشت به کار و دریافت معوقات حقوقی خود هستند.

به گزارش رادیو فردا، ایوب خان پیچای، معاون رئیس پلیس ویژه مقابله با تروریسم در مالزی، روز چهارشنبه، ۱۶ مردادماه به خبرگزاری فرانسه گفت «سید رامین میرعزیز پاک‌نژاد» به همراه همسرش، ۱۲ مردادماه در کوالالامپور، پایتخت مالزی بازداشت شده است. به گفته پلیس آقای پاک‌نژاد ۴۵ ساله، تابستان سال جاری با پاسپورت تقلبی ترکیه‌ای وارد مالزی شده است. 

ایوب خان پیچای آقای پاک‌نژاد را فردی «خطرناک» توصیف کرده که به گفته وی به «تروریست‌ها، قاچاقچیان مواد مخدر و انسان کمک می‌کرده است با مدارک تقلبی سفر کنند».

وی افزوده است که گفته می‌شود ایرانی بازداشت شده برای افراد مظنون به بمب‌گذاری بهمن‌ماه ۱۳۹۱ در تایلند نیز مدارک تقلبی صادر کرده است. 

۲۵ بهمن‌ماه، یک رشته انفجار در تایلند در بانکوک در حالی به وقوع پیوست که یک روز پیش از آن، دیپلمات‌های اسرائیلی در هند و گرجستان هدف بمب‌گذاری قرار گرفته بودند. 

اسرائیل، ایران را به دست‌داشتن در این حملات متهم کرده و تأکید کرده است که در بانکوک نیز، این سه ایرانی قصد داشتند دیپلمات‌های اسرائیلی را هدف قرار دهند، ‌امری که تایلند نیز بر آن تأکید کرده است. ایران این اتهام را رد کرده است. 

پنج ایرانی به دست داشتن در بمب‌گذاری بانکوک متهم شده‌اند که از این میان دو تن در تایلند مراحل دادگاه را سپری می‌کنند و سومین فرد نیز در مالزی به پرونده‌اش رسیدگی می‌شود. به گزارش خبرگزاری فرانسه به نظر می‌رسد که دو متهم دیگر این توطئه به ایران متواری شده‌اند. 

معاون رئیس پلیس ویژه مقابله با تروریسم در مالزی می‌گوید که گفته می‌شود رامین پاکنژاد در کنار صدور مدارک تقلبی برای تروریست‌ها قاچاقچیان، برای کسانی که قصد ورود غیرقانونی به کشورهایی چون استرالیا را داشتند نیز پاسپورت جعلی تهیه می‌کرده است. 

ایوب خان پیچای بازداشت آقای پاکنژاد را یک «دستگیری بزرگ» خوانده و گفته است که وی یکی از افراد «کلیدی» متعلق به «گروه بزرگ» جاعلان جنوب شرقی آسیا است که به قاچاق غیرقانونی ایرانیان می‌پردازند. 

به گفته این مقام مسئول رامین پاک‌نژاد در مالزی دادگاهی خواهد شد و امکان دارد تسلیم تایلند شود، کشوری که به گفته وی خواهان تحویل گرفتن آقای پاک‌نژاد است. 

در این پیام آمده است: خبرنگاری با خبرسازی تفاوت دارد، خبرسازی که متأسفانه در کنار رشد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری اطلاع‌رسانی درست، در حال اشاعه در جامعه می‌باشد، بر پایه دروغ و شایعه استوار است و نمی‌تواند منبع و مرجع باشد، اما می‌بینیم که بسیاری از بوق‌های استعماری و استبدادی برای جبران عدم اعتماد مردم، به دروغ‌گویی و خبرسازی روی آورده و نمی‌دانند آنچه باعث افزایش رویگردانی مردم از آنان شده، همین حالت است. 

متن کامل پیام ایشان به مناسبت روز خبرنگار بدین شرح است:

خبرنگاری، شغل شرافتمندانه‌ای است که رسالت بزرگی را بر دوش خبرنگاران می‌گذارد. این گروه که تمام همتشان ارتقای اطلاعات در جوامع است، نمی‌گذارند جامعه در بی‌خبری بماند و با رشد آگاهی مردم، باعث تسریع حرکت قافله انسانی به سوی قله‌های دانش و علم و در نتیجه پیشرفت و سعادت می‌شود.

توجه داشته باشیم که خبرنگاری با خبرسازی تفاوت دارد، خبرسازی که متأسفانه در کنار رشد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری اطلاع‌رسانی درست، در حال اشاعه در جامعه می‌باشد، بر پایه دروغ و شایعه استوار است و نمی‌تواند منبع و مرجع باشد، اما می‌بینیم که بسیاری از بوق‌های استعماری و استبدادی برای جبران عدم اعتماد مردم، به دروغ‌گویی و خبرسازی روی آورده و نمی‌دانند آنچه باعث افزایش رویگردانی مردم از آنان شده، همین حالت است.

در دنیای فراصنعتی امروز که همه ابزار اطلاع‌رسانی با پیشرفته‌ترین تکنولوژی ساخته شده‌اند، نمی‌توان خبری را کتمان و یا سانسور کرد. عصر انفجار اطلاعات است و هر حادثه‌ای که در هر گوشه این جهان اتفاق بیفتد، خیلی سریع با عبور بر شهپر اطلاع‌رسانی به اقصی نقاط جهان می‌رسد و حتی اخیراً در کنار خبر، تصاویر و فیلم آن نیز مخابره می‌شود. مانند تصاویری که در زمان هجوم ارتش اشغالگر اسرائیل به غزه از جنایات و کشتار صهیونیست‌ها پخش شد و به دنبال آن ادعای مظلومیّت کذایی گروه افراطی یهودی که بر اثر مظلوم نمایی و تبلیغات غرب حاصل شده بود، بر باد رفت.

تصویر به شهادت رسیدن نوجوانی در آغوش پدر در خیابان‌های سرزمین‌های اشغالی که نگذاشت ندای ریاکارانه حقوق بشری اسرائیل و حامیان جنایت‌پیشه آن، در گوش مردم جهان بنشیند. این همه مرهون افزایش روزافزون خبرنگاران و توسعه ابزار اطلاع‌رسانی در جامعه است و شایسته است انقلاب اسلامی که پایه و اساس نظام خویش را بر پایه اطلاع‌رسانی صحیح و سریع قرار داده ؛ با حضور خبرنگاران متعهد در صحنه رسالت آگاه‌سازی را انجام دهد.

نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم، اینکه هر چقدر دایره خبرسازی و کتمان حقایق را گسترده‌تر باشد، به همان اندازه محدوده اعتماد مردم به مسئولان و رسانه‌های داخلی کم و توجه آنان به رسانه‌های خارجی زیاد می‌شود. نباید بگذاریم خبرهای مربوط به کشور ایران را دیگران به اطلاع مردم ما برسانند، مخصوصاً که می‌دانیم آنان اهداف خاص خود را در چیدمان کلمات در خبرها دارند و اگر ما واقعیت‌ها را براساس حقیقت محض بگوییم، مردم نیز از آنان روی برمی‌گردانند. به هر حال روز خبرنگار فرصت بسیار خوبی است تا من به عنوان مسئولی که در طول ۳۰ سال در سفر و حضر با آنان همراه بوده‌ام، از همه خبرنگاران تشکر کنم و بر روح بلند خبرنگاران شهید درود فرستم که خون پاکشان علاوه بر ارزش شهادت، در راه افزایش آگاهی مردم به زمین ریخته شد. 

به گزارش کلمه، وی در این نامه نوشته است: من حاضرم با همه دلتنگی و دوری راه از دیدار هفتگی‌اش محروم باشم اما خیالم راحت باشد پسرم جایی است که امنیت جانی و روانی دارد تا اینکه در زندان اهواز نزدیک من باشد اما جانش در معرض خطر قرار گیرد. پسر من هم یکی از فرزندان این مملکت است او هم حق زندگی دارد حالا که مقدر شده جوانیش پشت میله‌های زندان بگذرد تنها خواسته ما بازگرداندن او به اوین و تامین امنیت جانی اوست. 

هفته گذشته نیز ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی تبعید شده به زندان اهواز در نامه ای به آملی لاریجانی به شرح جزییاتی از روند بازداشت و دوران بازجویی و صدور حکم خود و تهدیدها و مشکلات پس از آن پرداخت و با ذکر موارد خلاف قانونی که در روند پرونده اش تا صدور حکم و پس از آن وجود داشته به تبعید خود اعتراض کرد و نوشت: سرگشته از این ناداوری و درمانده از اینکه شکایت این بیداد به کدامین دادگاه مرجع برم تا از نقد جان و سلامت رو به زوال خویش مایه گذاشته و دست به اعتصاب غذا زده‌ام تا شاید گوش حق طلبی و دیدگان روشن بینی گوشه چشمی به این سرگذشت داشته باشد تا “انجام” این پرونده آزمونی باشد بر صداقت آنچه که حقوق بشر اسلامی خوانده و فریاد می‌شود.

ابوالفضل عابدینی که در مدت حضور ستار بهشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین شاهد علائم شکنجه های روی بدن وی بود و نزد شهریاری بازپرس تحقیق علت مرگ ستار بهشتی شهادت داده بود، به زندان اهواز تبعید شد.

در همین رابطه ۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به این تبعید اعتراض کرده و خواستار بازگرداندن عابدینی به زندان اوین شدند. 

اینک مادر عابدینی در خصوص وضعیت زندان کارون در نامه ای به مطهری افزوده است: نمی‌دانم از وضعیت اسفناک این زندان که فاقد بند سیاسی و جایگاه قاتلان و آدم ربایان و متجاوزین به نوامیس مردم است اطلاعی دارید یا خیر لکن وضعیت وحشتناک بهداشتی، کمبود جا، گرمای طاقت فرسای هوا و کمبود وسایل خنک کننده و وضعیت بغرنج غذا و… همه یک طرف، آزار و اذیت‌هایی که فرزند من در آنجا از دست گروه‌های تجزیه طلب می‌کشید هم یک طرف دیگر. 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آقای دکترعلی مطهری؛ نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی

با سلام و سپاس و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

اینجانب آساره عیوضی مادر ابوالفضل عابدینی نصر روزنامه نگار خوزستانی و فعال حقوق بشر در بند می‌باشم. فرزند مرا هم مانند بسیاری دیگر از فرزندان این مرز و بوم پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با هجوم به منزل بنده و با ضرب و شتم جلوی چشمان من بازداشت کردند و پس از فشار‌ها و شکنجه‌های جسمی فراوان او را به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم نمودند و برای اجرای حکم به زندان کارون اهواز فرستادند.

آقای دکتر نمی‌دانم از وضعیت اسفناک این زندان که فاقد بند سیاسی و جایگاه قاتلان و آدم ربایان و متجاوزین به نوامیس مردم است اطلاعی دارید یا خیر لکن وضعیت وحشتناک بهداشتی، کمبود جا، گرمای طاقت فرسای هوا و کمبود وسایل خنک کننده و وضعیت بغرنج غذا و… همه یک طرف، آزار و اذیت‌هایی که فرزند من در آنجا از دست گروه‌های تجزیه طلب می‌کشید هم یک طرف دیگر.

جناب آقای مطهری

پسر من یک جوان ایراندوست است که قلبش برای سربلندی و عزت کشورش می‌تپد و هرگز بر خلاف منافع کشورش گامی بر نداشته و همیشه طرفدار سرسخت تمامیت ارضی ایران و فعالیت در چارچوب قانون اساسی بوده است به همین خاطر گروه‌های تجزیه طلب بزرگ‌ترین دشمنان او در خوزستان هستند در حالیکه پسرم گناهی ندارد جز اطلاع رسانی و بیان حقیقت. به خاطر تکلیف انسانی که همیشه بر دوش خود احساس می‌کرد و می‌کند. آیا رواست که فرزند من و سایر عزیزانی که فقط به خاطر ابراز عقیده زندانی هستند در چنین محبسی روزگار بگذرانند؟ فرزندم را که خود جسم نحیفی دارد در زندان کارون اهواز آنقدر شکنجه کردند که برای حفظ جانش به اوین منتقل شد و در آنجا هم ادامه حبسش را می‌کشید هم درسش را می‌خواند و با اینکه برای من مادر دیدار هفتگی او دیگر میسر نبود خوشحال بودم که پسرم اقلا در زندانی است که امنیت جانی و روانی دارد. تا اینکه در آبان ماه پارسال بخاطر شهادتی که نزد بازپرس پرونده مرحوم ستار بهشتی داده بود باز او را به زندان کارون فرستادند که خوشبختانه روز بعد به اوین بازگشت.

آقای دکتر مطهری

پسر من چه گناهی کرده جز اینکه در مورد خون انسانی که کشته شده بود طبق دستور قرآن کریم به آنچه دیده بود شهادت داد؟ ابوالفضل حتی شهادت دادنش را مشروط به این کرده بود که این شهادت موجب برخورد با وی نشود و مثل قضیه کهریزک جای شاهد و متهم عوض نگردد. که متاسفانه عوض شد و پسر من را یازده روز پیش مجددا به زندان کارون اهواز منتقل کردند و پسرم در اعتراض به این وضعیت از لحظه خروج از اوین دست به اعتصاب غذا زده و تاکید کرده تا بازگشت مجدد به اوین دست از اعتصابش برنخواهد داشت. این جوان لاغر یازده روز است که هیچ نخورده و از شدت ضعف و بیحالی وضعیت جسمی‌اش رو به وخامت گذاشته و من و برادرانش بشدت نگران جان او هستیم.

آقای دکتر به صدای تظلم خواهی یک مادر که قریب چهار سال است فرزندش را در خانه ندیده گوش دهید و اگر کمکی از دستتان برمی آید برای پسرم دریغ نورزید. من حاضرم با همه دلتنگی و دوری راه از دیدار هفتگی‌اش محروم باشم اما خیالم راحت باشد پسرم جایی است که امنیت جانی و روانی دارد تا اینکه در زندان اهواز نزدیک من باشد اما جانش در معرض خطر قرار گیرد. پسر من هم یکی از فرزندان این مملکت است او هم حق زندگی دارد حالا که مقدر شده جوانیش پشت میله‌های زندان بگذرد تنها خواسته ما بازگرداندن او به اوین و تامین امنیت جانی اوست.

خداوند پشتیبان شما و همه دلسوزان این کشور باشد. با تشکر

آساره عیوضی

مادر ابوالفضل عابدینی نصر

به گزارش مهر در پایان جلسه روز چهارشنبه بهروز نعمتی با اعلام تذکری نسبت به موضع گیری برخی نمایندگان در خصوص حادثه قم اعتراض کرد.

وی گفت: علما، مراجع تقلید، رهبری غائله قم را محکوم کردند. پس از آن کمیته تخصصی از سوی کمیسیون امنیت ملی گزارشی را تهیه کرد و 165 نماینده مجلس این گزارش را به قوه قضائیه فرستادند.

عضو فراکسیون رهروان ولایت تصریح کرد: تعجب می کنم چرا برخی از دوستان دفاع می کنند. آیا واقعا دوستان در این موضوع حضور داشتند و در مسجد اهل بیت قم سخنرانی کردند؟ اگر نه چرا این اتفاق را محکوم نمی کنند.

وی تاکید کرد: بعضی از دوستان همیشه باید خلاف مسیر شنا کنند.

علی لاریجانی در پاسخ به این تذکر گفت: مجلس مسئولیت خود را در قبال این غائله انجام داد، این اتفاق فقط در قم نبود در مشهد هم شب قبل به بطری آب به آقای ناطق پرتاب کردند. در تهران در مرقد امام هم این اتفاق افتاد.

رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: برخی از دوستان در رسانه ها مطالب خلافی گفتند، در ماه رمضان نباید خلاف گفت. هیئت تحقیق و تفحص از حادثه قم تفحصی نبوده، این هیئت زمانی تشکیل شد که بنده 23 بهمن ماه خارج از کشور بودم.

وی تاکید کرد: چرا حرف خلافی می گویید که ذهن ها به سمت غلطی برود و تندروی به وجود آید.

لاریجانی تصریح کرد: یکی از همکاران در همین مسجد گفته است لاریجانی منافق است بعد استناد کردند به برخی نقل قول های نادرست و حرف های غلط برای اثبات ادعای دروغ خود.

لاریجانی ادامه داد: ما در کشور از این صدمات کم ندیدیم. عده ای شهید مطهری را منافق خواندند و بعد یک فردی رفت ایشان را با تیر زد. همیشه همین طور بوده یک عده فکر تولید می کنند و عده ای عمل می کنند این روش غلط است اساس این کار نادرست است.

وی با انتقاد از تهمت و تخریب گفت: عده ای اصرار داشتند که این کار سازمان یافته نبوده اما وزیر اطلاعات و معاونشان به بنده گفتند که غائله قم سازمان یافته بوده است، اگر کسی شان اطلاعاتی داشته باشد می فهمد که این اقدامات بدون سازمان یافتگی نیست.

وی گفت: مجلس در حد وسع خود رسیدگی کرد، بحث فرد نیست بحث این است که در حرم حضرت معصومه این اتفاق افتاده، حرمی که مجرم در آن بسط می نشست و به احترام حرم بازداشتش نمی کردند، به حرم حضرت معصومه دوباره تعدی شد یک بار زمان رضا شاه و یک بار هم اتفاق اخیر که با کفش و کلاه ریختند، حرمت حرم را نگه نداشتند.

وی تاکید کرد: یک سر حرمت ها و آبرو ها را نباید تخریب کرد علت موضع گیری رهبری هم همین بود عمل عمل نادرستی است. این رفتار ها در شان جمهوری اسلامی نیست.

وی ادامه داد: کمیسیون در گزارش خود رعایت کرده و اسامی را نخوانده جاهای دیگر باید اسامی بررسی شود.