جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بي بي قصه هاي مجيد درگذشت

Posted: 24 Mar 2012 08:59 AM PDT

   جرس: مادر بزرگ قصه هاي مجيد در 89 سالگي بر اثر بيماري و كهولت سن امروز در نجف آباد اصفهان درگذشت.

 

پروين دخت يزدانيان، در نجف آباد به دنيا آمد و داراي مدرك تحصيلي ششم ابتدايي بود.

 

وي داراي 12 فرزند ، 25 نوه و 5 نتيجه است كه از ميان اين تعداد فرزند کيومرث و منوچهر پوراحمد کارگردان و نويسنده سينما و تلويزيون شناخته شده هستند.

حضور يزدانيان مقابل دوربين از سال 1370 با مجموعه «قصه هاي مجيد» آغاز شد و ايفاي نقشش در سينما از سال 1371 با «صبح روز بعد» و «شرم» که هر سه به کارگرداني پسرش بود ادامه يافت.

به گزارش واحد مرکزي خبر،وي در فعاليت کوتاه مدت خود در سينما ، حضور در فيلمهاي «نان و شعر» (1372)، «خواهران غريب»(1374) و «شب يلدا»(1379) را به کارگرداني فرزندش کيومرث پوراحمد و ايفاي نقش در فيلم مهريه بي بي(1373) ساخته اصغر هاشمي تجربه کرد.

به گزارش ایسنا، اين بازيگر براي بازي در فيلمهاي «شرم» و «صبح روز بعد» موفق به دريافت ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش دوم زن از يازدهمين جشنواره فيلم فجر شده بود و همچنين براي فيلم « نان و شعر» نيز ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول زن را از دوازدهمين جشنواره فيلم فجر دريافت كرده بود.

 

نگرانی هاشمی رفسنجانی از خدشه بر یکپارچگی مردم

Posted: 24 Mar 2012 06:58 AM PDT

از اداره سیاست خارجی در حال حاضر راضی نیستم
  جــرس: هاشمی رفسنجانی می گوید "من نمیخواهم از این نظام جدا شوم و تا حدی که مقدور است و توان خدمت داشته باشم، میمانم."

 



به گزارش آرمان، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، طی گفتگویی از آخرین نمازجمعه ای که به عنوان خطیب حضور داشت می گوید و به برخی سوالات در این زمینه و همچنین مدیریت ضعیف کشور پاسخ داده است:

 

متن کامل این گفتگو در پی می آید:

الان چند وقتی است که مردم از خطبه های حضرتعالی محروم هستند، صداوسیما هم جلسات شما را حدود 30ثانیه پخش میکند، حضرتعالی هم یکبار گفته بودید که مایل هستم از همه این سمت هایی که دارم، کناره گیری کنم...

 

اگر حالت قهر پیدا نکند، بله. ولی من نمیخواهم از این نظام جدا شوم و تا حدی که مقدور است و توان خدمت داشته باشم، میمانم.


چرا به نماز جمعه نمیروید؟

 

اگر بخواهم به نماز جمعه بیایم و جمعیتی همانند نماز جمعه آخری بخواهد بیاید، مساله شکل دیگری به خودش میگیرد. بعلاوه اینکه مایلم افراد دیگری نماز جمعه را اقامه کنند. من همه حرفها را در نماز جمعه زده ام.


الان ستاد نماز جمعه جمعه از شما دعوت میکند؟

 

اوایل مدتی دعوت میکردند که من نمیرفتم. وقتی نرفتم، دیگر دعوت نمیکنند.


مطرح بود که در آن نماز عده ای با کفش نماز خواندند، تعبیری از شما شنیدیم که گفته اید قبلا نماز نمیخواندند الان با کفش آمدند و مرحله بعدی کاری می کنیم که کفشها را دربیاورند و...

 

نه. من نگفته ام و جزو شایعات است. حالا همه دردها این نیست که چرا با کفش نماز خواندند، کارهای دیگر را بگویید.


به نظر شما در عرصه بین المللی وضعیت ایران در سال 90 مثبت بود؟

 

از اداره سیاست خارجی در حال حاضر راضی نیستم.

 

مثلا در مورد سوریه، وزیر خارجه قبلی یک موضع میگیرند و وزیر جدید یک موضع دیگر...

 

علت این است که دو تا وزیر هستند. اگر عوض نشده بود، همان موضع قبلی بود. وقتی عوض میشوند ممکن است چیزهای دیگر هم بگویند.


الان نگرانی شما با توجه به اینکه 32 سال از انقلاب گذشته، چیست؟

 

در درجه اول یکپارچگی مردم. فکر میکنم ما با اتحاد مردمی پیروز شدیم، با اتحاد مردمی دفاع کردیم و با انسجام توانستیم کشورمان را تا حدودی بسازیم و تا این مرحله پیش آمده ایم. این مورد در دعواهای جناحی یک مقداری در حال مخدوش شدن است، آن هم با این نسل جوان و تحصیل کرده. بعد هم مدیریت کشور به گونه ای است که میبینید؛ بیکاریها، گرانیها، بداخلاقیها، دعواها و به علاوه فسادهایی که گوشه هایی از آن در حال روشن شدن است. همه برای ما رنج آور است. از طرفی هم در مسائل خارجی مشکل داریم. باید بسیاری از ارتباطات خارجی طبیعی شود؛ اینها مرا رنج میدهد.

 

 

درگیری در شهر پورت‌سعید مصر در پی محرومیت تیم فوتبال المصری

Posted: 24 Mar 2012 04:53 AM PDT

جــرس: با گذشت چند هفته از صدور حکم قضایی و معلق شدن تیم المصری شهر پورت‌سعید مصر در ارتباط با خشونت های ماه فوریه، مجددا درگیری‌هایی در این شهر بروز کرده و باعث کشته شدن یک نفر به ضرب گلوله و مجروح شدن چندین نفر دیگر شده است.


به گزارش بی بی سی، در خشونت هایی که در ماه فوریه در جریان مسابقه‌ای به میزبانی این تیم رخ داد، بیش از هفتاد نفر کشته شدند.


بر اساس این گزارش، در خشونت های تازه، صدها تن از هواداران المصری با نیروهای امنیتی درگیر شدند.


فدراسیون فوتبال مصر تیم المصری را که از تیم های اصلی مصر است، به مدت دو سال از بازی محروم کرده است.


علت این محرومیت، خشونت هایی است که در استادیوم این تیم در بازی با تیم میهمان، الاهلی، بروز کرد.


تیم الاهلی قاهره نیز باید چهار بازی بدون حضور هوادارانش انجام دهد و علاوه بر آن، مربی و کاپیتان این تیم هم معلق شده‌اند و هم حدود یک هزار دلار جریمه شده‌اند.


هواداران تیم الاهلی تصمیم فدراسیون فوتبال مصر را تقبیح کرده و گفته‌اند روز یکشنبه در باشگاه این تیم دست به تحصن خواهند زد.


دادستان ارشد مصر هفته گذشته 75 نفر را در ارتباط با حادثه اول فوریه به قتل یا غفلت و کوتاهی در انجام وظیفه متهم کرد که گفته می شود 9 افسر پلیس نیز در میان آنها هستند.


در پی حادثه پورت سعید، شایعات مربوط به ناتوانی پلیس در کنترل اوضاع باعث چندین روز درگیری در سراسر مصر شد که 16 نفر دیگر نیز در اثر آنها کشته شدند.


در آن مسابقه، المصری بازی را 3 بر یک برده بود اما با پایان بازی، هواداران المصری به زمین بازی ریختند و به بازیکنان و هواداران الاهلی حمله ور شدند.


دو تیم از مدت ها قبل رقیب بوده‌اند و مسابقات آنها تدابیر امنیتی گسترده ای می طلبد.


اما گفته می شود به هواداران آنها اجازه داده می شده که با کارد و سلاح های دیگر وارد استادیوم شوند.


در پی حادثه پورت‌سعید، کمال الجنزوری، نخست وزیر، اعضای فدراسیون فوتبال این کشور را از کار برکنار کرد و تحقیق در مورد حادثه همچنان ادامه دارد.


مالزی نیز به باشگاه تحریم کنندگان ایران پیوست

Posted: 24 Mar 2012 04:50 AM PDT

جــرس: به گزارش منابع بین المللی، در ادامه افزایش فشار تحریم‌ها بر جمهوری اسلامی، دولت مالزی نیز اعلام کرد که به‌زودی به واردات نفت خام خود از ایران خاتمه خواهد داد. بر اساس گزارش ها، تنها دو روز قبل آفریقای جنوبی نیز اعلام کرده بود که دیگر نفت ایران را نمی‌خواهد.


به گزارش رادیو فردا، روز جمعه، چهارم فروردین‌ماه، خبرگزاری رسمی مالزی به نقل از نخست وزیر این کشور اعلام کرد که مالزی از این پس از ایران نفت نخواهد خرید.


نجیب رزاق، نخست وزیر مالزی، در عین حال گفته است که واردات نفت کشورش از ایران «مقدار اندکی» است. واردات نفت این کشور از ایران روزانه ۵۰ تا ۶۰ هزار بشکه برآورد می‌شود.


در همین حال برخی خبرگزاری‌ها از جمله خبرگزاری آلمان زمان توقف واردات نفت ایران به مالزی را ماه آینده میلادی یعنی کمتر از دو هفته دیگر عنوان کرده‌اند.


این در حالی است که تنها دو روز پیش، پنج‌شنبه، وزارت خارجه آفریقای جنوبی نیز اعلام کرد که «به درخواست آمریکا» هرگونه خرید نفت از ایران را به حال تعلیق درآورده و در حال حاضر «هیچ ارتباط نفتی» با ایران ندارد.

 

در نزدیک به دو ماه گذشته فشار آمریکا بر دیگر کشورها برای پرهیز از نفت خام ایران افزایش یافته و هر روز یک مشتری ایران انصراف خود را از خرید نفت اعلام می‌کند.


بر اساس گزارش ها، روز جمعه خبرگزاری رویترز به نقل از یک شرکت مشاوره نفتی در سوئیس و نیز یک شرکت بزرگ نفتی گزارشی منتشر کرد که حاکی از کاهش چشمگیر صادرات نفت ایران در ماه جاری میلادی بود، که بر پایه این گزارش، در ماه مارس، از صادرات نفت خام ایران ۳۰۰ هزار بشکه در روز (۱۴ درصد) کاسته شده است.


فاضل میبدی: اگر فرهنگ جامعه بهم بریزد سال‌ها طول می‌کشد تا به مسیر اصلی برگردیم

Posted: 24 Mar 2012 04:23 AM PDT

جــرس: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم می گوید: اگر فرهنگ جامعه بهم بریزد سال‌ها طول می‌کشد تا جامعه به مسیر خود برگردد.


به گزارش ایلنا، محمد تقی فاضل میبدی در نشست نوروزی کانون یزدی تباران که با هدف گرامیداشت یاد و خاطره امام جمعه فقید یزد برگزار شده بود، طی سخنانی با مهم توصیف کردن تغییرات اخلاقی و فرهنگی جامعه گفت: اگر فرهنگ جامعه بهم بخورد و در پی آن اخلاق نیز بهم بریزد، شاید ۱۰۰ سال طول بکشد تا جامعه به حالت اولیه خود برگردد.


این پژوهشگر مسائل دینی تاکید کرد: اگر حوزه اقتصادی کشور بهم بریزد می‌توان با جایگزین کردن منابع بخش‌های مختلف مشکلات را برطرف کرد ولی حوزه فرهنگ، حوزهٔ خطیری است.


فاضل میبدی با ستایش اخلاقیات مرحوم صدوقی گفت: خصوصیت بارز آقای صدوقی که کمتر در دیگران یافت می‌شود، تحمل مخالفین بود چرا که آقای صدوقی افکار مخالف خود را به رسمیت می‌شناخت و مخالفین خود را تکریم می‌کرد.


وی با ابراز امیدواری نسبت به اشاعه این تفکر، بیان داشت: متولیان فرهنگی باید بپذیرند که همه مثل هم فکر نمی‌کنند، همه مانند مسئولین فکر نمی‌کنند.


وی افزود: اگر در جامعه‌ای تکثر گرایی در زمینه فکر و اعتقاد به رسمیت شناخته شود، فرهنگ آن جامعه رشد بهتری خواهد داشت.

این پژوهشگر مسائل دینی همچنین با بیان اینکه آقای صدوقی مردمداری را یک ارزش می دانست و نه ابزار، گفت: ایشان بعنوان یک روحانی معتقد به مردمداری و شنیدن صدای مردم بود.


افروغ: ما سالها شاهد بی اخلاقی در عرصه های مختلف از جمله عرصه سیاست بودیم

Posted: 24 Mar 2012 04:06 AM PDT

جــرس: عماد افروغ با بیان اینکه "ما سالها شاهد بد اخلاقی و بی اخلاقی در عرصه های مختلف از جمله عرصه سیاست بودیم"، معتقد است مهمترین رویداد داخلی سال 90 "اوج نفرت و انزجار مردم از بد اخلاقی ها و بی اخلاقی ها" بود.


به گزارش شفاف نیوز، این استاد دانشگاه و نماینده منتقد دولت در مجلس هفتم، مهمترین رویداد سال 90 در عرصه جهان را نیز، خیزش های منطقه ای، تحت عنوان "بیداری اسلامی" می داند، که آنها را از یک استبداد وابسته و دیرینه و کهن نجات داد.


افروغ مهمترین رویداد سال 90 در کشور را نیز چنین اظهار می دارد: "در کشور اتفاقی که چشمگیر باشد ندیدیم اما اوج نفرت و انزجار از بد اخلاقی ها و بی اخلاقی ها که در این سالها شاهدش بودیم را می توانم یک اتفاق مبارک بدانم. سالها ما شاهد بد اخلاقی و بی اخلاقی در عرصه های مختلف از جمله عرصه سیاست بودیم و بسیاری تذکر و هشدار دادند که توجه نشد. اما من فکر می کنم وقتی با آثار و عوارض سو مواجه شدند به گونه ای متوجه شدند که ریشه همه این گرفتاری ها در بی توجهی به اخلاق و سیاست است و نگاه ابزاری به اخلاق و نگاه هدایت مدار به حکومت است غافل از اینکه حکومت در بهترین حالتش ابزاری برای رشد و تعالی انسان و معنویت و استقرار عدالت اجتماعی است . "


وی در پاسخ به اینکه "عیدی شما به مردم ایران چیست؟"، گفت: "اگر بخواهم به هموطنان عزیزم یک عیدی بدهم، فکر می کنم بهترین عیدی این عبارت باشد: امام در صحیفه امام جلد 15 یک عبارتی دارند که من فکر می کنم با این عبارت می توان بسیاری از معضلات را تحلیل کرد و به بسیاری از دست آوردهای بالقوه انقلاب اسلامی فعلیت بخشید و عبارت بدین شرح است: بی شک بالاترین و والا ترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بعدهای اقتصادی،سیاسی،صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد استقلال و موجودیت هر جامعه از فرهنگ آن نشات می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است."

دومین نوروز اسماعیل صحابه و احمدرضا یوسفی در زندان

Posted: 24 Mar 2012 03:51 AM PDT

جــرس: اسماعیل صحابه و احمدرضا یوسفی دو زندانی سیاسی بند ۳۵۰ دومین نوروز خود را درزندان سپری می کنند و تاکنون از مرخصی محروم بوده اند.


به گزارش ندای سبز آزادی، اسماعیل صحابه عضو جبهه مشارکت که از بهمن ماه سال ۸۹ درزندان به سر می برد تاکنون از مرخصی محروم بوده است.


بر اساس این گزارش، درشهریور ماه سال جاری مسئولین دادستانی به خانواده اسماعیل صحابه وعده داده بودند که وی آزاد شده و به نزد خانواده اش باز خواهد گشت اما نه تنها او آزاد نشده بلکه همچنان با مرخصی وی نیز مخالفت می شود.


گفتنی است، اسماعیل صحابه مهر ماه سال ۸۸ در مراسم دعای کمیل در منزل همسر شهاب طباطبایی بازداشت و پس از دو ماه انفرادی آزاد شد. وی ، مرداد ماه سال ۸۹ در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.


بر اساس گزارش ها، در جلسه دادگاه صحابه، در اقدامی نادر، قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است. حکم صحابه در دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری تبدیل و وی درابتدای بهمن ماه سال ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان اوین فرا خوانده شد.


همچنین، احمدرضا یوسفی معاون سابق خبرگزاری ایسنا نیز درحال حاضرپس از ۲۱ ماه، همچنان از مرخصی محروم است.


احمد رضا یوسفی در دوران حضور در خبرگزاری ایسنا، معاون ابولفضل فاتح مسئول اطلاع رسانی ستاد میرحسین موسوی و مدیر وقت این خبرگزاری بود و در انتخابات سال ۸۸ نیز به سایتهای اصلاح طلب فاتح نیوز، قلم نیوز، سلام خاتمی، سلام میرحسین و یاری نیوز کمک فنی می داد.


یوسفی اوایل سال ۸۹ وقتی برای ادامه تحصیل قصد خروج از کشور را داشت، به اتهام ارتباط با بیگانگان در فرودگاه دستگیر و زندانی شد.دردادگاه نیز قاضی صلواتی به کنایه سراغ فاتح را از او گرفت و او را به دو سال حبس قطعی و سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.


او در مدت چهار ماه بازداشت در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات تنها دو بار بازجویی شد و با وجود نبود مدرکی در پرونده اش به مانند بسیاری از زندانیان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، قربانی سناریو سازی نهادهای امنیتی شد .


خانواده یوسفی در مدت زمان حبس او بارها خواستار اعطای مرخصی به این زندانی سیاسی شده بودند، اما این خواسته آنان با مخالفت مسئولین دادستانی و نهادهای امنیتی روبه رو شده و پدر وی نیز دراثر فشارهای وارده به این خانواده پس از بازداشت سکته کرده است.


این فعال اصلاح طلب دارای مدرک فوق لیسانس مدیریت اجرایی و متخصص در حوزه علوم کامپیوتری است ، که از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴ به طور پیوسته به عنوان معاون فنی با خبرگزاری ایسنا همکاری داشت و از سال ۸۴ نیز این سمت را در این خبرگزاری به صورت نیمه وقت ادامه داد و همچنین مدتی دبیری سرویس بین الملل این خبرگزاری را برعهده گرفت. همکاری با خبرگزاری ایلنا از دیگر سوابق کاری اوست.

روایت یک نماینده اصلاح طلب از هزینه ای که سوال کنندگان از رئیس دولت پرداختند

Posted: 24 Mar 2012 03:39 AM PDT

جــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به حضور و برخورد تمسخر آمیز رئیس دولت در برابر نمایندگان مجلس هشتم، یک عضو فراکسیون اقلیت با اعتقاد بر اینکه بعضا هیات رئیسه مانع از اعمال وظایف نظارتی نمایندگان میشد، در تشریح خاطراتش از این دوره مجلس گفت: مهمترین ممانعت هیات رئیسه را در اعلام وصول سوال از رئیس دولت شاهد بودیم که این موضوع بیش از 7 ماه به طول انجامید.


به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا خباز معتقد است این ضایعه ای برای کشور و نمایندگان سوال کننده بود و این نمایندگان هزینه سنگینی برای این سوال پرداختند. در حالیکه در دیگر کشورهای دنیا اینگونه نیست که سوالی به این سادگی از رئیس دولت پرسیده شود و سوال کنندگان اینقدر هزینه بدهند.


نماینده اصلاح طلب کاشمر در پاسخ به اینکه سوال کنندگان برای این کار چه هزینه ای پرداخت کردند؟، گفت: از 79 امضا کننده این طرح، اکثرا یا رد صلاحیت شدند یا رای نیاوردند. به زعم وی، این نوعی انتقام گیری دولت از نمایندگان است. وی افزود: کار خوبی نیست که اینقدر نسبت به سوال کنندگان از رئیس جمهور گارد گرفتند و تمام تلاششان را به کار گرفتنند تا دستگاه های اجرایی به سمتی بروند که سوال کنندگان رای نیاورند.


وی با تاکید بر اینکه چنین رفتاری در شان نظام نبود، به عنوان نامزدی که به مجلس نهم راه نیافته است، افزود: البته ما که راحت شدیم و خدا را شکر می کنم که یک فرصت مطالعاتی بوجود آمد. اما تحرکات نامناسب دستگاه های اجرایی برای رای نیاوردن سوال کنندگان از رئیس دولت کار زشتی بود که من در این دوره از نمایندگی به چشم خود دیدم.


خباز در حالیکه که می گفت شخصا به رقیب انتخاباتی اش تبریک گفته است، افزود: حتی روز بعد از انتخابات برای رقیبم گل و شیرینی بردم و فضای شهرستان را آرام کردم. ولی حرکات و سکنات دستگاههای اجرایی نشان دهنده یک برنامه از پیش تعیین شده بود و کسانی که دست به این کار زدند هزینه سنگینی به بار آوردند.

آهای گنگی‌ها

Posted: 24 Mar 2012 12:54 AM PDT

محمد نوری‌زاد
ما تنها ترین فرصت تاریخی خویش را ازکف دادیم. وجای خالی پازل روحانیت را با این تجربه ی عینی پرکردیم که: اگرروحانیان به قدرت برسند، علم فرومی کشد، دروغ وفریب و تظاهرو چاپلوسی وریا پا می گیرد، دزدی رواج پیدا می کند، اعتیاد ومصرف و بی کاری بالا می گیرد، خون بی گناهان بی بها می شود، برمنبرخود روحانیان قفل زده می شود. وسایل کاری نوری زاد توسط ضابطین و رابطین همان روحانیانِ حاکم به یغما می رود. ومردمِ به تنگ آمده ای بسا برای رهایی ازتنگناهای حکومتی، به هرمهاجم خارجی به چشم فرشتگان نجات بنگرند.

 

 

بجای مقدمه: اگربه برنامه های رادیویی و تلویزیونی “زلال احکام” برخورده باشید، حداقل این را  دانسته اید که چسبیدن یک تکه گچ یا خمیرنان به دست و صورت، می تواند وضو وغسل شما را مخدوش کند. پس همه ی سیمانکاران وگچکاران و نانوایان ورنگرزان و خلاصه کسانی که به دست وپایشان لکه ای و تکه ای ازاین چیزها چسبیده باید پیش ازغسل یا وضو دست وبالشان را خوب بسابند وبشویند واین لکه ها را برطرف کنند. چرا؟ چون باید آب غسل برپوستشان بنشیند. وگرنه… وگرنه چه؟ وضویشان باطل است و نمازشان نیز.

 

 

مقدمه ی ماجرا: پیش ازانقلاب ودرسالهای دانشجویی، جوانان و نوجوانان محل را دورهم جمع می کردم وبه آنان روخوانی قرآن می آموختم. یکی ازبچه ها را نیز ترغیب می کردم خلاصه ی کتابی را که خوانده برای جمع تعریف کند. این محفلِ هفتگی، گردشی بود. هرهفته منزل یکی ازبچه های محل. صفای آن روزهای خلوص هنوز درگوشه ای ازضمیرمن باقی است.

بازهم مقدمه: یکی ازجلسات هفتگی ما مصادف شد با مجلس روضه ی آقا مرتضای معمارکه خانه ی سرکوچه مال اوبود. این آقا مرتضا ازمتشخصین محل بود. فردی زودجوش وخوش مشرب ومذهبی. سالی سه چهارمجلسِ سه روزه ی روضه برگزارمی کرد وتا می توانست ازمراجعین با میوه های مطرحِ فصل پذیرایی می کرد. من خود ندیدم و نشنیدم که غیرازبانوان محل، مردی ازمردان محل نیزدراین  روضه های سه روزه شرکت کرده باشد. والبته این را می شنیدم که تنها دومرد حاضردراین مجالس، خود آقا مرتضی بود و روضه خوانی که بعداز روضه، حق اورا دریک نعلبکی می نهادند و تقدیمش می کردند. تا پیش ازانقلاب، حق الروضه ی روضه خوانانِ بی نشان سه تومان بود. وبنا به تشخّص روحانیان، این حق بیشتروبیشترمی شد.

روضه خوان برصندلی می نشست و آقا مرتضی دم در. بساط میوه و پذیرایی همانجا بود که آقا مرتضی نشسته بود. نحوه ی نشستن آقا مرتضا زبانزد اهل محل بود. ندیده بودم اما شنیده بودم که آقا مرتضا با نحوه ی نشستن متواضعانه اش جگرهمگان را به آتش می کشید. این جمله ی آقا مرتضی معروف بود که می گفت: من هرچه دارم ازهمین دم ودستگاه است. پس داروندارم فدای این دستگاه. منظورش هم ازدستگاه، خاندان پیامبربود. بویژه دستگاه کربلا. وما این را ازآقا مرتضی باورکرده بودیم. او آدم صادقی بود. هرکجا هست دعای خیرما با او.

پیش ازورود به ماجرا: آن روزدرمجاورت منزل آقا مرتضای معمارکه روز سوم روضه اش را برگزارمی کرد، ما به همان مجلس هفتگی روخوانی قرآن مشغول بودیم. حدوداً سی نفری می شدیم. ازهشت تا پانزده ساله. که بزرگترشان من بودم. بیست وسه چهارساله. برنامه روخوانی و تعریف کتاب ما که تمام شد، نوبت پذیرایی شد. که رونق اصلی پذیرایی با چای بود یا شربت. واگروضع بانی خوب بود، به این چای یا شربت، یکی دوجورمیوه نیزمی افزود. آن روزاما همان چای بود. واین برای بچه ها که چشم به راه میوه بودند، کمی گران آمد. یکی ازآنها به من پیشنهاد کرد: چای را اینجا بخوریم و میوه را برویم مجلس آقا مرتضای معمار. من قبول نکردم اما اصرارِمیوه گانه ی بچه ها کارخودش را کرد. ما ازخانه ی قرآنی خود بدرآمدیم و به خانه ی روضه ی آقا مرتضی دخول کردیم.

ورود به مقدمه ی ماجرا: یا الله گویان داخل شدیم. آقا مرتضا که دم درمجلس مؤدب ودست به سینه نشسته بود ازجای جست و به استقبالمان آمد. بله، آنچه می گفتند درست بود. بساط میوه برقراربود. چشم به راه پایان روضه. چهارنفرازبانوانِ محل درکنجی چادرخود را به صورت کشیده بودند. این نشان می داد که ما درست زمانی به مجلس روضه پای نهاده بودیم که روضه خوانِ سی وچند ساله ای که برصندلی نشسته بود، پای به آستانه ی کربلا نهاده بود.

روضه خوان صدای رسایش را به احترام تازه واردان فروکشید و ازورود به کربلا بازماند. همه ی ما یک به یک به اشاره آقا مرتضی دورتادور مجلس نشستیم. بناگاه، مخاطبان پنج نفره ی روضه خوان که دم دروازه ی کربلا ازحرکت بازمانده بود، فزونی گرفت. آنهم مخاطبانی جوان ونوجوان. اومگر یک چنین مخاطبانی را بخواب می دید. یا سالی یکی دوباردرمحرم وماه مبارک رمضان. اما حالا این مخاطب با پای خود به مجلس او آمده بود وبرای شنودن سخنان اوپیش روی او برزمین ادب نشسته بود. پس آهنگ حرکتش را تغییرداد. ازروضه به سخن. ازاشک به یک مقوله ی علمی. وپیش ازآن برای آقا مرتضای معمارتوضیح داد: آقا مرتضی، روضه سرجایش. روضه خواهم خواند. اما ورود این همه جوان و نوجوان به این مجلس، هم برای من مسئولیت آوراست هم برای شما که صاحب این مجلسید.

طعم سخن روضه خوان به همه ی ما فهماند که او با لهجه ی نازنین شهرستانی اش، می خواهد به یمن ورود ما سخن ازیک مقوله ی علمی بگوید. چیزی که آن روزها به منابرروحانیان راه یافته بود و آنان برای اعتباربخشودن به سخن سنتی خود حتماً ازیکی دومطلب علمی سود می بردند. که یعنی: علم هنوزباید بدود تا به گردِ پایِ درستیِ سخن ما برسد. یا: ببینید، سخن ما مبتنی برعلم وتحقیق است.

وروضه خوان ما که برای ورود به کربلا دورخیزکرده بود، با اجازه ی آقا مرتضای معمار وبانوان مجلس، روی به هندوستان برد و به طوایفی که دراطراف رودخانه ی گنگ زندگی می کنند. که: ای جوانان مجلس، مراقب باشید که فریب تان ندهند. این روزها روزهای فریب است. مراقب دین تان باشید. نکند یک وقت بخود بیایید و ببینید دیگران دین تان را ربوده اند. من بنا به تعهد واین لباسی که به تن دارم، شما را ازخطرها آگاه می کنم. نه ازهمه ی خطرها بلکه ازبعضی ها.

ومقتدرانه ادامه داد: دشمن برای این که دین شما را ازدست شما بیرون بکشد، حتی به دستگاه خدا نیزدست می برد. ای جوانان، من اول به یک اشکال اساسی که این روزها باب شده می پردازم و بعد به این اشکال جواب می دهم تا شما بدانید چه دسیسه هایی دست بکارند تا دین شما را سست کنند. خوب گوش کنید ببینید من چگونه وارد بحث می شوم و چگونه ازبحث خارج می شوم. ورو به آقا مرتضای معمارکردوگفت: این هم هدیه ی من به این جوانها.

ورود به اصل ماجرا: وبحث علمی اش را اینگونه شروع کرد: من درتحقیقاتی که انجام داده ام، متوجه شده ام که دراطراف رودخانه ی گنگ سه طایفه زندگی می کنند. سه طایفه با سه عقیده ی غلط. من این عقایدغلط را یک به یک برای شما وامی شکافم تا شما جوانان مراقب باشید مبادا به دام این عقاید باطل بیفتید. جواب همه را دارم. خواهم گفت. ازکجا شروع کنیم؟ ازشمال!

درشمال رودخانه ی گنگ، طایفه ای زندگی می کنند که العیاذ بالله معتقدند خداوند درآفرینش “چشم” اسرافکاراست. یعنی چه؟ یعنی من وقتی می توانم با یک چشم ببینم، چرا دوتا؟ می آیند و این یک چشم اضافی را با موم پرمی کنند.

حالا بشنوید ازجنوب. درجنوب رودخانه ی گنگ طایفه ای زندگی می کنند که العیاذبالله معتقدند خداوند درآفرینش “گوش” اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک گوش بشنوم چرا دوتا؟ می آیند و این گوش اضافی را با موم پرمی کنند.

حالا برویم روی رودخانه. برروی رودخانه ی گنگ قایقرانانی درحرکت اند که معتقدند خداوند العیاذبالله درآفرینش “سوراخ بینی” اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک سوراخ بینی نفس بکشم چرا دوتا؟ می آیند و این سوراخ اضافی را با موم پرمی کنند.

ودست ها را روبه ما گرفت وگفت: ای جوانهای مجلس، مبادا فریب این گنگی ها را بخورید. من با یک ادله ی محکم، بساط اعتقادی همه ی اینها را به آب می ریزم. چگونه؟ خوب دقت کنید ببینید چه می گویم:

ودستش را بالا برد و پیروزمندانه گنگی ها را مخاطب قرارداد و فریاد کشید: آهای گنگی ها، بخاطرآن موم هایی که به چشم و گوش و سوراخ بینی تان فرومی کنید، غسل همه تان اشکال دارد!

بعد از ماجرا: یکی دوسال بعدانقلاب شد وازانقلاب هم یکی دوسال گذشت. دریکی ازاستانهای جنوبی کشور به نمازجمعه رفتم. سخنورِپیش ازخطبه ها یکی ازمسئولین طرازاول استان بود. یک روحانی بلند بالا که تا دیدمش شناختمش. هموبا معرفی مجری آمد وپشت تریبون قرارگرفت ودرسخن خود اصرارورزید که دشمن بنای فریب جوانها را دارد وباید راه براو بست ویکی ازراههای فریب دشمن، ایجاد تشکیک درمحکمات دینی مردم انقلابی ایران است. وتا توانست درسخن علمی خود به گنگی ها واعتقادات سست شان تاخت و راه مقابله با این فرایند فریب را به همگان آموخت. ” آهای گنگی ها، این موم ها اجازه نمی دهند آب به پوست شما برسد. پس غسل همه تان باطل است”.

آنسوتر از ماجرا: ایرانیان دراواخرعهد ساسانی به شدت ازجانب “مغ” ها یا روحانیانی که اقتدارفراوانی دردستگاه حکومت داشتند، درتنگنا وفشاربودند. این روحانیان درکنارپادشاهان ونظامیان چیزی به اسم ارزش برای مردم قائل نبودند وتا می توانستند ازاین گله ی سربه زیر می دوشیدند وبه وقت ضرورت آنان را به جنگ های تمام نشدنی گسیل می فرمودند. این شد که به محض حمله ی اعراب، مردمِ به تنگ آمده، به استقبال این تازه وارد ناشناس شتافتند تا مگرازبند روحانیان و عمله های شاهی نجات پیدا کنند. برای این مردمِ به تنگ آمده، سپاهیان عرب، همچون فرشتگان نجات، خواستنی بودند. مهم نبود این سپاه سوسمارخور، چه آینده ای برای آنان تدارک دیده است. مهم بدررفتن مردم ازداغ ودرفش حکومتیان و وعده های فریبکارانه ی روحانیان بود.

درقرون وسطای اروپا نیز، روحانیان وکلیسا قرن ها وقرن ها قدرتی عمیق درزیروبالای زندگی مردم پیدا کردند. این دستگاه دینی، راه را برای هرجنایت شاهان می گشودو ازهمین دنیا تکلیف بهشت ودوزخ خدا را روشن می فرمود.

درهمه ی این گذشته های تاریخی، روحانیان، نه دررأس، که درکنار قدرت های اصلی (پادشاهان و حاکمان وامیران) حضورداشتند وراه را برای شمشیروغارت آنان می گشودند والبته خود نیز به سهمی ازاین غارت دست می یافتند.

درتجربه ی جمهوری اسلامی ایران، روحانیان، تجربه ای به تجربه های تاریخ افزودند. وازحاشیه ی قدرت درعهد ساسانی و قرون وسطای اروپا، به متن ورأس حکومت ورود کردند. این ورود اگر به نتایج درخشان می انجامید، نگاه نگرانِ همگانِ تاریخ را دگرگون می کرد. که: می توان روحانی بود و پاک بود. می توان روحانی بود و با علم سرسازگارداشت. می توان روحانی بود و به مردم بها داد. می توان روحانی بود و قدرت را در فرابردن شأن ومنزلت انسانی مردم هزینه کرد. می توان روحانی بود ودزد نبود. می توان روحانی بود و آدم نکشت. می توان روحانی بود و با همان الفبای زلال احکامی به عالم ننگریست. می توان روحانی بود و سانسورنکرد. می توان روحانی بود و به پای مردم سوخت. می توان روحانی بود و دست دردست مردم به آسمان انسانیت سفرکرد وبه ستاره های رشد سرزد و از سیاره های ادب و فهم سراغ گرفت. ومی توان روحانی بود و دروغ نگفت.

تتمه‌ی ماجرا: افسوس که این تجربه به انحراف گرایید. وما تنها ترین فرصت تاریخی خویش را ازکف دادیم. وجای خالی پازل روحانیت را با این تجربه ی عینی پرکردیم که: اگرروحانیان به قدرت برسند، علم فرومی کشد، دروغ وفریب و تظاهرو چاپلوسی وریا پا می گیرد، دزدی رواج پیدا می کند، اعتیاد ومصرف و بی کاری بالا می گیرد، خون بی گناهان بی بها می شود، برمنبرخود روحانیان قفل زده می شود. وسایل کاری نوری زاد توسط ضابطین و رابطین همان روحانیانِ حاکم به یغما می رود. ومردمِ به تنگ آمده ای بسا برای رهایی ازتنگناهای حکومتی، به هرمهاجم خارجی به چشم فرشتگان نجات بنگرند.

راستی چه می شد اگر امسال” سال آشتی ملی” نام می گرفت؟ وروحانیان ما  دراین پازل کامل شده ی شخصیت خویش خللی می گشودند و به همه ی جهانیان می فهماندند که: روحانیان حاکم، می توانند توبه کنند. می توانند پوزش بخواهند. می توانند مردمی باشند. می توانند ظلم نکنند. ومی توانند ابزار کاری ربوده شده ی نوری زاد را به او بازبگردانند.

 

منبع: تارنمای نویسنده

محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.

 

رئیس اتاق بازرگانی تهران: در جنگ اقتصادی به سر می‌بریم

Posted: 24 Mar 2012 12:44 AM PDT

جــرس: رئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه ما در جنگ اقتصادی به سر می‌بریم، شرایطی که هزینه‌های تولید را افزایش داده است، گفت: چه اشکالی دارد در این شرایط که درآمدهای نفتی را نیز افزایش داده است، دولت برای حمایت از تولید برنامه‌ریزی کرده و بخشی از هزینه‌های بیمه‌، مالیات و حمل و نقل تولید را تقبل کند.


به گزارش فارس، یحیی آل‌اسحاق اظهار داشت: "روسای جمهور اسرائیل و آمریکا جنگ در حوزه اقتصادی را برای مبارزه با ایران آغاز کرده‌اند که این موضوع جدید نیست و در واقع بدخواهان نظام اسلامی ایران 30 سال است که با ما در جنگ هستند."


رشد ۸ درصدی اقتصاد محقق نشده است
وی با اشاره به برخی اهداف سند چشم‌انداز اظهار داشت: هدف رسیدن به رشد اقتصادی 8 درصد که در سند چشم‌انداز آمده بود با توجه به شرایط محقق نشده است، لذا لازم است تا دو هدف عمده چگونگی مبارزه با دشمن در حوزه اقتصادی و چگونگی رسیدن به اهداف چشم‌انداز مورد بررسی قرار گیرد.


رئیس اتاق بازرگانی تهران، گفت:‌ برخی از کارشناسان معتقدند که قدرت اقتصادی به منابع و موهبت‌های طبیعی مربوط می‌شود اگرچه یکی از مؤلفه‌ها منابع طبیعی است اما مهم‌تر از آن چگونگی تبدیل این امکانات به محصول قابل استفاده است که در واقع به آن تولید گفته می‌شود.


وی افزود: در دنیا کشورهایی هستند که به لحاظ منابع طبیعی در حداقل امکانات قرار دارند، اما با اهمیت دادن به تولید رتبه‌های بالایی در اقتصاد دارند که می‌توان به ژاپن و کره اشاره کرد، اینها توانسته‌اند تولید علم، فن‌آوری و محصول کنند. از طرفی کشورهایی هم هستند که به لحاظ منابع طبیعی سرشار هستند ولی چون توان تولید ندارند جزو کشورهای جهان سوم به حساب می‌آیند،لذا آنچه که مهم است توان و قابلیت تولید محصول اقتصادی است.


رتبه اول ذخایر انرژی را در جهان داریم
آل‌اسحاق گفت: کشور ما به لحاظ منابع طبیعی از بهترین‌های منطقه‌ و جهان است به طوری که رتبه چهارم منابع نفت و رتبه دوم ذخایر گاز را در جهان داریم که در مجموع رتبه اول ذخایر انرژی و تا 80 سال آینده این ذخایر پاسخگو است.


وی ادامه داد: به لحاظ ذخایر معدنی تقریبا تمام عناصر جدول مندلیف در کشور ما وجود دارد و بیش از 270 میلیارد تن ذخایر معدنی در کشور وجود دارد که تقریبا 50 میلیارد تن آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.


از نظر موقعیت ژئوپلتیک، نیروی انسانی و جایگاه تاریخی هم کشور ما جایگاه بالایی دارد، اما نکته این ‌جاست که با تمام موارد ذکر شده وضعیت تولید ملی ما آن طور که باید باشد نیست؛ لذا لازم است بتوانیم استفاده بهینه‌ای از منابع ذکر شده داشته باشیم و این در شرایطی است که دشمن سعی می‌کند تا قدرت مانور ما را در درآمدهای ارزی کاهش دهد و اجازه رشد اشتغال و اقتصاد ما را بگیرد.


باید برنامه عملیاتی داشته باشیم
آل‌اسحاق گفت: برای رسیدن به اهداف فوق تنها خواستن کافی نیست باید برنامه عملیاتی داشته باشیم. دولت به عنوان قوه مجریه باید برنامه‌ریزی کند، مشکلات تولید را بردارد و تولید اولویت اول تصمیم‌گیری‌های دولت باشد؛ باید بروکراسی، فرآیندها، مقررات و آیین‌نامه‌هایی که بر سر راه تولید ایجاد مانع کرده است برداشته شود. تولید کننده نباید هزینه بروکراسی را بپردازد.
وی افزود: دولت باید بخش تولید را در اولویت همه برنامه‌ها قرار دهد به طوری که در فاز اول هدفمند کردن یارانه‌ها که اجرای آن مایه افتخار بوده و قابل تقدیر است و با درایت در بخش مصرف مصرف حمایت قرار گرفت،در فاز دوم تولید در اولویت باشد.


دولت بدهی پیمانکاران را پرداخت کند
رئیس اتاق بازرگانی تهران، گفت: دولت باید بدهی خود به پیمانکاران را پرداخت کند و با پرداخت این بدهی مشکلاتی که تولید کنندگان و پیمانکاران دارند به حداقل ممکن برسد.


وی افزود:در سایه تحریم تنها 25درصد از واردات ما گران شده است که این رقم در حدود 15 میلیارد دلار است،در حالی که هر بشکه نفت ایران از 70 دلار به 130 دلار رسیده است و در این میان در حدود 60 تا 70 میلیارد دلار درآمدهای کشور افزایش یافته است؛ اما نکته در اینجاست که هزینه 15 میلیارد دلاری واردات را مردم و تولیدکنندگان می‌پردازند اما درآمد 70 میلیارد دلاری از افزایش قیمت نفت در صندوق دولت می‌رود.


مصرف کنندگان محصول تولید داخل را بخرند
رئیس اتاق بازرگانی تهران،‌گفت: در این میان مصرف‌کنندگان هم دو وظیفه بسیار مهم دارند،اول اینکه موارد مورد نیاز خود را از محصولات داخلی تهیه کنند که این مهم باعث اشتغال، کمک به تولید و رشد و نشاط اقتصادی می‌شود و دوم اینکه با خرید کالای داخلی پاتکی به سیاست دشمن بزنند، لذا با اعتقاد دینی و غیرت ملی باید جنس داخلی را خریداری کنند و از خرید جنس خارجی اجتناب کنند.