جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


برای انحلال بند ۳۵۰ فضای اوین را امنیتی‌تر کردند

Posted: 15 Aug 2014 06:04 AM PDT

گفتگو با خانواده زندانیان؛
جرس- مژگان مدرس‌علوم:  تنها دو روز پس از انتقال ۲۷ تن از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین به قرنطینه بند هفت این زندان٬ بار دیگر گارد ماموران حفاظت زندان به بند ۳۵۰ حمله کردند و به بهانه بازرسی به تخریب و توقیف اموال شخصی زندانیان پرداختند.  


در این زمینه یک منبع موثق به «جرس» می‌گوید: « روز گذشته بند ۳۵۰ در وضعیت فوق العاده و بحرانی بود. شرایط حاضر به لحاظ روانی طاقت فرساست و فشار زیادی به زندانیان این بند وارد کرده... به خصوص اینکه با این کار‌ها اتفاقات ۲۸ فروردین در ذهن‌های زندانیان تداعی می‌شود. از حدود ساعت ۲ بعد از ظهر گفتند که تمام کسانی که در سالن پایین هستند به سالن بالا بروند. بعد از انتقال هفتاد وپنج نفر از این بند به بند مالی٬ بند خلوت شده و در اتاق‌های سالن پایین تعداد کمی زندانی ساکن هستند. پس از آنکه همه در سالن بالا جمع شدند درهای سالن را بستند و تعداد زیادی سرباز وارد بند شدند و به سالن پایین رفتند. چند نفر از بچه‌ها را صدا زدند که به پایین بروند و به عنوان نماینده بچه‌ها دراتاق‌ها حضور داشته باشند. رشیدی رییس زندان اوین و مومنی معاون اجرایی زندان هنگام بازرسی حضور داشتند. بیش از سه ساعت بازرسی سالن پایین طول کشید در حالی که همه ما در سالن بالا پشت درهای بسته بودیم و از پایین خبر نداشتیم. نماینده‌ها بعد از بازگشت گفتند که بازرسی به این شکل سابقه نداشته و سرباز‌ها به طرز بدی همه وسایل را به وسط اتاق ریخته و به وسایل بچه‌ها آسیب رساندند.

سرباز‌ها هواخوری و کتابخانه را هم زیر رو کردند. پایه‌های میزهای هواخوری را شکستند. تمام کتابهای کتابخانه را هم بیرون ریختند و حتی بعد از اتمام بازرسی هم درهای سالن را باز نکردند و اجازه ندادند بچه‌های سالن پایین به اتاق‌های خود ببرند. آن‌ها بدون هیچ وسیله‌ای مجبور شدند شب را در نمازخانه سالن بالا بخوابند. درهای هواخوری هم دیگر باز نکردند. خیلی از وسایل بچه‌ها گم شد و یا آسیب دید. تمام سیمکشی‌ها و لامپهای اتاق‌ها را کنده بودند. حتی کلید و پریز‌ها رو هم کندند و بردند. پرده‌های تخت‌ها را هم پاره کرده بودند. برای چندین ساعت جو اضطراب و دلهره در بین بچه‌ها حاکم بود. به هر حال وضعیت بند اصلا خوب نیست و روحیه بچه‌ها به هم ریخته است. این بازرسی‌ها و هجوم‌ها واقعا شکنجه روانی هست و به نظر می‌رسه که توسط عده‌ای عمدا صورت می‌گیرد.»


در حالیکه زندانیان منتقل شده به قرنطینه بند هفت مالی اوین در شرایط سخت و نبود امکانات بهداشتی بسر می‌برند، تاکنون پیگیری‌های خانواده‌ها به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است.


سعید متین‌پور یکی از این ۲۷ زندانی منتقل شده است که هم اکنون در شرایط سختی بسر می‌برد. عطیه طاهری، همسر این زندانی سیاسی با ابراز ناراحتی از اینگونه اقدامات به «جرس» می‌گوید: «متاسفانه عده‌ای از زندانیان را از بند ۳۵۰ به بند هفت منتقل کرده‌اند. سه روز پیش سعید تماس گرفت و گفت بطور ناگهانی آمدند او و ۲۶ زندانی دیگر بند ۳۵۰ را به قرنطینه بند هفت منتقل کردند حتی بدون اینکه دلیل این اقدام را بگویند. متاسفانه گویا عزیزان دربند ما گروگان دستگاه قضایی هستند و وقتی نهاد‌ها و دستگاه‌های موازی با هم شاخ به شاخ می‌شوند شروع به اذیت و آزار زندانیان سیاسی می‌کنند. از فروردین ماه که آن فاجعه را در زندان بر سر زندانیان آوردند روز به روز شرایط بد‌تر می‌شود. سعید چهار تا باتوم در ناحیه کتف خورده بود و در انفرادی نگهداری می‌شد بعد هم که اعتصاب غذا بود... از آن زمان که از انفرادی به بند منتقلشان کردند مدام بازرسی‌های بی‌مورد و ایجاد مزاحمت و فشار روانی بر زندانیان وارد می‌کنند. الان هم که بدون هیچ علتی این‌ها را به قرنطینه منتقل کردند. در کجای قوانین زندان آمده که زندانی که شش سال از حکم خود را گذرانده باید به قرنطینه منتقل شود؟ طبق قوانین مجازات اسلامی الان خیلی از زندانیان سیاسی باید آزاد شوند؛ اگر قانون تجمیع حکم و مرخصی‌ها که ندادند را حساب کنند همسر من نباید الان در زندان باشد. تازه آقایان قصه را از ابتدا شروع کرده‌اند و زندانیان را به قرنطینه می‌برند!»


خانم طاهری به پیگیری‌ها خانواد ه‌ها اشاره کرده و خاطرنشان می‌کند: «ما خانواده‌ها در صحبت‌هایمان بار‌ها این مسئله را تکرار کردیم که این آقایان برای انجام کارهای غیرقانونی خود و قانون شکنی‌های متعددی که انجام می‌دهند خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند. وقتی عده‌ای فقط بنا دارند که به ما ثابت کنند عزایزان ما در زندان از هیچ حق و حقوق انسانی برخوردار نیستند معلوم است که هیچ پاسخی هم به خانواده‌های نگران نمی‌دهند. مراجعات خانواده‌ها به مسئولین قضایی همواره بی‌پاسخ مانده است و تنها به ما گوشزد می‌کنند که زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیست و اگر هم الان در زندان نگهداری می‌شوند و کاری به کار آن‌ها نداریم ناشی از لطف ماست. ظاهرا این لطف هم گاهی برداشته می‌شود و هرازگاهی اینگونه اقدامات و برخورد‌ها را انجام می‌دهند.»


قرنطینه بند هفت در زیرزمینی با نور کم واقع شده که حتی امکانات عادی یک بند عمومی مانند هواخوری و آشپزخانه را نیز ندارد. از این محل برای اقامت موقت و کوتاه مدت نه اسکان طولانی مدت زندانی‌ها استفاده می‌شود.
همسر متین‌پور در این زمینه بیان می‌کند: «قرنطینه از اسمش مشخص است بدون امکانات، یعنی چهار اتاق بدون پنجره و با یک محل تنگ و باریک به نام هواخوری. آنطور که سعید می‌گفت به دلیل اینکه بند هفت ظرفیت ندارد و جا برای نگهداری زندانی نیست قرار است آن‌ها را در‌‌ همان قرنطینه نگه دارند. نکته قابل توجه هم این است که اصلا به این زندانیان اجازه ندادند وسایل شخصی خود را با خود بیاورند الان بدون حتی وسایل شخصی و بهداشتی در قرنطینه نگهداری می‌شوند یعنی حتی اجازه برداشتن مسواک و حوله هم به آن‌ها ندادند. الان نگرانی من برای سلامت همسرم است زیرا دستگاه گوارشی سعید به شدت مشکل دارد و با فقدان امکانات در قرنطینه این مشکلات جسمانی‌اش شدت پیدا کرده و رسیدگی هم نمی‌شود.»


چندی پیش نیز در ادامه پروژه انحلال بند ۳۵۰ اوین ۴۸ زندانی این بند به بند هفت زندان اوین انتقال یافته بودند. انتقال این زندانیان با دستور دادستانی تهران و با هدف تفکیک زندانیان امنیتی از زندانیان سیاسی و عقیدتی صورت گرفته بود.
پیمان کاس‌نژاد یکی از زندانیان این گروه بود که چند روز پیش آزاد و در خیابان‌‌ رها شده است، پدرش می‌گوید: «چند روز پیش یکدفعه پیمان به ما زنگ زد که او را از زندان آزاد و در خیابان‌‌ رها کرده‌اند، بدون اینکه هیچ خبری به ما بدهند. پیمان را بدون پول در خیابان‌‌ رها کرده بودند. آزاد شدن هم که چه بگویم، اینقدر او را اذیت وآزار داده‌اند که دیگر پیمان را نمی‌شناسیم. پیمان را بدون اینکه هیچ مشکلی داشته باشد به زندان بردند و الان بعد از سه سال یک آدم بیمار روحی و جسمی را در خیابان‌‌ رها کردند. در این چند روز هم فقط دنبال درمان او بودم. اینقدر شکنجه‌اش کرده‌اند که من دیگر بچه خودم را نمی‌شناسم حالا داریم دکتر روانپزشک می‌بریم و واقعا نمی‌دانم در این سه سال در زندان چه بر سرش آوردند. صحبت من هم این است اگر حکم دادید بگذارید طبق قوانین زندان و کشور زندانی حکم خود را بگذارند، دیگر چرا در زندان اینقدر اذیتشان می‌کنید؟ نمی‌دانم چه کسی در این کشور پاسخگو است تا جواب من را بدهد که با این همه مشکلات چرا باید بچه‌ام را به روانپزشک ببرم؟ چه کسی مسئول است؟»


پروژه انحلال بند ۳۵۰ از ماههای گذشته حتی پیش از حوادث خونین فروردین ماه در دستور کار قرار گرفته است و پیش از این نیز تعدادی از زندانیان عقیدتی و سیاسی به بند‌های دیگر زندان اوین یا زندان‌های دیگر انتقال یافته‌اند.
در راستای همین اقدامات غیرقانونی، تنها چند هفته پس از حوادث خونین فروردین ماه در زندان اوین، مهدی دولتی درآباد، محسن قشقایی‌زاده، رضا انتصاری و فرشید یداللهی به بند مالی منتقل شدند.


پدر مهدی دولتی درآباد به خبرنگار «جرس» می‌گوید: «مهدی را تقریبا دو هفته بعد از حوادث فروردین در زندان اوین به بند هفت مالی زندان اوین منتقل کردند. بعد از پیگیری٬ آقای خدابخشی به ما گفت اگر در این بند ناراحت هست او را به زندان رجایی شهر منتقل کنیم! ما هم گفتیم نه. در فروردین ماه زمانی که آن اتفاقات در بند ۳۵۰ افتاد همسرم به ملاقات مهدی رفت اما از دیدن آن وضعیت حالش بد شد و از همانجا به بیمارستان منتقلش کردیم.»


مهدی دولتی دارآباد از فعالان مدنی جنبش سبز و از فعالان فضای مجازی است که در بهمن ماه ۹۰ و در پی هجوم ماموران وزارت اطلاعات به منزل پدری‌اش بازداشت و به ۳ سال حبس به اتهام اجتماع و تبانی و شرکت در اعتراضات خیابانی پس از انتخابات ۸۸ ریاست جمهوری و دو سال نیز به اتهام توهین به رهبری، مجموعا به گذراندن ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
پدر این زندانی در ادامه به شرایط سخت فرزندش اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «چند بار در زمان ملاقات به مهدی گفتند باید لباس زندان بپوشد اما او امتناع کرد و ملاقات نیامد در حالیکه در بند ۳۵۰ اینطور نبود. مشکلات دندان هم داشت گفتند باید با دستبند به درمانگاه منتقل شود که مهدی هم قبول نکرد و الان دارد با‌‌ همان مشکلات دندان روزگار سخت خودش را می‌گذراند. مهدی در این بند در کنار زندانیان با جرایم مالی نگهداری می‌شود که رفتار و کردار زندانیان با جرایم مالی خیلی فرق می‌کند و مهدی خیلی ناراحت هست. به آقای خدابخشی هم گفتم چرا به بند مالی‌ها منتقلش کردید می‌گوید چون سیاسی نیست و فریب خورده است! الان خود ما هم نمی‌دانیم بالاخره جرم مهدی چیست؟ می‌گوییم به ما بگویید جرم مهدی چیست اما هیچ جوابی نمی‌دهند. خیلی تلاش کردیم در زندان درسش را ادامه دهد و دانشگاه پیام نور هم ثبت نامش کردیم و شهریه هم ریختیم اما با وجود اینکه قبول کرده بودند٬ نگذاشتند ادامه دهد علتی هم به ما نمی‌گویند. الان هم که این وضعیت ماست هیچکس هم پاسخگو نیست. آقای روحانی هم یکسری وعده داد اما به هیچک عمل نکرد فقط امیدمان به خداست که عزیزان ما را از این شرایط نجات دهد.»


به گفته خانواده‌ها، از اواخر سال گذشته تغییراتی در نحوه اداره بند ۳۵۰ صورت گرفت که ما امیدوار به بهبود وضعیت عزیزانمان بودیم اما نه تنها تغییری در جهت بهبود شرایط زندان و رسیدگی به وضعیت زندانیان صورت نگرفت بلکه اواخر فروردین بطور وحشیانه به بند حمله کردند و زندانیان را با ضرب و شتم از تونل وحشت گذراندند. پس از پیگیری‌ها و درخواست مجازات مسببان این برخورد‌ها تنها شاهد پراکنده کردن زندانیان سیاسی و انتقال تک تک یا دست جمعی آن‌ها به بندهای غیر سیاسی بودیم که همچنان هم ادامه دارد.


به دنبال تغییرات و پروژه انتقال زندانیان عقیدتی و امنیتی از بند ۳۵۰ زندان اوین، بیش از ۱۵۰۰ درویش گنابادی اعلام آمادگی کرده‌اند که در اعتراض به قانون شکنی‌ها و تضییع حقوق زندانیان، به زندان اوین بروند.
گفتنی است، بند ۳۵۰ محل نگهداری زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان پس از حوادث سال ۸۸ است که طی ماههای اخیر همزمان با تغییر برخی مسئولان زندان، تغییراتی نیز با پخش زندانیان این بند به سایر بندهای این زندان یا دیگر زندان‌ها صورت گرفته است. پس از چند دوره انتقال هم اکنون تنها حدود ۶۳ نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند ۳۵۰ زندان اوین باقی مانده‌اند که به گفته مسئولین زندان به برخی از خانواده‌ها بقیه نیز به زودی به بند‌ها و زندان‌های دیگر منتقل خواهد شد و به این زودی خبری از آزادی زندانیان سیاسی نیست.
 

مرعشی: فرجی‌دانا اجازه دخالت در امر آموزش عالی را نمی‌دهد

Posted: 15 Aug 2014 01:34 AM PDT

جرس: عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: زاهدی یک دوره وزیر علوم بوده و به اندازه کافی به آموزش عالی کشور لطمه زده است. قرار نیست الان که در مجلس است هم این ضربات را از موضع کمیسیون آموزش مجلس به پیکره آموزش عالی کشور وارد کند.  

 

حسین مرعشی در گفت‌وگو با ایلنا با اشاره به اعلام وصول استیضاح فرجی‌دانا در مجلس تاکید کرد: اگر وزیر علوم همانطور که تا امروز بسیار قرص و اصولی ایستاده است با حضور در مجلس همه حرف‌های خود را بیان کند و در اظهارات خود تردیدی نداشته باشد و مجلس را در مقابل بسیاری از واقعیت‌ها قرار دهد، بعید نیست که اکثریت به او رای ندهند.

 

وی افزود: به نظر من هنوز مشخص نیست که فرجی‌دانا نمی‌تواند از استیضاح عبور کند.

 

مرعشی عنوان کرد: روحانی هم باید بایستد و از سیاست‌های صحیح در وزارت علوم دفاع کند، همانطور که تاکنون نیز این کار را انجام داده است، به گونه‌ای که بعد از اینکه مجلس به میلی‌منفرد رای نداد، توفیقی را سرپرست وزارت اعلام کرد و پس از آن با عدم اقبال مجلس به توفیقی، فرجی‌دانابه پست وزارت رسید.

 

وی ادامه داد: امروز هم می‌توان مشابه فرجی‌دانا را برای وزارت علوم پیدا کرد اما روحانی باید روی سیاست‌های خود ایستادگی کند.

 

مرعشی با اشاره به دلایل مطرح شده برای استیضاح وزیر علوم یادآور شد: به نظر من در این میان یک اختلاف دیدگاه اساسی وجود دارد؛ برخی تصور می‌کنند که می‌توان فضای دانشگاه‌ها را به شکل امنیتی اداره کرد و نگاهشان به فضای دانشگاه‌ها نگاهی امنیتی است. این عده عامه دانشجویان و اساتید را قبول ندارد و قادر به همراهی آنها با خود نیستند.

 

وی افزود: اما در این میان نگاه روحانی و فرجی‌دانا به عرصه آموزش عالی کشور یک نگاه عاقلانه و فرهنگی است. امروز این دو دیدگاه در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند که نتیجه آن اعلام وصول طرح استیضاح وزیر علوم شده است. به نظر ما نمی‌شود دانشگاه‌ها را با حراست،امنیتی کردن، ستاره‌دار کردن، بازنشسته کردن و حذف اداره کرد، این‌ها ابزارهای بسیار ناکارآمدی هستند.

 

مرعشی ادامه داد: البته این به آن معنا نیست که این ابزارها هیچ ضرورتی ندارند اما به جای خود باید از آنها استفاده کرد و اینکه در یک دوره طولانی بخواهیم دانشگاه را با چنین ابزارهایی اداره کنیم، موجب افزایش نارضایتی و ایجاد عقده‌های پنهان و در مقطعی هم ممکن است باعث ایجاد شکاف‌هایی شود که نمی‌توان دیگر روی دانشگاه تکیه کرد.

 

این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه دانشگاه‌ها از ابتدای انقلاب یکی از نقاط مورد تکیه نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند، گفت: نمی‌توان از این رکن و واقعیت عظیم به راحتی گذشت و عبور کرد. فرجی دانا و دولت روحانی کمک بزرگی‌ کرده‌اند که اساتید و دانشجویان نسبت به نظام جمهوری اسلامی خوشبین شوند.

 

وی عنوان کرد: فرجی‌دانا امروز به حلقه وصل نظام با بخش وسیعی از اساتید و دانشجویان تبدیل شده است که امثال برخی مثل حداد عادل و جنتی و مصباح فکر نمی‌کنند. نمی‌توان همه را مجبور کرد که مثل این افراد تفکر کنند. البته تلاش‌های بسیاری شده که تفکراتی مثل حداد عادل الگوی فکری همه افراد باشد، اما به هر حال نشده است.

 

مرعشی خاطرنشان کرد: یک نظام سیاسی موفق و کارآمد باید این اختلاف‌نظرها و تفاوت‌ها را به رسمیت بشناسد و باید با همین تفاوت‌ها همه دانشگاه‌های خود را مدیریت کند.

 

وی با بیان اینکه ممکن است بخشی از انگیزه برخی نمایندگان مجلس ناشی از خواسته‌های شخصی و صنفی و گروهی باشد، گفت: مثلا ممکن است فردی در مجلس تمایل داشته باشد که او روسای دانشگاهها را تعیین کند، اما فرجی‌دانا زیر بار این مساله نرفته است چراکه این موضوع ارتباطی به نماینده مجلس ندارد.

 

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تاکید کرد: فرجی‌دانا قرص ایستاده است و اجازه نمی‌دهد این افراد دخالتی در امر آموزش عالی کشور کنند. به نظر من فرجی‌دانا باید در روز استیضاح تفاوت این دو دیدگاه را به طور مشخص بازگو کند و تاکید کند که ما هم انقلابی و طرفدار جمهوری اسلامی و ولایت هستیم و به خوبی می‌دانیم که چگونه باید از نظام و ولایت دفاع کرد.

 

مرعشی با اشاره به اینکه دفاع از ولایت به این نیست که هر فردی را که نخواستیم حذف کنیم و به او بگوییم که مخالف رهبری هستی، تصریح کرد: یک زمانی برخی رهبری را برای خود هزینه می‌کنند، این افراد خودشان هنری برای ارائه ندارند، بنابراین از رهبری برای خود هزینه می‌کنند. اما زمانی هم هست که فردی خود را هزینه می‌کند برای اینکه عامه دانشگاهیانی را که نوع دیگری فکر می‌کنند، نسبت به ولایت و نظام پیوند دهد و خوشبین کند. فرجی‌دانا هم از همین جنس است. او مسئولیت می‌پذیرد تا دانشگاه‌ها را که رکن اساسی انقلاب هستند، از بسیاری از رنجش‌هایی که طی این سال‌ها برایشان ایجاد شده ترمیم کند.

 

مرعشی با تاکید بر اینکه فرجی‌دانا به دنبال این است که مقبولیت و مشروعیت نظام را در دانشگاه‌ها افزایش دهد، عنوان کرد: این کار بزرگی است که در حال اتفاق افتادن است و فرجی‌دانا اگر بتواند دو موضوع را به خوبی در مجلس مطرح کند، قطعا موفق از این عرصه عبور خواهد کرد.

 

وی ادامه داد: اول اینکه او باید با صراحت و شجاعت در مورد سوءاستفاده‌هایی که برخی انجام می‌دهد و وزارت علوم در مقابل آنها ایستاده، شفاف‌سازی انجام دهد و دوم اینکه اختلاف دیدگاه فرهنگی و دیدگاه امنیتی در برخورد با دانشگاه را تشریح کند در این صورت از همین مجلس دوباره رای اعتماد خواهد گرفت.

 

مرعشی بحث دانشجویان ستاره‌دار را یکی از محصولات نگاه امنیتی به دانشگاه‌ها توصیف کرد و آن را دیدگاه غلطی دانست. 

 

مشاور وزیر نفت: اعتبار ایران زیر سوال رفت/ میرکاظمی تفاوت تن و بشکه را نمی‌دانست

Posted: 15 Aug 2014 12:37 AM PDT

جرس: عضو هیات مدیره شرکت نیکو و مشاور وزیر نفت ضمن افشای دلایل قطع سوآپ، گفت: ایران با قطع سوآپ فرصت تبدیل شدن به هاب انرژی را به ترکیه داد.  

 

به گزارش ایلنا، محمود آستانه، مشاور وزیر نفت در نشست خبری که با حضور خبرنگاران برگزار شد با اشاره به تاریخچه «سوآپ» از سیاستهای وزارتخانه و شرکت نفت در ارتباط با عملیات نفت خام از حوزه دریای خزر، گفت: ما از سال ۱۹۹۶ عملیات سوآپ را با توافقی که با کشور قزاقستان داشتیم آغاز کردیم، به طوری که روزانه ۳۰ هزار بشکه نفت خام قزاقستان به بندر نکاء منتقل شود و معادل‌‌ همان نفت در بنادر جنوب به سوآپر و طرف قرارداد بدهیم.

 

وی افزود: اجرای این عملیات از سال ۱۳۷۵ آغاز شد و طی گذشت سه سال این پروژه در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت که البته این بخش خصوصی با شرکت نفت و امور بین الملل نفت پروژه‌های خود را مدیریت می‌کرد. اما نکته قابل توجه این بود که در زمان آغاز به کار به لحاظ حمل ونقل، اجرایی شدن کار، نوع قیمت گذاری، واردات و برداشت مشکلاتی بر سر راه ایجاد شد که برخی از این قبیل از مشکلات سبب به وجود امدن شبکه‌های فساد نیز شد.

 

آستانه تصریح کرد: به دلیل این مشکلات یاد شده در سال ۱۳۷۹ وزارت نفت تصمیم گرفت که عملیات اجرایی سوآپ را به شرکت نیکو واگذار کند وتصمیم براین شد که تمام سوآپر‌ها اعم از داخلی و خارجی با این شرکت قرار داد منعقد کنند و شرکت نیکو نیز در این رابطه تابع سیاستهای شرکت ملی نفت و امور بین المللی شرکت نفت بود و مصوبات هیات مدیره شرکت نفت را تعقیب می‌کرد.

 

تلاش رقبای ایران برای به عقب راندن ایران از میدان سوآپ

 

وی با بیان اینکه به تدریج شرکتهای سوآپ کننده از سال ۱۹۹۹ یا ۱۳۷۹ شمسی قراردادهای مفصلی با سوآپر‌ها بستند، ادامه داد: در حوزه خزر بعداز فروپاشی شوروی، کشورهای تازه استقلال یافته فرصت خوبی پیدا کردند که تعاملات اقتصادی با ایران داشته باشند اما آنچه که ایران در نظر داشت تبدیل شدن به عنوان هاب انرژی در منطقه شمال، جنوب وکشورهای اطراف بود.

 

وی خاطر نشان کرد: ۴ درصد منابع نفتی وگازی جهان در حوزه خزر در محدوده کشورهای ترکمنستان، قزاقستان، روسیه، آذربایجان و ایران است، لذا این روند، پتانسیل خوبی به همراه داشت که ایران از فضای به وجود امده ‌‌نهایت استفاده را کند اما در عین حال رقبا نیز تلاش داشتند این فرصت را از ایران بگیرند.

 

شرکت‌های بزرگ را جذب سوآپ نفتی با ایران کردیم

 

آستانه ادامه داد: ایران در گام اول، منطقه حاشیه خزر را به عنوان مسیر انتقال نفت خام به دریای آزاد انتخاب کرد و سپس با گذشت اندک زمانی اطمینان کشورهای حاشیه خلیج فارس را نسبت به خود جلب کرد و همچنین ایران برای این کار با کشورهای تولیدکننده و صادر کننده مذاکراتی را نیز انجام داد و در این راستا با ۱۵ یا ۱۶ شرکت که از تولید کنندگان نفت را خریداری می‌کردند و یا نقش واسطه نفتی را داشتند قرارداد بستیم و همواره سعی کردیم شرکت‌های بزرگ مثل ویتول را جذب و با آنان قرارداد امضا کنیم که حاصل آن سوآپ ۵۰ هزار بشکه نفت بود.

 

اثبات کردیم ایران امن‌ترین و باصرفه‌ترین مسیر سواپ است

 

وی خاطرنشان کرد: ما اطمینان سوآپر‌ها را جلب کردیم تا حجم سوآپ را بالا ببریم تا اثبات کنیم که این منطقه بهترین و باصرفه‌ترین منطقه است که در گام‌های اول نیز موفقیت بزرگی را حاصل کردیم و از طرفی منافع اقتصادی و سیاسی خودمان را نیز در نظر گرفتیم ضمن اینکه حضور ما در دریای خزر استراتژیک است زیرا ۶۵۰ کیلومتر ساحل دریایی و ۱۵۵۰ کیلومتر مرز خشکی با ترکمنستان داریم.

 

وی ادامه داد: بر همین اساس در میدان شاه دنیز نیز که شرکت‌های بزرگ مثل BP استات اویل و توتال حضور دارند ایران نیز ۱۰ درصد سهم دارد که این خود یک نقطه قوت محسوب می‌شود.

 

انتقال ۲۵۴میلیون بشکه نفت طی ۱۳ سال

 

عضو هیات مدیره شرکت نیکو، تاکید کرد: اگر هدف ما تبدیل شدن به هاب انرژی بود باید اطمینان حاصل می‌کردیم که گام اول را برداشتیم و در مدت ۱۳ سالی که کار جریان داشت بیش از ۲۵۴ میلیون بشکه نفت از مسیر حوزه خزر به نکاء منتقل و از طریق خط لوله به پالایشگاه تهران و ری ارسال شد که ما سود زیادی بردیم.

 

گفته میرکاظمی غیرکار‌شناسی بود

 

وی دلیل تمایل سوآپر‌ها را در این دانست که دریای خزر بسته است و نفت آن نسبت به دریای آزاد ۸ تا ۱۰ دلار ارزان‌تر است و سود سوآپر در این ۸ تا ۱۰دلار پنهان است اما مسعود می‌رکاظمی در ان زمان اعلام کرده بود که برای سوآپ، ۱۰ دلار در هر بشکه بگیریم که اصل این گفته از سوی وی غیرکار‌شناسی بود چراکه دریافت این مبلغ هیچ سودی برای سوآپ کننده باقی نمی‌گذاشت.

 

بحث قیمت با سیاست کلان ایران مغایر بود

 

آستانه یادآور شد: پس از آنکه جلساتی را با می‌رکاظمی و همکارانش برگزار کردیم آنان مطرح کردند که اگر ۱۰دلار غیر کار‌شناسی است، ۵ دلار بگیریم و یا سوآپ را قطع کنیم. در حالی که این نگاه آنان به سوآپ اقتصادی نبود چرا که ما باید ابتدا به دنبال موقعیت استراتژیک بوده و روی تبدیل شدن به توزیع کننده انرژی در منطقه متمرکز می‌شدیم و به همین دلیل خط نکاء- جاسک را تعریف کردیم تا به تواند نفت خام این حوزه را به دریای آزاد با کوتاه‌ترین، امن‌ترین و با صرفه‌ترین مسیر انتقال دهیم. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم طرح بحث قیمت از سوی می‌رکاظمی و دوستانش، مغایر با سیاست کلان برای جذب سوآپر‌ها بود.

 

وی با بیان اینکه همزمان با مباحث داخلی رقبای ما نیز فعال بوده‌اند و فشارهایی نیز از جانب آمریکا، ترکیه، چین و روسیه اعمال می‌شد، خاطرنشان کرد: در منطقه خزر، ۴ مسیر برای خروج نفت و انرژی وجود دارد که مسیر جنوبی یا‌‌ همان اول یعنی ایران، نزدیک‌ترین و باصرفه‌ترین مسیربوده و مسیر دوم به سمت شرق خط CPC است که نهایتا به چین نفت می‌برد، خط یا مسیر سوم BTC است که به سمت غرب می‌رود به طوری که از آذربایجان، ترکیه و گرجستان عبور کرده و در مدیترانه تحویل داده می‌شود و در ‌‌نهایت خط شمالی که چهارمین مسر به حساب می‌آید از منطقه روسیه طی می‌شود که این سه مسیر رقبای اصلی بوده و هستند که این مهم نشان می‌دهد ما باید برای کوتاه کردن دست رقبا سوآپر‌ها را حفظ کرده و اطمینان تولیدکنندگان نفت خزر را نیز جلب می‌کردیم.

 

وی گفت: خط نکاء- جاسک در روز بالغ بر یک میلیون بشکه طراحی شد که ۱۵۶۰ کیلومتر است و ۲ میلیارد و۶۰۰ میلیون دلار برای کشور هزینه دربرداشت که در مدت کوتاهی می‌توانستیم از درآمد حاصل از آن استفاده کنیم اما مشکلات تحریم، مقررات گمرکی در کشور و تصمیمات سوآپر‌ها و گفته‌های آنان مبنی بر اینکه ما ۲۰۰۰ بشکه نفت تولید می‌کنیم و می‌خواهیم سریعا به مقصد آن را انتقال دهیم با سیاست و برنامه‌ها شما همخوانی ندارد و ما نمی‌توانیم صبر کنیم تا یک کشتی یک میلیون بشکه‌ای حرکت کند. لذا با توجه به این چالش‌ها شرکت ملی نفت باید در این خصوص یک راهکار جدید پیدا می‌کرد.

 

آستانه ادامه داد: در قرارداد پیش بینی شده بود، سوآپر نفت خود را بر اساس حجم نفتی به ما تحویل دهد و نه براساس کیفیت به طوری که یک هزار بشکه نفت شمال در مقابل یک هزار بشکه نفت جنوب و با توجه به اینکه کیفیت نفت شمال بهتر از جنوب بود ما به راحتی می‌توانستیم در هر بشکه به ۳ دلار سود دست یابیم.

 

وی گفت: امور بین الملل نفت در خصوص حل مشکل فوق همکاری کرد و بیان داشت در مواقعی که این کشور‌ها نمی‌توانند نفت خودشان را برداشت کنند ما این نفت را می‌توانیم بفروشیم اما قیمت در عوض باید بازار را در اختیار بگیریم همچنین باید توجه داشته باشیم نباید بازار خودمان را نیز از دست دهیم.

 

قطع سوآپ در سال ۸۹ در اوج موفقیت ایران در مقابل رقبا

 

وی خاطر نشان کرد: با وجود موفقیت‌های ایران، آمریکا فشارهای زیادی بر سوآپر‌ها واردمی کرد تا مسیر ایران را ناامن جلوه دهد. درحالی که موقعیت ایران بی‌نظیر بود و فرصت خوبی بود تا بتوانیم از آن استفاده کنیم ضمن اینکه کار نیز تا مراحل خوبی پیش رفت تا اینکه در سال ۸۹ قطع شد.

 

اعتبار ایران زیر سوال رفت

 

مشاور وزیر نفت، تصریح کرد: مسئولان وقت دلیل قطع سوآپ را نداشتن سود اقتصادی و کم بودن سوآپی عنوان کردند که توضیحاتشان غیر منطقی بود و این مسئله باعث شد که عواقب حقوقی و ضرر‌های هنگفت مادی و معنوی را به کشور تحمیل کند و مهم‌ترین این خسارت‌ها این بودکه اعتبار ما درحوزه خزر ودر بین شرکتهای مهم نفتی و همچنین سوآپر‌ها زیر سوال رفت ضمن اینکه هزینه سنگینی برای این کار متحمل شدیم به طوری که از سال ۸۹ به این طرف خط لوله نکاء- ری بلا استفاده ماند در حالی که خط نکاء ۱۷۰میلیون دلار هزینه در برداشته است و اکنون‌‌ رها شده و خط دچار فرسودگی شده است.

 

 

۸۸۰ میلیون دلار سود ایران معطل ماند

 

وی تصریح کرد: به لحاظ مادی بیش از ۸۸۰ میلیون دلار ما مستقیم و غیر مستقیم نفع می‌بردیم که از سال ۸۹ تا کنون تمام امکانات این سوددهی معطل مانده‌اند.

 

وی گفت: درحال حاضر زنگنه دستور احیای آن را داده و مذاکرات برای از سر گیری سوآپ در حال انجام است اما شرایط تحریم و نگرانی سوآپر‌ها موانعی را برسر اجرایی شدن مجدد آن ایجاد کرده است. ضمن اینکه بعد از قرارداد با تولید کننده، نفت باید از خشکی حمل شده و به ساحل رسیده و ذخیره شود و دوباره قرارداد حمل از مخزن تا نکاء با کشتی داشته باشد که این قرارداد‌ها به یکباره اتفاق نمی‌افتد وسوآپر‌ها دوباره به راحتی وارد مذاکره و امضای قرارداد با ما نمی‌شوند.

 

آستانه گفت: هرچه قراردادهای ما برای مدت زمان طولانی‌تر بسته می‌شد، ضمانت اهداف ما بیشتر بود اما سوآپر‌ها به راحتی وارد نمی‌شدند که بر همین اساس بعد از قطع سوآپ محموله‌هایشان در دریا ماند در حالی که نمی‌توان قرارداد بین المللی را یکباره لغو کرد زیرا بار حقوقی دارد. لذا این‌ها به سرپرستی زین الدین، مدیر اسبق امور حقوقی شرکت نفت و سروشی، مشاور مدیرعامل شرکت ملی نفت نظر کار‌شناسی خود را تنظیم و به ثبت رساندند اما با این همه مسعود می‌رکاظمی در نامه‌ای دستور عزل زین الدین از مدیران نفتی را صادر کرد.

 

میرکاظمی تفاوت تن و بشکه را نمی‌دانست

 

آستانه تصریح کرد: جلسات متعددی برای متقاعد کردن وزیر وقت برگذار و توضیحاتی داده شد اما اطلاعات درستی به وزیر وقت نداده بودند که پایه تصمیم گیری نادرست می‌رکاظمی در این خصوص شد به طوری که در خصوص تفاوت واحد‌ها یعنی تن و بشکه مشکلاتی حادث شد و با وجود توضیحات وزیر وقت زیر بار منطق و اصل جریان نرفت.

 

وی با بیان اینکه وزیر احمدی‌نژاد عجولانه تصمیم گرفت در حالی که باید با کار‌شناسان و متولیان امر مشورت می‌کرد، گفت: ما در آن زمان به شورای عالی امنیت ملی با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی و وزارت خارجه دعوت شدیم و گفتیم که نگاه ما در سوآپ اقتصادی نبوده بلکه بلند مدت واستراتژیک بوده است و آنان نیز اعتقاد داشتند که سوآپ برقرار شود.

 

وزیر احمدی نِژاد بهترین خدمت را به ترکیه کرد

 

وی گفت: قزاقستان ذخایر عظیم نفت را در دل خود جای داده است که صد البته این ذخائر که بالغ بر ۳ تا چهار میلیون بشکه نفت است باید به بازار‌ها راه یابد اما به دلیل تعلل مقامات کشورمان، ترکیه وارد عمل شد و هم اکنون این کشور در حال تبدیل شدن به هاب منطقه است و باید گفت که این تعلل وزیر احمدی‌نژاد، بهترین خدمت به کشور همسایه یعنی ترکیه بود چراکه این خط لوله نفت از ترکیه گذشت و در حال حاضر خط لوله گاز را هم در دست احداث دارند و این درحالی است که ایران مرکز ۷۵درصد انرژی دنیاست اما ترکیه بهره می‌برد و از آن استفاده می‌کند.

 

آستانه توضیح داد: ما جاسک را به این دلیل انتخاب کرده بودیم که نگرانی کشور‌ها بابت امکان بسته شدن تنگه هرمز رفع شود اما آن کشور‌ها باید ۲۰هزار دعوای خصوصی را حل کرده تا خط را عبور دهند.
وی با بیان اینکه سوآپر‌ها در ایران با یک کشور طرف بودند که بخش اعظم آن نیز کویر است و مالک دولت است، ادامه داد: البته اگر حتی خط لوله زمانی خالی از نفت می‌ماند می‌توانستیم در طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران از آن استفاده کنیم.

 

وی خاطر نشان کرد: ما سیزده سال کار کردیم و سیاستهای تشویقی به کار بردیم و درعین حال رقبای ما نیز با تمام وجود کار کردند تا غرب، شرق وشمال را احیا کنند.

 

عضو هیات مدیره نیکو گفت: اگر قرارداد را لغو نکرده بودیم روند تحریم‌ها بگونه‌ای بود که با توجه به تحریم نفت خام ایران امکان برداشت سوآپر وجود نداشت خود سوآپر برای اینکه مشمول جریمه امریکا نشود خود لغو می‌کرد.

 

وی ادامه داد: با توجه به اینکه شرکت‌های بزرگ طرف قرارداد ما بودند وسیله‌ای برای دور زدن تحریم‌ها بود، درست مثل سیاستی که با ژاپن داشتیم که قرار بود در ازای قراردادی که در زمان خاتمی بسته شده بود به جای پول، نفت بدهیم تا عملیات شروع شود اما همزمان با آن تحریم ایران آغاز شد لذا ژاپن بر سر دوراهی ماند که یا باید پولشان را طلب نمی‌کردند و یا با ٱمریکا وارد بحث شوند و سهمیه نفت را می‌بردند که در واقع این قضیه به سود ایران تمام شد.

 

قطع کنندگان سوآپ در راستای سیاست‌های آمریکا حرکت کردند

 

وی سوآپ را مبارزه مستقیم و غیر مستقیم با رقبا و قطع آن را در جهت سیاست امریکا خواند و تصریح کرد: ۴۰ هزار بشکه در مقابل ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادراتی کشور بسیار ناچیز است و دلیلی نداشت که بگویند نفت خودمان در چاه مانده و ما نفت فروش کشورهای حاشیه خلیج فارس شدیم.

 

ویتول و دراگون همکاری کردند، کاسپین شکایت کرد

 

آستانه در خصوص بار حقوقی این قرارداد‌ها یادآور شد: ما برای سوآپ نفت با شرکت‌های ویتول، دراگون و کاسپین قرارداد داشتیم که بعد از قطع سوآپ علیه ما هجمه کردند لذا بخش حقوقی شرکت نفت و نیکو وقت گذاشتند که باعث شد که با ویتول به تفاهم برسیم و به آن‌ها گفتیم که اگر دعوا ادامه یابد و معامله قطع می‌شود و در بلک لیست قرار می‌گیرند و آن‌ها نیز متقاعد شدند که علیه ما claim نکنند و منافع خودشان را در این دیدند که از مسیر دیگری عملیات را انجام دهند، دراگون اویل نیز از جمله شرکت‌هایی است که خودش تولید دارد و از مسیر دیگری عملیات را انجام داد اما کاسپین ادعا و اقامه دعوی کرد.

 

تدبیر ما زیاده طلبی کاسپین را در نطفه خفه کرد

 

وی ادامه داد: کاسپین بالغ بر ۹۷ میلیون دلار claim کردند که اگر ویتول نیز اضافه می‌شد میزان خسارت به ۲۵۰ میلیون دلار می‌رسید.

 

آستانه توضیح داد: قرارداد کاسپین ۳ هزار بشکه در روز بود که از ۵ سال زمان ۴ سال باقی مانده بود که ادعا کردند در ۴ سال باقی مانده تصمیم داشتیم ۱۷ هزار بشکه به ایران تحویل دهیم و چون ایران نتوانست این امکان را فراهم کند ما در ازای ۱۷ هزار بشکه در روز ضربدر ۳۶۵ روز در سال ضربدر ۴ سال یعنی ۹۷ میلیون دلار سود می‌بردم که شما مانع شدید.

 

مشاور وزیر نفت، گفت: شرکت نیکو برای پیگیری قضیه کار سنگینی را آغاز کرد و بعد از claim تمام حساب‌ها را بست ساختمان‌های نیکو سوئیس و اموال مدیران را بررسی کرد و با گرفتن وکیل بین المللی هزینه سنگینی را متحمل شد و موضوع دعوا با کاسپین به دادگاه داوری رفت در اتاق ICC شرایط برای تیم حقوقی فراهم می‌شد که ما باید هزینه اتاق، قرارداد با وکیل بین لمللی و وکیل خودمان، وکیل مرضی الطرفین را باید پرداخت می‌کردیم و حجم عظیمی ادعا باید می‌آوردیم که ادعای آنان نفی شود.

 

۱۰ میلیون خسارت ایران با قطع سوآپ

 

وی ادامه داد: بعد از ۳ سال مبارزه دادگاه و تحمل میلیون‌ها دلار سرانجام توانستیم claim را به ۵. ۵ می‌لون دلار کاهش دهیم که البته با هزینه‌های جانبی زیر ۱۰ میلیون دلار خساررت خوردیم که مجبور شدیم بپردازیم و با توجه به اینکه ما محکوم شدیم باید کل هزینه را می‌پرداختیم ولی با این وجود با توجه به اینکه ما قرار داد را لغو کرده بودیم نتوانستیم حرفمان را به کرسی بنشانیم.

 

آستانه در این خصوص که به گفته می‌رکاظمی هیچ شرکت خارجی شکایت نکرده و این مباحث از سوی یک شرکت ایرانی خارجی مطرح شده است، گفت: این مسئله صحت ندارد ضمن اینکه سوآپ از بدو امر با هدایت و نظارت می‌رکاظمی بود.

 

وی با بیان اینکه در شرایطی که همه ما را تحریم می‌کنند خودمان نیز نباید خودمان را تحریم کنیم، تصریح کرد: سال ۸۹ سال سختی به لحاظ تحریم نبود که بازارهای ما بسته شود در حالی که ما خود تحریمی کردیم.

 

عضو هیات مدیره شرکت نیکو گفت: در آن زمان می‌گفتند که با این اقدام سهمیه ما دراوپک کم می‌شود در حالی که ما کمتر از سهم خودمان تولید می‌کردیم ضمن اینکه اساسا سوآپ ربطی به سهمیه اوپک نداشت.

 

وی با بیان اینکه در حال حاضر تمام تلاش ما این است که اعتماد از دست رفته را بازگردانیم تاکید کرد: باید این اطمینان را به سوآپر‌ها بدهیم که ایران باصرفه‌ترین، نزدیک‌ترین و امن‌ترین مسیر است.

 

آستانه گفت: ما اکنون دنبال جنگ قیمتی نیستیم دنبال مسائل اقتصادی هم نیستیم دنبال حفظ منافع ایرانیم و در مذاکرات با این کشور‌ها نیزآن را دنبال می‌کنیم.

 

وی با بیان اینکه در این روند ۱۷۷۰ کیلومتر از۳ کشور و ۲۰ مالک خصوصی درگیر بود، گفت: کشورهای سوآپر کننده برای مناطق حساس نگهبان گذاشته‌اند که مشکل بوجود نیاید مثلا در خط شرق در بعضی مواقع شدت سرما به ۴۰ درجه زیر صفر می‌رسید نفت از چاه در می‌آید ۳۰ درجه و افت گرما دارد و در شرایط عادی در هر ثانیه ۲ متر باید عبور کند اما در شرایط سرد نفت دچار مشکل می‌شودو لذا این کشور‌ها خیلی از مسائل را باید حل کنند که هزینه بر است در حالی که در ایران این مشکلات وجود ندارد و خود این کشور‌ها نیز این مسئله را می‌دانند.

 

آستانه در خصوص کل خسارات وارده طی مدت ۳ سال گفت: مثلا یکسری عدم النفع در این روند وجود دارد که باید محاسبه شود مثلا ۲۰۰ میلییون لیتر گازوئیل باید صرف شود تا خط لوله احیا شود، و همچنین یک میلیارد دلار صرف بهینه سازی پالایشگاه‌های تهران و تبریز شده که همه بلا استفاده مانده است.

 

وی با تاکید بر اینکه طرح سوآپ نباید ناکام بماند، افزود: این فرصت زمانی از دست رفت حال باید به جلب توجه سوآپر‌ها بیندیشم و مسیر را احیا کنیم وبه جای نگاه اقتصادی منافع استراتژیک را درر نظر بگیریم چرا که با راه اندازی مجدد سوآپ می‌توانیم سوآپ گاز هم داشته باشیم.

 

آستانه افزود: در حال حاضر ترکمنستان آمادگی دارد به ما گاز طبیعی بدهد و گاز این منطقه از طریق ایران به پاکستان، افغانستان وهند منتقل شود یعنی از شمال گاز بگیریم برای خودمان مصرف کنیم و از گاز خودمان به کشورهای که ترکمنستان در جنوب قرارداد دارد تحویل دهیم.

 

وی در خصوص برنامه حال حاضر خاطرنشان کرد: در حال حاضر با ۴ یا ۵ شرکت مذاکره کرده‌ایم اما کشورهای سوآپر کننده تضمین می‌خواهند و باید با جاهای مختلف از جمله مخازن کشتیرانی برای از سرگیری سوآپ صحبت کنند زیرا نفتشان انحصارا در اختیار حاکم و دولت نیست.

 

سیاست‌های تشویقی ایران برای از سرگیری مجدد سوآپ

 

وی با بیان اینکه ما باید برای جلب اعتماد این کشور‌ها سیاست تشویقی بکار بسته وموانع بین المللی را برداریم، ابراز امیدواری کرد: ظرف ۴ ماه آینده که محدودیت‌های نفت لغو می‌شود مسیر‌ها نیز می‌توانند باز شوند ضمن اینکه سیاست‌های تشویقی ما بر اساس طول قرارداد متفاوت است و هرچه زمان طولانی‌تر بود مشوق‌های بهتری نیز داشتیم و فی ما با تمام سوآپر‌ها متفاوت بوده و هست.

 

آستانه گفت: در حال حاضر مجددا با ویتول مذاکراتی داشته‌ایم و اگر کاسپین نیز شرایط ما را بپذیرید می‌توان وارد مذاکره شد.

 

وی همچنین گفت: کره جنوبی حاضر شده که تمام خط لوله نکا جاسک را بسازد به شرطی که تا چند سال سود از آن این کشور باشد.

 

اسناد و مدارک را رو می‌کنیم

 

این مسئول بخش سوآپ شرکت نیکو یادآور شد: اگر زمانی لازم باشد نامه زین الدین با امضای قلعه بانی که به وزیر نفت سابق تحویل داده شده بود با تمام مفاد و حاشیه نویسی منتشر خواهیم کرد تا هیچ عذری مبنی بر بی‌اطلاعی باقی نماند.

 

دیوان محاسبات؛ قطع سوآپ اشتباه تاریخی بود

 

وی تاکید کرد: سازمان بازرسی و دیوان محاسبات این قضیه را بررسی کرده و با ارائه گزارشی مستند اذعان کرده‌اند که سوآپ به نفع ایران و قطع آن اشتباهی تاریخی بود. 

 

هاشمی رفسنجانی: افراط‌گرایان عاملان بی‌مزد و مواجب استکبار و استبدادند

Posted: 15 Aug 2014 12:37 AM PDT

جرس: هاشمی رفسنجانی در همایش روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور اظهار داشت:  افراطی گری ها به اسم مسلمانان باعث بدنامی اسلام می شود آنهم در شرایطی که اسلام دین مهربانی و پیامبر اکرم رسول رحمت و رأفت بودند. وی برگزاری چنین همایش هایی را برای هماهنگی در سیاست خارجی مؤثر دانست.    

 

به گزارش آفتاب، وی با تشریح اوضاع کشور در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی و نقش مردم در انتخاب مسؤولین گفت: علی رغم برخی دشواری ها، روزهای روشنی پیش روی ملت ایران است و امیدواریم به افق 20 ساله در سند چشم انداز برسیم.

 

هاشمی رفسنجانی با بیان اهداف دشمنان برای وضع تحریم و دامن زدن به تشدید آنها گفت: هنر دیپلماسی این است که مثل سال های پس از جنگ برای حقوق مردم بایستیم تا حق مردم ایران مورد تأیید قرار گرفته و ثبت گردد.

 

وی با اشاره به مذاکرات هسته ای و مدیریت دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در این زمینه اظهارداشت: حمایت های رهبری و ملت از مسؤولین سیاست خارجی بهترین سرمایه برای مذاکره کنندگان است تا بتوانند حقوق ایران را در تاریخ ماندگار کنند.

 

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش، به شرایط امروز منطقه اشاره کرد و گفت: افراطی گری ها به اسم مسلمانان باعث بدنامی اسلام می شود آنهم در شرایطی که اسلام دین مهربانی و پیامبر اکرم رسول رحمت و رأفت بودند.

 

هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از شرایط کنونی در جهان اسلام، به برنامه های شوم مثلت استکبار، استبداد و افراطی گری اشاره کرد و افزود: این مثلث می خواهد امنیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ملت های منطقه را به خطر بیاندازد.

 

وی تصریح کرد: استکبار و استبداد مثل دو لبه قیچی، منافع ملت ها را به یغما می بردند و هنوز هم برای چپاول آنها برنامه دارند.

 

هاشمی رفسنجانی، افراط گرایان را عاملان بی مزد و مواجب استکبار و استبداد خواند و گفت: آنها با آموزش، اطلاعات و روابط و با استفاده از رسانه های مجازی و حمایت استکبار، برنامه های خود را در کشورهای اسلامی افزایش داده اند.

 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ابراز تأسف از سرنوشت برخی از کشورهایی که علیه استبداد و استعمار برخاسته بودند، اظهارداشت: مردم وقتی از استبداد به تنگ می آیند، مثل ملت های چند کشور عربی قیام می کنند، اما به دلیل فقدان رهبریت آگاه چنین خطری محتمل است که از چاله استبداد بیرون آمده و گرفتار چاه افراطی گری شوند.

 

هاشمی رفسنجانی بیداری اسلامی را نقطه امید ملت ها برای رهایی از استبداد و استعمار خواند و گفت: دشمنان و ملت های منطقه تلاش بسیاری دارند تا این روند را به بیراهه بکشانند.

 

وی با تشریح شباهت ها و تفاوت های انقلاب های سال های اخیر چند کشور اسلامی با انقلاب مردم ایران در سال 57 و حضور تروریست ها در مقاطع مختلف آن خاطرنشان کرد: با حضور آگاهانه مردم و حمایت های آنان از مسؤولین همه این توطئه ها خنثی شد.

 

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارائه تحلیلی از اوضاع آمریکایی ها در ماه های اول پس از پیروزی انقلاب و تغییر شرایط آنها پس از تسخیر لانه جاسوسی گفت: دانشجویان انقلابی حرکتی کردند که امام و مسؤولان هم از آن، حمایت و هم مسایل پس از آن را مدیریت کردند.

 

وی با برشمردن تفاوت های اقدامات انقلابی با کارهای افراطی، به نفوذ تندروها در لایه های مدیریتی سال های اول انقلاب اشاره کرد و اظهارداشت: چون مسؤولان اولیه انقلاب شناخت کافی از افراطیون داشتند، توانستند آنها را به مردم معرفی کنند و با رهبری مدبرانه امام(ره) خیلی زود از بلای افراطی گری ها عبور کردیم.

 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور مردم برای دفاع از انقلاب در مقاطع مختلف را مورد تأکید قرار داد و گفت: انتخابات 24 خرداد سال 92 نشانه ای از پیروزی خواست مردم است و باید مسیر رشد آگاهی مردم با جدیت دنبال شود و شرایط اعتلای همه جانبه اجتماعی فراهم گردد.

 

وی ابراز امیدواری کرد دولت یازدهم که برخاسته از خواست فرهیختگان و نخبگان و قاطبه مردم است، بر مشکلات فائق آید و شرایط و محیط اخلاقی هر چه بهتر در کشور فراهم شود.

 

در آغاز این دیدار، دکتر محمد جواد ظریف ، وزیر امورخارجه ، ضمن خوشامدگویی به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزارشی از گردهمایی سالانه نمایندگی های جمهوری اسلامی در ایران ارائه کرد. 

 

وال استریت ژورنال: وزارت دفاع آمریکا بدون اطلاع اوباما به اسرائیل سلاح داده است

Posted: 14 Aug 2014 11:50 PM PDT

 جرس: روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، در گزارشی اظهار کرد که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با وجود عدم موافقت کاخ سفید و وزارت خارجه این کشور، ارتش اسرائیل را به سلاح‌های مختلف تجهیز کرده است.  

 

به گزارش ایسنا به نقل از وال استریت ژورنال، رئیس جمهوری آمریکا در جنگ اخیر غزه تلاش داشته با فشار به تل آویو مسئولان اسرائیل را بر آن بدارد تا در حمله به غزه خویشتن‌دار باشند و محتاطانه تر عمل کنند و در همین راستا برنامه‌های نظارتی بیشتری را در زمینه اعطای سلاح به اسرائیل وضع کرده بود اما پنتاگون با دور زدن این محدودیت‌ها به ارسال سلاح برای اسرائیل اقدام کرده است.

 

وال استریت ژورنال نوشت: پنتاگون با ارسال سلاح برای اسرائیل در طول جنگ غزه نشان داد که کاخ سفید و اداره حاکم آمریکا تاثیر چندانی بر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل ندارد و حامیان تل‌آویو در آمریکا در پاره‌ای از مواقع بدون اجازه رهبران خود دست به برخی حمایت‌ها از اسرائیل می‌زنند.

 

در واکنش به این گزارش ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد‌ که دولت واشنگتن نظارت‌های خود بر ارسال سلاح برای اسرائیل را افزایش داده اما در عین حال مدعی شد که چیز غیرعادی رخ نداده است.

 

وی گفت: با توجه به بحران غزه طبیعی است که آمریکا اقدامات احتیاطی بیشتری را برای نظارت بر کمک‌های نظامی به اسرائیل در پیش بگیرد اما واشنگتن در هر حال متعهد به تامین امنیت اسرائیل است.

 

وال استریت ژورنال نوشت: در جنگ غزه آمریکایی‌ها عملا به نظاره این جنگ نشسته بودند و کار خاصی انجام ندادند.

 

به نوشته این روزنامه روز چهارشنبه نیز گفتگوی تلفنی داغی میان اوباما و نتانیاهو انجام شد که در آن نتانیاهو از اوباما خواهان تضمین‌هایی برای برقراری آتش بس طولانی مدت با حماس شد.

 

اسرائیل و فلسطین روز پنج شنبه توافق کردند که آتش بس میان دو طرف برای پنج روز دیگر ادامه یابد تا مذاکرات سیاسی به نتیجه دلخواه برسد. 

 

ظریف: نتیجه قطعی مذاکرات قبل از پایان مهلت چهار ماهه بعید است

Posted: 14 Aug 2014 11:33 PM PDT

 جرس: وزیر امور خارجه گفت: اگر در مذاکرات ایران و 1+5 به توافق کلی در موضوعات مختلف برسیم، باز هم نیاز به زمان است تا جزییات مذاکرات نیز انجام شود، بنابراین بعید می دانم زودتر از مهلت چهارماهه در مذاکرات به نتیجه قطعی برسیم.

 

به گزارش خانه ملت، «محمد جواد ظریف» در پاسخ به این سوال که آیا امکان دارد قبل از اتمام مهلت چهار ماهه در مذاکرات هسته ای به نتیجه قطعی رسید، گفت: اگر توافق کلی در موضوعات مختلف مذاکرات هسته ای صورت بگیرد، باز هم نیاز به زمان وجود دارد تا جزئیات مذاکرات انجام شود.

 

وی با بیان این که مذاکرات هسته ای در مجموع رو به پیشرفت است، ادامه داد: از ابتدا اعتقاد داشته و داریم که اگر اراده قوی از سوی غربی ها وجود داشته باشد، مذاکرات هسته ای خیلی زود به نتیجه می رسد.

 

مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران افزود: با توجه به واقعیت هایی که در هفت ماه گذشته از مذاکره با کشورهای 1+5 درک شد، احساس می شود که طرف مقابل با احتیاط بیشتری حرکت کرده است.

 

ظریف درباره مذاکرات ایران و آمریکا در حاشیه مذاکرات هسته ای نیز اظهار داشت: گفت و گوهای دو کشور درباره موضوع هسته ای به این دلیل است که با سایر کشورها دارای روابط سیاسی رسمی هستیم و می توانیم از طریق سفرای کشورهای خارجی مقیم در تهران مذاکرات مختلف را پیگیری کنیم که این شرایط درباره آمریکا صدق نمی کند.

 

وی همچنین درباره تحولات عراق و روابط ایران با کردهای این کشور گفت: همواره با تمامی گروه های سیاسی عراق و از جمله کردها تعامل خوبی داشته ایم تا تمامیت ارضی عراق حفظ شود.

 

به گزارش ایرنا، ایران و گروه 1+5 در مذاکرات وین ٦ به دلیل اختلافات بویژه در مورد میزان غنی سازی ایران و طول دوره توافق جامع نتوانستند به توافق برسند و از این رو زمان دوره مذاکرات جامع هسته ای برای رسیدن به توافق نهایی و نیز توافق اولیه ژنو را به مدت چهار ماه تا ٢٤ نوامبر ٢٠١٤ تمدید کردند.

 

تهران پیشنهادهایی علمی و منطقی را به طرف مقابل ارایه کرده است و طرفین در تلاش هستند به مفهوم مشترکی در موضوعات اختلافی از جمله غنی سازی دست یابند.

 

همچنین ایران اعلام کرده است که برای 5 تا ٧ سال آینده به ظرفیت ١٩٠ هزار سو برای تهیه سوخت نیروگاه اتمی بوشهر، راکتور تحقیقاتی تهران و راکتور اراک نیاز دارد. 

 

محرومیت دراویش زندانی از ملاقات با خانواده، به علت اصرار بر اجرای قانون

Posted: 14 Aug 2014 11:12 PM PDT

جرس:  با وجود گذشت سه سال از حبس هشت ساله و نیمه‌ای که حکم غیابی قاضی صلواتی برای رضا انتصاری فعال حقوق دراویش گنابادی رقم زده است، این درویش گنابادی کماکان از حقوق اولیه و بدیهی یک زندانی بی‌بهره است.  

 

به گزارش مجذوبان نور، رضا انتصاری بار دیگر به خاطر اعمال فشار غیرقانونی مسوولان زندان اوین در خصوص اجبار این درویش زندانی به پوشیدن لباس زندان، از ملاقات با خانواده‌اش به دلیل آنچه این زندانی رعایت کرامت و نگه داشتن حرمت زندانیان سیاسی توصیف می‌کند خودداری کرد.

 

مسوولان زندان اوین که بعد از جداسازی زندانیان سیاسی و عقیدتی بند ۳۵۰ و انتقال غیرقانونی آنان به بندهای زندانیان جرایم اجتماعی، موجی از تهدیدهای روانی را علیه این زندانیان ایجاد کرده بودند در تازه‌ترین اقدام، علاوه بر تهدید فیزیکی برخی از زندانیان عقیدتی و سیاسی از طریق اشرار داخل زندان، با اعلام این تصمیم واهی اجباری شدن لباس زندان در هنگام ملاقات با قصد تحقیر زندانیان سیاسی و دراویش زندانی، مانع از ملاقات آنها با خانواده‌‌هایشان می شوند.

 

خانواده این زندانی به مجذوبان نور گفته‌اند: « با اینکه می‌دانیم احتمال انجام ملاقات بسیار کم است، باز هم به اوین می‌رویم، اما پس از ساعت‌ها انتظار ملاقات انجام نمی‌شود. در یک ماه گذشته تنها یک بار او را ملاقات کردیم چون مسوولان زندان حاضر شدند رضا با لباس عادی به سالن ملاقات بیاید. اما دو هفته است که به او گفته‌اند دیگر ملاقات بدون لباس زندان امکان ندارد»

 

یادآور می‌شود طبق آیین نامه‌ سازمان زندان‌ها، استفاده از لباس زندان برای زندانیان سیاسی در هنگام ملاقات و اعزام به مراکز درمانی و قضایی ممنوع است اما با وجود این قانون، اجبار در استفاده از لباس زندان بر دراویش و دیگر زندانی‌های سیاسی که به بندهای عادی اوین منتقل شده‌اند همچنان اعمال می‌شود به طوری که هفته گذشته محمد ابراهیمی زندانی محبوس در بند ۸ و امید بهروزی و فرشید یداللهی از وکلای زندانی دراویش در بند ۷ نیز به همین دلیل از حق ملاقات خود انصراف دادند.

 

رضا انتصاری خبرنگار اخراجی صدا سیما است که در سال ۸۸ اخراج و هم اکنون به علت تهیه مستند و فعالیت در سایت مجذوبان نور، به هشت سال و نیم زندان محکوم شده است. 

 

واکنش جان کری و بان کی‌مون درباره کناره‌گیری مالکی از قدرت

Posted: 14 Aug 2014 10:53 PM PDT

جرس: وزیر امور خارجه آمریکا، بیانیه ای را در خصوص اهمیت کناره گیری نوری المالکی از سمت نخست وزیری عراق منتشر کرد.  

 

به گزارش واحمد مرکزی خبر به نقل از سایت وزارت امور خارجه آمریکا، جان کری دیروز با انتشار بیانیه ای درباره کناره گیری نوری المالکی نخست وزیر عراق و حمایت او از انتصاب حیدر العبادی به این سمت، گفت: « تصمیم مهم و شرافتمندانه نوری المالکی را برای حمایت از حیدر العبادی نخست وزیر منتخب در مسیر تلاش‌ها برای تشکیل دولت جدید و ارائه طرحی ملی بر اساس جدول زمانی تعیین شده در قانون اساسی عراق، تحسین می‌کنیم. این تصمیم مهم، زمینه را برای رویداد تاریخی و انتقالِ صلح آمیز قدرت در عراق فراهم می‌کند.


ما از «عبادی» و همه حاکمان (سیاسی) عراق می‌خواهیم در خصوص تکمیل این فرآیندِ ضروری برای ایجاد انسجام در کشور و همچنین برای تحکیمِ تلاش های اقوام گوناگون عراقی علیه تهدید مشترک یا همان دولت اسلامی عراق و شام، فوراً اقدام کنند. آمریکا بر اساس «توافق چارچوب راهبردی»، آماده همکاری با دولت جدید و فراگیر در عراق برای مقابله با این تهدید است و ما سایر کشورهای منطقه و جامعه بین المللی را نیز به همین کار تشویق می‌کنیم.


واکنش بان کی‌مون به کناره‌گیری مالکی از قدرت


بان کی مون دبیر کل سازمان متحد روز پنجشنبه از تصمیم نوری المالکی نخست وزیر عراق مبنی بر کناره گیری و همچنین حمایت از «حیدر العبادی» جانشین خود استقبال کرد.


به گزارش خبرگزاری رویترز از مقر سازمان ملل متحد در نیو یورک، در بیانیه ای که توسط دفتر دبیر کل سازمان ملل در این باره منتشر شد آمده است: «بان امیدوار است یک دولت جامع در عراق به زودی تشکیل شود.»
 

خرد سیاسی و سخنان رئیس‌جمهور

Posted: 14 Aug 2014 01:30 PM PDT

حسین قاضیان
فایده‌ی «مشخص» سخنان آقای روحانی چیست جز خنک کردن دل موافقانش؟  آیا این دل خنکی به پیامد‌هایش می‌ارزد؟


دو روز پیش مطلب کوتاهی نوشتم در نقد این سخن رئیس جمهور که گفته بود به جهنم که مخالفان توافق هسته‌ای می‌ترسند و می‌لرزند.‌‌ همان طور که حدس می‌زدم این نوشته با مخالفت‌ها و انتقادهایی بیش از معمول روبرو شد. وقتی نظر منتقدانم را مرور می‌کردم به نظرم رسید که چند موضوع -غیر از مواردی که در ذیل کامنتها به آن‌ها پاسخ داده‌ام - باید روشن یا تصریح شود. شاید به این ترتیب معلوم شود که اختلاف نظر دقیقاً در باره‌ی چیست.


نخست اینکه من معتقدم ما به رئیس جهور رای نمی‌دهیم تا معلم اخلاق یا مجسمه‌ی ادب باشد یا برای ما به شیوایی سخنوری کند یا فلسفه ببافد و حرف‌های قشنگ بزند. ما به او رای می‌دهیم تا کارهایی را انجام دهد که بر عهده‌ی یک رئیس جمهور است. بنابراین نقد او هم باید برپایه‌ی انتظاری باشد که از یک رئیس جمهور داریم. به همین دلیل، نقد من بر سخن رئیس جمهور نیز نه جنبه‌ی اخلاقی داشت نه مبنای ادبی یا فلسفی یا روشنفکرانه یا آرمان گرایانه. بلکه پایه‌ای کاملا سیاسی، کارکردگرایانه و سودانگارانه داشت و دارد. من نه در مقامی هستم که بخواهم به آقای روحانی درس ادب و اخلاق بدهم نه ایشان به این درس‌ها نیاز دارند. اساس استدلال من کاملا مبتنی بود بر خردورزی سیاسی، یعنی سنجش سود وزیان یک عمل سیاسی معین.


منطق نقد سخن رئیس جمهور بر این اساس استوار است که رئیس جمهور در وهله‌ی اول سیاستمدار است. سیاستمدار خوب، همانا سیاستمداری است خردمند. رئیس جمهور خوب هم رئیس جمهوری است خردمند. خردمندی رئیس جمهور البته این نیست که مثلا از آراء و نظریات کانت و هگل و دیگر فیلسوفان حرف بزند و به آثار فوکو یا فوکویاما ارجاع بدهد. رئیس جمهور لازم نیست دانشمند باشد و یا فیلسوف تا خردمند به حساب بیاید. خرد سیاسی در اینجا یک خرد کاملاً عملی و بلکه عملیاتی است. عقل و خردی که صرفاً ناظر است به ارزیابی سود و زیان، و تناسب وسیله و هدف، در هر عمل معین، در شرایط مشخص.


اگر رئیس جمهور نتواند سود و زیاد عمل خود را (که شامل گفتارش هم می‌شود) به درستی بسنجد، یا متوجه نباشد که با وسیله‌ای معین به هدف موردنظرش نمی‌رسد، رئیس جمهور خردمندی نیست، گیرم دانشمندی والاقدر باشد یا معلم اخلاقی برجسته یا استاد ادبیات و اسوه‌ی ادب. به همین دلیل ملاک رئیس جمهور خوب بودن هم نه این است که او مودب باشد یا ادبیاتش درست باشد، نه این است که با مخالفان مثل خودشان برخورد کند و حالشان را بگیرد و جگر موافقانش را حال بیاورد، نه این است که یک سره اهل مدارا باشد یا یک سره اهل جدل. مهم این است که مودب بودن یا نبودنش، مثل مخالفان حرف زن یا نزدنش و مداراگری یا تندی و درشتی‌اش برای هدف سیاسی مورد نظرش سودمند باشد یا دست کم زیانش بیش از سود آن نباشد.


اما ببینیم سخن اخیر آقای روحانی در مقام رئیس جمهور تا چه اندازه خردمندانه بوده، یعنی به سود او تمام خواهد شد. رئیس جمهور در خطاب به مخالفانش از زبانی تند و آمیخته به طعنه و دشنام سیاسی استفاده کرده است. اما آیا رئیس جمهور قادر است به این روال ادامه دهد؟ آیا می‌تواند در این بازی پیروز شود؟ آیا گل‌های زده‌اش در این بازی از گل‌هایی که خوهد خورد کمتر خواهد بود؟


برای پاسخ بد نیست عرصه سیاست را به یک بازار تشبیه کنیم که اقدامات سیاسی در آن قیمت مشخصی دارد. اگردر این بازار برخی از بازیگران سیاسی از رانت– یعنی موقعیتی ویژه - برخوردا باشند قیمت اقدامات آنان ارزان‌تر است. در نتیجه از آن اقدامات بیشتر استفاده می‌کنند. در بازار سیاست ایران نیز نیروهایی که به رهبری نزدیک‌تر هستند از رانت بیشتری برخوردارند‌‌ همان طور که خود رهبر از این موقعیت ویژه برخوردار است (مهم ترینش اینکه اختیار زیاد و مسوولیت کم دارد و در نتیحه اقداماتش برای او کم هزینه‌تر از معمول است).


گذشته از این، می‌دانیم دلواپسانی که خطاب آقای روحانی به سوی آنان بود،‌‌ همان کسانی هستند که از رانت رهبری برخوردارند و نشان داده‌اند که برای برخورد با مخالفان نه تنها از زبان ناسزای سیاسی به وفور استفاده می‌کنند که حتی از زبان فحاشی کوچه و بازار هم کم بهره نمی‌گیرند. آیا آقای روحانی می‌تواند در این میدان با آنان مقابله کند؟ آیا این نوع سخن گفتن به مثابه‌ی هدیه‌ای برای آنان نیست که به ایشان اجازه می‌دهد بازی‌ای را به دعوت آقای روحانی شروع کنند که برنده‌اش هر که باشد آقای روحانی و حامیانش نیستند. اگر فردا روزی رهبر آمد و همین حرف را خطاب به موافقان مذاکرت ژنو زد و گفت «به جنهم که شما از مقاومت در برابر دشمن می‌ترسید»، آیا آقای روحانی و حامیانش می‌توانند منطقا با آن مخالفت کنند در حالی که خودشان این رویه را در برابر مخالفان‌شان در پیش گرفته‌اند؟


به علاوه، و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، فایده‌ی «مشخص» سخنان آقای روحانی چیست جز خنک کردن دل موافقانش؟ آیا این دل خنکی به پیامد‌هایش (=قیمت این سخن) می‌ارزد. آیا آقای روحانی قرار است عمل مشخصی انجام دهد که نیاز به چنین سخنانی برای پشتیبانی از آن عمل دارد؟ یا فقط این کار به مثابه‌ی گشودن جبهه‌ای فرعی است و افزایش هزینه‌های اقدامات بعدی رئیس جمهور؟


پاسخ به پرسش‌هایی از این دست است که نشان می‌دهد سخنان آقای روحانی تا چه اندازه از منظر خرد سیاسی عملی قابل دفاع است. هر چند اگر این سنجش از منظر سیاست دموکراتیک انجام گیرد حساب آقای روحانی خیلی سنگین‌تر خواهد شد. 

منبع: فیس بووک نویسنده 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


اگر موسوی، نخست وزیر دوران امام بود،”شریح” هم قاضی دوران حضرت علی بود

Posted: 14 Aug 2014 01:30 PM PDT

 

در مراسمی که روز شنبه ۱۸ مرداد ماه به مناسبت سالروز شهادت خبرنگار شهید محمود صارمی و روز خبرنگار در برج میلاد برپا شد، و با استقبال بسیار اندک خبرنگاران همراه بود، برخی از حامیان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ فرصت را غنیمت شمرده و با نادیده گرفتن وطن‌فروشی و جنایات شرم‌آور سران و عوامل فتنه به حمایت از آنان پرداخته و یکطرفه داد سخن دادند!

یکی از سخنرانان این مراسم آقای مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بود که بدون اشاره به ظلم بزرگ و آشکار سران فتنه و اسناد فراوان و غیرقابل انکاری که از پادویی ذلت‌بار آنان برای مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس در دست است، به تجلیل از آنان پرداخت و توضیح نداد که چگونه در کسوت یک روحانی می‌تواند و به خود اجازه می‌دهد از کسانی که واژه «مفسد فی‌الارض» فقط گویای بخشی از خیانت آشکار آنان به اسلام و انقلاب و امام است، حمایت کند؟! و این پرسش را نیز بی‌پاسخ گذاشت که ادعای پیروی ایشان از امام راحل(ره) با حمایت چند سال اخیر وی از اصحاب و سران فتنه ۸۸ چگونه قابل قبول است؟

آیا سران فتنه ۸۸ و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز ۱۳ آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهایی‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، گروهک‌های کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بی‌پرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم این که چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر ... نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه‌گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده‌نظام آمریکا در ایران معرفی نمی‌کرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیامدند؟

آیا شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر ندادند؟ کدامیک از این جنایات بی‌شرمانه قابل انکار است؟ آقای مهاجری اصرار دارد از مهندس موسوی با عنوان نخست‌وزیر دوران امام(ره) یاد کند و تعجب‌آور است که توضیح نمی‌دهد مگر «شریح»، قاضی دوران امام علی علیه‌السلام نبود؟ و مگر به قول حضرت امام(ره)، میزان حال فعلی افراد نیست؟

منبع: کیهان
 
 ستون «جهت اطلاع» منعکس کننده‌ی مطالب تحلیلی مغایر با اهداف جنبش سبز است و صرفا جهت اطلاع همراهان جنبش سبز و خوانندگان جرس منتشر می گردد.