جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


قوامی: روحانی برای گرفتن رای اعتماد وزرا با مشکلات اساسی روبه رو است

Posted: 28 Jul 2013 07:50 AM PDT

جرس: نماینده اصلاح طلب مجلس ششم گفت: ‌روحانی در گرفتن رای اعتماد وزرای خود از ابتدا تا انتها با مشکلات اساسی روبرو خواهد بود.  

 

سیدناصر قوامی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به معرفی کابینه دولت یازدهم عنوان کرد:‌ روحانی در گرفتن رای اعتماد وزرای خود از ابتدا تا انتها با مشکلات اساسی روبرو خواهد بود که باید با شجاعت در مقابل افراطیون بایستد و وزرای خود را معرفی کند. نباید فراموش کرد در مجلس نیز عقلایی همچون لاریجانی وجود دارند که مشکلات و مطالبات مردم را درک می‌کنند.

 

وی با بیان اینکه کابینه دولت یازدهم باید به توسعه سیاسی اقتصادی، رفاه مردم و تامین آزادی‌های مربوطه معتقد باشد، گفت: البته داشتن تخصص نیز در زمینه وزارتخانه‌های مربوطه امر مهمی است. ما در دوره گذشته شاهد این بودیم که حتی یک معلم ساده نیز می‌توانست وزیر شود اما امیدوارم شعار شایسته سالاری و اعتدال روحانی هرچه زودتر در معرفی کابینه محقق شود.

 

حجت الاسلام قوامی همچنین درخصوص بازگشت یاران امام(ره) به عرصه مدیریتی کشور گفت: این فرایند ساز و کارهایی دارد و باید تغییراتی در برخی ساختارها ایجاد شود که درحال حاضر این امر میسر نشده است ضمن اینکه این احتمال بسیار ضعیف است که اصولگرایان کانون‌های قدرتی که به دست آورده‌اند را به همین راحتی از دست بدهند.

 

وی افزود: افراطیون اصولگرا تاکنون هزینه‌های بسیاری برای خانه‌نشین کردن یاران امام پرداخت کردند بنابراین به همین راحتی از کنار این مساله عبور نخواهند کرد اما آنچه ضرورت دارد تغییر روندهایی است که کشور را به چنین وضعیتی رسانده است یکی از مقدمات بازگشت یاران امام به عرصه مدیریتی کشور برطرف شدن موانع است.

 

این فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید براینکه مبارزه با فساد سیاسی و اداری باید در راس فعالیت‌های دولت آینده قرار گیرد، گفت: در انتخابات اخیر آنگونه که من اطلاع داده‌اند در مرکز استان قزوین برای انتخابات شورای شهر 700 و یا 800 میلیون تومان خرج کرده‌اند که این مساله قابل بررسی است.

 

وی همچنین درخصوص برگزاری علنی جلسات شورای نگهبان یادآور شد: ما در مجلس ششم نیز متقاضی علنی بودن مجالس شورای نگهبان و خبرگان رهبری بودیم و بارها نیز این مساله مطرح شد امیدوارم با طرح دوباره این پیشنهاد این امر عملیاتی شود چراکه مردم در جریان بسیاری از مسائل قرار خواهند گرفت و می‌توانند وزن هریک از اعضای شورای نگهبان را مورد بررسی قرار دهند. 

قیمت گاز سی‌ان‌جی افزایش می یابد

Posted: 28 Jul 2013 07:22 AM PDT

جرس: یک عضو کمیسیون انرژی مجلس از موافقت این کمیسیون با افزایش قیمت گاز CNG از ۴۰ تومان به ۷۰ تومان در هر متر مکعب خبر داد.  

 

امیرعباس سلطانی نماینده مردم بروجن ‌درباره جلسه بعد از ظهر امروز کمیسیون انرژی مجلس گفت: در این جلسه درباره افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بحث و تبادل نظر شد.

 

وی تصریح کرد: در این جلسه مقرر شد در کلان‌شهرها واحدهای 75 متری، در شهرها واحدهای 100 متری و در روستاها واحدهای 150 متری متعلق به افراد تحت حمایت این دو نهاد، برای یک بار از پرداخت تمامی عوارض‌ شهری و روستایی معاف ‌شوند.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: در این جلسه همچنین وضعیت فروش گاز CNG در جایگاه‌های عرضه سوخت مورد بررسی قرار گرفت.

 

سلطانی گفت: از زمان اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، به دلیل عدم حمایت دولت از جایگاه‌داران CNG، مشکلاتی برای آنها پدید آمده است.

 

وی با اشاره به تعطیلی 180 ایستگاه عرضه گاز CNG، ادامه داد: با توجه به فعالیت 24 هزار نفر در جایگاه‌ها و حدود 3 میلیون و 500 هزار خودروی گازسوز، باید به مباحث مربوط به این جایگاه‌ها توجه ویژه داشت.

 

به گزارش فارس،عضو کمیسیون انرژی مجلس از تصویب افزایش قیمت گاز CNG از 40 تومان به 70 تومان در هر متر مکعب در کمیسیون متبوعش خبر داد و تأکید کرد: این مصوبه با تأیید شورای اقتصاد اجرا خواهد شد. 

محمدعلی نجفی: قرار است به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه روحانی معرفی شوم

Posted: 28 Jul 2013 06:39 AM PDT

جرس: محمد علی نجفی، از اعضای شورای شهر تهران به خبرگزاری ایسنا گفته است که قرار است حسن روحانی، رئیس جمهوری منتخب ایران، او را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی کند.  

 

آقای نجفی که در دوره میر حسین موسوی ، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، وزیر آموزش و پرورش بود، افزوده است که حسن روحانی، از او خواسته است خود را آماده معرفی و ارائه برنامه اش کند و اگر اتفاق خاصی نیافتد، او به این سمت معرفی خواهد شد.


همزمان، خبرگزاری رویترز بنقل از یک منبع در صنعت نفت ایران از احتمال زیاد معرفی بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت خبر داده است.


بیژن زنگنه در دولت های میرحسین موسوی، اکبرهاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی حضور داشت و مدتی نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. 

تماس تهدیدآمیز یک مقام ارشد دولتی برای جلوگیری از قرائت گزارش حادثه‌ قم

Posted: 28 Jul 2013 06:39 AM PDT

جرس: در حالی که قرار است گزارش حادثه قم فردا در مجلس قرائت شود، عضو کمیته حقیقت یاب حادثه ۲۲بهمن قم، از تماس تلفنی تهدیدآمیز یکی از مقامات ارشد دولت با عضوی از این کمیته خبر داد.  

 

سیدحسین نقوی حسینی در گفت‌وگو با خانه ملت گفت: پس از آماده‌سازی گزارش حادثه ۲۲بهمن قم و قرائت و تصویب آن در کمیسیون امنیت ملی مجلس، افراد مختلفی در مصاحبه‌ها یا موضع‌گیری‌ها در نشریات وابسته به خود و حتی گاه به صورت تلفنی یا حضوری، به اعضای کمیته بررسی اهانت و تهمت زدند و حتی تهدید کردند اگر این گزارش قرائت شود، فلان می‌شود و چنان می‌کنیم.

 

نماینده مردم ورامین و پیشوا در مجلس شورای اسلامی افزود: اعضای کمیته و کمیسیون امنیت مجلس، تحت تاثیر هیچ یک از این تهمت‌ها، اهانت‌ها و تهدیدها قرار نگرفتند و گزارش دقیقا به همان صورت که در کمیسیون مورد تصویب قرار گرفت، تقدیم هیئت رئیسه شد.

 

نقوی بیان کرد: درخواست کمیسیون امنیت ملی مجلس آن است که مطابق ماده ۲۳۶ آیین نامه، روند رسیدگی به گزارش به طور کامل ادامه پیدا کند.

 

وی در پاسخ به این سوال که این تهدید و فشارها از چه کانال‌هایی صورت گرفته، ادامه داد: یکی از مقامات ارشد دولت، با یکی از اعضای کمیسیون به صورت تلفنی صحبت و تهدید کرده اگر این گزارش قرائت شود، نمی‌گذاریم در دوره بعد رأی بیاورید.

 

این نماینده مردم در مجلس نهم با بیان اینکه اعضای کمیته و کمیسیون امنیت ملی مجلس تحت تاثیر این حرف‌ها قرار نخواهند گرفت، تصریح کرد: قرائت این گزارش در صحن علنی به تصمیم هیئت رییسه مجلس بستگی دارد؛ ضمن آنکه آنها تصمیم خود را در این خصوص گرفته‌اند و قرائت گزارش در دستور کار قرار دارد.

 

عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس، با بیان اینکه نام افراد موثر در شکل‌گیری این غائله در گزارش کامل این کمیته آمده، افزود: در گزارش ۷۰۰صفحه‌ای کمیته به تمام اسامی اشاره شده ولی گزارشی که در صحن قرائت می‌شود، تنها ۷ صفحه است و طبیعتا آوردن تمام اسامی و عناوین امکان پذیر نیست.

 

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، درباره تشکیل کمیته جدیدی برای رسیدگی به حادثه ۲۲بهمن قم از سوی نمایندگان منتقد گزارش کمیته بررسی این حادثه، گفت: اشکال ندارد؛ آنها هم با تشکیل کمیته‌‌ مورد نظرشان، حادثه ۲۲بهمن قم را بررسی کنند و اگر می‌توانند نظر رهبری را که با کار آنها اظهار مخالفت کردند، تامین کنند، ما خوشحال می‌شویم. 

در طول شش سال گذشته اشتغال در ۱۳ استان منفی شد

Posted: 28 Jul 2013 06:04 AM PDT

نرخ بیکاری ۲۴ استان دو رقمی ماند
جرس:‌ وضعیت اشتغال ۱۳ استان در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۱ بدتر شده و ۲۴ استان در پایان سال گذشته دارای نرخ بیکاری دورقمی بود. با این حال، دولت مدعی است در این سال‌ها ۷ میلیون فرصت شغلی ایجاد کرد اما مرکز آمار می‌گوید از ابتدای فعالیت دولت نهم تا پایان سال ۹۱ مجموعا ۵۴۲هزار و ۷۶۹ نفر به شاغلان افزوده شده که اگر این وضعیت را نسبت به پایان سال ۹۰ بسنجیم، نه تنها چیزی به شاغلان کشور افزوده نشده بلکه ۱۰۸ هزار و ۵۵۴ نفر نیز از جمعیت شاغل کشور کاسته و به اصطلاح رشد اشتغال منفی شده است.  

 

به گزارش مهر، اظهارنظر اخیر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب مردم ایران در مجلس درباره اشتغال زایی ۱۴ هزار نفری سالیانه در دولتهای نهم و دهم با واکنش تند برخی مقامات دولتی مواجه شد و آنها اعلام کردند دولت در فاصله ۸ سال اخیر ۷ میلیون فرصت شغلی جدید در کشور ایجاد کرده است.

 

دولت حتی اعلام کرد به زودی گزارش مفصلی را در این زمینه ارائه خواهد کرد که در قالب آن جزئیات دقیقی درباره عملکرد اشتغال زایی در ۸ سال گذشته ارائه می شود. با این حال، در روزهای اخیر مرکز آمار ایران با اقدام پیش دستانه نسبت به دولت پرونده کامل عملکرد اشتغال زایی و بیکاری کشور در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۱ را ارائه کرد.

 

۵۴۲ هزار شغل؛ کل عملکرد دولت نهم و دهم

بررسی گزارش مرکز آمار ایران از عملکرد دولت های نهم و دهم نشان می دهد که تناقضات روشنی از ادعاهای مقامات دولتی درباره اشتغال زایی و مهار نرخ بیکاری وجود دارد. در واقع هیچ نشانی از ایجاد ۷ میلیون فرصت شغلی در آمارها وجود ندارد و اختلاف جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر شاغل کشور در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۱ نشان می دهد در این سال ها تنها ۵۴۲ هزار و ۷۶۹ نفر به شاغلان کشور افزوده شده است.

 

نگاه دقیق تر به این آمار نشان می دهد سالیانه ۶۷ هزار و ۸۴۶ نفر به شاغلان کشور افزوده شده است که اگر این تعداد را در هر ماه کاری دولت های نهم و دهم محاسبه کنیم به اشتغال زایی ماهیانه حدود ۵ هزار و ۶۵۴ نفر خواهد شد.

 

به صورت کلی تعداد شاغلان کشور در سال ۸۴ به میزان ۲۰ میلیون و ۶۱۸ هزار و ۵۷۹ نفر بوده که این تعداد در سال ۸۵ به ۲۰ میلیون و ۸۴۱ هزار و ۴۲۰ نفر، در ۸۶ به ۲۱ میلیون و ۹۲ هزار و ۴۷۷ نفر، در ۸۷ به ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار و ۳۱۰ نفر، در ۸۸ به تعداد ۲۱ میلیون و ۷۰۴ نفر و در ۸۹ نیز به تعداد ۲۰ میلیون و ۶۵۶ هزار و ۶۹۳ نفر رسیده است. همچنین تعداد شاغلان در سال ۹۰ به میزان ۲۰ میلیون و ۵۱۰ هزار و ۲۵ نفر و در سال گذشته نیز ۲۱ میلیون و ۱۶۱ هزار و ۳۴۸ نفر اعلام شده است.

 

وضعیت جمعیت شاغل از ۸۴ تا ۹۱

مقامات دولتی می گویند بخش قابل توجهی از اشتغال ایجاد شده به دلیل عدم استفاده از پوشش های بیمه ای در آمارها لحاظ نشده است و این آمارها نمی تواند مبنای دقیقی برای بررسی عملکرد دولت در زمینه اشتغال زایی باشد که اگر این فرض را درست تلقی کنیم باز هم یک ضعف عمده در بازار کار کشور مشخص خواهد شد چرا که اشتغال افراد بدون بیمه خود جای سوال است، اساسا می توان طبق قانون اشتغال ناقص و فاقد پوشش های حمایتی را کارنامه رسمی دولت تلقی کرد و یا خیر؟ دیگر اینکه ۷ میلیون اشتغال مدنظر دولت با چه کیفیتی بوده (مانند مشاغل موقتی ایجاد شده در طرح مسکن مهر) که اساسا کارفرما نسبت به بیمه شاغلان اقدام نکرده است؟

 

طبق گزارش مرکز آمار ایران، در فاصله سال های ۸۴ تا پایان ۹۱ وضعیت اشتغال در ۱۳ استان کشور بدتر شده و تعداد بیکاران آنها کمتر شده است. به عبارتی در حالی که دولت می گوید برای ۷ میلیون نفر فرصت شغلی ایجاد کرده، از آنسو مرکز آمار گزارش می دهد ۱۳ استان دچار وضعیت بدتری نسبت به ابتدای فعالیت دولت نهم شده اند.

 

آذربایجان شرقی، اردبیل، اصفهان، تهران، خراسان شمالی، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، لرستان، همدان و یزد؛ ۱۳ استانی هستند که وضعیت اشتغال جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر شاغل آنها در سال ۹۱ نسبت به ۸۴ بدتر شده است.

 

بیکاری در ۱۳ استان بیشتر شد

 

سئوال بزرگی که این روزها در نقد اظهارات مقامات دولتی درباره اشتغال زایی ۷ میلیونی مطرح است اینکه چطور می توان ردپای میلیون ها فرصت شغلی را در آمارها مشاهده کرد در حالی که جمعیت شاغل کشور از ۲۰ میلیون و ۶۱۸ هزار و ۵۷۹ نفر سال ۸۴ با ۵۴۲ هزار و ۷۶۹ نفر افزایش به ۲۱ میلیون و ۱۶۱ هزار و ۳۴۸ نفر در پایان ۹۱ رسیده است؟

 

البته تعداد ۵۴ هزار و ۷۶۹ نفر یادشده بیشترین تعدادی است که در گزارش مرکز آمار ایران وجود دارد چرا که اگر عملکرد سال ۸۴ را با پایان سال ۹۰ مقایسه کنیم آنوقت نه تنها افراد جدیدی به بازار کار کشور افزوده نشده است، بلکه منفی ۱۰۸ هزار و ۵۵۴ نفر نیز کسری خواهیم داشت که با ادعاهای مقامات دولتی فاصله بسیار معناداری خواهد داشت. به عبارت ساده تر آمارها نشان می دهد تعداد شاغلان کشور در فاصله سال های ۸۴ تا پایان ۹۰ به میزان ۱۰۸ هزار و ۵۵۴ نفر کاهش یافته است!

 

هرچند بازار کار کشور در سال های فعالیت دولت های نهم و دهم متوقف نشده و به فعالیت خود ادامه داده است، اما به نظر نمی رسد واکنش مردم نیز نسبت به آمارهای میلیونی دولت چندان مناسب باشد چرا که مردم معتقدند اشتغال زایی زمانی می تواند اتفاق بیافتد و قابل قبول باشد که بتوان آن را در سطح جامعه دید و کاهش تعداد بیکاران را لمس کرد. متاسفانه در سال های گذشته چنین احساسی در مردم ایجاد نشده و بیکاری همچنان جزو اولین دغدغه های خانواده ها باقی مانده است.

 

نرخ بیکاری ۲۴ استان دورقمی ماند

علاوه بر این، نگاهی به وضعیت نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران نیز نشان می دهد در سال ۸۴ تعداد ۱۰ استان کشور دارای نرخ بیکاری تک رقمی و زیر ۱۰ درصد بوده اند که این تعداد در پایان ۹۱ به ۷ استان کاهش یافته است. در سال ۹۱ تعداد ۲۴ استان کشور دارای نرخ بیکاری دورقمی بوده است.

 

در بین استان هایی که تعداد جمعیت فعال در آنها نسبت به سال ۸۴ کاهش یافته است تهران، آذربایجان شرقی و خراسان شمالی قابل توجه است. در تهران طی سال ۸۴، ۳ میلیون و ۸۴۹ هزار و ۵۲۹ شاغل وجود داشت که این تعداد در سال ۹۱ به ۳ میلیون و ۶۶۶ هزار و ۱۸۵ نفر کاهش یافته است؛ با این وجود، مقامات استان تهران در مواردی اعلام کرده اند روند اشتغال زایی در این استان مناسب بوده است. 

ایران ابراز تمایل برای مذاکره مستقیم با آمریکا را تکذیب کرد

Posted: 28 Jul 2013 04:56 AM PDT

جرس: عباس عراقچی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گزارش روزنامه نیویورک تایمز در مورد ابراز تمایل جمهوری اسلامی برای مذاکره مستقیم با دولت آمریکا را تکذیب کرده است.  

 

به گزارش بی بی سی فارسی، آقای عراقچی به رسانه های آمریکایی توصیه کرده است که "در آستانه انتقال دولت در ایران و مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور منتخب، از انتشار اخبار ساختگی و فضاسازی های کاذب رسانه ای با هدف ایجاد تنش و تفرقه دست بردارند."

 

روزنامه نیویورک‌تایمز اخیرا کلیک نوشته بود که نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق، اوایل ماه جاری میلادی به دولت باراک اوباما خبر داده که ایران مایل است درباره مناقشه هسته‌ای خود به طور مستقیم با آمریکا مذاکره کند.

 

به نوشته این روزنامه، آقای مالکی در دیداری با سفیر آمریکا در عراق گفته است که حامل پیامی از طرف ایران است و تاکید کرده که حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران، درباره مذاکره با آمریکا جدی است.

 

آقای روحانی هفته آینده و پس از انجام مراسم تحلیف در مجلس رسما کار خود را به عنوان رئیس جمهور آغاز خواهد کرد.

 

او در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بارها بر لزوم به کار گرفتن "تدبیر" در سیاست خارجی و برقرار کردن روابط بهتر با کشورهای دیگر تأکید کرد.

 

آقای روحانی وعده داد که برای حل مسئله هسته ای ایران و کاهش تحریم های بین المللی تلاش خواهد کرد.

 

آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران می گوید که در مورد مذاکره مستقیم با آمریکا خوشبین نیست، اما لزوما با آن مخالفت هم نمی کند. 

گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم فردا در صحن علنی قرائت می‌شود

Posted: 28 Jul 2013 04:56 AM PDT

جرس: نایب رئیس اول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اعلام اینکه گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم فردا در صحن علنی مجلس قرائت می شود، گفت: این گزارش در دو نسخه ۵۰ صفحه ای و ۷ صفحه ای تهیه شده که نسخه ۷صفحه ای فردا قرائت می شود.  

 

به گزارش خبرگزاری خانه ملت، منصور حقیقت پور در حاشیه نشست علنی امروز (یکشنبه 6 مرداد) مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران با اشاره به تدوین گزارش حادثه 22 بهمن قم گفت: متاسفانه یک گروه خودسر در قم وجود دارد که برای اقدامات خود اجتهاد داده و براساس آن عمل می کند.

 

نماینده مردم اردبیل، نیر و نمین در مجلس شورای اسلامی با اعلام اینکه گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم براساس طبقه بندی های انجام شده در صحن علنی خوانده می شود، تصریح کرد: به طور حتم قرائت این گزارش براساس طبقه بندی های انجام شده براساس قانون بوده و از بروز تنش جلوگیری می کند.

 

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بعد از قرائت گزارش آیا برای متهمان و تخلفان حادثه ۲۲ بهمن قم حقی برای دفاع در نظر گرفته می شود، افزود: بله، این حرف ایجاد شده و افراد می توانند برای پاسخگویی در مجلس حاضر شوند. از طرف دیگر مجلس تاکنون در این رابطه سعی کرده که بر پایه قانون عمل کند.

 

این نماینده مردم در مجلس نهم با بیان اینکه هم اکنون یک گزارش خیلی محرمانه تدوین شده و در اختیار تمام نمایندگان قرار داده شده است، تصریح کرد: خوشبختانه مجلس در این رابطه بهترین اقدام را اتخاذ کرده است.

 

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه برخورد قضایی با نمایندگان مجلس در صورت دخالت در حادثه ۲۲ بهمن قم، افزود: براساس قانون برخورد قضایی جزو وظایف مجلس نیست از این رو دستگاه قضا باید به این مسئله رسیدگی کند.

 

حقیقت پور با اعلام اینکه گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم فردا دوشنبه ۷ مرداد بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ صبح در صحن علنی مجلس قرائت می شود، گفت: این گزارش در دو نسخه ۵۰ صفحه ای و ۷ صفحه ای تهیه شده که براساس برنامه ریزی های انجام شده نسخه کمتر در صحن علنی قرائت می شود.

 

وی با تاکید بر اینکه به طور حتم انجمن حجتیه از شیوه گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم راضی نخواهد بود، بیان کرد: قطعاً در آینده نزدیک با عوامل بروز این حادثه برخورد جدی خواهد شد.

 

این نماینده مردم در مجلس نهم با بیان اینکه در گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم تمام قصورات دستگاه ها شناسایی شده است، تصریح کرد: براساس برنامه ریزی های انجام شده بخشی از تخلفات هر دستگاه در نشست علنی فردای مجلس گفته می شود.

 

عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر اینکه "متاسفانه یکسری مسئولان ارشد اجرایی کشور وارد صحنه شده و نمایندگان مرتبط با گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم را تهدید کرده اند"، گفت: متاسفانه در چند روز اخیر آقای بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مورد تهدید این افراد قرار گرفته است، از این رو فردا در صحن علنی فیلم حادثه قم به طور کامل پخش می شود. 

روح الامینی به حکم دادگاه کهریزک اعتراض کرد

Posted: 28 Jul 2013 04:27 AM PDT

وکیل خانواده روح الامینی از اعتراض موکلش به رای دادگاه کهریزک خبر داد.

به گزارش مهر، میرمجید طاهری اظهار داشت: این پرونده برای موکلم سه بخش داشت. بخشت نخست مربوط به قسمتی بود که درباره اتهامات طرح شده در آن ، متهمان محاکمه و حکم مجازاتشان صادر شد. در این پرونده حکم به نفع ما صادر شده اما به یکی از مجازات ها از نظر شکلی ایراد داشته و به حکم اعتراض کردیم.

وی افزود: بخش دوم پرونده مربوط به اتهامی است که قرار منع تعقیب برای آن صادر شده و ما به این قرار اعتراض کرده و پرونده در حال حاضر برای رسیدگی به اعتراض ما به دادگاه رفته است.

این وکیل دادگستری خاطر نشان کرد؛ مهمترین بخش این پرونده مربوط به اتهامی است که متوجه یکی از متهمان بوده و در دادسرا در حال رسیدگی است.

طاهری تاکید کرد، در صورتی که اولیای دم خانواده کامرانی به حکم اعتراض کنند پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده می شود.
 

خلوص قلب، یعنی یک تمنا داشتن

Posted: 28 Jul 2013 04:09 AM PDT

محمود صدری
ترجمه‌ای از فصل نخست اثر بی‌همتای واضع مکتب اگزیستانسیالیسم سورن کی یر کگارد، که سراپا مناجات با خداست 


خلوص قلب، یعنی یک تمنا داشتن[۱]


پیشگفتار:

در ماه مبارک سال گذشته از روال معهود این یادداشتها فاصله گرفته سخن از "صیام مولانا" گفتم. حال که دیگر بار توفیق درک این ایام را داشته‌ام مایلم دیگر بار از راه‌های طی شده کناره گرفته، در برهوت خویش بنشینم و  ترجمه‌ای از فصل نخست اثر بی‌همتای واضع مکتب اگزیستانسیالیسم سورن کی یر کگارد، که سراپا مناجات با خداست بسنده کنم.


مقدمه مترجم:

سورن کی یر کگارد اکثر کتب خود را در دوره شش ساله خلاقیتش بین ۱۸۴۳-۱۸۴۸ منتشر کرد. در این سالها هر روز ۱۲ ساعت را پشت میز کار کوچکش به نوشتن می گذراند.[۲] کی یر کگارد اکثر کتابهائی که امروز به تالیف آنها مشهور است مانند "ترس و لرز" و "قطعات فلسفی" را با نام مستعار چاپ کرده اما هفت خطابه تحت عنوان "گفتارهای سازنده" (از جمله این کتاب) را با نام واقعی خود منتشر کرده است. این مکتوبات در واقع خطابه هائی خطاب به خویش، یا موعظه‌های خصوصی هستند که مولف به صدای بلند نزد خویش ادا و آنگاه انشا کرده[۳] و از خوانندگانش نیز خواسته که آنرا " با حضور قلب و با صدای بلند مکرر کنند. "[۴] او در صرافت وانهادگی انسان این کتاب را نیز به "انسان تنها"[۵] تقدیم کرده است. [۶] این عارف دانمارکی بر خلاف هگل که فرد را لحظه‌ای گذرا و نقطه‌ای منطوی در فرایند کیهانی می دانست، وظیفه یافتن معنای حیات و زندگی اصیل را بر دوش فانی فرد می نهد.[۷]

 


انسان و ابدیت

خداوندگارا![۸] چیست انسان بدون تو؟ چیست همه دانسته هایش، هر چند انباشته و گسترده، جز تراشه‌ای بی‌مقدار، بدون معرفت تو؟ چیست همه تلاشهایش، هر چند جهانی را در بر گیرد، جز کاری نیمه تمام، بدون شناخت تو؟ توئی آنکه یکی است و تمام است! باشد که تو خود به ذهن انسانی معرفتی عطا کنی تا آن یکتائی را دریابد، و به قلب خلوصی، تا آن دریافت را بپذیرد، و به اراده صداقتی که تنها یک هدف را بجوید. باشد که در رونق زندگی پشتکار یکی خواستن، در کشاکش پریشانی، یکدلی یکی خواستن، و در رنجها صبر یکی خواستن مان بخشی. آه‌ای آنکه هم سرآغاز را اعطا کرده‌ای و هم کمال را، در سپیده دم عمر به جوان توفیق اراده یکی خواستن و در غروب آن سالخورده را یاداوری اراده نخستین بخش تا مگر در چشم انداز عمری که در پافشاری بر یک اراده سپری شده، آغاز همچون انجام و انجام مانند آغاز گردد.


اما افسوس که تقدیر چنین نخواسته است، حائلی در میان آمده، جدائی گناه در میان آمده، هر روز، روزبروز، چیزی در میان نهاده شده: تاخیر، فروبستگی، مداخله، توهم، و فساد. باشد که در این هنگام توبه، بار دیگر شهامت یکی خواستن به ما دهی . آری اکنون زمان درنگ در وظایف روزمره است. هنگامی است که سرگرمی‌های روز را کنار می گذاریم، گوئی وقت استراحت فرا رسیده؛ این زمانی است که توبه کار، نزد تو در امر محاکمه نفس تنهاست (و این تنها در زمان توبه است که باربردار سنگین بار می تواند در کار اعتراف آرام گیرد). آری این وقفه‌ای در حضور توست. اما وقفه‌ای که وقف جستجوی اصل خویش است. مگر بتواند آنچه را که گناه گسیخته باز بندند، مگر در غمگساری کفّاره مهلت از دست رفته را باز پس دهد، مگر در نگرانی، آینده‌اش را کرانی یابد، آه،‌ای آنکه هم آغاز و هم کمال را عطا کرده ای، در هنگام نیاز توفیقی عنایت کن. باشد که آنچه را تمنای آتشین و عزم جزم انسان دسیتازی نیارد، در سوگواری توبه به او عطا شود، و آن تمنا چیزی جز این نیست که تنها یک چیز را بخواهد.


کلام سلیمان پیامبر که: "برای هر چیزی فصلی هست"[۹] حکایت گذشته هاست. چرا که وقتی مرد سالخورده می خواهد به گذشته‌اش بازگردد آنرا تنها با سیر در خاطرات می یابد. همینکه از قالب محسوسات بلاواسطه زندگی بیرون می آید گذشته در چشم انداز آرام خاطره ها، از حال پر جنب و جوش می گسلد و پیرمرد می رود تا ایام از دست رفته را در خاطراتش بیابد. اینک زمان کار و سختی، شور و پایکوبی به سر آمده فاصله همه پدیده‌ها با او یکی است. هیچیک از دیگری به او نزدیک تر نیست. انتظار، تصمیم، یا ندامت، داوری او را دگرگون نمی کند که اینهمه با تعلقشان به گذشته بی‌معنی شده اند. آخر هرآنچه به گذشته‌ها بپیوندد، گذشته. آینده‌ای ندارد که خود را به آن پیوند دهد. آه از وانهادگی سالخوردگی اگر معنای پیر شدن آن باشد که انسان بتواند در هر لحظه چنان به زندگی بنگرد، تو گوئی که خود او اهمیتی ندارد، پنداری زندگی تنها امری مربوط به گذشته است که دیگر هیچ وابستگی و وظیفه‌ای برای او در بر ندارد. تو گوئی که یک انسان زنده از زندگی منقطع و به بیگانه‌ای بدل شده. آه از این بصیرت دردناک اگر سخن سلیمان نبی بیانگر همه تجربه‌های انسانی شده، در عبارت آشنای "چه سود برد آنکه مشقّت کشید"[۱۰] پایان پذیرد. . .[۱۱]


اما آیا همه ماجرا همین است؟ همه گفتنی ها درباره معنای انسان بودن و زندگی دنیوی کردن گفته شده؟ افسوس، مهمترین و تعییین کننده‌ترین مطالب ناگفته مانده. چرا که گفتار درباره تحولات طبیعی زندگی انسان و شرح آنچه بر کالبد او می گذرد، در حقیقت تفاوتی با زندگی گیاهان یا جانوران ندارد. آنها نیز در طول سالیان دگرگون می شوند. در کهولت سن نیاز‌های دیگری دارند تا هنگامی که تازه سالند. برای آنها نیز زمانی برای شادی و زمانی برای عسرت هست. هنگامی که اواخر پائیز فرا می رسد گل نیز می تواند با بصیرت ایام گذشته صادقانه سخن سر دهد که: "هر چیز زمان خود را دارد، زمانی برای تولد و زمانی برای مرگ؛ زمانی برای خود آرائی در نسیم بهار و زمانی برای شکستن در تند باد پائیزی؛ زمانی برای شکوفه در کنار آب روان عاشق و زمانی برای پژمردگی و فراموشی؛ زمانی برای نظر بازی با خواستاران و زمانی برای آزردگی و بی‌خانمانی؛ زمانی برای رشد در دستهای عاشق و زمانی برای تحقیر و رانده شدن؛ زمانی برای شعف در گرمای مطبوع صبحگاهان و زمانی برای هلاکت در سرمای شباهنگام. هر چیز زمان خود را دارد: "چه سود کشید آنکه مشقت کشید؟" یک جانور نیز هنگامی که عمرش بسر آمد می تواند با بصیرت عمر گذشته سخن آغاز کند که: "هر چیز زمان خود را دارد. زمانی برای شوق جهیدن و زمانی برای سستی خزیدن؛ زمانی برای سحر خیزی و زمانی برای بسیار خوابی، زمانی برای با گله دویدن و زمانی برای تنها بسوی مرگ لنگیدن؛ زمانی برای با جفت خویش لانه ساختن و زمانی برای تنها بر فراز لانه نشستن؛ زمانی برای اوج آزادانه در ابرها و زمانی برای هبوط سنگوار بسوی زمین. هرچیز زمان خود را دارد: "چه سود برد آنکه مشقت کشید؟"
 

حال اگر از گل بپرسی: دیگر چه؟ خواهد گفت هیچ. به محض آنکه گیاه فانی شد قصه او دیگر تمام است. اگر جزاین بود داستان می بایست از همان ابتدا بگونه دیگری طرح و بگونه دیگری نقل می شد. بگذارید فرض کنیم که گل داستانش را اینطور به پایان می برد: ولی داستان به اینجا ختم نشده چرا که پس از مرگ جاودانگی من فرا خواهد رسید. چه داستان غریبی! آخر مگر غیر از اینست که اگر گل براستی برای جاودانگی زیسته بود، جاودانگی می بایست از همان آغاز، در هر لحظه زندگی او حضور داشته باشد؟ حضور ابدیت همه ماجرا را چنان تغییر می دهد که لازم می آید داستان را یک بار دیگر از اول تا آخر بگونه دیگری نقل کنیم. تا دوگانگی جاودانگی با هر آنچه تحول پذیر و فانی است همواره مطرح باشد. جاودانگی نمی تواند حلقه آخر زنجیر دگرگونی‌های زندگی باشد که سر انجام، در لحظه مرگ بعنوان آخرین دگرگونی فرا رسد و قصه را به پایان برد. بر عکس، جاودانگی تنها عنصر دگرگونی ناپذیر داستان است. عنصری که با گذشت زمان تحول نیافته است.


هم از اینروست که سلیمان پیامبر خردمند به زمزمه آن پیرمرد که می گوید "هر چیز زمان خود را دارد" سخن دیگری می افزاید: "هر چیز زمان خود را دارد. خداوند هر چیز را در زمان خود زیبا آفریده. همچنین اوست که ابدیت را در دل انسانها جا داده" اینست کلام پیامبرعارف. سخن از دگرگونی حیات هر چند از دهان پیری سرد و گرم چشیده شنیده شود گمراه کننده است. تنها ابدیت است که آموزنده است.


اگر مایه‌ای ابدی در انسان هست می بایست در هر تغییر و تحولی حی و حاضر باشد [۱۲]. . . اگر در انسان جوهره‌ای جاودانی وجود دارد سخن از آن باید زنگ و آهنگ دیگری داشته باشد. باید گفته شود که امری هست که هرگز زمانش نمی گذرد، کاری که انسان همواره در حال انجام آن است. همچنانکه آن حواری گفت: "همواره زمان زمان شکر خداست". چرا که امر زماندار همزمان و هم ارز همگنان فانی خویش است. اما امر ابدی بر فراز اینهمه گسترده است. ابدیت، فصل خود را نخواهد داشت؛ اوست که نطع زمان را به میل خود می گسترد و می گذارد هر چیز فصل خود را داشته باشد، همچنانکه کتاب مقدس می گوید: "این یکی بجا خواهد آمد و آن یکی نادیده نخواهد ماند"[۱۳] اما آنچه نادیده نخواهد ماند بنظر نیز نخواهد رسید تا آنچه بجا آمدنی است بجا آید. ابدیت نیز اینچنین است . . .[۱۴]


این دعوی که گذشت زمان و جهاندیدگی انسان آنچه را در او ابدی است بتدریج مستحیل کرده به حد چیزی این جهانی می رساند خیره سری است. دررابطه با ابدیت سن و سال ملاک حقیقت نیست. جوانی آدمی را از دریافت آن باز نمی دارد همچنانکه سالخوردگی انسان را از جهل نسبت به آن مصون نمی دارد. این بی‌پروائی است که تصور شود خوف الهی، به گونه‌ای که در حیات انسانی تجربه می شود به زمان کودکی او متعلق است و با گذشت زمان مانند خود کودکی، ناپدید می شود یا همانند حالت گذرائی است که قابل نگهداری نیست بلکه تنها قابل یادآوری است؛ یا آنکه که زمان توبه مانند ضعف پیری، همزمان با تحلیل نیروها، هنگامی که حواس کند و خواب رخوت اور می شود فرا می رسد. چه بسا کسانی که با گذشت سالهای کودکی ترس خود را از خداوند فراموش کرده اند، دستشان از والا‌ترین اندیشه‌ها کوتاه و به گستاخانه‌ترین افکار دراز شده. آری بسیار کسانند که تنها در سنین کهولت به توبه دست یافته اند، هنگامی که دیگر توان گناه نداشته اند و هم از اینرو نه تنها زمان توبه‌شان دیر فرا رسیده، بلکه یاس از توبه دیرگاه به آخرین وحله زندگی‌شان مبدل شده. اما اینها وقایعی نیستند که نقلشان به استعداد نبوغ آسائی نیاز داشته باشد یا درسی از معنا یا حقیقت زندگی در بر داشته باشد؛ که تنها تکرار اشتباهی هول انگیزند.


حتی تجربه هزار سال سن آدمی را چنان سرد و گرم چشیده نمی سازد که بتواند درباره ابدیت با لحنی جز جوان تازه سال – با ترس و لرز – سخن بگوید. چرا که در رابطه با ابدیت انسان عمر نمی کند، نه از نظر زمانی، و نه از نظر تجربت اندوزی. هنگامی که انسان از دوران کودکی به دوره جوانی و آنگاه به سالخوردگی می رسد اصطلاح معمول آنرا بلوغ و دستاورد می خواند. اما فرا گذشتن از ابدیت دور گشتن از خداوند و به خود وانهاده شدن است؛ و تنها حیات چنین از خدا راندگانی است که "همانند حلزونی، هرچه بیشتر پیش می رود، بیشتر تحلیل می رود."[۱۵] 


منابع و پانوشت ها
-------------------

[1] Soren Kierkegaard, Purity of Heart is To Will One Thing, Douglas V. Steere (tr) Harper & Row, New York, 1956.

 

چکیده این کتاب اینست: از آنجا که ذات حق واحد و ابدی، و خلق متکثرو فانی است؛ فانی تنها با وحدت اراده است که می تواند با ابدیت نسبتی یابد و حال آنکه اراده به سوی باطل هر چند بظاهر واحد بنظر برسد متشتّت است. پس شرط خلوص قلب تنها در یک اراده، یک تمنا، و یک هدف داشتن خلاصه می شود.

 

[2] هنگامی که برای کنفرانسی به کپنهاگ رفته بودم سراغ موزه ای که یادگارهائی از کی یر کگارد داشته باشد را گرفتم و مطلوب خویش را در موزه شهر کپنهاگ یافتم. در میان متعلقات شخصی نویسنده میز کار او را نیز نهاده بودند که دقایقی طولانی به آن می نگریستم.

 

[3]Edifying Addresses, Opbyggelige Taler عباراتی که برای این عناوین در اصل دانمارکی و ترجمه انگلیسی آن برگزیده شده اند اینهایند:

اصل دانمارکی تیتر دقیقا معنای "سازنده" را دارد، در حالیکه معادل انگلیسی آن "تهذیب کننده" است.

 

[4] در فصل 12 این کتاب کی یرکگارد در توضیح پیشنهاد فوق از این ایماژ استفاده می کند: تو خواننده این کتاب مانند بازیگری هستی بروی صحنه نمایشی که تماشاگرش خداست. من که این سخنان را با تو می گویم نقش زمزمه گری را دارم که جملاتی را که تو باید با صدای رسا و با خلوص تمام بگویی از اتاقکی در زیر سن به تو "می رسانم". هیچ ساده لوحی نقش مرا مهم نمی داند. مهم توئی که باید احساسات و عواطف باطن ات را در تنهائی خویش و نزد خدای خویش آشکار کنی. سخنان من تنها در قالب بیان صادقانه تو هستند که اهمیت می یابند. ص. 180

 

[5] “Solitary individual” in English,” hiin Enkelte” in Danish.

 

[6] مطالعه این کتاب را در اواخر دوران دانشجوئی در نیویورک درست 30 سال قبل به انجام رسانده بودم. بر کران آن هم این آیه که برایم تداعی شده بود نوشته بودم. "قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین". (انعام 162)

 

[7] کی یرکگارد در کتاب دیگرش: "مرض منجر به مرگ است" این مفهوم را تکرار می کند: اگر تنها یک چیز را بخواهید و یک هدف داشته باشید لاجرم خیر را گزیده روی به حق کرده اید. اگر غیر از خیر گزیدید و هنوز یک هدف بنظر آمد بدانید که دچار وهم و خیال، و در کنه وجود نسبت به آن دو دل هستید. مگر یاس چیست؟ مگر چیزی غیر از دودلی، دو اراده داشتن است؟ فرد دو دل یا انسان ضعیفی است که از دل کندن از شر مایوس است یا فرد مغروری است که از دست برداشتن از خیر مایوس است. هردو دو دلند و دو اراده متناقض دارند. هیچکدام یک اراده ندارند، هرچند که مشتاقند که داشته باشند.

Soren Kierkegaard, Sickness unto Death, 2008

 

[8] اصطلاح کی یر کگارد البته اصطلاحی است که مسیحیان برای خواندن خدا بکار می برند یعنی "پدر آسمانی". اما از اینرو که کی یر کگارد در شمار موحد ترین متالهین مسیحی است و این کتاب نیز در اثبات اثر این این توحید در حیات انسانی نگاشته شده، آنرا به "خداوند" برگردانده ام.

 

[9] Ecclesiastics 3:1

 

[10] Ecclesiastics 3:9

 

[11] بخش حذف شده از متن اینست: "شاید معنای این کلام روشنتر می بود اگر سلیمان به عنوان یک مرد سالخورده، نه از جوهر حیات، بلکه صرفا از گذشته هایش، نه با مخاطبی بلکه با خویشتن سخن گفته بود که: "برای هر کاری زمانی بود، هر چیز فصل خود را داشت." آری آنکه درباره عمر آدمی سخن می گوید -- عمری که با گذشت ایام دگرگون می شود -- باید بیاد داشته باشد که ابتدا سن و سال خویش را بر شنوندگانش آشکار کند چرا که بصیرتی را که از زندگی کردن بدست آمده باید مانند هر فراورده دیگر سالخوردگی و شکنندگی، با احتیاط ارزیابی گردد مبادا زیانمند باشد. تنها ابدیت است که با هر زمانی به یک وجه در تماس است، همواره حاضر است و همواره راستگوست. تنها ابدیت است که با هر انسانی صرف نظر از سن و سالش یکسان متصل است. آنچه دگرگون شدنی است مهلتی دارد و هنگامی که مهلتش به سر رسید دگرگونی اش حتمی است. لذا هر قضاوتی درباره آن، در معرض تغییر است. آنچه از دهان یک پیرمردی که در باره تجربیات گذشته اش سخن می گوید خردمندانه دانسته می شود از دهان یک جوان یا یک مرد میانسال که در باره زمان حال سخن می گوید بلاهتی بیش تلقی نمی شود. حتی آنکه کمی پا به سن گذارده می تواند به گفته سلیمان سر تایید خم کند که: "برای شور و پایکوبی زمانی هست" اما این سخن در دهان یک پیرمرد کهنسال تنها یک معنی می تواند داشته باشد: زمان رقص و پایکوبی او سپری شده و از اینروست که از آن بعنوان امری در زمان گذشته یاد می کند. دیگر برای او تفاوتی نمی کند که در شور جوانی چه اراده کرده، کناره گرفته یا پایکوبی کرده. او هنوز زیر لب زمزمه می کند: آری فصلی برای پایکوبی هست، زمانی که در آن مهلت پایکوبی هست. اما برای جوان شتافتن به محفل شور یا در خانه تنها نشستن چنان با هم متفاوتند که به ذهنش خطور نمی کند هر دو را در یک ردیف قرار دهد و بگوید: "زمانی هست که در آن می توان یکی یا دیگری را بجا آورد." انسان با گذشت سالیان دگرگون می شود و هر بار که بخشی از حیاتش را پشت سر می گذارد انگار می کند که همه حوادث آن در یک ردیف بوده اند. ولی این لحن سخن گفتن به این معنی نیست که او خردمند تر شده بلکه تنها اینرا می رساند که دگرگون گشته است. شاید حتی هنوز هم چیزی هست که او را همانگونه بی تاب می کند که پایکوبی جوان را، چیزی که همانقدر هوش و حواس از او می رباید که یک بازیچه هوش و حواس کودک را. و اینگونه است که آدمی با گذشت سالیان دگرگون می شود تا آنکه به آخرین مرحله، سالخوردگی می رسد."

[12] Thessalonians 1:3

 

[13] Mathew 23:23

 

[14] بخش حذف شده از متن اینست: "این بی خردی است که تصور شود عنصر ابدی نیز همچون هر عنصر فانی دیگر زمان خود را دارد؛ دوره خود را طی می کند، مثل بادی که برد خود را دارد، و یا مثل رودی که هرگز دریا را پر نمی کند. این بی خردی است که عنصر ابدی را مانند امری زمان دار تلقی کنیم، گذشته گذشته است و ربطی به حال ندارد؛ و حتی در توبه نیز از انسان حاضر بدور و با انسان غایب محشور است. اصلا معنای توبه رابطه امری در گذشته و انسانی در زمان حال است. بی خردی است اگر جوانی از لذت رقص و نقطه مقابل آن با یک لحن سخن بگوید. چرا که اینگونه سخن حاکی از آرزوی محال جوان برای پشت سر گذاردن دوران جوانی است. اما برای ابدیت هرگز زمانی که انسان آنرا پشت سر بگذارد، از آن سالخورده تر شود فرا نمی رسد."

 

[15] Psalms 58:8

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

 

پانزدهمین روز اعتصاب غذای پنج فعال سیاسی در زندان تبریز

Posted: 28 Jul 2013 03:45 AM PDT

جرس: لطیف حسنی، بهبود قلیزاده، محمود فضلی، آیت مهرعلی بیگلو و شهرام رادمهر که همگی عضو شورای مرکزی گروه “یئنی گاموح” هستند در اعتراض به حکم دادگاه انقلاب تبریز و شرایط بد زندان تبریز پانزده روز است که در اعتصاب غذا به سر می برند. اردیبهشت ماه امسال دادگاه انقلاب تبریز هر پنج نفر را به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه غیر قانونی در مجموع به ۴۵ سال حبس تعزیری محکوم کرده بود که در دادگاه تجدید نظر هم تایید شد.  

 

تلاش خانواده ها، وکلا و همچنین فعالین حقوق بشر برای رسیدگی مسئولین جمهوری اسلامی به خواسته های این فعالین آذربایجانی هنوز نتیجه ای نداده است. از طرف دیگر اصرار خانواده ها برای پایان دادن به اعتصاب غذا از سوی این فعالین نیز تا بحال عملی نشده و همین مسئله با توجه به وخیم تر شدن وضعیت جسمانی آنها، نگرانیها را شدیدا افزایش داده است.

 

به گزارش سایت حقوق بشر برای همه در ایران روزشمار این اعتراض تا روز پانزدهم ، بنا بر شرح خانواده های این زندانیان به این صورت زیر بوده است:

 

روز ۱-ام (روز ۲۲-ام تیرماه)، شروع اعتصاب غذای نامحدود با تسلیم نامه ای به مسئولین زندان تبریز و خطاب به رئیس دادگستری آ.ش، با محتوای اعتراض به روند دادرسی، و شرایط بد زندان.

 

روز ۲-ام (روز ۲۳-ام تیرماه)، هیچ واکنشی از سوی مسئولین مربوطه صورت نمی پذیرد.

 

روز ۳-ام (روز ۲۴-ام تیرماه)، افت شدید فشار خون محمود فضلی و انتقال او به بهداری زندان جهت مداوا، ممانعت ایشان از تزریق سرم قندی به بدنش. او جانباز است و کیسه صفرای بدنش را از دست داده است.

 

روز ۴-ام (روز ۲۵-ام تیرماه)، هر پنج اعتصاب کننده بی حال هستند. همگی به منظور تست سلامتی، به بهداری زندان منتقل می شوند.

 

روز ۵-ام (روز ۲۶-ام تیرماه)، اولین واکنش مسئولین؛ تهدید خانواده ها از سوی دادستان تبریز مبنی بر تبعید اعتصاب کنندگان. پزشک قانونی زندان: بیماری پروستات و کلیه ی بهبود قلیزاده نیاز به معاینه فوری پزشک متخصص دارد.

روز ۶-ام (روز ۲۷-ام تیرماه)، ملاقات خانواده ها با اعتصاب کنندگان، “آنها حاضر به شکستن اعتصاب خود نیستند.”. دادستان تبریز: ” هنوز نمرده اند؟!” رئیس دادگستری تبریز: “آن قدر گشنه بمانند تا بمیرند، من بعد رمضان می توانم به پرونده برسم.”

 

” روز ۷-ام (روز ۲۸-ام تیرماه)، بی حالی و سرگیجه شدید در اعتصاب کنندگان و انتقال همگی به بهداری تبریز. رئیس زندان تبریز در جواب خانواده ها: ” اگر بمیرند هم، خودکشی محسوب می شود که امری عادی است در زندان تبریز.”

 

روز ۸-ام (روز ۲۹-ام تیرماه)، خونریزی معده ی شهرام رادمهر و انتقال او به درمانگاه. انتقال همه ی اعتصاب کننده گان به بیرون از زندان تبریز. کسی از محل آنها مطلع نیست. نگرانی خانواده ها قابل توصیف نیست.

 

روز ۹-ام (روز ۳۰-ام تیرماه)، دادستان تبریز خطاب به خانواده ها: “با دستور غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور، آنها را به تهران تبعید کرده ایم.” زندان اوین از قبول اعتصاب کنندگان به خاطر وضعیت جسمانی وخیم خودداری کرد. اعتصاب کنندگان با دستبند و پابند در اتاقک فلزی ماشین ون در حیاط زندان اوین منتظر هستند.

 

روز ۱۰-ام (روز ۳۱-ام تیرماه)، اعتصاب کنندگان بین زندانهای اوین و رجایی شهر کرج در حال پاسکاری هستند. هیچکدام از زندانها مسئولیت جان آنها را نمی پذیرد. اصرار دادگستری تبریز مبنی بر عدم اعاده آنها به تبریز. بی خبری کامل در بین خانواده ها.

 

روز ۱۱-ام (روز ۱ مرداد)، انتقال اعتصاب کنندگان به انفرادی زندان اوین. دو تن از وکلای اعتصاب کننده گان از پیگیری های مکرر موفق به ملاقات کوتاه آنها در زندان اوین می شوند. اعتصاب ادامه دارد. وضعیت جسمانی اعتصاب کنندگان روز بروز وخیمتر گزارش می شود. خانواده ها اجازه ملاقات نیافتند.

 

روز ۱۲-ام (روز ۲ مرداد)، تماس تلفنی کوتاه اعتصاب کنندگان: ” ما در قرنطینه زندان رجایی شهر هستیم. اینجا یک آشغال دونی است”. محمود فضلی، شهرام رادمهر و یوروش مهرعلی بیگلو خونریزی معده دارند. دکتر لطیف حسنی حالش خوب نیست، او ناراحتی شدید قلبی دارد.

 

روز ۱۳-ام (روز ۳ مرداد)، هیچ خبری از شرایط نگهداری و شرایط جسمانی اعتصاب کنندگان نیست.

 

روز ۱۴-ام(روز ۴ مرداد)، زندانیان بند سیاسی رجایی شهر در تماس تلفنی: ” آنها اینجا هستند. به شدت لاغر، ضعیف و رنگ پریده هستند”. اعتصاب کنندگان اجازه تماس تلفنی ندارند.

 

روز ۱۵-ام (روز ۵ مرداد)، خانواده ها پشت در زندان رجایی شهر هستند. به آنها اجازه ملاقات داده نشد.