جنبش راه سبز - خبرنامه |
- مدیرکل آژانس، به جانبداری از غرب در بحران اتمی ایران متهم شد
- مادر، بهار آمده است
- نقدی بر دیدگاههای آقای عبدی
- محرومیت اعضای زندانی ادوار تحکیم وحدت از مرخصی نوروزی
- امتناع تفکر یا استیصال سیاسی در گفتوگوی عباس عبدی با عصر ایران
- شورای ملی سوریه، بیانیه شورای امنیت را ناکافی دانست
- فروش تجهیزات پیشرفته شنود و فیلترینگ اینترنت توسط چین به ایران
- گزارش تصویری - تشييع پيكر استاد ذوالفنون - تالار وحدت
- روز پنجم : بوی کافور، عطر یاس
- حالا شما به من نمره 20 بدهید
مدیرکل آژانس، به جانبداری از غرب در بحران اتمی ایران متهم شد Posted: 23 Mar 2012 04:32 AM PDT جــرس: به گزارش منابع بین المللی، چند مقام پیشین و سرشناس آژانس انرژی اتمی، یوکیا آمانو، مدیرکل فعلی این سازمان تحت پوشش سازمان ملل، را به جانبداری از غرب و "تکیه زیاده از حد بر اطلاعات تاییدنشده" متهم کردند.
او میگوید: "تهران ایران ادعا میکند که فکر ساخت تسلیحات اتمی را کنار گذاشته، اما مکررا طوری عمل و رفتار میکند که انگار چیزی برای پنهان کردن دارد."
|
Posted: 23 Mar 2012 04:23 AM PDT سعیده منتظری
و امید این که پوینده راه حق و حقیقت باشیم. نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
Posted: 23 Mar 2012 04:05 AM PDT مرتضی کاظمیان وقتی حداقل اعتماد نسبت به ناظران و مجریان و مهندسان انتخابات، سلب میشود، چگونه میتوان در انتخابات شرکت کرد؟
ورود
نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
محرومیت اعضای زندانی ادوار تحکیم وحدت از مرخصی نوروزی Posted: 23 Mar 2012 01:19 AM PDT جرس: اعضای زندانی ادوار تحکیم وحدت به صورت دسته جمعی درنوروز ۹۱ از مرخصی نوروزی محروم هستند. به گزارش ندای سبز آزادی، احمد زیدآبادی دبیر کل ادوار تحکیم وحدت سومین نوروز خود را بدون مرخصی درزندان می گذراند. |
امتناع تفکر یا استیصال سیاسی در گفتوگوی عباس عبدی با عصر ایران Posted: 23 Mar 2012 12:17 AM PDT جمهوریخواهی اشاره: اخیراً تارنمای عصر ایران مصاحبهای را با عباس عبدی منتشر ساخته است که همراه با مقدمهای انتقادی با عنوان «امتناع تفکر یا استیصال سیاسی» در تارنمای جمهوریخواهی بازنشر شده است. آن مصاحبه را همراه با مقدمهی انتقادی تارنمای جمهوریخواهی در پی میخوانید.
مقدمهی تارنمای جمهوریخواهی: سایت عصر ایران روز دوم فروردین متن مصاحبهای را با عباس عبدی منتشر کرد. در این مصاحبه عباس عبدی ادعاهایی را مطرح کرده است که طرح آنها از طرف یک جامعهشناس که در پیمایشهای میدانی تخصص دارد بسیار بعید به نظر میرسد. او همچنین به معلوماتی در مورد اسناد سیاسی منتشر شده در چند ماه اخیر اشاراتی میکند که امکان سنجش صحت و سقم آنها نیز میسر نیست. آنگاه بر اساس این دادههای ابطالناپذیر، حکمهای بسیار سنگین سیاسی را در مورد جنبش سبز، اصلاحطلبی این جنبش، اصلاحطلبان، تأثیر انتخابات بر تهدیدات خارجی و غیره و غیره مطرح میکند که هر کدام مدتهاست در میان صاحبنظران سیاسی و اجتماعی موضوع بحث و بررسی بودهاند.
در این مصاحبه عباس عبدی در مقام فردی ظاهر میشود که از نتایج انتخابات دقیقا آگاه است؛ از آنچه در زندان، بیرون زندان، داخل و خارج کشور میگذرد اطلاعات وثیق و دست اولی دارد، از کارکرد و جایگاه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی چنان درک یکدست و یکسانی دارد که حتی با رفتارهای انتخاباتی خودِ او نیز خوانا نیست؛ از جنبش سبز برداشتی ارائه میدهد که این جنبش را به اعتراضی محدود، هم از نظر پیروان و هم از نظر چشمانداز کاهش میدهد. مُبَدع شعار «خروج از حاکمیت» و مفسر نظریه «گذار از خاتمی،» در این مصاحبه به گونهای وارد جدل میشود که گویی بخش مهمی از مشکلات مملکت اعم از سیاسی و فرهنگی و ملی و بینالمللی به گردن جنبش سبز است. واقعیت آن است که ادعاهای مطرح شده در این مصاحبه که با عنوان "شکست جریان تحریم انتخابات در ایران و وضعیت جدید سید محمد خاتمی" منتشر شد، کمترین چشماندازی را در مقابل مبارزات آزادیخواهانه در کشور نمیگشاید، اما از این منظر که تلاش برای نادیده گرفتن جنبش سبز در صحنه سیاسی کشور مگر به لطف امتناع از تفکر میسر نیست و به استیصال سیاسی میانجامد جالب توجه است.
متن کامل مصاحبه در پی میآید:
به نظر شما سیاست تحریم انتخابات مجلس نهم، موفق بود؟
حرف من این است که اگر هیچ کس در این انتخابات تز تحریم را مطرح نمی کرد و در این باره تبلیغ نمی شد، باز هم مشارکت مردم در انتخابات هیچ تفاوت معناداری با الان نداشت همچنان که در مجلس قبلی هم همینطور بود؛ زیرا کسانی که مخاطب و در معرض تبلیغات سیاست تحریم واقع شدند، کسانی بودند که اصولاً قصد شرکت در انتخابات را نداشتند.
وقتی گفته می شود سیاست تحریم در این انتخابات شکست خورد، دقیقاً یعنی چه؟ درصد رای دهندگان در این انتخابات چقدر باید می بود تا تحریم کنندگان بگویند سیاست تحریم شکست نخورده است؟
شما قبل از انتخابات پیش بینی کردید که هفتاد درصد واجدین حق رای در انتخابات شرکت می کنند؛ اما پیش بینی تان درست از آب درنیامد.
منبع: تارنمای جمهوریخواهی
محتوای یادداشتها لزوماً دیدگاه جرس نیست.
|
شورای ملی سوریه، بیانیه شورای امنیت را ناکافی دانست Posted: 22 Mar 2012 08:12 PM PDT جــرس: در پی تصویب بیانیه ای توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایان بخشیدن به خشونتها در سوریه، شورای ملی سوریه این بیانیه را "ناکافی" دانست.
|
فروش تجهیزات پیشرفته شنود و فیلترینگ اینترنت توسط چین به ایران Posted: 22 Mar 2012 07:28 PM PDT جــرس: خبرگزاریها گزارشی منتشر کردهاند مبنی بر این که یک شرکت چینی تجهیزات پیشرفتهی شنود و فیلترینگ اینترنت به ایران فروخته است. محمود تجلیمهر کارشناس آیتی میگوید این تجهیزات باید وارد لیست تحریمها شوند.
دیپلماتهای ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در بروکسل نیز نزدیک به دو ماه پیش بر سر ممنوع کردن فروش تجهیزات مخابراتی که احتمال داده شده دولت ایران برای کنترل مخالفانش استفاده کند، به توافق اصولی رسیده بودند.
|
گزارش تصویری - تشييع پيكر استاد ذوالفنون - تالار وحدت Posted: 22 Mar 2012 06:10 PM PDT
|
روز پنجم : بوی کافور، عطر یاس Posted: 22 Mar 2012 04:32 PM PDT رحمان مهرگان
از صبح روز پنجم، یعنی سه شنبه 26 خرداد رسانه های حکومتی در بوق کرده بودند که طرفداران احمدی نژاد به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی " براي پايان دادن به فتنهجويي و گسترش ناامني های اخیر" تجمع و راهپیمایی مردمی را در ساعت 4 بعد از ظهر در میدان ولیعصر برگزار می کنند. این در حالی بود که در تظاهرات دیروز به صورت خودجوش بین مردم قرار تظاهرات را در ساعت 4 بعد از ظهر، از همان میدان ولیعصر تا جام جم گذاشته بودند. این خود به تنهایی بوی درگیری و تشنج را می داد که هواداران احمدی نژاد اول در میدان ولیعصر جمع شوند و بعد به مردم حمله کنند. رادیو و تلویزیون هم از صبح دائما بر طبل جنگ و مقابله می کوبید که امروز بساط کفر و لیبرالیسم و استکبار جهانی را یکجا بر خواهند چید. همه نگران که مبادا بخواهند پیروزی دیروز را به کام مردم تلخ تر کنند و بساط خون ریزی راه بیاندازند. طرف های ساعت 1 بعد از ظهر بود که به یکباره لحن رادیو و تلویزیون به کلی عوض شد و فضای خشونت، تهدید و انتقام به فضای بردباری و فرخوان به قانون و خویشتنداری تغییر یافت. معلوم بود که اتفاقی آن پشت ها افتاده که حکومت تصمیم گرفته به جای مقابله و خون ریزی، مدارا و خویشتنداری کند. با ترس از آن که تغییر سیاست صدا و سیما ظاهری باشد و طبل جنگ در میدان ولیعصر نواخته شود، ابتدا به تجمع احمدی نژادی ها رفتیم تا ببینیم جمعیت به اصطلاح پیروز در چه حال و هوایی است. جمعیت اندکی گرد آمده بود، در حدود 50 تا 100 متر طول مسیر حضور جمعیت نیمه متراکم در هر چهار خیابان منتهی به میدان ولیعصر که بخشی از آن در اشغال کار ساختمانی بود. شاید 5 هزار نفر هم نمی شدند. روحیه ها اصلا حکایت از یک پیروزی نداشت. انگار تظاهرات دیروز و انعکاس جهانی آن و مهمتر از همه ریختن خون عده ای بی گناه کار خود را کرده بود و خلق و خوی احمدی نژادی ها حتی با دو روز پیش که در همین محل جشن پیروزی را گرفته بودند نیز، قابل مقایسه نبود. جمعیت بشاش، سرزنده و امیدوار از ظاهرش هم معلوم است. انگار که ما پیروز هستیم و آنها مغلوب. در واقع این برنامه برای مقابله، زدوخورد و جلوگیری از تجمع مردم معترض به نتیجه انتخابات طراحی شده بود که وقتی فضا عوض شد، دیگر خاصیت خود را از دست داده بود. این تجمع اولین تاکتیک مقابله مردم با مردم بود که در همان نطفه شکست خورد و جناح راست آرزویش را تا 9 دی که بتواند جمعیتی را بسیج کرده و در بوق کند، به گور برد. عناصر جنگ طلب و خونریز که با دهان کف کرده موتورهای خود را به صدا در می آوردند تا شاید حریفی پیدا شود، هنگام سخنرانی ناطق در 50 متری شمال میدان ولیعصر تجمع کرده بودند و بیم آن می رفت که به سمت مردم معترض حمله کنند. مردم آگاهانه و بدون هر گونه هماهنگی برای جلوگیری از خشونت تصمیم گرفته بودند راهپیمایی خود را از سر مطهری شروع کنند و اصلا وارد میدان ولیعصر نشوند. درست هنگامی که دهان های کف کرده هل من ناصر می گفتند و آدم وسط آن معرکه احساس امنیت نمی کرد، چشمم به دو جوان 18 یا 19 ساله افتاد که دستبند سبز بسته بودند و با آرامش به آنها زل زده بودند. دستی به شانه یکی شان زدم و گفتم: "پسر تو خیلی شجاع هستی." در جواب گفت: "نه آقا، ما شجاع نیستیم؛ ما آرمان داریم!" ماندم آن جوان چه آرمانی می توانست داشته باشد که او را آماده مقابله با این گرگهای درنده می کرد که با قمه و شوکر به جان مردم افتاده بودند و بوی مرگ از دهانشان به مشام می رسید؟ تظاهرات به خوبی و خوشی و با شکوه تمام برگزار می شد. به جای مرگ، کمی آن طرف تر، عطر یاس و زندگی در حضور جوانان، زنان و مردانی که به شوق آینده بهتر تعیین تکلیف رای خود را از میرحسین و حکومت طلب می کردند، موج می زد. کافی بود نگاهی به چهره های امیدوار بیاندازی که علیرغم جفای حکومت، هنوز به حاکمیت صندوق رای و وجود عقلانیت در حکومت دل بسته بودند. می توان گفت جمعیتی بالغ بر 400 یا 500 هزار نفر در این رژه سکوت شرکت کردند. قرار بود کسی شعاری ندهد و عده ای هم به نشانه اعتراض چسب بر دهان خود بسته بودند. این تصمیم بیش از هر چیز به نفع من تمام شد، چون آنقدر در روزهای گذشته فریاد زده بودم و گاز اشک آور استنشاق کرده بودم که یارای حرف زدن هم نداشتم، چه رسد به شعار دادن. دوستان پزشک می گفتند در این شرایط حتی تداوم حرف زدن هم برای تارهای صوتی خطرناک است. آن روز تا آنجا که من دیدم هیچ گونه درگیری و دستگیری پیش نیامد. انگار که تظاهرات میلیونی دیروز به حاکمیت هشدار داده بود تا اندک آبروی باقیمانده خود را به آسانی هدر ندهد. حوالی ساعت 8 شب، وقتی که به قصد منزل سوار اتومبیل شدیم، رادیو خبر از دیدار نمایندگان کاندیداها با خامنه ای و جزئیاتی از این نشست می داد. به نظر می آمد تحت تاثیر این دیدار که خود متاثر از تظاهرات دیروز بود، حاکمیت راه گفتگو و عقلانیت را در پیش گرفته است. اما حکومتی که راه خطا را رفته است تا کجا می تواند با مردم مدارا کند یا چنین وانمود کند؟ مردم اما، قرار خود را برای فردا در ساعت 4 عصر، از میدان هفت تیر تا میدان انقلاب گذاشته بودند. حالا حکومت هر روز عزای چه کنم می گرفت و مردم دست بردار نبودند. الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور هم شب در ساعت 10، غراتر از شب قبل ادامه داشت. با سردار سابق سپاه که همه پیش بینی هایش برخلاف احکام عقل و شهود درست از آب در آمده بود، تماس گرفتم و به شوخی گفتم: "اگر پیغمبر بودی بهت ایمان می آوردم، بگو که چگونه فهمیدی؟" انگار ملاحظه ای داشت که نمی توانست صحبت کند یا شاید هم در جلسه ای بود. گفت همین روزها به ما سر می زند تا دیدار تازه کنیم و از نزدیک صحبت کنیم. معلوم بود نمی خواهد پشت تلفن حرفی از انتخابات و مهم تر از آن شگرد تحلیل سیاسی اش بزند. برای من رازی شده بود که او چطور توانست این قدر دقیق نتیجه انتخابات را پیش بینی کند؟
۹ روزی که ایران را لرزاند ( مشاهدات یک شاهد )
|
Posted: 22 Mar 2012 04:28 PM PDT حسین عباسی تبار
این بود جواب آقای احمدی نژاد به این همه مشکلات اصلی مردم و کشور , با نگاهی به عملکرد ایشان از زمان روی کار آمدن الخصوص در دوره دوم ریاست جمهوری که مصادف شد با جریان هایی که همه از با خبر هستیم . ایشان معترضین را خش و خاشاک خواند و گفت که تعدادی اندک و قلیل هستند و معترف بود که چیزی بالغ بر 64 درصد آرای را کسب کرده , حالا با حضور در صحن مجلس سخنانی به زبان می آورد که حتی کسانی که تا دیروز از وی حمایت میکرند لب به اعتراض گشوده و از وی انتقاد کردند . یعنی اینکه به آن درصد اکثریت که بنا به گفته خودشان از طرفداران او بودند نیز دهن کجی کرد این اهانت را کسی به ملت کرد که شخص رهبر موافق با عقاید ایشان بود و گفته بود که نظر های آقای احمدی نژاد به نظرتات او نزدیک است . آقای احمدی نژاد شما چگونه نمره 20 میخواهی در حالی که اصلا یک صفحه از عمل کرد قوه مجریه را به اتمام نرسانده ای افزایش تورم , بیکاری و ده ها مورد از نقض قانونی اساسی . سوال های نمایندگان را نیز به سخره میگیری شما با درایت به اصول قانون اساسی پست ریاست جمهوری را پذیرفتی و قسم خوردی , در یکی از بند های قانون اساسی این اجازه به نمایندگان داده شده که عملکرد قوه مجریه را زیر نظر بگیرند و در صورت نیاز این حق به عهده آنهاست که رئیس دولت را برای پاره ای توضیحات به مجلس فرا خواند متاسفانه خانه ملت هم که خانه ملت نیست خانه ایست برای دو گروه که در صدد کوبیدن یکدیگر هستند مسئله ای میان قوه مقننه و مجریه مسئله حق سکوت گرفتن از هم دیگر است چرا که به وضوح در میان حرف های رئیس جمهور و پاره ای از رجال نظام شنیده شده است . آقای رئیس جمهور نمره 20 گرفتن شاگرد از معلم مسلتزم زحمت و تلاش فراوان است بدون اینکه شاگرد تقاضای نمره کند مزد زحماتش را خواهد گرفت . در سال جدید هستیم و انبوه ای از اقشار مردم در تدارک عید هستند مناسبتی که هر خانواده به نوعی در تدارک تهیه و خرید برای اعضای خانواده خویش است بهتر بود قبل از اینکه درخواست نمره 20 را بکنی در خیابان های شهر به میان اقشار مردم میرفتی و این جسارت را داشتی که اجازه بدهی مردم با تو سخن گویند . به جای جای کشور سفر کنی و عمل کرد وزارت خانه های خویش را شاهد باشی، من نمیدانم این همه نقص و اشکال در وزارت خانه ها است آن وقت نمایندگان به چند سوال اندک اکتفا کردند و شما آن سوال های اندک را هم به سخره گرفتی . چند روز قبل از سال نو شما در مناطق جنگی حضور یافته و با آرمان های شهدا پیمان بستید آ در وصیت نامه های شهدا مشهود است که آنها خون خود را نثار کردند تا کشور در امنیت و ملت در صحت و سلامت زندگی کنند. آنها جنگیدند که ملت در رفاه باشند حال چطور با آرمان های آنها بیعت می بندی و بعد در صحن علنی مجلس سوالات را به سخره میگیری و با نیش و کنایه صحبت میکنی الفاظی به کار می بری که ،در شان رئیس جمهور کشوری که میخواهد کشورش الگو در دنیا باشد نیست . آیا به راستی شما با آرمان شهیدان پیمان بسته اید ؟ آیا آرمان های شهیدان این بود، آنهای که قرار است مسندی در این کشور به عهده بگیرند از این پست ها برای کوبیدن یکدیگر استفاده کنند بدون اینکه بخواهند جواب های اساسی نسبت به مشکلات کنونی جامعه بدهند، با فرا فکنی به بیان جملاتی میپردازند که در خور شان این ملت نیست . آقای احمدی نژاد آیا به آمار و ارقام سازمان ها و اورگان ها که از وضع معیشتی و درآمدی مردم ارائه شده نگاهی انداخته ای تا ببینی چه درصد عظیمی از اقشار جامعه در این سال نو چگونه شرمنده خانواده خویش هستند . نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |