جنبش راه سبز - خبرنامه

 

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت اینترنتی النشره، دادگاهی در مصر حکم اعدام 182 تن از اعضای اخوان المسلمین مصر از جمله محمد بدیع رهبر این گروه را صادر کرد در حالی که 150 تن دیگر را تبرئه کرده است.

 

حکم این رهبران اخوان در خصوص پرونده العدوه صادر شده است.

 

خشونت‌ها در مرکز العدوه در المنیا پس از متفرق کردن تحصن‌ حامیان محمد مرسی،‌ رئیس جمهور برکنار شده مصر در میدان‌های رابعة العدویه و النهضه رخ داده بود.

 

پیشتر دادستانی مصر این افراد را به قتل عمد، مبادرت به قتل، خشونت علیه افسران و نیروهای پلیس، اذیت کردن آنها، شلیک گلوله به سمت ساختمان‌ها و مراکز پلیس، استفاده از کوکتل مولوتف، لطمه زدن به وحدت ملی، عضویت در یک سازمان تروریستی و کمک به این سازمان برای به دست آوردن سلاح، مدیریتی گروهی که هدف از آن ممانعت از اجرای حکم بیانیه قانون اساسی بوده است، متهم کرد.

 

این افراد همچنین به تجمع به نحوی که به صلح عمومی آسیب رسانده باشد، حمله به افراد و دارایی‌های دولتی و خصوصی، کشتن دو تن و مبادرت به قتل ده‌ها تن در مقابل مرکز پلیس العدوه و کشتن معاون افسر مرکز پلیس مطای متهم هستند. آنها همچنین به 58 متهم کمک‌ کرده‌اند تا از دو مرکز پلیس فرار کنند. 

 

 

در بخشی از این بیانیه آمده است؛افراطیون تحت هر لوایی که باشند محکوم هستند. آنان که انبوه آموزه های اسلام رحمانی را با تمسک بر رویه نصر بالرعب یک سره به کنار می نهند و خشونت را عامل بقاء، رشد و پیروزی خود می دانند با اسلام و انسانیت بیگانه اند.

 

به گزارش ایلنا متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:

 

بنام خدا

خبرهای نگران کننده از جنایات صورت گرفته با سوء استفاده از عنوان مذهب توسط گروه افراطی و تروریستی داعش در عراق باعث جریحه دار شدن افکار عمومی مسلمانان و جهانیان گردیده است. افراطیون تحت هر لوایی که باشند محکوم هستند. آنان که انبوه آموزه های اسلام رحمانی را با تمسک بر رویه نصر بالرعب یک سره به کنار می نهند و خشونت را عامل بقاء، رشد و پیروزی خود می دانند با اسلام و انسانیت بیگانه اند.

ما به عنوان بخشی از مردم ایران که طعم زخم خشونت طلبی زیر لوای دین را تجربه کرده اند خشونت ها و جنایت های افراطیون و تروریست های داعش را در عراق محکوم کرده و از اینکه این رفتارها بنام دین و مذهب انجام می شود بیزاری می جوئیم. افراطیون همیشه در طرف مقابل خود افراطی گری را تولید می کنند. به همین دلیل مقابله یکجانبه با افراطی گری نتیجۀ کاملی به بار نمی آورد و باید همزمان عامل موجدۀ آن را در طرف مقابل نیز مهار کرد.

ما از تألمات ملت عراق که این روزها هدف جنایات سبعانۀ افراطیون قرار گرفته اند متأثریم و خود را شریک رنج آنها می دانیم و بر اساس حرفۀ خود آماده هر گونه کمک پزشکی به مجروحان و آسیب دیدگان این جنایت ها می باشیم. 

 

به گزارش فارس، وی در خصوص آخرین وضعیت پرونده بند 350 اوین گفت: بحث بر سر رعایت حرمت و ضوابط زندان‌بانی است و این تأکید جدی دستگاه قضایی است.

 

پورمحمدی با اشاره به اینکه این موضوع مورد توجه مسئولین است، گفت: اگر خدای نکرده تخلفی هم باشد هم درون قوه قضاییه و هم در خود دستگاه نظارتی درون زندان به شدت برخورد می‌شود.

 

وزیر دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا تخلفی صورت گرفته است یا خیر، گفت: مواردی کم و بیش بوده البته برخی از آنها ضوابط انتظامی، رعایت مقررات و برخوردهای طرفین بوده که نیاز به محکمه دارد. 

 

 

خدابخش مرادی در گفت‌وگو با ایسنا، به انتصاب سامیه اعلایی بروجنی به عنوان بخشدار مرکزی شهرستان بروجن اشاره کرد و گفت: استفاده از بانوان به عنوان بخش اعظم جامعه در عرصه‌های مختلف مدیریتی با توجه به توانمندی‌های این قشر از سیاست‌های دولت یازدهم است.

 

وی افزود: با توجه به توان علمی و مدیریتی بانوان در حوزه‌های سیاسی و حاکمیتی بهره‌گیری از این ظرفیت در دستور کار مسئولان استان قرار گرفته و این روند ادامه خواهد داشت.

 

به گفته وی، زنان جامعه ما باید به این باور برسند که می‌توانند در عرصه‎های مدیریتی موفق باشند بر همین اساس و در راستای شعارهای دولت تدبیر و امید و سیاست استان به بانوان استان در حوزه‌های مدیریتی توجه ویژه خواهد شد.  

 

 

به گزارش کلمه، این روزنامه نگار اصلاح طلب که صبح امروز برای پرونده ی جدید به شعبه دو دادسرای اوین احضار شده بود پس از تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام توسط بازپرس خورشیدی و بازجویی توسط ضابط سپاه با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما پس از ارائه ی سند، به خانواده ی وی اعلام شد که توسط اجرای احکام برای حکم دو سال قبل خود راهی بند زنان زندان اوین شده است.

 

اتهامات پرونده ی جدید ریحانه طباطبایی عضویت در ستاد ملی جوانان در انتخابات سال ۹۲، شرکت در همایش جوانان اصلاح طلب در شهرکرد، سفر به سیستان و بلوچستان و گرگان و همچنین توهین به سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف در فیس بوک خود عنوان شده است.

 

ریحانه طباطبایی پیش از این نیز در ۲۱ آذر ۱۳۸۹ از سوی سپاه بازداشت و به مدت ۳۶ روز در انفرادی بند ۲ الف سپاه تحت بازجویی قرار گرفت. وی پس از آن در دادگاهی به اتهام فعالیت برای دستیابی به انتخابات آزاد و انتشار اخبار جنبش سبز، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

 

وی سال ۹۱ نیز به همراه جمعی از روزنامه نگاران در منزل خود بازداشت و پس از نزدیک به یک ماه با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. 

 

 

 

آیت الله شبیری زنجانی در پاسخ پرسش خبرنگار انصاف نیوز که «آیا می شود با شلاق افراد را به بهشت برد»، گفت: این مساله که بخواهیم به افراد شلاق بزنیم تا خدا را قبول کند، امکان خارجی ندارد.

 

این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: اگر مراد از اجبار در هدایت این باشد که انسان مقدماتی را فراهم کند که شخص به این باور برسد که بهشت و آخرتی هست، درست است. در این روش انسان فرد را به محل موعظه می آورد و فضایی را ایجاد می کند که افراد قلبشان آرام شود.

 

آیت الله شبیری افزود: اما اگر مراد از اجبار این است که به طرف شلاق بزنیم تا ایمان بیاورد و بهشتی شود، این مساله اصلا امکان ندارد. مثل این است که شما به شخصی شلاق بزنید و بخواهید به زور او را وادار کنید تا دیگری را دوست داشته باشد. مگر با شلاق می شود دوستی ایجاد کرد؟ 

 

 

او در نامه خود آورده است: دغدغه دانش آموزان بیکاری و اخراج پدران و مادران و هم وطنان و در آینده ای نزدیک، بیکاری خود آنان و فقریست که باید با آن دست و پنجه نرم کنند. امروزه دغدغه دانش آموزان تورم فلاکت باریست که خانواده آنان و ملت شریف ایران را اسیر خود کرده است و دهها سال است که به یمن برکت امثال جنابعالی با این دغدغه روزگار می گذرانند.

 

بداقی در دهم شهریور ماه ۱۳۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و مدتی بعد در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی” به ۶ سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد.

 

این معلم زندانی ابتدا به بند ۴ زندان گوهردشت کرج و سپس بند ۲۰۹ زندان اوین و در آخر به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد و در مدت دوران محکومیت خود اجازه مرخصی نداشته است.

 

رسول بداقی از حامیان مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بود.

 

متن نامه رسول بداقی که محمد نوری‌زاد در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرده، به شرح زیر است:

نامه ی رسول بداقی از زندان به رییس جمهور

جناب آقای حسن روحانی سلام، در یکی از روزهای زیبای بهاری در زندان رجایی شهر کرج، سالن ۱۲ سلول ۶، روزنامه ایران به دستم رسید که در آن جنابعالی به معلمان مطالبی را یاد آوری کرده و آنان را در تخصصشان اندرز داده بودید.

 

از آنجایی که همواره قضات و ضابطین قوه قضاییه به خاطر نوشتن نامه و پیگیری حقوق ملت ایران زندانیان را از حقوق قانونی و طبیعی مصوب خود جمهوری اسلامی محروم می کنند، بیم آن داشتم که با این نامه حکم تازه‌ای بر سه سال زندان من افزوده شود اما اندیشه من بر احساساتم چیره گشت و به رسم انسانهای نترس و مبارز، بر آن شدم که شما را با برخی واقعیات آشنا کنم.

 

جناب روحانی شما در بخشی از نصایح خود در روزنامه ایران در مورخه ۱۷/۲/۹۳ که نشان از ناآگاهی شما از اوضاع کنونی مدارس داشت، گفته بودید: دانش آموزان باید بتوانند بی دغدغه و به راحتی سوالات خود را بپرسند و پرسشگری را حق خود بدانند.

 

باید به اطلاع جنابعالی و بزرگترهایت برسانم که امروزه دغدغه دانش آموزان پرسش از معلم نیست. دانش آموزان و معلمان از درد مشترکی به نام دیکتاتوری حاکمان خودکامه رنج می برند. آنان امروزه با هم‌دیگر در یک صف بر علیه خفقان و سرکوب دینی به فکر راه چاره‌ای برای رهایی از زنجیر استبداد مافیای قدرت هستند.

 

دغدغه دانش آموزان بیکاری و اخراج پدران و مادران و هم وطنان و در آینده ای نزدیک، بیکاری خود آنان و فقریست که باید با آن دست و پنجه نرم کنند. امروزه دغدغه دانش آموزان تورم فلاکت باریست که خانواده آنان و ملت شریف ایران را اسیر خود کرده است و دهها سال است که به یمن برکت امثال جنابعالی با این دغدغه روزگار می گذرانند.

 

دغدغه های آنان آینده مبهمی است که شما و اطرافیان قدرت طلب برای آنان به ارمغان آورده اید. آزادی آنان دهها سال است که با ریاکاری و دروغ و دزدی حاکمان پایمال شده است.

 

جناب روحانی در بخشی از سخنان گوهر بارتان فرموده اید دانش آموزان باید در شیوه اداره کشور هم بتوانند انتقاد کنند.

 

دانش آموزان چگونه می توانند انتقاد کنند، در حالیکه از سرگذشت معلمانِ منتقد و آزادیخواهان وطنشان آگاه هستند که به خاطر چند جمله انتقاد آمیز به سالهای طولانی زندان و محرومیت از همه حقوق اجتماعی و قانونی و طبیعیشان محکوم شده و می شوند.

 

آیا این معلم است که جلوی انتقاد دانش آموز را می گیرد یا حکومتی که معلمان، پدران، مادران و هموطنان آنان را به جرم کوچکترین انتقاد در دادگاههای فرمایشی محکوم به زندان، شلاق، شکنجه و حتی اعدام می کند.

 

آقای روحانی شما از امن بودن مدرسه سخن گفته اید، باید پرسید به جز مدرسه کجای ایران برای جوانان دانش آموز امن است؟ خیابانها، پارکها، کوچه‌ها یا بیابانهای این سرزمین که زیر چنگال نیروهای انتظامی، بسیج و نیروهای لباس شخصی حاکمان است.

 

آیا جوان ایرانی جایی به جز مدرسه را دارد که نیروی ذخیره شده خویش را تخلیه کند؟ آیا امنیتی برای محیط دانشگاه قایل هستید؟ آیا استخر ساعتی ۲۰۰۰۰ تومان باشگاه ساعتی ۵۰۰۰۰ تومان جای امنی برای سرگرمی جوانان است؟ آیا بلیط سینما به مبلغ ۲۰۰۰۰ تومان و تئاتر به مبلغ سی هزار تومان، امنیتی را برای جوانان ایجاد می کند؟ شما امنیت را چگونه تعریف می کنید؟ آیا زمینه مواد مخدر، ترک تحصیل، کودک آزاری، کودکان کار و کودکان خیابانی را، معلمان فراهم کرده اند یا حاکمان جمهوری اسلامی؟

 

آیا تا کنون آیات ۲ و ۳ سوره صف را خوانده اید؟ “چرا چیزی را که می گویید به آن عمل نمی کنید. بزرگ است از حیص خشم در نزد خداوند، اینکه بگویید چیزی را که انجام نمی دهید.”

 

وقتی که سردمداران جمهوری اسلامی دزدی می کنند، دروغ می گویند و مردم را فریب می دهند و یار و یاور دروغگویان، دزدان و فریبکاران هستند، درس اخلاق معلم چگونه در ضمیر پاک و اندیشه پویای جوان دانش آموز موثر گردد؟

 

آیا از معلم انتظار دارید خلاف واقع سخن بگوید؟ آقای روحانی در حکومتی که بزرگان شما ساخته اند، هم بندیانی داشته ایم که به اتهام دزدی‌های میلیاردی به زندانهای طولانی مدت محکوم شده اند اما پس از گذراندن یک سال زندان، مشمول رافت اسلامی قرار گرفته اند و آزاد شده اند اما معلمان بی‌گناه و آزادی خواهان دلیری که فقط انتقاد کرده اند و حاکمان را به انسانیت و شرف و رعایت حقوق هم وطنان ایرانی دعوت کرده اند، پس از گذشت پنج سال هنوز در زندان از همه حقوق قانونی، انسانی و طبیعی، محروم هستند.

 

آقای روحانی؛ من و همکاران فرهنگی ام در سراسر کشور به جرم انتقاد و یادآوری اصل سی قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش و پرورش خواستار دادن فرصتهای برابر آموزشی برای همه دانش آموزان کشور و حقوق قانونی برای معلمان شدیم اما پاداش ما سالها زندان و محرومیت از حقوق قانونی و مدنی بوده است.

 

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن / با مردم بی درد ندانی که چه دردیست

 

آقای روحانی؛ قوه قضایی حکومت عدل اسلامی اجازه نداد که من در لحظات مرگ مادرم در واپسین نفسهایش بر بالین او حاضر شوم، تا دقایقی هر چند کوتاه بر بالین سردش، قطره ای اشک گرم نثار رنجهای بیکرانش کنم که به پای زندگی سراسر رنج من کشیده بود.
از شما چه پنهان قوه قضاییه‌ی عدالت گستر ولایت فقیه اجازه نداد بر خاک سرد گور مادرم با روح پاکش وداع کنم و به او بگویم که مادر آزادگی سرمشقی بود که تو خود به من آموختی.

 

آقای روحانی از کدام اسلام سخن می گویی؟ از کدام قانون؟ از کدام انسانیت و رافت سخن می‌رانی و افسانه می سرایی؟ کجای ایران زندگی می کنی؟

 

آقای روحانی پنج سال است بزرگترین آرزویم این است که برای لحظاتی فرزندان خردسالم را در آغوش بکشم. دردناک تر اینکه این آرزو را در چشمان آنان در پشت شیشه های کابین ملاقات نیز می خوانم. آقای روحانی تو رئیس جمهور کشوری هستی که معلمانش از داشتن یک هفته نامه هم محروم هستند.

 

آری هرگز از خاطر ما و فرزندان مان نمی رود که چه هدیه‌ی گرانبهایی اسلام ناب محمدی برای ملت ایران به ارمغان آورده است. این فقط من نیستم که با این رنجها دست و پنجه نرم می کنم.

 

آقای روحانی در بخشی از سخنانتان فرموده اید؛ جوانان گاهی برخی از مسائل را بهتر از بزرگان می فهمند و تحلیل می کنند؛ باید عرض کنم در بیشتر مواقع جوانان و توده مردم از حاکمان، دقیق تر و درست تر مسایل را می فهمند و تحلیل می‌کنند و آینده را بهتر پیش بینی می نمایند؛ زیرا این حاکمان هستند که مستی قدرت گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور کرده است.

 

گرچه می دانم که دم گرم من در آهن سرد زورمداران بی منطق اثری نخواهد کرد اما به رسم وظیفه اجتماعی و تاریخی برخود لازم دیدم که بنویسم و اما آیندگان درباره خائنین و خادمین راست گویان و دروغگویان، فاسدین و پاکان داوری خواهند کرد.

 

باشید و باشیم تا بگویند

رسول بداقی
۲۳ خرداد ماه ۹۳

 

 

به گزارش ایلنا، این کارگردان سینما که شب گذشته (جمعه 30 خرداد) در مراسم نمایش نسخه اصلاح شده فیلم «گاو» حضور داشت؛ با اشاره به اهمیت توجه به فیلم‌های قدیمی گفت: اولین فیلمی که در جریان جدید سینمای ایران ساخته شد و به نوعی جریان نو سینما را بوجود آورد؛ فیلم «گاو» بود و امروز نیز بعداز 47 سال اولین فیلمی که اصلاح می‌شود فیلم «گاو» است.

 

وی با اشاره به اینکه وی به همراه داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی آثاری ساختند که فصل جدیدی را در سینمای ایران آغاز کرد؛ افزود: تلویزیون به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان قدیمی سینما؛ مالک بسیاری از فیلم‌های کلاسیک سینمای ایران است اما متاسفانه برای نگهداری آنها و تشکیل یک آرشیو مدرن کاری نمی‌کند.

 

کارگردان «ناخداخورشید» ادامه داد: در تمام دنیا هر 5 سال یکبار نگاتیوهای قدیمی و فیلم‌های قدیمی با استفاده از لابراتوراها اصلاح شده و نگهداری می‌کنند اما این نگهداری به گونه‌ای نیست که فقط آنها را جمع‌آوری کنند در جعبه بگذارند و در تاقچه نگه دارند.

 

وی ادامه داد: بهترین لابراتوارهای ما در کشور همچون لابراتوار وزارت ارشاد و تلویزیون دولتی هستند به همین دلیل آنها باید در نگهداری فیلم‌ها بیشتر تلاش کنند.

 

کارگردان «کاغذ بی‌خط» در ادامه افزود: مراکز بسیاری همچون کانون پرورش فکری، تلویزیون، وزارت ارشاد در طول دهه‌های گذشته فیلم‌های زیادی ساختند و آنها را آرشیو کردند. باید برای این فیلم‌ها و نگهداری آنها فکر جدی شود زیرا تمام این فیلم‌ها بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران هستند.

 

وی با اشاره به اینکه فیلم خوب همیشه قابل دیدن است؛ افزود: امروزه حتی در هالیوود فیلم‌های قدیمی و کلاسیک اصلاح شده و به صورتی زیبا در دسترس عموم مردم قرار می‌گیرد و همچنان نسخه‌های اصلاح شده آثاری همچون فیلم‌های چاپلین به فروش می‌رسد.

 

کارگردان «دایره مینا» با تشکر از کسانی که در اصلاح فیلم «گاو» تلاش کرده‌اند؛ گفت: نباید اصلاح این فیلم‌ها به گونه‌ای باشد که فقط آنها را اصلاح و در آرشیو بگذاریم از طرفی دیگر نباید چنین روندی فقط به فیلم‌های فرهنگی معطوف شود بلکه باید فیلم‌هایی که مورد توجه بوده و مخاطبان زیادی را به سینما کشانده مانند گنج قارون نیز اصلاح و نگهداری شود.

 

وی با اشاره به اینکه نباید فیلم‌هایی همچون «گنج قارون» را نفی کرد؛ گفت: سیامک یاسمی استاد ادبیات بود و خانواده‌اش نیز بسیار فرهنگی بودند اما گرایشی که در سینما انتخاب کرد گرایش ساخت «گنج قارون» بود.

 

کارگردان «دایی جان ناپلئون» ادامه داد: هرچند تکنولوژی پیشرفت کرده و سیستم دیجیتال شده است اما سینما را با نگاتیو می‌شناسند و فیلم‌هایی که با نگاتیو ساخته شده؛ هرگز نمی‌تواند به‌صورت دیجیتال ساخته شود و ما هرگز با سیستم دیجیتال کارگردانی مانند «هیچکاک» را نخواهیم داشت.

 

تقوایی با اشاره به اینکه سینما از بدو ورود مورد توجه مردم، جوانان و حتی فعالان حوزه اقتصادی قرار گرفته است؛ افزود: اولین فیلمی که در سینمای ایران ساخته شد بنام «حاجی آقا آکتور سینما» فیلم خوبی بود و به نوعی بهترین فیلم اولی بود که در سینمای ایران ساخته شد به گونه‌ای که داستان آن همچنان نیز مدرن است.

 

وی با اشاره به برخوردی که با سینما در ایران انجام شد؛ گفت: ما یک کشور سنتی هستیم به همین دلیل در کشور ما همیشه با مظاهر مدرن با بدبینی رفتار شده و مخالفت شده است. این رفتار حتی با ورود سیستم چاپخانه به ایران نیز وجود داشت.

 

تقوایی در ادامه افزود: امروز نیز همچنان مخالفت‌هایی با سینما وجود دارد و جالب است که بسیاری از مخالفت‌هایی که امروز با سینما می‌شود از جنس همان مخالفت‌هایی است که در ابتدای ورود سینما به ایران شده بود. مثلا همچنان گروهی اجازه نمی‌دهند که اعضائ خانواده‌شان به سینما بروند.

 

کارگردان «آرامش در حضور دیگران» با اشاره به ضدیت فرهنگی که گروهی با سینما دارند؛ گفت: به دلیل این ضدیت فرهنگی سینمای ما تاکنون نتوانسته از همه پتانسیل فرهنگی خویش استفاده کند از طرف دیگر بخشی از سانسور و ممیزی که روی سینماگران و به خصوص سینماگران قدیمی صورت می‌گیرد نیز از همین امر ناشی می‌شود.

 

تقوایی با اشاره به اینکه هنرمند بعداز فعالیت در یک فضای خاص به وضعیت آن فضا آشنا می‌شود؛ افزود: بسیاری از هنرمندان ما راه‌های زیادی رفتند و به فضای موجود آشنا هستند و اینکه با افرادی که سالها در سینما کار کردند و نگران وضعیت فرهنگی هستند به گونه‌ای رفتار می‌شود که انگار یک کنترل سیاسی و حتی بالاتر یک کنترل بسته اخلاقی صورت می‌گیرد؛ درست نیست.

 

وی ادامه داد: با من و داریوش مهرجویی و بسیاری دیگر از فیلمسازان قدیمی به گونه‌ای رفتار می‌شود که انگار ما در این جامعه زندگی نمی‌کنیم و شرایط را نمی‌دانیم. 

 

به گزارش عصر ایران به نقل از پایگاه خبری المسله، آیت الله سیستانی اعلام کرد که فراخوان وی مبنی بر پیوستن به نیروهای امنیتی رسمی بوده و هدف از آن تشکیل گروههای شبه نظامی مسلح خارج از چارچوب قانون نیست.

 

حجت الاسلام و المسلمین سید احمد صافی نماینده آیت الله سیستانی و خطیب نماز جمعه شهر کربلا با اعلام این مطلب به نقل از مرجعیت ابراز داشت: هدف از اعلام جهاد کفائی از سوی مرجعیت کسب آمادگی لازم برای رویارویی با گروه تکفیری موسوم به داعش است.

صافی افزود: مرجعیت معتقد است اگر تمام اقشار ملت عراق به رویارویی با این گروه تکفیری داعش نپردازد و این گروه را از عراق بیرون نکند، فردا پشیمان خواهد شد که در آن صورت پشیمانی سودی ندارد.

وی خاطرنشان کرد: مرجعیت هیچگاه دارای رویکرد طائفه ای نبوده و نیست و امکان ندارد ملت عراق را به جنگ طائفه ای تحریک کند. مرجعیت خواستار الفت و دوستی و وحدت تمامی اقشار ملت عراق در برابر تکفیری ها است.

 

وی اظهار داشت : آیت الله سیستانی با اجتماعات مسلحانه غیرقانونی مخالف است و به هیچ وجه تشکیلات مسلحانه غیرقانونی را تایید نمی کند. همگی باید در چارچوب مقررات، برای رفع نیاز نیروهای مسلح داوطلب شوند.

صافی اظهار داشت : مرجعیت از صدها هزار شهروندی که طی هفته گذشته به دعوت وی پاسخ مثبت گفته و به مراکز ثبت نام افراد داوطلب مراجعه کردند تشکر و قدردانی می کند. 

 

به نوشته روزنامه شرق، آنگونه که در این عکس مشخص است دو جرثقیل بالابر در کنار دو مجموعه آپارتمانی پارک شده است و بالابر این جرثقیل‌ها به محل نصب دیش‌ها رفته تا دیش ماهواره‌ها را جمع‌آوری کنند.

 

پیش از این هم پلیس تهران از عملیات راپل برای برداشتن دیش‌ها از پنجره و بالکن و سقف آپارتمان‌های بلند استفاده کرده بود. استفاده از جرثقیل بالابر در حالی صورت می‌گیرد که در یک‌سال گذشته مسوولان دولتی به‌ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از بی‌نتیجه و ناکارآمدبودن اقداماتی نظیر ارسال پارازیت و برداشتن دیش ماهواره خانه‌ها سخن گفته بودند.

 

15خرداد سال 1392 نیز حسن روحانی در یکی از مناظره‌های انتخاباتی گفته بود جمع‌آوری دیش‌های ماهواره هیچ نتیجه‌ای نداشته است، او این مطلب را در پاسخ به این سوال که دولت شما برای حفظ حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی شهروندان چه برنامه‌هایی دارد؟ اعلام کرد و گفت: «طبق اصل سوم قانون اساسی، اساس حقوق شهروندی این است که همه ایرانیان و همه آنهایی که تبعه ایران هستند از حقوق شهروندی مساوی برخوردارند. مساله مهم‌تر مساله حریم خصوصی است. حریم خصوصی بسیار مهم است. من تعجب می‌کنم، شنیدم نیروی انتظامی در یک رسانه‌ای گفته بود که با راپل می‌توانیم روی پشت‌بام برویم، چون خصوصی نیست و مجموعه 10 آپارتمان است. من واقعا دچار حیرت شدم، زیرا اگر پشت‌بام فضای مشاع است، برای صاحبان آپارتمان است نه بین آنها.»
روحانی در ادامه گفته بود: «کسانی که تحقیق کرده‌اند، گفته‌اند که جمع‌آوری دیش‌های ماهواره هیچ نتیجه‌ای نداشته است. آمارها نشان می‌دهد که 50درصد مردم از رسانه‌های خارجی استفاده می‌کنند، بنابراین ورود به حریم خصوصی ممنوع است.»

 

10روز پیش هم علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه یک برنامه با تاکید بر ضرورت بازشدن فضا، به دورانی اشاره کرد که با «ویدیو» و «فکس» هم مشکل داشتیم. جنتی با اشاره به لزوم بازشدن فضا در حوزه فرهنگ‌ و سایر حوزه‌ها گفت: «در حال حاضر، آمریکایی‌ها مشغول نصب 14 ماهواره در ارتفاع پایین‌تر از هزارکیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت می‌توانید با موبایل‌هایتان شبکه‌های ماهواره‌ای را در کوچه و خیابان ببینید. ما به‌جای اینکه فکر کنیم چگونه بهترین استفاده را از این امکانات ببریم فکر می‌کنیم چطور رویش پارازیت بیندازیم که دیگران هم نتوانند از آنها استفاده کنند. باید این ذهنیت اصلاح شود وگرنه با این فکر‌ها فرهنگ رشد نمی‌کند.»

 

این اولین‌بار نبود که وزیر ارشاد در نقد شیوه‌هایی مانند جمع‌آوری دیش‌های ماهواره‌ای سخن می‌گفت، او دست‌کم یک‌بار دیگر نیز در پاییز سال گذشته در یک نشست خبری با اشاره به اقداماتی از این دست گفت: «با هیچ روشی نمی‌توان مانع ارتباطات جهانی شد و با «فیلترینگ» نمی‌توان مانع دسترسی آزاد به اطلاعات شد، به همین دلیل چاره‌ای جز تولید محتوا نداریم. همان‌گونه که در شبکه‌های تلویزیونی نتوانستیم با ایجاد «پارازیت» و ممانعت از نصب «دیش»، دسترسی به این شبکه‌ها را محدود کنیم، با فیلترینگ هم نمی‌شود تاثیری در دسترسی به اطلاعات گذاشت.»

 

سخنان علی جنتی در حالی مطرح شد که برخوردهای نیروی انتظامی با «دیش»های ماهواره نصب‌شده روی پشت‌بام خانه‌ها، بارها خبرساز و واکنش‌برانگیز شده است. طی سال‌های گذشته نیروهای پلیس در اجرای ماموریت خود و با انجام طرح‌هایی چندمرحله‌ای، اقدام به جمع‌آوری دیش‌های ماهواره از پشت‌بام خانه‌ها کرده‌اند. در یکی از خبرسازترین مراحل اینگونه طرح‌ها، نیروهای پلیس در سال 90 با اجرای عملیات «راپل» از طریق هوایی بر بام یا بالکن مجتمع‌های مسکونی فرود آمده و «دیش»های ماهواره را جمع‌آوری کردند.

 

سردار اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی خردادماه سال گذشته در واکنشی به انتقادها از اینگونه اقدامات «ناجا» طی سخنانی در همایش سراسری مسوولان و رابطین «انصار حزب‌الله» کشور گفت: «برخی به نیروی انتظامی معترض بودند که چرا اقدام به جمع‌آوری ماهواره‌ها می‌کنید؛ چراکه اساسا فایده و اثری بر آن مترتب نیست. این درحالی است که دو پاسخ برای این افراد وجود دارد؛ اول اینکه در روز رستاخیز که این افراد مدعی شدند چرا حکومت اسلامی خطای ما را مشاهده کرد و جلو ما را نگرفت، باری بر دوش ما نخواهد بود و حقی از ایشان بر گردن ما نیست. اما پاسخ دوم را آمار مستند بیان می‌کند که حکایت از اثربخشی روش نیروی انتظامی در عمل دارد؛ چنانکه نسبت استفاده از ماهواره پیش از اقدامات ناجا در تهران 60‌درصد و در شهرستان‌ها 40‌درصد بود و پس از اجرای طرح جمع‌آوری آنتن‌ها این نسبت در تهران به 45 تا 50 و در شهرستان به 20‌درصد رسید.»

 

با وجود این اظهارنظر فرمانده پلیس، اما در شهریورماه سال گذشته وزیر ارشاد در دیدار با آیت‌الله‌ نوری‌همدانی خبر استفاده 60‌درصد مردم تهران از ماهواره را بر زبان آورد؛ آماری که اعلام رسمی آن، اتفاقی نادر و شاید بی‌سابقه محسوب می‌شد.

 

شیوه‌های ابتکاری برای جمع‌آوری و تخریب ماهواره‌ها البته تنها به اجرای عملیات «راپل» و حضور جرثقیل بالابر در بالکن خانه‌های مردم خلاصه نمی‌شود، طرح جمع‌آوری داوطلبانه ماهواره‌ها که در آن از مردم خواسته می‌شد به‌صورت داوطلبانه ماهواره‌های خود را به پایگاه‌های بسیج تحویل بدهند و همچنین تخریب دیش‌های جمع‌آوری‌شده توسط تانک نفربر در شیراز از جمله دیگرطرح‌ها از این دست بوده است.

 

«جمع‌آوری ماهواره‌ها به‌صورت چراغ خاموش در نقاط مختلف تهران و به‌ویژه غرب پایتخت آغاز شده است. به‌طوری‌که برخی از مردم در غرب تهران گفته‌اند که طی روزهای اخیر ماموران ناجا با مراجعه به خانه‌های آنان دیش‌های ماهواره را جمع‌آوری کرده‌اند.»