جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


دومين كاريكاتورخاتمي در شصت و هفتمين سالروز تولدش

Posted:

طراح : هادی حیدری

 

دومين كاريكاتور از چهره سيد محمد خاتمي در سالروز تولدش به وي اهدا شد. چهارشنبه 21 مهر ماه و همزمان با شصت و هفتمين سالروزرييس جمهور پيشين ايران جمعي از روزنامه نگاران و جوانان اصلاح طلب طي مراسمي هدايايي به وي تقديم كردند كه كاريكاتور چهره سيد محمد خاتمي به قلم هادي حيدري از آن جمله بود.

هادي حيدري در سال 82 نخستين كاريكاتور از چهره رييس جمهور اصلاح طلب را به وي تقديم كرد كه در فضاي آن دوران ، نوعي تابو شكني محسوب مي شد زيرا تا پيش از آن و بنابر عرفي رايج، طراحي كاريكاتوراز چهره شخصيت هاي روحاني در زمره خط قرمزها محسوب مي شد . اما سعه صدر و منش اخلاقي ويزه خاتمي بستري را فراهم ساخت تا قلم هادي حيدري به ترسيم چهره اي بپردازد كه در پايين آن عنوان « سيد خندان » نقش بسته بود.

دومين طرح تقديمي نيز با وجود دارا بودن بن مايه و رگه هاي انتقادي مورد استقبال رييس جمهور دو دوره اصلاحات ايران قرار گرفت.

محمد خاتمی: سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت در حرکت است

Posted:

متن سخنرانی در اجلاس فرهنگی سارایوو

جـــرس: محمد خاتمی با ارسال متن سخنرانی خود به اجلاس «بین فرهنگی» سارایوو، خطاب به آن کنفرانس خاطرنشان کرد "اگر خیرخواهان صلاح اندیش و صلح جو تلاش و همت خود را بر نهادینه کردن گفت و گو و جایگزینی خصومت و ستیزه جویی - با تفاهم - استوار سازند، دستآورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده اند."


به گزارش سایت رسمی سید محمد خاتمی، که در آستانه زادروز وی دچار فیلترینگ نهادهای امنیتی در داخل کشور شده، وی در متن سخنرانی خود که برای اجلاس بین المللی فرهنگی در پایتخت بوسنی هرزگووین - بدلیل عدم حضور خود - ارسال داشته، متذکر این نکته شده است که "به رغم وضعیت ناگواری که در طول تاریخ بر بشر حاکم بوده، با تأمل می توان دریافت که سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت برای او در حرکت بوده است و همین امر،‌ پشتوانه محکم برای گفت و گو می باشد."


متن کامل سخنرانی رئیس بنیاد باران، به شرح زیر است:


سخنرانی ارسالی به اجلاس بین فرهنگی سارایوو
سارایوو، بوسنی و هرزگوین
27 تا 30 مهرماه 1389
19 تا 22 اکتبر 2010
بنیاد فرهنگی عبدالعزیز بابطین کویت و دانشگاه ملی سارایوو


بسم الله الرحمن الرحیم
فرهنگ های متعدد و متنوع که ناشی از هویت و آگاهی و خودآگاهی جمعی اقوام است با تمدن های متفاوت مناسبت دارد. هویت وقتی از نظر شیوه زندگی اجتماعی و تنظیم مناسبت های اقتصادی و سیاسی و ساختار معماری و هنر و صنعت و علم مورد ملاحظه قرار گیرد، تمدن نامیده می شود و هنگامی که آگاهی و خودآگاهی های جمعی و باورها و سنت های زندگی در نظر گرفته شود فرهنگ نام دارد.
و پرسش این است که نسبت میان فرهنگ های متعدد (بخصوص در جهان به هم پیوسته امروز) چیست؟
تعارض و تضاد و جنگ یا تلایم و همزیستی و گفت و گو؟
آنچه در واقعیت تاریخ می بینیم بیشتر جنگ و ستیز است، اعم از جنگهایی که به نام دین و آیین رخ داده و جنگهایی که جنبه سیاسی داشته است. گرچه اگر به دقت بنگریم ریشه جنگ را باید در انحصارطلبی، قدرت جویی و افزون خواهی انسان بدانیم به عبارت دیگر جنگها عمدتا سیاسی است و بر سر قدرت و اقتصادی و بر سر منافع و حتی حین جنگ ها، شاهد تبادل و بده بستان های بسیار سودمند میان تمدن ها و فرهنگ ها بوده ایم.


در چند قرن گذشته پیشرفت های شگفت انگیزی در همه عرصه های علمی، فنی، اجتماعی و اقتصادی بخصوص در بعضی از کشورها نصیب انسانها شده است، اما مصیبت های انسان نیز به اندازه پیشرفت های او بزرگ و البته دهشت انگیز بوده است.


انسان در این مدت بیش از همیشه طعم تلخ نابرابری را چشیده است. هنوز آثار وحشتناک دو جنگ ویرانگر جهانی از میان نرفته است و جنگهای منطقه ای زیانی کمتر از جنگهای جهانی به بار نیاورده است و کام شرق و غرب عالم از جنگ سرد در چند دهه هنوز تلخ است.


اگر غرب را در نظر بگیریم علاوه بر زیانهای ناشی از غلبه وضعیت ستیز، دچار گرفتاریهای بزرگی است، نظیر غیبت معنویت از عرصه ذهن و زندگی و جایگزین شدن آن با سود و منفعت مادی (Utility) و فرو کاسته شدن وجود انسان - که می بایست جانشین خدا در زمین باشد و مسجود فرشتگان - به موجودی که بیشتر اسیر سوائق نفسانی و هوی و هوس های مادی است. همچنین نمی توان پدیده ویرانگر سستی بنیادهای خانواده و تخریب محیط زیست را از نظر دور داشت.


وضعیت در جهانی که قربانی توسعه طلبی و استعمار قدرتهای بزرگ شده است اسف بارتر است. بسیاری از مردم این بخش از جهان دچار فقر فزاینده، بی سوادی، بیماری و بدتر از همه تحقیرشدگی هستند و بخش مهمی از آنها گرفتار حکومت هایی هستند که حتی زحمت تظاهر به مردمی بودن و پیروی از موازین مردم سالاری را به خود نمی دهند و چون از پشتیبانی ملتهای خود محروم اند برای بقاء به قدرتهای موجود خارجی وابسته می شوند و مشکل را مضاعف می کنند.


بروز جلوه های وحشتناک «تروریسم» در روزگار ما نیز فاجعه ای سهمگین است. تروریسم پدیده ای است زشت که از سویی امنیت را در شرق و غرب عالم به خطر می اندازد و از سوی دیگر عدم توجه به عدالت و آزادی و حاکمیت سامان (سیستم) های بین المللی که بیشتر بر مدار منافع قدرتهای بزرگ می چرخد و توسل غرور آمیز به زور برای حل مسائل بین المللی که با دامن زدن به سوء تفاهم های تاریخی میان تمدن ها، ملت ها و دین ها همراه است، نتیجه ای جز گسترش افراط گرایی و افزایش ناامنی نداشته است.


این تصویر دهشت زا از وضعیت گذشته و حال بشر، اما به هیچ وجه نمی تواند و نباید خیرخواهان را نسبت به آینده بهتر نومید کند. جا دارد که در آغاز هزاره سوم میلادی با تأمل در گذشته بشر و نگاه به آینده او زمان حال را به فرصتی تبدیل کنیم که با بهره گیری از آن بتوان شالوده زندگی مطمئن را بنا نهاد و به گونه ای از زندگی رسید که در آن انسان - همه انسانها- در همه جا برخوردار از حرمت و امنیت و آزادی باشد و نا امنی موجود در شرق و غرب عالم به سوی امنیت و اطمینان خاطر بیشتر میل کند. امری که نظریه و پیشنهاد «گفت و گوی تمدن ها و فرهنگ ها» در صدد آن بوده است. به ویژه در این جهت، پیروان ادیان بزرگی که پیام آور محبت و عدالت و عرفان و اخلاق برای بشریت بوده اند رسالتی سنگین تر دارند.


به رغم وضعیت ناگواری که در طول تاریخ بر بشر حاکم بوده است با تأمل می توان دریافت که سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت برای او در حرکت بوده است و همین امر،‌ پشتوانه محکم برای گفت و گو است.
داوری درباره تاریخ در گرو داوری ما درباره وجود آدمی است که مدار و محور تاریخ است. در روایتی از پیامبر عظیم الشأن اسلام آمده است که بنی آدم اعضای یک پیکرند و سعدی شاعر بلندپایه ایرانی این معنا را به زیبایی هر چه تمام تر بیان کرده است که
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی


این انسان در دسترس زیست شناس و روان شناس نیست. برای شناخت این انسان باید نگاهی متفکرانه، فیلسوفانه و عارفانه داشت.


آدمی از آنجا که به دست خداوند و صورت او آفریده شده است و پروردگار از روح خویش در او دمیده است، یک حقیقت بیش نیست و تاریخ او بیش از یک تاریخ نمی تواند باشد. دست خداوند به او تاریخ و اختیار و قدرت انتخاب بخشیده است و صورت خداوند به او فرهنگ معنویت و روح پروردگار به او زندگی و جنبش. وحدت بشر و یگانگی تاریخ انسانی علاوه بر مبداء می تواند وحدت غایت و نهایت نیز داشته باشد و غایت تاریخ چیزی جز فرهنگ معنوی و شرط لازم آن یعنی آزادی واقعی بشر نیست.


انسان چه در چنبر ادوار همیشه تکرار شونده هستی گرفتار باشد و چه در آنات و ایام زمان تاریخی، تاریخ را چه تاریخ پیش ببرد چه سوائق نفسانی و چه شیوه تولید و چه ابر مرد قهرمان، یک نکته مسلم است که فقط با اکسیر ایمان می توان از سلطه ضرورت تاریخی به فراخنای آزادی و رهایی فراز آمد. همچنانکه با نَفَس حیات بخش آزادی است که امکان انتخاب ایمان و معنویت فراهم می شود و چنانکه در قرآن کریم می خوانیم، پیامبر آمده است تا زنجیرهای اسارت و قید و بندهای زمین گیرکننده از از دوش جان آدمی بر گیرد و آنان را به وادی ایمان و آزادی و عدالت فراخواند.


با چنین فهم و تفسیری از آزادی است که می توان از کرامت و فضیلت انسان هم در برابر استیلای سیاسی دولتها و هم در برابر هجوم بادهای مسموم نومیدی و سرگشتگی دفاع کرد و سیر تاریخ را به سوی آزادی دانست. باری تاریخ انسان تاریخ آزادی است و چون چنین است انسان آزاد از قیدهای تحمیلی استعمار و استعباد اجتماعی و نیز آزاد از زنجیره غرائز تلطیف نشده حیوانی (چون خشونت و درنده خویی) طبق سرشت انسانی خود جانب عدالت را خواهد گرفت و تاریخ انسان، تاریخ شکوهمندی حق و فضیلت یافتن عدالت خواهد بود.


این سخن را می توان بیان دیگری از نظریه مسیانیسم (Messianism) در مسیحیت و مهدویت در اسلام دانست و همین نکته مهم، پیوند استوار و وحدت مضمون دو دین بزرگ الهی را نشان می دهد.

با چنین دید و تصویری از جهان و انسان است که می توان به اهمیت و جایگاه ممتاز گفت و گو در روزگار ما پی برد؛ امری که می تواند ظرفیتی جدید برای زندگی امن و مطمئن انسان در جهان دلهره آفرین کنونی به وجود آورد و علی رغم اختلاف های فراوان فرهنگ ها و تمدن ها، اشتراک ها را در تاریخ و فلسفه بیابد و افقهای معنایی مشترک خلق کند. یعنی در عین تفاوت ها، با هم بودن، با هم ماندن و با هم شدن معنایی عملی پیدا کند و نظریه گفت و گوی تمدن ها و فرهنگ ها نیز روشن کننده چنین افقی به روی انسان تشنه رهایی و آزادی و همزیستی است.


اگر خیرخواهان صلاح اندیش و صلح جو تلاش و همت خود را بر نهادینه کردن گفت و گو و جایگزینی خصومت و ستیزه جویی با تفاهم استوار سازند دست آورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده اند.


در موقعیت کنونی جهان،‌ سیاستهای یک جانبه گرا و اعمال معیارهای دوگانه و غیرعادلانه در برخورد با مسائل جهانی و اعمال زور در حل آنها حاصلی جز سوء تفاهم و خشونت و ناامنی نخواهد داشت و باید در برابر آن که منجر به افراط گرایی و خشونت شده و می شود ایستاد.


همه دینهای بزرگ بخصوص اسلام و مسیحیت و رهبران روشن بین آنها می توانند با تفکیک وجه تاریخی ادیان خود از محتوای آنها و تکیه بر حقایق مشترک، پیشتاز حرکت به سوی تفاهم و چاره اندیشی برای حل مشکلات مشترک بشری باشند و برای رسیدن به هدفهای والای مشترکی که حقیقت یگانه دینهای الهی داشته اند، حرکت به سوی جهانی را آغاز کنند که در عین تنوع و احترام به تفاوت در فرهنگ ها و آداب و مناسک، برخوردار از روح معنویت عرفان، آزادی و پیشرفت و عدالت باشد و گام آغازین و بسیار مهم در این راه عبارت است از گفت و گوی به دور از تعصب و پیش داوری بر سر حقایقی که در پی آزادی و رستگاری بشر اند.

سید محمد خاتمی/ مهرماه 1389



بازداشت فرمانده بسیج و مشاور رئیس دولت در امور دخانیات به اتهام اختلاس

Posted:

جـــرس: بر اساس اخبار رسیده از شرکت دخانیات ایران، احمد رویایی، فرمانده بسیج شرکت دخانیات، به اتهام کلاهبرداری و اختلاس پول‌های تعاونی مسکن شرکت دخانیات، به همراه کوروش آکاهی، مدیرعامل شرکت تعاونی مسکن آن شرکت، راهی زندان شدند.


به گزارش سامانه خبری تحول سبز، فرمانده بسیج شرکت دخانیات و مدیرعامل شرکت تعاونی مسکن این شرکت به اتهام اختلاس بازداشت شده اند و مبلغ اختلاس نزدیک به ۴۰۰ میلیون تومان اعلام شده است، که بنا به این گزارش ، پرونده مذکور بیش از ۱۰۰ شاکی دارد.


این گزارش خاطرنشان کرد "پرونده این دو متهم، هم اکنون در دادگاه خیابان خارک تهران در جریان است."


گفتنی است احمد رویایی که نقش مستقیم در سرکوب معترضان بعد از انتخابات ریاست جمهوری را برعهده داشت، مشاور رئیس دولت در امور جوانان شرکت دخانیات می باشد.

ایران، ببر کاغذی

Posted:

راجر کوهن – نیویورک تایمز

 

من ماه گذشته صبحانه را در نیویورک با رییس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، صرف کردم. روزنامه نگاران دیگری نیز ناهار یا شام را با وی صرف کردند. علاقه احمدی نژاد به امام غایب، که در انتظار ظهورش است، تنها قابل قیاس با علاقه او به رسانه های غربی است.  

 

در آن زمان تصمیم گرفتم در مورد این دیدار چیزی ننویسم. خیلی برایم عذاب آور بود: کارناوال مطبوعاتی، سخنان تحریک آمیز احمدی نژاد، و بن بست مذاکراتی ایران که به صورت یک حرکت دوار توأم با ترس، بی خبری و ملغمه ای هولناک از سیاست های چماق و هویج غربی ها می گردد.

 

احمدی نژاد مثل شعبده باز سیرکی است که فقط یک حقه را بلد است. شگرد او اتخاذ معیارهای دوگانه است. از برنامه اتمی ایران سؤال کنید، او به برنامه هسته ای اعلام نشده اسراییل اشاره می کند. اگر از مشکلات اقتصادی ایران بپرسید، موضوع را به سپتامبر ۲۰۰۸ ربط می دهد. در مورد محکومیت های متداول به اعدام سؤال کنید، به تگزاس نهیب می زند. دلیل دروغگویی ایران را زیر سؤال ببرید، به مسایل حقوق بشر و زندان ابوغریب می رسد.

 

پس تعجبی ندارد که او در دنیای موجود در کتاب "جهان پس از آمریکا" نوشته فرید زکریا مخاطبان زیادی داشته باشد. او به اندازه کافی زبردست است و شبیه به تونی کرتیس در فیلم "جانی بوستون"، به راحتی و به شکلی عجیب شخصیت عوض می کند.

 

با افزودن چند موضوع تیترشدنی جنون آمیز: "برنامه ریزی حملات ۱۱ سپتامبر از سوی آمریکا"، "افسانه خواندن هولوکاست" و "ایران آزادترین کشور جهان است"، می توان یک ستاره و شرور پست مدرن را در عالم رسانه مشاهده کرد.

 

و اما سخنان او معادل چیست؟ به نظر من به همان اندازه ای است که موجبات درد و رنج ۷۱ میلیون ایرانی را فراهم کرده است. او انسانی است که زیاد حرف می زند و کم عمل می کند.

 

احمدی نژاد شخصیت منفوری دارد، ولی فکر نمی کنم که خطرناک باشد. البته برخی وی را خطرناک می دانند، به ویژه اسراییلی ها که به راحتی مورد توهین و تهدیدهای او قرار می گیرند و در نظر بسیاری نیز مناسب آن است که وی خطرناک تلقی شود.

 

رییس جمهور ایران اکنون ششمین سال صدرات خود را پشت سر می گذارد و می بینیم که در جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری چند دستگی ایجاد شده. با جوانان ایرانی وحشیانه رفتار می شود و برنامه اتمی نیز تا حدودی شبیه به "پروژه ایجاد صلح" در خاورمیانه همچنان ادامه دارد و ادامه دارد و واژه ها و تعاریف را به چالش می کشد.

 

اخیراً در یکی از نوشته های همکارانم، جان مارکوف و دیوید سانگر، خواندم که "طی سال گذشته برآوردهای اسراییل در مورد دستیابی ایران به سلاح هسته ای تا سال ۲۰۱۴ به تعویق افتاده است". با توجه به اینکه مقامات اسراییلی پیش بینی کرده بودند که ایران در سال ۱۹۹۹ یا ۲۰۰۴ و همچنین هرساله از سال ۲۰۰۵ به بمب دست خواهد یافت، اکنون بیش از یک و نیم دهه است که چنین گرگی پا به منصه ظهور نگذاشته است.

 

مطمئناً چنین پیش بینی هایی به شکلی حساب نشده صورت گرفته اند؛ ممکن است که اکنون سانتریفوژهای نطنز آلوده به کرم کامپیوتری استاکس نت و دانشمندان ایرانی شبیه به پسته های ایرانی آماده برای فروش شده باشند، ولی هنوز هشداردهندگی خطرناک اسراییل و ایالات متحده کاملاً احساس می شود.

 

باید خونسرد باشیم. مقایسه های غیرقابل دفاع با نازیسم که دائماً در مورد ایران شنیده می شود، می تواند قربانیان هولوکاست را تحقیر کند و در نهایت منجر به وقوع جنگی خانمانسوز گردد. یک جنگ خونین نیز در مرزهای همسایه غربی ایران درگرفت. فراموش نکنیم که صدام حسین به دستگیرکنندگان خود گفت که ابهام هسته ای ایجاد شده را برای بازدارندگی ساخته بود، ولی برنامه اش در واقع پشیزی نمی ارزید.  

 

برنامه هسته ای ایران چطور؟ ایران همچنان به عنوان یکی از امضاء کنندگان پیمان منع گسترش اتمی محسوب می شود؛ بازرسان آژانس اتمی در نطنز هستند؛ تعداد سانتریفوژهایی که برای غنی سازی به میزان ضعیف مورد استفاده قرار می گیرند (و از دستیابی به بمب بسیار فاصله دارند) از ماه می ۲۰۰۹ به میزان ۲۳ درصد کاهش یافته و تولید متوقف شده است؛ عوامل اطلاعاتی ایالات متحده براین باور بودند که ایران هنوز تصمیم به ساخت بمب نگرفته؛ هرگونه تصمیمی برای "عبور از نقطه توانمندی تسلیحاتی" بلافاصله مخابره خواهد شد، زیرا بازرسان آژانس اتمی اخراج خواهند شد؛ زمانی که از لحظه خروج از پیمان تا ساخت یک بمب لازم می باشد، قابل توجه است.

 

من با مارک فیتزپاتریک از مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک هم نظر هستم. او طی سال جاری به واشنگتن پست گفت: "ایران لنگان لنگان به افزایش ذخایر خود ادامه خواهد داد، ولی هرگز اقدام به ساخت بمب اتمی نخواهد کرد، زیرا می داند که گذر از این آستانه به سرعت آغازگر یک حمله نظامی خواهد بود." جمهوری اسلامی به واقع موردی برای مطالعه ابهام و دست و پا زدن است، ولی در مورد یک هدف واحد شفاف عمل می کند: حفظ بقای حکومت.

 

پس هنوز زمان وجود دارد. ولی خط مشی بدبینانه رو به افزایش است، چرا که جفری گلدبرگ، از روزنامه "آتلانتیک مانتلی" اعلام کرد که دولت اوباما "تقریباً مطمئن است که اگر هیچ کس در رابطه با برنامه اتمی ایران اقدامی انجام ندهد، اسراییل ساکت نخواهد نشست و بیش از ۵۰ درصد احتمال می دهد که "اسراییل تا ماه ژوئیه سال آینده به ایران حمله خواهد کرد".

 

مایکل اورن، سفیر اسراییل در ایالات متحده، در یوم کیپور (روز آمرزش) پیش بینی های هشداردهنده ای را در کنیسه ها بیان کرد و خاطرنشان ساخت که گزینه های مرگباری اسراییل را در برابر "یک ایران اصولگرا و جنایتگر" قرار خواهد داد. (اورن، کاملاً بی تفاوت، در مورد مذاکرات مستقیمی که با تلاش کاخ سفید از دو هفته پیش میان اسراییل و فلسطین برای ایجاد صلح آغاز شد و اکنون متوقف گردیده چیزی نگفت.)

 

بله، احمدی نژاد در میان دست اندرکاران داستان، نقش شخصیت وحشت آفرین را ایفا می کند. یکی از مسایلی که هنوز زمان کافی برای آن وجود دارد، این است که تلاش جدی برای احیای رابطه اسراییل و فلسطین صورت بگیرد تا بیشتر رییس جمهور ایران تضعیف شود.

 

البته من چنین انتظاری ندارم. و در اینجا بیان دو پیش بینی دیگر نیز لازم است: نه اوباما و نه اسراییل به ایران حمله نخواهند کرد، نه تا قبل از ماه ژوئیه و نه تا هیچ وقت دیگر: ایران یک ببر کاغذی است، یک تهدید پست مدرن: خیلی استفاده ها دارد، ولی وقوع سومین جنگ غربی علیه یک کشور مسلمان، پلی است که از دسترس به دور است.

 

مترجم: شاهین بشردوست

منبع: نیویورک تایمز، ۱۱ اکتبر

 

گزارش تصویری - دیدار جمعی از روحانیون با آقای خامنه ای در غیاب مراجع

Posted:

جرس: محمدتقی مصباح‌یزدی، سیداحمد خاتمی، هاشمی شاهرودی، عبدالنبی نمازی،رضا استادی،ابراهیم امینی، محمد یزدی، علوی گرگانی، علی اکبر مسعودی خمینی و مرتضی مقتدائی، از جمله شاخص ترین روحانیونی بودند که در صف مستقبلین رهبری دیده می شدند. تصاویر زیر در پایگاه اطلاع رسانی رهبری منتشر شده است:


 

  Get the Flash Player to see this rotator. var s1 = new SWFObject("http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/tir/Base/simpleviewer.swf","flashContent", "600", "600", "9.0.124"); s1.addParam("allowfullscreen","true"); s1.addVariable("galleryURL" , "http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/mehr/didar jami az maraje ba rahbar/gallery.xml"); s1.addVariable("width","600"); s1.addVariable("height","600"); s1.write("container");

 

لینک دانلود

 

منبع: khamenei.ir

هیجیک از مراجع تقلید به استقبال آقای خامنه ای نرفتند

Posted:

 جرس: محمدتقی مصباح‌یزدی، سیداحمد خاتمی، عبدالنبی نمازی،رضا استادی،ابراهیم امینی، هاشمی شاهرودی، محمد یزدی، علوی گرگانی، علی اکبر مسعودی خمینی و مرتضی مقتدائی، از جمله شاخص ترین روحانیونی بودند که در صف مستقبلین رهبری دیده می شدند . 

 

بنا به گزارش منابع خبری، رهبر جمهوری اسلامی روز سه شنبه ٢۷ مهرماه، در اولین روز سفر خود به شهر قم، پیش از حضور در میدان آستانه و میان مردم، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه مورد استقبال شماری از علمای حوزه علمیه قم و برخی مقامات حکومتی قرار گرفت، که از جمله روحانیون استقبال کننده از وی، محمدتقی مصباح‌یزدی، احمد خاتمی، رضا استادی،ابراهیم امینی، محمد یزدی، علوی گرگان،هاشمی شاهرودی ، علی اکبر مسعودی خمینی،عبدالنبی نمازی و مرتضی مقتدائی بودند .


به گزارش فرارو، علی لاریجانی، سرلشگر فیروزآبادی، و برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اعضای شورای عالی حوزه، مسوولان دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و دیگرنهاد های فرهنگی تبلیغی از جمله شخصیت‌های حاضر در آن مراسم بودند.


اما سایت جهان نیوز، وابسته به علی زاکانی، نماینده اصولگرای مجلس نیز نوشت: آیت الله نوری همدانی هم گفته اند اگر دوستان و مسئولین امنیتی اجازه دهند برای استقبال از رهبر انقلاب به عوارضی قم می روم. گفتنی است این امر امروز اتفاق نیفتاد.

 گزارش خبرنگار جرس حاکیست که در بین مستقبلین از مراجع دیده نمی شد.


سفر رهبر جمهوری اسلامی به شهر قم در حالی صورت می گیرد که ازهفته ها قبل، این سفر مشمول تایید و تکذیب و تاخیر متعددی شده بود و در نهایت با تمهیدات و تدارکات مقامات سیاسی، امنیتی، نظامی و برخی حامیان مذهبی رهبری، این سفر که در آخرین اعلام اول ذیقعده (١۷ مهر) قطعی شده بود، به ١١ آن ماه قمری (٢۷ مهر) موکول شد.


وی در بدو ورود خود به قم، پس از عبور از جمع استقبال‌كنندگان – که با تعطیلی ادارات، حوزه، مدارس و ... تدارک دیده شده بودند- وارد مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه شد و ضمن زیارت در آن محل، مورد استقبال گروهی از علما، فضلا و مراجع قرار گرفت.

امروز شاهدان عینی از مراسم استقبال رهبری در قم گفتند:"آقای خامنه ای با استقبال جمع زیادی از مردم که اغلب طلبه، جوان و چفیه بر دوش بودند، به خیابان ١۹ دی وارد شد... خیابان پر نبود و به فاصله چند متر تا پیاده روِ دو طرف فضاهای خالی به چشم می خورد .
اما طلبه هایی با صورت های متعارف دور ماشین حلقه زده بودند و با حرکات خاصی مانند بوسیدن شیشه ماشین، و تماس چفیه هایشان به شیشه، ابراز علاقه می کردند."

این گزارش افزود "خودرو حامل رهبری، در چند جا درحالی که هنوز می توانست به حرکت آرام خود ادامه بدهد توقف کرد تا میدان شعار دادن به دست جوان های دور ماشین بیفتد، این وقفه به ظاهر عمدی باعث شد تا حرکت ماشین از برنامه عقب بیافتد و رهبری حدود ۴۵ دقیقه دیرتر به محل مورد نظر برسد.

 

این گزارش در همین رابطه آورده است "آقای خامنه ای پس از ورود به حرم حضرت معصومه، برای سخنرانی به جایگاه رفت و تا شعاع دهها متری جایگاه، محل های اختصاصی با فنس و میله از قسمت اصلی جدا شده بود تا مکانی برای نشستن «خودی ها» فراهم شود... و بعد از سخنرانیِ وی، او را بلافاصله به موسسه امام خمینی (دفتر مصباح بزدی و محل اقامت موقت) منتقل شد."


گفتنی است آقای خامنه ای ظهر روز سه شنبه ٢۷ مهرماه ۸۹، در اولین روز سفر به شهر قم، در جمع حامیان خود که بنا به گزارش منابع خبری، از روزهای قبل تدارک دیده شده بودند، در میدان آستانه آن شهر به ایراد سخنرانی پرداخت و محور اصلی سخنان خود را "انتخابات" ریاست جمهوری سال گذشته، حمله به "دشمنان"، "بلااثر خواندن تحریم ها" و توصیه به "منصوبان" کشوری قرار داد.


گزارش تصویری - تجمع اعتراضی حامیان مادران عزادار در رم

Posted:

  Get the Flash Player to see this rotator. var s1 = new SWFObject("http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/tir/Base/simpleviewer.swf","flashContent", "600", "600", "9.0.124"); s1.addParam("allowfullscreen","true"); s1.addVariable("galleryURL" , "http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/mehr/hamian madaran rome/gallery.xml"); s1.addVariable("width","600"); s1.addVariable("height","600"); s1.write("container");

 

لینک دانلود

 

احمد قابل، بدلیل افشای اعدام های گسترده در زندان مشهد، فردا محاکمه خواهد شد

Posted:

جـــرس: جلسۀ محاکمۀ احمد قابل، نویسنده و پژوهشگر نواندیش دینی، بدلیل افشاگری های متعددی که بعد از آزادی موقت از زندان داشت، چهارشنبه ٢۸ مهرماه ۸۹، در شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی کاووسی برگزار خواهد شد.


بنا به گزارش منابع خبری جرس، این اسلام شناس و پژوهشگر نواندیش دینی، که از شاگردان نزدیک مرحوم آیت الله منتظری بود، ٢٣ شهریور ماه امسال، پس از احضار به دادسرای انقلاب مشهد، مجددا مورد بازداشت قرار گرفت.

احمد قابل آذرماه سال ۸۸، در حالی که در راه عزیمت به شهر قم برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و خرداد ماه ۸۹ پس از تحمل نزدیک به ۱۷۰ روز زندان، با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون ریالی و با حکم قاضی کاووسی آزاد گردید؛ و اولین جلسه محاکمه وی نیز، ۲۹ اردیبهشت امسال برگزار شد .

بازداشت مجدد احمد قابل در شهریور ماه امسال که به دنبال احضار وی از سوی شعبه ۹۰۳ دادسرای انقلاب مشهد صورت گرفت، بدلیل افشاگری های متعدد و سخنرانی وی در شهرستان نجف آباد، پیرامون افشای اعدام های صورت گرفته در زندان وکیل آباد مشهد بود.


قابل در مطالب فوق الذکر، از اعدامهای فله ای و گستردۀ زندانیان عادیِ محبوس در زندان مشهد خبر داده بود، که در بی خبری و گمنامی اعدام و به خاک سپرده می شوند.


مقام های امنیتی- قضایی مشهد، در پی این افشاگری ها، وی را مجددا روانه زندان وکیل آباد مشهد ساختند.


این پژوهشگر دینی و شاگرد نزدیک مرحوم آیت الله منتظری، طی چند سال اخیر به دلیل انتقادات گسترده ای که به عملکرد رهبر جمهوری اسلامی و حکومت داشت، بارها روانه بازداشتگاه و زندان گردیده بود.

 



زندانیان در محرومیت مضاعف از حقوق اولیه شان بسرمی برند

Posted:

نامه خانواده های زندانیان سیاسی به هاشمی رفسنجانی

جرس: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در نامه ای سرگشاده خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی، ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، از وی قدرانی و تشکر نمودند.

 


به گزارش تحول سبز ، در بخشی از این نامه آمده است: اینک پس از گذشت نزدیک به یک ماه از آن ملاقات برخود واجب دیدیم ضمن تشکر و ابراز قدردانی از وقتی که مصروف شنیدن آلام ما نمودید بار دیگر در روز ولادت رضای آل محمد(ص) اعلام کنیم که ما از این حکومت اسلامی که دستگاه قضایش بیگانه با اسلام عمل می کند و مسئولینش به تعهدات و مسئولیت های خود در برابر مردم که ولی نعمتند، عمل نمی کنند و به دلیل همه مظالمی که بر ما و عزیزانمان می رود، رضایت نداریم. و در پیشگاه حضرت احدیت شهادت می دهیم که این بندگان بر کرسی دو روزه قدرت نشسته حق الناس را فروگذاشته و ادعای پرداختن حق خدای خویش دارند.
 

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار تحول سبز قرار گرفته است به شرح زیر می باشد:
 

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی
رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان
با سلام و احترام
 

بدین وسیله ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی پس از انتخابات ۸۸ که روز سه شنبه مورخ سی شهریورماه مصدع اوقات شدیم، ضمن تبریک میلاد فرخنده ثامن الحجج علی بن موسی الرضا خدمت حضرت عالی و هم وطنان عزیزمان، مراتب سپاس خود را از آن ملاقات که تاحدی موجب دلگرمی ما و فرزندانمان و از سوی دیگر حرص و کینه بیشتر نااهلان و نامحرمان نوخواسته خشونت طلب شد، اعلام می داریم.
 

همان گونه که در جلسه حضوری خدمتتان عرض کردیم ما سعی می کنیم توقعات و انتظاراتمان را از رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس مجلس خبرگان رهبری با توجه به شرایط موجود تطبیق داده و تعدیل کنیم اما در عین حال موقعیت های استراتژیک سیاسی حضرتعالی از یک سو و ریشه و نسبتتان با انقلاب اسلامی و بنیان گذار گرانقدر جمهوری اسلامی ایران، هم چنان امتیازات برجسته ای را که می توان با اتکاء به آن از حقوق اساسی ملت حمایت و پشتیبانی کرد به رخمان می کشد.
 

جناب آقای هاشمی

ما بسیار سپاسگزاریم که شما در آن ملاقات حضوری مانند پدری دلسوز به درددل فرزندان خدمتگزاران و رزمندگان و مدیران خدوم دیروز که اینک جسمشان رنجه بندگران ستم است و روحشان در حال تعالی بیشتر، گوش سپردید و نیز برای مصائبی که بر والدین و همسران دانشجویان و روزنامه نگاران متعهد دربند می گذرد افسوس خوردید واز به بندکشیدن وکلای متعهد و آزاده مسلمان ابراز حیرت و تأسف نمودید و برای همه ما از درگاه خداوند متعال صبر و امید و استقامت طلب کردید. و تأکید کردید که آزادی و عدالت از مهمترین اهداف در نظام جمهوری اسلامی است و قطعاً برخی کاستی‌ها مانع از رسیدن به این اهداف والا نخواهد بود.
 

شما فرمودید برای این که پیگیری خواسته های ما از طریق مأموران نتیجه عکس ندهد، آن ها را از طریق رهبری پیگیری می کنید و امیدواربودید که به نتیجه برسد. اینک نزدیک به یک ماه از آن ملاقات امیدوارکننده می گذرد و متأسفانه باید گفت جز موافقت با مرخصی دو سه روزه آزاده ایثارگر، استاد معارف، دکتر داود سلیمانی، و مرخصی یکی دیگر از آزادگان دربند، هیچ یک از مسائل مطروحه در جلسه به نتیجه نرسیده است. و در مواردی چون اجرای حکم زندان در تبعید دانشجویان ستاره دار محروم از تحصیل دقیقا به عکس عمل شد. و باید به استحضار برسانیم هنوز تاجزاده و نوری زاد پس از گذشت دوماه از بازداشت مجددشان، در قرنطینه اند و به بند ۳۵۰ منتقل نشده اند و زندانیان این بند نیز هم چنان در محرومیت مضاعف از حقوق اولیه شان به سر می برند مواردی چون قطع تلفن و محدودیت ملاقات ها و عدم دسترسی به کتب و جزوات تخصصی مورد نیاز و امکانات تخصصی پزشکی و مرخصی و حتی امکاناتی که در رژیم پهلوی از زندانیان سیاسی مضایقه نمی شد، از شاهکارهای دستگاه قضائی ماست که تحت فشار مقامات امنیتی و سپاه اعمال می شود و زندانیان دیگر بندهای امنیتی و بند نسوان و رجائی شهر نیز دست کمی از آنان ندارند.
 

نکته پایانی سخنان شما این بود که رهبری پیش از این درمورد اعمال قانون و رسیدگی سریع تر به پرونده ها و دادن حقوق زندانیان دستوراتی را صادر کرده بودند که امروز هم می تواند در حل مشکلات مؤثر باشد. ما امیدوار بودیم آن جلسه ملاقات و طرح مشکلات زندانیان سرفراز ما و خانواده هایشان که کاملا مستند شد، به عنوان مشتی از خروار بی قانونی ها و بی عدالتی ها و مظالمی که باید به آن رسیدگی شود، مورد توجه و اعتنا قرار گیرد.
 

اینک پس از گذشت نزدیک به یک ماه از آن ملاقات برخود واجب دیدیم ضمن تشکر و ابراز قدردانی از وقتی که مصروف شنیدن آلام ما نمودید بار دیگر در روز ولادت رضای آل محمد(ص) اعلام کنیم که ما از این حکومت اسلامی که دستگاه قضایش بیگانه با اسلام عمل می کند و مسئولینش به تعهدات و مسئولیت های خود در برابر مردم که ولی نعمتند، عمل نمی کنند و به دلیل همه مظالمی که بر ما و عزیزانمان می رود، رضایت نداریم. و در پیشگاه حضرت احدیت شهادت می دهیم که این بندگان بر کرسی دو روزه قدرت نشسته حق الناس را فروگذاشته و ادعای پرداختن حق خدای خویش دارند. والله بکل شیء علیم.
 

خداوند به شما توفیق و به ما صبر و استقامت افزون تر عطا فرماید.
۲۷/۱/۱۳۸۹
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
والسلام

 

فراخوان کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر) برای آزادی و نجات جان نسرین ستوده و زندانیان سیاسی

Posted:

جـــرس: در تداوم واکنش ها به ادامه بازداشت نسرین ستوده، وکیل مدافع و فعال حقوق بشری زندانی در ایران - که طبق آخرین اخبار در اعتصاب غذا و وضعیت وخیم جسمانی به سر می برد- تشکل «کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران» موسوم به «کودیر»، با انتشار اطلاعیه و فراخوانی، خواستار اقدامی عملی برای آزادی ستوده شد.

  این تشکل که همکاری تنگاتنگی با جنبش سندیکایی در بریتانیا، جنبش صلح، همهٔ احزاب سیاسی عمده، و سازمان عفو بین‌الملل داشته و دارد، در اطلاعیه خود از همهٔ افراد و سازمان های دمکراتیک، به ویژه  کارگران و جنبش سندیکائی، خواسته است تا "با نوشتن نامه های اعتراضی به مراکز دیپلماتیک و سفارتخانه های ایران در تمام کشورها، از حکومت جمهوری اسلامی بخواهند: بی درنگ نسرین ستوده را آزاد کند؛ به اذیت و آزار آنانی که در تظاهرات قانونی و مبارزات سیاسی در ایران شرکت می کنند، پایان دهد؛ بی درنگ و بدون قید و شرط تمام زندانیان سیاسی را آزاد سازد؛ به میثاق های بین المللی که حقوق بشر را تضمین می کنند، احترام بگذارد."    متن کامل اطلاعیه «کودیر» که سه شنبه ٢۷ مهر (١۹ اکتبر) در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر می باشد:   نسرین ستوده، حقوقدان ایرانی مدافعِ حقوق بشر، در اعتراض به بازداشتش و رفتار‌های غیر قانونی با او، از دوم مهرماه ( ۲۵ سپتامبر) در اعتصاب غذا بسر می برد!                         نسرین ستوده، حقوقدان برجسته، وکیل مدافع، وکوشندهٔ جامعهٔ مدنی، در اعتراض به دستگیری و زندانی شدن‌اش، بیش از سه هفته است که در اعتصاب غذا بسر می‌برد.              

خانم ستوده  صرفا" بدین  سبب دستگیر و در معرض رفتار های غیر انسانی قرار گرفته است که دفاع از پرونده های قربانیان بی عدالتی های رژیم ایران را پذیرفته است. 

 نسرین ستوده، وکیل عیسی سحرخیز (روزنامه نگار برجسته)، کیوان صمیمی (کنشگر سیاسی و روزنامه نگار)، شیرین عبادی (برندهُ ایرانی جایزهُ صلح نوبل)، و تعدادی  روزنامه نگار و کوشندهٔ جامعهٔ مدنی و کنشگر سیاسی دیگر، روز۱۳ شهریور (۴سپتامبر) بازداشت شد. خانم ستوده همچنین وکالت خانواده های میثم عبادی و احمد نجاتی( کارگر) – دو تن از افرادی که در تظاهرات برضد نتایج انتخابات سال گذشته جان باختند - را نیز بر عهده دارد.  نسرین ستوده در ایران به دفاع از حقوق بشر و عضویت در کمپین یک میلیون امضاء برای رفع تمام موارد  تبعیض جنسیتی از قانون اساسی شناخته شده است. در دهه های قبل، ایشان با شهامت وکالت بسیاری از مبارزان جنبش های زنان، کارگری و حقوق بشر و زحمتکشان را به عهده گرفته است. در بعضی موارد، دفاع او از دادخواهی قربانیان نقض حقوق بشر در ایران، باعث رو یا روئی او با مقامات حکومتی گردیده است.    محمد علی سیف زاده، حقوقدان برجسته و یکی از موُسسان کانون مدافعان حقوق بشر، اعلام کرده است: " وظیفهُ کانون وکلا  وهمهٔ مدافعان  حقوق بشر است که پروندهٔ خانم ستوده را دنبال کنند و رهائی ایشان را  بی‌درنگ به دست آورند."    خبر اعتصاب غذای خانم ستوده، و گزارش های مرتبط  با فشارهای وارده بر او از سوی رژیم برای وادار ساختن ‌اش به پذیرش اتهاماتی بر ضد خود، مبارزان حقوق بشر در داخل ایران و خارج کشور را مضطرب کرده است. 

تیم حقوقی نسرین ستوده، در حین تاُکید بر غیرقانونی بودن بازداشت او، نگرانی خود در رابطه با سلامتی ایشان ابراز نگرانی کرده  و رفتار با ایشان را "توهین به وکلا  و حرفهٔ وکالت" دانسته  است.

محمد علی دادخواه، حقوقدان برجسته، اعلام کرده است که، بازداشت نسرین ستوده "غیرقانونی" است. او گفت: "مطابق قانون، تخلف قانونی فقط از طریق  دادگاه ویژه  وکلا قابل پیگرد قانونی است، بدین معنا که اساسا اقامهٔ دعوا علیه یک وکیل، باید از سوی کمیتهٔ  انظباتی کانون  وکلا انجام بشود."

روز یکشنبه، جمشید احمدی، معاون دبیر کل «کودیر»، عمل حکومت جمهوری اسلامی را شدیداٌ محکوم کرد. او گفت: "ما شدیداٌ نگران ایمنی، سلامتی و تندرستی خانم ستوده هستیم. ما معتقدیم که رژیم ایشان را به دلیل  نقش برجسته یی که در دفاع از قربانیان نقض حقوق بشر و آزادی های دمکراتیک در ایران بازی کرده اند، هدف قرار داده است."   احمدی اضافه کرد که، «کودیر» معتقد است که خانم ستوده به چنان شیوهٔ  وحشیانه یی مجازات  می شود تا دیگر هیچ وکیلی جراُت دفاع از کوشندگان حقوق بشر را پیدا نکند. واقعیت این است که برای خاموش کردن معترضان، رژیم به طور مداوم از ابزار سرکوب خشونت آمیز استفاده می کند. عکس العمل رژیم در برابر کنشِ قانونی و مسالمت آمیز آنانی که  شجاعت کافی برای اعتراض داشته‌اند، خشونت است.  

«کودیر» ، همهٔ افراد و سازمان های دمکراتیک، به ویژه  کارگران و جنبش سندیکائی، را فرا می خوانَد  تا با نوشتن  نامه های اعتراضی به مراکز دیپلماتیک و سفارتخانه های ایران در تمام کشور ها، از رژیم ایران بخواهند:

-          بی درنگ نسرین ستوده را آزاد کند؛

-          به اذیت و آزار آنانی که در تظاهرات قانونی و مبارزات سیاسی در ایران شرکت می کنند، پایان دهد؛

-          بی درنگ و بدون قید و شرط تمام زندانیان سیاسی را آزاد سازد؛

-          به میثاق های بین المللی که حقوق بشر را تضمین می کنند، احترام بگذارد.

 

نامه‌های اعتراضی خود را به آدرس زیر بفرستید:

  رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای بیت رهبری

خیابان جمهوری اسلامی، انتهای خیابان شهید کشوردوست

تهران، جمهوری اسلامی ایران ایمیل: info_leader@leader.ir

یا (به زبان انگلیسی) و از طریق سایت اینترنتی:  http://www.leader.ir/langs/en/index.php?p=letter

 

 

اطلاعات تماس با کودیر:

 

 آدرس پستی:

B.M.CODIR
London
WC1N 3XX
UK
Website: www.codir.net
E-mail: codir_info@btinternet.com

 

گفتنی است کودیر، کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران، در سال ۱۹۸۱ تأسیس شد و از آن زمان تا کنون پیوسته به کارزار خود برای افشای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی  ادامه داده است.

کودیر همکاری تنگاتنگی با جنبش سندیکایی در بریتانیا، جنبش صلح، همهٔ احزاب سیاسی عمده، و سازمان عفو بین‌الملل داشته و دارد و از آن طریق برای پیشبرد اهداف خویش به منظور پایان دادن به شکنجه در زندان‌های ایران تلاش کرده است.

کودیر از سال ۱۹۸۱ فصل‌نامهٔ ایران امروز (Iran Today) را منتشر می‌کند که تازه‌ترین تحولات ایران را بازتاب می‌دهد و مؤثرترین راه‌های همبستگی مردم بریتانیا با مردم ایران را ارائه می‌دهد.

در سال‌های اخیر کودیر همکاری نزدیکی با ائتلاف «به جنگ پایان دهید» (Stop the War) داشته است و هموارهٔ مخالفت خود را علیه هرگونه مداخلهٔ خارجی در امور داخلی ایران به صراحت ابراز کرده است.

تونی بن (Tonny Benn)، رادنی بیکرستف (Rodney Bickerstaff) دبیرکل پیشین اتحادیهٔ کارکنان دولت انگلیس UNISON، کن کامرون (Ken Cameron) دبیرکلی پیشین FBU، و لوئیس ریچاردز (Louise Richards) رئیس پیشین دفتر امور بین‌الملل UNISON، از جمله حامیان کودیر هستند.