جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


خاتمی: در برگه رای نوشتم: «جمهوری اسلامی»

Posted: 03 Mar 2012 10:21 AM PST

حسین نورانی نژاد در فیس بوکش نوشت
 جرس: به نوشته حسین نورانی نژاد، روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب،  "آقای خاتمی هرگونه فشار پیدا و پنهان، معامله و پیغامی را تکذیب کرد و در مقابل این پرسش که دیروز بر روی برگه رایش چه نوشته است، گفت: «جمهوری اسلامی». "

حسین نورانی  نژاد درباره اقدام خاتمی در روز 12 اسفند و رای دادن او در دماوند در فیسبوکش نوشته است:

 

«امروز ساعاتی خدمت آقای خاتمی بودم. کاملا در جریان سنگینی فضای بوجود آمده در پی رای دادنشان بود و این فضای سنگین تا نزدیک ترین افراد و بستگان آقای خاتمی امتداد داشت. آقای خاتمی اولین چیزی که گفت «بسیار سخت بودن» تصمیمی بود که دیروز اجرا کرد. گفت که نسبت به تبعات عاطفی رایش در بین همه دوستان و جوانان آگاهی داشته و نسبت به آن احساس مسئولیت سنگین و دلنگرانی می کرده. اما «اخبار نگران کننده ای طی دو روز منتهی به انتخابات، درباره برنامه و نقشه های تندروهای جریان حاکم در زمان پس از انتخابات دریافت کرده بود که حرکتی غافلگیرکننده را برای بر هم زدن آن ایجاب می کرد.»


آقای خاتمی با اشاره به انسجام فوق العاده ای که در بین نیروهای اصلاح طلب و سبز پیش از انتخابات بوجود آمده بود، ابراز امیدواری کرد که رای دادن ایشان به جای بر هم زدن نقشه های شوم تندروهای جریان حاکم، مخل انسجام اصلاح طلبان نشود. او تاکید بر پیچیده بودن شرایط سیاسی داخلی و بین المللی کرد و ابعاد متعددی از موضوعات مختلف که هر لحظه بر تصمیمات می تواند اثرگذار شود، بر این اساس خواستار درک این پیچیدگی ها از سوی همگان شد. او گفت مدعی این نیست که درست ترین تصمیم ممکن را گرفته، ولی سعی کرده با رعایت همه این جوانب و پیچیدگی ها اقدام کند. در تمام این توضیحات آقای خاتمی دلنگرانی اش بر عواطف آسیب دیده و حفظ انسجام نیروهای اصلاح طلب را مورد تاکید قرار می داد.


ایشان البته در صدد گفتگویی مستقیم با مردم است و به زودی حرف هایی را با مردم در این باره مطرح خواهد کرد، چه تاکید داشت بر اینکه اتکای او به همین مردم و عواطف و آرمان های پاک آنهاست.»


او در مقابل این نظر که آبرویش را در این میان به خطر انداخته، گفت که دلنگران آبروی خودش نیست، او دلواپس یاران در بندمان، حصرها، اصلاحات، و نقشه های شومی است که پیشاروی مردم، آرمان های انقلاب، جمهوریت و اصل نظام است. این را هم اضافه کنم که آقای خاتمی هرگونه فشار پیدا و پنهان، معامله و پیغامی را تکذیب کرد و در مقابل این پرسش که دیروز بر روی برگه رایش چه نوشته است، گفت: «جمهوری اسلامی».
 

خاتمی و ما، خاتمی ِ ما

Posted: 03 Mar 2012 07:59 AM PST

لیلا خسروی


از دیشب تا حالا شوکه ام. حالم میزون نیست. این کار خاتمی واقعا منو کله پا کرد. راستش دیشب تا صبح باهاش تو کله م کلنجار رفتم. کتمان نمی کنم که هی به خودم فشار آوردم که یه دلیلی پیدا کنم که او کار درستی کرده، نشد که نشد. هنوز هم ته دلم منتظر یه معجزه م که من رو برگردونه به دیروز، به زمانی که هنوز این خبر رو نشنیده بودیم.

 


من سعی می کنم جنبه های احساسی قضیه رو در نظر نگیرم. هی قیافه پروین خانم مادر سهراب میاد جلو چشمم و این که چقدر حالش بد شده از شنیدن این خبر و هی این تصویر رو می زنم کنار. به تاجزاده و بچه های 350 و به گوهردشتی ها هم فکر نمی کنم. این چیزا رو بخوام فکر کنم نتیجه خیلی بد و ناجور میشه. اون وقت دیگه اصلا نمی تونم خاتمی رو تحمل کنم در حالی که فکر می کنم این کار درست نیست. خاتمی از ماست.

 


می دونی چی بیشتر از همه اذیتم می کنه؟ سورپریز بودن خبر و این که حتی نزدیکانش هم نمی دونستن به کنار، این خط کشیدن رو این مفهومی که برای اولین بار در 2 خرداد در جامعه ما شکل گرفت، اینه که داره دیوونه م می کنه- سیاست اخلاق مدار. همیشه خدا به ما گفتن – و میگن!- "سیاست چیز کثیفیه!" آی این قدر از این جمله بدم میاد که نگو! من همه عمرم زور زدم به آدما بگم سیاست یه مفهوم کلی و انتزاعی نیست و اون چه که سیاست رو تمیز و کثیف می کنه، نوع سیاسته. من همه عمرم به همه گفتم سیاست کار همه ماهاست؛ هر شهروند معمولی مثل من و تو حق داره و باید وارد سیاست بشه، در باره ش اظهار نظر کنه واصلا سعی کنه تعیین اش کنه. من همه زندگیم با این داستان که سیاست کار "ّبالایی" هاست نه ما "بدبخت بیچاره ها" جنگیدم. 2 خرداد که اومد من همیشه زبونم دراز بود و همیشه تو بحث به مردم گفتم:" ببینین، نمونه ش خاتمی!" حالا از این به بعد این کار خیلی سخت میشه.


خیلی ها از این که رفسنجانی بعد از 26 تیر نرفت اون ور خوشحال شدن. منم خوشحال شدم. اما می رفت هم خیلی مهم نبود برام. او هی از این ور پریده اون ور. نه این ور بودنش خیلی تعیین کننده س، نه اون ور بودنش. ندیدم که معیار موضع عوض کردنش مردم باشه. اصلا گروه خونی من با این قبیل "سیاستمدار" ها جور در نمیاد- راستش رو بگم! اما خاتمی فرق داشت. خاتمی کُند اومد، تند رفت، هر چی که بود، کسی نتونست بهش بچسبونه که سیاستمداریه که اخلاق رو رعایت نمی کنه. البته از "کسی" منظورم آدمای معمولی مثل خودمونه نه کینه ورزها و یا فحش بده های حرفه ای. منظورم آدمائیه که دل شون واسه این مملکت می سوزه و دغدغه این که بالاخره چی میشه داستان این ملت، خوراک روز و شب شونه.

 


به جنبه خارجی قضیه هم که نگاه می کنم وحشت برم می داره. درست در مقطعی که ایران مورد تهدید حمله نظامیه، خیلی خیلی مهم بود که ما می تونستیم بگیم یه جنبش متحد قدرتمند هست علیه وضعیت موجود در کشور. امریکایی ها و غربی ها هی ما رو با احمدی نژاد و دار و دسته ش و بقیه اون بالایی ها قاطی می کنن، به طور کلی میگن" ایران" و بدتر از همه این که تصویر "ایران" میشه اون وری ها نه ملت ایران. هی ما میگیم بابا ما دو تا ایران داریم؛ ایران ملت یه طرف، ایران حاکمیت هم یه طرف. آقای خاتمی با این رائی که دیروز داد این رو شکست. این از همه بدتره. از همه بدتر!

 


یه عزیزی می گفت این ملت ایرانه و عظمتش که حتی از توی حوزه علمیه ش هم خاتمی بیرون میاد. راست می گفت. من همیشه به خاتمی افتخار کردم. علیرغم همه فحش هایی که شنید و می شنوه این آدم و شرافتش برام خیلی مایه سربلندی بوده و هست. مسخره ش می کنن که ترسوئه، سید خندانه، محمدخالی بنده،.... من به این چیزا باور ندارم. میدان سیاست در ایران از این شوخی ها و مسخره بازی ها بر نمی داره. مسئله مرگ و زندگی هم حتی نیست. این رژیم قبلا نشون داده پاش که بیفته به قول یه عزیزی "بلایی به سرت میاره که مرگ بشه برات آرزوی شیرین". نمونه ش قطار طولانی قهرمانانی هست که اینا ورداشتن آوردن جلو تلویزیون که خودشون، باوراشون، هست ونیست شون و شرافت شون رو انکار کنن. به گمان من خاتمی، این آدمی که در این عرصه وارد شده آدم بسیار شجاعیه حتی وقتی لاف شجاعت هم نمی زنه و اون قدر محجوبه که همه فکر می کنن می تونن هر توهینی بهش بکنن. من به ترس خاتمی باور ندارم. می دونم کاری که کرده از سر محاسباته، نه این که حالا "یه بلایی سرم میاد!"، اما دردم از اینه که این محاسبات این دفه غلط در اومدن. اصلا کار سیاست در ایران همیشه محاسبه بردار نیست، بعضی وقتا باید فقط بی مهابا زد به مهلکه خطر!

 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

سير «حکمت» در سياست ايران

Posted: 03 Mar 2012 07:40 AM PST

داریوش محمد پور
عرصه‌ی عمومی و سياست ميدان، عشق‌ورزی نیست که بتوان در آن قصورهای عملی سياست‌مداران را به خلق پسنديده‌شان بخشيد.


واکنش‌های قابل انتظار به خبر شرکت سيد محمد خاتمی در انتخابات مجلس، يک پرده‌ی کوچک از سناریوی بزرگ‌تر سياست در ایران است. اما آن‌قدر که رأی دادن يا ندادن خاتمی به چشم مخالفان يا حاميان‌اش می‌آيد، تباهی تحلیل‌های توجیه‌گرانه‌ی مختلف به چشم نمی‌آيند. عمل خاتمی يک چیز است و توجيه‌های سست و بی‌پايه یا جانبداری‌های مدافعه‌جويانه چيزی ديگر. سياست‌مدار، مرد عرصه‌ی عمومی است و در عرصه‌ی عمومی آدمیان در معرض نقدند. عرصه‌ی عمومی و عرصه‌ی سياست ميدان عشق‌ورزی و محبت و عاطفه نیست که بتوان در آن کوتاهی‌ها یا قصورهای عملی سياست‌مداران را به جمال نیکو يا خلق پسنديده‌شان بخشيد.


هنوز اين تلقی از سياست که سياست‌ورزی کار بزرگان و پختگان و حکيمان است (تلقی سنتی و پدرسالارانه‌ای که در آن تخصص و دانش نقش چندانی ندارد) در ذهن و خيال طيف گسترده‌ای از سياست‌ورزان و روزنامه‌نويسان پافشاری می‌کند. هم‌چنان در ايران سياست‌ورزی نه تنها توصيف‌اش امری غيرشفاف است که تکلیف‌اش پشت پرده و در ضمن مذاکرات پنهان معين می‌شود، بلکه از اين توصيف – فارغ از درست و غلط بودن‌اش – به مرحله‌ی تجويز هم می‌رسند. در اين تصویر، مردم مانند بندگان خداوندی عالم و حکيم هستند که دانشِ همه‌ی مصلحت‌های آشکار و نهان و حسن و سوء عاقبتِ آن‌ها را دارد. مردم بايد بيايند نقش‌شان را بازی کنند و مصلحت و حکمت سياست را به عهده‌ی دانايان و حکيمانی بگذارند که مصلحت‌شان را از خودشان بهتر و بيشتر تشخيص می‌دهند.

اين روزها،‌ بی‌شک در ميان خیال مدافعان حرکت خاتمی، یا کسانی که سعی می‌کنند توجيه و توضیحی برای حرکت او بيابند، با اين جنس تحلیل‌ها برخورد می‌کنيم. اين رويکرد به سیاست است که هم‌چنان سياست را غبارآلود، مشوش و مبهم می‌کند و به زبان دیگر به مردم می‌گويد که: سياست ایرانی غيردموکراتیک، سلطانی، غيرشفاف و مبهم است و بايد چنین بماند. باید‌ش از اين‌جا می‌آيد که هر پرسشی به سرعت و به سادگی برچسب خامی، نپختگی، تبِ تند داشتن، شتاب و عجله، تندروی و جوانی می‌خورد.


در سياستی که در آن نقش آدميان جدی گرفته می‌شود، چنين توصيه‌هایی هم بی‌معناست و هم پهلو به پهلوی استبداد می‌زند. و تنها از سياست مدرن سخن نمی‌گويم که در آن‌ها آدميان واجد حقوقی هستند و تکاليف‌شان بر حقوق‌شان می‌چربد و عدم توازنی نازدودنی ميان حق و تکلیف‌شان وجود ندارد. اين نوع رويکرد به سياست حتی در سياست غيرمدرن هم همواره محل انتقاد بوده است. اين خلط «است»‌و «بايد» هم در نظر و هم در عمل برای اين «حکيمان» امروزی رخ داده است. دست‌کم در سنت مسلمانان شيعي، علی بن ابی‌طالب الگويی است که به روشنی می‌گويد حاکمان حق ندارند وقتی در مظان اتهام قرار گرفتند، پاسخگويی و توضيح عمل‌شان را به تأخیر بيندازند («اگر رعيت بر تو به ستمگرى گمان برد، عذر خود را به آشكارا با آنان در ميانه نه و با اين كار از بدگمانيشان بكاه، كه چون چنين كنى، خود را به عدالت پروده‏اى و با رعيت مدارا نموده‏اى. عذرى كه مى‏آورى سبب مى‏شود كه تو به مقصود خود رسى و آنان نيز به حق راه يابند»؛ نامه به مالک اشتر).


سياست‌ورزی سالم، سیاستی نيست که در آن همواره پرسش مردم را حواله به حکمتی پنهان بدهيم يا وعده‌ی تدبير و تمهید خردمندانه‌ای را بدهيم که هنوز سرّش بر کسی آشکار نشده است. اين جنس سیاست‌ورزی، سياست‌ورزی جباران و مستبدان است. سیاستی که جهان امروز می‌طلبد، و بی‌شک اين همان سياستی است که جامعه‌ی ايران امروز می‌طلبد، سیاستی است شفاف که در آن سیاست‌ورزان و کنش‌گران سياسی تصميمی را دور از چشم و گوش مردم نمی‌گیرند و اگر عهدی با مردم بستند بر سر عهد خود می‌مانند. در صحنه‌ی اين کشاکش مذاکره و سازشی رخ نمی‌دهد مگر آن‌که پيشاپيش مضمون و محتوای آن با مردم در ميان گذاشته شود و مردم به آن رضایت داده باشند. جز این اگر باشد، در بهترين حالت استبدادی پدرانه داريم. اگر مردم ما از سياست‌ورزان و کنش‌گران‌شان انتظار شفافیت و ايستادگی بر عهد و پيمان‌شان داشته باشند، نه تنها خواسته و انتظار گزافی نداشته‌اند بلکه توقع‌شان عين عدالت و انصاف است. برچسب خامی، شتاب‌زدگی، تبِ تند داشتن به اين انتظارات زدن، خود نشان استبداد رأی است و از بالا در مردم نگريستن و خويش را بر مسند حکيمان ديدن و ناچيز و نادیده گرفتن بلوغ مردمی که ديگر در ظرف و خيال نسل پيشين نمی‌گنجند.


آشکار است که حتی وقتی آدمی بر حقوق خويش پای می‌فشارد یا در سیاست‌ورزی انتظار شفافيت و ايستادگی بر سر عهد و پيمان دارد، پسنديده نيست که به زبانی درشت‌، گزنده و تلخ رو بياورد. اما اين نکته نيز اظهر من الشمس است که کسانی که مبلغ آن سياست ابهام، پشت پرده مذاکره کردن و تصميم‌های پنهانی گرفتن به دور از چشم مردم هستند، تکلیف تمام مطالباتِ بر حق و مدنی مردم را با توسل به نفی و نهی خشونت زبانی و عملی و ملامت کردن تندی و تندخويی – که به طور طبیعی هر انسان منصفی را ممکن است خلع سلاح کند – می‌خواهند روشن کنند و زبان آزادی‌خواهی و عدالت‌جويی را خاموش کنند.


سياست‌ورزی عرصه‌ی عمل پيامبرانه نیست که کسی وعده‌ای بدهد و بگويد صبر کنيد تا اين وعده محقق شود چون من الآن نمی‌توانم رازش را بر شما آشکار کنم. رابطه‌ی مردم و سیاست‌مدار يا کنش‌گر سياسی، رابطه‌ی موسی و خضر نيست که از يکی تسلیم و متابعت محض و بی‌چون و چرا انتظار داشته باشيم و از ديگری خويشتن‌محوری حکيمانه و باطنی‌انديشی عارفانه. اين در هم آمیختن خطرناک و هول‌ناک ساحت‌های مختلف زندگی اجتماعی و سياسی بشر، پيامدهای مخربی دارد که بدون شک راه رسیدن به یک نظام سیاسی مطلوب و حق‌مدار را دورتر می‌کند.


پس از اين‌که میرحسین موسوی بيانیه‌ی هفدهم‌اش را داد، تا مدتی آماج حملات مختلف شود ولی پس از اين‌که آن بيانيه، که بعد از حوادث عاشورا صادر شده بود، به دقت خوانده شد، يک نکته‌ی ظریف اما بسیار محوری در مشی سیاسی موسوی به تدريج در ذهن مردم جا گرفت. مغز آن بیانيه، و پیشنهادهای ارایه شده در آن، بند پايانی آن بود: «و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می‌تواند اجرایی شود». موسوی برای تغيير وضع موجود، نیازی نمی‌دید به اين‌که در خفا با حاکميت سازش یا گفت‌وگو کند يا بخواهد امتيازی بدهد تا امتيازی بگيرد. اگر قرار به گشايشی بود، باید حکومت آن را پیش چشم مردم و بدون تستر و نهان‌کاری انجام بدهد. خود موسوی هم بر همين موضع پايدار ماند که هیچ مذاکره و گفت‌وگو و پذيرفتن پيشنهادی را بدون آن‌که ابتدا آن را علناً با مردم در ميان بگذارد، نخواهد پذیرفت. الگوی سیاست‌ورزی مدرن، اخلاقی، حق‌مدار و انسانی همین است که موسوی توصيه کرده بود. نفی این ويژگی‌های مدرن، حق‌مدارانه، انسانی و اخلاقی با برچسب تندی و افراط یا شتاب‌زدگی چیزی نيست جز هموار کردن راه برای استقرار و تثبیت سياستی عقب‌افتاده، خدعه‌گرانه، تکليف‌محور و از موضع تحکم.


 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

انتصاب سعید مرتضوی به سازمان تأمین اجتماعی قطعی شد

Posted: 03 Mar 2012 06:54 AM PST

جـــرس: در پی انتشار اخباری مبنی بر انتصاب سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران و از آمرین و متهمین ردیف اول پرونده بازداشتگاه کهریزک، معاون هماهنگی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعلام کرد که رفتن سعید مرتضوی به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است.


به گزارش فارس، پاسدار مهدی ابویی گفت: "از طریق رسانه‌ها خبر انتصاب ایشان به سمت مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی را فهمیدم و شنیده‌های من نیز حاکی از آن است که رفتن ایشان به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است."


وی در ادامه مدعی شد: عملکرد مدیریتی مرتضوی در طول این ۲ سال بسیار علمی، قاطع و کارآمد بوده است به نحوی که عملکرد این ستاد در طول سالیان گذشته به هیچ عنوان با عملکرد ستاد در طول مدیریت ایشان قابل مقایسه نیست.


معاون هماهنگی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز افزود: "تدوین قانون جدید مبارزه با قاچاق کالا و ارز در نوع خود یکی از اساسی‌ترین اقدامات ستاد در طول مدیریت ایشان است. "


پاسدار ابویی تصریح کرد: علاوه بر تدوین قانون جامع مبارزه با قاچاق کالا و ارز و بایگانی کردن قانون ۷۸ سال پیش، ساماندهی کالاهای ملوانی و ته‌لنجی، قانونمند شدن معافیت‌های مرزنشینان، ساماندهی بازارچه‌های موقت، راه‌اندازی سیستم جامع نرم‌افزاری واردات و صادرات کالا، پیگیری مؤثر کدینگ کالا و شناسنامه‌دار کردن کالاهای وارداتی، تعامل سازنده با صنوف، اتحادیه‌ها و تشکل‌های مردمی، و همچنین بالا بردن ریسک قاچاق از طریق مصوبات هیئت دولت و فعال کردن کمیسیون‌های استانی از جمله اقدامات دکتر مرتضوی در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در طول ۲ سال گذشته است.


وی ادعا کرد: من عادت ندارم از کسی تعریف کنم اما پس از ۲ سال همکاری نزدیک با آقای مرتضوی دریافتم که چرا ریاست وقت قوه قضائیه پس از احیای دادسراها در تهران، ایشان را به عنوان مدیر نمونه کشوری برگزیده‌اند. از این رو حضور ایشان در سازمان تأمین اجتماعی را باید نوید دهنده دانست چرا که ایشان علاوه بر توان بالای مدیریتی و داشتن دکترای حقوق، با مسائل اقتصادی نیز آشنایی کامل دارند و این مسئله از مدیریت ایشان بر ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز به عنوان جایی که تصمیمات آن در حوزه اقتصاد بسیار تأثیرگذار است، کاملاً هویداست.


گفتنی است، سعید مرتضوی علاوه بر دادستانی تهران و ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز از سوی محمود احمدی نژاد، کسب عنوان مدیر نمونه کشوری در مسئولیت دادستانی عمومی و انقلاب تهران و کسب عنوان قاضی نمونه کشوری را نیز همراه با پرونده های اخلاقی، بازداشتگاه کهریزک، قتل زهرا کاظمی و ... در کارنامه خود دارد.

تحلیل ابطحی از چرایی شرکت خاتمی در انتخابات

Posted: 03 Mar 2012 06:41 AM PST

 جـــرس: در پی انتشار اخباری مبنی بر  شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی، رئیس دفتر وی در دوران ریاست جمهوری با بیان اینکه "معامله ای در خصوص این مسئله صورت نگرفته"، تاکید کرد که "اتفاقا هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود و من این تصمیم خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیم هایی می دانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. پی رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود."

متن کامل نوشته ابطحی در مورد چرایی شرکت آقای خاتمی در انتخابات که در وبلاگ وی منتشر شده بشرح زیر است:

 

خبر شرکت آقای خاتمی در بخشی از رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی از اصل برگزاری انتخابات جنجال بیشتری ایجادکرد. حتی کیهان هم این را شوک دوم مهم روز انتخابات نامید.

من در مصاحبه چند ماه پیش که با یکی از سایتها داشتم و تفاوت های جنبش سبز را که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جریان اصلاحات که برای نهادینه کردن اصلاح درونی به وجود آمده بود را متذکر شدم، با همین موج مخالفت روبرو شد. همچنین با اینکه تعمدا هفته های طولانی آقای خاتمی را ندیده بودم و در مورد انتخابات حرفی با ایشان نزده بودم، به راحتی برای همه دوستانم پیش بینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد. و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی می پنداشتم. دلایلم را هم اینها میدانستم:

در این انتخابات برای اولین بار بود که حاکمیت نه تنها اصراری بر شرکت اصلاح طلبان نداشت، بلکه اگر نوشته های کیهانی را وجهه اشکار این تصمیم بگیریم، اصرار بر عدم شرکت اصلاح طلبان و حذف نهایی این تفکر از صحنه سیاسی را می شد به وضوح دید. باور من این است که شادمانی وصف ناشدنی افراطیونی که میخواستند اساس تفکر اصلاح طلبی را که همجنان معتقدم نیاز و تنها راه سربلندی کشور است، را نابود کنند در این بود که فردای انتخابات در بوق و کرنا اعلام نمایند که در غیاب اصلاح طلبان انتخابات پر شکوهی انجام شد و طبعا به روال این یکی دوساله حلقه فشار را بر آنها تنگ تر کنند و آسیب های بیشتری به افراد و تفکر اصلاح طلبی وارد نمایند. شجاعت تصمیم گیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بد ترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشه ها را برهم زد.

دلایل فراوانی برای این مدعا دارم.رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاح طلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد.

چرا تعارف می کنیم؟ آقای خاتمی اصلاح طلبی بود که از ابتدای حضور در صحنه سیاسی خودش را درون نظام و منتقد شیوه های اجرایی معرفی میکرد. روش اصلاح طلبی هم علیرغم همه انتقادات، از درون صندوقهای انتخابات میگذشت. حتی انتخاباتی که دهها اعتراض به شیوه برگزاری آن باشد. شرکت نکردن در انتخابات و تحریم ان منش متفاوتی با شعارهای همیشکی اقای خاتمی بود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پر فشاری بر هواداران، اقای خاتمی را در معرض این سئوال جدی قرار می داد که چرا به عوان یک صاحب مکتب اصلاحگری از مبانی خود عقب کشیده است؟

شک نیست که کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که باور به اصلاح نظام ندارند. آنها باید از روش های خود بهره بگیرند و بی دلیل سعی نکنند که آقای خاتمی و خیلی از معترضان را هم اندیشه خود بپندارند. کشف مهم و جدیدی هم نیست که بگویند آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند. این خواسته که اصلاح طلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد.

اتفاقا کسانی که خود را درون حکومت می دانند و روشهای خارج از حاکمیتی را بر می گزینند پارادوکس جدی تری در مبانی دارند. در این رای دادن، به عقیده من هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود. معامله ای در این میان صورت نگرفته. پیش بینی میکنم که در روزهای بعد همان حملات و اهانت های رسانه های افراطی طرفدار حکومت نسبت به اقای خاتمی افزایش یابد. اما در این میان بهانه ها برای فشار بیشتر و آسیب بیشتر گرفته می شود. و در دراز مدت وی را در همان چارچوب اندیشه متعلق به خودش نگه میدارد

. آسیب دیدیگان پس از انتخابات ۸۸ فراوانند. اما کسی که در مقام مدیریت یک جریان درون حکومتی است باید بتواند جلو آسیب ها را بگیرد و راه را بر تکرار آن ببندد. احساسی و به دور از واقع بینی اندیشیدن و افزودن مرتب بر تعداد آسیب ها، آفت بزرگی برای سیاستمدارانی است که باید مخاطبان خود را هدایت کنند.

نظر من و خیلی از تحلیلل گران این بود که به دلایل مختلفی مردم حضور قابل قبولی در انتخابات خواهند داشت. این را ماهها پیش در مصاحبه هایم گفته بودم. دلایل زیادی هم دارد. یکی برای اینکه اکثریت مردم کشور دور از این اتفاقات سیاسی هستند و اصرار دارند از نظام اسلامی به دلایل عقیدتی با همه کاستی هایش حمایت کنند.

دیگر اینکه در انتخابات مجلس، جز در شهرهای بزرگ مسایل و رقابتهای منطقه ای تعیین کننده است ونه مسایل سیاسی. شرایط جهانی و نگرانی از حملات خارجی و به هم ریختگی احتمالی پس از آن، نظرات رهبران دینی ، حضوررسانه های فراگیر، خستگی از اتفاقات سیاسی سالهای اخیر، و دهها عامل دیگر حکایت طبیعی از شرکت مردم داشت.

شرکت و عدم شرکت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاح طلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود و تنها به جدا شدن از بدنه مردم منجر می شد. و در برابر همه خطرات خارجی و داخلی آینده تمام سنگینی آن بر دوش اصلاح طلبان بود. در این انتخابات اصلاح طلبان حضور نداشتند و اتفاقا به همین دلیل نمی شد گفت که شرکت اقای خاتمی به دلیل طمع به قدرت بود. تقریبا همه کاندیداها با پسوند نوعی از اصولگرایی بودند.

من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیمهایی میدانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود. ایجاد باور های قبلی که آقای خاتمی در انتخابات شرکت نمی کند اشتباه بود که اگر آقای خاتمی مشاورانی داشت که این توضیحات را از قبل انتخابات می دادند، و یا ازمواضع شتابزده جلوگیری میکردند، بار این شوک موجود را کم میکرد. این نوشته البته به معنای اهانت به هیچکس که نظرات تفاوتی دارند نیست. تنها ابراز یک نقطه نظر در مورد تصمیم شرکت آقای خاتمی در انتخابات است و اولیه ترین اصول دموکراسی این است که هر کس بتواند از نظری که قبول دارد دفاع کند و البته نظرات دیگران را هم بشنود.

 

 

صدور قرار وثیقه برای محمد توسلی

Posted: 03 Mar 2012 06:40 AM PST

جـــرس: وكيل مدافع محمد توسلی از صدور قرار وثيقه يكصد ميليون تومانی و توديع آن برای موكلش خبر داد.


به گزارش ایسنا، ايمان ميرزازاده با بيان اين مطلب اظهاركرد: روز ۱۵ بهمن ماه سال جاری از سوی شعبه شش بازپرسی دادسرای شهيد مقدس برای موكلم قرار وثيقه يكصد ميليون تومانی صادر شد كه اين وثيقه نيز توديع شده است و منتظر آزادی او هستيم.


شایان ذکر است، مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، از تاریخ ۱۲ آبان سال جاری در بازداشت بسر می برد.

گزارش تصویری - برخی شعب انتخاباتی مجلس نهم

Posted: 03 Mar 2012 06:37 AM PST

 

 

 

 

 

 

 

احتمال افزایش اخراج کارگران به تبع پنج برابر شدن هزینه تولید

Posted: 03 Mar 2012 06:29 AM PST

جـــرس: یک فعال کارگری اعلام کرد: در صورتی که دولت به منظور کاهش شکاف هزینه‌ها و درآمد نیروی کار و همچنین جبران هزینه‌های ناشی از اجرای هدفمندی در بخش تولید فکر عاجلی نکند، در ابتدای سال آینده با ریزش شدید نیروی کار مواجه می‌شویم.


علی دهقان کیا در گفتگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، اظهار داشت: به دلیل افزایش هزینه‌های تولید و عدم حمایت یارانه‌ای دولت از تولید، بسیاری از بنگاه‌ها به سمت بحران رفته‌اند.


دهقان کیا با بیان اینکه استخراج قیمت‌ها در بازار بیانگر شکاف موجود بین دریافتی‌های کارگران و وضعیت قیمت‌هاست افزود: پس از اجرای هدفمندی یارانه‌ها هزینه‌های بنگاه‌ها و واحدهای تولیدی کشور بیش از ۵ برابر افزایش یافته است.


او یادآور شد: دولت در بخش تولید باید نقش خود را تقویت کند و با حمایت از بخش خصوصی، شرایطی را ایجاد کند که نه تنها نیروی کار بتواند معیشت مناسبی را داشته باشد، بلکه کارفرمایان هم بتوانند پرداخت‌ها را انجام دهند.


این فعال کارگری با اشاره به نگرانی در مورد نحوه تعیین دستمزد کارگران در سال آینده اظهار کرد: اگر دولت در افزایش دستمزد، نرخ تورم را در نظر نگیرد، بخش تولید قطعا با مشکل روبه رو می‌شود.



ادعای مشارکت ۶۴ درصدی مردم در انتخابات مجلس نهم

Posted: 03 Mar 2012 06:17 AM PST

بازماندن جمع زیادی از نمایندگان مجلس هشتم

جـــرس: درحالیکه گزارش ها حاکی از عدم شرکت طیف وسیعی از مردم و فعالان در انتخابات مجلس نهم  بود، وزیر کشور مدعی مشارکت ۶۴ درصدی مردم در انتخابات مجلس نهم شد و ادعا کرد "میزان مشارکت در استان تهران ۵۲ درصد بوده است."


این درحالیست که بعد از ماه ها تبلیغات برای انتخابات مجلس نهم، که حکومت با تمام امکانات خود به میدان آمده بود، شاهدان عینی و رسانه های مستقل، از مشارکت  محدود مردم در این دوره از انتخابات خبر داده بودند.


به گزارش ایرنا، پاسدار مصطفی محمد نجار، وزیر کشور دولت محمود احمدی نژاد پیرامون مشارکت مردمی مدعی شد: "حدود ۶۴.۲ درصد مردم ایران در این دوره از انتخابات شرکت کرده‌اند... این رقم نتیجه قطعی نیست و ممکن است اندکی کم یا زیاد شود."


پاسدار نجار، مشارکت مردم تهران را "۵۲ درصدی" اعلام کرد و بیشترین مشارکت مردمی را نیز،  استان کهگیلویه و بویر احمد با ۸۸ درصد خواند و گفت استان‌های مازنداران، سمنان و گلستان به ترتیب بیش از ۷۵ درصد، ۷۲ درصد و ۸۰ درصد مشارکت داشته اند.


نتایج اولیه، رقابت بیست نماینده تهران در دور دوم
در حالی که شمارش آرا در حوزه‌های انتخابی مختلف همچنان ادامه دارد، خبرگزاری مهر اسامی ۳۰ تن از نامزدهای صدرنشین استان تهران را منتشر کرده است.


در این جدول غلامعلی حداد عادل، پدر همسر مجتبی خامنه‌ای، و از معدود افراد مشترک در فهرست انتخاباتی «جبهه متحد اصول‌گرایان» و «جبهه پایداری» در صدر و افرادی چون مرتضی آقاتهرانی (دبیر کل جبهه پایداری)، علی مطهری و احمد توکلی (دو نماینده منتقد دولت)، روح‌الله حسینیان (عضو جبهه پایداری)، علیرضا زاکانی (عضو جبهه متحد اصولگرایان)، علیرضا محجوب (عضو فراکسیون اقلیت مجلس هشتم)، محمدرضا باهنر (عضو جبهه متحد اصولگرایان)، مهرداد بذرپاش ، الیاس نادران، لاله افتخاری، سهیلا جلودارزاده و حمید رسایی به چشم می‌خورد.


همزمان، علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان ظهر شنبه در نشست مطبوعاتی خودگفت: گمانه زنی ها حاکی از این است که حداقل 7 نفر و حداکثر 10 نفر در این دوره از انتخابات در دور اول انتخابات در تهران به مجلس راه می یابند.


زاکانی افزود: این ده نفر همگی اصولگرا بوده و باز طبق گمانه زنی ها از سی نفر استان تهران ۲۷ نفر متعلق به لیست های اصولگرا و از میان اصولگرایان سه پنجم این تعداد کاندیداهای جبهه متحد اند.


ناکامان مجلس نهم
برخی از کاندیداهایی که به مجلس نهم راه نیافته‌اند نیز، اصلاح‌طلبانی چون قدرت‌الله علیخانی، محمدرضا خباز و مصطفی کواکبیان می باشند.


همچنین احمد ناطق نوری که سابقه سی سال نمایندگی مجلس را در کارنامه خود داشت، از راهیابی به مجلس بازماند و پروین احمدی‌نژاد، خواهر محمود احمدی‌نژاد، نیز در حوزه انتخابیه گرمسار از یک فعال اصولگرا شکست خورد.


مجتبی ذوالنور، حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، کاظم دلخوش، علی بنایی و جهانبخش محبی‌نیا نیز، از راهیابی به مجلس بازماندند.


سه عضو هیئت‌رئیسه مجلس هشتم از راهیابی به مجلس نهم بازماندند
با شمارش آراء تعدادی از حوزه‌های انتخابیه و اعلام نتایج، تاکنون سه عضو هیئت‌رئیسه مجلس هشتم از راهیابی به مجلس نهم بازمانده‌اند.


بر این اساس، جاسم ساعدی نماینده شوش و جهانبخش محبی‌نیا نماینده میان‌دوآب در رقابت با کاندیداهای دیگر نتوانستند مجدداً نماینده مجلس شوند البته رقابت در حوزه انتخابیه سخنگوی هیئت‌رئیسه (لنجان) نیز رقابت به دور دوم کشیده شده است.


همچنین در حوزه انتخابیه میاندوآب، تکاب و شاهین‌دژ، روح‌الله بیگی و مهدی عیسی‌زاده با کسب آرای لازم به عنوان نمایندگان این حوزه راهی مجلس نهم شدند.


محبی نیا عضو هیات رئیسه مجلس ، نامزد اصولگرایان بود که رای نیاورد.


به گزارش فارس،عیسی زاده نماینده دیگر این شهر در مجلس هشتم است.


پیش از این نیز سیدشهاب‌الدین صدر از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شده و اجازه حضور در رقابت را نیافته بود.


به گزارش فارس، اعلام نتایج تعداد زیادی از حوزه‌های انتخابیه نشان می‌دهد که مجلس نهم نسبت به مجلس هشتم دچار تغییر و تحول زیادی شده است.


به دنبال اعلام نتایج کامل انتخابات در حوزه انتخابیه کرمان و راور، حسین جلالی، عضو جبهه پایداری و رئیس دفتر مصباح یزدی از راهیابی به مجلس نهم بازماند.


فلاحت پیشه نماینده فعلی اسلام آباد غرب و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز نتوانست اکثریت آرا را از ان خود کند.


با پایان یافتن شمارش آرا در حوزه انتخابیه شهرستان‌های کرمان و راور محمدمهدی زاهدی وزیر سابق علوم و سفیر فعلی ایران در مالزی به عنوان نفر اول و محمدرضا پورابراهیمی استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران به عنوان نفر دوم راهی بهارستان شدند.

در عین حال حضور علی لاریجانی، سبحانی‌نیا و محمد دهقان از حوزه‌های انتخابیه قم، نیشابور و چناران قطعی شده است.


داریوش قنبری به دور دوم رفت
انتخابات مجلس در حوزه شمالی ایلام مانند حوزه جنوبی استان به دور دوم کشیده شد.


رئیس حوزه انتخابیه ایلام، مهران، ملکشاهی، ایوان و شیروان چرداول صبح شنبه در جمع خبرنگاران اظهار داشت: فریدون همتی با کسب 41 هزار و 310 رای، احمد شوهانی با کسب 39 هزار و 343 رای، داریوش قنبری با کسب 31 هزار و 290 رای و علی‌اکبر متین با کسب 30 هزار و 792 رای به دور دوم انتخابات راه یافتند.


نورالله ارجمندی اظهار داشت: حوزه انتخابیه شمال ایلام در مجموع دو کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی دارد.


خبرگزاری مهر دیشب از رفتن انتخابات مجلس در حوزه شمال ایلام به دور دوم خبر داده بود که امروز به طور رسمی تایید شد.


فریدون همتی معاون سابق دیوان محاسبات و داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون اقلیت با دو نامزد دیگر رقابت در دور دوم انتخابات برای تصاحب کرسی در بهارستان دارند.


سفرایی که خواستند نماینده شوند
در انتخابات مجلس نهم ، هشت سفیر فعلی و قبلی ، کاندیدا بودند که تنها سه نفرشان توانستند مجوز ورود به مجلس را کسب کنند.


به گزارش عصر ایران، سفرای برنده: محمدمهدی زاهدی سفیر ایران در مالزی:نماینده مردم کرمان شد.
علی‌اکبر ناصری سفیر ایران در واتیکان : نماینده مردم بابل شد.
عبدالرضا مصری سفیر ایران در ونزوئلا: نماینده مردم کرمانشاه شد.


سفرایی که از مجلس بازماندند: محمدباقر بهرامی سفیر ایران در باکو:از حوزه انتخابیه همدان
حسین نوش‌آبادی سفیر ایران در مسقط: از حوزه انتخابیه ورامین
محمدرضا مجیدی سفیر و نماینده ایران در یونسکو: از حوزه انتخابیه بیرجند
سید احمد موسوی سفیر سابق ایران در سوریه: حوزه انتخابیه اهواز
محمدحسن قدیری ابیانه سفیر پیشین ایران در مکزیک:حوزه انتخابیه کاشان


انتخابات نهمين دوره مجلس روز جمعه ساعت هشت صبح آغاز شد و پس از پنج ساعت تمديد، در ساعت ۲۳ به پایان رسید.

پیام تبریک محمدرضا شجریان به اصغر فرهادی

Posted: 03 Mar 2012 06:15 AM PST

  جـــرس: در ادامه پیام های تبریک به مناسبت موفقیت جهانی فیلم «جدایی نادر از سیمین»، استاد محمدرضا شجریان نیز پیامی خطاب به اصغر فرهادی و دست اندرکاران فیلم مذکور صادر کرده و جایزه اسکار این فیلم را افتخار آمیز توصیف نمود.



به گزارش سایت شرکت فرهنگی هنری دل آواز، در پیام استاد شجریان به فرهادی آمده است: "جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم، وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود."


متن این پیام به شرح زیر است:


جناب اصغر فرهادی

در این زمانه استعدادکش هنرستیزی که همه درها به روی هنرمندان و نویسندگان و سینماگران آزاداندیش جز یک در بسته است شما و همکارانتان با دست خالی شیرین کاشتید و شگفتی آفریدید و جایزه ارزنده اسکار فیلم زیبای جدایی نادر از سیمین را در سال ۲۰۱۲ با همه رقابتهای تنگاتنگ سینماگران جهان برای مردم خود به ارمغان آوردید.


جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم، وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود.


درود به شرفت درود به پشتکار و شهامتت. مفتخرم به یکایک همکاران شما و بازیگران که شگفتی آفریدند، سرکارخانم لیلا حاتمی، ساره بیات، سارینا فرهادی و جنابان پیمان معادی، شهاب حسینی و شهبازی و فیلم بردار آقای محمود کلاری آفرین و تبریک بگویم.


سرفراز و برقرار باشید


محمدرضا شجریان