جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بازداشت تعدادی از دراویش گنابادی مقابل زندان اوین

Posted: 21 Feb 2013 08:54 AM PST

جرس: تعدادی از دراویش گنابادی صبح امروز پنجشنبه مقابل زندان اوین توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

 

به گزارش سایت مجذوبان نور، در جو امنیتی و حضور نیروهای امنیتی و لباس شخصی، تعدادی از دراویش گنابادی در مقابل زندان اوین توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. هنوز از تعداد دقیق بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست.


بر اساس این گزارش، تمامی مسیرهای رفت و آمد به زندان اوین به خصوص زیر پل یادگار امام ، زیر پل شهید چمران و جلو درب زندان اوین از شب گذشته توسط مامورین امنیتی زیر نظر بوده و از ابتدای صبح امروز نیروهای گارد ویژه در مقابل زندان اوین مستقر شده اند.


دراویش گنابادی برای حمایت از وکلای دراویش و سایر دراویش زندانی که بیش از ۳۵ روز است در سلول‌های انفرادی و اعتصاب غذا به سر می برند اعلام کرده‌ بودند که با ساک و وسایل خود در ساعت ۱۰ روز سوم اسفند، در جلوی زندان اوین حضور خواهند یافت و آماده هستند که مانند وکلا و سایر دراویش زندانی، دستگیر و راهی زندان شوند.
 

انتشار کتاب « شریعت عقلانی» اثر مرحوم احمد قابل+ لینک دریافت

Posted: 21 Feb 2013 07:31 AM PST

جرس: کتاب «شریعت عقلانی»، هفتمین جلد از مجموعه آثار زنده یاد احمد قابل در ۳۲۸ صفحه در فضای مجازی منتشر شد.

 

تارنمای «شریعت عقلانی»، وبگاه مربوط به زندگی و آثار مرحوم احمد قابل، از انتشار هفتمین جلد از مجموعه آثار این محقق نواندیش دینی خبر داده و این کتاب را شامل شش مقاله از نویسنده، ده مقاله در نقد وی و هفت مقاله در پاسخ به نقدها ذکر کرده است.


بر اساس این گزارش، کتاب «شریعت عقلانی» با دیگر کتاب نویسنده «مبانی شریعت» که در واپسین روزهای حیات وی منتشر شد قرابت فراوان دارد و در حقیقت چارچوب نظری مباحث فقهی قابل است.


کتاب «شریعت عقلانی» به بانو «مرضیه پاسدار»، همسر فداکار احمد قابل تقدیم شده است. (+)


چکیده نظر قابل در این کتاب این است: عقل حجت اصلی و اولی است و شرع حجت ثانوی. شرایع تنها در منظقةالفراغ عقل حق اظهارنظر مستقل را دارند و در سایر موارد موظف به تأیید و تأکید حکم عقل می‌باشند. شریعت می‌باید از چیزی که «عقل مشترک بشری» آن را نفی می‌کند، لزوماً پرهیز کند و دورباش دهد و به چیزی که عقل، وجود آن را لازم می‌شمارد، رو آورد و دستور دهد. در حوزه‌ی مسائل غیرعبادی، رویکردهای شرعی با معیارهای موردنظر عقلای زمان نزول وحی یا زمان حضور اولیاء خدا، هماهنگی داشته و مبتنی بر «مدارا با عقلانیت بشر در هر زمان» بوده که اصلی اساسی در حوزه‌ی تشریع است. مراد و مقصود ما از عقل، همان است که از آن با عنوان «عقل عرفی» یاد می‌شود.


از همین ناشر «یادنامه احمد قابل» در اسفندماه جاری و جلد هشتم مجموعه آثار وی با عنوان «فقه، کارکردها و قابلیت‌ها» در فروردین‌ماه سال آینده منتشر خواهد شد.


چندی پیش ششمین جلد از مجموعه آثار مرحوم احمد قابل، با عنوان «بیم و امیدهای دینداری» در سایت شخصی آن استاد فقید منتشر شده بود که حاوی خطابه های آن عالم نواندیش است که در بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ ایراد شده است.


مرحوم احمد قابل مجتهد و پژوهشگر دینی و از شاگردان مرحوم آیت الله حسین‌علی منتظری بود. او حکم اجتهاد خود را نیز از آیت‌الله حسین‌علی منتظری گرفته بود.


این مجتهد مردمی، چندین بار نیز مورد احضار و بازداشت قرار گرفته بود.


استاد احمد قابل، در اول آبان ۱۳۹۱ به رحمت ایزدی پیوست.
 

اخراج دهها کارگر «ترابر گستر»، به دلیل عدم تحقق وعده دولت

Posted: 21 Feb 2013 07:31 AM PST

جرس: در پی انتشار خبری مبنی بر اخراج ۴۰ کارگر شرکت پیمانکاری «ترابر گستر نکو» وابسته به سازمان مدیریت پسماند تهران و درج توضیحات روابط عمومی این سازمان، مدیرعامل این شرکت پیمانکار نیروی انسانی دلیل اخراج و عدم پرداخت بخشی از دستمزد و حقوق سنوات کارگران را عدم پرداخت ۱۸ ماه از معوقات مالی شرکت ترابر گستر نکو توسط سازمان مدیریت پسماند تهران عنوان کرد.

 

«ناصر نکو نام» در این باره به ایلنا گفت: عدم پرداخت ۱۸ ماه از معوقات مالی شرکت ترابر گستر نکو توسط سازمان مدیریت پسماند تهران باعث شده علاوه بر اخراج ۴۰ کارگر نتوانیم حقوق سنوات آنان را پرداخت کنیم.


مدیر عامل شرکت پیمانکاری ترابر گستر نکو در این زمینه تشریح کرد: سازمان مدیریت پسماند تهران با پرداخت نکردن معوقات ۱۸ ماهه این شرکت پیمانکاری زمینه ایجاد مشکلات مالی زیادی را برای این شرکت فراهم کرده به طوری که علاوه بر ناتوانی در تامین هزینه های روزمره شرکت، نتوانسته‌ایم از عهده دستمزد و سنوات پایان خدمت کارگران خود نیز بر آییم.


این پیمانکار، میزان معوقات مالی شرکت ترابر گستر نکو از سازمان مدیریت پسماند را یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون تومان عنوان کرد و گفت: سازمان مدیریت پسماند مدعی است این شرکت۸۰۰ میلیون تومان خسارت مالی به سازمان وارد کرده و به این بهانه از پرداخت بدهی‌های خود طفره می‌رود.


نکونام اضافه کرد: حدود ۴۰ کارگر با مجموع مطالبات حدود ۲۰۰ میلیون تومان با احتساب سنوات در نتیجه بی‌توجه‌ای مسئولان سازمان پسماند اکنون با وجود آنکه حقوق خود را دریافت نکرده‌اند، بیکار و بلاتکلیف شده‌اند.
او اضافه کرد: در سالهای ۸۳ تا ۸۵ و مجددا از سال ۸۶ تا پایان دی ماه سال ۹۱ در مجموع حدود هفت سال با سازمان مدیریت پسماند قرار داد کاری منعقد کرده‌ایم و در طول این سال‌ها با تحمل مشکلات فراوان به کار خود ادامه داد‌ه‌ایم.


نکونام ادامه داد: ۱۱۳ دستگاه ماشین آلات در طول این سال‌ها در اختیار شرکت ترابر گستر نکو بوده که به علت وجود این مشکلات تا پایان قرار داد تعداد این ماشین آلات به ۳۰ دستگاه کاهش یافت.


مدیر عامل این شرکت پیمانکاری افزود: مسئولان سازمان مدعی‌اند خسارت‌های ناشی از غیر فعال بودن ماشین آلات در اختیار شرکت باید پرداخت شود و به گفته انان به ازای هر روز غیر فعال بودن این ماشین آلات باید ۱۰۰ هزار تومان خسارت پرداخت کنیم.


نکونام در ادامه با ابراز نگرانی از وضعیت کارگران بیکار شده گفت: این شرکت تمام تلاش خود ر ا می‌کند تا بخشی از دستمزد و سنوات کارگران اخراجی را پیش از پایان سال پرداخت کند.
 

انفجار شدید و مرگبار در نزدیکی پایگاه حزب بعث در دمشق

Posted: 21 Feb 2013 07:13 AM PST

جرس: همزمان با انفجار در نزدیکی سفارت روسیه در سوریه، انفجار شدیدی پایتخت سوریه را لرزاند. این انفجار در نزدیکی دفتر مرکزی حزب حاکم سوریه رخ داده و دست‌کم ۳۱ کشته بر جای گذاشته است. از سوی دیگر آرتش آزاد سوریه تهدید کرده به مواضع حزب‌الله لبنان حمله خواهد کرد.

 

به گزارش خبرگزاری آلمان، مقارن ظهر روز پنجشنبه (۲۱فوریه/ ۳ اسفند) انفجار شدیدی دمشق، پایتخت سوریه، را لرزاند. خبرگزاری‌های بین‌المللی گزارش داده‌اند که انفجار در میدان "۱۶ نوامبر"، در نزدیکی مسجد الایمان رخ داده است. مرکز حزب بعث سوریه نیز در همین محل قرار دارند. 


گفته می‌شود مواد منفجره در خودرویی جاسازی شده بود و شدت انفجار به حدی بوده که صدای آن در نقاط مختلف شهر شنیده شده است. پلیس خیابان‌های منتهی به میدان ۱۶ نوامبر را بسته است.


بر اساس گفته‌های شاهدان عینی، خودروی محتوی مواد منفجره بین مرکز حزب بعث و ساختمان سفارت روسیه منفجر شده است. خبرگزاری "ریانووستی" روسیه گزارش داده که ساختمان سفارت این کشور نیز در این انفجار آسیب دیده است.


بنا بر گزارش‌های اولیه، ده‌ها نفر در این انفجار کشته‌و شمار زیادی نیز زخمی شده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مرکز آن در لندن است، تعداد کشته‌ها را دست‌کم ۳۱ نفر اعلام کرده است. بنا بر این گزارش، کشته‌شدگان نفرات نیروهای امنیتی سوریه و نیز مردم عادی بوده‌اند.


هشدار ارتش آزاد سوریه به حزب الله
در گزارش دیگری در ارتباط با جنگ داخلی سوریه، "ارتش آزاد سوریه" حزب‌الله لبنان را تهدید کرده است که اگر از دخالت در امور سوریه دست برندارد، مواضع این گروه در لبنان هدف حمله قرار خواهد گرفت.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، ژنرال سلیم ادریس، فرمانده ارتش آزاد سوریه، روز چهارشنبه (۲۰ فوریه/ ۲ اسفند) حزب‌الله لبنان را به دخالت در بحران سوریه متهم کرد. به گفته ژنرال ادریس، نفرات وابسته به حزب‌الله روستاهای سوریه واقع در منطقه "القوسیر" – در نزدیکی مرز شمال لبنان – را هدف قرار داده‌اند.


فرمانده ارتش آزاد سوریه اعلام کرد که اگر این حملات ظرف ۲۴ ساعت متوقف نشوند، ارتش آزاد سوریه به آن واکنش نشان خواهد داد. 


از سوی دیگر دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرده که شورشیان مسلح مخالف بشار اسد موفق شده‌اند یک جنگنده ارتش سوریه را ساقط کنند. این جنگنده بعدازظهر چهارشنبه (۲۰ فوریه) در حومه دمشق و در راه بازگشت از ماموریت نظامی ساقط شده است.


در این میان خبرگزاری آلمان به نقل از فعالان مخالف سوری خبر داده که اسلام‌گرایان ستیزه‌جوی قفقازی نیز وارد بحران سوریه شده‌اند. در ویدیوی اینترنتی منسوب به این افراد، آنها به زبان روسی خود را از اهالی چچن معرفی می‌کنند.
 

یک شهروند مهابادی به ۴ سال حبس محکوم شد

Posted: 21 Feb 2013 07:13 AM PST

جرس: یک شهروند اهل مهاباد توسط دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به زندان محکوم شد.

 

به گزارش آژانس خبری موکریان، یک شهروند مهابادی به نام مصطفی فقه که در آذرماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود توسط دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به اتهام ارتباط با یک حزب مخالف نظام به چهار سال حبس محکوم شد.

مصطفی فقه که هم اکنون در زندان مرکزی مهاباد به سر می برد 20 روز فرصت دارد که به رأی صادره اعتراض نماید.
 

هفت پرده: ازخرس نقره ای تا پشت پرده جشنواره موسیقی

Posted: 21 Feb 2013 06:28 AM PST

سعید زندگانی
جرس : پرده اول گزارشی است از بازتاب خرس نقره ای «برلیناله» برای جعفر پناهی در ایران و حرفهای غضبناک شمقدری در این مورد؛ در پرده دوم به دیدار فرج اله سلحشور می رویم که در سخنانی تازه حکم داده است سینمای ایران برای پاک شدن باید شهادتین بگوید؛ پرده سوم گزارشی است از پایان نشست های کمیته اصلاح اساسنامه خانه سینما و امید به بازگشائی آن پیش از نوروز؛ بدهی خارجی و مشکل ارزی نمایشگاه کتاب تهران، موضوع گزارش پرده چهارم است؛ در پرده پنجم به بندرعباس می رویم، جائی که محسن یگانه با احمدی نژاد دست در گردن شد؛ حرفهای عجیب و غریب دبیر بخش نقاشی جشنواره تجسمی فجر در مورد اینکه چرا هنرمندان علاقه ای به شرکت در این جشنواره ندارند، در پرده ششم آمده؛ و پرده آخر گزارشی است از پشت پرده جشنواره موسیقی فجر که می گویند برخی نامداران را به طمع دریافت مجوز کنسرت، به حضور در آن واداشته اند!  

 

 

 

شمقدری از اسکار تا خرس نقره ای


جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی گفت که اگر برنامه ریزیها ولابی گریهای او به دستور احمدی نژاد نبود، اسکار بهترین فیلم خارجی را به اصغر فرهادی برای فیلم «جدائی نادر از سیمین» نمی دادند. این ادعا چنان دور از اندازه او و سازمان تحت فرمانش بود که وقتی خبرنگار خبرگزاری «مهر» از محمد حسینی وزیر ارشاد در این مورد پرسید؛ او با ناراحتی و اظهار نارضایتی آشکار به گفتن این جمله بسنده کرد که "این موضوع را رها کنید"! اما ادعای شمقدر ی یک معنی دیگر هم دارد و آن این است که او مستقیم از احمدی نژاد فرمان می گیرد و نه از وزیر ارشاد. ناراحتی حسینی راهم می توان چنین تفسیر کرد که اگر تیم احمدی نژاد یا همان «جریان انحرافی» بتواند رئیس جمهوری دیگری برای دوربعد از صندوقهای رای دربیاورد، شمقدری نامزد بهتری از او برای وزارت ارشاد خواهد بود یا اینکه «سازمان سینمائی» و خودش را تا حد معاونت ریاست جمهوری بالا خواهد برد؟
رئیس سازمان سینمائی پس ازآن ادعای بزرگ در مورد جایزه اسکار که هنوز پاسخی از طرف فرهادی به آن داده نشده و شاید هم بخاطر ملاحظاتی اصلا پاسخی داده نشود، در مورد جایزه «خرس نقره ای» بهترین فیلمنامه جشنواره «برلیناله» در آلمان به جعفر پناهی برای فیلم «پرده بسته» نظری کاملا برعکس داد و گفت: "ما اعتراض خودمان را به جشنواره برلین اعلام کردیم و فکر می کنیم مسئولین این جشنواره باید رفتار خود را اصلاح کنند. این رفتار در تعاملات فرهنگی و سینمایی درست نیست. برخی افراد که اندک هستند بدون مجوز فیلم می سازند و آن را به خارج از کشور ارائه می کنند در حالی که همه می دانند در ایران برای ساختن فیلم و نمایش آن در خارج از کشور باید مجوز دریافت کنند. قطعا چنین کارهایی جرم محسوب می شود و رفتار آنها غیر قانونی است اما نظام فعلا در مقابل این رفتارها صبوری می کند. سازمان سینمایی حوزه نظامی و انتظامی نیست و برخورد با رفتار غیر قانونی کار ما نیست. امیدواریم پس از تشکیل صنوف سینمایی همه بنشینیم و راهکاری پیدا کنیم که چنین اتفاقاتی نیفتد. قطعا فیلم بدون مجوز مورد تایید ما نیست. ممکن است جشنواره بر لین عنوان کند در دفاع از آزادی این کار را انجام داده است اما در همان اروپا «کونترگراس» در سالهای قبل که جایزه نوبل ادبیات را گرفته بود به جرم یک سخن و حق گویی ضد اسرائیلی تحت فشارهای زیادی قرار می گیرد اما برلین به گونه ای دیگر رفتار می کند. در اولین فرصت این فیلم را در جمع کارشناسان، سینماگران و اصحاب رسانه می بینیم تا متوجه شویم عیار خرس نقره ای برلین چقدر است؟"
البته در مورد این که خرس نقره ای «برلیناله» به جعفرپناهی تابع ملاحظات آزادیخواهانه بوده، بسیاری از کارشناسانی هم که فیلم را دیده اند نظری موافق دارند. از جمله علی معلم تهیه کننده سرشناس سینمای ایران که در «برلیناله» حضور داشت و این فیلم را دید. او در بازگشت به ایران در مورد «پرده بسته» به خبرگزاری «ایسنا» گفت: "فیلم تا دقیقه 40 قابل قبول است اما بعد از آن افت می‌کند‌. پرده بسته بیشتر یک فیلم شخصی است و به نوعی یک حدیث نفس است و پناهی موقعیتی که خود در آن قرار دارد را روایت می‌کند. این فیلم قطعاً به قوت فیلم‌های قبلی وی مانند طلای سرخ و یا بادکنک سفید نیست و جایزه‌ای که به وی داده شده بیشتر به خاطر حمایت از خود فیلمساز بود. تصور من این است که دلیل حضور و توجه به این فیلم به خاطر موقعیت فیلمساز است، فیلمسازی که نمی‌تواند در شرایط عادی فیلم بسازد. این جایزه بیشتر به نوعی لجبازی با حکمی است که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد؛ اینکه یک فیلمسازی را از حق فیلم ساختن محروم کنند. به همین دلیل به نظر من این جایزه بیشتر به خاطر شخص پناهی داده شده تا به ارزش‌های فنی و تکنیکی فیلم‌اش. جایزه‌ای که به فیلم داده شد و حضور آن در جشنواره فیلم برلین نیز به منزله نوعی دفاع از فیلمساز است و باید گفت کیفیت فیلم در حد این جایزه نبود‌."
«پرده بسته» همانگونه که معلم گفته، حدیث نفس جعفر پناهی است؛ داستان روزنامه نگاری است که تحت تعقیب قرار دارد و به ویلائی در شمال می رود. در این هنگام دختری نیز در گریز از دست ماموران به ویلای او پناه می آورد که در پایان معلوم می شود این دوشخصیت زائیده ذهن فیلمساز هستند که اجازه کار ندارد و بین کار کردن و خودکشی در تردید به سر می برد. كامبوزيا پرتوی که «پرده بسته» را بصورت مشترک با پناهی کارگردانی و بازی کرده است، هنگام دريافت جايزه خرس نقره اى به جای پناهی که اجازه خروج از کشور ندارد، محدود کردن هنرمند را غیرممکن خواند و ابراز اميدواری کرد که سرانجام روزی برسد که هر هنرمندی بتواند در سرزمينش بی‌هراس، آرا و انديشه‌هايش را بازگو کند.
اما نوشته خبرگزاری «فارس» نزدیک به سپاه نیز در مورد جایزه ای که پناهی گرفته، جالب است: "چه می‌شود که یک مجرم امنیتی که طبق قانون و حکم قضایی از ساخت فیلم محروم شده، این امکان را می‌یابد که دو فیلم ساخته و به جشنواره‌های خارجی ارسال کرده و از آن ها جایزه هم بگیرد؟...شاید بتوان جواب را هم در برلین یافت چرا که این روزها 27 مدیر سینمایی از مدیران سازمان سینمایی سوره تا بنیاد فارابی در برلین هستند. جواب اینجاست که وقتی یک سیستم دولتی «یک خانواده محترم» را می‌سازد و مسئولان هیچ اقدامی قاطعانه‌ای در برابر آن انجام نمی‌دهند و حتی مسئول سازمان سینمایی سوره پس از دیدن فیلم در کن به تهیه‌کننده آن سفارش ساخت فیلم می‌دهند، دیگر چه انتظاری وجود دارد که ساخت فیلم‌های زیرزمینی و ضدایرانی در داخل و خارج و حضور هنرمندان شناسنامه‌دار سینمای ایران در آنها با برخورد قاطعانه مسئولان سینمایی واقع شود. گو اینکه این روزها جشنواره‌ای در کلرمون فرانسه در حال پخش 180 فیلم زیرزمینی ایرانی است که کسی نمی‌داند که این همه فیلم کجا و تحت نظارت چه کسی ساخته شده و البته مسئولان هم دراین باره پاسخگو نخواهند بود"!


سلحشور از سینمای ایران خواست شهادتین بگوید!
اما هیچ کس را در دشمنی با سینمای امروز ایران نمی توان با فرج اله سلحشور برابر کرد. او وقتی که به عنوان فیلمساز هم مورد تجلیل قرار می گیرد، فراموش نمی کند که به سینماگران و فیلمسازان هموطنش بدوبیراه بگوید. سلحشور که چندروز پیش گفته بود افتخارش آتش زدن سینما پیش از انقلاب بوده، شامگاه 27 بهمن ماه و در دومین جایزه گفتمان انقلاب اسلامی که در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد، همراه ابراهیم حاتمی‌کیا به عنوان دو هنرمند و کارگردان تأثیرگذار در عرصه سینما و تلویزیون در ارائه مفاهیم دینی و انقلاب اسلامی مورد تجلیل قرار گرفت، اما گفت: "یک انسان ناپاک زمانی پاک می‌شود که شهادتین بگوید. سینمای ایران نیز برای پاک شدن باید شهادتین بگوید"! حاتمی‌کیا اما برای اینکه همردیف سلحشور قرار نگیرد، حضور در روند تولید فیلم سینمایی "چ" در مورد شهید چمران را بهانه قرار داد و به این مراسم نیامد.
سلحشور جایزه خود را از دست نادر طالب‌زاده دریافت کرد. طالب‌زاده که مدتی است بصورت غیر رسمی مسئولیت جشنواره ها و حرکتهای حکومتی در سینما را عهده دار شده، در مورد همکارش گفت: "آقای سلحشور بدون آموزش خاصی وارد سینما و تلویزیون شد و آثار بسیار تأثیرگذاری را با موضوع انبیا تولید کرد. مجموعه «یوسف پیامبر» تحسین داخلی و خارجی را به همراه داشت. آقای سلحشور مخلصانه کار می‌کند و جای خوشحالی است که هنرمندی با این اخلاص و کلامی بلیغ فعالیت می‌کند." پس از او، سلحشور با اشاره به اینکه وقتی انسان به وظیفه خود عمل می‌کند نباید از او تقدیر کرد و باید از کسانی که به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند گله کرد، جایزه گفتمان انقلاب اسلامی را گامی بزرگ دانست ولی خطاب به برگزارکنندگان این جایزه گفت: "این نکته را فراموش نکنید که سینمایی که منبعث و زاییده تفکر صهیونیسم است درست بشو نخواهد شد. مبانی موجود در سینمای ایران و جهان را صهیونیسم‌ها طرح ریزی کردند و تا وقتی که با این مبانی در سینما کار شود ما و همه دنیا در زمین صهیونیست‌ها بازی می‌کنیم. به جز برخی آثار استثنایی در سینما باقی آثار تولید شده به نفع صهیونیست‌ها است و مبانی این سینما باید تغییر کند. یک انسان ناپاک زمانی پاک می‌شود که شهادتین بگوید. سینمای ایران نیز برای پاک شدن باید شهادتین بگوید. اگر اصول و مبانی سینمای ایران اسلامی شد هر کس در آن کار کند اسلامی خواهد بود. اما اگر مبانی اسلامی در سینمای ایران تعریف نشود هر چه ساخته شود در مسیر طرح صهیونیست‌ها خواهد بود."
سلحشور پس از این مراسم، روز سه شنبه همراه برخی از دست اندر کاران جشنواره سینمائی «عمار» به دیدار آیت اله خامنه ای رفت و بازهم دست راست رهبر نشست، در حالیکه طالب زاده دبیر این جشنواره نیز دست چپ رهبر نشسته بود. سلحشور پس از این دیدار به «فارس» گفت: "من شاید با جلسه روز گذشته بیش از ده بار با هنرمندان، مسئولان، فیلمسازان و سریال‌سازان مختلفی خدمت مقام معظم رهبری رسیده ام. در تمامی جلسات سابق من ذره‌ای درد ندیدم، یعنی کسانی که بلند می‌شدند و در محضر مقام معظم رهبری صحبت می‌کردند، درد خودشان را داشتند، درد صنف خودشان را داشتند، مشکل نداشتن بودجه را مطرح می‌کردند، مشکلات‌شان نداشتن سینما بود، از آپارات گلایه داشتند، از پاره شدن صندلی‌های سینما سخن می‌گفتند، از اختلال در اکران و وجود ممیزی می‌نالیدند. خلاصه اینکه خودشان را طلبکار می‌دانستند و فکر می‌کردند که این مملکت، این انقلاب و رهبری همه باید بلند شوند و دست به سینه در خدمت این آقا یا این خانم باشند و کار این هنرمندان را راه بیاندازند تا ایشان فیلم دل خودشان را بسازند. یک بار محض رضای خدا من در این گروه‌هایی که خدمت مقام معظم رهبری رفتیم درد دین و درد مردم را ندیدم، در مواقعی هم که از نارسایی‌های اجتماعی صحبت به میان می‌آمد قصدشان تخریب بود و به درمان و راهکار اصلا فکر نمی‌کردند."
وی در ادامه افزود: "در جلسه دیروز من برای اولین بار دیدم گروهی خدمت مقام معظم رهبری مشرف شدیم که فقط فقط درد دین و قصد خدمت داشتند، به فکر کارها و اقدامات مثبت برای انقلاب و مملکت بودند، عشق آن‌ها را به آن فضا کشانده بود.از مقام معظم رهبری هیچ مطالبه‌ای نداشتند، یک کلمه نگفتند ما بودجه می‌خواهیم، ما امکانات می‌خواهیم، کسی کمک‌مان نمی‌کند، اصلا از این مسائل خبری نبود و حرفی هم به میان نیامد. عماریون مشکلات فیلمسازی و نارسایی های موجود را بررسی کردند و برایش راه کار ارائه دادند.آثاری که در مساجد، تکایا، میان مردم به نمایش درآورده بودند و عکس‌العمل‌های مردم را به صورت یک گزارش خدمت مقام معظم رهبری ارائه دادند و از رهبر معظم انقلاب راهنمایی خواستند. صحبت‌های ایشان هم بسیار تعیین کننده بود، خود فیلمسازان دیدند که رهبر معظم انقلاب اطلاعاتش نسبت به فیلمسازی و سریال‌سازی خیلی بیشتر از ما بود.حتی رهبر انقلاب به وضعیت جهانی و سلطه کمپانی‌های بزرگ صهیونیستی هم کاملاً آشنا بودند مثلاً در مورد هالیوود ایشان فرمودند این ها کارشان سیاسی است و در جهت اهداف شوم صهیونیست و آمریکا گام بر می‌دارند."


خانه سینما پیش از نوروز بازمی شود؟


همه چیز حکایت از این دارد که کار اصلاح اساسنامه خانه سینمای ایران با همکاری دو طرف ماجرا یعنی نمایندگان دولت از یک سو و نمایندگان سینماگران از سوی دیگر به پایان رسیده و بنا به گفته مسئول این کمیته این خانه می تواند پیش از نوروز بازگشائی شود. اما آیا جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی که اصلی ترین مخالف این نهاد بزرگ غیر دولتی با نزدیک به پنج هزار عضو به شمار می رود، و محمد حسینی وزیر ارشاد که نزدیک به چهارده ماه پیش حکم انحلال خانه سینما را صادر کرد، این امکان را به سینماگران کشورمان خواهند داد که دوباره به خانه خود بازگردند؟ خبرهای رسیده حاکی از آن است که آخرین جلسه رسمی «کمیته اصلاح اساسنامه خانه سینما» دوشنبه 30 بهمن ماه برگزار شد و طی آن اساسنامه به تایید هر هفت عضو شرکت‌کننده در این کمیته رسید. این کمیته هفت نفره متشکل از فرهاد توحیدی، جمال خندان و ابراهیم مختاری به عنوان نمایندگان خانه سینما و جمال شورجه، ابوالقاسم طالبی و عباس بابویهی به عنوان نمایندگان سازمان سینمایی و مسعود جعفری جوزانی، تهیه کننده و فیلمساز به عنوان مسئول هماهنگی نشست ها و نماینده شورایعالی سینما بود.
جوزانی در مورد پایان کار کمیته اصلاح اساسنامه به «ایسنا» گفت: "اولین جلسه رسمی این کمیته در روز چهارم بهمن ماه برگزار شده بود و همانطوری‌که پس از آن اعلام کرده بودم، تصمیم گرفته بودیم که هرچه زودتر این اصلاحات انجام گیرد و قول اواسط اسفند را داده بودم اما همدلی و تلاش دلسوزانه دوستان باعث شد تا نتیجه مطلوب، زودتر از موعد مقرر بدست آید. در بیست و هفت روز گذشته، طی جلسات متعدد و بحث‌های کارشناسی فراوان و شنیدن نظرات و دغدغه‌های همه اعضا، این اساسنامه تصویب و به تایید همه اعضا رسید. در این جلسات سعی ما این بود که تمامی چالش‌هایی را که سینما با آن درگیر است، در نظر داشته باشیم و اساس‌نامه‌ای را تصویب کنیم که سینما را، ضمن فعال و تاثیرگذاری اجتماعی‌اش از تغییر و تحولات روز سیاسی دور نگه دارد." وی ادامه داد: "در تمام این موارد نگاه دقیق به قانون مدنظر بوده و ضرورت‌ها و اهداف صنوف سینمایی و اهالی خانواده محترم سینما مدنظر گرفته شده است. خوشبختانه آنچه تصویب شد، تمامی این موارد را در بر داشت و رضایت همه اعضای این کمیته را جلب کرد. امیدوارم متن ارائه شده بی کم و کاست به تصویب قانون‌مداران رسیده و پیش از پایان اسفند ماه شاهد بازگشایی خانه سینما باشیم."


با بدهی خارجی، بخش ارزی نمایشگاه کتاب تهران حذف شد
علی اسماعیلی رئیس نمایشگاه کتاب تهران، موضوع بدهی خارجی این نمایشگاه و حذف بخش ارزی از ضوابط مربوط به حضور ناشران خارجی در نمایشگاه آتی کتاب تهران را تائید کرد و در گفت و گوئی با «مهر» گفت: "با توجه به اینکه بخشی از طلب ناشران خارجی از نمایشگاه کتاب تهران هنوز تسویه نشده و بخش بین‌الملل دچار مشکلاتی است، ما در ضوابط مربوط به حضور ناشران خارجی، بخش ارزی را نیاورده‌ایم. اگر ارزی به ما تعلق گرفت، برای اضافه کردن مجدد بخش ارزی اقدام می‌کنیم و اگر هم تعلق نگرفت، چون ما تعهدی برای خودمان ایجاد نکرده‌ایم، مسئولیتی هم از این بابت متوجهمان نخواهد شد. در چنین شرایطی اگر بخش ارزی را در ضوابط نیاوریم، بهتر است تا اینکه بیاوریم و برای خودمان تعهد ایجاد کنیم."
رئیس بیست و ششمین نمایشگاه کتاب تهران در ادامه از مکاتبه مجدد با رئیس جمهور و رئیس‌کل بانک مرکزی برای حل مشکل حضور ناشران خارجی در نمایشگاه آتی کتاب تهران خبر داد و بدون اشاره به میزان ارزی که تقاضا شده، افزود: "با توجه به اینکه امکان تخصیص ارز مرجع به بخش ارزی دیگر وجود ندارد، طی مکاتبه‌ای با آقای دکتر احمدی‌نژاد و آقای بهمنی، میزان ارز مبادله‌ای مورد نیاز را برای بخش بین‌الملل اعلام کرده‌ایم. در صورت موافقت با این درخواست ما و تخصیص منابع مورد نیاز، بلافاصله برای حضور ناشران خارجی در بخش ارزی (فروش یارانه‌ای) اقدام و در این مورد اطلاع‌رسانی خواهیم کرد. در صورتی هم که با این درخواست موافقت نشود، تعهدی برای نمایشگاه کتاب تهران ایجاد نشده و از این بابت مشکلی برای بخش خارجی دوره بیست و ششم به وجود نخواهد آمد."
اسماعیلی در عین حال گفت: "شخص وزیر این درخواست موافق بود و گفت که با رئیس جمهور هم که صحبت کرده است، ایشان هم قول مساعدت داده است." وی همچنین از دیدار قریب‌الوقوع با محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی برای رایزنی جهت رفع تنگناهای پیش روی بخش بین‌الملل نمایشگاه کتاب تهران و تامین ارز مورد نیاز برای آن خبر داد. رئیس بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بار دیگر با ابراز تاسف از عمل نکردن بانک ملت به تعهدات خود در واریز طلب ارزی ناشران خارجی طلبکار از دو دوره قبلی نمایشگاه کتاب تهران، یادآور شد: "متاسفانه علیرغم اینکه هفته قبل هم بانک مرکزی بخشنامه‌ای در این مورد به بانک ملت ابلاغ کرده، تا این لحظه وجوه مربوطه به حساب ناشران خارجی واریز نشده است."


محسن یگانه دست در گردن احمدی نژاد


محسن یگانه خواننده سرشناس موسیقی پاپ در ایران، از خوانندگانی بوده که همواره با اداره سانسور در وزارت ارشاد مشکل داشته؛ هم مجوز کنسرت برایش صادر نمی کردند و هم آلبومهایش به دام ممیزی می افتاده. حتی معروف است که فیلم «سنتوری» ساخته داریوش مهرجوئی به علت صدای یگانه که ترانه هایش را خوانده بود، نتوانست مجوز اکران بگیرد. حالا به نظر می رسد که این خواننده برای عبور از سیم خاردار سانسور حکومتی و چهار ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، راه چاره را به دست آوردن دل احمدی نژاد دیده است؛ شیوه ای برای تبلیغات انتخاباتی از راه بوسیدن و تعریف کردن از او! این اتفاق در سومین همایش موسوم به «وحدت و انسجام ملی جوانان ایران اسلامی» افتاد که سه شنبه شب با حضور احمدی نژاد در کنار آبهای خلیج فارس در «مجتمع شهید رجایی» بندرعباس برگزار شد. سه هزار نفر از جوانان نخبه ایرانی از استانهای مختلف کشور برای شرکت در این همایش به بندرعباس آورده بودند که عده ای از آنان با لباس های محلی و بومی خود در محل همایش حاضر بودند. همچنین نمایشگاهی از دستاوردهای این جوانان و اقوام مختلف ایرانی در کنار محل همایش برپا شده بود. سه هزار جوان شرکت کننده در این همایش در ادامه برنامه های تفریحی از جزایر قشم، کیش و ابوموسی نیزبازدید می کنند.
در این همایش گروههای مختلف هنری برنامه هایی از جمله اجرای سرود، آهنگ و شاهنامه خوانی را اجرا کردند که یکی از تعجب آورترین بخش ها اجرای زنده «محسن یگانه» خواننده پاپ بود. یگانه در ابتدای حضور خود روی صحنه، از حضار خواست تا به افتخار رئیس دولت کف بزنند و درادامه سه ترانه خود را همراه با گروه موزیکش اجرا کرد و در ادامه با درخواست حاضران و موافقت احمدی نژاد آهنگ دیگری هم خواند! مجری برنامه هم که ذوق زده شده بود، احمدی نژاد را فردی با نشاط و با روحیه جوان پسند معرفی کرده و از وی تشکر کرد. یگانه در پایان اجرای خود، نزد احمدی نژاد رفت، تندیس یادبودی از او گرفت و دست در گردنش انداخت و بوسید.
دراین همایش که تا نیمه های شب به طول انجامید چند تن از مدال آوران المپیک مانند بهداد سلیمی قهرمان وزنه برداری و حمید سوریان قهرمان کشتی فرنگی و عزیز محمدی معلم نمونه عشایر کشور را هم آورده بودند تا نزد احمدی نژاد ببرند و تجلیل کنند و تعدادی از جوانان شرکت کننده را نیز واداشتند تا تندیس صلح و دوستی به رئیس دولت بدهند. هنگام سخنرانی احمدی نژاد عده ای از جوانان که پیراهن هایی با عکس او و رهبر جمهوری اسلامی به تن داشتند و بر پشت پیراهن آنها کلمه مازندران نوشته شده بود شعار «احمدی دلاور، پیرو خط رهبر» سردادند که این شعار در پایان به «احمدی دلاور، خدمتگزار ملت» تبدیل شد!


دبیرجشنواره نقاشی: هنرمندان عار می دانند در جشنواره دولتی شرکت کنند!
مرتضی اسدی دبیر بخش نقاشی پنجمین جشنواره تجسمی فجر درسخنانی عجیب، حرفهای غریبی زد و مدعی شد که همه وزرای ارشاد در تمام دولتهای پس از انقلاب مسئول هرج و مرج در هنر هستند. او به سیاستگذاری های اشتباه در دوره‌های قبلی دولت و وزارت ارشاد اشاره کرد و گفت: "مدیران تجسمی دوران اصلاحات هنرمندان جوان را از بدنه اصلی هنر انقلاب جدا کردند و اکنون با راه انداختن بازار مکاره کریستی و فروش چند اثر در این بازار، هنرمند جوان را از هنرمند انقلابی و هنر انقلابی دورتر می‌کنند تا آنجایی که هنرمند جوان امروزی حضور در جشنواره‌های دولتی را نمی‌خواهد و برای رزومه خود عار می‌داند که در جشنواره‌ای شرکت کند که متعلق به دولت است. تمام وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی تمام دولت‌های بعد از انقلاب باید پاسخگو باشند که چرا نتوانستند هنرمندان جوان را حفظ کنند تا آنجایی که برخی از آنها امروز می‌گویند که نمی‌خواهیم در بیوگرافی‌مان اسمی از جشنواره تجسمی فجر باشد"!
وی در گفتگو با «مهر» در مورد موضوعی شدن جشنواره امسال گفت: "اگر هنر را برای هنر بخواهیم نمی‌توان جشنواره‌ای مثل جشنواره تجسمی فجر را موضوعی کرد، ولی اگر بحث پرداخت به هنر انقلاب یا هنر اسلامی و یا هر موضوع دیگر باشد، جریان فرق دارد." اسدی به آمار آثار امسال رجوع و تاکید کرد که قصد جشنواره پر کردن دیوارهای گالری‌ها نبوده است و در این‌باره گفت: "495 اثر به دبیرخانه جشنواره رسید که در مرحله اول 275 کار انتخاب شد ولی وقتی اصل آثار به دستمان رسید تنها 36 کار را بر روی دیوار نصب کردیم زیرا من معتقد به پر کردن دیوارهای گالری نیستم." او در پاسخ به این پرسش که آیا برای جشنواره تجسمی فجر 36 اثر کم نیست؟ گفت: "با این کار دو هدف را دنبال می‌کردیم؛ اول اینکه هنرمندان جوان یاد بگیرند که فراخوان را بخوانند و بر اساس آن اثر خلق کنند نه اینکه برای یک جشنواره به انبار خود مراجعه کرده و کاری از کارهای گذشته‌شان را بفرستند و دوم اینکه مسئولان هنری کشور به این نتیجه برسند که چرا این اتفاق افتاده که بر روی دیوار جشنواره تجسمی فجر تنها 36 کار آویخته شده است؟ اگر قراراست از هنر و هنرمند حمایتی شود بهترست که درست انجام شود تا شاهد افول کمّی و کیفی آثار در جشنواره‌ای مثل جشنواره تجسمی فجر نباشیم."
این مدرس دانشگاه وجود دبیرخانه دائمی را تنها یک شوخی تلقی کرد و افزود: "وقتی جشنواره پنجم تمام شود همه به استراحت می‌پردازند و در چند ماه مانده به جشنواره ششم همه به تکاپو خواهند افتاد. وجود دبیرخانه دائمی تنها برای تیتر رسانه‌ها خوب است وگرنه با واقعیت تطابق ندارد. اسدی در پایان در مورد برخی اختلافات در جریان برگزاری جشنواره تجسمی فجر میان فرهنگستان هنر و وزارت ارشاد گفت: "حوزه هنری، فرهنگستان هنر، وزارت ارشاد همگی باید در کنار هم کار کنند. هیچ کدام حق ندارد دیگری را با توجه به شرایطی که دارد حذف کند. هر نمایشگاهی که راه بیفتد ولو به بدترین شکل و بدترین کیفیت می‌تواند راه پیشرفت هنری را حتی برای یک عده باز کند."


پایان جشنواره موسیقی فجر با سالار عقیلی


بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر را سالار عقیلی در تالار وحدت با ارکستر سمفونیک تهران با یک تصنیف وطنی به پایان برد. ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «نادر مرتضی‌پور» نخستین اجرای خود را پس از تغییراتی، در شب پایانی جشنواره موسیقی فجر روی صحنه برد. مرتضی پور پیش از اینکه روی صحنه برود، در یک نشست رسانه ای با انتقاد از شیوه برگزاری جشنواره فجر گفته بود که این جشنواره ویژه گروههای مقیم تهران و یا گروههای خارجی است و موزیسین های شهرستانی نقشی در آن ندارند. بجز سالار عقیلی، خوانندگان جوان و جویای نامی چون محمد معتمدی و پوریا اخواص نیز در جشنواره روی صحنه رفتند و در یک اجرای از پیش اعلام نشده «مظفر شفیعی» یکی از قدیمی ترین شاگردان محمدرضاشجریان نیز، پس از سالها کناره گیری دوباره روی صحنه ظاهر شد.
گروه «رستاک» مشهورترین گروه ایرانی حاضر در جشنواره موسیقی فجر بود که ترانه هائی از چهارگوشه ایران را برای شنوندگان به ارمغان آورده بود. سامان احتشامی با تک نوازی پیانو و خوانندگان پاپ همچون احسان خواجه امیری، مازیار فلاحی و سیروان خسروی روی صحنه رفتند که اجرای کنسرتهای پاپ در سالن برج میلاد بر خلاف پیش بینی ها با استقبال چندانی مواجه نشد. اما استقبال از موسیقی فاخر ایرانی در تالار وحدت چشم گیر بود. جالب اینکه در گفت و گوئی که 19 دیماه حسن ریاحی دبیر جشنواره و علی ترابی مدیر اجرائی آن با رسانه ها داشتند، از گروههای پاپ نام بردند ولی هیچ برنامه ای را از موسیقی اصیل و ملی ایرانی اعلام نکردند. از همین رو در میان علاقمندانی که به تالار وحدت می آمدند این شایعه دهان به دهان می گشت که اینها را با قول اینکه اگر در جشنواره فجر روی صحنه بروید مجوز کنسرت در طول سال می گیرید، ضرب الاجل به جشنواره آورده اند؛ بویژه که گروه «رستاک» آماده تور بهاری خود در اروپا می شود و نمی خواهد مجوز خروج خود را به خطر بیاندازد. در کنسرتهای برج میلاد هم در پایان کاغذی به دست خواننده می دادند که از روی آن از مسئولان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برج میلاد تشکر کند!
در برنامه اختتامیه، بخش اول را ارکستر سمفونیک تهران با قطعات بدون آواز به پایان برد. در بخش دوم سالار عقیلی به عنوان خواننده میهمان به ارکستر پیوست و ترانه های «خاک مهر آئین»، «وطنم، شکوه پابرجا» و «خوشه چین» را خواند و اجرای خود را با سردادن سرود «وطن ای هستی من، شور و سرمستی من» به پایان برد تا موسیقی دان باسابقه و کارکشته «دکترمصطفی کمال پورتراب» به احترام اجرای خوب و مسلط او از جای برخیزد و عقیلی هم به دستان پیرمرد بوسه بزند. پورتراب یکی از منتقدان اصلی اجراهای موسیقی در ایران است و حتی چندی پیش در کنسرت سامان احتشامی در تالار وحدت از جا برخاست و این نوع اجرای تند و درهم در موسیقی ایرانی را «آکروبات بازی» خواند!
سامان احتشامی گوئی تنها موزیسینی بود که از روی میل به جشنواره فجر آمده بود. او در گفت و گوئی به «ایسنا" گفت که اگر در جشنواره فجر شرکت نکند دلش می گیرد. احتشامی بی انگیزگی و نبود بودجه کافی را از مهمترین دلایل حضور کم رنگ جامعه موسیقی در جشنواره موسیقی فجر خواند و با بیان این که اهالی موسیقی تمایل چندانی برای حضور در جشنواره ندارند، تاکید کرد: "تنها مردم و یک حس نوستالژیک مرا تا پای اجرا در جشنواره موسیقی فجر می‌کشاند؛ چراکه کمک هزینه و درآمد حاصل از جشنواره تنها به اندازه خرید دو دست کت و شلوار است"!
 

نامه خواهر یکی از شهدای جنبش سبز به احمد شهید

Posted: 21 Feb 2013 06:13 AM PST

جرس: خواهر شهید جنبش سبز، علیرضا صبوری، طی نامه ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر خواستار توجه ویژه به نحوه قتل برادرش شد.


به گزارش وبگاه «فعالان تبعیدی»، نازآفرین صبوری خواهر این شهید که طی این سالها پیگیر وضعیت پرونده وی بوده ؛ امروز پنج شنبه با ارسال نامه ای به آقای احمد شهید خواهان توجه ایشان به قتل برادرش در گزارش آتی در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران شده است.


علیرضا صبوری جوان ۲۲ ساله ای بود که در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ همانند هزاران جوان دیگر با دست خالی به خیابان رفت تا اعتراضش را نسبت به نا به سامانی های کشور و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ابراز کند.علیرضا در آن روز در حوالی میدان آزادی، روبه روی پایگاه بسیج و در حالیکه به کمک هم وطنانش که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند شتافته بود، ناگهان مورد اصابت گلوله ای قرار گرفت، که به گفته خودش انگار چیزی در سرش منفجر شد و جهان مقابل چشمانش به سیاهی رفت.


علیرضا بعدها و پس از مشکلات فراوان به کمک خانواده از کشور خارج و به شهر نیده واقع در ترکیه رفت و در آنجا کلیه مدارک پزشکی خود را در اختیار سازمان ملل قرار داد که بعد از ماه ها در خواست وی مورد قبول واقع شد و رهسپار آمریکا شد اما پس از چندی به علت عوارض ناشی از وجود قسمت هایی از گلوله در بافت مغز در ۲۶ آبان ۱۳۹۰ درگذشت.


نامه خواهر شهید صبوری به احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در خصوص ایران به شرح زیر است:


جناب آقای احمد شهید،
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضع حقوق بشر ایران
با سلام و احترام
اینجانب خواهر شهید علیرضا صبوری میاندهی هستم و قصد دارم در این پیام حادثه ی اسفناک مجروح شدن برادرم در طی تظاهرات میلیونی روز ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ و چگونه جان باختن وی بعد از گذشت حدود 3 سال را برای شما شرح دهم. شاید در این رهگذر بتوانم فصلی از فراز و فرودهای زندگی دشوار یک جوان ایرانی که با دست های خالی به خیابان رفت تا دنبال رای گمشده خود باشد اما هدف گلوله قرار گرفته است را بتوانم برای مردم کشورم و مردم دنیا که نگران حقوق بشر هستند بازگو کنم تا بدانند کسی که در خانه اش راهی برای درمان نیافت وقتی راهی آمریکا شد , به امید آنکه سلامتش را باز یابد ؛ چگونه در غربت و تنهایی و فشار های روحی و مادی چشم هایش را برای همیشه بست.
هدف از نگارش نامه ام به شما این است تا با نگاهی به پرونده زندگی رنج آور برادرم توجهی ویژه به وضعیت زخمی ها و مجروحان راهپیمایی های اعتراضی مردم ایران پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸ داشته باشید و یاریگر باشید تا صدای مظلومیت برادر نازنینم و تمامی شهدای دیگر این راه به گوش اعضای سازمان ملل و مردم صلح طلب دنیا برسد و در کنارش شاید بتوانیم با یاری همه حقوق بشر دوستان سزای خون ها و اشک های ریخته شده در این سالها را از مسببان اصلی نقض حقوق بشر در ایران بستانیم.
شهید علیرضا صبوری جوان ۲۲ ساله ای است که در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ همانند هزاران جوان دیگر با دست خالی به خیابان رفت تا اعتراضش را نسبت به نا به سامانی های کشور و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ابراز کند
در حوالی میدان آزادی، روبه روی پایگاه گردان ۱۱۷ عاشورا. او در حالیکه به کمک هم وطنانش که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند شتافته بود، ناگهان تیری وسط پیشانی اش را شکافت و به گفته خودش انگار چیزی در سرش منفجر شد و جهان مقابل چشمانش به سیاهی رفت.
عده ای از معترضین پیکر نیمه جان وی را به بیمارستان انتقال دادند و پزشکان شبانه او را مورد عمل جراحی قرار دادند و موفق شدند که تکه هایی از تیر را از سرش خارج کنند ولی متاسفانه علیرضا به کما رفت و در این مدت خانواده تمامی بیمارستان ها زندانها و سرد خانه ها را زیر و رو می کردند به امید یافتن نشانی از گم گشته شان. چون آن روزها وضعیت کشور چنان نا امن بود که بسیاری از جوانان معترض کشته و زخمی و زندانی شده بودند و در این میان کسی نمی دانست علیرضا جز کدام دسته است. خانواده علیرضا نیز هر روز به زندان اوین مراجعه می کردند تا اینکه سرانجام گمشده ی ما پیدا شد کسی که از مرگ بازگشته و بهوش آمده بود اما نه قدرت تکلم داشت و نه قدرت راه رفتن.
او که قسمت عمده ای از حافظه و قدرت سخن گفتن را از دست داده بود از سوی دیگر قادر به کنترل ادرار و مدفوع و خود هم نبود و قدرت کنترل نیمی از بدنش را نیز از دست داده بود. او در چنین وضعیتی بعد از گذشت یک ماه توانست شماره تماس یکی از اعضای خانواده را به خاطر بیاورد و آن را در اختیار پرسنل بیمارستان قرار دهد.
پرسنل بیمارستان با سرعت جریان را به خانواده اطلاع می دهند و بنا بر این شد که نام وی به عنوان یک بیمار تصادفی در پرونده های بیمارستان ثبت شود و شبانه علیرضا را به خانه منتقل کنند و باقی خدمات درمانی در خانه به او ارايه شود.
با کمک های بی دریغ مدد کار و اعضای خانواده، علیرضا پس از چندی توانست مقداری از قوای از دست رفته اش را باز یابد ولی همچنان با مشکلات عمده ای از قبیل سردرد های شدید و مداوم رو برو بود.
به همین دلیل پزشکان برای بار دوم سعی کردند تکه های باقی مانده گلوله را خارج کنند اما تکه هایی از تیر در نقاط حساسی واقع شده بودند که با حرکت دادن آنها امکان داشت علیرضا جان خود را از دست بدهد یا برای همیشه فلج شود و ناگزیر به استفاده از ویلچر. به همین علت باز تکه هایی از گلوله به جای ماند و تذکرات لازم راجع به وخیم .بودن شرایط و مراقبت های لازم به وی داده شد
پس از آنکه علیرضا سلامت نسبی خودرا بازیافت به کمک خانواده از کشور خارج و به شهر نیده واقع در ترکیه رفت و در آنجا کلیه مدارک پزشکی خود را در اختیار سازمان ملل قرار داد که بعد از ماه ها در خواست وی مورد قبول واقع شد و علیرضا با امید به فردایی سبز و آزاد رهسپار آمریکا شد و در بوستون اقامت گزید اما در کمال تاسف روح خسته اش پس از ۸ ماه به علت عوارض ناشی از وجود قسمت هایی از گلوله در بافت مغز در ۲۶ آبان ۱۳۹۰ از جسم زخمی اش پر گشود
در خواستم از شما این است که در گزارش خود به سازمان ملل توجهی ویژه به این بخش از جوانان زخمی و از جمله برادرم علیرضا صبوری نشان دهید و روایتی از نقض حقوق این شهروند ایرانی را نیز برای مخاطبان خود بازگو کنید

 

انفجار در نزدیکی سفارت روسیه در دمشق

Posted: 21 Feb 2013 04:53 AM PST

جرس: یک خبرگزاری روسی از وقوع انفجار در نزدیکی سفارت روسیه در دمشق خبر داد و نوشت که این انفجار، هیچ خسارت جانی به همراه نداشت. همزمان فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در سوریه با تمدید ماموریت خود به مدت حداقل شش ماه دیگر موافقت کرد.


به گزارش فارس، «ریا نووستی» نوشت که لحظاتی پیش، وقوع یک انفجار در منطقه « المزرعة» موجب وارد آمدن خسارت به سفارت روسیه در این منطقه و شکسته شدن پنجره‌های این سفارتخانه شدن است.


این انفجار هیچ تلفات جانی به همراه نداشته است.


لحظاتی پیش یک رشته انفجار پایتخت سوریه را به لرزه در‌آورد.


خبرنگار روسیا الیوم در خبر اولیه این انفجارها اعلام کرد: در دمشق 3 انفجار روی داده است.انفجار نخست در نزدیکی «السبع بحرات»، انفجار دوم در نزدیکی مقر رئیس حزب بعث در «المزرعه» و انفجار سوم در منطقه «رکن‌الدین» صورت گرفت.


اما برخی اخبار نیز از وقوع یک انفجار در دانشکده پلیس در محله «مساکن برزة» دمشق حاکی است. خبرنگار العربیه نیز اعلام کرد که تنها در این محله، سه انفجار روی داده است.


برخی رسانه‌های سوری نیز با تایید این انفجارها نوشتند که این انفجارها چندین کشته و زخمی به همراه داشته‌اند.
شبکه المیادین نیز اعلام کرد که انفجارهای امروز دمشق ده‌ها کشته و زخمی بر جای گذاشته است.


ماموریت ابراهیمی در سوریه تمدید شد
فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در سوریه با تمدید ماموریت خود به مدت حداقل 6 ماه دیگر موافقت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، برخی منابع دیپلماتیک اعلام کردند که ابراهیمی با تمدید مدت ماموریت خود در سوریه موافقت کرده است.


برخی از منابع دیپلماتیک در سازمان ملل که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند که ابراهیمی موافق تمدید 6 ماهه ماموریت خود در سوریه است.


به گفته این منابع ابراهیمی معتقد است که ماموریت وی در سوریه هنوز به اتمام نرسیده است.

 

دیدار  و دلجویی محمد خاتمی و همسرش از فرزندان موسوی و رهنورد

Posted: 21 Feb 2013 03:32 AM PST

جرس: محمد خاتمی و همسرش، از دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، راهبران جنبش سبز که با گذشت دو سال همچنان در حصر خانگی به سر می برند، دیدارو دلجویی کردند.


به گزارش کلمه، رییس جمهور پیشین ایران در این دیدار چند ساعته، پس از شنیدن گزارش حوادث هفته گذشته از زبان دختران موسوی و رهنورد، ضمن اظهار تأسف از برخوردهای صورت گرفته از آنان دلجویی کرد.


وی ابراز امیدواری کرد که هر چه زودتر این نوع رفتارها متوقف و کارها با درایت و رعایت قانون و اخلاق در همه حال، انجام شود.


خاتمی حدود دو ماه پیش برای دیدن دختران موسوی به منزل یکی از آنها رفته بود. وی همچنین پس از آنکه ماموران دادستانی هفته پیش منزل زهرا و نرگس موسوی را بازرسی کرده و آنها را برای بازجویی با خود برده بودند با آنها تلفنی گفتگو و از آنان دلجویی کرده بود.


سیدمحمد خاتمی در این دیدار با ابراز تاسف از ادامۀ حصر نخست وزیر دوران جنگ و همسرش از صبر و پایداری دختران آنها و نیز خانواده هایشان تجلیل و اظهار امیدواری کرد که این حصر هر چه زودتر برداشته شده و امکان ارتباط آزاد آنها با خانواده و مردم برقرار شود.


در ادامه این دیدار خاتمی با تحلیل شرایط جاری کشور گفت ما می توانیم از ظلم ها و تهمت هایی که به ما روا داشتند بگذریم اما نگرانی از آینده ایران قابل چشم پوشی نیست. ما نگران ایرانیم.


رییس دولت اصلاحات با ابراز امیدواری برای آزادی زندانیان سیاسی و پایان حصرها و حبس ها از دختران میرحسین و رهنورد خواست که در صورت بوجود آمدن امکان ملاقات سلام وی را به آنان برسانند.

 

اقدام یک نماینده شجاع بحرینی در بالا بردن تصویر یکی از قربانیان اعتراضات

Posted: 21 Feb 2013 03:32 AM PST

جرس: یکی از نمایندگان پارلمان بحرین همزمان با دومین سالگرد آغاز قیامهای ضد حکومتی در آن کشور، تصویر یکی از قربانیان را در دست بلند کرد تا جلسه پارلمان به جنجال و تعطیلی کشیده شود.


به گزارش العالم، دیروز یک نماینده شجاع پارلمان بحرین با برافراشتن عکس جوان ۱۶ ساله ای که در دومین سالروز آغاز انقلاب مردم بحرین به دست نیروهای امنیتی کشته شده بود، به ادامه جنایت‎های آل خلیفه اعتراض کرد.


به گزارش العالم، علی شمطوط، نماینده شیعه پارلمان بحرین پس از به نمایش درآوردن عکس حسین الجزیری و دست نوشته‎ای با عنوان «ممنوعیت بین المللی استفاده از گلوله ساچمه‎ای» به عملکرد نیروهای امنیتی در قبال راهپیمایی های مسالمت آمیز مردم بحرین اعتراض کرد.


شمطوط در جلسه پارلمان گفت: این کودک بحرینی از سه متری مورد اصابت گلوله ساچمه‎ای قرار گرفت، این اتفاق چیزی جز قتل عمد نیست. او به هیچ وجه تروریست نبود و این اتفاق هیچ ربطی به طائفه‎گری ندارد.


اقدام این نماینده البته به سرعت با هیاهو و اعتراض برخی نمایندگان وابسته به حکومت و پادشاه بحرین رو به رو شد و به تعطیلی جلسه پارلمان انجامید.


حسین الجزیری، نوجوان ۱۶ ساله بحرینی، هفته گذشته در دومین سالروز آغاز اعتراضات در بحرین با گلوله‎های ساچمه‎ای که نیروهای امنیتی به سمتش شلیک کردند، به قتل رسید.