جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


گزارش تصویری : تجمع تراکتورها در اعتراض به قطع آب

Posted: 13 Feb 2013 06:35 AM PST

اصفهان : کشاورزان شرق اصفهان معتقدند از سال‌های گذشته آب زاینده رود که بهزمینهای آنها اختصاص داشت به استان‌های یزد، قم، کاشان و کارخانه‌های بزرگی مانند فولاد مبارکه و ذوب‌آهن فروخته می شود. این کشاورزان در اعتراض به قطع سهمیه آب خود، اینگونه اعتراضشان را نشان دادند.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تقی کروبی: رفع حصر نیازمند تغییر نگرش حکومت است

Posted: 13 Feb 2013 06:27 AM PST

مژگان مدرس علوم
جرس: در آستانه دومین سالگرد حبس خانگی رهبران جنبش سبز،  "جرس" با دکتر تقی کروبی گفتگو کرده است.   

متن این گفتگو که درباره وضعیت کنونی جمهوری اسلامی و شرایط رهبران جنبش سبز است، در پی می آید:

آقای کروبی! پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب ارزیابی شما از وضعیت امروز جمهوری اسلامی چیست؟
انقلاب 57 اهداف و آرمان هایی داشت که در اصول مختلف قانون اساسی بویژه فصل سوم به خوبی جلوه پیدا کرد. متاسفانه در عمل، انقلاب قدم به قدم از اهداف و آرمان های مندرج در قانون اساسی فاصله گرفت. اما به نظر می رسد که مسائل و مشکلاتی که در دهه اول رخ داد دلائل متعددی داشته که از جمله می توان به فقدان تجربه انقلابیون، فضای حاکم ناشی از انقلاب، فعالیت های مسلحانه و خشونت آمیز گروه های ضد انقلاب در جهت تضعیف حاکمیت ملی، تلاش برای تجزیه کشور و مهمتر از آن تجاوز عراق و جنگ هشت ساله اشاره کرد.
دهه دوم هم مسائل و مشکلاتی را به همراه داشت. انتظار بود که با پخته تر شدن حاکمیت در دهه سوم اشکالات گذشته ترمیم و قدمهای اساسی و جدی در جهت پر کردن خلاءهای موجود برداشته شود. متاسفانه در این دهه در واقع شاهد تلاش هم جانبه حاکمیت هم به لحاظ تئوری و هم به لحاظ عملی در جهت یکدست کردن قدرت و نادیده گرفتن حقوق ملت بودیم و هستیم. امروز در پرتو نگرش حاکم می توان ادعا کرد که بیش از هشتاد درصد اصول قانون اساسی ـ قانونی که اتفاقا نیاز به اصلاح و بازنگری در جهت احقاق حقوق ملت دارد ـ اعمال نمی شود. بنابراین می توان گفت بیماری قدرت و تلاش برای تمرکز بیش از حد قدرت، همان نکته ای که در قانون اساسی از آن تحت عنوان سلطه گروهی و طبقاتی نام برده می شود و زمینه انحراف بنیادین در انقلاب اسلامی را فراهم آورده است. طبیعی است در چنین شرایطی که فساد ارکان قدرت را در بر گرفته و از انقلاب و اسلام جز نامی باقی نمانده، مردم و قدمای انقلاب و کشور و دلسوزان این سرزمین در جهت احیای اصول اولیه قانون اساسی تلاش کنند.


منظورتان از انحراف به طور مشخص چیست؟
اگر صادقانه بخواهیم سخن بگوئیم نمی توان همه مسائل امروز انقلاب و کشور را که به مرز بحران رسیده به دهه دوم به بعد منتسب کنیم. اگرچه تلاش عامدانه در جهت محدود کردن حقوق مردم و مسیر ناصحیح ریشه در سیاست های دو دهه گذشته داشته است. از بدو رحلت امام یک انحرافی در جهت محدود کردن قدرت بوجود آمد که متاسفانه چهره هایی که امروز مورد غضب حاکمیت قرار گرفتند در آن روز نقش کلیدی داشتند. جریانی که به دنبال محدود کردن و یا بی خاصیت کردن قوه مقننه و سایر نهاد ها بود، بواسطه مقاومت بخش قابل توجهی از نیروهای اصیل انقلاب نتوانست به سرعت خواسته هایش را اعمال کند. اما باید واقعیت را بپذیریم که برخی از افراد در آن مقطع کوتاهی کردند و این سبب شد جایگاه کسانیکه نگاه اصلاح طلبی داشتند در درون حاکمیت تضعیف شود. بطور مثال در مجلس سوم آقای ولایتی بدلیل عدم تشخیص وزارت خارجه از وضعیت کشور رومانی و دعوت دیکتاتور آن کشور که بلافاصله پس از بازگشت به کشورش دستگیر و اعدام شد، مورد سوال نمایندگان قرار گرفت. رهبری بر خلاف قانون اساسی به حمایت یار دیرین خود آمد و با عبارتی ناپسند مجلس را از این کار منع کرد. بلافاصله برای اولین بار در تاریخ سیاسی انقلاب، اصناف و جمعیت ها در روزنامه ها به حمایت از سخن رهبری در مقابل مجلس بیانیه دادند، یطور نمونه روزنامه رسالت بیانیه ی صنف جگر فروشان یا ارایشگران را در جهت تقبیح مجلس در سوال از وزیر خارجه منتشر کرد. با این سطح هجمه می خواستند گربه را دم حجله بکشند و مجلسی فرمایشی درست کنند، پدرم این کار را انحراف دانست و به 40 امضا کننده سوال گفت من تا آخر ایستاده ام و در کنار شما هستم. امضا کنندگان وقتی رئیس مجلس را دیدند که علیرغم توصیه دوستان مجمع روحانیون در مقابل این حرکت ایستاده، شهامت یافتند و تعداد بیشتری امضا کردند (بیش از 80 نفر). پدرم گفت مجلس حق قانونی دارد و احدی نمی تواند حق مجلس را از مجلس بگیرد. طبیعتا این مساله برای ایشان و جریان چپ هزینه های زیادی داشت که در خبرگان رهبری و انتخابات دور چهارم دیده شد. انحرافی که پدرم بعد از درگذشت امام به آن بارها اشاره کردند عدم اجرای قانون اساسی و بی اختیار ساختن قوا بوده است. در همان سال با هماهنگی آقایان هاشمی و خامنه ای دور دوم مجلس خبرگان رهبری با حذف یاران امام و محدود کردن ورود انان آغاز شد. اختیار تائید صلاحیت از علما و بزرگان حوزه سلب و به فقهای شورای نگهبان که زیرمجموعه و منصوب رهبری هستند، واگذار شد و از آن تاریخ تاکنون شاهد خبرگانی بی خاصیت و نمایشی هستیم. به همین سبب امروز قدم به قدم نقش مردم کاسته شده و برابر با کاهش نقش مردم ، حکومت فاسد تر شده است. امروز وصیتنامه امام و نصایح او مبنی بر پرهیز نظامیان در امور سیاسی و اقتصادی که مطابق با اصول دموکراتیک است به صراحت نادیده گرفته شده و فسادی کم نظیر بخش نظامی و امنیتی را در بر گرفته است. به قول احمدی نژاد برادران بزرگ ترین قاچاقچیان کشور شدند.


تلاشهای آقای کروبی در مجلس بر کسی پوشیده نیست اما اگر خاطرتان باشد در مجلس ششم زمانیکه ایشان طرح اصلاح قانون مطبوعات را طی حکم رهبری از دستور بررسی مجلس خارج کردند مورد انتقاد بسیاری از اصلاح طلبان قرا گرفتند. آقای کروبی در آن مقطع در چه فضایی می اندیشیدند؟
نکته بسیار خوبی مطرح کردید، من از ایستادگی ایشان در جهت حفظ قوه قانونگذاری گفتم و شما پذیرش حکم حکومتی در قانون مطبوعات که برخی از دوستان اصلاح طلب آن را نقطه ضعف کروبی می دانند. قانون مطبوعات در ماههای آخر مجلس پنجم به تصویب رسید و وقتی مجلس ششم شکل گرفت برخی دوستان بی تجربه در امر قانونگذاری بجای تعامل، تقابل را انتخاب کردند. به دو جهت پدر با این کار موافق نبود اول آنکه ویژگی اساسی قانون در هر جامعه ای ثبات و دوام آن است و تغییر قانون در هر چند ماه امری غیر قابل قبول در حوزه حقوق است. پدر مجلسی بود و این موضوع را می فهمید در حالیکه دوستان این موضوع بدیهی حقوقی را درک نمی کردند. رهبری هم از طریق پدر به مجلس پیام داد لااقل بگذارید یکسال از عمر این قانون بگذرد بعد اصلاح اش کنید. پدر به لحاظ سیاسی هم این کار را صحیح نمی دانست، مجلسی که بنا بود مشکلات کشور را حل کند از همان روز اول در تقابل با رهبری قرار می گرفت. مصالحه امری اجتناب ناپذیر در سیاست است و نمی توان سیاه و سفید همه امور را تفسیر کرد. قدم برداشتن در جهت سیاستهای معقول هم امری کاملا واضح و روشن است.
قرار نیست کشور با حکم حکومتی اداره شود اما مطابق با قانون اساسی، رهبری این حق را دارد و در موارد استثنایی امام هم از آن استفاده کرده بودند. بیشتر عقلای جریان اصلاح طلب بعدها اذعان بر درستی استدلال پدر کردند و آن بخشی که به بهانه حکم حکومتی تضعیف کروبی را برنامه لا ینقطع خود می دانستند در انتخابات نهم هنگامیکه دکتر معین رد صلاحیت شد، تائید او را با حکم حکومتی با جان و دل پذیرفتند و روی چشم گذاشتند. رهبری با هوشمندی دو هدف را دنبال کرد، اول آنکه به جامعه نشان داد آقایان چه میزان به شعار هایشان پایبند هستند و مهمتر اینکه این ورود را در جهت ریزش آرای کروبی و هاشمی می دانست. ببینید من هدف ندارم در این مصاحبه به بازخوانی اشتباهات دوران اصلاحات بپردازم فقط می پرسم در این سال ها که عرصه بر همه ما تنگ شد، سنگ فرش های خیابان خونین شد، شکنجه های شرم آور در بازداشتگاه‌ها اعمال شد، دانشجویان و روزنامه نگاران سیاه ترین دوران را سپری می کنند، وحشیگری اوباش حکومتی به درون منزل کروبی آمد، حقوق بشر به میزان کم نظیری نقض شد، کروبی و موسوی 2 سال در حصر قرار گرفتند، کجایند آنان که کروبی را مصالح کار می دانستند و خود را انقلابی خط اول؟ کجا هستند آنها که منشور حقوق بشری طراحی می کردند و امروز حتی یک اعتراض ساده هم نسبت به این وضعیت نمی کنند؟ شعار دادن که هنر نیست، این هنر را سید احمد خاتمی یا علم الهدی بی هویت هم دارند که یک شب نه در جنگ بودند و نه در مبارزه. کروبی سخنی نمی گوید که بدان عمل نکند یا بر خلاف اش عمل کند، بطور مثال در قضیه آقای لقمانیان زمانی که قوه قضائیه به حقوق مجلس تجاوز کرد و نماینده ای را بر خلاف قانون اساسی به خاطر اظهاراتش دستگیر کرد، ایشان مجلس را ترک کرد و حاکمیت را وادار به عقب نشینی کرد. فکر می کنم گذر زمان ثابت کرده چه کسانی ثابت قدم هستند. اما همین کروبی تعامل و گفتگو را بعنوان کم هزینه ترین راه اصلاح همواره مورد نظر داشته و دارد. پس از سال هشتاد و هشت این حاکمیت بود که باب گفتگو را با تداوم نقض حقوق مردم و دفاع از متجاوزین مسدود کرد.


آقای کروبی یکی از مبارزین پیش از انقلاب هستند که مناصب مهمی بعد از پیروزی انقلاب در جمهوری اسلامی بر عهده داشتند. چه اتفاقاتی طی این سالها رخ داد که ایشان در جایگاه یکی از رهبران اپوزیسیون قرار گرفتند؟
در حقیقت پاسخ این سوال را باید رهبران امروز کشور دهند. چه اتفاقی افتاده که اکثریت مراجع، منتقد حکومت هستند یا با سکوت خود حاضر به مشارکت در امر مشروعیت بخشیدن به حکومت نیستند؟ چه اتفاقی افتاده که غالب یاران امام و قدمای انقلاب یا در زندان هستند یا در حبس خانگی؟ چه اتفاقی افتاده که بسیاری از نیروهای صادق جبهه رفته امروز جزو حذف شدگان کشور محسوب می شوند؟
آقای کروبی از سال 41 وارد مبارزه سیاسی شد و 9 بار پیش از انقلاب دستگیر شد و به زندان و تبعید رفت. بعد از انقلاب هم به عنوان یکی از انقلابیون سمت هایی را پذیرفت که در خدمت طبقه محروم و یا رنج کشیده کشور باشد، با رای مردم هم عضو مجلس شد. پدر همواره تلاش کرده مسائل و مشکلات افراد را حل کند و همیشه زمینه تعامل و گفت و گو با حاکمیت را مهیا سازد. زمانیکه رئیس مجلس بود به گواه دوستان دفترش مکانی برای پیگیری امور زندانیان صرف نظر از عقاید شان بوده، حتی در کمک های مالی که می کرد هیچگاه نگرش های سیاسی و جناحی و یا اعتقادی را دخیل نکرد. شکنجه و نقض سیستماتیک حقوق زندانیان در بازداشتگاههای حکومت در سال 1388 موجب اعتراض شدید پدر شد. دفترش این بار پناهگاه قربانیان حوادث پس از انتخابات شد و تمام تلاش خود را کرد تا غده چرکین را از دامن حکومت بزداید، اما این حکومت بود که با قدسی کردن ماموران خود حاضر به پذیرش اشتباه و جبران ان نبود. برخی افراد به ایشان پیام دادند که شما تکلیف ملی و الهی تان را انجام دادید، دیگر سکوت کنید، مسئولیت شرعی که ندارید. او سکوت را شراکت در فساد می دانست و باور داشت که اگر بر سر این انحرافات کوتاه بیاید، پنجاه سال مبارزه و تلاش خود را بی حاصل کرده است. بنابراین هزینه سنگین آن را با آرامش پذیرفت. خواه حمله به منزل و کتک خوردن و یا شلیک به ماشینش باشد و یا دو سال حبس در مکانی غیر از منزل.


محدود کردن اختیارات رهبری و تعیین نوع حکومت از طرف مردم از مواردی بود که آقای کروبی برای بازگشت به آرمانهای انقلاب بر آن تاکید داشتند و به همه پرسی به عنوان یکی از راههای خروج کشور از بحران سیاسی تکیه کردند. منظورشان از همه پرسی در خصوص چه مسئله ای بود؟
آقای کروبی معتقد به جمهوری اسلامی است که در آن جمهوریت و اسلامیت توام با هم اعمال شود. یعنی قوانین و مقررات اسلام در چهارچوب نگرش مدرن، فقه پویا با در نظر گرفتن زمان و مکان و با به رسمیت شناختن حق انتخاب مردم در تمامی ارکان قدرت. انسان زمینی مشروعیت سیاسی می خواهد. مطابق همین قانون اساسی، بنیانگذار انقلاب هم مشروعیت سیاسی اش را از مردم گرفته است. کروبی بر اساس قانون اساسی معتقد است که حق مردم در انتخاب تمامی ارکان قدرت باید به رسمیت شناخته شود و در عمل اجرا شود، بطور مثال بارها گفته اند که خبرگان که نقش نصب، عزل، نظارت و سوال از رهبری را دارد باید در بر گیرنده تمامی اقشار جامعه باشد و انحصار روحانیت را امری ناپسند و مذموم دانستند. ایشان در عین حال گفته اند من اینگونه فکر می کنم اما مردم حق دارند نوع حکومت را برگزینند و اگر نگاه دیگری داشتند، من به انتخاب آنان احترام می گذارم، حتی اگر از نظر من اشتباه کنند. از نظر ایشان تمامی ارکان قدرت در جمهوری اسلامی مشروعیت خود را از مردم می گیرند خواه مستقیم و یا غیر مستقیم.


میان اظهاراتتان اشاره کردید که تعامل و گفت و گو کم هزینه ترین شیوه برای برون رفت از این انسداد سیاسی است اما عملا تمام راهها بر روی گفتمان بسته است. الان که بحث انتخابات آزاد می شود آیا می توان بر سر آن به تعامل و گفتگو رسید؟
انتخابات آزاد حق مردم و کشور است. قانون اساسی به صراحت حق حاکمیت ملت را مورد بحث قرار داده است. اینکه امروز واژه انتخابات آزاد مورد نقد است، به ساختار حکومتی بر می گردد که منحرف شده و بدنبال مهندسی انتخابات است. انتخابات آزاد حق مردم است. شرایط امروز زمینه گفت و گو میان جریانهای سیاسی و احزاب را با حاکمیت بسته است. انتخابات آزاد و سالم مقدمات و الزاماتی دارد که ابتدا باید بدنبال آن بود. شاید پرداختن گروهها به مطالبات به حق مردم، حاکمیت را مجاب کند که حق مردم را به رسمیت بشناسد و زمینه یک انتخابات ازاد و سالم را فراهم کند اما من در شرایط امروز خوشبین نیستم. طبیعی است حاکمیتی که مردم را در امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیگانه می داند و فساد ارکان آن را فرا گرفته تن به این امر ندهد. من پیش از این هم در مقاله ای گفتم که اگر به راستی دنبال دشمن برای انتخابات آزاد می گردید، متهم اصلی قانون اساسی و متهم دوم که جرمش از قانون اساسی هم بیشتر است مرحوم امام است. باید او را محاکمه کنید زیرا او در سالهای مبارزه و بعد از پیروزی از رای مردم گفت و خود را بدان مقید و ملزم دانست.


اگر همانطور که گفتید شرایط انتخابات آزاد فراهم نشود چه موضعی باید در قبال انتخابات گرفت؟
تحولات ایران در چند ماه آینده قابل پیش بینی نیست. اما طبق صحبتی که امروز یعنی بیست دوم بهمن با هم داریم فکر می کنم بیش از اینکه دغدغه حضور کاندیدای خاصی را داشته باشیم، باید تلاشمان بر این باشد که حاکمیت را ملزم به رعایت شرایط انتخابات سالم و شفاف کنیم. فکر می کنم مطالبه محوری بهتر از مشارکت محوری است.


با چه شیوه و ابزارهایی می شود حاکمیت را مجبور به فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد کرد؟
متاسفانه گروه های سیاسی که عجله ای عجیب برای بازگشت به صحنه و ایفای نقش حتی در نقش کتک خور را دارند، قدرت بسیج مردمی را نادیده گرفته و سطح مطالبات شان را به اندازه سطح دیدشان محدود می کنند. اگر دوستان با روش های افراطی و تفریطی شان زمینه شکاف در جریان منسجم اصلاحات و جنبش سبز ایجاد نکنند، حاکمیت برای بقای خود راهی جز تن دادن به خواست اکثریت مردم ندارد و آنگاه به جای فرد محوری باید مطالبات مشروع را نهادینه ساخت تا بعد از مدتی مجددا به نقطه صفر باز نگردیم.


آقای کروبی! طی ماههای اخیر صحبتهایی از سوی برخی افراد اصولگرا مبنی بر رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد صورت می گیرد آیا این موضع گیری ها تاثیری بر شکستن حصر و باز شدن فضا خواهد داشت؟
بیشتر افراد جریان راست سنتی مخالف برخوردهای خشن با معترضین، روزنامه نگاران و امنیتی کردن فضای سیاسی کشور بودند و هستند اما عرصه چنان بر آنها تنگ شد که بخش زیادی از آنها سکوت کردند. آنان از اینکه مبارز خوشنام انقلاب و رئیس دو دوره مجلس و مهندس موسوی که خالصانه و صادقانه برای انقلاب و مردم در هشت سال جنگ بعنوان نخست وزیر امام خدمت کرده در حبس قرار گرفته اند، ناراحت هستند. ببینید در خلال برخورد های این چند سال بارها افراد شناخته شده متعلق به راست سنتی با ما تماس می گرفتند و تاسف خودشان را از روش حکومت اعلام می کردند. بخشی از چهره های شناخته شده انقلاب که شرایط اسف بار داخلی و بین المللی را می بینند و مردم آن ها را شریک این امر می دانند، برای نجات کشور و حفظ آبروی خود از فرصتی که بوجود آمده استفاده کرده و خواهان تغییر روش شده اند، اما این دست سخنان کمکی به رفع حبس و حصر رهبران در بند نمی کند زیرا برداشتن حصر منوط به تغییر نگرش حاکمیت نسبت به حقوق ملت است. مادام که تغییری در این نگرش بوجود نیاید نمی توان امید به شکستن حصر داشت. مطالبات کروبی و موسوی در اعلامیه ها ی شان بیان شده و باید دید حاکمیت چه زمانی کف این مطالبات را جامه عمل می پوشاند. در حال حاضر دست بالا در قدرت را جریان افراطی نوظهور، بی پایه و بی هویت در اختیار دارد.


لطفا از وضعیت آقای مهدی کروبی و دغدغه اصلی ایشان در این روزها بگویید؟
با گذشت دو سال از حبس غیر قانونی، پدرم هنوز در مکانی غیر از منزل شخصی اش نگهداری می شود. ایشان در یک ساختمان اداری فاقد امکانات اولیه محبوس هستند و در طی چند ماه گذشته بدلیل نداشتن فضای مناسب از هوای آزاد و آفتاب محروم بوده اند. ما همواره صرف نظر از عادلانه یا ظالمانه بودن این مجازات بر این نکته تاکید داریم که حاکمیت باید مراحل قانونی این بازداشت و حبس را طی کند. طبق قوانین جاری کشور یک دادگاه صالح و علنی برگزار کند، اتهام تفهیم شود و ایشان از خود دفاع کند. برای ما قضاوت مردم به عنوان هیئت منصفه اصلی مهم است که تعیین کننده خدمت و یا خیانت فرد و یا افراد خواهد بود. سپس هر نوع مجازاتی که رضایت شان را جلب می کند، اعمال کنند. ببینید این ها شان یک حکومت را رعایت نمی کنند، دو سال است که می گویند کروبی در حصر خانگی است در حالیکه ایشان در منزل خود حصر و حبس نیست. دغدغه اصلی ایشان کشور است. بارها در ملاقاتها از وضعیت کشور بویژه وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ابراز نگرانی کرده اند. دسترسی ایشان به اخبار محدود است اما بر اساس همین کلیاتی که از سیمای جمهوری اسلامی می شنوند، نگران وضعیت معیشتی مردم هستند. در ملاقات ها ایشان ضمن تاکید بر حقانیت مسیر جنبش تنها راه نجات کشور را بازگشت حاکمیت به مردم می داند. او نگران است که در سایه بی تدبیری بحرانی اساسی نسبت به تمامیت کشور بوجود آورد و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشور به خطر افتد.

 

 

تایید حکم ۵ سال زندان جمال قادرنژاد، فعال دانشجویی کرد

Posted: 13 Feb 2013 05:23 AM PST

جرس: طی روزهای اخیر دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی، حکم ۵ سال حبس را برای جمال قادرنژاد که توسط دادگاه انقلاب مهاباد صادر شده بود، قطعی اعلام کرد.


"عباس جمالی" وکیل جمال قادرنژاد، دانشجوی رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور میاندوآب، در گفتگو با آژانس خبری موکریان، درباره حکم صادره گفت: حکم نهایی پنج سال زندان برای جمال قادرنژاد چند روز پیش از طرف شعبه دهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی تأئید شد.


وی با بیان اینکه اتهام اصلی ایشان "عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام" بود، اضافه کرد: علاوه بر این اتهام، که اصلی ترین اتهام آقای قادرنژاد بود، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز اتهام های دیگری بود که در پرونده ایشان آمده بود.


جمالی افزود: موکل بنده را اداره اطلاعات با همین اتهامات بازداشت کرده بود. نکته قابل تأمل و تعجب برانگیز برای بنده این بود که خود اداره اطلاعات صراحتا تقاضای اشد مجازات به استناد مواد ۴۹۹ و ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات کرده بود، که قانونا این موضوع ربطی به اداره اطلاعات ندارد و اصولا این ارگان نمی تواند برای کسی تقاضای مجازات کند چون اطلاعات حتی ضابط قضایی هم نیست. اگرهم ضابط قضایی باشد نمی تواند چنین کاری بکند، این امر مربوط به دادسرا و بازپرس است.


این وکیل دادگستری با بیان اینکه متاسفانه بازپرس پرونده هم بر اساس گزارش اداره اطلاعات کیفرخواست به دادگاه بدوی داده بود، ادامه داد: در حالی که آقای قادرنژاد اعلام کرده بود که هیچ عضویتی در احزاب مخالف نظام ندارد، ولی با این وجود قاضی دادگاه بدوی حکم به محکومیت ایشان صادر کردند.


جمالی اضافه کرد: قاضی پرونده عنوان کرده بودند که دیگر اتهامات نامبرده یعنی اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، جرم های مستقلی نیستند و براین اساس آنها را رد کردند ولی برای اتهام عضویت، حکم ۵ سال زندان برای ایشان صادر کردند.


وی همچنین افزود: در مرحله رسیدگی به پرونده در دادگاه بدوی، اداره اطلاعات ادعا کرده بود که مدارکی و شواهدی پانصد صفحه ای در اختیار قاضی پرونده قرار داده است که اتهام آقای قادرنژاد را اثبات می کند. بنده تقاضا کردم که این مدارک را مشاهده کنم ولی قاضی پرونده گفتند: "مدارک را من دیده ام، کافی است. شما لازم نیست ببینید" و هیچ مدرکی به ما ارائه نکرد.


عباس جمالی خاطرنشان کرد: بنده به همه این موارد در مرحله تجدیدنظر اشاره کردم که متأسفانه دادگاه تجدیدنظر بدون دقت به این مسائل و موارد خلاف واقعیت، رأی دادگاه بدوی را عینا تأیید کرد.


وکیل مدافع جمال قادرنژاد، با توجه به بیماری حاد موکلش، در این باره نیر اظهار داشت:در طول ایام بازداشت موکلم، بنده بارها به دلیل بیماری دیسک کمر، به قرار بازداشت طولانی مدت ایشان اعتراض کردم و درخواست کردم که قرارشان به وثیقه تبدیل شود تا آقای قادرنژاد در بیرون از زندان به معالجه خودشان بپردازند ولی رئیس دادگاه به این مسأله هم توجهی نکردند.


وی افزود: موکل بنده الآن با دیسک کمر خیلی شدید در زندان مواجه هستند که در صورت ادامه این وضعیت احتمال وخیم شدن حال جسمی ایشان زیاد است.


عباس جمالی در پایان این گفتگو، نسبت به حکم صادره اینگونه اظهارنظر کرد: بنده همچنان معتقدم که حکم صادره برای جمال قادرنژاد کاملا ناعادلانه است چون در پرونده ایشان هیچگونه مدرک یا شاهدی مبنی بر اثبات اتهام ایشان وجود نداشت و حکم نامبرده صرفا به جهت گزارش اداره اطلاعات صادر گردیده است و به زعم بنده نه تنها روند رسیدگی به پرونده اصولی و قانونی نبود بلکه حکم صادره نیز قانونی نیست.

 

شورای هماهنگی راه سبز امید خواستار گسترش نهضت “آگاهی بخشی”توسط حامیان جنبش شد

Posted: 13 Feb 2013 05:08 AM PST

در بیانیه ۲۵ بهمن ماه
جرس: به مناسبت فرا رسیدن ۲۵ بهمن ماه و دومین سالگشت حصر و حبس خانگی راهبران جنبش سبز، شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیه ای، ضمن محکوم کردن تداوم و تشدید رفتارهای غیرقانونی حاکمیت جمهوری اسلامی، خواستار توقف فوری گسترش فزاینده‌ی فضای امنیتی، بازگشت به عقلانیت و تدبیر، صیانت از منافع ملی، و رعایت مصالح ملت ایران شد.


شورا همزمان از حامیان جنبش بعنوان "همراهان پایدار، صبور و امیدوار" دعوت کرد تا "نهضت آگاهی بخشی و افشای وقایع برای عامه مردم به‌شکلی فزاینده ای - به‌ویژه در متن «شبکه‌های اجتماعی»- گسترش یابد."


به گزارش جرس، در بیانیه روز ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ شورای هماهنگی راه سبز امید با اشاره به شرایط موجود و تشدید فضای امنیتی و پلیسی در کشور آمده است: "اقتدارگرایانی که تضاد منافع میان باندهای آنها در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، کشور را صحنه‌ی نمایش سخیف‌ترین رفتارها و مناقشات غیراخلاقی کرده، بجای آن که از ادعاهای پیشین خود مبنی بر بی‌بصیرتی منتقدان، احساس شرمساری کنند، بصیرت خود را به پرسش کشند، و عذر تقصیر به پیشگاه خالق و خلق برند، بر شرارت و خشونت جنون آسای خود علیه منتقدان افزوده‌اند."


متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:


به‌نام خدا
هموطنان عزیز و آزاده
این روزها و همزمان با آغاز سومین سال حبس غیرقانونی همراهان سربلند جنبش سبز مردم ایران، جناب حجت‌‌الاسلام حاج شیخ مهدی کروبی، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد، شاهد تشدید جو سانسور و ارعاب، احضار و تهدید فله‌ای فعالان سیاسی، و بازداشت گروهی روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه هستیم.


دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی در جدیدترین اقدام خود، با یورش به منزل فرزندان رهبران در حبس جنبش سبز، پس از تفتیش و برخوردهای غیرقانونی , غیر شرعی و غیراخلاقی، آنها را بازداشت و به دادسرای امنیتی اوین برده و ساعت‌ها بازجویی کرده‌اند. تهدیدها و برخوردهای خشنی که همچنان به‌ شکل غیرقانونی ادامه دارد.


اقتدارگرایانی که تضاد منافع میان باندهای آنها در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، کشور را صحنه‌ی نمایش سخیف‌ترین رفتارها و مناقشات غیراخلاقی کرده، بجای آن که از ادعاهای پیشین خود مبنی بر بی‌بصیرتی منتقدان، احساس شرمساری کنند، بصیرت خود را به پرسش کشند، و عذر تقصیر به پیشگاه خالق و خلق برند، بر شرارت و خشونت جنون آسای خود علیه منتقدان افزوده‌اند؛ منتقدانی که تنها جرمشان این است که به حکم عقل و تجربه، چنین روزهای اسف‌بار و سیاهی را پیش‌بینی می‌کردند و نسبت به بحران‌های فزاینده که دامنه‌ی آن زندگی قریب به اتفاق مردم ایران را در بر گرفته، هشدار می‌دادند. اینک بیش از پیش آشکار شده که نه تنها موسوی و کروبی سران «فتنه»‌ی بس پرهزینه برای ایران نیستند، که ایرانیان باید از فتنه‌ها‌ی سران اقتدارگرای نظام در هراس باشند.


شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن محکوم کردن تداوم و تشدید رفتارهای غیرقانونی که از سلطه‌ی مراکز اقتدارگرا و مناصب فراقانونی و غیرپاسخگو بر امور کشور ناشی می‌شود، خواستار توقف فوری گسترش فزاینده‌ی فضای امنیتی، بازگشت به عقلانیت و تدبیر، صیانت از منافع ملی، و رعایت مصالح ملت بزرگوار ایران است. از تمامی همراهان پایدار، صبور و امیدوار جنبش سبز نیز دعوت می‌کنیم گستره‌ی نهضت آگاهی بخشی و افشای وقایع برای عامه ی مردم را به‌شکلی فزاینده، و به‌ویژه در متن «شبکه‌های اجتماعی»، وجهه‌ی همت بلند و سبز خویش قرار دهند.


شورای هماهنگی راه سبز امید
25 بهمن 1391

 

مصاحبه با آقای “تجمع خودجوش”

Posted: 13 Feb 2013 05:08 AM PST

مهرداد نصرتی(مهرشاعر)




خوانندگان عزیز روزنامه، با عرض سلام من توفیق این را دارم که همین الان در خدمت یکی از "برادران خودجوش" باشم. البته ایشون ظاهراً خیلی کارمهمی دارن و به همین خاطر من میخوام از فرصت استفاده کنم و با ایشون مصاحبه ای کوتاه را انجام بدم....
(آقای خودجوش اخمهاش را در هم می کشه و ظرف یک ثانیه خونش به جوش میاد وچشمهاش سرخ میشه و می پرسه:) چی چی بلغور کردی نادوون؟ یه بار دیگه بگو تا دندوناتو بریزم توی دهنت!

من که حسابی جا خوردم با تردید پرسیدم: مگه چی گفتم؟ عذر می خوام اگه ناراحتتون کردم!
آقای خودجوش- نه اون کلمه را یه بار دیگه بگو!

خبرنگار- کدوم کلمه؟
آقای خودجوش- میخوای با من یه چی چی کوتاه انجوم بدی؟

خبرنگار- مصاحبه، یعنی گفتگو...
آقای خودجوش- آهان! خوب بنال! من فکر کردم یه کلومی را گفتی که اگه اون بود خونت همین الانه حلال میشد.

خبرنگار- نه بابا! من غلط بکنم چیز بدی بگم. اجازه میدید حالا با هم مصا... ببخشید...گفتگو کنیم؟
آقای خودجوش- بنال بینیم دایی!

خبرنگار- جناب خودجوش! سلام! ضمن معرفی خودتون، از اونجا قضیه شما یعنی برادران خودجوش خیلی وقته که ذهن مخاطبان ما را مشغول کرده، برامون توضیح بدین که نسل شما و برادراتون فقط توی ایران زندگی می کنن یا توی مملکت های دیگه هم نمونه هایی مثل شما وجود داره؟
آقای خودجوش - سام-مولوک یا به قول بعضی از اخویا: سلامـــــــووون علیــــــــــــــــــــــــــــــکم برادر. اولندش که ما خودمون یه پا تفتیش کنیم، اونوخت تو جغله روزنومه نگار از ما اسم و رسم می پرسی؟ بابا دمت جیز! خیلی جیگری. مخلص کلوم من جناب آقای خودجوش ام. توی روزنومه های چرند شما، بلخیا بهمون میگن "تجمع خوجوش". برادر که توی خارجه نه ولی فک و فامیلم تا دلتون بخواد. اسم کوچیک ما که البته همچی کوچیک هم نیس حزبه، ولی شما بیسواتا به ما میگین تجمع. فک و فامیل و رفیق و دوس و آشنا نگو و نپرس. هم اینجا میوون مملکت خودمون، هم توی خارجه. البت کلیاشون توی خودِخود خارج زندگی میکنن. حواست جمعه؟ توی خود خود خارج، نه توی شهراش و دهاتاش. "حاجی" میگه اونجا اونا معروفن به اسفونتی. حالا خودت واسه این جماعت بیسوات بنویس که ایسفونتی یعنی چی چی

خبرنگار –(به نظرم منظورش اسپونتی است که به تجمع خودجوش خلافکارها در فرهنگ غربی گفته میشه. دلم براش میسوزه. بیچاره حتی نمیدونه با همین یک کلمه که بد یادشون دادن چه جوری خرابشون کردن) چشم. چشم. البته جسارت نباشه. من اصلاً قصد توهین نداشتم و به خوبی هم از جایگاه شما توی کشور خبر دارم. در ضمن، به هیچوجه دلم نمی خواد ظرف یکی دو ساعت دفتر روزنامه روی سرمون خراب بشه. فقط واسه روشن شدن اذهان عمومی چند تا سئوال خدمت تون مطرح می کنم که اگه صلاح دونستید پاسخ بفرمایین.
آقای خودجوش - این یه فقره رو بیخیال میشم اما حواستو جمع کن دایی! اولندش اینقذه قلمبه سلمبه و لفظ قلم حرف نزن ببینیم چی چی بلغور می کنی، دویومندشم جسالت کنی ظرف پنج دقّه شونصدتا از برادران موتوری از روی جنازت رت میشن. هیشکی هم ...نداره نتق بکشه. حالیته؟

خبرنگار - بله! ب...ببب...بله! چش...چش... چشم! غلط کردم. جناب خودجوش! میشه برای ما توضیح بدین دوستان بزرگوار شما چطور ظرف این مدّت کم می تونن یه جا جمع بشن؟ آخه بالاخره هر کدومشون احتمالاً الان سر کار و زندگی شون هستن و...
آقای خودجوش - تو معلوم میشه از دنیا خیلی عقبی دایی! خب معلومه دیگه! کافیه یه اس بدم. همه میریزن اینجا. بیبینم! مال کدوم دردهاتی که هنو اس امن اس نیمیفهمی چی چیه؟

خبرنگار - آهان! بله! فهمیدم! با پیامک به هم خبر می دید. من خیلی عذر میخوام ولی این دوستان حضرت عالی از شما نمی پرسن واسه چی باید مثلاً از روی یک خبرنگار رد بشن و له اش کنن؟ یا اینکه شاید شماها اینقدر به هم اعتماد دارین که...؟
آقای خودجوش -عجب باااا تو اینگار مال این مملکت نیسی ها؟ نکنه خارجکی مارجکی باشی داری واسه "رسانه های اونور آبی" کار می کنی؟ (عبارت "رسانه های اونور آبی" را با کلی آب و تاب می گوید و سعی دارد همانطور که یادش داده اند کلمات را ادا کند) اگه جاسوس ماسوسی بگو همین الان نفله ات کنم دایی؟!

خبرنگار - (زیر لب: اوه اوه! چه غلطا! رسانه های انور آبی! درسش هم خوب یاد گرفته) نه بابا! من غلط می کنم. من فقط یه خبرنگار آزادم که با همین روزنامه های داخلی کار می کنم جناب.
آقای خودجوش - اوووکی! حواستو جمع کن تا خوب ملطفت ات کنم. ما قرار مدارامونو قبلاًها گذاشتیم. یکی مون که اس بده کلک طرف مقابل کنده اس. بقیه آب دست شون باشه میذارن زیمین و می پرن روی صد و بیست و پنج و حالا نگاز و کی بگاز. حالا نگاز و کی بگاز. ویژ ویژ ویژ، یه طرفه و دو طرفه و خطِ ویجه و بی آل تی و...خلاصه زرتی خودشونو می رسونن پای معرکه. اونجام که دیگه تکلیف رووشنه. اولش شعار، بعدش فحشای بی آب، بعدشم فحشای آبدار! آدم شد، شد، نشد، خوار مادرش اسیره. البته بعضی وختا از همون نطفه ی کار دستور از بالا میرسه که کارو یکسره کنیم. چشمات روز بد نبینه دایی! اونوخته که عزرائلیم واسه مرگ این بدبخت جرات نداره پاشو بذاره میون معرکه. صب می کنه تا ما بریم اونخت میاد کلکشو می کنه.
(بعد هم آقای خودجوش، به این حرفهای خودش چنان قاه قاه می خنده که گمان کردم الانه خفه بشه. من هم از ترس اینکه مبادا بهش بربخوره وانمود کردم که حرف هاش خیلی با نمک بوده و ادای خندیدن را درآوردم)

خبرنگار - میگم جناب خودجوش! میون فرمایشات تون اشاره ای داشتین به دستور از مقامات بالا. میشه یه کم برای خوانندگان ما در این باره صحبت کنید.(بعد هم برای اینکه حواسش را از لو دادن اطلاعات محرمانه اش پرت کنم، کلی هندونه زیر بغلش دادم که smile به قیافه تون می خوره شما خودتون کلی مقام بالا باشین. مگه از شما بالاتر هم کسی هست؟
آقای خودجوش - اولندش که جیگر خودتی! اونایی که داشتی بهش فکر می کردیا همشو قبلًها بهمون درس دادن دایی! تو خیالته می تونی زیر زبون ما رو بکشی؟ هرهرهر! اما چوون فهمیدی که من خودم کلی آدم حسابی ام، باشه! واسه ات یه ریزه تعریف می کنم چی به چیه. دویومندشم، یه چی هس که بهش میگن "سسلله مراتف" البت تو حالیت نیس که اینا یعنی چی چی. اما واسه مغز کوچیکت اینقذه بسه که فقط یه دونه مقام بالاتر که نیست دایی! مثلندش من خودم رئیس کلی موتوری ام، بهشون میگن برادران... ولی من به یاد آرضا موتوری عشقمه بهشون بگم "برادران موتوری". همه ترکیبی ام توشون هس. از ممل شیشدر بیگیر که از پاچنار میآت، تا اسی تیغزن که بچه زیر خطه، تا ... بروووو... فری دانشجو که بچه ناف شمرونه، نیگا به تیپ سوسولش نکنیا. توی عمرش یه خط کتابم نخونده، ولی حاجی براش یه کتاب خریده، گفته هرجا معرکه بود، کتابتم زیر بغلت باشه. هه هه! اصلاً کتابه عکس نداره که فری بدبخت بفهمه سرش کجاس تهش کجاس. بعضی وختا پشت رو میگیردش، حاجی هم هی بهش چش غُرّه میره که صافش کن! صافش کن!(و میزنه زیر خنده، بعد ادامه میده که:) راستیش رو بخوای، پارسال که حاجی داشت شیتیلای عیدی مون رو پشت تکیه ی ...، اخ می کرد، قرار مدار کردیم هیشکی در مورت مقامات بالا جیک نزنه، ولی من یکی کشکم هم نیس. این حاجی خیالشه ما هم هنرپیشه تیاتراشیم که فیلم مون کنه. دایی! شوخی نیس که! ما جوون مونو کف دستمون میذاریم میایم توی معرکه های این اقایون. حالا دیگه اختیار دهنمون هم نداشته باشیم زوره والا. اِ...اِ...

خبرنگار - بله. بله حق با شما است. یه سئوال: قبلاً توی روزنامه ها هر وقت از تجمع خودجوش صحبت می کردن، کلی تعریف و تمجید پشت تون بود، اما الان هر وقت می نویسن "تجمع خودجوش"، کلی از این علامت های روزنامه نگاری پشتش میذارن که یعنی دارن "خودجوش بودن" تجمع ها را زیر سئوال می برن. قضیه چیه؟ رئیسا عوض شدن؟ یا مسئله ای دیگه ایی هست؟
آقای خودجوش - بیبین دایی! شما روزنومه نگارا کل الاجمعین قاطی دارین. راستش! نه رئیسی عوض شده، نه مسئله ای هس. فقط اون روزا دستور مقامات بالا یه چیز دیگه بود، حالا یه چیز دیگه است. البت، واسه ما فرخی نداره! ما مرده شوریم، شاه بیمیره یا گدا! کار ما شوستنشه! اون روزا میگفتن بیرین فتنه متنه ای ها رو لت و پار کنین، امروز میگن رئیس مئیسارو پشت و رو کنین. ما رو چه به اینکه بپرسیم چرا و واسه چی چی؟ ما تفق دستور، با یه اس ِ ناقابل می ریزیم پشت و موتور و ....حالا نگاز و کی بگاز...حالا نگاز و کی بگاز(هرهر می خندد).

خبرنگار - جناب خودجوش! میشه توی یکی ازاین مراسم هاتون... ببخشید.. معرکه هاتون، من هم بیام و تماشا کنم؟
آقای خودجوش –(بدجوری داره نگاهم میکنه. راستش را بخواهید فکر کنم با این یه درخواست اجلم را جلو انداختم. دعا می کنم اتفاقی بدی برام نیوفته) دیگه داری زیادی میگازی ها!
(که خدا بدادم می رسه و زنگ تلفن همراهش حرف او را ناتمام می گذاره. نکته جالب اینه که انگار یک مرتبه ارتباط آقای خودجوش با همه ی دنیا قطع شده. مثل آدم های هیپنوتیزم شده، چشمهایش خیره مونده. بعد گوشی اش را نگاه می کند. به یاد آدم آهنی هایی می افتم که با ریموت کنترل به آنها فرمانی داده باشند. یک پیامک دریافت کرده. مشغول خواندن متن میشه. دستش را روی سینه اش می گذاره. سرش را با احترام پایین می آره و زیر لب می گه: "چشم! جونم به قربونت! چشم! فدات! شیتیلتو برم!" بعد گوشی اش را در جیب می گذاره و پشت موتور هوندا صد و بیست و پنج اش می پره. در حالیکه دور می شه فریاد می زنه:
دایی! اگه خواستی یه معرکه مون رو از نزدیک بیبینی، سریع خودتو برسون قم، توی حرم. فردا اونجا معرکه داریم... 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


سفارت سوریه در دوحه در اختیار مخالفان اسد قرار می گیرد

Posted: 13 Feb 2013 04:26 AM PST

جرس: دولت قطر تصمیم گرفته است ساختمان سفارت این کشور در دوحه را در اختیار مخالفان سوری مقیم خارج قرار دهد. همزمان گزراش رسیده است که شورشیان سوری پس از تصرف یک فرودگاه و یک سد آبی بزرگ، اکنون برای تصرف کامل استان دیرالزور آماده می‌شوند. سقوط کامل دیرالزور می‌تواند یکی از سخت‌ترین ضربه‌ها به دولت بشار اسد باشد.


به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری النشره ، ائتلاف موسوم به ملی مخالفان سوری اعلام کرد: قطر تصمیم گرفته ساختمان سفارت سوریه در دوحه را در اختیار این ائتلاف قرار دهد.


این ائتلاف همچنین "نزار الحراکی" از شخصیتهای مخالف را به عنوان سفیر ائتلاف مخالفان سوری در دوحه تعیین کرده است.


تشدید دودستگی در میان مخالفان سوری

در تحولی دیگر، "عبدالباسط سیدا" رئیس جریان موسوم به شورای ملی سوریه در اظهاراتی اعلام کرد: اگر کمکهای نظامی به ارتش آزاد در حد مناسبی انجام می شد و کشورهای مختلف به وعده های خود عمل می کردند آنها می توانستند در درگیری با ارتش سوریه، نبرد را به نفع خود پایان دهند.


وی همچنین از طرح "معاذ الخطیب" رئیس ائتلاف ملی مخالفان در راستای گفتگو با نظام دمشق انتقاد کرد و آن را بر خلاف اصول موردنظر مخالفان دانست.


شورشیان در آستانه یک پیروزی دیگر
شورشیان سوری پس از تصرف یک فرودگاه و یک سد آبی در روز دوشنبه ۲۳ بهمن، اکنون برای تصرف کامل استان دیرالزور آماده می‌شوند. سقوط کامل دیرالزور می‌تواند یکی از سخت‌ترین ضربه‌ها به دولت بشار اسد باشد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، شورشیان سوری در آستانه‌ی تصرف کامل استان دیرالزور قرار گرفته‌اند. این استان در مرز سوریه و عراق، در کرانه رود فرات قرار دارد. دیرالزور حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد.


ابراهیم ابوبکر، رهبر شورشیان سوری در گفتگو با خبرگزاری رویترز در روز سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱ ادعا کرد که فعلا نیروهای ارتش سوریه در مرزهای عراق در منطقه دیرالزور مسقر هستند. اما وی تاکید کرد، نخستین بار این استان مرزی با عراق در تصرف گروه "القادسیه"، شورشیان مخالف رژیم بشاراسد قرار خواهد گرفت.


گروه "القادسیه" به همراه "جبهه النصر" که شرق این استان را در اختیار خود گرفته است محاصره‌ی کامل استان را آغاز کرده‌اند. خبرگزاری رویترز همچنین می‌نویسد صحت یا سقم اخبار و اطلاعات منابع سوری قابل کنترل نیست.


آماده شدن برای تسخیر کامل استان
یک روز پیش از آن نیز نمایندگان گروه‌های مسلح مخالف اسد در سوریه اعلام کردند که برای حمله نظامی به یک شهر در نزدیکی مرز عراق آماده می‌شوند.


آنها گفتند، پس از تصرف شهر دیرالزور مرکز استان دیرالزور بخشی از نیروهای مسلح مخالف رژیم اسد در این شهر مستقر خواهند شد و نیروهای باقیمانده بسوی دمشق حرکت خواهند کرد.


اکثریت اهالی استان دیرالزور سنی مذهب هستند و از شورشیان مسلح که علیه رژیم بشاراسد می‌جنگند، حمایت می‌کنند. رئیس جمهور سوریه و بخش اعظم دستگاه رهبری کشور از اقلیت علویان هستند.


ابراهیم ابوبکر، یکی از فرماندهان شورشیان سوری می‌گوید، اغلب جنگجویان او سنی مذهب هستند. وی همچنین خاطرنشان می‌کند: «ما اسلام‌گرا هستیم و ما بپاخاستیم تا از عقاید خود دفاع کنیم. ما به ادیان دیگر احترام می‌گذاریم ولی ما خواهان انتقال قدرت از علویان به سنی‌ها هستیم.»


پیروزی شورشیان سوریه در ظرف دو روز
شورشیان مخالف رژیم بشاراسد همچنین ادعا کردند که در ظرف دو روز گذشته توانسته‌اند دو پیروزی مهم و استراتژیک بدست آورند. آنها موفق شدند یک فرودگاه اطراف حلب در شمال کشور را نیز تصرف کنند.

 

دبیر شورایعالی فضای مجازی: از آخر این ماه “وی پی ان” و “فیلترشکن ها” و پورت در کشور جمع می شود

Posted: 13 Feb 2013 04:26 AM PST

جرس: دبیر شورایعالی فضای مجازی با تاکید مجدد بر لزوم تشدیدِ سانسور و انسداد و فیلترینگ در فضای اینترنتی کشور اعلام کرد که از آخر این ماه وی پی ان و فیلترشکن ها و همچنین پورت ها در کشور جمع می شود.  

 
به گزارش خبرآنلاین، مهدی اخوان بهابادی دبیر شورایعالی فضای مجازی همچنین در خصوص تداوم فیلترینگ فیس بوک و برخی سایت ها نیز پاسخ داد.
 

بخشی از مصاحبه با این مقام امنیتی به شرح زیر است:


 
فیس بوک بالاخره باز می شود یا نمی شود؟

قبلا هم جواب دادم. فیس بوک در کوتاه مدت قطعا رفع فیلتر نمی شود؛ اما در درازمدت قابل بررسی است.

 
هوشمند شدن فیلترینگ را از لحاظ فنی توضیح دهید
فیلترینگی که در حال حاضر انجام می شود مبتنی بر فیلتر کردن  URL هست . اگر کمیته تعیین مصادیق یک جمله یا متن مجرمانه را در سایتی تشخیص دهد، با هدف حذف آن یک جمله دارای محتوای مجرمانه، کل سایت را فیلتر می کند. قبلا از نظر فنی این امکان وجود نداشته که فقط قسمتی از سایت فیلتر شود. این موضوع در کشور برای کاربران مشکل ایجاد کرده چرا که خیلی از سایتهای فیلتر شده اطلاعات مفید دارند ولی چون در بخشی از سایت مثلا تبلیغاتی در حاشیه یک صفحه  وجود دارد، محتوای مجرمانه تشخیص داده شده و فیلتر شده است.

در واقع شما می خواهید از فیلتر کردن URL به فیلتر کردن محتوی یا  Content filtering بروید؟
بله. حالا اینکه به چه میزان در اجرا می تواند موفق شود، باید در آینده قضاوت شود ولی استارت این ماجرا شروع شده است.

بنابراین برای این کار پروژه تعریف کرده اید؟ چون این فناوری وجود داشته و شاید مسوولان دنبال آن نرفته بودند.. به هر حال آیا کمیته مصادیق در این زمینه باید کاری انجام می داده است یا نه؟

کمیته تعیین مصادیق در دادستانی است که بر اساس قانون، وظیفه یا تعهدی برای نحوه اعمال فیلترینگ ندارد. فقط قرار بوده تا مصداق محتوای مجرمانه را تشخیص دهد. مثل این می ماند که قاضی حکمی را صادر می کند. قاضی وظیفه اجرایی حکم را ندارد. مجری فرد دیگری است. مجری حکم در ماجرای فیلترینگ وزارت ارتباطات است. بنابراین ایرادی که مطرح می کنید، بر کمیته مصادیق وارد نیست؛ نه قبل و نه الان.

مجری فیلترینگ که وزارت ارتباطات است باید تمهیداتی را آماده کند که بر اساس آن با کمترین آثار و مضرات جنبی، فیلترینگ را اعمال کند. پروژه هایی در قالب پالایش محتوایی یا همان content filtering ‌ در وزارت ارتباطات شروع شده (و سالهای قبل هم شروع شده) که به مرحله عملیاتی در نیامد.

آیا این ضعف دانش فنی ما نبوده؟
پروژه پالایش محتوایی خیلی پیچیده نیست. در دنیا هم این موضوع حل شده و جواب سوال در دنیا وجود دارد. باید همتی شود انشا الله با سرمایه گذاری روی این حوزه فیلترینگ کشور سامان پیدا کند و از حالت URL به حالتcontent filtering  ارتقا پیدا کند. این مشکل امیدواریم به زودی حل شود.

یعنی دقیقا چه زمانی اجرایی می شود و آثار آنرا می بینیم؟ چرا که چنین پروژه ای حداقل یک سال طول می کشد!

راه حل های میان بر هم وجود دارد که امیدوارم تقریبا تا 3 ماه آتی به خروجی های اولیه برسد که مردم اثر آنرا حس کنند. کاربران خواهند دید فقط آن محتوای مجرمانه حذف می شود و سایت فیلتر نمی شود.

حالا در مورد لغتنامه دهخدا بگویید که چرا فیلتر شده است؟
ما هم همین سوال را از دبیر کمیته مصادیق فیلترینگ کردیم و در پاسخ گفت سایت بدلیل شکایت خود موسسه مسدود شده است. این پاسخی هست که ایشان به ما دادند.

شما بعنوان سازمان این درخواست را کرده و بدون فیلتر گرفته اید؟
بله. اما در منزل دسترسی ندارم و اینکه در مورد سرچ کردن گفته اند باید بگویم  بله! من هم مثل همه مردم بارها و بارها مواجه شده ام با این صفحه که طبیعتا به کاربر هم احساس خوب و خوشایندی دست نمی دهد. مضاف بر اینکه هنگام مواجه با این فیلترینگ و دیدن صفحات چیزی که شرایط را بدتر می کند این هست که در همان لحظه سایتی باز می شود که معمولا سایت پیوندهاست که با دیدن برخی تصاویر کاملا ضد تبلیغ عمل می کند.در همان لحظه کاربر ناراحت است و ما این صفحه را (که بعضا تصاویر مذهبی هم دارد) جلوی او قرار می دهیم و این همان ضد تبلیغ است. ما هم این انتقاد را مطرح کرده و در حال پیگیری هستیم.

صفحه پیوند ها از لحاظ فنی هم مشکل دارد. چرا که می خواهد تصاویر و عکسهای مختلفی را با حجم های زیاد ناگهان روی صفحه کاربر باز کند که پرفورمنس کامپیوتر را به خود مشغول می کند و روی سی پی یو تاثیر منفی می گذارد و مثلا 70 درصد رم مشغول یک صفحه IE‌ می شود که پیوندها باز شده است.

انشا الله این موضوع بر طرف خواهد شد.

کمیته مصادیق را می خواهید در زیر مجموعه خود بیاورید؟
نه. کمیته مصادیق طبق قانون مصوب مجلس تاسیس شده و اعضای آن هم ترکیبی از دستگاهای مختلف کشور اعم از فرهنگی ، فنی و امنیتی است که در آن حضور دارند، رییس آن هم دادستان کل کشور است و ادامه مسیر هم بدین ترتیب است که همین کمیته نقش آفرینی خواهد کرد ولی طبیعی است بدلیل اینکه در چهارچوب وظایف شورایعالی فضای مجازی ساماندهی وضعیت پالایش کشور آمده، سیاست گذاری در حوزه فیلترینگ را انجام می دهیم ولی کما فی السابق کمیته مصادیق نسبت به احراز مصادیق عمل خواهد کرد.

آیا شیر اینترنت که می گویند دست این دوستان است که اگر بخواهند اینترنت را ببندند؟ در مورد تابناک بگویید که چه اتفاقی افتاد که این سایت فیلتر شد.
ببینید به صورت مصداقی چون موضوع تابناک مطرح شد باید بگویم تابناک با دستور کمیته تعیین مصادیق فیلتر نشده است و می خواهیم این موضوع در اخبار اعلام شود تا مردم بدانند  آنها دستور فیلتر را صادر نکرده اند. در حال حاضر طبق قوانین تنها نهاد یا مرجع صدور دستور فیلترینگ یا مسدود سازی کمیته تعیین مصادیق نیست. قضات فعال در قوه قضاییه اجازه دارند که  به موازات کمیته تعیین مصادیق دستور فیلترینگ را صادر کنند. بدون اینکه کمیته در جریان قرار گیرد. اتفاقی که سر فیلترینگ تابناک افتاده سیکل خارج از کمیته تعیین مصادیق طی شده و این بعضا باعث بروز مشکلاتی از جهت اعتماد عمومی به اینترنت داخل کشور می شود. بدلیل اینکه در قوه قضاییه نیز یکپارچگی و ایجاد سلیقه واحد در بین همه مسوولین کار سختی است به نظر می رسد انشاء الله اگر رییس قوه قضاییه همت کنند یک قاضی ویژه یا یک دادگاه ویژه در حقیقت برای این موضوع تشکیل بدهند. این پراکندگی در آینده قابل پرهیز هست تا به مکانیزمی واحد برای صدور حکم برسیم.

ما یک مسدود سازی داریم و یک فیلترینگ و فیلترینگ را وزارت ارتباطات بعد از گرفتن دستور از کمیته تعیین مصادیق انجام می دهد. حکم مسدود سازی را قضات و دادستان می دهند و در مورد تابناک نیز مسدود سازی شده که توسط شخص دادستان تهران انجام شده است. کمیته فیلترینگ جلسات هفتگی دارند و بعد از گرفتن رای، دستور فیلترینگ را به زیر ساخت می دهند.

در مورد وی پی ان و فیلترشکن ها بگویید
از آخر این ماه وی پی ان و فیلترشکن های غیر قانونی در کشور جمع می شود.

پورت بسته می شود؟
بله بسته می شود و وی پی ان مجاز، وی پی ان قانونی است. شما نمی توانید از آن بعنوان ابزار دور زدن فیلترینگ استفاده کنید. وی پی ان استفاده از پروتکل های رمز گذاری شده است. وی پی ان در دنیا برای این هست که شما هنگام مبادله اطلاعات و ... از یک نقطه به نقطه دیگر، این اطلاعات رمز گذاری شده تا فردی نتواند به راحتی به آنها دسترسی پیدا کند. معمولا هم در کارهای مالی، بانکی یا سفارتخانه ها استفاده می شود که سفارتخانه ها از این نوع ارتباطات استفاده می کنند. صحبت شد که خدمات قانونی وی پی ان ابتدا ایجاد شده و راه اندازی شود و بعد ابزارهای دور زدن فیلترینگ بسته شود. این ابرازهای دور زدن فیلترینگ که پورت هایشان بسته شود آنوقت سایتها درخواست خواهند داد تا هاستینگ خود را داخل کشور بیاورند. بعد سایتهای بیرون از ایران مجبور می شوند هاست خود را داخل ایران بیاورند.

برای آوردن هاستینگ به داخل ایران طرح های حمایتی شما از سایتها چگونه خواهد بود؟
برخی سایتها که از پشتوانه حاکمیتی برخوردار بوده اند توانسته اند خود را خوب بالا بکشند و با خریدهای نرم افزاری و سخت افزاری ادامه حیات دهند اما ما اخیرا تصمیم گرفته ایم (تا ظرف ماه آینده طرح را عملیاتی کنیم و مصوب کرده ایم که سایتهایی که داخل ایران هستند، باید به نوعی دولت به آنها یارانه بدهد تا هزینه هایشان در این مورد به حد صفر برسد. در این طرح کم کردن هزینه میزبانی را در نظر گرفته ایم و در فاز اول خبرگزاری ها با هر سلیقه ای را در اولویت یک گذاشته ایم (با این شرط که میزبانی را داخل کشور بیاورند) تا هزینه میزبانی آنها به حد صفر برسد. از طرف دیگر سرعت دسترسی هم برای اینها بالا رود. سرعت و پهنای باند و یک سری سخت افزارها را در شبکه قرار دهیم تا به این هدف برسیم. کاری می کنیم تا سرعت دسترسی به سایتهای داخلی با اولویت خبرگزاری ها بالا رود تا مردم انگیزه ای برای دیدن سایتهای خبری که میزبانی آنها بیرون از کشور هست، نداشته باشند. وقتی مردم ببینند با سرعت کم سایت بیرون را نمی بینند ولی سایت داخلی را با سرعت بالا می بینند قطعا تشویق می شوند تا چنین سایتهایی را بازدید کنند. فقط بزرگترین تهدید عدم امنیت است که اول باید مشکل آن حل شود.

امیدواریم قبل از پایان سال این طرح عملیاتی شود و با ارتقا سرعت می توان گفت سرعت دسترسی به سایتهای داخلی در مقایسه با سایتهای خارجی ده برابر خواهد شد که این کار با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه و رفع محدودیت دسترسی 128 کیلوبایت قابل تحقق است.

وی پی ان ها تایید صلاحیت شده و بعد داده می شود؟
الان فقط پرتال معرفی می شود. این هفته ثبت نام برای اشخاص حقوقی در وهله اول صورت خواهد گرفت و ببینیم تقاضا چقدر هست؟

به کاربران حقیقی و معمولی الان اجازه ثبت نام دارند؟
فعلا نه. مراحل را پیش بینی کرده ایم ولی در حال حاضر در مرحله اول خیر. چون ظرفیت آنقدر وجود ندارد.سیاست ایجابی این است که فیلترینگ کشور را سبک کنیم. یعنی برخی سایتهایی که فیلتر هستند باز شوند. برای خبرنگاران نیز بعدا دسترسی جدیدی تعریف می شود تا به همه سایتها دسترسی پیدا کنند.

برهم زدن سخنرانی علی لاریجانی در قم روز 22 بهمن

Posted: 13 Feb 2013 04:25 AM PST

 

 

از انتخابات آزاد تا مهندسی انتخابات

Posted: 13 Feb 2013 04:22 AM PST

سارا زرتشت
در عالم واقع هم جز این نیست. "انتخابات آزاد" که ممنوع شد، کار به "مهندسی انتخابات" می کشد.  


تا یکی دو ماه پیش، کلید واژه "مهندسی انتخابات" را تنها از زبان منتقدان حاکمیت فعلی و مخصوصاً فعالان جنبش سبز می شد شنید. حتی برخی از اصلاح طلبان هم حاضر به استفاده از آن نبودند. اما با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری یازدهم،  اقتدارگریان حاضر در قدرت  هم  از مهندسی انتخابات  به هراس افتاده اند و مدام از آن می گویند. بخصوص شنیدن این کلید واژه از زبان متهم ردیف اول مهندسی انتخابات در بزرگترین تجمع رسمی سال در میدان آزادی تهران ، معانی ویژه ای دارد:

نخست : به نظر می رسید پس از آنکه آقای خامنه ای از "انتخابات آزاد" انتقاد کرد و عملاً استفاده از آن راممنوع کرد، " مهندسی انتخابات" به کلید واژه ی جدیدی برای ورود به موضوع رقابت های انتخاباتی  شده است . شاید اگر آقای خامنه ای استفاده از کلید واژه انتخابات آزاد را ممنوع نمی کرد، قبح "مهندسی انتخابات " هم این گونه در تریبون های رسمی نمی شکست.

در عالم واقع هم جز این نیست. "انتخابات آزاد" که ممنوع شد، کار به "مهندسی انتخابات" می کشد.

دیگر: مهندسی انتخابات، به زبان ساده به این معناست که مسیر انتخابات به نوعی هدایت شود که نتیجه ی معین و مشخصی داشته باشد و در هر صورت نام فرد مورد نظرِ مهندسان انتخابات از صندوق های رای بیرون بیاید.

اگر تا پیش از این منتقدان حاکمیت، دولت دهم را محصول مهندسی انتخابات می دانستند، اینک همه ی کسانی که به نحوی در مقام شراکت در این مهندسی قرار دارند، یکدیگر را به استفاده از آن در انتخابات یازدهم متهم می کنند و نسبت به استفاده از آن توسط دیگری هشدار می دهند.غافل از آنکه این هشدار دادن ها پیش از هر چیز تائید تلویحی سابقه ای برای مهندسی انتخابات است. همان قول معروف که : تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.

سوم: حتی اگر مهندسی انتخاباتی هم در کار نباشد، همین که گروههای رقیب در حاکمیت از این کلید واژه برای تخریب رقیب استفاده می کنند، معنایی جز این ندارد که بخشی از گفتمان جنبش سبز توسط حاکمیت به رسیمت شناخته و در ادبیات آنان نفوذ کرده است.
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


قطع عرضه مواد غذایی در فروشگاه بند ۳۵۰ زندان اوین

Posted: 13 Feb 2013 04:09 AM PST

جرس: مدتی است عرضه مواد غذایی ضروری دربند ۳۵۰ با اختلال مواجه شده و مشکلاتی برای سلامت زندانیان سیاسی در این بند ایجاد کرده است.


به گزارش کلمه، از حدود ۴ماه پیش، فروشگاه بند ۳۵۰ زندان اوین که زندانیان تنها از طریق آن می‌توانند مواد غذایی مورد نیاز خود را تهیه کنند از عرضه لبنیات و برخی اقلام ضروری دیگر خودداری کرده است.


درگذشته نیز این اقلام از انواع غیراستاندارد و بعضا فاسد عرضه می‌شده که بار‌ها مورد اعتراض زندانیان قرارگرفته است. ضمن آنکه قیمت مواد غذایی و لبنیاتی و پروتئینی برغم کیفیت پایین دو برابر خارج از زندان، عرضه می‌شود و زندانیان ناچار به خرید با چنین کیفیت بد و قیمت بالا هستند.


بر اساس این گزارش دو هفته است که میوه نیز در فروشگاه بند عرضه نشده است.


با توجه به بیماری های جسمی بسیاری از زندانیان سیاسی و ضرورت رعایت رژیم، غذایی عدم تامین مواد غذایی مشکلات جدی برای تعدادی از آن‌ها بوجود آورده است و تذکرات مکرر زندانیان به مسولین زندان نیز تا کنون نه تنها نتیجه‌ای نداشته است بلکه موجب شده که از ورود اجناس جدید خودداری شود.