جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


آیت الله صانعی: این عدالت نیست که عده ای از مردم ماه ها نتوانند گوشت تهیه کنند

Posted: 29 Jul 2013 05:18 AM PDT

جرس: آیت الله العظمی صانعی تاکید کرد: "اگر مدعی عدالت هستیم باید از امام علی بیاموزیم، باید رفتارمان برگرفته از رفتار آن امام باشد، این عدالت نیست که عده ای از مردم ماه ها نتوانند گوشت تهیه کنند."

 

به گزارش تارنمای رسمی ایت الله صانعی، این مرجع تقلید حامی جنبش سبز در مراسم احیاء شب نوزدهم ماه رمضان با اشاره به مظلومیت امیر المومنین (ع) ریشه دشمنی با ایشان را دشمنی با رسول الله (ص) عنوان کرد و گفت: دشمنان و منافقان چون نمی توانستند به خود رسول الله (صلی الله علیه و آله) حمله کنند تمام حملات خود را متوجه امیرالمومنین (علیه السلام) ـ به اعتبار ارتباطش با رسول الله ـ می کردند اگر در زمان رسول الله نتوانستند به خانه آن حضرت حمله کنند، اگر نتوانستند بیایند در خانه پیامبر، بکوبند و بزنند و همسر پیامبر را با تازیانه بزنند و بکشند و بعد هم بگویند رجاله ها بودند که کشیدند و بردند، آمدند و این دشمنی را در حق امیرالمومنین(ع) کامل کردند.


آیت الله صانعی افزود «باید متوجه باشیم که مسکن و خانه امنیتش از همه چیز بالاتر است. بارها عرض کردم سیدنا الاستاد (س) هم می فرمودند، خانه و مسکن انسان اهمیتش از همه چیز بیشتر است.
بنده معتقد هستم از نظر موازین فقهی نمی شود به خانه کسی حمله کرد ولو اینکه مجرم در خانه باشد، چه برسد به اینکه حمله بشود و غیر مجرم را مجرم تلقی بکنند و به فرموده امام برسد به جایی که بیش از آنی که به او گفته اند برود و بررسی کند، گفته کلاه بیاور سربیاورد، پناه به خدا پناه به خدا پناه به خدا.»


این فقیه در ادامه سخنانشان به یکی از ابعاد مظلومیت امیر المومنین (ع) در ماجرای اجبارآن حضرت به بیعت با خلیفه اول اشاره کردند و فرمودند:«اگر بیعت آزاد است و یک حق انسانی است پس چرا آن حضرت را مجبور به بیعت کردند، آخر بیعت اجباری چه فایده و نتیجه ای دارد؟»


وی خانه نشینی امام علیه السلام که به فرموده پیامبر مدينة العلم بود را یکی دیگر از ابعاد مظلومیت امام عنوان کردند و اظهار داشتند: «امام را با تبلیغات سوء و سخنان سوئی که برای یکی از آن سخنان تمام جهنم هم کم است خانه نشین کردند.»


آیت الله صانعی افزود: «گاهی اثرات یک سخن به اندازه ای مخرب است که همه جهنم هم برایش کم است. انسان اگر با سخنانش یک فرد را بکشد، یک جریان فکری را بکشد، جزای این کار چیست ؟«نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً فِيهَا» اگر خدای ناکرده انسان با یک جمله انسانی را اسیر کند، این جور نیست که در قبر چند تا شلاق به او بزنند و تمام شود، بلکه به تعبیر قرآن جزای چنین کسی خلود در آتش جهنم است چون این مساله مرگ یک انسان است، مرگ یک انسان گاهی به این است که او را گمراه کنی یا اینکه او را درجایی نگه داری که هیچ استفاده ای از او نشود و جامعه را از فیض وجود او محروم کنی. کاری بکنی که سرمایه های ملتی که برایشان خرج شده همه به هدر برود، این کشتن یک انسان است، کما اینکه گمراه کردن انسان هم بر اساس روایات کشتن یک انسان است.»


آیت الله صانعی در ادامه سخنان خود، عدالت امیرالمومنین(ع) را الگوی بی بدیل تاریخ بشریت عنوان کردند و فرمودند:«امیرالمؤمنین (ع) با این که امیر المومنین بود اما حقوق خود را با حقوق مردم مساوی می دانست، بیت المال را مساوی تقسیم می کرد و برای کسی امتیاز خاصی قائل نبود، او بیت المال را جارو می زد اما توجه داشته باشیدکه جاروی امیر المومنین غیر از جارو کردن ماست.»


ایشان افزود :«اگر مدعی عدالت هستیم باید از امام (ع) بیاموزیم. باید رفتارمان برگرفته از رفتار امام (ع) باشد. این عدالت نیست که گفته می شود عده ای از مردم یک ماه می گذرد و نمی توانند گوشت تهیه کنند و بخورند، اما عده ای دیگر از پرخوری نمی دانند چه بکنند. یک عده ای دارای مناصب و مشاغل فراوان و زیادی هستند با اینکه روح قانون اساسی بیش از یکی یا دو تا را نمی پذیرد، اما عده دیگر نمی دانند از فرط بیکاری چه بکنند.»


این فقیه عالیقدر اقسام عدالت را در تناسب با افراد و جایگاه آنان توصیف کرد و فرمود:«عدالت فقط به نماز خواندن و روزه گرفتن نیست، عدالت هر کسی به نسبت خودش است، عدالت یک شخصیت مذهبی به این نیست که مشروب نمی خورد، خوب او اگر مشروب بخورد آبرویش می ریزد، گناه چنین شخصی مشروب خوری و قمار بازی نیست تا اگر مرتکب شود از عدالت بیفتد، عدالت یک شخصیت مذهبی غیر از عدالت دیگری است. بلکه اگر چنین شخصی سر مردم کلاه بگذارد و مردم را بفریبد از عدالت ساقط است. خیلی عجیب است، در تاریخ داریم که مردی از کوفه تا مدینه امام جماعت بود، بعد معلوم شد یهودی است. ای جوانانی که حرف من را می شنوید بیدار باشید، آقایان روحانیون توجه کنید و در ذهنتان نگه دارید، شخصی از کوفه تا مدینه امام جماعت بود به نحوی ترفند به کار برد که همه شیعیان پشت سرس نماز اقامه کردند، آنجا که رسیدند معلوم شد او اصلاً یهودی بوده است.»


وی در پایان گفت: «خدایا ما دلمان می خواست که با حرکت امام امت (سلام الله علیه) بتوانیم معارف و مناقب امیرالمومنین (علیه السلام) را به دنیا معرفی کنیم، بتوانیم علی(ع) را آن چنان که هست با گفتار معرفی کنیم. به دنیا بگوییم که امام ما صاحب حکومتی بود که آدم بی دست و پا و بی پارتی و ضعیف و... اصلاً نمی ترسید که علی به او ظلم کند، محال بود علی به او ظلم کند، آن داستان را شنیدید و خوانده اید که می گوید والله اگرهمه دنیا را به من بدهند که یک پوست جو از دهان مورچه در بیاورم چنین نخواهم کرد، مورچه نه روزنامه دارد، نه رادیو دارد، نه لشکر دارد، نه بیت المال دارد و .. اما خدا دارد و چون خدا دارد، امام حاضر نیست پوست دانه جو را از دهانش در بیاورد و به مورچه ای ظلم کند، خدایا کی می شود ما اسلام امیرالمومنین را که اسلام راستین است به دنیا معرفی کنیم، خدایا به فرق شکافته علی (علیه السلام) تو را سوگند می دهیم شرایطی فراهم شود که مسلمانان مخصوصاً شیعیان بتوانند تشیع امیر المومنین را معرفی کنند. به دنیا بگویند «لايخاف الضعيف من جوره، ولايطمع القوي في ميله» قدرتمند می دانست با تملق نمی تواند میل علی را جلب کند، با دروغ هم نمی تواند، ضعیف هم می دانست در حکومت او حقش پایمال نمی شود .»
 

بیش از ٢۷۰ کشته و زخمی در ١۴ انفجار خودروهای بمب‌گذاری شده در بغداد

Posted: 29 Jul 2013 04:35 AM PDT

جرس: یک مقام در پلیس عراق اعلام کرد که در 14 انفجار رخ داده در مناطق مختلف بغداد 48 تن کشته و 225 تن زخمی شده‌اند.

 

به گزارش ایسنا به نقل از سایت شبکه سومریه نیوز عراق، این منبع گفت: آمار تلفات این انفجارها افزایش خواهد یافت اما تاکنون تعداد تلفات این 14 انفجار خودروی بمب‌گذاری شده به 48 کشته و 225 زخمی رسیده است.


وی افزود: نیروهای امنیتی مکان انفجارها را بسته و خودروهای امدادرسان در حال انتقال زخمی‌ها به بیمارستان و کشته‌ها به پزشکی قانونی هستند.


خبرنگار شبکه المیادین نیز گزارش داد که این انفجار در شهر کوت 5 کشته و 38 زخمی بر جای گذاشت. دو انفجار در منطقه السماوة نیز 22 کشته و زخمی به دنبال داشت.


همچنین انفجار خودروی‌های بمب گذاری شده در منطقة ابودشیر در جنوب بغداد و شمال بصرة و منطقه کاظمین در شمال بغداد چندین کشته و زخمی بر جای گذاشت.


انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده در منطقه الحریة واقع در غرب بغداد نیز 27 کشته و زخمی بر جای گذاشت.


میزان خشونت ها در عراق در مقایسه با سال های گذشته کاهش یافته، اما بمب گذاری انتحاری و تخریبی، کماکان امری معمول بشمار می رود، به طوریکه سال جاری یکی از خونبارترین سال ها از زمان حمله نیروهای متحدین به عراق طی ده سال گذشته بوده است.
 

وزارت علومی نیاز داریم که به جای گزینش دانشجو و استاد، بدنبال ارتقاء جایگاه دانشگاه باشد

Posted: 29 Jul 2013 04:35 AM PDT

نامه اساتید دانشگاه به حسن روحانی
جرس: بیش از 3540 تن از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور، طی نامه ای به حسن روحانی، نکاتی را در خصوص وزارت علوم و مدیریت آموزشی کشور خاطرنشان و تاکید کرده اند "ما وزارت علومی نیاز داریم که به جای دخالت در پذیرش و گزینش دانشجو و استاد، اخذ تصمیم های ناقض استقلال دانشگاه ها، اجرای طرح تفکیک جنسیتی و اقداماتی از این دست که نتیجه ای جز هدر رفتن وقت و سرمایه کشور را ندارد، بدنبال ارتقاء جایگاه دانشگاه در فضای بین¬المللی و تامین بودجه¬های تحقیقاتی و تجهیزاتی باشد که به شدت برای حفظ بنیه علمی شور مورد نیاز است."


به گزارش مهر، نویسندگان این نامه از هیئت علمی های تمام دانشگاههای کشور از جمله، اردبیل، زابل، شهید چمران اهواز، بیرجند، پیام نور تهران، سیستان و بلوچستان، صنعتی ارومیه، تهران، صنعت نفت اهواز، صنعتی نوشیروانی بابل، ایلام، اصفهان، مازندران، امام حسین(ع)، زنجان، گلستان، تبریز، شهید بهشتی، رازی کرمانشاه، شهرکرد، صنعتی سهند تبریز، سمنان، بین المللی قزوین، دامغان، قم، محقق اردبیلی، بوعلی سینا همدان، صدا و سیما، یاسوج، هرمزگان، گیلان، صنعتی اصفهان، کردستان، شهید رجایی، تربیت مدرس، شاهرود، یزد، دانشگاه هنر، دانشگاه خوارزمی، علوم کشاورزی ساری، علم و صنعت، شاهد، گنبد کاووس و واحدهای دانشگاه پیام نور هستند.


در نامه اساتید دانشگاه به رئیس جمهور منتخب همچنین بر این نکته تاکید شده است که مدیریت آموزش عالی کشور از بین استادان برجسته، عالم، مدیر، مورد وثوق جامعه دانشگاهی وبرخوردار از اعتدال فردی شایسته و پاسخگو به این مطالبات انتخاب شوند.


متن این نامه به شرح زیر است:


جناب آقای دکتر روحانی
رئیس جمهور منتخب ملت ایران
با سلام و احترام؛
انتخاب شایسته و غرور آفرین حضرتعالی را توسط مردم حماسه ساز این سرزمین که دیوارهای ناامیدی را با تدبیر وامید فروریخت تبریک می گوییم. نقش بی بدیل دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در توسعه علم و تکنولوژی، تامین و توسعه منابع انسانی آینده ساز، ارتقاء اخلاق و فرهنگ و تضمینتوسعه پایدار بر کسی پوشیده نیست. بدیهی است تحقق این نقش منوط به تامین شرایط لازم و حاکمیت عقلانیت و منطق بر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاه ها است. متاسفانه کیفیت مدیریت آموزش عالی و نحوه تعامل با دانشگاه هادر سالهای اخیر نگرانیهای زیادی را به وجود آورده است.حوزه آموزش عالی کشور دارای استعداد های درخشان، گسترده و فراوانی است که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته اندو تدابیر لازم و کافی برایسامان دهی آنها اندیشیده نشده است. دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دربردارنده مهمترین سرمایه های انسانی ومغزهای متفکر کشور یعنی استادان و دانشجویان است که درشکل دهی به آینده آن نقش کلیدی دارند. برای همراهی در اندیشیدن تدابیر لازم و افزایش امید به آینده، ما استادان دانشگاه های کشور مطالبات خود را درحوزه آموزش عالی به شرح ذیل اعلام می داریم.
ما دانشگاهی می خواهیم که استقلال آن در چارچوب وظایف و اختیارات هیأت امناء حفظ شده و ارتقاء یابد تا در فضای آزاد و به دور از تنش و دغدغه های امنیتی، توسعه و رشد علمی، خلاقیت و شکوفاییامکان پذیر شود.
ما دانشگاهی می خواهیم که اعضای هیأت علمی آن حرمت داشته باشند و شان و شخصیت آنان حفظ شود. اجبار اعضای هیأت علمی دانشگاه ها به شرکت در کلاس های عقیدتی و ارشادی خلاف شان و جایگاه آنان بوده و شگفت آورتر آنکه در آیین نامه ارتقاء نیز به عنوان یک الزام وارد شود.
ما دانشگاهی می خواهیم که اعضای هیأت علمی آن در تعیین مدیران و رؤسای خودمشارکت داشته باشند تا مدیران و مسؤلینیانتخاب شوند که از رتبه علمی بالا و مقبولیت و مشروعیت دانشگاهی برخوردار باشند.
ما دانشگاهی می خواهیم که در سطوح بالای بین المللی مطرح باشد و روابط آن با مراکز علمی معتبر در سراسر دنیا از طریق تبادل استاد، دانشجو و همکاری های پژوهشی و آموزشی مشترک ارتقاء یابد. این امر نه تنها در پیشرفت علم و فنآوری در کشور مؤثر است، بلکه بر ارتقاء روابط بین ملت ها و فرهنگ ها و تمدن ها نیز بسیار تاثیر گذار است.
ما دانشگاهی می خواهیم که فضای فرهنگی آن در اختیار صاحبان اصلی آن یعنی دانشجویان و استادان قرارگیرد و شاهد تزریق افراد غیر عالم و نامتجانس با محیط دانشگاه و علم و تحقیق نباشیم. مگر غیر از این است که در مقاطع مختلف و سرنوشت ساز تاریخ کشور از جمله دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی1357، دوران دفاع مقدس و دوران سازندگی همیشه دانشگاه منشاء تحول بوده است؟
ما دانشگاهی می خواهیمکه در آن نهاد¬های مدنی با هدف مشارکت موثر دانشگاهیان در ارتقاء دانش، بینش، فرهنگ و تداوم پیوند دانشگاه و جامعه تقویت و نوسازی شود.
ما وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری نیاز داریم که به جای دخالت در پذیرش و گزینش دانشجو و استاد، اخذ تصمیم های ناقض استقلال دانشگاه ها، اجرای طرح تفکیک جنسیتی و اقداماتی از این دست که نتیجه ای جز هدر رفتن وقت و سرمایه کشور را ندارد، بدنبال ارتقاء جایگاه دانشگاه در فضای بین¬المللی و تامین بودجه¬های تحقیقاتی و تجهیزاتی باشد که به شدت برای حفظ بنیه علمیکشور مورد نیاز است.
ما وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری نیاز داریم که نظام گزینش دانشجو را با رویکرد برخوردارییکسان از فرصت تحصیل و تحقیق برای همگان با تاکید بر عاملیتصرف دانشگاه درپذیرفتن دانشجوی دوره دکترای تخصصیمد نظر قرار دهد.
ما وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری نیاز داریم که روند تمرکزگرایی و مداخله جویانه فعلی را متوقف نموده و از طریق فراهم کردن فضایی برای رشدو تعالی، به کارگیری خلاقیت وایجاد فرصتبرای شکوفایی دانشجویان در داخل کشور در راستایمعکوس نمودن روند مهاجرت و فرار مغزها تلاش نماید.
اکنون باتدبیر و امیدی که کلید و پرچم آن در دست جنابعالی است موجی از شور و شوق و امید به آینده در صفوف ملت بزرگ ایران و به ویژه در قشر دانشگاهیایجاد شده است. انتظار و یقین داریم که در مدیریت ارشد آموزش عالی کشور تدبیر، عقلانیت و اعتدال حاکم می شود. لذا با عنایت به محورهای فوق الذکر که حاصل نظرخواهی از781تن از اعضای هیات علمی دانشگاه های سراسر کشور است از جنابعالی تقاضا دارد از بین استادان برجسته، عالم، مدیر، مورد وثوق جامعه دانشگاهی وبرخوردار از اعتدال فردی شایسته و پاسخگو به این مطالبات را برای مدیریت آموزش عالی کشور انتخاب فرمایند.
 

در دانشگاه‌های کشور اثری از گروه‌های منتقد نمانده است

Posted: 29 Jul 2013 04:09 AM PDT

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در دیدار رهبری:
جرس: یکی از مسئولان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در دیدار اخیر گروهی از دانشجویان با رهبر جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: "امروز در دانشگاه‌های کشور تقریبا اثری از گروه‌های منتقد نمانده است و تشکل‌های موجود نه تنها بازنمود تکثر در دانشگاه نیستند، بلکه صرفا تعدد گروه‌هایی هستند که صدای یکسانی از آنان به گوش می‌رسد."


به گزارش تارنمای انجمن تهران، متن سخنان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در دیدار دانشجویان با آقای خامنه ای به شرح زیر است:


اللهم طهر قلبی من النفاق و عملی من الریا و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه
با سلام و درود بر نبی رحمت حضرت محمد مصطفی (ص) و خاندان مطهرش و با سلام بر مهدی موعود که خواهد آمد و زمین را از عدل و صلح پر خواهد کرد.
اکنون که در آستانه شهادت مولای متقیان قرار داریم آغاز سخن را مدد می گیریم از کلام رهایی بخش آن حضرت:
«از گفتن حق یا رای زدن در عدالت باز مایستید، که من نه برتر از آنم که خطا کنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است»
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در هفتاد و دومین سال از حیات خویش بعنوان «بقیت السیف» جریان اصیل دانشجویی، به خود می بالد که در دورانی که تندروی سکه رایج طیف های مختلف سیاسی بود ، همواره کوشیده است با تکیه بر سه اصل دین داری ، اعتدال و عقلانیت چشم نگرانِ جامعه باشد و تا آنجا که مقدور بوده، نسبت به انحرافات و کج روی هایی که احساس می کند، مشفقانه مشی انتقادی پیشه کند و به آرمانگرایی و آزادیخواهی بر مبنای اسلام رحمانی وفادار بماند. چنانکه در کلام پیر روشن ضمیر جماران نیز آمده است:
«اسلام دين مستند به برهان و متكي به منطق است ؛ و از آزادي بيان و قلم نمي هراسد، و از طرح مكتبهاي ديگر، كه انحراف آنها در محيط خود آن مكتبها ثابت ودر پيش دانشمندان خودشان شكست خورده هستند، باكي ندارد. شما دانشجويان محترم نبايد با پيروان مكتبهاي ديگر با خشونت و شدت ، رفتار و درگيري و هياهو راه بيندازيد.»
نظیر همین معنا در مطالبات مکرر دانشگاهیان و نیز خواستۀ بحق جنابعالی با عنوان «کرسی‌های آزاد اندیشی» نیز بارها و بارها یادآوری شده است.اما نگاهی نادرست و صورت زده به کرسی های آزاد اندیشی باعث می شود که علی رغم تاکیدات مکرر حضرتعالی حاصلی جز چند مراسم فرمایشی برجای نمانَد و نتیجه ای جز نقض غرض به بار نیاورَد. از نگاه ما کرسی آزاد اندیشی یک کرسی ویژه با یک عنوان خاص نیست، چنانچه تنگ نظری ها از فضای دانشگاه کنار رود، کرسی های آزاد اندیشی از میان همین کرسی های تدریس و تحصیل و اظهارنظر موجود در دانشگاه خواهد رویید و خود را نشان خواهد داد. در سالهای گذشته شمار زیادی از استادان و همدرسان ما به بهانه های سیاسی و امنیتی از کرسی های تدریس و تحصیل محروم و برخی محبوس شدند و نیز معیارهای سیاسی و غیر علمی بر روند جذب اساتید و پذیرش دانشجویان حاکم شد و فی الجمله: آنچه پیش از آن استثنا بود مبدل به قاعده شد. باید افسوس خورد که کرسی های آزاد اندیشی نیز مانند برخی دیگر از آرمان های بلند انقلاب اسلامی از کوته بینی ها آسیب دیده است. برخی گمان کردند آزادی و آزاد اندیشی بخشنامه ایست و هیچ تلاشی برای بسترسازی در تحقق آن نکردند.
* آنچه از آن به عنوان «اسلامی شدن دانشگاهها» تعبیر میشود نیز راه حلی چنین دارد. فروکاهش «اسلامی شدن دانشگاه» به یک پروژه دولتی همانقدر نادرست است که انکار ضرورت و فایده آن. اگر به «اسلامی شدن دانشگاه» به مثابه یک فرایند تدریجی فرهنگی و اجتماعی بیندیشیم راه حلی جز ایجاد فضای آزاد نقد و بررسی و کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی ندارد. اما چنانچه «اسلامی کردن دانشگاه» به مثابه پروژه ای فرمایشی مراد باشد، باید راه را در دست بردن به ترکیب اساتید و دانشجویان و جرح و تعدیل سلیقه ای مواد درسی و سهمیه بندی و تفکیک جنسیتی جستجو کرد. راهی که ره به ناکجا میبرد.
آمار کم یا زیاد داشجویان دختر نه افتخار انگیز است و نه تهدید آمیز. بلکه نگاه به دانشجو باید نه بر اساس جنسیت، که بر مبنای دانش ، بینش و مهارت او باشد. امیدواریم تا در افق پیش رو، مسئولان به دنبال آن نباشند که با تداوم سهمیه بندی جنسیتی و بومی بجای حل مسائل، صورت مسئله را پاک کنند. این تصمیمات ناعادلانه و غیرکارشناسانه باعث صدمه دیدن وجهه علمی کشور و پیامدهای ناگوار اجتماعی خواهد شد. نادیده گرفتن حقوق نیمی از افراد جامعه و تصمیم گیری های خودسرانه در مورد آینده جوانان کشور ظلمی بیّن به دخترانی است که قصد ورود به دانشگاه را دارند.
* دانشگاهی که می‌خواهد در جامعه پیشرو تاثیرگذار باشد نباید صرفا محدود به علم آموزی باشد. و این مهم میسر نیست مگر با گسترش و بالندگی فعالیت‌های همه جانبه‌ دانشجویی از قبیل فعالیت های سیاسی و فرهنگی. یکی از بسترهای فعالیت سیاسی و فرهنگی در دانشگاه، تشکل‌های دانشجویی هستند. اما در سال‌های اخیر فشارهای زیادی بر تشکل‌ها و کانون‌های دانشجویی نظیر شوراهای صنفی، انجمن های علمی، کانون فرهنگی و تشکل‌های منتقدی چون انجمن اسلامی دانشجویان وارد شده است به گونه ای که بسیاری از این انجمن ها و تشکل ها تعطیل گشته یا توسط نهادهای غیردانشگاهیی تغییر ماهیت پیدا کرده اند. ایجاد محدودیت و سنگ اندازی در برگزاری برنامه‌های علمی، فرهنگی و سیاسیِ دانشجویی و برخورد با متولیان برگزاری این برنامه‌ها، فضای دانشگاه را به محیطی کم نشاط بدل کرده است.
امروز در دانشگاه‌های کشور تقریبا اثری از گروه‌های منتقد نمانده است و تشکل‌های موجود نه تنها بازنمود تکثر در دانشگاه نیستند، بلکه صرفا تعدد گروه‌هایی هستند که صدای یکسانی از آنان به گوش می‌رسد. این در حالی است که جریان ها و سلایق دیگری هستند که به دلیل تنگ نظری مسئولان، امکان فعالیت قانونی در دانشگاه را نمی‌یابند. رویکرد ایجاد فضای تک صدایی در کنار عدم تخصیص عادلانه منابع و محدودیتهای پیش روی محققان و پژوهشگران باعث از دست رفتن پویایی فضای دانشجویی و مهاجرت یکسویه نخبگان به خارج از کشور شده است. امید است کسانی که قرار است در آینده تصدی دستگاه آموزش عالی و دانشگاههای کشور را در دست بگیرند علاوه بر علم آموزی به نقش فرهنگی و سیاسی دانشجویان نیز توجه کنند و نگاهی همه جانبه و بردبارانه به فعالیت های دانشجویی داشته باشند. اگر در مدیریت فضای دانشگاه و جامعه با درایت و داهیانه عمل شود و دلسوزان نظام با کج سلیقگی و بی انصافی ، غیرخودی شناخته نشوند و برای مدیریت به عرصه‌ ی اداره کشور باز گردند، فضای قانون‌گریزی به قانون‌گرایی تبدیل شده و نزاع‌های گروهی جای خود را به اتحاد ملی و همبستگی عمومی می‌دهند.
* تهاجم به کوی دانشگاه تهران در سالهای 78 و 88 وقایع دردناکی است که بارها و بارها شرح آن رفته، ظلمی که دل رهبری را خون کرد تا از آن تعبیر به جنایت کنند. اما علیرغم اعلام صدور احکام قضایی و رسیدگی به این دو پرونده، یک سوال همچنان در ذهن دانشجویان باقی مانده، و آن اینکه چرا هنوز عاملان اصلی تعدی به حریم دانشجویان و جوانان که با ظلم آشکار، حرمت لباس خدمت به نظام را هتک کردند به مردم معرفی نگردیده اند؟!
ما از تاکیدات جنابعالی بر پیگیری حادثه کوی دانشگاه آگاهیم. حتما شما هم میدانید که تنها نتیجه این پرونده محکومیت شماری از دانشجویان بوده است. اگر ما همواره بر پیگیری این حادثه تاکید کرده ایم و می کنیم نه از سر کینه توزی و انتقام جویی، بلکه ازین روست که راه بر تکرار چنین فجایعی بسته شود و آسیبهای وارد آمده به دانشجویان جبران گردد. به باور ما نه تنها جبران صدمات وارد آمده و دلجویی از دانشجویان آسیب دیده لازم و ضروری است، بلکه آنچه حقیقتا دلها را آرام و جانها را امیدوار می کند همانا ایجاد فضای آشتی و همدلی و علاج زخمهای کهنه و شکافهای سیاسی است که دامنه های آن متن جامعه را نیز جریحه دار کرده است.
امروز به یمن مشارکت مردم و تحقق حماسه سیاسی، امید به ایجاد فضای آشتی و همدلی در سایه رقابت سالم گروههای سیاسی بیش از پیش است. درمان شکافهای سیاسی شاید با برگزاری یک انتخابات میسر باشد، اما التیام جراحت های کهنه و پنهان اجتماعی فرایندی تدریجی و مسیری طولانی است که حماسه 24 خرداد گام اول در این مسیر بود. تداوم این راه منوط به گذشت همه آسیب دیدگان از هرطرف و پایمردی همه خیرخواهان و تدبیر شایسته رهبری نظام بعنوان شخصیتی فراجناحی و رهبری برای همه مردم، و در یک کلام درگرو اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. ایجاد فضای باز رسانه ای و سیاسی و نیز برداشتن محدودیتهای امنیتی ایجاد شده پیرامون برخی دلسوزان و خیرخواهان مردم و انقلاب و نظام بی تردید به ایجاد فضای مبارک آشتی و همدلی و زدودن کدورت‌ها کمک خواهد کرد و به یاری خدا همه گروههای سیاسی با عبرت از گذشته و نگاه یه آینده سِلم و ثبات بدست آمده را قدر خواهند دانست و همه احساس پیروزی خواهند کرد.
والعاقبه للمتقین
انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
 

زمان و ساعت مراسم تحلیف رییس‌جمهور جدید اعلام شد

Posted: 29 Jul 2013 04:09 AM PDT


جرس: نایب رییس مجلس شورای اسلامی، جلسه بعدی مجلس را ساعت 15:30 سیزدهم مرداد برای تحلیف رییس‌جمهور جدید اعلام کرد.


به گزارش ایسنا، محمدرضا باهنر در پایان جلسه علنی صبح امروز مجلس شورای اسلامی، گفت: مجلس برای برگزاری مراسم تحلیف در روز یکشنبه 13 مرداد ساعت 15:30 بعدازظهر جلسه رسمی خواهد داشت.


وی همچنین با اشاره به برگزاری مراسم تنفیذ رییس‌جمهور در روز شنبه 12 مرداد، خطاب به نمایندگان گفت که هیات رییسه ساعت برگزاری این مراسم و کارت‌های دعوت نمایندگان را به محض دریافت به نمایندگان تقدیم می‌کند.


نایب رییس مجلس شورای اسلامی همچنین افزود: جلسه علنی امروز به جای جلسه علنی روز چهارشنبه برگزار شد و به همین دلیل در هفته جاری مجلس جلسه دیگری نخواهد داشت.


باهنر همچنین گفت که در هفته آینده نیز مجلس سه‌شنبه و چهارشنبه جلسه علنی خواهد داشت.
 

بیانیه کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت در آستانه روی کار آمدن دولت حسن روحانی

Posted: 29 Jul 2013 03:09 AM PDT

جرس: کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت در آستانه روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با صدور بیانیه ای تحلیل خود از شرایط موجود در رابطه با وضعیت و جایگاه زنان را همراه با انتظارات و مطالباتی که دراین باره وجود دارد، و انتظار می رود که دولت دکتر روحانی پاسخگوی آن باشد، ارائه داشته است. 

 

به گزارش نوروز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری بارقه هایی از امید به آینده ای بهتر در بین همه ایرانیان ایجاد کرد .مردم آگاه ایران در این انتخابات نشان دادند که هر نوع تغییر در روند های نگران کننده در کشورباید با استفاده از سازو کارهای موجود که در دسترس ترین آن انتخابات است اتفاق بیفتد.در این بین زنان ایران نیز از این فرصت برای طرح و پیگیری مطالبات خود استفاده کردند و در پی آنند تا با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به بخشی از مطالبات معوقه خود دست یابند. به طور قطع تا واقعیت جایگاه امروز زنان ایران شناخته نشود، این مطالبات به تحقق نخواهد پیوست. کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی با روی کار آمدن دولت جدید و آغاز به کار رئیس جمهور منتخب با هدف تبیین این واقعیت ها به طرح مطالبات این نیمه پیکره اجتماع می پردازد.
صورت مسئله
این واقعیت که در دنیای امروز توسعه انسانی بدون ایجاد فرصت های برابر برای آحاد جامعه امکان پذیر نخواهد بود، به عنوان اصلی است که به توافقی فراگیر در بین همه فعالین سیاسی و اجتماعی و کارگزاران دولت ها تبدیل شده است. در واقع نمی توان از توسعه سخن گفت بدون آن که نقش گروهها اعم از زنان، جوانان، اقوام، اقلیت ها و ...را در تدوین برنامه های بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت در نظر نگرفت. در این بین نقش زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه در توسعه همه جانبه، نقشی بی بدیل و تعیین کننده خواهد بود و چنانچه این نقش نادیده گرفته شود به طور قطع برنامه های توسعه منطبق با خواست و مطالبات آحاد جامعه به ویژه زنان نخواهد بود. طرفه آن که پیامد های این نقصان دامان همه افراد جامعه را خواهد گرفت که نمود و بروز آسیب ها و مشکلات اجتماعی تنها بخش کوچکی از این پیامد هاست.
وضع موجود
بدون شک هر اقدامی در حوزه زنان ایران در ساختار حقوقی کشور بدون پذیرش این واقعیت که تبعیض جنسیتی فرصت های برابر برای زنان ایران را از بین برده، بی اثر خواهد بود. واقعیت آن است که زنان ایران علی رغم حضور در بزنگاه های مهم از حقوق و فرصت برابر علی رغم تاکیدات بنیانگذار انقلاب اسلامی برخوردار نبوده اند و این تبعیض و نابرابری زنان ایران را در جایگاه جنس دوم در فرآیند های تصمیم گیری و تصمیم سازی قرار داده است. راهکار دولت اصلاحات برای رفع این تبعیض ها جریان سازی عدالت جنسیتی در ساختار کشور بود که در نهادسازی برای زنان و حضور ایشان در هیئت دولت و مدیریت های میانی و نیز با فرهنگ سازی و بستر سازی مشارکت سیاسی زنان از طریق تقویت احزاب سیاسی و نهادهای مدنی تبلور می یافت.اما با روی کار آمدن دولت نهم و دهم نه تنها همه تلاش های انجام شده در دو سطح دولت و جامعه مدنی به محاق رفت بلکه با نگاه امنیتی ایجاد شده و سخت گیری های اعمال شده بخشی ازفعالین جامعه مدنی با محدودیت ها و محرومیت های ایجاد شده عطای حضور و مشارکت را به لقایش بخشیدند. و در سطح ساختار حقوقی نیز با تغییر نام مرکز امور مشارکت زنان به مرکز امور زنان و خانواده عملا سیاست دولت مستقر معطوف به نادیده گرفتن حقوق اجتماعی – سیاسی زنان و صرفا به رسمیت شناختن نقش همسری و مادری زنان شد. در دانشگاه ها سهمیه بندی جنسیتی اعمال شد و بسیاری از زنان و دختران ایران از حضور در بسیاری از رشته های آموزشی منع شدند، و تنها فرصت برابر برای دختران و زنان که همان آموزش بود نیز از آنان سلب شد. در کنار تبعیض در بخش آموزش عالی شاهد ارائه و تصویب لوایحی با پیامد کاهش سهم زنان از بازار کار وافزایش تبعیض های قانونی در حقوق زن در خانواده نیز بودیم...
از سوی دیگر علی رغم تبعیض های موجود زنان ایران با همگرایی هر چه بیشتر حول رفع این تبعیض ها از پای ننشستند و با همه تحقیرها و توهین ها و نادیده گرفته شدن کرامت انسانی شان طی این سال ها، محرومیت ها، محدودیت ها و حصرها و حبس ها به پیگیری و طرح مطالبات خود پرداخته و می پردازند. و البته موارد پیش گفته تنها بخشی از واقعیت های زندگی خانوادگی و اجتماعی امروز زنان ایران است.
زنان و دولت آینده
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و خاصه برمبنای شعارها و برنامه های رئیس جمهور منتخب، این امید مجددا در زنان ایران دمیده شده است که با رویکردی متفاوت که در بخشی از ساختار حاکمیت ایران ایجاد شده شاهد تلاش دولت جدید برای رفع تبعیض ها در ساختار حقوقی دولت و روند اجرایی کشورباشند. برهمین اساس زنان نه تنها تمایلی به حضور نمایشی در کابینه ندارند بلکه تحقق مطالبات خود را بسیار فراتر ازاقدامات فرمایشی دولت پیشین می دانند. و اذعان به «وجود تبعیض جنسیتی در ساختار کشور» را توسط دولت تدبیر و امید برای برنامه ریزی های لازم در جهت برقراری عدالت جنسیتی ضروری می دانند. واقعیتی که توسط دولت نهم و دهم به صراحت انکار شده بود.
کمیسیون زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی با درک واقعیت هایی که دولت جدید در عرصه سیاست داخلی و خارجی با آن مواجه است وظیفه خود می داند تا از طریق بازگو کردن واقعیت های موجود که زنان ایران با آن مواجه هستند مهم ترین مطالبات نیمی از پیکره جامعه را به آگاهی دولت منتخب و ملت ایران برساند:
۱- با توجه به میانگین حضور زنان دنیا در نهادهای تصمیم گیری اعم از نهادهای انتخابی و انتصابی (بین ۲۵ تا ۳۰ درصد) از رئیس جمهور منتخب انتظار می رود که در چینش کابینه که اولین اقدام دولت جدید می باشد، حضور زنان توانمند، متخصص و مجرب را جدی بگیرد تا به عنوان اولین اقدام دولت منتخب زمینه اعمال فرصت های برابر در نهاد های زیر مجموعه دولت نیز فراهم شود.
۲- ایجاد نهادهای متولی برای تحقق عدالت جنسیتی در دستگاه های زیر مجموعه دولت از ضروریات است. نهادهایی که نه صرفا جنبه فرمایشی و نمایشی داشته باشند بلکه مهم ترین ماموریتشان جریان سازی عدالت جنسیتی با هدف رفع تبعیض های موجود در کشور در دو سطح دولت و جامعه از طریق بستر سازی باشد. کمیسیون زنان جبهه مشارکت با استفاده از نظرات کارشناسی اعضای خود و نیز تجاربی که در این زمینه از دوره اصلاحات وجود دارد، پیشنهاد تشکیل معاونت زنان را با فرض تعبیه دفاتر و ادارات کل زنان در کلیه دستگاه های اجرایی و هماهنگی در اجرای سیاست های معاونت مزبور در این زمینه کارساز می داند. بدون شک با شکل گیری این معاونت می توان شاهد تحولاتی اساسی در افزایش میزان مشارکت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان و نیز توسعه نهادهای مدنی با محوریت زنان خواهیم بود.
۳- زنان ایران مانند دیگر بخش های جامعه ایران به خوبی واقفند که دکتر روحانی برای تشکیل دولت تدبیر و امید خود کار دشواری را پیش رو دارند و تحقق هر یک از مطالبات جامعه به زمان و برنامه ریزی مقتضی نیازدارد، اما برخی مطالبات که با تصمیم دولت نهم و دهم تبعیض های موجود را فزونی بخشیده در کوتاه مدت نیز قابل دست یابی است به ویژه تبعیضی که در حوزه آموزش عالی صورت گرفته و مانع حضور برابر زنان و دختران ایران در ورود به رشته های دانشگاهی شده است.
۴- امروزه اعمال سهمیه برای حضور زنان در نهادهای انتخابی و انتصابی به ویژه در کشورهایی که وجود تبعیض علیه زنان پذیرفته شده است به عنوان راهکاری با هدف اعمال تبعیض مثبت بکار گرفته می شود. به همین دلیل شاهد میزان قابل توجه حضور زنان در پارلمان ها و انجمن های محلی از یک سو و حضور زنان در نهادهای مدیریتی کشورهایی نظیر پاکستان و افغانستان هستیم . زنان این کشورها به میزانی مشخص بین ۲۵ تا ۳۰ درصد در انتخابات سهمیه دارند و فارغ از میزان آراء دولت های مستقر از این اقدام به عنوان تبعیض مثبت، زمینه برای تثبیت حضور زنان در نهادهای فوق فراهم می شود. بی شک این راه کار موقت تا زمانی که فرهنگ مردسالار حاکم جای خود را به فرهنگ شایسته سالار بدهد، می تواند جامعه ایرانی را از توانمندی های زنان در حوزه سیاسی و اقتصادی نیز چون عرصه های آشناتر فرهنگ و اجتماع برخوردار سازد. شایان ذکر است تجربه موجود در نهادهای انتخابی (غیرانتصابی) به خصوص شوراهای اسلامی شهر و روستا نشانگر اعتماد جامعه شهری و روستایی به زنان و قابلیت های آنان است و هرکجا که زنان از تیغ رد صلاحیت های غیرقانونی مصون مانده اند توانسته اند کسب آرای هم شهریان خود را اعم از زن و مرد بنمایند.
۵ - با توجه به اینکه بیشتر کشورهای اسلامی به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان ملحق شده اند، انتظار محتمل از رئیس جمهور منتخب آن است که تلاش خود را برای تحقق این مطالبه بکار گیر د. بدیهی است مقاومت هایی کما فی السابق صورت خواهد گرفت اما به نظر می آید تحولات بین المللی و به ویژه همگرایی جریان های مدنی و سیاسی فعال در حوزه زنان پشتیبان و حامی رئیس جمهور منتخب در این زمینه خواهد بود.
۶ - در طول چهار سال گذشته شاهد فشارهای امنیتی زیادی بر تعدادی از زنان فعال اجتماعی و سیاسی و بازداشت و محاکمه و حبس آنان بوده ایم. یکی از مطالبات جدی ما از دکتر روحانی تلاش برای توقف این احکام عمدتا غیرعادلانه بر علیه زنان و دختران و رهایی آنان از بند، کمک به بازگشت جوانانی که به دلیل فشارهای امنیتی پس از انتخابات ۸۸ کشور را ترک کرده اند و به خصوص کوشش برای رفع حبس خانگی دکتر زهرا رهنورد و آقایان موسوی و کروبی، برای ایجاد جو اعتماد و صلح و آشتی ملی می باشد.
در پایان متذکر می شود کمیسیون زنان به تبع حزب متبوع خود درصدد ایجاد فشار بر دولت آقای دکتر روحانی بر انجام تکلیف مالایطاق نبوده و نیست و تحلیل حاضر و پیشنهادات ضمیمه را برحسب وظیفه و تکلیف و برای روشن کردن افق پیش روی ایشان و گروه های کارشناسی و مشاوران شان مطرح می کند. امید است در سایه توفیقات الهی در دوران انجام مسئولیت ایشان و همکارانشان نیز بتوانیم درزمینه نظارت بر عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه زنان به ویژه حضور سیاسی ایشان، ارائه پیشنهاد و مشاوره و نقد سازنده (امر به معروف و نهی از منکر)، انجام وظیفه کنیم.
با آرزوی موقعیت های بهتر و متناسب با شأن و جایگاه زنان ایرانی در سایه تحقق عدالت و اعتدال
کمیسون و شاخه زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی 
۷/ ۵/ ۱۳۹۲ 

آخرین نفس

Posted: 29 Jul 2013 02:31 AM PDT

حمیدرضا (ماهان) محمدی
 روایت یکی از هم بندان اکبر محمدی از  لحظات جان باختن او در اوین 


۸ مرداد ۱۳۸۵.

ساعت حدود ۱۷:۳۰

حیاط بند ۳۵۰- گروهی از بچه‌ها همراه تعدادی از زندانیان بند کارگری در حال بازی والیبال بودیم، که یکی از دوستان حاضر در سالن یک امنیتی سراسیمه به حیاط وارد شد و روبه ما فریاد زد بچه‌ها اکبر را از بهداری برگردانده اند و الان در افسرنگهبانی است. من به اتفاق چند نفر از دوستان به سرعت خود را به افسر نگهبانی رساندیم، و اکبر را در حالیکه بر روی برانکارد خوابیده بود، در راهرو ورودی از مراقبان بهداری و افسر نگهبانی تحویل گرفتیم. همان لحظه با شرایط شوک آوری که از دیدن وضعیت وخیم جسمانی اکبر برایم بوجود آمده بود، از او پرسیدم: اکبر چرا برگشتی؟ گفت که : من با تصمیم خود برنگشتم، پزشک وقت بهداری دستور برگشت من به بند را داد، و اعتراض‌های من هم هیچ فایده‌ای نداشت. اکبر در حالی اینها را می گفت که ما در حال حرکت با برانکارد به سمت سالن پایین بودیم و اولین چیزی که نگرانی ما را بیشتر کرده بود وزن زیادی بود که اکبر طی سه روز گذشته در بهداری از دست داده بود و همینطور چشمان گود رفته و لبهای کاملا ترک خورده اش. دلیل این موضوع را زمانیکه وارد اتاق سه سالن یک بند ۳۵۰ شدیم( که من و اکبر در آن زمان در این اتاق به همراه چند نفر دیگر زندگی می کردیم ) پس از چند سوال و امتناع اکبر از خوردن حتی آب متوجه شدیم که اکبر مدت سه روز است در اعتصاب خشک در بهداری بستری بوده.


ساعت حدود ۱۸

اتاق سه تقریبا شلوغ شده بود، دوستان می آمدند و بعد از احوالپرسی کوتاهی با اکبر، نگران می رفتند. وخامت حال اکبر آنقدر زیاد بود که حتی نمی شد از روی برانکارد او را به زمین گذاشت. در همان حال و به دلیل شکایت از درد شدید بدن و اسپاسم عضلاتش من شروع به ماساژ او کردم. تشنگی و گرمای محیط آنقدر برای اکبر زیاد بود که تقاضا کرد بطری‌های آب خنک را نه برای خوردن که برای خنک شدن سینه، بخصوص سمت قلب او به روی پهلو‌ها و قفسه سینه‌اش بغلتانیم. در این حین اصلی‌ترین موضوع را از اکبر در مورد درد قفسه سینه‌اش سوال کردم. که گفت: در تعویض شیفت درمانی امروز، پزشک وقت با دیدن نوار قلب ثبت شده دیشب من اعلام کرد که شب قبل سکته قلبی ناقصی را گذرانده ام. با شنیدن این موضوع نگرانی ما به وحشت از شرایط اکبر تبدیل شد، چرا که هر لحظه امکان ایست قلبی کامل در این اوضاع برای اکبر بود و این احتمال را امتناع سرسختانه اکبر از خوردن حتی قطره‌ای مایعات بیشتر می کرد.


ساعت حدود ۱۸:۳۰

در حال صحبت با اکبر بودم که مرحوم حسن ناهید هم در همان حال با خواهش از اکبر تقاضا می کرد تا اکبر حتی مقدار کمی هم که شده شیر بخورد. اما اکبر همچنان سرباز می زد، که یکی از دوستان پیشنهاد کرد تا اکبر را برای تعویض لباس‌ها و شستشوی دست، صورت و پاهایش به سرویس‌ها منتقل کنیم. این کار تنها با انتقال اکبر بر روی برانکارد به قسمت سرویس‌های بند امکان پذیر بود چون اکبر حتی توان مقداری جابه جا شدن از روی برانکارد را نداشت. که این پیشنهاد مورد موافقت خود اکبر هم قرار گرفت. چند نفر از دوستان، اکبر را به سرویس‌ها منتقل کردند و با دقت زیاد شروع به تعویض لباس‌های اکبر و شستشوی دست، پا و صورت او کردند. در همین حال بود که من برای مشورت با دکتر زرافشان به اتاق او یعنی اتاق یک رفتم. دکتر از همان ابتدای ورود اکبر به بند و دیدن شرایط وخیمش با تحویل گرفتن و ورود اکبر به بند مخالف بود، به همین دلیل همان زمان هم که من مشغول صحبت با آقای زرفشان بودم عنوان کرد که اکبر در وضعیتی است که می بایست تحت مراقبت‌های ویژه در بیمارستان و نه حتی در بهداری زندان بستری شود. این شرایط هر لحظه امکان وقوع اتفاقی جبران ناپذیر را برای اکبر دارد.


ساعت حدود ۱۹

در حال صحبت با آقای زرافشان درباره شرایط اکبر بودیم که به یکباره صدای فریادی در راهرو پیچید و شخصی به نام ابراهیم مومنی که آن زمان در سالن یک ۳۵۰ بود، درب اتاق یک را باز کرد و با صدای بلند و مظطرب فریاد کشید: اکبر... اکبر... حالش به هم خورده. فاصله ی بین اتاق یک و سرویس‌ها را چطور رفتم، نمی دانم. اما یک لحظه خود را در داخل سرویس‌ها و روبرو اکبر دیدم که به سختی سر و سینه خود را از روی برانکارد تا حدودی بلند کرده و با بدنی کاملا سفید شده برای نفس کشیدن تقلا می کند. چیزی به جز فریاد در ذهنم نیست، و بلند کردن برانکارد و دویدن به سمت طبقه بالا و افسر نگهبانی. زمانیکه به بالای پله‌های ورودی به افسر نگهبانی رسیدیم. به ناچار برای هماهنگی برای آمدن آمبولانس برانکارد را در محوطه روبروی دفتر رئیس اندرزگاه که آن زمان شخصی به نام بزرگ نیا بود، به زمین گذاشتیم. در همین شرایط بود که یکی از دوستان صمیمی اکبر که اوضاع را وخیم دیده بود با اشاره‌ای به یکی از بستگانش او را مجبور کرد تا از ما دور شود و به سالن پایین برگردد. که به یکباره اکبر باز هم نیم خیز شد، تا آخرین تلاش خود را برای کشیدن آخرین نفس انجام دهد. اینجا بود که من با حالتی مسخ شده فقط سعی کردم سر اکبر در افتادنش به پایین با زمین برخورد نکند و بعد چشمان اکبر بود که دیگر هیچ حرکتی نمی کرد. فریاد.... فریاد... فریاد. دیگر نه افسر نگهبانی مهم بود، نه آمدن آمبولانس و نه هیچ چیز دیگر. من کنار برانکارد به سمت سر اکب،ر آن سمت برانکارد مصطفی دریانورد، جلوی برانکارد به سمت پای اکبر، مجید بنا در یک سو و فرهنگ پور منصوری در سمت دیگر. از میز افسر نگهبانی با فریاد گذشتیم، هیچ کس نمی توانست جلوی ما را بگیرد. از در اندرزگاه خارج شدیم هاشم شاهین نیا هم در سمت چپ برانکارد همراه ما می دوید. و چشمان اکبر بود که هر لحظه مردمکش بازتر و بازتر می شد و فریادهای من در گوش هاشم شاهین نیا، که هاشم سینه اش، سینه‌اش را فشار بده. سینه اش، سینه‌اش را فشار بده هاشم. زیاد طول نکشید تا به بهداری برسیم چون وزن آنچنانی بر روی برانکارد نبود اما همان اندازه‌اش هم کافی بود تا دیگر اکبر بر نگردد.


ساعت حدود ۱۹:۳۰

بهداری زندان اوین- اکبر مرد. با لبانی تشنه، قلبی پر درد در سینه‌ای تب دار. مرگی در نهایت زجر اما در اوج عزت.


به یاد باد نامت، همیشه به یاد باد.


گمان مبر که به پایان رسیده کار مغان
هزاران باده ناخورده در رگ تاک است هنوز

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.  

گزارش غائله قم در مجلس خوانده نشد

Posted: 29 Jul 2013 02:08 AM PDT

درگیری لفظی نمایندگان
به گزارش خبرآنلاین، در جلسه علنی امروز مجلس اشاره​ای به موضوع گزارش غائله قم نشد مگر در قالب دو تذکر. بر اساس گزارش ها، دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بعد از پایان جلسه علنی صبح امروز (دوشنبه) مجلس بر سر موضوع گزارش حادثه 22 بهمن قم درگیری لفظی کردند.

 

 

نخست تذکر کمال الدین پیرمؤذن نماینده اردبیل در ابتدای جلسه علنی امروز که قرائت گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم را حق مجلس و یک ضرورت خواند و به استناد بند 11 ماده 24 آیین نامه داخلی مجلس در خصوص حفظ شان و اقتدار مجلس گفت: این چه داستان دل آزار و مسخره‌ای است که مجلس و نمایندگان آن به خاطر اجرای وظیفه قانونی خود قبل از اینکه از ناحیه دیگران و مشکل‌داران سرکوب شوند، توسط همکاران بسیار محدود مجلسی خود تخریب می‌شوند.

 

 

 

 

 

نماینده مردم اردبیل خطاب به محمد حسن ابوترابی که در غیاب لاریجانی ریاست جلسه امروز را بر عهده داشت، گفت: خواهشاً برای دفاع از حفظ شان و اقتدار مجلس به جایگاه و حقوق نمایندگان بها دهید و به عزیزی که در نشریه‌اش همه مجلس را زیر سوال برده تذکر دهید.

 

 

 

 

 

نایب رئیس مجلس در پاسخ به وی با بیان اینکه «خواهشم از دوستان این است که تذکراتی که راجع به دستور جلسه نیست را در آخر جلسه قرائت کنند و با ما همکاری داشته باشند»، هیچ توضیحی در خصوص عدم قرائت گزارش قم ارائه نکرد.

 

 

 

 

 

در ساعت پایانی جلسه امروز هم نماینده​​ای که نشریه​اش مورد تذکر پیرموذن واقع شده بود، در دوره ریاست محمدرضا باهنر در تذکر دیگری به این موضوع پرداخت و نایب رئیس مجلس در پاسخ به وی گفت: انشالله این گزارش به موقع در صحن علنی قرائت می​شود که می​توان به ان پاسخ​هایی داشت چه در صحن و چه در رسانه​ها.

 

 

 

 

 

باهنر با بیان اینکه «پیشاپیش حرف زدن و قضاوت کردن صحیح نیست»، ادامه دادک بهتر است همکاران محترم درباره این گزارش قضاوت نکنند.

 

 

نایب رئیس مجلس اعلام نکرد که این گزارش چه زمانی در مجلس قرائت می​شود.

 

 

 

 

 

در آخرین دقایق جلسه علنی امروز حسین نقوی حسینی نماینده ورامین در واکنش به تذکر دوم که هویت کمیته بررسی حادثه قم را زیر سوال برده و آن را انتصابی خوانده بود نیز گفت: یکی از همکاران محترم در بیاناتشان هیات تحقیق حادثه قم را انتصابی خواندند که به عنوان سخنگوی کمیسیون امنیت ملی برای تنویر افکار عمومی لازم است توضیح دهم که وقتی مسئولیتی بر اساس درخواست صحن علنی به کمیسیون سپرده میشود، رئیس کمیسیون ماموریت کمیته را در جلسهای رسمی اعلام میکند و افرادی برای این ماموریتهای ویژه انتخاب میشود.

 


وی از مسئولیتهای سنگین این کمیتههای ویژه سخن گفت که برخی مایل به عضویت در آن نیستند. به گفته وی پس از حادثه قم، این موضوع در کمیسیون امنیت ملی مطرح شد و اعضای کمیته بررسی برای ختم قائله تشکیل شد. از این رو این کمیته رسمی بوده و نه انتصابی.  

 

بر اساس گزارش ها، بخشایش نماینده اردستان در واکنش به تذکر نقوی‌حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی، کمیته منتخب کمیسیون امنیت برای بررسی حادثه قم را انتصابی عنوان کرد و گفت: باید در این رابطه جواب پس بدهید.

نقوی‌حسینی نیز خطاب به وی گفت: شما دروغ می‌گویید و شما باید جواب بدهید.

شریف‌حسینی عضو هیات رییسه مجلس نیز خطاب به بخشایش، گفت: چرا اکنون که گزارش قرار است در صحن قرائت شود به این موضوع اعتراض می‌کنید و چرا زودتر اعتراض‌تان را مطرح نکردید.

درگیری لفظی این دو نماینده دقایقی بعد نیز ادامه داشت.

 

 

پاسخ به پرسش آیت‌الله خامنه‌ای

Posted: 29 Jul 2013 02:08 AM PDT

محمد جواد اكبرين
وقتى اسناد، با حمله نيروهاى تحت امر آقاى خامنه اى به دفتر «كميته صيانت از آراء» به غارت مى روند و پيگيران به زندان، بايد پاسخ سوالش را دريافت كرده باشد!


آقاى خامنه اى در سخنرانى ديشب خود در جمع دانشجويان پرسيده است:


"در انتخابات سال ۸۸، آن كسانى كه فكر ميكردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه‌ى با تقلب، اردوكشى خيابانى كردند؟ چرا اين را جواب نميدهند؟ صد بار ما سؤال كرديم؛ نه در مجامع عمومى، نخير، به شكلى كه قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خوب! چرا عذرخواهى نمي كنند؟"


چند نكته در پاسخ به اين پرسش:


يك
: وقتى بسيارى از مخاطبانِ برجسته پرسش ايشان سالهاست در زندان و حصر به سر مى برند پرسش ايشان مسموع نيست؛ وقتى اين سوال را علنى مى پرسند توقع پاسخ علنى داشته باشند؛ پس به جاى زحمت «صد بار» پرسيدن، اول مدعيان را آزاد كنند و متهمانِ بى محاكمه را در يك محكمه عمومى با حضور هيئت منصفه حاضر كنند و سپس منتظر پاسخ خود باشند.


دو: پرونده اى مستند كه مدعاى تقلب در انتخابات ٨٨ را از سه منظر "رفتار پيشينى حكومت، رفتار پسينى آن و نيز شمارش آراء" بررسى كرده بود؛ با حمله نيروهاى تحت امر آقاى خامنه اى به دفتر "كميته صيانت از آراء" به غارت رفت؛ باز هم به جاى «صد بار» پرسيدن، از غارتگران كميته صيانت از آراء بخواهند اسناد را هم به ايشان نشان دهند هم به كميته برگردانند تا امكان محاجّه ميان ما و منكران تقلب فراهم شود؛ هر چند وقتى اسناد، به غارت مى روند و پيگيران به زندان، آقاى خامنه اى بايد پاسخ سوالش را دريافت كرده باشد!


سه: آقاى خامنه اى مى گويد: «البته در حاشیه و گوشه و کنار یک حادثه ی بزرگ، ممکن است مسائلی روی داده باشد که گاه یک نفر مظلوم یا ظالم واقع شود اما در هر حال نباید مسئله اصلی بخاطر این مسائل گم شود». يكى از نقاط اختلاف با ايشان دقيقا در همين جاست؛ از نظر گزارشگرانِ تقلب ٨٨، بازداشت حدود پنج هزار نفر از معترضان در راهپيمايى سكوت (طبق آمار سخنگوى وقت قوه قضاييه)، كشتار دهها معترض، قتل و شكنجه برخى معترضان در كهريزك و سپس مرگ مشكوك پزشك اين بازداشتگاه، صدور حكم بازداشت فعالان سياسى و روزنامه نگاران و فعالان سياسىِ موثر در انتخابات ٨٨ در روزِ قبل از برگزارى انتخابات! و دهها نمونه ديگر، از نظر ما به هيچوجه «حاشیه و گوشه و کنار» نيست؛ بلكه متن ماجراست و ساده كردن صورت مسئله با ادبياتى منبرى كه مثلا «گاه یک نفر مظلوم یا ظالم واقع شود» از حجم عظيم آن فاجعه حقوق بشرى، سياسى، دينى و اخلاقى نمى كاهد.


چهار: آقاى خامنه اى مى گويد ماجراى سال ٨٨ كشور را به «لبه پرتگاه» برد اما «خداوند نگذاشت و ملت هم بصیرت به خرج دادند». البته كه خدا و ملت با انتخابات ٩٢ نگذاشتند كشور سقوط كند وگرنه اگر اوضاع بر وفق مراد آقاى خامنه اى پيش مى رفت معلوم نبود اصرار و لجاجت ايشان و پيروانش بر سركوب ٨٨ و اداره امنيتى نظامى كشور چه بر سر ايران مى آورد؛ واقعيت آن است كه مهندسى انتخابات ٩٢ برای برگزاری انتخاباتی بی‌دردسر و "مطمئن" با نامزدهايی که دانه‌درشت‌های‌شان از عرصه خارج شده بودند هوشمندانه پيش رفت اما مردم در دو روز پايانى و به شيوه‌ای کاملاً غيرمنتظره، مهندسان را آچمز کردند تا فرصتى که در سالهاى اخير دستخوش زيان‌ها و خسارت‌های سنگين و جبران‌ناپذير شده بود را برای تأمين منافع ملی ايران احيا كنند.
مهندسان نظامى، امنيتى انتخابات، اگر مى توانستند اجازه مى دادند تا هاشمى رفسنجانى بیاید و در انتخابات شرکت کند و بعد با تقلّب، این برگ را مى سوزاندند؛ اما این بار چون ناظر و مجرى بر خلاف سال ٨٨ یکى نبودند و "شریک دزد" چون به "انحراف" رفته بود دیگر براى غارت  "قافله" هماهنگ نبود؛ توان تقلّبِ پس از انتخابات را نداشتند و چاره اى جز گزینه «تقلّب پیش از انتخابات» نيافتند.
این دقیقا همان دلیلى بود که اصلاح طلبان برپایه آن، بدون عدول از موضعِ اطمینان به تقلب ٨٨ باز هم از آقاى هاشمى حمایت کردند، چون ترکیب دو احتمال (احتمال بالاى پیروزى هاشمى و احتمال پایین موفقیت سپاه در تقلب) مى توانست راهى (هرچند باریک و طولانى) به اصلاح و تغییر تدریجى در وضع موجود باز کند، چاره اى براى رفع حصر و آزادى زندانیان باشد و پیامدهاى فاجعه بار تحریم و جنگ را مهار کند. اما بى تردید مى توان گفت که مهندسان ٨٨، توقع نداشتند اصلاح طلبان، موج هاشمى را در ائتلاف بر نامزدى روحانى بازیابى کنند. به عبارت دیگر، تصویر پیروزى حسن روحانى بسیار دورتر از تصور آقاى خامنه‌ای و سپاه بود.

آقاى خامنه اى در طول روزهاى تبليغات انتخابات، بارها تکرار کرد که کسى از رأى او خبر ندارد تا نقش فراجناحى اش در میان اصولگرایان را ترمیم کند و پس از شنیدنِ انبوه ملامت ها براى حمایت مطلقه اش از محمود احمدى نژاد، این بار مسئولیتِ رفتار هیچیک از اصولگرایان را به پایش ننویسند و بتواند از پاسخگویى رها باشد.

آقاى خامنه اى حتماً یادشان نرفته که اگر این بار شمارش آراء يك شبانه روز طول کشید اما ۴ سال پیش، رسانه هاى نزديك به بيت رهبرى از همان ساعت نخست، از آراى ٢٥ ميليونى هم خبر داده بودند! و براى همين هم اين بار از سخنان آقاى خاتمى در حمايت از آقاى روحانى خشمگین شدند كه گفته بود: «ان شاء الله یک انتخابات خوب و یک موجی داشته باشیم که امکان تغییر نتیجه کار وجود نداشته باشد».

اگر پس از انتخابات ریاست جمهوری ٨٨ ده‌ها نفر از فعالان رسانه ای توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند این بار چون بسیارى از آنها در زندان و تحت فشارِ تحدید و تهدید بودند و بسیارى دیگر نیز گرفتار تبعید شدند خانواده هاى روزنامه نگاران شاغل در بى بى سى و رادیو فردا هم در امان نماندند و در معرض تهدید و بازجویى قرار گرفتند.


پنج: وقتى آقاى خامنه اى مى گويد «صد بار ما سؤال كرديم؛ نه در مجامع عمومى، نخير، به شكلى كه قابل جواب دادن بوده» مخاطب حق ندارد ياد برخى از زندانيان ٨٨ مانند عبدالله مؤمنى و حمزه كرمى بيفتد كه (با فرو كردن سر آنها در چاه توالت) از آنها صد بار سؤال كردند تا سرانجام موفق به گرفتن اعتراف تلويزيونى شدند؟ آيا گلايه رهبر جمهورى اسلامى از آن دسته اى است كه حتى بعد از صدبار سوال هم حاضر به جواب دادن (يا همان عذرخواهى) نشدند؟


و سرانجام آقاى خامنه اى گزارشگرانِ تقلب را "مدعيان نانجيب" خوانده است؛ از قضا كسانى كه يك قدم از ادعاى تقلب عقب ننشسته اند و ناكامى رهبرى در انتخابات ٩٢ را نيز نيك مى دانند اما به روى خود نمى آورند و براى نزديك شدن فاصله ها از "حماسه سياسى مورد نظر رهبرى" ابراز خوشحالى مى كنند سرشار از "نجابت" اند. پرونده تقلب در انتخابات ٨٨ همچنان باز است اما نه براى انتقام؛ بلکه براى آنکه مرتکبانِ آن فاجعه به مردم دروغ نگویند، تاریخ را تحریف نکنند و جرأت تکرار آن را نداشته باشند.


كاش آقاى خامنه اى هم به حرمت ماه مبارك رمضان كمى «كفّ نفس» كند و "روزه سخن" بگيرد و داغهاى فروخورده در حبس و حصر را تازه نكند و شيرينى نتيجه انتخابات ٩٢ را به كامِ رأى باختگان و خانواده هاى جان باختگانِ سال ٨٨ تلخ نسازد. 

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.  

نمایندگان ادوار اهل سنت خواستار به کارگیری نیروهای مجرب اهل سنت در دولت حسن روحانی شدند

Posted: 29 Jul 2013 01:27 AM PDT

جرس: جرس: نمایندگان ادوار اهل سنت در نامه ای به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب با اشاره به حمایت اهل سنت کشور از وی در انتخابات نسبت به کارشکنی در مورد رعایت حقوق این اقلیت عمده مذهبی در کشور ابراز نگرانی کرده اند و از حسن روحانی خواسته اند بدون توجه به این کارشکنی ها از نیروهای شایسته و مجرب اهل سنت برای اداره کشور استفاده کند.

 به گزارش مهر، متن این نامه به شرح زیر است:


به نام خداوند جان وخرد

رئیس جمهور منتخب ومحبوب جناب آقای دکتر حسن روحانی


السلام علیکم
ضمن تبریک مجدد ازاینکه در این برهه حساس شایستگی اعتمادملت شریف ایران در واگذاری سکان اداره کشور را کسب نمودید مایه مباهات هر ایرانی متدین ومتعهد است، امید است جناب عالی با عمل به تعهدات خود در دفاع از قانونمداری ،برآورده کردن مطالبات مردم ونیز استمرار حمایت ملت از رئیس جمهور منتخب بیش از پیش شاهد ایرانی آزاد وآباد باشیم. نیازی به توضیح مسائل موجود ومشکلات عدیده فرارو نیست چون واقفیم که جناب عالی بهتر وبیشتر در جریان مسائل مختلف هستید وعلاوه برآن اگر کاندیدای ریاست جمهوری در ایام تبلیغات، نمایندگی گروهی از ملت را بر عهده دارد اما پس از انتخاب، رئیس جمهور همه ایرانیان است در این راستا درراستای طرح مطالبات وخواسته های هموطنان اهل سنت از سوی برخی از نمایندگان ادوار درنامه ای سرگشاده خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوریکه خوشبختانه با استقبال حضرت عالی ومسئولان ستادتان قرار گرفت ،ایرانیان آزاده اهل سنت نیز متقابلاباتمام وجود دعوت علما وفعالان سیاسی را پذیرفتند وباحضور هشتادوپنج در صدی خود در بعضی از مناطق حماسه شکوهمندی را خلق نمودند وهمگام با دیگر هموطنان به مرد تدبیر وامید رأی دادند تا دراین دوره امور بر اساس تدبیر انجام وبا امید به ساختن آینده ای بهتر همگان شاهد زندگی سعادتمندانه ومطلوب وشایسته ای باشند.

اینک که آمال مردم در انتخاب کاندیدای خود محقق شده اما نشانه های مبنی بر کارشکنی ویاممانعت در تحقق وعده های جناب عالی در به کار گیری نیروهای شایسته اهل سنت از همین آغاز مراحل فعالیت رسمی مشاهده می شود، لذا نویسندگان نامه سرگشاده قبلی خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری ضمن تاکید بر پیگیری مطالبات خود از رئیس جمهور تدبیر وامید می خواهند باتاکید بررأی حداقل پنج ملیونی اهل سنت نسبت به مراعات عدالت که محور اساسی دین مبین اسلام است بدون توجه به اعمال نفوذ کارشکنان ومخالفان حقوق شهروندی وشایسته سالاری بااستفاده ازنیروهای شایسته ،متخصص ومجرب اهل سنت مرهمی بر زخمهای محرومیت ومظلومیت دوره های گذشته نهاده وپس از عراق وافغانستان الگویی برای دیگر کشورهای منطقه باشید که مطمئنانامی نیک درتاریخ معاصر ایران از خود بر جای خواهید گذاشت.


نمایندگان ادوار مختلف اهل سنت درمجلس شورای اسلامی


-جعفر آیین پرست۱-
۲-سیدمعروف صمدی
۳-حاصل داسه
۴-اقبال محمدی
۵-جلال جلالی زاده
۶-مصطفی محمدی
۷-حاج حبیب انور زاده
۸- رئوف قادری
۹-امین شعبانی
۱۰-محمد کریمیان
۱۱-سید مسعود حسینی
۱۲-رحمان بهمنش
۱۳-ملا احمد بهرامی
۱۴-مقصود اعظمی
۱۵-کریم فتاح پور
۱۶-فخرالدین حیدری
۱۷-عبدالله سهرابی
۱۸-علی کریمی
۱۹-کریم حسین زاده
۲۰-سالار مرادی
۲۱-محمدرضا سجادیان
۲۲-عبدالعزیز دولتی بخشان
۲۳-محمد شریف فتوحی
۲۴-خدابخش رئیسی
۲۵-عبدالعزیز جمشید زهی
۲۶-باقر کرد
۲۷-حمیدرضا پشنگ
۲۸-پیمان فروزش
۲۹-عبدالکریم اربابی
۳۰-بسنجیده
۳۱-ولی پور
۳۲-سید عبدالله حسینی
۳۳-احمد خاص احمدی
۳۴-جلال محمود زاده