جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


دولت بحرین اماکن شیعیان را تخریب میکند

Posted: 13 May 2011 09:32 AM PDT

نقض گسترده حقوق بشر، تشدید محدودیت آزادی بیان و شکنجه و اعمال غیر قانونی علیه بازداشت شدگان

Posted: 13 May 2011 04:58 AM PDT

در گزارش سالانه سازمان عفو بین الملل در مورد ایران
جــرس: سازمان عفو بین الملل در پنجاهمین گزارش رسمی سالانه خود، با تمرکز بر موارد نقض حقوق بشر در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا، وضعیت نقض حقوق بشر در ایران را نیز مورد بررسی قرار داده و از "تشدید محدودیت آزادی بیان، تجمع و تشکل"، "تداوم اعدام"، بازداشت و ربایش و صدور احکام سنگین برای فعالان و مخالفان و دگراندیشان" و موارد مشابه خبر داده است.


به گزارش تارنمای سازمان غیر دولتیِ عفو بین الملل، این سازمانِ مدافع حقوق بشر، در این گزارش همچنین قیام های کشورهای عربی و موارد نقض حقوق بشر در آنها مورد اشاره قرار گرفته و همزمان خاطرنشان شده است "اگرچه شبکه‌های اجتماعی اینترنت از قبیل فیسبوک و تویی‌تر نفش مهمی در انقلاب کشورهای عربی داشته‌اند، اما دولتهای این کشور‌ها نیز از این وسیله برای اعمال قدرت خود بهره گرفته‌اند. "


در بخشی از این گزارش آمده است: دولتمردان محدودیت‌های شدید بر آزادی بیان، تجمع و تشکل را ادامه دادند. کنترل گسترده‌ای بر رسانه‌های داخلی و بین المللی به قصد کاستن از تماس ایرانیان با دنیای خارج برقرار شد. افراد و گروه‌ها در صورت مشاهده همکاری با سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های فارسی زبان مستقر در خارج در خطر دستگیری، شکنجه و زندان بودند. مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زنان و حقوق اقلیت‌ها و دیگر مدافعان حقوق بشر، وکلا، روزنامه نگاران و دانشجویان در دستگیری‌های دسته جمع و غیر آن بازداشت شدند و صد‌ها نفر به زندان رفتند. شکنجه و بدرفتاری‌های دیگر با بازداشت شدگان مرسوم بود و با معافیت از مجازات دنبال می‌شد. تبعیض علیه زنان در قانون و عمل ادامه داشت. 


در خصوص بازداشتهای غیر قانونی در این گزارش آمده است: 
دستگیرشدگان مدت‌های طولانی بدون امکان تماس با وکیل یا خانواده در بازداشت می‌ماندند، شکنجه می‌شدند یا در معرض بدرفتاری‌های دیگر قرار می‌گرفتند، و از امکانات درمانی محروم می‌شدند. بعضی از آن‌ها پس از محاکمه‌های ناعادلانه به احکام زندان طولانی محکوم شدند. اشخاص دیگری که در سال‌های پیش پس از محاکمه‌های ناعادلانه زندانی شده بودند در زندان باقی ماندند.


این گزارش که امسال برای پنجاهمین سال متوالی منتشر شد، آزادی بیان در ۹۸ کشور، اجرای احکام اعدام در ۵۴ کشور و زندانیان عقیدتی را در ۴۸ کشور بررسی کرده است.


مشروح بخش ایران، در پنجاهمین گزارش سالانۀ سازمان عفو بین الملل، به شرح زیر است:


گزارش سالانه عفو بین‌الملل درباره ایران
دولتمردان محدودیت‌های شدید بر آزادی بیان، تجمع و تشکل را ادامه دادند. کنترل گسترده‌ای بر رسانه‌های داخلی و بین المللی به قصد کاستن از تماس ایرانیان با دنیای خارج برقرار شد. افراد و گروه‌ها در صورت مشاهده همکاری با سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های فارسی زبان مستقر در خارج در خطر دستگیری، شکنجه و زندان بودند. مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زنان و حقوق اقلیت‌ها و دیگر مدافعان حقوق بشر، وکلا، روزنامه نگاران و دانشجویان در دستگیری‌های دسته جمع و غیر آن بازداشت شدند و صد‌ها نفر به زندان رفتند. شکنجه و بدرفتاری‌های دیگر با بازداشت شدگان مرسوم بود و با معافیت از مجازات دنبال می‌شد. تبعیض علیه زنان در قانون و عمل ادامه داشت. دولتمردان اعدام ۲۵۲ نفر را تایید کردند، اما گزارش‌های معتبری از اعدام بیش از ۴۷۰ نفر دیگر نیز دریافت شد. تعداد کل واقعی ممکن است بیشتر باشد. حداقل یک مجرم نوجوان نیز اعدام شد. صدور حکم اعدام با سنگسار ادامه یافت، اما از اجرای سنگسار اطلاعی در دست نیست. حکم شلاق و قطع عضو به تعداد رو به افزایشی به اجرا در آمد.

پیش زمینه
کارنامه حقوق بشر ایران در ماه فوریه در چارچوب بررسی ادواری جهانی سازمان ملل مورد رسیدگی قرار گرفت؛ درپی آن، دولت تمام توصیه‌های کلی را پذیرفت اما توصیه‌های مربوط به اصلاحات مشخص برای پایان دادن به تبعیض مذهبی و قومی و اجرای مجازات اعدام، به ویژه در مورد مجرمان نوجوان، را رد کرد. دولت در عین حال توصیه به همکاری با بعضی مراجع حقوق بشری سازمان ملل را رد کرد.


در ماه آپریل، ایران به عضویت کمیسیون وضع زنان سازمان ملل انتخاب شد. در ماه آگوست، کمیته رفع تبعیض نژادی از «محدودیت در برخورداری» جوامع مختلف اقلیت از «حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، به ویژه در زمینه مسکن، آموزش، آزادی بیان و مذهب، بهداشت و اشتغال ا براز نگرانی کرد. در ماه سپتامبر، دبیر کل سازمان ملل در گزارشی به مجمع عمومی سازمان ملل بر «حوزه‌های فراوان نگرانی مداوم در باره حقوق بشر» تاکید کرد. در ماه دسامبر، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای با ابراز نگرانی در باره حقوق بشر در ایران تصویب کرد و از دولت خواست برای پایان دادن به نقض حقوق بشر اقدام کند.


ده‌ها یا شاید صد‌ها نفر از ایرانیان به خاطر امنیت خود در اثر سرکوب شدید به وسیله دولتمردان از ایران فرار کردند. تنش بین المللی مربوط به برنامه غنی کردن هسته‌ای ایران ادامه پیدا کرد. در ماه ژوئن، شورای امنیت سازمان ملل به خاطر نگرانی درباره ساخت سلاح هسته‌ای، تحریم‌های بیشتری علیه ایران برقرار کرد.


گروه‌های مسلح در بمب گذاری‌ها غیرنظامیان را به قتل رسانیدند. برای نمونه، در حمله‌ای به یک مسجد در زاهدان در ماه ژوئیه ۲۱ نفر از جمله نمازگزاران کشته و صد‌ها نفر زخمی شدند. حمله دیگری در نزدیکی مسجدی در چابهار به کشته شدن ۳۸ نفر و زخمی شدن ۵۰ نفر انجامید. جنبش مقاومت مردم ایران، گروه مسلحی که به جندالله نیز شهرت دارد، مسؤولیت هر دو حمله را به عهده گرفت. در ماه سپتامبر، بمب گذاری در مهاباد به کشته شدن حداقل ۱۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۸۰ نفر از جمله کودکان انجامید. در پی آن، بنا به گزارش‌ها نیروهای ایرانی از مرز عراق عبور کردند و حداقل ۳۰ نفر را کشتند. گروه‌های کُرد مسؤولیت حمله را تکذیب کردند.


آزادی بیان، تجمع وتشکل
دولت محدودیت‌های حاکم بر آزادی بیان، تجمع وتشکل را که در سال ۲۰۰۹ برقرار کرده بود تشدید کرد. نیروهای امنیتی درسطح گسترده‌ای برای بازداشتن یا پراکندن اعتراض‌های عمومی گسیل شدند. ده‌ها یا شاید صد‌ها نفر از کسانی که در ارتباط با اعتراض‌های عمومی در سال ۲۰۰۹ دستگیر شده بودند در بازداشت باقی بودند و بیشتر آن‌ها حکم زندان خود را می‌گذراندند، گرچه عده‌ای آزاد شدند. ده‌ها نفر در ۲۰۱۰ دستگیر شدند.


میرحسین موسوی و مهدی کروبی که در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ به رقابت با رییس جمهور احمدی‌نژاد پرداخته بودند، با محدودیت‌های شدید بر آزادی حرکتشان روبرو شدند. طرفداران دولت به آن‌ها یا خانواده‌های آن‌ها حمله کردند و به روزنامه‌ها دستور داده شد در باره آن‌ها یا رییس جمهور پیشین محمد خاتمی گزارشی منتشر نشود. دو حزب عمده سیاسی مخالف با دولت غیرقانونی اعلام شدند و ممنوعیت احزاب دیگر ادامه یافت.


دولت استادان «سکولار» را از دانشگاه‌ها اخراج کرد و دانشجویان فعال در اعتراض‌های دانشگاهی را از تحصیل محروم نمود.


دولتمردان به ایجاد محدودیت بر دسترسی به منابع اطلاعاتی بیرونی مثل اینترنت ادامه دادند. ارسال پارازیت روی برنامه‌های بین المللی رادیو و تلویزیونی ادامه یافت. در ماه ژانویه، مقامات تماس ایرانیان را با بیش از ۶۰ سازمان خبری مستقر در خارج ممنوع کردند. اشخاصی که حاضر بودند با رسانه‌های معدود فارسی زبان در باره مسایل حقوق بشری گفتگو کنند مورد تهدید یا آزار و اذیت ماموران امنیتی قرار گرفتند. بسیاری از ایرانیان برای ابراز نظریات خود به وبسایت‌های شبکه‌های اجتماعی روی آوردند.


دولتمردان روزنامه‌ها و نشریه‌های دانشجویی را ممنوع کردند و روزنامه نگارانی را که گزارش‌هایشان را «علیه نظام» تلقی می‌کردند مورد پیگرد قرار دادند. یک «ارتش سایبری» مرموز، که گویا با سپاه پاسداران مرتبط است، حمله‌هایی را علیه وبسایت‌های داخلی و خارجی که ضد دولت تلقی می‌شدند ترتیب داد، و وبسایت‌های دیگر، شامل بعضی وبسایت‌های مرتبط به رهبران مذهبی، فیل‌تر شدند.


دستگیری‌ها و بازداشت‌های خودسرانه
ماموران امنیتی، عموما با لباس شخصی و بدون نشان دادن کارت شناسایی یا حکم دستگیری، به دستگیری خودسرانه مخالفان دولت و کسانی پرداختند که بر اساس نظریات یا روش زندگیشان منتقدان ارزش‌های رسمی محسوب می‌شدند. فعالان حقوق بشر، فعالان سندیکایی مستقل، دانشجویان و مخالفان سیاسی از جمله دستگیر شدگان بودند.

دستگیرشدگان مدت‌های طولانی بدون امکان تماس با وکیل یا خانواده در بازداشت می‌ماندند، شکنجه می‌شدند یا در معرض بدرفتاری‌های دیگر قرار می‌گرفتند، و از امکانات درمانی محروم می‌شدند. بعضی از آن‌ها پس از محاکمه‌های ناعادلانه به احکام زندان طولانی محکوم شدند. اشخاص دیگری که در سال‌های پیش پس از محاکمه‌های ناعادلانه زندانی شده بودند در زندان باقی ماندند.


در فوریه، گروه تحقیق سازمان ملل در باره بازداشت خودسرانه اعلام کرد که سه تبعه آمریکا که در ژوئیه ۲۰۰۹ (تیر ۱۳۸۸) در حین کوهنوردی دستگیر شده بودند، در بازداشت خودسرانه به سر می‌برند. همین گروه در مرداد به این نتیجه رسید که که عیسی سحرخیز، روزنامه نگار و عضوکمیته دفاع از آزادی مطبوعات، که از تیر ۱۳۸۸ در بازداشت بوده و در سپتامبر ۲۰۱۰ (شهریور ۱۳۸۹) به اتهام «اهانت به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» به سه سال زندان محکوم شد، در بازداشت خودسرانه است و باید آزاد شود.


وکیل حقوق بشری، نسرین ستوده، در تاریخ ۴ سپتامبر (۱۳ شهریور) دستگیر شد. در پایان سال ۲۰۱۰ او هنوز در زندان بود و به اتهام‌های امنیتی مربوط به فعالیت‌های مسالمت آمیز حقوق بشری و دفاع از موکلانش محاکمه می‌شد.


محاکمه‌های ناعادلانه
سال ۲۰۱۰ شاهد انحطاط بیشتر نظام عدالت کیفری بود که از حقوق بشر حمایت نکرد. محاکمه مظنونان سیاسی به شدت ناعادلانه و اغلب با اتهام‌های مبهمی بود که جرایم کیفری مشخصی محسوب نمی‌شدند. این مظنونان اغلب بدون وکیل مدافع و بر اساس «اعتراف» یا اطلاعات دیگری که گویا در اثر شکنجه در دوره بازداشت پیش از محاکمه کسب می‌شد محکوم می‌شدند. دادگاه‌ها بدون تحقیق در باره شیوه کسب این «اعترافات» آن‌ها را به عنوان مدرک می‌پذیرفتند.

وبلاگ نگار حسین رونقی ملکی که در آذر ۱۳۸۸ دستگیر شد، به اتهام مربوط به امنیت ملی به ۱۵ سال زندان محکوم شد. زمانی که او گفت شکنجه‌اش کرده‌اند، قاضی جواب داد «حق شما همین است.»


شکنجه و بدرفتاری‌های دیگر

 

شکنجه و بدرفتاری‌های دیگر در دوره بازداشت پیش ازمحاکمه باز هم رایج بود و در اثر محرومیت منظم از دسترسی به وکیل و تداوم معافیت از مجازات برای مجرمان تسهیل می‌شد. روش‌هایی که گزارش شده است شامل ضرب و شتم شدید؛ فرو کردن سر مته‌مان در داخل توالت برای خوردن مدفوع؛ اجرای اعدام ساختگی؛ حبس در فضای بسیار کوچک و تنگ؛ محرومیت از نور، غذا و آب؛ و محرومیت از درمان است. بنا به گزارش‌ها در یک مورد، یک مرد بازداشت شده مورد تجاوز قرار گرفت. دیگران هم تهدید به تجاوز شده‌اند.

• در آگوست (مرداد)، بنا به گزارش‌ها یک کُرد به نام غلامرضا بیات، پس از اینکه مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر خونریزی داخلی در کامیاران در حبس درگذشت. جزییات شکنجه انجام شده در سال ۲۰۰۹ بیشتر از پیش منتشر شد. در فوریه، یکی از اعضای پیشین نیروی شبه نظامی بسیج شرح داد که در شیراز ده‌ها پسر که دستگیر شده و در یک کانتینر حمل بار کشتی حبس شده بودند منظم مورد تجاوز قرار می‌گرفتند. او و چند نفر دیگر، پس از ابراز ناراحتی نزد یکی از فرماندهان بسیج، ۱۰۰ روز بدون تماس با خانواده‌هایشان بازداشت شدند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. او ادعا کرد که اعدام ساختگی را در باره او به اجرا در آورده‌اند.

 

معافیت از مجازات

اعضای نیروهای امنیتی با معافیت تقریبا کامل از مجازات به نقض حقوق بشر ادامه دادند.

به نظر می‌رسد محاکمه ۱۲ نفر، شامل ۱۱ نفر از ماموران متهم به ارتکاب تعدی‌های فاحش در بازداشتگاه کهریزک پیش از تعطیل شدن آن در تیرماه ۱۳۸۸، به این قصد انجام شد که ماموران پایین رتبه را سپر بلای بعضی ازتعدی‌های فاحش پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ کند که در چندین مورد به مرگ بازداشت شدگان انجامید. دو نفر از ۱۲ نفر به مرگ محکوم شدند اما مورد بخشش خانواده‌های قربانیان قرار گرفتندکه در قانون ایران مجاز است. نُه نفر دیگر به زندان محکوم شدند.

در طی سال ۲۰۱۰، حداقل ۵۰ نفر در ارتباط با تعدی‌های بلافاصله پس از انتخابات ۱۳۸۸ در خوابگاه دانشگاه تهران مورد پیگرد قرار گرفتند.


مدافعان حقوق بشر
مدافعان حقوق بشر که برای احترام بیشتر به حقوق زنان و اقلیت‌های قومی و پایان دادن به اعدام مجرمان نوجوان و سنگسار فعالیت می‌کردند، قربانی نقض فاحش حقوق بشر بودند. فعالان حقوق زن، وکلا، فعالان سندیکایی، فعالان حقوق اقلیت‌های قومی، دانشجویان و دیگر مبارزان حقوق بشر که در سال‌های گذشته مورد محاکمه قرار گرفته و زندانی شده بودند، در بازداشت ماندند. عده‌ای دیگر قربانی دستگیری خودسرانه، آزار و اذیت، پیگرد و محاکمه ناعادلانه شدند. بعضی از آن‌ها زندانی وجدانی [عقیدتی] بودند؛ بعضی نیز از سفر به خارج محروم شدند. ممنوعیت اتحادیه‌های صنفی ادامه داشت.


عمادالدین باقی، روزنامه نگار، نویسنده و رییس یک سازمان غیردولتی ممنوعه مدافع حقوق زندانیان که بین دسامبر ۲۰۱۰ و ژوئن ۲۰۱۰ در بازداشت بود، در ماه دسامبر یک حبس ۷ ساله را شروع کرد. او به خاطر فعالیت‌های مسالمت آمیز حقوق بشری و روزنامه نگاری مورد پیگرد واقع شده است.


دولتمردان اعضای سازمان‌های عادی حقوق بشری، از جمله کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعالان حقوق بشر ایران، را مورد آزار قرار دادند و گاهی دستگیر کردند.


شیوا نظرآهاری، یکی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، که در آذر ۱۳۸۸ دستگیر شده بود در شهریور ۱۳۸۹ پیش از محکومیت به شش سال زندان با وثیقه آزاد شد. او در انتظار نتیجه اعتراض به حکم، که نیمی از آن باید در «تبعید» سپری شود، آزاد است.


تبعیض علیه زنان
زنان با تداوم تبعیض در قانون و عمل روبرو بودند؛ زنانی که برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند هدف سرکوب دولتی واقع شدند. مجلس پیش نویس لایحه‌ای را در باره حمایت از خانواده مورد بحث قرار داد که مفاد جنجالی آن در صورت تصویب به کاهش بیشتر حقوق زنان می‌انجامد. فعالان حقوق زن، از جمله زنانی که کمپین یک میلیون امضا برای برابری قانونی زنان را به راه انداختند، در معرض فشار بودند.


محبوبه کرمی، یکی از اعضای کمپین یک میلیون امضا، در مارچ برای پنجمین بار دستگیر شد و تا ۱۸ آگوست در بازداشت ماند. او در سپتامبر به خاطر عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر ایران، «تبلیغ علیه کشور» و «تبانی علیه کشور» به چهار سال زندان محکوم شد اما در انتظار تجدید نظر آزاد است.


حکم شش ماه زندان دو زن، به نام‌های فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی، که به اتهام مربوط به جمع آوری مسالمت آمیزامضا برای کمپین یک میلیون امضا محکوم شده بودند در پایان سال در دادگاه تجدید نظر تایید شد.


در آپریل، رهبری خواستار توجه دوباره به اجرای طرح پوشش اجباری دولتی شد. در ماه مه، طرح «عفاف و حجاب» بر اساس قانون سال ۱۳۸۴ به راه افتاد و کسانی را که در انظار عمومی مقررات پوشش را رعایت نمی‌کنند، از جمله در دانشگاه‌ها، هدف قرار داد. در سپتامبر، گزارش شد که ثبت نام زنان در دانشگاه‌ها کاهش قابل ملاحظه‌ای یافته است.

 

تبعیض ـ اقلیت‌های قومی
اقلیت‌های قومی ایران شامل عرب‌های اهوازی، آذربایجانی‌ها، بلوچ‌ها، کرد‌ها و ترکمن‌ها در قانون و عمل قربانی تبعیض روش مندی هستند. استفاده از زبان‌های اقلیت‌ها در مدارس و ادارات دولتی هنوز ممنوع است. اشخاصی که برای مشارکت سیاسی بیشتر یا شناسایی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مبارزه می‌کنند به طور سیستماتیک با تهدید، دستگیری و زندان روبرو بودند.


در سپتامبر، چهار عرب اهوازی که از ژوئن ۲۰۰۹ بازداشت بودند گویا به اتهام «محاربه با خدا و افساد فی الارض» به اعدام محکوم شدند.


در حدود ۲۰ فعال آذربایجانی که در سالگشت تظاهرات عمومی سال ۱۳۸۵ علیه کاریکاتوری در یک روزنامه دولتی که به نظربسیاری از آذربایجانی‌ها توهین آمیز بود در ماه مه دستگیر شده بودند، در نوامبر آزاد شدند. اکبر آزاد، نویسنده، در بازداشت ماند چون خانواده‌اش نتوانست وثیقه زیاد او را تامین کند.


در ژوئیه گزارش شد که محمد صابر ملک رییسی، جوان ۱۵ ساله بلوچ اهل سرباز، بدون محاکمه از سپتامبر ۲۰۰۹ در بازداشت مانده است، احتمالا برای اینکه برادر بزرگترش خودش را به دولت تسلیم کند. در دسامبر، ۱۱ مرد بلوچ پس از محاکمه‌های ناعادلانه در زاهدان اعدام شدند، گویا به تلافی بمب گذاری جنبش مقاومت مردم ایران که پنج روز پیش از آن انجام شده بود.


کاوه قاسمی کرمانشاهی، فعال حقوق بشر کُرد و عضو کمپین یک میلیون امضا از فوریه تا مه شامل ۸۰ روز انفرادی در بازداشت بود. محاکمه او به اتهام مربوط به امنیت ملی در اکتبر شروع شد.


در اکتبر، آرش سقر، فعال ترکمن در ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی، پس از اینکه برای «جاسوسی برای ترکمنستان» مجرم شناخته شد به هشت سال زندان محکوم شد.


آزادی دین
اعضای اقلیت‌های دینی، شامل نوکیشان مسیحی، مسلمانان اهل سنت، روحانیون شیعه مخالف، و جوامع اهل حق و دراویش، قربانی تبعیض، آزار و اذیت، بازداشت خودسرانه، و حمله به اموال بودند. اعضای جامعه بهایی، که از آموزش عالی محروم ماندند، با زجر و آزار افزایش یافته‌ای روبرو شدند.


کاظمینی بروجردی، روحانی شیعه مخالف، پس از محاکمه ناعادلانه در سال ۲۰۰۷ هنوز در زندان به سر می‌برد. در دسامبر هفت نفر از پیروان او دستگیر شدند.


هفت رهبر بهایی که در سال ۲۰۰۸ دستگیر شده‌اند در آگوست پس از محاکمه‌های بسیار ناعادلانه به ۲۰ سال زندان محکوم شدند. آن‌ها برای جاسوسی و تبلیغ علیه اسلام مجرم شناخته شدند. گزارش‌ها در سپتامبر حاکی بود که حکم‌های آن‌ها در تجدید نظر نصف شده است.


در ماه مه، ۲۴ درویش به خاطر شرکت در تظاهرات در گناباد در شمال شرقی ایران به حکم‌های زندان، تبعید داخلی و شلاق محکوم شدند.


یوسف ندرخانی، نوکیش مسیحی و عضو کلیسای تنها عیسی مسیح در رشت، در اکتبر پس از مجرمیت به خاطر ارتداد به اعدام محکوم شد.


مجازات‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز
حکم‌های شلاق و قطع عضو صادر و به طور فزاینده به اجرا گذاشته شد، گرچه امکان تعیین تعداد واقعی این حکم‌ها وجود نداشت. رییس دستگاه رسمی حقوق بشر در ایران محمد جواد لاریجانی، در سخنرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل در آپریل و ژوئن، اصرار داشت که به نظر دولت این مجازات‌ها شکنجه به شمار نمی‌روند.


در آپریل، محمد نوری زاد، روزنامه نگار و فیلم ساز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اهانت به مسؤولان» به ۵/۳ سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد. او در نوامبر گفت که خودش و اشخاص دیگری شکنجه شده‌اند. در دسامبر او دست به اعتصاب غذا زد.


مجازات اعدام
دولتمردان ۲۵۲ مورد اعدام شامل پنج زن و یک مجرم نوجوان را تایید کردند. گزارش‌های معتبری از بیش از ۴۷۰ اعدام دیگر در دست است که رسما تایید نشده است. اکثر این اعدام‌ها در زندان وکیل آباد مشهد اجرا شده است. حداقل ۱۴۳ مجرم نوجوان در انتظار اعدام به سر می‌برند. رقم‌های واقعی احتمالا بیشتر است زیرا دولتمردان گزارش دهی در باره مجازات اعدام را محدود کرده‌اند. گزارش‌های معتبری به دست آمده که نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۰ تعداد زیادی و احتمالا صد‌ها مورد اعدام به طور عمده در زندان وکیل آباد مشهد به اجرا در آمده است.

حکم اعدام برای قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه، قتل، جاسوسی، خشونت سیاسی و جرایم جنسی صادر می‌شود. دولتمردان صدور حکم اعدام و اجرای آن را به عنوان یک ابزار سیاسی به کار می‌گیرند.


در ژانویه، دو مرد که به اتهام عضویت در یک سازمان سلطنت طلب در ارتباط با ناآرامی‌های پس از انتخابات به اعدام محکوم شده بودند، بدون اطلاع قبلی به دار آویخته شدند.


در ماه مه، چهار کُرد که به اتهام ارتباط باگروه‌های مخالف کُرد محکوم شده بودند اعدام شدند.

هیچ موردی از سنگسار گزارش نشد، اما حداقل ۱۵ نفر که اکثرشان زن هستند، در خطر سنگسار به سر می‌برند.


زمانی که احتمال اعدام سکینه محمدی آشتیانی افزایش یافت، توجه جهانی به او جلب شد. حکم سنگسار او در ۱۳۸۷ صادر شده و در حال حاضر مورد بررسی است. کسانی که به نفع او مبارزه می‌کنند با آزار و دستگیری روبرو هستند.


در دسامبر، اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر منتشر شد و جرایم مربوط به مواد مخدر روان گردان صنعتی را مشمول مجازات اعدام کرد. در‌‌ همان ماه، ایران در میان اقلیتی از کشور‌ها بود که علیه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای تعلیق مجازات اعدام در جهان رای داد.


دیدارها/گزارش‌های عفو بین‌الملل
مقامات به نامه های عفو بین الملل جواب ندادند و به ممانعت از ورود سازمان به ایران و جلوگیری از امکان حقیقت یابی در باره حقوق بشر در داخل کشور که از سال ۱۹۷۹ شروع شده ادامه دادند.

• ایران: نظریات عفو بین الملل در باره گزارش ملی جمهوری اسلامی ایران به بررسی ادواری جهانی (MDE 13/021/2010)
• از اعتراض تا زندان: ایران یک سال پس از انتخابات (MDE 13/062/2010)
• سکینه محمدی آشتیانی: زندگی در خطر (MDE 13/089/2010)
• ایران: اعدام به وسیله سنگسار (MDE 13/095/2010)

 

گزارش سازمان ملل درباره ارسال سلاح از سوی جمهوری اسلامی به سوریه برای سرکوب معترضان

Posted: 13 May 2011 04:58 AM PDT

جــرس: در حالیکه شماری از ديپلمات‌های غربی روز پنج‌شنبه اعلام کرده بودند که روسيه در تلاش است مانع انتشار رسمی گزارش سازمان ملل از نقض قطعنامه‌های شورای امنيت از سوی ايران و ارسال سلاح و مهمات به سوريه را بگيرد، اما گزارش مذکور از طرف سازمان ملل رسما منتشر گردید و اعلام کرد "جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب معترضان سوری تاکنون شش محموله سلاح به این کشور قاچاق کرده و سپاه پاسداران نیز در صدد گسترش نفوذ خود در کشورهای عربی است. "

 

این درحالیست که معترضان سوری، روز جمعه سیزدهم ماه مه را، روز "جمعۀ آزادگان" نامگذاری کرده، و از همگان خواستار تداوم اعتراضات و راهپیمایی های ضد حکومتی شده اند.


به گزارش خبرگزاری آلمان، گزارشی که از طرف سازمان ملل متحد صادر شده، حاکی از این است که جمهوری اسلامی محموله‌هایی از سلاح غیرقانونی را برای سوریه ارسال کرده تا دولت این کشور از این سلاح‌ها در سرکوب اعتراضات مردمی استفاده کند.


سازمان ملل متحد چندی پیش کمیته‌ای را به نام «کمیته متخصصان» تشکیل داد که هدف اصلی آن بررسی میزان پایبندی ایران به چهار قطعنامه تحریمی صادره از شورای امنیت علیه ایران در برنامه هسته‌ای آن بود.


گزارش تهیه شده از طرف این کمیته بیانگر این است که ایران تحریم‌ها را جدی تلقی نکرده و هنوز به غنی‌سازی اورانیوم ادامه می‌دهد. همچنین در گزارش آمده است که ایران در سرکوب نظامی تظاهرکنندگان سوری که علیه حاکمیت این کشور دست به اعتراض زده‌اند، نقش دارد.


سازمان ملل در این گزارش اعلام کرد که ایران چندین محموله سلاح غیرقانونی را برای دولت سوریه ارسال کرده و موفق شده با دقت زیاد و به روشی ماهرانه، هویت مسئولان این "قاچاق سلاح" را مخفی نگاه دارد.


تلاش روسیه
بنا به گزارش خبرگزاری فرانسه، شماری از ديپلمات‌های غربی روز پنج‌شنبه (دیروز) اعلام کردند که روسيه در تلاش است جلو انتشار رسمی گزارش سازمان ملل از نقض قطعنامه‌های شورای امنيت از سوی ايران و ارسال سلاح و مهمات به سوريه را بگيرد.


بر اساس این گزارش، شماری از ديپلمات‌های غربی گفتند: "روسيه اجازه نمی‌دهد که گزارش نقض قطعنامه‌های شورای امنيت از سوی جمهوری اسلامی، به عنوان سندی رسمی در شورای امنيت ثبت شود."


يک ديپلمات ديگر در همین زمینه گفت: "اين کار آشکارا برای حفظ و حمايت از بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، است که دست به سرکوب خشونت‌بار مردم سوريه زده است."


اين گزارش محرمانه که نسخه‌ای از آن به دست خبرگزاری رويترز و خبرگزاری فرانسه رسيده، حاوی فهرستی از موارد نقض قطعنامه‌های شورای امنيت از سوی جمهوری اسلامی ايران در امر ارسال مهمات و سلاح است که به سوريه و به مقصد نهايی لبنان و سرزمين‌های فلسطينی فرستاده شده است.

اين گزارش برای بررسی موارد اجرای چهار قطعنامه تحريمی شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران تنظيم شده و در آن گفته شده است که به جز موارد ارسال سلاح، جمهوری اسلامی هنوز به غنی‌سازی اورانيوم نیز ادامه می‌دهد.


الشرق‌الاوسط نیز به نقل از دیپلمات‌های غربی نوشت که بخشی از این سلاح‌ها از طریق سوریه در اختیار گروه‌های شبه‌نظامی در لبنان و فلسطین مانند حزب‌الله و حماس قرار گرفته است. دست‌اندرکاران تهیه این گزارش اعلام کرده‌اند که ۹ محموله سلاح از طرف ایران برای سوریه ارسال شده که شش محموله آن رسما برای استفاده در داخل سوریه قاچاق شده و کمیته سازمان ملل در جریان آن قرار نگرفته است.


بر اساس این گزارش، منابع آگاه گفته‌اند که سازمان ملل از دولت سوریه خواسته تا در مورد محتویات این گزارش پیرامون قاچاق سلاح از ایران به سوریه، پاسخ خود را به شکل رسمی اعلام کند.


بسیاری از مسئولان غربی می‌گویند که سوریه تبدیل به گذرگاهی شده که از طریق آن، ایران برای حزب‌الله در لبنان و حماس در نوار غزه، سلاح ارسال می‌کند. این در حالی‌ست که سوریه و ایران تاکنون این موضوع را تکذیب کرده‌اند.
گزارش سازمان ملل همچنین حاکی از این است که ایران مایل است تا با افزایش تجارت و سطح روابط دیپلماتیک، نفوذ خود را در برخی کشورهای آفریقایی افزایش دهد و سپاه پاسداران نیز به شکل همزمان مشغول گسترش دامنه نفوذ خود در کشورهای عربی است.


در این گزارش به عنوان مستندات فعالیت ایران در قاچاق سلاح، شکایت نیجریه به سازمان ملل از ایران در پرونده کشف محموله سلاح قاچاق شده از ایران در این کشور اشاره شده است. ایران در این زمینه اعلام کرده بود که محموله سلاح مزبور طی قراردادی تجاری برای گامبیا ارسال شده بود.


کمیته سازمان ملل همچنین در اشاره به نمونه‌های دیگر نقض تحریم‌های شورای امنیت از طرف جمهوری اسلامی، به تلاش تهران برای قاچاق سلاح به ترکیه، قبرس، آلمان و چند کشور دیگر اشاره کرده و گفته که سلاح‌های ارسالی ایران شامل گلوله، مسلسل، مواد منفجره و موشک‌های کوچک بوده است.


متخصصان سازمان ملل اعلام کرده‌اند بر این باور هستند که تهران به مرحله استفاده از اکسید اورانیوم رسیده و بدین ترتیب به دنبال منابع اضافی برای کسب اورانیوم است تا بتواند به غنی‌سازی این ماده ادامه دهد.


این گزارش در مورد "روش فعالیت غیرقانونی جمهوری اسلامی" آورده است "جمهوری اسلامی از خلل‌های موجود در سیستم مجازات‌ها و تحریم‌های صادره از طرف شورای امنیت استفاده کرده و محموله‌هایی حاوی ادوات و تجهیزات تکنولوژیک که در فهرست مواد ممنوعه ذکر شده را دریافت می‌کند و بدین ترتیب از بند مجازات‌های جهانی رهایی می‌یابد و در عین حال به برنامه هسته‌ای خود ادامه می‌دهد."


به گفته اعضای این کمیته، ایران نسبت به خرید تکنولوژی هسته‌ای از کشورهای پیشرفته استفاده کرده و برای تحقق هدف خود از کشورهای دیگر و از طریق معرفی شرکت‌های صوری و معاملات مالی مشکوک اقدام کرده تا تکنولوژی هسته‌ای را به خدمت خود درآورد.


به گفته ديپلمات‌ها، روسيه می‌گويد اين گزارش نبايد به اين شکل عرضه شود و بايد اول در کميته بررسی تحريم‌های ايران بررسی شده و بعد از آن به صورت عمومی اعلام شود.


يک ديپلمات ديگر به رويترز گفته است: "بالاخره بايد روسيه با اين قضيه همراه شود، فقط نمی‌دانيم چه قدر طول می‌کشد تا به آن نقطه برسيم."


گفتنی است گزارش‌های اين‌چنينی بايد با رای اجماعی ۱۵ کشور عضو شورای امنيت همراه شود و از همين رو روسيه در اين مرحله توانسته است فعلا جلو آن را بگيرد.


اقدام روسيه برای جلوگيری از انتشار اين گزارش در حالی است که بريتانيا و فرانسه تلاش می‌کنند قطعنامه‌ای برای محکوم کردن سرکوب‌های خشونت‌بار توسط دولت سوريه آماده کنند.


معترضان سوری: آماده تظاهرات "جمعه آزادگان"
گزارش سازمان ملل در حالی صادر شده که هزاران معترض سوری خود را آماده برگزاری تظاهراتی در روز جمعه (۱۳ مه / ۲۳ اردیبهشت) در دفاع از "کرامت زنان زندانی" و تحت نام "جمعه آزادگان" می‌کنند.

این در حالی‌ست که شرایط امنیتی در سوریه بسیار سخت‌تر شده و بازداشت‌ها و حمله نیروهای امنیتی به شهرهای زیادی سرایت کرده است. ارتش سوریه شهرهای بانیاس، حمص و درعا را تحت محاصره کامل قرار داده و در عین حال حلب به عنوان دومین شهر بزرگ سوریه پس از دمشق، شاهد تظاهرات نزدیک به هزار نفر از دانشجویان بود که خواستار خاتمه محاصره نظامی سه شهر یاد شده بودند.

تانک‌های ارتش سوریه برای مقابله با تظاهرات روز جمعه در شهرهای داعل، طفس، جاسم و الحاره و همچنین در نزدیکی دو شهر حمص و حماه مستقر شده‌اند. در جریان بازداشت‌های گسترده یک روز پیش از تظاهرات روز جمعه، عدنان الشغری، شهردار بانیاس نیز بازداشت شده است.


واکنش آمریکا و فرانسه
آمریکا در واکنش به آنچه در سوریه می‌گذرد اعلام کرد که سرکوب معترضان در این کشور نشانه ضعف آشکار دولت بوده و بشار اسد تنها انزوای خود را بیشتر می‌کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن و هم‌پیمانانش مشغول بررسی راه‌های افزایش فشار بر دولت سوریه برای اجرای اصلاحات دموکراتیک و گسترده هستند.

الشرق‌الاوسط به نقل از یک منبع فرانسوی بلندپایه اعلام کرد از نظر پاریس، زمان برای بشار اسد رو به انتها است و چهار طرح برای اعمال فشار بر دولت اسد در دست بررسی و اجرا قرار دارد و در عین حال جامعه بین‌الملل نیز دست از اعمال فشار بر نظام سوریه برنخواهد داشت.
 

مشایی: واکنش خواص در مورد احمدی نژاد شتابزده و اشتباه بود، دستشان رو شده است

Posted: 13 May 2011 05:47 AM PDT

جرس: مشایی با ولایی خواندن خود و احمدی نژاد، اظهارات اخیر برخی خواص را غلط و شتابزده خواند و پاسخگویی به آن را به آینده موکول کرد.


مشاور و رئیس دفتر احمدی نژاد در گفت‌و‌گوی اختصاصی با ایرنا به نکاتی در ارتباط با مسائلی که این روزها از سوی منتقدان علیه دولت مطرح می‌شود به صراحت پاسخ گفته است. وی در این گفت‌و‌گو تبعیت از ولی فقیه را از لوازم اعتقاد به غیبت امام عصر(عج) دانسته است. 

مشایی در مورد شایعات مطرح شده در موردش می گوید: در شرایط فعلی، بنا به دلایلی قصد پاسخ‌گویی به شبهات بی‌اساس و اکاذیب را ندارم.

وی در خصوص عدالت محوری دولت احمدی نژاد در برابر ولایت مدعی است: برداشت اینها اشتباه است. ولایت و عدالت دو رکن جدایی‌ناپذیر و به هم تنیده نظام اسلامی است و پرچمدار آن نیز رهبری هستند. ممکن است برخی افراد، قائل به تفکیک ولایت از عدالت باشند اما بنده آن را منطقی و حقیقی نمی‌دانم. من این تفکیک را هم ظلم به ولایت و هم ظلم به عدالت می‌دانم. 

مشایی با رد حاکمیت دوگانه و بدون اشاره به اختلافات متعدد رهبری و احمدی نژاد ادامه داد: آقای احمدی‌نژاد و همکارانش در دولت، همواره التزام عملی خود را به ولایت فقیه، اثبات کرده‌اند و در این مسیر از امتحانات متعدد و سخت، سرافراز بیرون آمده‌اند. با قاطعیت می‌گویم که هیچکس به اندازه آقای احمدی‌نژاد التزام نظری و عملی خود را به ولایت فقیه به اثبات نرسانده است، اما بعضی‌ها که موفقیت دولت را برنمی‌تابند و هرگز نتوانسته‌اند مدیریت برجسته رئیس‌جمهور را ببینند، سعی کرده‌اند به شیوه‌های مختلف زمینه تضعیف دولت را فراهم کنند. آنها برای کسب قدرت و منفعت، به اختلاف دامن می‌زنند و چه بخواهند و چه نخواهند عملا بر اساس سناریوی حاکمیت دوگانه بازی می‌کنند. 

 وی مدعی است: نگاه و رابطه آقای احمدی‌نژاد نسبت به رهبری، ویژه است. 

مشایی در مورد هجمه های اخیر از سوی اصولگرایان به احمدی نژاد می گوید: این موضوع در آینده قابل بحث است و واقعیات زیادی باید گفته شود. در هر حال بعضی خواص به علت برداشت غلط از سکوت چند روزه رئیس‌جمهور، به صورتی شتابزده واکنش نشان دادند و منویات درونی خویش را بروز دادند. آنها انتظارات و درک نادرستی از مسایل دارند و به دلیل واکنش‌های شتابزده، دست‌شان پیش ملت رو شده و در آینده، واقعیاتی از علت این هجمه‌ها علیه رئیس‌جمهور روشن خواهد شد. 


احمد جنتی: کسی را عزل می کنند و می گویند امام زمان دستور داده است

Posted: 13 May 2011 04:23 AM PDT

جــرس: احمد جنتی با انتقاد از گروه نزدیک به رئیس دولت گفت: اینها از يك طرف روي خوش به آمريكاييها و بيگانگان نشان مي‌دهند و از طرفي ادعاي تشرف به خدمت حضرت ولي عصر (عج) را دارند؛ كسي را عزل مي‌كنند و مي‌گويند امام زمان گفته شما را اينجا قرار دهيم. 

دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران با اشاره به مسایل اخیر و چالش های میان حامیان رهبری و دولتی ها و رخدادهای پیرامونیِ آن ادعا کرد "ولایت فقیه حلال همه مشكلات در كشور است و ولی فقیه هركجا مصلحتی در كار ببیند، پای خود را جلو می گذارد. "


وی همزمان ادعا کرد "بعد از دوره هایی از اشرافیت و لیبرالیسم، مردم به كسی رای دادند كه دم از احیای ارزش های انقلاب، عدالت و مبارزه با فساد می زد، مردم ما به ارزش ها رای دادند. آنها با افراد پیوند قوم و خویشی ندارند و عهد برادری نبسته اند. مردم با پیامبر، امام علی، امام حسین و پیروان آنها یعنی امام و رهبری پیمان بسته اند. هركس تا مادامی كه در مسیر ولایت باشد مردم قبولش دارند و برای او جان می دهند و اگر پای خود را از این مسیر كج بگذارد، حمایت های مردمی نیز از او به پایان می رسد. "


به گزارش ایرنا، احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه امروز تهران، در تحلیل حوادث اخیر و بحران های پیش آمده ادعا کرد "عده ای از دشمنان در خارج و داخل از این حوادث شاد و خوشحال شدند و تصور می كردند كه تفرقه و جدایی در كشور به وجود آمده است، لذا نباید از این موضوع به سادگی گذشت. البته با یك حركت عملی و یك سخنرانی، آرامش فراوانی در كشور به وجود آمد و خیلی از كسانی را كه امیدوار شده بودند، ناامید كرد و ناامیدان را امیدوار.
اما دشمنان بارها از ولی فقیه سیلی خورده اند و به همین دلیل از آن در هراس هستند. "


وی با بیان اینكه نباید هر كسی به خود اجازه تفسیر ولی فقیه براساس منافع سیاسی اش را بدهد، گفت: تجربه ٣٢ سال گذشته در جمهوری اسلامی نشان داده است كه ولی فقیه حلال همه مشكلات است.


دبیر شورای نگهبان با بیان اینكه این موضوع غیرمنتظره و مورد توقع ما نبود، افزود: عده ای دیگری نیز در كشور حضور داشتند كه از این حوادث ناراحت بوده و تذكر و نامه دادند و كارهای زیادی صورت گرفت.


وی با بیان اینكه بسیاری از افراد در این زمان چهره واقعی خود را نشان دادند، خاطرنشان كرد: از اول انقلاب، كشور با بسیاری از این شبه بحران ها روبه رو شده اما حوادث تلخ همواره میوه شیرینی به بار می آورد و نتیجه شبه بحران ها در كشور همواره تقویت اسلام و ولایت فقیه بوده است.


امام جمعه موقت تهران، ولایت فقیه را از مسالی خواند خواند كه همواره باعث خشم دشمنان داخلی و خارجی شده است.


وی با بیان اینكه بعد از دوره هایی از اشرافیت و لیبرالیسم مردم به كسی رای دادند كه دم از احیای ارزش های انقلاب، عدالت و مبارزه با فساد می زد، تصریح كرد: مردم ما به ارزش ها رای دادند. آنها با افراد پیوند قوم و خویشی ندارند و عهد برادری نبسته اند. مردم با پیامبر، امام علی، امام حسین و پیروان آنها یعنی امام و مقام رهبری پیمان بسته اند.


دبیر شورای نگهبان ادامه داد "هركس تا مادامی كه در مسیر ولایت باشد مردم قبولش دارند و برای او جان می دهند و اگر پای خود را از این مسیر كج بگذارد، حمایت های مردمی نیز از او به پایان می رسد. "


امام جمعه موقت تهران خواستار توجه کسانی که به زعم وی " فتنه گران و بحران سازان" هستند، به اصل ولایت فقیه در كشور شد و اظهار عقیده کرد: ایران اسلامی كشور ولایت فقیه است و حاكم آن نیز ولی فقیه است.


وی، ولی فقیه را فردی مدیر، مدبر كه هوای نفس بر او حاكم نیست و تنها مطیع خداست، توصیف كرد و افزود: ولی فقیه همواره مصلحت را رعایت می كند و هركجا ببیند مصلحتی در حال از بین رفتن است، پای جلو گذاشته و مانع از آن می شود.


احمد جنتی اظهار عقیده کرد: ولایت فقیه مساله ای فقهی و شرعی است و تنها علمایی كه سال ها در حوزه های علمیه مشغول بوده و دارای فتوا هستند می توانند آن را تفسیر كنند.


دبیر شورای نگهبان با بیان اینكه مملكت بن بست ندارد، خاطرنشان كرد: قانون اساسی و شرع اسلام روشن بوده و حاكم نیز قانون و شرع است و ولی فقیه تابع این دو مساله است.


امام جمعه موقت تهران هشدار داد: عده ای كه مردم، ولی فقیه و ارزش ها را در نظر نمی گیرند، تصور می كنند می توانند علیه ركن ولایت فقیه و مصالح كاری انجام دهند.


وی با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی در پایان سال جاری اظهار داشت: عده ای كه پول های كلانی را جذب و توزیع می كنند، بدانند كه این موضوع از دید مردم پنهان نیست و روزی همین مردم حساب آنها را خواهند رسید.


دبیر شورای نگهبان با اشاره به برخی نزدیکان ریس دولت افزود: افرادی از یك طرف با پول، روابط و روی خوش نشان دادن به بیگانگان و چراغ سبز به آمریكا و از طرف دیگر ادعای تشرف به محضر امام زمان را دارند، كارهای ناجور و ناپسندی انجام می دهند.


وی با اشاره مجدد به برکناریِ وزیر اطلاعات توسط رئیس دولت، اظهار داشت "افرادی را عزل می كنند و می گویند كه آقا و منظور آنها امام زمان است، این دستور را به آنها داده است. "


جنتی با قلب واقعیت و بدون اشاره به بازداشت های صورت گرفته و اظهارات برخی مقامات قضایی پیرامون رمالان و خرافه گرایانِ مستقر در دولت، مدعی شد برخی ادعاها در خصوص توسل به رمالی و طلسم باعث سوء استفاده بیگانگان شده است، در صورتیکه نه در میان مقامات دولت و نه در میان سایر مسئولین كسی نیست كه به این مساله اعتقادی داشته باشد و اینها تنها عده ای محدود و 'بادمجان دور قاب چین' هستند. "


امام جمعه موقت تهران با بیان اینكه افراد این حلقه خود فاسد بوده و بدنبال فاسد كردن سایرین می باشند، این افراد را عده ای معدود و انگشت شمار خواند كه پرو بال آنها در حال قیچی شدن است و افزود: فكر نمی كنم این عده دیگر زیاد بتوانند دوام پیدا كنند.
 

هشتاد کشته و دهها زخمی در حمله انتحاری طالبان در پاکستان

Posted: 13 May 2011 05:04 AM PDT

انتقام کشته شدن بن لادن
جرس: در حمله انتحاری گروه اسلامگرای موسوم به طالبان پاکستانی به "آکادمی پلیس" در شمال غرب این کشور دهها تن کشته و زخمی شدند.

 
به گزارش بی بی سی، بامداد روز جمعه، ۲۳ اردیبهشت (۱۳ مه)، وقوع دو انفجار انتحاری در یک مرکز آموزش شبه نظامیان وابسته به ارتش پاکستان در منطقه شمال غرب این کشور به کشته شدن دست کم هشتاد نفر و زخمی شدن دهها نفر دیگر منجر شده که تقریبا تمامی آنان را دانشجویان این مرکز تشکیل می دهند.

ساعاتی پس از اجرای این حملات، فردی که خود را احسان الله و سخنگوی طالبان پاکستانی معرفی می کرد، در تماس تلفنی با مراکز خبری گفت که این گروه مسئولیت حملات انتحاری روز جمعه را بر عهده می گیرد.

این شخص، که از نقطه نا معلومی سخن می گفت، اظهار داشت که این حمله "نخستین عملیات در انتقام از شهادت" اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده است که هفته گذشته در حمله نیروهای آمریکایی به مخفیگاه او در پاکستان کشته شد.

احسان الله تهدید کرد که حملات دیگری نیز در راه است.

در گزارش های مربوط به عملیات روز جمعه، به نقل از منابع پلیس محلی آمده است که وضعیت بیش از چهل تن از زخمی های این حملات وخیم است و بیم آن می رود که آمار تلفات این واقعه افزایش یابد.

به گفته این منابع، در حملات روز جمعه، یکی از مهاجمان، مواد منفجره همراه خود را در نزدیک در ورودی این آموزشگاه منفجر کرد در حالیکه تعدادی از دانشجویان در حال سوار شدن به یک خودرو بودند.

بلافاصله پس از آن، انفجار شدیدتری روی داد
.

انتقام 'شهادت' بن لادن
خبرگزاری های به نقل از منابع محلی، عامل انفجار اول را یک فرد حدود بیست ساله گزارش کرده و افزوده اند که مهاجمان، به منظور وارد کردن بیشترین تلفات انسانی، در بمب های خود بلبیرینگ به کار برده بودند.

در مورد چگونگی وقوع دومین انفجار و عامل آن هنوز جزئیاتی در دست نیست.

"آکادمی پلیس" که در روز جمعه هدف حمله قرار گرفت یکی از مراکز متعدد تربیت نیروهای شبه نظامی در مناطق نا آرام پاکستان است که اگرچه وظیفه رویارویی مستقیم با شورشیان مسلح را برعهده دارند، اما معمولا از امکانات حفاظتی چندانی برخوردار نیستند.

مراکز نظامی و غیر نظامی پاکستان طی سال های اخیر هدف حملات متعدد گروه های اسلامگرای تندرو بوده که صدها کشته و هزاران زخمی برجای گذاشته است.

گفته می شود که به خصوص مناطق شمال غرب این کشور واقع در نزدیک مرز با افغانستان محل اصلی فعالیت تندروهای اسلامگراست که با شورشیان طالبان در افغانستان و شبکه القاعده هم ارتباط دارند.

پس از عملیات روز ۲ مه که به کشته شدن رهبر القاعده منجر شد، در برخی نقاط پاکستان تظاهراتی علیه آمریکا و دولت پاکستان برگزار شد.

در بسیاری از این تظاهرات، موضوع اصلی مورد انتقاد تظاهرکنندگان این بود که دولت آمریکا با حمله نظامی به مخفیگاه اسامه بن لادن بدون کسب اجازه از دولت پاکستان، حاکمیت ملی این کشور را نقض کرده است.

در عین حال، گروهی از تندروهای پاکستانی در تظاهرات خود صراحتا کشته شدن اسامه بن لادن را محکوم و تهدید کردند که از "شهادت" او انتقام خواهند گرفت.

 

 

 

علی مطهری: اظهارات احمدی نژاد در مورد قانونمندی دولت به شوخی شبیه است

Posted: 13 May 2011 05:04 AM PDT

 جرس: علی مطهری می گوید اینکه دولت نهم و دولت دهم قانونمندترین دولت​های تاریخ  کشور هستند"، به شوخی‌ شبیه تر است تا واقعیت.


علی مطهری نماینده مردم تهران در گفت و گو با خبر آنلاین اظهار امیدواری کرد که در دیدار علی لاریجانی و احمدی نژاد مسایل اخیر بر سر ادغام وزارتخانه ها حل شود.

وی در پاسخ به احمدی نژاد که گفته بود مگر می شود کارها را معطل کرد، اظهار داشت: ارائه لایحه ادغام به مجلس به معنی‌ معطل ماندن وزارتخانه‌ها نیست، آنها کار خودشان را می‌‌کنند تا زمانی‌ که لایحه تصویب شود و وزیر رای اعتماد بگیرد، آنگاه مرحله  اجرای زمان بندی شده فرا می‌رسد، همان راهی‌ که در ادغام وزارت جهاد سازندگی و کشاورزی  یا ادغام  وزارت صنایع و صنایع سنگین مطابق برنامه سوم توسعه طی‌ شد.


مطهری در ادامه افزود: "دولت نهم و دولت دهم قانونمندترین دولت​های تاریخ  کشور هستند"، به شوخی‌ شبیه تر است تا واقعیت . ایشان در اینباره مثال زدند و به اختلاف حساب یک میلیارد دلار اشاره کرده و گفتند "در نهایت مشخص شد که اشتباه از سوی ناظرین بوده است" . در حالی‌ که دیوان محاسبات همچنان بر ادعای خود پافشاری می‌کند و پرونده در دادگاه مسکوت مانده است.


وی افزود:  احمدی نژاد نمی‌خواهد قبول کند که دولت صرفا مجری قوانین مصوب مجلس است. اگر اجرای قانون به معنی‌ کارگری است و قانون گذاری به معنی‌ صاحب کار بودن ، بله مجلس صاحب کار است و دولت کارگر، و هر دو باید به وظیفه خود افتخار کنند.

میرحسین موسوی بی بصیرت است یا آنها که افکار احمدی نژاد را به خود نزدیکترمی دانند؟

Posted: 13 May 2011 03:57 AM PDT

جــرس: آیا میرحسین موسوی بی بصیرت بود که سه سال پیش گفت: آمده ام تا عقلانیت را جایگزین دروغ ورمالی و کف بینی کنم یا آنهایی که در نماز جمعه ۲۹ خرداد افکاراحمدی نژاد را به خود نزدیکتر دانستند و به منتقدان دولت رمال ها، بی مهابا تاختند؟ میرحسین موسوی بی بصیرت بود یا آنهایی که امروز از تریبون های رسمی افتخار خود را دستگیری جن گیرها رمال ها و… می دانند؟ 


تارنمای خبری- تحلیلی «کلمه»، با توجه به رخدادهای اخیر و همچنین تداوم حصر و حبس خانگی و بی خبری از میرحسین موسوی، طی یادداشتی شدیداللحن، به اتفاقات منطقه ای، شرایط داخلی و همچنین وضعیت اقتصادی کشور اشاره کرده و می گوید "آیا میرحسین موسوی بی بصیرت بود که سه سال پیش گفت: آمده ام تا عقلانیت را جایگزین دروغ و رمالی و کف بینی کنم یا آنهایی که در نماز جمعه ۲۹ خرداد افکاراحمدی نژاد را به خود نزدیکتر دانستند...؟


متن این یادداشتِ تحلیلی به شرح زیر است:


مهندس میر حسین موسوی شخصیتی است که در سخت ترین شرایط با تلاش بی وقفه وفداکاری واز خود گذشتگی یکی از زیباترین خاطره های تاریخی را برای ملت ایران به یادگار گذاشت. در شرایط جنگ تحمیلی بر خلاف پیشینه تاریخی مردم ایران یک تصویر روشن هویدا شده که در آن ظلم،فساد ودزدی در کمترین سطوح تاریخی خودش بوده و در عین حال با وجود همه عوامل محدود کننده، همدلی و همنوایی بین دولت و عامه مردم وبخصوص محرومان و مستضعفان در بهترین شرایط تاریخی خودش بود.


با وجود آنکه در کل دوره پس از کنار رفتن او بسیار افرادی بودند که انگیزه متفاوتی نیز در جهت تخریب او مطرح کنند حتی یک نکته تاریک هم در زندگی شخصی،سیاسی واقتصادی او پیدا نکردند.


اینکه در این دو دهه چیزی علیه او مطرح نشد، تجربه دو سال اخیر نشان می دهد مسئله مسئله خرد، ادب وشرافت مخالفین ایشان نبود بلکه معلوم شدکه همه جا را گشتند و به همه چیز متشبث شدند ولی چیزی پیدا نکردند ومعلوم شد در کوره شرایط متفاوت و سخت این ادم توفیق داشته است که در مکتب اسلام و بهره گیری از تمام تجاربی که در یکصد ساله گذشته فرازو نشیب هایی که می توانسته بیاموزد خودش را ساخته و مثل یک چهره منور و ذخیره ارزشمندی باقی بماند برای اینکه در روز مبادا به کار ملت ایران بیاید یک چنین واقعییت هایی بود که باعث شد چهره هایی مثل محمد نوری زاد شرط صداقت و شرافت را در این بداند که در نامه سرگشاده ای خطاب به رهبری نکاتی را در مورد آینده احمدی نژاد وکشور تذکر دهد. مضمون گفته محمد نوری زاد این است که میرحسین موسوی در عمل نشان داده است که مطیع اوامر اشخاص نیست و فقط مطیع اوامر خداوند است. بنابرین ظلم به چنین افرادی قطعا یاد آور ظلم هایی که به سلاله ایشان در طول تاریخ روا شده گرچه هنوز باید زمان بگذرد تا واقعیت های بیشتری آشکار شود تا مردم بدانند که در انتخاب موسوی وپایمردی که او پیشنهاد کرد اشتباه نکردند و تنها راه نجات ایران همین است که بر همان موازینی که پای فشرده و اکنون نیز سخت ترین شرایط را تحمل میکند اصرار ورزید.


اما حوادث دوسه ماهه اخیر جلوه هایی را ظاهر کرده است که به خوبی فعالیت جنبش سبز و موضع گیری های صادقانه و خالصانه مهندس موسوی را نشان می دهد.


اولین مسئله ای که موسوی به عنوان انگیزه برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرداحساس خطر برای کشور بود. کسیت که ذره ای شرافت داشته باشد و امروز واکنش های مردم منطقه را ببیند و به هوشیاری تاریخی و درک سیاسی و اجتماعی موسوی اعتراف نکند. آیا در میان گردانندگان امروز ایرانی با شرفی هست که رفتارهای اسماعیل هنیه و جنبش حماس را مشاهده کند و بتواند خوداری کند از آفرین گفتن به درایت و هوشمندی مهندس موسوی؟ چه کسی باید پاسخگوی این همه هزینه های گزاف برای جمهوری اسلامی باشد. سوال اینجاست که اگر بشار اسد با میلیارد ها دلار پولی که از ایران گرفته از صحنه سیاسی سوریه غیب شود و به همسر و فرزندانش بپیوندد چه کسی پاسخگوی همه سرمایه گذاری هایی است که طی دهه های گذشته روی خانواده اسد شده است. اکنون که ایران سالانه میلیارد ها دلار به جیب آل صباح، آل خلیفه، آل سعود و آل نحیان می ریزد و اخیرا ترکیه نیز به این لیست اضافه شده ایا این جز بهایی است که ایران باید بابت سیاست خارجی بپردازد؟ همان هایی که بخش بزرگی از درامدهای خودشان را از طریق باج خوری و دلالی بابت شرایط تحریم اقتصاد ایران در یافت می کنند و یکی از هواپیما های ایران را توقیف می کنند وگزارش تشدید کننده تحریم به سازمان ملل متحد می دهند و همه عرب های خلیج فارس پس از سرمستی از بابت دلارهایی که از شرایط ایران به جیب می زنند و در شورای همکاری خلیج فارس دور هم جمع می شوند و تحقیر آمیز ترین عبارت ها را در مورد دولت و حکومت ایران به زبان می اورند وگستاخانه ترین تهدیدهامتوجه تمامیت ارضی ایران می کنند.


دومین مسئله در صحنه داخلی هم محور اصلی انگیزه مهندس موسوی مبارزه با دروغ وپرونده سازی برای ملت ایران و جلوگیری از تخریب اقتصاد ایران عنوان شده بود.


کار دروغ پردازی در این دولت به جایی رسیده است که از رئیس مجلس تا رئیس مرکز پژوهش های مجلس تا رئیس دیوان محاسبات کشور و سخنگوی قوه قضائیه و ائمه جمعه تا روزنامه ها ورسانه های طرفدار این دولت رابه فریاد و فغان کشانده. جالب ترین قسمت این ماجرا تمنای خود احمدی نژاد از جناح به اصطلاح اصول گرا در اولین نطق پس از حضور در هیات وزیران بود که عاجزانه از هم پیمانان اصول گرای خود تقاضا می کرد این همه دروغ به دولت و شخص او نسبت ندهند. وقتی ماجرای جن گیری ورمالی به قوه قضائیه کشیده شد و سایت های طرفدار دولت یکی پس از دیگری فیلتر و گاها محوشدند و اطرافیان احمدی نژاد در لیست دستگیری قرار گرفتند کم کم هراسی در میان همه کسانی که در سه سال گذشته با ظلم و جنایت و سرکوب وقساوت برای مظلوم ترین و شریف ترین وفداکار ترین فرزندان این اب وخاک پرونده سازی کرده بودند تهیه شد که خود کرده را تدبیر نیست و بدین ترتیب پیامی برای بقیه کسانی که در این ظلم و جنایت ها شریک بودند و هنوز نوبت آنها فرا نرسیده است که این مسئله ممکن است دیر یا زود داشته باشد اما سوخت و سوز نداشته باشد.


امروز حتی نا آگاه ترین و بی سوادترین حامیان این رویه ها نیز به خوبی می فهمند که پرونده سازی برای دیگران چه عواقبی دارد…


در باره تخریب اقتصاد ایران هم کیست که امروز پاسخ دهد آن همه جار وجنجال هایی که تحت عنوان سهام عدالت مطرح می شد چرا جای خود را به یک سکوت مرگبار داده است؟ چرا دیگر کسی سیب زمینی مجانی توزیع نمی کند؟ چرا حقوق بازنشستگان دیگر هیچ ارتباطی با نرخ تورم ندارد؟ چرا در لایحه بودجه برای حقوق بگیران دولت نرخ رشد منفی در نظر گرفته می شود؟ چه کسی باید سوال کند که پدیده سهام عدالت چه بر سر شرکت های دولتی آورده است؟ چه کسی پاسخگوی افزایش نزدیک به پنج میلیون نفر به تعداد فقرای در وضعیت اضطراری کشور طی سه ساله گذشته باید باشد؟ چرا باید در دوران نفت با قیمت بالای ۱۰۰ دلار نزدیک به پانزده میلیون نفر در کشور زیر خط فقر قرار داشته باشند؟‌ چرا باید فساد مالی گسترده بلایی بر سر کشور اورده باشد که میزان سرمایه گذاری دولت در زمینه های تولیدی به پایین ترین سطوح خود طی ۳۰ سال گذشته برسد ؟ چرا احمدی نژاد و همدستانش که ملتمسانه از همپالگی های اصولگرای خود می خواهد که دروغ کمتری به دولتش ببندند خود را ناگریز می بیند که ادعاهای ایجاد دونیم میلیون شغل کند ؟ چرا دیگر الان جشن ملی هسته ای نداریم و نوعی خفقان بر همه طرفداران دولت و دستگاه تبلیغاتی کشور در این زمینه سایه انداخته است؟ برایند آن همه گزاف گویی ها درباره پیشرفت علمی کشور چرا باید قهقرای اقتصاد و دست وپازدن در تورم ففقر وبیکاری باشد وحتی مدافعان افراطی دولت هم با گردن کج بگویند ما در حوزه اقتصاد حرفی برای گفتن نداریم؟


در این دوره شش ساله دولت بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار در آمد نفتی داشته و حاصل آن افزایش فقر، فساد، تبعیض،تورم و بیکاری بوده است. آیا مبارزه با فساد وفقر و تبعیض فقط در دوره خاتمی باید نقش چماق را بازی می کرد و در دوران اصول گرایی واویلای فقر و فساد و تبعیض اشکال شرعی خود را از دست داده است؟


مهندس موسوی معتقد بود که معرکه گردان فرهنگ ایرانیان باید علم، عقل، ادب و اخلاق باشد نه مداح و رمال و جن گیر. شوری اش تا کجا باید رسیده باشد که سخنگوی قوه قضائیه با افتخار اعلام دستگیری رمال ها و جن گیر های اطراف دولت را بطور رسمی اعلام کند؟


آیا میرحسین موسوی بی بصیرت بود که سه سال پیش گفت: آمده ام تا عقلانیت را جایگزین دروغ ورمالی و کف بینی کنم یا آنهایی که در نماز جمعه ۲۹ خرداد افکاراحمدی نژاد را به خود نزدیکتر دانستند و به منتقدان دولت رمال ها، بی مهابا تاختند؟ میرحسین موسوی بی بصیرت بود یا آنهایی که امروز از تریبون های رسمی افتخار خود را دستگیری جن گیرها رمال ها و… می دانند؟ وقتی امروز اسدالله بادامچیان سخن از نا اطمینانی اصول گرایان از تقلب در انتخابات آتی سخن به میان می آورد آیا ذره ای شرافت و صداقت در میان بازجویان و قاضیان و پرونده سازانی که فرزندان صادق این ملت را با آن همه شواهد و قرائنی که وجود داشت به جرم بر ملا کردن این تقلب خفت بار، آماج شکنجه، حبس، تجاوز و قتل قرار دادند، جوابی به پیشگاه ملت ایران می توانند ارائه کنند؟


آری مرور همه آنچه که به عنوان مشتی از خروار مطرح شد نشان می دهد که به راستی میرحسین موسوی به درستی احساس خطر کرده بود وریشه های اصلی فساد وتبعیض وتخریب را به درستی تشخیص داده بود واین چنین بود که تا اعماق روح و جان ملت نفوذ کرد.


این چنین است که همچنان که محمد نوری زاد در نامه های خود ذکر کرده بود مهندس میر حسین موسوی همچنان در دل ملت جا دارد و روز به روز بر محبت به او و حقانیت راه او افزوده می شود.
 

احمدی نژاد تسلیم نظر شورای نگهبان شد

Posted: 13 May 2011 04:47 AM PDT

 جرس: جنجال تازه دولت بر سر ادغام وزارتخانه ها با قبول نظر شورای نگهبان از سوی احمدی نژاد به پایان رسید.


احمد توكلي نماينده مردم تهران و رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با  خبرگزاري فارس با اشاره به لغو برنامه شب گذشته خود با فاطمه بداغي معاون حقوقي رئيس‌جمهور كه قرار بود در خصوص ادغام وزارتخانه‌ها انجام شود، اظهار داشت: دليل لغو اين برنامه برگزاري نشست مشترك بين محمود احمدي‌نژاد با علي لاريجاني با رئيس مجلس شوراي اسلامي براي بررسي اختلافات قوا در زمينه ادغام وزارتخانه‌ها بود، كه اين نشست انجام شده است و رؤساي قواي مقننه و مجريه اختلافات قوا در اين موضوع را مورد بررسي قرار داده‌اند. 

رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس در ادامه گفت: با توجه به صراحت نظر شوراي نگهبان كه موضع مجلس را كاملاً تأييد مي‌كرد، احمدی نژاد در اين نشست پذيرفته كه طبق نظر مجلس شوراي اسلامي در زمينه ادغام وزارتخانه‌ها عمل كند و تصميم گرفته كه در ابتدا لايحه‌اي را براي ادغام وزارتخانه‌ها به مجلس ارائه دهد و پس از بررسي و تصويب مجلس براي ادغام، سپس وزير مربوطه را براي وزارتخانه جديد به منظور اخذ رأي اعتماد از وكلاي ملت به قوه مقننه معرفي كرده و پس از تعيين وزير مربوط از سوي مجلس ادغام وزارتخانه‌ها انجام شود.

طی هفته ای که گذشت احمدی نژاد ادغام وزارتخانه ها و انتصاب وزیران جدید را قانونی و حق مسلم دولت می دانست. با رای صریح شورای نگهبان در حمایت از نظر مجلس، احمدی نژاد از موضع خود پایان آمده است.

معامله کرده ام سکوتم را در برابر تضمین سلامتی تو و احقاق حقوقت

Posted: 13 May 2011 03:32 AM PDT

نامه فخرالسادات محتشمی پور به مصطفی تاج زاده
جــرس: فخرالسادات محتشمی پور همسر سیدمصطفی تاج زاده در نامه ای خطاب به همسر دربندش از دلایلی که باعث شده است "تا فعلا دست به قلم نبرد" سخن گفته و آورده است: "تهدید! تعهد! من هیچ تعهدی را اگر نتوانم آن را برای مردم که دانستن حق آنان است، بیان کنم به رسمیت نمی شناسم. آری من تعهد داده ام. یعنی در واقع معامله کرده ام سکوتم را در برابر تضمین سلامتی تو و احقاق حقوقت."


به گزارش تحول سبز، همسر تاج زاده در نامه خود تاکید کرده است "من دوباره روزی قلم را بر روی کاغذ سپید خواهم لغزاند. و برای مسعودها و بهمن ها و علی ها و همسران و مادرانشان و همه آن ها که دوستشان دارم، خواهم نوشت. تا آن روز به من رخصت بده یار خوش پندار من. “"


گفتنی است محتشمی پور که دهم اسفندماه سال گذشته در جریان سه شنبه های اعتراضیِ جنبش سبز بازداشت شده بود، در حال حاضر در مرخصی به سر می برد.


متن نامه فخرالسادات محتشمی پور به همسر دربندش سیدمصطفی تاج زاده، به شرح زیر است:


سلام عزیزدل
می دانی چند روز است برایت ننوشته ام؟
بگذار شماره نکنم. من دیگر از این شماره کردن روزها خسته شده ام. یک، دو، سه، ده، … تا ملاقات تا گرفتن یک خبر از سلامتی ات تا جواب گرفتن سوالات مکرر و خواسته های پی در پی. من از ریاضی بدم می آید. از آمار، از عدد، از شمارش، از تقسیم، از تفریق، از باقی مانده هایی که هی کسر می شوند. گل ها را دوست دارم. گل هایی که در شوره زار دوام می آورند نه این گل های گلخانه ای را که دوستان نازنین هدیه می آورند برای من و در واقع برای تحسین پایداری تو وجلوی چشم من پژمرده می شوند و می میرند و دلتگی مرا گلبرگ های خشک شده شان اقرون می کند. و دردانه ات تند تند آن ها را از جلوی چشم من دور می کند و گل های تازه را جایگزین می کند تا شاد شوم به حساب خودش!


می روم جلسه قرآن تا آرامش بگیرم یکی می پرسد نامه محمودیان را خواندی آن دیگری می گوید نامه زنانی که برده اندشان ورامین؟ نامه اخیر زندانیان سیاسی؟؟؟ می گویم نه نه نه نخواندم نمی خوانم تا روز بیست و پنجم هیچ چیزی را که این آتش درون را تند کند، نمی خوانم. می خواهم به میثاقم عمل کنم تا یک ماه صبوری فقط سکوت و انتظار. با تعجب نگاهم می کنند. خودم هم در آینه خودم را با تعجب نگاه می کنم: این منم ؟ خودِ خودم؟؟؟


امشب رفتم به دست بوسی زن عموجانت مادر محسن شهید که مانند برادر بود برایت و فاطمه را که خدا به تو داد او را گرفت و تو نمی دانستی شاد باشی روز پانزدهم تیر سال شصت و شش یا غمگین. من به چشم های تو نگاه نمی کردم آن روزها که مبادا نم اشک را در آن ببینم و افسردگی پیدا کنم. مادر شهید نگذاشت دستش را ببوسم گفت ما باید دست و رویتان را ببوسیم که دارید خون بچه هامون رو پاسداری می کنید.مادر شهید با حرص و غیظ می پرسید: تا کی می خواهند ادامه بدهند این وضع را؟ من رفته بودم آرام بگیرم در خانه ای که هنوز بوی محسن را می دهد خصوصا آن حسینیه که او دارد در یک قاب عکس بزرگ به ما لبخند می زند ولی یادم آمد که هنوز باید تسلا بدهیم این دل های مجروح مادران شهید را. به مادر شهید گفتم من مجلس قرآنی را در حسینیه ای که صاحبش محسن شهید است، نذر کرده ام و نذرم را ادا خواهم کرد به زودی و او سری تکان داد به علامت رضا.


مهربانم!
تو خوبی؟؟؟ من خیلی دلم می خواهد خوب باشد حالم ولی نیست دروغ چرا. تو خوبی؟ من دائم نگرانی ام از وضع و حال تو را به این برادرا گزارش می کنم و آن ها با من هم دلی می کنند. همین! حال بقیه چطور است؟؟؟ امشب یکی از فرزندان مجازی من به صدا آمد و به زبانی محترمانه پرسید کی می خواهی به این خفگی و زبان بستگی پایان بدهی مادر! این اردیبهشت زیبا زادماه عزیزان دربندی است که نام های زیبایشان، دل آدم را باز می کند و وضع و حالشان، دل آدم را تنگ می کند: مسعود و بهمن و علی و … می گوید: برای مسعود نمی نویسی مادرجان؟ مسعود؟ برای مسعود چه بنویسم؟ بنویسم سلام پسرم. نگران همسرت نباشی ها این جا ما مواظبش هستیم خاطرت جمع! برایش مادری می کنیم و خواهری و دوستی و رفیقی و … چه بنویسم برای مسعود؟ بنویسم خوب مواظبت کردم از نوعروست پسرم! همراهیش کردم تا خود زندان و هر روز حالش را از مراقب ها پرسیدم و برایش دعا خواندم و اشک ریختم و ناله زدم به درگاه خدایمان برای رهاییش؟؟؟ چه بنوسم برای مسعود؟ بنویسم دست مریزاد پسرم که خودت را از رجایی شهر رساندی به اوین برای دیدن عشقت، عزیزت، دلبند اسیرت. بنویسم که من به مهسا حسودی کردم برای ملاقات تو و در حسرت یک دیدار ماندم تا لحظه های پایانی حضور در اوین خوشبخت؟ خدای من چه بنویسم برای مسعود و برای بهمن که حسرت ملاقات حضوری و در آغوش گرفتن همسرش دارد حکایتی دیرینه می شود در قصه عشق دلداران دربند؟ چه بنویسم برای این فرزندان سبز؟ برای علی و دیگران. همان بهتر که مانند همان بیست و پنج روز اول زندان، کاغذ و قلم دریغ شود از من وقتی نمی دانم چه بنویسم و نمی توانم بنویسم و حق مطلب را ادا کنم.


مصطفی جان!
تو هم دلت تنگ شده برای نوشته های درهم و برهم و مغشوش و بی سر و ته من؟ همه آن دلنوشته هایی که شد یک جزوه قطور و سندی برای مجرمیت من؟ آری آری ما مجرمیم. من و تو، مهسا و مسعود، ژیلا و بهمن و همه قهرمانان قصه عشق این روزگار عجیب!
امشب یکی از دوستان مجازی بالاخره پرسشی را که خیلی ها خویشتنداری می کنند و به ملاحظه نمی پرسند، مطرح کرد: تهدید شده ای یا تعهدی داده ای؟ مهر سکوت برلب چرا؟
تهدید! تعهد! من هیچ تعهدی را اگر نتوانم آن را برای مردم که دانستن حق آنان است، بیان کنم به رسمیت نمی شناسم. آری من تعهد داده ام. یعنی در واقع معامله کرده ام سکوتم را در برابر تضمین سلامتی تو و احقاق حقوقت. اخم هایت را باز کن همسرعزیزتر از جانم. تو که همیشه به تصمیمات من احترام می گذاشتی و اراده ات را بر انتخاب من تحمیل نمی کردی. خطا کرده ام؟ تحلیلم اشتباه است؟ خام شده ام؟ وهم و خیال برم داشته؟؟؟ عیبی ندارد بگذار خودم تجربه کنم این راه را. من می خواهم راستی آزمایی کنم کسانی را که مرا دعوت به راست گویی کرده و می کنند. من تا بیست و پنجم به خودم قول سکوت داده ام در قبال انتقال تو به ۳۵۰، تماس تلفنی و ملاقات های منظم هفتگی، تضمین سلامتت همه این ها یعنی حقوق اولیه که بدون قید و شرط باید رعایت شود ولی من برایش هزینه داده و می دهم.


عزیز روزه دارم رویت را برنگردان بگذار باز هم من مسیری را که به تشخیص خودانتخاب کرده ام بروم و شماتتم نکن لطفا اگر خطا کردم. تو که همیشه به قدرت انتخاب آدم ها احترام گذاشته ای و نظارت استصوابی را نکوهش کرده ای. بگذار من خود خطایم را متوجه شوم. من میوه ممنوعه را با همه هزینه های سنگینش چیدم، باشد که تو از این وضعیت اسفناک بیرون بیایی و دست برداری از این روزه های اعتراضی که دارد آرام آرام تن عزیزت را به تحلیل می برد.


نازنینم!
من دوباره روزی قلم را بر روی کاغذ سپید خواهم لغزاند. و برای مسعودها و بهمن ها و علی ها و همسران و مادرانشان و همه آن ها که دوستشان دارم، خواهم نوشت. تا آن روز به من رخصت بده یار خوش پندار من.