جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


آقای رضا پهلوی از آقای خامنه‌ای به دادگاه کیفری بین‌المللی «شکایت» نکرده است

Posted: 19 Dec 2011 07:52 AM PST

رضا نصری



از آنجایی که بحث بر سر «شکایت» آقای رضا پهلوی از آیت‌الله خامنه‌ای در رسانه‌های فارسی شدت گرفته است (و عده‌ای نیز با اتکاء به آن فرصتی یافته‌اند تا اقدامات کاذب خود را بزرگنمایی کرده و جریان اصلاح‌طلبی، جنبش سبز یا جریان دموکراسی‌خواهی داخل کشور را به سکوت و کم‌کاری متهم کنند)‌، توضیحات زیر را ضروری می‌دانم:

آقای رضا پهلوی از آقای خامنه‌ای به دادگاه کیفری بین‌المللی «شکایت» نکرده است. اصولاً منطق دادگاه بین‌المللی کیفری (آی.سی.سی)‌ با دادگاه‌های داخلی فرق دارد و اینطور نیست که با شکایت مستقیم اشخاص به صورت اتوماتیک وارد عمل شود.

اشخاص یا سازمان‌ها می‌توانند - حداکثر - «اطلاعاتی»‌ را در اختیار آی.سی.سی قرار دهند تا بر اساس آن دفتر دادستانی تصمیم بگیرد که احیاناً‌ «تحقیقات»‌ خود را آغاز کرده و متهمین مورد نظر را مورد پیگرد قرار دهد. اما برخلاف نظام‌های حقوقی داخلی، دفتر دادستانی آی.سی.سی در مرحله‌ی مقدماتی - حتی قبل از شروع تحقیقات و بررسی میزان اعتبار «اطلاعات» دریافتی - باید اطمینان حاصل کند که دادگاه «صلاحیت» رسیدگی به مورد مطرح شده را دارد. برای این کار هم، قبل از هر چیز به این نگاه می‌کند که آیا کشوری که در آن ادعا می‌شود جرمی صورت گرفته عضوء «اساسنامه‌ی رم» هست یا خیر. اگر عضوء باشد،دفتر دادستانی در مرحله‌ی بعدی به طرح پرسش‌های دیگری می‌پردازد تا ببیند آیا مثلاً اتهامات طرح شده از نظر ماهیت جرم، جدیت آن و زمان ارتکاب قابل رسیدگی است یا نه. اگر بود می‌تواند پس از بررسی موارد دیگری (مانند اعتبار شواهد و غیره)‌ و پس از کسب اجازه از شعبه‌ی اولیه‌ی دادگاه، اقدامات خود را آغاز کند. اگر نبود هم طبعاً بررسی‌اش را متوفق می‌کند.

اما اگر کشور مورد نظر «اساسنامه‌ی رم» را تصویب نکرده باشد،‌ آنوقت در همان مرحله‌ی اول - یعنی به محض دریافت پرونده - نامه‌ی کوتاهی به اشخاصی که اطلاعات مقداماتی را در اختیارش قرار داده‌اند می‌فرستد و اعلام می‌کند که «دادگاه صلاحیت رسیدگی ندارد».

جمله‌ی استانداردی هم که در اول این نامه‌ها معمولاً‌ نوشته می‌شود این است:
Manifestly outside the jurisdiction of the Court
(بدهی است که ازصلاحیت دادگاه خارج است)

اکثریت قاطع پرونده‌هایی که به دست آی.سی.سی می‌رسد معمولاً با همین جمله مواجه می‌شوند چرا که اکثر «شاکیان» مستقل و حتی برخی فعالان حقوق بشر از جزئیات فنی و موارد مربوط به صلاحیت دادگاه خبر ندارند و بدون مشاوره‌ی کافی - به خیال اینکه آی.سی.سی هم مانند دادگاه‌های محلی عمل خواهد کرد - به طرح شکایت و ارسال مستنداتشان می‌پردازند.

از آنجا که ایران هم اساسنامه‌ی رم را تصویب نکرده - هر تقاضانامه‌ای که از جانب اشخاص یا سازمان‌ها علیه مقامات سیاسی ایران به دادستانی آی.سی.سی فرستاده شود، دچار همین سرنوشت خواهد شد. یعنی کلاً بحث اینگونه «شکایت‌ها» از مقامات ایرانی به دادگاه کیفری بین‌المللی کاملاً منتفی است و هر کس ادعا می‌کند که دادستان این دادگاه را قانع به پیگیری کرده، حتماً هنوز نامه‌ی عدم پذیرش‌اش را دریافت نکرده است!

در مورد ایران - و سایر کشورهایی که عضوء اساسنامه‌ی رم نیستند - تنها راه اینکه آی.سی.سی علیه مقامات آنها اقدام کند، این است که شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از دادستان آن بخواهد تا نسبت به یک فرد یا افرادی در آن کشورها تحقیقات‌اش را آغاز کند. یعنی اگر شخصی یا سازمانی بخواهد یکی از مقامات ایران را به دادگاه کیفری بین‌المللی بکشاند، باید اولاً موفق شود که پیش‌نویس چنین قطعنامه‌ای را در دستور کار شورای امنیت قرار دهد و دوماً اینکه اکثریت اعضای آن - از جمله ۵ عضو دائمی را - قانع کند که آن قطعنامه را به تصویب برسانند.
به عبارت دیگر، برای پیش بردن چنین پروژه‌ی بین‌المللی پیچیده‌ای، آن شخص باید یا از یک توان استثنایی برخوردار باشد یا اینکه یک «دستگاه دیپلماسی»‌ فوق‌العاده کارآمد و با نفوذی در اختیار داشته باشد تا با رایزنی، امتیازدهی و لابی‌گری - ضمن خنثی کردن تمام نیروهای مخالف - این پروسه‌ی «سیاسی» را در درون شورای امنیت به ثمر برساند.

اینکه آیا آقای رضا پهلوی از چنین استعداد و امکاناتی برخوردار است یا خیر، سوالی است که باید خودشان پاسخ بدهند. اما من شخصاً باور ندارم که ایشان - با هر میزان سازماندهی و حمایت - نفوذی معادل با نفوذ یک کشور قدرتمند در صحنه‌ی بین‌المللی داشته باشد. سال‌هاست که دولت اسرائیل - با تمام وزن دستگاه دیپلماسی‌اش و به کمک لابی‌های قوی و برخی از ورزیده‌ترین حقوقدان‌های بین‌المللی (از جمله استاد معروف هاروارد - الن درشوویتز) - سعی می‌کند که به همین روش آقای احمد‌ی‌نژاد را به خاطر جرم «ترغیب به نسل‌کشی» - (که گویا از اظهارات ایشان در مورد هولوکاست و بحث محو کردن اسرائیل برداشت کرده‌ است) - به همین دادگاه بکشاند. ولی حتی یک قدم هم در این راستا پیش نرفته است.

مضاف بر این، پیش‌نیازهای حقوقی لازم برای اثبات اتهام مطرح شده (جنایت علیه بشریت) نیز فراهم نیست و بسیار بعید خواهد بود که کشورهای عضوء شورای امنیت قانع شوند تا اینگونه سخاوتمدانه قوانین بین‌المللی را به نفع پروژه‌ی آقای پهلوی تفسیر نمایند.

اما اگر از توانایی‌های «دیپلماتیک» آقای رضا پهلوی و محتوای مدعیات ایشان بگذریم، آنچه مسلم است این است که فعلاً هیچ پرونده‌ای علیه آقای خامنه‌ای وارد مرحله‌ی قضائی نشده است و - برخلاف تصور رایج - آقای پهلوی هم هیچ شکایتی از هیچ کسی به هیچ نهادی تسلیم نکرده است. عملاً تنها اتفاقی که افتاده این است که ایشان یک کنفرانس مطبوعاتی پر سر و صدایی برگزار کرده است و طی آن تلویحاً مدعی شده است که می‌تواند تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل را قانع کند تا با صدور قطعنامه‌ای پرونده‌ی رهبر یکی از قدرتمند‌ترین کشورهای خاورمیانه را به دادگاه بین‌المللی کیفری ارجاع دهند.

پس بحث «شکایت رضا پهلوی از رهبر جمهوری اسلامی»‌ - که هم رسانه‌های مختلف فارسی زبان و هم فضای مجازی به صورت شتابزده‌ای مطرح می‌کنند - نه با واقعیت همخوانی دارد و نه اصولاُ‌ چیزی بیش از یک «آرزو» شخصی است که زیاد از حد جدی گرفته شده است.

اما همین «آرزو» که اینگونه «حقیقی» جلوه‌اش می‌دهند، می‌تواند تبعات واقعی خیلی بدی در پی داشته باشد. اولاً اینکه از همین الان قابل پیشبینی است که فعالان و کنشگران واقعی که در راستای ارتقای وضعیت حقوق بشر در خود ایران فعالیت می‌کنند، و برای بدست آوردن نتایج واقعی‌تر و ملموس‌تر در زندگی مردم هزینه‌های بسیاری زیادی متحمل می‌شوند، از این پس به بهانه‌ی واهی همکاری با رضا پهلوی نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. دوم اینکه فضای کاذبی که پیرامون طرح این «شکایت» ایجاد شده قطعاُ مصارفی غیر از مصارف «حقوق بشری» خواهد داشت. به همان اندازه که صحبت از «نقض حقوق بشر» و جلب نظر نیروها و سازوکارهای «سالم» بین‌المللی برای ارتقای کیفیت آن خوب است، طرح بحث‌های انحرافی و اغراق‌آمیزی مانند «جنایت علیه بشریت» - که عملاً نیروهای متخاصم و نظامی را دعوت به عمل می‌کند - می‌‌تواند خطرناک و زیانبار باشد.
 

     *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

توافقنامه حکومت سوریه با اتحادیه عرب به امضا رسید

Posted: 19 Dec 2011 06:10 AM PST

 جـــرس: در پی سفر فیصل مقداد، معاون وزیر خارجه سوریه به مصر، که گفته می شد رئیس جمهوری سوریه به وی ماموریت داده طرح صلح اتحادیه عرب را مبنی بر اجازه ورود ناظران این اتحادیه به سوریه امضا کند، این توافقنامه روز دوشنبه به امضا رسید تا براساس آن، دولت سوریه به ناظران اعزامی این اتحادیه اجازه  دهد برای نظارت بر توقف خشونت با معترضان، در این کشور مستقر شوند.


به گزارش خبرگزاری آلمان، در طرح اتحادیه عرب، ناظران این اتحادیه خروج نظامیان سوریه را از شهرهای آشوب زده این کشور همراهی می‌کنند.


بر اساس این گزارش؛، سوریه در ابتدا با طرح اتحادیه عرب برای برقراری صلح در این کشور مخالفت ورزیده و خواستار تغییرات فراوانی در متن آن شده بود.


بنگاه خبری بی بی سی نیز گزارش داده است که همزمان با امضای این توافقنامه، ولید معلم، وزیر خارجه سوریه در بیانیه ای که از تلویزیون دولتی این کشور خواند، گفت که این توافقنامه پس از آن امضا شد که اتحادیه عرب اصلاحات درخواستی دولت او در طرح اولیه پیشنهادی اتحادیه را پذیرفت.


هنوز مشخص نیست که آیا سوریه با اعزام تمامی ناظران مورد نظر اتحادیه عرب موافقت کرده و یا اینکه تنها اعزام شماری از آنان را مورد قبول قرار داده است.


پیشنهاد اولیه اتحادیه عرب شامل اعزام حدود پانصد ناظر به سوریه بوده است.


ماموریت این ناظران حصول اطمینان از اجرای خواست های اتحادیه عرب شامل توقف عملیات واحدهای ارتش سوریه علیه معترضان، خروج نظامیان از مناطق شهری و امکان برگزاری تظاهرات اعتراضی مسالمت آمیز است.


پیشتر، دولت سوریه پذیرش پیشنهاد اتحادیه عرب را به تغییراتی در این پیشنهاد، از جمله کاهش تعداد ناظران، عدم دخالت آنان در "امور حاکمیتی" و موضعگیری اتحادیه علیه "شورشیان مسلح" مخالف دولت مشروط کرده بود.


با گذشت چند هفته از ارائه پیشنهاد اتحادیه عرب و انقضای چندین ضرب الاجل به دولت سوریه برای قبول این پیشنهاد، مقامات اتحادیه گفته بودند در نظر دارند خواستار بررسی وضعیت سوریه در شورای امنیت سازمان ملل شوند.


به گفته ناظران، در صورت حمایت اتحادیه عرب از صدور قطعنامه شدید اللحن شورای امنیت علیه سوریه، این احتمال وجود دارد که روسیه و چین نیز از چنین قطعنامه ای حمایت کنند.


تا کنون این دو کشور، که دارای روابط نزدیکی با حکومت سوریه هستند، با تلاش کشورهای غربی برای صدور قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه مخالفت کرده و گفته اند که چنین قطعنامه ای می تواند زمینه ساز مداخله نظامی در آن کشور شود.


روسیه و چین گفته اند که صدور قطعنامه ای در محکومیت حکومت معمر قذافی در لیبی شامل ایجاد منطقه پرواز ممنوع باعث شد تا مخالفان او بتوانند به شکلی موثر در برابر نیروهای دولتی مقاومت کنند و سرانجام موفق به سرنگونی حکومت شوند.


هنوز اتحادیه عرب در مورد اظهارات مقامات سوری واکنشی نشان نداده و مشخص نیست که، در صورت صحت اظهارات آنان، چه بخش هایی از خواست های دولت سوریه در توافقنامه نهایی گنجانده شده است.


گفتنی است، اواخر هفته گذشته روسيه با ارائه پيش نويس قطعنامه ای به شورای امنیت، در محکوميت خشونت ها در سوريه، به سکوت خود پايان داد و ويتالی چورکين نماينده روسيه در سازمان ملل اعلام کرد که کشورش آمادگی بازنگری در متن قطعنامه با همکاری همه اعضای شورای امنيت را دارد.


طبق گزارش سازمان ملل متحد، شمار غير نظاميانی که در نا آرامی های سوريه کشته شده اند، از مرز ۵هزار نفر تجاوز کرده است.


مطهری: پیاده كردن افراد از قطار انقلاب، مشاركت مردم در انتخابات را كاهش می‌دهد

Posted: 19 Dec 2011 06:06 AM PST

در انتخابات ۸۸، عده ای که سنگ ولایت به سینه می زدند، فضا سازی کردند
جـــرس: علی مطهری، نماینده منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از نوع نگرش برخی مسئولین و مقامات کشور به مقوله ولایت فقیه و بستن باب عقل در پیروی از آن، پیرامون یکی از تاثیرات این نگرش بر اوضاع داخلی كشور، گفت: اگر نگاه به ولایت فقیه درست بود، حوادث سال ۸۸ اتفاق نمی‌افتاد...عده‌ای كه سنگ ولایت فقیه را خیلی به سینه می‌زنند آمدند و گفتند نظر آقا فرد "الف" است و فضا را به گونه‌ای ساختند كه اساسا طرفداری از غیر آقای "الف" برخلاف التزام به ولایت فقیه است."

 

این نماینده اصولگرا همچنین اظهار عقیده کرد: "شهید مطهری درباره «آزادی بیان» می‌گوید «در جمهوری اسلامی حتی احزاب غیراسلامی آزادند و می‌توانند حرف خود را بزنند ولی باید با تابلوی خودشان به عرصه‌های مختلف وارد شوند، به این معنا كه مثلا یك حزب ماركسیست نمی‌تواند با تابلوی اسلام و با عكس امام خمینی تجمع برپا كند تا مردم فریب بخورند، بلكه باید با تابلوی ماركسیسم و با عكس ماركس و لنین تظاهرات كنند.» این برداشت یك برداشت از آزادی بیان است و در نقطه‌ی مقابل، برخی از گروه‌های اصولگرا قائل به محدود كردن فضا هستند."

 

به گزار ایسنا، علی مطهری، طی گفتگویی، نوع نگاه سیاسیون به جایگاه ولایت فقیه، دلایل شكل‌گیری اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸، علت فعال نبودن احزاب، سرنوشت طرح سوال از رییس دولت، دلایل تسخیر سفارت انگلیس و پاره‌ای از مسائل سیاسی كشور را مورد اظهار نظر قرار داد.

در بین سیاسیون دو نگاه نسبت به ولایت فقیه وجود دارد

نماینده تهران درمجلس، با تشریح نگرش سیاسیون كشور نسبت به ولایت فقیه و تاثیر آن بر عملكرد احزاب و جریان های سیاسی گفت: نسبت ولایت فقیه با احزاب و جریان‌های سیاسی بسیار حساس و كلیدی است، در بین سیاسیون دو نگاه نسبت به ولایت فقیه وجود دارد، عده‌ای معتقدند در هر موضوع و هر موضع‌گیری سیاسی باید استقلال فكری و اجرایی داشت و تنها در احكام حكومتی ملزم به اطاعت محض از ولی‌فقیه بود، این گروه التزام به ولایت فقیه را به معنای نظرخواهی از ولی‌فقیه در موضوعات و كشف مكنونات قلبی رهبری نمی‌دانند.

وی افزود: اما نگاه دوم معتقد به هماهنگی همه تصمیمات سیاسی خود با ولی‌فقیه هستند، این گروه بر این باورند كه حتی باید میل قلبی رهبری درباره موضوعات خرد و كلان را كشف كرد، آنان از فكر و عقل خود كمتر استفاده كرده و كمتر به تفكر، تعقل و اظهارنظر در حوزه های سیاسی و اجتماعی پرداخته و بیشتر به تكرار نظرات ولی‌فقیه مشغولند.

ولایت فقیه هیچ منافاتی با استقلال فكری افراد ندارد
عضو كمیسیون فرهنگی مجلس، با تاكید به اینكه این دو برداشت در عمل سیاسیون بسیار تأثیرگذار است و راه و مسیر آنان را از یكدیگر جدا می‌كند، اظهار عقیده کرد: بنده نگرش درست را نگرش دوم می‌دانم، ولایت فقیه هیچ منافاتی با استقلال فكری افراد ندارد و التزام به ولایت فقیه هیچ تكلیفی را از دوش ما ساقط نمی‌كند، این طور نیست كه ولی فقیه فكر كند و تصمیم بگیرد و بقیه فقط عمل كنند، هر كسی در جایگاه خودش باید فكر كرده و اظهارنظر كند، فقط در جایی كه حكم حكومتی صادر می‌شود باید بدون چون و چرا اطاعت كرد.

مرز التزام به ولایت‌فقیه احكام حكومتی است
مطهری اظهار عقیده کرد: نظر رهبری نیز همین است و بارها به اشكال گوناگون بر این موضوع صحه گذاشته‌ و حتی تأكید كرده‌ كه "مرز التزام به ولایت‌فقیه احكام حكومتی است". اگر احزاب برخلاف نظر ولی‌فقیه در امور سیاسی یا اجتماعی نظری داشتند و حكم حكومتی هم در كار نبود، هیچ خدشه‌ای به اعتقاد آنان نسبت به ولایت فقیه وارد نمی‌شود، حتی مجلس می‌تواند برخلاف نظر ولی‌فقیه مصوبه داشته باشد، اگر اشكال شرعی داشت، شورای نگهبان ایراد می‌گیرد و اگر مصلحت بزرگی نادیده گرفته شده بود آن وقت ولی‌فقیه تذكر می‌دهند و مجلس اصلاح می‌كند.

وی احیاء نظام حزبی در كشور را منوط به اصلاح دیدگاه سیاسیون نسبت به اصل ولایت فقیه دانست و تصریح كرد: نوع برداشت از این اصل بسیار حائز اهمیت است و تا به درستی حل نشود مسئله حزب‌گرایی نیز حل نمی‌شود و اصلا یكی از موانع شكل‌گیری احزاب شاید همین موضوع است.


برداشت غلط از جایگاه ولایت فقیه، بیشتر در بین اصولگرایان رایج است
وی متذكر شد: برخی افراد فكر می‌كنند با وجود نهادی به نام «رهبری» و اصلی به نام «ولایت فقیه» چه نیازی به وجود احزاب است؟ مثلا رهبری در زمان انتخابات نظرش را به شكلی بیان می‌كند و دیگر نیازی به احزاب نیست. در بررسی طرح‌ها و لوایح مختلف در مجلس نیز ولی فقیه نظرش را اعلام می‌كند و مجلس تكلیف خود را می‌فهمد و نیازی به احزاب نیست.

عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود: این تفكر، تفكر اشتباهی است و برداشتی غلط از ولایت فقیه است كه بیشتر هم در بین اصولگرایان رایج است، این نقص اصولگرایان باید برطرف شود، وجود ولایت فقیه كشور را از وجود احزاب بی‌نیاز نمی‌كند. ولایت فقیه تضادی با شكل‌گیری احزاب ندارد و اصلا هر كدام كاركرد خودشان را دارند. احزاب می‌توانند مستقلا طرح‌ها و ایده‌هایی را مطرح كنند. حتی این طرح‌ها می‌تواند مخالف نظریات ولی‌فقیه باشد. احزاب فقط در احكام حكومتی ملزم به اطاعت از ولی‌فقیه هستند.

وجود ولایت فقیه كشور را از وجود احزاب بی‌نیاز نمی‌كند
وی تأكید كرد: مجلس محل بحث آزاد است، باید این فضا در مجلس وجود داشته باشد كه بحث‌ها راحت انجام شود،از این رو مرز التزام به ولایت فقیه و لوازم وجود احزاب باید به درستی مشخص شود.

مطهری بار دیگر تاكید كرد: در خصوص نسبت احزاب با ولایت فقیه اگر نگرش اول مبنا قرار گیرد، اختیار و تأثیر احزاب به شدت كاهش می‌یابد و احزاب دیگر نقش مشاور و اتاق فكر را نخواهند داشت بلكه واسطه‌ای برای انتقال نظریات ولی‌فقیه به پیروان خود می شوند اما اگر نگرش دوم مبنا قرار گیرد آن وقت حزب به معنای واقعی اتاق فكر و در مسائل سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود.

مطهری هم‌چنین افزود: یكی از نقایص ما سیاسیون كشور این است كه كمتر به مسائل فكری و ایدئولوژیك می‌پردازیم، بعد در عمل به مشكل برمی‌خوریم و همدیگر را متهم به مثلا ضدیت با ولایت فقیه می‌كنیم، جریان‌های سیاسی این اتهام را رد می‌كنند و برای مردم روشن نمی‌شود كه بالاخره كدام یك درست می‌گویند، در حالی كه اگر این مرزها به صورت دقیق روشن شود بسیاری از این مشكلات حل می‌شود.

مطهری هم‌چنین سوال و انتقاد از شخصیت‌ها را امری طبیعی دانست و خاطرنشان كرد: اطرافیان و مریدها در پاره‌ای موارد موضوع را از روال عادی خارج می‌كنند و شخص مورد نظرشان را در حدی قدیس و آسمانی جلوه می‌دهند كه می‌خواهند از او بت بسازند، اینها در حقیقت دنبال منافع خودشان هستند و دوست ندارند شخصیت مورد علاقه‌شان مورد سؤال و انتقاد قرار گیرد.

 
مقام غیرقابل انتقاد نداریم
مطهری با نكوهش این فضاسازی ها، یادآور شد: شهید مطهری در كتاب «پاسخ‌ها به نقدهایی بر كتاب مسئله حجاب» می‌گوید «هر مقام غیرمعصومی اگر در جایگاه غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم خودش فاسد می‌شود و هم جامعه را فاسد می‌كند.» یعنی اصلا مقام غیرقابل انتقاد نداریم، در زمان حضرت علی افرادی پای منبر ایشان در مسجد برخاسته انتقاد می كردند یا به حضرت توهین می‌كردند ولی ایشان با روی باز با آنان برخورد می‌كردند و جواب منطقی می‌دادند و از برخورد اصحاب با آنان نیز جلوگیری می‌كردند.

 

اگر نگاه به ولایت فقیه درست بود، حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری اتفاق نمی‌افتاد
مطهری با بررسی آثار نگرش نوع دوم سیاسیون نسبت به ولایت فقیه و تاثیرات آن بر اوضاع داخلی كشور، گفت: به عنوان مثال اگر نگاه به ولایت فقیه درست بود، حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری اتفاق نمی‌افتاد، قبل از این انتخابات رهبری ملاك‌هایی را برای كاندیدای اصلح بیان كرد و این، حق ایشان بلكه وظیفه رهبری است.

وی افزود: به طور طبیعی این ملاك‌ها بر یكی از كاندیداها بیشتر صدق می‌كرد یا برداشت عده‌ای این بود كه بر فلان آقا بیشتر صدق می‌كند، بعد عده‌ای كه سنگ ولایت فقیه را خیلی به سینه می‌زنند آمدند و گفتند نظر آقا فرد "الف" است و فضا را به گونه‌ای ساختند كه هیچ یك از اصولگرایان نباید دنبال كاندیدای دیگری باشد و اساسا طرفداری از غیر آقای "الف" برخلاف التزام به ولایت فقیه است، در حالی كه اصلا انتخابات یعنی عمل كردن افراد به تشخیص خود و اساسا تشخیص اصلح بر عهده خود فرد است، این موضوع همچون اثبات رؤیت هلال شب اول ماه شوال است، اگر فردی شخصا هلال ماه را رؤیت و یقین پیدا كرد، اینجا دیگر نظر مرجع تقلید برای او ملاك نیست، در انتخابات نیز هر فردی شخصا باید اصلح را انتخاب كند.

پیشنهاد رهبری درطرح نظارت بر نمایندگان، نظر بود نه حكم حكومتی
وی ادامه داد: یا در نمونه‌ای دیگر، رهبری پیشنهاد طرح نظارت بر نمایندگان را مطرح كرد، این پیشنهاد، نظر بود نه حكم حكومتی، افرادی در مجلس با این طرح مخالف بودند و معتقد بودند دست نماینده بسته می‌شود و فایده‌ای ندارد. در روز بررسی طرح نظارت بر نمایندگان بنده و یك نفر از اصلاح‌طلبان به عنوان مخالف صحبت كردیم، در اینجا نظر مخالف اشكالی ندارد چون حكم حكومتی نبود،اظهارنظر در این باره هیچ مغایرتی با التزام به ولایت فقیه ندارد.


این عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تاكید كرد: مردم می‌توانند از فردی كه تشخیص داده‌اند اصلح است، حمایت كنند و به او رأی بدهند نه این‌كه چون گفته می‌شود میل رهبری به فرد الف است عملا مجبور باشند از او حمایت كرده و به او رأی بدهند.


مطهری یادآور شد: در انتخابات گذشته در بین اصولگرایان اگر فردی تصمیم داشت سراغ كاندیدای دیگری برود عده‌ای به او حمله می‌كردند كه شما حق ندارید كاندیدای دیگری را مطرح كنید، چرا؟ چون ما احساس می‌كنیم میل آقا به فرد "الف" است و همه باید مطیع باشیم، در حالی كه این، برداشتی كاملا غلط است و اصلا انتخابات را بی‌معنا می‌كند.

نوع نگاه به ولایت فقیه در خیلی مسائل اثرگذار است
وی با اشاره به آثار منفی این نگرش، گفت: نتیجه این تفكر چه می‌شود؟ نتیجه آن می‌شود كه افرادی كه طرفدار دو آتشه ولایت فقیه هستند می‌گویند پس فرد "الف" حتما باید رأی بیاورد و مخالفان می‌گویند باید كاری كرد تا فرد "الف" حتما رأی نیاورد، در چنین فضایی جامعه دوقطبی شده و حالت بسیار خطرناكی ایجاد می‌شود كه دیدیم انتخابات سال ۸۸به چه صورتی شد، خود رهبری هم قطعا با این روش‌ها مخالفند و بارها اعلام كردند كه "نظر مرا كسی نمی‌داند" اما دوستان نادان تمكین نمی‌كنند.

وی افزود: این در حالی بود كه وقتی به همان آقایان اصولگرا مراجعه می‌شد، در محافل خصوصی مدعی بودند در صورت ادامه یافتن مدیریت فعلی كشور ساقط می شود اما در محافل عمومی عكس اعتقاد خود را بیان كرده و تأكید می‌كردند همه باید به آقای "الف" رأی بدهیم كه در واقع نوعی نفاق شكل گرفت.

مطهری بار دیگر بر این اعتقاد تاكید كرد كه نوع نگاه به ولایت فقیه در خیلی مسائل اثرگذار است و اگر این نگاه اصلاح نشود در بسیاری امور به مشكل بر می‌خوریم.

در موضوع احزاب، برداشت از ولایت فقیه بسیار مهم است
وی مععتقد است: اگر برداشت‌مان از اصل ولایت‌فقیه اصلاح شود، این اصل، اصلی بسیار مترقی است و اصلا حافظ انقلاب و جمهوری اسلامی است و اگر نباشد ظرف چند ماه انقلاب از مسیرش خارج می‌شود، در موضوع احزاب نیز نوع برداشت‌مان از ولایت فقیه بسیار مهم است. برداشت اول موجب بی‌خاصیت شدن احزاب است ولی برداشت دوم موجب مفید و مؤثر بودن آنها می شود.

برای كسب كرسی‌های بیشتر در مجلس، اخلاق را زیر‌پا نگذاریم
وی ادامه داد: اگر برای كسب كرسی‌های بیشتر در مجلس یا تصاحب پست ریاست‌جمهوری، اخلاق زیر پا گذاشته شود، رقیب تحقیر یا تخریب شود و آبروی افراد ریخته شود، نمی‌توان گفت قدرت‌طلبی برای خدمت به اسلام یا مردم بوده است. احزاب و افراد باید برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمان‌هایشان را مطرح كنند، مرامنامه، اساسنامه و كاندیداهایی را به جامعه معرفی كنند و هدفی جز خدمت به اسلام و مردم نداشته باشند. در این صورت رقابت سالمی بین آنها شكل می‌گیرد و در مجموع نظام از مزایای آن منتفع می‌شود.

باید اجازه داده شود منتقدان سخن بگویند و پاسخ دریافت كنند
مطهری خاطرنشان كرد: اساسا در یك حكومت مذهبی باید چنین فضایی حاكم باشد، به اعتقاد شهید مطهری در یك حكومت مذهبی اگر خلوص نیت‌ها كم شود، آن حكومت خیلی زود استحكامش را از دست می‌دهد، چون نگاه افكار عمومی به چنین حكومتی این است كه افراد با ادعای خدا و پیغمبر وارد میدان سیاست شده‌اند، اما جنگ قدرت در حكومت‌های غیرمذهبی كه ادعای خدا و مذهب ندارند آسیب چندانی به آنها وارد نمی‌كند.

عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از این گفت‌وگو، فضای سیاسی كشور را این‌گونه تشریح كرد: فضای سیاسی كشور با توجه به نزدیك شدن به انتخابات مجلس نهم باید بهتر از اینها باشد، با توجه به حوادث انتخابات سال ۸۸ لازم است انگیزه و شوق شركت در انتخابات در مردم افزایش یابد، باید مشوق‌هایی برای سیاسیون و افرادی كه تمایل به كاندیدا شدن دارند ایجاد شود، فضای سیاسی كشور بازتر شود، اجازه داده شود افراد اظهارنظر كنند و منتقدان نظام سخن بگویند و پاسخ دریافت كنند تا این احساس در سیاسیون و دلسوزان نظام ایجاد شود كه می‌توانند در روند سیاسی كشور مؤثر باشند.

وی گفت: البته با افرادی كه به اموال عمومی آسیب زدند و اقدام عملی برضد نظام انجام دادند، باید برخورد شود.

پیاده كردن افراد از قطار انقلاب، مشاركت مردم در انتخابات را كاهش می‌دهد
عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان این‌كه هركس قانون اساسی را قبول دارد و اقدام عملی علیه نظام انجام نداده است نباید مشكل رد صلاحیت داشته باشد، افزود: كسی كه می‌گوید «مرز التزام به ولایت‌فقیه را احكام حكومتی می‌دانم» چرا به صرف برخی انتقادات و مخالفت‌ها رد صلاحیت شود؟

وی  گفت: اگر فضای سیاسی حالت امنیتی نداشته باشد و مردم با مشاركت بالا در انتخابات شركت كنند، تودهنی محكمی به كشورهای غربی زده می‌شود، غربی‌ها از ابتدا تصمیم به نابودی انقلاب اسلامی داشته‌اند و مترصد حمله به ایرانند، اگر انتخابات آزاد با مشاركت بالا مثلا ۷۰درصد برگزار شود اثرش از شلیك صدها موشك به سوی مراكز حساس آنها بیشتر خواهد بود و اصلا جلوی حمله‌ نظامی احتمالی به ایران گرفته می‌شود ولی اگر به پیاده كردن افراد و گروه‌ها از قطار انقلاب ادامه داده شود، مشاركت مردمی كاهش می‌یابد و كشورهای غربی احساس خواهند كرد كه پایگاه اجتماعی انقلاب ضعیف شده، از این رو بر حجم تهدیدات‌شان می افزایند.

از اصل "عدالت" درجریان اصولگرا، برداشت‌های متفاوتی وجود دارد
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاكید به این‌كه نمی‌توان تاریخ انقلاب را پاك كرد، گفت: به عنوان مثال هرچه باشد آقایان منتظری و بازرگان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی را تشكیل می دهند، اگر بخواهیم زندگی‌نامه شهید مطهری را بنویسیم باید بگوییم شهید مطهری و آقای منتظری ۱۱ سال با یكدیگر هم درس و هم بحث بودند و ایشان از نزدیك‌ترین دوستان شهید مطهری بود و همین طور مهندس بازرگان. انتقادات فكری و سیاسی یك مطلب است و واقعیات تاریخی مطلب دیگر. اما وقتی این مطلب را می‌گویم برخی اصولگرایان ناراحت شده و بنده را از بیان آن برحذر می‌دارند.

مطهری "عدالت" را از دیگر اصولی دانست كه در جریان اصولگرا برداشت‌های متفاوتی از آن می شود، سپس خاطرنشان كرد: در خصوص عدالت باید تعریف واحد داشته باشیم، ما می‌گوییم جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت،تفاوت‌هایی كه ناشی از اختلاف كوشش و اختلاف استعدادها باشد به رسمیت شناخته می‌شود ولی برداشت برخی از عدالت همان نگاه سوسیالیستی است كه معتقد به برابر بودن برخورداری افراد از مواهب طبیعت بدون در نظر گرفتن اختلاف استعدادها و اختلاف تلاش افراد است. برداشت برخی دیگر توزیع یكسان پول بین مردم است، برخی نیز عدالت را در سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و افزایش تولید می‌دانند و توجه چندانی به شكاف‌های طبقاتی ندارند.

برخی نگاه‌های جبهه پایداری، بسیار خطرناك است
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان این‌كه اصولگرای واقعی كسی است كه به اصول و مبانی با برداشت و درك درست اعتقاد داشته باشد، گفت: در بین گروه‌های مختلف اصولگرا نگاه جبهه پایداری را در برخی حوزه‌ها قبول ندارم، حساسیت آنها در مسائل فرهنگی خوب است اما نگاه آنها به اصولی نظیر "ولایت فقیه"، "آزادی بیان" و "نقش مردم" را درست نمی‌دانم، معتقدم اگر این تیپ فكری بر كشور مسلط شود نظام و انقلاب ظرف مدت كوتاهی نابود می‌شود.

مطهری با ابراز تاسف گفت: این نگاه تنگ‌نظرانه و سخت‌گیرانه، فقط خود را اصولگرا و انقلابی واقعی دانسته و بقیه را منحرف می‌داند، این نگاه جبهه پایداری، نگاه بسیار خطرناكی است. اعضای این جبهه بقیه اصولگرایان را یا مردودین فتنه یا خواص بی‌بصیرت می‌دانند، بنابراین حكم به خروج بخش عظیمی از اصولگرایان از حوزه انقلاب می دهند و این اعتقاد، اعتقاد خطرناكی است.

برخی اعضای جبهه پایداری خود از مردودین فتنه هستند
مطهری اظهار كرد: از نظر بنده برخی از اعضای جبهه پایداری خود از مردودین فتنه هستند، آنان با عملكردشان در تشدید بحران ۸۸ نقش داشتند، آنان تخلفات طرف خودی را ندیدند و قضاوت عادلانه و منصفانه نداشتند و با برخوردهایی كه با معترضان داشتند باعث جری شدن طرف مقابل و شعله‌ورتر شدن آتش فتنه شدند، این افراد با پخش مستقیم دادگاه‌ها، با اتهامات و تهمت‌هایی كه به بسیاری از معترضان زدند فضا را تندتر كردند، آنان كوچك‌ترین انتقاد مؤثری به نحوه‌ی مناظره احمدی‌نژاد، حادثه كوی دانشگاه و كهریزك نكردند و این در حالی بود كه مقام معظم رهبری در موضوع كوی دانشگاه و كهریزك به صراحت موضع‌گیری كردند.

برخی رفتارهای اعضای جبهه پایداری با معترضان، آتش فتنه را شعله‌ورتر كرد
نماینده مردم تهران اضافه كرد: زمانی كه بنده و امثال بنده نسبت به تسامح فرهنگی دولت هشدار داده و اعتراض می‌كردیم، این افراد با ما مخالفت می‌كردند، حتی در زمان نطقم در مجلس سر و صدا می‌كردند؛ چراكه این اقدام بنده را اعتراض به دولت می‌دانستند و تاكید می‌كردند این مسائل، فرعی است و نباید به آنها پرداخت، حالا این‌ها تندتر از سایرین سنگ مخالفت با جریان موسوم به انحرافی را به سینه می‌زنند.
وی ادامه داد: اشكال دیگر آن‌ها این است كه می‌گویند ما آقای احمدی‌نژاد را قبول داریم ولی مشائی را قبول نداریم و این یك تناقض است زیرا این دو به اعتراف خودشان یكسان فكر می‌كنند.

طرح سؤال از رئیس دولت یك "دور" فلسفی در مجلس ایجاد كرده است
مطهری در بخش دیگری از گفت و گوی خود با ایسنا، با بیان این‌كه طرح سؤال از رئیس دولت در مجلس یك "دور" به اصطلاح فلسفی ایجاد كرده است، گفت: وقتی هیات رئیسه مصمم نباشد، برخی نمایندگان امضا كننده متزلزل می‌شوند و وقتی از سوی دولت یا حتی خود هیات رئیسه تحت فشار قرار می‌گیرند، امضایشان را پس می‌گیرند، از سوی دیگر وقتی برخی امضاكنندگان طرح امضایشان را پس می‌گیرند، هیات رئیسه متزلزل می‌شود و این دو، یكدیگر را تشدید می‌كنند.

مطهری گفت: ولی اگر هیات رئیسه مجلس از همان ابتدا كه طرح سؤال از رئیس دولت را با صد امضا دریافت كرد، به كمیسیون‌های تخصصی ارجاع می‌داد، چرخه معیوب فعلی اتفاق نمی‌افتاد اما وقتی طرح را در كشوی میز اتاق‌شان نگه می‌دارند، برخی از امضاكنندگان احساس می‌كنند هیات رئیسه به دلیل ترس یا هر دلیل دیگری مایل نیست طرح را به جریان اندازد و یا تصور می‌كنند از دفتر رهبری ندایی رسیده است.

مطهری با بیان این‌كه قرار است امضاءكنندگان طرح سوال از رییس دولت برای فراموش نكردن این طرح هم قسم شوند، گفت: مدتی است كمیته‌ای متشكل از آقایان اكرمی، پزشكیان، حیدرپور، رضا حسینی و عباسپور از سوی امضاكنندگان انتخاب شدند تا قضیه سؤال از رئیس جمهور را پی‌گیری كنند و بنده نیز در كنارشان هستم، قرار است در جلسه‌ای كه با حضور همه امضاكنندگان طرح سؤال از رئیس جمهور برگزار می‌شود، برای پس نگرفتن امضاها هم‌قسم شویم، بعد از آن طرح را مجددا تقدیم هیات رئیسه مجلس می‌كنیم. در واقع اراده امضاكنندگان طرح مانع از به فراموشی سپرده شدن آن شده است.

مطهری یادآور شد: استعفایم راه را هموارتر كرد و با مطالبی كه در روز بررسی آن مطرح شد، اثبات شد كه سؤال از رئیس جمهور لازم و امری طبیعی است و هیچ خطری برای نظام ندارد، از این رو تصور می‌كنم فضا برای به جریان افتادن آن مهیاتر از قبل باشد.

اشغال سفارت انگلیس در شرایطی كه تحت فشارهای خارجی هستیم، اقدام درستی نبود
مطهری در بخش دیگری از این گفت‌وگو با واكاوی دلایل تسخیر سفارت انگلیس در تهران گفت: اشغال سفارت انگلیس در شرایطی كه تحت فشارهای خارجی هستیم، اقدام درستی نبود و در مجامع بین‌المللی به ضرر ایران تمام شد، در حالی كه قانون كاهش روابط با انگلیس، قانون خوب و حساب شده‌ای بود. اشغال سفارت اثر خوب این قانون را از بین برد. این اقدام خلاف قانون، به نفع كشورهای غربی و انگلیس تمام شد. مقایسه این اقدام با تسخیر سفارت آمریكا در سال ۵۸ مقایسه درستی نیست. در آن زمان دولت موقت سركار بود، انقلاب هنوز استقرار نیافته بود و این گونه رفتارها قابل توجیه بود. البته در آن زمان نیز طولانی شدن تسخیر سفارت آمریكا به ضرر ایران تمام شد، اصل تسخیر قابل توجیه بود ولی گروگانگیری ۴۴۴ روزه كاركنان سفارت به ضرر ایران تمام شد.

 

مطهری ماجرای تسخیر سفارت انگلیس را قابل پیگرد قضایی دانست و اظهار كرد: تحریك‌كنندگان و عاملان این قضیه مقصرند.

رهبر جمهوری اسلامی: مراسم حج نمایش “وحدت سیاست و دیانت” است

Posted: 19 Dec 2011 05:58 AM PST

جـــرس: رهبر جمهوری اسلامی اظهار عقیده کرد "یکی از فرصت‌های عظیم حج، امکان گسترش تفکر اسلامی بر مبنای "وحدت دیانت و سیاست" و "حضور دین در عرصه‌های مختلف زندگی" است.


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر رهبری، آقای خامنه‌ای ظهر دوشنبه در دیدار مسئولان و دست‌اندرکاران حج امسال، ظرفیتهای حج را بالاتر و وسیع تر از وضعیت فعلی ذکر کرد و با اشاره به نقش و اهمیت رفتار زائران ایرانی در معرفی حقایق موجود در ایران گفت: "یک زائر ایرانی باید مظهر انسانی متدین مؤدب، مرفه، با انضباط، مهربان با دیگران و معتقد به برادری اسلامی باشد و این تبلیغ عملی از هر سخن و بیانی مؤثرتر است."


رهبر جمهوری اسلامی افزود: "برنامه ریزی در حج نیز باید به‌‌گونه ای باشد که یک حاجی از فرصت حضور خود در سرزمین وحی، بیشترین بهره برداری معنوی را از قرآن و ادعیه و معارف آن داشته باشد."


آقای خامنه ای همچنین اظهار عقیده کرد: یکی از فرصتهای عظیم حج، امکان گسترش تفکر اسلامی بر مبنای «وحدت دیانت و سیاست» و «حضور دین در عرصه های مختلف زندگی» است که جا دارد معارف ناب اسلامی به صورت صحیح و متقن در اختیار تشنگان حقایق قرار گیرد.



انتخابات مجلس آینده غیرقانونی و ناعادلانه و شرکت در آن مغایر با مصالح ملت و کشور است

Posted: 19 Dec 2011 05:25 AM PST

بیانیه شماره ۳ شورای هماهنگی راه سبز امید
 جـــرس: شورای هماهنگی راه سبز امید، در سومین بیانیه خود پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که با توجه به شرایط فعلی حاکم بر کشور، "انتخابات مجلس آینده غیر قانونی و ناعادلانه بوده و شرکت در این نمایش انتخاباتی مغایر با مصالح ملت و کشور می باشد."


به گزارش جرس، در بیانیه شماره سوم این شورا که روز دوشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۳۹۰ منتشر شده، تصریح شده است: "با توجه به سپری شدن فرصت لازم برای فراهم آوردن حداقل شرایط لازم یک انتخابات «آزاد و سالم» و با توجه به این حقیقت که نشانه‌ای از توجه حاکمیت به منافع بلندمدت نظام و کشور برای توقف روندهای جاری مشاهده نمی‌شود،‌ این شورا هرگونه امکانی را برای برگزاری یک انتخابات به معنای واقعی آن منتفی می‌بیند... و اینک آشکار شده که قصد حاکمیت از برگزاری انتخابات مجلس نهم نه فراهم آوردن بستری برای مشارکت واقعی مردم در سرنوشت خویش و راهیابی نمایندگان واقعی مردم به مجلس، بلکه نمایشی تبلیغاتی برای ادعای حاکمیت مردم سالاری است.هرگونه بازیگری و ایفای نقش در این نمایش به معنای مشارکت در بی اعتنایی آشکار به مبارزه قهرمانانه ملت برای برخورداری از حق انتخابات «آزاد و منصفانه» وهزینه‌های سنگینی است که در این راه متحمل شده است."


شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه خود همچنین تاکید کرده است که سازمان های بین الملی و دول جهان نیز به سست مایه گی تعهدات و مصوبات چنین مجالسی که فاقد پشتوانة مشروعیت مردمی هستند آگاه هستند و این حقیقت را در چشم انداز روابط خود لحاظ خواهند کرد. "


متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:


بیانیه شماره ۳ شورای هماهنگی راه سبز امید درباره انتخابات
بسم الله الرحمن الرحیم

رخدادهای نامبارکی که طی دوسال و نیم اخیر از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ به این سو در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی کشورمان شاهد بوده ایم و لطمات جبران ناپذیری که از این ناحیه بر ملت، کشور و نظام تحمیل گشته، عواقب زیانبار و دهشتناک روش استبداد مطلقه در اداره کشور را از هم اکنون در منظر دید و قضاوت همگان به نمایش گذاشته است. همین حقیقت تلخ موجب شده دلسوزان و علاقمندان به کشور طی این مدت همواره و به اشکال مختلف، ضمن هشدار نسبت به وضعیت وخامت بار موجود، بر ضرورت بازگرداندن کشور به مسیر مردمسالاری، تمکین در برابر قانون و التزام به عقلانیت جمعی تأکید کنند. از نظر ایشان انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در اسفندماه آینده فرصتی مغتنم به شمار می‌آمد تا حاکمیت کنونی در صورت پی بردن به خطاهای فاحش خود، با استفاده از آن به تصحیح و جبران گذشته پرداخته و امکان اصلاح امور را با کمترین هزینه و خسارت ممکن فراهم آورد.


جنبش ملی سبز ایران که براساس منشور خود "حرکت انتقادی در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رأی مردم را وجهه همت خویش قرار داده" و برای گذار به دموکراسی، همواره بر روش‌های به دور از قهر و خشونت تأکید ورزیده است، طی این مدت با حمایت از تلاش‌های متعهدانه و مسئولانه شخصیت‌های علاقمند و دلسوز کشور در این زمینه کوشید تا به امید بازگشت به عقلانیت در ادارة کشور، راه بازگشت از مسیر سقوط و جبران خطاهای گذشته را پیشاروی ایشان باز بگذارد؛ راهی که از نخستین روزهای پس از تقلب انتخاباتی بزرگ سال ۸۸، بارها و بارها از سوی دلسوزان آیندة کشور به تصمیم گیرندگان اصلی نظام پیشنهاد شد. فراموش نکرده ایم سخنان مدبرانة آقای هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبة نماز جمعه ای که ایراد کرد و شرایط بازگشت کشور به وضعیت عادی را پیشنهاد کرد.درهمین راستا, آقای کروبی در بهمن ۸۸ تسریع کرد که اگر بدنبال راه حل اصولی هستیم باید:

- تمام اصول قانون اساسی بطور كامل اجرا گردد و حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان در همه انتخابات ها از مجلس خبرگان رهبری گرفته تا مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری رعایت شود. بدعت زشت شورای نگهبان که تمام ایرانیان از جمله چهره های شاخص و شناخته شده را به ساتور نظارت استصوابی می سپارد باید حذف گردد. میزان باید فقط رای ملت باشد نه گزینش و مهندسی آرای مردم بر اساس سلایق عده ای خاص

- آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی

- فضای باز مطبوعات و به رسمیت شناختن نقد و نقادی و بازگرداندن آرامش به دانشگاه ها تحقق یابد

- فضای امنیتی و جو پلیسی و محیط رعب و وحشت برداشته شود


راه حل‌های پیشنهادی میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۸ خطاب به مسؤلان عالی نظام نیز چنین بود:

۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است

۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد

۳- آزادی زندانیان سیاسی

۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است

۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی


این تلاش‌ها بیان دلسوزانة آقای خاتمی و لوازمی که برای یک انتخابات سالم و منصفانه برشمرد نیز تجلی یافت؛ شرایطی که اعلام شد و حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده منوط به تحقق آن گشت و همانا بیان خواسته های جنبش سبز است.


با کمال تأسف، تحولات ماه های اخیر و تشدید فضای اختناق و سرکوب که خود را در صدور احکام سنگین و دستگیری و زندان منتقدان و محروم ساختن ایشان از برگزاری هرگونه تجمعی، حتی مراسم مذهبی، نشان ‌داده، تردیدی باقی نمی‌گذارد که حاکمیت، ناتوان از درک وضعیت وخامت بارکنونی و حتی مصالح خویش و فاقد شجاعت لازم برای اتخاذ چنین تصمیم سرنوشت‌ سازی است.


اکنون در شرایطی به آغاز مراحل مقدماتی انتخابات یعنی ثبت نام نامزدها نزدیک می‌شویم که نه تنها هیچ یک از شروط فوق تأمین نشده است بلکه روز به روز فشار بر آزادگان در بند، روزنامه نگاران، دانشجویان، اقلیت های قومی، دینی و مذهبی و فعالان جنبش زنان بیشتر، سانسور مطبوعات شدیدتر، ‌و تحرکات حزبی و مدنی مستقل محدودتر می شود. کار را بجایی رسانده اند که صدور یک نامه ساده در حمایت از برگزاری انتخابات سالم و منصفانه به دستگیری تهیه کنندگان و تهدید و تحت فشار قرار گرفتن امضاکنندگان نامه از سوی دستگاه‌های امنیتی و نظامی می انجامد. رهبران و فعالان جریان‌های سیاسی منتقد حاکمیت یا در زندان به سر می برند و یا خود و خانواده آنها در معرض تهدید قرار دارند. پیش از مقامات دولتی مسئول برگزاری انتخابات، نظامیان برای ورود احزاب و تشکل‌های سیاسی به انتخابات شرط تعیین می‌کنند، تشکل های رسمی اصلاح طلب نظیر شورای هماهنگی ائتلاف گروه‌های دوم خرداد حتی از برگزاری یک نشست ساده جهت بررسی مواضع انتخاباتی محروم اند و شواهد و اطلاعات موجود حاکی از آن است که حتی رقابت آزاد در میان «خودی‌»های اصول گرا نیز قرار نیست تحمل شود و با سهمیه بندی کرسی های مجلس میان باندهای حاکم، ترکیب مجلس آینده از هم اکنون مشخص شده است.


این همه در حالی است که مطابق معیارهای مصوب اتحادیه بین المجالس که ایران نیز عضو آن است، امکان حضور آزاد کاندیداهای متعدد از سوی کلیه احزاب و گروه‌های سیاسی و مدنی فعال بدون هیچ محدودیت، فرصت مساوی برای کاندیداتوری و رقابت، عدم تبعیض در دسترسی و استفاده برابررقیبان از رسانه‌های عمومی، تأمین امنیت جانی و مالی تمامی نامزدها و گروه‌های رقیب، وجود نهادهای حقوقی ناظر بی‌طرف، وجود برگزار کنندگان بی‌طرف و مورد اعتماد عمومی، وجود داوران و ناظران بی‌طرف و مورد اعتماد عمومی ... از جمله معیارهای یک انتخابات سالم و منصفانه است.


بنابراین بی‌تردید می‌توان گفت آن چه قرار است به نام انتخابات در این کشور برگزار شود فاقد تمامی استانداردها و ضوابط لازم برای یک انتخابات "آزاد و منصفانه" است.


شورای هماهنگی راه سبز امید با توجه به سپری شدن فرصت لازم برای فراهم آوردن حداقل شرایط لازم یک انتخابات «آزاد و سالم» و با توجه به این حقیقت که نشانه‌ای از توجه حاکمیت به منافع بلندمدت نظام و کشور برای توقف روندهای جاری مشاهده نمی‌شود،‌ هرگونه امکانی را برای برگزاری یک انتخابات به معنای واقعی آن منتفی می‌بیند.


شورا، پس از رایزنی‌های گسترده با بخش‌های مختلف جنبش سبز، بررسی و اطلاع از مواضع و دیدگاه‌های احزاب و تشکل‌های مستقل منتقد و به ویژه آگاهی از نظرات آقایان کروبی و موسوی، انتخابات مجلس آینده را غیر قانونی و ناعادلانه اعلام می نماید و شرکت در این نمایش انتخاباتی را مغایر با مصالح ملت و کشور می‌داند. اینک آشکار شده که قصد حاکمیت از برگزاری انتخابات مجلس نهم نه فراهم آوردن بستری برای مشارکت واقعی مردم در سرنوشت خویش و راهیابی نمایندگان واقعی مردم به مجلس، بلکه نمایشی تبلیغاتی برای ادعای حاکمیت مردم سالاری است.هرگونه بازیگری و ایفای نقش در این نمایش به معنای مشارکت در بی اعتنایی آشکار به مبارزه قهرمانانه ملت برای برخورداری از حق انتخابات «آزاد و منصفانه» وهزینه‌های سنگینی است که در این راه متحمل شده است. بدیهی است که سازمان های بین الملی و دول جهان نیز به سست مایه گی تعهدات و مصوبات چنین مجالسی که فاقد پشتوانة مشروعیت مردمی هستند آگاه هستند و این حقیقت را در چشم انداز روابط خود لحاظ خواهند کرد.


بر این باوریم که شخصیت های سیاسی و اجتماعی که دل در گرو اصلاح روندهای جاری در ادارة کشور دارند به خوبی آگاهند که با وضعیت کنونی مدیریت انتخابات، قانون خودنظارتی که اخیرا در مجلس به تصویب رسیده، کوتاه بودن دست مجلس از انجام نقش نظارتی خود به علت موانعی که از سوی مراکز قدرت بر آن تحمیل می شود، و جایگاه تنزل یافتة قانون و قانونگذاری، نامزدی آنان برای نمایندگی مجلس، راه به خدمتگزاری به مردم نخواهد برد.


شورا همچنین فعالان سبز را به آگاهی بخشی به اقشار مختلف جامعه در باره ماهیت این نمایش انتخاباتی در هر جمع و نهاد و محفل و منطقه و محله‌ای فرامی‌خواند. چه خوب است هر یک از ما خود را موظف بداند به ده نفر دیگر اطلاع رسانی کند. ملت ما به ویژه ساکنان حوزه‌های کوچک‌تر باید به این حقیقت آگاه شوند که با توجه به زمینه سازی‌ها، توافقات و تصمیمات گرفته شده، کرسی‌های مجلس آینده به کسانی اختصاص خواهد یافت که بیش از آن که به مصالح واقعی مردم ملتزم باشند در برابر مراکز و باندهای قدرت متعهد خواهند بود. بدون شک ظرفیت‌ها و امکانات عظیم نهفته در متن جنبش، خلق روش‌های مبتکرانه در جهت بسط آگاهی در جامعه و افشای ماهیت نمایش انتخاباتی آینده را به مثابه یکی از ابزارهای مشروع و قانونی مبارزه مدنی ممکن خواهد ساخت.


شورای هماهنگی راه سبز امید

۲۸ آذر ماه ۱۳۹۰

دیدار دانشجویان تشکل آزادیخواه شیراز با خانواده مجید توکلی

Posted: 19 Dec 2011 04:51 AM PST

 جـــرس: در راستای طرح گرامیداشت "ستارگان دربند خانواده دانشگاه"، دانشجویان آزادی خواه شیراز در اولین ماه این حرکت نمادین، به دیدار خانواده مجید توکلی رفتند.


گزارش های رسیده به جرس حاکی است، در این ملاقات لوح یادبودی به مناسبت گرامیداشت ماه آذر- ماه دانشجویان- و به یاد شرف جنبش دانشجویی، به خانواده ی توکلی اهدا شد.


همچنین در این دیدار ضمن محکومیت محرومیت زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از حقوق اولیه ای چون تماس تلفنی، دیدار حضوری و مرخصی؛ از پدر و مادر مجید توکلی به دلیل مقاومت مثال زدنیشان در عین بیماری تجلیل شد.


بر اساس این گزارش، بازدید کنندگان از خانواده توکلی، در ادامه این دیدار، با شنیدن درد دل های مادر مجید به شدت متأثر شدند.


گفتنی است، والدین مجید توکلی که از بهمن سال پیش نه تنها با وی تماسی نداشته اند، به علت بیماری و دوری راه قادر به ملاقات کابینی با فرزندشان هم نیستند که این خود بر فشارهای روحی-روانی گاه و بی گاه نهادهای امنیتی بر آن ها می افزاید.


طی روزهای اخیر، محمد خاتمی نیز طی تماس با خانواده مجید توکلی، با آنها گفتگو و از این خانواده دلجویی نمود.

جوانفکر: جنجال تبلیغاتی درباره جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی است

Posted: 19 Dec 2011 04:27 AM PST

افشای نامه های رهبری به احمدی نژاد، کار عوامل هاشمی بود

جـــرس: مشاور محمود احمدی نژاد و مدیر مسئول ارگان رسمی دولت می گوید: "جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بی‌اساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه ۸۸ است."


علی اکبر جوانفکر طی یادداشتی در روزنامه ایران، به زعم خود به علت یابی "انتشار نامه های خصوصی رهبری به احمدی نژاد" پرداخته و از "نقش عوامل هاشمی رفسنجانی" در این خصوص سخن گفته و مدعی شده است: ... بعد از شکست هاشمی از احمدی نژاد در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری، احمدی‌نژاد به مانند خاری در گلوی هاشمی گیر کرد و طرح‌ها و نقشه‌هایش را به هم ریخت. پیروزی قاطع وی بر هاشمی و قرار گرفتن یک شخصیت متدین و وفادار به ارزش‌ها و شعارهای انقلاب، مردمی، تحصیلکرده، امتحان پس داده و برخوردار از کارنامه‌های درخشان عملکردی بر کرسی ریاست جمهوری، کار را بر هاشمی رفسنجانی بسیار سخت کرد و او کینه احمدی‌نژاد را به دل گرفت و برای تخریب و تضعیف او و دولتش هر چه در توان داشت به میدان آورد. موج سنگین و گسترده تخریب، دولت احمدی‌نژاد را آبدیده و مقاوم کرد و او پاسخ تخریب‌ها را با تلاش و مجاهدتی خستگی‌ناپذیر در پیشرفت و آبادانی کشور و خدمت بی‌منت به مردم داد. "


مدیرعامل خبرگزاری ایرنا، همچنین بدون اشاره به وضعیت منتج از عملکرد احمدی نژاد در دولت نهم و حضور مسئولانه برخی کاندیدادها جهت برون رفت کشور از موضع موجود مدعی شد: "رفسنجانی می‌دانست که به تنهایی قادر به مقابله با احمدی‌نژاد و به زیر کشیدن او از قدرت نیست، لذا میرحسین موسوی یعنی نخست‌وزیر امام‌ را به مثابه یک ترشی کهنه و جا‌افتاده وارد عرصه رقابت با احمدی‌نژاد کرد. او بر این باور بود که با استفاده از مطلوبیت نسبی موسوی و به خدمت گرفتن ابزار رسانه‌ای اصلاح‌طلبان، می‌تواند شخصیت سترگ احمدی‌نژاد را با استفاده از فرصت تبلیغات انتخابات تخریب و انتقام شکست سنگین چهار سال قبل خود را از وی بگیرد و او و همکارانش مصمم بودند که در صورت بازنده شدن در انتخابات، بازی را به هم بزنند و اجازه ندهند روند حاکمیت دولت ولایی احمدی‌نژاد استمرار پیدا کند. آنها تصور می‌کردند که با برهم زدن بازی و ایجاد چند‌دستگی در جامعه می‌توانند نظام را مجبور به پذیرش خواسته‌های خود کنند اما غافل از آن بودند که رهبری و احمدی‌نژاد، دست آنها را از قبل خوانده‌اند و راه خنثی کردن این تلاش‌ها را به‌خوبی می‌شناسند. هرچند حوادث پس از انتخابات برای نظام و ملت ایران هزینه‌هایی در بر داشت اما در عین حال مهره‌های هاشمی رفسنجانی را سوزاند و او را در شرایط دشوارتری قرار داد. "


مشاور محمود احمدی نژاد در خصوص انتشار نامه های خصوصی و هشدار آمیز رهبری به رئیس دولت نیز گفت: "به رغم حوادث پس از انتخابات و درس عبرت‌هایی که این حوادث برای هاشمی، خاندان، دوستان و نزدیکان وی داشت، اما او نشان داده است که حاضر به رها کردن صحنه نیست و همچنان به روند مزاحمت‌های خود برای حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش ادامه می‌دهد... آنگاه که رهبری در نامه‌ای خصوصی به احمدی‌نژاد، توصیه به کناره‌گیری مهندس اسفندیار رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهور را کرد، هیچگاه مایل و راضی به آن نبود که اقتدار رئیس جمهور ولایی در هم بشکند یا تضعیف شود اما عوامل هاشمی با آگاهی از این نامه بلافاصله اقدام به انتشار آن کردند تا اولاً چنین وانمود کنند که میان رهبری و رئیس جمهور اختلاف به‌وجود آمده است و ثانیاً از این فرصت برای تحت فشار قرار دادن رئیس جمهور و شکستن اقتدار وی در داخل و خارج از کشور بیشترین استفاده را به عمل آورند و نکته قابل تأمل در این ارتباط آن است که بسیاری از مدعیان اصولگرایی که همواره در موضع مخالفت با هاشمی رفسنجانی قرار داشتند، دانسته یا ندانسته به ابزاری در خدمت اهداف تعریف شده هاشمی تبدیل شدند و به نوشتن دیکته‌ای پرداختند که او متن آن را قرائت می‌کرد. "


وی افزود: "هوشمندی احمدی نژاد و ولایت‌پذیری قطعی مشایی، اهداف نهفته در پس این تلاش‌های برنامه‌ریزی شده را خنثی کرد و آنها از این طریق، راه به جایی نبردند و البته قابل کتمان نیست که توانستند در اذهان برخی افراد شبهه‌افکنی کنند، شبهاتی که با دستاویز قرار دادن آنها، احمدی نژاد را همچنان آماج برخوردهای هدفمند خود قرار می‌دهند... در آخرین روزهای فروردین ماه، رئیس جمهور استعفای مصلحی را از سمت وزارت اطلاعات پذیرفت و او را به سمت مشاور اطلاعاتی خود منصوب کرد. رهبری این بار نیز طی یک نامه خصوصی، ضمن تبیین مصالح کشور، برخی ضرورت‌ها را به رئیس جمهور خاطرنشان کرد، که عوامل هاشمی با اطلاع از این امر بسرعت دست به کار شدند و چون به متن نامه دسترسی نداشتند، اهرم‌های در اختیار، بویژه شبکه رسانه‌ای تحت انقیاد خود را فعال کردند تا از موضع دفاع از ولایت، عرصه کار را بر رئیس جمهور تنگ کنند."


مشاور محمود احمدی نژاد مدعی شد "جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بی‌اساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه است، اما این هشدارها و انذارها نه تنها مدعیان اصولگرایی را از خواب غفلت بیدار نکرد بلکه به جای مواجهه با حقیقت و درک این واقعیت که آنها در میدان جریان فتنه سرگرم بازیگری هستند، ترجیح داده‌اند که با گریز از حقیقت، همچنان بر طبل توخالی جریان انحرافی ساخته و پرداخته هاشمی رفسنجانی بکوبند. "



موسوی خوئینی ها: حاکمیت از بد اخلاقی هایی که عادت مستمرش شده دست بردارد

Posted: 19 Dec 2011 04:02 AM PST

 جـــرس: دبیرکل مجمع روحانیون تاکید کرد: "نظرم این است که جریان حاکم از بد اخلاقی های فعلی که عادت مستمرش شده، دست بر دارد تا معلوم شود که أکثریت مردم خواهان چه چیزی هستند."


به گزارش آهنگ راه، محمد موسوی خوئینی ها، در پاسخ به چند سوال یکی از کاربران سایت شخصی خود، در خصوص رابطه با آمریکا گفت: "امروز قطع نظر از شعارهای مورد نیاز جریان حاکم نمی دانم این معادله در چه وضعیتی هست من شخصاً هنوز به این نتیجه نرسیده ام که با اینگونه رفتارهائی که آمریکا از خود نشان می دهد سخن از رابطه به نفع جمهوری اسلامی باشد ولی به علت این که این مسئله از اهمیت زیادی بر خوردار است وحق همه ملت ایران است که درباره آن اظهار نظر کنند بنا بر این باید فضای گفتگو باز شود بطوری که نه موافقان رابطه با آمریکا سازشکار ، محافظه کار ، مرعوب ، خود باخته و… معرفی شوند ونه مخالفان رابطه از خود قهرمان بسازند . منظورم این نیست که دهن مردم را ببندند تا کسی چیزی نگوید چیزی که در حال حاضر هم هست . منظور من این است که جریان حاکم از این بد اخلاقی که عادت مستمرشان شده است دست بر دارند .در صورتی که این فضا ایجاد شد واین موضوع در جامعه با کمک رسانه ها به صورت یک گفتگوی رائج در آمد آنگاه معلوم خواهد شد که أکثریت مردم خواهان چه چیزی هستند ؟ لازم است اضافه کنم که ساز و کار رابطه با کشورها مانند رابطه دو فرد با یکدیگر نیست که ازعواطف و احساسات أثر می پذیرد . در روابط بین کشورها صرفاً منافع ملی است که تعیین کننده موضع کشورها است و قطع رابطه یا بر قراری رابطه جریانی را طی می کند تا به مرحله عمل برسد."


در خصوص مرحوم منتظری
سیدمحمد موسوی خویینی ها، در پاسخ به پرسشی پیرامون عزل مرحوم آیت الله العظمی منتظری از قائم مقامی رهبری توسط رهبر فقید جمهوری اسلامی و این پرسش که "شما و دوستان اصلاحات پس از برکناری وی از قائم مقامی تا زمان حیات آقای خمینی بدترین توهین ها را به ایشان روا داشتید.اما چند سال بعد دوست شفیق شما علی ابن یقطین آقای منتظری در دولت اصلاحات شد . شخصی که مطرود آقای خمینی شده بود شما وی را مورد حمایت قرار دادید"، نوشت:
"در مورد آیت الله منتظری رحمت الله علیه هرچند که جز ایشان برای رهبری پس از امام کسی به نظرم نمی رسید لیکن پس از چندی که بر قائم مقامی ایشان گذشت احساس ونگرانی مبهمی نسبت به ایشان برای پس از امام پیدا کرده بودم . شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هر گز با همه أن نگرانی ها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمی کردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتار هایی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر می شدم ...من تردیدی در درستی عزل ایت الله منتظری توسط امام نداشته وندارم وباور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش ، با همه حضورمستمرّش در طول دهها سال درمتن مبارزات سیاسی ودر جریان پیروزی انقلاب ودر متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی وبا همه فضائل اخلاقی که داشت باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمی آمد ... اگر خدا بخواهد خاطرات خودم را با ایشان در اختیار خوانندگان بگذارم علت این نگرانی مبهم روشن خواهد شد. شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هر گز با همه أن نگرانی ها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمی کردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتار هائی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر می شدم ، وقتی اهانت هائی را از قلم کسانی که یک سیلی در راه اسلام وانقلاب نخورده اند به این کتک خورده وشکنجه شده انقلاب می بینم حیرت میکنم که این قبیل اشخاص از کدام آموزه اسلام واز کدام معلم اخلاق چنین بی انصافی ها را آموخته اند ؟!
من تردیدی در درستی عزل آقای منتظری توسط  امام نداشته وندارم ، وباور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش ، با همه حضورمستمرّش در طول دهها سال درمتن مبارزات سیاسی ایران ودر جریان پیروزی انقلاب ودر متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی وبا همه فضائل اخلاقی که داشت باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمی آمد ولی رفتارهای وحشیانه ای که با آن عالم وفقیه بزرگ شد لکه سیاهی بردامن زندگانی کسانی شد که آنگونه عمل کردند ومن به آنان برادرانه وپدرانه توصیه میکنم تا زنده هستند کاری کنند تاشاید خداوند گناهشان را ببخشد و وبال آن برای آخرت نماند ."


در خصوص نهضت آزادی
موسوی خوئینی ها در پاسخ به اینکه شما و دوستان اصلاحات از ابتدای انقلاب دشمن سرسخت نهضت آزادی بودید . حال شما را چه شده که با آنها دست دوستی داده اید؟ آیا آنها تغییر موضع سیاسی و یا ایدئولوژی داده اند و پیرو خط آقای خمینی شدند یا شما از آرمان های انقلابی فاصله گرفته اید ؟ و اگر لیبرال شدن به نفع جامعه می باشد، شما چرا نگذاشتید لیبرالها راه خود را بروند و مانع آنها شدید و جامعه رابه سمت خط امام هدایت کردید"، اظهار عقیده کرد:
"نمی دانم شما چه مفهومی از لیبرالیزم در ذهن خود دارید ولیکن آن معنائی که من از لیبرالیزم می دانم با اعتقاد به شریعت اسلام وبا مسلمانی نمی سازد ، در مکتب لیبرالیزم اراده ای برتر از اراده انسان وآگاه تر از او وجود ندارد که به او بگوید چه چیزی برای سعادت وخوشبختی انسان خوب است و چه چیزی بد است واین خود انسان است که برای حال وآینده خود خوب و بد را تشخیص می دهد در حالی که انسان مسلمان به خدائی ایمان دارد که آگاه بر همه پیدا وپنهان عالم وآدم است وبا انسان مهربانتر از هر کسی است واو برای هدایت انسان پیامبرانی فرستاده است و دین وشریعت داده است و به او گفته است با دریافت آموزه های دین وبا به کار بستن وحی، عقل وتدبیر را به کار انداز تا خوشبختی این جهان وسرای باقی را نصیب خود سازی . پس اگر معنائی که از لیبرالیزم گفتم قبول دارید بنده نمی توانم بگویم لیبرالیزم به نفع کشور است . وآیا شما لیبرالیزم به همین معنا را به نهضت آزادی و دولت موقت نسبت می دهید؟ "


منصفانه نبود
موسوی خوئینی ها در پاسخ به انتقاد کاربر و خواننده سایت پیرامون آیت الله العظمی منتظری، هاشمی رفسنجانی و همچنین نهضت آزادی تاکید کرد: "در رابطه با آیت الله منتظری – ره – و آقای هاشمی ونهضت آزادی چندان راه انصاف را نرفته اید ولی یک نکته بگویم تا خیال شما را آسوده کنم . شما آیا زندان رفته اید ؟ زندانی سیاسی را می گویم ، اگر رفته باشید خوب می دانید که در زندان ، همه با هم یک زندانبان دارند ، به همین علت همه سعی می کنند تا دست به دست هم دهند ومشکل زندان را حل کنند وتا زمانی که گرفتار زندانند با زنده کردن اختلافات و خصومت های گذشته زندان دومی برای خود ایجاد نمی کنند ."


وزارت اطلاعات یک شبکه گسترده جاسوسی را شناسایی كرده است

Posted: 19 Dec 2011 03:48 AM PST

اعترافات امیر میرزای حكمتی،جاسوس بازداشتی:

جـــرس: فردی که در تلویزیون و رسانه های حکومتی جمهوری اسلامی به عنوان "جاسوس ایرانی تبار آمریکایی" معرفی و نمایش داده شده، در "اعترفاتی" گفته است: به من گفته شد با اعزام به ایران یك منبع برای وزارت اطلاعات می‌شوید و سه هفته اطلاعات هماهنگ شده را به آن‌ها می‌دهی، سپس پولی هم می‌گیری و برمی‌گردی.


گفتنی است، یک روز پس از بیانیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مبنی بر شناسایی و بازداشت یک جاسوس ایرانی تبارِ سازمان جاسوسی آمریکا در ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی و برخی رسانه ها، تصاویر و اعترافات فردی به نام امیر میرزای حكمتی را پخش کردند که ادعا شده جاسوس بازداشت شده طی روزهای اخیر است.


امیر میرزای حكمتی در اعترافاتش درباره جذب خود در سازمان سیا گفته بود: سال 2001 دبیرستان را تمام كردم و تصمیم گرفتم وارد ارتش آمریكا شوم، آگوست 2001 رسماً لباس ارتش آمریكا را پوشیدم و آموزش‌های مختلف نظامی اطلاعاتی را دیدم.


وی افزود: از آموزش‌های عمومی و ویژه نظامی به دانشگاهی مخصوص فرستاده شدم تا در كنار آموزش‌های اطلاعاتی زبان‌های خاورمیانه‌ای را نیز بیاموزم. وقتی كه فهمیدند من كمی فارسی و كمی عربی بلد هستم گفتند كه ما دوست داریم شما را بفرستیم به یك دانشگاهی كه عربی یادبگیری.


امیر حکمتی ادامه داد: سپس به عنوان تحلیل گر اطلاعات و با پوشش نظامی ارتش آمریكا وارد خاك عراق شدم و ماموریت اصلی من در این كشور شناسایی افرادی بین مقامات این كشور بود.


فرد جاسوس معرفی شده، با بیان این‌كه "نظر مقامات عراقی را در مورد آمریكا و حضور نظامیان آمریكایی در عراق بررسی می‌كردم" ادامه داد: هدف این بود كه در بین سران و مقامات افرادی كه تمایل به آمریكا دارند را پیدا كنیم و كاری كنیم كه در وقوع هر مساله‌ای، این‌ها از نظامیان و آمریكا حمایت كنند و بعد از ارسال گزارشات ما به اطلاعات ارتش، ماموران امنیتی جلسه‌ای مخفیانه با این مقامات برگزار ‌كرده و سعی می‌كردند رابطه نزدیك‌تری را برقرار سازند.


وی هم‌چنین با بیان این‌كه "آمریكا قصد داشت تا با تصرف چاه‌های نفت عراق سازمان اوپك را ورشكست كرده و كاری كند كه نفت فقط با دلار معامله شود، تا قدرت آمریكا مقابل چین و روسیه بیشتر باشد" گفت: یكی از دلایل حضور نظامی آمریكا در عراق این بود كه در خاورمیانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروه‌های اسلامی در بین مردم مسلمان نیز نفوذ و انحراف ایجاد كند. یكی دیگر از اهداف آمریكا كنترل خاورمیانه از جمله ایران، سوریه، لبنان،عراق، بحرین و حتی تونس بود تا جمهوری اسلامی برای این كشورها الگو نشود.


وی اظهار كرد: بلافاصله پس از پایان ماموریت چندماهه در عراق به استخدام چندین شركت اطلاعاتی در آمدم. «دارپا» مركز پیشرفته تحقیقاتی و اطلاعاتی متعلق به وزارت دفاع آمریكا می‌باشد كه مرا از سال 2005 تا 2007 به خدمت گرفت.


امیر حکمتی ادامه داد: پس از دارپا به شركت «كوما» رفتم. این ‌شركت رایانه‌ای از سازمان سیا پول می‌گرفت تا فیلم‌ها و بازی‌های خاصی را برای تغییر افكار عمومی در خاورمیانه طراحی و رایگان توزیع كند. هدف شركت مذكور این بود كه مردم عراق و همه دنیا را قانع كند كه كاری كه آمریكا دارد در كشورها انجام می‌دهد، حركت خوبی است.


این جاسوس گفت: در ماه ژوئیه 2009 خانمی با من تماس گرفت كه می‌گفت كارمند دولت است و اسمش دولارس بود. بعد از این تماس بارها تست دروغ سنجی و روانشناسی و معاینات پزشكی را با موفقیت طی كردم تا دولارس مامور گزینش سیا با من تماس گرفت و اعلام كرد كه تحقیقات خاتمه یافته و باید منتظر تماس آن‌ها بمانم.
وی افزود: سپس یك تماس با من گرفته شد كه باید به عنوان تحلیل گر اطلاعات به عراق بروم. در آن كشور حدود دو سال استفاده از سیستم‌های محرمانه و جمع‌آوری اطلاعات از اماكن و اشخاص مختلف را به طور كاربردی فرا گرفتم و در این مدت سازمان سیا می‌كوشید تا پوششی مناسب برای ماموریت بزرگ من بیابد.


جاسوس دستگیر شده سازمان سیا در ایران ادامه داد: از عراق به آمریكا فراخوانده شدم و در هتل واشنگتن پس از یك ساعت و نیم سوال و جواب توسط یك مامور، به من اعلام شد برای انجام یك پروژه اطلاعاتی لازم است كه به ایران سفركنم.


وی گفت: این مامور سیا با دادن توضیحات ریز و دقیق، من را برای انجام این ماموریت بزرگ توجیه كرد و این اطمینان را نیز داد كه با پوششی كه برایم ایجاد می‌كنند هیچ مشكلی در طول این ماموریت پیش نخواهد آمد.


وی با اشاره به این‌كه "درباره این اجرای پروژه، آن‌قدر سوال، تمرین كردیم تا سناریو را به خوبی فراگرفتم"، افزود: به من گفته شد با اعزام به ایران یك منبع برای وزارت اطلاعات می‌شوید و سه هفته اطلاعات هماهنگ شده را به آن‌ها می‌دهی، سپس پولی هم می‌گیری و برمی‌گردی.


حكمتی افزود: اجازه دسترسی به سری‌ترین سیستم‌های اطلاعاتی را پیدا ‌كردم و برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز پروژه نفوذ به پادگان بگرام افغانستان فرستاده ‌شدم.


وی ادامه داد: از پایگاه بگرام تا كابل چهل و پنج دقیقه فاصله بود و من در یك مركز جاسوسی كار می‌كردم كه در بگرام مستقر بود. از بگرام یك سری پرواز داشتم كه یكی از آن‌ها از خط بگرام به دبی بود كه با سفر به امارات دو روز در دبی مستقر شدم و از آن‌جا با تهیه بلیت، به تهران آمدم.


امیر حکمتی تصریح كرد: نقشه سازمان سیا این بود كه در وهله نخست، یك ‌سری اطلاعات ارزشمند را بدهند كه بعد ببینند اطلاعات خوبی است یا نه و بعدا با من تماس بگیرند.


این فرد جوان که "جاسوس دستگیر شده سازمان سیا در ایران" اعلام شده، در ادامه اعترافات خود، به کشف و انهدام "یک شبکه جاسوسی توسط وزارت اطلاعات ایران اشاره کرد و گفت: دستگاه امنیتی ایران با ارزیابی درست از اطلاعات، به فرعی بودن كار پی برد و با شناسایی مسیرها و راه‌های اعزام من، نه تنها پروژه نفوذ را با شكست مواجه كرد، بلكه شبكه گسترده جاسوسی با طیف وسیعی از اطلاعات، ستاد را شناسایی و منهدم كرد."

هاشمی رفسنجانی: اگر مردم بی‌تفاوت نباشند، آن جامعه از درون واكسینه خواهد بود

Posted: 19 Dec 2011 03:36 AM PST

 جـــرس: هاشمی رفسنجانی تاکید کرد اگر در جامعه مردم بی‌تفاوت نباشند و هر جا خوبی یا بدی دیدند، طبق موازین اسلامی امر به معروف و نهی از منكر كنند، آن جامعه خودبه‌خود و از درون واكسینه و مصون خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از زور و تبلیغات نخواهد بود."


رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: وظیفه علما، دانشمندان و صاحب‌نظران در تبیین امر به معروف و نهی از منكر و ارائه استدلال و دلایل اقناع‌كننده در اجرای این فریضه مهم و اساسی است.


به گزارش ایسنا، اکبرهاشمی‌رفسنجانی در دیدار اعضای شورای سیاست‌گذاری «اولین همایش بین‌المللی شهروند مسوول» (تبیین فرهنگ امر به معروف و نهی از منكر) عنوان «شهروند مسوول» مطرح شده در دانشگاه آزاد و همایش پیش‌رو را تابلویی مناسب برای فریضه امر به معروف و نهی از منكر معرفی كرد و با اشاره به لزوم طرح حقوق شهروندی در كنار مسوولیت شهروندی تصریح كرد: اگر حقوق و مسوولیت شهروندی در كنار هم طرح و پیگیری شود، روند اصلاح جامعه سرعت خواهد گرفت و این فریضه الهی نیز به عینه محقق خواهد شد.


وی با توجه به تأكید بالای اسلام و نیز پیامبر و ائمه و بزرگان ما بر اهمیت امر به معروف و نهی از منكر، این فریضه الهی را ضامن حفظ ارزش‌ها و تكامل انسان‌ها دانست و افزود: اگر در جامعه مردم بی‌تفاوت نباشند و هر جا خوبی یا بدی دیدند، طبق موازین اسلامی امر به معروف و نهی از منكر كنند، آن جامعه خودبه‌خود و از درون واكسینه و مصون خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از زور و تبلیغات نخواهد بود، چراكه «كلكم راع و كلكم مسوول عن رعیته» محقق شده است.


وی تهدید قرآن كریم برای كسانی كه امر به معروف و نهی از منكر را جدی نمی‌گیرند، یادآور شد و تأكید كرد: خود كتاب الهی مشكلات موجود جوامع را منتسب به این می‌كند كه مردمان این جوامع به وظیفه نظارت عمومی و همگانی خود عمل نكرده‌اند.


رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بخش مهم و اساسی اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منكر را غیرحكومتی خواند و با اشاره به وظیفه حكومت و دولت در فراهم كردن بسترها و زمینه‌های اجرای مناسب این فریضه گفت: در بحث امر به معروف و نهی از منكر مهمتر از بحث تذكر لسانی، بحث اقناع طرف مقابل مدنظر است، چراكه اگر اقناعی وجود نداشته باشد، خود این فریضه ممكن است تبدیل به سوءتفاهم و تشدید اختلافات شود.


هاشمی‌رفسنجانی وظیفه علما، دانشمندان و صاحب‌نظران را در تبیین امر به معروف و نهی از منكر و ارائه استدلال و دلایل اقناع‌كننده را در اجرای این فریضه الهی، مهم و اساسی خواند و تصریح كرد: تدوین شاخص‌ها و مبانی آموزشی و تربیتی در این زمینه و آشنا ساختن عموم مردم به خصوص جوانان، می‌تواند بسیار كارگشا و مؤثر باشد.


رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان تعبیر «مشك آن است كه خود ببوید، نه آنكه عطار بگوید» با بیان این‌كه "مراكز، واحدها و كلاس‌های دانشگاه آزاد سمبل و نمونه مراكز فرهنگی و اسلامی برتر در جامعه است"، گفت: مسوولان برگزاری همایش امر به معروف و نهی از منكر تلاش كنند حاصل و نتیجه مباحث مطرح شده و پژوهش‌ها را به صورت مكتوب در اختیار مردم و سایر مراكز آموزش عالی قرار دهند تا ان‌شاءالله شاهد گسترش بیش از پیش تحقق فریضه الهی امر به معروف و نهی از منكر در جامعه باشیم.