جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


یک دلیل متفاوت برای رای ندادن

Posted: 01 Mar 2012 07:03 AM PST

سارا زرتشت


همه حزب ها و نهادهای سیاسی که این بار شرکت نکردن در انتخابات را تبلیغ و توصیه می کنند می توان در دو گروه جای داد. گروهی که نظام حاکم را در تسلط بر قدرت و همچنین نهاد انتخابات از بنیان  نامشروع می دانند و گروهی که بر این اعتقادتند که این بار حاکمیت مستقر شرایط را برای برگزاری انتخابات آنچنان سخت کرده است که حضور آنان در پای صندوق های رای ناممکن است.


من انگیزه هر دو گروه را برای عدم شرکت در انتخابات، سیاسی می دانم. گروه اول خواهان حرکت از پله های نخستین برای تقسیم قدرت است و گروه دوم خواهان حرکت از پله های دوم و سوم؛ اما هدف هر دو گروه صعود از نردبان قدرت است. صد البته انگیزه ها و خواسته های هر دو گروه  نه مردود اند و نه غیر اخلاقی، مادامی که به خشونت آلوده نشوند و به حقوق بنیادی انسان ها بی توجه نباشند و در راه رسیدن به هدف،استفاده از هر وسیله ای را جایز ندانند.


نگارنده - اما!- در انتخابات شرکت نمی کند، اگرچه انتخابات آزاد را یگانه راه حل مشکلات عمومی می داند. من نیز از نابسامانی ها و ظلم ها شاکی ام، اما برایم تازگی ندارند، لذا از روبروی با واقعیت خسته نیستم و هیچ راه حل طلایی و یک شبه ای هم  برای آن سراغ ندارم و کلید آن را در دست هیچکس نمی بینم. البته انگیزه ام برای عدم شرکت در انتخابات اندکی متفاوت است و  معتقدم  بسیاری از کسانی که در انتخابات رای نمی دهند از انگیزه های مشابهی برخوردارند. با ذکر یک خاطره توضیح می دهم. خاطره واقعی است؛ مربوط به انتخابات دوم خرداد 76 است. اندکی ابهام در آن هم تعمدی است.
 

زمستان 1375، شرکت کردن آقای خاتمی در انتخابات جدی شد. درسم را تمام کرده بودم اما هنوز در دانشگاه بودم. از معدود آدم های غیر سیاسی بودم که خط و ربط و منش  آقای خاتمی را خوب می شناختم و تمام توانم را برای انتخابش به کار گرفتم اما به او رای ندادم! دوم خرداد 1376، با 4 تن از فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف، به پای یکی از صندوق های رای سیار رفتیم. به جرات می گویم که هر 4 نفر را من برای رای دادن ترغیب و قانع کرده بودم.در دقایق آخر حتی از سوابق دوستیمان هم مایه گذاشتم. آنها رای دادند اما من که شناسنامه ام را فراموش کرده بودم، رای ندادم.


فردای آن روز، نشانه های پیروزی آقای خاتمی ظاهر شد. دو تن از همان دوستان با من تماس گرفتند تا خوشحالیمان را تقسیم کنیم. به هر دو گفتم از امروز دیگر من منتقد آقای خاتمی ام نه طرفدار او! و در مقابل تعجب آنها، گفتم که من تا دیروز دفاع از آقای خاتمی را چون نماد انتقاد از قدرت بود، وظیفه میدانستم اما امروز چون به بدنه ی قدرت وارد شده است، نخستین منتقدش خواهم بود. گفتم که به معجزه اسم ها اعتقادی ندارم، منتقد قدرتم نه طرفدار خاتمی.گفتم من به جدایی نهاد دولت از مردم، سخت باور دارم، بخصوص که در ایران میان این دو اقیانوس سیاه نفتی وجود دارد. خاتمی از امروز فرزند ملت نیست، مجری دولت است.

پس از سالها، هنوز هم بر همان اعتقادم؛اما این بار نه در انتخابات شرکت می کنم و نه کسی را برای شرکت در آن ترغیب می کنم. چون هیچکدام از جریانات حاضر در انتخابات را ناقد قدرت نمی دانم. انتخابات این بار یکسره در انحصار نهاد قدرت است.مشارکت من تنها به او مشروعیت می دهد، دردی دوا نمی کند.
 

به عبارتی دیگر، در انتخابات شرکت نمی کنم، نه به خاطر یک امر سیاسی بلکه به خاطر یک مسئولیت ساده اجتماعی و مدنی . هیچکدام از شرکت کنندگان در انتخابات، منتقدان قدرت نیستند. کسانی چون مطهری هم طبیعی است که در انتخابات مجلس به چشم نمی آیند و مصادیقی نیستند که کفایت کنند.

امیدوارم با این توضیح ساده توانسته باشم بگویم، چرا «این بار» در انتخابات شرکت نمی کنم. به نظرم دلایل بسیاری از کسانی هم که در انتخابات شرکت نمی کنند، از این «خانواده» است و به نظرم همین که سالهاست جریان های سیاسی در بحث هایی چون تحریم موفق نمی شوند، دلیلش بی توجهی به همین تفاوت است.

اگر شورای هماهنگی از من مشورت می خواست لابد می گفتم که این شورا در قامت هماهنگ کننده شبکه های اجتماعی اصلا به این وادی ورود نکند. مردم خودشان بهتر میدانند در روز انتخابات چه کنند. پیشنهاد می دادم  روز 12 اسفند را برای اعتراض خیابانی انتخاب کند. خبرنگارها حضور دارند و مردم هم ... هر کسی را بهر کاری ساخته اند .. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ... بگذریم ..



نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

شورای حقوق بشر با اکثریت قاطع سوریه را محکوم کرد

Posted: 01 Mar 2012 07:31 AM PST

جرس: شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع آراء تداوم حملات ارتش سوریه به غیر نظامیان این کشور را به شدت محکوم کرد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، در نشست اضطراری که روز گذشته (۲۹ فوریه) در ژنو تشکیل شد ۳۷ عضو این شورا به پیش‌نویس قطعنامه‌ پیشنهادی ترکیه رأی مثبت دادند. چین و کوبا به این قطعنامه رأی منفی دادند.


در این قطعنامه از دولت سوریه خواسته شده تا هر چه زودتر به خشونت علیه مردم خود پایان داده و به سازمان‌های امدادی اجازه بدهد نیازهای مردم مناطق بحران‌زده را تأمین کنند.


در این قطعنامه همچنین تهدید شده که کسانی که دست به جنایت علیه بشریت می‌زنند مورد پیگرد بین‌المللی قرار خواهند گرفت.


جدیدترین گزارش سازمان ملل حاکی از آن است که در کمتر از یک سال گذشته دست کم ۷۵۰۰ نفر جان خود را در اعتراض‌های سوریه از دست داده‌اند.

بگو؛ بنویس؛ ولی منصفانه

Posted: 01 Mar 2012 06:06 AM PST

خاکی

 

در این نوشته به دنبال این نیستم که از تمام عملکرد و راهکارهای به کار گرفته شده توسط سران اصلاحات یا اصلاح طلبان دفاع کنم؛ چرا که تصمیمات تابع شرایط هستند و در هیچ گوشه ای از جهان؛ تصمیمات گرفته شده بزرگ را همیشه نمی توان بهترین تصمیم یا بدترین نام داد؛ به اندازه توان می خواهم موضوعی را روشن کنم.


مقایسه موضع و عملکرد اصلاح طلبان در مورد انتخابات در دوره های مختلف که بیشتر مبتنی بر استفاده از فرصت انتخابات بود؛ بویژه از انتخابات مجلس پنجم تا حال حاضر و متهم کردن آنها به اتخاذ مواضع آشفته؛ که می تواند مردمی را که به امید تغییر اوضاع و بهبود وضعیت کشور با این مواضع همراهی می کردند را نیز در بر بگیرد؛ چندان منصفانه نیست؛ و نیز؛ به پرسش گرفتن اتخاذ تصمیم عدم مشارکت در انتخابات پیش رو با چنین تحلیلی؛ می تواند نشانه نادیده گرفتن تفاوت های مقاطع زمانی مختلف و یا فراموشی این تفاوت ها باشد یا اینکه انتخابی بر پایه منافع شخصی یا موضعی دستوری و ناگزیر نام بگیرد که از زبان همراهان قدیم بیان می شود.


از انتخابات دوره پنجم مجلس شروع کنم؛ آیا شرایط آن دوره با زمان حاضر مشابه است؟ آیا موقعیت افرادی چون آقای هاشمی و افراد و نهادهای دیگری که بنا به قانون از ارکان حکومت به شمار می روند؛ در آن دوره و زمان حاضر مشابه یا قابل مقایسه است؟


آیا کسی در حال حاضر می تواند وعده پیشگیری از تقلب های عمده و یا پیشگیری از مهندسی آرا را بدهد؟ آیا اعلام حرام بودن دستبرد به صندوق ها و دستکاری در نتایج انتخابات؛ تأثیری را که در سال 76 داشت دارد؟


آیا حاکمیت در نادیده گرفتن افراد و نهادهای عمده و افراد انقلاب کرده و صاحب منصبان پیشین و افکار عمومی و نظرات و قضاوت نهادهای مسئول و منصف و بی طرف بیرونی؛ خود را با محدودیت های آن دوره روبرو می بیند؟


آیا افکار عمومی از نظر آگاهی و آمادگی برای کنش و واکنش در وضعیت آن سالها قرار دارد؟


فراموش نباید کرد که یکی از باورها در انتخابات پیشین این بود که در صورت حضور گشترده مردم در انتخابات؛ امکان و جسارت نادیده گرفتن و یا جابجایی گسترده آرا وجود نخواهد داشت؛ آیا در حال حاضر چنین امیدی وجود دارد؟ از سوی دیگر؛ برگزار کننده انتخابات پیش از سال 1384 به مدت 16 سال؛ کسانی بودند که با مهندسی آرا توافق نداشتند و تخلف ها و تقلب های احتمالی در مراحل پایین دست و به میزانی محدود امکان پذیر بود که آن هم همچون افزونی تعداد رأی های استخراجی از صندوق های رأی نسبت به جمعیت دارای حق رأی در استانهای لرستان و کردستان در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد؛ افشا می شد.


ضمن اینکه فضای امنیتی موجود هم با فضای آن سالها قابل مقایسه نیست و جسارت فراخوان اطاعت از دستورات هر چند خلاف شرع و اخلاق وجود نداشت و بروز چنین جسارت هایی با محدودیت هایی مواجه بود.


تحلیل مبتنی بر پیش فرض های دوره های گذشته نسبت به جمعیت حامی اصلاح طلبی و اصول گرایی و مخالف و موافق سیستم و نظرات شناور هم پس از وقایع دو سال گذشته و با بحث های صورت گرفته و تحول رسانه ای موجود و بویژه خونهای ریخته شده و آشکار شدن ناکامی سیاست های اقتصادی و نوع روابط خارجی و میزان فساد مالی که دیگر کمتر از هزار میلیارد تومان نیستند؛ و تعداد و چگونگی بذل و بخشش مدارک دانشگاهی و اعتبارات مالی و امتیازات مختلف؛ چندان منطقی نیست؛ دوستان روزنامه نگاری که تحلیل می کنند؛ خوب است به تیراژ روزنامه های خود با تیراژ پیشینشان نظری بیندازند.


و اینکه؛ باید توجه داشت که در رویدادی چون فاجعه کوی دانشگاه تهران در سال 1378؛ واکنش حاکمیت مشابه وقایع فاجعه بارتر سال 1388 نبود و هنوز باید و نبایدها و شرم و محدودیت هایی وجود داشت؛ و خیلی از مردم هم آن را چون این وقایع به بالاترین مقامات منتسب ندانستند؛ ضمن اینکه؛ تا پیش از سال 1388؛ افرادی چون روح الامینی و نوری زاد و خزعلی؛ وقوع وقایعی از نوع فجایع کهریزک و وقایع و برخوردهای مشاهده شده در خیابان ها را باور نمی کردند و یا به نیروهای نفوذی ربط می دادند و اطلاع مقامات بالادست از این اقدامات را منتهی به واکنش آنها تصور می کردند.

 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

تحریم چرا ؟

Posted: 01 Mar 2012 06:00 AM PST

طنز نوشته یک شهروند


باز هم انتخابات بسیار آزاد دیگری فرا رسید.تمام ملت ایران آزادانه، باید در انتخابات شرکت کنند تا مشت محکمی باشد بر دهان استکبار جهانی.

ملت عزیز باید از میان کاندید های مورد نظر حاکمیت هر کدام را که می خواهند انتخاب کنند و آزادانه به آن رای دهند. کاندیدی که بدور از هر گونه سلیقه شورای نگهبان و حاکمیت انتخاب شده است و فقط به دلیل شایسته بودن در این جایگاه حضور دارد.

واقعا این سوال که بعضی از دوستان می پرسند که باید در انتخابات شرکت کنیم یا باید تحریم کنیم برایم بسیار تعجب بر انگیز است. و به نظر می رسد که حکومت نیز از این سوال بسیار تعجب می کند.و البته اینکه تعجبی هم ندارد که با کسانی که انتخابات را تحریم می کنند برخورد کند.

و حق با حاکمیت است . چرا!!

خوب وقتی حاکمیت این همه برای رفاه و امنیت و آسایش و آزادی این مردم زحمت می کشد و مسولین شبانه روز مشغول به خدمتگذاری هستند و خدمت بار سنگینی است بر دوش آنان که هر لحظه حاضرند آن را بر زمین بگذارند. باید هم عصبانی بشوند از تحریم!!

قابل توجه دوستانی که انتخابات را تحریم می کنند و این همه تبلیغ هم میکنند که در انتخابات شرکت نکنیم.تا کنون از خود و دیگران پرسیده اید چرا تحریم می کنیم؟

در شرایط کنونی که:

1- در کشور آزادی زندگی می کنیم. مطبوعات و رسانه ها آزاد هستند. روزنامه نگار و زندان سیاسی نداریم.
2- هر فردی می تواند برروی اصول و عقاید خودش باشد و تا مادامی که به حقوق دیگران لطمه نزند آزاد است.
3- هر روز به رفاه و آسایش مردم اضافه می شود و تمام مردم احساس خوشبختی بیشتری دارند و هیچ کس دغدقه افزایش قیمت کالاهای اساسی زندگی را ندارد.
4- شاهد آن هستیم که امنیت در جامعه در حال افزایش است. بطوریکه آمار های دزدی ، سرقت های مسلحانه ،قتل ، تجاوز هر روز کمتر می شود.
5- مسولین دولتی و نمایندگان مجلس واقعا به فکر مردم هستند و سر سوزنی به فکر منافع شخصی نیست اند.و هرگز برای بدست آوردن پست یا مقامی با هم درگیر نمی شوند و به همین دلیل است که مسولین در اکثر پست ها برادران و اعضای خانواده خود را مجبور می کنند که رییس مجلس یا رییس داشگاه آزاد و ... بشوند.
6- هر روز از تعداد بیکاران کم میشوند و آمار بیکاری رو به افول است.( در تهران فقط 20000 نفر پارکبان داریم)
7- در ادارات دولتی ،نیروی انتظامی، و قوه قضاییه و در تمام اداراتی که با پول بیت المال اداره مشود ،شان و حیثیت ایرانیان بسیار مهم است و به هیچ فردی کوچکترین توهینی نمی شود.
8- پدیده شوم فقر در ایران به طور کلی از بین رفته و مسولین به فکر رفع فقر ازجهان هستند.
9- آمار مهاجرت ایرانیان تحصیلکرده به کشور های دیگر نزدیک به صفر است.(بدون توضیح)

.....

حال سوال من از شما این است با وجود این همه خوشبختی و آسایش و رفاه و امنیت که هر روز هم اوضاع بهتر می شود آیا واقعا حکومت نباید با تحریم کنندگان برخورد کند.!!

 


 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

كارمندان دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی از دریافت ماهها حقوق محروم مانده اند

Posted: 01 Mar 2012 05:56 AM PST

جـــرس: بنا به گزارش منابع خبری، كارمندان دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی، به صورت سئوال برانگیزی از حقوق شان محروم مانده اند. در صورتیکه این حقوق در اختیار مسئولین دانشگاه مذکور بوده، اما به کارمندان پرداخت نمی شود.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، كارمندان استخدامی سال 1388 تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی پس از گذر از آزمون ورودی و سه مرحله امتحان و مصاحبه وگزینش موفق به استخدام با مدرک لیسانس و حقوق ماهیانه 350 هزار تومان در رشته تحصیلی خود شده اند.


اما این حقوق مغایر با نظام به اصطلاح هماهنگ پرداخت كشوری بود. به این کارمندان بعد از نامه نگاری های فراوان بالاخره در اواخر دی ماه 1389 از سوی دفتر معاون ریاست جمهوری و وزیر بهداشت وعده داده شد كه تفاوت تطبیق حقوق مستخدمین از سال 1388 به بعد پرداخت خواهد شد.


قابل ذكر است كه كلیه ادارات مانند آموزش وپرورش تهران ودانشگاههای علوم پزشكی سایر شهرستانهای ایران این مطالبات معوقه خود را در نیمه اول سال 1390 و یا در مواردی مانند دانشگاه علوم پزشكی تهران ، در همان اسفند 1389 دریافت كردند اما به کارمندان دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی بعد از تطبیق حقوق آن ها از ابتدای سال 1390 هنوز این معوقه پرداخت نشده است . گفته می شود مجموع این مطالبات رقمی حدود 6 میلیارد تومان است .


دکتر ابوالقاسمی ریاست  دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی تهران ( كه حدود 6 ماه است به سرپرستی این دانشگاه منصوب شده وقبلا" ریاست بیمارستان بقیه الله تهران را برعهده داشته) عنوان نموده كه این مبلغ را نمی پردازد و دانشگاه قادر به پرداخت آن نمی باشد. این در صورتی است كه كلیه دانشگاهها از جمله دانشگاه مذکور این مبلغ را دریافت داشته اند و حتی در اسفند ماه هر سال از وزارت بهداشت متمم بودجه دریافت كرده اند.


همچنین در این گزارش آمده است به صورت تهدیدی آشکار از سوی مدیریت دانشگاه، به کارمندانی که در پی دریافت مطالبات حقه خود هستند گفته شده ریاست دانشگاه قادر به پرداخت این بدهی ها نیست و هرگونه اعتراضی با برخورد شدید و حتی اخراج همراه خواهد شد .


در این میان معلوم نیست به چه دلیلی مبلغ دریافتی که حدود 6 میلیارد تومان است به دست صاحبان حق نمی رسد.


تبریک دهها تن از زندانیان سیاسی آزاد شده به اصغر فرهادی

Posted: 01 Mar 2012 05:51 AM PST

جـــرس: در پی انتشار پیام تبریک زندانیان جنبش سبز از داخل زندان های جمهوری اسلامی به مناسبت موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین»، دهها تن از زندانیان سیاسی آزاد شده نیز، در پیامی از اصغر فرهادی کارگردان این فیلم تشکر کردند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، در این پیام کوتاه از اصغر فرهادی به دلیل شادی بخشیدن و اعطای امید به دل های زندانیان تشکر شده است.


متن این پیام به شرح ذیل می باشد:


کارگردان جهانی سینمای ایران؛ جناب آقای اصغر فرهادی!
از این‌که لبخند بر لبان ملتی نشاندید و نام نامی ایران و مردمانش را بر بلندای معتبرترین قله‌های هنری جهان یاد کردید، صمیمانه سپاس‌گزاریم. خبر افتخارآفرینی شما در کنار دل‌های مالامال از شادی هر ایرانی، بی‌شک آزادی‌خواهان دربند و سرافراز ایران‌زمین در اوین، رجایی‌شهر، متی کلا، بهبهان، اهواز و ... را نیز لبریز از غرور و امید به آینده این سرزمین کرده است. به‌راستی که پیام دوستی مردم کشورمان با همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را به خوبی رساندید و نماینده ی شایسته‌ای برای مردم ایران بودید. تشکر ویژه ما زندانیان از بند رهیده جنبش سبز، به پاس تقدیم این جایزه به مردم و هم‌چنین بخشیدن نور امید و شادی به دل‌های برادران و خواهران صبور و بردبارمان در زندان را پذیرا باشید.


1. ساسان آقایی
2. جعفر اردبیلی
3. عسل اسماعیل زاده
4. محمد الموتی
5. مهسا امرآبادی
6. محمد اولیایی فرد
7. علیرضا ایرانشاهی
8. مسعود باباپور
9. هادی باقری
10. ژیلا بنی یعقوب
11. بهروز بهرامی
12. امید پور محمد علی
13. علی تاری
14. علی تقی پور
15. جاوید حاج همتی
16. جهان بخش خانجانی
17. سیامک خلیقی
18. اشکان ذهابیان
19. ناصر رحمتی
20. رضا رفیعی
21. عباس رنجبر
22. میثم رودکی
23. فتاح سبحانی
24. فواد سجودی فریمانی
25. اسماعیل سلمان پور
26. فرید سلیمانی
27. حامد سیاسی راد
28. سلمان سیما
29. سیاوش صفوی
30. پیمان عارف
31. مزدک عبدی پور
32. آرش علایی
33. کامیار علایی
34. علیرضا فیروزی
35. جعفر قدیم خانی
36. احمد رضا کافی
37. نوید کامران
38. حسین کیا
39. علیرضا کیانی
40. رضا مبین
41. نوید محبی
42. علیرضا موسوی
43. احسان مهرابی
44. بهزاد مهرانی
45. راضیه نشاط
46. شیوا نظر آهاری
47. مهدی نوذر
48. سورنا هاشمی
49. مجتبی هاشمی
50. یاسر یوسف زاده


برنامه تسخیر دفاتر انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی

Posted: 01 Mar 2012 05:16 AM PST

جـــرس: در پی از بین بردن تشکل های مستقل و منتقد دانشجویی و حذف انجمن های اسلامی در دانشگاههای مختلف در سالیان گذشته، به تازگی در اقدامی برنامه ریزی شده بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از نفوذ و قدرت غیر قانونی خود و با دستور ارگان های امنیتی و نظامی، خارج از حیطه اساسنامه و مرامنامه این تشکل در پی از میان برداشتن شعبات مختلف انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی می باشد.


به گزارش کلمه، در اقدامی جدید، بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی سعی در مستقل نمودن انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی این دانشگاه داشته و برای نیل به این منظور با کمک گیری از دفتر نهاد رهبری این دانشگاه و با رد صلاحیت کردن اعضای اصلی و قدیمی این انجمن و ورود اعضای نفوذی در لیست انتخاباتی این دوره انتخابات انجمن، قصد برگزاری و انجام انتخاباتی فرمایشی را دارد که هدف آن نه تنها ضربه زدن به انجمن اسلامی است بلکه بسیج دانشجویی در برنامه ای منسجم در نظر دارد تا با در دستگیری این تشکل، از این نهاد مدنی به عنوان پایگاه دوم خود برای انجام نیاتش در راستای ایجاد و تشدید فضای خفقان در محیط دانشگاه بنماید و همچنین با تسخیر این تشکل راه انجام فعالیت های قانونی و مدنی را بر دانشجویان دلسوز و متعهد و منتقد را بسته و محیط دانشگاه را همانند محیط سیاسی و اجتماعی فعلی جامعه به خفقان و جبر محوری بکشاند.


گفتنی است کمیته انضباطی، حراست و نهاد رهبری دانشگاه شهید بهشتی بعد از حوادث سال ۸۸ ، با تعلیق و اخراج فعالین دانشجویی انجمن اسلامی به فضای سکون و سکوت در این دانشگاه دامن زده و در همین راستا به تازگی این ارگانهای وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی دبیر انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی را که هم اکنون در تعیین خطی مشی انجمن های اسلامی این دانشکده نقش محوری دارد ، با حکم کمیته انضباطی این دانشگاه از تحصیل و خدمات آموزشی منع نموده اند که موافقت با حکم اخراج این دانشجو در جلسه آتی شورای کمیته انضباطی این دانشگاه دور از ذهن نمی باشد.


تجمع اعتراضی کارگران مخابرات راه دور شیراز در مقابل وزارت صنایع

Posted: 01 Mar 2012 05:09 AM PST

جـــرس: رئیس شورای اسلامی صنایع مخابراتی راه دور شیراز گفت: بیش از ۳۰ نفراز کارگران صنایع مخابراتی راه شیراز، به نمایندگی از ۳۸۲ کارگر این واحد، از صبح دیروز در اعتراض به عدم دریافت بیش از ۲۴ ماه حقوق معوقه خود در مقابل وزارت صنایع تجمع کرده‌اند.


غلامحسین بانشی به ایلنا اظهار داشت: ما خواستار دریافت مطالباتمان هستیم اما متاسفانه تا اکنون هیچ یک از مسئولین پاسخگو نبوده‌اند.


وی با اشاره به اینکه ما نماینده کارگرانی هستیم که همزمان در مقابل استانداری شیراز دست به تجمع زده‌اند افزود: مسئولین قول مساعد داده بودند برای حل بخشی ازمشکلات کارگران بخشی از مطالبات کارگران را واریز کنند که آن هم عملی نشده و درخواست کارگران برای گذران معیشتشان و با توجه به اینکه در آستانه سال جدید هستیم محقق نشده است.


وی در خاتمه گفت: کارگران این شرکت تا تحقق خواسته‌های خود و حل مشکلاتشان توسط مسئولین به تجمعات خود ادامه می‌دهند و اگر از این تجمع نتیجه‌ای حاصل نشود از روز شنبه به تجمع اعتراضی خود با تعداد بیشتر درمقابل وزارت صنایع ادامه خواهیم داد.


مهدوی کنی: خواستیم اصولگرایان را یکی کنیم شدند سیزده تا

Posted: 01 Mar 2012 05:07 AM PST

جـــرس: رئیس مجلس خبرگان با بیان اینکه "می خواستیم در راستای اتحاد برادران اصولگرا، جبهه متحدی از همه جریانهای انقلابی تشکیل دهیم" تصریح کرد: "عده ای اجازه ندادند این اتفاق مبارک به درستی صورت پذیرد و این یک جبهه تبدیل شد به سیزده جبهه."


به گزارش مهر، محمدرضا مهدوی کنی طی گفتگویی در قم، شان روحانيت را بالاتر از آن دانسته تا در فعاليت های حزبی شرکت کند و با اینکه عده‌ای معتقدند ورود روحانیت به دسته بندی های سیاسی باعث کم شدن قداست روحانیت می شود گفت: در درجه اول باید بگویم که من اصلا وارد هیچ کدام از احزاب نشده ام و در حال حاضر هم عضو هیچ حزب و گروه سیاسی نیستم بلکه تلاش کردم تا گروه ها و احزاب درون خانواده انقلاب را کمک و راهنمایی کنم.

وی تاکید کرد: بنده نظرم این است که هیچ وقت حزبی نبوده ایم و نیز نخواهیم بود. شان روحانیت بالاتر از این است که وارد حزب شوند و اگر هم کسی بگوید که ما وارد حزبی شده ایم اشتباه کرده است.


کنی از گروه های اصولگرا خواسته است تا با هم باشند و "کاری نکنند تا دشمنان سوء استفاده کنند."


گفتنی است، کنی و محمد يزدی، رييس جامعه مدرسين حوزه علميه قم، جبهه متحد اصولگرايان را با حضور نمايندگان ۱۵ گروه اصولگرا تشکيل داده بودند، که بلافاصله برخی از وزيران پيشين دولت محمود احمدی نژاد و نمايندگان هوادار وی در مجلس، «جبهه پايداری انقلاب اسلامی» را به رهبری معنوی محمد تقی مصباح يزدی در مقابل آن تشکيل دادند.


این درحالیست که همزمان افراد و گروه های ديگر اصولگرا اقدام به تشکيل جبهه های جديد برای حضور در انتخابات مجلس و معرفی نامزد کردند که ائتلاف «صدای ملت» با سرليستی علی مطهری و حمیدرضا کاتوزیان می باشد.

همچنین «جبهه بصيرت و بيداری اسلامی» به رياست شهاب الدين صدر، «جبهه توحيد و عدالت»، «حاميان گفتمان انقلاب اسلامی»، «جبهه ايستادگی» با حمايت محسن رضايی از ديگر گروه های اصولگرايان در انتخابات مجلس هستند.


به گزارش مهر، مهدوی کنی ضمن حمایت از لیست جبهه متحد اصولگرایان ابراز کرد: ما خواهان این بودیم که گروه ها و احزاب سیاسی به یک گروه بزرگ و متحد تبدیل شوند ولی نگذاشتند این کار صورت بپذیرد، با این حال هنوز هم از فهرست جبهه متحد حمایت می کنم.


گفتنی است، رقابت های درونی اصلوگرایان، در غیاب قاطبه اصلاح طلبان و منتقدان و فعالان ملی و مذهبی کشور صورت می گیرد، که در واکنش به تداوم فضای خفقان و عدم امکان برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، از عدم شرکت در انتخابات مجلس نهم خبر داده اند.

در اثر انفجار یك بمب در شهر«استانبول» تركیه ده نیروی پلیس زخمی شدند

Posted: 01 Mar 2012 05:01 AM PST

جـــرس: منابع بین المللی گزارش داده اند که بر اثر انفجار بمبی که روز پنجشنبه یك اتوبوس وابسته به پلیس را مورد هدف قرار داد و در نزدیكی ساختمان مركز حزب حاکم «عدالت و توسعه» به وقوع پیوست، ده نیروی پلیس به شدت زخمی شدند.


به گزارش رویترز، حسین جابكین، فرمانده پلیس استانبول گفته است:یك بمب كنترل از راه دور صبح امروز در نزدیكی مركز حزب حاكم به وقوع پیوست و باعث زخمی شدن نیروهای پلیس شد.


یك شاهد عینی نیز گفت: تعدادی زخمی در محل انفجار وجود دارند و آمبولانس به این مكان گسیل شدند.


هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این انفجار را بر عهده نگرفته است.