جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


دلخوشی به نظرسنجی‌های ساختگی؛ صدای ناراضیان شنیده نمی شود

Posted: 22 Feb 2013 08:58 AM PST

نیوشا صارمی
 جرس: "۸۱درصد مردم، ایران را بهترین کشور دنیا برای زندگی می‌دانند و ۹۵ درصد مردم هم با" ارزش‌های نظام "موافق هستند. تنها ۱۲ درصد از پرسش شوندگان نسبت به این گزاره که " به نظر من ملاک مقبولیت افراد و شخصیت‌ها، اطاعت از رهبری است" ابراز مخالفت کرده‌اند."

 

وب‌سایت‌های اصولگرا می‌گویند این‌ها نتایج نظرسنجی یک مرکز رسمی است. مرکزی که به نام آن اشاره نشده و گفته می‌شود هر سال برای ارزیابی افکار عمومی یک نظرسنجی انجام می‌دهد. اما آیا این نتایج واقعی است؟ آیا مردم ایران که یکی از بالا‌ترین نرخهای مهاجرت دنیا را دارد، آن را بهترین کشور دنیا می‌دانند؟ آیا این نظام با وجود گروه‌های مخالف و منتقدی که حتی در داخل هم فعالیت می‌کنند ۹۵ درصد موافق دارد؟ یا اینگونه این نظرسنجی‌ها تنها یک زمینه چینی برای نشان دادن مشروعیت نطام در آستانه انتخابات است.


شفافیت شرط اول نظرسنجی
بر اساس این نظرسنجی، موافقان این گزاره که "حکومت باید برا اساس دین اسلام اداره شود، حتی اگر عده‌ای ان را قبول نداشته باشند." نسبت به سال گذشته ۳ درصد افزایش و به رقم ۱/۸۴ رسیده است، ۱۰ درصد بی‌نظر و تنها ۵/۸ درصد با این گزاره مخالفت کرده‌اند.
نسبت به سال گذشته نظر مردم در مورد ضرورت "حمایت جمهوری اسلامی از مردم فلسطین، لبنان و سایر مردم مظلوم جهان" با ۶۸ درصد موافق، ۱۶ درصد بی‌نظر و ۱۶ درصد مخالف تغییری نداشته است. در مورد این گزاره که "در نظام جمهوری اسلامی، مبارزه با مستکبران و زورگویان جهانی و در راس آن‌ها امریکا همواره ضروری است" نظرات موافق مردم با افزایش ۳ درصدی نسبت به سال گذشته، به ۴/۷۷ درصد رسیده است و میزان مخالفان این مساله به ۶/۷ درصد که نسبت به سال گذشته ۲ درصد کم شده است. گفته شده جامعه آماری این نظرسنجی چیزی در حدود ۱۷۰ هزار نفر بوده است. این نکته را هم نمی‌توان نادیده گرفت که اگر این نظرسنجی بر اساس صداقت و شفافیت انجام شده چرا نام نهاد متولی آن فاش نشده و به گفتن "یک مرکز رسمی" بسنده شده است؟
نظرسنجی‌ تنها طراحی چند سوال و پرسیدن آن‌ها و سپس ارائه نتایج با جدول و توضیحات نیست، بلکه چه در سطح خرد و چه در سطح کلان که به شکل ملی یا بین‌المللی انجام می‌شود، دارای فرایند و اصول خاص و ثابتی است که رعایت نکردن آن‌ها می‌تواند کل نتایج به دست آمده را زیر سوال ببرد. به بیان دیگر مراحل نظرسنجی علمی شامل انتخاب موضوع، تعیین جامعه آماری، تهیه پرسشنامه و سپس تحلیل پاسخنامه‌هاست که اگر در هریک از مراحل اشتباهی صورت گیرد، نتایج غلطی به دست می‌آید.
اگر به نتایج نظرسنجی‌ها در دوران جمهوری اسلامی توجه کنیم می‌بینیم که هیچ‌گاه نشده که گزینه‌ای که بر خلاف سلیقه حکومت و شخص رهبر است رای قابل توجهی بیاورد. این خودش گواهی بر این مدعاست که نظرسنجی تنها نظر یک نفر را منعکس می‌کند.


نظرسنجی در ایران قابل اعتماد نیست
نتایج نظرسنجی‌ها در ایران همیشه مورد بحث بوده است. عده‌ای معتقدند به خاطر خفقان موجود مردم حاضر نیستند حتی در نظرسنجی‌ها عقاید واقعی خود را فاش کنند.
چندی پیش موسسه معتبر نظرسنجی گالوپ اعلام کرد: "اکثریت ایرانیان معتقدند که تحریم‌های نفتی و مالی وسیع اعمال‌ شده از طرف ایالات متحده و اتحادیه اروپا، به همراه تحریم‌های محدود‌تر شورای امنیت سازمان ملل تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر زندگی ایرانیان گذاشته است." حسین باستانی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در سایت بی‌بی سی نوشته است: "مطابق نظرسنجی جدید موسسه گالوپ، که از طریق تماس تلفنی تصادفی با هزار نفر از ساکنان ایران صورت گرفته، ۶۳ درصد پاسخ دهندگان موافق ادامه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی هستند. به نظر می‌رسد نتایج نظرسنجی‌های تلفنی راجع به موضوعات" بسیار حساس "در کشورهایی چون ایران، به دلایلی مشخص ممکن است با ترکیب دیدگاه‌های واقعی شهروندان" به کلی "متفاوت باشد."
این در حالی است که حتی خود صدا و سیمای ایران، در پی انجام یک نظرسنجی خیابانی در سال ۱۳۸۹ که نتایج آن بر روی پایگاه اطلاع رسانی این سازمان منتشر شده - و کاملا ممکن است که دارای جهت گیری به نفع این رسانه باشد - از رجوع بیش از ۴۵ درصد از مردم تهران به تلویزیون‌های ماهواره‌ای خبر داده است. نظرسنجی خیابانی جداگانه‌ای در این سال (ربیعی و اسماعیلی، ۱۳۸۹) که از قضا اخیرا به طور وسیع در سایت‌های محافظه کار بازتاب داشته، نشان می‌دهد که بیش از ۳۹ درصد از پاسخگویان برای کسب خبر به یک شبکه خبری خارج از ایران رجوع می‌کنند و "اطمینان به صداوسیما به نسبت سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای به شکل محسوسی کمتر شده است".
عبدالستاد دوشوکی فعال سیاسی هم در وبلاگ بی‌بی سی فارسه نوشته است: تصور بفرمائید که در ایران در منزل خود نشسته‌اید که ناگهان زنگ تلفن به صدا در می‌آید و کس و یا کسانی از آنسوی خط و ظاهرا از آنسوی جهان می‌خواهند نظر شما را در مورد تحریم‌ها و اینکه مسبب اصلی تحریم‌ها کیست بدانند. آیا شما بدون اینکه ذره‌ای شک کنید که شاید این‌ها "سربازان گمنام امام زمان" باشند، نظر واقعی خود را بیان کنید؟ آیا شما در جو فعلی ایران فقط با یک زنگ تلفن، ندیده و نشناخته، حاضرید صدایتان در آنسوی خط ضبط شده و به جای آمریکا و اسرائیل "نظام الهی و مقدس جمهوری اسلامی" را مسبب تحریم‌ها و مشقات مردم بدانید؟
 

جزئیات دیدار پنهانی «اردوغان» و «مشعل»

Posted: 22 Feb 2013 05:07 AM PST

جرس: خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، چند روز پیش سفری به ترکیه داشت که تنها پس از پایان آن و بازگشت وی، اخبار مربوط به آن در رسانه ها منتشر شد. در این میان، گزارش ها و شواهد جدید برخی رسانه ها حاکی از آن است که احتمالاً موضوع اصلی سفر وی به آنکارا، بحث درباره آینده سوریه بوده است.

 

به گزارش «تابناک»، خبرگزاری دولتی ترکیه (آناتولی) گزارش داد که خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس سفری به ترکیه داشته و در این سفر، با «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر این کشور دیدار و گفت و گو کرده است. در این گزارش اعلام شد که هدف از سفر مشعل، پیگیری گفت و گوهای آشتی ملی فلسطین بوده است.


در گزارش این خبرگزاری آمده بود: «اطلاع حاصل شده که مشعل، اردوغان را از تلاش ها و ماهیت گفت و گوهای آشتی میان گروه های فلسطینی آگاه ساخته است... در این دیدار، اردوغان به مشعل گفته مهم است که فرایند آشتی گروه های فلسطینی بدون انقطاع ادامه یابد و این امر بر روند مذاکرات صلح تأثیری مثبت خواهد داشت».


اما سایت تحلیلی «المانیتور» نظر دیگری در این رابطه دارد. به نوشته این سایت، هرچند تلویزیون ترکیه دیدار مشعل را «محرمانه» توصیف کرده، منابع محلی فلسطینی نیز گفته اند وی در حقیقت یکشنبه عصر به آنکارا وارد شده و روز سه شنبه ترکیه را ترک کرده است. با این حال، به نظر المانیتور، بسیار عجیب است که مشعل این طور به شکل پنهانی به ترکیه سفر کند.


این سایت اشاره می کند که از زمان اولین سفر مشعل به ترکیه در سال 2006 تاکنون، خیلی چیزها تغییر کرده است.
در آن زمان، اردوغان از ملاقات رو در رو با مشعل اجتناب کرد تا موجب برانگیخته شدن واکنش آمریکا و رژیم اسرائیل نشود. برآورد ترکیه این بود که دیدار با مشعل در آنکارا درست پس از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین، موضع ترکیه را در حمایت از فلسطین و در تقابل با رژیم اسرائیل نشان خواهد داد.


اما شش سال بعد، در اکتبر 2012، این مشعل بود که در کنگره حزب عدالت و توسعه از سوی اردوغان به گرمی مورد استقبال و ستایش قرار گرفت. علاوه بر این، اردوغان به طور علنی بیان کرد که هنگام اولین سفر مشعل به غزه در ماه دسامبر برای شرکت در سالگرد تأسیس حماس، قلب وی با مشعل همراه خواهد بود. البته احتمال سفر اردوغان به غزه نیز هنوز وجود دارد.


گزارش مذکور می افزاید: به هر حال، نکته اینجاست که به نظر می رسد امروز دیگر هیچ توجیهی برای بازی پیرامون سفر مشعل به ترکیه وجود ندارد. این حقیقت که سفر مذکور پنهان نگه داشته شده، سوالات جدیدی را ایجاد می کند. در این زمینه، منابع محلی فلسطینی به المانیتور گفته اند که حتی سفارت فلسطین در آنکارا نیز از سفر مشعل بی اطلاع بوده است. فلسطینی ها از این امر تعجب زده هستند و معتقدند دلیلی برای محرمانه نگه داشتن سفر وجود نداشته است.

گفتنی است هرچند هنوز هیچ فردی به عنوان رابط حماس در آنکارا حضور ندارد (باز هم به دلیل نگرانی از واکنش آمریکا)، آما شماری از سازمان های غیردولتی اسلامی که همکاری نزدیکی با حماس دارند، در ارتباطی نزدیک با حزب حاکم عدالت و توسعه نیز به سر می برند. تحلیلگران حاضر در این شبکه سازمانی، این گمانه را مطرح می کنند که به احتمال زیاد، مشعل درباره موضوعات مربوط به منازعه سوریه با اردوغان گفت و گو کرده، نه تلاش های آشتی فلسطینی.


بر اساس گزارش ها، تا زمان درگرفتن منازعه داخلی در سوریه، مشعل در دمشق مستقر بود و «احمد داووداوغلو»، وزیر خارجه ترکیه نیز چندین بار در این شهر با وی دیدار کرده بود. اکنون شایعات حاکی از آن است که اردوغان می خواسته آگاهی بیشتری درباره نظر مشعل نسبت به توان دولت سوریه و همچنین احتمال پیوستن نیروهای حماس در مبارزه با شبه نظامیان کرد به دست آورد.


از سوی دیگر و در همین راستا، احتمال دارد اردوغان از پذیرفتن مشعل به صورت پنهانی و سپس انتشار اخبار این سفر در پی ارسال این پیام به فلسطینی ها و حماس بوده باشد که برای کسب حمایت ترکیه، لازم است آن ها با موضع این کشور در قبال سوریه و کردها همراه شوند.
 

واکنش جمهوری اسلامی به اتهامات وارده از سوی نیجریه؛ “همه چیز ساخته و پرداخته دشمنان است”

Posted: 22 Feb 2013 03:35 AM PST

جرس: در پی انتشار گزارشی پیرامون بازداشت گروهی از جاسوسان جمهوری اسلامی در نیجریه، یک مقام ارشد وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی این اتهامات را رد کرد و آن را ساخته و پرداخته محافل امنیتی و رسانه‌ای مغرض دانست.


دستگاه امنیتی نیجریه روز چهارشنبه دوم اسفند اعلام کرد که یک روحانی شیعه و دو همدست وی را به اتهام جاسوسی برای جمهوری اسلامی بازداشت کرده است و افزود که این افراد، جمع‌آوری اطلاعات در مورد سازمان‌های آمریکایی و اسرائیلی و ترور دو رهبر پیشین نیجریه را در دستور کار خود داشتند.


به گزارش مهر، حسین امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه ایران، ضمن رد اتهامات مطرح شده از سوی نیجریه این اظهارات را ساخته و پرداخته محافل امنیتی و رسانه‌ای مغرض دانست و گفت: این اقدامات ناشی از سوء نیت دشمنان روابط ما و کسانی است که از حسن روابط موجود بین دو کشور متضرر شده‌اند.


وی از روابط دوستانه ایران و نیجریه و ظرفیت‌های بالای دو دولت برای همکاری و حسن تفاهم خبر داد و موارد اخیر را اقدام دشمنان برای ایجاد اختلاف میان دو کشور ذکر کرد.


 

جعبه سیاه پرونده سه هزار میلیارد تومانی چه شد؟

Posted: 22 Feb 2013 02:49 AM PST

جرس: در جریان رسیدگی به پرونده فساد ۳هزار میلیاردی ابهاماتی به وجود آمد که یکی از آن‌ها سرنوشت نامعلوم جعبه سیاه پرونده بود که اطلاعات مهمی را در اختیار داشت

 

 به گزارش فارس،‌ در جریان رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی دو فرد با یک نام مشترک وجود داشتند که از یکی از آن‌ها به عنوان جعبه سیاه یاد شده است.

جعبه سیاه پرونده فساد بزرگ مالی علیرضا ریاضی، رابط امیرمنصور آریا با مدیران وزارت راه بود که در سال ۱۳۹۰فوت کرد، این فرد به گواه ابوالفضل گلزاری یکی از متهمین پرونده فساد مالی، ۲۴ میلیارد تومان را از مه‌آفرید خسروی گرفته تا آن را بین مدیران وزارت راه در قالب رشوه تقسیم کند.

مرگ علیرضا ریاضی سبب شد تا سرنوشت این ۲۴ میلیارد تومان در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد و مشخص نشود که وی این رقم سنگین را بین چه کسانی تقسیم کرده است.

اما در این میان علیرضا ریاضی دیگری هم بود که به عنوان سرپرست بانک صادرات منطقه اهواز و به اتهام فساد اقتصادی به ۱۵ سال حبس و انفصال موقت از مشاغل دولتی محکوم شده است.

تشابه اسمی با سرپرست بانک صادرات منطقه اهواز
ناصر سراج، قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب در رابطه با این دو فرد به فارس گفت: تشابه اسمی در این پرونده وجود داشته، علیرضا ریاضی سمت دولتی نداشت و در یکی از شرکت‌ها مشغول به فعالیت بود.

وی افزود: این فرد پیش از مطرح شدن پرونده بر اثر سانحه رانندگی فوت کرده و تنها با سرپرست بانک صادرات منطقه اهواز تشابه اسمی داشته است.

جعبه سیاه پرونده می توانست راز ۲۴ میلیاردی را فاش کند

ابوالفضل گلزاری در هشتمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی گفت: علیرضا ریاضی که تابستان پارسال در حادثه رانندگی فوت کرد یکی از صندوقچه‌هایی بود که می‌توانست مشخص کند آن ۲۴ میلیارد تومان به چه کسی داده شده، او یکی از جعبه‌ سیاه‌های پرونده بود که فوت کرد.

وکیل گلزاری در دادگاه گفت: موکلم هر کاری را که انجام داده است با دستور مه‌آفرید بوده است. در راه آهن شیراز-بندرعباس قرار بود دو درصد قرارداد با شرکت هیبت ایرانیان به مدیران وزارت راه داده شود که با الحاقیه‌ها این میزان کم شد.

قاضی سراج گفت: اگر آن جعبه سیاه بود تکلیف آن ۲۴ میلیارد تومان هم معلوم می‌شد اما الان زیر خاک خوابیده است.

در مرداد ماه ۱۳۹۰ بود که رسانه‌ها از کشف اختلاسی بزرگ در بانک های ایران خبر دادند که طی آن مه آفرید خسروی توانست مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان را از شبکه‌های بانکی ایران به سرقت ببرد.

اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی در تاریخ ۲۹ دی‌ماه ۱۳۹۰ برگزار شد و پس از برگزاری ۱۵ جلسه دادگاه،‌ در نهایت ۲۹ بهمن ماه سال جاری احکام متهمین فساد مالی صادر شد که بر اساس آن ۴ نفر از متهمین به اعدام محکوم شدند.

فراخوان عمومی گزارشگران بدون مرز: با هم به سرکوب آزادی اطلاع رسانی و فعالان رسانه‌ها پایان دهیم

Posted: 22 Feb 2013 02:49 AM PST

جرس: سازمان گزارشگران بدون مرز، با فراخوانی عمومی خواستار اقدامی جهانی برای آزادی رسانه ها، روزنامه نگاران و فعالان مطبوعاتی در ایران شد.


سازمان گزارشگران بدون مرز در این فراخوان عمومی، خواستار پیوستن همگان به یک کمپین سراسری و امضا برای آزادی رسانه ها و روزنامه نگاران در ایران شد.


متن این فراخوان به همراه لینک امضای این کمپین به ترتیب زیر است:


با نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاست جمهوری ١٤ خرداد ١٣٩٢ ، دو دشمن آزادی اطلاع رسانی، علی خامنه‌ای و محمود احمدی نژاد می‌خواهند، مردم ایران را وادار به سکوت و محروم از اطلاع‌رسانی کنند.
پس از یکشنبه سیاه، ٨ بهمن ١٣٩١ در بسیاری از شهرهای ایران، بازداشت، احضار و بازجویی روزنامه‌نگاران تشدید شده است. در این مدت دست کم ١٩ روزنامه نگار بازداشت و تعدادی نیز احضار و بازجویی شده‌اند. آنها به "همکاری با گروه‌های ضد انقلاب" و سرویس‌های امنیتی خارجی" متهم شده‌اند.

دهشت‌افکنی که از فردای انتخابات بحث برانگیز ٢٢ خرداد ١٣٨٨ بر کشور حاکم شد، ادامه دارد و تشدید می‌شود. بنا بر اطلاعات گردآوری شده از سوی گزارش‌گران بدون مرز بیش از ٣٥٠ روزنامه‌نگار و وب نگار در این مدت بازداشت و از سوی دادگاه‌های انقلاب به حبس‌هایی از شش ماه تا بیست سال زندان محکوم شده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران، امروز با ٥٨ روزنامه‌نگار و وب‌نگار زندانی یکی از بزرگترین زندان‌های جهان برای فعالان رسانه‌ای‌ست.

با هم به سرکوب آزادی اطلاع رسانی و فعالان رسانه‌ها پایان دهیم.

گزارش‌گران بدون مرز خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط، همه ی روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی‌ست. با امضای این طومار، همیار ما برای تحقق این خواست شوید. (+)

 

مرگ مشکوک یک دانشجوی کرد دانشگاه تهران

Posted: 22 Feb 2013 02:20 AM PST

جرس: یک دختر دانشجوی کُرد در دانشگاه تهران به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد.


به گزارش کُردپا، اواخر ماه گذشته، یکی از دانشجویان دانشگاه تهران به نام “سیران مجیدی” فرزند اسعد به دلایل نامعلومی فوت شده است.


این دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد حسابداری، از اهالی شهرستان بوکان در استان آذربایجان‌غربی بوده است.


جسد این دانشجوی کُرد در روز یکم اسفندماه در یکی از سردخانه‌های پایتخت به خانواده‌ی مجیدی تحویل داده شد و روز بعد در شهر بوکان به خاک سپرده شد.


تا لحظه‌ی انتشار این خبر از علل مرگ این دانشجوی دانشگاه تهران در روز بیست و نهم بهمن‌ماه و نیز تحقیقات پزشکی قانونی، گزارشی دقیق منتشر نشده است.

 

انتقاد محمد نوریزاد از سکوت فعالان نسبت به شرایط حاکم بر کشور

Posted: 22 Feb 2013 02:20 AM PST

جرس: محمد نوری زاد، سینماگر و وبلاگ نویس حامی جنبش سبز، ضمن انتقاد از "سکوت" موجود در قبال شرایط حاکم بر کشور گفت: "اصلاً قرار نیست با اعتراض ما خون از دماغ کسی جاری شود. می گویم: مهم این است که شما از انزوا بدر آیید… ما که قصد لشکرکشی و ایجاد بلوا و آشوب نداریم. می گویم: ما که نمی خواهیم جایی را تخریب کنیم و از دیوار جایی بالا برویم. این کارها در تخصص اوباشانی است که ریسمانشان در دست سپاه و کسان دیگر است. و نه امثال ما که از این کارها متنفریم."


محمد نوریزاد در یادداشت اخیر وبلاگش می نویسد: "ما را چاره ای جز اعتراض مدنی نیست. هرچند زندانها از ما پرشوند! اتفاقا پرشدن زندانها از ما، که نه پولی بالا کشیده ایم و نه دست به جیب مردم برده ایم و نه امضایمان پای قراردادهای ننگینِ ترکمان چایی نشسته، لکه ی ننگی خواهد بود بر پیشانی آنانی که خود را اهل بصیرت می دانند و ما را فتنه گر. و حتماً نیز به زندان رفتن ما تأثیرات شگرفی در گشودن این بن بست نفرت انگیز بجای خواهد نهاد. مثلاً مگر حاکمیت بسادگی می تواند از شوکِ زندانی کردن آقای سید محمد خاتمی بدر آید؟"


متن کامل یادداشت این زندانی سیاسی حوادث بعد از انتخابات به شرح زیر است:


این روزها، روزهای تلخ و تنهایی من است. تلخ از این روی که معترضانِ صاحبنام ما – برخلاف من – پذیرفته اند که: ما از همه سوی در محاصره و بن بستیم. و در این بن بست و محاصره، کاری نمی شود کرد جز سکوت. و این که اجازه بدهیم گذر زمان خود به واکردنِ گره های ناگشودنی توفیق یابد. می گویند: مبادا تجربه ی خونین سال هشتاد و هشت را تکرار نکنیم. می گویند: اگر در آن سال هفتاد یا هشتاد نفر کشته شدند، این روزها هرخطای ما ممکن است هشتصد نفر را و یا هشت هزار نفر را به خاک و خون بکشد.
من می گویم: اصلاً قرار نیست با اعتراض ما خون از دماغ کسی جاری شود. می گویم: مهم این است که شما از انزوا بدر آیید. می گویم: ما که قصد لشکرکشی و ایجاد بلوا و آشوب نداریم. می گویم: ما که نمی خواهیم جایی را تخریب کنیم و از دیوار جایی بالا برویم. این کارها در تخصص اوباشانی است که ریسمانشان در دست سپاه و کسان دیگر است. و نه امثال ما که از این کارها متنفریم.
می گویم: شما، بزرگان و نام آوارانِ این عرصه اید. وقتی همه ی شما سکوت اختیار کرده اید، از آن جوان بی کس و کار و ناآشنا چه انتظار؟ می گویم: تنها راه برون رفت ما از این بن بست نفرت انگیز، سکوت نیست. بل اتفاقاً فریاد است. و نهراسیدن از تبعات این فریاد. می گویم: عزیزان، نترسید! حرف بزنید و اعتراض کنید اگرچه شما را به زندان بیندازند. بالاتر از این؟ چرا ما نباید زندانها را پرکنیم؟ حال که طرف مقابلِ ما امکانِ معارضه ی انسانی و مدنی را – که جزیی از بدیهی ترین حقوق اجتماعی شهروندان است – انکارمی کند، ما هم زندانهای او را با حضور خود پر می کنیم. بهمین سادگی!
شاید باور نکنید من در این ایام، به سراغ خیلی ها رفتم. خیلی ها. خیلی ها. از روحانی گرفته تا سیاستمدار و نام آشنا و حتی مراجع تقلید. به هرکسی که می شناختم رفتم و رو زدم. با هر سیاستمداری که قابلیت بحث داشت بحث و گفتگو کردم. یا حتی با دوستانی که آسمان کیاستشان – در محدوده ی کلام – تن به عرش می سایید به محاجه پرداختم. اما چه کنم؟ نشد که نشد. آنها بچشم خود می دیدند که من و خانواده ام در این راه تنهاییم اما هرگز برای همراهی با ما پیشقدم نشدند. و این، البته هرگز کدورتی نیست که مرا در راهی که بدان پای نهاده ام سست کند.
این نیز بگویم: به تنها دلیلی که از عدم همراهی شان دست یافتم، ترس بود. و البته ترس نیز هست. حاکمیت، صمیمانه می گویم: در ترساندن مردم و صاحبنامانِ ما به توفیقی بزرگ دست یافته است. بله، آنها موفق شده اند مردم را و بویژه سیاستمدارانِ معترض و منتقد این سالهایِ ما را بترسانند. ترس، تنها دلیل سکوت اینان است. ترس از چه؟ می گویم:
ترس از بی آبرویی. چرا که در این سالها، سیاسیون ما از طعم و چگونگیِ رفتار “برادران” در داخل زندانها خبردار شده اند. این که برادران در پستوهای خود با چه شیوه هایی از فرد متهم حرف و اعتراف و اقرار می گیرند. دیگر چه؟ ترس از ایجاد آشوب در خانواده. این که “برادرانِ” امام زمانیِ ما، متبحر به آداب آشوب اندازی در کانون خانواده اند. و نیک بلدند که دختر یک معترض را و پسر او را و همسر او را چگونه در تنگنای عاطفی و هول و هراس قرار بدهند تا به مراد خود برسند. دیگر؟ و ترس از ایجاد وقفه در مسیرِ معیشتِ یک معترض. این که نکند کارگاهی یا کارخانه ای یا شرکتی یا دفتری یا حقوق ماهیانه ای به اشاره ی مختصرِ “برادران” مهر و موم و قطع شود.
و اینها ترسِ کمی نیست. آنهم در این اوضاع و احوال ناپایدار. با این همه اما سخن من این است: ما را چاره ای جز اعتراض مدنی نیست. هرچند زندانها از ما پرشوند! اتفاقا پرشدن زندانها از ما، که نه پولی بالا کشیده ایم و نه دست به جیب مردم برده ایم و نه امضایمان پای قراردادهای ننگینِ ترکمان چایی نشسته، لکه ی ننگی خواهد بود بر پیشانی آنانی که خود را اهل بصیرت می دانند و ما را فتنه گر. و حتماً نیز به زندان رفتن ما تأثیرات شگرفی در گشودن این بن بست نفرت انگیز بجای خواهد نهاد. مثلاً مگر حاکمیت بسادگی می تواند از شوکِ زندانی کردن آقای سید محمد خاتمی بدر آید؟ و پشت بندش از شوکِ زندانی کردن نام آشنایانی که هرکدامشان اگر قرار باشد پشت تریبونی بایستند و صحبت کنند، حالا حالاها رشته ی کلام را به دست کسی نخواهند سپرد؟ در ادامه شما حصر و زندانی شدنِ یکی دو آیت الله و مرجع تقلید را نیز بدینها اضافه کنید.
آهای تنهایی تنهایی تنهایی، الحق که برازنده ی خدایی و بس. و من عزیزان، این روزها سخت تنهایم. با هر زنگ در، آرامش نیم بند اعضای خانواده ی من مضطربانه به هرسو می دود. ایکاش همچنان در زندان بودم. برادران اطلاعاتی و سپاهی، مرا در زندان به هر طریق و شیوه ی ممکن آزموده اند. با شکنجه و ضرب و شتم و توهین و فحش های ناموسی و تطمیع و تهدید و ارعاب، و بردن و ترساندن همسر و فرزندانم. و این که دیده اند: این موجود، به هیچ طریقی رام شدنی نیست. شاید تنها راهی که برایشان باقی مانده پودر کردن من باشد. که انجامِ این البته کمی دور از ذهن می نماید. خلاصه نمی دانم چه سناریویی روی میزشان است. اما این را می دانم که تنهایم. و می دانم که: نمی ترسم. هرگز! و می دانم: به راهی که می روم ایمان دارم. و هرگز نیز از رفتن بازنخواهم ایستاد. اگرچه در این راه، من باشم و دوستانِ دربندم.

 

طرح تازه آمریكا برای تحریم جمهوری اسلامی

Posted: 22 Feb 2013 01:37 AM PST

جرس: کنگره آمریکا در حال آماده کردن قانون تحریم های جدید علیه ایران است که سیستم بانک مرکزی اتحادیه اروپا برای پرداخت های بانکی خارج از مرز ها را نشانه می گیرد.


به گزارش فرارو به نقل از فایننشال تایمز، طرح پیشنهادی بخشی از بسته عملیاتی است که به منظور فشار بر بانک مرکزی اتحادیه اروپا طراحی شده تا به منظور بازداشتن شرکت ها و بانک های ایرانی از استفاده از سیستم پرداختی «هدف 2 » برای نقل و انتقال های یورویی، اقدامات بیشتری به عمل آوردند.


این طرح که بسته عملیاتی که احتمالا هفته آینده مطرح خواهد شد، قصد دارد راه های فرار در تحریم های مالی آمریکا علیه ایران را مسدود کند. تحریم هایی که در 18 ماه گذشته علیه ایران تشدید شده و تا حدودی در کند کردن روند برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی موثر بوده است.


این در حالی است که تحریم های قبلی به طور قابل ملاحظه ای دسترسی ایران به انجام تجارت نفتی در خارج از مرز هایش را دشوار و راه ورود دلار به کشور را سخت کرده بود. با این حال این تحریم ها موفقیت اندکی در بازداشتن تهران از تجارت نفتی با دیگر ارز های رایج داشند.


به گزارش این روزنامه انگلیسی، تحریم های ایران یکی از معدود موضوعاتی است که حمایت دو حزبی در کنگره آمریکا برخوردار است آن هم در زمانی که اختلافات تک حزبی در واشینگتن رو به افزایش است.


به هر ترتیب با تمرکز بر بانک مرکزی اتحادیه اروپا، کنگره می تواند با ریسک تضعیف همگاری با اتحادیه اروپا مواجه شود که در تابستان سال جاری تحریم های نفتی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده بود. گزارش ها حاکی از آن است که تحریم های جدید کنگره آمریکا می تواند جریمه ها و مجازات هایی را برای موسسه های مالی در نظر بگیرد که با استفاده از سیستم هدف 2 در نهایت به موسسه های ایرانی سود می رسانند. یکی از مقامات کنگره در این زمینه اظهار داشت: فشار بر بانک مرکزی اتحادیه اروپا به طور حتم گام بزرگی است که از طریق آن می توان اطمینان حاصل کرد ایران از سیستم های پرداختی تحت پوشش این بانک استفاده نمی کند.


این در حالی است که هم اکنون نیز بانک مرکزی اتحادیه اروپا با تحریم های این بلوک اروپایی علیه ایران همراهی می کند. این بانک اطمینان دارد که تا کنون عملیاتی غیر قانونی در رابطه با ایران انجام نداده است. همچنین این بانک از تجارت با اشخاص حقیقی و حقوقی تحریم شده ایرانی نیز پرهیز کرده است.


با این وجود کارشناسان اقتصادی ادعا می کنند بانک ها و شرکت های ایرانی میزان قابل توجهی یورو در حساب های خارجی انباشته کرده اند. به گفته آنها هرچند تصور عمومی بر این است که تحریم های قبلی این حساب ها را بلوکه کرده اند، اما واقعیت این است که امکان تبدیل این حساب های یورویی به ارز های رایج کشور هایی که در آنها حساب افتتاح شده و ایران با آنها تجارت می کند، وجود دارد. نقل و انتقال هایی که در برخی موارد برای انجام آن از سیستم هدف 2 استفاده می شود.


ناظران بین المللی می گویند، شرکت های ایرانی پس از اینکه حساب ها را از یورو به ارز رایج کشور ها تبدیل می کنند، می توانند بار دیگر کنترل حساب خود را در دست گیرند و از آن برای تجارت با آسیا استفاده کند. اما با تحریم های جدید دسترسی ایران به حساب های یورویی محدود می شود.


طرح اصلی قطع دسترسی تجارت نفتی ایران به سیستم مالی بین المللی برای نخستین بار از سوی مارک کیرک و رابرت منندز، سناتور های جمهوریخواه کنگره در سال 2011، مطرح و با 100 رای به تصویب رسید. نام کیرک در طرح تحریم های جدید نیز به چشم می خورد.


این در حالی است که برخی سناتورها به دنبال اقدامات مضاعفی برای فشار بر بانک مرکزی اتحادیه اروپا هستند. جک لیو، کاندید ریاست خزانه داری آمریکا در این زمینه تلاش می کند و در جریان مذاکرات تجارت دوجانبه با اتحادیه اروپا این موضوع را مطرح خواهد کرد.

 

فرمانده کل سپاه: “بر ذخائر استراتژيك دنيا مسلطیم”

Posted: 22 Feb 2013 01:37 AM PST

جرس: فرمانده کل سپاهپاسداران با بیان اینکه "سپاه بر ذخائر استراتژیک جهان مسلط است"، اظهار عقیده کرد: دشمنان ما برآوردها و الگوهای رفتاریشان را بر اساس واقعیت‌های موجود و قدرت جمهوری اسلامی اصلاح کنند و خط ارعاب و تهدید را کنار بگذارند.


به گزارش روابط عمومی کل سپاه، سردار سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، طی بازدید از یگان های شناوری و موشکی نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس و دریای عمان، در جمع رزمندگان این یگان‌ها اظهار داشت: ما بر ذخائر استراتژیک دنیا مسلط هستیم و به عنوان حافظان این بخش از اقتصاد جهان، بر خلاف قدرت های فرامنطقه‌ای، به ثبات امنیتی این منطقه می‌اندیشیم.


وی با تأکید بر اینکه راهبر های دفاعی ما مقتدرانه، اما ثبات بخش هستند، تصریح کرد: قدرت دریایی ما در یک چشم انداز وسیع ژئوپلیتیک عمل می‌کند و بخشی از راهبرد دفاعی کشور است.


سرلشکر جعفری به دشمنان توصیه کرد که برآوردهایشان را اصلاح کنند و الگوهای رفتاریشان را بر اساس واقعیت های موجود و نهفته در ظرفیت های ملی جمهوری اسلامی ایران و شعاع نفوذ این قدرت تغییر داده و خط ارعاب و تهدید را کنار بگذارند.


فرمانده کل سپاه از "ناکامی و شکست های پی در پی نظام سلطه درمقابله با جمهوری اسلامی" خبر داد و افزود: با توجه به پتانسیل های بالفعل و بالقوه قدرت دفاعی و تهاجمی جمهوری اسلامی ایران به ویژه توان بازدارندگی راهبردی سپاه، نظام سلطه بایستی مسیر برخورد با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را بازنگری و در آن تجدید نظر کنند.


سرلشکر جعفری همچنین در جریان بازدید از قرارگاه های عملیاتی و اطلاعاتی مستقر در جنوب شرق کشور و دیدار با سران برخی طوائف منطقه، ابراز عقیده کرد: مردمی کردن امنیت در این منطقه، به عنوان راهبرد موفق سپاه،با قدرت و تأمین تدریجی زیر ساخت های آن پیوسته است تا دشمنان را ناامید و ضریب امنیت این منطقه را به شدت افزایش دهد.