جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


سیر تحول مبنای حقوق بشر در اندیشه فقهی آیت الله منتظری در گفتگو با محسن کدیور

Posted: 20 Dec 2011 07:50 AM PST

محمد آملی
  جرس: بیست و نهم آذر ماه دومین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری بر اساس تاریخ شمسی است. ایشان با بیان آراء و نظرات شجاعانه راه جدیدی را در رابطه با مباحث حقوق بشری آغاز کرد. پدر معنوی جنبش سبز در طی ماه‌های پایانی عمر خود با صدور فتاوایی علیه برخورد حکومت با معترضان به انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ به نقش روشنگرانه خود تا آخرین لحظات عمر پربار خویش ادامه داد    

 

مواضع فقهی ایشان در مورد حقوق شهروندي همه ايرانيان ، دفاع از حقوق مخالفین و منتقدین، حمایت از حقوق اقلیتهای دینی و قومی، حق امنیت در زندگی شخصی، حق آزادی اندیشه و بیان، تأكيد بر مشروعيت حكومت بر اساس آراء مردم از جمله نکات مهمی ست که برای نخستین بار توسط یک فقیه بیان می شد .

 

 

در گرامی داشت دومین سالگرد رحلت ایشان وبه منظور آشنایی بیشتر با آراء و نظرات وی و بررسی "سیر تحول مبنای حقوق بشر در اندیشه فقهی آیت الله منتظری" به گفتگو با محسن کدیور از شاگردان آیت الله منتظری پرداخته ایم.

 

کدیور معتقد است:"مرحوم آیت الله منتظری شاخص ترین و محبوب ترین منتقد جمهوری اسلامی بود. فقه او در دو دهه اخیر متمایل به «فقه رهایی» بود. طبیعی است اینگونه فقاهت و این فهم از شریعت بشدت از سوی همگان تلقی به قبول شود. فقه رهایی با روح قرآن و مبنای سنت پیامبر و شاکله نهج البلاغه تناسب کامل دارد."

 

متن کامل این گفتگو بشرح زیر است:

 



از جمله ویژگی های آیت الله منتظری دفاع از حقوق مخالفین و اقلیت ها بود که استمرار این صفت در طول سه دهه در ایشان بیانگر یک مبنای عمیق اندیشه ای در این رابطه است. باتوجه به اینکه شما سالها در محضر ایشان بودید لطفاً در این زمینه توضیح دهید.



باسمه تعالی


ضمن تشکر و با درود به روان استاد آیت الله العظمی منتظری رحمة الله علیه کوشش می کنم پاسخ به پرسشهای شما را حتی الامکان از متن آثار استاد فقید استخراج کنم:



مرحوم استاد آیت الله العظمی منتظری در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۸۰ در پاسخ به پرسش شاگرد خود به تفصیل حقوق مخالف سیاسی را بیان فرمودند. خلاصه نظر ایشان به این شرح است:


«حقوق شرعی «مخالف سیاسی» چیست؟ جواب ـ مخالف سیاسی ـ چه کسی که اصل نظام و حاکمیت دینی را قبول دارد ولی به شیوه و سیاست حاکمان انتقاد دارد, یا کسی که اصل نظام و حاکمیت دینی یا ساختار سیاسی نظام و یا صلاحیت حاکمان را قبول نداشته باشد ـ از دیدگاه شرع دارای حقوقی است, که این حقوق اختصاص به مسلمانان ندارد, و شامل آنان ـ اعم از شیعه و سنی ـ و غیرمسلمانان می گردد.


اما در غیرمسلمانان در مثل جامعه ایران تابع توافق هایی است که در قرارداد میان آن ها و مسلمانان منعقد شده است و یا در قانون اساسی بیان شده است. (عقد ذمه)


حضرت امیر(ع) در نامه به مالک اشتر در رابطه با رعیت می فرماید: «اما اخ لک فی الدین, او نظیر لک فی الخلق…» (نهج البلاغه عبده, نامه۵۳)، این جمله اشاره است به حق هم کیشی و حق هم نوعی.


حقوق اجتماعی مسلمانان اهل سنت نیز همانند شیعیان است, یعنی اگر صلاحیت های لازم را دارا باشند از دیدگاه اسلام شایستگی تصدی مناصب و مشاغل مختلف را دارا می باشند, مگر این که در قراردادی که مورد توافق باشد (همچون قانون اساسی) پیش بینی دیگری شده باشد و جنبه اکثریت ملت را در نظر گرفته باشند.


بنابراین مخالفان سیاسی ـ از هر فرقه و مذهبی که باشند ـ دارای حقوقی هستند که اجمالاً به برخی از آن ها اشاره می شود:


اول ـ حق آزادی بیان و اظهار نظر, این حق عام و نسبت به موافق و مخالف یکسان است. و در مورد مخالف هدفها و عرصه های مختلفی قابل تصور است:


الف ـ حق آزادی بیان در راستای اصلاح برنامه های سیاسی حاکمیت و نصیحت حاکمان


حق آزادی بیان در راستای اصلاح ساختار سیاسی نظام


حق آزادی بیان در راستای تغییر نظام سیاسی


در نهج البلاغه آمده است: «ایها الناس ان لی علیکم حقاً و لکم علی حق فاما حقکم علی فالنصیحـﺔ لکم و توفیر فیئکم علیکم… و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعـﺔ و النصیحـﺔ فی المشهد و المغیب…» (نهج البلاغه عبده, خطبه۳۴)


«نصیحت» یعنی تذکر معایب و نواقص و ارائه راهکار برای اصلاح آن ها, «نصیحت در مشهد» یعنی حق تذکر و انتقاد رو در رو و در حضور حاکم یا حاکمان و «نصیحت در مغیب» یعنی دفاع در برابر تهاجمات بی جا و بی اساس و همچنین تذکر در غیاب حاکم, نظیر آن چه متداول است که در روزنامه ها یا مجالس سخنرانی یا تظاهرات آرام, نظریات و خواسته ها و نقص ها و راه اصلاح امور بیان می شود.


آن حضرت در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه (عبده) نیز می فرماید: «فلا تکفوا عن مقالـﺔ بحق او مشورة بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطیء و لا آمن ذلک من فعلی الا ان یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی» چنان چه در پاسخ پرسش دهم یادآوری شد.


گفتار حق و دادن مشورت عادلانه به حاکمیت شامل گفتار موافق و مخالف می باشد. و جمله «لست فی نفسی بفوق ان اخطیء» صریحاً دلالت بر جواز تخطئه حاکمان ـ به ویژه حاکمان غیرمعصوم ـ دارد.


دوم ـ حق فعالیت تشکیلاتی و اقدام سیاسی همه افراد جامعه ـ اعم از موافق و مخالف ـ علاوه بر حق آزادی بیان و اظهار نظر, حق دارند در راستای تبلیغ ایده های خود و اصلاح و یا تغییر برنامه های نظام بلکه اصلاح اساس نظام بر اساس عقل و منطق فعالیت سیاسی و تشکیلاتی داشته باشند و اقدام عملی نمایند و حاکمیت مجاز نیست آنان را از این حق باز دارد. ...


سوم ـ حق اطلاع از تصمیم گیری های حاکمیت ـ اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… ـ و اسرار آن ها، جز اسرار جنگ در همان زمان, در حد امکان سیاست اسلامی باید صریح و شفاف باشد. سیاست های شیطانی است که نوعاً در خفا انجام می گیرد. ...


چهارم ـ تأمین فوری حقوق گوناگون از ناحیه حاکمیت بدون تأخیر یا وقت گذرانی، حاکمیت موظف است حقوق ملت را بدون هیچ گونه مسامحه تأمین نماید. ... وقتی کسی دارای حقوقی باشد برای استیفای آن حقوق باید مصونیت اجتماعی، قضایی و امنیتی داشته باشد، و حاکمیت وظیفه دارد زمینه استیفای حقوق افراد را فراهم نماید و آنان را در برابر خطرات و تهاجمات حفظ کند. این حق نیز نسبت به موافق و مخالف سیاسی عام و یکسان است.


پنجم ـ برخورد عادلانه و بدون تبعیض شخص حاکم در آن چه حق است با همه ملت و ازجمله با مخالف سیاسی خود، یعنی حاکم دینی با مخالف سیاسی خود همان برخوردی را داشته باشد که با طرفداران و حامیان خود دارد. ...


ششم ـ حفظ حیثیت و کرامت انسانی مخالفان سیاسی، در کتاب وسائل الشیعه آمده است: «حضرت امیر(ع) نسبت به خوارج پس از این که سلاح به دست گرفته و با آن حضرت جنگیدند، هیچ گاه به عنوان منافق یا مشرک یاد نمی کرد، بلکه می فرمود: اینان برادران ما هستند که برما یورش مسلحانه آورده اند.» (وسائل الشیعه، ج۱۱،ص۶۲)


هنگامی که حضرت امیر(ع) حیثیت خوارج را مراعات می نمود و ـ با این که آنان اقدام مسلحانه کرده بودند ـ از آنان به عنوان «برادر» یاد می کردند، وضعیت مخالفان سیاسی غیرمسلح آن حضرت به طریق اولی روشن می شود....


هفتم ـ حق مصونیت جان، آبرو، مال و شغل مخالف سیاسی، همان گونه که گفته شد مطابق ادله امربه معروف و نهی ازمنکر و آیات دیگر، برخورد با فساد و منکر به خصوص اگر در سطح حاکمیت باشد، وظیفه همگانی است که به حسب شرایط و افراد مختلف خواهدبود. انجام این وظیفه بدون داشتن مصونیت متصدی آن و استیفای حقوقی که در انجام وظیفه نقش دارد، امکان ندارد.


علاوه بر این سنت و شیوه حضرت امیر(ع) در برخورد با مخالفان سیاسی ـ همچون اصحاب جمل و صفین و خوارج ـ تأمین حقوق آنان بود. آن حضرت حقوق خوارج را ـ تازمانی که دست به سلاح نبردند ـ از بیت المال قطع نکرد. و در هنگامه جنگ صفین که بعضی از یاران ایشان می خواستند مقابله به مثل کرده و آب را به روی لشکر معاویه ببندند آن حضرت مانع گردید. «حق استفاده بالسویه از امکانات و اموال عمومی نیز از این شیوه حضرت استفاده می شود.»


و زمانی که بعضی از لشکریان معاویه توسط یاران حضرت مورد سب قرارگرفتند، آن حضرت با ناراحتی فرمودند: «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین، ولکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر، و قلتم مکان سبکم آیاهم: اللهم احقن دمائنا و دمائهم، و اصلح ذات بیننا و بینهم، واهدهم من ضلالتهم حتی یعرف الحق من جهله و یرعوی عن الغی و العدوان من لهج به» (نهج البلاغه، خطبه۲۰۶)


مراعات عرض و حیثیت اهل صفین توسط آن حضرت ـ تا آنجا که به یاران خود دستور می دهد به جای سب به آنان دعا کنند ـ نه از روی ترس و تقیه، بلکه نشان هایی از فرهنگ غنی اسلام و شرح صدری است که باید در حاکمان دینی وجود داشته باشد.


هشتم ـ حق مصونیت از تعرض قضایی،


۱ـ در کتاب غارات(ج۱،ص۳۷۱) از حضرت علی(ع) نقل شده است که فرمودند: «انی لا آخذ علی التهمـﺔ، ولا اعاقب علی الظن…».


۲ـ و نیز در همان کتاب (ص۳۳۵) آمده است: حضرت امیر(ع) در رابطه با خریت بن راشد ـ که از سران معروف خوارج بود ـ و اعتراض عبدالله بن قعین به آن حضرت که چرا او را آزاد گذاشته ای و دربند نمی کشی و از او تعهدی نمی گیری، فرمودند: «اگر ما هرکس را به صرف اتهام دستگیر نماییم زندان ها پر خواهدشد.» سپس فرمودند: «من برخود روا نمی دانم که افراد را بازداشت و زندانی کنم مگر این که دشمنی خود را در عمل با ما اظهار دارند.»


خریت از مخالفان سیاسی حضرت بود که شخص حضرت و حکومت ایشان را قبول نداشت، و جمعی را با خود همراه کرده بود و با زبان و گفتار مخالفت می نمود، و ازنظر احتمال دست بردن به سلاح متهم بود و عبدالله بن قعین از همین نظر به حضرت اعتراض داشت….


نهم ـ حق پرده پوشی بر عیوب مردم و برائت آنان، حاکمیت وظیفه دارد عیوب همه ملت اعم از موافق و مخالف را ـ که نمایان نیست ـ ظاهر نسازد، و نیز آنان را از آن چه از عیوب ظاهر است مبرا و بی گناه بداند.


دهم ـ حق عفو و گذشت نسبت به لغزش ها, این حق نسبت به موافق و مخالف سیاسی یکسان است....


علاوه بر این سیره پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) همواره با رفق و عفو و گذشت نسبت به مخالفان و حتی دشمنان اسلام همراه بوده است, به جز آن دسته از افراد که علناً سلاح برداشته و به جنگ و محاربه با اسلام اقدام و حقوق افراد را تضییع می کردند و نسبت به این رفتار خود اصرار می ورزیدند. ...


یازدهم ـ حقوق اقشار ضعیف و دور از قدرت، حاکمیت موظف است ترتیبی دهد تا افراد ضعیف که معمولاً دستشان به حاکمیت نمی رسد بتوانند به حق خویش دست یابند. ..


دوازدهم ـ حق دیدار خصوصی و بدون حاجب با حاکمان، حاکمیت موظف است ترتیبی دهد تا هرکس کاری و حاجتی یا نظری با یکی از حکام داشته باشد ـ درهرمرتبه و درجه ای باشد ـ بتواند به صورت حضوری و شخصی در یک دیدار خصوصی و بدون حاجب و مانع و یا ترس، حاجت و یا نظر خود را به حاکمیت برساند، و از این جهت امنیت و آسایش داشته باشد، و موجب پیدایش عوارض منفی برای او نگردد. ...در این حق نیز فرقی بین موافق و مخالف نیست و همگی حق یکسان دارند.


سیزدهم ـ حقوق اجتماعی و مدنی مخالف سیاسی، همه افراد جامعه برخوردار از حقوق اجتماعی می باشند، و از این جهت تفاوتی بین مسلمان و غیرمسلمان، یا شیعه و غیرشیعه وجودندارد. حقوق فوق الذکر پس از قبول قواعد اجتماع توسط هر فرد و عضویت او در آن ثابت خواهدشد و سلب هریک از آن ها نیاز به دلیل دارد. و در این جهت فرقی بین موافق و مخالف سیاسی وجودندارد. ...


چهاردهم ـ حقوق مخالف سیاسی در رابطه زندان و دادگاه.… مخالف سیاسی تا زمانی که وارد عرصه محاربه و افساد و بغی نشده باشد، زندانی کردن و سلب آزادی او دلیلی ندارد. بلکه از مصادیق بارز ظلم می باشد.» (کتاب دیدگاهها، جلد اول، ص ۴۵۳ تا ۴۹۸، کتاب حق الناس ص ۲۴۳ تا ۲۸۶ِ کتاب در محضر فقیه آزاده، بخش دوم)



ایشان همواره مدافع حقوق اقلیتهای دینی و قومی بودند. مشخصا از حقوق اقلیتهای دینی زیر دفاع کرده اند: حقوق دراویش و حق داشتن مسجد یا خانقاه مستقل، حقوق مسلمانان اهل سنت و حق داشتن مسجد مستقل و حقوق مصرح در قانون اساسی، حقوق اهل کتاب و حقوق قانونی ایشان در قانون اساسی در دو مورد اخیر از جمله ابتکارات ایشان است، حقوق شهروندی و انسانی دیگر فرق و ائین ها از جمله بهائیت. ایشان همواره از حقوق اقلیتهای قومی با حفظ تمامیت ارضی ایران دفاع می کردند و موکدا خواستار انتخاب مسئولان محلی از میان خود ایشان بودند و به کارگیری زبان محلی را از حقوق اقوام کرد و ترک و ترکمن و بلوچ و لر و عرب و … می دانستند.



آیت الله منتظری از منظرگاه دینی برای انسان چه جایگاهی قائل بود؟ ومستندات قرآنی و کلامی ایشان چیست؟



« بر اساس جهان بيني الهي، از آنجا كه انسان يك موجود مستعد كمال و ابدي و هميشگي است و خداوند مبدأ و منتهاي نظام آفرينش و هدف نهايي جهان هستي است، هدف از حيات انسان نيز سعادت دنيوي و اخروي او و رسيدن به نهايت كمال ممكن - كه همان وصول به كمال مطلق كه ذات مقدس الهي است - مي‎باشد.
بنابر اين ديدگاه آنچه مصلحت و مفيد و يا مفسده و مضر به شمار مي‎رود و بر اساس ارتباط با هدف، "بايد" و "نبايد" تنظيم و اعتبار و انتزاع شده "حق" وضع و قرارداد مي‎گردد. با توجه به سعادت دنيوي و اخروي انسان است كه چيزي داراي "مصلحت" يا "مفسده" شمرده مي‎شود. آنچه انساني را به سعادت دنيوي و اخروي نزديك كرده ومي‎رساند "مصلحت" است و مي‎بايد به عرصه هستي آمده و تحقق پذيرد، و آن كسي كه ذي مصلحت است ذي حق است كه حق براي او وضع مي‎گردد، و كسي كه بايد آن مصلحت را ايجاد نمايد مكلف مي‎باشد.


پس مي‎توان گفت : مصلحت كه با رسيدن به هدف از حيات انساني رابطه ضروري دارد، همان جبران كننده خلا و كاستي وجودي و نقصان كمالي است كه تكوينا نسبت به شخص ذي حق وجود داشته و مشاهده شده است و بايد شخصي كه به احقاق حق مكلف است آن را ايجاد نمايد. و مي‎توان گفت كه منشاء وضع حق و اعتبار آن، همان نظام عادلانه آفرينش با توجه به اهداف حيات انساني است و براساس جهان بيني الهي مصالح و مفاسد - كه مقرب و مبعد انسان نسبت به هدف او هستند و از اين رو بايد تحقق پذيرفته و يا ترك شوند - با توجه به سعادت دنيوي و اخروي انسان كشف و تعيين مي‎شوند و به تبع آن حقوق وضع و تشريع و قرار داده مي‎شوند.


منتها به خاطر محدوديت انسان و عدم سيطره و وقوف او بر تمام نظام آفرينش، كشف تمام مصالح و مفاسد مقدور او نمي باشد. گرچه برخي از آنها نزد عقل فردي انسان فطري و روشن است، و برخي ديگر به مدد عقل جمعي كشف مي‎شوند; ولي برخي از آن مصالح و مفاسد نيز تنها توسط آفريننده نظام آفرينش كه به تار و پود هستي محيط است به واسطه انبيا و اولياي الهي براي بشر كشف و روشن مي‎گردد; كه گاه آن مصالح و مفاسد به طور شفاف و روشن، و گاه به وسيله احكام شرعي الهي - كه بنابر نظر عدليه تابع مصالح و مفاسد هستند - به طريق "برهان ان" به طور اجمال كشف مي‎گردند.» (رساله حقوق، صفحه ۱۶ تا ۱۸)


برخی مستندات قرآنی ایشان در تلقی کلامی فوق به اجمال محورهای ذیل می تواند باشد:


۱. کرامت ذاتی انسان: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا ﴿الاسراء۷۰ ﴾ ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم.


۲. روح انسان: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿الحجر ۲۸ و ۲۹﴾ و (به خاطر بیاور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده، می‌آفرینم. هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»


۳. فطرت الهی انسان: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿الروم ۳۰ ﴾ پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی‌دانند!


۴. خلقت نیکوی انسان: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿التین۴) که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم،


۵. خلافت الهی نوع انسان: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (البقرة ۳۰) (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.»


۶. و فقر ذاتی انسان به خداوند: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّـهِ ۖ وَاللَّـهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿فاطر ۱۵) ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!



ایشان از چه دوره ای بحث فقهی-کلامی پیرامون حقوق انسان را آغاز کرد؟ و در کدام آثار ایشان میتوان این موضوع را دنبال نمود؟



اگر چه توجه به حقوق انسان بویژه حقوق زندانیان و مخالفان سیاسی و منتقدان از آغاز در اندیشه ایشان قابل مشاهده بود، اما این روند در بیست و دو سال آخر حیات ایشان شتاب بیشتری گرفت. به سرخطهای ارتقای مبنای حقوق بشر در اندیشه فقهی ایشان اشاره می کنم و تفصیل آنرا به مقاله در دست تدوین در همین زمینه مطرح خواهم کرد انشاء الله:


الف. ابتدا در قالب پاسخ های تفصیلی به برخی پرسشها به مباحث حقوق مخالفان سیاسی عنایت بیشتری مبذول نمودند تا اینکه در سال ۱۳۸۱ بخشی به عنوان مسائل حقوق به قسمت ملحقات رساله توضیح المسائل ایشان اضافه شد (صفحات ۶۱۶ تا ۶۳۲). استاد در این ۱۶ صفحه حقوق خداوند بر انسان، حقوق انسان بر خود، حقوق متقابل انسانها نسبت به همدیگر ، حقوق ملتها نسبت به یکدیگر و بالاخره حقوق انسان و طبیعت را به ایجاز از منظری سنتی متذکر شدند.


ب. ایشان در ضمن آخرین جلسات درس خارج فقه خود در بحث «سب المومنین» در مهر ۱۳۸۲ به مناسبت درباره سب مطلق انسان و در نتیجه «حقوق ذاتی انسان» بحث کردند. این برای نخستین بار در فقه شیعه بود که «حقوق انسان از آن حیث که انسان است» از جانب یک فقیه طراز اول شیعه را به رسمیت شناخته شد. متاسفانه کسالت استاد باعث شد که این درس بیش از دوازده جلسه ادامه نیابد و ایشان فرصت نیافت این نکته بدیع را عملیاتی کند.


ج. در شهریور ۱۳۸۳ مباحث ملحقات رساله توضیح المسائل با تفصیل بیشتری تحت عنوان «رساله حقوق» منتشر شد. این رساله ۱۳۶ صفحه ای نخستین کوشش یک مرجع شیعی در زمینه حقوق انسان است و برای نخستین بار انسان از ان حیث که انسان است «کتبا» در یک اثر یک مرجع شیعی ذی حق شناخته شده است.


د. در سال ۱۳۸۶ در کتاب حکومت دینی و حقوق انسان و در سال ۱۳۸۷ پاسخ به پرسشهایی پیرامون مجازتهای اسلامی و حقوق بشر به دقایق بیشتری در زمینه حقوق بشر اشاره کردند. سه جلد کتاب دیدگاهها که حاوی آخرین بیانات و مکتوبات متفرقه ایشان است نیز نکات متعددی در این زمینه دارد.اشاره به تفصیل این نات مجال دیگری می طلبد.


ه. در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷فتوای تاریخی مهم ایشان در مورد «حقوق شهروندی» پیروان فرقه بهائیت منتشر شد: تاکید بر اینکه افرادی که تابع هیچ یک از ادیان آسمانی نیستند نیز به حکم آیات و روایات باید حقوق انسانی آنان رعایت شود. (استعمال حقوق شهروندی برای نخستین بر در متن یک فتوا)
و. بالاخره در رساله (منتشر نشده) «انتقاد از خود عبرت و وصیت» (اسفند ۱۳۸۷) متذکر شده اند:


«در بعد علمی یکی از مهمترین اشتباهات ما این بود که حقوق انسان بما هو انسان را در تحقیقات فقهی خود مورد عنایت قرار ندادیم و از سنت سلف صالح خود پیروی کردیم و برخی بحثها درباره کرامت انسان و حقوق ذاتی بشر را سوغات غرب دانستیم، در حالی که بسیاری از این مسائل ماخوذ از شرع بلکه مورد تاکید آیات و روایات است، و برخی دیگر لازم است مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار گیرد، و من در آخرین درسهای خارج خود به طور گذرا به این مهم اشاره کرده ام.» (صفحه ۵۳)



از منظر ایشان انسان به ما هو انسان دارای چه حقوقی است و این حقوق چگونه در حکومت دینی محترم شمرده می شود؟



بر مبنای رساله حقوق، آیت الله العظمی منتظری حقوق ذیل را برای انسان از آن حیث که انسان است قائل شده اند:


حق حیات مادی و معنوی، حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی تغییر اندیشه، حق کسب کار و انتخاب مسکن، حق بازنشستگی، حق افراد مستضعف و مظلوم، حق مبارزه با محرومیت، حق ایتام و محرومین، حق تقدم، حق تعیین سرنوشت، حق فعالیت سیاسی، حق اطلاع و نظارت بر عملکرد حاکمیت، حق استیفای فوری حقوق، حق برخورد عادلانه، حق برخورد عادلانه، حق مصونیت متتقدین از تعرض، حق امنیت در زندگی شخصی، حق پرده پوشی بر عیوب و اسرار مردم، حق عفو و گذشت نسبت به لغزشها، حق دیدار خصوصی و بدون حاجب با حکام،حق بازداشت شده، حق مدعی، حق مدعی علیه، حق دفاع در دادگاه، حق محاکمه در دادگاه بی طرف، حق مساوات قضائی، حق مساوات در برابر بیت المال، حق اسیر، حق پناهندگی، حق مصونیت دیپلوماتیک.



ایشان بر این باور بودند که مهمترین ضامن رعایت حقوق و تکالیف مردم در حکومت دینی فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. رعایت قانون اساسی به عنوان شرط ضمن عقد بین مردم و حکومت، نظارت فقیه عادل اعلم بر تقنین، تشکیل احزاب سیاسی مستقل از حکومت به عنوان بهترین شکل مدنی فریضه امر به معروف و نهی از منکر و تاکید فراوان بر الزام شرعی رعایت آزادی های مردم از مهمترین اهرمهای تضمینی پیشنهادی ایشان در حکومت دینی مورد نظرشان بود. شایسته ذکر است رکن دینی حکومت بودن در نظر متاخر ایشان تحقق اهداف متعالی دین بود و حکومت دینی را بدون رضایت مردم ممکن نمی دانستند.



از سالهای اولیه انقلاب ایشان به انحای مختلفی به احقاق حقوق گروه های مختلف اهتمام داشت که همه آن اقدامات بر تبیینی از اندیشه و کلام دینی استوار بود؛ ایشان به احکام و اخلاق دین عمل کرد و دیگران تلقی حقوق بشری از اقدامات ایشان داشتند ، حال سوال اینست که ظرفیت های اندیشه ای که ایشان دنبال می کرد چه بود که در جامعه ای که بخشی از مردم از فقه خسته شده اند ولی جایزه حقوق بشر به یک فقیه_ که خود را ملزم به رعایت فقه می داند_ تعلق می گیرد و از سوی آنان پدر حقوق بشر و پدر معنوی جنبش سبز لقب می گیرد؟



مردم از هر چه رنگ و بوی استبداد و تجاوز به حقوق انسان بدهد بیزارند، و در مقابل از هر دفاع منطقی از حقوق انسان استقبال می کنند، چه فقه چه غیر فقه. و البته اکر کسی با ابزار دین و شریعت و فقاهت توجیه گر استبداد و تجاوز به حقوق ملت باشد گناه او سنگین تر است. مرحوم آیت الله منتظری شاخص ترین و محبوب ترین منتقد جمهوری اسلامی بود. فقه او در دو دهه اخیر متمایل به «فقه رهایی» بود. طبیعی است اینگونه فقاهت و این فهم از شریعت بشدت از سوی همگان تلقی به قبول شود. فقه رهایی با روح قرآن و مبنای سنت پیامبر و شاکله نهج البلاغه تناسب کامل دارد.

 

 

طرح مجدد سوال از رئیس دولت تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد

Posted: 20 Dec 2011 06:21 AM PST

بعلاوه اسامی۷۹ امضا کنندۀ طرح
 جـــرس: یک عضو هیات رئیسه مجلس از ارائه دوباره طرح سوال از رئیس دولت به هیات رئیسه خبر داد.


همزمان اسامی۷۹ امضا کنندۀ طرح سوال از محمود احمدی نژاد نیز منتشر شد.


به گزارش تارنمای «خانه ملت»، حسین سبحانی‌نیا عضو هیئت رئیسه مجلس هشتم، با بیان اینکه هیات رئیسه پس از دریافت طرح سوال از رئیس دولت با ۷۹ امضا، آن را به کمیسیونهای تخصصی ارائه داده است، افزود: این طرح به کمیسیون‌های تخصصی اصل ۹۰، فرهنگی، عمران، اقتصادی، اممنیت ملی، برنامه، بودجه و محاسبات مجلس ارجاع شده است.


طبق ماده ۱۹۶ آیین‌نامه داخلی مجلس، رئیس‌جمهوری باید نماینده خود را به کمیسیون‌های تخصصی بفرستد تا به سئوال‌های نمایندگان پاسخ دهد، ادامه داد: نشست‌های تخصصی با حضور منتخب نمایندگان سئوال‌کننده و نماینده رئیس‌جمهوری تشکیل می‌شود و نماینده رئیس‌جمهوری توضیحات خود را ارائه می‌کند.


وی توضیح داد: پس از یک هفته، چنانچه نمایندگان امضاکننده طرح سئوال از رئیس‌ دولت که حداقل یک چهارم تعداد نمایندگان مجلس هستند، از سئوال خود منصرف نشده باشند، رئیس مجلس موظف است در نخستین نشست علنی سئوال نمایندگان را قرائت و فوراً برای رئیس‌جمهوری ارسال کند.


این عضو هیئت رئیسه مجلس هشتم، با استناد به ماده ۱۹۷آیین‌نامه داخلی مجلس، یادآور شد: رئیس‌جمهوری باید در مدت یک‌ماه در صحن علنی مجلس حاضر شود و به سئوال نمایندگان پاسخ دهد.


هم قسم شده ایم
گفتنی است، روز گذشته علی مطهری، نماینده منتقد دولت در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان اینکه طرح سوال از رئیس دولت را با ۷۹ امضا تحویل علی لاریجانی داده، گفته بود: ایشان همان زمان دستور ارجاع این طرح را به کمیسیونها دادند و بنا است که سبحانی نیا عضو هیات رئیسه مجلس نیز در مصاحبه ای این موضوع را به اطلاع رسانهها برساند.


این نماینده منتقد دولت اعلام کرد که امضا کنندگان این طرح با یکدیگر هم قسم شدهاند تا آن را به سرانجام برسد.


اسامی امضا کنندگان؛ رئیس فراکسیون اصلاحات امضا نکرده است
بر اساس این گزارش، اسامی نهایی امضاکنندگان سئوال از رئیس دولت به ترتیب حروف الفبا، به قرار زیر است:


1 اخوان-بهمن تفرش مستقل
2 اسدی-یونس مشکین شهر اصولگرا
3 اسلامی پناه-علی جیرفت اصولگرا
4 اسماعیلی-غفار هشترود اصولگرا
5 اکبرنژاد-شکور تبریز اصلاح طلب
6 اکرمی-سیدرضا تهران اصولگرا
7 امیری-حسین زرند اصلاح طلب
8 انصاری-جمشید زنجان اصلاح طلب
9 اولیاء-علی اکبر یزد اصلاح طلب
10 بختیاری-محمد تقی بافت اصولگرا
11 برنا-سیروس بروجن اصولگرا
12 بنایی-علی قم اصولگرا
13 پرتوی-محمدعلی پیرانشهر اصولگرا
14 پزشکیان-مسعود تبریز اصلاح طلب
15 پور فاطمی-سید محمد مهدی دشتی و تنگستان اصلاح طلب
16 پولادی-شاپور ایلام اصولگرا
17 تامینی-حسن رشت اصولگرا
18 ترابی-نصرالله شهرکرد اصلاح طلب
19 ثروتی-موسی الرضا بجنورد اصولگرا
20 جعفرزاده-سلیمان ماکو اصولگرا
21 جلالی-کاظم شاهرود اصولگرا
22 جمشیدزهی-عبدالعزیز سراوان اصولگرا
23 حسینی-سید عماد قروه مستقل
24 حسینی-سیدشریف اهواز اصولگرا
25 حسینی-سیدعلی نیشابور اصولگرا
26 حیدرپور- عوض شهررضا اصولگرا
27 حیدری-فخرالدین سقز اصولگرا
28 حیدری دستنایی-نورالله اردل اصولگرا
29 خباز-محمدرضا کاشمر اصلاح طلب
30 دستغیب-سید احمدرضا فرزند(سید فخرالدین) شیراز اصلاح طلب
31 دلاور-محمد علی درگز اصولگرا
32 دهدشتی-سیدحسین آبادان اصولگرا
33 رجایی-عباس اراک اصولگرا
34 رحیمی-امین حسین ملایر اصولگرا
35 رضاحسینی-مصطفی شهربابک اصولگرا
36 رهبر-محمدتقی اصفهان اصولگرا
37 زمانی-سید جواد کنگاور اصولگرا
38 سازدار-سیروس مرند اصلاح طلب
39 سقائی-محمد نی ریز اصولگرا
40 شعبانی-محمدرضا کرمانشاه اصولگرا
41 شهریاری-محمدمهدی بجنورد اصلاح طلب
42 ضابطی-محمد نطنز و قمصر اصولگرا
43 طاهرخانی-امیر تاکستان اصلاح طلب
44 طباطبایی نژاد-سید مصطفی اردستان اصولگرا
45 عباسپور تهرانی فرد-علی تهران اصولگرا
46 علیخانی-قدرت الله قزوین اصلاح طلب
47 فدایی-صمد سنقر کلیایی اصولگرا
48 فرج زاده-محمد امین بندرعباس اصولگرا
49 فروزش-پیمان زاهدان اصلاح طلب
50 فلاحت پیشه- حشمت الله اسلام آباد اصولگرا
51 قاضی پور-نادر ارومیه اصولگرا
52 قنبری-داریوش ایلام اصلاح طلب
53 کاتوزیان-حمیدرضا تهران اصولگرا
54 کرمی-عبدالجبار سنندج اصولگرا
55 کریمی-محمدعلی کرمان اصولگرا
56 کعبی-عبدالله آبادان اصلاح طلب
57 کمالیان-نصرالله فاروج و قوچان اصولگرا
58 کواکبیان-مصطفی سمنان اصلاح طلب
59 کیخا-احمدعلی زابل اصولگرا
60 لاهوتی-مهرداد لنگرود مستقل
61 محجوب-علی رضا تهران اصلاح طلب
62 محسنی ثانی-محمد رضا سبزوار اصولگرا
63 محسنی بندپی-انوشیروان نوشهر اصلاح طلب
64 محمدی-اقبال مریوان مستقل
65 محمودزاده-جلال مهاباد اصولگرا
66 مسعودی ریحان-غلام حسین اهر اصلاح طلب
67 مصباحی مقدم-غلام رضا تهران اصولگرا
68 مطهری-علی تهران اصولگرا
69 مطهری-علی شبستر اصولگرا
70 مقیمی-محمدحسین خمین اصولگرا
71 موسوی-سیدفاضل خدابنده اصلاح طلب
72 میرزایی-علی فومن اصولگرا
73 نریمان-محسن بابل اصلاح طلب
74 نصیرپور-مجید سراب اصلاح طلب
75 نصیری قیداری- سعدالله زنجان اصلاح طلب
76 نظری مهر-محمد جواد کردکوی اصولگرا
77 نورا-عباس علی زابل اصولگرا
78 هاشمی-سید حسین میانه اصلاح طلب
79 یوسف نژاد-علی اصغر ساری اصلاح طلب


گفتنی است، از میان ۷۹ نماینده امضا کننده طرح سوال از رئیس جمهور، ۲۶ نفر از اعضای فراکسیون اقلیت هستند، که البته نام محمدرضا تابش دبیرکل این فراکسیون، در میان امضا کنندگان طرح سوال از رئیس دولت دیده نمی شود و همچنین هیچ یک از اعضای هیات رئیسه مجلس و هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان نیز این طرح را امضا نکرده اند.

حقوق انسان در اسلام از دیدگاه  آیت‌الله العظمی منتظری

Posted: 20 Dec 2011 06:15 AM PST

گردآوری: زهرا ربانی املشی
اگر انتخابات در كانال خاصي بيفتد طبعا انتخاب نبوده و شركت درآن وتأييد آن در حقيقت تضييع حقوق ديگران مي‎ باشد


توضیح : آنچه در پی می آید گزیده ای از نظرات و فتوای شرعی آیت الله العظمی منتظری است که توسط خانم زهرا ربانی املشی،  گردآوری شده اند.


***

• البته اگر كساني خواسته باشند به بهانه حكومت اسلامي حقوق ديگران را پايمال كنند و جلوي آزاديهاي مشروع را بگيرند بايد با آنها برخورد شود، و اسلام حكومت آنان را به رسميت نمي شناسد. (دیدگاه‌ها جلد 1 ص 577)


• در قانون اساسي همراه اصل ولايت فقيه اصول ديگري هم كه راجع به حقوق انسان و آزادي هاي مردم است وجود دارد، نبايد خداي نكرده مردم را مثل صغار فرض كنيم كه احتياج به قيم دارند و نتيجه‌اش اين باشد كه چند نفر تصميم بگيرند و باقي ديگر هيچ نگويند. چيزي كه از اول انقلاب همه آن را تكرار مي‎كرديم، استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي بود. جمهوري اسلامي يعني حكومت مردم، منتها بر طبق موازين اسلام، حالا مردم همين را مي‎گويند ولي كسي به حرف آنها گوش نمي دهد، گويي مردم حق ندارند اعتراض كنند و حرفي بزنند. (دیدگاه‌ها جلد3 ص375)


• حقوق انسانها از حقوق خداوند منفك نيست و بين آنها رابطه نزديكي وجود دارد. حضرت امير(ع) در اين رابطه فرموده اند:
"خداوند از ناحيه حقوق خود حقوقي را بين بندگانش قرار داد كه با يكديگر تعامل و رابطه متقابل دارند، و بعضي مستلزم بعضي ديگر خواهد بود و برخي بدون برخي ديگر ثابت نمي‌باشد".
همچنين فرمودند:"خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمه اي قرار داد براي حقوق خود، پس هر كس اقدام به اداي حقوق بندگان خدا نمود، در نهايت مي‎تواند اقدام به اداي حقوق الهي نمايد." (رساله حقوق ص31)


• حق انسانهايي كه به خاطر استضعاف و سلطه قدرتمندان حقوق محترم آنان در جامعه تضييع شده است و توانايي دفاع از حقوق خود را ندارند اين است كه هر كس در حد توان و قدرت خود از آنان حمايت نمايد تا به حقوق خود برسند، و اگر كسي به تنهايي توان حمايت از آنان را ندارد، بايد با هماهنگي ديگران به شكل دسته جمعي از آنان حمايت شود.

در روايتي از پيامبراكرم (ص) نقل شده كه فرمودند: "هر كس صبح نمايد در حالي كه به امور مسلمانان اهتمام ندارد مسلمان نيست" و "هر كس صداي كسي را بشنود كه از مسلمانان ياري مي‎طلبد و جوابي ندهد مسلمان نيست".
حضرت امير(ع) در آخرين وصيت خود به امام حسن وامام حسين (ع) فرموده اند: "كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا" "دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد." و نيز از آن حضرت به نقل از رسول خدا(ص) روايت شده است كه "منزه و پاك نخواهد شد مردمي كه در آنها حق ضعيف از قوي به راحتي و با صراحت گرفته نمي شود"(رساله حقوق ص55)


• هركجا حقي براي كسي ثابت گرديد حتما تكليفي را بر عهده ديگري به همراه خواهد داشت، و كسي كه به نفع او حقوقي بر عهده ديگران اعتبار شده معمولا ديگران نيز حقوقي بر عهده او دارند، بنابراين حق و تكليف بين افراد متبادل و متلازم مي‎باشد. تنها در مورد خداوند متعال است كه حق بدون تكليف قابل فرض و قبول مي‎باشد، يعني او بر بندگان خود حقوقي دارد ولي در مقابل، مکلف به کاری که مأمور به انجام آن باشد نیست. (رساله حقوق ص12)

• همان گونه كه ما آزاديم ديگران نيز آزادند و در نتيجه آزادي هر فرد در حدي است كه مزاحم حقوق ديگران نباشد. و بر اين اساس تجاوز به جان و مال و ناموس، و هتك حيثيت و آبرو و مقدسات ديگران و نشر اكاذيب جايز نمي‌باشد، چنانكه هتك حريم خداوند - كه مالك ذات وجود ماست - و تخلف از دستورات او نيز جايز نيست، ولي امر به معروف و نهي از منكر و انتقاد صحيح و تذكر به زبان خوش حتي به دولتمردان لازم است، و حساب آن از اهانت و هتك جداست، در نتيجه "خط قرمز" حقوق خدا و قانون خدا و مقدسات ديني و حقوق مردم است و بس. (دیدگاه‌ها جلد1 ص92)

• مردم در اسلام و ايمان و اعتقادات قلبي تفاوت دارند، ولي حقوق اجتماعي و سياسي آنان تابع درجات ايمان آنان نيست، بلكه همه در حق انتخاب كردن و انتخاب شدن و ساير حقوق اجتماعي مساوي مي‎باشند، و آنچه مهم است فقط احراز شرايطي است كه قانون معين كرده است و آن هم عملا بر عهده متصديان انتخابات است، و شوراي نگهبان فقط مانع بروز تقلبات و تخلفات مي‎شود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص109)


• دفاع در برابر دشمن مهاجم را نمي‌توان خشونت ناميد بلكه عين عدالت و دفاع از حقوق است. خشونت اين است كه حكومتي در برابر ملت خود (كه از كجرويهاي حكومت انتقاد مي‎كنند و حقوق خود را مي‎طلبند) به جاي اعطاي حقوق و دلجويي و مدارا آنان را سركوب نمايد، و به جاي پذيرش خطاها و اشتباهات و چاره جويي و تسليم در برابر حق ملت و محبت نسبت به آنان كه صاحبان اصلي حكومت مي‎باشند چون مهاجمين خارجي عمل نمايد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص131)


• از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده: "رب ذنب مقدار العقوبة عليه اعلام المذنب به" بسا گناهي كه مقدار عقوبت بر آن اعلام گناهكار است به آن. يعني در برخي گناهها همين كه محرمانه به طرف بفهماني كه ما از كار تو مطلع شديم براي عقوبت او كافي است. ولي ما (متأسفانه) در هر اتهامي تا آبروي طرف را نريزيم و بارها او را به بازجويي و سپس به محاكمه نكشيم و او را از همه حقوق اجتماعي محروم نسازيم دست بردار نيستيم، اينها خشونت است و اسلام با چنين اعمالي مخالف است .(دیدگاه‌ها جلد1 ص136)


• از برادران و خواهران انتظار مي‎رود توجه كنند كه مطابق قانون اساسي حتي شخص بازداشتي هم آبرو و حيثيتش بايد محفوظ باشد و هتك حرمت او جايز نيست. اين همه شعار قانون اساسي كه بر زبانها جاري است آيا غرض سرگرم كردن مردم است و يا بنا بر عمل به قانون است؟ در كشور ما كسي كه بازداشت مي‎شود اولا او را مجرم مي‎ناميم نه متهم، و ثانيا قبل از رسيدگي به اتهامات او در دادگاه، در سخنراني ها و نوشته ها و حتي در خطبه هاي نماز جمعه كه امري است عبادي و جزو نماز محسوب مي‎باشد بسا او را مجرم و مرتد و محارب مي‎ناميم، و قبل از محاكمه حكم او را صادر مي‎كنيم، و او را به زور وادار به مصاحبه مي‎كنيم و آبروي او را مي‎ريزيم (در صورتي كه در چنين شرايطي اقرار و اعتراف او اعتبار شرعي و قانوني ندارد) و چنان نسبت به وي جوسازي مي‎نماييم كه هيچ قاضي‌ای جرأت نكند آزادانه و عادلانه نسبت به او قضاوت نمايد. اين عمل متأسفانه رايج شده در صورتي كه برخلاف شرع و قانون اساسي است. (دیدگاه‌ها جلد1 ص142)


• مردم در ايمان و تعهد نسبت به موازين اسلامي يكسان نيستند، و ظرفيت فكري افراد نيز بسيار تفاوت دارد، چنانكه اهل نظر نيز در برداشت از كتاب و سنت يكنواخت نيستند و كسي حق ندارد درك و برداشت خود را بر ديگران تحميل نمايد. تحميل عقيده بر ديگران نه تنها جايز نيست بلكه معقول هم نمي باشد، زيرا هيچ گاه به وسيله زور براي كسي عقيده حاصل نمي گردد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص144)


• هرچند مردم در برداشت از مسائل اسلامي و در درجات ايمان با هم متفاوتند، ولي حقوق اجتماعي آنان تابع درجات ايمان آنها نيست، بلكه همه ملت در حقوق انساني و سياسي و اجتماعي مساوي مي‎باشند. هنگامي كه ما به اقليت‌هاي ديني به تناسب جمعيت آنان حق ورود به مجلس را مي‎دهيم كه اين كار درستي هم مي‎باشد زيرا آنان يك واقعيتي هستند در كشور، و به كشور خويش نيز علاقه دارند، پس اگر - از باب فرض - نصف افراد كشور به گفته آقايان غير خودي مي‎باشند چگونه مي‎توان آنان را ناديده گرفت و بگوييم شما حق انتخاب شدن نداريد با اينكه هم مسلمانند و هم اهل كشورند و هم تخصص هاي لازم براي ساخت كشور را دارا هستند؟! و صغير و مجنون هم نيستند تا من و شما خود را قيم آنان بپنداريم. (دیدگاه‌ها جلد1 ص164)


• قانون اساسي منحصر در اصل ولايت فقيه نيست بلكه مشتمل بر اصولي است كه حكومت را مردمي نشان مي‎دهد، و يك فصل آن نيز مبين حقوق ملت است. آقايان در تبليغات خود پيوسته روي اصل ولايت فقيه و اطلاق آن تكيه مي‎كنند، ولي اين همه اصول متضمن حاكميت مردم و حقوق آنان را ناديده مي‎گيرند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص185)

 

 

• متأسفانه ما مدعيان پيروي علي (ع) در هر اتهامي تا آبروي طرف را نريزيم و بارها او را به بازجويي‌هاي كذايي و سپس به محاكمه و زندان نكشيم و از همه حقوق اجتماعي محروم نسازيم دست بردار نيستيم. (دیدگاه‌ها جلد1 ص208)


• آنچه در باب قضا مهم است احقاق حقوق مردم و اجراي حدود الهي است نه رسيدگي به تخلفات جزئي يا اختلافات سياسي و جناحی. شما در تاريخ پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين (ع) موردي را نمي‌يابيد كه از اين قبيل محاكمات سياسي كه امروز رايج شده وجود داشته باشد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص212)


• انقلاب اسلامي ايران دست پخت قشري خاص از جامعه نبود و هرچند حضرت امام خميني در اثر شجاعت و درايت خاص خويش عملا رهبري ديني و فكري انقلاب را بر عهده گرفتند، ولي ثبت انقلاب فقط به نام روحانيت، ظلم و تضييع حقوق ديگران است، زيرا اكثريت قاطع ملت از روحاني و دانشگاهي و كارگر و بازاري و روشنفكر و گروههاي سياسي و ساير اقشار و طبقات جامعه و حتي اقليت هاي ديني در صحنه وارد شدند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص227)


• تحميل عقايد نه تنها صحيح نيست بلكه معقول هم نمي‌باشد زيرا هيچ‌گاه به وسيله زور براي كسي عقيده حاصل نمي‌شود، و همين است معناي آيه شريفه: "لا اكراه في الدين" و هركس براي تحصيل عقايد صحيح تلاش و كوشش نموده و در اين راه كوتاهي نكرده باشد و طبعا به اموري اعتقاد پيدا كرده باشد نزد خدا معذور است هرچند در برخي از مسائل دچار اشتباه شده باشد، و در هرحال حقوق اجتماعي انسانها بايد محفوظ باشد و هيچ كس حق ندارد كسي را - به بهانه نداشتن عقيده او - مورد حمله قرار دهد يا به او اهانت كند يا او را تحقير نمايد و يا او را از حقوق اجتماعي محروم سازد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص230)


• هرچه رژيم سابق از چماقداري نتيجه گرفت آقايان هم نتيجه مي‎گيرند. اين قبيل كارها جز منفوركردن حكومت و جدايي ملت از حكومت و تخريب چهره نظام در جهان نتيجه اي ندارد، و علاوه بر سلب امنيت عمومي و تضييع حقوق و هتك حرمت بندگان خدا، اقتصاد كشور و سياست خارجي را فلج مي‎كند و بر انزواي ما مي‎افزايد. من نمي دانم به كدام مجوز شرعي بعضي از آقايان گروههايي را تحريك مي‎كنند كه بندگان خدا را به بهانه اينكه با آنان هم‌فكر و هم‌صدا نيستند مورد شتم و ضرب و جرح قرار دهند و اموالي را تلف كنند يا به غارت برند؟! (دیدگاه‌ها جلد1 ص232)


• به طور كلي چون ما مشروعيت قطعي حاكميت اسلامي در اين زمان را وابسته به پذيرش و انتخاب مردم مي‎دانيم، مردم در اين زمينه اين اختيارات را دارا هستند و بايد قوانين به صورتي تنظيم شود كه مردم بتوانند حقوق خود را اعمال نمايند و در همه حال ناظر بر اعمال رهبران خود باشند و آنان نيز خود را موظف به پاسخگويي بدانند، و كلمه "جمهوريت" از همه اين امور حكايت مي‎كند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص256)


• حقوق و آزاديهاي مردم كه در قانون اساسي تصريح شده است، توجه داريد كه عمود خيمه نظام و حكومت، ملت است، پس بايد به آنان بها داده شود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص258)


• از نظر اسلام براي افراد و گروههاي سياسي و اجتماعي مرزهاي "خودي و غيرخودي" و "هم انديش و دگرانديش" وجود ندارد و همه طبقات و اقشار ملت بايد از حقوق سياسي و اجتماعي يكسان برخوردار باشند. بايد موانع ارتباطي مردم با مسئولان و رهبر كشور برداشته شود و آنها از هاله تقدس بيرون آيند و گفتار و رفتار آنان مورد نقد علمي و منطقي قرار گيرد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص267)

• آنچه در باب قضاوت اسلامي مهم است احقاق حقوق مردم و اجراي حدود الهي است نه تنظيم پرونده‌هاي سياسي و جناحي با طرح شكايت‌هايي از ناحيه شاكيان حرفه اي. (دیدگاه‌ها جلد1 ص276)


• همان گونه كه بارها يادآور شده ام اين قبيل بازداشتها و فشارها و محاكمات سياسي برخلاف موازين اسلامي و سيره رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) مي‎باشد آن بزرگواران از تذكرات و انتقادات استقبال مي‎كردند و حرمت انسانها و كرامت آنان را رعايت و گفته هاي مخالفين را تحمل مي‎نمودند. و تا هنگامي كه مخالفين دست به حمله مسلحانه نمي‌زدند مزاحم آنان نمي‌شدند و حتي حقوق آنان را نيز از بيت‌المال قطع نمي كردند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص384)


• انسانها هرچند صالح و عادل باشند ولي از خطا و اشتباه مصون نيستند، به علاوه حواشي آنان ممكن است از قدرت آنان سوء‌استفاده نمايند. پس طبعا هر كجا قدرت بدون حد و مرز و نظارت مردم باشد لازمه آن استبداد و تضييع حقوق برخي از مردم خواهد بود، و تنها مانع آن محدود نمودن قدرت به وسيله قانون و تقويت و نظارت مردمي از خارج نظام مي‎باشد، و راه آن تشكيل احزاب سياسي مردمي و مطبوعات آزاد است . (دیدگاه‌ها جلد1 ص366)


• محور اسلام اقامه قسط و عدل و احقاق حقوق همه طبقات حتي اقليت‌هاي مذهبي است و از هر گونه تجاوز به حقوق يكديگر نهي كرده است و با آزادي‌هاي عقلاني و سياسي مخالف نيست، برخي متصديان امور خودشان را مجسمه اسلام واقعي پنداشته و تحمل شنيدن سخنان ديگران را ندارند و شكست خودشان را شكست اسلام مي‎پندارند و برخي سركوبها و بازداشتها براي حفظ موقعيت خودشان مي‎باشد نه براي حفظ اسلام. (دیدگاه‌ها جلد1 ص385)


• طبق موازين اسلامي و مباني فقهي دادخواهي حق مسلم هر فرد است و هيچ كس را نمي توان از دادخواهي محروم نمود، و اگر فرضا حقي از كسي ضايع شده باشد شخص قاضي يا دولت اسلامي بايد آن را جبران نمايد. البته اين امر يك مسأله حقوقي است نه يك مسأله سياسي و جنجالي. (دیدگاه‌ها جلد1 ص402)


• بر طبق موازين ديني و قانون اساسي هرگونه اظهارنظر تا زماني كه موجب تضييع حقوق افراد نگردد آزاد است. در هيچ زمان و هيچ كشوري اظهارنظر و انتقاد از روش سياستمداران و قدرتمندان موجب براندازي اصل نظام آن كشور نمي شود، بلكه موجب تنبه و تغيير روش و اصلاح اشتباهات حاكمان و در نتيجه تثبيت نظام خواهد شد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص408)


• متأسفانه برخي از متصديان امور با بي‌توجهي به افكار عمومي و حقوق ملت حكومت را ملك طلق خويش پنداشته و خود را مساوي با نظام و انقلاب و حتي اسلام مي‎پندارند، در صورتي كه هيچ نظامي به اشخاص وابسته نيست بلكه قوام آن به ملت است، و كشور متعلق به همه ملت و حاكميت وابسته به ملت است، و حتي حكومت ظاهري رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) نيز با بيعت مردم فعليت پيدا نمود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص410)

 

• كشور و دولت و انتخابات مربوط به همه ملت و حق همه آنان مي‎باشد. اگر انتخابات در كانال خاصي بيفتد طبعا انتخاب نبوده و شركت در آن و تأييد آن در حقيقت امضاي ابطال و تضييع حقوق ديگران مي‎باشد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص411)


• دخالت و تجسس در زندگي خصوصي انسان - توسط مرد باشد يا زن - بدون رضايت او جايز نيست، و حكم قاضي نمي تواند حرام خدا را حلال نمايد. آنچه معمولا در امور سياسي به عنوان مجوز به آن تمسك مي‎شود فرضيه اهميت مصلحت نظام و حفظ آن، و يا حفظ حقوق عامه مردم است. اين فرضيه متوقف بر آن است كه بسا اسراري در داخل زندگي شخصي افراد وجود داشته باشد كه اگر حاكميت از آنها اطلاع پيدا نكند نظام اسلامي آسيب مي‎بيند، يا حقوق عامه مردم تضييع مي‎شود. ولي بطلان وجود رابطه ميان "تضييع حقوق عامه" با "دخالت در امور شخصي افراد" از واضحات است، زيرا از ديدگاه عقل قابل تصور نيست كه در اثر عدم دخالت در زندگي شخصي يك فرد حقوق عامه يك ملت تضييع گردد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص424).


• در مورد آسيب رسيدن به نظام اسلامي آقايان توجه ندارند كه لازمه اين سخن قبول اين واقعيت است كه نظام آنقدر ضعيف و آسيب پذير است كه مثلا وجود يك يا چند سِر - هرچند مهم - در داخل يك منزل يا مؤسسه مي‎تواند آن را متزلزل سازد. هر نظام و حكومتي اگر بخواهد محفوظ و مستدام باشد بايد متكي به خواست و رضايت مردم باشد. اگر نظامي متكي بر اراده و منتخب اكثريت مردم نباشد اساسا ثبات ندارد، و اگر از حمايت عمومي برخوردار باشد هيچ گاه با وجود يك اقليت مخالف آسيب پذير نخواهد بود. بلي ممكن است پايگاه بعضي اشخاص در حاكميت متزلزل شود، ولي يك نظام مردمي متقوم به اشخاص نمي باشد، نبايد نظام را با اشخاص خلط نمود! اصولا فلسفه تأسيس نظام و بقاي آن تأمين آسايش و آرامش روحي و امنيت افراد جامعه است، و ورود به حريم خصوصي افراد و به دنبال آن پرونده سازي براي اشخاص نقض غرض و خلاف مصلحت نظام و خلاف شرع مي‎باشد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص424)


• اساسا "دادگاه ويژه روحانيت" كه سالهاست كشور و جامعه ما گرفتار آن شده است نهادي است غيرقانوني و احكام آن ارزش شرعي و حقوقي ندارد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص442)


• صرف تشويش اذهان از عناوين محرم شرعي و داراي كيفر نيست، بلكه اگر مصداق يكي از عناوين محرم مانند تضييع حقوق ديگران قرار گيرد حرام است. (دیدگاه‌ها جلد1 ص451)


• فعاليتهاي سياسي از قبيل انتقاد، تجمعات، راهپيمايي آرام، مقاله نويسي، تشكيل جمعيت‌ها و احزاب و مانند اين‌ها مصداق هيچ كدام از عناوين: "محاربه"، "بغي" و "افساد" نمي باشد، زيرا عنوان "محاربه" متقوم است به ترساندن مردم و سلب امنيت جامعه با استفاده از سلاح و زور. "بغي" نيز تجاوز مسلحانه به حقوق ديگران و خروج از عدالت و حق است. "افساد" هم اگر همراه با محاربه فرض شود موضوع حكم مزبور در آيه خواهد بود، و بر فرض مستقل بودن آن در موردي صدق مي‎كند كه موجب تضييع حقوق و امنيت گروهي از مردم گردد، در حالي كه فعاليت‌هاي سياسي اين گونه نيست، بلكه گاه از مقوله امر به معروف و نهي از منكر مي‎باشد و در جهت احقاق حقوق جامعه است. در دستورات اسلام و سيره رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين (ع) بازداشت و محكوميت سياسي و اينكه كساني را به مجرد اعتقاد و يا اظهارنظر در برابر حاكميت و انتقاد از آن بازداشت و محاكمه نمايند وجود ندارد. مخالفان سياسي حضرت امير(ع) در زمان حكومت آن حضرت به صورت علني و با آزادي كامل عليه ايشان فعاليت مي‎كردند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص467)


• صدق بغي در موردي است كه حق و باطل شفاف و روشن و بدون وجود شبهه باشد و گروهي به عنوان تجاوز از مرز عدالت و حق از روي عناد به حقوق گروه ديگر تجاوز نمايند. پس اگر حق و باطل در مورد نزاع دو گروه مسلمان روشن نباشد و هر دو گروه خود را حق و طرف ديگر را باطل بدانند، و يا نسبت به آن داراي شبهه اي باشند، لازم است در ابتدا زمينه رفع شبهه و رفع نزاع فراهم آيد، و پس از آن چنانكه گروهي همچنان عناد ورزيده و اقدام به تجاوز و تضييع حقوق گروه ديگر نمايد، با آن مقابله شود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص469)


• شاخصه عدالت در عرصه حقوق از نظر عدليه بر اساس دو اصل مي‎باشد: اول اينكه حسن و قبح ذاتي را قبول كنيم، يعني معتقد به حقي وراي ارشادات شارع باشيم؛ و دوم اينكه بپذيريم عقل توانايي درك آنها را دارد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص475)


• مخالف سياسي - چه كسي كه اصل نظام و حاكميت ديني را قبول دارد ولي به شيوه و سياست حاكمان انتقاد دارد، يا كسي كه اصل نظام و حاكميت ديني يا ساختار سياسي نظام و يا صلاحيت حاكمان را قبول نداشته باشد - از ديدگاه شرع داراي حقوقي است كه اين حقوق اختصاص به مسلمانان ندارد، و شامل آنان - اعم از شيعه و سني - و غير مسلمانان مي‎گردد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص478)


• حقوق اجتماعي مسلمانان اهل سنت نيز همانند شيعيان است يعني اگر صلاحيتهاي لازم را دارا باشند از ديدگاه اسلام شايستگي تصدي مناصب و مشاغل مختلف را دارا مي‎باشند، مگر اينكه در قراردادي كه مورد توافق باشد (همچون قانون اساسي) پيش بيني ديگري شده باشد، و جنبه اكثريت ملت را در نظر گرفته باشند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص479)

مخالفان سياسي - از هر فرقه و مذهبي كه باشند - داراي حقوقي هستند، كه اجمالا به برخي از آنها اشاره مي‎شود:

اول : حق آزادي بيان و اظهارنظر (دیدگاه‌ها جلد1 ص479)
دوم : حق فعاليت تشكيلاتي و اقدام سياسي (دیدگاه‌ها جلد1 ص480)
سوم : حق اطلاع از تصميم گيري هاي حاكميت، اعم از سياسي، فرهنگي، اقتصادي و...
چهارم : تأمين فوري حقوق گوناگون از ناحيه حاكميت بدون تأخير يا وقت گذراني (دیدگاه‌ها جلد1 ص482)
پنجم : برخورد عادلانه و بدون تبعيض شخص حاكم در آنچه حق است با همه ملت و از جمله با مخالف سياسي خود
ششم : حفظ حيثيت و كرامت انساني مخالفان سياسي
هفتم : حق مصونيت جان، آبرو، مال و شغل مخالف سياسي (دیدگاه‌ها جلد1 ص483)
هشتم : حق مصونيت از تعرض قضايي (دیدگاه‌ها جلد1 ص484)
نهم : حق پرده پوشي بر عيوب مردم و برائت آنان
دهم : حق عفو و گذشت نسبت به لغزشها; اين حق نسبت به موافق و مخالف سياسي يكسان است (دیدگاه‌ها جلد1 ص486)
يازدهم : حقوق اقشار ضعيف و دور از قدرت; حاكميت موظف است ترتيبي دهد تا افراد ضعيف كه معمولا دستشان به حاكميت نمي رسد بتوانند به حق خويش دست يابند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص493)
دوازدهم : حق ديدار خصوصي و بدون حاجب با حاكمان
سيزدهم : حقوق اجتماعي و مدني مخالف سياسي (دیدگاه‌ها جلد1 ص494)
چهاردهم : حقوق مخالف سياسي در رابطه با زندان و دادگاه (دیدگاه‌ها جلد1 ص496)


• در صورتي كه غالب جمعيت كشور مسلمان باشند طبعا حاكم اسلامي براساس موازين اسلامي انتخاب مي‎شود، و حكومت او نيز بايد بر اساس قوانين اسلامي باشد. ولي چنين نيست كه غير مسلمانان ناديده گرفته شوند. آنان نيز انسانند و حق حيات و زندگي دارند و كسي حق تعرض نسبت به آنان ندارد، به ويژه اهل كتاب كه در انجام مراسم ديني خويش آزادند و بايد حقوق و حرمت آنان رعايت شود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص506)


• اينكه اينك معمول شده به مجرد اتهام يا اختلاف نظر سياسي به بهانه حفظ حاكميت و يا امنيت، كساني را بازداشت مي‎كنند و از حقوق اجتماعي محروم مي‎نمايند و باعث اختلال در زندگي و ناراحتي فرزندان و خانواده‌ها مي‎شوند هيچ مبناي شرعي و قانوني ندارد، و ظلم فاحشي است نسبت به آنان و خانواده ها، و طبعا مشروعيت نظام اسلامي را زير سؤال مي‎برد. و بدتر از آن اينكه آنان را در حال بازداشت از همه حقوق اجتماعي مربوط به مال و عرض و اهل و خانواده و اطلاعات محروم مي‎نمايند، و براي اوقات بندگان خدا هيچ ارزشي قائل نيستند. متصديان اين امور بايد در قيامت در محضر عدل الهي پاسخگو باشند. (دیدگاه‌ها جلد1 ص507)


• هدف اساسي از انقلاب اسلامي ايران سلطه جوئي و حكومت مطلق بر مردم نبود، بلكه مقصود تأمين حقوق ملت و آزادي‌هاي مشروع و رفع اختناق و ظلم و استبداد و خودسريها، و پياده شدن دستورات حيات بخش اسلام در همه زمينه‌ها بود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص630)


• در قانون اساسي ما نامي از هيچ يك از دادگاه انقلاب و دادگاه ويژه روحانيت وجود ندارد، و اين دو دادگاه غيرقانوني عملا در احقاق حقوق ملت و بسط عدالت همگاني نقشي ندارند، بلكه براي كوبيدن مخالفين سياسي و دگرانديشان از آنها استفاده مي‎شود. (دیدگاه‌ها جلد1 ص633)


• اگر قرار باشد كه جامعه ولايت فقيه را قبول نداشته باشد و به زور بنويسد من ولايت فقيه را قبول دارم، اين نفاق است. كسي هم كه ولايت فقيه را قبول ندارد جزو افراد جامعه بوده و داراي حقوق شهروندي است. (دیدگاه‌ها جلد2 ص58)


• براي تسريع در رعايت حقوق بشر نبايستي از تفاهم و تعامل با مجامع بين المللي غافل باشيد، چون برخي از حكومت ها متأسفانه به تذكرات و فشارهاي داخلي بي‌اعتنا هستند ولي به واسطه فشارهاي خارجي و بين‌المللي مجبور به رعايت حقوق شهروندان مي‎شوند و به فشارهاي آنها ترتيب اثر مي‎دهند. (دیدگاه‌ها جلد2 ص68)


• از ديدگاه اسلام همه افراد و گروهها حق سخن گفتن و فعاليت را - تا زماني كه به حقوق ديگران تجاوز نشود - دارا مي‎باشند، و سلب اين حق به هيچ وجه جايز نيست. و چون اين آزادي حقي خدادادي و فطري است، مردم نيز نمي‌توانند آن را از خود سلب نمايند و خلاف فطرت خدادادي عمل كنند. (دیدگاه‌ها جلد2 ص77)


• اگر دولتي حقوق انساني شهروندان خود را نقض كند و مقررات بين الملل را كه برحسب عقل و منطق تنظيم شده باشد زير پا بگذارد، وظيفه جامعه جهاني و مجامع بين المللي و بويژه سازمان ملل متحد است كه از طرق پيش بيني شده در قوانين بين الملل، رژيم متجاوز و متخلف را نخست در دادگاه صالحه محاكمه و در صورت محكوميت مورد مجازات قرار دهد. (دیدگاه‌ها جلد2 ص88)


• اين كه تعداد انگشت شماري خود را لب اسلام و عقل كل پندارند و با اعمال و حركات قيم‌مآبانه حقوق و آزادي‌هاي مشروع را از مردم - كه صاحبان اصلي كشورند - و حتي از نمايندگان منتخب مردم به بهانه هاي واهي سلب نمايند، با هيچ عقل و شرعي سازگار نيست و برخلاف وعده هايي است كه در آغاز انقلاب به مردم داده شد، و چون اين حركات به نام اسلام و دين انجام مي‎شود عملا نسل جوان را نسبت به اسلام و موازين اسلامي بدبين كرده اند. (دیدگاه‌ها جلد2 ص92)


• ارشاد و انتقاد از حاكمان و متصديان امور و جلوگيري از تعديات و ظلم ها و تضييع حقوق مردم و رعايت نكردن قوانين از مصاديق بارز امربه معروف و نهي ازمنكر است، و براي انجام اين فريضه الهي بهترين وسيله و مقدمه ايجاد تشكل و سازماندهي است، و در حقيقت "تحزب و تشكل" به عنوان مقدمه براي انجام اين فريضه عقلا و شرعا واجب است. (دیدگاه‌ها جلد2 ص122)


• بايد توجه داشت حكومت با زور و قلدري و انحصارطلبي دوام ندارد. اين كه چند نفر در شوراي نگهبان بنشينند و افراد را بالا و پايين كنند، عده اي را به خواست خود رد صلاحيت نمايند، برخلاف حقوق ملت است. (دیدگاه‌ها جلد2 ص286)

 

• تعزير براي رعايت مصالح فرد و جامعه و حفظ حقوق الهي و مردمي است، و هتك حرمت و كرامت انساني، خود از اموري است كه مبغوض و منهي عنه شارع است، و چگونه با امري كه مبغوض شارع است حرمت احكام شريعت و حقوق الهي و مردمي حفظ مي‎گردد؟! (دیدگاه‌ها جلد2 ص324)


• دفاع از حقوق انسان‌ها بويژه شهروندان، وظيفه همه افراد و جناح‌ها و بخصوص دولت است و بايد به هر نحو ممكن به اين وظيفه عمل شود. (دیدگاه‌ها جلد2 ص410)


• اقرار و اعتراف شخص برعليه ديگري در هيچ حالي حتي اگر از روي اكراه و ترس يا تلقين و مانند آن نباشد، نافذ و معتبر نخواهد بود، و هيچ محكمه صالحي نمي تواند كسي را با اقرار و اعتراف ديگري بازداشت و يا محكوم نمايد. مگر اينكه شهادت دو مرد عادل با شرايط آن در ميان باشد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص419)


• بازجويي‌هاي طولاني و يا در نيمه‌هاي شب كه موجب سلب تعادل روحي و جسمي زنداني مي‎باشد از مصاديق شكنجه است كه هيچ مجوز شرعي و قانوني و انساني ندارد. و هر گونه اعترافي كه در اين حال از متهم گرفته شود علاوه بر اينكه ظلم و گناه است براي هيچ محكمه صالحي نمي تواند مدرك و دليلي براي مجرم بودن آن شخص يا ديگري به حساب آيد. (دیدگاه‌ها جلد1 ص420)

 

 

     *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

 

مراوده تجاری ایران با امارات تا اطلاع ثانوی ممنوع شد

Posted: 20 Dec 2011 06:01 AM PST

دولت اعلام کرد

جـــرس:  طبق دستور دولت جمهوری اسلامی، مراوده تجاری ایران با امارات متحده عربی، ممنوع شد.


به گزارش مهر، مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت محمود احمدی نژاد، در دستورالعملی، توقف هرگونه مراوده تجاری با کشور امارات متحده عربی را تا اطلاع ثانوی ابلاغ کرده است.


گفته می‌شود این تصمیم در پی "مواضع ضد‌ایرانی کشور امارات متحده عربی" اتخاذ شده است.


بر اساس این گزارش، از ظهر سه شنبه ثبت سفارش مرتبط با این کشور نیز در سیستم سازمان توسعه تجارت ایران قفل شده است.


این درحالیست که نوسانات بازار ارز و طلای ایران همچنان ادامه داشته و نرخ واحدهای معتبر پولی جهان در برابر ریال، در حال رکوردزنی تاریخی است.

پورمحمدی: من از دولت خارج نشدم، بلکه اخراج شدم

Posted: 20 Dec 2011 05:52 AM PST

جـــرس: رئیس سازمان بازرسی کل کشور و وزیر کشور دولت نهم گفت: من از دولت محمود احمدی نژاد جدا نشدم، بلکه مرا اخراج کردند و جزو اخراجی‌های دولت هستم.


به گزارش آفتاب، مصطفی پورمحمدی با حضور در جمع گروهی از اساتید و طلاب حوزه علمیه امام خمینی گفت: به رغم بد نمایی‌ها و سیاه نمایی‌هایی که طی سالیان گذشته علیه جمهوری اسلامی شد، توانستیم در منطقه تأثیر گذار باشیم و اکنون موضوعات کوچک در کشور ما زیرذره‌بین است.


پور محمدی با بیان این که امروزه قضات ایران دیگر به عنوان یک قاضی ساده در جهان مطرح نمی باشند گفت: کوچک‌ترین حکم دادگاه‌های ما برای غرب و دشمنان مسئله شده و اکثر مستندات گزارشگر حقوق بشر که اخیراً گزارشی به کمیسیون سوم مجمع حقوق بشر داد احکام قضایی دادگاه‌های ما بود و در حال حاضر اگر هر کدام از مسئولین ما یک جمله بگویند که جای سوء استفاده باشد به یک چهره جهانی تبدیل می‌شوند.


رییس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به مصاحبه برژینسکی مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا که اذعان کرده بود که جنگ لفظی بین ایران و آمریکا برایشان بسیار نگران کننده و مهم است و حاضر نیستند از مواضع خود عقب نشینی کنند،تصریح کرد:این گونه اظهار نظرها همه به دلیل این است که اگر بخواهند از مواضع خود عقب نشینی کنند حیثیت جهانی‌شان به خطر خواهد افتاد .


پورمحمدی در پاسخ به سؤالی مبنی بر وضعیت طیف دولتی ها (موسوم به جریان انحرافی) و برنامه‌های این جریان برای انتخابات مجلس نهم گفت: این جریان در تلاش است تا به کرسی‌های مجلس دست پیدا کند و اگر ما بی‌تفاوت باشیم و وظیفه خود را انجام ندهیم باید احساس خطر کنیم.


وی در ادامه افزود: اگر ما هوشیار باشیم و به مردم آگاهی دهیم که به خوبی این جریان را بشناسند و به آنان اجازه حضور ندهند جای نگرانی نیست و الحمدلله این جریان بین مردم بدنام شده ‌است و در خصوص نامزدهای وابسته به این جریان نیز باید به مردم آگاهی دهیم تا مردم تکلیف خود را بدانند.


رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص این سؤال که چرا نسبت به هشدارهای رهبری درباره فساد اقتصادی توجه نشده است؟ گفت: قوانین محکم مبارزه با فساد سست است چرا که دولت‌ها خیلی از نظارت خوششان نمی‌آید.


پورمحمدی در پاسخ به این سؤال که تحلیل شما از انتخابات آینده چیست؟ تصریح کرد: فکر می‌کنم اگر همین تلاش‌ها و تحرکات ادامه یابد جریان اصولگرایی توفیقات خوبی به دست خواهد آورد واگر فعالیت‌های جریان اصولگرایی به رهبری جامعتین ادامه پیدا کند و موج ارزش مداری به شاخص‌ها ترغیب شود قطعاً اصول‌گرایان پیروز خواهند شد.


وی همچنین در واکنش به سؤال طلبه‌ای که مبنی بر این که آیا نظام قصد برخورد با جریان انحرافی را ندارد؟ گفت: نظام برخورد حذفی با هیچ تفکری را نمی‌پسندد و این که با جریان انحرافی برخورد حذفی شود را قبول نمی‌کنیم چرا که اسلام هم قبول ندارد تا کسی شمشیر نکشیده و اخلال نکرد حذفش کرد.


پورمحمدی در واکنش به طلبه‌ای که معتقد بود جبهه پایداری باعث اختلاف اصول‌گرایان شده است، گفت: اگر روال کنونی و اختلافاتی که مطرح می‌شود اگر اختلاف میان اصولگرها ادامه پیدا کند دلیل اصلی را جریان انحرافی دانست .
و امیدواریم هر چه سریع‌تر تمامی گروه‌ها اصولگرا به موضع وحدت و انسجام کلمه اعتقاد پیدا کنند. 


وی در پاسخ به طلبه‌ای که می‌گفت مقصر اصلی پرونده فساد بانکی اخیر دولت است یا دستگاه دیگر؟ گفت: مقصر اصلی در این فساد، متهمین هستند که دستگیر شده‌اند و مجرم اصلی افراد مفسد اقتصادی که در زندان به سر می برند اما این افراد از ضعف سیستم بانکی و عدم کنترل و نظارت‌های لازم بر بانک‌ها و ضعف برخی مدیران سوء استفاده کردند.


رئیس سازمان بازرسی کل کشورهمچنین در پاسخ به این سؤال که آیا قبل از این‌که از دولت جدا شوید شاهد فعالیت جریان انحرافی در دولت بودید؟، گفت: من از دولت جدا نشدم بلکه جزو اخراجی‌های دولت هستم. زمان حضور من در دولت نکات انحرافی به نحوی که امروز مطرح است وجود نداشت ولی رگه‌هایی از انحراف زمزمه می شد همان زمان دو سه نکته به نظر من آمد که نسبت به آن‌ها واکنش و عکس‌العمل نشان دادم.

دعوت جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بهشتی از دانشجویان سراسر کشور

Posted: 20 Dec 2011 05:40 AM PST

برای تشکیل هسته ها و تیم های غیرعلنی
  جـــرس: در پی دعوت فعالان دانشجویی و جمعی از اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران برای تشکیل هسته های غیرعلنی و تیم های فعال در دانشگاه، جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بهشتی، با صدور بیانیه ای، ضمن استقبال از این فراخوان، دانشجویان سراسر کشور را به تشکیل گروهها و تیمهای غیرعلنی در دانشگاهها و محیط های دانشگاهی دعوت کردند. 



گزارش های رسیده به جرس حاکیست، با گذشت بیش از یک هفته پس از درخواست جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران از دانشجویان سراسر کشور جهت تشکیل تیم ها و تشکیلات غیرعلنی دانشجویی به منظور راهکاری برای خروج جنبش دانشجویی از فضای انفعال کنونی، جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی با صدور بیانیه ای ضمن حمایت از این طرح، از دانشجویان دانشگاه خود و همچنین دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور خواستند تا با تشکیل هسته ها و تیم های دانشجویی ضمن شکستن فضای رعب آلود حاکم، تمام ظرفیت های خود را برای بسط و افزایش آگاهی در جامعه به کار برده و تمام توان خود برای «تحریم فعال انتخابات» بکارگیرند و با توجه به حساسیت انتخابات آتی فعالیت های خود را به خارج از دانشگاهها تسری بخشند.


متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس نیز قرار گرفته، به شرح ذیل می باشد :


بسم الله الرحمن الرحیم
بیش از پنجاه سال است كه جنبش دانشجویی پیشگام تحولات سیاسی و پرچمدار عدالت خواهی و استبداد ستیزی می باشد و جامعه ایرانی، دانشگاه و دانشجو را به عنوان دیدبانان آحاد مردم و سدی استوار در برابر رواج ظلم و ستم می شناسد. به همین علت است که برخی از فكر، اندیشه و عمل دانشجو به شدت می هراسند و نفع خویش را در تضعیف هر چه بیشتر دانشجو و نهاد دانشگاه دانسته و سعی می نمایند تا با مصادره هر چند ظاهری این قشر به نام خود، سیر تحولات و جابجایی های قدرت را به کام خود نمایند. به همین خاطر است که در شانزدهم آذر امسال نیز به مانند چند سال گذشته دانشگاه تبدیل به صحنه تئاتری برای هنرنمایی جمعیتی بی اختیار گشت تا به نام دانشجو در راستای خواسته های حاكمان خودكامه شعار سر دهند، بی شك كارگردانان این نمایش مضحك دفاتر نمایندگی ولی فقیه و روسای بی اختیارتر دانشگاهها می باشند و به هر شکل شاهد آن بودیم كه این ۱۶ آذر نیز در فضای اختناق شدید به سكوت و نمایش این دونمایگان سپری گردید.


در این سالیان چه ها كه توسط دولت برآمده از دروغ بر سر دانشجو و دانشگاه نیامده است. بیشترین تعداد شهدا و زندانیان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ از میان دانشجویان بوده اند و به جرات می توان گفت که در طی این رشته اعتراضات هیچ قشری تا به این حد هزینه پرداخت نکرده است. در سالیان اخیر بسیاری از اساتید منتقد یا بازنشسته و یا از دانشگاههای خود اخراج گشتند و حتی در مواردی برخی نیز راهی زندان شدند. کمتر فعال دانشجویی را می توان در دانشگاه یافت که بازداشت و زندانی و یا حداقل مشمول احکام انضباطی نگشته باشد. هم اکنون بسیاری از فعالین دانشجویی یا در زندان به سر می برند و یا با احکامی سنگین در انتظار اجرای حکم خود می باشند و تعداد قابل توجهی نیز جلای وطن نموده و سرگردان در کشورهای مختلف به سر می برند. از سویی دیگر، دانشگاه های کشور قربانی طرح هایی ناپخته و ناسنجیده چون طرح تکفیک جنسیتی شده و محیط دانشگاهها جولانگاه لباس شخصی ها و حتی مخبرین دستگاههای امنیتی گشته است. فضای خفقان تا درون کلاس های دانشگاهها پیش رفته تا سخنی در مذمت ظلم خودکامگان حتی در محیط کوچکی چون یک کلاس درسی نیز مطرح نگردد.


از دیگر سوی و در جامعه نیز دولتی كه همواره مدعای اسلام خواهی و عدالت گستری را داشته، خود به بزرگترین بنگاه دروغ، نیرنگ و اختلاس تبدیل گشته است. دولتی که حتی در این میان از نفوذ به حریم شخصی افراد و هتك حرمت مومنین با انواع دروغ و نیرنگ ها نیز دریغ نمی نماید. دولتی كه از ایران چهره ای عبوس، خشن و به دور از عقلانیت در نزد جامعه جهانی ارائه و به همپیمانی با صندلی های خالی سازمان ملل افتخار می ورزد. از سوی دیگر ولی فقیهی كه از آن با نام جانشینی ائمه و اهل بیت یاد می شود و قرار بود پناهگاه مظلومان و پابرهنگان باشد، به طاغوتی بدیل تبدیل گشته است و با تایید دولت دروغ و ایجاد فضایی بسته برای مراجع آزادی خواهی همچون آیات عظام بیات زنجانی، صانعی و وحید خراسانی و ... گوی سبقت را در ناراستی از دولت نیرنگ ربوده و آن جایگاه الهی را كه خداوند فقط به بندگان خاص خود ارزانی می دارد را به نخوت ها و طمع های دنیوی آلوده است. پس ما نیز همانند یاران دبستانیمان در دانشگاه تهران به این طاغوت كافر می شویم و فریاد «یومن بالله » سر می دهیم و همگان را به ولایت حقیقی كه همان «عروة الوثقی » ست دعوت می نماییم و همچون مولای آزاده مان حسین بی علی (ع) كه مرگ را جز سعادت و حیات در كنار ظالمان را جز خسران نمی دانست ندای آزادیخواهی سر می دهیم.


لذا ما به عنوان جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی با توجه به فضای خفقان و همچنین افزایش بیسابقه هزینه فعالیت علنی در دانشگاهها ضمن تایید پیشنهاد ارائه شده از سوی جمعی از دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه تهران مبنی بر لزوم تشكلیل گروهها و تیم های متعدد دانشجویی در راستای ایجاد شور انقلابی و شكستن فضای رعب آلود کنونی ، از کلیه دانشجویان دانشگاه بهشتی و همچنین دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور می خواهیم كه با تشکیل تیم های کوچک و غیر علنی و ساماندهی فعالیت های خود در قالب آن از تمام ظرفیت های جنبش دانشجویی برای بسط و افزایش آگاهی در جامعه بهره برده و با تمام توان خود در جهت تحریم فعال انتخابات تلاش كنند و با توجه به حساسیت انتخابات آتی فعالیت های خود را به خارج از دانشگاهها تسری بخشند.

۲۷ آذر ماه ۹۰
جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی


گفتنی است، طی هفته های گذشته نیز، جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی طی بیانیه ای ضمن نقد فضای امنیتی دانشگاههای کشور و وضعیت کنونی جامعه از دانشجویان سراسر کشور خواسته بودند تا برای خروج جنبش دانشجویی از وضعیت انفعال کنونی اقدام به تاسیس تیم ها و تشکیلات غیر علنی کرده و در این ساختار اقدام به فعالیت نمایند.


حادثه ابهام آمیز در پالایشگاه اصفهان

Posted: 20 Dec 2011 05:21 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع خبری، ظهر سه شنبه بر اثر حادثه خارج شدن آب کولینگ از ژنراتورهای پالایشگاه اصفهان برق پالایشگاه قطع و خاموشی اضطراری اعلام شد.


به گزارش مهر، لحظاتی بعد دودی غلیظ آسمان و محوطه پالایشگاه اصفهان را فرا گرفت و برای جلوگیری از انفجار، سریعا تردد همه وسایل نقلیه قطع و تمامی تلفنهای ثابت و همراه نیز قطع شد زیرا کوچکترین جرقه ممکن بود به انفجاری مهیب منجر شود، در حال حاضر برق پالایشگاه قطع و تمام لاینهای پالایشگاه از کار افتاده است.


طبق گزارش های رسیده این حادثه تنها یک مجروح داشته که بر اثر رانش شدید آب کولینگ ژنراتورها پرتاب و دچار جراحت شده و این شخص وی سریعا به بیمارستان منتقل شد.


نکته قابل توجه اینکه در حال حاضر به دلیل پایداری هوا در شهر اصفهان، شاخص کیفیت وضع هوا در شرایط ناسالم قرار گرفته و دود ناشی از این حادثه کیفیت هوای شهر اصفهان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.


در حال حاضر کیفیت هوای مناطق گسترده اطراف پالایشگاه در حالت اضطرار قرار دارد، قبلا گروههای مختلف زیست محیطی نسبت به توسعه پالایشگاه اصفهان هشدار داده بودند اما توسعه این پالایشگاه که در مجاورت مناطق پرجمعیت واقع شده است با جدیت دنبال می شود.


گفته می شود مشکل پیش آمده در واحد آیزوماکس پالایشگاه اصفهان بوده است.

 

ماه گذشته نیز، فاز دوم طرح توسعه پالایشگاه نفت امام خمینی شازند (اراک) دچار انفجار و آتش سوزی شد، که در جریان آن، گروهی کشته و زخمی شدند.


همزمان با آن، دکل فعال در میدان بزرگ نفتی «بی بی حکیمه» دچار انفجار و آتش سوزی شد.

براساس اطلاعیه منتشرشده از سوی شرکت ملی حفاری ، در این حادثه که در صورت عدم اقدام به موقع می توانست به حادثه ای دشواری همچون فوران و آتش سوزی در چاههای دیگر جنوب کشور تبدیل شود، دکل بان دستگاه جان باخت و سه نفر از کارکنان از جمله رئیس دستگاه مصدوم شده اند.


پیش از آن نیز، طی ماههای گذشته، پالایشگاههای تهران و آبادان، دستخوش حریق و آتش سوزی های مرگبار شده بودند.

 


احمدی نژاد: شرایط کشور اصلا بحرانی نیست

Posted: 20 Dec 2011 05:11 AM PST

فاصله‌ای نیز بین دولت و مردم وجود ندارد

جـــرس: محمود احمدی‌نژاد در همایش اولین سالروز اجرای طرح هدفمند سازی یارانه‌ها، با تاکید مجدد بر اینکه "کشور بحرانی نیست"، گفت: "برخی اصرار دارند بگویند شرایط کشور بحرانی است اما همه این مسایل یک جنگ روانی است ما به سمت ثبات کشور حرکت ‌می‌کنیم برای اجرای این طرح کار‌شناسی‌ها و بررسی‌های زیادی صورت گرفته است، شاید در تاریخ دنیا این درجه همکاری مردم با دولت ثبت نشده است."


به گزارش ایسنا، رئیس دولت بدون اشاره به وعده های عملی نشدۀ بانک مرکزی و نوسانات ساعتی ارز در کشور مدعی شد "افرادی هستند که با اصرار ‌می‌خواهند قیمت ارز را افزایش دهند اما ما عنوان کرده‌ایم که این طرح پایه اقتصادی ندارد‌."


وی همچنین ادعا کرد "اکنون یک ماموریت داریم و باید ایران رابه جلو ببریم و باید برای دنیا الگو باشیم. "


احمدی نژاد افزود: درباره آمار و نتایج این طرح صحبت‌های زیادی بیان شده و مشخص شد ایراداتی که از برنامه ‌می‌گرفتند پایه درستی نداشت، البته این مساله به این معنی نیست که اجرای این قانون بدون مشکل بوده است‌.


رئیس دولت دهم بدون اشاره به فشارهای امنیتی و اقتصادی بر جامعه برای اجرای طرح هدفمندی یارانه ها (حذف سوبسیدها) و تبعاتی چون افزایش سرسام آور نرخ کالاها و خدمات، ادعا کرد: "اوایل عنوان ‌می‌کردند با اجرای طرح هدفمندی لطمه زیادی وارد ‌می‌شود و نظم حاکم بر کشور به هم ‌می‌خورد و فکر ‌می‌کردند اجرای این طرح همه جنبه‌های کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد، اما در حال حاضر که کارهای جاری را با سال گذشته مقایسه ‌می‌کنید چندان تفاوتی نمی‌بینیم و ضعف‌های پیش آمده آنقدر عظیم نیست که قابل توجه باشد. "


وی با فرافکنی مجدد، به هزینه کرد از واژۀ «ملت» پرداخت و گفت: "با اجرای طرح هدفمندی نشان دادیم که همچنان ملت ما ظرفیت انجام کارهای بزرگ را دارد و تجلی قدرت خدا مردم هستند و اگر این قدرت به درستی مدیریت شود در هر بخش و نهاد تحول ایجاد شده و انقلاب شکل ‌می‌گیرد. فاصله‌ای نیز بین دولت و مردم وجود ندارد."


احمدی نژاد بدون اشاره به وعده های عملی نشدۀ مسئولین و تداوم وضعیت بغرنج جامعه، مدعی شد "نکته دیگر همزبانی مدیران اقتصاد با مردم است تا مردم بدانند که چه ‌می‌گوییم، بدون مردم کاری نمی‌توان کرد و برای انجام کار باید طرفین حرف یکدیگر را بفهمند. "


وی در ادامه سخنانش در مورد نوسانات بازار سکه و ارز گفت: افرادی هستند که با اصرار ‌می‌خواهند قیمت ارز را افزایش دهند اما ما عنوان کرده‌ایم که این طرح پایه اقتصادی ندارد‌.


رئیس دولت دهم افزود: برخی اصرار دارند بگویند شرایط کشور بحرانی است اما همه این مسایل یک جنگ روانی است ما به سمت ثبات کشور حرکت ‌می‌کنیم برای اجرای این طرح کار‌شناسی‌ها و بررسی‌های زیادی صورت گرفته است، شاید در تاریخ دنیا این درجه همکاری مردم با دولت ثبت نشده است و در واقع خود مردم اجرا‌کننده طرح هدفمندی بوده‌اند.

وی درخاتمه گفت: "امام عصر به ما اطمینان قلب داد و راه‌ها را باز کرد. اگر مسیر اجرای این طرح را ترسیم کنیم به معجزه شبیه است این حرف‌ها حق است اگر کسی برای خدا حرکت کند همیشه پیروز است و این است مدیریت امام زمان."

عضو قرارگاه عمار: «آزادی بیان» یک مرام صهیونیستی است

Posted: 20 Dec 2011 04:43 AM PST

جـــرس: یک عضو قرارگاه «عمار» گفت: "تاکنون هر چه دیده‌ایم، مفهوم آزادی بیان بیشتر به نفع سرمایه‌داران زالو صفت و صهیونیست‌ها بوده است. "


به گزارش رجاء نیوز، علیرضا پناهیان در سخنرانی شب هفتم محرم خود در دانشگاه هنر تهران، به موضوع "آزادی‌های اجتماعی و آزادی بیان" پرداخت و مدعی شد: "از طرفداران آزادی بیان باید پرسید: قرار است با مفهوم آزادی بیان و تحقق آن در جامعه به چه نتایجی برسیم؟ چه فوائدی برای آزادی بیان وجود دارد؟ هر فائده‌ای را که می‌خواهید برای آن در نظر بگیرید. حالا باید این سوال بسیار اساسی را پرسید، آیا نمی‌توان با مفهومی غیر از آزادی بیان به آن فوائد دست پیدا کرد؟ حتی به گونه‌ای که آن فواید، بهتر بیشتر و عمیق‌تر شود و از آسیب‌های کمتری هم برخوردار باشد؟ چرا خداوند به جای تصریح به «آزادی بیان»، صاحبان حرف حق را به شجاعت و نترسیدن توصیه کرده؟"


این فعال محافل امنیتی، بدون رویکرد به دستورات متعدد قرآن و سنت در خصوص آزادی ها، با مصادره به مطلوب مدعی شد: "در ادامه بحث ترس، مقدمتاً، اشاره به یک مطلب مهم در عرصه‌ی علوم انسانی بسیار ضروری است. این مقدمه را با سؤال مهمی آغاز می‌کنیم و آن اینکه: چرا در قرآن کریم، صریحا از کلمه «آزادی» سخنی به میان نیامده است؟ مگر آزادی، مسأله مهم بشر نیست؟ آیا در آن زمان، آزادی مسأله بشر نبوده، و امروزه این اهمیت پیدا شده است؟ آیا قرآن، تنها به مسائل جامعه‌ی آن روز پرداخته است؟ و آیا انسان اساساً نیاز به آزادی دارد؟ یا به صورت مقطعی و در دوران ما چنین نیازی پیدا کرده است؟ اگر انسان، اساساً به آزادی نیاز دارد، پس چرا در قرآن نیامده است؟ این سؤال‌ها در مورد «آزادی بیان» هم مطرح است. ارزش‌های آزادی بیان چیست؟ آیا خدا هیچ‌کدام از ارزش‌های آزادی بیان را قبول ندارد؟ شاید ما از اساس نگاه درستی به این مقوله آزادی بیان نداشته‌ایم. "


پناهیان با بیان اینکه "چرا خداوند به جای تصریح به «آزادی بیان»، صاحبان حرف حق را به شجاعت و نترسیدن توصیه کرده"، گفت: "آیه شریفه‌ی: الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب(زمر/18) اگر به آزادی بیان ربط داشته باشد، بدون اینکه عَلَم آزادی بیان را بلند کند، و تصریح یا تأکیدی بر آزادی بیان داشته باشد، به کسانی بشارت داده است که از بهترین سخنان تبعیت کند. "


وی افزود: اما در آیه‌ی مورد بحث که می‌فرماید: الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفی بِاللَّهِ حَسیباً، (سوره احزاب، آیه 39) می‌بینید خداوند متعال به جای تصریح به «آزادی بیان»، از زاویه‌ی دیگری به این موضوع پرداخته است و فرموده است: «آنها که حرف حقی برای گفتن دارند، از بیان آن نترسند و آن را بگوید». «تبلیغ رسالات الهی» همان سخن حقی است که می‌تواند مصادیق متنوعی داشته باشد. به هر حال، به‌جای اینکه بفرماید: «به کسانی که می‌خواهند سخنی بگویند، آزادی بیان بدهید تا آنان که رسالات الهی را بیان می‌کنند هم آزادی بیان پیدا کنند و مانعی بر سر راه تبلیغ‌شان نباشد»، می‌فرماید: «خود کسانی که اهل تبلیغند نباید بترسند و نمی‌ترسند.»


این عضو قرارگاه امنیتی «عمار» مدعی شد: "بی شک مفهوم آزادی و آزادی بیان فوایدی دارد، اما بدون تردید آسیب‌هایی هم دارد. باید دید آیا امکان دارد به همان فوائد از راه دیگری که آسیب‌های کمتری دارد رسید؟ برای درک اهمیت این سوال باید به فریب‌ها و آثار سوء آزادی بیان توجه کرد. ما که تاکنون هر چه دیده‌ایم، مفهوم آزادی بیان بیشتر به نفع سرمایه‌داران زالو صفت و صهیونیست‌ها بوده است. "


پناهیان همچنین اظهار عقیده کرد: "یکی از فواید آزادی این است که «در فضای آزاد، حرف حق هم رد و بدل می‌شود.» خب خدا کاری کرده است که حرف حق حتماً رد و بدل بشود و دستور داده که کسی که حرف حق می‌زند، از غیر خدا نترسد. ولی در آزادی بیان، حرف بد هم رد و بدل می‌شود. حالا اگر دقت کنید، می‌بینید وقتی ملاک ارزش، «آزادی بیان» باشد بیشتر حرف «بد» رد و بدل می‌شود، یا آنجا که «شجاعت در بیان سخن حق» ارزش محوری می‌شود، حرف بد و ناصحیح مطرح می‌شود؟ پس آزادی بیان بیش از فایده، ضرر خواهد داشت؟ آیا در شرایطی که آزادی بیان ارزش محوری باشد، بازی همیشه به نفع فریب‌کارها و دروغ‌گوها تمام نمی‌شود؟ در حالی که اگر ارزش محوری با مفهوم شجاعت در بیان حق باشد، فریب‌کاری‌ها و دروغ‌گویی‌ها راحت تر قابل کنترل است. "


وی مجددا با مصادره به مطلوب و تفسیر به رای آیات قرآن گفت: "توصیه دیگر قرآن برای تحقق فوائد آزادی بیان این است که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید، و سخن درست و استوار بگویید» (احزاب؛70) اگر کسی حرفی زد، باید حرفش درست و صحیح باشد. خدا به‌جای اینکه بگوید «آزادی بیان هنرمندان، مبلغان و متفکران و رسانه‌ای‌ها را فراهم کنید و جو آزادی بیان درست کنید»، دستور می‌دهد که برای بیان و حرف زدن، «تقوا داشته باشید و حرف درست بزنید.» در فضایی که فقط آزادی بیان تبلیغ شود، معلوم است که این فضا معمولاً به نفع دشمنان بشریت تمام می‌شود."


پناهیان تاکید کرد: "وقتی تنها بر فضای باز تأکید شود، بیشترین حرفی که رد و بدل می‌شود حرف غلط خواهد بود. مانند وقتی که انواع محدودیت‌ها کم باشد، بیشتر شاهد ظلم و ستم خواهیم بود تا رشد و بالندگی. بعد لازم است قوانین و ضوابط فراوانی تنظیم شود، تا از آسیب‌ها جلوگیری کنند. در نهایت هم معمولا ضوابط چندان کارگر نخواهند بود. تاکید بر آزادی بیان چنین گرفتاری‌هایی زیاد دارد... یکی از آسیب‌های مهم آزادی بیان به عنوان یک ارزش محوری این است که می‌تواند منشأ اختلافات شود و همه افراد جامعه را به جان هم بیاندازد. امید استکبار برای اینکه بتواند یک جامعه را به نزاع و اختلاف بکشاند، ارزش محوری دادن به همین آزادی بیان است. با چنین تحلیلی کلمه آزادی بیان به جای اینکه یک کلام مقدس بشود، می‌شود یک مرام صهیونیستی. "


این روحانی عضو قرارگاه عمار ادعا کرد: "دغدغه قرآن برای اهل رسانه، تقوا است نه آزادی. اگر آزادی هم نباشد، کسی که تقوی دارد شجاع است و در فضای فاقد آزادی هم حرف خودش را می‌زند. آزادی هم نباشد، آزادی را درست می‌کند. اگر تقوا باشد نه تنها از آزادی سوء استفاده نمی‌شود بلکه آزادی حقیقی نیز ایجاد خواهد شد. چون خود رسانه‌ها می‌توانند یک نوع خفقان و سلب آزادی بیان را به جامعه و اندیشمندان تحمیل کنند که از خفقان دیکتاتورهای نظامی بدتر است."

واکنش حداد عادل به عدم ارائه لیست انتخاباتی توسط اصلاح طلبان

Posted: 20 Dec 2011 04:31 AM PST

جـــرس: عضو فعال اصولگرایان مجلس هشتم و رئیس مجلس هفتم، در واکنش به اظهارات اصلاح‌طلبان مبنی بر "فراهم نبودن فضای انتخاباتی برای مشاركت همگانی" و در نتیجه "عدم ارائه لیست انتخاباتی"، گفت: "حضور آنها در انتخابات معنایی دارد كه باید متوجه آن باشند و به هر حال هر اقدام سیاسی مربوط به آینده، از مواضع گذشته آنها جدا نیست."


به گزارش ایسنا، غلامعلی حداد عادل، رییس كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در حاشیه مراسم چهلمین روز جانباختگان انفجار پادگان سپاه، با بیان این‌كه "لیست اصولگرایان هنوز به صورت نهایی در نیامده است"، اظهار كرد: تهیه لیست اصولگرایان جزو كارهای در دست اجراست و اخبار جبهه متحد را باید از سخنگوی جبهه پیگیری كرد.


حدادعادل در جواب سوالی مبنی بر این‌كه با توجه به این‌كه اصلاح‌طلبان اعلام كردند لیست نمی‌دهند آیا اصولگرایان لیست جداگانه خواهند داد، افزود: ما سعی می‌كنیم كار خودمان را كرده و فهرستی از كسانی كه برای خدمت به كشور و حضور در مجلس مناسب هستند را تهیه كنیم، پس این‌كه دیگران می‌خواهند شركت كنند یا نه، تصمیم با خودشان است.


وی همچنین در رابطه با این‌كه آیا جبهه پایداری لیست جداگانه خواهد داد، گفت:‌ آن‌ها هم تكلیف خودشان را می‌دانند و فعلا وظیفه ما این است كه یك فهرست مناسب تحت عنوان جبهه متحد اصولگرایان تهیه كنیم.


حدادعادل همچنین در رابطه با این‌كه اصلاح‌طلبان اعلام کردند فضای انتخاباتی برای مشاركت همه فراهم نیست، اظهار عقیده كرد: بهتر است این سوالات از كسانی كه این حرف‌ها را می‌زنند پرسیده شود، اما به طور كل می‌گویم حضور آقایان در انتخابات معنایی دارد كه باید متوجه آن باشند و به هر حال هر اقدام سیاسی مربوط به آینده از مواضع گذشته جدا نیست.