جنبش راه سبز - خبرنامه

ادعایی که دیگر طرفدار ندارد
تهدیدهای احمدی نژاد مبنی بر افشاگری تازگی ندارد و او اصولا در دو دوره ریاست اش بر قوه مجریه همین اهرم را در برخورد با رقبای سیاسی اش پیش گرفته است. تهدیدهایی که جز در مواردی اندک علنی هم نشد و در حد ادعاهایی بدون سند باقی ماند. جریان هوادار دولت در سالهای اول ریاست جمهوری احمدی نژاد از ادعاهای او مبنی بر افشاگری پشتیبانی می کردند چرا که این ادعاها عمدتا علیه اصلاح طلبان به کار برده می شود و برای مجموعه جریان اصولگرایا خوشایند بود که به این ترتیب اصلاح طلبان را بیش از پیش به حاشیه ببرند. با این حال احمدی نژاد در دوره دوم ریاست اش بر قوه مجریه بیشتر ادعاهایش مبنی بر افشاگری متوجه اصولگرایان منتقد بوده است. اصولگرایان پس از مشاهده این وضعیت دیگر نه فقط از تهدیدهای احمدی نژاد پشتیبانی نکردند بلکه علیه آن گارد گرفتند و رییس دولت را از دست زدن به چنین رفتارهایی برحذر داشتند. حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوباره احمدی نژاد تهدیدهایش را از سر گرفته است. او می خواهد رقیبانش را به اتکای این تهدیدها بترساند و برگ برنده را در انتخابات ریاست جمهوری آینده از آن خود کند. برگ برنده یعنی این که کاندیدای نزدیک به دولت احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری از همه سدها و موانع موجود بگذرد و به کرسی ریاست قوه مجریه برسد.

تهدید در برابر تهدید

سدهای پیش پای احمدی نژاد یکی دو تا نیست. حامیان قبلی اش حالا یکی یکی از او فاصله می گیرند و تهدیدهایش را هم با تهدید پاسخ می دهند. نمونه بارز این تغییر وضعیت را می توان در یادداشت روز سه شنبه( 3 اردیبهشت) حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان مشاهده کرد. او که یکی همواره از پشتیبان های اصلی دولت احمدی نژاد در 8 سال گذشته بوده است در یادداشت اخیر خود با ادبیات بی سابقه ای از احمدی نژاد انتقاد کرده و او را بابت ادعاهایش مبنی بر افشاگری سرزنش کرده است. شریعتمداری در این یادداشت خطاب به احمدی نژاد نوشته است : " اگر ادعای شما واقعی است... چرا نام و نشان آن‌ها را اعلام نمی‌کنید؟! ممکن است بفرمایید از آن‌ها می‌ترسید! که اولا باید گفت ایران عزیز به رئیس جمهور ترسو نیازی ندارد. و ثانیا شما که با حرارت می‌فرمایید ملت توی دهن آن‌ها خواهد زد، دیگر از چه می‌ترسید؟!" او افزوده است: "خودداری شما از انتشار آن [نام کسانی که پرونده دارند] تنها دو علت می‌تواند داشته باشد. اول آنکه بلوف زده‌اید و این ادعا نیز چیزی شبیه لیست کذایی مفسدان اقتصادی است! و دوم اینکه از افشاگری متقابل آن‌ها نگران هستید!" علاوه بر او حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز به سخنان احمدی نژاد واکنشی شدید نشان داد و گفت که این سخنان "غیر قابل قبول" و "تشویش اذهان عمومی" بوده است. او از احمدی نژاد خواست که " به این گفتمان خود خاتمه دهد." علیرضا زاکانی، نماینده مجلس که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیدا کرده است با زیرسوال بردن ادعاهای احمدی نژاد از تهدیدهای او به عنوان عاملی برای انحراف افکار عمومی یاد کرد و گفت "فردی که برخی اطرافیان و نزدیکانش غرق در فسادهای مالی و اقتصادی هستند نمی تواند مدعی مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد." نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه نیز این ادعاهای احمدی نژاد را مستحق برخورد قضایی دانست و از دادستان کل کشور به عنوان مدعی العموم این موضوع را پیگیری کند.

تاکتیک پر هزینه

تقریبا محرز است که احمدی نژاد برای پیشبرد برنامه های خود در انتخابات آتی ریاست جمهوری این هشدارها و تهدید به افشاگری ها را ادامه خواهد داد. تاکتیکی که احتمالا رویارویی در اردوگاه اصولگرایان را شدیدتر می کند و به شکاف درونی حاکمیت عمق بیشتری می بخشد. پرطرفدارترین تحلیل درباره رفتار احمدی نژاد این است که او می خواهد یار نزدیک اش یعنی اسفندیار رحیم مشایی را در میدان انتخابات ریاست جمهوری وارد کند. رحیم مشایی با اتهام های فراوانی از جمله تلاش برای حذف روحانیت از ساختار سیاسی ایران و ملی گرایی روبروست و امکان رد صلاحیت اش توسط شورای نگهبان قانون اساسی بالاست. بنابراین احمدی نژاد چاره را در این می بیند که با تهدید اصولگرایان به افشاگری آنها را بترساند تا آتشبار خود علیه رحیم مشایی را متوقف کنند. با این حال هزینه های چنین دعوایی درون حاکمیت آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بسیار بالا خواهد بود. احمدی نژاد شاید بدش نیاید که اگر خود را در این میدان بازنده ببیند سایرین را هم با خود پایین بکشد اما چنین اجازه ای به داده خواهد شد و او تا کجا می تواند به تعبیر خودش، " رویش را زیاد کند؟"

به گزارش فارس، احمد جنتی در خصوص نحوه برخورد شورای نگهبان با افراد وابسته به جریان فتنه و انحراف که قصد ورود به عرصه انتخابات دارند، اظهار داشت: ما با این افراد، قانونی برخورد می‌کنیم.

این مقام انتصابی هیچ توضیح دیگری در خصوص ویژگی های فتنه و انحراف نداد.

کشيش عابدينی به اتهام تشکيل کليساهای خانگی و اقدام عليه امنيت ملی زندانی شده است. همسر او معتقد است که وی به خاطر باورهای مذهبی خود روانه زندان شده است.

جان کری، وزير امور خارجه آمريکا، از روند تشکيل دادگاه آقای عابدينی ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی فوری او شده است.

به گزارش رادیو فردا، نغمه، همسر این کشیش زندانی گفت:بعد از اينکه چند پزشک تاييد و بررسی کرده بودند، قبل از عيد گفته بودند سعيد بايد برود بيمارستان خصوصی برای خونريزی داخليش به خاطر ضرباتی که به او وارد شده بود در زندان از طريق بازجوها و مسئولان زندان.

وی افزود: گفته بودند بايد حتما رسيدگی شود. هفته پيش شنيديم بردندش بيمارستان فکر می‌کنم مدرس ولی متاسفانه رسيدگی نشد و همان روز اتفاقا به سعيد ضربات بيشتر وارد کردند. زدنش. مخصوصا به قسمت شکم و معده و جايی که خونريزيش حتی بدتر شده و غش می‌کند و می‌افتد. وضعيت پزشکی‌اش بدتر شده و بهش گفته‌اند که تا کاغذها بررسی شود و دوباره بخواهند اقدام کنند برای بيمارستان شايد تا دو ماه ديگر طول بکشد.

همسر سعید عابدینی گفت :چيزی که جديدا متوجه شدم از خانواده، اين است که گفته‌اند از طريق مذهب مسيحی و به خاطر مذهبش و به خاطر اين که شهروند آمريکايی است گفته‌اند که اين حرکات کليسای خانگی حمله نرم است و باعث به هم ريختن است يا حمله به ضد امنيت کشور شده. متاسفانه مسيحی‌ها و بهايی‌ها و مذاهب ديگر که در آن زندان هستند، دولت ايران اينها را با اينکه اصلا سياسی نيستند به عنوان افراد سياسی محسوب می‌کند.

وی تصریح کرد:سعيد را زمان رييس جمهور خاتمی که من ايران بودم و با هم آشنا شديم و حتی ما ازدواجمان ازدواج رسمی مسيحی بود. يعنی دولت ايران آن موقع رفتارش نسبت به مسيحيت خيلی بازتر بود و من و سعيد در کليسای ساختمانی ازدواج کرديم. زير تاييد دولت. دولت زير عقدمان نوشت مسيحی. تاييد کرد که من و سعيد از اسلام برگشتيم به مسيحيت و اوکی بود آن زمان.‌ حتی آن زمان سعيد خانگی شروع کرد و زير نظر کليسای ساختمانی که دولت ايران تاييد کرده بود کليساهای خانگی شروع شدند و دولت در جريان بود.

وقتی احمدی‌نژاد رييس جمهور شد چند ماهی نگذشت متوجه شديم که شروع شده چه مسيحيت و چه مذاهب ديگر خيلی برخوردها جدی‌تر شده و من و سعيد آن موقع از ايران آمديم بيرون. و جديدا که برگشتيم، ديگر از کليساهای خانگی حرکتی نبود.

از اين زمان که سعيد ايران بود فقط برای تشکيل پرورشگاه بود آن هم زير نظر دولت. چون مسيحی‌ها اعتقاد دارند که بايد از قوانين کشورتان اطاعت کنيد. و هميشه سعيد سعی می‌کرد رعايت کند چيزهايی را که دولت می‌خواهد. اين پروشگاه هم با اطلاع دولت کار می‌کرد و زير نظر کامل دولت بود. برای ما عجيب بود که سعيد را گرفتند.

وی گفت:چند سال پيش که سعيد برخورد داشت بيشتر با اطلاعات بود. و جديدا که گرفتنش سپاه آمد و سعيد را دستگير کرد و حتی ما يک چيزهايی شنيده بوديم که کليساهای ساختمانی که سی سال بود از زمان انقلاب باز بود، آنها را شروع کردند بستن، ولی سعيد هيچ وقت نگران نبود که ممکن است برخورد اينطوری با او بکنند. چون می‌گفت من در پرورشگاه دارم زير نظر خودشان و با خودشان کار می‌کنم.

نغمه عابدینی گفت:من فکر می‌کنم دولت ايران برخوردش عوض شده. شايد به خاطر اين که نزديک شده به انتخابات، احساس ناامنی می‌کند. ولی متاسفانه چون مذهب به غير از ديدگاه خودشان را ضد انقلابی می‌بينند شروع کردند به دستگيری يک سری افراد که متاسفانه همسر من جزوشان هست.

به گزارش شفاف به نقل از روزنامه المصری الیوم، در این دادخواست از دادگاه درخواست شده با صدور حکم قضایی، رئیس جمهور، وزیران خارجه کشور و گردشگری و مفتی ارشد مصر را موظف به توقف و منع گردشگری ایرانی ها کند.

در این دادخواست استدلال شده است که سفر گردشگران ایرانی به مصر و به ویژه حضور ایرانی ها در مزارهای دینی مصر، اقدامی علیه امنیت ملی این کشور خطرناک است.

این دادخواست توسط یک وکیل مصری به نام عبدالرحمن عوف تسلیم دادگاه شده و در آن آمده است: هدف گردشگری ایران در مصر نزدیکی عقایدی با ایران است.

این وکیل دادگستری همچنین در متن دادخواست خود مدعی شده است ایران سه جزیره اماراتی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را در اشغال خود دارد.

در بخش دیگری از این دادخواست نیز آمده است: عربستان سعودی از نگاه مصر به ایران نگران است به همین دلیل از زمان سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به مصر، سرمایه گذاری های کشورهای عربی در این کشور کاهش یافته اند.

این وکیل دادگستری اضافه کرد: ایران به مصر پیشنهاد کرده است 5 میلیارد دلار وام ارائه کند و در مقابل بتواند مدیریت همه مساجد فاطمی این کشور را در اختیار خود بگیرد. همچنین پیشنهاد شده سالانه 20 هزار دانشجوی مصر سالانه به دانشگاه های قم اعزام شوند. ایران همچنین متعهد شده است سالانه چند میلیون گردشگر به مصر اعزام کند و همین موضوع نشان می دهد هدف تهران شیعه سازی مصر است.

روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر از 32 سال پیش تاکنون قطع شده و دو طرف در سطح دفاتر حفاظت از منافع در پایتخت های یکدیکر با هم رابطه دارند.

به تازگی اولین و تنها گروه از گردشگران ایرانی به مصر سفر کردند اما پس از آن وزیر گردشگری این کشور ادامه سفر این گردشگران را متوقف کرد.

سفر گردشگران ایرانی به مصر با مخالفت شدید بخش عمده ای از افراط گرایان اسلامی و سلفی ها روبه رو شده است.
 

به گزارش ایسنا، محمود احمدی‌نژاد در آیین بهره‌برداری از سامانه انتقال آب از سرشاخه‌های دز به قم، با بیان اینکه "مردم قم جزو اولین موحدان زمین هستند و از ابتدا به پیامبر ایمان آوردند و پای مکتب پیامبر ایستادند و گرد وجود دختر پیامبر حلقه زدند و صدها سال در راه آرمان‌های پیامبر مجاهدت کردند"، گفت: "البته در حوادث اصلی سرنوشت‌ساز از جمله دفاع مقدس، انقلاب و امروز پیشگام بوده‌اند. "

وی با بیان اینکه "امروز انتظار داریم علما و مردم در قم پیشگام اندیشه اسلام ناب و رهایی بخشی بشریت از شر مستکبران و زمینه‌ساز حکومت جهانی باشند" گفت: "نگاه ملت‌ها به سمت ملت ایران است و دنبال الگو و راه جدید و نقطه اتکای جدید می‌گردند و به وضوح می‌بینیم که بیداری عظیم در عالم در حال تحقق است. "

احمدی‌نژاد با بیان اینکه "حرف‌هایی هست که بعدا اگر خدا عمری دهد خواهم گفت"، اظهار کرد: پول ملت را زیر زمین کرده‌اند؛ البته به چند برابر قیمت و با اصرار و کسی هم سردرنیاورد که چه شد. البته زیر زمین هم لازم داریم و هوا هم لازم داریم، اما چرا باید از طریق گرانتر این کار انجام شود؟

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه "اگر جمعیت سنی بالا رود، آن را نمی‌توان جبران کرد"، افزود: اگر جمعیت سنی بالا برود، دیگر نمی‌توانند مولد باشند پس تنها خرج می‌کنند و باید بیمه و بیکاری پرداخت شود. در نتیجه عده قلیلی کار می‌کنند و عده کثیری استفاده کننده می‌شوند و این موضوع به اقتصاد ضربه می‌زند و در نهایت موجب می‌شود که ملت عوض شوند و این برای ایران بد است چون ملت ایران یگانه است.

رییس‌دولت خطاب به مردم قم اظهار کرد: آب سالم آمد. مردم قم نگران افزایش جمعیت نباشند و من از طرف خدا قول می‌دهم که روزی‌تان می‌رسد، چراکه خود جمعیت، اقتدار ملی و قدرت می‌آورد و جوانان هستند که کشور را می‌سازند.

وی در ادامه به مردم قم سفارش کرد که ماموریت آرمانی خود را فراموش نکنند و افزود: وقتی یک آرمان به حکومت می‌رسد، کم‌کم میل به حکومت برای حکومت یا بهره‌برداری از حکومت یا میل به سکون بیشتر می‌شود، پس فکر نکنید که ما استثناء هستیم. چون انقلاب و پیامبر هم استثناء بود و این تمایلات وقتی که پیامبر در بستر بیماری بود، خود را نشان داد.

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه امروز شرایط جهان در حال دگرگونی است، گفت: کسی تصور نکند که اگر انجام مسئولیت خود کوتاهی کرد، خدا معطل ما می‌ماند، چون برای خدا کاری ندارد که قوم دیگری را جایگزین کند و پرچم را دست او بدهد. البته این توصیه من به شما به عنوان کسی است که آخر خط انقلاب هستم و خود را در کاروان انقلاب جزو نفرات آخر می‌دانم.

وی در ادامه به بیان خاطره‌ای از جلسه‌ای که با متفکران آمریکایی داشت پرداخت و یادآور شد: این متفکران درباره ایران می‌نویسند و در این جلسه از من پرسیدند شما که اسلام را حاکم کرده‌اید؟ من آن حرف را قطع کردم و گفتم ما چنین ادعایی نداریم بلکه ما می‌خواهیم اسلام را حاکم کنیم و می‌خواهیم اسلامی بشویم. چون اگر حقیقت اسلام در یک نقطه عالم حاکم شود، عطر آن جهان را سرمست می‌کند. پس حساب و کتاب ما را به حساب اسلام نگذارید.

رییس‌ دولت با بیان اینکه "نباید در مورد برخی خبرها در رابطه با اجحاف‌های بزرگ بی‌تفاوت شویم"، گفت: گاهی جوری تصمیم می‌گیریم که مملکت فقط تهران است. اما باید بدانیم 400 تا 500 شهرستان جزو مملکت جمهوری اسلامی هستند که باید همه آباد شوند چون همه حق دارند و در کشور شریک هستند. پس اگر مراقب نباشیم، تضمینی وجود ندارد و ممکن است 40 سال بعد چشمانمان را باز کنیم و خدای ناکرده ببینیم که به جای حکومت اسلامی، عباسیان و امویان نشسته‌اند. پس فکر نکنیم که ما ضمانت‌شده هستیم.

وی گفت: در سفرهایی که به ونزوئلا برای شرکت در مراسم تشییع‌جنازه چاوز و شرکت در مراسم تحلیف رییس‌جمهور جدید داشتم، شاهد آمریکای لاتینی بودم که تا 20 سال پیش کسی آن را نمی‌شناخت و 20 سال زیر سلطه غربی‌ها بود و وزیر خارجه آمریکا مصاحبه کرده بود و گفت که آمریکای لاتین حیاط خلوت ماست و ما انتخابات آنجا را قبول نداریم.

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه "مردم ونزوئلا بارها قیام کرده‌اند تا نوبت به چاوز مومن و انقلابی رسید"، ادعا کرد: چاوز در تمام سخنرانی‌هایش اسم امام را می‌آورد و می‌گفت راه ما راه امام است. او می‌گفت هرچه جمهوری اسلامی بگوید، قبول دارم و سوال ندارم. به طور مثال در ماجرای غزه به او زنگ زدم و گفتم باید کاری کرد و پس از اتمام آن گفت‌وگو، با وزارت خارجه کشورش تماس گرفت و گفت که سفیر صهیونیست‌ها را بیرون بیندازند.

وی برخی حرف‌ها و خبرها پس از مرگ چاوز را جوسازی خواند و گفت: تلاش دارند شخصیت چاوز را خراب کنند و لازم بود که ما برویم و گفته می‌شود حرف‌هایمان ذهنیت‌ها را جهت داد. وقتی که همراه چاوز به زیارت امام رضا رفتیم، خبرنگاران را جمع کرد و یک ربع راجع به امام زمان صحبت کرد.

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه "در آمریکای لاتین صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی وجود دارد و اکثر آنها دست مستکبران و صهیونیست‌هاست"، تصریح کرد: چاوز یک تنه در برابر اینها ایستاد و 15 کشور را در خط انقلاب آورد و به جمهوری اسلامی وصل کرد.

رییس‌جمهور با اشاره به مراسم تشییع جنازه چاوز اظهار کرد: در تشییع جنازه چاوز مردم به صورت میلیونی شرکت کرده بودند و ده‌ها کیلومتر صف کشیدند تا با جنازه‌اش خداحافظی کنند و جمعیت طوری حضور داشتند که مثل راهپیمایی‌های عظیم ایران بود و در بین این جمعیت 54 هیات و 32 رییس دولت حضور داشتند. در این مراسم همه به ما تسلیت می‌گفتند و می‌گفتند آقای چاوز ما را با شما و انقلاب ایران آشنا کرده است و امروز حضور شما ما را محکم می‌کند.

وی با اشاره به اینکه "در مراسم تشییع جنازه چاوز در صف مردم ایستاده بودم و مردم فریاد «ویوا ایران» یعنی زنده باد ایران را سر می‌دادند"، به شوخی گفت: البته «ویوا احمدی‌نژاد» هم زیاد می‌گفتند.

احمدی‌نژاد در ادامه به شوخی گفت: البته در این مراسم، برای ما سوالات شرعی هم پیش می‌آمد که به بعدا می‌پرسیم. چون وقتی سوال شرعی پیش می‌آید، باید بپرسیم تا بدانیم.

احمدی‌نژاد در پایان خطاب به حاضران این پرسش را مطرح کرد که "چه کسی باید اندیشه مهدوی را در تراز اندیشه امروز بشر تبیین کند، غیر از قم؟"

به گزارش تارنمای «کمپین صلح فعالان در تبعید»، مردم شهر هویزه به هنگام سفر محمود احمدی نژاد به اقلیم اهواز و حضور در شهر هویزه، در ۲۱ آوریل ۲۰۱۳، با برافراشتن پلاکاردهایی در محکومیت مصادره زمین های کشاورزی شهروندان عرب از سوی دولت ، خواهان توقف این سیاست های غیر انسانی شدند.

همچنین مردم معترض با سردادن شعارهایی خواستار موضع گیری احمدی نژاد در قبال بیکاری فراگیر در این شهر و توقف مصادره زمین های شهروندان عرب شدند.

یکی از شهروندان هویزه می گوید : احمدی نژاد در دو دوره ریاست جمهوری اش چند بار به این شهر سفر کرده بود و وعده وعیدهای زیادی به مردم داده که هیچکدام آنها محقق نشده است.

گفتنی است شهرستان هویزه با وجود اینکه بزرگترین میدان نفتی منطقه را داراست اما مردم این شهر از نسبت بیکاری بالای ۳۵ درصد رنج می برند. با خشک شدن رودخانه کرخه به دلیل ساختن سدهای بزرگ بر روی آن و انتقال آب آن به دیگر شهرها و همچنین انهدام وسیع تالاب هور العظیم توسط شرکت نفت، مردم چهل روستای واقع در اطراف این تالاب منبع حیات خود را از دست داده اند و شماری زیادی از این روستاها خالی از سکنه شده است.

از دیگر معضلات مردم عرب هویزه مصادره زمین های کشاورزی آنها است. شرکت دولتی مسکن مهر با غارت صدها هکتار از زمین های کشاورزان عرب نقش به سزایی در افزایش فشار بر کشاورزان عرب به منظور مهاجرت از این منطقه ایفا کرده است.

اخیرا دولت ایران مراحل اولیه تاسیس یک شرکت پتروشیمی با نام “پتروشمی آزادگان” را به پایان رسانده و اقدام به مصادره زمین های مردم قبيله بنی ساله در اطراف هویزه کرده است.

خشم شهروندان هویزه موجب شد احمدی نژاد و هیئت وزیرانش در دیدار از اهواز با شمار اندکی از استقبال گران روبرو شوند.

به گزارش جرس، مجید دری عضو شورای دفاع از حق تحصیل، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی است که محروم از تحصیل و به بهبهان تبعید شده است. مجید دری، که از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل و از جمله حامیان مهدی کروبی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران۱۳۸۸بود، در پس آغاز اعتراض‌های مردمی به اعلام نتایج مشکوک و در پی آن بازداشت‌های گسترده‌ی فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی و دانشجویی و روزنامه‌نگاران در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

وی پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ، در ابتدا به تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۳۸۸ به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد که باید ۵ سال از این مدت را در شهر ایذه به عنوان تبعید تحمل کیفر می کرد.

چند ماه بعد و در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ وکیل مجید دری از تایید شش سال حبس او در دادگاه تجدید نظر خبر داد و در آغاز پاییز همان سال مجید دری به همراه دیگر فعال دانشجویی محروم از تحصیل، ضیاءالدین نبوی از بند ۳۵۰ زندان اوین خارج و به زندان بهبهان تبعید شد و در آن‌جا با زندانیان غیرسیاسی هم بند بود.

امسال به بهانه چهارمین سالی که مجید دری تولد خود را در زندان و دور از خانواده جشن می گرفت جمعی از فعالیت سیاسی و حقوق بشری و هم بندان سابق وی و همچنین هم کلاسی های زمان تحصیل مجید در کنار خانواده وی جمع شدند و تولد وی را جشن گرفتند .

در ابتدای این مراسم مادر مجید دری به آخرین وضعیت وی در زندان اشاره کرد و گفت: وضعیت مجید در زندان اصلآ مناسب نیست و نه تنها وضعیت زندان وی بسیار نامناسب است و وی در کنار زندانیان عادی و مجرمین خطرناک نگهداری می شود حتی به وی اجازه اشتغال و کار در زندان هم داده نمی شود .

وی همچنین با اشاره به اینکه خود مسولان زندان هم از این وضعیت راضی نیستند و بارها گفته اند که اگر اجازه از مسولان امر داده شود حداقل شرایط کار و اشتغال وی در زندان تآمین می گردد در رابطه با وضعیت ملاقات ها هم گفت که متآسفانه هم باطر دوری راه و هم فشارهای مسولین امر امکان ملاقات بسیار برای ما کم و محدود است .

وی در ادامه آخرین دیدار خود با مجید را روز 14 فروردین ذکر کرد و گفت : مجید مثل همیشه روحیه خوبی داشت و حتی به ما هم روحیه می داد .

وی در ادامه نسبت به امکان مرخصی هم گفت: به ما گفته اند به هیچ وجه امکان مرخصی وجود ندارد.

در ادامه این مراسم تعدادی از دوستان و هم بندی های سابق مجید دری به ذکر خاطراتی از دوران تحصیل و همچنین روزهایی که وی هنوز در بند 350 بود پرداختند .

ابتدا ارسلان ابدی با ذکر خاطره ایی یاد آور روز انتقال مجید از بند 350 به زندان محل تبعیدش بود و وصفی از نگرانی ها و ناراحتی دوستان و همبندان مجید از روز تبعیدش را یاد آور شد .

در ادامه یکی دیگر از هم بندی ها و هم اتاقی های مجید دری در بند 350 از روزهای زندان وی یاد کرد و به ذکر خاطراتی از حس مسولیت پذیری و همدلی و همیاری مجید با زندانیان داد .

در ادامه عاطفه نبوی به ذکر دو خاطره از مجید از تجمع دانشجویان ممنوع از حق الحصیل و خاطره دادگاه خود پرداخت .

همچنین دو نفر دیگر از هم دانشگاهی مجید به ذکر روحیات اخلاقی و همدلی ها و همراهی های مجید با دیگر دانشجویان پرداختند .

در ادامه یکی دیگر از هم بندی های مجید دری از زندان به اولین دیدارشان بعد از مدت ها در زندان اشاره کرد و همچنین متذکر شد که تبعدی مجید به زندان بهبهان یکی از بدترین خاطرات دوران زندگیش بوده است .

در ادامه این نشست مهدیه گلرو هم دانشگاهی و زندانی سیاسی و از فعالین احقاق حق محرومیت از تحصیل به ذکر خاطرات مشترکی که در دانشگاه با مجید داشته است اشاره کرد و از وی با عنوان کسی که همیشه و در هر شرایطی می شد از وی کمک گرفته و همواره در بدترین شرایط آماده کمک کردن به دوستانش بود یاد کرد.

در ادامه این مراسم مادر مجید با ذکر دو خاطره مربوط به روزی که حکم 11 سال زندان مجید ابلاغ شد و روزی که مجید از زندان اوین به بهبهان تبعید شد از این دو روز به عنوان بدترین روزهای زندگیش نام برد که هر گز از یادش نخواهد رفت .

در پایان این نشست حاظران در دفتر یادگاری برای مجید دری به یادگار چند خطی برایش نوشتند و از او یاد کردند.

مرتضی رییسی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به کاهش 16 درصدی اعتبارات عمرانی آموزش و پرورش در سال جاری افزود: اعتبار عمرانی آموزش و پرورش در سال گذشته 1170 میلیارد تومان بود که امسال این رقم به 980 میلیارد تومان کاهش یافته است.

وی تصریح کرد: با توجه به وجود چهار میلیون متر مربع معادل 50 هزار کلاس خشتی و گلی در کشور به نظر می‌رسد کاهش بودجه عمرانی مشکلاتی را برای بخش عمرانی آموزش و پرورش ایجاد کند.

رییس سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس گفت: ایران کشور زلزله خیزی است و باید توجه داشته باشیم که وجود 50 هزار کلاس درس ناایمن و غیر استاندارد یک هشدار جدی برای کشور محسوب می‌شود، چرا که این کلاس‌ها فاقد هرگونه استحکام و استانداردی هستند و با زلزله‌های کوچک دچار تخریب خواهند شد.

به گفته وی، اکثر این کلاس‌های تخریبی و فاقد استاندارد در کلان شهرها و بافت فرسوده به ویژه تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و ارومیه قرار دارند که این شهرها عمدتا شهرهای پرتراکم و پرجمعیتی هستند که بخشی از مدارس فاقد استاندارد آن قبل و بخشی بعد از انقلاب احداث شده‌اند.

معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: ساختمان‌های آموزشی اگر بر اساس اصول استاندارد ساخته شده باشند در زلزله‌هایی با قدرت بالا سقف آنها آوار نمی‌شود و جان افراد را نمی‌گیرد، اما این یک واقعیت است که 50 هزار کلاس درس در کشور فاقد هرگونه استاندارد و ایمنی است.

150 هزار کلاس درس فاقد سامانه گرمایشی استاندارد
وی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با ایسنا تصریح کرد: سیستم‌های گرمایشی مدارس نیز بخش دیگری از دغدغه سازمان نوسازی مدارس است، چرا که در حال حاضر 150 هزار کلاس درس و فضای آموزشی در کشور وجود دارد که سیستم‌های گرمایشی آنها فاصله زیادی با استانداردهای تعریف شده دارد و این موضوع نیز یک هشدار محسوب می‌شود.

به گفته رئیسی، سال گذشته در لایحه بودجه، ردیف 30 میلیارد تومانی برای استاندارد سازی سیستم‌های گرمایشی در نظر گرفته شد که تنها 20 درصد آنها تخصیص یافت که این رقم در بودجه امسال به 48 میلیارد تومان افزایش یافته است، در حالی که اعتبار مورد نیاز آموزش و پرورش برای استانداردسازی 150 هزار کلاس درس فاقد سیستم گرمایشی 1000 میلیارد تومان است.

گرچه که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران هنوز سه هفته وقت دارند تا ثبت نام کنند: مبارزه برای تعیین جانشین رئیس جمهورِ مورد مناقشۀ ایران محمود احمدی نژاد که اجازۀ شرکت مجدد در انتخابات را به عنوان نامزد ندارد مدتهاست که شروع شده است. این درست که تازه در ۱۴ ژوئیه انتخابات برگزار می شود اما موضوع تنها انتخاب هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران نیست.

بلکه این انتخابات برای کشور شیعی سرنوشت ساز است زیرا مسئلۀ سر تمامیت نظام سیاسی ایران است. چند روز پیش آشکارا می شد هیجان زدگی را بین رهبران ایران دید، آنگاه که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای که در تمام امور حرف آخر را می زند و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس جمهور اسبق علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ساعت ها دربارۀ انتخابات آینده به رایزنی پرداختند. خامنه ای در مقابل دو راهۀ ناخوشایندی قرار دارد: گرچه قول داده جریان های مختلف در انتخابات شرکت کنند اما گفتن این حرف از عمل کردن به آن آسان تر است. او از سال ۲۰۰۹ دست اصلاح طلب ها را از قدرت کوتاه کرده است. سران آنها، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، همچنان در بازداشت خانگی به سر می برند. دست کم خامنه ای چند روز پیش برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ با چند تن از اصلاح طلب ها برای تبادل نظر دیدار کرد. پاسخ به این پرسش دشوار است که آیا رئیس جمهور سابق محمد خاتمی، نامزد مطلوب اصلاح طلب ها، دوباره پا به عرصه خواهد گذاشت یا نه. 

از طرف دیگر نامزد مورد نظر احمدی نژاد یعنی اسفندیار رحیم مشایی با حرف هایی درشت و لجوجانه در مقابل روحانیت، خود را از چشم خامنه ای انداخته و این برداشت را تأیید کرده که فاصله گیری چند ماهۀ گذشتۀ رهبر انقلاب از احمدی نژاد درست بوده است. و بعد نامزدهای نزدیک به خامنه ای هستند – برای نمونه علی اکبر ولایتی یا غلامعلی حداد عادل. اینان ائتلافی تشکیل داده اند تا احتمال رأی آوردن خود را بالا ببرند.

خامنه ای می خواهد به هر قیمت شده جلوی نا آرامی ها را بگیرد

در هر حال خامنه ای می خواهد محکم کاری کند. آیت اللهِ سالخورده تدابیری چند اندیشیده تا به هر ترتیب شده از «مشکلاتی» همانند آنچه در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹ وجود داشت، یعنی زمانی که انتخاب مجدد و مورد مناقشۀ احمدی نژاد تحت الشعاعِ ماهها اعتراض و اتهام سنگین مبنی بر تقلب در انتخابات قرار گرفت، جلوگیری کند. رهبر انقلاب برای جلوگیری از مزاحمت ها – و به ویژه نیز آمدنِ یک رئیس جمهور نامحبوب که مانند فرد مورد حمایت سابقش احمدی نژاد راه خود را برود – دستور داد که مقررات جدیدی برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تدوین کنند. طبق این مقررات باید هر نامزد دست کم ۱۰۰ امضا از نمایندگان مجلس و وزیران سابق یا اعضای مجمع های مختلف ارائه کند تا اجازۀ اعلام نامزدی داشته باشد.

یک تاج بخش در انتخابات – مانند همیشه – رفسنجانی است. خامنه ای از رفسنجانی که بعد از انتقاد علنی اش از انتخاب مجدد احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ از نظر سیاسی به حاشیه رانده شده بود بارها درخواست کرده بود با او راهبردی برای برونرفت از بن بست هایی که تمامیت نظام را تهدید می کنند اندیشه کند. خامنه ای از نظر سیاست خارجی گرفتار مناقشۀ اتمی و انزوای بین المللی ناشی از آن است.

رفسنجانی هشدارهای سال ۲۰۰۹ خود را علیه احمدی نژاد به حق می داند. مشکلاتی که او پیش بینی کرده بود رخ داده و ایران از نظر اقتصادی در حاشیۀ فروپاشی است. مجازات های غرب علیه ایران، به ویژه تحریم نفت و گاز اتحادیۀ اروپا باعث شده اند که صادرات نفت – رگ حیاتی اقتصاد ایران – ظرف یکسال به نصف رسید و ارزش واحد پول ملی ریال تا شصت درصد کاهش یافت. ایران از نظر داخلی به علت اوضاع اقتصادی در مخمصه است. از این رو خامنه ای نتوانست اختلاف های به وجود آمده در داخل و تحریکات دائمی احمدی نژاد را نسبت به سران روحانیت پایان دهد. اگر اوضاع به زودی بهتر نشود ممکن است نا آرامی های اجتماعی بروز کند.

ایران نفوذش را در همسایگی خود از دست می دهد

یک مایۀ نگرانی دیگر، نفوذ ایران در خاورنزدیک است که به خطر افتاده است: قدرتِ نزدیک ترین متحد ایران، رئیس جمهور سوریه بشار اسد هر روز بیش از دیروز متزلزل می شود، در مصر تلاش مشتاقانۀ آغازین برای نزدیکی دو کشور به علت مخالفت روحانیون سنی ناکام مانده است و حماس با انتخاب مجدد خالد مشعل گامی اساسی از تهران دور شده است.

گویی همۀ اینها کافی نیست: در عراق قبل از برگزاری انتخابات محلی، حمله هایی در مناطق شیعه نشین انجام شد و در بحرین رهبری سنی این هفته با گازاشک آور علیه تظاهرکنندگان وارد عمل شد. رهبری ایران در منطقه بخش زیادی از نفوذ خود را از دست داده است.

منبع: ایران در جهان

منبع: وینِرتسایتونگ

به گزارش خبرآنلاین،از ابتدای سال زمزمه های حذف ارز مرجع به گوش می رسید. بعد از گذشت یک ماه از سال ۹۲، این تصمیم دولت با ارسال بخشنامه بانک مرکزی عملی شد تا کالاهای اساسی و دارو که در اولویت اول و دوم تخصیص ارز برای واردات قرار داشتند بدون دریافت ارز مرجع و با ارز مبادله ای وارد کشور شوند.

بر این اساس هزینه واردات این کالاها دو برابر می شود و در قیمت نهایی مصرف کننده تاثیر چشمگیری دارد. به عنوان مثال در چند روز گذشته که ارز مرجع برای واردات روغن و مواد اولیه تولید روغن حذف شد، قیمت آن در بازار افزایش ۳۵ درصدی را به طور رسمی و با تصویب سازمان حمایت، از سر گذراند. در این شرایط گرانی تازه ای برای انواع دیگر کالاهای اساسی و پرمصرف در راه است.

دارو و تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی هم که به گفته وزیر بهداشت از ابتدای امسال ارز مرجع دریافت نکرده اند افزایش هزینه را به دوش بیماران خواهد گذاشت.
این موضوع زمانی نگران کننده تر می شود که برنامه بعدی دولت، حذف ارز مبادله ای است تا نظام ارز تک نرخی ایجاد شود. اگر چنین شود ارز در بازار آزاد مبنای واردات و قیمت گذاری کالاها قرار خواهد گرفت.

کدام کالاها گران می شود؟
به غیر از دارو و تجهیزات پزشکی، کالاهای اساسی پرمصرف در معرض گرانی قرار گرفته اند. همانطور که روغن نباتی طی یک روز ۳۵ درصد گران شد، کالاهای دیگر هم افزایش قیمت قابل توجهی را تجربه خواهند کرد. کالاهای اولویت اول وارداتی که تاکنون ارز مرجع دریافت می کردند شامل گوشت قرمز، مرغ، شکر، دانه سویا، ذرت دامی و برنج، شیر خشک صنعتی و گوسفند زنده هستند که بر اساس بخشنامه جدید بانک مرکزی از دریافت ارز مرجع محروم شده اند و باید به جای دلار ۱۲۲۶ تومانی با دلار ۲۵۰۰ تومانی وارد شوند.

بر این اساس، انواع وارداتی گوشت قرمز و مرغ به عنوان پروتئین های پرمصرف با افزایش قابل توجه قیمت مواجه خواهند شد. هرچند که ارز مرجع خوراک دام نظیر جو، ذرت دامی و دانه سویا هنوز حذف نشده است اما به نظر می رسد در مرحله بعد این کالاها نیز از دریافت ارز مرجع منع شوند که در این شرایط نمونه های داخیلی گوشت و مرغ هم گران خواهد شد. هرچند که در همین مرحله هم گرانی انواع وارداتی بر نرخ نمونه های داخلی اثر خواهد گذاشت و سطح عمومی قیمت ها را افزایش خواهد داد.

گوسفند زنده هم که با ارز ۱۲۲۶ تومانی وارد کشور می شد حالا باید با قیمت دوبرابر وارد شود که این موضوع راه گرانی گوشت گوسفند را هم هموار خواهد کرد. تا این کالا که از سبد مصرف بسیاری از خانواده ها خارج شده است بازهم سطح وسیعتری را در حسرت باقی بگذارد.

شیر خشک صنعتی هم به عنوان مواد اولیه کارخانجات لبنیات در اولویت اول وارداتی قرار دارد که دو برابر شدن هزینه های واردات آن موجب گرانی انواع لبنیات به عنوان یکی از استراتژیک ترین کالاهای اساسی می شود.
شکر کالای دیگری است که در اولویت اول واردات قرار دارد و ارز مرجع آن از امروز قطع شده است این موضوع موجب می شود تا بسیاری از کالاهایی که مواد اولیه آن ها شکر است با گرانی مواجه شوند. شیرینی، شکلات و بسیاری از کالاهای خوراکی با شکر تولید می شود و یکی از اصلی ترین مواد اولیه آن ها شکر است که با دوبرابر شدن هزینه واردات این کالای استراتژیک، افزایش قیمت برای آن ها نیز اتفاق خواهد افتاد.

برنج هم که پیش تر از این لیست خارج شده بود و این موضوع قیمت انواع وارداتی برنج را تا دوبرابر افزایش داده است.

گندم هم که از مدت ها قبل خبرهایی مبنی بر گرانی را حول خود داشته است. قیمت خرید تضمینی آن نیز در حال افزایش است که این موضوع گرانی نان و تمام کالاهای وابسته به آرد گندم نظیر ماکارانی را به دنبال خواهد داشت. هرچند ارز مرجع از واردات این محصول فوق استراتژیک هنوز حذف نشده است اما حذف آن در آینده می تواند تبعات وسیعی برای نرخ کالاهای وابسته به آن داشته باشد.

این موضوع تورم جدید و اثرگذاری را به اصلی ترین سبد مصرفی خانوار تحمیل خواهد کرد چراکه این گروه کالایی، پرمصرف ترین و اصلی ترین کالاهای خانوار به حساب می آید که با افزایش قیمت در آن، هزینه ها به حد قابل توجهی افزایش می یابد.

در متن مصوبه بانک مرکزی برای حذف ارز مرجع دارو و کالاهای اساسی که روز ۲۶ فروردین ابلاغ شده، آمده است:

احتراماً، پیرو نامه عمومی شماره ۱۲۱۵۳/۹۲ مورخ ۲۱/۱/۱۳۹۲ خواهشمند است موارد ذیل را به واحدهای تابعه ابلاغ و بر حسن اجرای آن نظارت فرمایند:
۱ ـ با توجه به اعلام وزارت صنعت، معدن و تجارت؛ واردات کالاهای کره، شکر، گوشت قرمز و دام زنده طبق تعرفه های پیوست، دارو ، مواد اولیه داروئی، شیر خشک و تجهیزات و ملزومات پزشکی در سال ۱۳۹۲ به نرخ مبادله ای بوده و ارائه درخواست گواهی ثبت آماری بر مبنای نرخ مزبور (مبادله ای) بلامانع خواهد بود.
۲ ـ با توجه به مفاد بند(۱) > در رابطه با معرفی نامه های صادره از سوی وزارتخانه های صنعت، معدن و تجارت و بهداشت، درمان و اموزش پزشکی به منظور تخصیص ارز به نرخ مرجع که کالای آنها تاکنون ترخیص نشده، به ترتیب ذیل اقدام گردد:
الف) چنانچه ارز کالاهای مذکور به نرخ مرجع تامین شده، لیکن کد تخصیص ارز دریافت نگردیده و کالا نیز گمرک ترخیص نشده است، ارائه تقاضای صدور گواهی ثبت آماری از سوی بانکها با نرخ مرجع مقدور نبوده و در این راستا بانکها می توانند درخواست مورد بحث را با نرخ مبادله ای به اداره نظارت ارز ارسال نمایند تا پس از اخذ کد تخصیص ارز، نسبت به ترخیص کالا اقدام گردد.
ب ) در صورتیکه ارز کالاهای مذکور به نرخ مرجع تأمین و کد تخصیص نیز دریافت شده، لیکن کالای مربوط ترخیص نگردیده است، در اینگونه موارد گواهی های ثبت آماری صادره به نرخ مرجع ابطال شده تلقی گردیده و بانکها می توانند همانند جزء الف درخواست مورد بحث را با نرخ مبادله ای به اداره نظارت ارز ارسال نمایند تا پس از اخذ کد تخصیص ارز، نسبت به ترخیص کالا اقدام گردد.
ج ) در مواردی که کد تخصیص ارز به نرخ مرجع دریافت شده، لیکن ارز مربوطه خریداری نگردیده و کالا نیز ترخیص نشده است، در اینگونه موارد گواهی ثبت آماری صادره به نرخ مرجع ابطال شده تلقی گردیده و بانکها می توانند نسبت به اخد کد تخصیص ارز جدید به نرخ مبادله ای اقدام نمایند.
د ) با توجه به تامین ارز کالاهای وارداتی موضوع اجزاء (الف) و (ب) به نرخ مرجع از سوی اداره بین الملل بانک مرکزی، بانکها همزمان با ارائه درخواست گواهی ثبت آماری به نرخ مبادله ای از طریق سامانه پرتال ارزی باید طی نامه موضوع برداشت مابه التفاوت نرخ مرجع تا مبادله ای روز صدور گواهی ثبت آماری را از حسابهای خود نزد بانک مرکزی، به اداره بین الملل اعلام و رونوشت آن را برای اداره نظارت ارز ارسال نمایند.
۳ ـ مفاد بند (۱۸) دستورالعمل اجرائی، نحوه خرید و فروش ارز به نرخ مبادله ای موضوع پیوست نامه عمومی شماره ۱۸۲۶۴۳/۹۱ مورخ ۱۴/۰۷/۱۳۹۱ کان لم یکن تلقی گردیده و ارائه درخواست گواهی ثبت آماری براساس مفاد بند مذکور مجاز نمی باشد.