جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


حمایت جمعی از فعالان دانشجویی خارج از کشور از اعتراضات دانشجویی

Posted: 14 May 2011 06:30 AM PDT

                                 
جرس: جمعی از فعالان سابق دانشجویی خارج از کشور، با انتشار بیانیه‌ای از اعتراضات "مستقل" و "آزادی‌خواهانه"ی دانشجویان حمایت کرده و به حاکمیت نسبت به برخوردهای خشونت‌آمیز با این دانشجویان هشدار داده‌اند.

  

در بخشی از این بیانیه‌ آمده است: ما خواهان پایان حکومت‌ نظامی غیررسمی حاکم بر دانشگاه‌ها و بازگشت فضای آکادمیک به جای جو پادگانی امروز دانشگاه‌ها هستیم. ما خواهان آن هستیم که با خروج نیروهای امنیتی و غیر دانشگاهی از محیط دانشگاه‌ها آزادی‌های آکادمیک احیا و برقرار شود.

 

 متن کامل این بیانیه که نسخه‌ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته است به شرح زیر است:

 

 دهه‌های متمادی است که دانشگاه و دانشجویان به مثابه کانون و چراغ روشن اندیشه‌ورزی و آزادی‌خواهی، قلب تپنده‌ی جنبش‌های مدنی مردم ایران بوده است. اما از بدو تاسیس نهاد دانشگاه در ایران تا امروز، همواره اصحاب قدرت با دانشجویان آگاه و آزادی‌خواه برخورد خصمانه داشته‌اند و فراز و نشیب‌ها و تحولات پی در پی در تاریخ معاصر ایران نیز هرگز سبب نشده است تا سرکوب جنبش دانشجویی توسط حاکمان لحظه‌ای متوقف گردد. اما جنبش دانشجویی ایران نشان داده است که علی‌رغم فشارها، ترس آفرینی‌ها و سرکوب مداوم از سوی صاحبان قدرت هیچ‌گاه در برابر ظلم، بیداد و استبداد سکوت نخواهد کرد و با سلاح اندیشه و آگاهی، پایه‌های استبداد را فرو خواهد ریخت و زندان، محرومیت و ممنوعیت نتوانسته مانع تپش و حرکت رو به جلوی آن شود.

  

دانشگاه و جنبش دانشجویی در سی سال گذشته همواره زیر ضرب حملات عمله استبداد بوده و به خصوص در شش سال گذشته و به صورت مشخص پس از کودتای انتخاباتی ۸۸، نیروهای سرکوب‌گر با حمله وحشیانه به محیط دانشگاه و یا خانه و کاشانه دانشجویان و بازداشت و ضرب و شتم آن‌ها و همچنین محروم کردن دانشجویان اندیشه‌ورز، نخبه و آزادی‌خواه از ادامه‌ی تحصیل، تعطیلی تشکل‌های منتقد، صدور احکام قضایی بی‌سابقه علیه فعالان دانشجویی و بازنشستگی اجباری اساتید صاحب صلاحیت، با تهدید و ارعاب هر روزه‌ی دانشجویان، و با انکار حضور درخشان آن‌ها خواسته است وقفه‌ای در جنبش پرافتخار دانشجویی ایجاد کند تا بتواند به خواست‌های نامشروع  خود در خاموش کردن صدای مخالفان و یک صدا کردن جامعه دست یابد.

 

 اما زنهار که دانشگاه تا همیشه زنده است و پویا و خار چشم مستبدین؛ آن‌چه اقتدارگرایان بر آن حمله می‌کنند، تصویر ماه درخشان جنبش دانشجویی است بر آب و هر چند که لحظه‌ای معوج شود، باز هم ماه خواهد تابید و در آب منعکس خواهد شد.

  

اکنون نیز علی‌رغم گذشت نزدیک به دو سال از جنایات پس از وقایع انتخابات که با کشتار مردم بی دفاع، حمله به کوی دانشگاه و فجایع کهریزک همراه بود و عاملان و آمران این جنایات آزادانه به اعمال ننگین خود می‌پردازند برخی از مسوولان نظامی کماکان دانشجویان را تهدید به برخوردهای خشونت آمیز می کنند.

 

 ما جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی به مجموعه‌ی حاکمیت هشدار می‌دهیم تا رویه‌ی نامیمون برخورد با فعالیت‌های مسالمت‌آمیز دانشجویی را پایان دهد؛ سرمایه‌های علمی و نخبگان این کشور را هر چه سریع‌تر از زندان آزاد کنند.

 

 ما خواهان پایان حکومت‌ نظامی غیررسمی حاکم بر دانشگاه‌ها و بازگشت فضای آکادمیک به جای جو پادگانی امروز دانشگاه‌ها هستیم. ما خواهان آن هستیم که با خروج نیروهای امنیتی و غیر دانشگاهی از محیط دانشگاه‌ها آزادی‌های آکادمیک احیا و برقرار شود. ما به عنوان کسانی که تجربه و افتخار چندین سال همراهی با جنبش دانشجویی را داشته‌ایم، از همه‌ی حرکت‌های مستقل، آزادی‌خواهانه و غیرخشونت‌آمیز در اعتراض به فضای پادگانی – امنیتی دانشگاه‌ها دفاع و از دانشجویانی که در این زمینه تلاش می‌کنند حمایت می‌کنیم.

  

ما عمیقا معتقدیم با توجه به خشونت عریان نیروهای امنیتی و سرکوب‌گر نسبت به دانشجویان و دانشگاه، هشیاری دانشجویان در اعتراضات‌شان امری لازم و ضرروی است. چیزی که تا به امروز نیز همواره چراغ راه فعالان جنبش دانشجویی بوده است و پس از این نیز خواهد بود؛ هشیاری، استقلال، شجاعت.

 

 

دقت و بررسی همه‌ی جوانب پیش از ورود به عرصه‌ی عمل و پرهیز از دام‌های نهان و آشکار حاکمیت می‌تواند بر نیرومندی بیشتر جنبش دانشجویی بیافزاید تا با هزینه‌های کمتر،‌ دستاوردهای بزرگ‌تری کسب کند.

 

 در پایان ما جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، ضمن اعلام حمایت از فعالیت‌های مستقل و روشن‌بینانه‌ی جنبش دانشجویی، به حاکمیت در مورد  ادامه‌ی روند برخورد با دانشگاه به شدت هشدار می‌دهیم.

  

آذرنیوش، فرشید

اسکندری، صادق

اصلاح‌چی، مرتضی

اعتمادی، امیرحسین

بهمنی، آرش

 

 

جلالی‌فر، سعید

جعفریان، رضا

جهان‌دار، پویا

خسروی، مصطفی

دوستی‌پور، فرشاد

رشیدی، امیر

روزبهانی، مریم

روحانی، مهدی

سپهری‌فر، تارا

سرابندی، نسیم

سیما، سلمان

شجاعی، صادق

شکوهی‌فرد، محمدرضا

صادقی، محمد

ظریفی‌نیا، حمیدرضا

طالبی، حسن

عبدی، علی

علی‌پور، فرهمند

فریدی، ناصح

فناییان، فاطمه

محمدی، فرشاد

مصطفوی، نریمان

میردامادی، سراج‌الدین

همتی، رحیم

هنری، علی

 

 

حمایت انجمن کارگران دموکراسی خواه و تشکل مدنی مادران صلح کردستان از اعتراض ٢۵ اردیبهشت ماه

Posted: 14 May 2011 06:10 AM PDT

جــرس: در ادامه اعلام حمایت از فراخوان جمعی از دانشجویان سبز دانشگاههای سراسر کشور، جهت برگزاری اعتصاب و تجمعاتی اعتراضی نسبت به حاکمیت فضای امنیتی در دانشگاهها در ٢۵ اردیبهشت ماه، انجمن «کارگران دموکراسی خواه» و همچنین تشکل مدنی «مادران صلح کردستان» نیز، از این فراخوان اعلام حمایت کردند.


به گزارش تارنمای اخبار روز، انجمن کارگران دموکراسی خواه روز شنبه ٢۴ اردیبهشت ماه، با انتشار فراخوانی از کارگران و سایر مردم ایران دعوت کرده است به حمایت از فراخوان دانشجویان برای اعتراض به اختناق در دانشگاه ها در روز ۲۵ اردیبهشت بپیوندند.


متن این فراخوان به شرح زیر است:
انجمن کارگران دمکراسی خواه از فراخوان، ٢۵ اردیبهشت، دانشجویان حمایت و با حرکت و خواست دانشجویان اعلام همبستگی می کند!
زنان و مردان کارگر، هم میهنان عزیز، تعداد زیادی از فعالان دانشجویی دانشگاه های تهران و امیر کبیر با انتشار فراخوانی از مردم دعوت کردهاند تا در اعتراض نسبت به تشدید فضای امنیتی - پادگانی در دانشگاه های کشور، در روز ٢٥ اردیبهشت با انجام اعتصاب و اعتراض اعلام مخالفت کنند.
این فراخوان تاکنون با استقبال گستردهای در میان دانشجویان، اساتید و سایر گروه های اجتماعی مواجه شده و عده زیادی از این تصمیم دانشجویان حمایت و با آن اعلام همبستگی و همراهی کردهاند.
انجمن کارگران دمکراسی خواه نیز ضمن محکوم نمودن استقرار و تشدید جو خفقان و سرکوب در جامعه و در دانشگاه ها و کارخانجات، بهمراه سایر گروه های اجتماعی آزادی و ترقی خواه از فراخوان فعالان دانشجویی حمایت نموده و عموم مردم، بویژه کارگران و مزد بگیران را به همراهی و حمایت از دانشجویان در روز ٢٥، اردیبهشت فرا می خواند.


همزمان، تشکل مدنیِ «مادران صلح کردستان» نیز، با صدور بیانیه ای در حمایت از این فراخوان آورده است: "سالهاست که دانشگاه پیشاهنگ جبهه اول ایستادگی در برابر هتک حرمت انسانیت بوده است و مادرانه چنان فرزندان برومندی را بر قامت پیکر شرافت و آزادگی استوار کرده که فقط میتوان اسطورهها و افسانههای زمانهشان نامید. ...اینک اردیبهشتمان را مادرانه با فرزندان دانشگاه تقسیم میکنیم آنچنان که شیرین، فرزاد، علی، فرهاد و مهدی چندی پیش با ما چنین کردند و همراه با شما‌ این " چراغ رابطه‌" را شعله‌ورتر میکنیم..."


گفتنی است طی دو هفته اخیر، و پس از اعلام فراخوان اعتصاب و تجمع توسط گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران و در موج پیوستن دانشگاهها به این فراخوان، منابع خبری دیگری نیز، از حمایت و همراهیِ جمعی از کارکنان وزارت سابق نفت که به تازگی در وزارت نیرو ادغام شده از خیزش ٢۵ اردیبهشت خبر داده و به نقل از بیانیۀ آنها خاطرنشان کردند "ضمن حمایت از حرکت اعتراضی دانشجویان به رفتار مستبدانه و دیکتاتوری حاکم بر کشور اعتراض شدید خود را به تصمیمات غیر کارشناسانه دولت غیر منتخب حاکم اعلان می داریم.ما با شعار آزادی اندیشه و بیان حق مسلم ماست ،رفتار غیر انسانی و ناجوانمردانه با زندانیان عقیدتی و سیاسی از قشرهای مختلف جامعه را مذموم و سکوت وقیحانه مسوولین در برابر جنایتهایی را که در زندانها علیرغم افشاگریهای عزیزان دربندانجام میشود را به شدت محکوم میکنیم و خواستار آزادی بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی هستیم. ما از کلیه همکاران خود در صنعت نفت و صنایع وابسته و کارکنان وزارتخانه ها و بخشهای خصوصی دعوت می کنیم که با عدم حضور در محل کار در روز ٢۵ اردیبهشت باین حرکت اعتراضی بپیوندند و خواهران و برادران و فرزندان دانشجوی خود را تنها نگذارند و با این حرکت اعتراض خود را به شیوه مدیریت کشور به گوش ناشنوای دیکتاتور و ایادیش برسانند."


گفتنی است طی دو هفته اخیر، پس از فراخوان جمعی از فعالان دانشجویی و اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی جهت برگزاری اعتصاب و تحصن اعتراضی نسبت به امنیتی شدن فضای دانشگاه در روز یکشنبه ٢۵ اردیبهشت، دانشجویانِ سبزِ دهها دانشگاه و مرکز آموزش عالی کشور، با صدور بیانیه هایی جداگانه اعلام کردند که آنها نیز به اعتصاب و اعتراضی مشابه در روز ٢۵ اردیبهشت ماه دست خواهند زد.


تشکل های متعددی از دانشگاههای سراسر کشور که در اولین روزهای فراخوان، طی صدور بیانیه هایی جداگانه و بعضا مشترک، از خیزش ٢۵ اردیبهشت حمایت کردند، عبارت بودند از جمله: دانشجویان سبز دانشگاه امیر کبیر، علامه، بهشتی، علم و صنعت، هنر، بوعلی همدان، گیلان، آزاد ساری، دانشگاه آزاد رباط کریم، انجمن اسلامی دانشگاه آزاد پیشوا- ورامین، پیام نور مازندران، دانشگاه های چهارگانه شهر تبریز، آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشجویان آزادیخواه دانشگاه شیراز، جمعی از دانشجویانِ دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجیِ دانشگاه علامه، دانشجویان فعال دانشگاه یاسوج، جمعی از فعالین دانشجویی شهر بابل، جمعی از دانشجویان دانشگاه سوره، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بیضاء فارس، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد اراک، جمعی از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام رضا مشهد، دانشجویان سبز دانشگاه های شهید چمران و جندی شاپور اهواز، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه های اهواز، جمعی از سبز اندیشان دانشگاه ملایر، دانشجویان سبز دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان، دانشجویانِ سبزِ دانشگاههای چندگانه «قزوین»، جمعی از فعالین دانشجویی و مدنی دانشگاه «سمنان»، دانشجویان سبز «دانشگاه آزاد مشهد»، جمعی از دانشجویان سبز «دانشگاه آزاد واحد خمینی شهر اصفهان»، جمعی از دانشجویان «دانشگاه تربیت معلم کرج»، «غیر انتفاعی شمال»، «مازندران»، «تهران شرق (قیامدشت)» و «آزاد قائمشهر» .

 

رهبری در اختلاف مجلس و دولت درخصوص ادغام وزارتخانه ها هم نظر داد

Posted: 14 May 2011 06:58 AM PDT

 جرس: در حالی که هنوز یک هفته از پایان جنجال ابقای وزیر اطلاعات و حکم حکومتی نگذشته است، رييس مجلس شوراي اسلامي با تاييد ديدار اخيرش با 'محمود احمدي نژاد'  در خصوص اختلاف نظر دولت و مجلس براي ادغام وزارتخانه ها گفت كه اين ديدار در حضور رهبري صورت گرفته است.
    

به گزارش فارس، 'علي لاريجاني ' عصر روز شنبه در حاشيه آغاز عمليات اجرايي طرح جامع بهارستان در جمع خبرنگاران با بيان اين مطلب اظهار داشت: اين گونه مسايل و اختلاف نظر بين دولت و مجلس طبيعي است.

رييس مجلس تصريح كرد كه طبق قانون اساسي تنظيم روابط قواي كشور از وظايف رهبری است. و اين كار انجام شده و مسئله از نظر ما حل شده مي‌باشد و مشكلي نيست. 

وي تفسير شوراي نگهبان در خصوص ادغام وزارتخانه ها را مورد استناد قرار داد و تاكيد كرد كه شرح وظايف وزارتخانه ها بايد در مجلس شوراي اسلامي مطرح شود.

لاريجاني در پاسخ به اين سوال كه امروز احمدی نژاد با برخي وزراي كابينه اش كه وزارتخانه هاي آنان را ادغام كرده است خداحافظي كرد، گفت: اين جزو اختيارات رييس جمهوري است و مي تواند وزيرش را بردارد. 

 

معتقدان واقعی جمهوریت نظام را به انگیزه دفاع از اسلامیت آن نابود نمی کنند

Posted: 14 May 2011 06:58 AM PDT

متن دفاعیه جواد امام
جرس: جواد امام از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و رییس ستاد تهران مهندس میرحسین موسوی در انتخاب دهم ریاست جمهوری در دفاعیه خود تصریح کرده است: معتقدان واقعی جمهوریت نظام را به انگیزه دفاع از اسلامیت آن نابود نمی کنند.


به گزارش امروز، در گوشه ای از این دفاعیه آمده است: «من نمی دانم از چه زمانی نظریات این سرباز کوچک و بی ادعا در باب سیاست اهمیت یافته است و اساساً اعلام مرزبندی او با جریان های دیگر چه سودی به حال این ملک و ملت دارد و چه گره ای از کار بحران کنونی کشور می گشاید؟ اما خواسته اند چنین کنم. و من هم به هر تقدیر مصلحت در این دیده ام که چنین کنم.» 
رییس ستاد مهندس موسوی در تهران در معرفی خود گفته است:«از دوران دفاع مقدس زخم هایی به یادگار بر پیکر دارم که در دفاتر 40 درصد ثبت کردند تا اگر روزی مرا به اتهام براندازی و اقدام علیه نظام به بند کشیدند و زخم های بدنم را انکار کردند این گواهینامه رسمی سندی باشد که هر انکاری را ناموجه سازد.»

رییس ستاد تهران دکتر معین در انتخابات نهم ریاست جمهوری می نویسد، «در طول بازجویی ها به من القاء می شد که به انقلاب و نظام و امام و رهبری خیانت کرده ام و من هر چه در این گذشته می اندیشیدم جز انتقاد و عدم ارادت به آقای احمدی نژاد و فعالیت در ستاد رقیب ایشان توجیه و بهانه ای برای این اتهامات نمی یافتم. من نه تنها باید به این خیانت اعتراف می کردم، بلکه باید برای جبران این گناه عظیم که تمامی مجاهدت هایم را حبط و نابود کرده و مرا به خائنی گنهکار در قعر دوزخ مبدل ساخته بود، باید مصاحبه می کردم و از اصلاح طلبان، خاتمی، کروبی و موسوی، تبری می جستم. این بزرگان که جای خود داشتند من به خائنی تبدیل شده بودم که دیگر گذشته و حال و حتی زخمهای بدنم برای اثبات تفاوت من با منافقان و سلطنت طلبان و مزدوران و عاملان بیگانه کافی نبود.»

جواد امام ادامه دادکه از او خواسته شده «از اینکه با فعالیت در ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ مرزهای هویتی خود را با این جماعت مخدوش کرده ام، از پیشگاه ملت و رهبری عذر می خواستم. باید فریاد می زدم که به امام زمان معتقدم و با کسانی که امام زمان (عج) را انکار و یا در وجود آن حضرت تشکیک می کنند نسبتی ندارم. باید می گفتم که هیچ پیوند و نسبت فکری و سیاسی با کسانی که قرآن را کلام پیغمبر می دانند ندارم و من فکر می کردم کدام کرده و رفتار و فعالیت من چنین ابهاماتی را موجب شده است که امروز باید ابهام زدایی کنم؟ آیا فعالیت قانونی و حمایت و تلاش قانونی برای پیروزی کاندیدایی که صلاحیتش از سوی شورای نگهبان تأیید شده و یا همکاری با احزاب و جریان های سیاسی قانونی و رسمی کشور که اعتقادات دینی و مواضع سیاسی شناخته شده و روشنی دارند، چنین ابهامی ایجاد کرده است؟»

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرده که معتقد است، طرفداران واقعی نظام و انقلاب کسانی هستند که با میراث انقلاب گزینشی رفتار نمی کنند، یؤمن ببعض و یکفر ببعض نیستند، از سفره میراث آنچه را که بر چربی شکمهای برآمده شان می افزاید به یغما نمی برند و باقی را به فراموشی بر جای گذارند. خانواده شهدا همگی برایشان عزیزند نه برخی عزیز و برخی مطرود. بسیجیان و جبهه رفته ها همگی برایشان محترمند نه برخی بر صدر بنشانند و مکنت و مال بخشند و برخی را در حبس به بند کشند و یا در عزلت و انزوا رها کنند. پیشکسوتان و زخم خورده های بی ادعای جبهه و جنگ و خانواده های شریف سرداران شهید بسیجی را به زیر نمی کشند و جنگ نادیده های پر مدعا را بر صدر نشانند. برای اهانت به تصویر امام غوغا به پا نمی کنند تا سکوت و همراهی خود را در هتک حرمت امام و بیت شریفش پنهان بماند. نه اسلامیت نظام را به نفع جمهوریت مصادره می کنند و نه جمهوریت نظام را به انگیزه دفاع از اسلامیت آن نابود می کنند.
او خاطر نشان کرده است: «معتقدم مدافعان واقعی نظام کسانی هستند که به خطر انحراف درونی و فرصت طلبی ها و خودکامگی ها و مصادره میراث انقلاب همان قدر حساسیت و وسواس به خرج می دهند که در برابر بیگانگان و معاندان با نظام و انقلاب»


متن دفاعیه و اعترافات رسمی جواد امام بشرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ 
(هود:88)

از من خواسته اند به عنوان کسی که سابقه ای طولانی در عرصه های جنگ و دفاع مقدس داشته و در تلاش برای حفظ و استحکام این نظام از هیچ کوششی فروگذار نکرده است، به بیان دیدگاه های خود درباره مسائل جاری کشور بپردازم. از مرزبندی با نیروهایی که به لحاظ فکری با ایشان مرزبندی و فاصله دارم بگویم و به اصطلاح خرج خود را از صاحبان اندیشه های سکولار و غیر معتقد به نظام و انقلاب جدا کنم. من نمی دانم از چه زمانی نظریات این سرباز کوچک و بی ادعا در باب سیاست اهمیت یافته است و اساساً اعلام مرزبندی او با جریان های دیگر چه سودی به حال این ملک و ملت دارد و چه گرهی از کار بحران کنونی کشور می گشاید؟ اما خواسته اند چنین کنم. و من هم به هر تقدیر مصلحت در این دیده ام که چنین کنم. اما قبل از بیان مرزها و فاصله ها و خط کشی ها ابتدا باید بگویم کیستم، کجای این نظام و جامعه قرار گرفته ام تا روشن شود دیگری من کیست؟ آن که مقابل خود می بینم کدام است؟ با چه کسی باید مرزبندی کنم؟ بدیهی است برای بیان مرزها و یا به عبارت بهتر تبیین هویت ها نفی دیگری تنها کافی نیست. این که من چه نیستم تنها نشان خواهد داد من چه نیستم اما روشن نمی سازد من کیستم. حتی نشان نمی دهد دیگری من کیست. بنابراین به ناگزیر باید در کنار آن نفی به اثبات نیز بپردازم و از خود بگویم کاری که سخت بر من دشوار است و تاکنون هرگز چنین نکرده ام. نه از باب تواضع، که من که باشم که تواضع کنم. اما اکنون این اجبار یا اصرار مرا ناگزیر می سازد که از خود بگویم تا معلوم شود کیستم و دیگری من کیست.

من جواد امام، ایرانی مسلمان، معتقد به یگانگی خداوند و خاتمیت پیامبر اسلام(ص) و ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام در دامان مادری پرورش یافته ام که به نام خدا مرا در دامان خود شیر می داد. مسلمانی من و خانواده من تاریخی بس طولانی تر از سالهای بعد از انقلاب دارد. از نوجوانی دل به امام دادم و همین عشق و دلدادگی بود که از 14 سالگی مرا به جبهه های جنگ کشاند تا از میهن خود دفاع کنم. نوجوانی و بخش مهمی از سالهای جوانی را در تمام سالهای جنگ در جبهه ها سپری کردم. در طول این مدت در هر نقطه از این جبهه طولانی از بوکان کردستان تا جزایر مجنون در جنوب حاضر بودم و در لشکر 17 علی بن ابی طالب، لشکر 27 محمد رسول الله، سپاه پانزدهم رمضان و در هیئت بسیجی ساده تا جانشین فرمانده یگان ویژه شهادت خدمت کردم. از این دوران زخم هایی به یادگار بر پیکر دارم که در دفاتر 40 درصد ثبت کردند تا اگر روزی مرا به اتهام براندازی و اقدام علیه نظام به بند کشیدند و زخم های بدنم را انکار کردند این گواهینامه رسمی سندی باشد که هر انکاری را ناموجه سازد.

پس از پایان جنگ تا سال 1381 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودم. همانند حضور در جبهه ها به حضور در سپاه و مشی و هدفی که از این عضویت تعقیب می کردم افتخار می کنم. پس از پایان جنگ و پشت سرگذاشتن عملیات مرصاد و ... در سال 1369 به وزارت کشور مأمور شدم به عنوان رئیس دبیرخانه شورای تأمین استان و معاون اداری مالی ستاد آزادگان خدمت کردم. چند سالی بعد به سپاه بازگشتم و به عنوان رئیس مرکز خدمات پرسنلی دانشگاه امام حسین مشغول به خدمت شدم پس از انتخابات دوم خرداد 1376 به وزارت نیرو دعوت شدم و به عنوان مدیر کل حراست وزارت نیرو، سپس مشاور وزیر و معاون حقوقی و پارلمانی و پشتیبانی وزارت انجام وظیفه کردم. به خدمت در دولت اصلاحات به ریاست جمهوری آقای خاتمی همانقدر می بالم که به حضورم در جبهه های دفاع مقدس. پس از آن به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) مأمور شدم. در همین دوران پس از 25 سال خدمت به صورت یکجانبه و غیرقانونی و بدون ابلاغ و حکمی مشمول مهرورزی دولت نهم شدم، حقوق و مزایا قطع و سابقه بیمه خدمات درمانی و بیمه بازنشستگی و ... منتفی گردید و به این ترتیب با شروع به کار دولت نهم رابطه استخدامی من با دولت پایان یافت و به این پایان نیز افتخار می کنم.
در سال 1385 افکار و مواضع و خط مشی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را به آرمانهای امام و ارزشهای انقلاب نزدیکتر یافتم و به عضویت این سازمان درآمدم.

در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری مسئولیت ستاد تهران آقای دکتر معین را بر عهده داشتم و در انتخابات دوره دهم نیز این افتخار را داشتم که مسئول ستاد تهران آقای مهندس موسوی باشم و نهایتاً بلافاصله پس از انتخابات یعنی در تاریخ 24/3/1388 قبل از شکل گیری اعتراضات عمومی نسبت به نتیجه انتخابات، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و ... دستگیر شدم. در طول سه ماه زندان انفرادی بارها و بارها این گذشته را مرور کردم تا بفهمم تاوان کدامین جرم و گناه را پس می دهم. من که بهترین سالهای عمر خود را در ایجاد امنیت این کشور در جبهه ها سپری کرده بودم هر فرجام و سرنوشتی را برای خود احتمال می دادم جز این که روزی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و محاکمه شوم. در طول بازجویی ها به من القاء می شد که به انقلاب و نظام و امام و رهبری خیانت کرده ام و من هر چه در این گذشته می اندیشیدم جز انتقاد و عدم ارادت به آقای احمدی نژاد و فعالیت در ستاد رقیب ایشان توجیه و بهانه ای برای این اتهامات نمی یافتم. من نه تنها باید به این خیانت اعتراف می کردم، بلکه باید برای جبران این گناه عظیم که تمامی مجاهدت هایم را حبط و نابود کرده و مرا به خائنی گنهکار در قعر دوزخ مبدل ساخته بود، باید مصاحبه می کردم و از اصلاح طلبان، خاتمی، کروبی و موسوی، تبری می جستم. این بزرگان که جای خود داشتند من به خائنی تبدیل شده بودم که دیگر گذشته و حال و حتی زخمهای بدنم برای اثبات تفاوت من با منافقان و سلطنت طلبان و مزدوران و عاملان بیگانه کافی نبود. اعتراض از سر اندوه و درد جانکاه من از اینکه در دادگاه در کنار کسانی که متهم به رابطه با سلطنت طلبان هستند محاکمه می شوم گره از کار من نمی گشود و بازجویم را قانع نمی ساخت، بلکه برای اثبات این امر باید طی مصاحبه و سخنرانی با سلطنت طلبان و منافقان و ضد انقلاب خارج نشین و لیبرال ها و ... مرزبندی می کردم و از اینکه با فعالیت در ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ مرزهای هویتی خود را با این جماعت مخدوش کرده ام، از پیشگاه ملت و رهبری عذر می خواستم. باید فریاد می زدم که به امام زمان معتقدم و با کسانی که امام زمان (عج) را انکار و یا در وجود آن حضرت تشکیک می کنند نسبتی ندارم. باید می گفتم که هیچ پیوند و نسبت فکری و سیاسی با کسانی که قرآن را کلام پیغمبر می دانند ندارم و من فکر می کردم کدام کرده و رفتار و فعالیت من چنین ابهاماتی را موجب شده است که امروز باید ابهام زدایی کنم؟ آیا فعالیت قانونی و حمایت و تلاش قانونی برای پیروزی کاندیدایی که صلاحیتش از سوی شورای نگهبان تأیید شده و یا همکاری با احزاب و جریان های سیاسی قانونی و رسمی کشور که اعتقادات دینی و مواضع سیاسی شناخته شده و روشنی دارند، چنین ابهامی ایجاد کرده است؟ اعترافات و محکوم کردن های سفارشی محدود به این موارد نمی شد. من که از کودکی در حسینیه بزرگ شده ام و خود اداره کننده مجالس حسینی هستم باید هتک حرمت به عاشورا را نیز محکوم می کردم و از عاملان آن تبری می جستم. هنوز نمی فهمم برای کسانی که به انگیزه دفاع از نظام و کشور مرا دستگیر و محاکمه می کنند چه افتخاری دارد که یک بسیجی و ایثارگر انقلاب و جبهه های جنگ پشت دوربین تلویزیون از منافقان و سلطنت طلبان تبری بجوید به انحرافات فکری و سیاسی خود اعتراف و ابراز ندامت کند؟ تنها یک فرض باقی می ماند و آن اینکه داشتن مشی سیاسی متفاوت و حمایت از کاندیدایی غیر از کاندیدای مطلوب به معنای دگراندیشی یا انحراف فکری و یا براندازی و ضدیت با نظام است.

من چنان که گفتم ابایی از این ندارم که بگویم افکار و اندیشه های این یا آن متفکر یا روشنفکری را که با معتقداتم سازگار نیست، را باور ندارم. من هیچ مشکلی ندارم که اعتقادم را به امام زمان(عج) اعلام و بگویم از جمله منتظران آن منجی انسان و انسانیت هستم، اما مگر گوهر انتظار مخالفت با ظلم و ستم و پایان دادن به محرومیت و اجحاف و اجبار و تهدید و زور نیست؟ پس چگونه می توان با به بند کشیدن بیگناهان و توسل به زور و اجبار و وادار کردن دیگران به اعتراف و تبری از این و آن از عقیده انتظار دفاع کرد؟ آیا ما هم پذیرفته ایم هدف وسیله را توجیه می کند و راه باطل به مقصد حق منتهی می شود؟ آیا برای برچیده شدن اساس ظلم و ستم می توان از روشهای ظالمانه حتی علیه معتقدان به وجود منجی عالم انسانیت بهره جست؟ من هیچ گاه در محکوم کردن و اعلام مخالفت با سلطنت طلبان و منافقان جنایت کاری که دستشان به خون این ملت آغشته است و تن به مزدوری بیگانه داده اند و خیانت به این آب و خاک را در کارنامه سیاه خود دارند درنگ نمی کنم، اما با همان قاطعیت و شفافیت اعلام می کنم به بند کشیدن شریف ترین و پاک ترین فرزندان این ملت، بردن عرض و آبروی انسانها، ضرب و شتم افراد بیگناه، ارعاب مردم و هجوم شبانه به منازل و اماکن مسکونی و خسارت به اموال مردم، حوادث شرم آوری نظیر آنچه در زندان کهریزک رخ داد، ریختن خون حرام در خیابانها و ... را خدمت رایگان به سلطنت طلبان و منافقان و بیگانگان و زدن چوب حراج به انقلاب و نظام می دانم، خیانتی که دست کمی از خیانت منافقان ندارد. من در محکوم کردن هتک حرمت روز عاشورا از سوی هر کسی که باشد تردیدی به خود راه نمی دهم، اما با همان قاطعیت ضرب و شتم مردم بی گناه و کشته شدن انسانها در روز و ماه حرام، حمله به مساجد و بیوت مراجع معظم تقلید و حسینیه جماران و هتک حرمت بیت امام را خلاف شرع و اهانت به مقدسات و خیانت به میراث انقلاب می دانم.

انگیزه من از فعالیت سیاسی از جمله حمایت از میرحسین موسوی در انتخابات اصلاح انحرافات و خطاهایی است که در نظام رخ داده است، به اصل نظام باور دارم و همچنان که برای استقرار و حفظ آن جان ناقابلم را در طبق اخلاص گذاشتم، در اصلاح انحرافات و اجرای تام و تمام قانون اساسی و برخورداری ایرانیان از حقوق و آزادی های مطرح در آن نیز که ضامن استحکام و استواری نظام خواهد بود، تردیدی به خود راه نمی دهم از این رو بدیهی است که با جماعتی که در پوشش اعتراض به نتایج انتخابات اصل نظام را نشانه رفته اند مخالفم، اما با همین یقین و اطمینان کسانی را که آزادی و حقوق قانونی و مشروع ملت سلب کرده، در واکنش به اعتراض و انتقاد فاجعه می آفرینند و اصول قانون اساسی را به سادگی نقض می کنند و با توسل به ارعاب و خشونت، امکان هر گونه اصلاح منتفی می سازند و بر شاخ نشسته بن می برند و در جامعه تخم نفرت و کین می پراکنند و مردم را فرقه فرقه کرده علیه هم شورانند و جمهوریت نظام را به بهانه دفاع از اسلامیت نظام مصادره می کنند و در نتیجه اسلامیت آن را نیز به تاراج می برند، ضد اصل نظام و خائن به دستاوردهای انقلاب می دانم.


معتقدم طرفداران واقعی نظام و انقلاب کسانی هستند که با میراث انقلاب گزینشی رفتار نمی کنند، یؤمن ببعض و یکفر ببعض نیستند، از سفره میراث آنچه را که بر چربی شکمهای برآمده شان می افزاید به یغما نمی برند و باقی را به فراموشی بر جای گذارند. خانواده شهدا همگی برایشان عزیزند نه برخی عزیز و برخی مطرود. بسیجیان و جبهه رفته ها همگی برایشان محترمند نه برخی بر صدر بنشانند و مکنت و مال بخشند و برخی را در حبس به بند کشند و یا در عزلت و انزوا رها کنند. پیشکسوتان و زخم خورده های بی ادعای جبهه و جنگ و خانواده های شریف سرداران شهید بسیجی را به زیر نمی کشند و جنگ نادیده های پر مدعا را بر صدر نشانند. برای اهانت به تصویر امام غوغا به پا نمی کنند تا سکوت و همراهی خود را در هتک حرمت امام و بیت شریفش پنهان بماند. نه اسلامیت نظام را به نفع جمهوریت مصادره می کنند و نه جمهوریت نظام را به انگیزه دفاع از اسلامیت آن نابود می کنند. معتقدم مدافعان واقعی نظام کسانی هستند که به خطر انحراف درونی و فرصت طلبی ها و خودکامگی ها و مصادره میراث انقلاب همان قدر حساسیت و وسواس به خرج می دهند که در برابر بیگانگان و معاندان با نظام و انقلاب.


جواد امام

 

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: اختلافات تکرار نشود

Posted: 14 May 2011 06:58 AM PDT

 جرس: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در آغاز جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام از اقدام رهبری در هماهنگ کردن رؤسای قوا در مسائل اختلافی در خصوص ادغام وزارتخانه‌ها قدردانی و اظهار امیدواری کرد که اختلافات تکرار نشود.


 به گزارش آفتاب، مجمع تشخیص مصلحت نظام، امروز با حضور اکثریت اعضاء تشکیل جلسه داد. 

در این جلسه دو موضوع اختلافی میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در دستور کار قرار گرفت که در یک مورد رفع اختلاف و در مورد دوم، به دلیل طولانی شدن مباحث تصمیم‌گیری به جلسه آتی موکول شد. 

در این جلسه، دبیر کمیسیون نظارت مجمع گزارشی از روند بررسی و تصویب بودجه 1390 کل کشور و اقداماتی که مجمع در حین بررسی بودجه در مجلس شورای اسلامی برای رفع مغایرت‌ها با سیاست‌های کلی انجام گرفته است را ارائه نمود و مقرر شد مراتب به صورت مکتوب به استحضار رهبری معظم انقلاب رسانده شود. 

سپس لایحه موافقتنامه استرداد مجرمان بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری هند که مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته بود مطرح شد که پس از بحث و بررسی اعضاء، مصوبه مجلس شورای اسلامی عیناً به تصویب رسید. 

در ادامه جلسه، بررسی لایحه ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد که مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته است به عنوان دومین موضوع اختلافی در دستور کار مجمع قرار گرفت که به دلیل طولانی شدن مباحث، مقرر شد ادامه بررسی این موضوع در جلسه آینده مجمع ادامه یابد.

دعاگو: شیادان با دروغ‌گویی رای می‌آورند اما به قانون تن نمی‌دهند

Posted: 14 May 2011 06:14 AM PDT

جرس: امام جمعه شهرستان شمیرانات فضای تنش سیاسی را فضای مردم‌فریبی و قربانی ارزش‌های دینی و ملی تحلیل نموده و گفت: در فضای تنش سیاسی، جبهه‌های درگیر رسالتی جز تنش‌آفرینی و افزایش و گسترش دامنه‌های درگیری سیاسی نمی‌شناسند.

 
به گزارش آینده وی در ادامه سخنانش افزود: برای اثرگذاری بر افكار عمومی از مقدسات دینی و ملی، هزینه می‌كنند و با دروغ و توهین و تضعیف و تخریب برای پیروزی بر رقبای سیاسی می‌كوشند. در این فضا پیروز ظاهری صحنه؛ شیادان فریبكار، دروغ‌گو و با ارزش‌ها ناهمسو هستند، از قانون برای پیشبرد قانون‌ستیزی و قانون‌گریزی، استفاده می‌كنند و در پوشش ارزش‌گرایی، خدمت‌گزاری و مردم‌داری برای تجاوز به حقوق مردم و قربانی دادگری و دادگستری، حاضر و ظاهر می‌گردند. پیروزی با دروغ‌گویی، دروغ‌پردازی و فریب افكار عمومی، بی‌ثبات‌ترین برد سیاسی و رسواسازترین گزینه سیاسی- اجتماعی است. 

 دعاگو قانون‌گرایی، قانون‌گزینی و قانون‌مداری را استوارترین پایه آرامش و آسایش اجتماعی تحلیل کرده و گفت: آرامش و آسایش اجتماعی با قانون‌گرایی، قانون‌گزینی، قانون‌مداری و وحدت و امنیت دینی و ملی شكل می‌گیرد و رشد و شكوفایی فرهنگی،‌ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی و فنی را بسترسازی می‌كند. پایه اعتبار و اقتدار همه‌جانبه دولت‌ها و ملت‌ها قانون‌گرایی و پیشبرد طرح و برنامه‌های ملی، استانی و شهرستانی در چارچوب موازین قانونی است. هیچ قوه‌ای حق ندارد به هیچ بهانه‌ای از اجرای قانون سرپیچی كند و‌ قانون‌ستیزی را مصلحت ملی، دلسوزی و لازمه مردم‌‌داری معرفی كند. 

وی افزود: خودداری نهاد اجرایی از اجرای مصوبات نهاد قانونگذاری هرگز همگرایی با اقشار مردمی و در راستای خدمت‌شناسی و خدمت‌گزاری نیست. مردم برای تأمین منافع و مصالح قانونی‌شان، نمایندگان قانونگذار و خدمتگذار را برگزیده‌اند و به هیچ فرد و جمعی اجازه مصلحت‌تراشی در برابر نمایندگان منتخب خویش را نمی‌دهند. قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی نهادهای حكومتی به ناكامی طرح و برنامه‌های ملی و حكومتی و تضعیف اعتبار و اقتدار ملی می‌انجامد و توان ملی را در خدمت ناتوان‌سازی حكومت و ملت تباه می‌كنند. 

دعاگو در پایان تأكید كرد: هیچ‌كس حق ندارد خارج از ساختارهای قانونی برای مردم در قالب قیم و وكیل ملت، سخن بگوید و تصمیم بگیرد. مردم از قانون‌گذاران، قانون‌گذاری و نظارت بر اجرای مصوبات قانونی، از مجریان، اجرای مصوبات قانونی و از نهاد قضایی، قضاوت در چارچوب موازین قانونی برای تأمین عدالت اجتماعی را می‌خواهند، از قانون‌گریزان و قانون‌ستیزان با تمام وجود نفرت دارند و متجاوزان به حقوق‌شان را در هیچ عرصه و صحنه‌ای نمی‌بخشند.

اگر چالش های اخیر ادامه می یافت، صدای بازار در می آمد

Posted: 14 May 2011 04:59 AM PDT

دبیر کل جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار

جــرس: دبیر کل «جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار» معتقد است "در رابطه با مسایلی که اخیرا به وجود آمد بازار یک آتش زیر خاکستر بود که اگر کارها تنظیم نمی شد و مجموعه قوه مجریه به سمت تبعیت از ولایت پیش نمی رفت صدای بازار در می آمد و جامعه بازار به این موضوع واکنش نشان می داد."


بازار یک آتش زیر خاکستر بود
احمد کریمی اصفهانی پیرامون مسائل اخیر و چالش های پیش آمده میانِ حامیان رهبری و دولتی ها نیز گفت "بسیاری از مسائل را شاید ما نظراتی داشته باشیم اما به لحاظ ملاحضات مان بالاخره شاید احتیاج است سکوت کنیم. اگر باز هم مساله ای پیش بیاید صحبت خواهیم کرد. در رابطه با مسایلی که اخیرا به وجود آمد بازار یک آتش زیر خاکستر بود که اگر کار ها تنظیم نمی شد و مجموعه قوه مجریه به سمت تبعیت از ولایت پیش نمی رفت صدای بازار در می آمد. ما سعی مان بر این است که آهنگ ولایت حفظ شود. آن چیز که توقع شما بوده که در انقلاب ها بوده در حال حاضر به یک آرامش تبدیل شده است ولی اگر ضرورت پیش بیاید هیچ فرقی با قبل نخواهد کرد."


سهم خواهی بازار در دولت ها
این فعال اصولگرای بازار، پیرامون "نقش بازار در تصمیم گیری های سیاسی" و "حتی سهم خواهی در کابینه ها" گفت "سهم خواهی در برخی مواقع، در مسایل معنوی است که ما این ادعا را داریم و باید دولتی باشد تابع ولایت ، مجلسی که اصولگرا است بر سر کار باشد و سهم هایی از این دست را می خواهیم. شاید شما تکلیف را اسمش را سهم خواهی بگذارید و وزاریی که گفته می شود از بازار آمدند، بر مبنای شایستگی بوده اند نه بر مبنای بازاری بودن."


وی همچنین پیرامون این که آیا "برای جامعه بازار مهم نیست فردی از درون بازار در کابینه حضور داشته باشد یا خیر" نیز، گفت "ما اصلا به همچین چیزی اعتقاد نداریم. در زمان ملی شدن نفت خیلی ها از جامعه بازار بودند چطور آنجا پسندیده بود؟ در سال ۴٢ می توانم با نام اسم ببرم افرادی که دور امام بودند بازاری بودند. اگر منظور شما این است که حالا کارتان را انجام داده اید بروید بنشینید کنار ، یک همچین تفکری را (مهدی) بازرگان برای روحانیت داشت. می گفت امام کارش را انجام داد حالا برود قم بنشیند و ما کارمان را خودمان ادامه می دهیم."



به گزارش خبرآنلاین، احمد کریمی اصفهانی، طی مصاحبه ای با «کافه خبر»، در رابطه با تحرک بازاریان و همچنین عملکرد صندوق های قرض الحسنه به بحث و گفت و گو نشست و پیرامون صندوق های قرض الحسنه گفت "...صندوق بانک ها آمده اند قسمت قرض الحسنه تدارک دیده اند که اصلا با قرض الحسنه های مد نظر ما منافات دارد و با هم نمی خواند. آن بنگاه درآمدی است و طرفی که می خواهد برود مبلغی را بگیرد باید با سپرده ها و ضامن معتبر بگیرد. در این حالت افراد قوی باید پول را بگیرند در حالیکه در قرض الحسنه مد نظر ما ضعیف ها پول می گیرند. روزی ما با یکی از روسای بانک مرکزی جلسه ای داشتیم که ایشان گفتند من خودم هم اهل قرض الحسنه هستم و هر ساله تعدادی سکه به هم قرض می دهیم و یک سال بعد آن را تحویل می گیریم. حتی افرادی که مغز اقتصادی برای بانک داری دارند می آیند کالایی را جایگزین پول می کند که به موازات زمان ارزش اش حفظ می شود..."


در پیشانی افراد مراجعه کننده نوشته نشده بود اصلاح طلب یا اصول گرا
این فعال اصولگرا پیرامون "انتقاد هایی که اخیرا به روند فعالیت های صندوق های قرض الحسنه شده است" نیز گفت "سبک انتقاد ها عوض شده است. از خیلی قبل و از زمان دولت موقت هر دولتی تقریبا به یک صورتی با صندوق ها بر خورد کرده اما شدت و ضعف داشته است. این انتقاد ها در زمان آقای محتشمی به اوج رسید و برخورد ایشان بسیار شدید بود. علت آن هم این بود همانگونه که نظام شاهنشاهی فکر می کرد صندوق های قرض الحسنه به بسیاری از انقلابیون سرویس می دهند پس از پیروزی انقلاب هم گفتند از نظر سیاسی به جناحی خاص سرویس می دهند. این در حالی بود که در پیشانی افراد مراجعه کننده نوشته نشده بود اصلاح طلب یا اصول گرا. صندوق های قرض الحسنه به طور عام نیاز هر محتاجی را جواب می دادند ولی بهانه این افراد بود. تمام کسانیکه در صندوق های قرض الحسنه بودند صبغه مذهبی زیادی داشتند و طبیعی بود در چارچوب نظام، قانون اساسی و آهنگ ولایت حرکت می کردند. بسیاری که با ولایت زاویه داشتند تلاش شان بر این بود که برخورد کنند. این برخورد را هم به مسایل سیاسی تبدیل می کردند."


در عمر نظام جمهوری اسلامی، اصناف و بازاری ها محوریت را «ولایت» قرار دادند
وی پیرامون این موضوع که "جامعه بازار همیشه در یک خط خاص حرکت کرده و به طیفی تمایل بیشتر داشته است" نیز، مدعی شد "من یک مطلب را خدمت شما عرض کنم و آن هم اینکه یکی از دلایل اینکه یک کاسب شاید از برخی اقشار جلو تر باشد این است که روزانه با تعداد زیادی افراد گفت و گو می کند. هر کسی ارتباط بیشتری با افراد داشته باشد به همان نسبت که ارتباط دارد به همان نسبت هم آگاهی بالاتری خواهد داشت. شما ممکن است یک فرد را در بازار مشاهده کنید دیپلم داشته باشد ولی حدود سی سال با مردم مرادوده داشته باشد. این مراوده چه فرقی با کلاس درس می کند؟ همه نوع افرادی از بد ترین تا بهترین آدم ، از سالم ترین تا بد جنس ترین آدم مرتب با کاسب ارتباط داشته است... ما اعتقاد داریم هر کاسبی ابتدا باید به لحاظ فقهی به وظیفه خودش آشنا شود. ابتدا باید آگاهی پیدا کرد. موضوع کاسبی با بهره بسیار حساس است و اگر یک کم توجه نشود مساله حلال به حرام تبدیل خواهد شد. لذا یکی از مسائل هم نزدیکی با حوزه ها و روحانیت است و این سبب شده در عمر نظام جمهوری اسلامی اصناف و بازاری ها محوریت را « ولایت » قرار دهند."


می خواستیم یک مرد الهی در راس قرار بگیرد که گرفت
دبیر کل «جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار» پیرامون سیاسی بودن و سیاسی ماندن بازار نیز می گوید "... می توان گفت پس از انقلاب خیلی محتوای بازار تغییر پیدا کرده است. افرادی آمدند و درب ها باز ها شد و محدوده کار و کسب گسترش پیدا کرد. یک مقدار به خاطر اینکه نظام ناچار بود به طرف این برود که موضوع اقتصاد متمرکز را بپذیرد. در آنجا نظام بگیر و ببند هایی را تدارک دید. همانطور که اشاره کردم نظام هم ناچار بود چرا که باید عرصه را بر افرادی که قصد داشتند به لحاظ اقتصادی برای نظام مشکلاتی را ایجاد کنند تنگ کنند. اجبارا هم بالاخره به این سمت رفت و خیلی ها هم نتوانستند بمانند. این تغییر ماهیت در بازار اثرات خود را گذاشت و اینطور نبود که بی اثر باشد. باید به این نکته اشاره کنم که در تمام انقلاب ها اگر نگوییم اولین اما در ردیف اولین بازاری ها بودند. امروز هم اینکه فرض شود بازار نشسته است اشتباه است و تحرک به این لحاظ کم شده که به نظامی رسیده است که جز خواسته هایش بوده است. خواسته بازار این بوده که یک نظام اسلامی حاکم شود و در راس آن یک مرد الهی قرار بگیرد."


 

اعتصاب غذای خشک مهدی محمودیان

Posted: 14 May 2011 05:58 AM PDT

 جرس: مهدی محمودیان که بابت انتشار نامه به رهبری به ۱۰ روز حبس انفرادی و ۳ ماه ممنوعیت از ملاقات به عنوان حکم تنبیهی مواجه شده، در انفرادی دست به اعتصاب غذای خشک زده است.


به گزارش کلمه وی که دچار بیماری های متعدد ناشی از دوران زندان و فشارهای متعدد و عدم رسیدگی مناسب مسوولان زندان است، در مدت چند هفته اخیر نیز همراه با تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر اعتصاب غذای تر کرده بود و به همین جهت دچار ضعف مفرط و تشدیدی بیماری شده و هم اکنون اقدام به اعتصاب غذای خشک، نگرانی درباره سلامت این زندانی سیاسی را بسیار جدی کرده است.

مهدی محمودیان، عضو جبهه مشارکت، روزنامه نگار و فعال حقوق بشری است که از ۲۵ شهریور ۱۳۸۸ بدون استفاده از حق مرخصی در حبس به سر می برد. وی بیش از ۷۰ روز در انفرادی بوده و از حدود یک سال پیش از بند ۳۵۰ اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده در حالی که در حکم ۵ سال حبس تعزیری وی، موضوع تبعید یا نفی بلد نیامده است.

دوره تازه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت

Posted: 14 May 2011 04:39 AM PDT

جــرس: همزمان با اعتصاب و اعتراض دانشجوییِ ٢۵ اردیبهشت، زندانیان سیاسی بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) نیز، در ادامه اعتصاب غذای دوره ای خود، روز یکشنبه ٢۵ اردیبهشت ماه، مجددا اعتصاب غذای اعتراضی خود را از سر خواهند گرفت.


منابع خبری جرس اعلام کرده بودند که زندانیان اعتصابی زندان گوهردشت، در بیانیه‌ای که فروردین ماه امسال صادر کردند، از اعتصاب غذای دوره ای خود در یکشنبه های پیشِ رو خبر داده و همزمان از دبیر کل سازمان ملل متحد،‌ بان کی مون، خواسته‌ بودند که نماینده ویژه خود را برای بازدید از ایران و تهیه گزارش کامل از وضعیت آزادی و حقوق بشر بویژه وضعیت زندان‌ها و زندانیان سیاسی اعزام نماید.


زندانیان سیاسیِ زندانِ گوهردشت (رجایی شهر)، در بیانیه خود خاطرنشان ساخته بودند "پس از تجربه‌های اعتصاب غذای یکشنبه ۲۱ فروردین، ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در هفته نخست از روز یکشنبه ۲۸ فروردین اعتراض سیاسی خود را با اعتصاب غذا به مدت یک روز آغاز می‌نمائیم، در هفته دوم روز یک شنبه ۴ اردیبهشت و دوشنبه ۵ اردیبهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهیم کرد.
در هفته سوم نیز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای یک شنبه ۱۱ اردیبهشت و دوشنبه ۱۲ اردیبهشت و سه شنبه ۱۳ اردیبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشار‌ها و ستم‌های فراوان برایشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام می‌داریم.
اعتراضات در هفته‌های چهارم و پنجم نیز از یکشنبه‌های این هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد یافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ اردیبهشت و ۲۵ تا ۳۰ اردیبهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود."


این زندانیان تصریح کرده بودند "در صورتی که حاکمیت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا کند این حرکت اعتراضی از روز یک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسیدن به خواسته‌هایمان ادامه خواهیم داد."


بنا به گزارش ها، اعتصاب غذای ٢۵ اردیبهشت ماهِ زندانیان سیاسیِ زندان گوهردشت، با اعتصاب و خیزش دانشجویی دانشجویانِ سبزِ دانشگاههای کشور برای همین روز تقارن دارد، که با فراخوانِ جمعی از اعضایِ انجمن اسلامیِ دانشگاه تهران آغاز و منجر به حمایتِ ۴۵ دانشگاه و واحد آموزش عالیِ کشور طی روزهای اخیر شده است.


لازم به یادآوری است اعتصاب غذای زندانیان گوهردشت، ابتدا توسط یازده تن از زندانیان سیاسی آغاز و با پیوستن گروهی دیگر از زندانیان سیاسی ادامه یافت، که از جمله می توان به منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان (به انفرادی منتقل شد)، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.


طی دو هفته اخیر، پس از فراخوان جمعی از فعالان دانشجویی و اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی جهت برگزاری اعتصاب و تحصن اعتراضی نسبت به امنیتی شدن فضای دانشگاه در روز یکشنبه ٢۵ اردیبهشت، دانشجویانِ سبزِ دهها دانشگاه و مرکز آموزش عالی کشور، با صدور بیانیه هایی جداگانه اعلام کردند که آنها نیز به اعتصاب و اعتراضی مشابه در روز ٢۵ اردیبهشت ماه دست خواهند زد.


تشکل های متعددی از دانشگاههای سراسر کشور که در اولین روزهای فراخوان، طی صدور بیانیه هایی جداگانه و بعضا مشترک، از خیزش ٢۵ اردیبهشت حمایت کردند، عبارت بودند از جمله: دانشجویان سبز دانشگاه امیر کبیر، علامه، بهشتی، علم و صنعت، هنر، بوعلی همدان، گیلان، آزاد ساری، دانشگاه آزاد رباط کریم، انجمن اسلامی دانشگاه آزاد پیشوا- ورامین، پیام نور مازندران، دانشگاه های چهارگانه شهر تبریز، آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشجویان آزادیخواه دانشگاه شیراز، جمعی از دانشجویانِ دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجیِ دانشگاه علامه، دانشجویان فعال دانشگاه یاسوج، جمعی از فعالین دانشجویی شهر بابل، جمعی از دانشجویان دانشگاه سوره، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بیضاء فارس، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد اراک، جمعی از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام رضا مشهد، دانشجویان سبز دانشگاه های شهید چمران و جندی شاپور اهواز، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه های اهواز، جمعی از سبز اندیشان دانشگاه ملایر، دانشجویان سبز دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان، دانشجویانِ سبزِ دانشگاههای چندگانه «قزوین»، جمعی از فعالین دانشجویی و مدنی دانشگاه «سمنان»، دانشجویان سبز «دانشگاه آزاد مشهد»، جمعی از دانشجویان سبز «دانشگاه آزاد واحد خمینی شهر اصفهان»، جمعی از دانشجویان «دانشگاه تربیت معلم کرج»، «غیر انتفاعی شمال»، «مازندران»، «تهران شرق (قیامدشت)» و «آزاد قائمشهر» .
 

بازجویی از حمزه کرمی برای نگارش نامه به دادستان

Posted: 14 May 2011 05:08 AM PDT

جرس: حمزه کرمی، زندانی سیاسی که چند روز پیش برای بازجویی در مورد نامه به دادستانی به یکی از سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شده بود پس از نه روز سرانجام به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگردانده شد.

 

به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی وقتی به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل می شود ، درباره نامه ای که چندی پیش خطاب به دادستان کل کشور نوشته بود، مورد بازجویی قرار گرفت. این نامه درباره شکنجه هایی بود که به او در مدت گذراندن زندان انفرادی اش وارد شده بود، و در سایتهای خبری نیز منتشر شد.

این در حالی است که انتقال یک زندانی که مشغول گذراندن دوران حبس خود است به بند امنیتی ۲۰۹ و بازجویی دوباره از او خلاف قانون تلقی می شود.


گفته می شود کرمی با پی گیری های دادستان تهران جعفری دولت آبادی سرانجام به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است.

حمزه کرمی در نامه ی خود  به شرح شکنجه هائی که در طول روزهای زندانی بودن در سلول انفرادی و بند ۲۰۹ بر او وارد شده بود، اشاره کرده بود.

وی در نامه اش  تاکید کرده بود که بازجویان برای اخذ اعترافات دروغین سر او را بارها در کاسه توالت فرنگی فرو کرده اند.

کرمی در نامه پنج صفحه‌ای به دادستان کل کشور، نوشته بود که هنگام شکنجه از او می‌خواستند به داشتن رابطه نامشروع با یکی از بستگان نزدیک «یکی از رهبران جنبش سبز» و دو نفر از بستگان نزدیک «یکی از مقامات» اعتراف کند.

به گفته حمزه کرمی، او بارها چنین اتهامی را رد می‌کند اما سرانجام بازجوها سرش را در توالت فرنگی فرو می‌کنند و چون احساس خفگی می‌کند، به اعتراف آنچه آنها می خواستند، تن می‌دهد، آن را می‌نویسد و امضا می‌کند.

وی نوشته بود : مرا شکنجه کردند از جمله بیش از ۲۰ بار سرم را در کاسه توالت فرنگی پر از کثافت کردند و می‌خواستند که آنچه را آنها می‌گویند اعتراف کنم. هرگاه فریاد «یا زهرا» سر می‌دادم، به آن حضرت جسارت می‌کردند. وقتی می‌گفتم: «یا الله»، می‌گفتند خدایت امروز ماییم که هرکاری بخواهیم با تو می‌کنیم.


شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران با رد تجدید نظر خواهی، رای صادره از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران در مورد “حمزه کرمی” را تایید کرد.

طبق این حکم کرمی از متهمان حوادث پس از انتخابات به یازده سال حبس قطعی محکوم شده است .

وی از سال ۶۸ تا ۷۴ فرماندار ورامین و از سال ۷۴ تا ۸۰ مدیرکل سیاسی دفتر رییس جمهور بوده است. وی همچنین در سالهای دفاع مقدس از فرماندهان دفاع مقدس بوده است.