جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


خاتمی قبل از رای دادن و پیش از صدور بیانیه با چه کسانی مشورت کرد؟

Posted: 06 Mar 2012 06:59 AM PST

 

جرس- به گزارش منابع خبری جرس از تهران حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان روز پنجشنبه ۱۱ اسفند برای مشورت درباره رأی دادن در انتخابات مجلس نهم با چهار نفر مشورت کرده است: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت الله سید محمد موسوی خوئینی دادستان اسبق کل کشور و دبیر مجمع روحانیون مبارز، حجت الاسلام سید عبدالواحد موسوی لاری وزیر اسبق کشور و عضو مجمع روحانیون مبارز، و حجت الاسلام سید حسن خمینی تولیت مرقد و موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. آقای خاتمی بعد از ملاقات با افراد یاد شده برای بار دوم به دیدار موسوی لاری می رود. او درباره تصمیم خود به رأی دادن با هیچیک از اصلاح طلبان سبز حتی از اعضای خانواده خود مشورت نکرده است، حتی علی خاتمی که روز جمعه در ویلای وی مهمان بوده و به اتفاق وی به حوزه رأی گیری حومه دماوند رفته است، توجیه نبوده است.

بعد از انتشار خبر رأی خاتمی روز شنبه ۱۳ اسفند جمعی از اصلاح طلبان سبز از جمله برخی همسران زندانیان سیاسی و جوانان اصلاح طلب با خاتمی دیدار می کنند. برخی حاضران روایت خود را از این دیدار در فیس بوک منتشر کردند. خاتمی در پاسخ به اعتراض حاضران به رأی دادنش توضیح می دهد که خبری دریافت کرده بودم  که بعد از انتخابات قرار است موج دستگیری گسترده اصلاح طلبان باقیمانده براه بیفتد، همین تک و توک روزنامه باقیمانده را هم توقیف و موسسه باران را تعطیل کنند و محدودیتهای بیشتری برایم فراهم کنند. رأی دادم تا جلوی این اقدامات نادرست را بگیرم و به دفاع از حقوق ملت درچارچوب قانون اساسی کمافی السابق ادامه دهم.

اصلاح طلبان سبز حاضر پاسخ می دهند که چنین خبر یا تحلیلی صحیح نبوده است. دستگیری بیشتر چه در صورت پیروزی حاکمیت چه شکست آنان در انتخابات نشانه ضعفشان می بود. بعلاوه چه می خواستند بکنند که نکرده اند!؟ آقای خاتمی اگر چه با گشاده روئی با نقدها مواجه شده اما از اقدام خود دفاع کرده و تصریح کرده است با توجه به جو داخل و خارج درستی موضع من بعدها بر شما معلوم می شود.

ویرایش نخست بیانیه توضیحی خاتمی که دوشنبه ۱۵ اسفند منتشر شد، چهار برابر متن منتشرشده بوده است. این بار خاتمی با طیفی از اصلاح طلبان سبز مشورت می کند و بسیاری از آنها توجیهات وی را قانع کننده نمی دانند. وی بعد از این مشورتهای دیرهنگام در ویرایش دوم، متن بیانیه را به اندازه فعلی تقلیل می دهد. رأی خاتمی که خلاف انتظارات سبزها و وعده های صریح خود وی است از طرف اقلیتی از اصلاح طلبان بویژه مجمع روحانیون مبارز حمایت می شود.

حکم فرهاد دانشجو برای خسرو دانشجو

Posted: 06 Mar 2012 07:29 AM PST

 

جرس: خسرو دانشجو نماینده و قائم مقام رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه شد.


به گزارش  مهر، پس از آغاز به کار فرهاد دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی، انتصابهای جدیدی صورت گرفت که از جمله آن می توان به برخی انتصابات جدید در واحد علوم تحقیقات این دانشگاه اشاره کرد.

خسرو دانشجو - رئیس واحد تهران غرب دانشگاه آزاد اسلامی- روز گذشته به نمایندگی از رئیس این دانشگاه یعنی فرهاد دانشجو در مراسم تودیع و معارفه معاونان جدید مالی- اداری و عمران و توسعه شرکت و حکم معاونان جدید را ابلاغ کرد.

وی که هم اکنون عضو شورای اسلامی شهر تهران و رئیس واحد تهران غرب دانشگاه آزاد اسلامی است به عنوان نماینده فرهاد دانشجو در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه نیز آغاز به کار کرده است.

از آنجا که رئیس دانشگاه آزاد، ریاست واحدهای علوم و تحقیقات را هم برعهده دارد و با توجه به اینکه در غیاب رئیس جدید، شخصی دیگر باید برای اداره امور این واحدها حضور داشته باشد هم اکنون خسرو دانشجو به نیابت از برادرش این سمت را عهده دار شده است.

پیش از این، در زمان ریاست عبدالله جاسبی، مجید عباسپور تهرانی فر سمت قائم مقامی واحدهای علوم و تحقیقات را بر عهده دا

هاشمی رفسنجانی: روزی به شهید بهشتی گفتم با این همه تهمت چه می کنی؟ گفت: آسیاب به نوبت

Posted: 06 Mar 2012 06:28 AM PST

 جـــرس: هاشمی رفسنجانی در پیامی به همایش مفید، با رویکرد به وضعیت فعلی حاکم بر فضای سیاسی کشور نوشت: "صراحت بیان شهید بهشتی در امر به معروف و نهی از منكر، برخاسته از اعتقاد مسئولانه برای جلوگیری از استبداد و خودكامگی در همه حكومت‌ها بود و شاید همین ویژگی ایشان بود كه همیشه آماج تیرهای مسموم توهین و تهمت افراطیون دگم‌اندیش زمان خود قرار می‌گرفت."


هاشمی رفسنجانی در پيـام بـه همـايش «مفيـد» اظهار عقیده کرد: "بهشتی سیاست را وسیله‌ای برای حاكمیت احكام متعالی اسلام در جامعه و فقه سیاسی را ضرورت اجتهاد برای اداره جامعه مسلمان در همه اعصار می‌دانست و از دروغ در سیاست به شدت پرهیز می‌كرد، چون می‌دانست كه دروغ سست‌كننده پایه‌های اعتماد مردم نسبت به نظام است.صداقت وی در بیان مسائل و تحمل ایشان در مواجهه با بی اخلاقی‌ها آن قدر زیاد بود كه در طول عمر شریف خویش، هیچ وقت به حذف شخصیتی هیچ مخالفی فكر نمی‌كرد، هرچند مخالفان پس از ناكامی در آن همه ترور شخصیت، جز به حذف فیزیكی ایشان رضایت ندادند. "


به گزارش آفتاب به نقل از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت، متن کامل پیـام هاشمی رفسنجانی بـه همـایش مفیـد به شرح زیر است:


با سلام و احترام
بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه سخن گفتن از آیت‌الله دكتر شهید بهشتی برای من، یادآوری «روایت هجران» است، اما پس از آن فاجعه دلخراش و تاكنون شاهدیم كه خون ایشان و یاران صدیقشان، انقلاب اسلامی را در برخورد با انواع توطئه بیمه كرده است.


شهید دكتر بهشتی كه یك روحانی تأثیرگذار در مجموعه‌های دانشگاهی و همچنین یك دانشگاهی به‌ تمام‌معنا در حوزه‌های علمیه بود، مصداق واقعی روشنفكری دینی است كه وجودشان به همراه اندیشه‌ها و افكارشان در زمانه افراط و تفریط، از ضرورت‌های نهادینه كردن اعتدال در جامعه است.


اطلاعات عمیق، كارآمد و عملگرایانه از مبانی اسلامی در ابعاد فقهی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و تلفیق آن با داده‌های روزآمد، از ایشان شخصیتی ساخته بود كه حوزه و دانشگاه درصدد استفاده بیشتر از كلاس‌هایش بودند و خود نیز با تأسیس مدرسه «علم و دانش» سعی در آموزش علمی و فنی به جوانان متدین داشت.


اندیشه‌های سیاسی شهید بهشتی، مرزهای محدود فكری آن زمان را می‌پیمود و در ورای مباحث اسلامی و انسانی، مطرح می‌شد. به گونه‌ای كه انسان، در تفكرات ایشان بیش از هر چیز، یك موجود معقول مختار است كه باید زندگی فردی و اجتماعی خویش را براساس برداشت‌های فردی و تلفیق آن با خرد جمعی، برای خیر دنیا و آخرت بسازد.


صراحت بیان ایشان در امر به معروف و نهی از منكر، برخاسته از اعتقاد مسئولانه نسبت به حدیث «نصیحه لائمه المسلمین» و برای جلوگیری از استبداد و خودكامگی در همه حكومت‌ها بود و شاید همین ویژگی ایشان بود كه همیشه آماج تیرهای مسموم توهین و تهمت افراطیون دگم‌اندیش زمان خود قرار می‌گرفت.او سیاست را وسیله‌ای برای حاكمیت احكام متعالی اسلام در جامعه و فقه سیاسی را ضرورت اجتهاد برای اداره جامعه مسلمان در همه اعصار می‌دانست و از دورغ در سیاست به شدت پرهیز می‌كرد، چون می‌دانست كه دروغ سست‌كننده پایه‌های اعتماد مردم نسبت به نظام است.صداقت دكتر بهشتی در بیان مسائل و تحمل ایشان در مواجهه با بی اخلاقی‌ها آن قدر زیاد بود كه در طول عمر شریف خویش، هیچ وقت به حذف شخصیتی هیچ مخالفی فكر نمی‌كرد، هرچند مخالفان پس از ناكامی در آن همه ترور شخصیت، جز به حذف فیزیكی ایشان رضایت ندادند.


البته خون ایشان چون چشمه ای جوشان در جامعه خروشید و نگذاشت تارهای دروغ بر آیینه نگاه مردم نسبت به روحانیت اصیل اسلام بنشیند، هرچند پذیرفت كه مظلوم زندگی نماید و به تعبیر امام راحل(ره) مظلومانه‌تر به شهادت برسد.


جای خالی آن همراه و همدل سالهای طولانی مبارزه و همكار سالهای پس از پیروزی، همیشه خالی است و این خلأ این روزها كه بی‌اخلاقی‌های سیاسی بعضی‌ها برای مطامع زودگذر دنیوی به اوج رسیده، كاملاً احساس می‌شود.هرچند تمام لحظه‌های پیش و پس از پیروزی انقلاب، سرشار از خاطرات تلخ و شیرین با ایشان است، اما خاطره‌ای را به یاد می‌آورم كه روزی به ایشان گفتم: سید با این همه توهین و تهمت چه می‌كنی؟ هنوز آن لبخند معنادار و نگاه نافذش را با تمام وجود حس می‌كنم كه با دست بر دوشم زد و گفت: آسیاب به نوبت.


با گرامیداشت یاد ایشان و همه شهدای راه حق و فضیلت، امیدوارم برگزاركنندگان این همایش با تبیین اندیشه‌های ایشان، گامی در جهت تقویت افكار دینی جامعه بردارند كه اگر خوب و به دور از سلایق باندی باشد، سرشار از آموزه‌های فراوان برای آموزش جوانان است.


اكبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام


روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام

وزیر نفت جمهوری اسلامی، صادرات نفت به شركت شل را تكذیب كرد

Posted: 06 Mar 2012 05:51 AM PST

جـــرس: در حالیکه برخی منابع خبری مدعی شده بودند که کمپانی بزرگ نفتی «رویال دوچ – شل»، همچنان از ایران نفت می خرد، وزیر نفت جمهوری اسلامی این موضوع را شدیدا تکذیب کرد.


هفته گذشته سامانه خبری «تابناک»، مدعی شده بود که یک ابر نفتکش متعلق به شرکت ملی کشتیرانی ایران، روز پنجشنبه گذشته به سواحل سنگاپور و محل پالایشگاه رویال داچ شل رسید و نفت خود را به آن شرکت هلندی – انگلیسی فروخت.


به گزارش ایسنا، پاسدار رستم قاسمی، زیر نفت جمهوری اسلامی، روز سه شنبه اظهار عقیده کرد: كمبود نفت ایران قطعا در دنیای تجارت نفت تاثیرات مهمی بر جای خواهد گذاشت و اگر این تحریم‌ها عملی شود، بازار نفت بسیار متشنج خواهد شد.


وی گفت:‌ برخلاف میل باطنی‌مان و با این حال كه به‌هیچ عنوان مایل نبودیم با تحریم نفت برای مردم كشورهای اروپایی مشكلی ایجاد كنیم در نهایت این اتفاق افتاد و این خواسته دولت این كشورها بود و ما اگر راه‌حلی وجود داشت به‌طور غیرمستقیم مایل بودیم به مردم این كشورها كمك كنیم.


قاسمی كه در حاشیه دومین همایش تعالی صنعت پتروشیمی صحبت می‌كرد، درباره صنعت پتروشیمی نیز اظهار كرد: با توجه به مزیت خوبی كه ایران در زمینه تولید گاز دارد ما می‌توانیم نقش مهمی در پتروشیمی ایفا كنیم و تولیدات خود را در این زمینه به صد میلیون تن در سال افزایش دهیم؛ حتما شاید همین صد میلیون تن كافی نباشد.


وزیر نفت ادامه داد: ‌ما باید تلاش كنیم كه حتی رتبه اول پتروشیمی در دنیا را از آن خود كنیم.


وی در پاسخ به سوال ایسنا درباره اظهاراتی كه درباره تعیین وضعیت خوراك پتروشیمی‌ها و دستور وزیر نفت در این زمینه مطرح ‌شده است، توضیح داد: ‌اساسا تصمیم‌گیری درباره خوراك پتروشیمی در ستاد هدفمندی‌ یارانه‌ها صورت می‌گیرد، البته با این وجود تكالیفی هم برعهده ما قرار دارد كه براساس آن‌ها عمل می‌كنیم.


قاسمی ادعا کرد:‌ امسال هم مشكل جدی در زمینه خوراك پتروشیمی وجود نداشته است.


وزیر نفت بر تبدیل محصولات خام به محصولاتی با ارزش افزوده تاكید كرد و گفت: با توجه به پتانسیل‌های كشور، یكی از سیاست‌های كلی ما تبدیل محصولات خام پتروشیمی به محصولاتی است كه دارای ارزش افزوده باشند.


وی درباره زمان واگذاری شركت‌های پتروشیمی در هولدینگ خلیج‌فارس عنوان كرد: ‌بحث هولدینگ درحال حاضر مراحل نهایی خود را پشت سر می‌گذارد و ما امیدواریم تا چند ماه آینده واگذار شود.


وزیر نفت جمهوری اسلامی، صادرات نفت به شركت انگلیسی شل را تكذیب كرد.



احمدی نژاد دستور فروش نیروگاه‌ها به بانک ها را صادر کرد

Posted: 06 Mar 2012 05:38 AM PST

جـــرس: درحالیکه منابع خبری و کارشناسان، از بدهی ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران برق گزارش می دهند، وزیر نیرو از دستور جدید رئیس دولت برای فروش نیروگاه‌ها به بانکها خبر داد و همزمان اعلام کرد که طبق دستور رئیس دولت، منابع خرید انشعاب جدید آب و برق به خزانه نخواهد رفت، بلکه مستقیما در اختیار وزارت نیرو قرار می گیرد.


به گزارش مهر، مجید نامجو درباره اقدامات وزارت نیرو برای شناسایی و فروش اموال مازاد این وزارتخانه گفت: براساس ظرفیتهای مواد 33 ، 35 و 36 قانون بودجه سال جاری که ظرفیت شناسایی دارایی ها و اموال مازاد را در اختیار دستگاهها قرار می داد، توانستیم با شناسایی ظرفیتهای این بخش تهاتر دارایی ها و تسویه بدهی ها با شرکتهای پیمانکاری را انجام دهیم.


وزیر نیرو با تاکید بر اینکه در وزارت نیرو شناسایی اموال مازاد و تسویه بدهی ها به عرضه نیروگاهها منحصر شده است، اظهار داشت: به دلیل بالا بودن قیمت نیروگاهها امکان تسویه آن با پیمانکاران وجود ندارد اما تاکنون توانستیم از طریق واگذاری نیروگاه تهاتر بدهی ها را با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و شرکت مپنا انجام دهیم .


نامجو با ادعای اینکه از طریق واگذاری نیروگاه به این دو مجموعه یاد شده توانستیم بدهی ها را به صورت عمده تسویه کنیم، گفت: متاسفانه به دلیل بالا بودن قیمت نیروگاهها پیمانکاران خرد از دریافت مطالبات خود بی نصیب ماندند.


وی با اشاره به اینکه پیشنهاد می کنم پیمانکاران و طلبکاران خرد وزارت نیرو از طریق سندیکای برق یک ظرفیت سازی برای دریافت مطالبات خود انجام دهند، گفت: پیمانکاران خرد می توانند یکی از نیروگاهها را به عنوان مطالبات خرد از وزارت نیرو بگیرند و منافع آن را بابت تسویه مطالبات خود استفاده کنند، البته این موضوع نیز بنا به دلایلی عملیاتی نشد.

نامجو با تاکید بر اینکه سازندگان برق نتوانستند آن هماهنگی لازم را برای تسویه مطالبات خود از طریق واگذاری نیروگاه به آنها به وجود آورند، افزود: سندیکای برق از این طریق می تواند اعتماد سازی کند و با گرفتن وکالت از پیمانکاران برقی مطالبات پیمانکاران خرد را نیز دریافت کنند و این یکی از راههای خوبی است که وجود دارد.


وزیر نیرو با اعلام اینکه در مذاکره اخیر با رئیس دولت، وی دستور اجرای کار جدیدی را به بانکها برای مذاکره خرید نیروگاهها ارائه کرد، گفت: رئیس جمهور خواست تا بانکها برای خرید نیروگاهها وارد عمل شوند و با استفاده از قیمت نیروگاهها، مطالبات پیمانکاران خرد را بپردازند و به عبارتی، بانکها از طریق خرید نیروگاهها مطالبات پیمانکاران خرد وزارت نیرو را بپردازند و این کار طبق یک مکانیزم جدیدی قابل اجرا است.


نامجو همچنین از دستور اخیر رئیس دولت در خصوص اینکه منابع خرید انشعاب جدید آب و برق به خزانه نرود و مستقیما در اختیار وزارت نیرو قرار بگیرد، خبر داد و اظهار داشت: البته این دستور نیز یک ظرفیت جدیدی را از لحاظ تامین منابع مورد نیاز در اختیار وزارت نیرو قرار داده و به اصطلاح، نقدینگی مورد نیاز از طریق فروش انشعاب به گردش افتاده است.


نامجو در پایان سخنانش مبلغ کل مطالبات پیمانکاران خرد صنعت آب و برق حدود 1300 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: به صورت کلی پرداخت این بدهی ها در دستور کار قرار دارد.


بدهی ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران برق
رئیس سندیکای برق تاکید کرد: دولت هنوز به پیمانکاران برق بدهکار است و میزان غیررسمی این بدهی‌ها حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است.


محمد پارسا در گفتگو با ایلنا در خصوص طلب پیمانکاران برق و احتمال پرداخت آن از طریق اوراق مشارکت گفت: توزیع اوراق مشارکت برای تکمیل طرح‌هایی است که نیاز به بودجه دارد و از ابتدا نیز قرار نبود این اوراق برای پرداخت بدهی پیمانکاران باشد.


رئیس سندیکای برق در خصوص میزان معوقه پیمانکاران گفت: میزان رسمی که برای این معوقه‌ها اعلام می‌کنند ۱۵ هزار میلیارد تومان و میزان غیر رسمی آن حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان است.


وی ادامه داد: علت این اختلاف آمار این است که پیمانکاران تا پرداختی خود را به چشم نبینند باور نمی‌کنند که این میزان محقق شده به همین دلیل است که در آمار غیر رسمی میزانی که دولت برای پرداخت وعده می‌دهد را در نظر نمی‌گیرند.


انتقاد عبادی از سکوت هیأت مدیره کانون وکلا در برابر حکم سلطانی

Posted: 06 Mar 2012 05:12 AM PST

 جـــرس: در پی سکوت کانون وکلای دادگستری در برابر صدور حکم سنگین حبس و تبعید و محرومیت شغلی برای یکی از وکلای سرشناس کشور، شیرین عبادی، وکیل دادگستری و برنده جایزه صلح نوبل گفت: "متأسفانه سکوت هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال پرونده سازی های وزارت اطلاعات علیه وکلای حقوق بشر، نشان از عدم استقلال هیأت مدیره این کانون دارد."


این فعال حقوق بشری در گفت و گویی کوتاه با سایت کانون مدافعان حقوق بشر در خصوص حکم هجده سال حبس در تبعید و محرومیت شغلی برای عبدالفتاح سلطانی و سکوت کانون وکلا، گفت: "متأسفانه سکوت هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال پرونده سازی های وزارت اطلاعات علیه وکلای حقوق بشر، نشان از عدم استقلال هیأت مدیره این کانون دارد."


رییس کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه به رفتاری که با نسرین ستوده دیگر وکیل زندانی شد، اشاره کرد و گفت: "هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال رفتار غیر قانونی با خانم ستوده نیز اعتراض نکرد، این در حالی بود که خانم ستوده را با دستبند به کانون وکلا یعنی خانه صنفی ایشان بردند و با دستبند از آنجا خارج کردند، کانون وکلایی که ساختمانش با پول وکلا ساخته شده است."


عبادی با انتقاد از افرادی که بر کرسی نمایندگی وکلا نشسته اند، گفت که آنها فقط نظاره گر هستند.


او با اشاره به سخن نسرین ستوده هنگام خروج از ساختمان کانون وکلا که خطاب به دوستان و خانواده اش گفته بود، "این دستبند باعث افتخار من است زیرا حقایقی را روشن می کند"، آن را سخن درستی دانست و گفت: " عار نايد شير را از سلسله."


عبادی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا آقای سلطانی، عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز بوده اند، گفت که چنین نیست و آقای سلطانی چندین بار داوطلب عضویت در هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز بوده اند اما هر بار صلاحیت ایشان با دستور وزارت اطلاعات و توسط دادگاه انتظامی قضات رد شده است.


رییس کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه گفت: "به موجب قانونی که در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، باید دادگاه انتظامی قضات صلاحیت داوطلبان عضویت در هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری را تأیید کند."


عبادی افزود: "این قانون که استقلال کانون وکلا را از بین برده است، مورد اعتراض تعداد کثیری از وکلای مستقل از جمله آقای سلطانی قرار گرفته است."


او در خصوص دلیل مخالفتش با این قانون گفت: "دادگاه انتظامی قضات فقط در صورت تأیید و کسب اجازه از وزارت اطلاعات، صلاحیت افراد را تأیید می کند، در نتیجه وکلا حق دارند فقط از بین افراد تأیید صلاحیت شده، اشخاصی را انتخاب کنند."


عبادی نتیجه اینگونه رد صلاحیت کردن ها را موجب حذف وکلایی دانست که دغدغه حقوق بشر دارند.


گفتنی است، کانون وکلای دادگستری پیش از این نیز در خصوص بازداشت و محکومیت وکلایی که از موکلان سیاسی و عقیدتی دفاع کرده اند، سکوت کرده است.


علی مطهری: نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ مخالف نیز هست

Posted: 06 Mar 2012 04:36 AM PST

جـــرس: علی مطهری طی مطلبی دیگر پیرامون سخنان علیرضا پناهیان، به اظهارات این فعال عضو قرارگاه عمار مجددا واکنش نشان داده و دیدگاههای افراطی وی را مورد انتقاد جدی قرار می دهد.


به گزارش تابناک، مطهری خطاب به پناهیان می گوید "چرا بیشترین پرسشی که از من می شود این است که اگر پدرتان زنده بود با او چه می کردند؟ حال، نگرانی ها را به خوبی درک می کنم. اگر شهید مطهری زنده بود و به دفاع از حقوق مردم بر می خاست آیا قویا محتمل نبود که افرادی چون شما، جوانان انقلابی پاک و شیعه ای را که در تنور جنابعالی پخته شده اند به سوی استاد روانه می کردید؟"


این نماینده منتقد دولت، خطاب به این فعال اصولگرای افراطی خاطرنشان می کند "نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ احیانا مخالف در برابر رهبری نیز هست."


متن کامل این دومین واکنش مطهری به پناهیان به شرح زیر منتشر شده است:


جناب حجت الاسلام آقای پناهیان

با عرض سلام و احترام، مجال ملاحظه پاسخ جنابعالی به جوابیه بنده تا پس از انتخابات حاصل نشد. همچنان که در ذیل تبیین خواهد شد، ناخواسته آنچه را که دربارۀ دیدگاه نادرست جنابعالی در باب ولایت فقیه گفته بودم تأیید فرموده و شواهدی نیز اضافه کرده اید.


به خوانندگانی که فرصت خواندن تمام پاسخ مرا ندارند، توصیه می کنم برای آشنا شدن با نوع استدلال و میزان امانتداری جناب آقای پناهیان در نقلها، لااقل نگاهی به جدول انتهایی بیندازند و البته خوانندگان اینترنتی می توانند کلیپ مربوطه را نیز ببینند.


از هر دری سخن گفته اید: نامۀ جوانان اصلاح طلب به بنده (که البته پاسخ آن را خدمت جناب شریعتمداری ارسال کردم ولی منتشر نکردند و در سایتها منتشر شد)، مخالفت با طرح نظارت بر نمایندگان تا دستگیری سریع و البته نادرست دبیر سیاسی یک هفته نامه. مطالبی که هیچ ربطی به موضوع نداشت.
در اینجا در چهارده بند به ذکر نکاتی پرداخته و با پرهیز از پراکنده گویی، بر مسائل محتوایی و مفهومی تکیه می کنم.


1. القای تقابل با رهبری و حتی توهین به امیرالمؤمنین (ع)
در جوابیه خود تلاش زیادی فرموده اید که در دو مرحله دو مطلب را به خواننده القا فرمایید: اول آنکه بنده را مقابل رهبری قرار داده و به خواننده چنین القا کنید که مراد من این بوده است که رهبری از پس پرده دائما به نمایندگان مجلس امر و نهی می کنند. آنچه من گفته ام این بوده که نماینده نباید خود را ملتزم به کشف نظر رهبری پیش از هر اقدامی کند. این مطلب را عده ای کم شمار از همفکران شما در مجلس دائما به نمایندگان القا می کنند نه سیره رهبری، و به این وسیله هر طرح مخالف منافع جناحی خود را در نطفه خفه می کنند.

به القای مقابله با رهبری نیز بسنده نکرده ، سعی کرده اید مرا در مقابل امیر المؤمنین (ع) نیز قرار دهید! مثلا در بحث منزلت عدالت و ولایت – که بدان خواهم پرداخت - گفته اید:

«سندِ به قول شما به غایت سست بنده هم نص صریح کلام امیرالمؤمنین(ع) بوده است که در پاسخ به معاویه «اجرای عدالت در مورد قاتلان عثمان» را به عنوان شرط بیعت اعلام کرده بود. حالا این استدلال اگر مشعشع است لطفا احترام کلام حضرت امیر(ع) را نگه دارید.»

من گفته بودم «استدلال» شما به غایت سست است نه «سند» شما. آیا ایراد فقها به یکدیگر در مورد استدلال به آیه ای در قرآن، حرمت نگذاشتن فقها به قرآن است یا نقد استنباط یکدیگر از قرآن؟ بعید است که شما به عنوان یک فرد حوزوی متوجه این نکته روشن نبوده باشید. با کدام معیار اخلاقی و شرعی تلاش کردید چنین مطلب ناحقی را به خوانندگان بعضا بی دقت القا کنید؟


جملۀ دیگر خودتان را دوباره بخوانید:
«آنچه دربارۀ انتقاد مالک اشتر نسبت به نصب ابن عباس در آن سخنرانی (رجانیوز/کدخبر:88083) ذکر شد هم، شاهدی بر این ماجرا بود که حتی برخی از ولایتمداران، علی را متهم به بی‌عدالتی می‌کردند. اگر شما چنین اتهاماتی را به حضرت علی(ع) روا می‌دانید ما چنین فضایی را موجب غربت علی(ع) می‌دانیم.»

نمی دانم چرا هر کس به دیدگاه شما انتقاد دارد لازمه اش طعنه به رهبری و عادل ندانستن امیرالمؤمنین (ع) یا توهین به آن حضرت است؟! همین که به این میزان قناعت فرموده انکار توحید را نسبت به این حقیر محتمل ندانسته اید باز ممنونم.


2. مقایسه توصیه شما با توصیه امیر مؤمنان(ع)
نوشته اید: «هر کس صادقانه انتقادی به رهبری دارد می‌تواند بدون بوق و کرنا به ایشان ارائه نماید و یقین داریم ایشان از کنار هیچ سخن کارشناسانه‌ای بی‌تفاوت عبور نمی‌کنند مگر آنکه کسی مقاصد دیگری از علنی کردن انتقاد خود داشته باشد که معمولا چنین مقاصدی شوم و پلید به نظر می‌رسد».

سخن شما در توصیه به لزوم علنی نکردن انتقاد، خلاف توصیۀ صریح امیرالمؤمنین (ع) است (من هرگز با ادبیات خودتان شما را متهم به توهین به حضرت نمی کنم): «و اما حقّى علیكم فالوفاء بالبیعه و النصیحه فى المشهد و المغیب» (نهج البلاغه، خطبه 34). امیر مؤمنان (ع) یکی «از حقوق خودشان بر مردم» (نه بر عکس) را این می داند که مردم در علن و خفا نصیحتهای خود را – که اعم از انتقاد است – مطرح کنند و سخنی از مقاصد شوم و پلید هم به میان نمی آورند با آنکه همیشه این احتمال در انتقادات علنی هست. در این کلام، امام علی (ع) حتی «نصیحت علنی» را بر «نصیحت مخفیانه» مقدم داشته اند.

جنابعالی با استناد به کدام آیه و حدیث هر نوع نصیحت ائمۀ مسلمین را محدود به «نصیحت مخفیانه» می فرمایید؟ اسلام امیرالمؤمنین(ع) که به عنوان خلیفۀ مسلمین، آن هم با مقام عصمت، به صرف اتهام یک یهودی به مسروقه بودن شمشیرش در جایگاه متهم نشست کجا و اسلامی که جنابعالی ترویج می فرمایید کجا؟! آیا همین یک اقدام امیرالمؤمنین (ع) دهها میلیون دل را در طول تاریخ شیفته ایشان نکرده است؟ (متأسفانه برخی جوانان انقلابی به محض اینکه سخن از پرسش از رهبری مطرح می شود – که موجب تقویت و افزایش محبوبیت رهبری است – آن را تضعیف رهبری تلقی می کنند. با این وصف، قانون اساسی هم با اصل نظارت بر رهبری، ولایت فقیه را تضعیف کرده است!)

نوشته اید: « چه بسا کسی از رهبری به صورت علنی انتقادی را مطرح نماید و خود مردم نه تنها این انتقاد را وارد ندانند بلکه به اغراض و امراض احتمالی پشت صحنۀ آن پی ببرند و پاسخ دندان‌شکنی به انتقاد کننده بدهند. طبیعی است در چنین صورتی شما نمی‌توانید مردم را از قضاوت دربارۀ انتقادکنندگان منع نمایید».

بنده مردم را از قضاوت منع نکرده و اساسا قضاوت منع کردنی نیست بلکه بر خلاف جنابعالی با چنین عباراتی آنها را به تجمعات خودجوش! برای دادن به قول شما پاسخ دندان شکن تحریک نمی کنم. آیا آن روز مسلمانان تربیت یافته در مکتب امیرالمؤمنین در مقابل آن یهودی که امام معصومشان را متهم به دزدی کرده و به دادگاه کشاند دست به کشف «اغراض و امراض احتمالی پشت صحنه» زده تجمع خودجوش برگزار کرده و به او پاسخ دندان شکن دادند؟


3. روا دانستن انتقاد از رهبری با ده شرط محال!
چون ادلۀ شرعی و عقلی و سیرۀ معصومان راهی جز پذیرش روا بودن انتقاد از ولی فقیه برای شما باقی نگذاشته، چاره ای ندیدید که در عمل برای آن شرط و شروطی خودساخته بگذارید. تازه این شرط و شروط که همه به اصطلاح سابجکتیو بوده و معیار عینی بیرونی ندارند باید توسط شما و همفکرانتان احراز شود و در واقع تعلیق به محال فرموده اید. موارد دهگانه زیر تنها بخشی از شروطی است که برای انتقاد و منتقد در جوابیه خود ذیل عنوان «چرا بر انتقاد از رهبری تأکید نمی ورزیم» (بخوانید هرگز سخنی از آن نمی گوییم!) آورده اید:


1. پیشینۀ سوء نداشته باشد. 2. انحراف افکارش پیدا نباشد. 3. عملکردش بدتر از گفتارش نباشد. 4. با دقت موشکافانه چیزی در قصد و غرضش نیابیم. 5. به صورت مکارانه مصالح نظام را نشانه نگرفته باشد. 6. انتقادش بوی نفاق ندهد. 7. انتقادش بهانه برای به تشنج کشاندن جامعه نباشد. 8. انتقاد برای سست کردن نظام نباشد. 9. برای تخریب نباشد. 10. برای عوام فریبی نباشد ... اینها بخشی از قیودی است که آورده اید.


ازشما می پرسم :کدام کمیته قبلا صلاحیت دهگانه «ابن الکوّاء» از سران خوارج را برای کافر خواندن امام معصوم با صدای بلند در حضور جمع در وقتی که حضرت در مسجد نماز می خواندند تأیید کرده بود؟ آیا این توهین – و نه انتقاد یا پرسش- واکنشی جز قرائت آیه « فاصبر إنّ وعد الله حقّ و لایستخفّنّك الّذین لایوقنون» (روم/60) توسط حضرت را به دنبال داشت ؟


از این موارد بسیار است. فردی در حضور جمع، این گونه امام صادق (ع)را خطاب قرار داد: «ما شما را این طور می شناسیم که شیفته غذاهای خوشمزه هستید و در همان حال مردم را به دست کشیدن از اموالشان دعوت می کنید تا خودتان از این اموال بهره ببرید». حضرت فرمود: «حرفهایی راکه برایتان فایده ندارد رها کنید» «دعوا عنکم مالاتنتفعون به» (تفسیر نور الثقلین، ج4 ص 30) و بعد به درس و بحث ادامه دادند. در مقابل اتهام ریا و دزدی به امام معصوم کسی متعرض این منتقد نشد؛ آنهم منتقدی که از لحن سخن گفتنش و از این که حضرت پاسخ اتهاماتش را ندادند پیداست که بیشتر معاند است تا منتقد.


البته به نظر می رسد که شرط یازدهم را فراموش کرده اید و آن «لزوم رسیدن عقل منتقد به قوزک پایش» است آنهم با تشخیص جنابعالی. وقتی فرمانده محترم اسبق سپاه مطلبی درباره امام گفت که انتقاد هم محسوب نمی شد و اصل انتسابش به آن فرماندۀ محترم هم مشکوک است، در دی ماه 88 بر روی منبر این گونه فرمودید: «یک بچه هم که عقلش تا قوزک پایش هم نمی‌رسید، آمده می‌گوید که امام بعدها فهمید که قطعنامه جام زهر نبوده است و بعدها شیرینی آن را چشید».


4. برداشت گزینشی و نادرست از کلام صریح رهبری
برای اینکه چرا انتقاد از رهبری درست نیست، به سخنانی از خود ایشان استناد کرده اید که البته خلاف مقصود شما را اثبات می کند. در سخنی که نقل کرده اید ایشان «عیبجویی» و «بدگویی» از رهبری را نفی کرده اند نه انتقاد از خود را. دلایل رهبر بزرگوار انقلاب را که خود ذکر کرده اید دوباره بخوانید: «اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبری‌ای که در نظام جمهوری اسلامی اشاره‌ی انگشتش باید بتواند در یک لحظه‌ی خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند؟»


اینجا بهتر بود جنابعالی به پاسخ پدرانه رهبر انقلاب به انتقادات آن دانشجو در حضور ایشان اشاره می کردید. آن دانشجوگفته بود:
«نقد رهبری را، هم باید بشود به شکل عمومی مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می کنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و کینه می شود. مثلا یک چیزی که در ابتدا یک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی کند، ممکن است جنبه مغرضانه به خود بگیرد وکم کم بی انصافی هایی پیدا شود».
پاسخ رهبر انقلاب این بود: «ما كه نگفتیم از ما كسى انتقاد نكند؛ ما كه حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال می‌كنم» (کد خبری 8295 در سایت رهبری).


5. مشورت دادن به رهبری
نوشته اید: «شما انتقاد از رهبری را عین مشورت دادن به او گرفته اید و این تشبیه غلطی است ... انتقاد بعد از این است که کسی عملی را انجام داده و یا رأیی را اعلام کرده، ولی مشورت مربوط است به قبل از اقدام». اصلا چنین مطلبی در کلام من نیست. گفته بودم: «هیچ ایرادی ندارد که کسی نظر مخالفی در برابر نظر رهبری ابراز کند و الا باید حتی مشاور عالی داشتن رهبری را امری ضد ولایت فقیه تلقی کنیم!». دلیل این مطلب هم واضح است زیرا نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ احیانا مخالف در برابر رهبری نیز هست. به عبارت دیگر نفس مشاور داشتن یعنی آمادگی برای شنیدن و پذیرفتن نظرات مغایر و بعضا مخالف خود، نه اینکه معنای انتقاد و مشورت یکی است تا جنابعالی فرق بدیهی بگذارید که یکی مربوط به پس از اقدام است و دیگری مربوط به قبل از اقدام!


6. طرح مثالهای بی ربط با بحث
جریاناتی از قبیل «حضین ربعی» (که ظاهرا مرادتان حضین بن منذر است)، شیعۀ تنوری و عبدالله ابن ابی یعفور را نقل فرموده اید که مربوط به «تسلیم مطلق در برابر امام معصوم» است. اینها چه ربطی به بحث انتقاد از ولی فقیه دارد؟ این سخن مرا که بارها گفته ام" تبعیت از امر ولی فقیه را لازم می دانم" نخوانده اید یا ترجیح می دهید با این مغالطه، به ذهن جوانان حزب اللهی خلاف آن را القا کنید؟ بحث در اجازۀ طرح پرسش و نوع برخورد با پرسش کننده است. آیا ما به جوان امروز بگوییم در مورد خدا و معصومان هر سؤالی داری بپرس ولی دربارۀ ولی فقیه نه، و به پیشنهاد شما فقط شیعۀ تنوری باش؟ آخر هم موضع خود دربارۀ جریان حباب بن منذر را روشن نکرده و فقط توصیه به شیعۀ تنوری بودن فرموده اید. جناب پناهیان! به جای پاسخ صریح به سؤال ، چرا به طرح جریانات بی ارتباط با سوال و اضافه کردن متون عربی در متن پناه می برید؟


7. مسألۀ حق مردم بر ولی فقیه، پاسخ ناخودآگاه به ادعای خود
پرسیده بودم «با وجود تأکید امیرالمؤمنین بر دو طرفه بودن حق، آیا هرگز دیده ایم امثال آقای پناهیان و یا جبهه پایداری یک بار هم که شده درباره «حق مردم بر ولی فقیه» سخن بگویند؟» پاسخ داده اید: «وقتی بر اقتدار ولایت تأکید می نماییم عامل ضمانت احقاق حق مردم را نیز تقویت کرده ایم». بحث دربارۀ «اصل حق مردم بر ولی فقیه» بود نه اینکه آیا اختیارات ولی فقیه ضامن حفظ حقوق مردم است یا نه. مکرر گفته ام که با ولایت فقیه و مجلس می توان جلوی استبداد را گرفت. در اینجا هم در واقع می خواهید بفهمانید که حق مردم بر ولی فقیه دیگر چه صیغه ای است زیرا با تأکید بر قدرت ولی فقیه، حق مردم خود به خود تضمین شده است. این هم از مواردی است که ناخواسته سخن بنده را که- بر خلاف نظر امیرالمؤمنین (ع)- حق را دو طرفه نمی دانید تلویحا تأیید فرموده اید.


8. شادی دشمن
نفهمیدیم پوشش داده شدن خبری توسط بی بی سی بالاخره بد است یا خوب. حدود دو ماه پیش سایت مورد علاقۀ جنابعالی که از نشر پاسخ بنده هم طفره می رفت به محض آنکه جبهۀ پایداری موردحمایت او واقع شد کلیپ گزارش بی بی سی را که عکس آیت الله مصباح «پس زمینۀ» گویندۀ آن بود با ذوق زدگی در سایت خود قرار داد. تکلیف ما را روشن بفرمایید پوشش مواضع جبهه پایداری توسط بی بی سی خوب است یا بد؟

به علاوه ، بارها گفته ام که شادی دشمن آنگاه می تواند دلیل غلط بودن کار یک فرد باشد که تنها اثر کار او شادی دشمن باشد ولی اگر کار فردی چند اثر در جهت اصلاح امور داشته باشد و از قضا دشمن هم شاد شود، هیچ اشکالی ندارد وآن سخن امام خمینی(ره) را نباید بد تفسیر کرد. آیا صدور فرمان هشت ماده ای امام(ره) باعث شادی دشمن نشد؟ آیا دشمن نگفت پس معلوم می شود اموری که امام در این فرمان نهی کرده است مانندآزار رساندن به متهم یا مجرم و ورود درحریم خصوصی مردم وتجسس در کار آنها در ایران وجود دارد؟ آیا می توان این کار امام را به دلیل شادی دشمن غلط دانست؟!


9. مایه گذاشتن نابجا از شهیدان
در پاسخ به این سخن من که «باید هشیار بود که وقتی کسانی به طرزی غیرمعمول جایگاه ولایت فقیه را بالا بردند (جایگاهی که هیچ یک از بزرگان و از جمله رهبر انقلاب آن را نمی پذیرند) و بیش از اندازه «ولایت، ولایت» کردند، شاید انگیزه هایی از جمله دو مورد زیر در کار باشد : افرادی هستند که پرونده‌های رسیدگی نشده دارند... » نوشته اید:

«طبق بررسی‌های انجام شده در وصیتنامه‌های شهدا، همان طور که به طور متوسط در هر وصیت‌نامه‌ای چهار مرتبه ذکری از اباعبدالله(ع) و کربلا به میان آمده است، چهار مرتبه هم بر ولایت فقیه تاکید و تصریح شده است».

بعید است از مغلطۀ آشکار در کلام خود آگاه نباشید. از شما می پرسم چه کسی می تواند پرونده اش را با افراط در شعار ولایت ولایت پنهان کند؟ معلوم است: کسی که به طور افراطی همه جا خود را در رسانه ها ولایتی معرفی کرده و گوش فلک را کر کند. این چه دخلی دارد به اینکه شهیدی در تنهایی خود و در وصیتنامه ای که پس از شهادتش منتشر می شود جانانه از ولایت فقیه دفاع کند؟ اشکال شما به این می ماند که بنده بگویم "علیرغم اهمیت و منزلت نماز شب، در قبال کسی که همه جا اعلام کند من اهل نماز شب هستم باید احتیاط کرد" و شما بفرمایید از وصیت نامه برخی شهدا بر می آید که نماز شب می خوانده اند پس شما دارید به آنها طعنه می زنید!


10. رابطه ولایت و عدالت
دفاع شما در این فراز مقاله کاملا تهافت دارد و باز تأییدی است بر سخن من. دربارۀ بالاتر بودن ولایت از عدالت نوشته اید: « تاکنون جز چند رسانۀ ضد انقلاب کسی چنین برداشتی از سخن بنده نداشته است». در پاسخ باید گفت: یکی از سایت ها همین مطلب را تیتر کرده است: «پاسخ امیرالمؤمنین(ع) به معاویه: اول ولایت بعد عدالت» (رجانیوز کد خبر 88083). البته رجانیوز سایتی ضد انقلاب نیست گرچه با برخورد تخریبی که با همه جز دوستان خودش دارد «ضد انقلاب ساز» هست. جالب این است که در پاسخ خود، به همین صفحه در این سایت ارجاع داده اید ولی عنوانی را که به درستی درباره سخنان شما در رجانیوز درج شده ندیده اید. (محض ادخال سرور، یادآوری می کنم که این سایت در مقدمه ای که برای جوابیه شما نوشته، آورده است که علی مطهری در پاسخ خود برای حجت الاسلام پناهیان از تعابیری چون «شبیه گروه فرقان و قاتلان شهید مطهری» استفاده کرده بود!)


اما تهافت در موضع شما در کجاست؟ می گویید: گفته ام «تثبیت ولایت» بر «اجرای عدالت» مقدم است نه اینکه ولایت بر عدالت مقدم است. این صرفا یک ادعاست. در سخن شما کاملا هویداست که به دومی هم (تقدم ولایت بر عدالت) اعتقاد دارید. دلیل مطلب این است: از یک طرف می گویید مقصودم فقط «تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت» است و از طرف دیگر تأکید می کنید «آن سخنرانی در انتقاد از آقای رئیس جمهور بوده است». اگر واقعا چنین است پس به عقیدۀ جنابعالی هنوز ولایت رهبر انقلاب پس از 22 سال تثبیت نشده است و الا سخن شما چه ارتباطی می تواند با آن انتقاد داشته باشد؟ شاید هم مقصودتان این بوده که ولایت فقیه تثبیت شده ولی آقای احمدی نژاد هنوز بیعت نکرده است! به هر حال این سخنان تنها زمانی می تواند کنایه به آقای رئیس جمهور باشد که بحث در تقدم ولایت بر عدالت باشد نه تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت.


تعارض دیگر در این موضع جنابعالی در اینجاست که می گویید مقصودم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت است ولی مثال به انتقاد مالک اشتر می زنید. مگر مالک اشتر منصوب نکردن ابن عباس را شرط بیعت خود اعلام کرده بود؟ مالک اشتر ولایت را تثبیت شده می دانست و با این حال این اعتراض را مطرح کرد. بنابراین نحوه استناد شما به جریان اعتراض مالک اشتر به امیر مؤمنان(ع) در سیاق آن سخنرانی فقط به معنای تقدم ولایت بر عدالت می تواند مورد استفاده قرار گیرد نه تثبیت جایگاه ولایت بر اجرای عدالت. بنابراین بحث شما در اثبات هر دو مطلب بوده است: هم بالاتر بودن ولایت از عدالت و هم تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت. کنایه های مکرر جنابعالی بر منبر در سال 88 به همه کسانی که به ماجرای کهریزک اعتراض کردند مؤید دیگری بر این موضع جنابعالی است.


11. سکوت درباره اقدام خود در قبال آنچه خون به دل رهبری کرد
تأکید کرده بودم که پاسخ دهید که شما که خود را ولایت مدار می دانید در مقابل جریان کوی دانشگاه که خون به دل رهبر انقلاب کرد چه کرده اید؟ ترجیح داده اید به سکوت برگزار کرده و در عوض از من سؤال کنید: «برای رفع مظلومیت های رهبری در بحرانها و در میان خواص بی بصیرت اقدامی کرده اید؟»

عرض می کنم بزرگترین اقدام من گذشته از اتخاذ موضع منصفانه و عادلانه و دیدن کاستی های طرفین در بحران اخیر و معرفی کردن آقایان موسوی ، کروبی و احمدی نژاد به عنوان متهمان ردیف اول تا سوم، تلاش برای نجات تفسیر ولایت فقیه از دست افراطیون بوده است، زیرا معتقدم همچنان که غالیان بزرگترین ضربه را بر وجهۀ امیرالمؤمنین(ع) وارد کردند و آن افراطها دستاویز وهابیون در کوبیدن اصل تشیع شده است، همین طور افراطیون بزرگترین ضربه را بر وجهۀ ولایت فقیه وارد کرده و می کنند.

نمونۀ آن برخی اقدامات خودجوش! است نظیر تجمع در مقابل منزل سردار علایی و به هراس انداختن خانوادۀ وی. تنها نوشته اید این تجمع «ضرورتی نداشت» ولی عیبی در به لرزه انداختن حتی خانواده منتقدان نمی بینید و لذا کوچکترین سخنی در انتقاد از این گونه اعمال به زبان نمی آورید. ولی از نظر من این گونه تجمعات ضررش برای رهبری و نظام از هر فتنه ای بیشتر است، چرا؟ (این قسمت را با دقت بیشتری بخوانید)

این افتخار کشور است که رهبری ولو به طور غیرمستقیم منتخب مردم است و هر دوی ما باور داریم که خبرگان با آزادی کامل ایشان را به رهبری برگزیده و در جلسات بعدی خود ایشان را ابقا کرده اند. ولی آیا می دانید که اگر اوضاع چنین باشد که وقتی کسی انتقادی مطرح می کند که به نحوی – با تفسیر غلط یا درست – به رهبری برمی گردد بلافاصله تجمع خودجوش در مقابل خانۀ او برگزار شود، معنای آن برای سو استفاده کنندگان در دنیای امروز – و البته نه ما که از جریان با خبریم – در مورد اعتبار آرا خبرگان چیست؟ پس این تجمعات خودجوش ضربه جدی بر اعتبار نظام و رهبری در جهان وارد می کنند. جنابعالی که به استفاده های تبلیغی رسانه های بیگانه اینقدر حساس هستید چرا از دادن یک تذکر ساده به این افراد که غالبا ارادت ویژه ای به شما دارند ابا می کنید؟ این که این تجمعات را محکوم نکرده و تلویحا تأیید می کنید، ظلم ناخواسته به اعتبار و جایگاه رهبری در دید جهانیان نیست؟

من مظلومیت رهبری را بیشتر ناشی از عملکرد دوستان نادان ولایت فقیه می دانم که در واقع همان کار دشمن دانا را انجام می دهند ، کسانی که با برداشت غلط خود از ولایت فقیه دائم به آن ضربه می زنند. در بحران اخیر نیز بیش از آنکه خواص بی بصیرت به رهبری آسیب برسانند، کسانی که بیش از دیگران دم از ولایت زدند و با مدیریت غلط خود در این بحران، ایشان را ناگزیر به ورود علنی در آن کردند به رهبری آسیب رساندند.


12. نسبتی شگفت انگیز به من در مورد ماجرای آیت الله منتظری
نوشته اید که من گفته ام «به منتظری گفتم اگر پدر من بود وضع شما این گونه نبود». (در نقل عبارات، وقتی مطلب را داخل گیومه می گذارند یعنی عین عبارت طرف مقابل است). جملۀ من این بود: «به آیت الله منتظری گفتم: اگر شهید مطهری بود این گونه نمی شد.» این سخن من در پاسخ به ایشان بود که گفتند «علی دیدی با من چه کردند؟». مقصود من روشن است: به نظر من اگر آیت الله مطهری بود اولا قضیه به اینجا کشیده نمی شد وثانیا فرضا ماجرا به همین جا ختم می شد، برخورد بهتری با آیت الله منتظری صورت می گرفت و مثلا آن هجوم شبانه و شکستن درب منزل ایشان با دیلم همراه با قطع برق صورت نمی گرفت.


جنابعالی در سخنانی – که کلیپ آن موجود است– چنین فرموده اید که من گفته ام: «اگر پدرم بود امام را می زد کنار و طرف منتظری را می گرفت» (مرحبا به این همه حفظ امانت و پرهیز از تهمت!) و اضافه کرده اید: «پسر مطهری پدرش را به حمایت از جریان انحرافی منتظری متهم می کند!» اینها را خطاب به کاروان راهیان نور گفته اید. طبیعی است که برخی جوانان بسیجی انقلابی که متأسفانه فکر می کنند دروغ بستن قطعا از فردی چون شما برنمی آید برای دفاع از ولایت مشتاقانه این کلیپ شما را برای هم ایمیل و بلوتوث کنند. پیشنهاد می کنم در منبر بعدی به جای رابطه ولایت و عدالت، رابطه میان بصیرت و تهمت را تبیین بفرمایید.


نکته اساسی این است که چرا جناب عالی این سخن امام خمینی(ع) در نامه عزل آیت الله منتظری را که فرمودند امیدوارم گرمی بخش حوزه علمیه در امر فقاهت باشید، که طبق آن ایشان می بایست در کار علمی خود آزاد می بودند، مورد توجه قرار نمی دهید و فقط به مطالبی که در یک نامه خصوصی نگاشته اند و بیشتر جنبه شخصی دارد توجه می کنید.


البته از نوع تعبیرات شما هم ولایتمداری حضرت عالی کاملا هویداست! رهبر انقلاب در پایان حیات آیت الله منتظری در پیام تسلیت خود از تعبیر «فقیه بزرگوار مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمت الله علیه» استفاده کردند. جنابعالی که ادعا دارید قدم به قدم تابع ولایت هستید چرا نسبت به کسی که دهها و بلکه صدها برابر شما معلومات دینی دارد، از به کار بردن حتی کلمه "آقا" ابا دارید؟ این است معنای ولایتمداری؟ نکند اگر کسی با نظام مشکل پیدا کرد باید حتی تعبیر" آقا" هم – که گاهی معمولا صرفا بر مذکر بودن دلالت دارد- از او دریغ شود؟ آیا امام «آقای ریگان» و «آقای بنی صدر» نمی گفتند؟


13. دو مسأله ای که مکاتبه با جنابعالی برای من حل کرد
مکاتبۀ با جنابعالی دو مسألۀ مرا حل کرد. اول آنکه چه می شود که از میان برخی مذهبی ها با احساسات پاک دینی یکدفعه افرادی هتاک بیرون می آیند. از پاسخ های جنابعالی و نحوۀ برخوردتان برایم روشن گردید که این گونه سخنان شعاری، تحریف آمیز، یک طرفه و بعضا متهافت است که چنین افرادی را به جامعه تحویل می دهد.

مشکل دومی که برای من حل شد این بود که چرا بیشترین پرسشی که از من می شود این است که اگر پدرتان زنده بود با او چه می کردند؟ حال، نگرانی آنان را به خوبی درک می کنم. اگر شهید مطهری زنده بود و به دفاع از حقوق مردم بر می خاست آیا قویا محتمل نبود که افرادی چون شما با چند تحریف جانانه نظیر آنچه درباره تعبیر من راجع به آیت الله منتظری کردید، جوانان انقلابی پاک و شیعه ای را که در تنور جنابعالی پخته شده اند به سوی استاد روانه می کردید؟


14. چه شد برخی منتقدین با دین هم مشکل پیدا کردند؟
استدلال کرده اید که چون منتقدین دیروز، امروز معاند شده و سرنوشتهای نابهنجاری پیدا کرده اند باید از انتقاد پرهیز کرد. آیا مطمئن هستید که ما با منتقدین درست برخورد کرده ایم و معاند شدن برخی از آنها تقصیر برخی از ما نبوده است؟ (این مطلب را در جوابیه به آقای شریعتمداری با تقسیم «ضد انقلاب به اصطلاح کیهان» به سه بخش، توضیح داده ام). در جریان معروف آن فرد مسیحی تازه مسلمان، رفیق مسلمانش صبح تا شب و شب تا صبح او را در مسجد نگه داشت تا آنجا که او دوباره مسیحی و مرتد شد. این مسیحی اگر با یک مسلمان عاقل مواجه شده بود هرگز این اتفاق نمی افتاد. «ملاک حال فعلی افراد است» اما باید دید چه کرده ایم که افراد به حال فعلی افتاده اند. اگر رفتار ما بی عیب بوده، آنگاه در پیدایش وضعیت فعلی افراد گناهی بر گردن ما نیست وملاک وضع فعلی آنهاست، اما اگر ما نقش اساسی در سوق دادن آنها به دامن ضد انقلاب داشته ایم دیگر نمی توان گفت ملاک وضع فعلی افراد است .


در پایان ضمن تقدیر از جنابعالی که فرصتی را فراهم کردید که خوانندگان به داوری بنشینند آمادگی خود را برای ادامه بحث – مادام که به «مراء» که از نظر شرعی مذموم است نینجامد - اعلام می دارم و منتظر پاسخهای علمی جنابعالی هستم. باز به مستمعین محترم شما خالصانه توصیه می کنم برداشتهای جنابعالی از قرآن و حدیث و به ویژه نسبتهایی را که به افراد می دهید با دقت بیشتری دنبال کنند.

آنچه من نوشتم

چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم . اولین جمله ای که به من گفت این بود: علی! دیدی با من چه کردند ؟! دلم فرو ریخت. گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد. سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درد دل کرد. در مجموع ، ما با او خوب رفتار نکردیم.

امام خمینی رهبری آیت الله منتظری را به دلیل روحیات خاص ایشان صلاح نمی دانست که شاید اگر آیت الله مطهری حضور داشت نیز همین نظر را داشت اما امام روی جنبه فقاهت آیت الله منتظری تاکید کرده و اظهار امیدواری نموده بود که ایشان گرمی بخش حوزه علمیه در این جهت باشد اما ما گاهی برای تدریس ایشان نیز مانع تراشیدیم و تحمل هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی و سیاسی او را نداشتیم و گاهی برخی روزنامه ها به ایشان توهین آشکار کردند. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.

آنچه حجت الاسلام پناهیان به من نسبت داد

الان شما نمایندگانی را تو مجلس می بینید که فاصله بین آقای منتظری و امام را تشخیص نمی دهند ! هنگام مرگ منتظری پسر شهید مطهری برداشت توی متنی نوشت كه من با آقای منتظری چندی پیش ملاقات كرده بودم- این متن خودشونه، بنده خبر محرمانه به شما نمیدم- به ایشون گفتم كه اگه پدر من بود، وضع شما به اینجا نمی رسید كه این قدر ... آخه آقای منتظری به ایشون گفته بود می بینی وضع منو؟ كه محصورم و هر چه كه هست، محدودیتهایی كه برای ایشان بود.

ایشان می گوید كه اگر پدر من بود اجازه نمی داد. یعنی اگر شهید مطهری بود اجازه نمی داد كه كسی كه امام به او گفته كه برای این كه از قعر جهنم نجات پیدا كنی توبه كن، از صحنه سیاست كنار بره؟ امام رو می زد كنار منتظری رو می گرفت؟! قدرت تشخیصه دیگه! .... پدر خودش رو هم متهم به طرفداری جریان انحرافی منتظری می كنه. خیلی عجیبه!

بریتانیایی متهم به فروش تجهیزات موشکی، به آمریکا مسترد و بازداشت شد

Posted: 06 Mar 2012 04:32 AM PST

جـــرس: بنا به گزارش منابع بین المللی، قاضی دادگاهی در ایالت تگزاس، یک بریتانیایی که در ارتباط با ادعاهای معامله غیرقانونی سلاح به آمریکا مسترد شده است را از آزادی به قید وثیقه محروم کرده است.


به گزارش بی بی سی، کریس تپین ۶۵ ساله که اهل لندن است روز ۲۴ فوریه پس از ادعاهایی دایر بر تلاش برای فروش باتری هایی که در موشک های ایران کاربرد دارد به آمریکا مسترد شده بود.


یک سخنگوی دادستان های فدرال گفت که او از قرار وثیقه محروم شد به این دلیل که "احتمال فرار او وجود دارد."


ایلین همسر آقای تپین این تصمیم برای ادامه بازداشت او را "مایه دلشکستگی" و "انزجار" توصیف کرد.


او هنگام انتقال به دادگاه در روز دوشنبه لباس نارنجی زندانیان را به تن داشت و پاها و یکی از دست هایش زنجیر بود. او با یکی از دستانش که آزاد بود با کمک عصا راه می رفت.


کنت شافر وکیل مدافع آقای تپین گفت که او حاضر بود هرگونه محدودیتی در صورت آزادی به قید وثیقه را بپذیرد و خانواده اش آماده سپردن ۵۰ هزار دلار ضمانت بودند.


خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد که قاضی رابرت کاستاندا قبول کرده بود که آقای تپین می تواند در صورت آزادی تحت نظر باشد اما به دلیل وجود یک اظهار نظر ضد و نقیض درباره حساب های مالی اش آن را رد کرد.


یک مقام دفتر دادستانی آمریکا گفت که محاکمه آقای تپین در دادگاهی فدرال با قضاوت دیوید بریونس در شهر ال پاسو در تگزاس برگزار خواهد شد اما تاریخ آن هنوز مشخص نشده است.


اتهامات
کریستوفر تپین یک تاجر بازنشسته است که به تلاش برای فروش قطعات موشک هاوک به ایران متهم شده است.
او روز جمعه (دوم مارس) در جریان دادگاهش از قاضی خواسته بود تا به قید وثیقه او را آزاد کند.


آقای تپین متهم است که قصد داشته قطعات موشک هاوک به ارزش ۲۵ هزار دلار را به ایران بفروشد.


در خواست وثیقه برای آزادی او با مخالفت شدید کریگ مک دونالد، از مقام های قضایی آمریکا مواجه شده بود.
آقای مک دونالد از دادگاه خواسته بود که آقای تپین در دوران محاکمه، در زندان بماند.


این مقام قضایی در توجیه علت مخالفتش گفت اطلاعاتی که آقای تپین دارد، می تواند خطراتی را برای جامعه داشته باشد.


به گفته آقای مک دونالد، کریستوفر تپین حتی پس از اعلام جرم در سال ۲۰۰۷ میلادی همچنان تکنولوژی آمریکا را در اختیار ایران می گذاشت.


او پس از حضور در دادگاهی در ایالت تگزاس به زندانی در ایالت نیومکزیکو منتقل شد.


بر اساس اطلاعات ثبت شده در دادگاه، دو نفر دیگر در تگزاس به اتهام تلاش برای خرید و صادرات این باتری ها به زندان های ۲۰ تا ۲۴ سال محکوم شده اند.


در صورت اثبات این اتهام، آقای تپین با مجازات حداکثر ۳۵ سال حبس روبروست.


پیام تبریک دختر فرج الله سلحشور به اصغر فرهادی

Posted: 06 Mar 2012 04:23 AM PST

جـــرس: درحالیکه فرج الله سلحشور، سینماگر حکومتی و هتاک به زنان هنرمند ایران، همانند دیگر مقامات و نهادهای محفلی و حکومتی، در برابر موفقیت جهانی اصغر فرهادی و جایزه اسکار فیلم «جدایی نادر از سیمین» سکوت کرده اند، دختر سلحشور، در پیامی موفقیت فرهادی در کسب جایزه اسکار را تبریک گفت.


به گزارش «بازتاب»، باران سلحشور، هنرمند سینما، تلوزیون و گوینده رادیو، و فرزند فرج الله سلحشور در پیامی موفقیت اصغرفرهادی در کسب جایزه اسکار را تبریک گفت.


در این پیام که در بازتاب منتشر شد آمده است:
آقای اصغر فرهادی
سلام و تشکر…
بابت زحمات خودتان و گروهتان تشکر…
می گویند، مرد را دردی اگر باشد خوش است…
بابت اینکه به دردهای این جامعه تعهد دارید تشکر…
و کاش اینطور باشد، اینطور که از تمجید ها دست برداریم و به دردها و کاستی ها برسیم، به امید آگاهی و یاری …
که با هر درد فریادیست، به امید آنکه کسی بشنود و یاری رساند…


بریتانیا: اگر تلاش‌های دیپلماتیك بین‌المللی در مورد ایران شكست بخورد، همه گزینه‌ها روی میز خواهد بود

Posted: 06 Mar 2012 04:14 AM PST

جـــرس: سخنگوی رسمی دولت انگلیس در امور خاورمیانه و شمال آفریقا گفت كه كشورش بر در پیش گرفتن راه حل‌های مسالمت‌آمیز و دیپلماتیك درباره ایران تاكید دارد، اما اگر تلاش‌های دیپلماتیك بین‌المللی شكست بخورد، همه گزینه‌ها روی میز خواهد بود.


به گزارش ایسنا، روزماری دیویس در گفت‌وگو با روزنامه‌ی اماراتی البیان با ابراز نگرانی در خصوص افزایش تنش‌ها میان دولت ایران و جامعه جهانی در قبال برنامه‌ی انرژی هسته‌یی ایران و آنچه كه "تهدیدهای ایران برای منطقه" خوانده شد، بر ضرورت تضمین آزادی كشتیرانی در تنگه هرمز تاكید كرد.


وی در ادامه جوسازی‌ها علیه برنامه صلح‌آمیز انرژی هسته‌یی ایران ادامه داد: سفرهایی از سوی هیات بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران انجام شد، اما متاسفانه این سفرها با شكست مواجه شد. ما نگرانی‌های مشروعی در قبال برنامه‌ی هسته‌یی ایران داریم. سوالات زیادی از سوی ما درخصوص نیت ایران وجود دارد اما تاكنون جامعه جهانی پاسخ شفاف و روشنی را از سوی دولت ایران در قبال این نیت‌ها دریافت نكرده است.


سخنگوی رسمی دولت انگلیس در پاسخ به این سوال كه چه كسی گفته است سفر هیات آژانس به ایران شكست خورده بود و چگونه درباره آن داوری شده است، ادعا كرد:
این سخنی بود كه هیات بازرسان آژانس بعد از پایان سفرش به ایران اعلام كرد؛ چرا كه ایران به تیم بازرسان اجازه بازرسی از تاسیسات اصلی را نداد و هم‌چنین در ارائه پاسخ‌های مربوط به آنچه كه موجبات نگرانی جدی در گزارش قبلی را فراهم كرده بود، شكست خورد.


وی در پاسخ به این سوال كه آیا دلیل و مدرك قاطعی در خصوص وجود سلاح هسته‌یی در ایران در اختیار دارید یا خیر، مدعی شد: سازمان ملل درباره گزارشی كه آژانس اكتبر گذشته ارائه داد، اعلام كرد كه اطلاعات معتبری در اختیار دارد مبنی بر اینكه ایران سعی می‌كند سلاح هسته‌یی بسازد. هم‌چنین برنامه‌هایش بعد نظامی دارد.


علاوه بر آن سفرهای هیات آژانس (به ایران) جنبه كشف حقیقت و دستیابی به پاسخ از سوی دولت ایران در خصوص واقعیت برنامه‌ی هسته‌یی‌اش را دارد و این همان چیزی است كه حاصل نشده است.


روزماری دیویس با اشاره به مساله آزادی كشتیرانی در تنگه هرمز بیان كرد: مطمئنا ما بر ضرورت تامین آزادی كشتیرانی در تنگه هرمز توافق داریم و معتقدیم كه باز بودن این تنگه در برابر مساله تجارت جهانی نفت امری ضروری است.


این مقام انگلیسی درباره ادعای تهدیدات ایران علیه كشورهای حوزه خلیج فارس و منطقه بیان كرد: ما در انگلیس، اتحادیه اروپا و جامعه جهانی تهدیدهای ایران در قبال كشورهای حوزه خلیج (فارس) را با جدیت پیگیری می‌كنیم.


یكی از دلایلی كه ما را در قبال نیت واقعی ایران بسیار نگران كرده به برنامه‌ی هسته‌یی‌اش برمی‌گردد و این نگرانی‌های ما از احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌یی در آینده است.


دیویس در ادامه به مساله حضور نظامی انگلیس در منطقه پرداخت و گفت: حضور نظامیان انگلیسی در منطقه در سطح عادی است و هیچ گونه افزایش نیرویی در آب‌های خلیج (فارس) نداشتیم.


وی ادامه داد:‌ اما در رابطه با انگلیس، ما بر انجام تلاش‌های دیپلماتیك متمركز هستیم و می‌خواهیم كه شاهد در پیش‌گرفتن راه حل‌های مسالمت‌آمیز و دیپلماتیك باشیم. مواضع ما، پیشنهاد برای انجام مذاكرات جدی با دولت ایران و در عین حال اعمال فشار بر نظام ایران به واسطه اعمال تحریم‌ها است. اما اگر ایران در رفتار با این تلاش‌های دیپلماتیك بین‌المللی شكست بخورد، همه گزینه‌ها روی میز خواهد بود.


طی روزهای اخیر، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده نیز، با تاکید بر لزوم فشار بیشتر جامعه جهانی بر جمهوری اسلامی، از "روی میز بودن تمام گزینه ها" خبر داده بود.