جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


قانون اساسی زمين: آيا حقوق بشر می‌تواند تبديل به قانون اساسی مشترک ملت‌ها شود؟

Posted: 22 Mar 2012 07:21 AM PDT

عماد‌الدین باقی
قانون اساسی، قانون مادر به شمار رفته و قوانين عادی نبايد با قانون اساسی مخالفت و مغايرت داشته باشند. درست همين رابطه ميان حقوق بشر و قانون اساسی کشورها وجود دارد و اعلاميه حقوق بشر و ميثاق های آن در حکم قانون اساسی جهانی بوده و کليه دولت های عضو سازمان ملل متحد متعهد شده اند که قوانين خود را با اعلاميه و ميثاق های حقوق بشری مصوب سازمان ملل مطابقت دهند.

 

آيا آرزوی دست يافتن به قانون اساسی واحد برای جهان يک رؤيا خواهد ماند يا روزی به واقعيت خواهد پيوست؟ انسان ها پيوسته در نوسان ميان واقع گرايی و آرمان گرايی اند. واقعيت ها با همه تلخی و شيرينی شان خود را بر ما تحميل می کنند و آرمان ها با همه شيرينی شان، آرزوهايی هستند که در تکاپوی دست يافتن به آنيم. رسيدن به قانون اساسی واحد در سياره خاکی يک آرمان بوده و وجود قانون های محلی و ملی يک واقعيت اند.اما قانونی که از واقعيت آغاز شده و به آرمان ختم می شود و دوسر اين جريان دوقطبی را پوشش می دهد حقوق بشر است.


ايده و آرزوی جهانی شدن، داشتن حکومت جهانی واحد يا داشتن قانون جهانی واحد، ايده ای ديرينه است؛ حتی در زمانی که تشعب و جنگ و تعصب و فرقه گرايی در چنان اوجی بود که دور ترين احتمال برای دستيابی به آن وجود داشت. جمهوری جهانی کانت، زبان جهانی اسپرانتو، حکومت جهانی امام مهدی در شيعه و موعود گرايی مشابه در يهوديت و مسيحيت. آخرين آنها دو ايده بود. جمهوری جهانی کانت، فيلسوف آلمانی سدهٔ نوزدهم بود که از ۱۷۲۴ تا ۱۸۰۴م می زيست. او پيشنهاد می کرد اتحاديه‌های بين‌المللی دولت‌ها يا فدراسيون دولت‌های آزاد به عنوان نهادی بين‌المللی از دولت‌های جمهوری تشکيل شوند و با ورود به مجمع ملت ها به «جمهوری جهانی» ارتقا يافته و«صلح ابدی» با قانونی بين المللی که در يک «مجمع ملل» وضع می شود به وجود می آيد.در جامعه جهانشهری کانتی ديگر نه شهروندان ملی که شهروندان جهان خواهيم داشت.

 

ديگری زبان جهانی اسپرانتو بود که در سال ۱۸۸۷ (ميلادی) (۱۲۶۶ش) توسط لودويک لازاروس زامنهوف لهستانی ساخته شد و هدف او خلق زبانی بی‌طرف و صلح‌پرور بود که يادگيری آن نيز آسان باشد و به درک متقابل فرهنگ‌های مردم مختلف جهان کمک کند.اسپرانتو به علت ساختار علمی و آسان خود مورد توجه قرار گرفت و يونسکو در ۱۹۵۴ آن را به عنوان زبان بين المللی و بی‌طرف به رسميت شناخت و آموزش آن را به کشورهای عضو توصيه کرد هرچند در برابر حمايت کشورهايی چون ايران، فرانسوی ها به شدت با آن به عنوان زبان جهانی مخالفت کردند. با وجود همه اين ايده ها اما بذر اين آرزو در زمين حقوق بشر امکان نمو يافت و تکنولوژی بود که مانع عملی آن را از سر راه برداشت.

 

مفهوم حقوق بشر به معنای مدرن از قرن ۱۶ به بعد به تدريج شکل گرفت و نخستين بار در ۱۷۸۹م با اعلامیۀ حقوق بشر و شهروند فرانسه که کامل‌تر و جامع‌تر از اعلاميه‌های پيش بود رسميت يافت اما در خود فرانسه نيز از همان فردای انقلاب فرانسه اصول اين اعلاميه زير پا نهاده شد. در سال ۱۹۴۸م (۱۹ آذر ۱۳۲۷) که اعلاميه جهانی حقوق بشر تصويب شد مفادش اين بود که صلح و حقوق بشر و رفاه و آموزش حق حيات و آزادی بيان و عقايد و احترام به کرامت انسانی به وجود آيد اما در عالم واقع صورت تحقق نمی يافت. شرايط ذهنی بدون فراهم بودن شرايط عينی امکان وقوع و تحقق ندارد. امروز چهارمين انقلاب تکنولوژيک بشر راه را برای آرزويی که در سومين دوره تاريخی يا اولين دوره تکنولوژيک بشر شکل گرفته بود هموار ساخته است. مارکس ادوار تاريخی پنجگانه اش را چنين بيان کرده است: ۱-دوره کمون اوليه، ۲-دوره برده داری،۳-دوره کشاورزی(که هر کدام از اين دوره ها چندهزار سال به درازا کشيده است)،۴-دوره سرمايه داری صنعتی و سرانجام ۵-دوره کمونيسم. ايده جهانی شدن و قانون جهانی در دوره کهن کشاورزی شکل گرفت و در دوره ای که نه مارکس و نه انديشمند ديگری تصور و پيش بينی آن را نداشت در حال ظهور است:«عصر انفورماتيک». تافلر البته در آستانه ورود جهان به اين دوره حيرت انگيز و افسانه ای زندگی بشر در کتاب های راهبردی و روشنگر"شوک آينده" و "موج سوم" پيش بينی های نسبتا دقيقی از تحولات اين دوره کرده بود. او نشان داده بود که در اين دوره چگونه رسانه های يکسويه که فقط پيام ساز هستند و مردم در برابر آن منفعل و پيامگيرند به رسانه های دوسويه تبديل می شود و بيننده و شنونده، همزمان می توانند در "پيام" دخالت کنند، آن را تصحيح نمايند و نظر خود را بگويند و هر بيننده و شنودنده ای، خود نيز فعال و پيام ساز شود. تافلر نشان داده بود که چگونه با گسترش وسايل ارتباطی و شدت يابی تعامل فرهنگ ها، مرزهای جغرافيايی رنگ می بازند و نوعی آميزش فرهنگی به وجود می آيد و ديگر صادرات يکسويه و تحميل فرهنگی دولت های فاتح يا جوامع متروپل، امکانپذير نيست و خرده فرهنگ ها نه تنها مضمحل نمی شوند بلکه فعال شده، جانی دوباره يافته و سهمی در شکل دهی به فرهنگ واحد جهانی بر عهده می گيرند.

 


امروزه با ظهور پديده هايی چون گوگل که بدون شک بنيانگذارانش هم نمی دانستند در دنباله روی از پيشرفت های سريع و جمعی انفورماتيک به غولی بين المللی از اطلاعات تبديل می شوند، و با ابتکارات و اختراعات پی در پی در اين حوزه، موانع يکی پس از ديگری بر داشته می شوند. امکاناتی که تا ديروز جزو پيشرفته ترين و پيچيده ترين ابزارهای جاسوسی جهان بود مانند شنود، ارتباط از راه دور و موبايل ، جی پی اس و گوگل ارث به پيش پا افتاده ترين و در دسترس ترين امکانات به منظور تسهيل زندگی بشر تبديل شده اند و برخی از اين ابزار ها در فروشگاه های همه محله ها به فروش می رسند. ديگر بدون اينکه نيازی به زبان اسپرانتو باشد آرزوی اسپرانتو به شکلی ديگر محقق شده است. يک سيستم هوشمند جهانی بطور همزمان هر متنی را به هر زبانی که بخواهيد ترجمه کرده و در اختيارتان می گذارد. اين سيستم در حال رفع نقص است. سيستم ترجمه همزمان ديگر حتی نياز به يادگيری را به عنوان شرط ضروری فهم مکالمات، از ميان برداشته است ضمن اينکه امکان يادگيری زبان های ديگر را تسهيل کرده و سرعت بخشيده است به گونه ای که نسل جديد و کودکانی که در اين دوره پرورش يافته اند بيش از نسل گذشته با زبان های مهم دنيا آشنايی دارند.

 

 

اگرچه از آغاز، جهانی شدن حقوق بشر را يک آرمان و اتوپيا پنداشته اند اما حقوق بشر در عمل و واقعيت، يک قانون اساسی جهانی است. زيرا از يکسو تمام کشورهای عضو سازمان ملل اعلاميه جهانی حقوق بشر و ميثاقين را امضا کرده اند و از سوی ديگر برخی مواد اعلاميه دلالت دارند که قانون اساسی کشورها بايد منطبق با مفاد اعلاميه باشد برای مثال ماده۸ اعلاميه می گويد: «هرکس حق دارد در برابر اعمالی که ناقض حقوق بنيادينی باشد که قانون اساسی يا قوانين ديگر برای او مقرر داشته است به دادگاه های صلاحيت دار ملی مراجعه کند و جبران کامل آن را خواستار شود».در ميثاق بين المللی مدنی و سياسی به بيانی صريحتر در مواد۴۹و۵۱ پايبندی دولت ها بدان، الزام آور شناخته شده است و در ماده۲ ميثاق تصريح دارد که بايد اصول قانون اساسی کشورهای متعهد به ميثاق با آن منطبق شوند و بايد حقوق شناخته شده در اين ميثاق را تضمين کنند.تعدادی از مواد ميثاق بين المللی اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی نيز دلالت دارند که قوانين کشورها بايد منطبق بر آن باشند.

 


در حقوق اساسی، تفاوت ميان قانون اساسی و قوانين عادی که در پارلمان ها تصويب می شود اين است که قانون اساسی، قانون مادر به شمار رفته و قوانين عادی نبايد با قانون اساسی مخالفت و مغايرت داشته باشند و بايد منطبق با آن باشند. درست همين رابطه ميان حقوق بشر و قانون اساسی کشورها وجود دارد و اعلاميه حقوق بشر و ميثاق های آن در حکم قانون اساسی جهانی بوده و کليه دولت های عضو سازمان ملل متحد متعهد شده اند که قوانين خود را( اعم از اساسی و عادی) با اعلاميه و ميثاق های حقوق بشری مصوب سازمان ملل مطابقت دهند.

 


روند پذيرش مفهومی حقوق بشر در تاريخ از قرن۱۷ تا امروز پر فراز و نشيب بوده است. رفته رفته مخالفان آن از طريق بحث ها و تجربيات اقناعی طولانی به موافق تبديل شده اند. چپ ها و مارکسيست ها که از راديکالترين و قديمی ترين منتقدين حقوق بشر بوده اند، امروز در صف مدافعان قرار گرفته اند. البته اين پذيرش ها فرايندی ديالکتيکی داشته است به اين معنا که حقوق بشر امروز نيز همان حقوق بشر ديروز که مورد انتقاد چپ ها بود نيست و دستخوش تحول و تکامل گرديده و تحت تاثير اين ديدگاه های انتقادی بود که نسل های مختلف حقوق بشر شکل گرفت. حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سياسی؛ حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی بود که به حقوق همبستگی معروف شده و از حق بر توسعه همه جانبه ، صلح ، محيط زيست سالم و .. سخن می گويد. نسل های دوم و سوم حقوق بشر تحت تاثير همان مباحثات و نقدهای عالمانه بود که به حقوق اجتماعی بيشتر توجه کرده است.

 

 

هرچه حقوق بشر از سطح حقوق فردی فراتر رفته و ضمن حفظ اصالت ها و حقوق فردی به حقوق اجتماعی و جمعی و جهانی بيشتر توجه کرده، قابليت جهانی تر شدن يافته و اساسا در همين بستر وفرايند ديالکتيکی است که به قانون اساسی جهان تبديل خواهد شد. آن حقوق بشر موعود يا قانون اساسی زمين، در واقع سنتزی هارمونيک از ايده ها و فرهنگ های مختلف با محوريت انسان و ارزش وکرامت انسان خواهد بود. در حقيقت اين کاميابی، نه صرفا برخاسته از برخی نظريه های حقوق بشر که لازمه جبری کوچک شدن جهان است و اگر حقوق بشر هم نبود چنين جهانی به يک قانون اساسی واحد و مرجع نياز داشت اما حقوق بشر گويی نسخه آماده ای بود که از دل تجربه های دراز انديشگی و عملی انسان ها برآمده بود. گويی هر پديده ای که امروز رخ می دهد، بالقوه ممکن است به قطعه ای از پازل جهان آينده مبدل شود.قابليت های حقوق بشر، تکامل پذيری و اصلاح پذيری ماهوی آن و نيز قابليت های جهانشمولی اش همراه با ضرورت های جهانی امروز و به وجود آمدن دهکده جهانی، زاينده قانون اساسی زمين خواهد بود. ترکيبی از عوامل جغرافيايی، سياسی، فرهنگی و تکنولوژيکی و حقوقی وضع جديد را ايجاد خواهد کرد. راز قابليت فراگيری حقوق بشر افزون بر برآمدنش از سير تجارب فکری و عملی بشر، هماهنگی روزافزون آن با حقيقت هستی و فلسفه اديان و هدف غايی رسالت پيامبران و تکيه بر گوهر انسانيت است. حقوق بشر در نهايت، شکاف دوگانه عرفی- قدسی را بر خواهد چيد و اين فراق ساختگی را به وحدت مبدل خواهد ساخت(نگارنده،پيشتر گفتارهای بلندی درباب غير حقيقی بودن دوگانه عرفی- قدسی تحرير کرده و تفصيل بحث را بدانجا ارجاع می دهد).

 


هنگامی که گروسيوس هلندی در قرن ۱۷م انديشۀ تعارض حاکميت‌ دولت ها با حقوق بشر و لزوم مداخله بشر دوستانه و استفاده از زور را به وسيلۀ يک يا چند دولت برای متوقف کردن بدرفتاری دولتی نسبت به اتباع خودش مطرح کرد اين نظريه بسيار مورد سوء استفاده واقع شد و اغلب بهانه و دستاويزی بود برای اشغال يا تهاجم به کشورهای ضعيف؛ با اين حال، اين مداخله بشر دوستانه نخستين گام در تبيين برخی محدوديت آزادی عمل برای دولت ها نسبت به اتباع شان محسوب می‌شد. زمانی که گروسيوس هلندی در سدۀ ۱۷م ايدۀ خود را مطرح کرد به سبب اينکه هنوز تفکر حقوق بشر رواج نيافته بود و در عصری مطرح شد که مفهوم مليت و مرزهای جغرافيايی نقش قاطعی در جداسازی ملت ها داشت، اين نظريه چندان موجه نمی‌نمود. اين که دولتی حق داشت با اتباع خود هرگونه خواست رفتار کند يک قاعدۀ بين‌المللی بود و ايدۀ گروسيوس، بيگانه و غير معقول جلوه می‌کرد اما در اوايل سدۀ بيستم اين نظريه تبديل به يک نظريه جهان شمول گرديده و شکل حقوقی و رسمی پيدا می‌کند. پس از جنگ جهانی دوم شورای امنيت سازمان ملل با تجويز اقدامات مسلحانه براساس اختياراتی که فصل هفتم منشور ملل به آن داده اعمال قدرت می‌کند. در مادۀ ۳۹ منشور ملل متحد آمده است که شورای امنيت می‌تواند در مورد دولت هايی که صلح را تهديد می‌کنند، وارد عمل ‌شود و اجازه اقدام مسلحانه ‌دهد. همين نظريه اجازه می‌دهد شورای امنيت با دولت هايی که ناقض حقوق بشر و صلح هستند، برخورد مسلحانه کند.در همين رابطه مجمع عمومی سازمان ملل درابتدای تشکيل خود در۱۹۴۸ تشکيل ديوان کيفری بين المللی را پيشنهاد کرد، در۱۹۵۱اساسنامه آن تصويب شد اما قدرت های بزرگ جهان به دليل اينکه خود از نظر حقوق بشری مشکلاتی در مستعمرات يا اقليت های نژادی داشتند در تحقق اصول حقوق بشری منشور راسخ نبودند. همين امر موجب شد نزديک به نيم قرن بعد اساسنامه ديوان تصويب و رسميت يابد به نحوی که ديوان بين‌المللی برای رسيدگی به جنايات بر ضد بشريت در۱۵ژوئن ۱۹۹۸م در رم به تاييد نمايندگان ۱۲۰ دولت رسيد. از دولت ها خواسته شده بود تا پايان سال ۲۰۰۰م نسبت به امضاء اساس‌نامۀ ديوان اقدام کنند.

 

 

در حال حاضر تنها کشورهايی که عضو‌ آن هستند، شهروندانشان می‌توانند شکايت کنند و شهروندان هر کشوری که حقوقشان نقض شد، می‌توانند از دولت خودشان به جرم نقض حقوق بشر به اين دادگاه بين‌المللی شکايت کنند و رأی اين دادگاه هم لازم‌الاجرا می‌باشد. ضمانت اجرای آن نيز سازمان ملل و شورای امنيت خواهند بود. اين دادگاه تاکنون به جرائم چندکشور مانند اوگاندا، کنگو، آفريقای مرکزی، دارفور (سودان)، کنيا و ليبی، يوگسلاوی سابق و... رسيدگی کرده است. امروزه شورای امنيت سازمان ملل با تجويز اقدامات مسلحانه به نحو فزاينده ای در رابطه با نقض وسيع حقوق بشر وارد عمل می‌شود. بر طبق ماده ۳۹ منشور ملل متحد در مورد وضعيت هايی چون تهديد صلح، نقض صلح يا اقدام به حمله و تجاوز، مداخلۀ شورای امنيت امکان‌پذير است. شورای امنيت در رابطه با کردهای عراق، در جريان جنگ خليج فارس(۱۹۹۱)،رواندا(۱۹۹۴م)، سيرالئون(۲۰۰۰م)، يوگسلاوی (سابق، ۱۹۹۳م) و هائيتی بر اين روال عمل کرد. نظریۀ گروسيوس هلندی امروز به صورت يک نظریۀ جهانی در آمده و حقوق بشر بالاتر از حق حاکميت دولت ها قرار گرفته است و اين يعنی تحقق فرايند قانون اساسی زمين.

 


در برابر اين روند مقاومت کردن همان اندازه نتيجه بخش است که اگر در گذشته می خواستند در برابر موج دوم يا موج سوم انقلاب بشر مقاومت کنند. اگر ملت ها و دولت هايی توانستند در برابر انقلاب صنعتی ايستاده و جهان را در عصر کشاورزی سنتی و خيش و گاو آهن زنجير کنند در برابر اين روند نيز می توانند. کسانی که با جهان بينی بسته و کوتاه بينانه ، از طريق برچسب زنی و غربی نمايی و ضد ارزش نماياندن حقوق بشر، جامعه را به شنا کردن برخلاف مسير خروشان رودخانه فرا می خوانند تنها موجب تاخير و تاخر پيشرفت و زيانمند کردن امروز و فردای خود و جامعه می شوند. هنر انسان اين است که پيشاپيش حوادث حرکت کند نه اينکه دنباله رو حوادث باشد.

 

 

منبع: مهرنامه، شماره‌ی ۲۰

 

 

محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.

سانسورها در ایران تشدید می‌شوند

Posted: 22 Mar 2012 04:17 AM PDT

وال استریت ژورنال
طبق گزارشی که در روز دوشنبه منتشر شد، گروه خبرنگاران بدون مرز ایران را به عنوان دشمن شماره یک اینترنت درسال ۲۰۱۲ رتبه بندی کرد. اقدامات شدید اخیر برای مقابله با اینترنت دو چیز را اثبات می کند: اولاً، اینترنت شیوه‌ای بسیار مؤثر برای توزیع اطلاعات بوده است، و ثانیاً رژیم از آن هراسان است.

 

 

 فرناز فصیحی
شانزدهم مارس ۲۰۱۲

 

ایران در خصوص تلاشش برای نظارت، فیلتر و مسدود کردن محتوای اینترنت چندان شرمنده نبوده است. اینک جهش بعدی را انجام داده و سانسور خطوط مجازی را به یک نهاد تبدیل کرده است. در هفته گذشته دولت اعلام کرد که یک شورای عالی تشکیل داده که مسئول تصفیه اینترنت کشور از سایت های تهدید کننده اخلاق و امنیت ملی است، اقدامی که به مثابه تشکیل یک ساختار فرماندهی متمرکز برای سانسور اینترنت است.

 

شورای عالی فضای مجازی که با حکم رهبر ایران آیت الله خامنه ای تأسیس شد شامل رؤسای اطلاعات، شبه نظامیان، امنیتی ها، سپاه پاسداران و همچنین مسئولین رسانه ها است. بر اساس گزارش رسانه های دولتی این نهاد که مسئول نظارت بر کلیه فعالیت های فضای مجازی است قدرت خواهد داشت که قوانین را به اجرا گذارد. یک عضو این شورا روز چهارشنبه در مصاحبه با رسانه دولتی گفت این تشکیلات بودجه و دفاتر خود را خواهد داشت. با اعلام تشکیل این شورا، ایران کلیه اقدامات کنترل اینترنت را که قبلاٌ در رسانه های دولتی توزیع گردیده بود متحد می کند.

 

در کنار حرکت های دیگر در هفته پیش، این کار نشان می دهد که ایران پس از مدتی طولانی که اینترنت را به عنوان یک مشکل فرعی فرض می کرد، کاملاٌ دیدگاهی را پذیرفته که فعالیت های پویای اینترنت ایران را یک تهدید بی ثبات کننده می پندارد. سپاه پاسداران هفتته پیش اعلام کرد که یک شبکه امن داخلی برای فرماندهان ارشد افتتاح کرده که خود بیانگر نگرانی های ایران در مورد تهدیدات خارجی علیه فعالیت های مجازی دولت است.

 

ایران همچنین هفته پیش اعلام کرد که شمار نیروهای «ارتش سایبری،» گروه وبلاگ نویس ها و هکرهای دولتی، به صدو بیست هزار نفر رسیده است. تأیید رقم مزبور غیر ممکن است، ولی بسیار بیش از آمار قبلی است. طبق گزارشی که در روز دوشنبه منتشر شد، گروه خبرنگاران بدون مرز ایران را به عنوان دشمن شماره یک اینترنت درسال ۲۰۱۲ رتبه بندی کرد. ایران بالاتر از یازده کشور دیگر شامل عربستان، بحرین، سوریه، چین و بلاروس قرار می گیرد که خبرنگاران بدون مرز می گوید دسترسی به اینترنت را محدود کرده، محتوی را فیلتر می کنند و وبلاگ نویس ها را به زندان می اندازند.

 

وظیفه شورا روز چهارشنبه، زمانی که یکی از اعضای آن، روحانی محافظه کار، حمید شهریاری گفت که شورا نتیجه یک سال و نیم جلسه مشترک هفتگی بین مسئولین امنیتی و نمایندگان خامنه ای بوده، روشن تر گردید. او طی مصاحبه ای با آژانس خبری نیمه دولتی مهر گفت "ما نگران بخشی از شبکه مجازی هستیم که برای تبادل اطلاعات و جاسوسی استفاده می شود. او گفت: «ما ۶۵۰ سایت شناسایی کرده و با آنها روبرو هستیم که برای مبارزه با رژیم راه اندازی شده، ۳۹ مورد آنها بوسیله ګروههای اپوزیسیون و دشمنان ما تأسیس شده و بقیه فرهنگ غربی شیطان پرستی را ترغیب می کنند و شکاف های فرقه ای را تشویق می کنند.» وی نام سایت های مزبور را ذکر نکرد و مشخص نکرد که آیا آنها فیلتر شده اند.

 

آقای شهریاری گفت که شورا همچنین «بر جنبه های مثبت و تسهیل اینترنت مانند تجارت و دادو ستد تمرکز می کند.» موضوع اینترنت بر خطبه معروف نماز جمعه در نهم مارس که از محل دانشکاه تهران زنده از تلویزیون پخش می شود، حاکم بود. آیت الله جنتی روحانی هشتاد و پنج ساله فضای مجازی را یک «خطر بسیار جدی» نامید و ضمن تمجید از شورای جدید، ایرانیان را به تبعیت از قوانین و محدودیت های دولتی تشویق کرد. روزنامه سپاه صبح صادق هفته پیش گزارش داد که شبکه جدید سپاه پاسداران بنام بصیر یک کانال مخابراتی امن ساخت داخل است که به عالیرتبه ترین افسران اجازه می دهد ارتباط برقرار کرده و تیپ ها را در زمان یک حمله فرماندهی کنند. بر اساس رسانه های دولتی، حسین سلیمی جانشین فرماندهی سپاه در مراسم افتتاح شبکه هفته پیش گفت «ما در وضعیت فرضی تحریم ها و تهدیدات نیستیم. ما بایستی آماده شویم.» 

 

اسرائیل در هفته های اخیر حمایت از یک حمله احتمالی به سایت هایی که مدعی است مرتبط با تولید سلاح هسته ای است را تشدید کرده است. ایران این ادعا را تکذیب می کند. همچون ویروس استاکسنت که در سال ۲۰۱۰ به نظر می رسد هدفش از کار انداختن آبشار های سانتریفیوژ بود، ایران همچنین نگران حمله ای سایبری به تأسیسات هسته ای اش است. شبکه بسته سپاه به نظر می رسد جدای از اینترنت ملی است که شرکت مخابرات ایران گفته انتظار دارد در مدت یکسال تکمیل شود.

 

این اینترنت را رهبران ایران عاری از فرهنگ غربی و محتوای غیر اسلامی توصیف کرده اند. روابط عمومی سپاه همچنین هفته پیش اعلام کرد که در سه سال گذشته صدو بیست هزار سرباز فرهنگی برای مبارزه با «یک جنگ سایبری نرم» علیه ایران به استخدام درآورده و آموزش داده است. مسئولین ایرانی قبلاٌ وجود این نیروها را شرح دادهد بودند ولی رقم آنها را نزدیک به بیست هزار نفر ذکر کرده بودند. به گفته یک برنامه نویس کامپیوتر در تهران که توسط وزارت مخابرات استخدام شده، این «سربازان سایبری» فعالیت های مجازی سایت های اپوزیسیون و مخالفین را مانیتور کرده، وبسایت ها را با نظرات خود بمباران می کنند، محتوای وبلاگ ها را در حمایت از رژیم پر کرده و به پست های الکترونیک و کامپیوتر ها نفوذ می کنند. آنها به دوائر مختلف حکومتی شامل اطلاعات، قوه قضائیه و سپاه پاسداران که مقامات بالای خود را در شورای جدید دارند، گزارش می دهند.

 

به گفته علی جمشیدی یک متخصص مخابرات از جنبش سبز مستقر در مالزی که حمله به اصطلاح ارتش سایبری به سایت های اپوزیسیون و وبلاگ های مخالفین را مانیتور می کند، «اقدامات شدید اخیر برای مقابله با اینترنت دو چیز را اثبات می کند: اولاً، اینترنت یک شیوه بسیار مؤثر برای توزیع اطلاعات بوده، و ثانیاً رژیم از آن هراسان است.» سپاه پاسداران از سال ۲۰۰۹ امپراطوری چندین بیلیون دلاری خود که شامل ساخت و ساز، انرژی و کشاورزی بوده، به مخابرات گسترش داد. این زمانی است که سپاه پنجاه درصد سهام شرکت ملی مخابرات ایران را خرید که عملاٌ به او اجازه نظارت مستقیم بر سانسور و مراقبت می دهد.

 

اینترنت، بویژه سایت های شبکه های اجتماعی، و تلفن های همراه به فعالین برای بسیج تظاهرات ضد دولتی پس از آنکه انتخاب مجدد رئیس جمهور احمدی نژاد باعث ادعای تقلب شد، کمک کرد. اگرچه جمهوری اسلامی با موفقیت تظاهرات خیابانی را با سرکوب شدید از بین برده است، کنشگری و احساسات ضد دولتی در فضای اینترنت، وبلاگ های ایرانی ها، سایت های اپوزیسیون و اطاق های چت پر رونق است. فعالین سایبری ایرانی واهمه دارند که سخت گیری جدید قوانین، کار آنها را مشکل تر کرده و هویتشان را آشکار می کند. یک دانشجوی فعال در ایران گفت «ما مقابله خواهیم کرد و به نوشتن نظراتمان ادامه می دهیم ولی منابع ما به نسبت آن چیزی که سپاه پاسداران می تواند انجام دهد بسیار محدوداست.»

 

منبع: وال استریت ژورنال

 

 محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.

 

 

 

 

 

 

 

همسر علی جمالی: در ایران زندانی سیاسی از کلیه حقوق ابتدایی و طبیعی خود محروم است

Posted: 22 Mar 2012 12:24 AM PDT

مژگان مدرس علوم
     جرس: علی جمالی مسئول کمیته سیاسی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در حالی دومین عید خود را در پشت میله های زندان و بدور از خانواده  گذراند که نیکان فرزند خردسالش دو سالگی خود را در بهاری دیگر بدون حضور پدرجشن  گرفت. این زندانی سیاسی دربند نه تنها از حق مرخصی بلکه از ملاقات حضوری و تلفن با خانواده خود هم محروم است. 

سمیرا صدری همسر علی جمالی با اشاره به عدم موافقت مرخصی در ایام عید برای همسرش به "جرس" می گوید: "ما تا آخرین دقایق هم منتظر آزادی علی بودیم اما تعدادی بسیار محدودی را به مرخصی فرستادند و نام او در لیست نبود. علی هم در آخرین ملاقات امیدی نداشت و سعی می کرد به ما روحیه بدهد. دوازده فروردین هم تولد نیکان است و دو سالش تمام می شود. خلاصه این ایام را بدون حضور علی سپری می کنیم تا پایان مرداد ماه دوران محکومیتش به پایان برسد. علی از حق آزادی مشروط هم محروم است، گویا در ایران زندانی سیاسی از کلیه حقوق ابتدایی و طبیعی ( ملاقات حضوری، مرخصی، آزادی مشروط، تلفن و...)خود محروم است."


علی جمالی از مرداد ماه سال 89 به زندان اوین منتقل شد و به اتهام "توهین به رهبری"، "توهین به رییس جمهور"، "تبلیغ علیه نظام" و "تجمع و تبانی برای بر هم زدن امنیت داخلی" به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید که در دادگاه تجدید نظر این حکم به دو سال کاهش یافت.


همسر عضو ادوار تحکیم دربند تصریح می کند: "نیکان پنج شش ماه بیشتر نداشت که علی به زندان رفت و غیر از آن شش روزی که به علی مرخصی دادند، نیکان عملا جای خالی پدرش را همیشه احساس می کرده است و کمبود حضور علی همیشه با او بوده است. حتی دو هفته پیش در سالن ملاقات موافقت کردند که بچه های کوچک را یک سربازی ببرد آن طرف شیشه تا چند دقیقه ای پیش پدرشان باشند. اما نیکان وقتی رفت پیش پدرش بشدت احساس غریبی و بیگانگی کرد. بیشتر از همه یک شوک به علی وارد شد و خیلی ناراحت و منقلب شد. خب طبیعی است که از پشت شیشه که نمی شود محبت را انتقال داد. نیکان در این دو سال پدرش را فقط از پشت شیشه دیده و من هر دوشنبه هم نیکان را با خودم می بردم تا چهره پدرش را ببیند اما از پشت شیشه که نمی شود ارتباط عاطفی برقرار کرد. اصلا آن روز خود من هم منقلب شدم و اضطراب داشتم از اینکه می دیدم عزیزترین کسانم پشت شیشه هستند و من نمی توانم بروم پیش آنها. احساس می کردم این دیوارها و زندان بچه من را هم دارند از من می گیرند. لحظات بسیار دردناکی بود..."


همسر علی جمالی می افزاید: "آقای دادستان به ما خیلی لطف دارند و از مرداد ماه هم از حق طبیعی ملاقات حضوری محروم هستیم و در ایام عید هم با عدم موافقت با مرخصی باز لطفشان را بیشتر شامل حالمان کردند. این محدودیتها هم بخاطر این است که امضای علی پای بیانیه ها بخصوص بیانیه 36 نفر است و عضو تشکیلات ادوار تحکیم هم است."


وی با اشاره به روحیه قوی زندانیان سیاسی ادامه می دهد: "تمام زندانیان سیاسی که در بند هستند تلاش خود را کرده اند که روحیه خود را حفظ کنند و موفق هم بوده اند که این شرایط را به خوبی پشت سر بگذارند. در آخرین ملاقات هم در عین حالیکه نگران تنهایی خانواده ها بودند اما به آنها روحیه می دادند و می گفتند این ایام هم می گذرد...."


خانم صدری در پایان می گوید: " سال نو را به همه عزیزان دربند و خانواده هایشان تبریک می گویم و از خداوند طلب صبر برای خانواده ها دارم که باید این ناملایماتی های حکومتی را که هر روز هم غیر منطقی تر می شود را تحمل کنند. انشالله سال جدید سال آزادی همه زندانیان سیاسی باشد تا به آغوش خانواده ها و ملت بازگردند و سال آزادی به تمام معنای کلمه باشد."


گفتنی است، آقایان احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی، حسن اسدی زیدآبادی و علی ملیحی از دیگر اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در حال گذراندن احکام ناعادلانه و غیرقانونی خود هستند.

 

محرومیت خانواده احمدرضا احمد پور از ملاقات

Posted: 22 Mar 2012 12:18 AM PDT

 
جرس: خانواده احمدرضا احمدپور زندانی سیاسی عضو جبهه مشارکت و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری که برای گذراندن دوره محکومیتش از زندان قم به زندان سپیدار اهواز تبعید شده، اجازه ملاقات با او را نیافتند.

نزدیکان این زندانی سیاسی اخیرا تحت محدودیت های فراوانی از جمله لغو مرخصی وی قرار گرفته اند.

 به گزارش ندای سبز آزادی، در ادامه این محدودیت ها، خانواده آقای احمد پور که با وجود مشکلات زیاد و دوری راه برای ملاقات با او در ایام عید به اهواز سفر کرده بودند، اجازه ملاقات را نیافتند و عملا هیچ خبری از سلامتی این زندانی سیاسی ندارند.

پیش از این، تماس تلفنی این زندانی سیاسی نیز قطع شده و اطرافیان این روحانی خلع لباس شده نتوانسته بودند خبری از وضعیت او به دست بیاورند.

احمد رضا احمد پور جانباز شیمیایی است و این موضوع بر نگرانی خانواده و نزدیکان او افزوده است.

حمیدرضا جلایی پور: از دوم خرداد به بعد شاهد شکل‌گیری مراکزی بودیم که به دنبال مهندسی انتخابات رفتند

Posted: 21 Mar 2012 08:21 PM PDT

 جــرس: یک فعال اصلاح طلب و استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران می گوید: "محمد خاتمی برای ریاست جمهوری خود، شعار توسعۀ اقتصادی نداده بود، ولی دستاوردهای چشمگیری در قلمرو اقتصاد کلان جامعه داشت. با این‌که در دورۀ خاتمی قیمت نفت به ده دلار رسید، خشکسالی شد، آمریکا به‌خاطر رخداد تروریستی ۱۱ سپتامبر عصبانی شده بود و به عراق و افغانستان حمله کرده و ایران را محور شرارت معرفی کرده بود. با این‌ همه خاتمی هم دستاورد اقتصادی خوبی داشت و هم خطرات امنیت ملی ایران را کم کرد."  

 

حمیدرضا جلایی‌پور، مدیرمسئول روزنامه‌های توقیف شدۀ جامعه و نوسازی در گفت‌وگو با تارنمای «تاریخ ایرانی» پیرامون موضوع رفرم و رفرمیسم در ایران معاصر اظهار عقیده کرد: "اصلاح‌طلبی دوران خاتمی ظرفیت مردم‌سالاری را در جامعۀ ایران بالا برد ولی خاتمی و سایر اصلاح‌طلبان (به‌خاطر مخالفت قاطع محافظه‌کاران) نتوانستند مطالبات اصلاح‌طلبانۀ جامعه را به قانون تبدیل کنند. لذا جنبش اصلاحات در دورۀ او پیروز نشد اما سرکوب هم نشد، بلکه مهار شد."

 

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

 

پس از کناره‌گیری میرحسین موسوی از کاندیداتوری در انتخابات هفتم ریاست جمهوری و در فضایی که همه ناامید از یافتن جایگزین مناسب بودند، چه شد که بر سر حضور خاتمی اجماع شکل گرفت؟

در آن مقطع گروه‌های خط‌ امام که بعداً به گروه‌های دوم خردادی معروف شدند و الآن به گروه‌های اصلاح‌طلب معروف هستند، به رغم تنوعشان در مجموع در مورد خاتمی به وفاق رسیدند. گروه‌های خط‌ امامی تحت‌ تأثیر گفتمان توسعۀ سیاسی بودند و آقای خاتمی هم مدافع و سخن‌پرداز بانفوذ توسعۀ سیاسی بود.

  

در ابتدای کار چقدر امکان پیروزی آقای خاتمی وجود داشت؟ این معرفی کاندیدا به امید پیروزی بود یا عدم حذف از میدان سیاست؟

قبل از انتخابات اغلب نیروهای سیاسی خط‌ امام فکر می‌کردند که بتوانند در این انتخابات یک اقلیت مؤثر را تشکیل دهند. کمتر کسی انتظار پیروزی قاطع خاتمی را داشت.

 

 حزب کارگزاران در ابتدا گزینه‌های بسیاری را برای کاندیداتوری انتخابات مطرح کرد و دیرتر از دیگر گروه‌ها از خاتمی حمایت کرد. چه شد که کارگزاران و مجمع روحانیون با یکدیگر ائتلاف کردند؟

کارگزاران هم ابتدا کوشش‌هایی برای معرفی کاندیدای اختصاصی کردند ولی آن‌ها نیز متقاعد شدند که برای افزایش احتمال پیروزی یا تشکیل اقلیت قوی‌تر با دیگر گروه‌های طالب تغییر ائتلاف کنند و از خاتمی حمایت کردند.

  

فضای تبلیغاتی انتخابات سال ۱۳۷۶ تا چه میزان بر نتایج آن تأثیرگذار بود؟ تخریب شخصیتی آقای خاتمی که از ۳۰ فروردین حالت علنی به خود گرفته بود، چه تاثیری گذاشت؟

محافظه‌کاران در آن برهه پیروزی خود را قطعی می‌دانستند و حضور خاتمی در انتخابات را به‌عنوان خطر نمی‌دیدند بلکه آن را عاملی برای شکوهمند‌تر شدن انتخابات می‌دانستند. چیزی که آن‌ها از آن غافل بودند نارضایتی گسترده در لایه‌های مختلف جامعه به ویژه طبقۀ متوسط بود. هجوم میلیونی این ناراضیان سیاسی به پای صندوق‌های رأی بود که همه چیز را عوض کرد. تخریب‌ها علیه خاتمی (مثل کارناوال عاشورا) اثر عکس گذاشت و کسانی را که برای شرکت در انتخابات شک داشتند تشویق به شرکت در انتخابات به نفع خاتمی کرد.

 

قضیۀ انصراف خاتمی که در ماه‌های پایانی مطرح شد چقدر بر فضای انتخابات تأثیر گذاشت؟

قضیۀ انصراف خاتمی در مقایسه با سایر متغیر‌ها، تأثیرگذار نبود.

  

چه تمهیداتی برای حفاظت از آرا در ستاد خاتمی اندیشیده شده بود؟ عوامل شک و تردید که تا روز انتخابات در دل همگان وجود داشت، چه بود؟

مهم‌ترین عامل این بود که دولت هاشمی برگزارکنندۀ انتخابات بود و هاشمی به انتخابات تقلبی اعتقاد نداشت. او در نماز جمعه به مردم قول داد که من اجازۀ تقلب را نمی‌دهم و به نظر من این کار را هم کرد. در ضمن در آن مقطع اقتدارگرایان احساس پیروزی داشتند و لذا خود را برای شرایط شکست انتخاباتی آماده نکرده بودند. اما از دوم خرداد به بعد ما شاهد شکل‌گیری مراکزی بودیم که به دنبال مهندسی انتخابات رفتند. این مهندسی انتخابات در دولت خاتمی با مشکل وزارت کشور او روبه‌رو بودند و از سال ۸۴ به بعد این مشکل آن‌ها هم رفع شد.

 

از چه زمانی امکان پیروزی خاتمی مطرح شد؟

به نظر من نتیجه علایم سونامی پیروزی در روز دوم خرداد را همه روز بعد در ساعت ده فهمیدند، وقتی صدا و سیما خبر پیروزی بیست میلیونی خاتمی را اعلام کرد.

 

 با توجه به این امر که رادیو در ساعات ابتدایی بامداد سوم خرداد از احتمال ورود انتخابات به مرحلۀ دوم خبر می‌داد چه تحولاتی صورت گرفت که آن نتیجۀ حیرت‌انگیز در ساعت ۷ بامداد اعلام شد؟

چنانکه گفتم آن موقع آقای هاشمی رئیس‌جمهور بود و آقای هاشمی زیر بار تقلب نمی‌رفت و نرفت.

  

شعارهای خاتمی در سال ۷۶ چه وجه ممیزه‌ای با شعارها و برنامه‌های دیگر کاندیداها داشت که این‌چنین مردم را به خود جلب کرد؟

جان‌مایۀ شعارهای خاتمی‌‌ همان توسعۀ سیاسی بود. او به مردم وعدۀ گشایش سیاسی داد و می‌خواست نظام سیاسی را تبدیل به چتری بکند که همۀ مردم را دربرگیرد. لذا در درجۀ اول این شعار نخبگان و تحصیل‌کردگان و دانشجویان را علاقمند کرد. آن‌ها هم مردم اطراف خود را به پای صندوق رأی کشاندند و رخداد تاریخی دوم خرداد را خلق کردند.

  

لفظ اصلاحات که در دورۀ ریاست‌ جمهوری خاتمی مطرح شد ناظر به چه هدف و بر چه مبنایی بود و چقدر محقق شد؟

 اتفاقاً تا دو سه سال اول، خاتمی از لفظ اصلاحات استفاده نمی‌کرد. او از دولت پاسخگو، حاکمیت قانون، آزادی مطبوعات، آزادی مخالف و توسعۀ سیاسی سخن می‌گفت. با پیروزی خاتمی «گفتمان اصلاح‌طلبی» که ریشه در ادبیات اصلاح‌گری در برابر انقلابی‌گری داشت در عرصۀ عمومی رونق گرفت و به تدریج خاتمی هم از واژۀ اصلاحات استفاده کرد. به بیان دیگر منظومۀ مفهومی توسعۀ سیاسی و اصلاح‌طلبی دو منظومۀ نزدیک به هم هستند و به راحتی به هم قابل ترجمه‌اند.

 

اما این موضوع که چقدر اصلاح‌طلبی محقق و موفق شد، بحث دیگری است که من در مقالۀ «کارنامۀ اصلاحات» که هم‌اکنون در سایت‌های اینترنتی قابل دسترسی است، مورد بررسی قرار داده‌ام. اصلاح‌طلبی دوران خاتمی ظرفیت مردم‌سالاری را در جامعۀ ایران بالا برد ولی خاتمی و سایر اصلاح‌طلبان (به‌خاطر مخالفت قاطع محافظه‌کاران) نتوانستند مطالبات اصلاح‌طلبانۀ جامعه را به قانون تبدیل کنند. لذا جنبش اصلاحات در دورۀ او پیروز نشد اما سرکوب هم نشد، بلکه مهار شد. این جنبش پس از انتخابات ۸۸ در قالب جنبش دموکراسی‌خواهی دوباره زبانه کشید.

  

تجربه اصلاح‌طلبی دوره خاتمی با دیگر تلاش‌ها و تجارب رفرمیستی در تاریخ معاصر چه مرز افتراقی دارد؟  

اصلاحات در دورۀ ناصرالدین شاه بیشتر در قالب اصلاحات اداری مطرح بود. در دورۀ مشروطه در قالب ضرورت عدالت‌خانه و حکومت قانون. در دورۀ مصدق نیز در قالب استقلال (از قدرت‌های خارجی خصوصاً انگلیس) و حکومت قانون (و نه حکومت شاه) مطرح شد. اصلاحات در دورۀ آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر در قالب توسعۀ اقتصادی دیده می‌شد، ولی در دورۀ خاتمی اصلاحات بیشتر محتوای توسعۀ سیاسی و فرهنگی داشت. جالب این‌که خاتمی شعار توسعۀ اقتصادی نداد ولی دستاوردهای چشمگیری در قلمرو اقتصاد کلان جامعه داشت. با این‌که در دورۀ خاتمی قیمت نفت به ده دلار رسید، خشکسالی شد، آمریکا به‌خاطر رخداد تروریستی ۱۱ سپتامبر عصبانی شده بود و به عراق و افغانستان حمله کرده بود و ایران را محور شرارت معرفی کرده بود. با این‌ همه خاتمی هم دستاورد اقتصادی خوبی داشت و هم خطرات امنیت ملی ایران را کم کرد. ایران پیشقراول گفت‌وگوی تمدن‌ها در سازمان ملل شد. شما اوضاع آن زمان را با حالا مقایسه کنید، در حالی ‌که آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان گیر کرده و دولت بیش از پانصد میلیارد درآمد ارزی داشته و حکومت به ‌قول محافظه‌کاران یک ‌پارچه شده است، از رونق اقتصادی خبری نیست. تهدیدات بین‌المللی علیه ایران زیاد شده و سازمان ملل تاکنون علیه منافع ایران چهار قطعنامه صادر کرده است. این مقایسه به خوبی نشان می‌دهد که حکومت‌هایی که مردم‌سالارانه‌ترند در جهان امروز برای جوامعشان مؤثر‌تر و کارامد‌تر می‌توانند کار کنند.
 

 

آمریکا ۱۱ کشور را از تحریم‌های نفتی ایران معاف کرد

Posted: 21 Mar 2012 06:00 PM PDT

جــرس: آمریکا می‌گوید ژاپن و ۱۰ کشور اروپایی توانسته‌اند از میزان وابستگی خود به واردات نفت ایران بکاهند. از این رو ایالات متحده در اقدام تشویقی این کشورها را از تحریم‌های نفتی مصوب کنگره آمریکا معاف کرده است.


به گزارش خبرگزاری آلمان، آمریکا روز سه‌شنبه (۲۰ مارس‌/ اول فروردین) اعلام کرد موسسات مالی ۱۰ کشور اروپایی و همچنین ژاپن را به علت تلاش‌برای کاهش وابستگی خود به نفت ایران از تحریم‌های مصوب کنگره معاف کرد.


کشورهایی که از سوی آمریکا از تحریم‌های نفتی ایران معاف شده‌اند، بلژیک، بریتانیا، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، ژاپن، هلند، لهستان و اسپانیا هستند.


بر اساس دور جدید تحریم‌ها که آمریکا برای فشار بر ایران از آن بهره می‌گیرد موسسات مالی و بانک‌هایی که با بانک مرکزی ایران در تعامل بمانند جریمه می‌شوند. این تحریم‌ها به گونه‌ای تنظیم شده است که در نهایت کشورها بین ایران و ادامه مبادلات تجاری خود با آمریکا، از قطب‌های مهم اقتصادی جهان، مجبور به انتخاب یک گزینه هستند.

 

هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، روز گذشته خبر داد که در اقدامی تشویقی به موسسات مالی ۱۱ کشور ذکر شده مهلتی شش ماهه داده می‌شود.


تحریم‌ها علیه ایران به علت فعالیت‌های مناقشه‌آمیز هسته‌ای این کشور صورت می‌گیرد. جمهوری اسلامی همواره تاکید کرده است که برنامه‌های هسته‌ای این کشور اهداف صلح‌آمیز دارد اما اسرائیل، آمریکا و شرکای اروپایی ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای می‌کنند.


اسامی کشورهایی نظیر چین و هند که دو خریدار اصلی نفت ایران هستند در فهرست اعلام شده از سوی آمریکا قرار ندارد. چین شریک اصلی اقتصادی ایران است. هند نیز به رغم روابط دوستانه با آمریکا در برابر تحریم نفت ایران تا کنون مقاومت کرده است. اسامی شرکای دیگر آمریکا نظیر ترکیه و کره جنوبی که جزو ۱۰ کشور اصلی خریدار نفت ایران هستند نیز در این فهرست آورده نشده است.


ژاپن، "الگوی جهان" برای کاهش مبادلات نفتی با ایران
آمریکا می‌گوید که ژاپن می‌تواند الگویی برای دیگر کشورها باشد که به رغم «تراژدی» زلزله که به بحران اتمی فوکوشیما انجامید نیمه دوم سال گذشته خرید نفت از ایران را ۱۵ تا ۲۲ درصد کاهش داد. این در حالی‌ست که ژاپن دارای هیچ سوخت فسیلی نیست و به همین علت به صورت تاریخی در این زمینه با ایران رابطه تجاری دارد.

سریلانکا قصد دارد واردات نفت خود از ایران را "متوقف کند". عراق اعلام کرده که آماده فروش نفت به این کشور است.

هیلاری کلینتون روز گذشته در بیانیه‌ای آورد: "کاهش قابل ملاحظه خرید نفت ایران از سوی ژاپن با توجه به نیاز فوق‌العاده به انرژی و دیگر چالش‌های سال گذشته این کشور قابل توجه است."


در این بیانیه همچنین تلاش‌های ۱۱ کشور نام برده شده ستوده شده است. در این بیانیه آورده شده است: «این اقدام به آسانی صورت نگرفته است. با توجه به بحران اقتصادی جهان آن‌ها مجبور به بازنگری در میزان انرژی مورد نیاز خود و یافتن گزینه‌های جایگزین نفت ایران برای تامین نیاز خود بوده‌اند.»


خانم کلینتون در این بیانیه اظهار داشته است: "دیپلماسی همراه با فشار می‌تواند به راه‌حلی بلند مدت برسد و ما به همکاری با شرکای بین‌المللی خود برای افزایش فشار به ایران در جهت الزام این کشور به تعهدات بین‌المللی خود ادامه می‌دهیم."


اعلام آمادگی عربستان برای تامین نفت و کاهش قیمت نفت
در حالی تلاش‌های آمریکا برای تشویق کشورهای جهان به کاهش خرید نفت ایران ادامه دارد که روز سه‌شنبه، تنها کم‌تر از یک روز پس از آن‌که عربستان سعودی اعلام کرد که میزان نفت لازم برای مدیریت بازار در برابر تبعات تحریم نفت ایران را داراست، قیمت نفت به شدت کاهش یافت.

عربستان سعودی در آخرین ساعات روز دوشنبه اعلام کرده بود که با دیگر تولیدکنندگان نفت جهان در جهت بازگرداندن قیمت نفت به سطحی که برای تولیدکننده، مصرف‌کننده و صنعت نفت منصفانه تمام شود همکاری می‌کند.


بنا بر گزارش رویترز، علی النعیمی، وزیر نفت عربستان اعلام کرده بود که این کشور می‌تواند تولید خود را تا ۱۲و نیم میلیون بشکه در روز در صورت ضرورت افزایش دهد.


به گزارش وال‌استریت ژورنال یک برآورد که در اوایل ماه جاری میلادی منتشر شده است مشخص می‌کند عربستان در ماه فوریه روزانه ۹.۸ میلیون بشکه نفت تولید کرده است که میزان آن نسبت به ماه ژانویه که ۹.۶میلیون بشکه بوده، افزایش داشته است.


گفتنی است، بر اساس گزارش ها، سریلانکا قصد دارد واردات نفت خود از ایران را متوقف کند و عراق اعلام کرده که آماده فروش نفت به این کشور است. دولت عراق نیز از تصمیم این کشور برای ایجاد تنوع در راه‌های صادرات نفت خود خبر داده است.



مردم عزیز، با خیزش حکومت قانون تاسیس کرده و به بی سامانی امور پایان دهند

Posted: 21 Mar 2012 04:38 PM PDT

پیام نوروزی جوانان پان ایرانیست

جــرس: در ادامۀ پیام های نوروزی، سازمان جوانان حزب پان ایرانیست، ضمن درخواست "آزادی فوری زندانیان سیاسی و "دلجویی از آنان و خانواده هایشان"، خواستار "به رسمیت شناخته شدن حاکمیت ملت توسط حکومت"، اعطای فوری آزادی های قانونی با ملزومات آن به ملت"، و همچنین "برگزاری انتخاباتی آزاد" و همزمان "مجازات متجاوزین به حقوق ملت" شد.


به گزارش تارنمای پان ایرانیست، سازمان جوانان این تشکل قدیمی جنبش ملی ایران، در پیام نوروزی خود همچنین خواستار آن شده است که "قوه قضاییه مستقلی تشکیل شود تا به شکایات ملت رسیدگی کرده و برای خشکاندن ریشه های فساد قوای خود را بسیج کند و پناهگاه و دادستان ملت باشد"، "خانه ملت به مردم باز گردانده شود و اراده ملت از طریق مجلس شورای ملی شنیده شده و حکومت قانون برقرار گردد" و "مردم عزیز، علی رغم تمام فشارها و تنش ها با دانایی و خردورزی، خیزش و جوشش خود را با کار و ساز هوشیاری ملی هماهنگ کرده و با تاسیس حکومت قانون به هرج و مرج و بی سامانی امور پایان دهند و جلوی خشونت و زبانه کشیدن عصبانیت های فشرده را بسته و اداره امور را به دست افراد توانا و خردمند بسپارند."


متن کامل این پیام نوروزی که مناسبت حلول سال جدید خورشیدی صادر گردیده، به شرح زیر می باشد:


به نام خداوند جان و خرد
پیام نوروزی سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
پاینده ایران

نوروز باستانی بر همه ی ایرانیان خجسته باد


سازمان جوانان حزب پان ایرانیست به همه ی هموطنان و دوستداران فرهنگ رخشای ایرانی آمدن نوروز را شاد باش گفته و برای ملت و کشور عزیزمان آرزوی بهروزی و سعادت دارد . امیدواریم همواره کانون خانواده ها گرم و مهر و عطوفت در میانمان جاری و برقرار، شادی ، سلامتی و دانایی میهمان خانه هایمان باشد.سرزندگی به این سرزمین باز آید و سرود و ترانه و آهنگ و فرهنگ از در و دیوار شهر و روستاها بتراود. بازوهایمان پرتوان و سفره هایمان با برکت ، کشتزارهایمان آباد ، رودهایمان جاری و روان نیاکانمان از ما شاد و سایه ی همایونِ همای بخت خوش برسرمان مداوم برقرار باد!


هموطنان عزیز سال ۱۳۹۱ خورشیدی شروع آخرین دهه ی قرن ۱۴ ، سده ای که ایرانیان به دنبال آزادی و عدالت و حاکمیت بر سرنوشت خود بوده اند ، در حالی آغاز می شود که خواست عدالت و آزادی هنوز اولویت زندگی جمعی ما را تشکیل می دهد و بسیاری از هموطنانمان با شهامتی قابل تحسین و پایداری ستایش انگیز در این راه و بخاطر ایستادگی بر سر حقوق ملت در زندان ها به دور از خانواده ، جشن نوروز را گرامی می دارند و با امیدی سرشار و با همت والای خود به آینده ای درخشان چشم امید دوخته اند و خواسته های شرافتمندانه ی خود را پیگیری می کنند.علی رغم همه ی تنگناها و شدت برخوردها در یکسال گذشته مبارزات ادامه داشته وجامعه مقاومتی در خور توجه از خود نشان داده است.


در سال جدید تحریم ها و انزوای سیاسی ، فشار اقتصادی را برای خانواده های ایرانی قابل لمس تر و سنگین تر خواهند ساخت. شیرازه ی سست امور در مسیر تند بادهای سهمگین قرار گرفته است ، نارضایتی ها با دقت بوسیله ی سرکوب و قوای امنیتی در دل جامعه پنهان شده اند و اکنون نارضایتی ها در نبود مسیرهای صحیح برای ابراز نظر و مخالفت به سمت هویدایی عریان پیش می رود..همه ی این مقدمات تلخ در سایه ی خردمندی و دانایی می تواند به نتایجی شیرین و خجسته منتهی و بهار ۱۳۹۱ به نوبهار ایرانی مزین شود.


سازمان جوانان حزب پان ایرانیست با عنایت به تجربیات منطقه ای و تاریخی و در جهت نوبهار ایرانی مواردی را ضروری می داند که عبارتند از:
۱- حکومت ، حاکمیت ملت را به رسمیت بشناسد ، آزادی های قانونی با ملزومات آن به ملت اعطا و انتخاباتی آزاد برگزار و متجاوزین به حقوق ملت مجازات شوند.
۲- قوه ی قضایییه مستقلی تشکیل شود تا به شکایات ملت رسیدگی کرده و برای خشکاندن ریشه های فساد قوای خود را بسیج کند و پناهگاه و دادستان ملت باشد.
۳ - خانه ی ملت به مردم باز گردانده شود و اراده ی ملت از طریق مجلس شورای ملی شنیده شده و حکومت قانون برقرار گردد.
۴ - زندانیان سیاسی آزاد و از آنها و خانواده هایشان دلجویی شود.
۵- امیدواریم مردم عزیزمان علی رغم همه ی فشارها و تنش ها با دانایی و خردورزی ، خیزش و جوشش خود را با کار و ساز هوشیاری ملی هماهنگ کرده و با تاسیس حکومت قانون به هرج و مرج و بی سامانی امور پایان دهند و جلوی خشونت و زبانه کشیدن عصبانیت های فشرده را بسته و اداره ی امور را به دست افراد توانا و خردمند بسپارند.


به امید نوبهار ایرانی - تهران - سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
پاینده ایران -۱۳۹۰/۱۲/۲۹


باید به دور از هر گونه شعار، نسخه ای مناسب جهت بهبود وضعیت اقتصادی ارائه نمود

Posted: 21 Mar 2012 02:40 PM PDT

تحلیل پرویز کاظمی بر اقتصاد ایران در سال ۹۰
 جــرس: نخستین وزیر رفاه در دولت نهم، طی تحلیلی بر اقتصاد کشور در سال گذشته، معتقد است "جهت بررسی مسائل اقتصادی از دیدگاه کارشناسی بایستی به این موارد نگریست و در نهایت به دور از هر گونه شعار، نسخه ای مناسب جهت روند صعودی و بهبود وضعیت صنعت و اقتصاد کشور ارائه نمود."

 
به گزارش خبرآنلاین، پرویز کاظمی در "تحلیلی بر اقتصاد ایران در سال ۹۰" نوشته است: "سال 90 ، سال جهاد اقتصادی نامگذاری شده بود و لازم است شاخص هایی ارائه گردد مبنی بر توسعه و پیشرفت و آینده ای که سیاست اقتصادی و تصمیم گیری در آن به طور کامل نمایان باشد. در این خصوص لازم است بررسی برخی آمار و ارقام که توسط ( ( IMF (International Monetary Fund صندوق بین المللی پول تهیه گردیده مورد تجزیه و تحلیل محافل اقتصادی دنیا نیز قرار می گیرد واقع گردد خصوصا این که مبنای اطلاعات مربوطه از سازمان های داخلی و روند سال های گذشته حاصل گردیده و نیز معیار و مشخصه ای تهیه این گزارش جهت تمام کشورها یکسان می باشد، لذا تحلیل مقایسه ای نیز می تواند چشم انداز نهایی را برای کشور ها به ارمغان می آورد."
 
این کارشناس اقتصادی تاکید دارد"جهت بررسی مسائل اقتصادی از دیدگاه کارشناسی بایستی به این موارد نگریست و در نهایت به دور از هر گونه شعار ، نسخه ای مناسب جهت روند صعودی و بهبود وضعیت صنعت و اقتصاد کشور ارائه نمود."
 

کاظمی همچنین می نویسد توضیحاتی در خصوص تولید ناخالص ملی و تولید خالص داخلی و نیز در آمد سرانه جهت تحلیل جداول ارائه شده ضروری است که بدین شرح می باشد :


تا سال 1980 در ایالات متحده از کلمه تولید ناخالص ملی استفاده می شد . هر چند تولید ناخالص ملی GNP و تولید ناخالص داخلی GDP تفاوت جزیی دارند. در محاسبه تولید ناخالص ملی در آمد افراد خارج از کشور که به کشور باز فرستاده می شود با تولید ناخالص جمع می شود و در آمد افراد خارجی مقیم آن کشور که در آمد خود را به خارج می فرستند از آن کسر می گردد.


برای محاسبه درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی کشور را بر جمعیت تقسیم کرده عدد به دست آمده در آمد سرانه کشور است. برای محاسبه در امد سرانه سازمان های بین المللی آمار خود را بر اساس روش برابری قدرت خرید انجام می دهند.


معنی آمار بر اساس قدرت خرید این که چه مقدار درآمد به قیمت آن کشور قدرت خریدی به اندازه همان مقدار در دیگر کشورها ( آمریکا) دارد و در واقع هم همه کشورها قدرت در آمد را با قدرت خرید مقایسه می کنند. سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بر اساس این تعریف گزارشات خود را تهیه و ارائه می نمایند.


لازم به ذکر است جهت تحلیل وضعیت اقتصادی کشور، در آمد سرانه مورد نظر می باشد لکن به این معنی نیست که افراد آن جامعه دارای آن میزان درآمد هستند.


به منظور تحلیل مناسب وضعیت اقتصادی و توسعه ای لزوم بررسی تولید ناخالص ملی و در آمد سرانه قطعی است، لذا جداول ذیل نیز ارائه می گردد:

 

البرادعی: دانش هسته‌ای ایران را نمی‌توان بمباران کرد

Posted: 21 Mar 2012 02:22 PM PDT

 جــرس: مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد که حمله نظامی به ایران ممکن است برنامه هسته ای این کشور را به تاخیر بیندازد، اما قادر نخواهد بود آن را برای همیشه متوقف کند.


به گزارش فارس به نقل از بلومبرگ، محمد البرادعی روز چهارشنبه در هنگ کنگ گفت: شما می توانید تاسیسات [هسته ای] آنها را بمباران کنید، اما نمی توانید دانش آنها را بمباران کنید.


مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین به آمریکا و اسرائیل هشدار داد که اگر به ایران به خاطر برنامه هسته ایش حمله شود، این کشور ممکن است توسعه تسلیحات هسته ای را به عنوان عامل بازندارنده انتخاب کند.


وی در این زمینه گفت: اگر شما تاسیسات [هسته ای] ایران را بمباران کنید، این درسی برای ایران خواهد بود تا تسلیحات هسته ای بسازد.


البرادعی در ادامه اظهار داشت که کشورهای غربی به ایران برای کمک به ایجاد ثبات در منطقه ای که درگیر کشمکش در عراق، افغانستان و لبنان است، نیاز دارند.


وی افزود: آنها [ایران و غرب] هر دو به یکدیگر نیاز دارند... همین الان، هر کدام [از آنها] منتظر طرف مقابل است تا پیشگام شده و سیگنالی را ارسال کند، و این اتفاق نخواهد افتاد.


لاوروف: حمله به ایران هرگز برنامه هسته ای این کشور را متوقف نمی کند
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز روز سه شنبه هشدار داد در صورتی که ایران از سوی آمریکا یا اسرائیل مورد حمله قرار گیرد هیچ گزینه‌ای به جز توسعه تسلیحات اتمی نخواهد داشت.


وی تاکید کرد که سازمان جاسوسی آمریکا و دیگر مقامات این کشور تایید کرده‌اند که هیچ اطلاعاتی در این باره ندارند که مقامات ایران تصمیم سیاسی برای تولید تسلیحات اتمی اتخاذ کرده‌اند.


لاوروف گفت: اما من تقریبا مطمئن هستم که اتخاذ چنین تصمیمی قطعا بعد از [هر گونه] حمله به ایران اتخاذ خواهد شد. اگر این [حمله به ایران] اتفاق بیفتد کشورهای جهان سومی اطراف ایران توقف کرده و به این درک می‌رسند که اگر بمب هسته‌ای داشته باشند هیچ کس نمی‌تواند به طور واقعی این کشورها را آزار دهند.


وزیر خارجه روسیه تاکید کرد: دانشمندان تمامی کشورها با این موضوع موافقند که حمله علیه ایران می‌تواند برنامه هسته‌ای این کشور را آهسته کند اما آیا باعث تعطیل شدن آن می‌شود یا باعث نابودی آن می‌شود، هرگز.


وزرای خارجه سوئد و فنلاند: دیپلماسی تنها راه‌ حل موضوع هسته ای ایران است
بر اساس این گزارش، وزرای خارجه سوئد و فنلاند در یادداشتی مشترک در روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز"، دیپلماسی را تنها راه‌ حل موضوع هسته ای ایران دانستند.


وزرای خارجه سوئد و فنلاند در این یادداشت با ابراز نگرانی از مطرح‌شدن احتمال اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران اعلام کردند حمله نظامی به ایران نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل است بلکه نتایج منفی در سراسر منطقه به همراه داشته و مانع دستیابی به اهداف مورد نظر خواهد شد.


آنها با اشاره به اینکه برای حل موضوع هسته‌ای ایران علاوه بر حمله نظامی، گزینه‌های دیگری نیز وجود دارد، تاکید کردند فشار‌ها و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی علیه ایران پس از سال 2003 اعمال شد اما فرصت‌های دیپلماتیک بسیاری نیز از دست رفت.


این دو مقام اروپایی تصریح کردند که اقدام نظامی علیه ایران موجب آغاز درگیری‌های گوناگون در سراسر منطقه می‌شود که نتایج آن برای کسی قابل پیش‌بینی‌ نباشد. این ناآرامی‌ها سرانجام می‌تواند با ایجاد چندین کشور هسته‌ای در یکی از منطق حساس دنیا به پایان رسیده و جنگ هایی را در درون و یا علیه جهان اسلام شکل دهد.


داگان: در صورت حمله به ایران سیل موشک‌ها به سوی اسرائیل شلیک می‌شود

مئیر داگان، رئیس سابق موساد نیز گفت که اگر ایران بخواهد به مرحله تولید سلاح اتمی برسد مثلا غنی سازی اورانیوم تا 90 درصد، اسرائیل آگاه خواهد شد.


داگان گفت در این مرحله اگر جامعه جهانی برنامه هسته‌ای ایران را متوقف نکرده باشد، در آن صورت اسرائیل باید به سایت‌های هسته ای ایران حمله کند.


این مقام امنیتی سابق اسرائیل که در بیمارستان حیفاء صحبت می‌کرد، گفت که اسرائیل هم اکنون نباید به ایران حمله کند و حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران باید آخرین گزینه باشد.


رئیس سابق موساد ادامه داد که نیروی هوایی اسرائیل توانایی آسیب زدن جدی به سایت‌های هسته ای ایران را داراست اما هشدار داد که چنین حمله‌ای عواقب جدی برای اسرائیل به همراه خواهد داشت.


وی پیش‌بینی کرد در صورتی که اسرائیل به ایران حمله کند صدها موشک همانند سیل از سوی حزب‌الله و دیگر گروه‌های وابسته به ایران در نوار غزه به سوی اسرائیل شلیک خواهد شد.


چقدر خوب است انسان ها به خاطر دیگران از حق و آبروی خود بگذرند

Posted: 21 Mar 2012 02:16 PM PDT

نامه مادر سهراب اعرابی به محمد خاتمی و جوابیه آن
 جــرس: در پی نگارش و ارسال نامه ای از سوی مادر شهید سهراب اعرابی به محمد خاتمی، و ایرادِ مواردی در خصوص شرکت رئیس جمهور سابق در انتخابات مجلس نهم (علی رغم دعوت به عدم شرکت)، پاسخ محمد خاتمی به این مادر شهید و فعال جنبش سبز منتشر شد.


در همین زمینه، سامانه خبری – تحلیلی «کلمه»، متن نامه خانم پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی به سید محمد خاتمی و پاسخ خاتمی به این نامه را منتشر کرده است.


متن این دو نامه به شرح زیر منتشر شده است:


نامه مادر شهید سهراب اعرابی به محمد خاتمی


حضور محترم جناب آقای خاتمی عزیز
با عرض سلام و ادب
این سومین بار است که شما را از نزدیک ملاقات می نمایم. حس عجیبی دارم، نه برای اینکه شما را به عنوان قهرمان بپرستم چون خودتان از قهرمان پروری بیزارید، فقط به این علت که آنقدر بزرگوارید که آبروی خود را هزینه آرمان های ما مردم می کنید، برعکس کسانی که نه آبرو دارند و نه حیثیت، نه اسلام را می شناسند و نه انسانیت.


آقای خاتمی عزیز، روزی که شنیدم شما رای دادید اول شوک شدم ولی بعد از چند ساعت احساس کردم خیلی بزرگوارید و دست آنها را خیلی خوب خواندید و برای رسیدن به آرمان های بزرگ، همیشه همراه مردم خواهید بود، همچنانکه در هشت سال ریاست جمهوری تان آبروی مردم را در جهان حفظ کردید.


من یک مادرم و فرزندم را بخاطر خواسته های انسانی اش از دست دادم اما همیشه فکر می کنم چقدر خوب است همه انسان ها به خاطر دیگران از حق و آبروی خود بگذرند، بخاطر منافع ملی کشورمان، بخاطر زندانیان سیاسی در بندمان که مانند گروگان ها مورد معامله قرار می گیرند، بخاطر باقی فرزندان این مرز و بوم که همگیشان از پاک ترین و صبورترین جوانان دنیا می باشند، فرزندانی که سخت ترین روزها را گذراندند و فشارهای فراوانی را تحمل کردند و هیچگاه دست به خشونت نزدند در حالیکه شما قبول دارید این جوانان چه مشکلاتی را به جان خریدند و هنوز دارند تحمل می کنند. از کشته شدن فرزندانمان و زندانی شدن ها و توهین ها و آزارها، اما باز هم دم بر نیاوردیم و با صبوری و متانت ولی از طریق راه های مدنی جواب شایسته ای به آنها نشان دادند و خواستار آن شدند تا فضای ملتهب کشور تبدیل به فضایی دموکراتیک و قانونی شود و از راه صلح و گفت و گو به خواسته های خود پافشاری نمایند.


من نیز مانند اکثر ایرانیان صلح دوست، همیشه به مفهوم صلح فکر می کنم و امیدوارم با فرمایشات شما از طریق راه های اصلاح طلبانه همگی به آشتی ملی فکر کنیم و برای رسیدن به همدلی و تفاهم، همه سطح تحمل مخالف خود را بالا ببریم و به همان اصل زنده باد مخالف من بیشتر توجه کنیم و اگر حاکمان و قضات نیز عدالت را برقرار نمایند مطمئنا بین مردم و حاکمیت همدلی بوجود خواهد آمد و این تفاهم باعث دفاع دلسوزانه از منافع ملی کشور خواهد شد و از هرگونه تحریم و جنگ جلوگیری خواهد کرد و برای رسیدن به اهداف خود این شروط را لازم می دانم پیگیری نماییم:
۱- آزادی زندانیان سیاسی و آزادی خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی

۲- دلجویی و حمایت از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان
۳- آزادی و رعایت حقوق شهروندی و انتخابات آزاد و آزادی احزاب و اقلیت ها و مذاهب و نهادهای مدنی و آزادی اجتماعات و روزنامه ها


به امید ایرانی آزاد و آباد و برای فرزندان آینده مان

دوستدار همیشگی شما

آمنه خاتون فهیمی
مادر سهراب اعرابی


*****


بسم الله الرحمن الرحیم
بانوی سرفراز و بزرگوار، خانم آمنه خاتون فهیمی (اعرابی)
با سلام و سپاس از اظهار بزرگی و محبتتان
این سومین بهاری است که بی حضور سهراب اعرابی عزیزتان که سهراب همه ما و همه کسانی است که زندگی باعزت را پاس می دارند، فرا می رسد. و چه شورانگیز است آهنگ قلب مهربان و موج خیزی دل دریاییتان که سهراب را سیاوشی می داند که از آتش می گذرد تا جان همه آنان که به ایران می اندیشند و جمهوری اسلامی را با معنویت و رادی و مردمی می خواهند گرم و امیدوار کند.

اینک مادر سهراب که مادر زیبایی و انصاف و خردگرائی است در آستانه سال نو، بجای مویه بر عزیزش که بی گمان او را از جان بیشتر دوست می داشت، چکامه صلح و آشتی و پرهیز از خشونت و کین توزی را می سراید، سرودی که جان هر انسان حقیقت بین و خداجو و آزادی طلب را می نوازد.


در نامه تان آمده است:
“ من نیز مانند اکثر ایرانیان صلح دوست، همیشه به مفهوم صلح فکر می کنم و امیدوارم با فرمایشات شما از طریق راه های اصلاح طلبانه همگی به آشتی ملی فکر کنیم و برای رسیدن به همدلی و تفاهم، همه سطح تحمل مخالف خود را بالا ببریم و به همان اصل زنده باد مخالف من بیشتر توجه کنیم و اگر حاکمان و قضات نیز عدالت را برقرار نمایند مطمئنا بین مردم و حاکمیت همدلی بوجود خواهد آمد و این تفاهم باعث دفاع دلسوزانه از منافع ملی کشور خواهد شد و از هرگونه تحریم و جنگ جلوگیری خواهد کرد”
و آنگاه برای رسیدن به این هدف والا، تحقق اموری را خواستار شده اید:
۱- آزادی ایرانیان سیاسی و آزادی خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی
۲- دلجویی و حمایت از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان
۳- آزادی و رعایت حقوق شهروندی و انتخابات آزاد و آزادی احزاب و اقلیت ها و مذاهب و نهادهای مدنی و آزادی اجتماعات و روزنامه ها
و پیشتر هم گفته بودید که “اگر این امور تحقق یابد از خون فرزندم می گذرم”.


و این همه، چیزی بیشتر از آنچه در قانون اساسی ما آمده است نیست و می توان در یک کلام خلاصه کرد: “بازگشت همگان به قانون اساسی و رعایت روح آن” که خواست اساسی همه کسانی است که به جایگاه اصلی و در خور جمهوری اسلامی می اندیشند و راه مدنی اصلاح را می پیمایند. و حقا که همین است راه سربلندی کشور و رفع تهدیدها و خطرات درونی و بیرونی از کشور و مردم.

آنچه گفته اید هیچ نسبتی با عافیت طلبی و خویش اندیشی ندارد بلکه حکایت از گذشت ، سعه صدر و خیرخواهی می کند. از خداوند منان می خواهم که طنین پر امید ندا و پیامتان در جان همه ما اعم از حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و خیرخواهان اثر کند، تا شاهد وضعی باشیم که در آن نفرت و خشونت (که از هر سو که باشد بدون فرجام است) به با هم زیستن و با هم بودن برای خدمت و رعایت حق و حرمت مردم و اخلاق و عدالت مبدل گردد.

این بنده کوچک خداوند نیز که خود را قطره ای از دریای موج خیز ایمان و همت این ملت و ذره ای ناچیز در پرتو آفتاب خداجوئی، آزادگی، استقلال خواهی و پیشرفت طلبی مردم می داند، همچون شما خواستار از میان برخاستن سوءتفاهم ها و بداندیشی ها و بدکنشی ها و گشودن روزنه ای بازتر به فضائی است، بهتر از آنچه هست، و از پیمودن هر راهی که ما را به توافق جمعی پیرامون ارزش های والای انقلاب که رعایت حرمت و حقوق یکایک فرزندان این مرز و بوم و تلاش برای رفع تهدیدها از والاترین آن ارزش هاست، دریغ نخواهد کرد.

امیدوارم شاهد تحقق هر آنچه مصلحت ملک و ملت است باشیم و همگی راهی را بپیماییم که سربلندی کشور و عزت ملت در آن است و نظام و مردم و حاکمیت، یکسان از آن بهره نیکو خواهند گرفت.

یاد شهیدان والامقام و همه عزیزانی را که سختی ها و مشکلات و محدودیت ها را در گذشته و حال تحمل کرده و می کنند گرامی می داریم و دست نیاز به درگاه بی نیاز زیبا، آفریدگار بزرگ که دگرگون کننده دلها و دیده ها و پیاپی آورنده روزان و شبان است دراز می کنیم و از او می خواهیم که حال و روزمان را به بهترین حال و روز دگرگون گرداند؛ انشالله.


با احترام
سید محمد خاتمی
پایان سال ۱۳۹۰