جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مرگ یک کارگر بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران منتسب به شهرداری تهران

Posted: 18 Aug 2014 07:22 AM PDT

برخی ماموران شهرداری به سلاح سرد مجهزند

جرس: در پی کشته شدن یک کارگر بر اثر ضرب و شتم ماموران منسوب به شهرداری تهران، یک مامور گشت سد معبر شهرداری که نخواست نامش فاش شود ضمن تشریح شرایط شغلی و استخدام این کارگران، گفت بیشتر همکارانش حین انجام وظیفه به باتون، پنجه بوکس و گازاشک آور مجهزند.

 

به گزارش ایلنا، هویت شغلی قاتلان «علی چراغی»، کارگری که پنجشنبه هفته گذشته (۲۳ مرداد) بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران منتسب به ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری تهران جان باخت در ابهام قرار دارد. برادر و فرزند آقای چراغی ماموران گشت سد معبر را مسئول قتل می‌دانند، اما همسر او به نقش ماموران بازیافت در این قتل اشاره کرده است.

 

یک مامور گشت سد معبر گفت: ما زیر نظر شرکت‌های پیمانکاری سد معبر‌ها را رفع می‌کنیم. مثلا وانت بارهای میوه فروشی که در کوچه پس کوچه‌ها با بلندگو داد می‌زنند یا کارگران دستفروشی که کنار خیابان بساط می‌کنند، سد معبر می‌کنند. مغازه دارانی هم که اجناس‌شان را در پیاده روی مقابل مغازه می‌چینند، سد معبر به شمار می‌آیند.

 

او در تشریح شیوه برخورد همکارانش با مغازه دارانی که به قول خودش سد معبر می‌کنند، افزود: ما از آن‌ها عکس تهیه می‌کنیم و به آنان اخطار پلمپ می‌دهیم. همواره در مرحله اول به کسانی که سد معبر‌ می‌کند تذکر می‌دهیم. شرکت به ما تاکید کرده است به هیچ عنوان درگیر نشویم. ما به فرد خاطی توضیح می‌دهیم. مثلا می‌گوییم از یک متر و نیم پیاده رو، یک متر را اشغال کردی و مردم در رفت و آمد به مشکل برخوردند.

 

وی افزود: اما شیوه برخورد ماموران گشت سد معبر با رانندگان وانت بارهای میوه یا سبزی فروشی و کارگران دستفروش متفاوت است. یکسری از دستفروش‌ها حرف ما را گوش می‌کنند. اما آنهایی که گوش نمی‌کنند را به ساماندهی منطقه تحویل می‌دهیم. از سد معبرشان عکس می‌گیریم و در اختیار «ساماندهی منطقه» قرار می‌دهیم تا ساماندهی با آنان برخورد کند. وانتی‌ها اینجور نیستند. پیمانکاری که برایش کار می‌کنم، خیلی مقرراتی است. به هر نحوی با وانتی‌ها در گیر شویم، ما را اخراج می‌کند.

 

او در ادامه بیان کرد: بیشتر وانتی‌هایی که کاسبی می‌کنند، بومی‌های‌‌ همان منطقه هستند. مثلا وانتی ۱۰ یا ۱۵ سال در منطقه‌ای کاسبی می‌کرده است. به اینان کاری نداریم. اما یکسری از وانتی‌ها به اصطلاح اراذل منطقه هستند. طرف ۳ یا ۴ وانت دارد و راننده‌ها برایش کار می‌کنند. از میدان میوه می‌آورند و می‌فروشند. اکثرا هم با ماموران سد معبر‌ها درگیر می‌شوند و حتی کارشان به چاقو کشی می‌رسد.

 

وی در تشریح شیوه ممانعت ماموران گشت سد معبر از کسب و کار رانندگان وانت بار گفت: مثلا ماشینمان را پشت وانتی که کاسبی می‌کند، پارک می‌کنیم و مانع کاسبی‌اش می‌شویم. اینقدر دنبالش می‌رویم و به او تذکر می‌دهیم تا «بی‌خیال شود» و برود. کار ما فقط رفع سد معبر است. به ما توضیح ندادند چگونه اما تاکید کردند درگیر نشویم.

 

ماموران سد معبر چگونه استخدام می‌شوند

 

وی در ادامه در تشریح شرایط استخدام در شغل مامور سد معبر گفت: بیشتر پیمانکاران – مثلا پیمانکار ناحیه‌ای که این اتفاق در آن رخ داده- درشت هیکل‌ها را برای درگیری و تخریب استخدام می‌کند، یعنی هنگام استخدام اصل را بر انتخاب آدم‌های درشت هیکل، قوی بنیه و رزمی کار می‌گذارند. البته پیمانکار ما خلافکار‌ها را قبول نمی‌کند و داشتن کارت پایان خدمت را شرط ضروری استخدام اعلام کرده است.

 

این مامور گشت سد معبر گفت: به هیچ عنوان حق توقیف یا مصادره اموال نداریم. البته در سایر مناطق اینگونه نیست. به آن‌ها می‌گویند سد معبر‌ها را بزنید و اموالشان را بگیرید. زمانی که در منطقه دیگری کار می‌کردم، شرایط به گونه‌ای بود که ۱۰ روز هم نتوانستم آنجا دوام بیاورم. چگونه می‌توانستم روز‌ها مردم را بزنم و مالشان را بگیرم و شب در چشم زن و بچه‌ام نگاه کنم.

 

وی ادامه داد: بسیاری از ماموران سد معبر – مثلا در فلان منطقه کمربند بسته، باتون آویزان کرده و گاز اشک آور هم همراه‌شان دارند، بدون آنکه مجوز داشته باشند. در یکسری مناطق سد معبر کننده خودش بزن بهادر است و دوستانش هم همانجا مشغول به کارند و شاید برخی ماموران استدلال کنند ما به این وسایل نیاز داریم. اما به نظر من ما حق درگیری نداریم و حتی اگر کتک بخوریم باید از طریق قانونی عمل کنیم و از آنان شکایت کنیم.

 

وی در ادامه به عنوان مثال به درگیری محله «مرتضی گرد» در سال ۸۷ در منطقه ۱۹ اشاره کرد و گفت: آن سال میان بساز بفروش‌هایی که در زمین‌های ارتش خانه می‌ساختند و ماموران سد معبر، اجرائیات و نیروی انتظامی درگیری شد. مردم سر ما ریختند و حتی تعدادی از ماموران اجرائیات را گروگان گرفتند.

 

این مامور گشت سد معبر در ادامه در تشریح دیگر وظایف شغلی‌اش بیان کرد: تنها کار ما سد معبر نیست. مثلا چهارشنبه سوری‌ها مردم به خیابان می‌ریزند و مخازن زباله را آتش می‌کشند. ما ۳ یا ۴ روز مانده به چهارشنبه سوری، مخازن را در انباری جمع آوری می‌کنیم و از فردای چهارشنبه سوری آن‌ها را دوباره در سطح شهر می‌چینیم.

 

وی افزود: ساعت کاری ما از ۹ صبح تا ۹ شب است. ۲ ساعت هم وقت ناهاری داریم. با محاسبه اضافه کار، کار در روزهای تعطیل و… کمی بیشتر از یک میلیون حقوق می‌گیریم.

 

وی گفت: رشوه گرفتن میان ماموران سد معبر مناطق رایج است اما شیوع آن به سلامت بازرس منطقه هم بستگی دارد. مثلا من چرا رشوه نمی‌گیرم؟ پسر پیغمبر که نیستم اما چون حقوق و شرایط شغلی مناسبی دارم، می‌ترسم کارم را از دست بدهم. وقتی شرایط شغلی ایده آل باشد چرا باید رشوه بگیرم؟ البته کمتر پیمانکاری است که حقوق ماموران را به موقع پرداخت کند. حتی برخی پیمانکاران بصورت علنی ماموران را به رشوه گرفتن ترغیب می‌کنند.

 

وی تصریح کرد: اکثر ماموران سد معبر زیر نظر پیمانکار‌ها هستند جز چند منطقه که زیر نظر اداره خدمات شهری کار می‌کنند. وضعیت شغلی آنان از ما بهتر است. می‌توانند در کارهایی جز سد معبر هم کار کنند. مثلا می‌تواند به نگهبانی یا آبدار خانه منتقل شوند. من الان راضی‌ام که آبدارچی شوم. آنهم بخاطر حرف‌های زشتی که مردم علیه ما می‌زنند.

 

این مامور گشت سد معبر در پایان اظهار کرد: زمانی که سدمعبری شدم، پدرم آنقدر از دستم ناراحت شد که یک هفته مرا به خانه راه نمی‌داد.

خاتمی: امیدوارم مجلس گامی بردارد که معنایش تشویق آقای فرجی دانا و امثال وی باشد

Posted: 18 Aug 2014 06:27 AM PDT

جرس:‌سید محمد خاتمی با اشاره به این که وزارت علوم به وعده‌های روحانی در انتخابات خوب عمل کرده است، تاکید کرد: این قابل تشویق است و نه تحت فشار قرار گرفتن.

 

به گزارش وب‌سایت سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران با سید محمد خاتمی دیدار کردند.

متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در این دیدار در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم


خیلی خوشحالم که می بینیم دوستان عزیزی که در انجمن فعال هستند دارای ذهنی روشن و دارای دغدغه نسبت به مسائل مختلف در عرصه ملی، منطقه ای و جهانی هستند از جمله آنچه مربوط به دانشگاهها و سرنوشت دانشگاهها می شود و آنچه مربوط به جامعه و امنیت جامعه می شود ساماندهی فعالیتهای اجتماعی در جامعه ما و آنچه مربوط به منطقه می شود فجایعی که در منطقه وجود دارد ستمهایی که انجام می گیرد و همدردی با مظلومانی که در منطقه هستند و نیز حساسیت نسبت به دو جریان تروریستی وحشتناک که یکی دولت اسرائیل است که این جنایات را انجام می دهد و یکی هم با کمال تاسف تحت عنوان اسلام یک حرکت ارتجاعی تخریب گر تروریستی که منطقه ما را با مخاطراتی روبرو کرده است. این که دوستان ما این دغدغه ها را دارند و این مسائل را مطرح می کنند جالب است و همچنین راجع به سرنوشت اصلاح طلبی و آینده کشور و در عین حال دغدغه همیشگی نسبت به امنیت کشور، نسبت به تأمین مصالح ملی این ها برای ما خیلی ارزشمند است و فکر می کنم وقتی کسانی با این دیدگاه مسوولیت انجمن اسلامی را دارند پیداست که فکر کرده و برنامه ریزی کرده اند و حتما هدایت و مدیریتشان میتواند در دانشجویان و در جهت دادن به حرکتهای دانشجویی آثار مثبتی داشته باشد.


مطالبی را که مطرح کردید بسیار خوب بود ولی مجالی برای باز کردن همه آنها نیست، سعی می کنم نکاتی را که به نظرم می رسد، بگویم و در درجه اول در این جمع دانشجویی و دانشگاهی خوب است. از حادثه مهمی که به نحوی مربوط به دانشگاه و جامعه دانشگاهی است و در درجه دوم متعلق به کل ملت ایران است یاد کنم و آن موفقیت یک خانم ایرانی خانم دکتر مریم میرزاخانی در آمریکا و به دست آوردن معتبرترین جایزه و مدال و کسب موقعیت و منصب در عرصه ریاضی است. می دانید که ما در ریاضیات چایزه نوبل نداریم و این جایزه از نظر وزن و اعتبار مثل نوبل است با این لحاظ که فقط و فقط جنبه ها و شایستگیهای علمی در نظر گرفته می شود ممکن است در جایزه های دیگر برخی ملاحظات دیگری هم باشد مثلا بگوییم که افرادی هستند که اگر این ملاحظات نبود آنها شایسته تر بودند از کسی که در آن عرصه جایزه را برده ولی در اینجا هیچ عاملی جز جنبه علمی نیست یعنی کسی که این جایزه را گرفته واقعا از نظر علمی در یک رقابت بسیار سخت در میان برجسته ترین دانشمندان به این رتبه رسیده است. این افتخاری است برای جامعه دانشگاهی ما برای ملت ایران که ما باید این را ارج بنهیم و تبریک بگوییم هم به خانم دکتر میرزاخانی و هم به خودمان که یکی از فرزندان ملت ایران توانسته است به این درجه عالی برسد و عضو ممتاز ثابت یکی از مهمترین دانشگاههای دنیا است که فکر می کنم جزء سه چهار دانشگاه درجه اول است یعنی دانشگاه استنفورد و کسی که می تواند این موفقیت را کسب کند. حتماً باید صاحب یک نظریه ممتاز و تازه ای باشد آن هم در ریاضیات.


نکته دوم اینکه این دانشمند اولین زنی است که این موقعیت را احراز می کند یک خانم جوان ایرانی زیر 40 سال این جایزه را بدست می آورد این قابل تقدیر است و قابل تبریک است و حتما ملت ما خشنود است از اینکه یکی از فرزندانش این درجه را به دست آورده است. این نکته را عرض کردم تا منتقل بشوم به اینکه چه استعدادهایی در درون ایران نهفته است انصاف این است که بهره هوشی ایران به نظر من از متوسط جهانی بالاتر است ایرانیان همیشه نشان داده اند که اگر زمینه برای آنها فراهم شود در رشته های علمی، دینی، فکری، فرهنگی، هنری و ورزشی می توانند درجات بالایی داشته باشند و این نعمت خداداد است که به این ملت داده شده است.
مسأله دوم اینکه اینها سرمایه هایی کشور هستند. خانم دکتر میرزاخانی جدای از ریشه نیست. ریشه اش در ایران است در هر حال سرمایه گذاری ای است که ملت ایران کرده است و حال این سرمایه رشد کرده و به اینجا رسیده است. و این سرمایه بزرگ معنوی متعلق به ایران است من به شدت توصیه ام به همه اندیشمندان، مدیران شخصیتهای برجسته ایرانی که در خارج هستند این است که شما متعلق به ایران هستید و باید حتما به فکر ایران باشید و بتوانید آنچه را که به دست آورده اید و خدا به شما داده به نحوی از آن استفاده کنید که این ملت هم بهره ببرد. اما این سوال مطرح می شود که آیا زمینه را برای بهره گیری از این سرمایه ها فراهم کرده ایم. چرا باید اندیشمندان و دانشمندان ما به بیرون بروند یا ظرفیت و زمینه فعالیت آنها نیست یا فضاهایی ایجاد می شود که آنها احساس می کنند در آن فضا نمی توانند فعالیت کنند. هم امکانات مادی برای آنان در بیرون بیشتر است هم زمینه های فعالیتهای فکری برایشان در ایران فراهم نیست، معلوم است استنفورد و به طور کلی کشوری مثل آمریکا از نظر ظرفیتهای علمی و فنی در یک موقعیتی است که دانشمند و محقق احساس می کند که در دریاست و می تواند فعالیت کند ما خیلی فاصله داریم تا آنجا و محیط های دانشگاهی ما فاصله زیادی با آنها دارد. شاید این طور تصور بشود که ظرفیت جذب این نیروهای نخبه را نداریم باشد، ولی صحبت من این است که این شخصیت ها خودشان باید ظرفیت سازی کنند. یعنی اگر اینها در خدمت این کشور و نظام علمی این کشور باشند خود اینها ظرفیت ساز هستند و ظرفیت ایجاد می شود مگر جز این است که به وسیله اندیشمندان و متفکران ظرفیت و توسعه پدید می آید. اگر آنها به اینجا بیایند ظرفیتهای اینجا بالا می آید و برای فعالیت خود اینها و فرزندان اینها آماده تر می شود ولی مسأله این است که بالاخره زمینه هایش را دولت، ملت و نظام باید فراهم کنند. وقتی که زمینه ای نباشد قطعاً آنها نخواهند آمد. اگر زمینه اش باشد خود به خود این نیروها خواهند آمد، منظورم آمدن فیزیکی نیست ممکن است اینها در خارج باشند در جایی دیگر باشند ولی توجهشان به اینجا باشد. مثلا فرض کنید پروفسور عبدالسلام برنده جایزه علمی نوبل پاکستانی است دغدغه جهان سوم را داشت مرکزی را در ایتالیا درست کردند به نام مرکز علوم پایه برای جهان سوم. جذب می کند نیروها را این مراکز را می توانیم در ایران هم ایجاد کنیم. در جای دیگر هم ایجاد کنیم نگاه آن هم به ارتقاء و بالا بردن سطح علمی و اجتماعی و سیاسی و فکری و تکنیکی ایران باشد. دولت باید برنامه داشته باشد و زمینه سازی کند. ملت هم باید کمک کند. باید فضای مناسب ایجاد شود. فضایی که در آن این نهادها رشد کند و در نتیجه اندیشمندان ما و دانشمندان ما بدانند که این زمینه فراهم است بیایند فداکاری کنند گذشت هم داشته باشند با همه امکاناتی که آنجا دارند بیایند اینجا کار کنند یا لااقل از دور بتوانند بهره فکری و علمی خود را به اینجا بدهند اینجا ما وارد می شویم به سیاستهایی که دولت می تواند داشته باشد نظام می تواند داشته باشد در عرصه مسائل دانشگاهی و علمی. این روزها یکی از مسائل مطرح سیاسی اتفاقا همین مساله است مساله استیضاح وزیر علوم و تحقیقات و فن آوری جناب آقای دکتر فرجی دانا.


آقای فرجی دانا کیست؟ یک دانشمند، یک فرزند ایران که در سطح بالایی دانش را کسب کرده و آمده به ایران برای خدمت. آقای فرجی دانا هم می توانست مثل خیلی از کسان دیگر در خارج بماند و امکانات فراوانی داشته باشد هم رشته اش هم تحصیلاتش هم جایگاه علمی اش. آمده به ایران چون دل بسته به اینجاست و نه تنها به عنوان یک استاد عالم به عنوان یک مدیر هم موفق بوده است و اتفاقا توفیق افرادی نظیر فرجی دانا این است که همان محیط را می خواهند فراهم کنند که میرزاخانی ها از آن بیرون بیایند یا میرزاخانی ها بتوانند به اینجا بیایند و در خدمت توسعه علم و دانش و کشور قرار بگیرند. آقای دکتر فرجی دانا انسانی است که حتما گرایش سیاسی دارد اصول دارد معیار دارد، فکر دارد اما به عنوان یک مدیر برجسته آموزش عالی بنده شهادت می دهم که به هیچ وجه اعمال گرایشهای سیاسی خودش را در اینجا نمی کند. حرفی که شما زدید درست است که دغدغه فضای علمی و استقلال دانشگاه را دارند. اتفاقا این پرهیز از سیاست زدگی است. دانشگاه سیاسی است باید هم سیاسی باشد حتما باید سیاسی باشد و اتفاقا مدیر آموزش عالی باید فضای فعالیت آزاد و امن سیاسی در دانشگاه را فراهم بیاورد. هم آزاداندیشی را و هم فعالیتها و نگاه کردن به مسائل اجتماعی و مسائل دیگری که هست چه کسی شایسته تر از استادها و دانشجویان ما که دغدغه مسائل کشور را داشته باشند. نقد کنند، صحبت کنند، راه حل ارائه دهند این یعنی فضای سیاسی. اما دانشگاه برتر از این است که کسی از بیرون برایش تصمیم بگیرد. جریانها، نهادها، گروهها، دولت، احزاب. آن ها نیستند که تعیین کننده تکلیف فعالیتهای دانشگاه هستند دانشگاه باید خودش تصمیم بگیرد. استاد ما، دانشجویان ما تحت لوای تشکلهای مستقل و دلسوز کارشان را انجام بدهند فقط هم انجمن اسلامی نیست. هر تشکلی که بخواهد خدمت کند، فکر را رشد بدهد، بحث کند، صحبت کند، باید بتواند فعالیت کند، این یعنی استقلال. جلوگیری از دخالت و تعیین تکلیف دانشگاه از بیرون دانشگاه این یعنی استقلال و اتفاقا اینکه سرنوشت دانشگاهها، جریانها و گروهها را به دست جریاناتی در بیرون قرار دهیم این یعنی سیاست زدگی غلط. استقلال دانشگاه یعنی ایجاد زمینه ای برای فضای امن و فعالیتهای فکری و اجتماعی در درون دانشگاه و با تصمیم گیری خود دانشجویان و دانشگاهیان. استقلال دانشگاه یعنی مدیریت دانشگاه به دست خود دانشگاهیان باشد حتی دولت مدیریتی را امضاء کند که دانشگاه می پذیرد این یک افتخار است. این ایجاد فضایی می کند که می تواند در درون آن علم رشد کند و توسعه پدید آید و عالمان ما و محققان ما دلگرم شوند که بیایند کار انجام دهند. این کاری است که شده مدیریت دانشگاه باید مدیریت دانشگاهی باشد در زمانی که ما بودیم یکی از کارهای بزرگی که کردیم تقویت هیات امناء دانشگاه آن هم نه با دیدگاه سیاسی. واقعا کسانی که هم به لحاظ علمی و هم عملی و هم از نظر مسائل اقتصادی دغدغه دانشگاه را داشتند و دلشان می سوخت آنها بودند بسیاری از تصمیم گیریها را ما در اختیار آنها قرار داده بودیم توزیع بودجه و کارهای دیگر. یا انتخابی کردن مدیریتهای دانشگاه این یک افتخار برای دانشگاه است. تازه هنوز که انتخابی کامل نیست. آنها می نشینند نظرخواهی می کنند چند نفر را در اختیار وزیر می گذارند وزیر هم یکی از آنها را معرفی می کند یک تشکیلات دیگری رأی می دهد و رییس انتخاب می شود. بنده معتقدم دانشگاههای ما به آن حدی از رشد رسیده اند که بتوانند خودشان مدیر تعیین کنند ولی خب حالا ما فاصله داریم تا آنجا شاید هم مسائل امنیتی، سیاسی ایجاب کند که اینطور نباشد. ولی اینکه ما برویم از خود دانشگاهی نظرخواهی کنیم که چه کار می خواهی بکنی این یک کار بزرگی است و حرکت به سوی استقلال دانشگاه است و دغدغه فضای علمی دانشگاه را داشتن یعنی این که تعیین کننده مسائل و جلوگیریها و اجازه دادن ها، ملاحظات سیاسی خاص نباشد بلکه همواره دغدغه این باشد که دانشگاه به لحاظ علمی رشد کند و فضای رشد علم باشد. نکته دیگر اینکه استاد محترم باشد دانشجو هم محترم باشد سیاست زدگی یعنی اینکه امتیازاتی که در دانشگاهها هست با ملاحظات سیاسی تقسیم شود اگر بورس است باید فقط شایستگی های علمی و البته اخلاقی باشد و نه ملاحظات خاص سیاسی و جریانی در آن باشد. آن سیاست زدگی است استقلال دانشگاه فضای علمی دانشگاه این که گزینش به عنوان یک مجازات برای دانشجو نباشد که اگر ما نپسندیم یک کسی را با اعمال گزینش بخواهیم محروم کنیم و یا کار دیگری انجام دهیم. البته باید انسانهای شایسته ای انتخاب شوند ولی شایسته باشند شایسته سالاری در آنجا باشد کسی که تحصیلات تکمیلی انجام می دهد در درجه اول باید از نظر علمی و استانداردهای لازم صلاحیت ها را داشته باشد. هر روش دیگری بخواهد اعمال شود این بد است. اعمال ملاحظات نادرست چه از طرف اصلاح طلبان چه از طرف اصولگرایان نتیجه بدی به بار خواهد آورد. ملاحظه دانشگاه رشد علم، رشد دانش باز بودن فضای آزاد و امن و البته تقویت جریاناتی که به مصالح ملی توجه دارند به سرنوشت کشور توجه دارند باید باشد. من معتقدم که کسانی مثل جناب آقای فرجی دانا این دغدغه را دارند. این که چقدر موفق بوده اند ما معتقدیم اینقدر مشکلات زیاد است که ما نمی توانیم توقع داشته باشیم که همه مسائل یک شبه حل شود ولی بنده اعتراف می کنم از جمله جاهایی که توفیق خوب داشته که تأمین بکند وعده هایی که جناب آقای روحانی داده اند و ملت به آن رأی داده است رویکردی که این دولت داشته در آموزش عالی و محیط های دانشگاهی است. این قابل تشویق است و نه تحت فشار قرار گرفتن. امیدوارم که همه ما ملاحظات اصل مصالح انقلاب، مصالح کشور و مصالح دانشگاهها را داشته باشیم و تصمیم گیری کنیم و امیدوارم به لطف خداوند مجلس شورای اسلامی که باید عصاره فضائل ملت باشد نماینده افکار عمومی ملت باشد گامی بردارد که معنایش تشویق آقای فرجی دانا و امثال وی باشد نه اینکه برخورد نامناسبی با او شود. من هم معتقدم که دانشگاههای ما نیازمند این هستند که واقعا به آنها پرداخته شود. امروز ببینید چه کسانی تایید می کنند سیاستهای موجود در وزارت علوم و فعالیتهایش را و چه کسانی تقبیح می کنند. عمده دانشگاهیان ، نمی خواهم بگویم فقط دانشگاهیان با گرایشهای خاص سیاسی اصلاح طلبی یا غیر اصلاح طلبی یا کس دیگر، نخبگان دانشگاهی استادانی که اصلا هیچگونه وابستگی هم به جریانات ندارند و مجموعه دانشجویان راضی اند. منظورم از مجموعه اکثریت قریب به اتفاق است. ممکن است دانشجویان یا استادانی باشند که وابسته به جریانات خاصی باشند حال آقای فرجی دانا را نمی پسندند آنها راضی نباشند ولی آنها در اقلیت محض اند. شما به محض اینکه اعلام می کنید چه کسانی حمایت می کنند در ظرف چند ساعت چند هزار نفر از استاد و دانشجو تآییدیه خود را اعلام می کنند اگر ما واقعا رضایت مردم و رضایت بخشهایمان مورد توجه است این رضایت مردم است و ما باید مطابق رضایت مردم و بالاتر از آن مصالح کشور و مصالح علم تصمیم بگیریم امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود.


اگر توضیح درست داده شود من معتقدم که مجلس تصمیم مناسب و درستی خواهد گرفت. یک نکته هم راجع به انجمن اسلامی بگویم این بحثهایی که شد و دغدغه هایی که گفتید مهم است راجع به اینها بحث و صحبت کنید همه این مسائلی که شما گفتید قابلیت این را دارد که به صورت گروههای مختلف برنامه برای خود دانشجو مشخص شود تحقیق کنند نتیجه تحقیقاتشان را بگویند و این مساله بسط پیدا کند اگر ما دغدغه مساله فلسطین را داریم فقط جنبه عاطفی و تعصب نداشته باشد به عنوان یک مساله اصولی به عنوان اینکه کجا به انسان ظلم می شود و چه کسانی به انسان ظلم می کنند و جنایت می کنند یا مثلا گرایشهای خشونت گرای زاهد گرای متعصب آدمکش به نام اسلام. ما نگران این هستیم. اینها مسائلی است که انجمن اسلامی می تواند راجع به آن بحث و صحبت کند. یا مثلا مسائل امنیتی. این که ما باید از فضای امنیتی گذر کنیم به فضای سیاسی معقولی که آزادیهای معقول باشد برسیم به فضایی که امنیت برای بحثها و گفتگوها باشد زمینه برای حضور همه نیروهایی که دلشان به حال اصل کشور و مملکت می سوزد فراهم شود این دغدغه ها را باید بحث کنیم و ارائه دهیم و بگوییم که این به نفع خود نظام است و به نفع اسلام است این که برخی جریانات سابقه دار امتحان داده دلسوزی با محدودیتها روبرو باشند برخی جریاناتی که خیلی هم وجه دانشگاهی ندارند، من نمی گویم در دانشگاه نباشند ولی این که فقط آنها امکانات و امنیت و مصونیت داشته باشند این فضا فضای درستی نیست. هرکس در دانشگاهها هست اولا سعی کند دانشگاهی باشد یعنی بر اساس دید دانشگاهی و نگاهی که دانشگاه به جامعه دارد بحث کند و تصمیم بگیرد ثانیا همه با هم در یک فضای مساوی صحبت و فعالیت کنند. اینها را می توانید منتقل کنید این اختصاص به انجمن اسلامی ندارد. انجمن اسلامی می تواند متصدی طرح این بحثها و دفاع از حقوقی که استاد و دانشجو دارد و همه تشکلها دارند باشد و در مورد مدیریت دانشگاه درباره مسائلی که در دانشگاه است بحث و صحبت کنید این حرفها که شما می زنید پیداست که مطالعه کرده اید دغدغه تان هم همین است باید انجمن اسلامی را قوی کرد. من می دانم محدودیتهای فراوانی دارید فشارهای زیادی روی شماست ولی ما باید کار کنیم این کشور این انقلاب متعلق به شما است باید کار را انجام داد. یک نکته مهم این که مسأله دیگری که مطرح کردید در مورد اصلاح طلبی بود و بعضی نگرانی ها که به جا هم بود به طور کلی اصلاح طلبان و بالاخص دانشگاهیان از تکثر دفاع می کنند. تکثر چیز خوبی است منتهی نه تکثری که همدیگر را دفع کنند حتی ما مخالف را هم باید تحمل کنیم نگوییم که فضای مطلوب فضایی است که در آن مخالف نباشد بنده مخالف دارم دیگری مخالف دارد آن جریانی که مدعی است مخالف دارد دولت مخالف دارد حتی نظام ممکن است مخالف داشته باشد ولی مخالف هم باید در چارچوب ضوابط و قانون به طور معقول عمل کند. من معتقدم رمز پیشرفت جامعه قبول مخالف است من یک روزی گفتم "زنده باد مخالف من" کسانی شعاری دادند مرگ بر مخالفین فلانی گفتم اولا از مرگ صحبت نکنید ما برای زندگی آمده ایم ثانیا شعار من زنده باد مخالف من است اگر مخالف من نباشد من نمی توانم رشد پیدا کنم منتها باید سازوکاری پیدا کنیم که مخالفتها به تنازع مبدل نشود یک جامعه دموکراتیک یعنی در آن تکثر و اختلافها وجود دارد یعنی جامعه ای که جریاناتی که در اصول با هم مشترکند بتوانند جهت مشترکی داشته باشند با سلایق مختلف. الان شما صحبت این را کردید که ممکن است جریاناتی بیایند بسیار خوب ما یک مدل انجمن اسلامی که نمی توانیم داشته باشیم انجمن اسلامی تهران یک راهکاری و رویکردی دارد ممکن است کسان دیگر سلایق دیگری داشته باشند اما انجمن اسلامی بودن یک وجوه مشترکی دارد و باید این را تعریف کنیم بگوییم چگونه شد که از اول انقلاب آن وحدتی که بود و به صورت بود این شکافته شد و از بین رفت چرا؟ من معتقدم که جوانی و بی توجهی و سوء استفاده کسانی که از اختلاف افکنی این سود می برند باعث شد آشفتگی پدید آید الان فرض کنید در خارج از کشور قدرت های فزون طلب کسانی که شدیدا با اسلام و سیاسی بودن آن هم مخالفند دارند سوءاستفاده می کنند از این جریانات سیاسی آدمکش و افراطی البته زمینه های این جریانات در دنیای اسلام بوده ولی الان که مسلمانها دارند مسلمانان را می کشند به اختلاف شیعه و سنی دامن می زنند دشمن دارند سوء استفاده می کند. شما مطمئن باشید در درون کشور هم جریاناتی هستند که دامن می زنند تا اختلافات را تبدیل به تنازع کنند ما هم باید هوشیار باشیم و مرز میان اختلاف و تنازع را مشخص کنیم. در اصلاح طلبی شورای هماهنگی وجود دارد و تشکیلات مختلف هستند انجمنهای مختلف تشکل ها، اینها همه اصلاح طلبند اختلاف سلیقه هم دارند بنده اعلام می کنم نسبتم با همه اینها نسبت مساوی است. من هیچ نسبت خاصی با هیچ جریان خاصی ندارم البته اگر کسی خواست با سلایق خاص خودش حاضر باشد اشکالی ندارد، ولی این به این معنا نیست که بگویید اصلاح طلبی بد است حالا کسانی می خواهند اصلاح طلبی خوب درست کنند! اصلاح طلبی یک تباری دارد یک جریانی است و بعد هم اصلاح طلبی واقعی بالاتر از جریانات و گروههاست. گروهها و جریانات با سلایق مختلف روی اصول اصلاح طلبی با هم متحد باشند ولی راههای مختلف دارند یکی می گوید می خواهم در عرصه اقتصادی کار کنم یکی می گوید در عرصه توسعه سیاسی می خواهم کار کنم یکی می گوید می خواهم فرهنگ را ارتقاء دهم یکی می گوید مشکلات روزمره کشور را، که واقعا همه اصلاح طلبان باید به آن بپردازند الان مسأله هوا، مسأله محیط زیست، وضع اقتصادی و ... که مسائل مردم است مردم باید احساس کنند که اصلاح طلبان نیز دغدغه اینها را دارند گرایشهای مختلفی وجود دارد و کار را انجام می دهند همه اینها را ما به عنوان اصلاح طلبی قبول داریم ولی این به آن معنا نیست که بیاییم در موقعیتی که اصلاح طلبان تحت فشارهای گوناگونی هستند اصلاح طلبی را خراب کنیم تا بگوییم ما اصلاح طلبی درست هستیم. این کار کار غلطی است نباید دوستان ما کاری که این شائبه را ایجاد می کند انجام دهند آن طرف، هم نباید بگوید کند که چون اصلاح طلب من هستم کس دیگری حق ندارد به عنوان اصلاح طلبی کاری بکند. خواهشی که از همه دوستان دارم من مخلص همه جریانات هستم و حتی واقعا بنده از اصول گرایان عاقل و منطقی که وجود دارند و دلشان از آن مسائلی که طی سالهای گذشته در این مملکت بوده خون است و البته ملاحظاتی دارند بنده برای آنها هم احترام قائلم بنده که کوچک همه هستم ولی این درست نیست که اگر کسی هست که مورد توجه است و تا حدودی مورد عنایت و لطف جامعه هست هر جریانی بخواهد بگوید که او انحصار به یک جریان خاص دارد من نسبت به همه جریانات و همه گروهها همه جریاناتی که به نام اصلاح طلبی کار می کنند ارادت دارم. کل اصلاح طلبی مورد توجه من است ستمهایی که به این جریان شده را می دانم البته اصلاح طلبی سعه صدر دارد می تواند از این ستمها صرف نظر کند آن جایی که مصالح کشور باشد. معتقدم که اصلاح طلبی یعنی در چارچوب قانون اساسی ضوابط کلی، ارزشهای دینی اصول و معیارهایی اساسی که بیان شده است حرکت می کند. ان شاء الله باز هم این اصول بیان شود اینها محور کار ماست و بنده هم نسبت ویژه ای با جریان خاصی ندارم البته برخی دوستان می گفتند اجازه دهید ماهی یکی دو دفعه با شما به طور ویژه دیدار کنیم من که کوچک همه هستم اما گفتم آیا فقط شما هستید یا دهها تشکل هستند اگر هرکدام بخواهند با من ماهی یک دو جلسه داشته باشند همه وقتم را باید بگذارم. من مخلص همه هستم و با همه شما حرفهایم را می زنم هر کسی هم بخواهد نقد کند بسم الله. معتقدم که نباید در جامعه هم اینطور تلقی شود که یک جریان نور چشمی است یک روابط ویژه اختصاصی وجود دارد ما می گوییم تکثر آری اما تلاش برای وحدت حول اصول اصلی و معیارهای اصلی هم آری که از جمله برای اصول منافع کشور منافع ملت رشد جامعه، مردم سالاری سازگار با دین و توسعه است در این ها با هم مشترکیم خودمان نیز خودمان را نقد می کنیم و جامعه را بالا می بریم امیدوارم که انجمن اسلامی دانشگاه این مسأله را پیاده کند یعنی بگوید تکثر در ذات حرکت اصلاح طلبی است تنوع در ذات آن است هنر ما و رشد ما این است که با وجود تکثر بتوانیم جهتهای اصلی را پیدا کنیم و به آن جهت ها حرکت کنیم حتی من بارها گفته ام سیاست کلی ما تعامل است تعامل با مخالف تعامل با حاکمیت تعامل با دولت با حفظ هویت تعامل با این معنا نیست که شما سابقه، گذشته و اصولتان را زیر پا بگذارید اگر شما به حقوق مردم پایبندید همواره به حقوق مردم پایبند باشید. این مربوط به کسانی است که می گویند شما پایبندی خود به حقوق مردم را زیر پا بگذارید تا شما را بپذیریم ما می گوییم نه. از سوی دیگر اصل نظام و حرکت در چارچوب قانون از اصول ماست. اگر کسانی می گویند باید قانون اساسی را زیر پا گذاشت و با اصل نظام مخالفت کرد ما با آنها هم مخالفیم. اینها اصول ماست اصول اصلاح طلبی.


ما نمی خواهیم یک الگوی خاص را اعلام کنیم و بگوییم هرکس اینطور باشد او را قبول می کنیم نه اینطور نیست. البته ما اصول و معیارها را می سنجیم ممکن است برخی جریانات باشند که با اصول ما همخوانی نداشته باشند آنها هم محترم هستند ما هم نمی خواهیم دعوا کنیم تلاش هم می کنیم تعامل هم داشته باشیم ولی اصول خود را از دست نمی دهیم البته اعلام می کنم به همه انجمن های اسلامی دانشگاهها که در فضایی که باز شده فعال باشید و کسانی هم هستند که می خواهند دوباره این فضا را ببندند سعی کنیم به هم نزدیک شویم وجوه مشترکمان را پیدا کنیم و کم کم دوباره به سوی یک اتحادیه برویم که در اصول و چارچوب اشتراک و در روشها تفاوت دارند حتی دانشگاه تهران می تواند چند انجمن داشته باشد. البته من واقعا با تجربه ای که دارم انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران را انجمن موفقی می دانم این تجربه تجربه ارزشمندی است و باید ببینیم چه روشهایی بوده که از اصول خود نگذشته ولی در عین حال توانسته تداوم یابد.


باید این را ثابت کنیم که حضور مساوی همه جریانات مورد نظر است البته حضور عادلانه و هرکس به اندازه وزن واقعی خود حضور داشته باشد یک جریانی که 10 الی 20 نفر با وابستگی به یک جایی آمده است با یک انجمنی که ریشه و پایه در بدنه دانشجو دارد هم وزن نیسنتد عادلانه این است که هریک به اندازه وزن واقعی خود فعال باشند و همه به اندازه هم امنیت داشته باشند به اندازه هم امکانات برای فعالیت داشته باشند انجمن اسلامی دانشگاه تهران این تجربه را دارد خودش را حفظ کرده همواره بر اصول و چارچوبهای انقلاب تأکید داشته است. دینداری برایش مهم بوده دین جامعه، دین افراد برایش مهم بوده در عین حال به معیارها و ملاکهایی که در دنیای امروز قابل پیاده شدن است باور داشته است اگر بخواهیم توسعه و پیشرفت داشته باشیم باید نوعی دموکراسی را هم بپذیریم. ما از مردم سالاری دفاع می کنیم و لازمه دفاع از آن صاحب حق دانستن انسان است و ایجاد امنیت برای همه. امنیت را ما وسیع تر از امنیت حاکمان می دانیم اتفاقا می گوییم برخی فعالیتهایی که به نام امنیت می شود ممکن است برای مدتی با رعب و ترس وضعیت اداری مملکت را بتوان حفظ کرد ولی در نهایت این به زیان امنیت حتی خود نظام است.
حرف می زنیم صحبت می کنیم حق همه ماست که در فعالیتهای اجتماعی و در انتخابات شرکت کنیم با معیارهایی که وجود دارد البته من فکر می کنم که آقای دکتر روحانی و دولتش با همه مشکلاتی که داشته موفق بوده است من نمی خواهم بگویم هیچ عیب و نقص و انتقادی نیست مگر دولت ما عیب و نقص نداشت با وجود همه اینها معتقدم که زحمت کشیده و می کشند بر شعارهای خود پابرجا هستند این که برخی از آنها پیاده نشده باید گفت برای برخی از آنها موانع ریشه دار وجود دارد باید زمینه هایش فراهم شود. بخشی از آنها نیز می شد بهتر از این کار کرد ما حمایت خود را از دولت اعلام می کنیم و اتفاقا یک جریانی هست که امکاناتی هم کسب کرده امکانات حقوقی امکانات سیاسی، امکانات اقتصادی و ... او نمی خواهد بگوید که اوضاع عوض شده سخت گیریها را فراوان تر می کند بیشتر می کند و جریان دلسوز انقلاب و دلسوز اسلام و دلسوز مملکت دلسوز نظام و رهبری را که البته نظرات خاص خودش را هم دارد تحت فشار قرار می دهد آن جریان هم می ایستد و با این مسائل نباید از میدان بدر رود. هزینه اش را می پردازد و بالاخره بنده معتقدم که با کمک خود دولت که باید در این زمینه فعالتر باشد و کمک جامعه مدنی و کمک عقلایی که هستند و کمک مسوولان بالای کشور ما باید کم کم به آن جوی برسیم که در کنار همدیگر بتوانیم زندگی کنیم و این که فضا برای بعضی ها تنگ بشود و فضا برای کسانی که خیلی هم ریشه در این انقلاب و این جامعه ندارند باز و فراخ باشد این مساله ای نیست که متناسب با ارزشهای انقلاب و اسلام باشد و امیدوارم که با عقلانیتی که به خصوص در این یکی دو سال تقویت شده است اوضاع بهبود یابد.


پرهیز از تعصبها اصول را فدای فروع نکردن واقع بینانه عمل کردن در عین حال معیارها و آرمانها را از دست ندادن این خودش را در انتخابات و نتیجه انتخابات نشان داد امیدوارم کم کم در همه جامعه خود را نشان دهد البته حق مجلس است سوال و استیضاح کند و نتیجه ای که می خواهد بگیرد ان شاء الله این بلوغ عقلانیت در مسیر مصلحت کل مملکت باشد در مورد استیضاح فعلی خودش را نشان دهد اگر آقای فرجی دانا هم برود، مطمئناً دولت از رویکردهایش بر نمی گردد. یک نفر جای ایشان می آید چه بهتر که خود آقای فرجی دانا با آن سابقه با آن مراتب علمی و با آن تجربه که یک دوره طولانی هم رییس دانشگاه تهران بوده اند بتوانند ادامه دهند.


ایشان یک انسان عقلانی است که البته گرایش سیاسی دارد ولی این گرایش سیاسی را در مدیریت اعمال نمی کند دغدغه دانشگاه، استقلال دانشگاه، فضای علمی دانشگاه، حرمت استاد، حرمت دانشجو، باز بودن فضا برای همه، مصرف کردن امکانات در مسیر درست، به کار بردن استانداردها برای تقویت علمی جامعه در بورس ها در هیأت های علمی و غیره این مساله عقلانیت و اعتدال و مصلحت اندیشی برای کشور را نشان می دهد و به لطف خداوند انتظار داریم که مجلس هم این بلوغی را که جامعه ما پیدا کرده است نشان دهد. البته کسانی از این بلوغ خوششان نمی آید و آن را برهم می زنند، سخت گیری می کنند که گویا همان روند و روالی که قبل از انتخابات وجود داشته باید ادامه پیدا کند که معتقدم اقلیتند ولی اقلیتی هستند که امکانات فراوانی دارند ان شاء الله مجلس هم نشان خواهد داد که با آن عقلانیت اکثریتی و تامین کننده مصالح کشور همراه است و تصمیمی که می گیرد ان شاء الله تصمیم درست و خوبی باشد.


ما باید همه سعی خود را بکنیم که دولت جناب آقای دکتر روحانی موفق شود و همانگونه که بارها اظهار امیدواری کرده ام باز هم امیدوارم که به سوی فضای بازتر و به سوی نزدیکتر شدن دلها به یکدیگر و همکاری و همراهی با هر کس و هر نهاد برای جلوگیری از افراط و تفریط برویم، سخت گیری ها کمتر شود، حصرها و حبس ها پایان داده شود و از این عقلانیت و اعتدالی که کم و بیش برای همه حاصل شده است در مسیر پیشبرد اهداف انقلاب و توسعه کشور و رفع مشکلات مردم حرکت بهتر و شتابان تری داشته باشیم.


در آغاز این جلسه دانشجویان عضو شورای مرکزی مطالبی را به این شرح مطرح کردند:


1- فضای آموزش عالی دارای ثبات و آرامش قابل قبولی شده است. برنامه بازگشت کسانی که به ناحق رانده شده بودند. حل مشکل ستاره دارها، جلوگیری از بهره گیری های غیرقانونی و غیراستانداردها از مزایا تحصیلی و دانشگاهی و ... نمونه اقدامات است. وزیر محترم علوم و آموزش فن آوری انسان عالم و متینی است که دغدغه اش بهبود فضای علمی و فکری دانشگاه ها و استقلال آنها و عدالت آموزشی است. مشورت با دانشگاهیان، استفاده اخلاقی و منطقی از اختیاراتی که دارد، از خصوصیات مدیریت جدید است و اظهار تأسف از سنگ اندازی های، اتهام های امنیتی و ....


2- التهاب خاورمیانه، جنایات و تجاوزات اسرائیل، مظلومیت فلسطینی ها، آدم کشی در عراق و کشورهای دیگر. اقدامات خشن و افراطی گروهک های افراطی وضعیتی را پدید آورده است که باید بگوییم سوگ انسانیت است و اختلافات در عراق و حتی فلسطین می تواند به نفع اسرائیل و داعش و ... باشد و ایران را نیز خطراتی تهدید می کند که باید با دوراندیشی و همبستگی بیشتر آنها را رفع کرد. تنگ کردن فضای سیاسی و اجتماعی برای نیروها و جریانات، ایجاد تفرقه و ... در کشوری که قومیت های مختلف دچار محرومیت در آن هستند و نیز گرایش های گوناگون موجود در آن عملی خلاف امنیت ملی دراز مدت است باید برای جلوگیری از بحران و بیرون آمدن از مشکلات بستری مناسب مورد اتفاق را پدید آورد و دولت را کمک کرد.


3- انجمن اسلامی دانشگاه های تهران و علوم پزشکی تهران انجمنی است مستقل و دلسوز نظام و مردم که احساس قرابت فکری و رویکردی با شما دارد و در دوران ریاست جمهوری شما با نشاط بیشتری فعالیت داشت. گفتمان اصلاحات در جامعه جایگاه مهمی دارد. نزدیک انتخابات گاهی صدای جداییها می شنویم و باید هوشیار بود که کاری نشود که شائبه انشعاب در اصلاحات به وجود آید، بخصوص که بعضی جریان ها می کوشند خود را به طور ویژه ای نزدیک با شما نشان دهند و از بعض واژه ها و اصطلاحات سوء استفاده کنند.


4- امید بزرگی با تشکیل دولت جدید ایجاد شد ولی بعضی مسائل از جمله ادامه حصر و حبس نیروهای مؤمن، سخت گیری ها و تعهد گیری های نابجا برای تحصیلات تکمیلی، احضار نیروها به دستگاه های امنیتی و قضایی و بعضی تلقی های نادرست نسبت به فعالیت زنان بخصوص ... می تواند امید را به یأس مبدل سازد که امیدوارم چنین نشود. و باز هم تکیه بر این که بعضی مباحث و فعالیت هایی که به سوی تفرقه می دهد در میان اصلاح طلبان می تواند موجب بدبینی جامعه و نیز سوء استفاده افراطیون شود.

ادوار تحکیم وحدت: استیضاح وزیر علوم مقابله با خواست مردم است

Posted: 18 Aug 2014 06:27 AM PDT

جرس: به دنبال تلاش شماری از نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی برای استیضاح دکتر فرجی دانا، وزیر علوم تحقیقات و فن آوری دولت یازدهم، سازمان ادوار تحکیم وحدت با صدور اطلاعیه ای ضمن حمایت از وزیر علوم، نسبت به طرح این استیضاح اعتراض و آن را «مقابله با جامعه مدنی و خواست مردم» دانست.

 

 

متن این اطلاعیه که در تارنمای ادوار نیوز منتشر شده به شرح ذیل است:

 

به نام خدا

 

از زمان معرفی کابینه ی دولت یازدهم به مجلس شورای اسلامی ، یکی از چالش های جدی مجلس با دولت منتخب ملت، «وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری» بوده است؛ وزارت خانه ای با کارکردی تاثیر گذار، که در دوران مدیریت دولت نهم و دهم، همانند باقی امور، اعتبار و کارکرد آن آسیب جدی دید و از رایحه ی بی کفایتی و نابسامانی ها بی بهره نماند.

 

امروز و پس از یکسال از روی کار آمدن دولت یازدهم، بر ناظران امر مشخص شده است که علت این حساسیت ها چه بوده است؟!

 

آری اصرار مدیران جدید این وزارت خانه به بازگرداندن شأن علمی دانشگاه ها، جلوگیری از دخل و تصرف های غیر کارشناسانه و نیز متوقف کردن رانت های بی حساب و کتاب علمی که اعتبار دانشگاهها را طی سالیان گذشته مخدوش نموده بود از جمله مواردی است که در ظاهر امر با ذائقه ی برخی از نمایندگان مجلس و وابستگان آنها خوشایند نبوده است.

 

لذا تعدادی از تریبون های این جریان در مجلس شورای اسلامی، پس از تهدید های پیاپی وزارت مذکور به بهانه های واهی و در پس عناوینی گاه دهان پرکن همچون «کند شدن سرعت تولید علم!» و... اقدام به طرح استیضاح وزیری کرده اند که میراث دار خرابی های بسیاری بوده و در طی یکسال اول عمر دولت یازدهم، با وجود تمامی موانع موجود، به اذعان ناظران جامعه مدنی و کارشناسان امر، جزو وزارت خانه های موفق بوده و عملکرد قابل قبولی داشته است.

 

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) به عنوان تشکلی مرتبط با حوزه دانشگاه ضمن حمایت از وزیر محترم علوم، تحقیقات و فن آوری، انتقاد و اعتراض جدی خود را به عملکرد شماری از نمایندگان مجلس در طرح این استیضاح، اعلام می دارد.

 

دریغا که اگر در برخی مدعیان صداقتی بود باید در زمینه هایی وارد گود معرکه می شدند که فساد و ناکارآمدی به صورت جدی به منافع ملت و کشور آسیب رسانده و می رساند و اگر نظارتی در کار بود، نقش نظارتی خود را در آن حوزه ها ایفا می کردند و به صورت واقعی حافظ منافع ملی می بودند!

 

ناگفته پیداست که در بررسی حرکت اخیر شماری از نمایندگان و طراحان استیضاح، هیچ گونه خیرخواهی اجتماعی مشهود نیست و این اقدام از سوی دانشگاهیان و عموم مردم، به نحوی مقابله با جامعه مدنی و خواست مردم در انتخابات خرداد 92 تلقی می شود.

 

امیدواریم افراد بی طرف و خیر خواه کشور با میدان داری عقلانیت، منافع ملی را مد نظر قرار دهند و دراین فضای امیدواری که در دل ملت شکل گرفته، نگذارند، افراد و جریاناتی خاص، راه عقلانیت و تدبیر امور را سد نمایند.

 

روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی - (ادوار تحکیم وحدت)

 

بیست و ششم مرداد هزار و سیصد و نود و سه

دروغگوها عذرخواهی کنند و به رای ملت تسلیم شوند

Posted: 18 Aug 2014 05:27 AM PDT

بیانیۀ شورای دفاع از حق تحصیل
جرس: شورای دفاع از حق تحصیل در آستانه استیضاح وزیر علوم با صدور بیانیه‌ای از دولت خواست با جدیت بیشتر و بی‌تفاوت به هرگونه فشارهای سیاسی به وظیفه خود برای دفاع  از حق انسانی تحصیل، پایان دادن به روند سیستماتیک نقض حقوق آموزشی شهروندان وفراهم کردن امکان بازگشت همه دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه ها، عمل کند.

 

 

به گزارش جرس، این شورا که در سال 87 توسط دانشجویان محروم از تحصیل شکل گرفت و اعضای آن پس از حوادث انتخاباتی 88 زندانی شدند در بیانیه خود آورده است: شورای دفاع از حق تحصیل از تاسیس خود در سال 1387 تاکنون بارها بر وجود دانشجویان ستاره دار و غیرقانونی بودن این روند تاکید کرده و هر ساله کوشیده این ظلم آشکار و تبعیض آموزشی را افشا و در مسیر احقاق حق دانشجویان محروم از حق تحصیل کوشش نماید. شورا، از بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه ها و پایان دادن به تبعیض و آپارتاید آموزشی در سالهای گذشته حمایت می‌کند و دفاع از حق انسانی تحصیل و برچیدن تبعیض و آپارتاید آموزشی را وظیفه قانونی وزارت علوم و همه مسئولان کشور میداند و از تلاشهای وزارت علوم در این زمینه حمایت می‌کند.

این شورا در بخش دیگری از بیانیه خود آورده است: شورای دفاع از حق تحصیل بر این باور است که رئیس جمهور کنونی باید به وعدۀ خود عمل کند و همچنین آنانکه تا دیروز وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را انکار میکردند، راه را بازکنند و بگذارند هوا تازه شود. اینک باید از دروغگوها خواست که از دروغهای خود در پیشگاه ملت ایران عذرخواهی کنند و به رأی قاطع ملت به پایان ستم‌ها و ظلم‌ها تسلیم شوند، گوش‌های خود را شستشو دهند تا پیام روشن آن رأی را بشنوند و اجازه دهند تا دولت به وعده‌هایش و وظیفه‌اش عمل کند.

 

شایان ذکر است که ضیا نبوی سخنگوی این شورا از اولین روزهای بعد از کودتای 88 در زندان به سر می برد در حالی که تنها فعالیت وی دفاع از حق تحصیل خود و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل بود.

 

مجید دری از دیگر اعضای شاخص این شورا نیز پس از طی کردن مدت حکم حبس خود به تازگی از زندان آزاد شده است.

 

متن کامل این بیانیه که نسخه‌ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته است، به این شرح است:

 

بیانیۀ شورای دفاع از حق تحصیل: دفاع از حق تحصیل وظیفه قانونی وزارت علوم و همه مسئولان کشور است
27 مرداد 1393

شاید حافظۀ بعضی افراد اندکی ضعیف باشد و به خاطر نیاورند که افرادی که امروز از وزارت علوم می‌خواهند دانشجویان ستاره‌دار را دوباره اخراج و تبعیض آموزشی را مجددا احیا کنند، همان کسانی‌اند که طی سالهای سیطره دولت پیشین بر نهاد علم، وجود دانشجویان ستاره‌دار را انکار می‌کردند. ایشان در اشتباهند چون که ابعاد پروژه پاکسازی دانشگاه و محروم کردن دانشجویان از تحصیل به ویژه در سالهای 85 تا 92 آن‌قدر گسترده بود که هر چه کوشیدند نتوانستند پنهان‌اش کنند و وقتی آرام آرام اخبار به گوش ملت رسید آن‌قدر وجدان عمومی را آزُرد که به سرعت لغو این پروژه به یکی از خواسته‌های مهم افکار عمومی تبدیل گشت.

 

مردم نیک به یاد دارند که در همین راستا در دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر مسألۀ دانشجویان ستاره‌دار یکی از محورهای بحث‌هایی بود که همۀ کاندیداها خود را ناچار می‌دیدند دربارۀ آن اعلام موضع کنند. در انتخابات سال 88 تنها یکی از کاندیداها که خود مجری و مسئول ستاره‌دارکردن‌ دانشجویان بود آن را از اساس انکار کرد و در مقابل آن سه کاندیدای دیگر به خاطر ستاره‌دارکردن‌ها از وی انتقاد کردند و قول بازگرداندن دانشجویان ستاره‌دار را به دانشگاهها دادند. نظیر همین وضعیت در انتخابات سال 92 پیش آمد با این تفاوت که این بار یکی از کاندیداهایی که منتقد ستاره‌دار کردن دانشجویان بود به مقام ریاست جمهوری کشور رسید.

 

شورای دفاع از حق تحصیل بر این باور است که رئیس جمهور کنونی باید به وعدۀ خود عمل کند و همچنین آنانکه تا دیروز وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را انکار میکردند، راه را بازکنند و بگذارند هوا تازه شود.
اینک باید از دروغگوها خواست که از دروغهای خود در پیشگاه ملت ایران عذرخواهی کنند و به رأی قاطع ملت به پایان ستم‌ها و ظلم‌ها تسلیم شوند، گوش‌های خود را شستشو دهند تا پیام روشن آن رأی را بشنوند و اجازه دهند تا دولت به وعده‌هایش و وظیفه‌اش عمل کند.


دیروز گوی و میدان در اختیار ایشان بود و بد کردند؛ در حق دانشگاه و دانشجو ستم کردند؛ هر سال عده‌ای از برندگان کنکور در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری را در روندی کاملا خلاف همه قوانین کشور ستاره‌دار و بسیاری از دانشجویان مقطع کارشناسی را از تحصیل محروم کردند کردند و کنار گذاشتند و در عین حال از اساس وجود دانشجویان ستاره دار را تکذیب کردند.

 

در مقابل در روندی کاملا سیاسی سه هزار و هفتصد نفر از وابستگان خانوادگی و نزدیکان سیاسی شان را بدون کنکور، بدون ‌در نظر گرفتن شرایط علمی، شرط معدل و سایر شروطی که در قانون تصریح شده است، از جیب ملت و به صورت کاملا غیرقانونی بورسیه دکترا هبه کردند و همزمان که اساتید شایسته کشور را بازنشسته اجباری و اخراج می‌کردنند، این نورچشمی‌ها و اعضای خانواده‌هایشان را به عنوان اعضای هیئت علمی دانشگاه ها گماردند.

 

شورای دفاع از حق تحصیل از تاسیس خود در سال 1387 تاکنون بارها بر وجود دانشجویان ستاره دار و غیرقانونی بودن این روند تاکید کرده و هر ساله کوشیده این ظلم آشکار و تبعیض آموزشی را افشا و در مسیر احقاق حق دانشجویان محروم از حق تحصیل کوشش نماید. شورا، از بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه ها و پایان دادن به تبعیض و آپارتاید آموزشی در سالهای گذشته حمایت می‌کند و دفاع از حق انسانی تحصیل و برچیدن تبعیض و آپارتاید آموزشی را وظیفه قانونی وزارت علوم و همه مسئولان کشور میداند و از تلاشهای وزارت علوم در این زمینه حمایت می‌کند.

 

شورا همچنین از تلاش مقامات وزارت علوم در بررسی پرونده بورسیه های غیرقانونی حمایت می‌کند و از آنان می‌خواهد اولا اسامی تمامی هبه شدگان بورسیه های غیرقانونی را برای اطلاع عموم مردم منتشر و موارد غیرقانونی را در پرونده‌های هر یک احصا نمایند و دوما پس از بررسی مجدد پرونده‌های این افراد با استثنا کردن کسانی که احیاناً شایستگی‌های لازم را داشته‌اند باقی را قاطعانه و بدون توجه به مناصب و وابستگی‌های سیاسی شان اخراج نمایند. آنان البته مانند همۀ شهروندان ایران برای همیشه برخوردار از حق تحصیل خواهند بود اما ابتدا باید شایستگی‌های علمی‌شان را برای ورود به دانشگاه اثبات نمایند.

 

شورا پیش از این تاکید کرده است که محروم کردن دانشجویان از حق ادامه تحصیل نقض اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی نظیر بندهای 3، 9 و 14 اصل سوم و اصول 19، 20، 22، 30، 36، 37 و بویژه اصل 23 این قانون است که صراحتاً می‌گوید:«تفتيش عقايد ممنوع است و هيچ كس را نمي توان به صرف داشتن عقيده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.»

 

علاوه بر مفاد بند 3 اصل سوم و اصل سی‌ام قانون اساسی ایران که دولت را به تسهيل و تعميم آموزش عالي و همچنین گسترش وسایل تحصيلات عالي رايگان برای «عموم ملت موظف» کرده است، مستفاد از بندهای 9 و 14 اصل سوم و نیز اصول 20، 22، 30، 36 و 37 قانون اساسی، دولت ملزم است فارغ از نوع مذهب، مسلک و مرام سیاسی ضمن رفع تبعیضات ناروا، امکانات عادلانه را برای آحاد ملت ایجاد کرده و آنان را از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار کند.


همچنین دولت ایران مستند به کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایات آپارتاید و قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون، مصوب مجلس شورای اسلامی و همچنین تعهدات بین المللی خویش به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، موظف است از هرگونه اعمال تبعیض سیاسی و عقیدتی در برخورداری عموم شهروندان از حقوق قانونی شان جلوگیری نماید و اعمال کنندگان آن را مطابق قانون مجازات نماید.

بر این مبنا شورا از مقامات دولت کنونی می‌خواهد که از دفاع از آزادیهای دانشگاهی کوتاه نیاید و همچنان که قول داده اند، ستاره‌دار کردن دانشجویان را از اساس برچیند و خاتمه دهد.

 

دولت جدید تاکنون قدمهایی در جهت احقاق حق دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل برداشته و امکان ادامه تحصیل صدها دانشجوی محروم از تحصیل منجمله اکثر دانشجویان ستاره دار سالهای 90، 91 و 92 را میسر کرده است. با این حال همچنان بسیاری از دانشجویان ستاره، به ویژه ستاره دارهای سالهای 85 تا 90، نتوانسته اند به دانشگاه بازگردند. بسیاری از دانشجویان محروم از تحصیل که در دوره قبل به صورت متمادی از تحصیل تعلیق و نهایتا از دانشگاه اخراج شده اند، همچنان پشت در دانشگاه ها مانده اند و همچنان قبول شده گان کنکور کارشناسی ارشد پیش از علام نتایج به نهادهای امنیتی فراخوانده شده و بازجویی میشوند.

 

شورا از دولت، وزیر علوم و شخص رئیس جمهور می‌خواهد با جدیت بیشتر و بی تفاوت به هرگونه فشارهای سیاسی به وظیفه خود عمل نمایند، از حق انسانی تحصیل دفاع کنند، روند سیستماتیک نقض حقوق آموزشی شهروندان را پایان دهند و امکان بازگشت همه دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه ها را میسر سازند. شورا همچنین از نمایندگان مجلس می‌خواهد به سوگند خود در دفاع از حقوق قانونی ملت پایبند باشند و از هرگونه تلاش برای پایان دادن به نقض حقوق دانشجویان و استیفا حق مردم دفاع کنند.

 

شورا به ستیهندگان با نهاد علم و دانشگاه نیز یادآور می‌شود که دانشجویان ستاره‌دارِ دیروز و امروز در صورت تشدید برخوردها، تحدید آزادیهای آکادمیک و احیای دوبارۀ پروژه محروم سازی آرام نخواهند نشست. مردم عزیز ایران شاهدند که در سال تحصیلی گذشته که دولت یازدهم روی کار بوده است دانشگاههای ایران یکی از آرام‌ترین دوره‌ها را تجربه کرده اند. همگان شاهد باشند که هجمه به دانشگاه که اینک از سوی گروه انگشت ‌شماری از نمایندگان مجلس هدایت می شود می تواند آغازی باشد بر برهم‌خوردن نظم و آرامش دانشگاهها. شورا به آن‌ دسته از مسئولان سابق که وابستگان خود را بورسیه دکتری کرده‌اند هشدار می‌دهد منافع ملی و قانون اساسی را قربانی منافع شخصی و خانوادگی و باندی خود نکنند و چوب لای چرخ وزارت علوم و دولت نکنند.

 

شورای دفاع از حق تحصیل همچنین از مقامات مستقر در دولت و مجلس می‌خواهد به دور از هرگونه گرایش و نگرش سیاسی، حق آزادی های آکادمیک و استقلال نهاد دانشگاه از دولت را به رسمیت شناسند، آن دسته از روسای دانشگاه ها و مسئولانی که در سالهای گذشته به ابزاری برای فشار بر دانشگاه و تصفیه سیاسی دانشجویان و اساتید مستقل و منتقد شده بودند را از کار برکنار نماید و پایبندی خود به حق طبیعی و انسانی تحصیل را اثبات نماید.

شورای دفاع از حق تحصیل
 

تغییرات در قوه قضاییه

Posted: 18 Aug 2014 05:09 AM PDT

نشست خبری محسنی اژه ای برگزار شد
جرس: همزمان با برخی گزارش‌ها مبنی بر تغییرات در مدیریت ارشد قوه قضائیه، محسنی‌اژه‌ای بدون تایید این تغییرات خبر داد:ممکن است در روزهای آینده بعضی سیاست‌های جدید و تغییرات مدیریتی در قوه قضاییه داشته باشیم که ان‌شاالله بعدا راجع به آن صحبت خواهیم کرد.

 

 

در خبری که بعضی خبرگزاری‌های داخلی منتشر کرده اند گفته شده است که در روزهای آینده: محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور و سخنگوی فعلی قوه قضائیه به عنوان معاون اول این قوه، محمدجعفر منتظری رئیس فعلی دیوان عدالت اداری به عنوان سخن‌گو و دادستان کل کشور و حسین کریمی معاون قضائی قوه نیز به عنوان رئیس دیوان عالی کشور منصوب خواهند شد.

 

به گزارش ایسنا، محسنی‌اژه‌ای به تمدید دوره ریاست آیت‌الله آملی لاریجانی در دستگاه قضایی اشاره کرد و گفت: بنده فعلا موضوع تغییر سمت مسئولان را نشنیده‌ام و در حد شایعات است. در روزهای آینده اگر مواردی را رئیس قوه قضائیه تایید کند و قطعی شود حتما ابلاغ می‌کنند و شما هم مطلع خواهید شد.

 

محسنی اژه‌ای در نشست خبری روز دوشنبه خود که به روایت خبرنگار سایت خبری خبرآنلاین "بوی رفتن می داد"  با اشاره به مشکلات ناشی از مواد مخدر در کشور گفت: بسیاری از جرایمی که امروزه واقع می‌شود فرع بر مواد مخدر است به طوری‌که خیلی از مجرمین در زندان‌ها با موضوع مواد مخدر مرتبط هستند.

 

وی گفت: دستگاه قضایی به همراه نیروی انتظامی و سیستم اطلاعاتی در مقام پیگیری و تعقیب سران باندهای قاچاق مواد مخدر هستند و در همین راستا در هفته‌های اخیر به چند باند مواد مخدر ضربه زدند.

 

وی افزود: در همین زمینه اداره اطلاعات اصفهان و دادستانی این شهر اقداماتی داشتند و از یک باند قاچاق مواد مخدر 915 کیلو هروئین و چند قبضه اسلحه گرم و اشیای ممنوعه دیگر کشف شد.

 

محسنی اژه‌ای گفت: بدیهی است که دستگاه قضایی بدون هیچ‌گونه اغماضی با این افراد برخورد می‌کند و هرکدام که جرمشان ثابت شد به اشد مجازات که اعدام است می‌رسند، چنانچه‌ در هفته‌های اخیر احکامی که قطعی شده بودند به اجرا درآمدند.

 

محسنی‌اژه‌ای از دستگیری یک باند بزرگ جعل خبر داد و افزود: من چند بار در خصوص کسانی که جعل عنوان می‌کنند تذکر داده‌ام. در همین هفته گذشته یک باند جعل را دستگیر کردند که متاسفانه بیش از 50 مهر جعلی از دستگاه‌های مختلف از آن‌ها کشف شد.

 

وی با بیان اینکه نامه‌هایی با مهر جعلی به ادارات مختلف ارائه شده است گفت: خواهشم این است که همه مردم و دستگاه‌ها تامل بیشتری داشته باشند و همچنین به کسانی که این کار را می‌کنند هشدار می‌دهم دیر یا زود دستگیر می‌شوند و ضمن اینکه خود و خانواده و جامعه را به دردسر می‌اندازند به مجازات خود خواهند رسید.

 

سخنگوی قوه قضائیه در رابطه با بازداشت خبرنگار واشنگتن پست نیز گفت: قبلا هم گفتم سه نفر در رابطه با این موضوع بازداشت شده‌اند و مسائل آنها مالی نیست و امنیتی است.

 

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در برخی رسانه‌ها عنوان شده که اتهام خبرنگار واشنگتن پست جاسوسی است، آیا این موضوع صحت دارد؟ گفت: به لحاظ قانونی بنده از بیان جزئیات پرونده و اتهامات متهمان معذورم و مسلما قاضی اتهامات را به خود متهم اعلام می‌کند.

 

وی ادامه داد: قبلا هم گفتم سه نفر در رابطه با این موضوع بازداشت شده‌اند و مسائل آنها مالی نیست و امنیتی است و اکنون پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است.

 

محسنی‌اژه‌ای درباره توزیع شب‌نامه در مجلس علیه رئیس‌جمهور که سوال یکی دیگر از خبرنگاران بود، گفت:‌ مسلما هر کسی که به صورت مکتوب یا غیرمکتوب نسبت به مقامات که رئیس جمهور نیز جزو آن است توهین کند، مدعی‌العموم بدون شکایت خصوصی می‌تواند وارد شود.

 

وی درباره اعلام اسامی دانشجویان در بورسیه‌های غیرقانونی و اینکه آیا این موضوع جرم است؟ اظهار کرد: اگر سندی طبقه‌بندی شده باشد، حق انتشار آن نیست و اگر لطمه‌ای به کسی وارد شود آن فرد می‌تواند شکایت کند.

 

سخنگوی قوه قضائیه درباره استفاده از روغن پالم در محصولات لبنی و آیا این موضوع جزو جرایم مشهود است؟ گفت: موضوع سلامت مردم مهم است و بحمدالله وزارت مربوطه به موضوع وارد شده و از لحاظ کارشناسی نظر خواهد داد.

 

وی ادامه داد: دادستانی تهران اگر در این زمینه از مراجع رسمی مواردی به دستش برسد، به عنوان مدعی‌العموم وارد می‌شود و اگر تشخیص دهند که روغن پالم مضر است و نیاز باشد دستگاه قضایی به آن وارد شود، قوه قضائیه به موضوع ورود پیدا می‌کند و اگر مواردی نیز از وزارت ذیربط که موضوع را دنبال می‌کند به دستگاه قضایی برسد، حتما قوه قضائیه آن را دنبال خواهد کرد.

 

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر رسیدگی به پرونده متهمان داخلی کرسنت، گفت: پرونده در دستگاه قضایی است و درخواست اعمال ماده 18 شده و در دیوان عالی کشور موضوع اعمال ماده 18 بررسی می‌شود و در حقیقت این پرونده در مرحله اعمال ماده 18 قرار دارد.

 

سخنگوی قوه قضاییه درباره این‌که آیا با دوره جدید ریاست آیت‌الله آملی لاریجانی، تغییری در مسئولیت‌های مسئولان عالی قضایی صورت می‌گیرد؟ گفت: به طور طبیعی در دوره جدید قرار است اقدامات بیشتری در بعضی از حوزه‌ها شود، طبعا یکی از مسائل هم جابجایی مدیران است که به نظر رئیس قوه قضائیه بستگی دارد.

 

وی درباره آخرین وضعیت رسیدگی به اتهامات مدیران عامل سابق بانک‌های ملی و صادرات در رابطه با پرونده سه هزار میلیاردی، گفت: مدیران بانک‌های صادرات و ملی در این پرونده هنوز در دادگاه محاکمه نشده‌اند.

 

محسنی‌اژه‌ای درباره آخرین وضعیت پرونده بابک زنجانی و اینکه گفته می‌شود یکی از معاونان وی آزاد شده است؟ اظهار کرد: قبلا گفته بودم 5 نفر در ارتباط با پرونده بابک زنجانی بازداشت شده‌اند و اکنون بازداشتی‌ها در این پرونده بیشتر شده‌ است. یکی از افرادی که در ارتباط با این پرونده بازداشت شده، از مدیران نفتی بوده که در حال حاضر مسئولیت داشته است و حدود دو سه نفر دیگر در ارتباط با این پرونده بازداشت شده‌اند.

 

وی افزود: افرادی که به طور کلی در ارتباط با پرونده بابک زنجانی بازداشت شده‌اند، 7 نفر هستند که ارتباط مستقیمی با موضوع پول در پرونده نداشته‌اند، ولی به هر حال مرتبط با پرونده بودند.

 

سخنگوی قوه قضائیه درباره پرونده ستاد سوخت و اینکه روز گذشته دو نفر از افراد متهم در این پرونده در مراسمی دیده شده‌اند؟ گفت: به طور طبیعی اگر نیاز به بازداشت متهم نباشد، متهم آزاد می‌شود. اخیرا دو نفر در این پرونده بازداشت شده‌اند و پرونده در حال رسیدگی است، ولی کیفرخواست آن صادر نشده و پرونده به دادگاه نرفته است.

 

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر این‌که وزیر دادگستری با حضور در یک کارخانه صنعتی در استان البرز، گفته که حکم پرونده کرسنت صادر شده است، آیا این موضوع را تأیید می‌کنید؟ گفت: خیر؛ طبیعی است دولت در مقام اعتراض نسبت به این موضوع است و آن را انجام می‌دهد.

 

خبرنگار دیگری سوال خود را این‌گونه مطرح کرد که اخیرا در یکی از مناطق تهران ماموران شهرداری در درگیری با دست‌فروشان از پنجه بوکس استفاده کرده‌اند و یکی از کارگران را به قتل رسانده‌اند، آیا مأموران شهرداری اجازه حمل چنین لوازمی را دارند که محسنی اژه‌ای پاسخ داد: بنده از این موضوع اطلاعی ندارم.

 

مجددا از سخنگوی قوه قضائیه درباره تغییر سمت مسئولان دستگاه قضایی سوال شد که وی اعلام کرد بنده از آن اطلاعی ندارم.

 

خبرنگار دیگری از سخنگوی قوه قضائیه پرسید که یکی از متهمان بانکی کشور در سال 85 که محکومیت داشت مجددا در سال 91 بازداشت شد و اخیرا شنیده شده که «ح- ب.د» در پرونده نفتی جی در اصفهان اتهامی داشته است؟ که محسنی اژه‌ای پاسخ داد: فردی که شما از آن با عنوان «ح- ب.د» یاد کردید قبلا پرونده‌ای داشت که حکم وی صادر، قطعی و اجرا شد. همچنین وی پرونده مفتوحی در تهران داشت که سازمان بازرسی کل کشور موضوع را در اصفهان گزارش داد بود و اصفهان برای حضور متهم به تهران نیابت داده بود و در صورتی که وی حضور نیابد دستور جلب داده خواهد شد.

 

وی افزود: البته وی قبل از احضار، پرونده‌ دیگری داشت که این موضوع وقفه‌ای در اقدام نیابت از سوی اصفهان به تهران ایجاد نمی‌کند، البته پرونده وی هنوز به مرحله دستور جلب نرسیده است. ناگفته نماند که اتهام وی مالی است و بیشتر از این نمی‌توانم توضیح دهم.

 

به گزارش ایسنا، محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا اعدام قاچاقچیان مواد مخدر بعد از تمدید حکم رئیس قوه قضاییه انجام شده است، گفت: هیچ ارتباطی بین این دو موضوع وجود ندارد.

 

وی درباره‌ پرونده محمدرضا رحیمی و اینکه گفته می‌شود تا پایان ماه جاری حکم او صادر خواهد شد، گفت: من نمی‌دانم شما زمان را از کجا نقل می‌کنید ولی دادگاه برگزار شده و حکم هم صادر می‌شود. من با قاضی دادگاه صحبت کردم و گفتند تلاش می‌کنیم زودتر حکم صادر شود.

 

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی درباره‌ پرونده‌ کلاهبرداری شرکت سایه گستران و این که آیا دادستانی ورود کرده است یا خیر؟ گفت: کلاهبرداری دو جنبه دارد. از جنبه عمومی دادستان وارد می‌شود، ولی از لحاظ جنبه‌ خصوصی شاکی باید شکایت کند.

 

محسنی اژه‌ای درباره‌ پرونده مرتضوی دادستان سابق تهران نیز گفت: در این رابطه اتفاق جدیدی نیفتاده است. حکم پرونده‌ای که در دیوان عالی کشور است نهایی نشده و پرونده دادسرا هم هنوز به مرحله کیفرخواست نرسیده است.

 

سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید چرا پرونده‌هایی مانند ستار بهشتی و زهرا کاظمی مشمول مرور زمان می‌شوند گفت: هیچ کدام از دو پرونده‌ای که به آنها اشاره کردید مشمول مرور زمان نشد بلکه به هر دوی آنها با جدیت و وسواس رسیدگی شد.

 

خبرنگاری پرسید اگر پای مسئولان دولت قبل در رابطه با سقوط هواپیما در میان باشد آیا قوه قضاییه رسیدگی می‌کند؟ که محسنی اژه‌ای گفت: در این باره پروند‌ه‌ای تشکیل شده و در حال رسیدگی است و فرقی نمی‌کند. اگر تشخیص داده شد کسی مقصر است رسیدگی می‌شود.

 

محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوالی درباره‌ علنی یا غیرعلنی برگزار شدن دادگاه مهدی هاشمی گفت: در قانون پیش بینی شده چه مواردی علنی و چه مواردی غیر علنی است. اصل بر علنی بودن دادگاه‌هاست مگر این که قاضی تشخیص دهد که دادگاه باید غیر علنی برگزار شود.

 

خبرنگاری پرسید آیا قوه قضاییه با توجه به تضییع حقوق بیت‌المال در ارتباط با موضوع بورسیه‌ها به قضیه ورود نمی‌کند؟ محسنی اژه‌ای گفت: ابتدا باید ماهیت قضیه روشن شود و تا زمانی که موضوع روشن نشود نمی‌توان اظهار نظر کرد.

 

خبرنگاری درباره‌ی عفو زندانیان و محکومین مالی سوال کرد که محسنی اژه‌ای در این باره گفت: دو نوع عفو وجود دارد که در یک مورد آن اسم افراد مشخص است و در مورد دیگر معیارهایی برای عفو وجود دارد. ولی استثنائاتی هم وجود دارد، به این معنا که ممکن است افرادی مشمول عفو نشوند.

 

محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا دادستانی در رابطه با پرونده دختران شین آبادی ورود نمی‌کند گفت: قوه قضاییه این موضوع را پیگیری می‌کند که ان‌شاء الله زودتر انجام شود.

 

خبرنگار دیگری به صحبت‌های جهرمی رئیس سابق بانک صادرات اشاره کرد و پرسید آیا در این رابطه تفهیم اتهام انجام نشده است که محسنی اژه‌ای پاسخ داد: خیر این طور نیست تا زمانی که اتهام تفهیم و دفاع اخذ نشود کیفرخواست صادر نمی‌شود.

 

محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا اعزام هیاتی از ایران به ترکیه در ارتباط با پرونده‌ زنجانی و ضراب صحت دارد و این که آیا قوه قضاییه در این هیات نماینده دارد یا خیر؟ گفت: بله. تاکنون هیات‌هایی مرکب از نمایندگان بانک مرکزی، دولت و قوه قضاییه برای پیگیری این پرونده به کشورهای مختلف سفر کرده‌اند.

 

خبرنگاری خطاب به اژه‌ای گفت که شما سال گذشته از محاکمه مدیران عامل بانک‌های ملی، صادرات و مسکن در آینده‌ای نزدیک خبر دادید، آیا زمان رسیدگی به اتهام این افراد فرا نرسیده است؟ که محسنی‌اژه‌ای گفت: خیر زمان مشخص نیست و یکی از دلایل آن هم این بود که قاضی پرونده تغییر کرد.

منابع کرد: سد موصل از داعش پس گرفته شد

Posted: 18 Aug 2014 12:58 AM PDT

جرس: منابع کرد در شمال عراق اعلام کردند کنترل نقاط استراتژیک و کلیدی سد موصل را از گروه تروریستی داعش پس گرفته اند و منتظر پاکسازی اطراف سد هستند.  

 

شبکه خبری بی بی سی یکشنبه شب به نقل از این منابع گزارش داد: نیروهای داعش اطراف سد موصل تله های انفجاری و مین کار گذاشته اند و به همین دلیل، به چند ساعت وقت نیاز است تا این سد به کنترل کامل پیشمرگان کرد درآید.

 

سد موصل از بیش از 10 روز پیش به تصرف گروه تروریستی داعش درآمده است.

 

به گفته بی بی سی، در پی تشدید حملات هوایی آمریکا و پشتیبانی جت ها و هواپیماهای بی سرنشین این کشور، نیروهای پیشمرگ کرد اقلیم کردستان عراق امروز توانستند بیشتر نقاط اطراف سد را در اختیار خود بگیرند.

 

سد موصل تاسیسات بسیار مهمی برای مردم شمال عراق و مهمترین تامین کننده آب و برق این منطقه است. به همین دلیل، بروز هر حادثه ای برای آن می تواند فاجعه آفرین باشد.

 

گفته می شود در صورت آسیب این سد، شهر موصل به ارتفاع 20 متر زیر آب خواهد رفت و سرریز آب آن حتی برای بغداد - پایتخت عراق- هم مشکلات جدی به بار خواهد آورد.

 

مقام های ارتش آمریکا روز شنبه به شبکه ان بی سی گفتند تصمیم حمله به مواضع داعش در حوالی سد موصل را پس از آن اتخاذ کردند که اطلاعات دریافتی نشان می داد آنها توان نابود کردن این سد عظیم را ندارند.

تمدید حالت فوق العاده در فرگوسن/ میسوری یک شب ناآرام دیگر را تجربه کرد

Posted: 18 Aug 2014 12:58 AM PDT

جرس: ادامه اعتراضات مردم شهرفرگوسن ایالت میسوری موجب شده تا مقامات این ایالت اقدام به تمدید وضعیت فوق العاده و ساعات منع رفت و آمد کنند.  

 

به گزارش مهر به نقل از رویترز، فرگوسن تا ساعات ابتدایی صبح امروز همچنان ناآرام بود و درگیری های پراکنده پلیس با معترضین در نقاط مختلف این شهر دیده می شد.

 

ادامه اعتراضات در شهر فرگوسن در حالی است که روز گذشته اعلام شد "مایک براون" نوجوان سیاه پوست، با شلیک 6 گلوله کشته شده است. ایالت میسوری از یکشنبه شب 19 مرداد ماه ناآرام شده که دلیل آن کشته شدن یک نوجوان در بخش سنت لوئیز منطقه فرگوسن میسوری است. در حالیکه مردم آمریکا هنوز حادثه قتل "تریوان مارتین" نوجوان سیاه پوست به دست یک افسر پلیس و سپس تبرئه این پلیس را از یاد نبرده اند؛ روز یکشنبه یک نوجوان سیاه پوست دیگر در ایالت میسوری به دست پلیس کشته شد.

 

"جی نیکسون" فرماندار میسوری برای فرونشاندن اعتراضات اقدام به اعلام وضعیت فوق العاده و منع رفت و آمد کرده است. بر اساس این گزارش از ساعت 5 به وقت گرینویچ تا ساعت 10 که به وقت محلی از ساعت 12 شب تا پنج صبح می شود در این ایالت مقررات منع رفت و آمد حاکم است.

 

عصبانیت مردم میسوری پس از آن افزایش یافت که اعلام شد پلیسی که اقدام به قتل بی دلیل این نوجوان کرده چند روز قبل از وقوع قتل، نشان افتخار دریافت کرده بود.

 

از سوی دیگر یک گزارش داخلی در اف بی آی (پلیس فدرال آمریکا) نیز نشان می دهد که در هر سال به طور میانگین 400 نفر از شهروندان آمریکایی به دست پلیس این کشور کشته می شوند.

 

بر اساس گزارشی که در اختیار اف بی ای قرار گرفته از سال 2005 تا 2012 میلادی در هر هفته به طور میانگین دو نفر به دست نیروهای پلیس آمریکا کشته می شوند. اغلب این کشته شدگان از سیاه پوستان حاضر در آمریکا هستند و 18 درصد کشته شدگان نیز کمتر از 21 سال سن دارند. 

 

۱.۱ میلیون دانشگاهی در صف بیکاری/ روحانی: از بیکاری رنج می‌بریم

Posted: 18 Aug 2014 12:50 AM PDT

جرس: در حالی که رئیس جمهور در روزهای اخیر از فاجعه بزرگ بیکاری سخن گفته و عنوان کرده جامعه ما از معضل بزرگی به نام بیکاری رنج می‌برد، حال وزیر کشور می گوید نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی به 43 درصد رسیده است. براساس آخرین آمار از تعداد کل بیکاران کشور، یک میلیون و 100 هزارنفر فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند که دست کم 2 سال از عمر خود را در دانشگاه ها گذرانده اند.

 

به گزارش مهر، براساس آمارهای موجود از مجموع 2.6 تا 3 میلیون بیکار کشور، 1.7 تا حدود 2.2 میلیون نفر در سنین 15 تا 29 سال قرار دارند. کارشناسان بازار کار می گویند به دلیل هجوم متولدین دهه 60 به بازار کار و عدم امکان جذب تقاضای کار این گروه سنی، بازار کار هم اکنون در یک شرایط بحرانی و نامناسب قرار دارد.

 

همچنین ناتوانی بازار کار در جذب تقاضاهای شغلی، عدم تعادل عرضه و تقاضای نیروی کار، سرمایه گذاری های ناکافی در دهه های گذشته و همچنین افت توان فعالیت بسیاری از بنگاه ها به دلایلی مانند تحریم ها، کمبود نقدینگی، سوء مدیریت، واردات بی رویه و مسائلی از این دست باعث شده تا پیک تقاضا برای کار در کشور برای متولدین دهه 60 دستکم تا نیمه دهه 90 نیز ادامه داشته باشد.

 

در عین حال، با وجود اینکه بازار کار هنوز موفق به حل مشکل بیکاری متولدین دهه 60 نشده است؛ متولدین دهه 70 نیز وارد بازار کار شده و امروز بخشی از دهه هفتادی ها نیز متقاضی کار محسوب می شوند.

 

موج جدید تقاضا برای کار

 

بنابراین طبق آمارهای موجود، جنس متقاضیان فعلی کار در ایران جوان و "کار اولی ها" هستند. به بیان ساده تر امروز بیکاری در کشور به نحوی است که بسیاری از جوانان پس از طی تحصیلات متوسطه و یا دانشگاهی حالا دیگر متقاضی رسمی کار محسوب می شوند.

 

بر پایه این گزارش، وضعیت بیکاری و جستجو برای کار در ایران در شرایط فعلی به نحوی است که کشور با کارجویان متفاوتی نسبت به دهه های 50 و 60 مواجه است. امروز کارجویانی را در کشور داریم که بین 2 تا 8 سال از عمر خود را در دانشگاه ها سپری کرده اند و توقعات آنها از اشتغال متفاوت است.

 

تغییر ذائقه کارجویان به دلیل تحصیلات دانشگاهی و گرایش شدید جوانان به تحصیلات عالیه باعث ایجاد نوعی تقاضاهای یکسان از اشتغال در کشور شده است. این پدیده منجر به این می شود که با وجود شکل گیری صف تقاضا برای کار در برخی رشته ها، در برخی بخش ها کشور با کمبود نیروی کار هم مواجه شود.

 

از سویی، اخذ مدرک دانشگاهی باعث می شود تا قریب به اتفاق کارجویان، برخی مشاغل موجود را در شان خود ندانند. در حال حاضر، جستجوی کار در بخش مشاغل ساده و فیزیکی چندان دشوار نیست و افراد می توانند در این بخش مشغول به کار شوند اما مسئله اصلی، بیکاری انبوه فارغ التحصیلان دانشگاهی و تقاضاهای فراوان برای مشاغل پشت میزنشینی است.

 

طبق آمارها و گزارشات ارائه شده از سوی مقامات ارشد دولت تدبیر و امید، بخش قابل توجهی از بیکاران فعلی کشور را فارغ التحصیلان دانشگاه ها تشکیل می دهند. بررسی ها نشان می دهد در حال حاضر حدود یک میلیون و 100 هزارنفر فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارد.

 

4.5 میلیون نفر روانه بازار کار می شوند

 

همچنین هشدارهایی نیز درباره تقاضای کار 4 میلیون و 500 هزار نفر دیگر که در آینده نزدیک فارغ التحصیل و وارد بازار کار خواهند شد، داده می شود. به تازگی رئیس جمهور مباحثی درباره لزوم تطبیق آموزش های دانشگاهی با نیازهای بازار کار را مطرح کرده است.

 

اگر این موضوع جدی شود می توان انتظار داشت در آینده نزدیک برخی از رشته های دانشگاهی دستکم برای چند سال متوقف و یا تغییر ظرفیت جذب دانشجو پیدا کنند. این مسئله می تواند منجر به شناسایی نیازهای روز بازار کار، همگام سازی آموزش ها با صنعت و همچنین کاهش ضریب بیکار ماندن فارغ التحصیلان دانشگاهی شود.

 

متاسفانه در دهه های گذشته عملکرد جزیره ای دانشگاه ها و فاصله گرفتن از پرداختن به این مسئله که لزوما باید آموزش هایی ارائه شود که کشور به آنها نیاز دارد، باعث شده تا افرادی از دانشگاه ها فارغ التحصیل شوند که متاسفانه برای آموخته های آنها بازار کاری وجود ندارد.

 

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور اظهارات تازه ای را درباره بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی مطرح کرده است. وزیر کشور اعلام کرده است: در حال حاضر، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها به 43 درصد رسیده است.

 

وزیر کشور با اشاره به نرخ بیکاری عمومی 12 تا 13 درصدی خاطرنشان کرده است: این نرخ ها از آثار عدم توجه به مناطق و مشارکت هاي مردمي است.

 

رحمانی فضلی به این مطلب نیز اشاره کرده که بیکاری در کنار حاشیه نشینی و بحران آب؛ 3 عامل تنش زا در کشور محسوب می شوند.

 

رئیس جمهور: کشور از بیکاری رنج می برد

 

در روزهای اخیر نیز رئیس جمهور در اظهاراتی درباره وضعیت بیکاری در کشور گفته است: امروز جامعه ما از معضل بزرگی به نام بیکاری رنج می‌برد.

 

روحانی ادامه داده است: آمار بیکاری در کشور تکان‌ دهنده است و از سال 86 تا 91 یک اشتغال خالص نداریم. اشتغال داشته‌ ایم و به همان نسبت عده‌ای بیکار شده‌ اند و آمار به ما می‌ گوید که در مجموع اشتغال صفر بوده است.

 

رئیس جمهور خاطرنشان کرده است: اشتغال صفر یعنی فاجعه بزرگ برای کشور، بیکاری بزرگترین معضل جامعه امروز ما مثل خشکسالی، کم‌ آبی و معضل محیط زیست است و ما هیچ راهی جز اولویت‌ بندی معضلات و مشکلات و اولویت‌ بندی راه‌ حل‌ ها نداریم.

 

علی ربیعی وزیر کار و علی طیب نیا وزیر اقتصاد نیز پیش از این نسبت به موج 4.5 میلیون نفری فارغ التحصیلان دانشگاهی و ورود آنها به بازار کار در آینده نزدیک هشدار داده و خواستار اقدامات فوری برای اشتغال متقاضیان کار شده بودند. 

 

زمان قطعی استیضاح وزیر علوم اعلام شد

Posted: 18 Aug 2014 12:28 AM PDT

حمایت دانشگاهیان از فرجی دانا
 جرس: معاون نظارت و هماهنگی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری اعلام کرد که جلسه استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری روز چهارشنبه (29 مرداد ماه جاری ) در مجلس شورای اسلامی برگزار می شود و این زمان قطعی است.  

 

به گزارش فارس، «مجید نصیر پورسردهایی» روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی ایرنا افزود: هنوز همراهان وزیر علوم در جلسه استیضاح مشخص نشده اند.

 

وی همچنین نامه رضا فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به «علی لاریجانی» رییس مجلس را در مورد جلسه استیضاح تایید کرد و گفت: در این نامه آقای فرجی دانا از رییس مجلس خواسته است که مصادیق موارد استیضاح مشخص بوده تا امکان پاسخگویی راحت تر باشد.

 

پروژه استیضاح رضا فرجی دانا از دی ماه سال گذشته از سوی مخالفان دولت تدبیر و امید کلید خورد و سرانجام این تقاضای استیضاح با 51 امضا و در چهار محور روز چهارشنبه 22 مرداد ماه در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد.

 

طراحان استیضاح فرجی دانا معتقدند شیوه مدیریت فرجی دانا خلاف مصالح کشور است و این شیوه مانع رشد تولید علم در کشور و موجب قرار گرفتن دانشگاه ها در مسیر تندروی و افراط که با شعارهای دولت یازدهم هم تعارض دارد، می شود.

 

این درحالی است که بسیاری از نمایندگان مجلس و صاحبنظران سیاسی و استادان دانشگاهها، این اقدام را حرکتی شتابزده و سیاسی می دانند و معتقدند که فرجی دانا در طول یکسال گذشته عملکرد خوبی در وزارت علوم داشته و آرامش و نشاط در دانشگاهای کشور حاکم شده است.

 

رضا فرجی دانا دومین وزیر پیشنهادی دولت تدبیرو امید پس از جعفر میلی منفرد است که مهرماه 93 سکان وزارت علوم را با کسب 159 رأی موافق، 70 رأی مخالف و 32 رأی ممتنع، از مجموع 221 رأی اخذ شده، بر عهده گرفت.

 


65 استاد دانشگاه بوشهر: نماینده بوشهر از استیضاح وزیر علوم حمایت نکند

 

 

پس از آنكه نام عبدالكريم جميري نماينده بوشهر، گناوه و ديلم در ميان استيضاح كنندگان دکتر فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت روحاني منتشر شد، 65 نفر از اساتيد دانشگاه خليج فارس بوشهر در بيانيه اي خواستار عدم همراهي نماينده بوشهر در استيضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری شدند.


به گزارش نسيم جنوب در این نامه آمده است: آقای دکتر فرجی دانا و همراهان ایشان در جایگاه مسوولین آموزش عالی، به حق و در کمال شایستگی توانسته اند در این مدت بر مجموعه نابسامانی های به جا مانده از دولت پیشین فائق آیند. از مهمترین اقدامات تاثیرگذار ایشان، زدودن فضای بسته از دانشگاهها، ایجاد نشاط و شور علمی در فضای دانشگاههای کشور، حاکم کردن مجدد شاخص های علمی در دانشگاهها و احترام به شان و جایگاه اعضای هیات علمی دانشگاهها و در نظر گرفتن نظر آنان در تعیین روسای دانشگاهها می باشد.

 

در پایان این نامه که خطاب به نماینده بوشهر نوشته شده، همچنین آمده است: به شما اطمینان می دهیم که انجام چنین تقابلی با جناب آقای دکتر فرجی دانا که یکی از محبوبترین وزرای دولت تدبیر و امید و اعتدال است هرگز از خاطره جمعی مردم فرهنگ دوست و ادب پرور این خطه پاک نخواهد شد و انتظار ما این است که نمایندگان استان بوشهر، با این استیضاح همراهی ننمایند و برای اعتماد دوباره به وزیر محترم تلاش نمایند.

 


حمایت انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی از فرجی دانا


انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در حمایت از دکتر فرجی دانا با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد:جریان اقتدارگرا و اقتدار طلب که همه می‌دانیم در 8 سال گذشته چه بر سر دانشگاه و دانشگاهیان آوردند، اکنون استیضاح را سلاح دست خود کرده‌اند تا بدین وسیله اشتباهات خود را در آن سال‌های سرد و خاموش از کانون توجهات خارج کند.


به گزارش ایسنا در این بیانیه آمده است: در 8 سال گذشته روزهای ناگواری بر دانشگاه گذشت. روزهایی که ارزش‌های راستین به کناره رانده شد. دروغ تبدیل به ارزش شد و بی‌اخلاقی‌ها رواج یافت. در این سال‌ها، افراط و تندروی این پیکره مقدس را خسته و درمانده کرد. صاحبان اخلاق و خادمان راستین این مکان مقدس را خانه‌نشین کرد. اما آنها و جوانان پرشور که هشت سال مهر سکوت بر لبهایشان زده شد، سرانجام پرنده تدبیر و امید را بر فراز آسمان ایران اسلامی دیدند و سوار بر بال‌های این پرنده رهسپار تحولی دیگر شدند. در این بین بودند و هستند کسان و گروه‌هایی که این تحول دوباره را مخالف خواسته‌های خود می‌دیدند و می‌بینند و بر آن شده‌اند تا بال‌های این پرنده را برچینند و از هیچ اقدامی برای رسیدن به این هدف خود دریغ ننموده‌اند.


در ادامه این بیانیه آمده است: امروز چهره‌های علمی کشور شاهدند که این گروه‌های به ظاهر دلواپس برآنند تا بر سر راه وزیر علوم که به راستی در تلاش و تکاپو برای بازگرداندن امید و تدبیر به خاستگاه اصلی خود دانشگاه است سدی بزرگ ایجاد نمایند و مانع تحول بزرگی دیگر و بهار شکوهمندی دیگر در ایران اسلامی شوند. کسانی که جز رقم زدن زمستان ناامیدی و رکود برای این کشور چیزی در کارنامه خود ندارند بر آن شده‌اند تا با نادیده گرفتن حمایت تمام عیار دانشگاهیان از دکتر فرجی دانا، تهدید به استیضاح نمایند. البته ملت فرهیخته ایران با این تحرکات چندان بیگانه نیستند، ولی گویا این مطالبه‌گران استیضاح چشم بر این واقعیت بسته‌اند که آن بهاری که پشت زمستان مانده بود اکنون سر برآورده و روسیاهی بر ذغال مانده است.

 

در ادامه بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه علامه آمده است: جریان اقتدارگرا و اقتدار طلب که همه می‌دانیم در 8 سال گذشته چه بر سر دانشگاه و دانشگاهیان آوردند، اکنون استیضاح را سلاح دست خود کرده‌اند تا بدین وسیله اشتباهات خود را در آن سال‌های سرد و خاموش از کانون توجهات خارج کند. نمونه‌ای این اشتباهات پرونده‌ روشن 3000 بورسیه غیرقانونی است یا راه چندان دور نکنیم. دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خود زخم خورده این اشتباهات بوده است و دل‌های پریشان احوال و فریادهای فرو خورده دانشجویان و اساتید دلسوز این دانشگاه گواه روشنی بر این موضوع در سال‌های گذشته بود.


حمایت هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از وزیر علوم

 

 اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز با صدور بیانیه‌ای حمایت خود را از دکتر فرجی‌دانا‎، وزیر علوم اعلام کردند.

 

به گزارش آفتاب، در این بیانیه آمده است: ما اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی حمایت قاطع خود را از جناب آقای دکتر فرجی دانا که در صیانت از آرمان‌های انقلاب اسلامی و در دفاع از ساحت علم و دانش و تأمین استقلال علمی و امنیت شغلی و آزاد اندیشی و نوآوری دانشگاهیان از هیچ کوششی دریغ نکردند اعلام می‌داریم و امیدواریم نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به خواست اکثریت فرهیختگان و نخبگان دانشگاهی احترام گذاشته و در مقام تجلیل از علم و عالم با رای اعتماد به دکتر فرجی دانا پاسدار این مقام باشند.

 

نامه 1000 استاد دانشگاه به روحانی برای حمایت از وزیرعلوم



بیش از یک‌ هزار تن از استادان و اعضای هیات علمی دانشگاه‌های سراسر کشور ضمن انتقاد از استیضاح وزیر علوم و حمایت از عملکرد فرجی‌دانا نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشتند.

 

به گزارش سرویس دانشگاهی ایسنا، در این نامه خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهور آمده است:‌ با قدرت، توان و پشتوانه عظیم مردمی که در اختیار شما هست، به میدان آمده و با تعامل با نمایندگان منصف، معتدل و فهیم مجلس شورای اسلامی، این طرح را ناکام بگذارید و دانشگاه‌های کشور را در آستانه سال تحصیلی جدید، از آسیبی بزرگ نجات دهید.

 

متن کامل نامه به شرح زیر است:

"جناب آقای دکتر روحانی

رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

پس از گذشت یکسال از انتخاب هوشمندانه و مدبرانه مردم این سرزمین و انتشار پر طنین رأی آنان به اعتدال و امید در سراسر جهان، گویی مخالفانی که در کنار ما قرار دارند، هنوز گوش‌های خود را محکم گرفته‌اند و بر آنچه مردم یکسال پیش با صلابت و محکم دست رد زده‌اند پافشاری می‌کنند.

دانشگاه که باید محلی امن و آرام، برای صاحبان اندیشه، علم و نوآوری باشد، مورد هجوم قرار گرفته است و وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری که نماینده بر حق، شایسته و محبوب دانشگاهیان و مورد تأیید آنان است، متأسفانه مورد حمله‌های در اصل سیاسی و جناحی عده‌ای اندک قرار گرفته است. افرادی که باید وظیفه قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری کشور را انجام دهند، تمام هم و غم خود را صرف امور اجرایی دانشگاهها و عزل و نصب‌های مدیران آن کرده‌اند. کسانی که در هشت سال گذشته در مقابل انواع قانون شکنی‌ها، فسادها، بی اخلاقی‌ها، مصیبت‌هایی که کشور را گرفتار کرده که آثار و عواقب آن همچنان ادامه دارد، سکوت کرده‌اند، اکنون با جسارت به میدان آمده و با کارشکنی و غوغا سالاری، مقابل متولی حرکت علمی کشور ایستاده و سهم خواهی می‌کنند. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به چند نهاد و شورا باید پاسخگو باشد؟

آیا وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری با توجه به حضور مکرر در این مجامع و پاسخگویی تقریباً روزانه به کمیسیون آموزش در مجلس و رسیدگی به درخواست‌ها و فرمایش‌های متنوع و متعدد آنان، وقتی هم برای تدبیر امور وزارت خواهد داشت؟!

آیا امور دانشگاه‌ها نباید به اعضای هیأت علمی سپرده شود؟

آیا رؤسای دانشگاهها نباید از مقبولیت لازم در بین اعضای هیأت علمی برخوردار باشند؟

آیا این استادان دانشگاه نیستند که باید پشتوانه دانش بنیان صنعت و اقتصاد کشور را که مقام معظم رهبری به درستی بر آن تأکید بسیار دارند، بسازند؟

آیا نباید نسبت به بورسیه‌هایی که در آینده به کسوت استادی در دانشگاه های کشور درخواهند آمد، حساس باشیم و معیارهای قانونی را رعایت کنیم؟

آیا در حالیکه جوانان شایسته، متعهد و متدین کنار زده شده‌اند و فرصت تحصیل از آنها گرفته شده، یا مجبور به ترک وطن برای ادامه تحصیل شده‌اند، باید همچنان با بی‌عدالتی و رانتخواری، عرصه علم و دانش را در اختیار افراد بی‌صلاحیت، خاص و وابسته به صاحبان قدرت قرار داد؟

آیا افراد دلسوز، متدین، انقلابی، آگاه، شناخته شده، شاخص و با تجارب گرانسنگ در حوزۀ آموزش عالی باید به دلیل فضاسازی و جنجالهای سیاسی برکنار شوند و افرادی که پس از هشت سال با رأی مردم کنار گذاشته شده‌اند، دوباره در پست‌های مدیریتی و اجرایی قرار گیرند؟

آیا فضای دانشگاه‌ها که در یکسال اخیر، سرشار از امید، نشاط و آرامش شده و می‌رود تا از سیطره نگاه امنیتی و مغایر با آزاداندیشی که رهبر معظم انقلاب بارها برآن تأکید فرموده‌اند، خارج شود، باید دوباره دچار تنش و کژ اندیشی شود؟

کسانی که با علم و دانش سروکار دارند و با فرایندهای علم اندوزی و دانش آموختگی و پژوهش آشنا هستند، نیک می‌دانند که رشد علمی حاصل سال‌ها تلاش، فعالیت و هم افزایی است. چگونه از رکود علمی صحبت می‌شود، در حالیکه شاخص‌های اصلی علمی کشور خلاف آن را نشان می‌دهد؟

جناب آقای دکتر روحانی،

اکنون که رأی معدودی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر استیضاح آقای دکتر فرجی دانا، وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان یکی از برجسته‌ترین، شناخته شده‌ترین، صالح ترین، اصول‌گراترین، متدین ترین استادان کشور و یکی از شاخص ترین اعضای دولت تدبیر و امید قرار گرفته است که به جای پرداختن به اصلاح امور، با پیگیری آن به اهداف سیاسی خود جامۀ عمل بپوشانند، از جنابعالی تقاضا داریم با قدرت، توان و پشتوانه عظیم مردمی که در اختیار شما هست، به میدان آمده و با تعامل با نمایندگان منصف، معتدل و فهیم مجلس شورای اسلامی، این طرح را ناکام بگذارید و دانشگاه‌های کشور را در آستانه سال تحصیلی جدید، از آسیبی بزرگ نجات دهید.

دانشگاه سنگر انقلاب و همه ما سربازان آن هستیم و در راه اهداف بلند دینی و ملی همواره تلاش کرده‌ایم. ما با صبر، آرامش، فروتنی و امید به توفیق الهی، حمایت همه جانبه خود را از جناب آقای دکتر فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اعلام می‌کنیم."

 

محمدرضا خاتمی: اگر توسعه، امنیت و نشاط سیاسی در کشور نباشد در سایر جنبه‌ها نیز توفیق نمی‌یابیم

Posted: 17 Aug 2014 10:17 PM PDT

جرس: محمد رضا خاتمی معتقد است که هیچ رایی از سوی اصولگرایان مدعی که در حال حاضر تریبون های اصلی را در دست دارند در سبد روحانی ریخته نشده است و تنها اصولگرایان اصیل از رئیس جمهور حمایت کردند. خاتمی تاکید دارد تحرکات علیه روحانی از سوی افرادی است که منافعشان به خطر افتاده و با هدف رقابت سیاسی نیست بلکه تنها با هدف ساقط کردن این دولت و خط مشی روحانی می باشد.  

 

خاتمی در گفت و گو با ایسکانیوز تاکید کرد در انتخابات ۹۲ آقایان خاتمی ، هاشمی یا افراد دیگر اصلاح طلبان را به میدان نیاوردند بلکه بدنه اصلاح طلبی بود که آقایان را به این سمت آورد . نقش آقای خاتمی در جمع کردن اصلاح طلبان و همفکری، بسیار مهم بود، اما چیزی را به آنان القا نکرد. در واقع این تصمیم از پایین و از بدنه اصلاح طلبی جوشید و آقای خاتمی هم به عنوان نماینده جریان اصلاح طلبی حرف آخر را زد .

 

مشروح مصاحبه با محمد رضا خاتمی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی را در ادامه بخوانید:

 

با توجه به روی کار آمدن دولت حسن روحانی ، فضای فعلی جامعه را چگونه ارزیابی می کنید ؟

 

به اعتقاد من دوران هشت سال گذشته در تاریخ انقلاب اسلامی یک استثنا بود و انتخابات سال ۹۲ سبب شد مسیر و حرکت سیاسی انقلاب به ریل خود بازگردد . این به معنای این نیست که پیش از این هشت سال همه چیز خوب بود و ایرادی وجود نداشته است ؛ در واقع به همین دلیل بوده که اصلاحات به وجود آمد تا آن انحرافات را برطرف کند و هم آرمانهای انقلاب را پیگیری کند . اما این ۸ سال به این دلیل استثنا بود که جریانی که مصدر امر شده بود شعارهای انقلاب را مصادره و با عملکرد خود ، ناامیدی و یاس را در جامعه به وجود آورده بود. اما به نظر می رسد از انتخابات سال گذشته امید از دست رفته دوباره به جامعه بازگشت ؛ این امید اما تنها به نخبگان اختصاص ندارد بلکه در بیشتر توده های مردم تبلور پیدا کرده است به ویژه آنهایی که تحت فشار شدید اقتصادی قرار داشتند یا بخش هایی از طبقات جامعه که مسائل اجتماعی آنها را رنج می داد از جمله زنان و جوانان . این امید بازگشته به جامعه منشا حرکت بسیار خوبی در درون جامعه ما شده است ؛ این دولت با روی کار آمدنش و با شعار ها و برنامه هایش سبب شد که در درون جامعه حرکت های سیاسی و اجتماعی شکل بگیرد هرچند که در عرصه سیاست داخلی به هر دلیل آنچنان که باید و شاید نتوانسته است وارد میدان عمل شود و نقش خود را در توسعه سیاسی ایفا کند .

 

در واقع با انتخابات ۹۲، آن نیروهایی که از میدان فعالیت سیاسی و اجتماعی بیرون رانده شده بودند دوباره توانستند وارد میدان شوند و سازمان و تشکل خود را داشته باشند . فضای نسبتا پرنشاطی در جریان سیاسی ایجاد شده است البته در این میان نمی توان منکر این موضوع شد که عده ای هستند که وضعیت جدید را نمی پسندند . این عده ممکن است در مصادر قدرت هم حضور داشته باشند و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا با برخوردها و فشارهایشان نگذارند این امید به جایی برسد . اینها می خواهند بگویند که چیزی عوض نشده است اما واقعیت این است که در جو جامعه ما بسیاری چیزها عوض شده است و این تغییر مدیون آگاهی و بیداری است که در درون جامعه شکل گرفته است . از نظر من مردم ایران راه خود را پیدا کرده اند و اسیر جو و هیجانات اجتماعی نمی شوند چه آنکه دوراندیشانه حرکت می کنند و می دانند که چه می خواهند و چگونه می خواهند حرکت کنند . بنابر این اگر بخواهم فضای اجتماعی و سیاسی داخلی کشور را توصیف کنیم ، من این فضا را روبه جلو و امیدبخش می بینم . البته نسبت به آنچه باید باشیم خیلی عقب هستیم و وقتی به این موضوع فکر می کنیم می بینیم چقدر کار سختی در پیش داریم اما وقتی به افق دور دست نگاه می کنیم و به توان و اراده ای که در درون جامعه ما وجود دارد نگاه می کنیم مشخص می شود که با زمینه سازی که دولت تدبیر انجام می دهد انشاالله شاهد بهره وری بیشتر و توانمندی بیشتر سیاسی و اجتماعی در درون کشورمان خواهیم بود .

 

شما گفتید دولت به هر دلیلی نتوانسته در عرصه سیاست داخلی وارد میدان شود . این دلایل چیست ؟ آیا دولت را مصمم به این موضوع می دانید که بخواهد گام هایی را برای توسعه سیاسی کشور بردارد یا اینکه «دلایلی » که شما به صورت تلویحی به آن اشاره کردید عواملی ست که از بیرون به دولت تحمیل شده و دست دولت را می بندد ؟

 

نه . از نظر من آقای رئیس جمهور و مسئولان ارشد کشور به خوبی به وضعیت کشور آگاهی دارند و همانطور که خود آقای روحانی هم بارها اعلام کردند به شعارها و برنامه های انتخاباتی خود وفادار هستند اما آنها هم یک تعریفی از آرایش سیاسی در کشور دارند و به همین خاطر اولویت هایی را برای خودشان تعریف می کنند ؛ شاید به هر دلیلی که نمی خواهم وارد آن شوم ، مساله سیاست داخلی در طول یک سال گذشته برای دولت اولویت اول نبوده است ؛ نه اینکه از آن غافل باشد و یا نخواهد به آن بپردازد.

 

مسائل سیاست خارجی خیلی اهمیت داشته و شاید وقتی همه ما در انتخابات به این نتیجه رسیدیم که باید از آقای روحانی حمایت کنیم و به ایشان رای دهیم به این دلیل بود که فکر می کردیم کشور دارد سقوط می کند . مهم این نیست که یک حزبی در کشور باشد یا نباشد یا یک شخصی باشد یا نباشد ، موضوع این بود که کشور در حال سقوط کردن بود . کسانی که رفتند به آقای روحانی رای دادند می خواستند کشور را از خطر سقوط نجات دهند و خدا رو شکر این اتفاق افتاد . بنابر این به دستاوردهای اولیه ای که خواهان آن بودیم دست یافتیم ؛ اداره کشور در مسیر عقلانیت ، خردورزی و دانش قرار گرفته است . با توجه به مسائل اقتصادی که مردم را رنج می دهد و با توجه به ویرانه ای که دولت یازدهم از دولت قبل تحویل گرفته است ، شاید طبیعی باشد که دولت در این یکسال بیشتر بر مسائل اقتصادی متمرکز بوده باشد اما دید ما اندکی متفاوت است . به عقیده ما اگر توسعه سیاسی ، امنیت سیاسی و نشاط سیاسی در کشور نباشد شاید نتوانیم در سایر جنبه ها نیز به توفیقاتی دست یابیم البته این تفاوت دیدگاه مهم نیست . ما امیدواریم الان که کشور به ویژه در عرصه سیاست خارجی و اقتصاد سروسامان یافته شاهد این باشیم که دولت به وعده های خودش در عرصه سیاسی جامه عمل بپوشاند .

البته انتقاد ما از دولت به چینشی است که در حوزه مدیریت سیاست داخلی کشور به وجود آمده است . با توجه به آنکه یکی از برنامه های دولت یازدهم در عرصه سیاسی توسعه سیاست داخلی بوده ، دولت باید کسانی را مصدر این امر قرار می داد که به توسعه سیاسی ایمان و باور داشته باشند . از نظر ما این اتفاق نیافتاد .اگر در این عرصه پیشرفت جدی حاصل نشده است برای این است که چینش سیاسی دولت چینش مناسبی نبوده و توان لازم را برای پیشبرد برنامه ها را ندارند .

امیدواریم رئیس جمهوری و مسئولان ارشد دولت به این امر توجه بیشتری داشته باشند و خودشان بیش از مردم خواستار تحقق برنامه ها و وعده های انتخاباتی شان باشند .

 

آیا دولت توانسته بستر لازم را برای عملی کردن وعده هایش را فراهم کند ؟

 

وقتی که مشکلات پیش روی دولت را در نظر بگیریم ، در مجموع می توان عملکرد دولت را موفقیت آمیز ارزیابی کنیم زیرا هم توانسته از خرابی ها جلوگیری کند و کشور را به وضعیت باثباتی بکشاند و هم برنامه های قابل توجه و کارآمدی برای توسعه در زمینه های مختلف دارند . البته همه این برنامه ها نیز قابل نقد اما در شرایط بحرانی که ما در آن بسر می بریم ، برنامه های دولت برای خروج از بحران برنامه های خوبی ست .

به نظر من در این میان یکی از نقاط ضعف دولت ، ارتباط با مردم و نخبگان است . روابط عمومی دولت خیلی موثر نبوده است و در عوض مخالفین دولت که همه شبکه های اصلی ارتباطی و رسانه های رسمی کشور را در اختیار دارند سعی می کنند تا ناموفق بودن دولت را القا کنند . این رسانه ها در تلاشند میان دولت و حامیانشان شکاف و اختلاف ایجاد کنند و در عوض قوه مجریه نتوانسته تا الان بر این ضعف خود غلبه کند . به نظر می رسد اگر یک ساز و کار مناسبی برای ارتباط با مردم در نظر گرفته شود آنوقت ارزش کار دولت بیشتر مشخص می شود . این امر می تواند نشان دهد که دولت برنامه داشته و می تواند برنامه های خود را در زمینه های مختلف اجرا کند . در هر حال اگر این اتفاق نیفتد و مردم ندانند که دولت چه کارهایی انجام می دهد این نگرانی را در پی خواهد داشت که تبلیغات سوء و سیاه نمایی ها علیه دولت بر افکار عمومی موثر واقع شود . در حال حاضر ارتباط اصلی دولت با مردم شخص آقای رئیس جمهور به واسطه سخنرانی های گه گاه ایشان است ؛ دولت نباید منتظر باشد تا صدا وسیما برای آن کاری بکند درواقع اگر این سازمان کار خلافی نکند باید راضی باشیم . در این راستا دولت باید به تعریف سازو کار رسانه ای قوی برای خود مبادرت کند . الان جامعه مدنی ما ازجمله رسانه ها نهادهای مدنی غیر دولتی ngo ها در طول ۸ سال گذشته آنچنان ضعیف شدند که توان لازم را برای حمایت از دولت در این امر ندارند . دولت اگر بتواند بر این مشکل فائق شود آنوقت این امید چند برابر می شود که دولت طرح و برنامه دارد و درصدد است زمینه های لازم را برای حل مشکلات ایجاد می کند .

 

در بحث جریان شناسی دولت ، به این نکته بر می خوریم که از سویی گروهی معتقدند که روحانی ازآرای اصلاح طلبان برآمده اما از سوی دیگر اصولگرایان بر این باورند که رای او از اصولگرایان بوده و همه این اظهار نظرها در شرایطی مطرح می شود که دولت گفته ما مستقل وارد میدان شده و کار می کنیم ؛ شما بدنه دولت تدبیر را برآمده از کدام جریان سیاسی می دانید ؟

 

در اینجا می توان به دو صورت با مسئله برخورد کرد؛ اولین راه بررسی میدانی ست ؛ برای فهم این نکته که آرایی که حسن روحانی را به ریاست جمهوری رساند از کجا آمد باید گفت حتی یک رای اصولگرایانی که الان مدعی اصولگرایی هستند در سبد آقای روحانی قرار ندارد . این در حالی ست که برخی اصولگرایان همچون آقای ناطق نوری که اصولگرایان واقعی هستند از روحانی حمایت کردند اما موضوع این است که این گروه از افراد که اصولگرای واقعی هستند ، در جریان اصولگرایی به اصولگرایی شناخته نمی شوند . آن مدعیان اصولگرایی که امروز تریبون های اصلی در دست آنهاست حتی یک رای هم در سبد آقای روحانی نداشتند . در این بررسی میدانی می توان تجزیه تحلیل کرد که نقش آقایان هاشمی ، خاتمی و جریان های اصلاح طلبی به ویژه در شهرستانها چقدر بوده است . اما چون در کشورمان سازو کار نظرسنجی نداریم نمی توانیم نتایج دقیق و درستی را به دست بیاوریم .

اما راه دوم این است که ببینیم حسن روحانی چه گفته است . شعارها ، برنامه ها ی ارائه شده از سوی روحانی چه بود ؟ اصولگرایان آیا او را قبول دارند؟ اگر اینطور باشد پس می توانند بگویند روحانی اصولگراست و از ما است اما اگر قبول ندارند که به نظر من هم همینطور است؛ همه دعواهایی که الان بر علیه دولت در عرصه های مختلف سیاست خارجی ، اقتصاد ، سیاست داخلی و دانشگاه ها و …. نشان می دهد که اینها با تمام قوا دارند بر علیه دولت گام بر می دارند . این چه اصولگرایی ست که همه بر علیه روحانی کار می کنید ؟ برعکس می بینیم که اصلاح طلبان علی رغم اینکه انتقادهایی به دولت در بخش سیاست داخلی دارند با تمام قوا از دولت حمایت می کنند چون احساس می کنند شعارها و برنامه های ارائه شده از سوی رئیس جمهوری برنامه های آنهاست . بنابر این ما به عنوان اصلاح طلبان فارغ از اینکه آقای روحانی سابقه اش چه هست و الان جزء چه جریانی است از این دولت حمایت می کنیم. به نظر ما برنامه های حسن روحانی صد در صد اصلاح طلبانه است . دعوا بر سر اسم نداریم که روحانی از کجا آمده است. الان هم نگاه کنید می بینید که چه کسانی سر راه دولت سنگ اندازی می کنند ؟ آیا غیر از اصولگرایان اند؟پس این دعوای زرگری را چه کسانی راه می اندازند که می گویند آقای روحانی از ماست اما در برابرش اینگونه سنگرگیری می کنند . به نظر من پشت این حرف ها مساله ای وجود دارد که اقایان می خواهند بگویند که ما شکست نخورده ایم . اشکال ندارد . ما هم فکر می کنیم که شما شکست نخورده اید . برنامه ای را که آنها در طول هشت سال گذشته به اجرا در آوردند کاملا شیرازه اش از هم پاشیده شده است؛ حالا نمی توانند به طرفدارانشان بگویند که ما اشتباه کردیم یعنی این شجاعت و مردانگی را ندارند که به اشتباه خود اعتراف کنند و بگویند حالا اشتباه خود را جبران و کار خود را درست می کنیم بنابراین همچنان ادعا می کنند که ما در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ پیروز شدیم . بنابر این به اعتقاد من اگر ما از این منظر دولت و رئیس جمهوری را ارزیابی کنیم راحت تر می توانیم به نتیجه برسیم که جریانی که دولت با آن هم پیمانی و اتحاد دارد کدام جریان است . نکته بعدی اما این موضع دولت است که می گوید مستقل از گروه ها و جریان های سیاسی است . از نظر من دولت درست می گوید و موضعی مستقل دارد چراکه آقای روحانی عضو روحانیت مبارز بودند که حالا روحانیت مبارز ایشان را قبول ندارد ، زمانی دیگر عضو حزب جمهوری بودند که الان عضویت ندارند . پس از آن هم عضو جریان های عامی که در کشور وجود دارد بودند . با این همه ، من این موضوع را حُسن نمی دانم ؛ به اعتقاد من در یک روند دموکراسی و مردم سالاری تنها دولت هایی می توانند پاسخگو باشند که عقبه تشکیلاتی داشته باشند . این حُسن نیست که بگوییم یک وزیر را از جریان راست انتخاب کردم و یک وزیر دیگر را از جریان چپ . یا اینکه یکی اصولگراست و دیگری اصلاح طلب .

 

دولت آقای خاتمی هم همینگونه بود . یعنی شما به این ویژگی دولت اصلاحات که از منظر بسیاری نقطه قوت بوده ، انتقاد دارید ؟

 

آن هم ایراد دارد . من نمی خواهم بگویم اقای خاتمی اینگونه نبوده . این موضوع در دولت آقای احمدی نژاد به اوج خود رسید آنجا که به طرفداران خودش پشت پا زد . اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم این آسیب شناسی در درون نظام جمهوری اسلامی ایران است که تحزب را برنمی تابد ، به تشکیلات پر و بال نمی دهد ؛ برای مثال بر اساس گفته خود اصولگرایان بزرگترین حزب در درون جناح راست حزب موتلفه است و می بینیم که این حزب کوچکترین نقشی در اداره کشور ندارد و فقط سیاهی لشگر است مثلا در انتخابات از کسی حمایت می کند و هیچ کس هم آنرا قبول ندارد . این نشان می دهد ایراد کار در جای دیگری ست . دولت شرکت سهامی نیست؛ دولت باید برنامه خاص خودش را داشته باشد و این برنامه از درون یک تشکیلات بیرون می آید . دولت باید مجریان وفادار به آن برنامه را داشته باشد . این ایراد به همه دولت های جمهوری اسلامی بوده است به دولت آقای روحانی هم وارد است . اگرچه آقای روحانی الان مستقل است و هیچ کس نمی تواند بگوید آقای روحانی توسط یک جریان خاص سیاسی اداره می شود یا به او خط داده می شود ؛ دولت روحانی با همه جناح ها ارتباط دارد . در شرایط خاص سیاسی کنونی کشور ما این رفتار اجتناب ناپذیر است اما این حسن نیست .

 

آیا استفاده از افراد با رویکردهای فکری سیاسی متفاوت می تواند به عنوان ترمزی برای جلوگیری از افراطی گری های احتمالی باشد که قوه مجریه می تواند به واسطه داشتن قدرت ممکن است به آن دچار شود ؟

 

بنده گفتم که شاید در شرایط خاص سیاسی کنونی کشور ما این روش اجتناب ناپذیر باشد اما لزوما روش خوبی نیست مثل اینکه ما در کار پزشکی مجبوریم رنج زیادی را به بیمار وارد کنیم برای اینکه یک بیماری مهم تر را کنترل کنیم . این ایده ئال نیست ولی ناچاریم . برای شرایط خاص کشور ممکن است بگوییم چاره ای جز این نداریم اما اگر ما در اینجا بمانیم و این نقطه حرکت به سوی تحزب و کارهای تشکیلاتی نباشد این گناهی نابخشودنی خواهد بود . آقای روحانی خود نیز بر تحزب تاکید دارد اما مساله تضارب آرا در دولت مطرح نمی شود بلکه باید در رسانه ها و در محیط اجتماعی باشد . اگر آزادی و امنیت وجود نداشته باشد تضارب آرا معنا نمی دهد . یک استاد دانشگاه ، یک کارشناس فرهنگی و … باید بتوانند به راحتی حرف خود را بزنند بدون آنکه با بهانه های پوچ و واهی به زندان برود .

در انتخاب افراد و اعضای کابینه هم باید به این نکته توجه شود که اگر برنامه ای وجود داشته باشد نمی توانیم بگوییم از همه گروه ها افرادی را در یک کابینه و دولت دور هم جمع می کنم تا برنامه من را اجرا کنند . افرادی را باید بیاوریم که هم مومن به برنامه های ما باشند هم توانایی انجام و اجرای برنامه ها را داشته باشند .

یکی از ایده ها برای داشتن دولتی که از افراد منتسب به جناح های مختلف تشکیل شده، این است که از میزان کارشکنی ها کم کند . متاسفانه دولت یازدهم در این امر موفق نبوده است ؛ همچنان کارشکنی ها در مجلس و … علیه دولت صورت می گیرد . دولت سعی کرده با جمع افراد مختلف ، یک هم اندیشی، تفاهم و تضارب آرا ایجاد کند اما در عمل می بینیم که این اتفاق نیافتاده است .

 

دلیل این کارشکنی ها چیست ؟

 

در واقع منافع عده ای به خطر افتاده که اینگونه کارشکنی می کنند . انتخابات سال ۹۲ منافع عده ای را به خطر انداخت . بنابراین این افراد نمی توانند آرام بنشینند با توجه به اینکه همه امکاناتی هم در اختیارشان هست . در واقع در این زمان این افراد که منافعشان به خطر افتاده جز به ابقا و ارتقای منافع خودشان فکر نمی کنند . چرا با وزارت علوم مخالفت می شود ؟ دعوا بر سر روسای دانشگاه نیست بلکه بر سر بورسیه های غیر قانونی است . هر کسی که اقوام و نزدیکانش را از این رانت بهره مند کرده حالا که پرده ها دارد کنار می رود نگران است. تردید ندارم که اگر آقای فرجی دانا از این بورسیه ها و ماجرای آن صرف نظر می کرد نمایندگان مجلس طرح استیضاح را پس می گرفتند.

کسانی که پایگاه های مستحکمی دارند و در مقابل دولت ایستاده اند با سهم دادن مشکلشان حل نمی شود . سهم اینها به نوعی گسترش یابنده است که این دولت نمی تواند آنرا عملی کند . بنابراین مخالفت هایشان هم گسترده تر خواهد شد تا دولت در زمین گیر کنند .ببینید اصولگرایانی که در بدنه دولت هستند چقدر از دولت حمایت می کنند و اصلاح طلبان چقدر حمایت می کنند ؟ اگر قرار است که کشور براساس تفاهم اداره شود و سوء تفاهم ها کنار رود باید این اندیشه در درون دولت سازمان پیدا کند تا همه دست به دست هم دهند و مشکلات را حل کنند نه اینکه بگوییم بیا این سهم تو و حالا ساکت بنشین . اینگونه باید با مفهوم اعتدال و میانه روی ، تفاهم ، تضارب آرا ، استفاده از نیروها ی جناح های مختلف برخورد کرد .

در این نکته که آقای روحانی همچنان استوار و پرقدرت بر سر اصول خود ایستاده و شجاعانه از این اصول دفاع کرده شکی نیست. نقطه قوت آقای روحانی هم همین است . اما در عین حال احساس می کنم در دولت وقتی به استانها و شهرستان ها می رسد، این بدنه با این سر (حسن روحانی) خیلی همخوانی ندارد .

 

آیا بخشی از این ماجرا به وزارت کشور و تمرکز نکردن بر روی احزاب باز می گردد ؟

 

بله . یک قسمتش همین است. درواقع نقد اصلی اصلاح طلبان به کابینه آقای روحانی همین وزارت کشور است، اما به این معنا نیست که در جاهای دیگر نقد نداشته باشیم . البته اصلاح طلبان به هیچ وجه به دنبال این نیستند که بگویند یک اصلاح طلب را انتصاب کنید. می گویند یک اصولگرا را بگذارید، اما اصولگرایی که برنامه های روحانی را اجرا کند .

 

یعنی شما وزارت کشور را مغایر با برنامه های روحانی می بینید ؟

 

من در وزارت کشور اراده ای برای پیاده کردن برنامه های انتخاباتی آقای روحانی نمی بینم . این وزارت خانه برای پیاده کردن برنامه های رئیس جمهوری ساز و کار مناسب ندارد . با فرماندار دولت احمدی نژاد (هرچند انسان با تقوا و سالم ) نمی توان انتظار داشت برنامه آقای روحانی اجرا شود. ما بر سر افراد مشکلی نداریم . ممکن است در میان اصولگرایان کسانی باشند که اصولگرایانه بخواهند برنامه های روحانی را پیش ببرند. ما نسبت به فرد و شخص معترض نیستیم. حرف ما درباره سیاست کلی است.

 

چه راهکاری را برای اصلاح این روند پیشنهاد می کنید ؟

 

به نظرم آقای روحانی و دولت او می دانند که مشکلات چیست و چه راهکاری وجود دارد.

 

توقع اصلاح طلبان از دولت روحانی چیست؟

 

اصلاح طلبان واقع گرایانه به مسئله می نگرند. نه مدعی هستند و نه سهم خواهی می کنند. حتی مدعی این هم نیستند که ما آقای روحانی را سر کار آورده ایم. دست هرکسی که روحانی را بر سر کار آورد درد نکند. ما هم ممنونیم . هدف اصلاح طلبان از حمایت آقای روحانی این بوده که کشور از سقوط نجات یابد و این اتفاق افتاده است و ما تا این مرحله از کار راضی هستیم. سختی های کار را هم می دانیم. بنابراین توقعمان هم زیاد نیست. ما معذورات دولت را درک کرده و می دانیم که تا الان خیلی خوب پیش رفته است. اما مهم ادامه این روند است. در یک سال گذشته آنهایی که گفتم منافعشان به خطر افتاده تحرکاتی را شکل می دهند که این تحرکات با هدف رقابت سیاسی با آقای روحانی نیست، بلکه با هدف ساقط کردن این دولت و خط و مشی آقای روحانی است. اینها می خواهند بگویند هیچ چیز عوض نشده و در بر همان پاشنه می چرخد که هشت سال گذشته می چرخید .

 

شفاف بگویید که این عده که هستند ؟

 

یک اقلیتی از کسانی که درون اصولگرایی رشد کرده و در هشت سال گذشته همه کاره بوده اند . قدرت تبلیغاتی ، اقتصادی و … دارند و آنچنان اصولگرایان واقعی را در گوشه رینگ گیر انداخته وآنها را سرکوب کرده که صدایی از آنها بلند نمی شود و آن صدایی که به نام اصولگرایی بلند می شود صدای این اقلیت است.

 

آیا این اقلیت ویترین کار شدند؟

 

در واقع این افراد هسته ی کار شدند نه ویترین آن . من اطمینان دارم که اصولگرایان واقعی از این اقلیت بیشتر از اصلاح طلبان دلخون هستند، چون ما به عنوان اصلاح طلب تکلیفمان روشن است ؛ از ابتدا هم اینها را قبول نداشتیم و بارها خطرشان را گوشزد کرده بودیم . اما اصولگرایان بدانند که این اقلیت نان اصولگرایی را می خورند و اصولگرایی را هم بدنام می کنند . من اطمینان دارم در انتخابات آینده و در سالهای آینده شکاف عمیقی میان اینها به وجود می آید که از شکاف بین اصولگرایان و اصلاح طلبان خیلی عمیق تر است . این جمعیت اندک اما پرسر و صدا و پر قدرت تمام تلاش خود را برای ساقط کردن دولت روحانی به کار گرفته و می گیرد .

نگرانی من این است که ایا دولت متوجه این برنامه ریزی علیه خود هست یا نیست ؟ اگر متوجه باشد که درایت و کاردانی آقای روحانی و تیمش که ما هم به آن اطمینان داریم کارگر می شود . اما اگر متوجه نباشد که این اتفاق در حال وقوع است آنوقت برنامه ریزی هم نخواهد داشت. این هشداری ست که اصلاح طلبان به دولت می دهند که یک عده می خواهند گلیم را از زیر پای دولت بکشند .

آقای روحانی در این دوره سمبل نجات کشور شناخته شده و اگر او زمین بخورد ، کشور زمین می خورد و در نهایت آن نظام آسیب می بیند . برای ما این مسئله اصلی است که کشور پابرجا بماند. بنابر این با همه مشکلاتی که پیش روی دولت بوده ما دولت را تا الان موفق می دانیم و اطمینان داریم این موفقیت ها هم ادامه می یابد.

 

بحث جبهه واحد اصلاح طلبان مطرح شد . نظر شما چیست ؟

 

نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ نشان می دهد که این جبهه شکل گرفته است. مهم نیست اسم آن چیست؛ شورای مشاوران، جبهه اصلاح طلبان، جبهه متحد یا هر چیز دیگری. تجربه ما در انتخابات سال ۸۴ و بعد از آن این نکته را به ما گوشزد کرد که باید باهم باشیم و در نتیجه با هم شدیم .

 

یعنی شما معتقدید که بلوغ در اصلاح طلبان شکل گرفت؟

 

بله . الان اصلاح طلبان با هم هستند و حتما در انتخابات مجلس آینده نتیجه مثبتی خواهیم گرفت.

درباره انتخابات مجلس بحث شیخوخیت هم مطرح شده، به این معنا که آقایان هاشمی ، خاتمی و ناطق این مسئولیت را بر عهده گیرند تا سرلیست را معرفی کنند.

اصلاح طلبان اصلا شیخوخیت را به این معنا که یک یا دو نفر بیایند و برای یک جمعی تصمیم گیری کنند قبول ندارند، چون از این مرحله گذشته اند. برخی این موضوع را به عنوان ضعف اصلاح طلبان تلقی می کنند و می گویند همه ژنرال اند ؛ سرباز نیستند که یک فرمانده داشته باشند. اینکه آقای خاتمی از اولین سال انتخابش به عنوان رئیس جمهوری می گفت من رهبر اصلاح طلبان نیستم به خاطر درک درستش از وضعیت فکری و توان نیروهای اصلاح طلب بود. اصلاح طلبان باید در درون خودشان اینقدر بحث کنند تا به یک نتیجه برسند، آنوقت نتیجه را عملیاتی کنند.

 

شما به انتخابات ۹۲ اشاره کردید. یعنی با توجه به صحبت های شما می توان نقش آقای خاتمی و هاشمی را در این انتخابات نادیده گرفت ؟

 

نه. من نمی توانم کاریزمای افراد و شخصیت ها و تاثیرگذاری آنرا انکار کنم، اما زمانی این نقش موثر است که بدنه به آن نتیجه برسد. در انتخابات ۹۲ آقایان خاتمی ، هاشمی یا افراد دیگر اصلاح طلبان را به میدان نیاوردند . در واقع بدنه اصلاح طلبی بود که آقایان را به این سمت آورد . نقش آقای خاتمی در جمع کردن اصلاح طلبان و همفکری، بسیار مهم بود، اما چیزی را به آنان القا نکرد. زیرا گفتند همه جریان های اصلاح طلبی بیایند و همفکری کنند و به هر نتیجه ای رسیدند من آن را دنبال می کنم . این با اینکه یک فرمانده در راس باشد و برای بدنه دستور صادر کند فرق دارد. در واقع این تصمیم از پایین و از بدنه اصلاح طلبی جوشید و آقای خاتمی هم به عنوان نماینده جریان اصلاح طلبی حرف آخر را زد .

 

یعنی رسیدن به اجماع بر سر حسن روحانی برآیند یک جریان بود ؟

 

بله . در واقع این حرف آخر ، فقط حرف آقای خاتمی نبود. بلکه درون جریان اصلاح طلبی زده شد . این بلوغ اصلاح طلبی است . الان نیز اگر از این آقایان اسم برده می شود به این معنا نیست که شما سه نفر فکر کنید و به هر نتیجه ای رسیدید ما به آن عمل می کنیم .

ما می گوییم که آقایان شما نفوذ دارید؛ مردم شمارا قبول دارند و ما هم می خواهیم شما محوریت داشته باشید، اما تعقل ، تفکر و برنامه ریزی را از بدنه اصلاح طلبی نمی توانید بگیرید. اگر زمان مشارکت و تصمیم گیری برسد، یک نیروی اصلاح طلب در یک شهرستان همانقدر حق ظهار نظر دارد که آقای خاتمی دارد .

نقش این آقایان زمانی تعیین کننده است که جمع نتواند به یک نتیجه قطعی برسد . مثلا در این موضوع که کدام کاندیدا بماند و کدام کناره گیری کند، آقای خاتمی نقش بسیار مهمی داشتند.

اینکه عده ای بحث شیخوخیت را مطرح می کنند ، اولا قصد دارند در جریان اصلاح طلبی اختلاف بیافکنند . دوم اینکه در جریان اصلاح طلبی نسبت به این آقایان دیدگاه های مختلفی وجود دارد. بنابراین مطرح کنندگان این طرح قصد دارند بدنه را سرد کنند و بگویند شما کاره ای نیستید. چون دو سه نفر در راس نشسته اند و برای همه جریان تصمیم گیری می کنند .

سوم آنکه این یک جنگ روانی است، برای آنکه عده ای جبهه از هم پاشیده خود را با این کار سامان بدهند اعلام می کنند که طرف مقابل ما در حال برنامه ریزی است، پس ما هم دست به کار شویم.

 

پس به نظر شما مطرح شدن مساله شیخوخیت از طرف اصلاح طلبان نبوده است ؟

 

بله. حتما از سوی گروه های مخالف مطرح شده است. شخصیت آقایان هاشمی خاتمی و ناطق برای ما محترم است و به آنان باور داریم و می گوییم در سیاست ورزی یک سر و گردن از بقیه بالاترند، اما این به معنای مراد و مریدی نیست. مراد و مریدی در جریان اصلاح طلبی وجود ندارد. این آقایان هیچ وقت نمی آیند یک نسخه ای را برای جمعی بپیچند.

از سوی دیگر حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به ایشان الهام نشده بود، بلکه برآیند جریان اصلاح طلبی این بود که ایشان به صحنه بیایند. آقای هاشمی واقعا کار عاقلانه و درستی کردند که به این درخواست پاسخ مثبت دادند.

البته به جریان اصلاح طلبی هم می توان نقد وارد کرد ؛ به طور مثال بحث عبور از خاتمی در جریان ریاست جمهوری ایشان یکی از نقاط ضعفی است که می توان به اصلاح طلبان گرفت. شاید رهبری این جریان توسط شخص یا اشخاصی می توانست از این افراط ها جلوگیری کند.

البته نقد به جریان اصلاح طلبی وارد است اما امکان دارد آنچه را شما نقطه ضعف می دانید من ندانم. جریان اصلاح طلبی بیش از همه به اصلاح در درون خود می اندیشد. اگر حرف از اصلاح جامعه می زنیم خودمان هم باید اصلاح شویم، چون به مکانیزم خود اصلاحی معتقدیم. امروز به عنوان یکی از جریان هایی که در انتخابات ۸۴ نقش داشتیم به خودمان نقد داریم، زیرا نمی توانیم نقش خودمان را در روی کار آمدن آقای احمدی نژاد نادیده بگیریم.

اما کدام نیروی سیاسی است که اشتباه نکند؟ مهم این است که از این اشتباه درس گرفته و تکرار نکنیم. این نشان می دهد جریان اصلاح طلبی در جامعه جریانی پوینده است که با گذشت ۸ سال و همه بی مهری ها به این گروه، هنوز نفوذ خود را در جامعه دارد و در یک هفته می تواند پیام خود را به جامعه بدهد که به آقای روحانی رای دهید. این یعنی جریانی پاینده و پوینده. ما منکر این نیستیم که اشتباه نمی کنیم. الان هم احتمال دارد اشتباه کنیم، اما از نقد و برخورد افکار در درون خود استقبال می کنیم.

 

شما داماد خانواده امام (ره) محسوب می شود . به نظر شما با توجه به افکار سیاسی این خانواده پتانسیل حضور افرادی مانند همسر شما یا سید حسن خمینی در انتخابات آتی مجلس وجود دارد ؟

 

اول باید بگویم که نسل دوم خانواده امام (ره) صد در صد اصلاح طلب هستند.

دوم اینکه توصیه امام (ره) به خانواده اش این بود که تا جایی که امکان دارد به خاطر قرابت و نسبت با امام (ره) وارد رقابت های سیاسی نشوند تا گفته نشود که از یک رانت استفاده می کنند.

سوم اینکه آنانی که فعال بودند از جمله همسر بنده خانم زهرا اشراقی با وجود آنکه فعالیت سیاسی خاصی هم نداشتند، رد صلاحیت شدند.

موضوع این نیست که این افراد بخواهند یا نخواهند در انتخابات شرکت کنند، بلکه از نظر من مسائل جانبی دیگری مطرح هست که باید آنها را سنجید و دید آیا صلاح هست وارد این رقابت شوند یا خیر.

 

آیا رد صلاحیت می تواند دلیلی برای حضور نیافتن آنها باشد؟

 

نه . موضوع رد صلاحیت نیست. این را به عنوان مثال گفتم . موضوعات جانبی در این باره وجود دارد. مثلا رد صلاحیت یک فرد درجه اول خانواده امام (ره) یک آشوب فکری در اذهان ایجاد می کند؛ آیا صلاح هست که ایجاد شود یا نه، درشرایطی که ما معتقدیم کشور در خطر است. انتخابات سال آینده حساس است. بنابراین ما نباید فقط به فکر رقابت باشیم . بلکه باید به این فکر کنیم که این رقابت ما چه تبعاتی را برای افکار عمومی، سرنوشت جامعه، سرنوشت نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کند.

 

آیا سازوکاری برای تقویت اصلاح طلبی در کشور اندیشیده شده است؟

 

همگرایی اصلاح طلبان شکل گرفته است؛ اصلاح طلبان معتقد به تحزب هستند و می گویند که باید احزاب واقعی در کشور شکل بگیرد نه احزاب گعده ای و منفعت گرایانه.

ما الان بالغ بر ۲۰۰ تشکل به اسم حزب و جریان سیاسی در کشور داریم، اما حزب واقعی بیش از سه یا چهار حزب نیست که اینها هم در تنگناهای خودشان مانده اند. توقع از دولت این است که این موانع را برطرف کند و حمایت های خود را افزایش دهد. طبعا در این شرایط اصلاح طلبان هم با توجه به بنیه و قدرتی که دارند می توانند احزاب خود را در میادین سیاسی و فعالیت های مختلف خود را بهتر و بیشتر از پیش نشان دهند.

 

شما در صحبت هایتان گفتید نظام، احزاب را برنمی تابد ؛ با توجه به اینکه دولت تدبیر روی کار آمده ، دولت و به ویژه وزارت کشور چه اقدامی را می توانند در راستای کاهش نگرانی های جمهوری اسلامی ایران از افزایش احزاب انجام دهند ؟

 

شما می توانید دولت آقای احمدی نژاد را با دولت آقای خاتمی در باره سازماندهی، توانمندی و امکان دادن به نهادهای مدنی، مقایسه کنید؛ همانقدر که دولت آقای خاتمی توانست به رشد و توسعه تحزب گرایی در کشور کمک کند، دولت احمدی نژاد همه راه ها را بست. در این مقایسه نقش دولت ها را می توان در تاثیرگذاری بر توانمند کردن جامعه به طور کل و تحزب به طور خاص، پررنگ یافت. برای این است که می گویم باید در درون وزارت کشور که قلب تحولات سیاسی در درون کشور است افراد باورمند به توسعه سیاسی داشته باشیم .

 

منظور شما این است که آقای روحانی مصمم به ایجاد شرایط برای توسعه سیاسی است، اما ابزار لازم که وزارت کشور قوی باشد را ندارد ؟

 

از نظر من هنوز ابزار قوی که برای توسعه سیاسی کافی باشد به وجود نیامده است.

 

بحث چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس مطرح است . آیا در این باره برنامه ای شکل گرفته است ؟

 

جامعه ما جامعه ای سیاسی ست و بر همین اساس مدتی ست که این بحث در درون اصلاح طلبان وجود دارد. اشخاص موثر در این جریان دور هم می نشینند و با همفکری و مباحثه اولویت های خود و مجلس آینده را تعیین می کنند و نحوه همکاری گروه های مختلف اصلاح طلب و حتی نحوه هماهنگی با گروه های اصولگرای معتدل را بررسی می کنند. اما اینها در حد فکر است و نباید فکر کرد که ستادی در جریان اصلاح طلبی شکل گرفته که ستاد عملیاتی برای انتخابات باشد. الان زود است که این اتفاق بیفتد چون از الان نمی توان برای یک سال و نیم دیگر برنامه ریزی کنیم .

 

با توجه به آنکه گروه های مقابل اصلاح طلبی برای انتخابات مجلس فعال شده اند و به طور خاص همفکران آقای احمدی نژاد، آیا اصلاح طلبان برای رویارویی با این مسئله برنامه خاصی دارند ؟ اقبال اجتماعی نسبت به این جریان را در انتخابات مجلس چطور می بینید؟

 

من از حضور آقای احمدی نژاد یا مشایی و همفکران آنان در انتخابات آتی استقبال می کنم، چون اصلاح طلبان می گویند که افراد، گروه ها، جریانها با ایده های مشخص باید بیایند و وارد انتخابات شوند. به شرطی که نخواهند به سمت حوادثی بروند که در جریان انتخابات ۸۸ اتفاق افتاد. اینکه عده ای از حضور این افراد احساس خطر می کنند را قبول نداریم . مردم آقای احمدی نژاد را خیلی خوب شناختند . طرفداران و منتقدانش مشخص هستند و برنامه هایش هم معلوم است چون او ۸ سال رئیس جمهور این کشور بوده و برنامه هایش را اجرا کرده است. چرا نباید اجازه داشته باشد که در انتخابات شرکت کند و افکار خود را دوباره به رای مردم بگذارد ؟ یکی از بزرگترین سازوکارها برای آنکه انسان متوجه شود چقدر افکار درست و نادرست دارد انتخابات است .

نکته دوم اینکه تصور من بر این است که جز در یکسری افراد بسیار بسیار خاص و معدود در درون جامعه تفکر آقای احمدی نژاد جایگاهی ندارد ، نه در درون جامعه و نه در درون حکومت، اما این تصور من است. باید اجازه دهیم آقای احمدی نژاد با مردم حرف بزند؛ یکی از انتقادات من به دولت جدید در طول این یک سال این است که شما نمی توانید یکطرفه به آقای احمدی نژاد حمله کنید؛ این اتفاقی است که برای ما در طول ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد افتاد و به ما اجازه صحبت و دفاع از خود نمی دادند و الان درست نیست ما همین کار را با آقای احمدی نژاد تکرار کنیم.

او باید بتواند بیاید و از خود دفاع کند. در این شرایط است که مملکت خوب و سازنده و با تضارب آرا شکل می گیرد، نه اینکه از یک سو به طرف مقابل اتهام بزنیم و طرف مقابل امکان دفاع از خود را نداشته باشد.

بهترین کار این است که جایگاه نداشتن طرز فکر آقای احمدی نژاد در انتخابات مشخص شود نه اینکه رد صلاحیت کنیم .

اما ما با آقای احمدی نژاد رقابت نداریم. ما در هر رقابتی که با آقای احمدی نژاد داشتیم، اگر باختیم به اشتباهات خود باختیم؛ البته در سال ۸۴٫ وگرنه در دو انتخابات بعد از آن پیروز بودیم.

در ضمن از نظر من رقابت اصلی در انتخابات آتی مجلس در درون جریان اصولگرایی است؛ یعنی یک جریان رادیکال تندی که الان در جریان اصولگرایی وجود دارد و در حال جدا کردن راه خود از آقای احمدی نژاد است. در کنار آن جریان آقای احمدی نژاد است که از نظر اصولگرایان همه بدنامی های این جریان به خاطر اوست و در کنار این دو یک جریان اصولگرایی مفلوکی هم وجود دارد که بین آقای احمدی نژاد و جریان تندرو له می شود. از نظر ما این اصولگرایان هستند که باید برای خودشان فکری بکنند چون تکلیف ما روشن است ؛ اگر اجازه دهند یک انتخابات خوب برگزار شود، با ورود نیروهای اصلی ما به انتخابات تردیدی نداریم که پیروز میدان خواهیم بود. بر همین اساس می توان گفت مجلس آینده مجلسی معتدل و دارای عقل و خرد و حامی برنامه های دولت خواهد بود .

ما رقابتی با آقای احمدی نژاد نداریم بلکه این گروه های مختلف اصولگرایی هستند که یکدیگر را تخریب می کنند و از در رقابت با هم در آمده اند .