جنبش راه سبز - خبرنامه

به گزارش ایسنا، براساس تازه‌ترین آمار گمرک ایران در سال 1391 ارزش واردات خودروهای سواری به کشور نیز با افزایش 30.59 درصدی به یک میلیارد و 84 میلیون دلار رسید. همچنین وزن خودروهای سواری با افزایش 12.73 درصدی به 72 هزار تن رسید.

خودروی سواری از نظر ارزشی سهمی 1.34 درصدی در کل واردات کشور در سال گذشته داشته است. این سهم در سال 1391 معادل 2.03 درصد بود.

میانگین قیمت هر خودروی سواری وارداتی در سال گذشته معادل 24 هزار و 441 دلار بود که نسبت به سال 1390 افزایش 17.34 درصدی را نشان می‌دهد.

امارات اصلی‌ترین مبداء واردات خودروی کشور در سال گذشته بود به طوری در سال 1391 سهم امارات از واردات خودروی ایران از نظر تعداد و ارزش به ترتیب به 57.73 و 65 درصد رسید.

کره‌جنوبی و کویت نیز به ترتیب از نظر تعدادی 27.22 و 4.12 درصد از واردات خودروی ایران را به خود اختصاص دادند. سایر کشورها نیز سهمی معادل 10.93 درصد در واردات خودروی ایران داشتند. 

وی وضعیت ازدواج در میان دختران زیر 14 سال را بسیار نامناسب دانست و خواستار ممنوعیت ازدواج در بین کودکان، به ویژه کودکان زیر 14 سال شد.

فرشید یزدانی در گفت‌وگو با ایسنا، با استناد بر آمارهای اعلام شده از سوی سازمان ثبت احوال اظهار کرد: از سال 85 تا 90، 616 هزار واقعه طلاق در کشور رخ داده است که 81 هزار و 500 واقعه از این تعداد مربوط به دختران زیر 19 سال و7700 واقعه مربوط به پسران زیر 19 سال است، بنابراین طبق این آمار 13 درصد طلاق‌های کشور طی آن سالها مربوط به دختران زیر 19 سال و 1.5 درصد مربوط به پسران زیر 19 سال است.

وی با اشاره به پیامدها و آثار منفی طلاق کودکان زیر 14 سال است، عنوان کرد: طی پنج سال عنوان شده در آمار 63 نفر از کودکان پسر زیر 15 سال و 4000 نفر از دختران زیر 14 سال طلاق گرفته‌اند که این آمار در بین کودکان دختر بسیار بالا بوده و به هیچ وجه آمار مناسبی نیست.

یزدانی همچنین به آمار ازدواج کودکان در طول سالهای 85 تا 90 اشاره کرد و گفت: یک میلیون و 859 هزار واقعه ازدواج در میان افراد زیر 19 سال طی آن سالها صورت گرفته است که از این تعداد یک میلیون و 589 هزار کودک دختر و 270 هزار کودک پسر وجود بوده‌اند.

این فعال حقوق کودکان با بیان اینکه از میان ازدواج‌های صورت گرفته در سالهای یاد شده، 201 هزار و 200 واقعه مربوط به کودکان زیر 15 سال بوده است، اظهار کرد: 196 هزار واقعه ازدواج از این تعداد مربوط به کودکان دختر زیر 14 سال و پنج هزار و 200 واقعه مربوط به پسران زیر 15 سال ثبت شده است.

وضعیت ازدواج در میان دختران زیر 14 سال بسیار نامناسب است

یزدانی افزود: این موضوع باید توسط نهادهای مدنی و حاکمیتی مورد توجه قرار گیرد و با ایجاد قانون به شکل جدی با آن برخورد شود.

این فعال حقوق کودکان در تعریف کودک بیان کرد: کودک، طبق ماده اول پیمان نامه جهانی حقوق کودک که در کشور ما نیز پذیرفته شده است به هر فرد زیر 18 سال اطلاق می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه آمار تفکیک شده به نسبت سن افراد در کشور وجود ندارد ، نمی‌توانیم آمارها را تا سن 18 سال محاسبه کنیم، بنابراین آمار لحاظ شده برای افراد زیر 19 سال در نظر گرفته شده است. 

به گزارش مجذوبان نور، پس از گذشت ۲ ماه از تنظیم شکایت خانواده‌های دراویش، روز گذشته این خانواده‌ها با مراجعه به دفتر حقوق شهروندی قوه قضائیه پیگیر شکایت خود شدند، که تنها با این پاسخ رو به رو شدند: "هنوز هیچ جوابی به نامه شما داده نشده و احتمالا هنوز بررسی نشده است."

خانواده‌های وکلای زندانی دراویش در تاریخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۰ با مراجعه به دفتر حقوق شهروندی قوه قضائیه، شکایتی تنظیم کرده و در آن موارد نقض حقوق شهروندی در مورد این زندانیان عقیدتی را برشمرده و از جمله به ضرب شتم و شکنجه آنها در بند ۲۰۹ و ۲۴۰، آغاز دوباره بازجویی پس تمام شدن تحقیقات پرونده، گزارش‌های پزشکی مورد تایید پزشک قانونی زندان مبنی بر وخامت حال جسمی برخی از دراویش زندانی و همچنین ممنوعیت ملاقات و تماس با خانواده و وکیل اشاره کرده و نسبت به عواقب اعتصاب دو تن از دراویش در زندان عادل آباد شیراز نیز هشدار داده و خواستار پیگیری فوری این موضوع شدند.

این در حالی است که واکنش‌های بین المللی از طرف نهادهای حقوق بشری در مورد نقض حقوق دراویش بخصوص رفتار مقامات قضایی با دراویش زندانی بسیار جدی و گسترده بوده و جای بسی تاسف است که دفتر حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران، مسائلی مانند اعتصاب غذا، شکنجه (برهنه کردن و ساعت‌ها نگه داشتن در هواخوری) و ضرب و شتم، بیماری‌های جدی مانند آسم و هشدارهای پزشکان مبنی بر احتمال قطع عضو را دارای فوریت ندانسته و پس از ۲ ماه حتی زحمت بررسی و پاسخ گویی به این شکایت را به خود نداده است.

بیانیه‌ و نامه‌های سازمان عفو بین الملل، پارلمان اروپا، وزارت امورخارجه آلمان و نامه خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل به دکتر احمد شهید از جمله واکنش‌های بین المللی نسبت به موضوع وکلای زندانی دراویش و اعتصاب غذای دو تن از درویش در شیراز بوده است. 

به گزارش بهار، ستاد انتخابات کشور دیروز در اطلاعیه شماره 4 خود با موضوع انتخابات شوراها، زمان و نحوه ثبت‌نام داوطلبان شرکت در انتخابات چهارمین‌دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا را اعلام کرد. چنان‌که در این اطلاعیه آمده، ثبت‌نام از داوطلبان شرکت در انتخابات چهارمین‌دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا از دوشنبه 26 فروردین1392 در فرمانداری‌ها وبخشداری‌های سراسر کشور آغاز و تا پایان وقت اداری یکشنبه یکم اردیبهشت 1392 ادامه خواهد یافت. همچنین برای تسهیل در امر ثبت‌نام، داوطلبان می‌توانند از امروز شنبه 24 فروردین1392 تا پایان مهلت ثبت‌نام با مراجعه به دفاتر پیشخوان خدمات دولت و دفاتر ICT روستایی، اقدام به پیش‌ثبت‌نام کرده و از این دفاتر شماره رهگیری دریافت کنند و در بیست‌وششم فروردین شخصا با دردست‌داشتن اصل مدارک و شماره رهگیری به فرمانداری یا بخشداری مربوطه مراجعه و ثبت‌نام خود را تکمیل و نهایی کنند. مرتضی تمدن، استاندار تهران، روز گذشته از آغاز نام‌نویسی از داوطلبان شرکت در انتخابات آتی شوراها خبر داد و به بهار گفت: «همکاران ما در فرمانداری‌ها و بخشداری‌های سراسر کشور از دوشنبه نام‌نویسی نامزدهای انتخابات شوراهای شهر و روستا را آغاز می‌کنند و آماده‌اند به پرسش‌های نامزدها و خبرنگاران پاسخ بدهند.» دولت اعلام کرده براساس برنامه زمان‌بندی انتخابات، حداکثر تا 28 اردیبهشت امسال نتایج رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراها را به آن‌ها اعلام خواهد کرد. علی فلاح، رییس کانون کشوری دفاتر پیشخوان خدمات دولت، هم روز گذشته از آمادگی دفاتر پیشخوان دولت برای ثبت‌نام نامزدهای انتخابات شوراها خبر داد و به «مهر» گفت: «پیرو هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده با وزارت کشور، ثبت‌نام داوطلبان شوراهای اسلامی شهر و روستا از طریق شبکه دفاتر پیشخوان دولت در سراسر کشور انجام شده و دفاتر پیشخوان سراسر کشور ملزم به ارائه خدمت هستند.» به گفته او خدمات پیش‌بینی‌شده از طریق پورتال متمرکز خدمات پیشخوان به نشانی http://www.epishkhan.ir ارائه شده و براساس مصوبه کمیته تعیین نرخ کارگروه راهبری کشور، کارمزد خدمات برای داوطلبان ثبت‌نام شوراهای شهر و روستا برای افراد دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی مبلغ 17‌هزار و 400 تومان و برای افراد فاقد مدرک دانشگاهی مبلغ 10‌هزار و 200 تومان تعیین شده است. براساس اعلام استانداری تهران، افرادی که برای ثبت‌نام در این دوره از انتخابات شوراها به فرمانداری‌ها یا بخشداری‌ها مراجعه می‌کنند باید این مدارک را همراه داشته باشند: اصل شناسنامه عکس‌دار، دو نسخه تصویر همه صفحات شناسنامه، اصل و تصویر کارت پایان خدمت یا مدرکی دال بر مشخص‌بودن وضعیت خدمت نظام‌وظیفه عمومی (ویژه آقایان)، هشت قطعه عکس جدید 3 در 4 پشت‌نویسی‌شده با زمینه سفید، اصل و تصویر پشت و روی کارت ملی، کد پستی محل سکونت، اصل و تصویر مدرک تحصیلی (حداقل کارشناسی یا معادل آن در تهران)، ارائه فرم تکمیل فرم ثبت‌نام در سایت فرمانداری تهران. همچنین کسانی که قصد نامزدی انتخابات پیش روی شوراها را دارند باید تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران و حداقل سن 25 سال تمام داشته باشند. چهارمین‌دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا 24 خرداد امسال همزمان با انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌شود. حدود دو ماه دیگر در سراسر کشور اما پشت‌پرده این خبرهای رسمی چه خبر است؟

چه کسانی نامزد شورای تهران هستند؟
خبرهای غیررسمی و گمانه‌زنی‌ها در آستانه آغاز ثبت‌نام انتخابات شوراها حاکی از جمع‌بندی اصلاح‌طلبان برای حضور در این دوره از انتخابات شوراهاست. گفته می‌شود اصلاح‌طلبان در همه استان‌ها با یک فهرست واحد شرکت خواهند کرد. اگرچه تا پایان مهلت قانونی ثبت‌نام شوراها هنوز به قطعیت نمی‌توان در مورد این‌که چه کسانی نامزدهای اصلاح‌طلبان هستند، نظر داد اما منابع آگاه از حضور احتمالی مهدی‌حجت، نعیمه اشراقی، هادی ساعی و معصومه ابتکار، احمد مسجدجامعی، محسن هاشمی، جواد اطاعت، سهیلا جلودارزاده، محمد باقرنوبخت، محمدجواد حق‌شناس، مرتضی‌حاجی، مرتضی بانک و عبدالحسین مختاباد به عنوان نامزدهای احتمالی اصلاح‌طلبان خبر می‌دهند. در عین حال گفته می‌شود تعدادی از مدیران شناخته‌شده شهرداری هم قصد ورود به این دوره از انتخابات را دارند و احتمالا تعدادی از آن‌ها در فهرست اصلاح‌طلبان خواهند بود. پیش از این گفته شده بود اصولگرایان با فهرستی واحد به سرفهرستی مهدی چمران در این دوره از انتخابات شوراها شرکت خواهند کرد. با وجود آن‌که طیف‌های مختلفی از اصولگرایان اعلام کرده بودند در این دوره از انتخابات شوراها حضور خواهند داشت اما آخرین خبرها گویای آن است که آن‌ها در جمع‌بندی آخر به این نتیجه رسیده‌اند که با یک فهرست واحد در انتخابات شوراها شرکت کنند. آنچه موجب این جمع‌بندی شده نگرانی‌هایی در مورد احتمال برنده‌شدن فهرست اصلاح‌طلبان در اردوگاه اصولگرایان بوده است. منابع آگاه به بهار می‌گویند این موضوع در جلسات اصولگرایان مطرح شده که اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها با فهرست قوی از وزیران و چهره‌های سرشناس وارد می‌شوند و احتمال برنده‌شدن فهرست آن‌ها بالاست.

گفته می‌شود در فهرست اصولگرایان با سرفهرستی چمران، از هواداران محمدباقر قالیباف تا اعضای اصولگرای فعلی شورا مانند حسن بیادی و مهدی چمران و نیز افرادی از نزدیکان محمدرضا باهنر حضور خواهند داشت. همچنین همه اعضای اصولگرای دوره فعلی شورای شهر تهران برای انتخابات آتی هم نامزدها خواهند شد. قالیباف که پیش از این بسیاری احتمال می‌دادند در این دوره از انتخابات شوراها حضور فعالی داشته باشد به نظر می‌رسد بیشتر توان خود را برای ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری متمرکز کرده و قرار است نامزدهای مورد نظر او هم در قالب فهرست ائتلافی با مهدی چمران وارد انتخابات شوند. افزون بر این ممکن است اسامی آن‌ها در بعضی فهرست‌های دیگر اصولگرایان یا متخصصانی که قصد شرکت در این دوره از انتخابات شوراها را دارد هم به طور مشترک دیده خواهد شد.

از سوی دیگر از اردوگاه هواداران دولت خبر می‌رسد که نامزدهای آن‌ها هم از دوشنبه برای ثبت‌نام اقدام خواهند کرد. شاید داغ‌ترین خبر این روزها از اردوگاه آن‌ها برنامه تبلیغاتی باشد که برای معرفی «یک شهردار زن» برای تهران خواهند داشت و این بخشی از مهم‌ترین برنامه‌های تبلیغاتی آن‌ها خواهد بود. گفته می‌شود دولت احمدی‌نژاد و نیز همراهان او چون اسفندیار رحیم‌مشایی برای تصاحب کرسی‌هایی از شورای شهر تهران روند برنامه‌ریزی‎‌ها به سمت استفاده از چهره‌های شناخته‌شده ورزشی و هنری سوق داده‌اند. در محافل خبری از حضور افرادی چون هدیه تهرانی، حمید استیلی، علی دایی و حسین رضازاده به عنوان تعدادی از نامزدهای مورد نظر دولت برای ورود به شورای شهر تهران خبر می‌دهند. خبرهایی که هنوز غیررسمی است و البته زمان بسیاری تا تایید نهایی آن‌ها نمانده است؛ دو روز دیگر ساختمان فرمانداری تهران شلوغ‌تر از همیشه خواهد بود. 

مسوول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی آذربایجان شرقی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: ساعت 8:15 صبح امروز- یکشنبه- این انفجار به اورژانس 115 اطلاع داده شد و در پی آن آمبولانس‌های مرکز تبریز به محل حادثه اعزام شدند.

حبیب حسینقلی‌زاده افزود: در اثر این سانحه دو نفر به شکل فجیعی جان خود را از دست داده بودند. 

اما جریان روشنفکری ایران واقعا تا حه چد برج عاج نشین بوده است؟ آیا برج عاج نشینی به معنای انفصال از سیاست و جامعه برای کسانی که آن را برگزیده اند یک کنش دلبخواه بوده یا نتیجه ناامیدی از تغییر وضع موجود؟ اصولا نسبت روشنفکری ایران و قدرت سیاسی چیست و چه تفاوتی میان روشنفکران چپ، لیبرال و مذهبی در برقراری نسبت با حوزه سیاست وجود دارد؟ سوالهایی از این دست را با دکتر علی اکبر مهدی استاد جامعه شناسی در دانشگاه کالیفرنیا درمیان گذاشتیم. از دکتر مهدی بیش از صد مقاله و نقد به زبانهای فارسی و انگلیسی در نشریات مختلف تخصصی و غیر تخصصی در زمینه جامعه شناسی، خاورمیانه، و ایران و همچنین سه کتاب به زبان انگلیسی با عناوین "جامعه شناسی در ایران" ، "نوجوانان در خاورمیانه" و "فرهنگ و سنتهای ایران" و کتابی به زبان فارسی به عنوان "فرهنگ ایرانی، جامعه مدنی، و دغدغه دموكراسی" به چاپ رسیده است.

آقای دکتر! برخي از انديشه ورزان همچون آنتونیو گرامشي نوعي رابطه «ارگانيک» ميان روشنفکر و سياست تعريف می کنند و بر اين اساس طرفدار ورود فعال روشنفکران به عرصه سياست هستند اما در مقابل عده يي ديگر از جمله متفکران پسامدرن و پساساختگرا و پسامارکسيسم، نقش روشنفکران را صرفاً نقادي، سلب مشروعيت از قدرت حاکم دانسته و آن را با سياست ورزي که هدف آن عموماً کسب قدرت سياسي است در تضاد مي يابند. به نظر شما در ایران کدام یک از این دو گرایش در میان روشنفکران غالب بوده است؟

به عقیده من اراده به قدرت همیشه در میان روشنفکران ایرانی بوده است. از قضا کسانی هم که اراده برای ورود به قدرت نداشته اند، به تغییر قدرت سیاسی به عنوان پیش شرط تغییر اساسی در جامعه باورد داشته اند. در جریان روشنفکری چپ اراده به قدرت ذاتی است چنانکه اصولا "نظر یا ایده" در این تفکر ناظر به عمل است. جریان روشنفکری لیبرال هم به طور عام در ایران از قدرت کناره گیری نکرده است و اگر در مقاطعی با قدرت همراه نبوده، دلیل اش مخالفت با سیاست دولت موجود بوده و ترجیح داده در جبهه مخالف آن باشد. جریان هایی مانند جبهه ملی، ملی- مذهبی ها و نهضت آزادی را می توان در این دسته قرار داد که همیشه فکر کرده اند حتی اگر به قدرت هم راه پیدا نکنند بهتر است برای تغییر آن فعالیت کنند. در مجموع اگر بخشی از جریان روشنفکری در ایران امروز خود را دور از قدرت نگاه می دارد به این دلیل است که احساس سرخوردگی سیاسی می کند. این جریان تحت تاثیر گفتمان پست مدرن هم هست اما به واقع امتناع اش از قدرت به دلیل سرخوردگی سیاسی است که در تجربه جمهوری اسلامی کسب کرده است. اگر شرایط تغییر كرده و امكان حضور موثر روشنفكران درسیاست فراهم گردد آنها به سوی قدرت جلب و جذب می شوند.

در گرایش چپ ما با مفهومی به نام " روشنفکر انقلابی" مواجه هستیم. روشنفکری که می خواهد با القای ایدئولوژِی سوسیالیستی، توده ها را به عمل انقلابی سوق دهد و برداشت اش این است که طبقه کارگر صرفاً به اعتبار روشنفکر انقلابي حرفه يي مي توانند به موهبت رهايي دست يابند. با توجه به قدرت گفتمان چپ در آستانه انقلاب اسلامی آیا می توان نتیجه گرفت که روشنفکران چپ انقلابی تجربه موفقی برای بسیج توده ها در انقلاب اسلامی داشتند؟

بسیج اجتماعی در دو سطح می تواند صورت گیرد. یکی در سطح خرد و دیگری در سطح کلان. جریان چپ در ایران در سطح خرد، مثل اتحادیه واعتصاب كارگری، موفقیت داشت. در این زمینه هم از نظر تاریخی بیشترین موفقیت را حزب توده داشت. اما در مقطع انقلاب این موفقیت نصیب سازمانهای چریكی گردید كه درشهرهای بزرگ و دانشگاه ها بخش وسیعی از دانشجویان را جذب كنند. در مقایسه با روحانیت، اما چپ هیچگاه نتوانست به صورت توده ای جامعه ایران را تحریک کند. موفقیت چپ اتفاقا در تحریک بخش های میانی جامعه و طبقه متوسط بوده است. جاذبه چپ در ایران امروز هم در میان طبقه تحصیلکرده و متوسط و جوانان جامعه است. در میان کارگران و روستاییان این جریان به صورت خیلی مقطعی و بیشتر در حوزه های محلی موفقیت هایی داشته است. دلیل ناکامی چپ در جلب گسترده توده های اجتماعی هم این است که تاكنون این گفتمان گیرایی و پذیرش عمومی در مقابل گفتمانهای دینی را نداشته است. در انقلاب هم این روشنفکران نبودند که انقلاب را به مقصد رساندند. روشنفكران آتش انقلاب را بر افروختند ولی روحانیت كنترل و گسترش آنرا بدست گرفت. روحانیت بود که توانست جمعیت میلیونی به خیابان ها بیاورد. درتهران بزرگترین جمعیتی که با پشتوانه روشنفکران به خیابان آمد همان جمعیت حدود صد هزار نفری بود که بعد از شبهای شعر دانشگاه امیرکبیر شکل گرفت. وقتی ماشین انقلاب راه افتاد، روحانیون پشت فرمان و روشنفکران در صندلی عقب قرار گرفتند. تجربه سایر کشورهای اسلامی را هم که ملاحظه کنید به این برداشت می رسید که در عموم این کشورها گفتمان چپ برندگی کافی را در مقابل گفتمان دین گرایانه نداشته است. در مجموع به نظرم چپ ایران الگوی ایدئولوژیک موثر و بیان مناسب و كارآمدی برای بسیج اجتماعی نداشت و در رقابت گفتمانی با ایدئولوژی اسلامی در میان طبقات پایینی جامعه عقب ماند.

همان طور که می دانید مخالفت با استبداد داخلی یکی از برنامه‌های گفتمان روشنفکری چپ در دهه های گذشته بود اما این مخالفت و مبارزه سیاسی در پی برقراری یک حکومت دموکراتیک نبود بلکه مبارزه برای روی کار آمدن طبقه پرولتارا را دنبال می کرد. با این حال در سالهای اخیر به نظر می رسد روشنفکران چپ ایران قائل به نوعی حکومت سوسیال دموکرات شده اند. این تغییر مسیر به چه دلایلی روی داده است؟

اول اینكه، ذهنیت روشنفکر ایرانی با روشنفکران دیگر نقاط جهان چندان متقاوت نبود. دموکراسی و حقوق بشر مفاهیمی است که امروز به صورت گسترده در سطح جهان در حال رشد است. ما در فضای جنگ سرد بودیم و تحت دو ایدئولوژیی حاکم یعنی لیبرالیسم و کمونیسم قرار داشتیم. سقوط شوروی به از بین رفتن این فضا کمک زیادی کرد. چپ تا حد زیادی از توهمات خود بیرون آمده است. شکست توامان جریان چپ و لیبرال ما در همراهی با جمهوری اسلامی به چپ نشان داد كه مقابله آنها با لیبرالسیم، بویژه در دوران بازرگان و همراهی شان با روحانیت، اشتباه بوده است و باید امروز حقوق بشر را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند و از همین رو هم میدان مبارزه شان را میدان مبارزه علیه دیکتاتوری تعریف کرده اند. مهاجرت گروه وسیعی از روشنفکران به غرب و آشنایی مستقیم آنها با دموکراسی و حقوق بشر در غرب هم در تجدید نگاه آنها بسیار موثر بوده است. پدیده جهانی شدن، گسترش افكار لیبرال در سه دهه گذشته، و سهولت در مسافرت هم نقش موثری در تغییر نگاه عمومی جامعه ایران داشته است. هر چند که هنوز هم شکاف عمیقی بین سنت و مدرنیستم در ایران باقی است و این در رفتار و شیوه عمل روشنفکران ما هم موثر بوده است.

اصولا چرا شکاف سنت و مدرنیستم در ایران تا این حد پرنشدنی به نظر می رسد؟

از نظر تاریخی، برخورد اولیه سنت و مدرنیسم در ایران در زمانی شكل گرفت كه ایران تحت فشار استعمار بود. درگرانگاه این تقابل ما بجای تطبیق پذیری مدرنیته با سنت شاهد ظهور تعارضی شدیم كه بیش از صد سال ادامه یافته است. استبداد دیوار ضیخمی شد كه امكان ارتباط منظم و ارگانیك این دو را مسدود كرد. حکومت رضا شاه به طور مشخص در صدد مدرن کردن جامعه با اهرم اقتدارگرایی بود و به طور کامل در مقابل سنت قد علم کرد. مدرن سازی توسط حکومتی دیکتاتوری پیش برده شد که خود را مظهر مدرنیته می دانست و بخش های عمده جامعه مظهر سنت شد. به عبارت دیگر در ایران سنت و مدرنیته در کنار هم به سازگاری نرسیدند بلکه از همان ابتدا در وضعیت تعارض قرار گرفتند و هیچ ارتباط ارگانتیکی با هم نداشتند. دولت در صدد تحمیل الگوهای مدرن برآمد و روحانیت هم به نمایندگی از سنت هر جا که توانست در مقابل آن ایستاد. در عین حال یک لایه دیگری از شکاف روی این شکاف ساختاری قرار گرفت که ما را در این پیچ تاریخی سنت و مدرنیته گرفتار کرد. این لایه از شکاف متاثر از وضعیت جهانی بود. روشنفکری ایران از قطب بندی جهانی جدا نبود. روشنفکر ایرانی در آن زمان یک روشنفکر جهان سومی بود.ما در الگوهای کلونیالیزم( استعمار) و ضد کلونیالیزم( ضد استعماری) قرار گرفتیم. با این که کشور ما مستعمره مستقیم نشده بود اما روشنفکران ما عملا ذهنیت مستعمره ای به خود گرفتند و تمام الگوها و مبارزات آنها در دوره جنگ سرد همان الگوهایی بود که در کشورهای مستعمره به اجرا گذاشته می شد. باقی ماندن تعارض های گذشته باعث شده که مساله سنت و مدرنیزم تا امروز هم در ایران لاینحل باقی بماند. ما هنوز هم می بینیم که آن تقابل به قوت خودش باقی است. مضاف بر این که انقلاب اسلامی پس از پیروزی با همه مظاهر تجلی مدرنیته در ایران به مقابله برخواست و انتقامی تاریخی گرفت. جالب این است که بعد از گذشت 34 سال از پیروزی انقلاب می بینیم که بخش های سنتی نه فقط کم رمق نشده اند بلکه انگیزه بیشتری برای تحمیل الگوی خود دارند. برای مثال آپارتاید و تبعیض جنسیتی که امروز در دانشگاه ها حاکم شده است حتی در سالهای نخست پیروزی انقلاب هم وجود نداشت.

آقای دکتر!به نظر می رسد در تاریخ معاصر ایران عمدتا روشنفکران سياسي به جاي اينکه به تقويت جامعه مدني و نهادينه کردن فرهنگ دموکراسي در جامعه بپردازند، تلاش خود را مصروف کسب قدرت سياسي کرده اند. تمرکز بر کسب قدرت سیاسی حاصل چه طرز فکری میان جریان روشنفکری است؟

تاریخ سیاسی ایران در طول قرنها با استبداد همزاد بوده است. انقلاب بنا بود این زنجیره استبداد را بشكند ولی چنین نشد. جامعه ایران در حال حاضر یک حکومت دین سالار دارد كه در آن سرکوب سیاسی بسا گسترده تر و بیشتر از گذشته حضور دارد. انقلاب این جامعه را شدیدا سیاست زده كرده است. طرح هر مساله و برخورد به آن بلافاصله هم از سوی دولت و هم از سوی مردم جنبه سیاسی پیدا میكند. حتی اگر یكی از دو طرف این معادله نیت و هدف سیاسی در طرح این نداشته باشد، به علت تضاد سیاسی بین این دو نیرو، مساله بلافاصله سیاسی میشود. در چنین جامعه ای، حل هر مشكلی اول رفع و دفع این "سیاست زدگی" است و این در مورد سیاستی كه "دولت" به كار می گیرد، نقشی بسیار پراهمیت می یابد. دولت هر حركت مدنی و مردمی سازمان یافته را یك خطر سیاسی تلقی كرده و با آن برخوردی امنیتی انجام میدهد. این حركت دولت، خود بخود حركت های مردمی را معطوف به یك راه حل سیاسی كرده و تنها راه گشایش را در مقابله سیاسی با محدودیت ها و سانسور و بگیر و ببندها می یایبد. درچنین وضعیتی انتخاب عمل در حوزه مدنی محدود شده و روشنفكر ناچار به رویكرد سیاسی می شود. اگر هم روشنفکر ایرانی پس از سرخوردگی سیاسی به ناچار به حوزه فرهنگ و جامعه مدنی می رود، بلافاصله پس از مشاهده جرقه های سیاسی دوباره توجه اش به این حوزه جلب می شود. چرا كه در ایران قفل آزادی های اجتماعی و فرهنگی نیز بر سرسرای سیاست خورده است. جامعه ایران رفتار روشنفکر سیاسی را هم در حوزه عمومی و هم در عرصه سیاست محدود می کند. روشنفكران در سیاست باید تسلیم پذیر باشند و وفاداری کامل به حاکمیت بدهند و در حوزه فرهنگ هم فعالیت های شان همیشه زیر ذره بین امنتیی است و اگر ذره ای التزامشان به حاکمیت مورد تردید قرار بگیرد با آنها به شدت برخورد می شود.

در ایران ما با گروهی از روشنفکران مواجهیم که خود را در پیوند با مذهب می بینند و عنوان روشنفکری مذهبی برای آنها متداول شده است. در میان آنها گرایش های راست و چپ وجود دارد اما همگی نگاه نقادانه ای به جمهوری اسلامی به عنوان حکومت دینی دارد. شما کارنامه جریان روشنفکری دینی را در مقابل قدرت سیاسی در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

روشنفکران دینی در ایران امروز، با توجه به همه محدودیت هایی كه برایشان ایجاد شده است، هنوز جریانی مطرح و تاثیرگذار هستند. حتی در مواردی بخشهایی از روشنفکران لیبرال و چپ ما برای تاثیرگذاری بر جامعه بسته سیاسی امروز خود را مجبور به همراهی با سیاست های روشنفکران مذهبی مییابند. برای این که روشنفکران دینی در درون کشور هستند و هنوز در نزد حاكمیت میزانی از مشروعیت و نزد مردم از میزانی مقبولیت برخوردارند – مشروعیتی كه روشنفکران لیبرال و سکولار كاملا از آن محرومند و مقبولیتی كه دارند ولی امكان بروز نمی یابد. البته اگر شرایط ایران باز شود، اقبال روشنفکران لیبرال و سکولار زیاد خواهد بود. مطمئن نیستم که دست بالا را خواهند داشت اما فکر می کنم اگر فضا باز شود رنگین کمانی از عقاید را خواهیم داشت كه در آن سلطه مذهبیون پایان خواهد یافت و روشنفكران سكولار و لیبرال و دیگر نحله های روشنفكری هریك جایگاه واقعی خود را در ساحت عمومی باز خواهند یافت.
در ارتباط به كارنامه روشنفكری دینی بطور خلاصه میتوان گفت كه موفقیت عمده آنها در طرح مشكلات و تضادهای برآمده از تركیب دین و دولت و ارایه میزانی از اصلاحات نظری و عملی در مورد آنهاست. شاید یك موفقیت دراز مدت آنها تحول بخشی و تفاسیر جدیدی است كه از متون دینی ارایه داده و تابوهای سخت سنتی را به چالش كشیده اند. بعد منفی كارنامه آنها عدم پذیرش مسولیت خطاها و زیاده روی هایی است كه در دهه اول انقلاب بر جامعه ایران تحمیل شد و آنها در آن شكل گیری و اجرای آنها سهیم بودند. بعضی از ایشان مثل آقای خاتمی به این اشتباهات اعتراف كرده اند ولی اغلب، بویژه كسانی كه هنوز به دایره قدرت نزدیك اند و یا نمی خواهند عافیت سیاسی خویش را در جمهوری اسلامی از دست بدهند چنین نكرده اند. ارتباط ایدیولوژیك آنها با نظام بسختی به آنها این امكان را داده است كه تصور ایرانی را داشته باشند كه در آن مفاهیم خودی و غیرخودی و تبعیضات دینی و بعضی از تابوهای مذهبی به زیر سوال برده شود.

آقای دکتر! انقلاب تکنولوژیک باعث قوت یافتن آزادی های فردی شده و به سبک های زندگی تنوع بخشیده است. آیا می توان نتیجه گرفت که در شرایط کنونی فضا برای روشنفکران لیبرال در ایران فراهم تر است تا مفاهیم پایه ای آزادی های فردی و تنوع سبک های زندگی را به مخاطبان احتمالی خود بقبولانند؟

ابراز تکنولوژیکی که در اختیار افراد قرار گرفته و مجال فراخی به آزادی های فردی می دهد مهم ترین تاثیرش این است که مرجعیت زدایی می کند. هم مرجعیت روشنفکری و هم مرجعیت روحانیت در جامعه ایران تحت تاثیر انقلاب تکنولوژیکی هژمونی سابق خود را از دست داده و به مرور زمان بیشتر هم از دست خواهند داد. تکنولوژی جدید انحصار گفتمانی را از بین می برد و پلورالیزم ذهنی و فکری را جایگزین می سازد. لیبرالیسمی که از آن صحبت می کنید یک مساله جهانی است و فقط هم در ایران نیست بلکه حتی کاخ سفید هم نمی تواند در مقابل آن کاری کند. مرجعیت و انحصار اطلاع رسانی هم دارد شکسته می شود و نتیجه عملی اش این است که افکار لیبرالی در ایران دارد رشد پیدا می کند. بخش های سنتی جامعه هم تحت تاثیر همین انقلاب تکنولوژیکی هستند. سنت هم دارد لیبرال می شود و انحصار گذشته را از دست می دهد. بخشی که نمی خواهد پذیرای تغییر باشد فقط با چماق خود را باید به جامعه تحمیل کند وگرنه راه دیگری پیش پایش نیست.

به گزارش مهر، مرکز آمار ایران اعلام کرد: متوسط قیمت فروش هر مترمربع زمین یا زمین ساختمان مسکونی کلنگی معامله شده در تهران در پاییز 91 نسبت به پاییز 90 از طریق بنگاه های معاملات ملکی در شهر تهران 39 هزار و 434 ریال بوده که نسبت به فصل قبل 70 درصد و نسبت به فصل مشابه سال قبل 81.9 درصد افزایش داشته است.

همچنین متوسط قیمت فروش هرمترمربع زیربنای مسکونی معامله شده از طریق بنگاه های معاملات ملکی در شهر تهران 32 هزار و 820 ریال بوده که نسبت به فصل قبل 19 درصد و نسبت به فصل مشابه سال قبل 52.8 درصد افزایش داشته است.

براساس این گزارش، متوسط اجاره ماهانه به علاوه سه درصد ودیعه پرداختی بابت اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده از طریق بنگاه های معاملات ملکی در شهر تهران بیش از 158 هزار ریال بوده که نسبت به فصل قبل 5.9 درصد و نسبت به فصل مشابه سال قبل 33.5 درصد افزایش داشته است. 

علی فتوتی افزود: پس از این اتفاق اطلاعات دیگری از شرایط روحی و چسمی، محل بازداشت، وضعیت پرونده و ... در دسترس نیست.در حال حاضر خانواده ایشان پیگیر هستند که متاسفانه هنوز این پیگیر‌ی‌ها نتیجه بخش نبوده. امیدواریم که در روزهای پیش رو خبر آزادی ایشان را بشنوم.

دبیر سابق شاخه دانشجویان جبهه مشارکت فارس در گفتگو با ندای سبز آزادی با اشاره به امضای نامه 91 چهره سیاسی اصلاح طلب برای دعوت از سید محمد خاتمی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری و ارتباط این امر با بازداشت جمیله کریمی گفت: نکته‌ای که مشخص است نقش خانم کریمی در جریان اصلاح‌طلبی در استان فارس است؛ به علاوه احترامی که گروه‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی استان برای ایشان قائل بودند را نمی‌توان نادیده گرفت. خانم جمیله کریمی نه تنها در دوران اصلاحات نقش عمده و تاثیرگذاری در میان اصلاح‌طلبان استان داشتند که پس از آن نیز ذره‌ای از مواضع مصلحانه و انتقادی خود کوتاه نیامدند و کاملا به جریان اصلاحات مومن بودند. پس از اتفاق‌های ناخوش‌آیند سال ۸۸ هم برعکس خیلی از آقایان میز اصلاحات فارس که خانه‌نشینی را پیشه کردند ایشان به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند.

وی تصریح کرد: ایشان اساسا شخصیتی فرهنگی دارند که همان‌طور که پیشتر گفتم از احترام بالایی در بین جریان‌های مختلف سیاسی اجتماعی استان برخوردارند. علاوه بر مدیریت مدرسه معراج که یکی از شناخته شده‌ترین دبیرستان‌های دخترانه‌ی شیراز است، در زمان معاونت امور بانوان استانداری فارس جز حامیان همیشگی زنان و جوانان استان بودند و با جدیت مسایل آنان را پیگیری می‌کردند. ایشان جز اولین حامیان تاسیس سازمان های غیردولتی زنان در استان فارس و از حامیان همیشگی حقوق بانوان بوده و هستند. اگر بخواهم تیتروار تعدای از مسيوولیت‌های ایشان را در اینجا ذکر کنم می‌توانم به معاونت امور بانوان در زمان استانداری آقای انصاری لاری در دولت اصلاحات٬ از اعضا دارای حق رای در میز اصلاحات ائتلاف اصلاح‌طلبان فارس و مسئول کمیته بانوان و جوانان این ائتلاف، عضو شورای منطقه فارس جبهه مشارکت ایران اسلامی و عضویت در مجمع زنان اصلاح‌طلب اشاره کنم.

دبیر سابق شاخه دانشجویان جبهه مشارکت فارس خاطرنشان کرد:در حال حاضر حتی با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات در ایران اجازه فعالیت آزادانه از فعالین سیاسی شیراز به طرق مختلف سلب شده است. فعالین سیاسی، دانشجویی، مدنی، حقوق بشر، رسانه‌ای و اجتماعی استان در چند سال اخیر شاهد نقض مکرر حقوق شهروندی و حق آزادی بیان خود بوده‌اند. نمونه‌های مکرری در این باره وجود دارد که با یک جستجوی کوچک در فضای مجازی می‌توان آن ها را مشاهده کرد. پس از انتخابات سال ۸۸ چند صد نفر از فعالان سیاسی، دانشجویی، حقوق بشر، مدنی، رسانه‌ای و اجتماعی در استان فارس مورد نقض حقوق بشر قرار گرفته‌اند که ما به صورت مدون در حال تهیه‌ی گزارش از این موارد در گروهی که برای همین مورد تشکیل شده است هستیم. تنها بیش از ۳۰۰ نفر از فعالان پس از انتخابات بازداشت شده‌اند، ۸ نفر کشته و در یک روز (۷ اسفند ۱۳۸۹) بیش از ۲۰۰ دانشجوی دانشگاه شیراز از سوی کمیته‌ی انظباطی از تحصیل محروم شدند. به علاوه‌ی این موارد گزارش‌هایی از مرگ زندانیان در پلاک صد، تجاوز جنسی، تهدید و ارعاب و ... نیز به دست ما رسیده است .

فتوتی گفت: به شخصه امیدوارم که مسئولان نظام به نتیجه‌ی آن چه که می‌کنند آگاه باشند. لازم است خاطر نشان کنم که ۲ تن از مسئولین قضایی استان فارس (بانشی و موسوی‌تبار) در لیست تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپا قرار دارند و چندی پیش علی مظفری (رئیس زندان عادل‌آباد شیراز) با حرف و حدیث‌هایی از سمت خود استعفا کرد. 

به گزارش ایلنا، مرکز آمار ایران گزارش داد: بررسی نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعالیت) نشام می دهد 37.7 درصد جمعیت در سن کار (10 ساله و بیشتر) از نظر اقتصادی فعال بوده اند؛ یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان می دهد نرخ مشارکت اقتصادی در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی کمتر بوده است.

برسی نرخ بیکاری حاکی از آن است که 12.2 درصد از جمعیت فعال، بیکار بوده اند، این در حالی است که نرخ بیکاری در سال 90 معادل 12.3 درصد بود. براساس این نتایج، نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.

بررسی سهم اشتغال ناقص نشان می دهد که 8.9 درصد جمعیت شاغل دارای اشتغال ناقص بوده اند. این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است.

بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی حاکی از آن است که بخش خدمات با 47.5 درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با 33.6 درصد و کشاورزی با 18.9 درصد قرار دارند.

براساس این گزارش،نرخ بیکاری جوانان 24-15 ساله حاکی از آن است که 26.9 درصد از جمعیت فعال 24-15 ساله بیکار بوده اند، این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.

همچنین نرخ بیکاری جوانان 29-15 ساله نیز حاکی از آن است که 24.5 درصد از جمعیت فعال 29-15 ساله بیکار بوده اند. این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.

بررسی مرکز آمار نشان داده که سهم شاغلین 15 ساله و بیشتر با ساعت کار معمول 49 ساعت و بیشتر نشان می دهد 40.6 درصد شاغلین به طور معمول بیش از 49 درصد در هفته کار می کنند. این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است، نشان می دهد در کشور سهم زیادی از شاغلین بیشتر از استاندارد کار می کنند.

براساس این گزارش، از مجموع 24 میلیون و 105 هزار جمعیت فعال کشور، 2 میلیون و 944 هزار و 158 نفر بیکار هستند. همچنین نرخ بیکاری در نقاط شهری 13.8 درصد و در نقاط روستایی 8.2 درصد اعلام شده است.

بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری جوانان 29ـ15 ساله نشان می‌دهد که این شاخص نیز نسبت به فصل مشابه در سال گذشته 2.4 درصد کاهش و نسبت به فصل قبل 1.2 درصد افزایش پیدا کرده است.

بررسی سهم شاغلان 15 ساله و بیشتر با ساعت کار معمول 49 ساعت و بیشتر نشان می‌دهد، 39.0 درصد شاغلان به طور معمول بیش از 49 ساعت در هفته کار می‌کنند.

این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته به شمار می‌رود، نشان می‌دهد در کشور سهم زیادی از شاغلان بیشتر از استاندارد کار می‌کنند.

براساس این گزارش، استان‌های لرستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان به ترتیب با داشتن 20.4، 19.2، 18.9 و 18.8 بیشترین نرخ بیکاری را در زمستان سال گذشته داشته‌اند.

مصطفی کشکولی در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد بدهی 20 میلیارد تومانی شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی به شرکت فرودگاه‌های کشور گفت: ما همیشه از مشتریان‌ خود طلبکاریم نه بدهکار.

مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی در پاسخ به این سوال که آیا این شرکت خدماتی را از شرکت فرودگاه‌ها دریافت می‌کند گفت: شرکت ملی پخش هیچ خدماتی را از شرکت فرودگاه دریافت نمی‌کند بلکه با عرضه سوخت به آنها خدمات می‌دهد.

بدهی 460 میلیارد تومانی شرکت‌های هواپیمایی به پخش

کشکولی با اعلام این‌که تا پایان سال 91 شرکت‌های هواپیمایی 460 میلیارد تومان به شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی بدهکار هستند، گفت: حجم بدهی سه شرکت هواپیمایی به ترتیب شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) 180 میلیارد تومان، آسمان 121 میلیارد تومان و ماهان 92 میلیارد تومان است.

محمود رسولی نژاد – مدیرعامل شرکت فرودگاه‌های کشور – از بدهی نزدیک به 20 میلیارد تومانی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی به شرکت فرودگاه‌ها خبر داده و گفته که این رقم مربوط به بیش از 20 ماه گذشته است که تاکنون حتی یک ریال از این بدهی پرداخت نشده است.

وی با بیان اینکه تاکنون برای دریافت بدهی از شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی اقدامات لازم را انجام داده و مذاکرات بسیاری شده است، گفت: تا کنون هیچ اقدامی مبنی بر پرداخت بدهی از سوی این شرکت انجام نشده است.

البته مدیرعامل شرکت فرودگاه‌های کشور اعلام کرده که در صورت پرداخت نشدن بدهی از سوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران، مجبور به شکایت از این شرکت و اقدام قانونی برای احقاق حقوق شرکت فرودگاه‌ها می‌شود.