جنبش راه سبز - خبرنامه |
- درخواست خانواده دکترشریعتی از مسئولان برای انتقال پیکر وی به ایران
- رهبری: با هر گونه دخالت آمریکا در عراق بشدت مخالفیم
- نامه همسر تاج زاده به رئیس قوه قضاییه: فغان برای مظلومیت اسلامی که اسیر دست شماست
- فرمانده ناجا حصر رهبران جنبش سبز را “نشانه رأفت” دانست
- روزنامه هفتصبح مجرم شناخته شد
- درخواست ۱۰۰ وکیل دادگستری از رییس قوه قضاییه برای اعاده دادرسی عبدالفتاح سلطانی
- ادامه اعتصاب غذای رضا شهابی در اعتراض به تبعید غیر قانونی
- نامه خانواده زندانیان سیاسی به لاریجانی درباره عدم اجرای مواد ۱۳۴ و ۱۰ قانون مجازات
- داعش دو شهر دیگر در حاشیه رود فرات را تصرف کرد
- اگر سعه صدر نظام نبود، مجازات این افراد بسیار سنگین میشد
درخواست خانواده دکترشریعتی از مسئولان برای انتقال پیکر وی به ایران Posted: 22 Jun 2014 08:30 AM PDT جرس: ۳۷سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی یا به تعبیر خانوادهاش «شهادت» او، هنوز پیکر این پژوهشگر و جامعه شناس برجسته تاریخ معاصر در زینبیه دمشق است و جسد مومیایی شدهاش که قرار بود بعد از امانتسپاری ۵ ساله به ایران برگردانده شود، منتظر موافقت مسئولان است؛ خانواده شریعتی هم چنانکه تنها پسر او، احسان شریعتی میگوید هرگز با شرایط مناسبی برای انتقال پیکر او مواجه نشدهاند.
احسان شریعتی در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» ابراز امیدواری کرده که با توجه به وقوع جنگ داخلی در سوریه و عدم اطلاع از مقبره شریعتی، مسئولان موافقت کنند که پیکر پدرش به ایران منتقل شود؛ البته منوط به آنکه اجازه داده شود او طبق وصیتش در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی را فراهم کند.
در روزهای اخیر محمد حسین متقی از دوستان محمد منتظری روایت کرده که دو هفته پیش از خروج شریعتی از ایران پیش او رفته و پیغام محمد منتظری را برای کمک به خروج زمینی و البته غیرقانونی رسانده است که شریعتی میگوید دو هفته بعد مراجعه کنید و قبل از موعد قرار هم از طریق مرز هوایی به صورت قانونی خارج میشود. چطور دکتر شریعتی این اطمینان را داشت که میتواند به صورت قانونی و بیدردسر از ایران خارج شود؟ درحالی که همسرش پوران شریعت رضوی، در خاطرات خود گفته ظاهرا تا چهار روز قبل از سفر هنوز پاسپورت به دست مرحوم شریعتی نرسیده بود.
شریعتی اطمینان نداشته است و تا لحظه آخر نگران ممانعت از خروج بود. در واقع تنها موردی که امیدواری ایجاد کرد اشتباهی بود که در شناسنامه دکتر ایجاد شده و نام ایشان مزینانی ثبت شده بود، در حالی که در پروندههای ساواک و اداری نام ایشان شریعتی مزینانی ثبت شده بود (البته بعد از انقلاب یک افسر گذرنامه گفت که من متوجه این مساله شدم اما به ساواک اطلاع ندادم؛ هر چند درستی این ادعا روشن نیست). آن زمان در ردیفهای ممنوعین، «شریعتی مزینانی» ممنوعالخروج بوده نه «مزینانی». حتی در مورد من و سارا هم سند وجود دارد. اولین بار من از کشور با نام «مزینانی» خارج شدم. من فرزند اول بودم و ارتباطات بیشتری با دوستان او داشتم و آن موقع با برخی از شاگردان دکتر در حسینیه ارشاد در تماس بودم که برایشان مشکل ایجاد شد و ممکن بود خود من هم دستگیر شوم. به همین دلیل بدون اینکه دیپلم ششم را بگیرم از ایران خارج شدم و دیپلمم را از آمریکا گرفتم. آن موقع فهمیدیم که من ممنوعالخروج نیستم. همین مساله در مادرم امیدواری ایجاد کرد که برای دریافت پاسپورت دکتر هم اقدام کنیم. در مجموع، احتمال میدهم که دو هفته قبل از سفر که آنها پیشنهاد خروج از مرز زمینی را به دکتر دادند، ایشان احتمال گرفتن پاسپورت را داده بود و این هم یکی از دلایلی است که شاید دکتر بر اساس آن، این پیشنهاد را رد کرده است. شریعتی مساله خروجش را با هیچ کس در میان نگذاشته بود و فقط خودش و مادرم در جریان بودند که احتمالا بتواند در آن تاریخ از ایران خارج شود. به هر حال بعد از خروج دکتر شریعتی از ایران که شایعه آن در شهر پیچید، ساواک با منزل تماس گرفت و پرسید که چطور از مرز خارج شده؟ که در تماس اول مادرم اظهار بیاطلاعی کرده بود و در تماس دوم به ساواک میگوید که ایشان به طور قانونی از ایران خارج شده است. جالب است که در تماس سوم با منزل، مامور ساواک (حسینزاده – عطاپور) به مادرم تسلیت گفته بود؛ یعنی دقیقا همان روزی که آن حادثه برایشان پیش آمد.
وقتی دکتر شریعتی در ساوتهمپتون انگلیس دچار عارضه میشود، چه کسانی تصمیم میگیرند او را با ویلچر به بیمارستان منتقل کنند؟ یعنی حالش همچنان خوب بود که با ویلچر به بیمارستان منتقل شد؟ درباره ساعاتی که فرزندان شریعتی پیکر او را افتاده بر آستانه در میبینند و اقدامات بعدی و انتقال ایشان به بیمارستان بیشتر توضیح بدهید.
خانهای توسط پسردایی مادرم در شهر ساوتهمپتون اجاره شده بود تا دکتر شریعتی که برای تدریس در دانشگاه این شهر تقاضا داده بود، با خانواده در آن ساکن شوند. دکتر بعد از اینکه با فرزندانش که تازه از فرودگاه رسیده بودند صحبت میکند، در نیمههای شب به اتاقش در طبقه بالا میرود تا استراحت کند. صبح خانم فکوهی که میزبان بودند میبیند که دکتر در آستانه در افتاده است، طوری که بینی ایشان ضرب دیده بود؛ و به بیمارستان زنگ میزند. در گزارش پزشکی قانونی آمده که ایشان در محل فوت کرده بود. اما در روز حادثه دختران ایشان که آنجا بودند دیدند که شریعتی را با ویلچر به بیمارستان منتقل کردند. کسی را که فوت کرده با ویلچر منتقل نمیکنند!
آن لحظه کسی متوجه نمیشود که شریعتی نفس میکشد و هنوز زنده است؟
نه. اینها را بررسی بیمارستان نشان میدهد. اما مساله این است که گزارش بیمارستان و نحوه انتقال ایشان تناقض دارد.
در توضیحاتی که به نقل از شما در سایت دکتر شریعتی منتشر شده، آمده که «بیمارستان ساوتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید پرونده چنین شخصی (شریعتی) در آرشیو ما موجود نیست!» آیا کسی پیگیر این پرونده شد؟
در سفری که یکی، دو سال پیش سارا شریعتی به شهر ساوتهمپتون در جنوب انگلیس داشت، به بیمارستان رفت و درخواست کرد تا پرونده پزشکی شریعتی را ببیند. اما آنها گفتند در پروندههای ما چنین اسمی وجود ندارد. این هم موردی است که مشکوک به نظر میرسد. علت مراجعه به بیمارستان این بود که از نظر یکی از اطبایی که سارا شریعتی با او مشورت کرده بود، چند دلیلی که در گزارش پزشکی قانونی برای فوت آورده شده بود با هم همخوانی نداشتند. در آن زمان هنوز آنژیو در کار نبود و نمیتوانستند تشخیص قطعی بدهند و همانطور سرپایی دیدهاند. دکتر سروش گفتهاند دیدم که بدن دکتر را باز کردهاند. در حالی که ما وکیل گرفته بودیم و کنفدراسیون و انجمنهای اسلامی نیز همه خواسته بودند که شریعتی کالبدشکافی شود. در حالی که دوستانی مانند دکتر میناچی، ابراهیم یزدی و مادرم و …، میخواستند دکتر را به صورت امانی به سوریه ببرند و گفتند که اگر درخواست کالبدشکافی کنیم ممکن است پیکر ایشان از دست ما خارج شود و دولت انگلیس آن را به دولت ایران تحویل دهد. حتی همان موقع اکیپی از نظامیها هم آمده بود که پیکر ایشان را ببرند.
تصمیم به دفن امانی پیکر شریعتی در سوریه چطور گرفته شد؟
تصمیم جمع این شد که دکتر را به سوریه ببرند. امام موسی صدر هم از دولت سوریه اجازه گرفت که در زینبیه به امانت سپرده شود. بحث دیگری هم بود که به عراق برود. آقای بنیصدر که پدرش هم در عراق دفن شده بود، پیشنهاد داد جنازه را به عراق ببریم. عدهای میگفتند ما باید با امام خمینی هماهنگ کنیم که ببینیم چه استقبالی صورت میگیرد.
چه کسانی؟
کسانی که با آیتالله خمینی در تماس بودند، میگفتند که باید ببینیم ایشان از این موضوع استقبال خوبی میکند یا نه. اما در همین زمان اطلاع دادند که این امکان از طریق آقا موسی صدر در سوریه وجود دارد. گاهی میبینم که به غلط گفته میشود چرا شریعتی وصیت کرد در زینبیه دفن شود! در حالی که وصیت شریعتی در نامهای که در آن از حسینیه ارشاد تعریف میکند، این بود که پشت تالار حسینیه ارشاد دفن شود. بردن شریعتی به سوریه به تصمیم خانواده و دوستان، با حالت مومیایی شده و امانتگذاری بود. تصمیم بر این شد که به صورت موقت و تا زمانی که اوضاع ایران مشخص شود پیکر ایشان را چند سالی به آنجا ببریم. برای همین شریعتی در آنجا دفن نشد، بلکه بدن مومیایی شده ایشان در تابوتی گذاشته شد و تابوت در یک مقبره نگهداری میشود.
کدام یک از دوستان شریعتی موافق انتقال پیکر ایشان به سوریه بودند؟
دوستان نهضت آزادی مانند یزدی و قطبزاده و صادق طباطبایی که با امام موسی صدر مرتبط بودند و ما از طریق این آقایان از نظرات آقا موسی صدر مطلع میشدیم.
قضیه انتقال ایشان به عراق به دلیل عدم همکاری و هماهنگی بود که منتفی شد؟
نه. در جلسهای که مربوط به این موضوع بود سیاسیون و رجال نشسته بودند و هر کس پیشنهادی میداد. در آنجا آقای بنیصدر هم پیشنهاد انتقال به عراق را داده بود. اما نهضتیها گفتند که این امکان در سوریه بیشتر فراهم است.
دولت سوریه آن موقع با طیف امام موسی صدر و انقلابیون ایران همراهی داشت؟
دولت سوریه با شیعیان لبنان رابطه خوبی داشت و به همین دلیل هم پذیرفت که جنازه در آنجا امانت باشد. شیعیان لبنان (امل) متحد دولت سوریه بودند.
کسانی که برای دفن شریعتی حاضر شدند هم به امام موسی صدر نزدیک بودند و هم به امام خمینی (ابراهیم یزدی، صادق طباطبایی، قطبزاده و …). آیا این نشاندهنده نوعی صفبندی سیاسی بود؟
نه ملاحظات سیاسی و صفبندی سیاسی در کار نبود. برخی از آنها مثل دکتر یزدی از دوستان قدیم دکتر شریعتی بودند. دکتر یزدی در سالهای ۴۰ تا ۴۲ که نهضت آزادی تشکیل شد از آمریکا به پاریس آمده بود. در آنجا دکتر شریعتی در جبهه ملی بود و تحلیل مشابه این دوستان را داشت که در ایران و خارج از آن باید نهضت آزادیبخشی تشکیل داد، چون معتقد بودند روش مبارزات قانونی و پارلمانی پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب نهضت مقاومت ملی دیگر جواب نمیدهد و بنابراین ما به حرکتی مکتبی (که ایدئولوژی داشته باشد)، انقلابی و متشکل نیاز داریم. در حالی که جبهه ملی ایدئولوژی نداشت. در نتیجه اینها به دنبال جبهه یا سازمانی آزادیبخش از نوع سازمان آزادیبخش فلسطین و یا الجزایر بودند. به همین دلیل میکوشیدند برای آموزش به مصر و فلسطین بروند. خود دکتر شریعتی هم به جای اسم نهضت آزادی میخواست نهضت آزادیبخش باشد اما مهندس بازرگان «بخش» را برداشت و گفت نهضت آزادی باشد. به هر حال اینها از قدیم با دکتر دوست بودند. وقتی جریان شهادت شریعتی (به نظر ما) پیش آمد همه این دوستان جمع شدند؛ یعنی همه نیروهای سیاسی ایرانی، حتی غیرمذهبی مانند کنفدراسیونیها جمع شدند که چه باید کرد. چون دولت ایران اعلام کرده بود که شریعتی استاد دانشگاهی بوده که در خارج فوت کرده و پس از انتقال جنازه مراسمی برگزار میشود. این بود که همه جمع شدند و نظر دادند که چطور این توطئه رژیم خنثی شود. در اینجا بود که بحث کالبدشکافی پیش آمد و آقای میناچی گفتند میدانیم که رژیم دکتر را به شهادت رسانده و کالبدشکافی آن قدر هم مهم نیست؛ مهمتر این است که جنازه به دست رژیم نیافتد. بنابراین ما باید جنازه را سریعتر از اینجا ببریم، چون ممکن است توافقی که برای امانتگذاری با دولت سوریه انجام شده با گذشت زمان و فشار دولت ایران و رایزنیهای آن از بین برود. در نتیجه چند روز بعد از تظاهرات و تشییع که در لندن انجام دادیم به طرف دمشق راه افتادیم و مراسم امانتسپاری انجام شد و سپس، چهلم ایشان هم در لبنان برگزار شد و آنقدر بازتاب داشت که عرفات و بسیاری از انقلابیون آن موقع آمدند. البته گاهی بین نزدیکان امام خمینی و نزدیکان آقا موسی صدر اختلاف نظرهایی وجود داشت. در پیام تسلیت اختلاف نظر بود که میگفتند پیامی که برای دکتر شریعتی از سوی آیتالله خمینی آمده انتظار انجمنهای اسلامی را برآورده نمیکند، چون در آن گفته شده بود که در فقدان دکتر شریعتی تسلیتهای زیادی به من رسید که نمیتوانم به همه پاسخ دهم. میگفتند این کافی نیست و باید اظهارنظر بیشتری میکردند. همینطور در روز چهلم شریعتی، مرحوم محمد منتظری که نماینده آیتالله خمینی برای جمعآوری وجوهات در خارج بود، به بیروت آمد. ایشان میگفت در مراسم باید عکس آیتالله خمینی باشد. مسئولان لبنانی موافقت نمیکردند. در نتیجه ایشان رفت و خودش عکس را چسباند به دیوار. به هر حال چنین اختلاف نظرهایی وجود داشت اما همه اینها در مراسم دکتر شریعتی حاضر بودند، چون دکتر شریعتی مورد اجماع اکثریت بود.
برای مومیایی کردن پیکر شریعتی چه مراحلی طی شد؟ چه کسانی هزینه آن را تامین کردند؟
برای اینکه بتوانیم در درازمدت جسد را نگه داریم و متلاشی نشود تصمیم گرفتیم مومیایی کردن انجام شود و در بیمارستان انجام شد. درباره جزئیات هزینهها کسانی چون مرحوم میناچی (و دکتر یزدی و …) بیشتر در جریان بودند. اما در مجموع انتقال جسد و بلیتهای رفتوآمد ما و مومیایی شدن و مخارجی که وجود داشت را انجمنهای اسلامی و نیروهای سیاسی آن زمان تامین میکردند.
جنازه برای چند سال مومیایی شد؟
به لحاظ شرعی حداکثر تا ۵ سال میتوانیم جسد را امانتسپاری کنیم، از آن بیشتر باید دفن شود. بنابراین برای این مدت مومیایی شد و طبیعتا طی این مدت زمان پنج ساله باید تعیین تکلیف میشد.
برای بازگرداندن پیکر شریعتی تلاش کردید؟
بله، همیشه این خواست از طرف خانواده شریعتی وجود داشته است. من در سال ۶۰ یعنی ۴ سال پس از امانتگذاری ایشان رفتم و با مقامات سوریه مذاکره کردم. منتها آن موقع چون شرایط سیاسی در ایران مطلوب نبود در نتیجه انتقال ایشان منتفی شد و دکتر شریعتی آنجا ماندگار شد.
آن زمان چه ممانعتهایی برای انتقال ایشان مطرح بود؟
این کار باید در سال اول انقلاب انجام میشد. آن موقع دولت مهندس بازرگان روی کار بود و شرایط مناسبتر بود؛ ولی به دلیل درگیریها و تلاطمهای سیاسی آن موقع، این کار به تعویق افتاد و بعد هم دیگر شرایط انجام آن نبود. واقعیت این است که شریعتی همیشه در ایران مخالفینی داشته است، ولو اینکه علنی این مخالفت را ابراز نکنند.
یعنی درخواست و پیگیری از طریق خانواده انجام شد اما پاسخ منفی گرفتید؟ چه نهادی با این انتقال مخالفت کرد؟
ببینید شریعتی یک موضوع خانوادگی نیست که ما بخواهیم صرفا خودمان اقدام کنیم. در دولت قبل هم پاسخ دادند که خود خانواده اقدام کند، مانند افراد معمولی که فوت میکنند و خانواده برای آنها مراسم برگزار میکند. در حالی که نام شریعتی با کل انقلاب ایران گره خورده و دولت ایران باید نسبت به آن مسئولیت بپذیرد، چون اگر پیکر ایشان وارد ایران شود مطمئنا مراسمی برگزار میشود و مردم جمع خواهند شد و تشییع خواهند کرد. دولت باید دستکم اجازه این کار را بدهد. شریعتی چهرهای تاریخی و هویتی برای ایران است و علیالقاعده، دولت ایران باید تقاضای انتقال پیکر را به دولت سوریه بدهد، مانند تقاضایی که افغانستان از ترکیه کرد تا سید جمالالدین افغانی را به آنها تحویل دهند و ترکیه هم موافقت کرد. در این مورد به خصوص حالا که خیلی از زمان ۵ ساله امانت سپری شده است، موضوع از حالت خانوادگی درآمده و باید ترتیبی داده شود تا تابوت و هر چه که باقی مانده است به ایران منتقل شود. اما شما میبینید که در مورد مرحوم میناچی که خودشان مالک و مسئول حسینیه ارشاد بودند و وصیت هم کرده بودند، اجازه دفن در حسینیه ارشاد داده نشد، چه برسد به دکتر شریعتی. در نتیجه اگرچه دکتر شریعتی از نظر رسمی شناخته شده و حتی خیابان و ایستگاه مترو و بیمارستان و…، به نام او زیاد است، اما از سوی رسانههای رسمی برخورد صادقانه و جامع و کامل با ایشان را نمیبینیم و همیشه تصویری گزینشی و خلاصه و سربسته از ایشان در سالگردها ارائه میکنند؛ و حتی چند سال است که اجازه نمیدهند مراسم بزرگداشت رسمی برای ایشان برگزار کنیم.
یک بار هم ظاهرا در دوره اصلاحات پیگیر انجام این کار بودید که نشد.
نه، هیچ وقت. اصلا خانواده معتقد نیست که باید در این زمینه اقدامی کند. ما معتقدیم الان که دکتر شریعتی در آنجاست و از تمام ایران به زینبیه میروند و مقبره ایشان را میبینند، بیش از زمانی مورد توجه است که در حسینیه ارشاد یا سبزوار یا دانشگاه مشهد دفن شود. به همین دلیل ما هیچ وقت عجلهای نداشتیم که ایشان را به ایران بازگردانیم، مگر اینکه شرایط عمومی مطلوب فراهم شود، یعنی اگر دولت ایران مایل به این کار میبود و اجازه برگزاری مراسم شایسته برای ایشان را میداد، آن وقت ما هم به این انتقال تمایل داشتیم. در دوره اصلاحات هم نه از سوی خانواده بلکه در مجلس مطرح شد و نمایندگان سبزوار تلاش کردند این کار انجام شود و حتی بودجهای هم تصویب کردند تا دستکم مقبره ایشان را در آنجا مرمت و بازسازی کنند؛ اما هیچ کدام به نتیجه نرسید. چون عدهای هستند که نظرشان ذینفوذ است و اینها با انجام این کار مخالفند. مخالفتها هم هیچ وقت شفاف بیان نشده تا معلوم شود چه اشخاصی، در چه نهادهایی با این موضوع مخالفند. اما طبیعتا نهادهایی که محافظهکاران در آن دست بالا را دارند و قدرت بیشتری هم دارند، سهم بیشتری هم در این مخالفتها دارند. در مجموع، کل نظام هنوز موافقت خود را با این مساله اعلام نکرده است. ما هرگز شرایط مناسبی ندیدیم که بگوییم الان موقع مناسب برای انتقال پیکر شریعتی است.
در حال حاضر با وقوع جنگ سوریه، اطلاعی از سالم بودن مزار شریعتی دارید؟ چون تکفیریها حتی قصد تخریب حرم حضرت زینب را داشتند، اطلاعی دارید که تعرضی به مزار دکتر شریعتی شده یا نه؟
پیش از آغاز جنگ داخلی سوریه ما با دوستانمان در بنیاد شریعتی قرار گذاشتیم که به آنجا برویم و خودمان با بودجه کسانی که به شریعتی علاقهمند هستند مقبره ایشان را بازسازی کنیم. متاسفانه آن اتاقی که تابوت شریعتی در آنجا نگهداری میشود با گذشت سالها خراب شده و تمیز و مرتب نیست، اما متاسفانه جنگ سوریه مانع از رفتن ما شد. یک زمان هم بحث تعریض خیابان پشت این مقبره و تخریب آن پیش آمد و ما با دولت سوریه تماس گرفتیم و آنها به ما اطمینان خاطر دادند که قرار نیست این کار انجام شود. الان با وقوع جنگ هم آنجا اصلا امن نیست. زینبیه چند بار مورد حمله قرار گرفته است. البته مقبره شریعتی تخریب نشده و این حملهها بیشتر به نواحی حرم حضرت زینب صورت گرفته است. مقبره شریعتی که در قبرستان شیعیان قرار دارد به اندازه یک خیابان با حرم فاصله دارد. ما به مسئول قبرستان سپردیم تا مراقب مقبره باشد و مثلا در را باز و بسته کند. او خودش هم علاقهمند است و ما هم گهگاه کمکهایی به او میکردیم والان با وقوع جنگ چند وقتی است که رابطهمان قطع شده است. به هر حال با این شرایط منفی که پیش آمده ضرورت انتقال پیکر شریعتی به ایران بیشتر مطرح میشود، اما این منوط به آن است که اولا اجازه داده شود تا ایشان طبق وصیت در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت اگر تشویق نمیکند لااقل ممانعتی ایجاد نکند؛ و بعد هم امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی فراهم شود. |
رهبری: با هر گونه دخالت آمریکا در عراق بشدت مخالفیم Posted: 22 Jun 2014 06:02 AM PDT جرس: آقای خامنهای درباره تحولات اخیر عراق اظهار کرد که ایران ضمن مخالفت شدید با هر گونه دخالت آمریکا در مسائل داخلی عراق، معتقد است مردم و دولت و مرجعیت دینی این کشور توانایی پایان دادن به این آتش افروزی را دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری، وی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار با رییس و مسوولان عالی دستگاه قضایی و همچنین رؤسای کل دادگستری ها و دادستانهای مراکز استانها، با اشاره به تحولات اخیر عراق گفت: در قضیه عراق قدرتهای سلطه گر غربی و بطور مشخص رژیم ایالات متحده آمریکا، درصدد سوء استفاده از جهالت ها و تعصب های تعدادی عوامل بی اختیار هستند. رهبر ایران تاکید کرد: هدف اصلی از قضایای اخیر در عراق، محروم کردن مردم این کشور از دستاوردهایی است که علیرغم حضور و دخالت آمریکا بدست آورده اند، که مهمترین آن، حاکمیت نظام مردم سالاری است. وی افزود: آمریکا از روال کنونی در عراق یعنی برگزاری انتخاباتی با مشارکت خوب مردم و تعیین گزینه های مورد اعتماد مردم، راضی نیست زیرا آمریکا به دنبال آن است که عراق تحت سلطه قرار گیرد و افراد گوش به فرمان آمریکا، حاکم باشند. آقای خامنه ای با اشاره به سخنان مقامات آمریکایی که تلاش دارند، قضایای عراق را یک جنگ مذهبی قلمداد کنند، تاکید کرد: آنچه که در عراق روی داده است، جنگ شیعه و سنی نیست، بلکه نظام سلطه با استفاده از پس مانده های رژیم صدام بعنوان مهره های اصلی و عناصر تکفیریِ متعصب به عنوان پیاده نظام، تلاش برای برهم زدن ثبات و آرامش عراق و تهدید تمامیت ارضی این کشور دارد. وی خاطر نشان کرد: عوامل اصلی فتنه در عراق، با سنی های مومن و معتقد به استقلال عراق همان اندازه خصومت دارند که با شیعه دشمن هستند. رهبر ایران مدعی شد که دعوای اصلی در عراق میان کسانی است که میخواهند عراق به اردوگاه آمریکا ملحق شود و کسانی که خواهان استقلال عراق هستند. آقای خامنه ای با تأکید بر این که خود عراقی ها، قادر به مقابله با این آتش افروزی و از بین بردن آن هستند افزود: ما با دخالت آمریکاییها و دیگران در مسائل داخلی عراق بشدت مخالفیم و آن را تأیید نمی کنیم زیرا معتقدیم دولت و ملت عراق و مرجعیت دینی این کشور توانایی تمام کردن این فتنه را دارند و ان شاء الله آن را تمام خواهند کرد.
آقای خامنهای در این دیدار که به مناسبت آغاز دورهی جدید ریاست آملیلاریجانی بر قوهی قضاییه انجام شد گفت: توقعات از قوه قضائیه بالا است و با توجه به تواناییها و صلاحیت های برجسته ریاست این قوه که عالِمی فاضل، متدین، مجتهد، خوش فکر، انقلابی، آگاه به مسائل و شجاع است، تحقق توقعات و اهداف مورد نظر امکان پذیر به نظر می رسد. وی شش اولویت اصلی را برای دوره جدید را «ساز و کار ویژه و روشن برای اجرای سیاستها»، «نظارت بر عملکردها اعم از عملکرد قضات و عملکرد مدیران»، «لزوم عدم تأخیر در اجرای احکام»، «کادرسازی و جانشین پروری»، «پیشگیری از جرم» و «افزایش همکاری های سه قوه»برشمرد. آقای خامنه ای گفت: سفارش همیشگی و موکد من به روسای قوا، افزایش همکاریها است که این همکاریها شامل دو عرصه ی مسائل درون دستگاهی، و مسائل کلان کشور است. وی تأکید کردند: در مجموعه نظام اسلامی باید در مسائل گوناگون، «هم صدایی» از روسای قوا شنیده شود. آقای خامنه ای با تأکید بر این که مصالح ملی کشور از همه امور بالاتر است، گفتند: روسای سه قوه باید جلسات مشترک خود را بیشتر کنند زیرا این نشست ها به باز شدن گره ها و پیشرفت امور و بر طرف شدن برخی گله گذاری ها کمک زیادی می کند. وی در خصوص مسائل مهم کشور، ابراز نظر کرد: گره هایی که در کشور وجود دارند و حتی آنچه که برای برخی توهم گره بودن است، همه قابل بازگشایی است به شرط آنکه قدری به خودمان و توانایی های داخلی تکیه کنیم. و مدعی شد: یکی از چالشهای اصلی کشور، خصومت و مخالفت جدی نظام سلطه غرب با نظام اسلامی است که باید این حقیقت را فهمید و درک کرد. وی خاطرنشان کرد: اگر خصومت نظام سلطه را متوجه نشویم، در تحلیل مسائل کشور دچار اشتباه خواهیم شد. رهبر ایران مدعی شد: کسانی که حاضر نیستند برخورد خصمانه جبهه دشمن را ببینند، همانند کسانی هستند که چشم خود را به روی دشمن می بندند.
|
نامه همسر تاج زاده به رئیس قوه قضاییه: فغان برای مظلومیت اسلامی که اسیر دست شماست Posted: 22 Jun 2014 05:32 AM PDT جرس: فخرالسادات محتشمی پور همسر سیدمصطفی تاجزاده در نامه ای به رییس قوه قضاییه با هشدار دوباره نسبت به رفتارهای قوه قضا درباره ی زندانیان سیاسی و خانواده های آنان نوشته که قبل از آن که مجبور به پاسخ گویی در محضر رب العالمین و قادر مطلق در عالم دیگر باشید بد نیست پرسش های خلق و بنده های او را در همین جهان سفلی پاسخ دهید، باشد که تمرینی شود برای سهل و روان جواب دادن به پروردگارتان.
همسر این زندانی سیاسی با اشاره به سخنان لاریجانی در برنامه ی زنده تلویزیونی که گفته بود «کسانی که جرمی مرتکب شده و در حد سنگین نیست میتوانند در میان اعضای خانواده خود حبس شوند که این از لحاظ روحی و روانی برای شخص خودش و خانواده اش خوب است که این مهم نیز نیاز به فناوریهای جدید تری دارد» می نویسد: حالا من به عنوان یک دانشجوی تاریخ از شما می پرسم قصه «حصر» را از کجای اسلام برداشت فرموده اید و در کجای سیره نبوی و علوی یافته اید که با افتخار از خوبی آن سخن می رانید و مصالح آن را برای شخص محصور و خانواده اش ذکر می کنید و از آن فراتر حصر در زندان و حصر در بیمارستان چه صیغه ای است که در زمان قاضی القضاتی حضرت عالی مرسوم شده و بدعت پشت بدعت گذاشته می شود از باب باقیات صالحات لابد!
به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا جناب آقای صادق لاریجانی رئیس محترم قوه قضائیه سلام علیکم این نامه را در آستانه ماه مبارک رمضان سال ۱۴۳۵ و دست برقضا در هفته قوه قضائیه برایتان می نویسم درحالی که شمارگان نامه های قبلی را از دست داده ام! انگار همین دیروز بود که در روزی رمضانی و داغ به اتفاق تنی چند از خانواده های زندانیان سیاسی در آغازین روزهای گرفتن مسئولیت قاضی القضاتی به دفترتان آمدیم و شِکوه ها از بی عدالتی ها کردیم به امید این که به قول دوستی «شما که اهل آملید پس دلتان هم سبز و نرم است و به عدالت خواهی نزدیک تر جبران همه بی عدالتی ها کنید» شما هم، یا در اثر روزه های ماه مبارک یا به دلیل ناآگاهی از فرامینی که باید می بردید و هنوز از آن غافل بودید، وعده های عالی دادید مبنی بر اجرای مرّ قانون و این که اگر از عهده آن بر نیایید به موقعیت پیشین بازخواهید گشت! ما خبر خوش اجرای عدالت را که از زبانتان شنیدیم با شوق برای دیگر خانواده های زندانیان سیاسی بردیم و منتظر ماندیم… اما دریغ که طی ۵ سالی که گذشت اوضاع بهتر که نشد و بر مدار قانون نگشت هیچ به مراتب بدتر شد و با قانون روز به روز فاصله گرفت خاصّه در یک سال اخیر که اوضاع بر وفق مراد مردم گشت نه از ما بهتران! در مرور یادداشت هایم متوجه شدم که حدود یک سال پیش نیز در ایام ماه مبارک رمضان برایتان نامه نمی دانم چندم را نوشته ام و شما را به پرهیز از دروغ سفارش کرده به عواقب ظلم و بی عدالتی هشدار داده ام. در زمان نگارش آن نامه نیز شما مدعی اجرای حقوق بشر و کذب خواندن ادعاهای غربی ها در ارتباط با نقض حقوق بشر در ایران بوده اید و من وضعیت کاملا غیرقانونی را که همسرجان در آن به سر می برده اند ملاک نقض حقوق بشر دانسته از ادعاهایی که در آن برنامه زنده داشتید ابراز تعجب و تأسف کرده بودم. و باز در سایت ها خواندم که شما در برنامه زنده تلویزیونی دیگری مجددا اعلام کرده اید که از بحث های حقوق بشری واهمه ندارید و به قانون اسلام عمل می کنید. واهمه نداشتن از بحث های حقوق بشری البته می تواند قابل تحسین باشد در جایی که به واقع قانون اسلام عمل شود اما شما و ما خوب می دانیم که لااقل در مورد اکثر زندانیان سیاسی در جریان بازداشت ها، بازجویی ها، دادگاه ها و زندان هایتان آن چه به آن عمل نمی شود قانون اسلام است و از این رو ما هم برای خود هم برای مظلومیت اسلامی که به دست شما اسیر آمده است، فغان می کنیم! جناب آقای لاریجانی شما در این برنامه زنده در مورد حصر خانگی گفتید: «کسانی که جرمی مرتکب شده و در حد سنگین نیست میتوانند در میان اعضای خانواده خود حبس شوند که این از لحاظ روحی و روانی برای شخص خودش و خانواده اش خوب است که این مهم نیز نیاز به فناوریهای جدید تری دارد» حالا من به عنوان یک دانشجوی تاریخ از شما می پرسم قصه «حصر» را از کجای اسلام برداشت فرموده اید و در کجای سیره نبوی و علوی یافته اید که با افتخار از خوبی آن سخن می رانید و مصالح آن را برای شخص محصور و خانواده اش ذکر می کنید و از آن فراتر حصر در زندان و حصر در بیمارستان چه صیغه ای است که در زمان قاضی القضاتی حضرت عالی مرسوم شده و بدعت پشت بدعت گذاشته می شود از باب باقیات صالحات لابد! من سوالات زیادی از شما دارم که از آن ها صرف نظر کرده و تنها به چند سوال آن هم فقط در مورد همسر عزیزتر از جانم سید مصطفی تاجزاده اکتفا می کنم: جناب آقای لاریجانی شما قبل از آن که مجبور به پاسخ گویی در محضر رب العالمین و قادر مطلق در عالم دیگر باشید بد نیست پرسش های خلق و بنده های او را در همین جهان سفلی پاسخ دهید، باشد که تمرینی شود برای سهل و روان جواب دادن به پروردگارتان. لطفا بفرمایید این همه ظلم مسلم به بنده ای از بندگان خوب خدا که همه عمر پربرکتش به خدمتگزاری خلق گذشته، و علیرغم به کار گیری انواع راه های غیرقانونی و غیرمشروع از جمله شنود حتی در اتاق خوابش توسط ضابطین قضائی شما، به گفته بازجوهایش یک نقطه سیاه در پرونده اش وجود ندارد، برای چیست؟! چرا نزدیک ۴ سال یعنی از روز اول اجرای حکمش تا اکنون در حبس انفرادی است؟! چرا از دیدار بستگان درجه یک محروم است؟! چرا پدر و مادرش در طول یک سال از خرداد ۹۲ تا خرداد ۹۳ فقط یک بار او را ملاقات کرده اند؟! و چرا دختر بزرگش سال ها و دختر کوچکش ماه هاست از دیدن روی چون ماهش و حتی شنیدن صدای گرمش محرومند؟! چرا نسبت به روزه داری اعتراضی او هیچ گونه واکنشی نشان داده نمی شود و حتی از درمان او ممانعت می شود؟! - اعزام به دندانپزشکی که طبق روالتان با تأیید پزشکی قانونی بوده چرا انجام نمی شود و دستور پزشک قلب برای بستری شدن و تحت نظر قرار گرفتن برای کنترل فشارخون و تشخیص علت اصلی آن و نیز اعزام به بیمارستان فارابی یا هر بیمارستان دیگری برای کنترل تاری چشم و هم چنین انجام ام آر آی برای تشخیص وضعیت آرتروز گردن و دیسک کمر چرا انجام نمی شود؟! ممنوعیت از برخورداری کلیه امکانات رفاهی و فرهنگی و آموزشی زندان برای چیست؟! و بالاخره تشکیل دادگاه غیرقانونی غیرعلنی را که با ماده ۱۶۸ قانون اساسی مغایرت دارد و وقیحانه حکم صادر کردن در دادگاه غیابی که برای ما به منزله ادامه یک سال دیگر روزه داری اعتراضی ایشان است، چه کسی باید پاسخ گو باشد؟! این پرسش ها مضاف است بر همان پرسش های مکرر قبلی که در نامه های پیشین آمده است: چرا حکم بازداشت تاجزاده و دوستانش سه روز قبل از انتخابات ۸۸ امضاء شد؟ چرا به شکایت های ایشان ( از جنتی، مشفق، ایران و ایرنا و …) که شکایت از حضرت عالی هم اخیرا، به دنبال بی عنایتی هایتان به رعایت قانون، به آن ها اضافه شده رسیدگی نمی شود؟ چرا وی از حقوق اولیه اش در زندان محروم است؟! این سوال ها در نامه مورخ ۲۵ تیرماه ۹۲ برابر با هفتم ماه مبارک رمضان آمد و من در بخشی از همان نامه نوشته بودم: «شما در یک برنامه زنده تلویزیونی هرگونه نقض حقوق بشر در کشورمان را رد کردید و این مسئله را مبتلا به کشورهای غربی دانستید. و من چقدر دوست داشتم که این تکذیبیه براساس واقعیت های موجود اعلام می شد. اما جای تأسف و البته شرمساری است که نقض حقوق انسان در کشوری که دین رسمی اش اسلام مدافع حقوق برابر برای انسان هاست و ملاک برتری در آن فقط و فقط تقوی است، قبح خود را از دست داده و گاه موجب ترفیع و رفعت مقام ناقضان این حقوق می گردد.» متاسفم از این که در آستانه سالگرد نگارش آن نامه مجبور به تکرار پرسش ها و بیانات سابق می شوم و شما را تصدیع می دهم! اما وظیفه مسلمانی من تذکر است و نهی از منکر. باشد که گوش شنوا و دل بیداری باقی مانده باشد! و در غیر این صورت هم از آن جا که تنها صداست که می ماند خواستم بار دیگر صدایم را بلند کرده و با دفاع تؤامان از یار مظلوم دربندم و دفاع از اسلام مظلوم انجام وظیفه کنم. والسلام علی من اتبع الهدی فخرالسادات محتشمی پور ۳۱ خردادماه ۱۳۹۳ رونوشت: - آقای علی لاریجانی رئیس محترم مجلس - آیة الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلح نظام - دکتر حسن روحانی رئیس جمهور - رئیس مجلس خبرگان - مراجع بزرگوار تقلید - کمیسون حقوق بشر اسلامی |
فرمانده ناجا حصر رهبران جنبش سبز را “نشانه رأفت” دانست Posted: 22 Jun 2014 04:25 AM PDT جرس: احمدیمقدم مدعی شد: نظام در برخورد با سران فتنه با رأفت برخورد کرده است.
به گزارش نسیم آنلاین فرمانده ناجا گفت: حصر سران فتنه نشانگر رأفت نظامی اسلامی است و نظام چه در این مورد و چه در موارد مشابه با گذشت برخورد کرده است. در حوزه عفاف و حجاب به وظیفه قانونی خود عمل میکنیم. پیشتر وی خبر داده بود که حصر رهبران جنبش سبز با دستور و نظر مستقیم رهبر انجام شده است. اسماعیل احمدیمقدم در حاشیه مراسم تودیع و معارفه فرمانده ناجای استان کرمانشاه گفت: اگر کسی در حوزه عفاف و حجاب هنجارشکنی کند، دستگاه قضا حق برخورد با وی را دارد و همه باید رفتاری در شان نظام داشته باشند. |
روزنامه هفتصبح مجرم شناخته شد Posted: 22 Jun 2014 04:25 AM PDT جرس: هیات منصفه مطبوعات روزنامه «هفت صبح» را مجرم و مستحق تخفیف دانست.
به گزارش ایلنا در ادامه رسیدگی به پروندههای مطبوعاتی در شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران، صبح امروز رسیدگی به اتهامات مدیران مسئول روزنامه هفت صبح و پایگاه خبری صراطنیوز با حضور هیات منصفه مطبوعات برگزار شد.
به دلیل اینكه شركت سایپا شاكی پایگاه خبری صراطنیوز پیش از برگزاری دادگاه رضایت خود را اعلام كرده بود، این پرونده مورد رسیدگی قضایی قرار نگرفت.
پرونده روزنامه هفتصبح نیز به اتهام نشراكاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و توهین با حضور وكیل مدیرمسئول این روزنامه برگزار شد. پس از برگزاری این جلسه اعضا هیات منصفه وارد شور شده و در مورد هر دو اتهام مدیرمسئول روزنامه هفتصبح را مجرم شناخته و با اكثریت آرا این روزنامه را مستحق تخفیف دانستند. |
درخواست ۱۰۰ وکیل دادگستری از رییس قوه قضاییه برای اعاده دادرسی عبدالفتاح سلطانی Posted: 22 Jun 2014 03:40 AM PDT جرس: یک صد تن از وکلای دادگستری در نامهای خطاب به آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه، خواهان اعاده دادرسی پرونده عبدالفتاح سلطانی، وکیل و فعال حقوق بشر زندانی شدند.
پیمان حاج محمود عطار، وکیل دادگستری با اعلام این خبر در وبلاگ شخصی خود نوشته است: یک صد تن از وکلای دادگستری در نامهای خطاب به آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه، خواهان صدور دستور تعیین تکلیف تقاضای اعمال ماده ۱۸(اعاده دادرسی) که ازسوی آقای بهمن کشاورز به عنوان وکیل آقای عبدالفتاح سلطانی، وکیل زندانی داده شده است، شدند.
|
ادامه اعتصاب غذای رضا شهابی در اعتراض به تبعید غیر قانونی Posted: 22 Jun 2014 03:32 AM PDT جرس: رضا شهابی فعال کارگری محبوس در زندان رجایی که اکنون در بیستمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد، طی نامه ای خطاب به دادستان تهران خواسته های خود را مطرح و از شرایط زندان رجایی شهر انتقاد کرده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، بر اساس این نامه، رضا شهابی برای پایان دادن به اعتصاب غذای خود چهار خواسته دارد که عبارتند از: ۱- بازگشت به محل قبلی زندان اوین بند ۳۵۰، ۲- مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر، ۳- اجرای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی ( قانون تجمیع)، ۴- اجرای قانون آزادی مشروط.
از سوی دیگر این فعال کارگری با انتقاد از شرایط بسیار بد زندان رجایی شهر در مقایسه با اوین، ابراز نارضایتی خود را از نگهداری در سلول های ۴ متر و ۷۰ سانتی متری به جای سلول های ۱۵ در ۱۲ متری، هواخوری دو ساعت نیم تا سه ساعت به جای صبح تا عصر، پنجره های ۳۰ سانتی متری که با سه لایه فلز پوشیده شده و تهویه هوا را با مشکل روبرو می کند و همچنین شرایط بسیار بد بهداشتی از جمله وفور سوسک و موش و عدم وجود امکانات ورزشی و غیره اعلام کرده است.
|
نامه خانواده زندانیان سیاسی به لاریجانی درباره عدم اجرای مواد ۱۳۴ و ۱۰ قانون مجازات Posted: 22 Jun 2014 03:24 AM PDT جرس: جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی در نامهای به رئیس قوه قضاییه خواستار اجرای مواد 134 و 10 قانون مجازات اسلامی مصوب اول اردیبهشت سال 1392 شدند.
به گزارش جرس، در این نامه آمده است: ما خانوادههای زندانیان سیاسی در خصوص معطل ماندن مواد 134 و 10 قانون مجازات اسلامی مصوب اول اردیبهشت سال 1392 و عدم اجرای آن در تهران و دیگر شهرستان های ایران، از حضرتعالی تقاضا داریم دستور اجرای این مواد قانونی را که موجب رضایت و رهایی بسیاری از شهرمندان و متهمان در بندمان خواهد شد صادر فرمایند.
خانواده زندانیان سیاسی نامه خود را علاوه بر قوه قضاییه، به مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا و اتحادیه سراسری کانونها نیز ارسال شده است.
در ماده 134 قانون مجازات اسلامی آمده است: در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین مینماید.
ماده 10 قانون مجازات اسلامی نیز میگوید: در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تأمینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون مؤخر به مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تأمینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرائم سابق بروضع آن قانون تا صدور حکم قطعی، مؤثر است. |
داعش دو شهر دیگر در حاشیه رود فرات را تصرف کرد Posted: 22 Jun 2014 12:30 AM PDT عشایر عراقی هم دست به کار شدند جرس: داعش مدعی شده که در ادامه پیشرویهای خود توانسته پس از تصرف گذرگاه «قائم»، دو شهر «راوه» و «عانا» را هم در کنترل خود بگیرد. دولت عراق سقوط گذرگاه قائم در مرز این کشور با سوریه را تایید کرده است.
به گزارش ایلنا، گزارشگران میگویند که پیشروی عناصر داعش در حاشیه رود فرات میتواند در ادامه به تلاش برای تصرف بغداد، از سمت غرب منتهی شود.
همزمان، ناظران مسایل عراق میگویند که تصرف گذرگاه قائم به داعش اجازه خواهد داد به راحتی برای انتقال اسلحه و ادوات جنگی از داخل سوریه به عراق اقدام کند و شبهنظامیان خود را در جبهههای دیگر جنگ تغذیه کند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که داعش توانسته برخی از شهرهای استان انبار در مجاورت با مرز سوریه را بدون خونریزی و از طریق گفتوگو با سران قبایل سنی این منطقه تصرف کند.
با وجود این، دولت مرکزی عراق اعلام کرده در جریان درگیری میان نیروهای ارتشی و شبهنظامیان در گذرگاه قائم، حدود ۳۰ نظامی ارتش عراق کشته شدهاند.
بر اساس این گزارش، داعش و متحدانش امیدوارند از پیروزیهای اخیر برای جلب حمایت بیشتر و ایجاد منطقهای امن برای خود با هدف حمله به بغداد استفاده کنند.
نیروهای داعش از چند روز پیش تهاجم گستردهای را به بزرگترین پالایشگاه عراق در «بیجی» هم آغاز کردهاند و به گفته منابع محلی اکنون کنترل بیش از ۹۰ درصد این تاسیسات را در دست گرفتهاند.
توقف تولید محصولاتی نفتی در این پالایشگاه، باعث نگرانی درباره کمبود مواد سوختی و هجوم مردم برای خرید آن شده است.
همزمان هزاران نفر از شبهنظامیان شیعه عراق روز گذشته در یک نمایش قدرت در برابر عناصر داعش، در بغداد و چند شهر دیگر این کشور رژه رفتند.
حامیان «مقتدی صدر» روحانی شیعه، در این رژه بر مخالفت خود با بازگشت نیروهای آمریکا برای جنگ با عناصر داعش تاکید اعلام کردند.
با هر چه دو قطبیتر شدن نزاع در عراق، ناظران بینالمللی نسبت به گسترش جنگهای فرقهای و مذهبی در عراق هشدار دادهاند.
عشایر عراقی هم دست به کار شدند
|
اگر سعه صدر نظام نبود، مجازات این افراد بسیار سنگین میشد Posted: 21 Jun 2014 11:40 PM PDT اژهای در برنامه زنده تلویزیونی با اشاره به رهبران در حصر جنبش سبز جرس: دادستان کل کشور در برنامه نگاه یک گزارشی از عملکرد دستگاه قضا در سال 92 داد و در پایان به برخی از پرونده های داغ از جمله بابک زنجانی و اختلاس سه هزار میلیاردی پاسخ گفت.
به گزارش خبرآنلاین، غلامحسين محسنی اژه ای پس از بازي تیم ملی ایران با آرژانتين در جام جهانی فوتبال در استودیوی پخش زنده شبکه یک حضور یافت تا درباره مسایل قوه قضاییه در هفته گرامیداشت این قوه سخن بگوید.
پرونده باز معترضان به تقلب انتخاباتی سال 88
بخش عمده دیگری از سخنان اژه ای به تشریح اقدامات دستگاه قضایی درباره پرونده های حوادث پس از انتخابات سال 88 گذشت.
اولویتهای دستگاه قضایی در مبارزه با مفاسد
به گفته دادستان کل کشور یکی از مسایلی که قابل نوجه بود بر اساس ماموریتهای ما، نیاز بود به خاطر کارایی و سلامت این قوه، تمهیدات از لحاظ نیروی انسانی،؛ بودجه و تخصصی کردن موضوعات، انجام شد. تعداد قابل توجهی بر اساس برنام پنجم، قاضی جذب شد. تعداد زیادی کارمند با همکاری دولت و مجلس جذب شد. البته بودجه قوه قضاییه حتی از بودجه یک وزارتخانه کمتر است و نیازمند هستیم بودجه در سال 93 رشد کافی داشته باشد.
اژه ای همچنین گفت: در بخش سلامت، ما بخش نظارت، دادستانی کل کشور، دیوانعالی، حفاظت اطلاعات تقویت شد. اقداماتی که جهت سلامت و صحت عمل ما انجام شد، در جهت اتقان و نقد احکام در بوته نقد عمومی، وکلا، دانشگاهیان و حوزه قرار می گیرد و این کار اثر وضعی دارد و کسانی که حکم را داده اند و نقد را می بینند، طبعا اثر دارد. اثر دیگر این بود که وقتی حکم را برخی می دیدند و مدعی بودند که احکام محکم نیست، بعد از دیدن این احکام گفتد آنها محکم و مستدل است.
او در پاسخی به سئوالی درباره مشکلات مراجعان دستگاه قضا و عدم سلامت این دستگاه گلایه دارند گفت: برای روشن شدن اذهان مردم، باید گفت با توجه به مقدورات، امکانات و اختیارات این قوه، باید انتظار داشت. اگر قوه نخواهد در چارچوب قانون عمل کند، خیلی بد می شود، آن روزی است که می گویند وای به وقتی که بگندد نمک. اگر برخی مسایل را برای مردم مطرح نمی کنیم، محذورات شرعی و قانونی داریم. هر کسی در مظان اتهام است، نمی توان نامش را برد. برخی نیز محذورات ما از لحاظ بودجه و نیروی انسانی است.
مبارزه با فساد در درون قوه قضاییه
آیا تخلفات غیرقابل اثبات قضات هم قابل پیگیری است؟
محسنی اژه ای در پاسخ به این سئوال مجری گفت: گاهی وقتها تخلف صورت نمی گیرد. یعنی طرف این خواسته را دارد و می گوید جرمی واقع شده و می گوید کشف کنید مجرم کیست و او راشناسایی و مجازات کنید. مثلا می گوید کلاه من را برداشته اند، کلاهبردار را پیدا کنید، اموال او را بیابید و به من پس دهید، ممکن است او به خارج از کشور رفته باشد و ما با وجود همه تلاشها، نتوانیم او را برگردانیم. اینجاست که از سیستم اطلاعاتی و انتظامی این فرد مجرم را بیابیم. حکم جلب را به ضابط می دهیم، ضابط باید پیدا کند. طرف می گوید من یکسال است می دوم، ولی کسی را دستگیر نکرده اید، می گوییم ممکن است شناسایی نشده باشد، یا شناسایی شده باشد ولی دستگیر نشده باشد، یا دستگیر شده و در زندان است ولی مالی از او یافته نشده، شاکی می گوید چرا من به مالم نرسیدم؟ ولی اگر تخلفی از قاضی خبر داده شود یا گزارش شود، حتما پیگیری می شود.
اژه ای البته درباره نقش برخی وکلای فساد در پرونده ها نیز توضیح داد و گفت: در قانون اساسی پیش بینی شده طرفین دعوا می توانند وکیل بگیرند و اگر امکان ندارند، دستگاه قضایی باید برایشان وکیل بگیرد. امور قضا و حقوقی، تخصصی است و نیاز است از وکیل استفاده شود. از وکلای خوب و کانون وکلا تقاضا داریم به این نکته توجه شود: ما دو سه نکته در بحث وکیل داریم، در برخی پرونده ها مشاهده می کنیم وکیل به جای دفاع از حق موکل خود، برخی وکلا پیدا می شوند که به موکل یاد می دهد دروغ بگوید یا مسایل را کتمان کند یا از قانون فرار کند. وقتی وکیل به موکل خود خلاف را یاد می دهد، حق طرف مقابل اعم از خصوصی و عمومی را ضایع می کند. مواردی پیدا می شود یک وکیل در یک پرونده که بیش از یکسال وقت نگرفته، در کنار این پرونده چه بسا 10 پرونده دیگر هم دارد و 10 میلیارد تومان هم حق الوکاله گرفته. ما می گوییم بر چه مبنایی این حق را گرفته اید؟ باید این بر اساس محاسبات قانونی گرفته شود. کار نداریم حق است یا نه، 10 میلیارد تومان گرفته و مالیات نمی دهد. به قوه قضاییه نیز که موظف است اعلام کند، نمی گیرد و خارج از تعرفه می گیرد. این بسیار نادر است، ولی اتفاق می افتد. داشتیم در یکی دو ساله اخیر از جمله پرونده 3 هزار میلیاردی، وکیلی از دو طرف وکالت گرفته، یعنی از طرف متهم و شاکی وکالت گرفته. این خلاف قانون است. شما نمی توانید از هر دو طرف پول بگیرید. این کشف و برخورد شد. مواردی پیدا می شود که گاهی دو وکیل که طرف متهم و شاکی هستند، با هم تبانی می کنند. یعنی عمدتا برای خودشان کار می کنند. قانون برخورد با این گونه تخلفات را پیش بینی کرده و این مسایل وجود دارد. باید توجه کرد برخی وکلا می گویند هیچ نوع نظارتی از دستگاه قضایی روی کار ما نباشد، این باعث فساد می شود، مجلس هم باید توجه کند.
وکیلی که دستمزد میلیاردی می گرفت
سرنوشت میراث مه آفرید
دادستان کل کشور درباره معوقات بانکی گفت: اولا درباره مبلغ معوقات، ما از سال 91 شروع کردیم به بانکها فشار بیاوریم که پول مردم برگردد. خواهان این هستیم که خود مشتریها معوقات را برگردانند. اخطار دادیم و هشدار دادیم و هیات مدیره ها را دعوت کردیم و جلسات گذاشتیم. حتی مشتریان را خواستیم. در سال 91 کسانی که بالای 10 میلیارد به بالا معوقه داشتند را گرفتیم و در سال 92 این میزان 80 هزار میلیارد تومان است. من نمی دانم عدد کل چند است چون ما فقط 10 میلیاردبه بالا را محاسبه کردیم. دادستان کل کشور اطلاع دارد کسانی که از 10 میلیارد تا بالای 2 هزار میلیارد تومان معوقه بانکی داشتند حدود 80 هزار میلیارد تومان بود. اعلام کردیم نمی خواهیم برای همه پرونده قضایی تشکیل شود. کسانی که تخلف در اخذ تسهیلات داشتند را پرونده تشکیل دادیم. مواردی طبق ضوابط گرفته اند ولی در غیر موردی که باید مصرف کردند، اینها نیز جنبه جدایی داشتند. عده ای نیز پول را برای کشاورزی و صنعت و خدمات گرفته اند ولی به لحاظ شرایط بازار، دچار مشکل شده اند، اینها کاملا جدا هستند و نه تنها مشکل قضایی ندارند، بلکه باید به آنها کمک شود چرخه مالی خود را ادامه دهند.
بانکها عزمی برای برخورد با معوقات ندارند
او همچنین درباره پرونده اخیر مفتوحه در مجلس بر علیه وزارت صنعت و معدن و تجارت توضیح داد و گفت:ما درباره رانت 650میلیون یورویی خلاء قانونی داریم چون رانت، جرم نیست. این فرد معوقه ای داشته که در حال تسویه است و شاید با بانک توافق کرده. ولی نسبت به اصل رانت، قوه قضاییه وارد نشده و باید دولت و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی ورود کند. رانت به عنوان رانت، عنوان مجرمانه ندارد. اگر خلاف قانونی باشد، ما وارد می شویم ولی هنوز پرونده قضایی تشکیل نشده است.
او درباره برنامه ها و اقدامات صیانت از محیط زیست در قوه قضاییه هم سخن گفت و گفت: در این دوره معاونت پیشگیری از جرم تشکیل شده که یکی از موضوعات، جنگل و حریم رودخانه و منابع طبیعی است. به نظرم می رسد توفیقات ما زیاد بوده ولی تصرفات هم زیاد است. رئیس قوه قضاییه مستقیما به دادستانها ابلاغ کرده اند نسبت به تخریب جنگل، تغییر کاربری ها و ... به عنوان مدعی العموم وارد شوند بیش از 100هزار هکتار زمین در سال 92 به دولت برگشته. حقیقتا دستگاه ها هم باید وظیفه خود را انجام دهند چون نمی توان انتظار داشت قوه قضاییه یک تنه این کار را کند.
محسنی اژه ای خاطره ای از نابودی منابع طبیعی در کشور بیان کرد: چند وقت پیش در گلستان بودیم و با دادستان استان نگاه می کردیم در انظار همه بولدوز و بیل مکانیکی کار می کرد و جنگل را تخریب می کرد و 10 درختچه را کنده بود. به دادستان گفتم همین الان تعقیب کن. راننده آمد و گفت ما جواز داریم از منابع طبیعی. دیدیم راست می گوید. گفتم به جنگل بانی تماس بگیر. نیروی انتظامی و جنگل بانها تماس گرفتند و حاضر شدند در منطقه. در جلسه مدیران استان اعلام کردم اگر شما اهتمام می کردید در جلوگیری از جنگل، در سیل، این مشکلات پیش نمی آمد و اینقدر خسارت نمی زد. آیا قوه قضاییه می تواند در همه زمینه ها وارد شود؟ امروز رئیس مجلس حرف حقی داشت که خسارت زیادی دارد. او گفت قوه قضاییه وارد شود و همه ساختمانهای غیرمجاز را خراب کند. آیا شهرداری و منابع طبیعی خبر ندارند؟ انتظار هست 100 ویلا را قوه قضاییه خراب کند. همین الان در استان مازندران و تهران خیلی از ویلاها را خراب کردند ولی هزینه ها بالا می رود. در استان گلستان روی یک تپه، ساختمان 6 طبقه ای ساخته شده بود، فرماندار شکایت کرد که خراب کنید و ما هم خراب کردیم، ولی من گفتم شما ندیدید این ساختمان در این بالای تپه ساخته شده؟ خب می دیدید چرا پیشگیری نکردید؟ هزینه مردم و قوه قضاییه اینطور بالا می رود. باید همه دستگاه ها در این باره به میدان بیایند. درباره تخریب ساحل، منابع طبیعی و جنگلها هم ورود کرده ایم.
قرار شد واتس اپ فیلتر نشود
اعتراض اژه ای به نحوه طرح سئوال نظر سنجی
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |