جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


نامه جمعی از شاگردان آیت‌الله دستغیب به علما و مراجع تقلید

Posted:

از حوزه‌ها و مرجعیت در برابر تخریب‌ها دفاع کنید

جرس: جمعی از شاگردان آیت‌الله دستغیب با ارسال نامه‌ای برای علما و مراجع تقلید، از آنها خواستند تا با تعیین نماینده‌ای موضوع تخریب روحانیت و حمله به بیوت مراجع را پیگیری کنند تا مقصّر و محرّک اصلی این قضایا معلوم و به مردم معرّفی شود.


به گزارش حدیث سرو، امضاکنندگان این نامه از مراجع خواسته‌اند تا به عنوان " متولّی و حافظ حوزه های علمیّه" وارد عمل شوند تا "دیگر تعرّضی به روحانیّت و بیوت مراجع در هیچ جای مملکت صورت نگیرد."

 

متن کامل نامه به شرح زیر است:

 

بسمه تعالی

خدمت مراجع عظام و علمای اعلام، ادام الله ظلّهم علی رئوس المسلمین

 

سلام علیکم

قال الله تبارک و تعالی: «لا یحبّ الله الجهر بالسوء من القول إلّا من ظلم و کان الله سمیعاً علیماً». (نساء: ۱۴۸)

 

خداوند پاسداری از ولایت اهل بیت(علیهم السلام) را به دست فقهای تهذیب نفس شده و نایبان عامّ ائمّه اطهار(علیهم السلام) داده است که آنها در برابر این نعمت بزرگ مسئولند:

 

«ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم». (تکاثر: ۸)
«وقفوهم إنّهم مسئولون». (صافات: ۲۴)

 

حفظ و استمرار احکام نورانی قرآن و سنّت رسول اکرم(ص) باید از طریق مجتهدین و علمای بزرگوار صورت پذیرد و پرواضح است که ظهور و بروز این معنی به وسیله¬ی تدریس و تدرّس در مراکز علمی و حوزه‌های علمیّه میباشد که قهراً متولّی حوزه¬های علمیّه، شما مراجع و علمای اعلام می‌باشید.

 

با این مقدّمه، سؤال این جاست که نسبت به این روند انحرافی و تخریب حوزه‌ها و روحانیّت، اقدامی صورت گرفته؟ نسبت به مسائل اتّفاق افتاده در مورد روحانیّت، تصمیمی گرفته شده است؟ بد نیست یادآوری شود که برای تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی، نامزد دوره نهم ریاست جمهوری، چه کسانی و چه خرج هایی از بیت المال کردند تا آن مطلب صورت گرفت و در دوره بعد، آن مناظره های کذایی به دست چه کسانی اتّفاق افتاد و غرض از این کار چه بود. توجّه داشتید که در این مناظره چه بر سر اسلام و روحانیّت آمد که هنوز هم ادامه دارد.

 

حتماً مستحضرید که چه کسانی به بیت و دفاتر مراجع و علمای اعلام حمله کردند و غرض آنها چه بود. آیا به سمع شما رسیده است که در شیراز به بیت، دفتر و حوزه علمیه وابسته به حضرت آیت الله سیّد علی محمّد دستغیب چگونه حمله کردند و علّت آن چه بوده. اسناد آن کاملاً موجود است و در حال حاضر برای وارونه جلوه دادن حمله به مسجد و حوزه علمیّه، تدارکات وسیعی از بیت المال، من جمله چاپ پوسترها و عکس های رنگی و تکثیر CDهای گزینش شده در سطح استان، بلکه در کلّ ایران انجام داده اند.

 

حمله به مسجد و حوزه علمیّه حضرت آیت الله دستغیب را چند روز قبل از روز قدس تدارک دیدند و تهدید کردند و آن گاه پس از اتمام راهپیمایی و اقامه نماز جمعه، یعنی دو ساعت بعد از ظهر ـ نه پیش از ظهر و در وقت راهپیمایی ـ به مسجد و حوزه حمله کردند ـ آن هم عدّه¬ای معدود ـ و بعداً طلّاب حوزه را به دادگاه ویژه روحانیّت فرا خواندند و می¬گویند چرا شما در موقع حمله به مسجد و حوزه، از خود و محلّ سکونت خویش دفاع کردید؟! یک نفر نیست که از آنها سؤال کند: وقتی که از همه طرف به این طلّاب حمله می شود، به کجا روند و چگونه از خود دفاع کنند؟ اوّلاً: به چه مجوّزی حمله صورت گرفته؟ ثانیاً: چرا نیروی انتظامی که در محل حاضر بود، مانع از حمله آنها نشد؟ آیا یک محلّی برای دریافت مطالب حقّ این طلّاب وجود دارد؟

 

به هر صورت ما از شما به عنوان متولّی و حافظ حوزه های علمیّه می خواهیم برای رفع این فتنه ها، نماینده ای تعیین فرمایید تا هر چه زودتر به این انحرافات، یعنی تخریب روحانیّت، اقدام صحیحی صورت گیرد و مقصّر اصلی و محرّک اصلی این قضایا معلوم شود و به مردم معرّفی گردد تا ملّت شریف ایران بدانند که حوزه ها صاحب و مدافع دارد تا ان شاء الله دیگر تعرّضی به روحانیّت و بیوت مراجع در هیچ جای مملکت صورت نگیرد.

 

طالبین مکتب امام جعفر صادق(ع) و شاگردان حضرت آیت الله سیدعلی محمد دستغیب

۲۷/۷/۸۹
 

ولادمیر پوتین تمام مشخصات مسیح را درآقای خامنه ای دیده است!

Posted:

نائب رییس مجلس در جای دیگر سخنان کوفی عنان را تحلیل میکند و رهبر ایران را رهبر دنیای اسلام می داند

 

 

لینک دانلود

 

وزیر ارتباطات ایران: عاملان انتشار استاکس نت شناسایی شدند

Posted:

جرس: وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از شناسایی عاملان انتشار استاکس نت در ایران خبر داد.


به گزارش واحد مرکزی خبر، رضا تقی پور پس از جلسه امروز هیئت دولت درباره عامل انتشار این ویروس گفت: مسیر انتشار ویروس استاکسنت که از طریق حافظه های قابل حمل و فلش مموری بود شناسایی شده است.

 

وی افزود: افرادی خواسته یا ناخواسته این ویروس را به داخل کشور منتقل کرده اند.

 

تقی پور درخصوص شناسایی این افراد اظهار کرد: جریان‌ها شناسایی شده اند و اینکه آیا عامدانه بوده یا به صورت سهوی و بدون اطلاع نیز حدوداً شناسایی شده است.

 

وزیر ارتباطات با بیان اینکه این موضوع در مسیرهای لازم در دست پیگیری است، افزود: بدین ترتیب خواهیم توانست از تکرار این موارد در‌ آینده جلوگیری کنیم.

 

تقی پور در پاسخ به سوالی درباره جریانهای انتشار دهنده ویروس استاکسنت گفت: بعضی هایشان کارشناسان خارجی بوده اند که در مراکز صنعتی تردد داشته اند و بعضی هم افراد ناآگاه بوده اند که به صورت سهمی و از طریق حافظه های قابل حمل این ویروس را منتقل کرده اند.

 

وی افزود: گروههای کاری ای که با هماهنگی وزارت ارتباطات در همه وزارتخانه ها تشکیل شده است، در حال حاضر ساختار خوبی پیدا کرده اند و در حال مهار کردن این موضوع هستند.

 

تقی پور گفت: تقریباً همه مناطق و رایانه های آلوده به ویروس استاکسنت شناسایی شده اند و با مسئولان آنها نیز هماهنگیهای لازم به عمل آمده است.

 

وی افزود: به تعبیری، جلو گسترش و توسعه جدید این ویروس از نظر مناطق آلوده، گرفته شده است.

 

وزیر ارتباطات گفت: آموزشهای لازم را به همه دستگاههای اجرایی داده ایم و آنها عملیات پاکسازی را آغاز کرده اند.

 

تقی پور با بیان اینکه در کنار این کارها اقدامات دیگری هم لازم است افزود: از جمله جدا شدن این سیستمها از بقیه و ارتباط نداشتن اینها با شبکه اینترنت است که در این باره نیز دستورالعملهای لازم را به همه دستگاهها ابلاغ کرده ایم.

 

وی اضافه کرد: فکر می کنم با رعایت این دستورالعمل‌ها، در مهار کردن این موضوع مشکلی نخواهیم داشت.حیدر مصلحی وزیر اطلاعات بیش از دو هفته پیش با اعلام دستگیری تعدادی "جاسوس هسته‌ای" جدید، از مقابله دستگاه امنیتی ایران با "طراحی کرم های الکترونیکی برای تخریب فعالیت های هسته ای ایران" خبر داد.


پیش از این وزیر اطلاعات اعلام کرده بود که کرم استاکس نت در ایران مهار شده و "مجموعه‌ای که می‌خواسته از این ویروس استفاده کند، نتوانسته هیچ بهره‌برداری از آن ببرد."


 

احضار و بازجویی هفت ساعته پدر سید ضیاء نبوی در وزارت اطلاعات

Posted:

جرس: ماموران وزارت اطلاعات علی اکبر نبوی پدر ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل زندانی را احضار و به مدت هفت ساعت از وی بازجویی کردند.


بنا به اخبار رسیده به جرس، یک منبع آگاه با اعلام این خبر گفت: سید علی اکبر نبوی پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگبری وضعیت نامناسب فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.


این منبع نزدیک به نبوی از قول وی نقل کرده است: پس از بازگشت از اهواز مشاهده کردم که همسرم و دخترم به شدت گریه می کنند و می گویند که تو را به اداره اطلاعات احضار کرده اند و گفته اند می خواهند تو را بازداشت کنند.


این منبع آگاه علت احضار پدر سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل را مصاحبه با برخی از رسانه ها عنوان کرد و افزود: در اداره اطلاعات سید علی اکبر نبوی در توضیح علت مصاحبه‌هایش با برخی از رسانه ها گفته است "16 ماه سکوت کردم اما نتیجه آن چه بود؟ 3 ماه است که به دفتر دادستانی می روم اما حتی یک ملاقات هم نتوانسته ام با مسئولین داشته باشم." او همچنین در بازجویی‌ گفته است: "شما فقط می گویید که قانونی پیگیری کنید، پس یک راه حل پیشنهاد بدهید. پسرم در بدترین وضع نگهداری می شود، جای خواب ندارد، خیلی از شب ها به خاطر هجوم سوسک‌ها و موش‌ها نمی تواند بخوابد."


این منبع آگاه مشکلات پدر سید ضیا نبوی را در سفرش به اهواز این گونه روایت می‌کند: پدر ضیا 20 ساعت در راه بوده است و دو شب را در ایستگاه قطار خوابیده تا بتواند فرزندش را تنها 20 دقیقه آن هم به صورت کابینی ملاقات کند، مادر ضیا به شدت بیمار است و تحمل اینگونه مسافرت‌ها را ندارد.


نبوی در جلسه بازجویی، خطاب به بازجویانش گفته است: "من دیگر حق تحصیل فرزندم را نمی خواهم! حق رأی او را هم نمی خواهم! درخواست آزادی او را هم ندارم! فقط او را به زندانی منتقل کنید که اینگونه در معرض آلودگی ها و انواع بیماری ها نباشد. او آب آشامیدنی سالم در اختیار ندارد و به من گفته است که اگر از این زندان زنده بیرون بیایم دیگر نخواهم مرد. اگر فرزند شما این حرف را به شما می زد چه حالی به شما دست می داد؟ شما می خواهید مرا بازداشت کنید! اگر می خواهید می توانید به جای آن من را اعدام کنید! به خداوندی خدا از این زندگی راحت می شوم، یک سازمان را بهانه کردید و زندگی ما را از هم پاشاندید. با تمام زحمت کشاورزی و کارگری فرزندم را برای تحصیل به دانشگاه فرستادم تا عصای دستم شود و حالا در زندان است و من چیزی برای از دست دادن ندارم. مادرش هر شب با گریه می خوابد، حتی یک روز هم به ضیا مرخصی نمی دهید تا مادرش او را ببیند، من به چه کسی نامه بنویسم؟ چندین بار به آقای لاریجانی نامه نوشتم اما جواب من را نمی دهند."


علی اکبر نبوی، پدر سید ضیا نبوی پس از تبعید فرزندش به زندان اهواز در نامه ای خطاب به رئیس دیوان عالی از وضعیت نامناسب زندگی اش نوشت و اظهار کرد: ضیاء بعد از توکل وامید به خدا تنها تکیه گاه و امید آینده خانواده است. خانواده من جزء طبقات پایین اقتصادی جامعه و از صنف دهقانی- کارگری ساده روستای هستند و من تمام عمر با زحمت وتلاش کار کرده‌ام تا لقمه حلالی برای فرزندانم کسب نمایم. اکنون در سن پنجاه وپنج سالگی تقریبا ناتوان از کارکردن هستم و چشم امید ما بعد از خدا همین پسرم می باشد و این در حالی است که نه تنها او در کنار ما نیست بلکه ما حتی توان مالی کافی بری رفتن به ملاقاتش در جای دور افتاده‌ای چون اهواز را هم نداریم. اکنون امیدواریم که با عنایت خداوند و توجه شما فرزندمان به آغوش خانواده باز گردد.


 

نامه خانواده‌های زندانیان سیاسی به مراجع قم: از رهبری استفسار کنید راز غربت اسلام و مسلمانی را

Posted:

 جرس: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نامه ای سرگشاده خطاب به علما و مراجع به مناسبت سفر رهبری به قم منتشر کردند و در آن از مراجع قم خواستند تا از رهبری بپرسند: چرا باید در دستگاه قضای یک نظام اسلامی، دروغ بزرگی به اسم "فتنه" را برگردن رقیبان خویش بیاویزند تا چهره فتنه گران واقعی آشکار نشود.  

 

 در بخشی از این نامه که نسخه ای از ان در اختیار جرس قرار گرفته ،آمده است: به یاد داشته باشید که ما با همین نامه، در خانه های شمایان را کوفتیم و با شرم و عزت نفس مسلمانی خویش، گوشه ای از رنج و تعب شب و روزمان را با شما در میان گذاردیم. شما از جانب ما از رهبر کشور اسلامیمان بپرسید آیا هیچ حکمروا و فرمانروایی به این سهولت سرمایه اجتماعی خود را و بخش عمده ای از ملت و مردم خویش را از دست می دهد و به راحتی آنان را در سپاه دشمن تصور می کند؟

 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

به نام خدای مظلوم خدای عدالت

 

سلام ای بزرگانی که سال های سال سر به اقیانوس دین خدا فروبرده اید تا مگر به ذات زیبای آن دست یابید. شنیده ایم که شما قرار است این روزها، میزبان رهبر جمهوری اسلامی ایران باشید پس چه نیک است اگر در کنار هر سخنی که با ایشان به میان می آورید، به سوز دل ما نیز اشاره فرمایید. اگر فلسفه از آن جا، برمی کشد که «شک» پای پیش می نهد، چرا با شما این نگوییم که «رشد» نیز به شوکت «شرم» مبتنی است که تا مردمی با طعم «شرم» نیامیزند و با آن خو نکنند و از آن جا به حریم «حیا» پا نگذارند، به حقیقت حق و به شأن بلند «توبه» دست نخواهند یازید. ای بزرگان دینی، ما را که دست نامهربان دستگاه قضا، از همسران و فرزندانمان و پدران و مادرانمان جدا ساخته، چاره ای جز پناه بردن به همان وادی شرم و حیا نیست تا مگر بدین طریق شمایان را واسطه حقی کنیم که به جفا از ما دریغ شده است.

 

ای مراجع عالیقدر، اینک ما زنان مسلمان ستم دیده و بی پناه این سرزمینیم. همسران و مادران و خواهران و فرزندان مردان و زنانی که بی گناه به بند گران اسیرند. چگونه است که صدای تظلم خواهی ما شنیده نمی شود تا پرسشمان کنند شما را چه می شود که این سان آرام و قرار از کف داده و از این سو به آن سو و از این خانه به آن خانه در جستجوی گوشی شنوا می روید؟ امروز برای ما که درب خانه های زیادی را برای گشودن سفره دل و شِکوه از جور جباران زده ایم، تجسم آوارگی زهرای عزیز آن جا که برای اثبات حقانیت شویش به در خانه مهاجر و انصار می رفت و از آنان طلب همراهی می کرد، کاملا ملموس و قابل درک است.

 

و اینک بار دیگر شما پرچمداران تشیع علوی را مخاطب قرار می دهیم با امید تخلقتان به خوی و خصلت مولایمان علی (ع) که ما را به قدر همان زن یهودیِ مرزنشین حوزه حکومت علی (ع) به حساب آورید که جماعتی خدانشناس به جای خلخال، عزیزانشان، نورچشمان و چراغ خانه هاشان را به تاراج ستم برده اند. و ای کاش کسی پیدا می شد تا از اندوه شنیدن این خبر جانکاه بلکه از تماشای این ظلم آشکار، جان می باخت تا سایه سنگین ملامت امیرمؤمنان شامل حال او نشود.

 

ای مراجع عظام

ما امروز از هر کجای این نظام اسلامی، به شما پناه آورده ایم و قطعا فردای قیامت، با هر حقی که از ما ضایع شده با شما به احتجاج خواهیم پرداخت. این روزها که رهبر کشور اسلامیمان میهمان شماست از او بپرسید اگر علی (ع) که امروز کودتاگران به نام او بر سر قدرتند، با ما بود، با نویسنده یک نامه، با سخنران یک مجلس، با امضاکننده یک بیانیه، با یک وبلاگ نویس و دارنده یک سایت اینترنتی، با یک معترض با یک دختر یا پسر شرکت کننده در تظاهراتی آرام و با یک خیرخواه منتقد، آیا این می کرد که شما کردید؟ از ایشان بپرسید چرا باید در دستگاه قضای یک نظام اسلامی، دروغ بزرگی به اسم «فتنه» را برگردن رقیبان خویش بیاویزند تا چهره فتنه گران واقعی آشکار نشود. از رهبری بپرسید شما که به کرات از حضور چهل میلیونی مردم درانتخابات سال گذشته با افتخار یاد کرده اید چگونه همه صاحبان رأی های سبز و نقش ستادهای رقیب و تلاشگران خدوم فعال در آن ها را که همسران و فرزندان ما باشند، ندیده می گیرید؟

بپرسید که مگر می شود جمع کثیری از هنرمندان و اندیشمندان و متفکران و سیاست مداران و استادان و دانشجویان و مردم کوچه و بازار سراسر کشور همگی فتنه گر و عامل دشمن و سرسپرده اجنبی باشند؟ بپرسید که چرا باید اعتراض بدیهی و مدنی یک شهروند به حساب دشمنی او گذارده شود؟ این روزها مگر مردم فرانسه سراسر کشور خود را به اعتصابی باشکوه فرانخوانده اند و مگر همه دستگاه های اقتصادی و تولیدی و خدماتی فرانسه را برای دست یابی به حقوق شهروندی خود فلج نکرده اند؟ آیا دولت و مجلس و قوه قضائیه فرانسه این مردم معترض را فتنه گر و عامل اجنبی دانسته و سران آنان را به تنگنای تهمت و افترا درانداخته است و هم زمان بصیرت خود را به رخ جهانیان می کشند؟ آخر چرا باید به جای مداخله گران و کودتاگران حادثه های سال گذشته، همسران و فرزندان ما زندانی باشند؟

رهبران دینی ما

به یاد داشته باشید که ما با همین نامه، درب خانه های شمایان را کوفتیم و با شرم و عزت نفس مسلمانی خویش، گوشه ای از رنج و تعب شب و روزمان را با شما در میان گذاردیم. شما از جانب ما از رهبر کشور اسلامیمان بپرسید آیا هیچ حکمروا و فرمانروایی به این سهولت سرمایه اجتماعی خود را و بخش عمده ای از ملت و مردم خویش را از دست می دهد و به راحتی آنان را در سپاه دشمن تصور می کند؟

عزیزان بزرگوار

همه ما و شما در محضر خدای متعالیم. زمان با شتاب سپری می گردد و محکمه عدل الهی برای واشکافی چند و چون رفتار ما و شما به پا می شود. عزیزان دربندِ ما دیر یا زود دوران محکومیتشان را سپری کرده به زندگی عادی بازخواهندگشت اما به واقع در محکمه الهی پاسخ این سؤال که چرا ظلم را به چشم دیدید و سکوت کردید را چگونه خواهید داد و خاموشی امروز را که علامت رضا تعبیر می کنند، چگونه توجیه می کنید؟ وقایع این روزها در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد و آیندگان درباره ما و شما داوری خواهند کرد. امروز نیز نسل جوان تردید کرده در اصول و تعالیم اسلامی براثر رفتار ظالمانه قدرتمندان خشونت طلب پویشگرانه و گاه ناباورانه به شما و واکنش هایتان به همه مظالمی که بر مردم بی پناه ایران و خانواده های مظلوم زندانیان سیاسی و آسیب دیدگان پس از انتخابات رفته است، چشم دوخته اند. امروز روز امتحان است نه فقط برای ما بلکه برای همه عناصر تأثیرگذار، گروه های مرجع و برای شما بزرگواران خادم دین و پاسداران فقه جعفری و تعالیم نبوی و سیره علوی. ما از این فرصت برای رساندن پیاممان و انتقال مصائب و آلاممان به شما بهره می بریم و انتظارمان سکوت و بی تفاوتی و عدم اعتنا نیست.

نیک می دانید در مقایسه با مسئولینی که بر کوهی از رانت خواری و فتنه های رفتاری خانه ساخته اند، همسران و فرزندان و پدران و مادران ما مجاهدان پاک نهادِ راه خدایند. جرم آنان جز هیچ، هیچ نیست.

جرم عزیزان ما نقد مشفقانه است و اقدام به اصلاح اندیشه ها و رفتارهای انحرافی و تاوان این همه دلسوزی و خیرخواهی، بند و حبس و داغ و درفش بوده است. روندی که گویی تمامی ندارد و هر روز در ازای آزادی یک تن، چند تن به اسارت در می آیند و مکافات باور سبز و اندیشه روشنشان را می پردازند.

باری بزرگان دینی ما از رهبر کشور اسلامیمان استفسار کنید که آیا راز غربت اسلام و مسلمانی ما در این ملک سلمانی و دلیل عدم گرایش مردمان به اسلامی که ما ساخته و پرداخته ایم، جز فاصله آن با اسلام ناب محمدی(ص) و سیره علوی است؟ کاش آنان که مسئولیت هایی برای راهبری این ملت حق جوی به طریق سلم و سلامت و حق و حقیقت دارند، هرچه زودتر به خود آیند و جبران مافات کنند که همه ما آرزومند فردایی نیکوتر و خدایی تر برای جامعه خویشیم و صبح را نزدیک می دانیم.

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
سه شنبه بیست و هفتم مهرماه ۱۳۸۹ هم زمان با میلاد فرخنده ثامن الائمه علی بن موسی الرضا
 

برگزاری نخستین جلسه‌ دادگاه کاوه قاسمی کرمانشاهی

Posted:

جرس: نخستین جلسه‌ دادگاه کاوه قاسمی کرمانشاهی، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و از اعضای کمپین یک میلیون امضا صبح امروز، ۲۸ مهر ماه در شعبه‌ اول دادگاه انقلاب کرمانشاه برگزار شد.

 
به گزارس تغییر برای برابری، در این جلسه، اتهامات تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی به این فعال کُرد تفهیم شد و مصطفی احمدیان وکیل وی با رد اتهامات وارد شده، به دفاع از موکل خود پرداخت. در پایان، قاضی با استماع دفاع اولیه‌ وکیل و متهم، جلسه‌ دادگاه را برای بررسی و تحقیقات بیش‌تر تجدید کرد.

 

کاوه کرمانشاهی 14 بهمن سال گذشته در کرمانشاه بازداشت و پس از گذراندن 110 روز حبس موقت در بازداشتگاه اداره اطلاعات که 80 روز آن در سلول انفرادی بوده است، دوم خرداد ماه سال جاری با قرار وثیقه‌ 100 میلیون تومانی آزاد شد.
 

معاون وزیر علوم: شیب بازنشستگی استادان افزایش می یابد

Posted:

جرس: در ادامه موج حذف، اخراج و بازنشستگی استادان دانشگاههای کشور، معاون وزیر علوم از افزایش شیب بازنشستگی اساتید خبر داد و ضمن بیان اینکه "شیب بازنشستگی اساتید مقدار کمی زیاد می‌شود"، مدعی شد "بدلیل اینکه مدتی استخدام عضو هیئت علمی در دانشگاهها کم شده بود، در شیوه جدید وزارت علوم جذب هیئت علمی جدید خواهیم داشت."


پیش از این نیز وزیر علوم پیرامون تصفیه دانشگاهها از استادان منتقد، به تصمیم بر جذب استادان و اعضای هیئت علمیِ در راستای "خط ولایت" و "دیدگاه "نهم دی ماه" (حامیان رهبری) اشاره و تاکید کرده بود.


به گزارش مهر، مسعود هادیان دهکردی در پاسخ به اینکه آیا افزایش شیب بازنشستگی اعضای هیئت علمی در پی افزایش آهنگ جذب هیئت علمی است گفت: در برخی گروههای آموزشی در را برای ورود عضو هیئت علمی جدید بسته بودند و اجازه ورود به کسی نمی دادند اما در شیوه جدید جذب عضو هیئت علمی که توسط وزارت علوم طرح ریزی شده، عضو هیئت علمی به اندازه کافی جذب می شود.


رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی از در دست اقدام بودن تهیه گزارش آماری درباره تعداد و مرتبه علمی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاهها خبر داد و گفت: در حال حاضر این آمار موجود نیست که سالانه چه تعداد عضو هیئت علمی بازنشسته می شوند چون آماری از سن اعضای هیئت علمی و سابقه کاری آنها نداریم.


معاون وزیر علوم در پاسخ به اینکه آیا آموزش عالی از میانگین سنی و میانگین سابقه ای اعضای هیئت علمی آماری ندارد به مهر گفت: این آمار را نداریم و باید تهیه کنیم.


هادیان دهکردی درباره کلیات قوانین بازنشستگی اعضای هیئت علمی به مهر گفت: طبق قوانین کشوری و قوانینی که توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است در آموزش عالی هر فردی که حداقل ٣۰ سال کار کرده یا به سن ۶۰ سال رسیده است بازنشسته می شود. همچنین در وزارت علوم طبق قوانین مجلس شورای اسلامی یک عضو هیئت علمی نمی تواند در سنی بیش از ۷۰ سالگی در آموزش عالی بماند.


اظهارات این مقام دولتی در حالیست که بسیاری از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور که طی ماههای اخیر مشمول بازنشستگی اجباری شده اند، شرایط فوق الذکر را دارا نبوده اند.


معاون وزیر علوم افزود "به عنوان مثال یک عضو هیئت علمی ۵۸سال سن دارد ولی دارای سابقه ٣٢ ساله است، در این صورت رئیس دستگاه می تواند تا ٣۵ سال وی را در آموزش عالی نگاه دارد.


به گزارش مهر، کامران دانشجو وزیر علوم نیز هفته جاری در زمینه بازنشستگی اساتید و مباحثی که درباره بازنشستگی زودتر از موعد مطرح می شود گفت:‌ بازنشستگی استادان دانشگاه طبق قانون عمل شده است و ‌در ۵ ماه گذشته هر موردی که به ما معرفی شد پس از تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدیم که بر اساس قانون بازنشسته شده اند.


وی گفته بود: بر اساس قانون وقتی فردی سی سال خدمت کند و ۶۵ سال هم سن داشته و استادیار باشد باید بازنشسته شود. ضمن اینکه ‌بازنشستگی استادان به معنای قطع ارتباط آنها با دانشگاه نیست و مسئولان دانشگاه می توانند همچنان از این استادان برای تدریس دعوت کنند. همچنین ‌استادان بازنشسته می توانند در پژوهشکده های زیر نظر هر دانشگاه هم فعالیت کنند.

دانشجو افزود:‌ اگر کسی مصداق خاصی دارد مبنی بر این که استادی پیش از موعد بازنشسته شده است به دور از جنجال های رسانه ای به ما اعلام کند تا بررسی کنیم.



نامه حميد دباشی، احمد صدری و محمود صدری به هابرماس

Posted:

 

استاد محترم آقای هابرماس:

 

اخيراً آقای آرامش دوستدار طی نامه مفصلی برخی از مواضع اخير شما در باره دگرگونی های فکری در ايران، حقوق مسلمانان در غرب، و شرايط همزيستی دين و مدرنيته در جهان معاصر را مورد انتقاد شديد قرارداده اند.

 

ديدن انسانی چنين تهی از اميد و خوشبينی، نه تنها نسبت به ايران و ايرانيان بلکه نسبت به همه انسانيت، جداً تاسف آور است. اميدواريم که نامه ايشان را بعنوان نشانه و نمونه ای از شرايط اخلاقی و فکری سرزمين ما تلقی نفرمائيد. آشکار است که چنين حمله های شخصی ، چنين داوری های مغشوش و اصالت انگارنه درباره اسلام و ايران، و چنين تخيلات ساده انگارانه و اغلب مضحکی در باره مسلمانان، ايرانيان، دين، و مدرنيته می بايست از ذهنی تلخ و کين ورز بر خاسته باشد.

 

آقای دوستدار شما را سرزنش می کنند که چرا در باره تعديات جاری در جمهوری اسلامی ايران سکوت اختيار کرده ايد در حاليکه نامه های امضا دار شما در حمايت از حقوق مدنی در ايران بر عموم آشکار و در همه جا ثبت است. ايشان ادعا می کنند که شما فريب "شعبده بازی ايرانی - شيعی" گروهی فيلسوف نمای حرفه ای را خورده ايد و می پرسند چرا می بايست شخصيتی چون شما مجذوب چنين نمايشی شده باشد. آنگاه به پاسخ سوال خويش شتافته می گويند: "ما ايرانيان استعداد اين را داريم که مخاطب را به گونه‌ای جذب کنيم. بی‌تفاوت است که وسيله‌اش تفاهم چاپلوسانه باشد يا جا زدن خود همچون حريفی بی‌هراس." حتی در بدنام ترين نوشته های شرق شناسنانه قرون اخيرنيز به ندرت به چنين ادعای نژاد پرستانه و خصمانه ای بر می خوريم که تماميت فرهنگ و تاريخ ملتی را به تزوير و سالوس مزمن متهم کند. اين جمله و ساير جملات شبيه به آن در اين نامه نشانگر ذهنی مملو از احساس حقارت و نفرت از خويش است.

 

آقای دوستدار در اين نامه و در ساير آثار خود از يکسو برای پيشرفتهای دوران پهلوی، که به گمان ايشان ايران را به آستانه تمدن طلائی رساند اظهار دلتنگی می کنند و از سوی ديگر اسلام را خطری بی بديل برای سلامت جامعه بشری می شمارند. شاهد مثالشان هم عکسی است که بر جلد يکی از مجلات آلمانی (اشترن) ملاحظه کرده اند. از سوی ديگر با نديده گرفتن انواع بنياد گرائی و خشونت زاده از مسيحيت، اين دين را نمونه بی خطری از اديان توحيدی قلمداد می کنند. شگفت آور است که کسی سه دهه از عمرش را در قلب اروپا زيسته باشد و به اين اندازه از تاريخ و تمدن آن نا آگاه باشد. در اينجا نيز مانند موارد ديگر، آقای دوستدار شعر و عرفان ايرانی- اسلامی را که ريشه در سنت های مزدائی، بودائی، هندو، و مسيحی دارد توطئه ای برای "منحرف کردن اذهان" و "کشتن علم و فلسفه" تصور می کنند.

 

در جهانی که مورخين علم فراخنای جهان ايده ها را در نورديده، تاريخ کنش ها و واکنش های محلی و جهانی در بين جوامع انسانی را باز سازی کرده، و با ارائه نظريات کار سازی در باره انواع مدرنيته سکه "اروپا مداری" را از دور تفکر خارج کرده اند، آقای دوستدار همچنان متعصبانه بر نظريه پيشرفت خطی و همگون تمدن اروپائی پافشاری ميکنند و با تعميم آن جهان غير اروپائی را به برهوتی از جهل و بلاهت تبعيد می کنند.

 

يکی از مکرر ترين ادعاهای آقای دوستدار اينست که زبان فارسی موجد امتلاء و ابتلای ذهنی است و توانائی پديد آوردن علم و فلسفه را ندارد. با اينحال خود ايشان بجز به فارسی چيزی ننگاشته اند. جای سوال است که اگر به زعم ايشان اين زبان محدود و سترون است، چرا حضرتشان چنين به آن معتاد و گرفتارند؟ و نيز جای سوال است که چرا اين فيلسوف (که ظاهراً از زندان قيد زبان فارسی و دين اسلام آزادست) از امتياز اين رهائی وسکونت سی ساله خود در غرب بهره نگرفته تا حتی يک اثر قابل ذکر در فلسفه منتشرکند!

 

سرانجام، آقای هابرماس، ما بر اين باوريم که ماهيت اخلاقی و فکری نهضت دموکراسی و عدالت اجتماعی در ايران با نامه نگاری به شما يا هيچ فيلسوف غربی ديگری حلاجی نخواهد شد. خيزش خود جوش مردم ما و خلاقيت و شجاعت اخلاقی مبارزات آنان در خيابان های روشن و زندانهای تاريک ايران و در آمال ايرانيانی که در سرتاسر جهان نگران سرنوشت سرزمينشان هستند به محک تجربه خواهد خورد. تنها هدف ما در نگاشتن اين نامه اين بود که شهادت دهيم آرامش دوستدار نه از سوی ايرانيان بلکه تنها از سوی خويش سخن می گويد و آنچه ميگويد تنها نمايانگر ابتذال تخيلات شخص اوست.

 

با احترام
حميد دباشی، استاد مطالعات ايرانی، دانشگاه کلمبيا، نيويورک


احمد صدری، استاد جامعه شناسی و صاحب کرسی جيمز گوردن در مطالعات جهان اسلام، کالج ليک فورست، شيکاگو


محمود صدری، استاد جامعه شناسی در دانشگاه تگزاس وومن، و در فدراسيون دانشگاههای شمال تگزاس


منبع: گویا نیوز
 

نامجو: افزایش قیمت برق کمتر از انتظار مردم خواهد بود

Posted:

جرس: با وجود این که در چند ماه گذشته، بسیاری از استان‌ها شاهد افزایش غیرقابل تصور قیمت برق در قبوض ارسالی بوده‌اند، وزیر نیرو مدعی شد: پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مردم در قبوض برق خود مشاهده خواهند کرد که افزایش قیمتها بسیار پایین تر از انتظارشان بوده است.

 

به گزارش مهر، مجید نامجو پس از جلسه امروز هیئت دولت در جمع خبرنگاران گفت: با دستور رئیس جمهوری پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها در قبوض برق ساده سازی ، یکسان سازی و شفاف سازی می شود.


وی با بیان اینکه "انتظار ما از مردم اصلاح الگوی مصرف است"، افزود: پس از اجرای این قانون مردم در قبوض برق خود مشاهده خواهند کرد که افزایش قیمتها بسیار پایین تر از انتظارشان بوده است.



خبرنگاری از وزیر نیرو درباره کیفیت پائین لامپهای کم مصرف وارداتی سئوال کرد که نامجو پاسخ داد: از طریق اداره استاندارد و آزمایشگاه‌های وزارت نیرو که در مرزها مستقر هستند، کیفیت این لامپها کنترل می شود، ضمن اینکه لامپهای کم مصرف بی کیفیت از طریق قاچاق وارد کشور می شود.


وی با این مدعا که "لامپهای کم مصرف وارداتی از لحاظ کیفیت و قیمت پایین تراز لامپهای تولید داخلی است"، از تولید کنندگان داخلی خواست اندکی تحمل کنند و کیفیت محصولات خود را کاهش ندهند.
 

پرونده قضایی جدید برای زندانیان اعتصاب کننده

Posted:

جرس: برای تعدادی از زندانیان اعتصاب کننده زندان اوین، پرونده قضایی جدید تشکیل شده است.

 

به گزارش کلمه، هفته گذشته دو تن از اعتصاب کنندگان ‌به دادسرای اوین احضار شده و به دلیل اعتصاب غذای بیست‌روزه‌ای که در مرداد ماه داشته‌اند، مورد بازجویی قرار گرفته‌اند و پرونده جدیدی برایشان تشکیل شده است.

 

مجید دری، فعال دانشجویی، و حمیدرضا محمدی، فعال سیاسی، دو تن از زندانیانی هستند که تاکنون برایشان پرونده قضایی جدید تشکیل شده است که مجید دری پس از حضور در دادسرا، به زندان بهبهان خوزستان تبعید شد.


بر اساس همین گزارش‌ها، این نگرانی وجود دارد که در روزهای آینده، سایر زندانیان اعتصاب‌کننده نیز به بهانه اعتصاب غذای چند ماه قبل خود، برای تشکیل پرونده جدید به دادسرای اوین فراخوانده شوند و خطر پرونده‌سازی جدید برای آنان متصور است.

 

این برخوردهای امنیتی و همچنین تداوم قطع تماس‌های تلفنی در بند ۳۵۰ زندان اوین موجب نگرانی خانواده زندانیان سیاسی این بند شده است. آنها می‌پرسند چرا مسئولان زندان و زندانبانان به خاطر اهانتهایی که به زندانیان کردند و موجب اعتصاب غذایشان شدند، تنبیه نمی‌شوند و این فقط زندانیان هستند که هر روز فشارهای جدیدی را تحمل می‌کنند.

 

آنها از دادستان تهران می‌خواهند که از پرونده‌سازی‌های جدید برای زندانیان این بند جلوگیری کند و زمینه وصل تماسهای تلفنی زندانیان با خانواده‌هایشان را نیز فراهم کند.

 

علی ملیحی، فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت؛ بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار؛ عبدالله مومنی، فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تحکیم؛ علی پرویز، فعال دانشجویی؛ حمیدرضا محمدی، فعال سیاسی؛ جعفر اقدامی، فعال مدنی؛ ضیاء نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل؛ ابراهیم (نادر) بابایی، فعال مدنی و از جانبازان دفاع مقدس، کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر و وب‌نگار؛ مجید دری، فعال دانشجویی؛ مجید توکلی، فعال دانشجویی؛ کیوان صمیمی، روزنامه‌نگار؛ غلامحسین عرشی و محمدحسین سهرابی راد از جمله زندانیان بودند که دست به اعتصاب غذا زدند و اکنون ممکن است پرونده‌های جدیدی برایشان تشکیل شود.

 

هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، مرداد ماه امسال به خاطر اعتراض به رفتارهای توهین‌آمیز ماموران بند ۳۵۰ به سلول انفرادی منتقل شدند. آنها پس از این انتقال، به مدت سه هفته دست به اعتصاب غذا زدند.

 

زندانیان اعتصاب کننده که به خاطر اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران بند ۳۵۰ راهی سلول انفرادی شده بودند، خیلی زود پس از آغاز اعتصاب غذایشان خواسته‌های خود را برای پایان بخشیدن به این اعتصاب اعلام کردند و تا رسیدن به بخش بزرگی از آنها، از پای ننشستند. آنها از مسئولان زندان خواستند حقوق کامل زندانیان مندرج در آیین‌نامه سازمان زندانها را رعایت کنند. آنها همچنین خواستار آن شدند تا مسئولان قضایی با زندانبانانی که به حقوق زندانی‌ها تجاوز کرده‌اند، برخورد کنند. آزادی سریع و بدون قید شرط بابک بردبار،عکاس خبری که موعد آزادی‌اش فرا رسیده بود اما درسلول انفرادی به سر می‌برد، از دیگر خواسته‌های زندانیان بود.

 

افزایش فضای سرانه، زمان تلفن، امکانات بهداشتی و درمانی برای هر زندانی و اجرای فوری و کامل قوانین و موارد مصوب مرتبط با زندانیان به مثابه حق آنها و نه امتیازی که در مواقع خاص به زندانیان داده می‌شود، از دیگر درخواست‌های زندانیان اعتصاب‌کننده بود.

 

در نهایت پس از نزدیک به بیست روز، این زندانیان در واکنش به پیام‌های رهبران جنبش سبز و اقشار مختلف مردم ایران که از آنها می‌خواستند به اعتصاب غذایشان پایان دهند، به این درخواست پاسخ مثبت دادند.

 

میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز در آن روزها طی پیامی خطاب به اعتصاب کنندگان زندان اوین گفته بود: «آزادمردان زندانی! همه آزادی‌خواهان و حق‌طلبان پیام شما را شنیدند و استواری شما را بر سر مطالبات انسانی و مشروع مشاهده کردند. درود بر شما! ایستادگی شما گواه بر آن است که می‌توان بدن‌ها را به محبس کشید، اما نمی‌توان بر جان آنها چیره شد.»

 

او در این پیام خطاب به اعتصاب‌کنندگان تاکید کرد: "عزیزان ملت و پیشتازان جنبش سبز! اکنون که پیام شما و خانواده‌های مبارزتان در سطح جهان و داخل کشور منتشر شده است، مردم نگران سلامتی شما به عنوان سرمایه‌های سبز کشورند. ما از همه شما درخواست می‌کنیم اعتصاب غذای خود را پایان دهید."

این زندانیان پس از دریافت این پیام‌ها که توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین به آنها می‌رسید، در شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود، آن را شکستند.

 

اعتصاب‌کنندگان در پیامی کوتاه از داخل ازندان اوین خطاب به مردم ایران نوشتند: "ما همچنان بر خواسته‌های بر حق خود که حقوق انسانی و اولیه یک زندانی است، پافشاری می‌کنیم و با شما عهد می‌بندیم به مبارزه خود برای تحقق کامل حقوق قانونی همه زندانیان که بخشی از حقوق ملت است، ادامه بدهیم. ما اینک به احترام همراه بزرگ جنبش سبز، میرحسین موسوی، و دیگر شخصیت های جنبش مهدی کروبی، آیت الله بیات زنجانی، زهرا رهنورد، عبدالله نوری، عزت الله سحابی، احمد صدر حاج سیدجوادی، حبیب‌الله پیمان، ابراهیم یزدی و … تک تک یاران جنبش سبز به اعتصاب غذای خود پایان می‌دهیم ."