جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


افشای ایمیلهای بشار اسد با مقامات جمهوری اسلامی؛ مشاوره با ایران

Posted: 15 Mar 2012 09:09 AM PDT

جــرس: در پی تداوم حمایت های جمهوری اسلامی از حکومت سوریه و در سالگرد آغاز اعتراضات مردمی در سوریه، یک روزنامه بریتانیایی با استناد به مکاتبات محرمانۀ صورت گرفته، اعلام کرد که رهبر سوریه برای سرکوب اعتراضات با مقامات جمهوری اسلامی مشورت می کرد.


روزنامه بریتانیایی گاردین روز پنج‌شنبه، ۲۵ اسفندماه، در گزارشی اختصاصی از محتوای "چند هزار ای‌میل خصوصی" رئیس جمهور سوریه و همسرش خبر داد. این ای‌میل‌ها حاکی از "مشاوره گرفتن" حکومت سوریه از جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات و همچنین تمسخر اصلاحات در این کشور است.


به گزارش رادیو فردا، روزنامه گاردین در شماره روز پنج‌شنبه خود به نقل از فعالان ضدحکومتی سوریه به محتوای «بیش از سه هزار» ای‌میل پرداخته است که «از مکاتبات خصوصی بشار اسد و همسرش اسما» گرفته شده است.


اعضای شورای عالی انقلاب سوریه که علیه حکومت خاندان آقای اسد فعالیت می‌کنند این مجموعه مکاتبات اینترنتی را از ماه ژوئن سال گذشته تا اوایل ماه فوریه گذشته، یک ماه پیش، زیر نظر داشته‌اند.


روزنامه گاردین می‌گوید برای تعیین صحت محتوای این ای‌میل‌ها با «ده نفر» تماس گرفته است که به نام‌شان در این ای‌میل‌ها اشاره شده است.


بنا بر گزارش اختصاصی گاردین که درست در روز سالگرد آغاز اعتراضات ضدحکومتی در سوریه به چاپ رسیده، رئیس جمهور سوریه در چند مورد با یا بی‌واسطه از جمهوری اسلامی ایران مشاوره گرفته است.


گاردین از جمله در یک مورد به سخنرانی بشار اسد در ماه دسامبر سال گذشته اشاره می‌کند که درباره موضوعات آن به گفته مشاور رسانه‌ای او با چندین نفر «از جمله مشاور سیاسی سفیر ایران» در سوریه مشورت شده است.


از همان ماه‌های آغازین اعتراضات به حکومت اسد در دمشق، کشورهای غربی تهران را متهم کردند که به سوریه در سرکوب مردم خود کمک می‌کند.


در حالی که این اتهام در یک سال گذشته چندین بار تکرار شده و حتی معترضان سوری از حضور نیروهای ایرانی در میان نیروهای سوری خبر داده‌اند، تهران همواره این اتهام را رد کرده است.


در ای‌میل مربوط به سفیر ایران،‌ به بشار اسد توصیه شده است در سخرانی‌اش لحنی «حاکی از قدرت و خشونت» به کار ببرد و به حمایت «کشورهای دوست» اشاره کند.


در این ای‌میل همچنین به آقای اسد توصیه شده است که حکومتش باید اطلاعات «مربوط به توانایی‌های نظامی خود» را بیشتر نشر دهد تا مردم متقاعد شوند که این حکومت حتی با نیروی نظامی نیز از پای درنخواهد آمد.


در مجموعه ای‌میل‌های افشاشده خانواده اسد به نام «حسین مرتضی» نیز اشاره شده است، بازرگان متنفذ لبنانی که به گفته گاردین با ایران «ارتباطاتی قوی» دارد.


روزنامه گاردین همچنین بر اساس این ای‌میل‌ها گزارش داده است که بشار اسد اصلاحاتی را که به مردم سوریه وعده داده تا بحران این کشور را خاموش کند به سخره گرفته است و در ای‌میل‌ها از «قوانین آشغال احزاب و رسانه‌ها و انتخابات» حرف می‌زند.


در حالی که معترضان سوری خواستار کناره‌گیری خاندان اسد از قدرت در این کشور هستند، آقای اسد در یک سال گذشته چندین بار در سخنرانی‌های خود وعده اصلاحات در شیوه اداره کشور را داده است، وعده‌ای که دست‌کم تاکنون متحقق نشده است.


"ولخرجی" و "پناهندگی به قطر"

بر اساس این گزارش، موضوع عمده دیگر ای‌میل‌های خصوصی اسما اسد، همسر رئیس جمهور سوریه،‌ است که بخشی از گزارش گاردین را به خود اختصاص می‌دهد.


محتوای ای‌میل‌های خانم اسد بیشتر به خرید‌های آن‌لاین او اختصاص دارد، از جمله گاردین می‌گوید که او در یک مورد ده هزار پوند خرج «شمعدان و میز و چلچراغ از پاریس» کرده است.


این در حالی است که به‌ویژه در دو ماه گذشته مردم دست‌کم یک شهر، حمص، به دلیل محاصره شدن توسط ارتش حتی به آب و غذای کافی نیز دسترسی نداشته‌اند.


در ای‌میلی دیگر به اسما اسد که هم‌چنان تلاش می‌کند چهره‌ای مدرن از کشور و همسر شخص اول سوریه را به نمایش بگذارد دختر امیر قطر، حامد بن خلیفه آل ثانی، به خانم اسد توصیه می‌کند که به اتفاق همسرش سوریه را ترک کند و به چند شهری که پذیرای آنان هستند، «از جمله دوحه»، پایتخت قطر، پناهنده شوند.


روزنامه گاردین از قول فعالان سوری مخالف حکومت می‌گوید که آنها نام کاربری و اسم رمز ای‌میل‌های خانواده اسد را از خبرچینی گرفته‌اند که در حلقه پیرامونی بشار اسد بوده است.


به گفته گاردین، دسترسی به این ای‌میل‌ها روز هفت فوریه گذشته قطع شده است.


این نخستین بار نیست که محتوای ای‌میل‌های خصوصی بشار اسد در سراسر جهان منتشر می‌شود.


یک ماه پیش نیز ای‌ميل‌های اسد و شمار ديگری از سران حکومت سوريه توسط "هکرهای ناشناس" هک شد و پس از چند روز روزنامه معتبر اسرائيلی هاآرتص اعلام کرد که امتياز انتشار اين پست‌های الکترونيک را به دست آورده است.

عباسپور: احمدی نژاد نمره صفر گرفت

Posted: 15 Mar 2012 06:43 AM PDT

جــرس: در واکنش به اظهارات توهین آمیز محمود احمدی نژاد خطاب به نمایندگان مجلس، و درخواست نمره "بیست" از نمایندگان، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، نمره رئیس دولت را "صفــر" اعلام کرد.


محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه در جریان پاسخگویی به سوالات نمایندگان مجلس، خطاب به آنان با لحن تمسخر آمیزی گفته بود: "شب عید است، بیایید شوخی کنیم! اگر کمتر از نمره بیست به من بدهید، نامردی و بی انصافی کرده اید."


اظهارات احمدی نژاد در جریان جلسه مذکور، با اعتراض بسیاری از نمایندگان مجلس روبر شد.


به گزارش همشهری آنلاین، در ادامه واکنش های نمایندگان مجلس، علی عباسپور تهرانی فرد، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، در پاسخ به این سؤال که آیا مجلس به هدف مورد نظر خود دست یافت؟، اظهار کرد: اولا یک بحث این بود که بالاخره دولت پذیرفت به مجلس پاسخگو باشد و این را می‌توان به عنوان مهم‌ترین دستاورد سؤال از رئیس جمهور که پس از یک سال به ثمر رسید، ذکر کرد.


عباسپور در واکنش به اظهارات و پاسخ‌های احمدی‌نژاد به نمایندگان گفت: احمدی‌نژاد با اجرای قانون عناد دارد و به مجلس پاسخگو نیست.


علی عباسپور تهرانی فرد در مورد شیوه پاسخگویی احمدی‌نژاد به سؤال نمایندگان مجلس گفت: ایشان به سؤال‌ها پاسخ ندادند. ضمن اینکه در صحبت‌هایش تضاد وجود داشت.


رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات با تإکید بر این موضوع که احمدی‌نژاد به هیچ یک از سئوال‌ها پاسخ نداد، گفت: من نمره قابل قبولی به ایشان نمی‌دهم. اینکه بیاییم با لحنی صحبت کنیم که عده‌ای در خارج از کشور هورا بکشند این مکانیزم شایسته‌ای نیست و من به احمدی‌نژاد از صفر می‌دهم.


این نماینده مجلس هشتم که یکی از امضاکنندگان طرح سؤال از احمدی‌نژاد بود، افزود: احمدی‌نژاد با اجرای قانون عناد دارد. اینکه رئیس جمهور عنوان کند، «چرا از من می‌پرسید بودجه فرهنگی کجا خرج شده؟ شما نمایندگان عضو شورای برنامه ریزی هستید. من که عضو نیستم!» نشاندهنده طفره رفتن احمدی‌نژاد از پاسخگویی است.


وی با تاکید بر این موضوع که این نوع ادبیات حتی عامه پسند هم نیست، گفت: بار‌ها اشاره کرده‌ایم که رئیس جمهور باید جایگاه این مقام را درک کند و بر این اساس سخن گوید. رئیس جمهور شخص دوم کشور بعد از رهبری است و باید نکاتی از اخلاقیات رهبری در ایشان متبلور شود، نکته‌ای که متأسفانه مورد توجه احمدی‌نژاد قرار نگرفته است.


رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در پاسخ به این سؤال که آیا مجلس به هدف مورد نظر خود دست یافت؟، اظهار کرد: اولا یک بحث این بود که بالاخره دولت پذیرفت به مجلس پاسخگو باشد و این را می‌توان به عنوان مهم‌ترین دستاورد سؤال از رئیس جمهور که پس از یک سال به ثمر رسید، ذکر کرد.


وی تصریح کرد: قرار بود نشان داده شود که دولت نسبت به قوانین توجه لازم را ندارد و این در قالب سؤال‌ها مطرح شد و متاسفانه رئیس جمهور با شوخی از آن‌ها عبور کردند و این نشان می‌دهد که رئیس جمهور خودش را در مقابل مجلس پاسخگو نمی‌داند.


این نماینده مجلس هشتم با اشاره به گفته احمدی‌نژاد که نمره بیست را نمایندگان مجلس خواستار شده بود، تأکید کرد: رئیس جمهور به هیچ یک از سؤال‌ها پاسخ ندادند و با شوخی از کنار همه آن‌ها عبور کردند و با جرأت می‌توان گفت که احمدی‌نژاد در آزمون امروز «صفر» گرفت.


عباسپور افزود: ایشان در مورد سؤال قانون هدفمند کردن و اینکه چرا این قانون باعث شد بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل شوند، هیچ پاسخی نداد و توهین آمیز و طعنه آمیز سخن گفت. احمدی‌نژاد همچنین در قبال گرانی‌های وسیع و کمر شکن سکوت کرد و صحبت را مثل همیشه به زمانی که با مردم صحبت می‌کند موکول کرد در حالی که مجلس خانه مردم است.


وی با اشاره به پاسخ احمدی‌نژاد در مورد نحوه برکناری منوچهر متکی گفت: احمدی‌نژاد در بحث برکناری متکی با شوخی مسئله را مطرح کرد و این سفر را ماموریتی از سوی دولت ندانست. در حالی که متکی پیام رئیس جمهور را برده بود و قطعا سفرهایی که وزیر امور خارجه انجام می‌دهد در سایه سیاست‌های کلان دولت است.


این نماینده موافق طرح سؤال از احمدی‌نژاد در پایان تصریح کرد: در مسائل فرهنگی ایشان از پاسخگویی به سئوال فرار کردند و گفتند که من چون عضو شورا نیستم اطلاع ندارم در حالی که اعتبارات زیر نظر استانداری‌ها انجام می‌شود و ایشان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و این سخنان نمی‌تواند واقعیت داشته باشد.


طرح ناموفق حمله به وزیر دفاع آمریکا در افغانستان

Posted: 15 Mar 2012 06:32 AM PDT

جــرس: به گزارش منابع بین المللی، طرح حمله به لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا، در افغانستان شکست خورد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، فرماندهی ارتش آمریکا در افغانستان روز پنجشنبه (۲۵ اسفند / ۱۵ مارس) اطلاع داد به هنگام ورود لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا به افغانستان، راننده یک خودرو در فرودگاه نظامی شهر هلمند سعی کرد به صف استقبال‌کنندگان از پانه‌تا بزند، اما خودرویش در پی حادثه‌ای آتش گرفت و قصد او عملی نشد.


گفته می‌شود راننده این خودرو، که مترجم افغانی پایگاه نظامی بوده، در پی جراحات وارده درگذشته است. او که در خودرویش یک پیت بنزین داشته با سرعت به سوی محل نشست هواپیمای پانه‌تا رانده ، اما با افتادن در یک چاله، خودرو آتش گرفته و نقشه او شکست خورده است.

معارفه سعید مرتضوی در تامین اجتماعی: شنبه ۱۰ صبح

Posted: 15 Mar 2012 06:27 AM PDT

جــرس: در حالیکه اعتراضات نسبت به انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی همچنان ادامه داشته و برخی نمایندگان مجلس، از استیضاح وزیر مربوطه خبر داده بودند، سایت اصولگرای بازتاب خبر داد که انتصاب سعید مرتضوی عامل جنایت کهریزک به ریاست سازمان تامین اجتماعی قطعی شده و شنبه ساعت ۱۰ صبح وی معارفه خواهد شد.


بر اساس این گزارش، در روزهای گذشته شایعات فراوانی درباره حضور مرتضوی در تامین اجتماعی بر سر زبانها بود و این شایعات زمانی رنگ جدی تری به خود گرفت که شیخ الاسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی این انتصاب را تکذیب کرد.


در چند روز گذشته هم تعدادی از نمایندگان مجلس نیز استیضاح وزیر مربوطه را از عواقب این انتصاب دانسته بودند. با این وجود سایت اصولگرای بازتاب خبر داده که مراسم معارفه مرتضوی شنبه ساعت ۱۰ صبح در ساختمان اصلی این صندوق برگزار خواهد شد.


روز گذشته، الیاس نادران نماینده منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی طی تذکری در صحن علنی مجلس اظهار داشت: ‌مدتهاست که بحث انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی از طرف وزیر کار،‌ تعاون و امور اجتماعی مطرح است. با توجه به اینکه خبرها به ما رسیده که بعدازظهر قرار است مرتضوی منصوب شود ومجلس تا ۱۵ فروردین جلسه ندارد ما امروز صبح امضاهای استیضاح وزیر را گرفتیم.



۲۹ وب نگار ایرانی طی سال گذشته در ایران بازداشت شده اند

Posted: 15 Mar 2012 06:19 AM PDT

 جــرس: مسئول بخش ايران در سازمان گزارشگران بدون مرز، با اشاره به تازه ترین فهرست این سازمان پیرامون "دشمنان اینترنت"، خاطرنشان کرد: "اين سه فهرست هر سال در روز «مبارزه عليه سانسور بر روی اينترنت» منتشر و به روز می‌شود. متاسفانه اين فهرست کم و زياد می‌شود، يعنی تعدادی از کشورها وارد ليست می‌شوند و بعضی کشورها از آن خارج می‌شوند."


رضا معینی در گفتکو با رادیو فردا، در خصوص تازه ترین فهرست سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید: "اصلی‌ترين کشورهای دشمن اينترنت همچنان برجای خود هستند، کشورهايی مانند جمهوری اسلامی، ويتنام، عربستان سعودی و کشورهايی که تازه به اين ليست اضافه شده‌اند.
در کنار ليست دشمنان اينترنت ما ليست ديگری از سالها پيش تهيه کرده‌ايم؛ کشورهايی که بايد تحت مراقبت و مواظبت قرار بگيرند. متاسفانه در اين ليست کشورهايی هستند از جمله امسال فرانسه که عملا در اين چهارچوب می‌توان گفت به مبارزه عليه سانسور بر روی اينترنت کمکی نمی‌کنند."


معینی پیرامون ادعای مقامات جمهوری اسلامی در خصوص تحدید و نظارت بیشتر در حوزه اينترنت گفت: "در اين ليست در مورد هر کدام از کشورهای دشمن اينترنت توضيح داده شده است و در مورد جمهوری اسلامی به طور مشخص بر روی فعاليت‌های يک سال گذشته از دستگيری‌ها گرفته تا اقدام برای مسدود کردن اينترنت صحبت شده و ما در مورد گام‌های بلندی که جمهوری اسلامی برای سانسور سايبری برداشته صحبت کرديم و يا حملاتی که برای جعل گواهينامه‌های امنيتی انجام داده است و همچنين در ارتباط با وضعيت وب نگاران.
طی يک سال گذشته در ايران ۲۹ وب نگار بازداشت شده اند و ازاين تعداد به طور مشخص ۱۹ نفر محکوم شده و تعدادی ديگر هم همچنان در بازداشت موقت به سر می‌برند و يا آزاد شدند و در انتظار محاکمه خود هستند. بسياری از وب نگارانی که دستگير شده‌اند در وضعيت خوبی به سر نمی‌برند و برای اولين بار در ايران پنج شهروند وب نگار يا وبلاگ نويس به مرگ محکوم شده‌اند."


وی افزود: "همان طور که سوم ماه می يعنی «روز جهانی آزادی مطبوعات» از سوی گزارشگران بدون مرز اعلام و سپس از سوی نهادهای بين المللی پذيرفته شد، اين روز هم چنين روندی را طی می‌کند. سازمان‌هايی مانند يونسکو و ديگر نهادهای ناظر بر آزادی و آزادی مطبوعات و نهادهای فرهنگی همراهان ما هستند در اين روز، اما هنوز سازمان ملل اين روز را به عنوان يک روز در تقويم جهانی ثبت نکرده است."

 


تارنمای وزارت خارجه بریتانیا برای ایرانیان رونمایی شد

Posted: 15 Mar 2012 06:05 AM PDT

پیام تبریک عید وزیر خارجه بریتانیا

جــرس: وزارت امور خارجه بریتانیا با هدف ایجاد امکان برقراری ارتباط و گفتگوی مستقیم با ایرانی ها، یک وبسایت تازه به نام بریتانیا برای ایرانیان راه اندازی کرده است.


به گزارش سرویس خبری بی بی سی، در این وبسایت که در آستانه عید سال نوی ایرانی راه اندازی شده است، پیام ویدیویی ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا به ایرانی ها منتشر شده است.


آقای هیگ در این پیام ضمن تبریک عید نوروز، هدف از راه‌اندازی این وبسایت را آشنایی مردم ایران با زندگی و فرهنگ در بریتانیا و ارتباط میان بریتانیا و ایران عنوان کرده است.


وزیر امور خارجه بریتانیا همچنین گفته که از دیگر اهداف راه اندازی این سایت توضیح سیاست‌های بریتانیا در قبال ایران در موضوعاتی مانند حقوق بشر، برنامه هسته‌ای و تحولات در دیگر نقاط خاور میانه است.


سفارت بریتانیا و اقامتگاه دیپلمات های بریتانیایی در باغ قلهک تهران روز سه شنبه ۲۹ نوامبر گذشته هدف حمله هواداران حکومت ایران که خود را دانشجو معرفی می‌کردند، قرار گرفت، اما مقام‌های دولت بریتانیا، حکومت ایران را مسئول این حملات دانستند.


در پی این حمله، بریتانیا دیپلمات های خود را از ایران فراخواند و دیپلمات های ایرانی را از لندن اخراج کرد.


در حال حاضر، دو کشور ارتباط دیپلماتیک مستقیم با یکدیگر ندارند. اما هر دو تاکید دارند که روابط دیپلماتیک خود را قطع نکرده اند و به همین دلیل هم دفتر حافظ منافع در این دو کشور راه اندازی نکرده اند.


عید آنگاه برای ایرانیان عید می شود که پدرها و مادرها و فرزندان دربند در پای سفره ها حضور داشته باشند

Posted: 15 Mar 2012 05:55 AM PDT

پیام نوروزی خانواده های زندانیان سیاسی
 جــرس: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در پیامی به مناسبت فرا رسیدن نوروز با بیان اینکه "این روزها همه به یک چیز می اندیشند و آن عیدیست که شادی را علیرغم این سختی ها و دردهای مشترک برای همه شهروندان به ارمغان آورد"، خاطرنشان کرده اند: "این عید به واقع آن گاه برای همه ایرانیان در سراسر ایران و بلکه جهان عید می شود که سفره های عید با حضور پدرها و مادرها و فرزندان دربند رونق گیرد."


به گزارش کلمه، این خانواده های زندانیان سیاسی، همچنین در پیام سال نو خود گفته اند: ما خانواده بزرگ زندانیان سیاسی، دوست داریم مانند همه خانواده های ایرانی نوروز باستانی را با حضور عزیزانمان جشن بگیریم و طعم شادی واقعی را پس از نزدیک سه سال درد و رنج و سختی برای خودمان و عزیزانمان که بعضی حتی یک روز مرخصی هم نداشنه اند و از بسیاری از حقوق اولیه خود محروم بوده اند، بچشیم. این نه گزاف گویی است نه زیاده طلبی. این حداقل خواسته ای است که همه خانواده های زندانیان سیاسی، بی کم و کاست می توانند داشته باشند.


متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبراللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
صدای پای بهار که می آید، باید خانه تکانی را آغاز کرد. چه رسم شیرینی و چه فرهنگ اصیلی! خانه دل را اما خانه تکانی کردن از هرچه کینه و بغض و ناراستی، سخت است. می گویند این بهار، بهار دیگری است! این را فرزندان ما می گویند. آنان که دو بهار پیشین را در خانه ای خالی از پدر یا مادر سپری کردند. این بهار، بهار سبزتری است! این را پدران و مادران عزیزان دربند می گویند. پیرزنان و پیرمردانی که دو نوروز گذشته سفره هفت سینشان را با قاب عکسی از فرزندان دربندشان آراستند. و اشک هایشان را از عروس و نوه و خویش و قوم و دوست و آشنا پنهان کردند تا عید را بر کسی تلخ نکرده باشند.


این عید بر ما حرام مباد! این را همه دوستان و خویشان ما می گویند. مردم می گویند. کسبه و اهل محل، همسایه ها، همکارهایمان و راننده های تاکسی که ما را در شلوغی شهر به مقصد می رسانید، آدم هایی که در مترو فکر دودوتای شب عیدند، دست فروش ها، دوره گردها و خانم ها و آقایانی که این روزها می آیند کمک ما برای خانه تکانی و دلشان پر است از هزار و یک درد بی درمان و سفره دلشان اگر باز شود، ما یکسره غم خویش فراموش می کنیم. این آرزو را شاعرها می سرایند و نویسندگان می نگارند و نقاش ها تصویر می کنند و نوازندگان می نوازند و خوانندگان می خوانند و هنرمندان خوش نویسی می کنند با خط نستعلیق وچون تابلویی می آویزند مقابل چشمان ما!


این عید بر ما حرام مباد! این یک آرزوی ملی است. باور کنید آنان که رأی داده اند و نداده اند، این آرزویشان مشترک است. آنان که چون شما می اندیشند یا چون ما و عزیزان دربندمان. آنان که خشونت را در دستمال های کثیف پیچیده اند و همراه همه چیزهای زاید دیگر ریخته اند در سطل های زباله تا رفتگران شریف به سرعت دورشان کنند از محیط زندگی شهروندان صلح طلبِ امنیت طلبِ سلامت طلب.


این روزها همه به یک چیز می اندیشند: عیدی که شادی را برای همه شهروندان به ارمغان آورد علیرغم این سختی ها و دردهای مشترک! این عید به واقع آن گاه برای همه ایرانیان در سراسر ایران و بلکه جهان عید می شود که سفره های عید با حضور پدرها و مادرها و فرزندان دربند رونق گیرد و چراغ و اجاق خانه های غم زده با وجود این عزیزان روشن و گرم شود و لبخند برلب ها آید و همه، در صبح عید با مهربانی به هم سلام گویند و به جای خشونت و بددلی؛ مهربانی را میهمان دل کنند.

ما خانواده بزرگ زندانیان سیاسی، دوست داریم مانند همه خانواده های ایرانی نوروز باستانی را با حضور عزیزانمان جشن بگیریم و طعم شادی واقعی را پس از نزدیک سه سال درد و رنج و سختی برای خودمان و عزیزانمان که بعضی حتی یک روز مرخصی هم نداشته اند و از بسیاری از حقوق اولیه خود محروم بوده اند، بچشیم. این نه گزاف گویی است نه زیاده طلبی. این حداقل خواسته ای است که همه خانواده های زندانیان سیاسی، بی کم و کاست می توانند داشته باشند.


صدای پای بهار که می آید، آدم دلش می خواهد فقط زیبایی ها را ببیند و زشتی ها را در آتش بسوزاند و خاکسترش را به باد دهد. بهار فصل رویش دوباره طبیعت است، تمثیلی از روز قیامت که مرده ها دوباره زنده می شوند. ما که به زندگی پس از مرگ باور داریم این زندگی دوباره طبیعت برایمان یادآور فرجام و سرانجام خودمان است. آن را گرامی می داریم و اندیشه ناک از قدرت لایزال الهی به استقبالی باشکوه از بهار اندیشه می کنیم. استقبالی که با حضور عزیزانمان در کنارمان شکوهش دوچندان می شود و دلمان می خواهد حالا که هنوز بارقه هایی از امید برای بهبود اوضاع کشور وجود دارد و مردانی که به تحویل حال به احسن حال امید دارند، راه های گشایش را مقابل چشمان مسئولین قرار داده اند، خداوند دل های ایشان را از خشم و کین خالی سازد و نسیم بهاری را بیش از همه بر خانه دل آنان بوزاند.


ما منتظریم و همه آنان که عید را مبارک می خواهند در انتظارند.


جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
روزهای پایانی اسپند ماه ۱۳۹۰



هند برای سه ایرانی به اتهام ارتباط با بمب‌گذاری قرار بازداشت صادر کرد

Posted: 15 Mar 2012 05:48 AM PDT

جــرس: به گزارش منابع بین المللی، دادگاهی در هند برای سه ایرانی به اتهام ارتباط با بمب‌گذاری بهمن‌ماه در دهلی نو علیه دیپلمات اسرائیلی قرار بازداشت صادر کرد.


رادیو فردا به نقل از آسوشیتدپرس اعلام کرده ایت که مقام‌های پلیس هند که نخواستند نام‌شان فاش شود، روز پنج‌شنبه اعلام کردند که دادگاه دهلی نو روز چهارشنبه برای سه ایرانی به نام‌های «سید علی مهدی صدر»، «محمدرضا ابولقاسمی» و «حسین افشار» قرار بازداشت صادر کرده است.


گفتنی است، ۲۴ بهمن‌ماه در جریان یک بمب‌گذاری در یک خودرو در دهلی نو، پایتخت هند، همسر یک دیپلمات اسرائیلی به همراه راننده‌اش و دو تن همراه دیگر زخمی شدند.


روزنامه «تایمز آو ایندیا» روز پنج‌شنبه گزارش کرد که این سه ایرانی با ویزای توریستی وارد هند شده‌اند و بلافاصله پس از انفجار بمب از این کشور گریخته‌اند. آسوشیتدپرس نیز بر خروج فوری این سه نفر از هند پس از وقوع انفجار تأکید کرده است.

به گفته مقام‌‌های پلیس در هند، دولت هند برای یافتن و دستگیری این سه فرد از پلیس بین‌الملل کمک خواهد خواست.


هند اگرچه تاکنون از ارتباط دادن انفجار در دهلی نو به ایران به طور مستقیم خودداری کرده، در چند وقت گذشته ایرانیان و افرادی را که به نوعی با ایران مرتبط بودند هدف بازجویی‌های خود قرار داده است.


روز ۱۷ اسفندماه یک خبرنگار هندی که برای یکی از آژانس‌های خبری وابسته به جمهوری اسلامی مشغول به کار بوده در ارتباط با بمب‌گذاری خودروی متعلق به سفارت اسرائیل بازداشت شد.


همزمان با انفجار در هند در ۲۴ بهمن‌ماه، یک خودروی بمب‌گذاری شده در نزدیکی سفارت اسرائیل در پایتخت گرجستان کشف شد.

۲۵ بهمن‌ماه نیز انفجار‌هایی در بانکوک، پایتخت تایلند، به وقوع پیوست که به دنبال آن سه ایرانی به اتهام ارتباط با این انفجارها دستگیر شدند. دو تن از این متهمان در تایلند و یک نفر دیگر در مالزی در حالی که قصد داشت به تهران بازگردد در فرودگاه بازداشت شد.


روز پنج‌شنبه دادگاهی در کوآلالامپور، پایتخت مالزی، مسعود صداقت‌زاده، متهم بازداشت شده در مالزی، را به دست‌ داشتن در انفجارهای بانکوک متهم کرد.


مسعود صداقت‌زاده، ۳۱ ساله، این اتهام را رد کرده و تأکید کرده است که تنها برای گذراندن تعطیلات به تایلند سفر کرده بود.


وکیل آقای صداقت‌زاده نیز اعلام کرده است که موکلش برای تعطیلات به پاتایا در تایلند رفته و پس از آن نیز برای خرید قطعات خودروی مرتبط با تجارتش در تهران به مالزی آمده بود.


بانکوک که می‌گوید این سه ایرانی خواستار هدف قرار دادن دیپلمات‌‌های اسرائیلی در تایلند بوده‌اند، خواستار استرداد آقای صداقت‌زاده‌ است‌ و مالزی تأکید دارد که این استرداد باید روند قانونی خود را طی کند.


جمهوری اسلامی تمامی این اتهام‌ها را رد کرده و تأکید دارد که خود قربانی حملات تروریستی است.

پ.ک.ک مسئوليت انفجار استانبول را پذيرفت

Posted: 15 Mar 2012 04:31 AM PDT

جــرس: حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) روز چهارشنبه مسئولیت انفجار در استانبول را در تاریخ اول مارس برعهده گرفت.


به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری فرانسه، پ ک ک مسئولیت انفجار بمب هنگام عبور اتوبوس نیروهای پلیس در مرکز شهر استانبول در روز اول مارس را بر عهده گرفت. در این حادثه ۱۶ نفر از جمله ۱۵ نیروی پلیس زخمی شدند.


پ ک ک افزود این عملیات پس از عملیات پاکسازی نظامی و سیاسی دولت که همچنان ادامه دارد صورت گرفت.


از سوی دیگر، پ ک ک با انتشار بیانیه ای اعلام کرد هواپیماهای نظامی ترکیه سه شنبه شب منطقه دهوک در کردستان عراق را بمباران کردند.


این بیانیه افزود نیروی هوایی ترکیه هشتم مارس نیز دست به حملاتی در مناطق اطراف دهوک زده بود. این گروه به تلفات این حملات اشاره نکرد.


پ ک ک از شمال عراق به عنوان پایگاه پشت جبهه برای عملیات در جنوب شرق ترکیه که منطقه ای کردنشین است استفاده می کند.


در ماه اکتبر گذشته ترکیه حمله هوایی و زمینی گسترده ای علیه جدایی طلبان کرد در جنوب شرق ترکیه و شمال عراق انجام داد.


گفتنی است؛ آنکارا و بخش اعظم جامعه بین الملل، پ ک ک را گروهی تروریستی می دانند.


وزیر اطلاعات دولت اصلاحات: ایران نباید منافعش را به شخص بشار اسد گره بزند

Posted: 15 Mar 2012 04:13 AM PDT

جــرس: وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی معتقد است: "در کشورهای استبدادزده هرگز نهادهای مدنی و احزاب ملی و سازمان‌های سیاسی فراگیر مستقل شکل نخواهد گرفت ولی تکنولوژی ارتباطات تا حدی توانسته خلأ نهادهای مدنی چه سیاسی و چه اجتماعی را مرتفع نماید و رشته‌های جدید اتصال را فیمابین نسل‌های جدید برقرار سازد."

 

علی یونسی همچنین می گوید: "اگر ما می‌خواهیم برای کشورهای دیگر الگو باشیم، باید تضادهای داخلی‌مان را حل کنیم و برای حل تضادهای داخلی باید به قاعده بازی تن دهیم و بپذیریم که همه مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. باید روش‌های خشونت‌آمیز، سخت‌گیرانه، تنگ‌نظرانه و انحصارطلبانه را کنار بگذاریم و قانون و حاکمیت اکثریت را بپذیریم. باز هم می‌گویم هیچ راهی جز مشارکت حداکثری مردم به طور واقعی و نه تزئینی برای تأمین امنیت داخلی وجود ندارد و تنها این می‌تواند تشنج‌ها را در داخل از بین ببرد و امنیت خارجی ما را تأمین کند."

 

وزیر اطلاعات دولت اصلاحات، در ارتباط با تحولات سوریه نیز، با بیان اینکه "جمهوری اسلامی در یک تضاد گیر کرده‌"، اظهار داشت: "ایران باید از حقوق اكثریت دفاع كند و به نفع حاکمیت مردم تغییر روش دهد و نباید منافع‌اش را به شخص بشار اسد گره بزند."

 

به گزارش اعتماد، متن گفتگوی علی یونسی که این روزها در مركز تحقیقات استراتژیك مجمع بتشخیص مصلحت به همراه حسن یونسی انجام شد، به شرح زیر است:

 

گفتنی است، در طول مصاحبه سوالات پسر از پدر خود در نوع خود جالب توجه بود.

نزدیک به یکسال از آن‌‌چه به عنوان بیداری اسلامی نام گرفته، می‌گذرد و در بعضی از کشورها انقلاباتی هم صورت گرفته است و ساختار حکومت‌ها تغییر کرده است و برخی هم‌چنان تداوم دارند. از حیث این‌که به هر حال این قیام‌ها تداوم پیدا کرده است یعنی از کشوری به کشور دیگر منتقل شده، تحلیل‌گران، تحلیل‌های متفاوتی دارند. عده‌ای می‌گویند که جریانی پشت این قضیه است علی‌الخصوص می‌گویند ممکن است آمریکا پشت بعضی از این تحولات باشد و برخی دیگر می‌گویند که از ایران و جنبش‌هایی که داخل ایران است، الگوبرداری شده است. می‌خواستم شما در ابتدا نظرتان را در مورد تحولات منطقه بگویید تا بعد وارد جزئیات آن شویم. 
منظور از تحولات منطقه، بیداری و نهضت در کشورهای اسلامی و عربی در خاورمیانه و شمال آفریقاست که از چهارده ماه پیش آغاز شده و بسیاری از کشورهای منطقه مورد نظر را درنوردیده و تاکنون چهار کشور عربی تونس، لیبی، مصر و یمن را دستخوش تحول، دگرگونی و انقلاب نموده است. تحولات رخ‌داده چه از نظر عمق و چه از نظر سطح، به این زودی قابل پیش‌بینی نیست. آن‌چه پیش آمده است به زلزله ٩ ریشتری می‌ماند که چندیدن قاره را دگرگون و تحت تأثیر قرار داده است. وجه مشترک دولت‌های ساقط‌شده یک چیز است: «استبداد» و بدین دلیل است که همه نظام‌های استبدادی دور و نزدیک زنگ خطر را شنیده‌اند و تمامی ملت‌های مظلوم امیدوار و با اعتماد به آینده خود را برای پیوستن به حرکت و نهضت جدید آماده می‌کنند. این حرکت مردمی و اسلامی همه حاکمان منطقه و دولت‌های غربی را غافلگیر نموده زیرا این موتور محرک در جاهای شناخته‌شده مانند احزاب و نظام‌های دولتی و یا ارتش‌ها نبود بلکه از دل نسلی رخ داد که از نظر حاکمان مستبد شناخته‌شده نبودند. این بیداری از برکت تکنولوژی ارتباطات سرچشمه گرفته است. انفجار اطلاعات و سهولت ارتباطات شهروندانی جدید تربیت نموده که قبلاً هرگز برای حاکمان و دولت‌های منطقه قابل درک و شناسایی نبود.

این‌که به این تغییر و تحولات جنبش «فیس‌بوکی» گفته شده است، اعتقاد دارید؟ 
من اسم کلی این را می‌گذارم تکنولوژی ارتباطات و می‌تواند شامل فیس‌بوک و سایر ارتباطات هم بشود. حتی موبایل، ماهواره و دیگر موارد نیز یک انفجار اطلاعات ایجاد کرده است. وقتی یک جوان در منزل نشسته و به راحتی و با یک اشاره وارد دنیای عظیمی از اطلاعات و ارتباطات می‌شود، به طور طبیعی توقعات او برای رسیدن به اهداف بسیار بزرگ، امکان‌پذیر شده است، یعنی این نسل باور می‌کند که خیلی راحت می‌توان به همه چیز رسید. در گذشته امکان نداشت یا اگر هم داشت باید یک عمر تلاش می‌کردند تا به آن‌چه می‌خواهند، برسند اما الان به راحتی می‌توانند به آن‌چه می‌خواهند، دسترسی پیدا کنند. یعنی انفجار اطلاعات این توقعات را برای نسل‌های دو دهه اخیر ایجاد کرده که انسان‌ها برای راحتی خلق شده‌اند و به راحتی نیز می‌توانند به همه چیز دست یابند و فرقی بین آدم شرقی و غربی نیست: «چرا ژاپن داشته باشد و ما نداشته باشیم؟»، «چرا باید کانادا و آمریکا امکانات داشته باشند و مردم مصر نداشته باشند؟»، این سؤالاتی است که برای نسل‌های امروز کاملاً مطرح است و احساس می‌کنند باید این مرزها از بین برود.

یعنی شما وجوه اشتراک این تحولات را در گسترش تکنولوژی ارتباطات می‌دانید؟ 
بله؛ یعنی انفجار اطلاعات ناشی از تکنولوژی ارتباطات توقعات را بالا برده و ذهنیت و خواسته‌های جدیدی ایجاد نموده است و اتصالات جدیدی در سراسر دنیا فراهم کرده و مردم احساس می‌کنند که باید مثل هم زندگی کنیم و رفاه و آسایش داشته باشیم. درک دنیای جدید برای امثال ما که متعلق به نسل‌های قبل هستیم، مشکل است.

بسیاری از همان نسل‌های قدیمی که شما فرمودید، توانسته‌اند با فضای مجازی هم‌سویی داشته باشند و بسیاری از حاکمان هم این را پذیرفته‌اند ولی خیلی محدودیت‌ها را ایجاد می‌کنند. 
البته آن چیزی که الان هم هست باز هم پدران آن‌ها درست کرده‌اند. من کاری به استثنائات ندارم ولی می‌خواهم بگویم که دو تا دنیا است که این دو از هم خیلی فاصله دارند. یعنی ممکن است نسل جدید، نسل گذشته را بفهمد اما نسل گذشته، نسل جدید را متوجه نمی‌شود. خب این مسئله، یک مسئله اجتماعی است و به مرور زمان تبدیل به یک مسئله سیاسی شده است. کلاً یکی از ویژگی‌های نسل جدید این است که خیلی سیاسی نیست و بیشتر حرکتش اجتماعی است، اگر در یک مقطعی هم سیاسی بشود، برای حل مسائل اجتماعی است، یعنی هدف سیاسی نیست بلکه اجتماعی است.

یعنی مطالبات مردم این کشورها، مطالبات اجتماعی است؟ 
بله، بیشتر مطالبات آن‌ها اجتماعی است.

ولی وجه مشترک آنها تداوم دیکتاتوری بوده است. 
بله، برای این‌که دیکتاتورها مانع رسیدن آن‌ها به مطالبات اجتماعی‌شان می‌شدند. برای مثال همین تونس، باید دید که حرکت آن‌ها از کجا شروع شد. یک کارگر که دست‌فروشی می‌کند، مسئولین شهرداری می‌آیند و تمام زندگی او را می‌برند و این فرد هیچ چاره‌ای جز این ندارد که خودسوزی کند و این حرکت کاملاً اجتماعی است و هدف سیاسی ندارد و به ذهن کسی هم خطور نمی‌کند که این تبدیل به یک انقلاب شود و به کشورهای دیگر منطقه هم تسری یابد.

به هر حال این بستر آماده بود. 
بله، اما من می‌گویم که خاستگاه اجتماعی در درجه اول است تا خاستگاه سیاسی؛ به طور مثال تفاوت این‌ها در گذشته به طور مثال یک جریان سیاسی از نوع کمونیستی به میدان می‌آمد و برای مردم یک دنیای جدید ایجاد می‌کرد و مردم به تبعیت از آن به میدان می‌آمدند اما الان این‌طور نیست، این کانون‌های اجتماعی هستند که احزاب را به دنبال خود می‌آورند. در گذشته سازمان‌های سیاسی و احزابی بودند که با زحمت و تلاش مردم را حرکت می‌دادند و می‌آوردند ولی الان عکس این قضیه است، این مردم هستند که احزاب را می‌کشانند و می‌آورند. در مصر اخوان المسلمین هنوز دارد با ارتش مذاکره می‌کند اما هم‌چنان جوانان در خیابان‌ها مطالبات خود را دنبال می‌کنند.

آیا در بین این کشورها ضعف نهاد مدنی وجود دارد؟ 
در کشورهای استبدادزده هرگز نهادهای مدنی و احزاب ملی و سازمان‌های سیاسی فراگیر مستقل شکل نخواهد گرفت ولی تکنولوژی ارتباطات تا حدی توانسته خلأ نهادهای مدنی چه سیاسی و چه اجتماعی را مرتفع نماید و رشته‌های جدید اتصال را فیمابین نسل‌های جدید برقرار سازد. در گذشته کشورهای غربی برای حفظ منافع خود ترجیح می‌دادند از حکومت‌های استبدادی مانند مصر و تونس حمایت نمایند اما تحولات ارتباطی جدید این استراتژی را بی‌اثر و بی‌خاصیت نموده است، به همین دلیل کشورهای غربی ترجیح می‌دهند از حرکت جدید منطقه حمایت نمایند تا منافع خود را در دولت‌های جدید حفظ نمایند. در حقیقت آمریکا و دیگر کشورهای غربی قادر نیستند از حاکمان مستبدی که قبلاً روی کار آورده‌اند، محافظت نمایند و چاره‌ای ندارند جز آن‌که خود را با شرایط جدید وفق دهند.

یعنی الان این رویکرد تغییر کرده است؟ 
بله، دنیای غرب به این نتیجه رسیده که حفظ حکومت‌های استبدادی به دلیل تحولات اجتماعی غیرممکن شده است و دیگر نه تنها برای آنها منافعی ندارد بلکه خطرناک نیز می‌شود و ممکن است در درون آن‌ها سازمان‌هایی مانند القاعده به وجود بیاید. این موضوع در ترکیه بسیار واضح‌تر است. غرب تا مدت‌ها تلاش می‌کرد تا با حضور نظامیان، منافع خود را حفظ کند، چرا که نظامیان لائیک، هم‌گرا با غرب، ناسیونالیست‌ و ضددین بودند. در ترکیه حدود ٧٠ سال دنیای غرب با این‌ها ساخت. رقیب این‌ها در این مدت جریان‌های اسلامی بودند. اسلام‌گراها در ترکیه دو گروه بودند، یکی تندرو و شبه‌طالبانی و گروه دوم معتدل و هم‌گرا با غرب؛ این گروه میانه‌رو در چندین دهه تلاش کرد که زمام حکومت را به وسیله انتخابات در دست بگیرد ولی توسط ارتش موردحمایت‌غرب سرکوب می‌شد ولی احزاب اسلامی میانه‌رو هرگز شکست را نپذیرفته و به سمت جریان‌های تند و افراطی اسلامی سوق داده نشدند و سرانجام خود را بر غرب تحمیل نمودند و غرب هم از ترس ظهور و بروز گروه‌های افراطی، حاکمیت گرایش‌های میانه اسلامی را پذیرفت. تجربه موفق اسلام‌گرایان ترکیه برای سایر احزاب اسلامی و هم‌چنین برای کشورهای غربی مورد پذیرش قرار گرفت.

این امر فقط در ترکیه مصداق دارد؟ 
خیر، ترکیه پیش‌رو این جریان است. موفقیت این مدل در ترکیه دنیای غرب را به این اندیشه وارد کرد که به جای این‌که به حاکمان تکیه کند به مردم کمک نماید. یعنی این‌ها به این نتیجه رسیدند که وجه اشتراک نسل‌های جدید با غرب خیلی زیاد است چرا که بیش از هر چیز، می‌خواهد در رفاه و امنیت باشد و زندگی کند و اسلامی را قبول دارد که با اسلام القاعده و طالبان متفاوت است و اسلام این‌ها برای غرب قابل تحمل است نه قابل قبول یعنی اگر ترس از ظهور و بروز طالبان و القاعده نبود، هرگز زیر بار اسلام میانه‌رو و معتدل ترکیه نمی‌رفت.

پس این نسل می‌خواهد سبک زندگی غربی برای خود به وجود بیاورد؟
بله، غرب متوجه شده که اسلام با قرائت جدید برای آنها قابل تحمل‌تر است. هیچ نوع گرایش دینی برای آن‌ها قابل قبول نیست اما قابل تحمل هست. در مقایسه با طالبان، القاعده و گروه‌های جهادی تندرو غرب خود را برای ترکیه دیگر آماده می‌کرد اما نمی‌دانست این حادثه در کجا رخ خواهد داد و ناگهان در شمال آفریقا غافل‌گیر شد. موضع‌گیری‌ غربی‌ها در روزهای اول کاملاً ناشیانه و متضاد بود ولی به تدریج متوجه شدند، آن‌چه که فکر می‌کردند در جای دیگری اتفاق بیفتد، در آن‌جا اتفاق افتاده لذا آمدند در مصر و ارتش را کاملاً توجیه کردند که خود را کنار بکشد و به جنبش‌های جدید با این‌که اسلامی هستند، میدان بدهد اما این اسلام از نوع اسلام ترکیه است که برای غرب قابل تحمل است.

پس غرب در ابتدا غافل‌گیر شد اما بعد برنامه‌ریزی کرد؟ 
بله، برنامه‌ریزی کرد که همراه با مردم باشد. الان غرب دارد مدیریت می‌کند و با توجه به اتفاقاتی که پیش‌آمده، سعی می‌کند که همراه با مردم، مدیریت کند که این مدیریت در مصر جواب داد و توانست در یمن مدیریت کند و از دستش نرود اما در لیبی خیلی برایش سنگین تمام شد چرا که نه در ارتش نفوذ داشت و نه در سازمان اطلاعاتی و هیچ چاره‌ای نبود جز این‌که کاملاً به مردم تکیه کند و در نهایت جنگ داخلی رخ داد و رژیم وحشی و دیوانه قذافی متلاشی شد.

پیش‌بینی می‌شد که در لیبی جنگ و خون‌ریزی اتفاق بیفتد؟ 
تمام حکومت‌های استبدادی، نظامی و تک‌حزبی اگر حاضر شوند که با گرفتن امتیاز کنار بروند، این جابه‌جایی به صلاح مردم و منطقه و خود حاکمان مستبد است. همانند آن‌چه در توس، مصر و یمن رخ داد ولی اگر لجاجت و خودسری مانع قبول وضعیت جدید شود، حتماً شرایط لیبی در آن کشور تکرار خواهد شد. در نهایت من تردید ندارم که تحولات منطقه به اسرائیل، عربستان و حوزه خلیج فارس سرایت خواهد کرد و سوریه هم مشمول وضعیت جدید است.

بخشی از صحبت‌های شما با مواضع مسئولین کشور مغایرت دارد. به هر حال آن‌ها جنس اتفاقاتی که در سوریه افتاده را متفاوت با کشورهای دیگر می‌دانند اما شما به صراحت گفتید این اتفاقی که در کشورهای دیگر هم‌چون یمن افتاده در سوریه هم رخ خواهد داد؟ 
الان در نگاه و لحن مسئولین ما تغییراتی به وجود آمده است.

علت آن چیست؟ 
علت این است که مسئولین ما واقعیات را بررسی می‌کنند البته این نکته را باید متذکر شوم که خاندان حافظ اسد منافع کشور ما را به بهترین وجه ممکن در منطقه حفظ کردند. حاکمان سوریه دو کار بسیار مهم برای ما انجام دادند. یکی این‌که پل ارتباطی ما با حزب‌ا. . . بودند و این بزرگ‌ترین خدمت به ایران بود و دوم این‌که در جنگ بیشترین کمک را به ما کردند و متحد ما بودند در حالی که عضو اتحادیه عرب هستند و بالاخره حس ناسیونالیست عربی هم در بین آن‌ها شدید است اما خاندان اسد بدون توجه به این گرایش‌های منطقه‌ای، در جنگ در کنار ما بودند و منافع ما را در منطقه حفظ کردند و ما نمی‌توانیم این را نادیده بگیریم ولی حفظ منافع ما در آن‌جا به این نیست که به هر قیمتی آقای بشار اسد را سر کار نگه داریم. امیدوارم بشار اسد زودتر کاری کند که مانع بروز فاجعه شود زیرا هر نوع انقلابی برای آن جامعه، فاجعه‌آمیز خواهد شد. ممکن است تمام زیرساخت‌های حکومت نابود شود که در آن صورت ما در نظام جدید هیچ نفوذی نخواهیم داشت.

اخوان المسلمین که الان در رأس حکومت هستند، چه رویکردی با اسرائیل دارند؟ 
طبیعی است که ضد اسرائیل باشند اما مخالفت با اسرائیل هم متفاوت است. ضد اسرائیلی که بخواهد با آن‌ها راه‌حل نظامی انتخاب کند الزاماً نه و ممکن است راه‌حل دیگری انتخاب کنند. مردم منطقه هیچ کدام نمی‌توانند اسرائیل را با وضعیت فعلی قبول کنند حتی کمونیست‌ها و روی این مسئله هم اتفاق‌نظر دارند.

گفتید این تحولات به اسرائیل هم کشیده خواهد شد، ولی راه آن الزاماً جنگ نخواهد بود؟ 
نسل جدید اسرائیل مانند نسل جدید مسلمانان، نسلی متفاوت است، یعنی به دنبال یک زندگی راحت و بدون جنگ است و یک زندگی بدون ترس از جنگ با دولت اسرائیل جور درنمی‌آید و این واقعیتی است که خودشان هم می‌گویند. دولت اسرائیل بر پایه نژادپرستی، توسعه‌طلبی و جنگ‌افروزی شکل گرفته در حالی که نسل جدید اسرائیل دنبال زندگی بدون دغدغه، جنگ و ترس هستند.

درون اسرائیل هم غیر از اختلافاتی که با همسایگان خود دارند، یک حکومت دینی افراطی دارند؟ 
اسرائیل از این جهت شبیه دولت‌های استبدادی مانند قذافی است با این تفاوت که این‌ها نژادپرست هستند ولی ممکن است در درون خود، دموکراسی را رعایت کنند اما برای غیریهودی‌ها حاضر نیستند که هیچ‌گونه ملاک‌های دموکراسی را رعایت کنند و فقط خود را شهروند درجه یک می‌دانند. الان فلسطینی‌هایی که در زمان جنگ مهاجرت کردند و رفتند، حق ورود به آن‌جا را ندارند و اگر دموکراسی و مردم‌سالاری در همه سرزمین‌های اشغالی و اسرائیل اجرا شود، در آن صورت اسرائیلی باقی نخواهد ماند. شاید به همین جهت نخست‌وزیر سابق اسرائیل اشاره کرده و گفته «دموکراسی برای منطقه از بمب اتم برای اسرائیل خطرناک‌تر است». 

به هر حال این اتفاقاتی که در کشورهای منطقه افتاده تا چه حد با منافع جمهوری اسلامی هم‌سو است؟ 
استراتژی امنیتی هر کشوری ناشی از منافع ملی و حیاتی آن کشور است. هیچ نظام و دولتی نمی‌تواند بقا و مشروعیت خود را بدون حفظ منافع ملی و حیاتی، حفاظت نماید. دفاع از امنیت، حاکمیت مردم و حراست سرزمین و منافع حیاتی اقتصادی از اصلی‌ترین وظایف هر نظام و حکومت است. همه منافع امنیت ملی در داخل کشور نیست بلکه بخش زیادی از آن در خارج کشور به ویژه در همسایه‌ها و کشورهای منطقه نهفته است. جمهوری اسلامی نمی‌تواند با تهدید طالبان و صدام در همسایگی خود، امنیتی را حفظ کند و تا زمانی که آنان بر سر کار باشند، امنیت ما در معرض تهدید است. ما باید برای امحاء آن تهدیدات فعال عمل می‌کردیم. جنگ ما با طالبان و با صدام با این توجیه، موجه می‌باشد. جمهوری اسلامی در هیچ دوره‌ای با طالبان کنار نیامد چه زمان دولت آیت‌الله هاشمی و چه زمان دولت آقای خاتمی؛

می‌توانیم بگوییم که تمام نهادهای جمهوری اسلامی در این مورد هم‌نظر بودند؟ 
بله، تمام نهادهای جمهوری اسلامی هم‌نظر بودند و جالب این‌جا بود که این مسئله هم در دولت اصلاحات اتفاق افتاد و هم در دولت اصول‌گرا و همه هم‌نظر بودند که نباید در مقابل طالبان کوتاه آمد و باید به مجاهدین کمک کرد. در این‌جا ما بهتر از آمریکایی‌ها و غربی‌ها فهمیدیم و غربی‌ها طالبان را آن قدر جدی نمی‌دیدند لذا در آن زمان کمک هم نمی‌کردند حتی به این‌ها به نوعی کمک می‌کردند. آمریکایی‌ها و غرب در شکل‌گیری طالبان برای لجبازی با ما و روسیه، مماشات کردند و ما این خطر را احساس کردیم و در مقابل این‌ها ایستادیم. آن‌ها هرگز این کار را نکردند و در شکل‌گیری القاعده هم غربی‌ها این اشتباه را متوجه شدند اما خطر القاعده را جدی نمی‌گرفتند و بی‌میل نبودند که از لج ما به آن‌ها کمک کنند.

به نظر می‌آید که ایران با عربستان سعودی در مورد القاعده یک تضاد منافعی دارد؟ 
بله، عربستان از حرکت‌های ضد ایرانی و ضد شیعی حمایت می‌کند. البته عربستان همان اشتباهی را نسبت به القاعده مرتکب شد که آمریکا و غرب مرتکب شدند. عربستان کمک کرد و القاعده بلایی شد برای خودشان یعنی این حرکت ضد شیعی که سعودی‌ها از لج ما از او حمایت کردند، تبدیل شد به یک بلا برای خود آن‌ها؛

برای این‌که ایران در عین حفظ منافع بتواند با عربستان رابطه داشته باشد، راهکار چیست؟ 
راه‌حل مذاکره است. هم ما و هم آن‌ها باید بپذیریم که هر گونه حرکت تندرو از نوع ایدئولوژیکی چه از نوع شیعی و چه از نوع سنی، در نهایت به ضرر صلح منطقه است حالا چه مدل طالبان و القاعده باشد و یا مدل تندروهای شیعی؛ گروه‌های تندرو به هر شکل که باشند چه به شکل شیعی که ما نمونه‌های آن را در داخل حکومت خودمان داریم، در خارج هم تبدیل می‌شوند به همین فاجعه‌ای که ما به صورت القاعده دیدیم. سعودی‌ها خیال می‌کنند که هر حرکت ضد شیعی چون سنی هستند، خوب است در حالی که این‌طور نیست، این افراطی‌گری‌ها خوب نیست، ما باید در داخل هم افراطی‌گری را مهار کنیم و بپذیریم که در داخل هم تندروی را مهار کرده و مخالفین معتدل را تحمل کنیم تا برای کشورها الگو باشیم.

در حال حاضر ترکیه گوی سبقت را از ما ربوده است؟ 
بله، الان ترکیه الگوی بزرگی برای همه شده است. ما در این راه پیش‌رو بودیم ولی متأسفانه عقب مانده‌ایم. ما نباید منافع خود را به یک اقلیت گره بزنیم، حکومت‌های استبدادی اقلیت بودند. غرب منافع خودش را با این‌ها گره زد و اکثریت مردم را نادیده گرفت، نتیجه چه شد؟! افراطی‌گری رشد کرد و در نهایت از جایی ضربه خورد که فکرش را نمی‌کرد.

یعنی دفاع از اکثریت در عین احترام به اقلیت؟ 
بله و این تنها مدلی است که منافع جمهوری اسلامی را در منطقه به بهترین وجه تأمین می‌کند. ما باید از اکثریت دفاع کنیم، حالا می‌خواهد جنبش باشد یا حزب یا حکومت؛ ما باید از هر چه مورد قبول اکثریت است، دفاع کنیم البته با حفظ حقوق اقلیت؛ در منطقه کشورهایی داریم که از نظر مذهبی با ما هم‌گرایی دارند مانند آذربایجان، بحرین و عراق که متحدان ایدئولوژیکی ما هستند. با این‌که ما هشت سال با عراق جنگیدیم، اما باز هم این دو ملت با هم هم‌گرایی‌هایی دارند. به طور مثال، در اربعین، ده‌ها میلیون ایرانی برای زیارت بارگاه امام حسین (ع) به عراق می‌روند. این جنگ ویران‌گر نتوانسته این را از مردم بگیرد. در لبنان و آذربایجان و در بحرین هم همین طور است. در بحرین اقلیت خشن و مستبد حکومت می‌کند. بنابراین اتخاذ این استراتژی یعنی حمایت از دموکراسی برای منطقه و حمایت از اکثریت مردم، منافع ما را تأمین می‌کند. ما از جنبش مصر دفاع می‌کنیم به دلیل این‌که آن‌ها اکثریت هستند و همین طور جنبش بحرین و یمن؛ این کار منافع امنیتی ما را حفظ خواهد نمود و سبب می‌شود اکثریتی که پیروز می‌شوند، در آینده دشمن ما نباشند. همین طور که با حمایت ما از مردم افغانستان و عراق و از بین رفتن طالبان و صدام، دو دشمن تبدیل به دو دوست شدند.

اما این استراتژی که از آن دفاع می‌کنید، در مورد بعضی کشورها به طور مثال سوریه، ادامه پیدا نکرد؟ 
بله، ما باید واقع‌گرایانه عمل کنیم. نباید هر کجا که دموکراسی به نفع ماست از آن دفاع کنیم بلکه باید در همه جا از دموکراسی دفاع کنیم. در سوریه دموکراسی به نفع ما نیست و ما از آن دفاع نمی‌کنیم و این به نظر من اشتباه است. حمایت از حاکمیت در همه جا به نفع ما خواهد بود. همان طور که امنیت در داخل کشور مرهون مشارکت اکثریت مردم است، در خارج از کشور هم امنیت بیرونی زمانی تأمین می‌شود که اکثریت در کشورهای همسایه احساس کنند که جمهوری اسلامی از آن‌ها دفاع می‌کند. لذا ما در سوریه در یک تضاد گیر کرده‌ایم. ما در این تضاد باید به نفع حاکمیت مردم تغییر روش دهیم و نباید منافع خودمان را به شخص بشار اسد گره بزنیم بلکه باید به فکر حفظ حاکمیتی که در این ٥٠ ساله به وجود آمده، باشیم. اگر این حاکمیت حفظ شود، هم منافع ما می‌ماند و هم منافع بشار اسد و اگر این ساختار از بین برود، آن‌ها که اکثریت خواهند شد، از ما انتقام می‌گیرند. ما باید بین حاکمیت اکثریت مردم سوریه و حاکمیت یک شخص فرق بگذاریم ولی چنان‌چه این دولت بر اثر هجوم انقلابیون از بین رفت، منافع ٣٠ ساله ما از بین می‌رود و ما هم سوریه و هم لبنان را از دست داده‌ایم. من احساس می‌کنم، مسئولان جمهوری اسلامی الان هم متوجه این هستند و تغییرات محسوسی هم در لحن آن‌ها دیده می‌شود.

اخیراً گفته‌اند حمایت ایران از سوریه مشروط خواهد بود؟ 
بله، منظورم همین است.

نقش نهادهای مدنی مانند روزنامه‌ها و احزاب را در تحولات رخ داده در منطقه چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به طور مثال در مصر به دلیل نهادینه شدن برخی از نهادهای اجتماعی مانند رسانه‌ها و احزاب، تحولاتی که در آن‌جا صورت گرفت، متفاوت بود و هزینه‌های کمتری پرداخت کردند و نسبتاً تحولات باثبات‌تر است اما در جایی مانند لیبی چون این‌گونه نهادها نبودند، تحولات هزینه زیادی داشت. به نظر شما این تحولات صرف وجود جنبش‌های مردمی و بدون وجود نهادهای اجتماعی می‌توانست موفق باشد یا خیر؟ 
رسانه‌ها، احزاب و دیگر نهادهای اجتماعی نقش مکمل دارند. دموکراسی در کشورهای منطقه همیشه متزلزل است و ممکن است به وسیله کودتایی عقب‌گرد داشته باشد. چون ساختارهای داخلی جدید که مهم‌ترین آن‌ها احزاب است، در این کشورها که تحولات در آن صورت گرفته، هنور شکل نگرفته است. احزابی که حقیقتاً نماینده مردم باشند و از آن‌ها حمایت کنند، در ترکیه تا حدودی شکل گرفته ولی در مصر تنها حزب قوی و ریشه‌دار همان اخوان المسلمین است. این حزب در گذشته توجه چندانی به دموکراسی نداشت اما تغییراتی که در این حزب به وجود آمده این نوید را می‌دهد که برای برقراری دموکراسی در مصر تلاش کند. باید توجه داشت که مصر برای دنیای عرب، حالت ام‌القرا را دارد، یعنی هر اتفاقی که در مصر رخ دهد، دیر یا زود در دیگر کشورهای عرب تکرار خواهد شد. تمام کسانی که دل‌سوز منطقه هستند، باید تلاش کنند این نهضت در مصر پابرجا بماند، چرا که اگر در مصر پابرجا بماند، در عربستان هم تکرار می‌شود و در دیگر کشورهای عربی هم پابرجا می‌شود. عملاً دنیای عرب رهبری سیاسی و فرهنگی کشور مصر را قبول کرده است. این اواخر سعودی‌ها سعی کردند با پول‌های کلانی که خرج می‌کنند، این را عوض نمایند اما موفق نشدند و مصر در ابعاد مختلف هم‌چنان پیش‌تاز است.

شما بین ملت ایران و مصر مشترکاتی می‌بینید؟ آیا فکر می‌کنید در آینده، بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند؟ 
هیچ دو ملتی به اندازه ایران و مصر همدیگر را دوست ندارند و به همان اندازه هم دولت‌های این دو ملت از هم دور هستند. پیوندهای تاریخی، عقیدتی و فرهنگی دو ملت خیلی عمیق است و به همین دلیل حسنی مبارک اجازه نمی‌داد که ارتباط سیاسی برقرار شود.

چرا گشایشی حاصل نمی‌شود و با این‌که ایران تلاش می‌کند که این ارتباط ایجاد شود اما هنو موفق نشده‌اند؟ 
به دلیل این‌که هنوز دولت جدید در مصر مستقر نشده است و هنوز در حال انقلاب هستند و بقایای دولت پیشین مانع برقراری روابط دو کشور است.

کشورهایی که دچار تحولات اخیر شده‌اند، الان با جمهوری اسلامی تضاد منافع دارند یا خیر؟ 
هیچ کدام از ملت‌های آن‌ها با ما در تضاد نیستند و همیشه با ما خوب بوده‌اند. دعواها عمدتاً ناشی از اراده سیاسی است. ما الان با تونس و لیبی مشکلی نداریم، هنوز ساختار داخلی مصر شکل نگرفته ولی من فکر نمی‌کنم که با ما تضاد منافع داشته باشد.

در بخشی از صحبت‌های خود گفتید جمهوری اسلامی زمانی می‌تواند در منطقه و در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد که در داخل خیلی از مسائل را حل کرده باشد، چون سیاست داخلی مکمل سیاست خارجی است و برعکس و اگر نتوانیم مسائل داخلی را حل کنیم ادامه مسیر برای ما مشکل می‌شود چون از بیرون بر ما خرده می‌گیرند که به طور مثال خودشان در داخل با مشکلاتی روبه‌رو هستند و در سیاست خارجی هم مشکل دارند آن وقت برای ملت‌های دیگر نسخه می‌پیچند، شما راهکار و پیشنهادتان در این مورد چیست؟ 
موقعیت ژئوپلتیک و تاریخی ایران با توجه به انقلاب اسلامی جایگاه کشور ایران را ممتاز کرده است. لذا چنان‌چه موضع‌گیری‌های داخلی و خارجی ما هماهنگ با جایگاه اصلی ما باشد، امنیت ملی ما تأمین شده است. اگر ما می‌خواهیم برای کشورهای دیگر الگو باشیم، باید تضادهای داخلی‌مان را حل کنیم و برای حل تضادهای داخلی باید به قاعده بازی تن دهیم و بپذیریم که همه مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. باید روش‌های خشونت‌آمیز، سخت‌گیرانه، تنگ‌نظرانه و انحصارطلبانه را کنار بگذاریم و قانون و حاکمیت اکثریت را بپذیریم. همه این‌ها در قانون اساسی و آرمان‌های جمهوری اسلامی تبلور دارد و ما باید به آن‌ها عمل کنیم. بنابراین باز هم می‌گویم هیچ راهی جز مشارکت حداکثری مردم به طور واقعی و نه تزئینی برای تأمین امنیت داخلی وجود ندارد و تنها این می‌تواند تشنج‌ها را در داخل از بین ببرد و امنیت خارجی ما را تأمین کند. باید طوری عمل کنیم که کشورهای منطقه از سوی ما احساس ترس و نگرانی نکنند. سیاست تنش‌زدایی که در دوران اصلاحات بسیار مؤثر بود، باید ادامه یابد.

اما برخی‌ها می‌گویند آن سیاست تنش‌زدایی در دوران اصلاحات بسیار منفعل بوده است. . . 
این حرف را افراد ماجراجو می‌زنند که نان خود را در دعوا در داخل و خارج می‌بینند. این‌گونه روش‌ها در نهایت ایران را مجبور می‌کند تا به انفعال تن دهد.