جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


آمریکا و ضرورت رهیافتی کاملاٌ متفاوت در قبال ایران

Posted: 15 Feb 2013 06:07 AM PST

فلینت و هیلاری لورت
جرس: واشنگتن و شرکای قدرتمند آن در حالی که برای انجام مذاکرات بیشتر با ایران خود را آماده می کنند ، دولت اوباما و نخبگان سیاست گزاری در طیف های مختلف سیاسی چنان صحبت می کنند که انگار آمریکا کنترل اوضاع را در اختیار دارد. به ما گفته می شود که تحریم ها مشکلات روز افزونی در اقتصاد ایران ایجاد کرده است و یا ایران تسلیم خواسته های امریکا مبنی بر توقف تغلیظ اورانیوم تسلیم شده، و یا در برهه ای ارتش امریکا تاسیسات هسته ای ایران را ویران خواهد کرد. 

 

این یک فکر بیهوده و خطرناکی است که بر اساس خیالات مداوم امریکا در قبال واقعیات خاورمیانه ایجاد شده است. به دلیل شکست جنگ و اشغال نظامی در عراق و افغانستان، جنگ علیه تروریسم ، که جوامع مسلمان را ازهمیشه بیشتر و قاطعانه تر علیه سیاست های امریکا شورانده است، وحمایت بی دریغ از اشغال نامحدود سرزمین های اعراب توسط اسرائیل، موقعیت امریکا در منطقه در سقوط آزاد قرار گرفته است. توده های بسیج شده ادامه چنین سیاست هایی را تحمل نخواهند کرد. اگر در این شرایط ایالات متحده امریکا به جنگی برای خلع سلاح یکی دیگر از کشورهای خاورمیانه دست بزند، که در حقیقت فاقد تسلیحات کشتار جمعی است، آسیب به منافع امریکا وحشتناک خواهد بود. این در حالی است که استراتژی فعلی ما ، یعنی مذاکره با شروطی که احتمالا به نفع ایران نیست، همزمان با تشدید عملیات پنهان، حملات سایبری و جنگ اقتصادی بر علیه آن کشور، بدانجا ختم می شود.
واشنگتن برای حفظ منافع امریکا باید بطور بنیادی خط مشی متفاوتی را در پیش گیرد. ضرورت دارد پرزیدنت اوباما روابط با جمهوری اسلامی را همان طوری که پرزیدنت نیکسون روابط با جمهوری خلق چین در اوایل دهه ١٩٧٠ را کاملاٌ تجدید کرد، در چارچوبی جدید تنظیم کند.بدیهی است تنها " گفتگو " با ایران چنین سرانجامی به دنبال نخواهد آورد.
از زمان انقلاب ایران، همه دولت های امریکا با ایران گفتگو کرده اند، معمولاٌ برای درخواست کمک از آن کشور برای حل مشکلات مورد نظر آمریکا. دولت ریگان و جرج بوش از ایران خواستند به آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان کمک کند. دولت کلینتون با تهران بر سر مسلح کردن مسلمانان تحت فشار بوسنی همکاری کرد، در حالی که از نظر قوانین امریکا واشنگتن در آن کار مجاز نبود. پس از ١١سپتامبر ایران با دولت جرج دبلیو بوش علیه القاعده و طالبان همکاری کرد. هیلاری لورت در این مذاکرات حدود دو سال دخیل بود.
در اکثر موارد فوق واشنگتن به اهداف خاص مورد نظر خود دست یافت، ولیکن همواره از همکاری های تهران استفاده کرده و در مقابل مذاکرات را خاتمه یافته تلقی کرده و از واژه " شکست " در دیپلماسی جهت افزایش تشنجات، اعمال تحریم های بیشتر و نزدیکتر شدن به در گیری بهره برده است.
سناتور اوباما به عنوان نامزد ریاست جمهوری در سال ٢٠٠٨ در آن زمان به عنوان بخشی از تعهد برای خاتمه دادن به " تفکری" که به اشغال عراق در سال ٢٠٠٣ انجامید، پیشنهاد کرد که با ایران وارد تعامل شود. پرزیدنت اوباما در شروع دور دوم ریاست جمهوری اش با اعلام آن که او برای نزدیک شدن به ایران تلاش کرد ولی با شکست روبرو شده، ایده تعامل را در معرض خطر قرار داده است. واقعیت این است که او هرگز به طور جدی در این مورد تلاش نکرده است.
دولت اوباما از سال ٢٠٠٩ تاکنون در مذاکرات چند جانبه هسته ای با ایران دخیل بوده و از عدم تمایل ایران به تسلیم شدن در مقابل خواسته های امریکا استفاده کرده و آن را به عنوان دلیلی برای اعمال سخت ترین تحریم ها بر علیه یک کشور بعد از تحریم های اعمال شده در سال های ١٩٩١-٢٠٠٣ به عراق که منجر به کشته شدن متجاوز از یک میلیون نفر شد، بهره برده و به تغییر رژیم، که به عنوان آخرین هدف در سیاست گزاری امریکا است، نزدیکتر شده است. مقامات آمریکایی همواره تهران را به "وقت کشی " و یا در گیر بودن در مشاجرات داخلی در خصوص مسئله هسته ای و بطور جدی مذاکره نکردن متهم می کند. در حقیقت این واشنتگتن است که از نظر دیپلماتیک به طور جدی وارد عمل نشده است. ایران به طور مداوم آمادگی خود را برای نظارت های سرزده بیشتر و حتی مذاکره بر سر اعمال محدودیت بر فعالیت های هسته ای اش اعلام کرده، در صورتی که قدرت های غربی حق آن کشور برای تغلیظ اورانیوم تحت پادمان های بین المللی را به رسمیت شناسند.
در مقابل اوباما مانند همتایان اسبق خود از رسمیت شناختن حق ایران در زمینه تغلیظ خودداری ورزیده، زیرا این فرایند مستلزم آن است که جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی مشروع که منافع ملی مشروعی را نمایندگی می کند، تأیید شود- و به عنوان یک قدرت در حال رشد منطقه ای که حاضر به تسلیم سیاست خارجی خود بر اساس خواسته واشنگتن نیست ( به عنوان مثال همچون مصر در زمان ساداات و مبارک ). از زمان پیروزی انقلاب ایران هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا تاکنون، نه حتی باراک اوباما، مایل به معامله با جمهوری اسلامی به این شیوه نبوده اند.
ما از سفر اخیرمان به ایران برگشته ایم و معتقدیم که این تنها راهی است که دیپلماسی می تواند به پیروزی برسد. هر کس که در خیابان های تهران قدم زده شاهد انفجار اقتصاد ایران نبوده و گفتگو با قشرهای مختلف مردم ایران نشان نمی دهد که تحریم ها علیرغم سختی ها، ممکن است به سقوط و یا تسلیم ایران منجر شود. لذا تنها اقدام موثر پذیرش جمهوری اسلامی و به رسمیت شناختن منافع و حقوق آن کشور، منجمله تغلیظ اورانیوم تحت نظارت است.
پذیرش یک کشور به عنوان یک قدرت منطقه ای و موجودیتی که علی الاصول به صورت عقلانی و تدافعی به دنبال منافع ملی خود بوده مسیری است که نیکسون و هنری کیسینجر را قادر کرد در اوایل دهه ١٩٧٠ روابط تاریخی با چین را بگشایند.دستاورد آنان نه " گفتگو " با پکن بود، زیرا واشنگتن در طول سالیان در سطح سفیر با آن ها مذاکره می کرد. دستاورد آن ها پذیرش و متقاعد کردن آمریکاییان به پذیرش جمهوری خلق چین و رهبران آن بود. پذیرش بدین معنا که آن ها به گفته نیکسون " پیگیرمنافع خود بودند، همان طوری که آن منافع را برداشت می کردند، درست طوری که ما منافعمان را آن گونه که برداشت می کنیم، پیگیری می کنیم،" و بر این اساس با آن ها کار می کنیم.
ابتکار نیکسون موقعیت امریکا را در آسیا پس از فاجعه ویتنام و زعامت واشنگتن را در جهان بازسازی کرد. اگر اوباما جمهوری اسلامی را به این گونه بپذیرد، تغییر موازنه ای در همان سطح در مناسبات امریکا و ایران میسر خواهد شد.
آیت الله خامنه ای و سه تن از رؤسای جمهور ایران در دوره رهبری ٢٢ ساله او، همگی اذعان کرده که مایل به شروع مناسبات مطلوبتری با امریکا بوده ولیکن فقط از طریق احترام متقابل، تساوی و پذیرش جمهوری اسلامی توسط امریکا این فرایند میسر است. امروزه تعامل با ایران بر این اساس مهمترین چالش سیاست خارجی اوباما به شمار می رود. این همچنین تنها راهی است که می تواند منافع امریکا را در خاورمیانه حفظ کرده و مانع وقوع فاجعه استراتژیک در دور دوم ریاست جمهوری اش شود.

منبع: رویترز
 

اگرمیرحسین به حصر گرفتار نمی شد

Posted: 15 Feb 2013 05:42 AM PST

سید ابراهیم نبوی
این تنها میرحسین نبود که به حصر گرفتار آمد؛ هیچ محصوری گرفتار تر از کلیددار زندان نیست.


خوشبینانه است گمان کنیم اگر میرحسین موسوی دو سال تمام در حصر نمی ماند و جنبش سبز در خیابان به هر پیروزی می رسید، حاصلی بهتر از آنچه شده است برای کشور و دموکراسی و آزادی در ایران به دست می آمد. اگر چه حکومت با غیرانسانی ترین برخوردهای خود، ما را از رئیس جمهوری عاقل و خردمند محروم کرد و میرحسین موسوی را از مردمانی که عاشقانه دوستش می دارند جدا کرد، اما من برآنم که دو واقعه رفتن میرحسین موسوی به حصر و کناره گیری هاشمی از ریاست خبرگان، جنبش سبز را نه تنها از نابودی نجات داد، بلکه باعث شد تا خواسته های سبزها مثل آفتابی که حقیقت دارد، بتابد و حکومتی که مثل کوه یخ بی ریشه و آواره در آبهای بی کران سرگردان است، چنان آب کند که هر روزش گوئی یک سال پیرتر می شود و به مرگ خویش نزدیک تر.

ساده دلانه است گمان کنیم میرحسین اگر چنانچه حق اش بود و حکومتی های قلدر بارها به آن اعتراف کردند، رئیس جمهور می شد، به راحتی می گذاشتند کارش را بکنند و مردم نفس راحتی بکشند، یا اگر جنبش سبز را رهبری می کرد و با قدرت و توان پیش می رفت، به جای اینکه بحران حکومتی ناتوان و وامانده موجب شکاف عمیق در قدرت و واضح شدن بی عرضگی حکومت برای حتی طرفدارانش شود، مثل همه این سالها جنبش سبز عامل همه بدبختی های کشور قلمداد نشود و خارجی و داخلی، کشورهای همسایه و اجانب و مخالفان به عنوان دشمنانی که عامل سیه روزی کشور هستند به شمار نیایند. شاید وضعی که میرحسین موسوی و کروبی به آن دچار شدند، بیشترین منافع را برای خودشان و جنبش آزادی ایران و کشور داشت.

اول اینکه: میرحسین موسوی آمده بود تا بگوید ادامه ماجراجوئی های سیاسی احمدی نژاد و رهبری همراه او به فاجعه ای برای کشور ختم می شود، فاجعه ای که ایران را بر لبه پرتگاه نابودی قرار خواهد داد. کلام حق و سخن عمیق اش را نشنیدند و تا آنجا رفتند که وقتی درهای خانه موسوی را به رویش قفل زدند، در های همسایگان و کشورهای مختلف جهان یک به یک به روی ایران بسته شد و علی ماند و حوضش و کار به جایی رسید که فلان نماینده مجلس بگوید که جمهوری اسلامی ماههاست توانایی انتقال یک دلار را هم ندارد. غمگین و رنجوریم که بار ماجراجویی دولت کودتا بر دوش مردم ایران است، ولی مگر همه اینها را میرحسین نگفته بود؟

دوم اینکه: گفتند میرحسین موسوی وحدت و یکپارچگی حکومت را از میان می برد و مثل جوجه اردکی زیبا در میان کلاغ های سیاه حکومت رنگی دیگر و شکلی دیگر دارد و همین باعث می شود تا حکومت و جامعه یکپارچگی و وحدت خودش را از دست بدهد و او را به حصر انداختند تا نتواند وحدت درون حکومت را خدشه دار کند. حق نداشتند و حق نبودند و شرارت شان آشکار شد و کار امروز به جایی رسیده که مجلس سایه رئیس جمهور تقلبی را با تیر می زند و احمدی نژاد ریشه مجلس فرمایشی را از بیخ می کند. قوه قضائیه متهم به فساد مالی است، نیمی از اعضای کابینه عدالت گستر به اتهام اختلاس پرونده دارند، حداقل بیست عضو مجلس فساد مالی آشکارشان به پرونده تبدیل شده. فلان فرمانده سپاه و فلان روحانی طرفدار رهبر می گوید روسای هر سه قوه خائن اند. مثل گرگهای وحشی به جان هم افتاده اند و نه فقط از هم انتقاد می کنند که بدترین فحاشی و توهین را به هم می کنند، کفش به هم می پرانند، مهر به هم می زنند، از دزدیهای همدیگر فیلم می گیرند و کسی در حکومت نیست که کثافت وجودی اش آشکار نشده باشد. فکر می کنید اگر میرحسین و کروبی آزاد بودند و جنبش سبز هر روز در خیابان بود، هرگز می توانست چهره واقعی این آقایان را نشان دهد؟

سوم اینکه: میرحسین را به حصر افکندند و خیابان ها را ملک طلق بسیج و سپاه کردند و مردم را نیز در خانه های شان حصر کردند . این تنها میرحسین نبود که به حصر گرفتار آمد، میلیونها ایرانی در داخل کشور مجبور به خانه نشینی شدند، حداقل پنج میلیون ایرانی در بیرون ایران حصر شدند و محروم از دیدار سرزمین شان ماندند و بخاطر اینکه سر حرف شان مانده بودند، حق دیدار پدر و مادرشان را هم نداشتند. اما مگر زندانبانان خود زندانی زندانیان نیستند. هیچ محصوری گرفتار تر از کلیددار زندان نیست. آقای احمدی نژاد نه در دفترش، بلکه در خیابان هم جرات حاضر شدن ندارد، در مصر کفش می خورد و در حرم امام علیه اش شعار می دهند. معاون و چهره اصلی دولت، آقای مشائی یک سال از همه رسانه ها غایب بود، مهدی کلهر که موسوی را خائن می خواند مدتهاست کلمه ای حرف نزده، رهبر که عامل همه این فجایع است ماههاست که جز در مسائل خاور دور و کرات آسمانی نظر نمی دهد. اگر میرحسین بخاطر اینکه حق می گوید حق بیرون آمدن از خانه اش ندارد، مخالفان و دشمنانش هم چنان رسوای خاص و عام شده اند که جرات حضور در مجامع عمومی ندارند.

چهارم اینکه: میرحسین به حصر افتاد تا به قدرت نرسد و ایران را از این وضع نکبت و فاجعه بار نجات ندهد. چهره با هوش و چشمان صادق و تیزبین او را در ده دقیقه نفسگیر آن مناظره از یاد نمی بریم که وقتی عواقب ادامه دولت احمدی نژاد را یک به یک تشریح می کرد، تصویر فاجعه ای عظیم در مقابل مان شکل گرفت. سه سال گذشت و آنچه برایمان رخ داد هزار برابر تلخ تر از همان بود که میر ما می گفت. دقیقا 34 سال است اصولگرایان مدعی بودند که اگر ما قدرت را به دست بگیریم به مردم طعم شیرین عدالت را می چشانیم. دولت موسوی در دهه شصت بود و آنها گفتند اگر ما بودیم رونق اقتصادی بود، دولت هاشمی آمد در دهه هفتاد و اصولگرایان گفتند اگر ما بودیم عدالت اجتماعی بود، دولت خاتمی در اواخر دهه هفتاد و نیمه اول هشتاد آمد و اصولگرایان گفتند اگر ما بیاییم هم نان می آوریم و هم ایمان. آمدند، با پادگان و زور و تقلب و فرمان، و هشت سال روز به روز مردم دیدند که حکومت اصولگرایان مسلمان یعنی چه. خدای را شکر که در این دولت نزدیک تر از همه به رهبر، همه قدرت نظام، دهها برابر ثروت کشور، همه رسانه ها، همه خیابانها، همه تریبون های جهانی در دست نزدیکترین برکشیده رهبر و اصولگرایان بود و حاصل مدیریت شان مثل روز روشن شد. اقتصادی که قرار بود اقتصاد اول جهان شود، چنان شد که در 8 سال قیمت سکه طلا بیست برابر، قیمت ارز خارجی چهاربرابر و قیمت زندگی کردن سه برابر شد و ارزش پول فقط در یک سال به یک سوم کاهش یافت. همان قاضی معترف به قتل که می گفت خاتمی چرا در فلان فیلم با زنی دست داده است، متهم شد به رابطه نامشروع با زنی شوهر دار، همان که دزدگیر 88 عرضه می کرد، متهم شد به گم کردن 38 میلیارد دلار از ثروت کشور. همان که می خواست دولت پاک بیاورد و لیست فاسدان مالی را منتشر کند، پرونده دزدی هایش فاش شد و حاصل دولت اصولگرای نزدیک به رهبر معراح برویِ یاعلی گو در زمان ولادتِ شاعرِ با بصیرتِ فرزانه، همین شد که مردم حتی برای یک نفس کشیدن معمولی هم اگر پنجره شان را باز کنند سکته قلبی می کنند.

معلوم است که از حصر میرحسین عزیز غمگینیم. معلوم است که آرزو داریم ای کاش رهنورد بزرگ در خانه اش و در کنار دختران و شوهری که عاشقانه دوستش دارد آزاد بود، معلوم است که دوست داریم کروبی آزاد بود و جنبش مردم را رهبری می کرد، معلوم است که این همه فاجعه و تبهکاری و زشتخوئی که ایران را در معرض فروپاشی قرار داده است، ای کاش هیچ کدام به وجود نیامده بود. ای کاش ما از همه چیز محروم بودیم و سرزمین مان به ورطه بلا و ابتلا نیافتاده بود، اما این مردم عاقل و انسان های شریف و عقل های سالم نیستند که برای تاریخ تصمیم می گیرند. تاریخ را در بسیاری موارد احمق ها می سازند. یا ویران می کنند.

میرحسین را به حصر انداختند و حالا یک به یک آمده اند و می گویند که اشتباه کردند. می خواهند آزادش کنند، اما حتی از سایه خودشان هم می ترسند. میرحسین وقتی پیام داد به رهبر که « من اگر می خواستم کناره بگیرم نمی آمدم، من بیست سال است اضافی زنده ام و حالا که حرفی زدم تا آخرش می روم.» تکلیف را روشن کرد. همان یک سالی که بیرون بود درس های بسیاری را به مردم طرفدارش داد.

ما در این سه سال می توانستیم مثل مردم مصر و لیبی و سوریه با همه قدرت به خیابان برویم، آیا با بلایی که سر آنها آمده دوست داشتیم جای آنها باشیم؟ ما در این سه سال می توانستیم با کمترین تلفات و با شهامت و رهبری قاطع مثل انقلاب 57 به پیروزی برسیم و بعد از سه سال تازه امروز کشتار سال شصت مان آغاز شود. و هزار چیز دیگر ممکن بود. اما آنچه رخ داد آن بود که ایرانیان جستجوگر دموکراسی و آزادی و عدالت و استقلال در همه جای جهان فکر کردند. حرکت کردند و تغییر کردند. هر چه حکومت به سوی بن بست و خفقان و مصیبت رفت، جامعه ایرانی به سوی درک روشن تری از آزادی و پذیرش حقوق دیگران رفت. این اتفاق به رفتار تبدیل نشد، چرا که حکومت خیابان و زندگی اجتماعی را از ما به سرقت برده است. اما تغییر فرهنگی بزرگی با جنبش سبز آغاز شده است.

نمی توانم بگویم که ایران نابود نخواهد شد. رهبر کشور سرنوشت ایران را به خودش گره زده است، می تواند ویران کند، یا اگر شرافت انسانی داشته باشد مثل پاپ استعفا بدهد و برود، اما مردمی که در حصر بودند و هستند نه به اندازه زمانی که میرحسین زندانی شد، هزار بار بیش از آن به او اعتقاد دارند. نه فقط همراهانش، بلکه دشمنان و مخالفانش هم گفته اند که اشتباه کرده اند.

اگر میرحسین آزاد بود، با حکومتی که هنوز به نتیجه نرسیده بود که ذاتا ناتوان است، با مردمی که هنوز گرم بودند و تا عمق جان شان درک نکرده بودند آزادی و دموکراسی چه ارزش هایی دارد و چقدر برای ما ضروری است، با اپوزیسیون خیالباف پوسیده که سی سال است توهمات گذشته را برای ایران آینده می خواهد و سه سال قبل صدای شان مثل بوی خوش خدمت دولت خفه مان می کرد و حالا همه شان به مشروطه شان رسیده اند و خوشبختانه آلزایمر دموکراسی و آزادی گرفته اند، شاید دردسر ایران برای رسیدن به دموکراسی بسیار بیش از این بود.

دانه هایی که نقاش شهر در دل دوستدارانش و دوستداران آزادی و عدالت کاشته بود، زمان برده است و به بار نشسته است و در این برهوت خشکی و ویرانی تنها درخت سبزی است که همچنان مانده است. تنها درختی که زیر سایه اش یک زندگی آزاد و برابر و زیبا برای ایرانیان ممکن است.

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


احضار پدر دو جوان کُردِ مقتول به وزارت اطلاعات

Posted: 15 Feb 2013 05:02 AM PST

جرس: پدر دو جوان کشته شده مهابادی به اداره اطلاعات این شهر فراخوانده شد.


به گزارش آژانس خبری موکریان،عصر روز 26 بهمن ماه،محمد رستم نژاد پدر دو جوان کشته شده ی مهابادی به نام های هوشیار رستم نژاد (17 ساله)و حسین رستم نژاد(19 ساله) به اداره اطلاعات مهاباد احضار وتا لحظه تنظیم این خبر به منزل خود بازنگشته است.


گفتنی است تاکنون از علت احضار این شهروند به اداره اطلاعات مهاباد اطلاعی حاصل نشده است.


یاد آور می گردد شب 16 بهمن رزگار معروفی آذر همراه هوشیار و حسین رستم نژاد در منطقه سورکیو بانه به اتهام کول بری (تردد غیر قانونی در نقطه مرزی) بازداشت و بعد از شش روز جسد آنها در حالی که دست و پایشان بسته شده بود پیدا شد.

 

تماس و دلجویی آیت الله بیات زنجانی با خانواده میرحسین موسوی

Posted: 15 Feb 2013 04:35 AM PST

جرس: آیت الله بیات زنجانی در تماسی تلفنی با یکی از فرزندان مهندس میرحسین موسوی، ضمن تفقد و دلجویی از ایشان، برخوردهای صورت گرفته با این خانواده را محکوم کرد.


روز گذشته نیز آیت الله دستغیب و عبدالله نوری در تماس تلفنی با دختران موسوی این برخوردها را محکوم کردند.


تارنمای ندای سبز آزادی امروز جمعه گزارش داد که آیت الله بیات بیات زنجانی در تماسی تلفنی با یکی از فرزندان مهندس میرحسین موسوی، از این خانواده جنبش سبز دلجویی کرد.

 

هفته گذشته ماموران با ورود به خانه دو تن از دختران موسوی آنان را به دادسرای اوین بردند و رفتارهای خشنی با آنان داشتند.

اظهار تاسف آیات‌ عظام اردبیلی و سیستانی از وقایع قم

Posted: 15 Feb 2013 04:02 AM PST

جرس: نماینده آیت‌الله سیستانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی در تماس تلفنی با لاریجانی از اسائه ادب به حرم حضرت فاطمه معصومه (س)، شکستن قداست روز ۲۲ بهمن اظهار تاسف و تاثر کردند.


به گزارش خانه ملت، سید جواد شهرستانی نماینده حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی در ایران طی تماس تلفنی با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با اظهار ناراحتی و نگرانی شدید نسبت به جسارتی که به حرم حضرت معصومه (س) در روز ۲۲ بهمن انجام شد، گفت: روز ۲۲ بهمن روز وحدت مردم انقلابی ایران است، با این اعمال دشمنان انقلاب شادمان و دوستداران و مومنین به انقلاب اسلامی، متاسف و متاثر شدند.


همچنین آیت‌الله موسوی اردبیلی از مراجع تقلید در تماس تلفنی با علی لاریجانی از اسائه ادب به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س)، شکستن قداست روز ۲۲ بهمن و جسارت به رئیس مجلس اظهار تاسف و تاثر کرد.


آیت‌الله موسوی اردبیلی خواستار پیگیری قانونی این نوع آشوب‌ طلبی‌ها که موجب هتک حرمت نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌شود، شد.

 

بهمن نامه، یادداشتی از فخرالسادات محتشمی پور به علی شکوری راد؛ “ما همه با هم هستیم”

Posted: 15 Feb 2013 03:50 AM PST

جرس: فخرالسادات محتشمی پور، عضو جبهه مشارکت و همسر زندانی سیاسی مصطفی تاجزاده، در ادامه سلسله یادداشت های بهمن ماه خود تحت عنوان "بهمن نامه"، این بار یادداشتی خطاب به علی شکوری راد، فعال اصلاح طلب نوشته است.


به گزارش نوروز، متن این یادداشت به شرح زیر است:


بهمن نامه/ روز بیست و ششم به دکتر علی شکوری راد


بسم الله الرحمن الرحیم
والفجر. و لیال عشر. والشفع والوتر. والیل اذا یسر. هل فی ذلک قسم لذی حجر
سلام استاد!
سلام بر شما و ایامتان خوش باد!
امروز در بیمارستان سینا همه سپیدپوش ها استاد خطابتان می کردند و من به خود می بالیدم که هم فکران و هم حزبی هایم چقدر جایگاهشان در جامعه بلند است. و آن گاه که فروتنانه ویلچر مادر را در آن شیب تند منتهی به اورژانس حمل کردید با همه شرمندگی هایم به خود بالیدم که دوستانمان این قدر مردمی و متواضعند.
مادر دوباره زمین خورده اند و این بار من مزاحمت برای شما را چاره درمان سریع تر عزیزمان دیدم و با این تصور که باید به استقبال عمل جراحی برویم شال و کلاه کرده آمدیم خدمتتان که مشاوره و مدد بگیریم. از همان بدو ورود فهمیدیم که هم کارانتان جملگی مهربانند استاد! همه با روی خوش ما را پذیرا شدند و خبر خوشی بود عدم نیاز به عمل جراحی که فی الفور به پدرجان منتظر در خانه دادم تا دلش آرام بگیرد. دلم را در خانه نزدش جاگذاشته بودم موقع خداحافظی وقتی که قرآن را جلو آورد تا مادر آن را ببوسد و از زیرش رد شود و در پناهش باشد. پولی را هم که به عنوان صدقه برای بانویش به من داد فراموش نکردم که در بیمارستان کارکردش را زود پیدا کنم! این روزها من هر رابطه عمیق عاشقانه را رصد می کنم. ثبت می کنم. پررنگ می کنم و نصب می کنم بر تابلوی سبز خیالم. باری خبر خوشی بود این که عمل لازم نیست و می شود با کمی حلم و مدارا آسیب وارده را دفع کرد. ما که می دانیم رفع شرّ اساساً مستلزم داشتن صبر و تحمل است. ما که این روزها و ماه ها و سال ها در معرض هجوم شر و اشرار بوده ایم. خداوند به عزیزانمان هم صبر بدهد برای تاب آورند همه گرفتاری های این روزها که بخش عمده اش ناشی از سوء مدیریت این آقایانی است که در روزهای جنگ و زمان مدیریت مدبرانه میر محصورمان، امام می گفت: توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند!


دکتر شکوری عزیز!
این بیمارستان که نامش را دوست دارم و از وقتی که میزبان انجام برخی کارهای پزشکی همسرجان شده خودش و پزشکانش و پرسنلش و حتی در و دیوارش را هم دوست دارم، برایم خاطره انگیز است. از روز ترور آقا سعید حجاریان تا روز تحصن پزشکان و پرسنل بیمارستان در اعتراض به بازداشت غیرقانونی و احمقانه رئیس بخش رادیولوژی که مسئولیتی کلیدی در حوزه تخصصی خود به عهده داشته و دارد. خاطره آن روز که ما را به بیمارستان راه نداند و عذرمان را خواستند و اسامی متحصنین و صادر کنندگان و امضا کنندگان بیانیه حمایت از شما را ضبط کردند برای تأدیبشان و زهرچشم گرفتن از ایشان و ... اما یادمان نرفته که همین اعلام هم بستگی هم کاران داخل و بیرون سینا چه نقش مهمی بازی کرد در رها کردن سریعتان! و روزهای خاطره انگیز نزدیک تر در این بیمارستان. روزهای انتقال همسرجان به آن برای انجام اقدامات پزشکی و درمانی روزهای گل سرخ های اهدایی شما به من و من به همسرجان و روزهایی که هرچه می گذرد از آن دورتر می شویم و کم کم باید خوابشان را ببینیم چون آقایان روز به روز هراسشان از حقیقت و جلوه زیبا و درخشان آن بیشتر می شودو به جای پناه بردن به حقیقت از آن گریزان می شوند.

من این بیمارستان را دوست دارم و همه پزشکان ارجمندش را که تا نام بزرگ مردی چون تاجزاده را می شنوند کلاه از سر بر می دراند!


دوست و هم حزبی عزیز!
امروز یک بار دیگر مادرجان نازنین من دریافت که عزت و ذلت بخشیدن به آدم ها تنها به دست خدای لایزال است که رب و پروردگار بندگان عاجز بی مقدار خویش است. مادر جان من که خاله جناب صفار باشد که در شب کودتا خبرگزاری دولت متبوعش که زیر نظر مستقیم او اداره می شد، به دروغ گزارش کرد که تاجزاده و دوستانش در خانه تیمی پر از سلاح گرم و سرد بازداشت شده اند و فردای کودتا روزنامه دولت متبوعش که باز هم مسئولیت مستقیمش با او بود این خبر کذب رد شده را نشر داد و آن چنان حق به جانب این خبر کذب ترویج شد که حتی این خاله جان ساده دل جناب صفار که عاشق ماه دامادجانش بود آن را پذیرفت و کم کمک چون صحت آن ثابت نشد بر شبهه اش افزوده شد و سرانجام دریافت که سر بی گناه تا سر دار می رود و بالای دار نمی رود! هرچند که در این دوره کودتایی خیلی ضرب المثل ها معنا و مفهوم و کاربردشان را از دست داده اند! امروز مادرجان در میان درد و بی تابی خوب فهمید که تاوان صبوری را خداوند به نیکویی با اجری وافر خواهد داد و چون نیک نظر کنی خورشید حقیقت تابان و گاه سوزان رخ نمایان خواهد کرد.


استاد شکوری والامقام!
امروز با همه تلخی و دردناکی اش که روز خاکسپاری جوان رعنایی و عزیزنازنینی از فامیل ما بود و روز رنج بی خبری من از همسرجان بود و روز انتظار بود و روز مشاهده دردهای مسجم شهروندانی در همین کنارمان بود، برای من روزی خوب بود. روزی که صدای «ما همه با هم هستیم» را بی آن که از گلویی به در آید با عمق جان شنیدم و با عمق جان درک کردیم و در تمام جانم نشرش دادم. سپاس که این فرصت را برایم فراهم کردید!


فخرالسادات محتشمی پور
همسر زندانی خاص بیت شریف
بیست و ششم بهمن ماه هزار و سیصد و نود و یک

 

تداوم بی خبری و افزایش نگرانی‌ها از وضعیت سلامت ساسان آقایی

Posted: 15 Feb 2013 03:50 AM PST

جرس: با گذشت بیش از ۱۲ روز از قطع تماس تلفنی ساسان آقایی و بی خبری مطلق از این روزنامه نگار، نگرانی ها نسبت به وضعیت وی افزایش پیدا کرده است.


به گزارش سحام نیوز، در آخرین مراجعه خانواده های روزنامه نگاران بازداشت شده در روز پنج شنبه مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۵ به زندان اوین، مسوولین مربوطه روزنامه نگاران را همچنان ممنوع الملاقات اعلام کرده و مانع دیدار خانواده‌ها با آنها شدند. صبح روز جمعه در پی محرومیت خانواده ها از دیدار با عزیزانشان و بی‌پاسخ ماندن پیگیری خانواده‌ها از سرنوشت روزنامه نگاران،‌ مادر ساسان آقایی به دلیل فشار روحی و استرس‌های وارده ساعاتی را در بیمارستان بستری شد.


به گزارش ادوارنیوز، وضعیت جسمی سلیمان محمدی نیز در شرایط خطرناکی قرار گرفته است. وی چندی پیش به منظور جراحی دیسک کمر در بیمارستان بستری شد و اکنون با مشکلات عدیده‌ای در انفرادی اوین دست به گریبان است.


ساسان آقایی دبیر سرویس بین الملل روزنامه اعتماد بیست و یک روز پیش در جریان یورش ماموران امنیتی به دفتر این روزنامه به همراه جواد دلیری سردبیر و نسرین تخیری دبیر سرویس اجتماعی بازداشت و روانه زندان اوین شدند.

علاوه بر این ماموران امنیتی با یورش به روزنامه های بهار،‌شرق، آرمان و منزل صبا آذرپیک اقدام به بازداشت شمار دیگری از روزنامه نگاران کردند. پژمان موسوی، پوریا عالمی، امیلی امرایی،‌ نرگس جودکی، حسین یاغچی، فاطمه ساغرچی، کیوان مهرگان، اکبر منتجی، در شمار بازداشت شدگان هستند. روز پیش از این نیز میلاد فدایی‌اصل و سلیمان محمدی بعد از خروج از محل کارشان بازداشت شدند.

 

ابراز نگرانی دبیر کل سازمان ملل از برنامه اتمی ایران

Posted: 15 Feb 2013 03:50 AM PST

جرس: دبیرکل سازمان ملل گفت که مایل است سرعت گفت‌وگوهای دیپلماتیک با ایران افزایش یابد و یک ضرورت جدید به آن‌ها داده شود. دبیر کل سازمان ملل متحد تاکید کرد که "نباید به ایرانی‌ها بیش از حد وقت داده شود."


به گزارش ایسنا، بان‌ کی‌ مون، دبیرکل سازمان ملل در گفت‌وگو با روزنامه‌ی واشنگتن‌پست مدعی شد که این سازمان باید در قضاوت درباره‌ی این که آیا دیپلماسی می‌تواند نگرانی‌های جهانی درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌یی ایران را رد کند یا خیر، سریع و ثابت قدم باشد زیرا در غیر این صورت ایران نیز مانند کره شمالی از مذاکرات به عنوان پوششی برای ساخت بمب استفاده خواهد کرد.


به گزارش این روزنامه‌ی آمریکایی، کشورهای عضو گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) اواخر ماه میلادی جاری در قزاقستان گردهم می‌آیند تا با ایران درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌یی‌اش گفت‌وگو کنند.


بان گفت: ما نباید بیش‌تر ازاین به ایران وقت بدهیم و نباید وقت را تلف کنیم. ما شاهد بودیم که چه اتفاقی در زمینه‌ی کره شمالی افتاد. آن‌ها در نهایت مخفیانه، آهسته، بدون هیچ‌گونه وظیفه‌ای و بدون هیچ‌گونه فشاری به پیشرفت دست یافتند.


دبیرکل سازمان ملل در بخش دیگری از اظهاراتش با ادعای تسلیحاتی بودن برنامه‌ی هسته‌یی ایران مدعی شد شورای امنیت سازمان ملل باید واکنشی قاطعانه، ثابت قدم، موثر و سریع نشان دهد تا ایران متوجه شود که سایر کشورهای جهان معتقد نیستند تهران به دنبال سلاح هسته‌یی نیست.


بان گفت که در سال میلادی گذشته به رهبر ایران و رییس‌جمهور این کشور اعلام کرد از توضیحات آن‌ها نسبت به صلح‌آمیز بودن برنامه‌شان قانع نشده است.


دبیرکل سازمان ملل با وجود مخالفت‌های آمریکا و برخی دیگر از کشورها به تهران سفر کرده بود.


بان در گفت‌وگو با روزنامه واشنگتن پست از سرعت کم و فقدان نتیجه در جدیدترین دور مذاکرات ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ابراز ناخرسندی کرد.
 

تا انتخابات دعوت به هرگونه تجمع خیابانی ممنوع است

Posted: 15 Feb 2013 03:30 AM PST

هشدار وزارت اطلاعات به فعالان کارگری
جرس: به دنبال احضار جعفر عظیم‌زاده و پروین محمدی، دو فعال کارگری به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات، این دو نفر ساعت ۱۰ صبح در این دفتر حاضر شدند و تا ساعت ۱۷ بعد از ظهر در مورد اتحادیه آزاد کارگران ایران و طومار سی هزار نفری کارگران مورد بازجویی قرار گرفتند.


به گزارش اتحادیه آزاد کارگران، در این بازجویی پروین محمدی و جعفر عظیم‌زاده ضمن بیان صریح دیدگاه‌هایشان در باره مسائل مطرح شده، بر قانونی بودن اتحادیه آزاد کارگران ایران و حق کارگران برای جمع آوری طومار اعتراضی، تلاش برای افزایش دستمزد‌ها، جلوگیری از تصویب اصلاحیه قانون کار و تحقق دیگر مطالباتشان تاکید گذاشتند و اعلام کردند پیگیر‌ی ها و اعتراضات خود را برای تحقق مطالبات طومار سی هزار نفری کارگران ادامه خواهند داد.


در ادامه این بازجویی، مامورین امنیتی به ویژه بر خودداری از دعوت به تجمع خیابانی توسط هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی تاکید داشتند و جعفر عظیم‌زاده و پروین محمدی نیز اعلام کردند تا آنجا که به آنان مربوط می‌شود ضمن ادامه تلاش و اعتراضاتشان برای تحقق مطالبات طومار سی هزار نفری کارگران، از دادن فراخوان تجمع خیابانی تا پایان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ پرهیز خواهند کرد.


بر اساس این گزارش، این دو فعال کارگری تصریح کرده اند که چنانچه تا آن زمان به خواست های کارگران در طومار سی هزار نفری شان رسیدگی نشود، این حق را برای خود محفوظ می‌دانند که پس از انتخابات ریاست جمهوری و در صورت لزوم اقدام به تجمع خیابانی نیز بکنند.

 

احمد خاتمی: اگر مذاکره با آمریکا صورت بگیرد گرانی‌ها ۱۰ برابر می‌شود

Posted: 15 Feb 2013 03:30 AM PST

جرس: عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان و امام جمعه تهران گفت: به ساده لوحانی که فکر می‌کنند اگر ملت و دولت ایران با آمریکا مذاکره کنند مشکلات معیشتی حل خواهد شد می‌گویم که اگر مذاکره صورت بگیرد گرانی‌ها ۱۰ برابر می‌شود و مسوولان و مردم بدانند که پرونده آمریکا فقط و فقط در دست رهبری است.


به گزارش ایلنا، احمد خاتمی خطیب این هفته نماز جمعه تهران گفت: از مقامات امنیتی، قضایی، ‌انتظامی درخواست دارم که با این قصه قانونی به گونه‌ای برخورد کنند که عبرتی باشد تا در آینده در هیچ کجای کشور شاهد حوادث این چنینی نباشیم.


وی در خطبه‌های دوم نمازجمعه این هفته تهران به راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن امسال اشاره کرد و گفت: این راهپیمایی بعد از ۳۵ سال از انقلاب شکل گرفته است به گونه‌ای که انقلاب‌هایی که در دنیا رخ می‌دهد در‌‌ همان سال اول یک مراسم خشک به پا می‌کنند و در سال‌های آینده خبری از برگزاری مراسم نیست. اما شما ملت ایران نشان داده‌اید که بعد از ۳۵ سال با این همه شیطنت‌ها لطف و عنایت به انقلاب دارید.


وی با بیان این مطلب که راهپیمایی ۲۲ بهمن و حضور باشکوه ملت پیام صریح برای مسوولین داخل و دشمنان در خارج داشت گفت: این راهپیمایی وفاداری شما به انقلاب را نشان داد و بیان داشت که این حمایت زیربنای عقیدتی دارد و شما ملت ایران دین خود را به هیچ چیزی نمی‌فروشید چرا که می‌دانید این انقلاب و نظام پرچم محمدی در جهان بلند کرده است.


وی بیعت مجدد با آرمان‌های امام و شهدا را از دیگر پیام راهپیمایی كنندگان بر شمرد و مدعی شد: ولایت مداری در این راهپیمایی موج می‌زد و مردم نشان دادند که همه چیز و همه کس را با ولایت می‌سنجند و هر مسوولی که با ولایت باشد محبوب است ولی هر مسوول یا فردی که ولایت را قبول نداشته باشد و خلاف ولایت در جامعه حرکت کند از چشم می‌افتد و منفور می‌شود.


خطیب این هفته نماز جمعه تهران با بیان این مطلب که آمریکا امروزه در پی مذاکره با ایران است، گفت: آمریکا در پی مذاکره با ایران نیست بلکه به دنبال سلطه بر ایران است و می‌خواهد ایران را با این حرف‌ها پای میز مذاکره بنشاند تا به دنیا بفهماند که ایران را توانسته با فشار‌ها و تهدید‌ها و تحریم‌ها سرمیز مذاکره بیاورد و من قطع یقین به ساده لوحانی که فکر می‌کنند اگر ملت و دولت ایران با آمریکا مذاکره کنند مشکلات معیشتی حل خواهد شد می‌گویم که اگر مذاکره صورت بگیرد گرانی‌ها ۱۰ برابر می‌شود.


خاتمی گفت: آمریکا به دنبال این است که ایران اسلامی را از پای درآورده ولی به فضل خدا ملت آن‌ها را بیچاره خواهند کرد.


خطیب این هفته نماز جمعه تهران بیان داشت: همه از مسوولان و مردم بدانند که پرونده آمریکا فقط و فقط در دست رهبری است و هیچ کس در هیچ مقامی نمی‌تواند کمترین اقدامی بدون اجازه رهبری با آمریکا داشته باشد.


وی گفت: این مردم با آمدنشان نشان دادند که تکلیف مدار هستند و حضور را برای خود تکلیف می‌دانند و این آمدن مدخلی برای انتخابات خرداد ۹۲ بود.


خاتمی اظهار داشت: ملت با حضور در راهپیمایی به مسوولان نظام نشان دادند که آمدند و پای انقلاب ایستادند و از مسوولان خواستار هستند تا بگو و مگوهایی که تنفر در جامعه را به وجود آورده است کنار بگذارند چرا که مردم از این دعواهای شما خسته شده‌اند. مسوولان بهتر است به مشکل معیشت مردم فکر کنند که اگر مشکل معیشت مردم حل شود قطعا می‌توانند همه مشکلات موجود جامعه را حل کنند.


وی گفت: برخی‌ها بیان می‌کنند که در آینده حرف‌هایی را خواهند زد اما من به صراحت از زبان مردم به آن‌ها می‌گویند که اگر این چنین رفتار کنند بر این مردم جفا کرده‌اند و مردم آن‌ها را نخواهند بخشید.


خاتمی در ادامه به حادثه‌ای که در ۲۲ بهمن در قم اتفاق افتاد اشاره کرد و گفت: این حادثه تلخ و به دور از اخلاق اسلامی بود چرا که اگر ادم‌های اصلی که این واقعه را در قم ایجاد کردند به وزن کار خود توجه کنند خواهند دید که با این کار آنان تنها خوشحالی رسانه‌های بیگانه را ایجاد کردند چرا که رسانه‌های بیگانه اصل راهپیمایی باشکوه مردم را به حاشیه راندند و تنها به این حادثه پرداختند و بیان کردند که روز وحدت ملت، این اتفاق پیام تفرقه دارد.


وی گفت: این اتفاق در حرم حضرت معصومه رخ داد و این کار برخی باعث شد تا حرمت این حرم شکسته شد و این ا قدام خلاف رهنمودهای هبری است.


عضو مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: از مقامات امنیتی، قضایی، ‌انتظامی درخواست دارم که با این قصه قانونی به گونه‌ای برخورد کنند که عبرتی باشد تا در آینده در هیچ کجای کشور شاهد حوادث این چنینی نباشیم.


وی بیان داشت: حرف منطقی ما در رابطه با بحرین این است که هر بحرینی باید یک رای داشته باشد نه اینکه خانواده‌ای از سرزمین نجد بر مردم بحرین سوار شوند و بر آن‌ها حکمرانی کنند.


خاتمی اظهار داشت: کمیساریای حقوق بشر سازمان جهانی در اعلامیه‌ای بیان کرده است در بحرین تاکنون ۱۰۰ شهید و حدود ۱۶۰۰ عالم، دانشجو و زن در زندان‌ها گرفتار هستند و ما به مردم مقاوم بحرین می‌گوییم که بایستند و مقاومت کنند چرا که پیروزی از آن آنهاست انقلاب ایران را یک عبرت پیش روی خود قرار دهند چرا که ملت ایران با مقاومت توانستند جلادان شاهنشاهی را در سر جای بنشانند.


خطیب این هفته نماز جمعه تهران در پایان خاطرنشان کرد: ما بیان می‌کنیم که هر سوری یک رای دارد اما آمریکا در طی دو سال تنها کاری که برای ملت سوریه کرده است این است که تروریست به این کشور صادر کرده و ما معتقدیم که اگر مذاکره سوری با سوری در سوریه ایجاد شود مشکل سوریه حل خواهد شد.