جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


باز هم نژاد گرایی افراطی به اسم اسلام، تشیع و مکتب ایرانی

Posted: 26 Mar 2012 09:05 AM PDT

رسول جعفریان
در این یادداشت، نویسنده که رئیس کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی و از محققان و نویسندگان حوزوی در زمینه‌ی تاریخ اسلام و ایران است، سخنان اخیر رئیس دولت ایران درباره‌ی نقش فردوسی در نجات اسلام را ناشی از حد ناشناسی، حق ناشناسی و نادانی او دانسته است و هشدار داده است که این قبیل سخنان نسنجیده نه تنها نشانه‌ی خردورزی گوینده‌ی آنها نیست، بلکه منشأ مشکلات بسیاری برای کشور، اسلام و ایران بوده است و خواهد بود.

 

امیر مؤمنان ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ در نهج البلاغه سخن متینی دارد، آن جا که فرموده است: الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ کَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلا أَنْ لا یَعْرِفَ قَدْرَه‏، عالم کسی است که قدر و اندازه خویش بشناسد. برای جاهل هم، همین بس که قدر و اندازه خویش را نشناسد.

 

امروز که سخنان آقای احمدی نژاد را در تاجیکستان خواندم، سخنانی که بدون مشورت عالمان و فرهیختگان و فقیهان و فیلسوفان اسلامی، و صرفا از سر تفنن و بدون داشتن معلم بیان می شود، دانستم که دست کم یکی از مشکلات اصلی ما همین است که قدر خود را نمی شناسیم. آدمی که قدر خود را نشناسد، چه شخصی که خود را تحقیر می کند و چه کسی که خود را بی دلیل بزرگ نشان می دهد، فردی ناآگاه است که از صراط مستقیم و حد اعتدال خارج می شود.

 

تا امروز می‌دانستیم که شماری از مورخان تاریخ ادبیات گفته اند فردوسی زبان فارسی را احیا کرد، و خود فردوسی هم این را در شعری گفته است که «عجم زنده کردم بدین پارسی»، اما نمی دانستیم روزی خواهد رسید که رئیس جمهوری کشور اسلامی ایران، سی و اندی سال پس از تلاش بی وقفه و دادن هزاران شهید برای اسلام توسط یک ملت آن هم برای احیای اسلام، مدعی شود که فردوسی مکتب پیامبر (ص) را هم نجات داده است. این عین نژاد گرایی افراطی است، سخنی که نه به نفع فردوسی است، نه به نفع اسلام، نه به نفع ایران و نه به نفع جمهوری اسلامی. این ایدئولوژی به درد اوائل دوره رضاخان می خورد که عاقبت سر از ناسیونالیسم افراطی درآورد و هیچ چاره ای از مشکلات ملی و بین المللی و تمدنی ما را حل نکرد.

 


سالهاست متقابلا به دلیل کبر و تکبر و تبختر موجود در شماری از عربهای ناسیونالیست، متهم هستیم که همچنان بر آیین مجوسیت هستیم و آن را در پرده اسلام خواهی پنهان کرده ایم. امروز که این مطالب از زبان یک مقام رسمی در جمهوری اسلامی توسط مسلمانان عرب و افریقایی و ترک شنیده می شود، به عنوان بهترین شاهد و مدارک برای یک دور تازه از اتهامات علیه ایران و انقلاب اسلامی از سوی دشمنان نژاد پرست ما بکار گرفته خواهد شد.


به این جمله که شاه بیت مطالب بی پایه مطرح شده در سخنرانی احمدی نژاد در میان ایرانیان در تاجیکستان است توجه کنید: « فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقیقی این مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ایران گذاشت و این ملت نیز الحق به خوبی از عهده ایفای این مسئولیت برآمد». (مشروح مطالب را در سایت اطلاع رسانی ریاست جمهوری ببینید: http://www.president.ir/fa/36123)


ایران تنها به اندازه خود، و در همان حد، در پیشرفت اسلام سهم دارد، همچنان که عرب و ترک و هندی و ازبک و افریقایی هر کدام از نظر فکری و فرهنگی و جغرافیایی سهم دارند. این چه امتیازی است که یک ایرانی در تعریف از خود بگوید و خود را برتر از دیگران بداند؟ آیا چنین تعریف های بی جایی از خود، آن هم از زبان خود و نه دیگران، معقول و مقبول است؟‌ کدام مورخ منصفی آن همه زحمت و تلاش برای اسلام را در سراسر تمدن اسلامی از کاشغر تا ساحل اقیانوس اطلس کنار می گذارد و تنها روی ایران حساب باز کرده و دیگران را نااهل می شمرد و به آنان جسارت می کند؟


باید دانست که کسی با زدن حرفهای بزرگ، بزرگ نمی شود، این عقل سلیم و عمل آدمی است که انسان و یک ملت را بزرگ می کند. تاریخ، ادبیات نیست که با لفاظی و افزودن «ترین» و نوشتن انشاء و بکار بردن کلمه قله بتوان آن را درخشان کرد، تاریخ عبارت از آن است که ملتی با تواضع، در تعامل با دیگر ملل نقش طبیعی و معقول خود را در ساختن تمدن اسلامی و در سطح وسیع تر انسانی ایفا کند.


این نخستین بار نیست که این مطالب توسط ایشان مطرح می شود و مطمئن هستیم که هیچ یک از دانشمندان و محققان منصف ایرانی، حتی از میان ناسیونالیست های افراطی ایرانی هم برای این اظهارات که معمولا هم سیاسی است، ارزش قائل نیست، اما باید این نکات را گوشزد کرد تا آیندگان بدانند اظهار این مطالب سست و بدون استدلال ربطی به نگاه منصفانه تاریخی در باره سهم ایران در تمدن اسلامی ندارد.

 

منبع: خبر انلاین

 

محتوای یادداشت‌ها دیدگاه جرس نیست.

پاسخ به «امتناع تفکر یا استیصال سیاسی»

Posted: 26 Mar 2012 08:01 AM PDT

عباس عبدی
 اشاره: جرس مصاحبه‌ی عباس عبدی با تارنمای عصر ایران را به نقل از تارنمای جمهوری‌خواهی و همراه با مقدمه‌ی انتقادی این تارنما بر آن مصاحبه منتشر کرده بود. آن‌چه در پی می‌آید متنی است که عباس عبدی در پاسخ به آن مقدمه‌ی انتقادی نوشته است و در تارنمای جمهوری‌خواهی منتشر شده است.

 

مدیریت محترم سایت جمهوری‌خواهی

 

با سلام و احترام

 

مصاحبه آقای دوراندیش و مرا که در سایت عصر ایران منتشر شده بود را، با تیتر امتناع تفکر یا استیصال سیاسی و یک مقدمه کوتاه در سایت متبوع خود بازنشر نموده‌اید که موجب تشکر است، ولی تیتر و مقدمه آن، تناسبی با تصویری که از سایت در ذهنم بود نداشت. از این رو تصمیم گرفتم که چند نکته را متذکر شوم و خوانندگان محترم آن سایت را در معرض اطلاع از این نکات قرار دهم.

 

ا- نوشته‌اید که ادعاهای مطروحه از جانب کسی که در پیمایش‌های اجتماعی تخصص دارد بسیار بعید است. گرچه روشن نکرده‌اید که کدام ادعا با چنین تخصصی بدان پایه ناسازگاری دارد که موجب تعجب شده است و اگر به ذکر مصادیق آن می‌پرداختید بهتر می‌توانستم درباره ادعای شما اظهار نظر کنم. ولی اجمالاً عرض کنم که همیشه سعی کرده‌ام که کوچک‌ترین تخطی از آموزه‌های علمی‌ام نکنم و بر خلاف یافته‌هایم، که باید حتی‌المقدور بی‌طرفانه باشد، اظهار نظر نکنم. تاکنون نیز موردی وجود نداشته که خلاف این ادعایم را ثابت کرده باشد. اتفاقاً درباره مسایل سال ۸۸ نیز تاکنون از این حیث سکوت کرده بودم و هر چه گفته بودم به کنایه و ضمنی بوده است، ولی احتمال می‌دهم که در این باره سکوت خود را بشکنم.

 

امیدوارم در آن شرایط، دیگران در نقد آن به جای صدور احکام و گزاره‌های کلی، به منطق و دانش اجتماعی تمسک جویند.
۲- نوشته‌اید که امکان تعیین صحت و سقم اظهارات من در مورد اسناد سیاسی میسر نیست. واقعاً اگر این اظهارات عینی را نتوان تأیید یا رد کرد، دیگر چه چیزی برای اثبات یا رد باقی خواهد ماند؟

 


۳- فرموده‌اد که "در این مصاحبه عباس عبدی در مقام فردی ظاهر می‌شود که از نتایج انتخابات دقیقا آگاه است؛ از آنچه در زندان، بیرون زندان، داخل و خارج کشور می‌گذرد اطلاعات وثیق و دست اولی دارد". در واقع هر گفتگوکننده‌ای بر حسب موضوعی که گفتگو می‌کند خود را واجد نظرات و اطلاعاتی می‌داند (مستقل از درست یا نادرست بودن این اظهارات). من متوجه نشدم که این نحوه تعریض شما، رد صلاحیت کلی و ذاتی من در خصوص چنین مواردی است یا به هر مورد بر حسب نکات مطروحه آن نقد وارد می‌کنید؟ موجب تشکر است که با مردود دانستن این موارد، ثابت شود که صلاحیت قرار گرفتن در چنین مقامی را ندارم.

 


اجازه دهید که یک نکته را عرض کنم. مسأله جنبش سبز و اصلاحات و امثال آن چیزی نیست که با یک مصاحبه من یا دیگران به‌کلی دگرگون شوند. لذا آن قدر توجه دارم که با ذکر امور غلط و نادرست، اعتبار نوشته‌هایی را که در آینده هم می‌توانند همچنان منتظر شوند، زیر سوال ببرم.

 


۴- نوشته‌اید که "از کارکرد و جایگاه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی چنان درک یکدست و یکسانی دارد که حتی با رفتارهای انتخاباتی خودِ او نیز خوانا نیست". قطعاً می‌توان میان رفتارهای انتخاباتی من ناهمخوانی‌های را برشمرد، ولی این مسأله تا حدودی نسبی است و درباره افراد مورد خطابم می‌توانم تناقضات (و نه‌تنها ناهمخوانی) بی‌شماری را ردیف کنم. ضمن این که در نگاه استراتژی من نسبت به این موضوع، حداقل در ۲۰ سال اخیر چنین ناهمخوانی دیده نمی‌شود یا حداقل خودم نمی‌بینم. هرچند در نگاه تاکتیکی بر حسب مورد ممکن است قضیه متفاوت باشد.

 


۵- مرقوم نموده‌اید که "از جنبش سبز برداشتی ارائه می‌دهد که این جنبش را به اعتراضی محدود، هم از نظر پیروان و هم از نظر چشم‌انداز کاهش می‌دهد". باید میان فعلیت و قوه هر جنبشی تفاوت قائل شد. به صورت بالقوه هر جنبش اعتراضی در ایران قوی است، ولی مسأله اصلی به فعلیت درآوردن آن است. جنبش سبز هم از این قاعده مستثنا نبود. خیلی سریع به فعلیت رسید، ولی چون مبتنی بر ایده و اراده روشن و تحلیل درست نبود، همین است که شد و می‌بینید و گمان نمی‌کنم نیازی به توضیح و مجادله بیشتری باشد.

 


۶- نوشته‌اید که "مُبَدع شعار "خروج از حاکمیت" و مفسر نظریه "گذار از خاتمی" ". نمی‌دانم چرا این جملات معترضه را آورده‌اید. قسمت اول جمله شما درست است ولی مقصود شما را از مفسر دقیقاً نمی‌دانم. قاعدتاً نوعی مدافع آن مرا معرفی کرده‌اید که در این صورت صد در صد غلط است، زیرا این شعار از سوی دوستان دیگری بود و بنده از اولین نفراتی بودم که در نقد و رد آن مطلب نوشتم. شاید این مسأله چندان حساس نباشد، ولی خواستم متذکر شوم که نویسنده محترم مقدمه، آشنایی خود را نسبت به من از فضای مجازی (!) اخذ کرده‌اند که بهتر است تصحیح فرمایند.

 


۷- نوشته‌اید که : "در این مصاحبه به گونه‌ای وارد جدل می‌شود که گویی بخش مهمی از مشکلات مملکت اعم از سیاسی و فرهنگی و ملی و بین‌المللی به گردن جنبش سبز است". این برداشت شما درست است و نقطه کانونی مباحث من نیز همین مسأله است که به درستی برداشت کرده‌اید. فرض کنید که در نتیجه جنبش سبز، جریان امور به گونه دیگری بود و جامعه امروز ایران از حیث شاخصه‌های دموکراتیک در وضعیت بهتری نسبت به سال ۸۸ بود. در این صورت طبیعی بود که این دستاورد را متوجه این جنبش نمود. ولی وضعی را که اکنون در آن قرار داریم باید متوجه چه کسانی دانست؟ حتماً خواهید گفت حکومت.

 


این پاسخ پذیرفتنی نیست. نه آن که حکومت مسئولیتی ندارد، بلکه پاسخ از منظر ناقصی داده شده است. خوب اگر وضع بهتر می‌شد چرا کسی آن را متوجه حکومت نمی‌کرد و فقط به جنبش سبز ارجاع می‌داد؟ روشن است که مسئولیت یک طرف نافی مسئولیت طرف دیگر نیست و هر کدام در موضع خود باید مورد پرسش قرار گیرند. همچنان که این استدلال را درباره جنبش اصلاحات و شکست آن هم صحیح است و مسئولیت آن متوجه دست‌اندرکاران آن نیز هست.

 

۸- در قسمت پایانی مرقوم فرموده‌اید که: "کمترین چشم‌اندازی را در مقابل مبارزات آزادیخواهانه در کشور نمی‌گشاید، اما از این منظر که تلاش برای نادیده گرفتن جنبش سبز در صحنه سیاسی کشور مگر به لطف امتناع از تفکر میسر نیست و به استیصال سیاسی می‌انجامد جالب توجه است". شاه بیت مقدمه همین مطلب است و از این رو، تیتر خود را هم از آن برگزیده‌اید. واقعیت این است که در میان بسیاری از فعالان جنبش سبز که از نزدیک با آنان گفتگو کرده‌ام، نوعی استیصال سیاسی دیده می‌شود. استیصالی که در اصل ناشی از امتناع برنامه سیاسی آنان نیز هست. شاید دوستانی که در خارج از کشور هستند، به علت فعال بودن در اموری چون سایت و نیز نوشتن مطالب تند و تیز، خود را از لحاظ سیاسی مستأصل نمی‌دانند، ولی کسانی که در میدان اصلی سیاست و در داخل کشور هستند، قطعاً چنین برداشتی از خود ندارند. ولی سخنان و اظهارات من نه‌تنها موجد یا عامل این استیصال یا امتناع تفکر نیست، بلکه صرفاً بیان و معرفی‌کننده آن است و مقدمه لازم برای برون‌رفت از این وضع است. برون‌رفتی که به سهم خودم برای آن ایده و برنامه روشنی (غلط یا درست) دارم و اگر استیصال یا امتناع تفکر سیاسی در هر کنشگر و تحلیل‌گری باشد، گمان نمی‌کنم که در نوشته‌های من حتی انعکاس کوچکی از این دو عارضه باشد.

 

در ضمن یکی از کامنت‌گذاران محترم نکته‌ای را درباره ادبیات مجاهدین خلقی بیانیه منتسب به زندانیان سیاسی نوشته بود که به دلیل جعلی بودن آن، نکته ایشان بلاموضوع است. من در پاسخ مفصلی که در آینده نزدیک به نوشته دوست عزیز آقای مرتضی کاظمیان خواهم داد، بیش از پیش دیدگاهم را درباره واقعیت این جنبش و نیز نامه مذکور شرح خواهم کرد.

 

با احترام عباس عبدی ۶-۱-۱۳۹۰

 

منبع: جمهوری‌خواهی

 

محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.
 

میراث ماندگار «مدرسه»

Posted: 26 Mar 2012 07:52 AM PDT

سروش دباغ
در این متن نویسنده که خود از بانیان نشریه‌ی مدرسه بوده است روند شکل‌گیری، دامنه‌ی فعالیت، عمق نفوذ و نیز پیوند معنوی این نشریه را با نشریه‌ی کیان توضیح داده است.

 

هنوز دانش آموز دبیرستان نیکان بودم که با نشریه کیهان فرهنگی آشنا شدم. آن زمان مقالات « قبض و بسط تئوریک شریعت» عبدالکریم سروش منتشر می شد؛ مقالاتی که بحث انگیز شده بود و غوغایی بر آورده بود. مقالات را می خواندم، هر چند چنانکه باید مضامین آنها را در نمی یافتم، چون با فلسفه علم و معرفت شناسی جدید آشنایی خیلی اندکی داشتم. در عین حال با برخی از معلمان دبیرستان که تعلیمات دینی تدریس می کردند و مدرس جلسات «اصول عقاید» ما بودند و می کوشیدند دانش آموزان را با قرائت سنتی از دین آشنا کنند، درباره برخی از مدعیات این مقالات بحث و گفتگو می کردیم؛ چرا که ایشان با این سنخ سخنان و به کار گیری مفاهیم و روشهای فلسفی و معرفت شناسانه برای فهم دین اساسا بر سر مهر نبودند و آنرا ناموجه می انگاشتند. قدری پس از تعطیلی کیهان فرهنگی در ابتدای دهه هفتاد شمسی، ماهنامه کیان منتشر شد. به فاصله کمی پس از انتشار کیان از دبیرستان درآمدم و به دانشگاه پا نهادم و دانشجوی رشته داروسازی شدم. از نخستین شماره با کیان بودم و در هوای آن دم میزدم و تقریبا تمام بخشهای آنرا با ولع زیاد می خواندم و در انتظار شماره بعدی هفته ها را می شمردم تا هنگامیکه کیان در زمستان ۱۳۷۹ توقیف شد و از انتشار باز ماند. در نیمه راه انتشارکیان، به توصیه و پیشنهاد دوست عزیز، آرش نراقی، به همراه یکی از دوستان، مقاله ای درباره "ایمان" به قلم یکی از فیلسوفان دین معاصر ترجمه کردیم که در یکی از شماره های کیان منتشر شد. در آن روزگار به دفتر نشریه رفت و آمد داشتم و از گفتگوها و مباحث فکری و فلسفی و دین شناسانه جاری در آنجا حقیقتا بهره می بردم. در جلسات خوانش مقالات متفکران عرب نظیر محمد ارکون و گفتگو درباره آراء آنها شرکت می کردم. محمود شمس الواعظین مقالات را ترجمه می کرد و دیگران حول و حوش آن بحث می کردند؛ دوستانی چون آرش نراقی و حسین قاضیان در آن جلسات حضور داشتند. علاوه بر این، در دیگر جلساتی که در حوزه دین شناسی و روشنفکری دینی در دفتر نشریه برگزارمی شد، شرکت می کردم و نکات بسیاری می آموختم. نشریه کیان از نشریات روشنفکری جدی آن روزگار بود؛ هم مولد گفتار تازه ای در عرصه روشنفکری دینی بود و هم مشی دموکراتیکی داشت و نظرات دیگر روشنفکرانی را که متعلق به این نحله نبودند؛ نظیر سید جواد طباطبایی و رامین جهانبگلو، جدی می گرفت و منتشر می کرد. در عین حال دست اندرکاران کیان مقالات عالمانه ایکه در نقد برخی ایده ها و آراء عبدالکریم سروش، شخصیت محوری این نحله روشنفکری دینی ، نوشته می شد با رویی گشاده منتشر می کردند.

 

در دهه هشتاد شمسی، با عنایت به فقدان یک نشریه روشنفکری و فلسفی جدی که به مباحث دین شناسانه نیز بپردازد ، بر آن شدیم تا با مجوز یکی از دوستان عزیز، فصلنامه مدرسه را منتشر کنیم. دوست عزیز، جلال توکلیان سردبیر بود و رضا خجسته نازنین دبیر تحریریه، من نیز در کنار دوستان بودم. در جلسات متعدد با یکدیگر مشورت و رایزنی می کردیم و تمام تلاش خود را بکار می بستیم تا محصولی با کیفیت خوب فراهم شود؛ در عین حال مصاحبه ها را انجام می دادیم و قلم هم می زدیم و مطالبی چند منتشر می کردیم؛ نسبت به کیفیت کل مطالب منتشره در نشریه سختگیر بودیم و حساسیت زیادی داشتیم.

 

علاوه بر این، بنا داشتیم سنت حسنه کیان را بسط داده، هم آثار روشنفکران دینی را منتشر کنیم، هم آثار دیگر روشنفکران و اهالی فرهنگ را؛ چنین بود که نامهای آشنایی چون عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، محسن کدیور، داریوش آشوری، بابک احمدی و محمدرضا نیکفر به نیکی در کنار یکدیگر می نشستند. در عین حال تصمیم گرفتیم درباره شخصیت های معاصر فرهنگی داخلی و خارجی و موضوعات مهم پرونده هایی مستقل و در خور منتشر کنیم: سید حسین نصر، جان هیک، فضل الرحمان، محمد مجتهد شبستری از جمله چهره هایی بودند که بدانها پرداختیم و مجموعه هایی حول ایده های آنها منتشر کردیم؛ پس از چندی مدرسه نیز توقیف شد و از انتشار بازماند.

 

اکنون که به پسِ پشت می نگرم ، تصدیق میکنم که انتشار نشریات موفقی در حوزه علوم انسانی نظیر کیهان فرهنگی و کیان سهم زیادی در تربیت نسلی داشت که در رشته های فلسفه ، کلام ، عرفان، علوم سیاسی و جامعه شناسی تحصیل نمی کردند و از این طریق آشنایی مکفی با این مقولات پیدا کردند و چه بسا بر اثر این آشنایی مسیر زندگی آنها تغییرکرد و در این حوزه ها درس خواندند و کار و بار دیگری یافتند و رفته رفته علاوه بر تماشاگری قدم به عرصه بازیگری نهادند و در این وادی طبع آزمایی کردند و بخت خویش را آزمودند. باید سپاسگزار مدیران لایق و کاردان و فهیم این دو نشریه خصوصا مصطفی رخ صفت و رضا تهرانی باشیم که بی مزد و بی منت خطر کردند و در زمانه ای پر تب و تاب در این مسیر متلاطم پا نهادند و نهالی کاشتند و آنرا آبیاری کردند. اکنون، به رغم ناملایمات روزگار و بادهای ناموافق بسیاری که می وزد، آن نهال بدل به درختی تنومند شده و نقش ماندگار خود را بر صفحه اندیشه و دفتر روشنفکری و دین پژوهی دوران ما زده است.

 

سر توفیق این نشریات، بر خلاف عموم نشریاتی که آن دوران در حوزه علوم انسانی منتشر می شد، این بود که «مسئله محور» بودند. جستارهایی که در کیهان فرهنگی و کیان منتشر می شد، نسبت تامی با مسائل دینی، اجتماعی و فرهنگیِ جاری در جامعه داشت و معطوف به صورتبندی آنها و بدست دادن راهکارهایی در جهت رفع آنها بود. مقولاتی که در آن نشریات به بحث گذاشته می شد ، ناظر به تحولات معرفتی و دین شناسانه دهه های شصت و هفتاد شمسی بود و نسب از رخدادهای فرهنگی و سیاسیِ پس از انقلاب می برد و قویا تخته بند زمان و مکان بود؛ از اینرو شنیده می شد و کثیری از در موافقت و مخالفت با آن بر می آمدند. در روزگارکنونی نیز، برای تحقق کار فرهنگی ماندگار و مؤثر، باید در این مسیر حرکت کرد و با پیش چشم داشتن این میراث ماندگار، راه پیشینیان را دنبال کرد، بدون اینکه لزوما از ایشان دنباله روی کرد. پرداختن به مسائل و معضلات نظری و دین شناسانه و اگزیستانسیل اینجا و اکنون و صورتبندی آنها و احیانا از پی حل و رفع آنها برآمدن ، در این میان دست بالا را دارد ؛ اینچنین است که کاوشهای روشنفکرانه کارآمد خواهد بود و راهی به دهی خواهد گشود:

زین روش بر اوج انور می روی

ای برادر گر بر آذر می روی

 

منبع: مهرنامه

محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.

 

«آمریکایی‌ها در پی گفتگو»: تحلیل پیام نوروزی اوباما به مردم ایران

Posted: 26 Mar 2012 07:18 AM PDT

واشینگتن پست
اوباما در پیام نوروزی خود به دولت‌مردان ایران توصیه کرده است که باید از حقوق ایرانیان در زمانی که اکثر اعراب ساکن خاور میانه در قیام های دموکراسی خواهانه به نام «بهار عربی» در گیر هستند، حراست کنند. وی مشخصاٌ اشاره کرد که «ما در طول سال گذشته یک بار دیگر شاهد بودیم که سرکوب عقاید باعث نمی شود که آنها از بین روند.»

 

اسکات ویلسون
۲۰ مارس ۲۰۱۲


پرزیدنت اوباما در روز سه شنبه در پیام سالانه خود به مردم ایران لحنی مقابله جویانه تر از معمول استفاده کرد و گفت او در جستجوی راه هایی است که بتواند «پرده الکترونیکی» را که تهران بر روی اینترنت و دیگر وسایل ارتباطاتی کشیده، از میان بر دارد.

اوباما در آستانه فرا رسیدن عید نوروز گفت: «من می‌خواهم ایرانیان بدانند که امریکا در صدد گفتگو با آنان جهت پی بردن به دیدگاه‌ها و خواسته‌های آنان است.»

او افزود: «امریکا به معطوف کردن توجه به پرده الکترونیکی که رابطه مردم ایران را از جهان گسسته است، ادامه خواهد داد. ما امیدواریم که دیگران نیز برای گسترش آزادی ابتدائی ایرانیان، آزادی برای ارتباط با یکدیگر و با دیگر انسان ها به ما بپیوندند.»

اوباما از زمان شروع دوره ریاست جمهوریش از طریق پیام نوروزی با مردم ایران صحبت کرده و در صدد یافتن زمینه های مشترک بین امریکا و جمهوری اسلامی بر آمده است.

در عین حال نقطه نظرات وی در پیام امسال حکایت از افزایش فشارها بر ایران و ازدیاد نگرانیها از احتمال درگیری‌های نظامی قریب الوقوع میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در رابطه با برنامه هسته‌ای دارد.

اوباما در اولین پیامش در سه سال قبل در پی دادن «وعده‌ی شروعی جدید» به ایران بود. ولی پیام امسال همزمان با تلاش کابینه وی جهت افزایش اثرات تحریم های اقتصادی به حاکمان ایران ارسال می گردد. وزارت خارجه امریکا در روز سه شنبه اعلام کرد که ۱۱ کشور را که واردات نفت از ایران را به طور داوطلبانه کاهش داده اند، از مجازات های اقتصادی آمریکا معاف خواهد کرد.

آن کشورها شامل ژاپن و ۱۰ کشور عضو اتحادیه اروپا هستند که از مشتریان سنتی نفت ایران به شمار می روند. همه این کشورها بطور بالقوه مشمول تحریم های جدید اقتصادی مصوب کنگره هستند که هر بانک خارجی را که در معاملات نفتی با بانک مرکزی ایران ارتباط دارد، مجازات می کند. کشور های اروپایی کل واردات نفت از ایران را از اول ژوئیه تحریم کرده و ژاپن موافقت نموده که واردات نفت از ایران را به میزان ۲۲ در صد کاهش دهد.

مقامات امریکا در حال مذاکره با ۱۲ مشتری دیگر ایران از جمله چین، هند و کره جنوبی راجع به توقف خرید نفت ایران قبل از ۲۸ ژوئن است که تحریم های امریکا قرار است اجرا شوند.

هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا از ۱۱ کشوری که «همبستگی و تعهد برای پاسخگو دانستن ایران» را نشان دادند، ستایش کرد.

پیام تهاجمی‌تر امسال اوباما بازتاب نگرانی‌های رو به افزایش واشنگتن، تل آویو و دیگر پایتخت های جهان در رابطه با برنامه غنی سازی ایران است. اسرائیل بر این باور است که ایران از اورانیوم غنی شده‌ی خود جهت ساخت تسلیحات اتمی استفاده خواهد کرد.

اوباما در جلسه‌ای با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در ماه جاری در مخالفت با حملات نظامی بر علیه ایران قبل از شروع کامل تحریم های اقتصادی در تابستان گفتگو کرد. او امیدوار است که این تحریم ها رهبری شیعی ایران را به توقف برنامه های غنی سازی وادار کند.

در عین حال اوباما در حال مبارزات انتخاباتی سال جاری است که یک جنگ منطقه ای در خاور میانه نفت خیز، آنرا پیچیده تر می کند. لذا او اعلام نموده که برای راه حل دیپلماتیک «پنجره‌ها در حال بسته شدن اند.»

به گفته مقامات کابینه یک هدف از این تحریم ها، مخالف کردن عموم مردم ایران نسبت به دولت و شاید فشار آوردن به آن برای توقف برنامه های هسته اش است.

همانند گذشته اوباما مستقمیا با مردم ایران از طریق یک پیام ویدیویی ضبط شده صحبت کرد. پیام وی به زبان های فارسی و عربی ترجمه شده بود.

وی به تهران توصیه نموده که باید از حقوق ایرانیان در زمانی که اکثر اعراب ساکن خاور میانه در قیام های دموکراسی خواهانه به نام «بهار عربی» در گیر هستند، حراست نماید. وی مشخصاٌ اشاره کرد که «ما در طول سال گذشته یک بار دیگر شاهد بودیم که سرکوب عقاید باعث نمی شود که آنها از بین روند.»

اوباما گفت: «مردم ایران مانند مردم کشور های دیگر دارای حقوق جهانشمول اندیشه و بیان برای خود هستند.» اوباما ایرانیان را «وارثان تمدنی بزرگ و باستانی» نامید و گفت: «دولت ایران مسؤول است که به این حقوق احترام گذارد همانطور که مسؤول است که وظایفش را در قبال برنامه هسته‌ای اش انجام دهد.»

اوباما اشاره کرد که فیلم ایرانی «جدایی نادراز سیمین» امسال موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی گردید، و آنکه «از فیس بوک تا تویتر، از موبایل تا اینترنت، مردم ما برای تماس با یکدیگر و پر مایه نمودن زندگی های خود استفاده می کنند.»

وی اضافه کرد: «اجازه دهید مجددا بگویم که اگر دولت ایران مسیری مسؤولانه را طی کند، یکبار دیگر در جامعه ملل مورد استقبال قرار خواهد گرفت و مردم ایران نیز فرصت های بیشتری برای موفقیت به دست خواهند آورد.»


منبع: واشنگتن پست

محتوای یادداشت‌ها لزوماً مورد دیدگاه جرس نیست.
 

درگیری پلیس بحرین با معترضان به برگزاری مسابقات فرمول یک

Posted: 26 Mar 2012 06:15 AM PDT

جـــرس: در پی اعتراض شدید شیعیان شهر ستره در جنوب منامه با برگزاری مسابقات اتومبیل رانی موسوم به «فرمول ۱»، پلیس بحرین با ادوات زرهی با معترضین درگیر شد و سرنوشت این مسابقات بزرگ جهانی را پشت پرده ای از ابهام قرار داد.


به گزارش رادیو فردا، صد‌ها تن از نیروهای پلیس ضد شورش با پیشتیبانی خودروهای زرهی به خیابان‌های ستره آمدند و جوانان شیعه نیز، اقدام به پرتاب کوکتل مولوتوف و سنگ به سمت نیروهای امنیتی کردند و این نیرو‌ها با شلیک گلوله‌های گاز اشک آور به آنها پاسخ گفتند.


بر اساس گزارش ها، ستره منطقه‌ای فقیر نشین در جنوب شرق منامه پایتخت بحرین است و از مدت‌ها پیش یکی از مناطق پرحادثه به شمار می‌آید.

جوانان شیعه خشمگین می‌گویند دولت علیه آنها تبعیض سیاسی و اقتصادی قائل می‌شود، همواره با نیروهای دولتی در این منطقه درگیر می‌شوند.


در مقابل، دولت عامل این نارضایتی را روحانیون شیعه می‌داند و آنان را متهم می‌کند که با تحریک شیعیان در آتش تنش مذهبی در بحرین می‌دمد.


بر اساس این گزارش، روز گذشته (یک شنبه) هر بار که گشت‌های پلیس از خیابان‌های ستره عبور می‌کرد، مردم با داد و فریاد و کوبیدن بر سطل‌های زباله، به آنها پاسخ می گفتند و هنگام عبور نیروهای امنیتی از خیابان‌های ستره، جوانان فریاد زدند "بیایید اینجا‌‌ ای مهاجران". اشاره معترضان به خارجی‌های سنی مذهب است که در نیروهای پلیس بحرین استخدام شده اند. برخی دیگر از معترضان علیه حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین شعار دادند.


گفتنی است از یک سال پیش با آغاز اعتراض خیابانی شیعیان که خواستار اصلاحاتی هستند که اختیارات خاندان آل خلیفه حاکم را محدود می‌کند و به پارلمان نقش بیشتری در اداره کشور می‌دهد، شکاف در بحرین میان شیعیان و سنی‌ها دو چندان شده است.


برخی از معترضان هم خواستار سرنگونی نظام پادشاهی هستند؛ مساله‌ای که خشم برخی از سنی‌ها را برانگیخته است. آنها خاندان پادشاهی را قدرتی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن شیعیان می‌دانند.


اکثر ساکنان بحرین شیعه مذهب هستند در حالی که اقلیت سنی مذهب در این کشور حکومت می‌کند.


سال گذشته نیروهای امنیتی به حضور خیابانی معترضان شیعه که از انقلاب‌های تونس و مصر الهام گرفته بودند، پایان دادند. دولت بحرین در این میان قانون وضعیت فوق العاده برقرار کرد و از نیروهای نظامی مشترک شورای همکاری خلیج فارس موسوم به «سپر جزیره» برای آرام کردن اوضاع کشور کمک خواست. عربستان سعودی، امارات عربی متحد و کویت به این درخواست پاسخ دادند و نیروهای خود را برای استقرار در مرز‌ها و مقابل ساختمان‌های مهم دولتی، به بحرین اعزام کردند.


کمیساریای عالی حقوق بشر هفته گذشته نسبت به استفاده مفرط نیروهای امنیتی از زور و گاز اشک آور در برخورد با معترضان ابراز نگرانی کرده بود.


آخرین گزارش ها حاکی است، بسیاری از دیوارهای ستره را شعارهایی علیه حکومت می‌پوشاند که پادشاه را به «دیکتاتور» توصیف و از معترضان زندانی تمجید می‌کند.


رویترز گزارش داده است که در برخی از دیوار نویسی‌ها به سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران اشاره شده که نظام پادشاهی بحرین را غیر اسلامی توصیف کرده است.


در بسیاری از خیابان‌های ستره سنگ و چوب بر روی زمین پراکنده شده تا در مسیر حرکت گشت‌های امنیتی و خودروهای پلیس، مانع ایجاد کند.


بر اساس گزارش ها، اکنون سرنوشت مسابقات جایزه بزرگ فرمول ۱ بحرین که فرار است اوایل اردیبهشت ماه برگزار شود، به وضعیت امنیتی این کشور بستگی دارد؛ به ویژه آنکه معترضان وعده اوج دادن به اعتراض‌های خود را داده‌اند. نیروهای پلیس پوسترهایی که علیه مسابقات در ستره نصب شده بود را از دیوار‌ها کندند.

زندانیان بند ۳۵۰ در اعتراض به قطع تماسهای تلفنی درعید نوروز، امروز تلفن را تحریم کردند

Posted: 26 Mar 2012 05:19 AM PDT

جـــرس: یکی از خانواده زندانیان سیاسی از "تحریم" تماس تلفنی زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در واکنش به اقدام غیراخلاقی مقامات قضایی در قطع تماس های تلفنی در پنج روز اول عید خبر داد.


ژیلا بنی یعقوب، همسر زندانی سیاسی بهمن احمد امویی، در صفحه فیس بوک خود نوشته است:

"به دستور دادستان تهران پنج روز اول نوروز امسال تلفن های بند ۳۵۰ قطع شده بود و هیچ کدام از زندانیان این بند اجازه پیدا نکردند که حتی در یک تماس تلفنی چند دقیقه ای به مناسبت عید نوروز با خانواده هایشان صحبت کنند،این در حالی بود که ملاقات ها نیز در روزهای عید تعطیل بود.از امروز با دستور دادستان، تلفن این بند وصل شد اما زندانیان در واکنش به دستور دادستان برای قطع تلفن در روزهای نخست و به منزله اعتراض، امروز تلفن را تحریم کردند و تقریبا همه زندانیان سیاسی بند در این اقدام اعتراضی شرکت کردند و تلفن نزدند.

می دانم چقدر برای شان سخت بوده که تلفن نزنند اما حتما اعتراض به این اقدام دادستان برای شان مهم تر بوده که به این جمع بندی رسیده اند. چند روز قبل از عید نوشته بودم :«آقایان قوه قضاییه، مسوولان زندان و یا مسوولان امنیتی، اگر برای چند روزی هم که شده آزادشان نمی‌کنید و یا مرخصی به آن‌ها نمی‌دهید، لااقل آن‌ها را در روزهای عید از ملاقات محروم نکنید.روز اول عید در زندان را به روی خانواده‌ها باز کنید، همچنان که حتی رژیم شاه نیز در روزهای عید ملاقات زندانیان سیاسی را تعطیل نمی‌کرد و حتی به افراد دورتر خانواده نیز اجازه ملاقات حضوری می‌دادند و حتی اجازه می‌دادند در محوطه اوین روز عید را با یکدیگر ناهار بخورند، شما نیز فکری برای روزهای عید زندانیان و خانواده های شان بکنید.شاید بگویید کارمندان اوین باید به تعطیلات عید بروند! مگر کارکنان بیمارستان‌ها نباید به تعطیلات بروند، اما هرجور شده برنامه‌ها را جوری تنظیم می‌کنند که در روزهای عید ملاقات تعطیل نشود، نباید برنامه ریزی برای این کار خیلی پیچیده باشد.»

حالا اضافه می کنم آقایان قوه قضاییه، آقای دادستان خیلی متشکر که هم در روزهای عید ملاقات مان را تعطیل کردید و هم اجازه ندادید که روز عید یک دقیقه تلفنی با عزیزان مان صحبت کنیم...متشکریم."


ترکیه نیز سفارت خود در سوریه را تعطیل کرد

Posted: 26 Mar 2012 03:57 AM PDT

جـــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به تداوم کشتار معترضان در سوریه، ترکیه نیز سفارت خود در سوریه را تعطیل کرد.


باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه زمان چاپ ترکیه نوشت: رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه که برای شرکت در کنفرانس امنیت هسته ای در کره جنوبی بسر می برد، با اعلام این مطلب گفت :‌"عمر اونهون سفیر ترکیه در سوریه این کشور را ترک کرده و روز شنبه از طریق یک کشور ثالث به ترکیه بازگشته است."


نخست وزیر ترکیه گفت : "کنسولگری ترکیه در حلب همچنان باز است و به کار خود ادامه می دهد."


اردوغان ، مسئله سوریه را مهمترین محور گفتگوهای دیروز خود با باراک اوباما عنوان کرد و این گفتگوها را بسیار مفید دانست.


وی گفت : "ما روند وقایع سوریه را از زمان آغاز ناآرامی ها در این کشور ارزیابی کردیم."


نخست وزیر ترکیه گفت : آمریکا در مرحله نخست چندان تمایلی به مداخله نظامی در سوریه ندارد.


وی گفت : "آمریکایی ها بر این باورند که گفتگو با ایران ، چین و روسیه درباره مسئله سوریه مفید خواهد بود. آمریکا به مسئله سوریه مانند مسئله لیبی نگاه نمی کند."


نخست وزیر ترکیه گفت : "ما در موقعیت متفاوتی قرار داریم ، ترکیه و سوریه مرز مشترکی به طول 910 کیلومتر دارند. ما با برخی تهدیدها نیز مواجهیم. شمار پناهجویان سوری در ترکیه به بیش از 17 هزار نفر رسیده است . پیش بینی می کنیم که این رقم به صد هزار نفر برسد. 10 ژنرال و 19 سرهنگ ارتش سوریه به ترکیه گریخته اند و فرار نظامیان سوری به ترکیه به صورت پی در پی ادامه دارد."


گفتنی است شورای ملی موقت سوریه در استانبول دفتر خود را افتتاح خواهد کرد و نصیری ها ، مسیحیان و کردها نیز در این شورا حضور دارند.


طی روزهای اخیر، تعدادی از کشورهای جهان در اعتراض به تداوم کشتار معترضان در سوریه، سفارتخانه های خود در دمشق را به حالت تعطیل در آورده بودند.

واکنش تهران به کودتا در کشور مالی

Posted: 26 Mar 2012 03:10 AM PDT

جـــرس: سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص تحولات اخیر در کشور آفریقایی مالی اظهار داشت : جمهوری اسلامی ضمن پیگیری و رصد اخبار و تحولات مربوط به بروز کودتا در کشور مالی ، همواره خواستار حفظ تمامیت ارضی ، آرامش، صلح و ثبات و احترام به حقوق مردم و دموکراسی در این کشور بوده است.


به گزارش مهر، رامین مهمان‌پرست ابراز امیدواری کرد که هر چه سریع‌تر شاهد برقراری امنیت و آرامش و نظم و قانون در جمهوری مالی باشیم.


مهمان‌پرست همچنین اظهار داشت: سیاست کلی جمهوری اسلامی در آفریقا حفظ امنیت و حل اختلافات داخلی کشورهای قاره آفریقا توسط خود این کشورها و از طریق مذاکره و گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز می‌باشد و معتقدیم هرگونه تنش و ناآرامی در آفریقا نه تنها به زیان مردم خواهد بود، بلکه سوء استفاده قدرت‌های خارجی را در پی خواهد داشت.


سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ادعا کرد: جمهوری اسلامی از تلاش‌های اتحادیه آفریقا برای برقراری صلح و آرامش در جمهوری مالی حمایت می‌نماید.


در گزارشی دیگر پیرامون وقایع مالی، برادر وزیر امور خارجه مالی گفت وزیر خارجه این کشور و 13 تن دیگر که در بازداشت حاکمان نظامی جدید این کشور هستند از روز یکشنبه اعتصاب کردند.


به گزارش واحدمرکزی خبر، وی افزود: سومیلو بوبی مایگا وزیر خارجه مالی که روز چهارشنبه توسط نظامیان شورشی برکنار شد، به همراه مقامات دیگری نظیر وزیر دادگستری، وزیر کشور، شهردار باماکو(پایتخت) و نخست وزیر سابق این کشور در بازداشت حاکمان نظامی جدید این کشور هستند.


برادر وزیر خارجه مالی افزود: آنها صبح یکشنبه در اعتراض به بازداشت خود شروع به اعتصاب غذا کردند.


گفتنی است، سربازان مالیایی تحت فرماندهی سرهنگ آمادو سانوگو یک افسر میان رتبه که در آمریکا آموزش دیده روز چهارشنبه کاخ ریاست جمهوری مالی را محاصره کرده و نیمه شب قدرت را در دست گرفتند.


به گزارش آسوشیتدپرس، اتحادیه اروپا، بانک جهانی و بانک توسعه آفریقا همگی به دلیل وقوع این کودتا در مالی کمکهای خود را به این کشور متوقف کرده اند و اتحادیه آفریقا عضویت این کشور را به حالت تعلیق درآورده است. آمریکا نیز در حال بررسی تمام کمکهای خود به جز کمکهای انسانی به مالی است.

کاهش بهای نفت در معاملات صبح دوشنبه ۲۶ مارس

Posted: 26 Mar 2012 02:37 AM PDT

جـــرس: در حالیکه گزارش رسیده بود، کاهش سی درصدی فروش نفت ایران، سبب صعود قیمت جهانی نفت شده، منابع بین المللی از سقوط مجدد قیمت نفت در آغاز هفته خبر دادند.


خبرگزاری آلمان از سنگاپور گزارش داد که بهای نفت در آغاز هفته‌ی جدید اندکی کاهش یافته است.


بر این اساس، صبح دوشنبه (۲۶ مارس/ ۷ فروردین) بهای هر بشکه نفت دریای شمال برای تحویل در ماه مه ۱۲۴ دلار و ۸۶ سنت بوده است. این مبلغ ۲۷ سنت کمتر از معاملات روز جمعه است.


هر بشکه نفت وست‌تگزاس اینترمدیت آمریکا هم در نخستین ساعات معاملات روز دوشنبه با ۲۶ سنت کاهش ۱۰۶ دلار و ۶۱ سنت معامله شده است.


نگاه بازارهای مالی جهانی در روز دوشنبه به آلمان است. در این روز بیلان اقتصادی این کشور در ماه مارس منتشر می‌شود. وضعیت اقتصادی این کشور در ماه‌های اخیر همواره رو به بهبود بوده است. کارشناسان به ادامه این روند چندان خوش‌بین نیستند.


نگرانی‌ها از کاهش رشد اقتصادی آلمان می‌تواند بهای نفت را باز هم کاهش دهد.

 

همزمان، خبرگزاری ایرنا نیز گزارش داده است که امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران، میانگین قیمت تقریبی هر بشکه نفت خام صادراتی ایران را در سه هفته نخست ماه مارس امسال ۱۲۲ دلار و ۶۱ سنت اعلام کرده است.


در اعتراض به سخنان احمدی‌نژاد در تاجیکستان، هیأت آمریکایی محل نشست را ترک کرد

Posted: 26 Mar 2012 02:28 AM PDT

جـــرس: پنجمین اجلاس همکاری‌های اقتصادی افغانستان از صبح امروز با حضور رؤسای جمهوری ایران، افغانستان، پاکستان و تاجیکستان در دوشنبه آغاز به کار کرد.


به گزارش باشگاه خبرنگاران، محمود احمدی‌نژاددر این نشست بشدت به آمریکا و نیروهای ناتو در افغانستان حمله کرد و حضور آنها را ریشه‌ی اصلی مشکلات فعلی در افغانستان دانست.


بر اساس این گزارش، هیأت آمریکایی حاضر در اجلاس در اعتراض به این سخنان محل نشست را ترک کرد و
بعد از اتمام سخنراني احمدي نژاد اين هيأت آمريکايي به سالن بازگشت. 

گفتنی است، رابرت بليک معاون وزير امور خارجه آمريکا در امور آسياي مرکزي و جنوبي به منظور شرکت در کنفرانس همکاريهاي اقتصادي منطقه اي براي افغانستان در صدر هيئتي در اجلاس دوشنبه پايتخت تاجيکستان شرکت کرده است.