جنبش راه سبز - خبرنامه

 

بعد از سال‌ها مذاکرات ناکام میان تهران و غرب، بار دیگر امیدهایی به توافق از طریق گفتگو شکل گرفته است. تحریم‌ها سر جای خود قرار دارد. سیاست غرب هنوز تغییر عملی نداشته است. تهران هم برنامه اتمی‌اش را تغییر نداده است. نشانه روشنی هم از تجدید نظر در این برنامه دیده نمی‌شود اما امید‌ها افزایش یافته است. شاید گفتگوهای آینده به باز شدن قفل پرونده کمک کند. حسن روحانی وعده داده که با کلید تدبیر قفل‌های بحران در ایران را باز کند. غرب تا حدی به او خوشبین شده است.

توصیه‌ها به اوباما

نامه ۲۹ نفر از مقام‌های سابق دولت آمریکا به باراک اوباما ریییس جمهوری این کشور که روز دوشنبه (۲۴ تیرماه) منتشر شد یکی از تازه‌ترین علائم خوشبینی نسبی غرب به مذاکرات با ایران در آینده است. در این نامه آمده بود: «به نظر ما دولت شما باید با بر سر کار آمدن حسن روحانی فرصت را غنیمت شمرده و مذاکرات جدید چندجانبه و دوجانبه‌ای را با ایران دنبال کند و از هرگونه اقدام تحریک‌آمیز که در‌ها را به‌ روی سیاست معتدل از سوی تهران می‌بندد پرهیز کند.»

این نامه همچنین به دولت آمریکا پیشنهاد نرم خویی در برابر ایران در صورت مشاهده علائم توافق هسته‌ای داده و در آن از کاخ سفید خواسته شده است تا در صورت همراهی ایران با خواسته‌های قدرت‌های غربی، آمریکا نیز آماده کاستن از شدت تحریم‌ها باشد. در میان امضا کنندگان این نامه اسامی کسانی چون توماس پیکرینگ، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، آن-ماری اسلاو‌تر، معاون اول هیلاری کلینتون، و لری ویلکرسون، رئیس ستاد کالین پاول، وزیر خارجه پیشین آمریکا به چشم می‌خورد اما این تنها درخواست از دولت آمریکا برای بها دادن به مذاکرات با دولت جدید ایران نبود. دو عضو مجلس نمایندگان آمریکا نیز با تنظیم نامه‌ای که به امضای ۵۹ نفر از سیاسیون این کشور رسیده از باراک اوباما خواستند تا در تعامل با حسن روحانی «از تمامی ابزارهای دیپلماتیک» استفاده کند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، در این نامه که نام ۱۲ تن از جمهوری‌خواهان نیز در میان امضاکنندگان آن به‌ چشم می‌خورد آمده است «با وجود این‌ که رئیس جمهور در ایران قدرت محدودی دارد، اما اگر روحانی را امتحان نکنیم اشتباه کرده‌ایم.» این نامه با اشاره به موقعیت روحانی در ساختار سیاسی ایران آورده است «باید مراقب باشیم که با اقدامات ما این فرصت بالقوه از دست نرود و کاری نکنیم که به ضرر مشروعیت رئیس جمهور تازه تمام شود و موضع او در برابر تندرو‌ها در داخل رژیم تضعیف شود، تندروهایی که مخالف «سیاست صلح و آشتی» مورد اشاره حسن روحانی هستند.»

خوشبینی محتاطانه

موضع کاخ سفید نسبت به پیروزی حسن روحانی در انتخابات توام با خوشبینی محتاطانه‌ای بوده است. در بیانیه‌ای که واشنگتن پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمده بود: «ما امیدواریم که حکومت ایران در جهت خواست مردم این کشور گام بردارد و با تصمیم‌های مسئولانه فردایی بهتر برای ایرانیان ترسیم کند. ایالات متحده آمریکا همچنان آماده است که با حکومت ایران در جهت دستیابی به راه حلی دیپلماتیک بر سر نگرانی‌های جامعه جهانی درباره برنامه هسته‌ای این کشور به طور مستقیم مذاکره کند.» در همین حال دنیس مک دوناف٬ رییس دفتر اوباما٬ نیز گفته بود که حسن روحانی اگر بتواند ثابت کند که «برنامه هسته‌ای ایران ماهیت صلح‌آمیز دارد»، آن‌گاه می‌تواند آمریکا را «شریک خود بیابد» او اضافه کرده بود: «اگر روحانی همانگونه که در مبازرات انتخاباتیش گفته بود به ترمیم روابط ایران با جامعه جهانی علاقه‌مند است، اکنون فرصتی برای انجام آن وجود دارد.»

خشم اسراییل از امیدهای تازه

خوشبینی‌های ایجاد شده برای ادامه گفتگو‌ها بر سر برنامه اتمی بیش از همه باعث مقام‌های تل آویو شده‌اند. آن‌ها از این ابراز نگرانی می‌کنند که دولت جدید جمهوری اسلامی از مذاکرات آینده به عنوان فرصتی برای خرید زمان استفاده کند و برنامه‌های هسته ای‌اش را توسعه بخشد. بنیامین نتانیاهو این هفته در مصاحبه‌ای با شبکه سی بی‌اس آمریکا از حسن روحانی به عنوان گرگی در لباس یاد کرد و گفت که دنیا نباید به او اعتماد کند. او همچنین خواهان تشدید تحریم‌ها علیه ایران شد و گفت که ایرانی‌ها باید بدانند اگر تحریم‌ها اثر نداشته باشد باید منتظر اقدام نظامی ما باشند. اظهارات وی هشداری حاکی از نارضایتی به کشورهای غربی است که نسبت به مذاکرات آتی با تهران تا حدودی خوشبین شده است.

تغییراتی در مسیر توافق

شاید نخستین دور از مذاکرات آینده تهران و گروه ۱+۵ درباره برنامه هسته‌ای مشخص کند که امید‌ها برای رسیدن به توافق تا چه حد واقعی است و خوشبینی‌ها چه میزان قابل تحقق است. ترکیب تیم هسته‌ای جمهوری اسلامی قطعا در ماه‌های آینده تغییر خواهد کرد. سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی که مذاکره کننده ارشد ایران در سالهای اخیر بوده است به احتمال بسیار زیاد از این سمت کنار خواهد رفت. جانشین او نیز احتمالا خط مشی نزدیکتری به دولت روحانی خواهد داشت. شاید تغییرات در ترکیب هیات مذاکره کننده از نگاه قدرت‌های غربی خود به عنوان دلیلی بر تغییر رفتار ایران ارزیابی شود اما این تغییرات به تنهایی نمی‌تواند مسیر پیشرفت مذاکرات را نشان دهد. مهم این است که مذاکرات با چاشنی اعتماد همراه شود. دو طرف نسبت به آینده خوشبین باشند و گام‌های واقعی بردارند. قفل برنامه هسته‌ای ایران بر کلونِ بی‌اعتمادی فزاینده دو طرف زده شده است. باز کردن این قفل نیازمند اعتمادی قابل اتکاست.
 

 

رادیو و تلویزیون حکومتی چند روز قبل از دست و دلبازی رحیمی، تقدیر جانانه‌ای از ۸ سال عملکرد دولت احمدی‌نژاد بعمل آورده بود. برخی ارزیابی‌ها حاکی از این بود که دولت به پاس قدردانی از صدا و سیما به خاطر تجلیل شکوه‌مند از دولت، اقدام به واگذاری زمین‌های نمایشگاه به صدا و سیما کرده بود.

واگذاری مشکوک

روز چهارشنبه ۱۹ تیر محمد رضا رحیمی در حاشیه نشست هئیت دولت در پاستور اعلام کرد که دولت تصویب کرده کل زمین‌های نمایشگاه بین‌المللی که در مجاورت سازمان صدا و سیما است، به این سازمان واگذار شود.
این اقدام دولت به قدری برنامه ریزی شده بود که معاون اول احمدی‌نژاد حتی گفت که دولت در تلاش است زمین دیگری را برای نمایشگاه بین‌المللی انتخاب کند و یا به بخش خصوصی اجازه دهد در قسمت‌های مختلف استان تهران نمایشگاه درست کنند..
رحیمی در عین حال افزود: هم اکنون کل زمین آن را برای توسعه شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به صدا و سیما خواهیم داد و اگر ایراد قانونی به آن وارد بود لایحه آن را به مجلس خواهیم داد تا نمایندگان مجلس آن را تصویب کنند.

نخستین رویارویی صدا و سیما ودولت آینده

تصمیم سخاوتمندانه دولت با موجی از اعتراضات روبرو شد و در عین حال اسباب نگرانی دولت آینده را نیز فراهم آورد بطوریکه اکبر ترکان نماینده ویژه حسن روحانی رئیس‌جمهور منتخب در امور انتقال دولت اعلام کرد بذل و بخشش‌های دولت در روزهای پایانی قابل تأمل است.
ترکان از این حاتم بخشی به عنوان بذل و بخشش شبهه دار یاد کرد و گفت: «ممکن است اینگونه تصور شود که چون صدا و سیما در مراسمی از رئیس‌جمهور تقدیر کرده است او هم متقابلا با واگذاری اراضی ارزشمند نمایشگاه بین‌المللی قصد جبران داشته است.»
سازمان صدا و سیما به انتقاد نماینده روحانی واکنش تندی نشان داد و محمد تقی سهرابی، مدیر کل روابط عمومی این سازمان طی بیانیه‌ای با لحنی تند از اینکه ترکان اقدام دولت را در راستای قدردانی متقابل از صدا و سیما عنوان کرده بود گلایه کرد و نوشت: متاسفانه جناب آقای ترکان طی مصاحبه‌ای بدون توجه به سوابق حقوقی و با تعابیر غیراخلاقی وبه دور از شأن رییس جمهور منتخب این انتخاب هیات دولت را در راستای قدردانی متقابل توصیف کرد.

این مقام صدا و سیما حتی نتیجه گیری کرد که رویه دولت روحانی در آینده مشابه اظهاراتی است که ترکان در باره اقدام دولت داشته است. در ادامه بیانیه تند صدا و سیما آمده بود: «اینگونه» نگاه بخشی «به اداره کشور حتما در آینده گریبانگیر دولت جدید نیز خواهد بود، حرمت امام‌زاده را متولی نگه می‌دارد.»

زمین ناب در ازای تقدیر چاپلوسانه

واکنش خشمگینانه صدا و سیما به اظهارات اکبر ترکان پس از آن صورت گرفت که موجی از مخالفت‌ها با تصمیم دولت، فضای سیاسی کشور را تحت الشعاع قرار داد. کاظم اکبر‌پور مدیرعامل شرکت نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران تهدید به استعفا کرد و گفت که چنانچه این اقدام متوقف نشود، با انتشار نامه‌ای سرگشاده به همراه تمام مدیران این شرکت استعفا خواهد کرد.
غلامرضا تاجگردون نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: «واگذاری اموال دولت در قانون شرایط خاصی دارد که باید طبق آن انجام شود. واگذاری یا بابت رد دیون است یا در قبال دریافت وجه. به نظر نمی‌رسد دولت دینی در این سطح به صداوسیما داشته باشد. واگذاری از طریق پرداخت وجه هم که از طریق سازمان خصوصی سازی با شرایط خاص خود انجام می‌شود.»

این فرضیه که بذل و بخشش دولتی‌ها به خاطر مراسم تقدیر صدا و سیما از رئیس جمهور بوده در میان محافظه کاران مخالف دولت هم طرفداران زیادی دارد. نادر قاضی‌پور نماینده ارومیه در این باره گفته حاتم بخشی احمدی‌نژاد به رسانه ملی جبران تقدیر ضرغامی از وی بود.
وی افزود که احمدی‌نژاد سعی داشته با واگذاری زمین‌های نمایشگاه بین‌المللی به صدا و سیما این سازمان را در مقابل دولت آینده قرار دهد و آن‌ها را با یکدیگر وارد چالشی جدی کند. ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما در همایش تقدیر از احمدی‌نژاد او را از شخصیت‌های جهانی، بزرگ، تاریخ ساز، ذخیره‌ای ارزشمند برای جمهوری اسلامی، و از گنج‌های بیت المال دانست.
احمد توکلی که هفته قبل گفته بود باید دعا کنیم هر چه زود‌تر این ۲۰ روز باقیمانده دولت احمدی‌نژاد سپری شود شدیدا از رفتار صدا و سیما در تقدیر از دولت انتقاد کرد و گفت: «این نمی‌شود که آقای ضرغامی بر خلاف اراده مردم و دهن‌کجی به مردم جلسه تجلیل بگذارد و تجلیل مدح‌گونه کند و دو روز بعد آقای رئیس جمهور چنین مرکز بزرگ تجاری‌ای که برای تجارت و بازرگانی خارجی اهمیت دارد را به دست‌خطی واگذار کند.»

حراج در روزهای آخر
برخی ارزیابی‌های رسانه‌ای در روزهای اخیر اشاره به غارت‌های گسترده‌ای داشت که دولتی‌ها در روزهای آخر فعالیت خود تدارک دیده‌اند. «واگذاری خانه‌های سازمانی به قیمت‌ نازل»، «تخلیه یکی از ساختمان‌های منطقه آزاد برای اجاره بلندمدت» و «واگذاری‌های عجولانه در سازمان میراث فرهنگی» از جمله مواردی بود که به آن‌ها اشاره شده بود.
تقسیم پست‌های دولتی از دیگر مواردی است که ترکان نماینده روحانی به آن اشاره کرده وگفته: «به ما خبر رسیده که وزیر کشور بعد از انتخابات بیش از ۴۰ حکم برای بخشداران و فرمانداران صادر کرده که با توجه به فرصت اندک باقیمانده تا زمان انتقال دولت، این اقدام سؤال برانگیز است. فعالان سیاسی از جمله افراد نزدیک به دولت منتخب نگران هستند که احمدی‌نژاد و دولتش میزان تعهدات و مطالبات را در دولت آینده به طرز نگران کننده‌ای افزایش دهند.
 

حمید رضا مرادی به ۱۰ سال و شش ماه حبس تعزیری، رضا انتصاری به ۸ سال و شش ماه حبس تعزیری و آقایان مصطفی دانشجو، فرشید یداللهی فارسی، امیر اسلامی، امید بهروزی، افشین کرم‌پور هر کدام به ۷ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده‌اند. همچنین این افراد از بابت تکمیل مجازات به ۵ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها، احزاب، فرق و فعالیت در مطبوعات، رسانه‌ها و فضای مجازی نیز محکوم شده‌اند.

صدیقه خلیلی، همسر حمیدرضا مرادی که به ده سال و شش ماه حبس محکوم شده است به «جرس» گفت: «امروز دوشنبه با همسرم ملاقات داشتم و دو روز است که از حکمش باخبر شده است. اتهامی که بر اساس آن این حکم صادر شده به گفته دادگاه تشکیل گروه غیرقانونی مجذوبان نور به قصد بر هم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری است که تمام این اتهامات واهی و بی‌اساس است. پنج سال هم محرومیت از فعالیت در احزاب و رسانه‌ها دادند. این حکم در حالی برای این دروایش صادر شده که آن‌ها نزدیک به دو سال در بازداشت موقت در زندان نگهداری می‌شوند. این هفت نفر در هیچ دادگاهی شرکت نکردند و یک خط هم لایحه دفاعیه ارائه نکردند زیرا به روند دادرسی پرونده اعتراض داشتند. نه وکلای آن‌ها اجازه حضور در دادگاه را داشتند و نه پرونده اتهامی را در اختیار وکلا قرار دادند. وزارت اطلاعات به قاضی صلواتی اجازه نداد که هیچکدام از وکلای این هفت زندانی پرونده‌هایشان را مطالعه کنند و بتوانند در دادگاه دفاع کنند.»

وی افزود: «چند وقت پیش هم این هفت زندانی در نامه‌ای از قاضی صلواتی به دادگاه قضات شکایت کردند که اصلا رسیدگی نشد. آن‌ها گفته‌اند که این حکم ظالمانه بوده و دادگاه هم قانونی نبوده و حتی به حکم برای تجدید نظر هم اعتراض نمی‌کنند. قوانین حاکم بر دادرسی بطور آشکار نقض شده و اعتراض هم فایده نخواهد داشت. قاضی از مقام یک قاضی عدول کرده و از بی‌طرفی خارج شده و متاسفانه تبدیل به دستگاه امضاء احکام صادره از وزارت اطلاعات شده است. قاضی هیچ اختیاری ندارد و حتی در رسیدگی به امور درمانی عزیزانمان منتظر دستور اطلاعات است. الان همسرم از نظر جسمی وضعیت مناسبی ندارد بسختی راه می‌رود و مشکل قلبی دارد. از زمانی که او را از بند ۲۰۹ به بند عمومی منتقل کردند هیچ رسیدگی به وضعیت جسمی‌اش نمی‌شود. اصلا هیچ ارزشی برای جان انسان‌ها قائل نیستند.»

مریم شیرینی، همسر امیر اسلامی نیز با ابراز ناراحتی از صدور چنین حکم ناعادلانه‌ای می‌گوید: «بعد از گذشت دو سال بازداشت موقت وکلای دروایش و گذشت شش ماه از آخرین دادگاهی که بدلیل ناعادلانه بودن در آن حضور پیدا نکردند، حکم غیابی برایشان صادر شد. تنها اتهام آن‌ها این بوده که مدافع حقوق دروایش بودند و بعد از تخریب حسینیه این وکلا پرونده دروایشی که غیرقانونی بازداشت شدند را برعهده گرفته بودند. یکی دیگر از اتهاماتی هم که به آن‌ها زده شده این است که اخبار مربوط به دروایش را انعکاس می‌دادند. خود این عزیزان حقوقدان هستند و از دادگاه تقاضا داشتند وکیل جداگانه داشته باشند اما قاضی صلواتی تنها دو وکیل را به انتخاب خود برای این هفت نفر انتخاب کرد. این‌ها هم روند دادرسی را عادلانه نمی‌دانستند و به همین علت از حضور در دادگاه خودداری کردند. این نکته را هم اشاره کنم که به علت عدم حضور در دادگاه، آن‌ها را به بند ۲۰۹ منتقل کردند و سه ماه در بد‌ترین شرایط در آنجا نگهداری شدند. قطعا به این حکم هم اعتراض نخواهند کرد زیرا خود آقای اسلامی می‌گفتند اصلا کسی نیست دفاعیه و حرفهای ما را گوش کند و این حکم غیابی صادر شده است.»

خانم برزگر، همسر مصطفی دانشجو در این زمینه خاطرنشان کرد: «هفت سال و شش ماه برای همسرم حبس تعزیری صادر کردند که شش سال آن مربوط به راه اندازی سایت مجذوبان نور (پایگاه خبری دروایش) بوده و آن را مصداق تشکیل گروه برای بر هم زدن امنیت ملی قلمداد کردند. یکسال حکم هم به اتهام توهین به رهبری در مورد نامه‌ای بوده که مدیران سایت در تیرماه ۸۹ خطاب به رهبر نوشته‌اند و در آن نامه طی گزارشی مشکلات دروایش را مطرح کردند و هیچ خواسته‌ای هم در آن مطرح نشده بود اما آن را مصداق توهین به رهبر تلقی کردند. مصاحبه‌هایی که آقای دانشجو در دفاع از حقوق موکلین و جامعه دراویش انجام دادند را هم مصداق تبلیغ علیه نظام درنظر گرفتند از این بابت به شش ماه حبس محکوم شده‌اند. آقای دانشجو و بقیه هم قصد تجدیدنظرخواهی ندارند زیرا امیدی به تجدیدنظر خواهی ندارند و زمانی که شرایط رسیدگی عادلانه و منصفانه نبود تجدیدنظرخواهی هم فایده ندارد.»

وی به وضعیت نامناسب جسمانی همسرش اشاره کرد و ادامه داد: «هر چه در این مدت پیگیری کردیم تا به مشکلات جسمانی همسرم رسیدگی شود، نتیجه‌ای نداشت؛ تا اینکه حدود ده روز پیش به دلیل حاد شدن وضعیت آقای دانشجو، او را به بیمارستان تحت نظر زندان منتقل کردند و یک هفته تحت درمان و زیر دستگاه اکسیژن بود اما دوباره به زندان برگردانده شد. نگرانی ما هم این است که دوباره با توجه به شرایط زندان و محیط بسته و آلوده زندان‌‌ همان ناراحتی‌ها برگردد.»

این هفت تن از شهریور ماه سال ۹۰ در زندان اوین محبوسند. این احکام در حالی برای این دراویش صادر شده است که آن‌ها از شرکت در تمامی جلسات دادگاه خود به دلیل رعایت نشدن روند آیین دادرسی در مورد پرونده اتهامی آن‌ها امتناع کرده و از ارائه هرگونه لایحه دفاعی خودداری کرده‌اند.

همچنین همسر صالح الدین مرادی نیز از صدور حکم برای همسرش خبر داد و گفت: «دوازدهم خرداد ماه امسال از دادگاه عمومی یکسال حبس تعزیری و یکسال تبعید برای آقای مرادی صادر کردند که هنوز محل تبعید مشخص نشده است و قرار است تا آخر این ماه حکم قطعی را صادر کنند. ایشان هم به دلیل اینکه روند دادرسی و دادگاه را عادلانه نمی‌داند، اعتراضی به حکم نخواهد کرد. این یکسال حکم در حالی صادر شده که همسرم بیست و یکماه حبس کشیده است.»

طی سالهای ریاست دولت نهم و دهم، نقض حقوق دراویش و اقلیت‌های مذهبی همواره در صدر گزارش‌های مدافعین حقوق بشر و نهادهای بین‌المللی قرار داشته است.

حسن روحانی در سخنرانی‌های انتخاباتی خود با اشاره به اصول مصرح در قانون اساسی پیرامون حقوق شهروندی گفته بود که در صورت انتخاب، این اصول را احیا می‌کند. وی اظهار کرده بود: «آنچه در خصوص کنار گذاشتن تبعیض و حقوق شهروندی می‌گویم متن قانون اساسی است. اصول ۳، ۱۵، ۱۹ و ۲۲ قانون اساسی با اصول اول و آخر آن برابر است و بدون تردید مردم ایران باید احساس کنند حقوق شهروندی واحد خواهند داشت.»

خانواده‌های دروایش دربند در گفتگو با جرس، در خصوص انتظار و درخواستشان از رئیس جمهور جدید نیز مواردی را بیان کردند. همسر امیر اسلامی گفت: «از رئیس جمهور جدید می‌خواهم حقوق شهروندی، آزادی مطبوعات، آزادی بیان و اندیشه را مورد توجه ویژه قرار دهند. امیدوارم آقای روحانی به وعده‌هایی انتخاباتی خود عمل کنند. ایشان قبل از اینکه رای بیاورند در مصاحبه‌هایشان گفته بودند که می‌خواهند جو امنیتی را بردارند و ما امیدواریم با توکل به خدا آقای روحانی مسبب الاسباب شود و فضای سیاسی کشور تغییر کند.»

همسر حمیدرضا مرادی در حالیکه بغض گلویش را گرفته بود بیان کرد: «از رئیس جمهور درخواست داریم که به قولی که داده است و به وظیفه انسانی خود عمل کند. نه فقط همسر من بلکه تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کند. تمام این زندانیان انسانهایی شایسته و آگاه هستند که باید از خدمت آن‌ها برای پیشرفت و توسعه کشور بهره‌مند شویم، نه اینکه در زندان بسر ببرند. افرادی که بدرد جامعه می‌خورند و دلسوز این کشور هستند در زندان هستند و آنهایی که صلاحیت ندارند کشور را می‌چرخانند.»

همسر صالح الدین مرادی اظهار کرد: «ما دروایش گنابادی و خانواده زندانیان از آقای روحانی و دولت ایشان انتظار داریم که توجه بیشتری به حقوق بشر و حقوق شهروندی تمام آحاد ملت داشته باشند. به تمام شعارهای تبلیغاتی خود جامه عمل بپوشانند و حقوق تمام اقلیت‌ها و دگراندیشان را رعایت کنند. نگذارند بیش از این به دروایش گنابادی ظلم و ستم شود زیرا از سال ۸۴ تا الان زیر بد‌ترین فشار‌ها و ظلم‌ها قرار داشتند. حسینیه‌ها ما را خراب کردند و به آتش کشیدند. قاضی صلواتی و سایر قضات هم از سایت دروایش گنابادی که مجذوبان نور نام دارد به عنوان گروهک غیرقانونی نام می‌برند که این درست نیست زیرا انگیزه راه اندازی این سایت به منظور اطلاع رسانی در خصوص وضعیت و اخبار دروایش بوده است. زیرا رسانه‌های داخلی اخبار دروایش و حسینیه‌هایی که خراب می‌کردند و ظلم و ستمی که بر آن‌ها می‌رفت را منتشر نمی‌کردند. حتی یکی از برادرانمان بنام وحید بنایی به ضرب گلوله مظلومانه شهید شد اما متاسفانه هیچ خبری از او انتشار پیدا نکرد. توقعی جز رعایت حقوق شهروندی و حقوق بشر نداریم.»

همسر دانشجو هم اضافه کرد: «روند رسیدگی به پرونده دروایش ناعادلانه بوده است و ما از آقای روحانی می‌خواهیم در این زمینه رسیدگی کنند و یک دادرسی منصفانه انجام شود البته اگر بتوانند اینکار را انجام دهند.»
 

به گزارش تارنمای «کمپین صلح فعالان در تبعید» ؛ روز شنبه هفته جاری تایید حکم اعدام 4 تن از فعالین فرهنگی شهر شادگان به محکومین و خانواده هایشان ابلاغ شد .

 حکم اعدام عبدالرضا امیر خنافره ؛ غازی عباسی ؛ عبدالامیر مجدمی ؛ شهاب عباسی به اتهام محاربه به محکومین و خانواده ها ابلاغ شد .

گفتنی است این احکام در حالی صادر میشود که برای اعتراف گیری اجباری از متهمان , حتی خانواده هایشان هم برای مدت طولانی تحت شکنجه قرار گرفته بودند.

بنا بر گزارش فعالان حقوق بشر از اهواز یونس امیر خرافه پدر یکی از محکومین ؛ چیزی قریب به شش ماه در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و در مقابل دیدگان فرزندش مورد شکنجه واقع شده بود.

وی که اخیرا به دلیل فشارهای وارده ناشی از بازداشت فرزندش و شکنجه های روحی , درگذشت ؛ از معلمان بازنشسته شهر شادگان بوده است .

فعالین حقوق بشر در اهواز معتقدند که این احکام تنها حاصل عدم تحمل حکومت جمهوری اسلامی ایران در خصوص فعالیتهای فرهنگی این جوانان در همايشها و سمينار هاي شعر در خوزستان بوده است.

در همین راستا , بنا بر اطلاع یکی از نزدیکان محکومین , خانواده این زندانیان اعلام کرده اند :

عاجزانه چشم به یاری و حمایت نهادها و سازمانهاي حقوق بشري بين المللي و ايراني برای تلاش در جهت لغو این احکام , داریم.

هادی ابوخنفر ؛ جاسم مقدم پیام ؛ سامی جدماوی نژاد نیز از دیگر متهمان در این پرونده بوده اند که به همین اتهام , هر یک به سه سال حبس و تبعید به اردبیل محکوم شده اند.

 

به گزارش مهر، شورای مرکزی اصناف خانه‌ سینمای ایران با انتشار بیانیه‌ای موضع خود را نسبت به اتفاقاتی که از دیشب درباره ساختمان خانه سینما رخ داده است، مشخص کرد.

در این بیانیه آمده است: علیرغم همه توافقات انجام گرفته پیشین در پی اتفافات ناگوار ورود غیر قانونی و غیر اخلاقی در نیمه شب گذشته به خانه سینما توسط ماموران حراست ارشاد، صبح امروز عده قابل توجهی از اصناف سینمایی به دلیل نگرانی از شرایط و جلوگیری از استمرار این گونه تحرکات، در مقابل خانه سینما گرد هم آمدند.

با توجه به پیشنهاد نیروی محترم انتظامی برای اخذ یک مهلت 48 ساعته، بدین وسیله لازم است به اطلاع کلیه دلسوزان فرهنگی و مدیران فهیم و آگاه کشور در عرصه های مختلف برسانیم از این لحظه کلیه گزینه ها به تشخیص امور اهالی سینما روی میز قرار دارد، تشخیص اینکه کدام مسیر برای خروج از وضعیت حاضر به شکل عاقلانه و مدبرانه انتخاب گردد بستگی تام و تمام به کسانی دارد که خیر و صلاح فرهنگ و سینمای کشور را می خواهند.

این فرصت علیرغم همه صداقت ها از سوی اهالی سینما و سوءاستفاده ها از سوی مدیران سینمای کشور که به وضوح و حسب سوابق و اسناد موجود تاکنون بر ما ثابت گردیده است، قطعا آخرین فرصت برای حل مشکل خواهد بود.

بدیهی است کماکان همه اصناف خانه سینما از اقدامات هیات مدیره حمایت همه جانبه خود را اعلام می کند و آمادگی خود را برای احقاق حقوق حقه قانونی برای حفظ و صیانت از خانه سینما اعلام می دارد.

این بیانیه به امضای اصناف عضو خانه سینما همچون انجمن بازیگران، انجمن جلوه های ویژه، انجمن سینمایی فیلم انیمیشن، انجمن صدای سینمای ایران، انجمن طراحان فیلم، انجمن عکاسان، انجمن فیلمبرداران، انجمن گویندگان، انجمن مدیران سالن های سینما، انجمن مستندسازان، انجمن منشیان صحنه، انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، انجمن شورای عالی تهیه کنندگان، کانون تدوینگران، کانون دستیاران فیلمبردار، کانون دستیاران کارگردان و برنامه ریزان، کانون فیلمنامه نویسان، کانون کارگردانان، کانون مدرسان ایرانی سینما، کانون آهنگ سازان، انجمن تهیه کنندگان مستند، انجمن فیلم کوتاه و انجمن چهره پردازان رسیده است. 

به گزارش کلمه، این فعال دانشجوی که بعلت فشارهای وارده از انفرادی های طولانی در بازداشت های قبلی و نیز اعتصاب غذا دچاره بیماری های معده، گردن و کمر شده بود پس از بستری شدن در بهداری زندان در روز گذشته، امروز بعد از آزادی به بیمارستان منتقل شد.

اشکان ذهابیان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چهار بار بازداشت و در پرونده هایی جداگانه به شش و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. وی آخرین بار ۶خرداد ماه ۸۸ در حالی که از اعضای ستاد هاشمی رفسنجانی بود با حمله ی ماموران به خانه ی پدریش در بابل بازداشت شد. اتهام های اشکان ذهابیان در پرونده جدید وی، دیدار با آیت الله صانعی ، آیت الله وحید خراسانی و دیگر مراجع تقلید در قم عنوان شده است. 

 

چه کسی باور می کرد میدان آزادی (التحریر) قاهره در مدت زمانی اندک شاهد دو انقلاب متضاد باشد؟ انقلابیونی که دیروز دوشادوش هم علیه دستگاه سرکوب حُسنی مبارک و میراث ۶۰ سال سلطه نظامیان در این میدان تجمع وتحصن کرده بودند، امروز در دو جبهه مقابل، کینه توزانه تر از دیروز به یکدیگر سنگ و بطری پرتاب می کنند و تاکنون دهها کشته، صدها زندانی و هزاران مجروح به جای گذاشته اند!

چه شد که سکولارهای دموکرات منش و طرفدار آزادی و حکومت قانون، دولت منتخب اکثریت ملت را که پس از ۶۰ سال سلطه بلامنازع ژنرال های ارتشی (محمد نجیب، جمال عبدالناصر، انور سادت و حسنی مبارک) برای اولین بار در تاریخ مصر با هزار امید و انتظار برای پایه گرفتن نهال دموکراسی و حاکمیت ملت برگزیده شده بود، سرنگون کردند؟ آنهم نه با توسل به راهکارهای قانونی، بلکه با تکیه بر قدرت سرکوب ارتش "کودتا" و زیر پا گذاشتن همه قواعد دموکراسی!

چه شد که "اخوان المسلمین" به عنوان باسابقه و گسترده ترین تشکیلات سیاسی جهان اسلام، با ۸۵ سال سابقه فعالیت، و آقای مُرسی نماینده این حزب که وعده داده بود رئیس جمهور همه مردم خواهد بود، نتوانستند درحل بحران های سیاسی و اقتصادی جامعه مصرموفق شوند و به اتکاء اکثریت آراء در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و رفراندوم قانون اساسی، بسیاری از آزادی های مدنی را از اقلیت ها دریغ داشتند؟

آیا سکولارها نمی توانستند در رقابتی دموکراتیک، با استفاده از نقطه ضعف های مدیریتی دولت مرسی، همچون سایر احزاب رقیب در کشورهای مردم سالار، برای نوبتی دیگر خود را آماده سازند و در بلند مدت سرمایه گزاری سیاسی کنند؟ آیا اسلام گرایان نمی توانستند همچون ماندلا، دگراندیشان را نیز برای سازندگی کشور به بازی بگیرند تا از توطئه های وابستگان به نظام گذشته در امان بمانند؟

۱۴ قرن پیش در جهان اسلام شورش مشابهی برای تغییر نظام سیاسی و سرنگون کردن حکومت به اتکاء غوغا گردان کوچه و خیابان رخ داد، وچنین تحولاتی را که امروز برخی به طنز در توئیتر Streetocracy (خیابان سالاری به جای مردم سالاری) نامیده اند! در آنزمان شورشیان ناراضی از عملکرد عثمان خلیفه سوم پایه گذاشتند وبا محاصره کاخ خلیفه و قتل او خلیفه کشی غیر مسئولانه و عزل رهبری سیاسی توسط شورشیان را باب کردند. امام علی(ع) که در عین انتقاد به عملکرد عثمان، با شیوه های خشن و غیر اصولی انقلابیون به شدت مخالف بود و برای دفاع از خلیفه با فرزندانش چندین بار صف محاصره کنندگان را شکافته و به یاری اوشتافته بود، داوری حکمت آمیزی در نقد عملکرد دو طرف دارد: عثمان استبداد به خرج داد و شما نیزبی تابی و عجله کردید، و خدا، هم علیه مستبد و هم علیه شتاب کننده حکمی واقع شونده دارد(۱).

همچنانکه اختلافات خانوادگی معمولا ریشه در رفتار دو طرف دارد، در منازعات سیاسی بر سر قدرت نیز باید تقصیرات را در هر دو سو جستجو کرد.داوری منصفانه درباره جریانات اخیر مصر نیز نمی تواند فارغ از نگاه به تساوی باشد؛ سکولارها به اتکاء ارتش و دستگاه قضائی مصر، در نقش بقایائی از نظام قبلی، که از گذشته دو قدرت بلامنازع بودند، بخشی از تقصیررا به عهده دارند و اسلام گرایان نیز که به دلیل ۸۵ سال سرکوب و برکناری از قدرت، فاقد تجربه اداره جامعه و مدیریت بحران های اساسی بودند، به دلیل تنگ نظری فکری و عملی در به کارگیری و مشارکت دادن نیروهای غیر خودی، مقصربخشی دیگر هستند.

شعار مردم مصر در انقلاب سال دو سال قبل، عدالت و آزادی بود. بخشی از عدالت که با دموکراسی، یعنی حاکمیت ملت و توزیع عادلانه قدرت تامین می شود، از طریق انتخابات آزاد تحقق یافت و اسلام گرایان که اکثریت را داشتند به حکومت رسیدند، اما شعار دوم یعنی آزادی، اکثریت و اقلیت نمی شناسد و اتفاقا بیشتربه حقوق اقلیت، بلکه به مخالفین تعلق می گیرد و این همان نقطه ضعفی بود که مرسی و همکارانش داشتند و به بهانه توطئه گر بودن مخالفین و وابستگی آنها به نظام گذشته این حق مسلم را نادیده گرفتند. چگونه است که ماندلای تولد یافته در قبیله ای آفریقائی فهمید که در جوامع مدنی امروز، نمی توان بی اعتنا به تفاوت های مردم و مشارکت دادن آنها در اداره جامعه حکومت کرد وبراساس این آگاهی، هم رئیس جمهورسفید پوست نژادپرست قبلی را به معاونت خود انتخاب کرد و هم رئیس زندانش را به ریاست پلیس گماشت! ولی در کشوری که ۶۰۰۰ سال سابقه تمدن دارد، کابینه مرسی نفهمیدند که به اتکاء برتری ۵۲ در صدی نمی توان خواست ۴۸ در صد مردم را، هرچند ضد انقلاب هم باشند، نادیده گرفت؟

عارضه دیگری که ممکن است کودتای نظامی سکولارها در مصر و کل منطقه موجب گردد، تقویت تروریسم و رادیکالیزه شدن جنبش های اسلام گرایانه است؛ کشورهای عربی خاورمیانه و آفریقا و سایر مسلمانان برای رسیدن به حقوق خود میان دو گزینه مبارزه خشونت آمیزو دموکراسی قرار گرفته اند، تجربه چند دهه اخیر در ترکیه، الجزائر و فلسطین و اینک مصرنشان داده است که هم غربیان و هم سکولارها هرگاه اسلام گرایان را پیروز درانتخابات ببینند، همچون قماربازی که هنگام باخت بساط قمار را به هم می ریزد، متوسل به زور می شوند و آنها را به راه حل غیر دموکراتیک سوق می داده واین ادعا را تقویت میکنند که تنها مبارزه مسلحانه و جهاد اسلامی تضمین کننده حقوق مسلمانان است، کما آنکه طرفداران"ایمان الظواهری" از رهبران فکری القائده که اخوان المسلمین را از مشارکت در پروسه دموکراتیک و تقبیح کرده بود، اینک با سربلندی حق به جانبی اخوانی ها را ملامت می کنند.

مشکل مصر تنها ارتش و سیاستمداران و مخالفین مدعی دموکراسی نیست، مشکل، فرهنگ استبدادی غالب بر جامعه است که آزادی را فقط برای خود می خواهند و هنوز معنای آنرا در نیافته و تمرین آزادی نکرده اند، راه حل بلند مدت نیز، جز با تربیت وتمرین مستمر در تحمل دگراندیشان تحصیل نخواهد شد. متاسفانه اصطلاحات: "بهار عربی"، انقلاب و بیداری اسلامی چندان با واقعیات این جوامع انطباق ندارند، انقلابات سیاسی در کشورهای پیشرفته معمولا ریشه در انقلابات فکری و ایدئولوژیک پیشین داشته و برزمینه سازی آنها و بستر فرهنگی قبلی پدید آمده اند. انقلاب کبیر فرانسه و از جهاتی انقلاب اکتبر روسیه بر زیربنائی از سالیان دراز کار فکری مبتنی بود، اما تحولات سیاسی کشورهای عربی را به تعبیر "فریدالعطاس" جامعه شناس معروف مالزیائی(در مصاحبه ای تحت عنوان: بهار عرب یک انقلاب نبود، چشم انداز خاورمیانه دموکراسی نیست)، جز درتعویض حکام منطقه، نقش نزاع های منطقه ای و جهانی در خاورمیانه، استبداد سنتی و مشکلات پیچیده اقتصادی نمی توان تحلیل کرد.

سال گذشته نامه سرگشاده ای توسط پنج نفر از نواندیشان مسلمان ایران تحت عنوان: " از تجربه تلخ جمهوری اسلامی ایران عبرت بگیرید" خطاب به رهبران مصر ارسال گردید و آنان را از آمیختن مستبدانه نهاد دین و دولت که ظرفیت تخریبی آن در تاریخ تجربه شده و از گام گذاشتن در این مسیر دین و دنیا سوزهشدار داد (۲). متعاقب این نامه ۱۶ نفر از شخصیت های نزدیک به حاکمان جمهوری اسلامی، از جمله آقایان حداد عادل و ولایتی، طی نامه ای تجربه انقلاب اسلامی ایران درنظام سازی براصول شریعت و مبنا و الگوی عملی قرار دادن اسلام (بخوانید نظام ولایت مطلقه فقیه) را مصرا به رهبران مصر توصیه کردند(۳). به نظر می رسد اینک موقعیت مناسبی باشد تا این دو توصیه را با آنچه بر سر ملت و رهبران مصر آمد بسنجیم.

برخی می پرسند چگونه ملت مصر توانستند استبداد دینی را قبل از آنکه پا بگیرد، در همان اولین سال مهارکنند ولی ملت ایران ۳۵ سال است که اسیر استبداد به مراتب سخت تری است؟ شاید اگر مرسی هم مرجع تقلیدی با سابقه ورهبری کاریزماتیک بود، اگر به سازمان روحانیت گسترده ای با ۱۴ قرن انتظار در احرازحق غصب شده خود تکیه داشت، اگرتوده هایش به تقلید سیاسی و سرسپردگی به مراجع باوربیشتر داشتند، اگر با ارتش از هم پاشیده زوار در رفته ای که قبلا در هیچ جنگی تمرین نکرده بود مواجه بود، اگرمخالفینش هفتاد و دو فرقه نبودند و اگرهای دیگر، ملت مصر هنوزاندر خم یک کوچه بودند. با اینحال بنا به وعده الهی:"ان الارض یرثها عبادی الصالحون" و تجربه دائمی تاریخ، حاکمیت هر سرزمینی سرانجام به صالحان آن خواهد رسید و ملت های بیدار و برپا سرانجام بر سرنوشت خود حاکم خواهند شد.

عبدالعلی بازرگان ، ۲۴ تیرماه ۱۳۹۲، ۱۵ جولای ۲۰۱۳


منابع
-------------------
۱- نهج البلاغه خطبه ۳۰- انا جامع لکم امره؛ استاثر فاساء الاثره و جزعتم فاساءتم الجزع ولله حکم واقع فی المستاثر والجازع).
۲- منتشر شده در دوم دیماه ۱۳۹۱توسط: حسن یوسفی اشکوری، محسن کدیور، صدیقه وسمقی، محمود صدری و عبدالعلی بازرگان.
۳- منتشر شده شده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

جرس: حسن روحانی  در پاسخ به پیام تبریک بشار اسد رییس جمهوری سوریه ابراز اطمینان کرد که با تلاش نیروهای خیرخواه و صلح طلب، ملت بزرگ و مقاوم سوریه خواهد توانست مرحله کنونی را به طور کامل پشت سرنهاده و استقلال و تمامیت ارضی خود را بطور کامل حفظ کند.

 

به گزارش مهر، رییس جمهوری منتخب با تشکر از پیام رییس جمهوری سوریه اظهار داشت: "بدون شک روابط عمیق و دیرینه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه، نشانگر عزم و اراده دو ملت برای همکاری گسترده در صحنه های مختلف سیاسی و اقتصادی و مقابله با توطئه دشمنان ملت های منطقه بویژه رژیم صهیونیستی است."

به گزارش ایسنا، دکتر فضل الله صلواتی با اشاره به واقعه ۵ رمضان اظهارکرد: ما از طریق دوستان خبر تحصن مردم اصفهان در منزل آیت الله خادمی را به دلیل دستگیری آیت‌الله طاهری شنیدیم به طوری که مردم از این دستگیری به خروش آمدند و این تحصن‌ها در خیلی از نقاط اصفهان انجام می‌شد. من در آن زمان در یزد تبعید بودم و خبرهای اصفهان را از طریق آقای زهتاب دریافت می‌کردم.

وی افزود: در آن زمان خروش انقلابی مردم اصفهان را با آیت الله صدوقی در میان گذاشتیم و ایشان اعلام حمایت قاطع کردند. آقایان عبدالله نوری و شیخ عباسعلی روحانی که از مبارزترین افراد و از شاگردان آیت‌الله طاهری بودند، به همراه برخی فعالان انقلابی بازار اصفهان تصمیم می گیرند که به اتفاق مردم حسین آباد، برخی دانشجویان و دیگر نیروهای انقلابی در منزل آیت الله خادمی تحصن کنند. آیت الله خادمی که مردم در منزل ایشان تحصن کرده بودند، نگران جان مردم بودند چون ساواک مرتب تهدید می‌کرد و ایشان را به شدت تحت فشار قرار داده بود.

این فعال سیاسی تصریح کرد: دستگیری آیت‌الله طاهری برای مردم غیرقابل تحمل بود و این خود باعث شد که شور جدیدی در مردم پدید آید. چون ماه رمضان بود و همه روزه دار بودند تدارکات مراسم افطار بر عهده جوانان بود. در آن زمان من از آیت‌الله صدوقی خواهش کردم که به اصفهان بیاید و همان لحظه شنیدم که آیت الله مطهری هم قرار است به اصفهان برود که البته اینچنین نیز شد و آیت الله مطهری در بیت مرحوم آیت الله خادمی حاضر شد.

صلواتی افزود: خیلی از کارگران به دلیل تحصن بیکار شده بودند و آیت الله صدوقی از طریق آقای ربانی مبالغی را فرستادند برای آیت الله خادمی که ایشان این مبالغ را میان مستمندان تقسیم کند. ساواک نیز برای جلوگیری از خروش مردم مرتب تهدید می‌کرد و ادعا می‌کرد که یک مشت خرابکار کمونیست قصد دارند به بهانه انقلاب آیت الله خادمی را به قتل برسانند.

وی اظهارکرد: سرانجام حمله نظامی به منزل آیت‌الله خادمی صورت گرفت که در نتیجه آن ۶ نفر به شهادت رسیدند که پنهانی مقابل کلانتری تخت فولاد دفن شدند که این کشتار مردم اصفهان را به تحرک بیشتر وا داشت و سراسر کشور وارد گود مبارزه شدند و مردم اصفهان در ۵ رمضان حماسه آفریدند و شهید تقدیم انقلاب کردند و امام(ره) این حادثه را به مردم اصفهان تسلیت گفتند.

این فعال سیاسی گفت: پس از اینکه آیت الله طاهری از تبعید بازگشتند استقبال بی نظری از ایشان در اصفهان شد به طوری که طی مسیر دروازه تهران تا حسین آباد از صبح تا شب به طول انجامید و آیت الله طاهری مردم را دعوت کردند که روز جمعه به مصلای اصفهان بیایند و در نماز جمعه شرکت کنند. در این روز باز هم ایشان سخنرانی تندی علیه شاه کردند که موجب دستگیری مجدد ایشان شد. دفعه بعد که آیت‌الله طاهری به اصفهان باز می‌گردد به صورت مخفی توسط ساواک می‌آید و کسی متوجه آمدن ایشان نمی شود.

صلواتی افزود: نگاه ساواک به آیت الله طاهری یک نگاه خونی و دشمنی بود چرا که واقعا خطبه‌های آنشین ایشان در دل رژیم شاه هراس می‌انداخت. این خطبه‌ها آگاه کننده بود و یکی از مولفه های تاثیرگذار در پیروزی انقلاب ایران را باید نماز جمعه اصفهان به امامت آیت الله طاهری بدانیم.

وی گفت: در جنگ هم که لباس رزم می پوشید و در کنار رزمندگان به آنان روحیه می‌داد و ارتباط خاصی با شهید خرازی داشت و اصلا نمی‌خواست جبهه را ترک کند که در نتیجه ریه ایشان بر اثر گازهای شیمیایی آسیب دید و به همین دلیل هم از دنیا رفتند و من در پیام تسلیتم ایشان را شهید شاهد نامیدم.

این مبارز پیروزی انقلاب اسلامی با بیان اینکه امام(ره) به ایشان علاقه و اعتماد خاصی داشتند, افزود: امام(ره) به آیت‌الله طاهری علاقه خاصی داشتند و همواره به ایشان احترام می‌گذاشتند و اگر جوانان اصفهانی با علاقه به جبهه‌ها می‌رفتند در اثر خطبه‌های نماز جمعه آیت الله طاهری بود. آیت الله تا روز اخر جنگ کنار رزمندگان بود و بعد از جنگ هم همواره به خانواده شهدا رسیدگی می‌کرد. کمتر چهره برجسته سیاسی حوصله دارد به این همه خانواده رسیدگی کند، اما آیت الله طاهری استثنا بود.

صلواتی خاطرنشان‌کرد: متاسفیم که برخی افراد قدر چنین عالم وارسته‌ای را نداشتند. من چیزی جز ایمان و خلوص در ایشان ندیدم و در سال ۵۰ شیفته رفتار و خطبه‌های ایشان شدم.

وی در پایان با بیان این که کشور ما یک عالم عامل و مجتهد مبارز را از دست داد، تصریح کرد: طبق فرموده حضرت رسول اکرم(ص)” هر گاه یک عالم واقعی از دنیا برود رخنه‌ای بزرگ در جامعه اسلامی به وجود می‌آید”. بدون شک با رفتن آیت الله طاهری کسی نمی‌تواند جای خالی او را پر کند همانگونه که کسی نتوانست جای خالی شهید بهشتی را پر کند. 

 

به گزارش  خبرآنلاین ، سیدمرتضی بختیاری، وزیر دادگستری، در حاشیه جشن گلریزان ستاد دیه در جمع خبرنگاران گفت محکومان جرایم مالی غیرعمد مانند حوادث رانندگی منتهی به فوت یا صدمه بدنی یا محکومیت‌های مالی غیرکلاهبرداری از طریق زندان شناسایی می‌شوند و برای آن‌ها پرونده تشکیل می‌شود و با کمکی که از سوی خیرین انجام می‌شود و گذشت رضایت‌مندانه طلبکاران از زندان آزاد می‌شوند.

 

بختیاری گفت: با کمک‌هایی که در جشن‌های گلریزان در ماه مبارک رمضان انجام می‌شود پیش‌بینی می‌شود تعداد قابل توجهی از زندانیان آزاد شوند. با کار خوبی که رییس قوه قضاییه در رابطه با بحث ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی انجام دادند تعداد قابل توجهی از این زندانیان آزاد شدند.

 

بختیاری در پاسخ به سوالی درباره استفاده از دستبندهای الکترونیکی، گفت: تا آنجا که در جریان هستم سازمان زندان‌ها به استناد ماده ۲۱۱ برنامه پنج ساله پنجم و سایر مقرراتی که وجود دارد چنین مسئولیتی پیدا کرده است.

 

وی افزود: اقداماتی هم انجام شده و فکر می‌کنم در سال جاری این امر عملی خواهد شد و تعدادی به صورت آزمایشی با دستبندهای الکترونیکی آزاد می‌شوند که اگر جواب داد ان‌شاءالله به عنوان جایگزین حبس از آن‌ها استفاده می‌شود.