جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


نامه ۱۲۸ چهره‌ی سرشناس به رییس جمهور برای چشم‌پوشی داوطلبانه از یارانه نقدی

Posted: 04 Mar 2014 09:19 AM PST

 جرس: ۲۴ هنرمند، ۸۰ اقتصاددان و ۲۴ جامعه‌شناس مشهور کشور با ارسال نامه‌ای به روحانی، خواستار ایجاد زمینه‌های اجرایی از طرف دولت برای «چشم‌پوشی داوطلبانه شهروندان نوعدوست از یارانه نقدی به نفع مدارس محروم کشور» و ارائه «گزارش‌های مالی شفاف و منظم در زمینه چگونگی هزینه شدن منابع مالی حاصله» شدند.   

 

در این نامه که به امضای هنرمندان مشهوری مانند اصغر فرهادی، رخشان بنی‌اعتماد، سید رضا میرکریمی، لیلا حاتمی، علی مصفا، حسین مختاباد و فرهاد آییش رسیده، عنوان شده است: «بسیاری از کودکان ایران‌زمین در کلاس‌هایی درس می‌خوانند که هنوز نور کافی، ‌ سرویس بهداشتی، حداقل امکانات ورزشی، آبسردکن، ‌ بخاری استاندارد و کتابخانه ندارند؛ چه رسد به امکانات آموزشی مناسبی که بتواند آنها را به نسلی توانمند و بالنده تبدیل کند...»

اقتصاددانان سرشناسی چون علینقی مشایخی، حسین عبده تبریزی، غلامعلی فرجادی، حجت‌الاسلام سید عباس موسویان، محمد طبیبیان، حمیدرضا برداران شرکا، جواد صالحی اصفهانی و وحید محمودی نیز با امضای این نامه از دولت خواسته‌اند که با ایجاد زمینه اجرایی برای چشم‌پوشی داوطلبانه شهروندان از قسمتی و یا تمام یارانه نقدی خود و اهدای آن برای اجرای پروژه‌هایی با محوریت ارتقای عدالت در آموزش‌وپرورش، گزارش‌های مالی شفاف و منظمی را در زمینه چگونگی هزینه شدن منابع مالی حاصله منتشر کند تا مشارکت بیشتر مردم در چشم‌پوشی داوطلبانه از یارانه نقدی را شاهد باشیم.

جامعه‌شناسان معتبری چون محمد قانعی‌راد، علی‌اصغر سعیدی، عباس عبدی، تقی آزاد ارمکی و هادی خانیکی هم ضمن امضای این نامه تاکید کرده‌اند: «زمینه‌سازی اجرایی برای اجرای چنین برنامه‌ای به افزایش مشارکت موثر مردم در سایر زمینه‌ها، بهبود انسجام ملی و قوت‌بخشی سرمایه اجتماعی منجر خواهد شد»

 

متن مشروح نامه و اسامی امضاکنندگان به شرح زیر است:

جناب دکتر روحانی، رئیس جمهور محترم
با سلام و آرزوی موفقیت
همان‌طور که مستحضرید، با وجود پیشرفت‌های مناسب سه دهه اخیر در توسعه کمی آموزش‌وپرورش، هنوز بسیاری از کودکان سرزمین‌مان روزهای کودکی خود را در فضای بی‌نشاط مدارس کپری یا مدارس فرسوده و نازیبا و فاقد امکانات آموزشی اولیه می‌گذرانند. متاسفانه در بسیاری از مدارس مناطق حاشیه‌نشین و کمتر برخوردار، فقر شدید امکانات آموزشی و پرورشی و تفریحی و ورزشی را شاهد هستیم.
بنابه گزارش معاونت عمرانی وزارت آموزش و پرورش، حدود یک‌چهارم کلاس‌های درس کشورمان غیرایمن هستند و نیاز به مقاوم‌سازی یا تخریب و نوسازی دارند؛ به گونه‌ای که هر لحظه بیم وقوع حادثه‌ای دلخراش برای آنها می‌رود. بسیاری از فرزندان سرزمین‌مان در کلاس‌هایی درس می‌خوانند که هنوز نور کافی، ‌ سرویس بهداشتی، حداقل امکانات ورزشی، آبسردکن، ‌ بخاری استاندارد و کتابخانه ندارند؛ چه رسد به امکانات آموزشی مناسبی که بتواند آنها را به نسلی توانمند و بالنده تبدیل کند...
چه بسا دانش‌آموزانی که به علت نبود مدرسه در روستا یا روستای نزدیک‌، ‌ مجبور به ترک تحصیل شده‌اند. در برخی مناطق به علت نبود مدرسه، دانش‌آموزان به ویژه دختران از حق تحصیل محروم می‌شوند. ‌ همه این‌ها، عدالت آموزشی را برای کودکان کمرنگ می‌کند که قطعا مورد رضایت ملت عدالت‌خواه ایران و دولت تدبیر و امید نیست.
همچنین در شرایطی که بنابه گزارش «سازمان جهانی غذا» (WFP) حدود ۶۰ کشور دنیا برنامه‌هایی را برای ارائه وعده غذایی رایگان در مدارس مناطق محروم اجرا می‌کنند، متاسفانه حتی برنامه ارائه شیر رایگان در مدارس دولتی ما، بارها به دلیل محدودیت‌های بودجه‌ای به تعلیق درآمده است.
دولت تدبیر و امید نیز در گزارش ۱۰۰روزه خود به تنگنای بودجه‌ای آموزش‌وپرورش اشاره کرده و اظهار داشته که کل بودجه موجود برای نوسازی و زیباسازی و ایمن‌سازی مدارس، اجرای برنامه‌های پرورشی در مدارس، تهیه امکانات ورزشی برای مدارس، برگزاری اردوهای تفریحی و آموزشی و امثالهم، سالانه فقط ۲۷. ۰۰۰ تومان برای هر دانش‌آموز ایرانی است.
در کنار این‌ها ما می‌دانیم که مشکلات پیش روی آموزش و پرورش زیاد است و دولت با توجه به محدودیت‌های مالی سنگین فعلی، توان رفع همه این مشکلات را ندارد.
جناب دکتر روحانی؛
با توجه به مطالب بیان‌شده، ما، جمعی از اساتید دانشگاه، پژوهشگران و اهالی فرهنگ و هنر، از جناب‌عالی تقاضا داریم شرایطی را برای ترغیب و تشویق «چشم‌پوشی داوطلبانه شهروندان نوعدوست از قسمتی و یا تمام یارانه نقدی» و هزینه کردن شفاف منابع مالی آزادشده برای تبدیل مدارس محروم کشور به محیطی پرنشاط و بالنده فراهم سازید. قطعا ارائه گزارش‌های مالی منظم و شفاف در مورد جزئیات کامل هزینه‌کرد منابع مالی حاصل از این اقدام از سوی دولت محترم، باعث انگیزه بیشتر مردم نوع‌دوست و عدالت‌خواه ایران‌زمین برای «چشم‌پوشی داوطلبانه از یارانه به نفع کودکان مناطق محروم» شده و به افزایش مشارکت موثر مردم در سایر زمینه‌ها، بهبود انسجام ملی و قوت‌بخشی سرمایه اجتماعی منجر خواهد شد.
امیدواریم چنین اقدامی سرآغازی پربرکت باشد برای گام‌هایی پرافتخار در جهت شادابی و بالندگی بیشتر کودکان ایران‌زمین.

رونوشت به: دکتر مسعود نیلی (مشاور اقتصادی ارشد رئیس جمهور) و دکتر فانی (وزیر محترم آموزش‌وپرورش)


امضاکنندگان اولیه (به ترتیب حروف الفبا)
اساتید/پژوهشگران اقتصاد:
۱. اسدی، غلامحسین (هیات علمی حسابداری شهید بهشتی)
۲. اسلامی بیدگلی، سعید (مدرس مدیریت مالی شهید بهشتی)
۳. افشاری، زهرا (استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا)
۴. اکبرپور، محمد (دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه استنفورد)
۵. اکبری، نعمت‌الله (هیات علمی اقتصاد دانشگاه اصفهان)
۶. بخشی، لطفعلی (هیات علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی)
۷. بخشیانی، رضا (پژوهشگر اقتصادی)
۸. برادران شرکا، حمیدرضا (دانشیار بازنشسته اقتصاد علامه طباطبایی و معاون سابق ریاست جمهوری)
۹. بهکیش، محمدمهدی (هیات علمی اقتصاد علامه طباطبایی)
۱۰. بهنیا، مهران (پژوهشگر اقتصادی)
۱۱. پورشیرازی، حسین (پژوهشگر حوزه آموزش‌وپرورش)
۱۲. پیله‌فروش، میثم (پژوهشگر اقتصادی)
۱۳. توحیدی، حسین (پژوهشگر حوزه مدیریت استراتژیک)
۱۴. جبل‌عاملی، پویا (مدرس و پژوهشگر اقتصادی)
۱۵. حسنی، محمد (هیات علمی پ‍ژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش)
۱۶. حقیقی، ایمان (هیات علمی دانشگاه علوم اقتصادی)
۱۷. ختایی، محمود (دانشیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی)
۱۸. خدارحمی، بهروز (مدرس حسابداری تربیت مدرس)
۱۹. خرمی، سیامک (پژوهشگر توسعه پایدار)
۲۰. خضری، محمد (هیات علمی دانشگاه آزاد تهران‌جنوب)
۲۱. خطیب‌شهیدی، میلاد (دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه LSE)
۲۲. خیرخواهان، جعفر (هیات علمی جهاد دانشگاهی مشهد)
۲۳. خیری، علیرضا (پژوهشگر اقتصاد مالی)
۲۴. دادپی، علی (مدرس اقتصاد دانشگاه ایالتی «کلایتون»)
۲۵. دادگر، یداله (استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)
۲۶. داودالحسینی، سید محمدرضا (دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا)
۲۷. داودی، آزاده (پژوهشگر حوزه اقتصاد فقر)
۲۸. درودیان، حسین (دکترای اقتصاد دانشگاه تهران و پژوهشگر اقتصادی)
۲۹. دل‌انگیزان، سهراب (هیأت علمی اقتصاد دانشگاه رازی کرمانشاه)
۳۰. دینی ترکمانی، علی (هیات علمی اقتصاد موسسه مطالعات بازرگانی)
۳۱. رحمتی، محمدحسین (هیات علمی اقتصاد دانشگاه شریف)
۳۲. رئیس‌جعفری، رسول (پژوهشگر اقتصادی)
۳۳. زمان‌زاده، حمید (پژوهشگر اقتصادی)
۳۴. زمانی، شیوا (هیات علمی اقتصاد دانشگاه شریف)
۳۵. زندی‌نیا، ابوالفضل (هیات علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی)
۳۶. ساسان، سید عبدالحسین (هیات علمی اقتصاد دانشگاه اصفهان)
۳۷. سرزعیم، علی (پژوهشگر اقتصادی)
۳۸. سلجوقی، خسرو (هیات علمی معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری)
۳۹. سوری، داود (هیات علمی موسسه عالی بانکداری)
۴۰. شاکری، عباس (رئیس دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی)
۴۱. صالحی اصفهانی، جواد (استاد اقتصاد دانشگاه «ویرجینیاتک»)
۴۲. صالحی اصفهانی، هادی (استاد اقتصاد دانشگاه Illinois)
۴۳. صدرقاضی، شوان (پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات اقتصادی_اجتماعی دانشگاه سازمان مللَUNU MERIT)
۴۴. طبیبیان، محمد (معاون اقتصادی اسبق سازمان برنامه و بودجه)
۴۵. طیبی، سید کمیل (مدیر قطب اقتصاد بین‌الملل دانشگاه اصفهان)
۴۶. عبادی، جعفر (هیات علمی اقتصاد اجتماعی دانشگاه تهران)
۴۷. عباسی، حسین (مدرس اقتصاد دانشگاه بلومزبرگ_پنسیلوانیا)
۴۸. عبده تبریزی، حسین (مدرس اقتصاد دانشگاه‌های شهید بهشتی، امام صادق و شریف)
۴۹. عسلی، مهدی (رئیس سابق موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی)
۵۰. عظیمی، میترا (پژوهشگر برنامه‌ریزی شهری)
۵۱. علی‌رحیمی، رحمت‌الله (پژوهشگر اقتصاد اسلامی)
۵۲. عیسی‌زاده، سعید (هیات علمی اقتصاد دانشگاه بوعلی همدان)
۵۳. عینیان، مجید (پژوهشگر اقتصاد خانوار)
۵۴. فاضلی، حبیب‌اله (هیات علمی اقتصاد دانشگاه تهران)
۵۵. فرجادی، غلامعلی (هیات علمی اقتصاد موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه‌ریزی)
۵۶. فرحبخش، علی (پژوهشگر اقتصادی)
۵۷. فطرس، محمدحسن (هیات علمی اقتصاد دانشگاه بوعلی همدان)
۵۸. فیضی، مهدی (هیات علمی اقتصاد دانشگاه فردوسی)
۵۹. کاظمی، مرتضی (پژوهشگر اقتصادی)
۶۰. کاوه، سپیده (پژوهشگر اقتصادی)
۶۱. کردبچه، حمید (هیات علمی اقتصاد دانشگاه بوعلی همدان)
۶۲. کریمی، زهرا (هیات علمی اقتصاد دانشگاه مازندران)
۶۳. کهولی، رضا (دبیر انجمن نخبگان آذربایجان)
۶۴. کهولی، هادی (پژوهشگر اقتصاد مالی)
۶۵. گلزاده، فرشید (دانشجوی دکترای مدیریت دانشگاه «شفیلد»)
۶۶. لاری، هادی (پژوهشگر حوزه مدیریت مالی)
۶۷. مجتهد، احمد (رییس سابق پژوهشکده پولی و بانکی)
۶۸. محمودی، وحید (استاد مدیریت دانشگاه تهران)
۶۹. مدنی‌زاده، سید علی (هیات علمی اقتصاد دانشگاه شریف)
۷۰. مدیری، وحید (پژوهشگر اقتصادی)
۷۱. مروتی، محمد (محقق پسادکتری اقتصاد دانشگاه استنفورد)
۷۲. مشایخی، علینقی (بنیان‌گذار موسسه عالی پژوهش در برنامه‌ریزی و توسعه)
۷۳. ملکشاهی، محمد (پژوهشگر اقتصادی)
۷۴. موسویان، سید عباس (هیات علمی اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع))
۷۵. میرحسینی، سیدمحمدرضا (مدرس اقتصاد دانشگاه Northern Illinois)
۷۶. میرزاخانی، علی (سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد)
۷۷. وحیدمنش، عطیه (دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک)
۷۸. هاشم‌خانی، میثم (پژوهشگر حوزه اقتصاد اجتماعی)
۷۹. یوسفی، کوثر (دکترای اقتصاد از دانشگاه تگزاس/آستین)
۸۰. یارمحمدیان، ناصر (پژوهشگر اقتصادی)
اساتید/پژوهشگران جامعه‌شناسی:
۱. اکبرپوران، سپیده (پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش)
۲. امیدی، رضا (پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری رفاه اجتماعی)
۳. ایمانی جرجامی، حسین (هیئت علمی علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
۴. آذرمند، زینب (پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری)
۵. آزاد ارمکی، تقی (هیات علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران)
۶. باقری، یاسر (پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری رفاه اجتماعی)
۷. جعفری، محسن (پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری رفاه اجتماعی)
۸. جوادی یگانه، محمدرضا (هیئت علمی علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
۹. حج‌فروش، احمد (پژوهشگر حوزه آموزش‌وپرورش)
۱۰. خانیکی، هادی (هیات علمی علوم ارتباطات علامه طباطبایی)
۱۱. درودیان، عاطفه (پژوهشگر علوم اجتماعی)
۱۲. دهقان، حسین (رئیس انجمن جامعه‌شناسی آموزش و پرورش)
۱۳. رضایی، محمد (هیئت علمی جامعه‌شناسی تربیت مدرس)
۱۴. سعیدی، علی‌اصغر (هیات علمی برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی دانشگاه تهران)
۱۵. سلیمانیه، مهدی (پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی دین)
۱۶. صدیقیان، آمنه (هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی)
۱۷. عبدی، عباس (پژوهشگر علوم اجتماعی)
۱۸. عزیزی، فروغ (پژوهشگر مطالعات زنان)
۱۹. غفاری، غلامرضا (هیات علمی گروه برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران)
۲۰. فراستخواه، مقصود (هیدت علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)
۲۱. قانعی‌راد، محمد (رئیس انجمن جامعه‌شناسی)
۲۲. قربانی، ساناز (پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی)
۲۳. محمودی، مریم (پژوهشگر علوم اجتماعی)
۲۴. مسکوب، محمود (پژوهشگر ارشد مرکز بین‌المللی مطالعات اجتماعی دانشگاه روتردام)
هنرمندان:
۱. ارشادی، همایون
۲. اصلانی، فرهاد
۳. انصاری، سیامک
۴. آسرایی، فریدون
۵. آییش، فرهاد
۶. بازغی، پژمان
۷. بنی‌اعتماد، رخشان
۸. بهزادی، بهنام
۹. توکلی، بهرام
۱۰. حاتمی، لیلا
۱۱. خدارحمی، بهنام
۱۲. خدارحمی، محمدفرید
۱۳. راستین، شادمهر
۱۴. ساکت، کیوان
۱۵. سریر، محمد
۱۶. طهماسبی، مائده
۱۷. عیاری، کیانوش
۱۸. فرهادی، اصغر
۱۹. فرهادی، سعید
۲۰. محمودی، سهیل
۲۱. مختاباد، سید عبدالحسین
۲۲. مصفا، علی
۲۳. مقدم، سامان
۲۴. میرکریمی، سید رضا 

اصغرزاده: روحانی به فریاد یکپارچه مردم برای رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی احترام بگذارد

Posted: 04 Mar 2014 08:09 AM PST

جرس: ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی، با بیان این که "بعد از انتخابات ریاست جمهوری که روحانی رای آورد، توده‌های خودجوش مردمی به خیابان‌ها آمدند و یک‌پارچه رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی را فریاد زدند" تاکید کرد: روحانی باید به این خواسته ها احترام بگذارد. 

 

به گفته‌ی این فعال سیاسی اولین مشکل بر سر راه روحانی، شورای نگهبان است که دولت روحانی نباید در خواب خرگوشی به سر ببرد و شاهد باشد تمام افرادی که صلاحیت لازم را برای شرکت در انتخابات دارند رد صلایت شوند و افرادی به مجلس بیایند که جلوی اقدامات و اصلاحات روحانی را بگیردند.

 

گفت و گوی روزنامه قانون با ابراهیم اصغر زاده عضو اولین دوره شورای شهر تهران را با هم می خوانیم:

 

آیا انتخابات ۹۲ را با انتخابات ۷۶ می توان مقایسه کرد؟

 

انتخابات سال ۹۲ بسیار مهم بود و حتی از سال۷۶ نیز مهم تر بود. درسال ۷۶ کشور وارد مرحله جدیدی شد و ۱۶ سال است ما شاهد آثار انتخابات آن سال هستیم. از ۷۶ به بعد در کنار هر انتخابات و قبل از مراحل حقوقی انتخابات یک جنبش اجتماعی پدیدار می‌شود و آن جنبش اجتماعی شعار‌ها و مطالبات خود را سازماندهی می‌کند و بعد که انتخابات شروع می‌شود، این شعار‌ها و مطالبات خود را به احزاب و کاندیدا‌ها تحمیل می‌کنند. درسال ۷۶ طبقه متوسط نقش آفرینی کرد ولی در ۹۲ یک ائتلاف طبقاتی تشکیل شد یعنی اینکه گروه‌های پایین دست جامعه به کمک طبقات متوسط جامعه آمدند.

 

این گروه های چه مطالباتی داشتند؟

 

مطالباتشان به گونه‌ای بود که کاندیداهای جناح راست نیز شعار‌هایی دادند که به تبار و سابقه آن‌ها نمی‌خورد. این اتفاق از این منظر که فرصت‌هایی را در کشور ایجاد کرد مهم است و دولت آقای روحانی باید از آن استفاده کند. شاخصه های این انتخابات، اولا این بود که حکومت برای اولین بار پذیرفت مخالفانی در کشور حضور دارند و باید به پای صندوق رای بیایند، دوما مشخص شد دولت با یک اپوزوسیون داخلی نجیب به نام اصلاحات رو به رو است. مشخص است اصلاح طلبان مخالف شرایط موجود هستند ولی حاضرند در چارچوب قانون اساسی برای کشور کار کنند و حاضر نیستند مطالبات رادیکالی را که دولت روحانی را با مشکل رو به رو می کند را بیان نمی کنند. این در حالی است که در سال ۷۶ افرادی بودند که حتی قصد داشتند از قانون اساسی عبور کنند.

 

آیا این اصلاح طلبان می توانند کمکی در اداره دولت داشته باشند؟

 

اصلاح طلب ها و منتقدان فرصتی برای آقای روحانی ایجاد می‌کند که بتواند پایگاه اجتماعی و تفکرات خود را توسعه دهد. ائتلاف میان طبقه متوسط و تنگ دست که نسبت به سیاست‌های احمدی‌نژاد معترض بودند و وجود یک نیروی منتقد نجیب که مانند اصلاح طلب ها و به آقای روحانی برای به قدرت رسیدن کمک زیادی می‌کند.

 

از نقش آقای هاشمی و خاتمی در موفقیت روحانی بگویید؟

 

آقای هاشمی و خاتمی هم ناچار شدند و هم تیز هوشانه سوار بر موج دوران انتخابات شدند و به نفع روحانی حرکت کردند.

 

چالش های پیش روی این ائتلاف چیست؟

 

مشکل اینجاست که این ائتلاف شکننده وناپایدار است.

 

چرا ناپایدار؟

 

چون سازماندهی ویژه ای ندارند و توده وارند واگر آقای روحانی به اصلاح طلبان و هوادارانش کمک نکند که این توده‌ها را سازمان دهی کنند دولت اعتدال از دورن دچار آشفتگی و مشکل می‌شود.

 

راهکاری که شما ارائه می دهید، چیست؟

 

این ائتلاف‌ها یک سری خواسته دارند که اگر به آن‌ها توجه نشود از هم می‌پاچند و به متفرقین تبدیل و مطالبات آن ها تکثیر می‌شود.از سوی دیگر بسیاری از گروه‌ها جای اینکه به روحانی کمک کنند، پراکنده و دولت روحانی در سال‌های آینده عمر خود با یک خلع مواجه می‌شود. در همین راستا روحانی می‌تواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند البته به شرط اینکه به نیروهای منتقد و طرفدار اجازه دهد این ائتلاف ها را به وسیله احزاب و نهاد‌های مدنی سازمان دهند.

 

تبعات از بین رفتن این ائتلاف چیست؟

 

اگر این ائتلاف‌ها از بین برود مخالفان و دشمنان روحانی به صحنه بر می‌گردند و سازمان رای را به نفع خود مصادره می‌کنند. برای همین روحانی باید زمینه ساز تشکل بخشیدن به توده‌ها باشد و این افراد تشکل پیدا نمی‌کنند مگر اینکه در سازماندهی آن ها نخبگان و هنرمندان و جمیع افرادی که در حال حاضر فعال هستند به کمک گرفته شوند. شما می‌بینید وقتی روحانی قصد دارد حرکتی انجام دهد، نیروهای رقیب و راست افراطی جلو آن گرفته می شود. برای اینکه می‌دانند اگر این نیرو‌ها سازمان دهی و تبدیل به تشکل شوند، دیگر جایی برای آن‌ها در فضای سیاسی کشور نخواهد بود و روحانی موفق خواهد ‌شد.

 

روحانی برای موفقیت در این خصوص چه باید کند؟

 

رئیس جمهور باید تمام تلاش خود را داشته باشد تا بتواند این ائتلاف‌ها را تا انتخابات مجلس دهم رهبری کند و در این صورت مجلس از نمایندگانی تشکیل می شود که اکثریت مردم را رهبری می‌کند.

 

آیا برای رسیدن به این آرمان مشکلاتی نیز هست؟

 

بله. اولین مشکل بر سر راه دکتر روحانی، شورای نگهبان است. شورای نگهبان با حق استصوابی که برای خود قائل است امکان دارد برای مجلس مشکل ایجاد کند و روحانی به عنوان رئیس جمهور نه به عنوان رئیس جمهوری باید با شورای نگهبان گفت و گو کند و از حقوق مردم دفاع کند.مطمئنا گوش شنوایی در شورای نگهبان وجود دارد که صدای انتخابات ۹۲ را شنیده باشد و بخواهندشان شورای نگهبان را حفظ و ارتقاء ببخشند. گفت و گو آقای روحانی با شورای نگهبان می تواند کاری کند انتخابات مجلس رقابتی‌تر باشد. به نظر من این وظیفه اصلی روحانی است و وی نیازی ندارد مجلسی دولت ساخته به وجود بیاورد بلکه مردمی که به او رای دادند، افرادی را روانه مجلس می‌کنند که به صورت طبیعی از روحانی حمایت می‌کنند و فقط باید این بستر آماده باشد.

 

الزامات این انتخابات چیست؟

 

دولت آقای روحانی نباید در خواب خرگوشی به سر ببرد و شاهد باشد تمام افرادی که صلاحیت لازم را برای شرکت در انتخابات دارند رد صلایت شوند و افرادی به مجلس بیایند که جلوی اقدامات و اصلاحات روحانی را بگیردند.

 

این اقدام سودی هم برای اصلاحات دارد؟

 

اگر روحانی اقدامات لازم را انجام دهد، اصلاح طلبان نیز خود به خود سود خواهند برد چرا اینکه اصلاح طلبان بعد از دولت احمدی‌نژاد دارای یک جایگاه ممتازی در جامعه شده اند و حتی اصولگرایان خردورز نیز حرف‌هایی را می‌زنند که از زبان اصلاح طلب‌ها نیز شنیده نمی شد.اگر روحانی بستر را برای برگزاری انتخابات دموتراتیک مجلس آماده کند، ما مجلس مقتدری خواهیم داشت و قطعا تشکیل مجلس مقتدرآینده به نفع روحانی است. ولی اگر روحانی سرگرم مسائل سیاست خارجی شود و تنها به دنبال پیروزی در آن باشد، راست‌ها این پیروزی را مصادره می‌کنند و اگر پشتوانه سیاست خارجی سیاست داخلی نباشد پیروزی ها ناپایدار خواهد شدو باید اشاره کنم در دنیا دولتی را مقتدر می‌دانند که پشتوانه مردمی داشته باشد.

 

شما چه راهکاری برای حفظ پشتوانه مردمی پیشنهاد می کنید؟

 

برای مثال بعد از انتخابات ریاست جمهوری که روحانی رای آورد،توده های خودشجوش مردمی به خیابان ها آمدند و یکپارچه رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی را فریاد زدند و روحانی باید به این خواسته ها احترام بگذارد.

 

به نظر شما دکتر روحانی به تنهایی می تواند در برابر این بحث ها تصمیم بگیرد؟

 

روحانی باید با طرف‌های دیگر بنشیند و بگوید اگر می‌خواهید من و کشور موفق شویم و تنش ها رفع شود باید به من کمک کنید.اگر این مشکل ها رفع شود در عرصه بین الملل نیز مشخص می شود دولت تمام حکومت را اداره می‌کند و این به نفع روحانی است و از سوی دیگر با احترام به خواسته های مردم، شکاف میان دولت و ملت نیز کم می‌شود.

 

ولی من معتقدم این تصمیمات تنها به دست دولت نیست و نهاد های دیگر تصمیم گیر نیز هستند که تاثیرگذارند،درست است؟

 

بله درست است. ولی روحانی فرا‌تر از یک رئیس جمهور، نماینده یک جنبش اجتماعی است. این جنبش شاید پنهان شود ولی از بین نمی‌رود. این اسب چموش باید به کنترل در بیاید وگرنه به یک نیروی مخرب تبدیل می‌شود و کشور باید بتواند تهدید را به فرصت تبدیل کند.

 

به نظر شما این صحبت ها عملی است؟

 

چطور راست های افراطی می‌توانند هر کاری که می خواهند بکنند و به دولت فشار بیاورند و این در حالی است که هیچ جایگاهی در کشور ندارند ولی روحانی که رئیس جمهور مملکت است نمی‌تواند در برابر آن‌ها بایستد و از فشار ها جلوگیری کند.گفتمان آقای روحانی حاکمیت یگانه و بسیار خوب است. این رویکرد می‌تواند سبب یک استحکام درونی شود و روحانی را محبوب‌تر کند و از سوی دیگر به ایران در مذاکرات بین الملی جایگاه ویژه ای دهد.

 

صحبت های شما صحیح است ولی باید به این نیز توجه داشت که کشور ۸سال در اختیار دولتی مانند دولت احمدی نژاد بود.

 

قبول دارم. دولت یازدهم به دلیل شخصیت خود آقای روحانی دارای سابقه است. روحانی مانند احمدی‌نژاد که بی‌آدرس و چتر باز نبوده است و سابقه او در امنیت ملی، جبهه و سایر منسب های حکومتی مشخص است. ولی دولت احمدی نژاد از افرادی ترکیب شده بود که آدرسی نداشتند و ناگهانی وارد فضای سیاسی کشور شدند. ما نیز به همین علت نباید انتظار داشته باشیم روحانی مثل احمدی‌نژاد باشد ولی روحانی باید بداند زمان به سرعت می‌گذرد و باید ابتکار عمل دولت افزایش پیدا کند.

 

به نظر شما چگونه می تواند از پس این کار بر بیاید؟

 

دولت روحانی دولت احمدی‌نژاد نیست که پارتیزانی عمل کند و باید دایم بتواند با خلق فضاهایی اجازه عرض اندام به نیروهای افراطی را ندهد و طوری نباشد که آن‌ها طرح مسئله کند و روحانی جواب دهد. برای مثال روحانی می‌تواند پا در یک کفش کند و بگوید این کادری که صدا و سیما را اداره می‌کند و برنامه‌های دولت را تخریب می‌کند عوض شود و حتی در رابطه با ائمه جمعه و نیروی انتظامی نیز می‌تواند صحبت کند و در قد و قامت یک رئیس جمهور ظهور و اگر مانند تدارکاتچی باشد نیامده بازی را می‌بازد.

 

انتقادی در حوزه اقتصاد دولت دارید؟

 

اقتصاد کشور ناشفاف است و نیروهایی روی اقتصاد انگشت گذاشته‌اند که رگ و ریشه امنیتی و نظامی دارند و این یک چالش است و روحانی باید حوزه اقتصاد را شفاف کند. برای مثال در تهران دولت باید به مردم پاسخگوباشد و باید نشان دهد زیر پوست تهران چه وضعیتی است و شرکت های نظامی که پروژه ها را اجرا می کنند باید قواعد و شرایط را داشته باشندکه شرکت‌های شخصی و خصوصی دارند و صرف اینکه ننظامی اند نباید از رانت‌ استفاده کنند.از سوی دیگر اگر زلزله ای درتهران بیاید شما می‌فهمید چه فسادی در پروژه‌های شهری ما وجود داشته است و چون نظارتی بر آن نبوده خسارت های جبران ناپذیری خواهند زد. بنابراین دولت نمی‌تواند کنار بکشد و بگوید در رابطه با تهران و دیگر پروژها به این دلیل که در دست نهادهای نظامی است،کنترلی ندارم.بنابراین دولت به این دلیل که رابط پول مردم با نهاد‌های دیگر است باید پاسخگو باشد

 

این روند و کار با نهادهای نظامی در زمان احمدی نژاد به وقوع پیوست؟

 

پیشتر از زمان دولت احمدی‌نژاد است و از زمانی که دولت‌ها تصمیم گرفتند خصوصی سازی کنند و قرار بر این شد که دولت کوچک شود قوه مجرییه مجبور شد بخشی از خود را به مردم واگذار کنند.از سوی دیگر مردم نیز توانایی دربرگیری این حجم کار را نداشتند و دولت مجبور شد به نیروهای شبه دولتی، نظامی و امنتیی روی بیاورد و این واگذاری تبدیل به یک توزیع رانت و منجر به رشد طبقه ویژه ای شد.طبقه ای رانت خوار و ویژه خوار که به دنبال درامدزایی هستند.

 

به نظر شما احتمال بازگشت افراد و تفکرات ۸ ساله گذشته وجود دارد؟

 

تصور می‌کنم اکنون جلساتی بین شکست‌خورده‌های انتخابات ریاست جمهوری تشکیل می‌شود تا در انتخابات مجلس دهم به صحنه بیایند. جریان بینادگرایی سنتی یا بنیادگرایی افراطی وجود دارد و به این سادگی از جامعه ایران حذف نخواهد شد ولی چه زمانی بتواند خود را به سطح جامعه برساند، به قدرت ما برای سازماندهی جامعه، بستگی دارد. هر چه جامعه توده‌وار باشد و هر چه جامعه از تشکیلات و نهادهایی که آن را سازماندهی می‌کند، فراری باشد افراد می‌توانند به وسیله تفکرات پوپولیستی و بنیادگرایی تحریک شوند. قطعا دولت احمدی‌نژاد و تفکر احمدی‌نژادیزم در جامعه باقی است، رغیب اصلی این تفکر سازمان دادن به جامعه است.

 

نقش دولت روحانی در بهسازی چهره ایران در نظام بین الملل را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

مردم ما بدانند که اپوزسیون خارج از کشور یا طیف‌های برانداز برای موقعیت ایران در منطقه و جهان زمین‌گیر شدند.ازسوی دیگر‌ در میان کشورهای‌ همسایه همچنین شرایط بین‌المللی کشور نسبت به گذشته ارتقا یافته است. اکنون ایران در وضعیتی است که نظام فرسوده عربستان سعودی و نظام فاشیست اسرائیل کاملا در مقابل ما ایستاده‌اند. چند سال پیش بسیاری از روشنفکران می‌گفتند امکان ندارد آمریکا در مقابل اسرائیل و عربستان بایستد اما شاهدیم که بارها در مقابل آن ها ایستاده است. آن جنبش اجتماعی به دنیا نشان داد حاضر است به صندوق رای تمکین کند. اگر ما به دنبال تحریم انتخابات رفته بودیم و در انتخابات شرکت نکرده بودیم، هر کاندیدای دیگر حتی بهتر از روحانی به قدرت رسیده بود، موقعیت کشور ارتقا پیدا نمی‌کرد و ایران نمی توانست دیالوگی با جامعه جهانی برقرار کند.

 

البته پرچم دار این کار آقای خاتمی بودند. او با ورود به انتخابات جنبش را راه انداخت.

 

آقای خاتمی در انتخابات مجلس نهم فداکاری کرد. به رغم فضای منفی که علیه او به وجود آمده بود، در حوزه انتخابات دماوند رای داد. خیلی از دوستان در آن زمان گفتند آقای خاتمی اشتباه کرده است. آن زمان به دوستان گفتم که خاتمی دارای استراتژی است و می‌خواهد در این حکومت از روزنه انتخابات استفاده کند. به نظرم، موقعیت خاتمی در انتخابات ۹۲ هم تحکیم شد. او به عنوان یک لیدر، برای جریان اصلاح‌طلب، قدرت تجمیع نیروهای اصلاح طلب را دارد و فرصت طلایی برای خاتمی و هاشمی، به خصوص با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی فراهم شد. رد صلاحیت، نقش آقای هاشمی را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد. اشتباهی که شورای نگهبان کرد، موقعیت خاتمی و هاشمی را فوق العاده تقویت کرد.

 

افراطی‌ها و رایکالی‌های ادعا می‌کنند که اصلاح‌طلب‌ها چون می‌دانستند در انتخابات ۹۲، آقای عارف را که شخصیت کاریزماتیک ندارد و نمی‌تواند رای بیاورد، کنار می‌گذارند و از روحانی حمایت می‌کنند. این در شرایطی انجام شده است که سیاست‌های روحانی مورد پسند اصلاح‌طلبان هم نبود. آیا این ادعا صحت دارد؟

 

تصور می‌کنم حرف مهمی است و چندان هم غلط نیست. چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این رحم اجاره‌ای برای پرورش یک نطفه است . وقتی به شما اجازه نمی‌دهند احزاب جریان سیاسی ات فعالیت داشته باشد، مجبور به ائتلاف می‌شوید. همانطور که می‌دانید مهم‌ترین احزاب جریان اصلاح طلب ممنوع‌الفعالیت بودند. البته قرار بر این بود که آدم‌های قوی‌تر از آقای خاتمی را به انتخابات بیاوریم،‌اما آنقدر عقب نشینی کردیم که آقای خاتمی شد هاشمی ، هاشمی شد روحانی. آقای روحانی همانطور که گفتم، متعلق به جناح محافظه کار بودند.

 

کدام شخصیت بالاتر از آقای خاتمی مدنظرتان بود؟ منظورتان سیدحسن آقاست؟

 

حرفم این است که به لحاظ اصلاح‌طلبی، برگشت به خاتمی نشانه یک نوع عقب گرد بود. شاید اصلاح‌طلبان روی نیروی جوان‌تری تفاهم می‌کردند و وقتی پشت او می‌ایستادند به خاطر جنبش اجتماعی، رای می‌آورد. عبور از خاتمی برای اصلاح‌طلبان پیروزی بود. اما عقب نشینی کردند، البته از مقام خاتمی کم نمی‌کند، او در مقام لیدری جریان اصلاحات است و الزاما لیدر نباید رئیس جمهور شود. ولی اتفاقی که افتاد این بود که اصلاح طلبان تن به یک نوع سازش با بخش‌هایی از محافظه کاران دادند.

 

این سازش اشتباه بود؟

 

سازش زیرکی آنان را نشان می‌دهد و این یک نوع ائتلاف است و اشکالی ندارد. با این حال بهتر این بود که فضای جامعه آنقدر دموکراتیک و آزاد بود که جریان اصلاح‌طلب می‌توانست کاندیدای خود را معرفی می‌کرد و عزم خود را نشان می‌داد. اما به خاطر شتاب‌زدگی جریان حاکم که نگران بود چه اتفاقی می‌افتاد، سعی کرد فضای جامعه را به گونه‌ای اداره کند که ائتلاف طبقاتی شکل‌ نگیرد. ولی اشتباه مهلکی که جریان حاکم کرد رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی بود. این رد صلاحیت هم جامعه را بیدار کرد و هم به موضع‌گیری واداشت. برای جامعه خیلی تحقیر آمیز بود که از طرف شورای نگهبان گفته شود شما به بلوغ نرسیدید تا تصمیم بگیرید. بهتر این بود که اصلاح‌طلبان یا جریان‌هایی که دارای شناسنامه هستند کاندیدایی متعلق به خود را معرفی می‌کردند حتی اگر نتیجه اشتباهی به دنبال داشت. اما اگر برنامه ریزی داشته باشند، می‌توانند کاری کنند در یک ائتلاف شرکت کنند. اتفاقی که در سال ۹۲ افتاد، این بود که آقای خاتمی و هاشمی دنبال مردم و جنبش اجتماعی دویدند. در صورتی که باید خودشان این جنبش خلق می‌کردند. اگر یادتان باشد در انتخابات اخیر همه چیز دقیقه نودی بود. یعنی حتی قبل از آن بین آقای عارف و روحانی وحدت ایجاد نشده بود. حتی زمانی که آقای عارف کنار رفت، اسم آقای روحانی را نیاورد. در صورتی که در شرایط دیگر باید سران جریان‌های در جلسه‌ای به ائتلاف برسند و شعار‌هایشان را هماهنگ کند. متاسفانه این اتفاق وقتی افتاد که هم عارف و هم روحانی، به لحاظ سازمان رای و کمپین، در رده پنجم و ششم بودند.

 

ائتلاف این دو نفر قابل پیش بینی نبود، چرا روند انتخابت در ایران قابل پیش بینی نیست؟

 

اگر یادتان باشد تا یک هفته قبل از انتخابات، فضا کشور پیچیده و پیش بینی ناپذیر بود. این از خصلت مردم ایران است. این خصلت به خاطر فضای بسته سیاسی وپایدار نبود نظام حزبی به وجود آمده است. مردم سعی می‌کنند از اصل غافلگیری استفاده کنند و در لحظه آخر تصمیم‌گیری کنند. به همین دلیل سازمان‌هایی که نظرسنجی می‌کند، حتی روشنفکران، سیاستمداران و احزاب دست و پاشکسته‌ای که در کشور وجود دارند، قادر پیش بینی نیستند. در صورتی که تمام دنیا نه فقط در کارهای سیاسی حتی برای فعالیت اقتصادی، با نظرسنجی‌ می‌تواند میزان استقبال از محصولات را ارزیابی کنند. جامعه‌ای که توده‌ای است و سازمان پذیر نیست، باعث می‌شود پیش بینی برای سیاستمداران سخت باشد. گاهی وقت‌ها شانس و تصادف است و گاهی زیرکی سیاستمدارن است که گیرنده خود را با موج مردم تنظیم می‌کنند. کافی است آنها بفهمند مردم چه می‌خواهند و روی موج مردم حرکت کنند تا موفق شوند. درست است که روحانی اصلاح‌طلب نبود و خود نیز به این موضوع اعتراف کرد، اما شعارهای او حامل پیام‌ها اصلاح‌طلبی بود. با وجود اینکه روحانی خودش و پرچم اعتدالش، نتواست گفتمان ایجاد کند، اما پرچمی را مقابل افراط، جنگ طلبی و ماجراجویی بلند کرد که توسط اصلاح‌طلبان در آن باد زده شد و به جامعه گفته شده که اگر این آقا رئیس جمهور شود ایران از شرایط نه جنگ، نه صلح و حتی حالت جنگی و تخاصم با دنیای خارج عبور می‌کند و به مرحله صلح می‌رسد و همچنین به لحاظ اقتصادی وضع کشور تثبیت خواهد شد. در حقیقت اصلاح‌طلبان، کشتی روحانی را به ساحل رساندند.

 

روزنامه بهار به شش ماه توقیف محکوم شد

Posted: 04 Mar 2014 07:38 AM PST

جرس: مدیر مسئول روزنامه توقیف شده بهار از محکومیت این روزنامه به شش ماه توقیف توسط شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران خبر داد و گفت: حکم دادگاه امروز (سه شنبه) 13 اسفند ماه جاری ابلاغ شد.  

 

سعید پورعزیزی عصر سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: دادگاه من را به 91 روز حبس تعزیزی نیز محکوم کرده که به مدت دو سال تعلیق شده است.

 

مدیر مسئول روزنامه توقیف شده بهار گفت: ضمن احترام به رای شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران، به حکم دادگاه برای رسیدگی در مرجع تجدید نظر اعتراض خواهم کرد.

 

روزنامه بهار اول آبان ماه سال جاری مقاله ای را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی و یا الگوی ایمانی؟» منتشر کرد و سپس به دلیل برخی مطالب آن مقاله، مسوولان این روزنامه با انتشار نامه‌ای در تاریخ چهارم آبان ماه از توقف خودخواسته انتشار «بهار» خبر دادند.

 

اما این پایان کار نبود و ششم آبان ماه نیز با حکم هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه بهار توقیف و پرونده آن به قوه قضاییه ارسال شد.

 

شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه، مدیر مسوول روزنامه بهار را احضار و برای وی قرار وثیقه صادر کرد که به علت فراهم نبودن وثیقه و پایان وقت اداری، سعید پورعزیزی در بازداشتگاه دادسرای اوین زندانی و در نهایت شامگاه سیزدهم آبان ماه با تودیع وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد.

 

دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیر مسئول روزنامه بهار 15 دی ماه امسال به اتهام اشاعه فحشا و منکرات و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر مطالب خلاف موازین اسلامی، ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه، اهانت به دین اسلام و مقدسات آن، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و انتشار مطالب علیه اصول قانون اساسی در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیات منصفه مطبوعات برگزار شد. 

 

پانزدهمین اجلاس خبرگان رهبری برگزار شد

Posted: 04 Mar 2014 03:44 AM PST

جرس: پانزدهمین اجلاس رسمی دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری، صبح امروز به ریاست آیت الله مهدوی ‌کنی در محل ساختمان قدیم مجلس آغاز شد.  

 

مهدوی‌کنی: دستگاه دیپلماسی از خطوط قرمز‌ عبور نکند


محمدرضا مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان در افتتاحیه اجلاس طی سخنانی با اشاره به رسالت اعضای خبرگان به بررسی بحث‌های داخلی کشور پرداخت و اظهار داشت: به یاد داریم که مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 92 شعار حماسه سیاسی و اقتصادی را مطرح کردند.


وی مسئله هسته‌ای را یکی از مسائل مهم جامعه خواند و گفت: مسئولان دستگاه دیپلماسی باید در حفظ منافع ملت بکوشند و از خط قرمز‌ها نباید عبور کنند چراکه نظام ما نظامی اسلامی است و امیدواریم که در این زمینه با پشتیبانی مردم و رهبری عقب‌نشینی نکرده و ادامه دهیم و خداوند در این زمینه ما را یاری کند.

 

آیت‌الله مهدوی‌کنی به مسئله فرهنگی اشاره کرد و گفت: گاهی تصور می‌شود برای پیشرفت در مسائل فرهنگی باید اعلام کنیم که در همه مسائل آزادیم و حریم‌ها را بشکنیم و عده‌ای فکر می‌کنند که کلمه آزادی که در شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی مطرح شده است به معنای آن نیست که هر فردی هرچه می‌خواهد بگوید.

 

وی با بیان اینکه آزادی نعمت بزرگی است ابراز عقیده کرد: همه پیشرفت‌های علمی نیازمند آزادی هستند اما معنای آزادی این نیست که هرفردی هر حرفی را بزند چراکه برخی به دنبال بهانه‌اند اما من فکر نمی‌کنم که چنین روشی شیوه پیامبران و شیوه امام خمینی باشد بنابراین حریم‌ها باید حفظ شود.

 

روحانی: در کنار تثبیت حقوق ملت، تحریم‌ها باید برطرف شود

 

حسن روحانی، رئیس جمهوری کشور، در حاشیه پانزدهمین اجلاس مجلس خبرگان با اشاره به مطرح بودن موضوع هسته‌ای در این اجلاس و همچنین اهمیت آن برای مردم گفت: حقوق ملت ما محفوظ می‌ماند و تأکید می‌کنم که هیچ گونه نگرانی در کشور در این باره نباید وجود داشته باشد، چرا که به هیچ عنوان این دولت در هیچ شرایطی از خط قرمز‌ها عبور نخواهد کرد.

 

وی اضافه کرد: حقوق مردم محفوظ باقی می‌ماند همانطور که در توافق کوتاه مدت شش ماهه نیز به صراحت آمده، یعنی خود طرف مقابل گفته است مثلاً در فردو یا نطنز غنی‌سازی در این سطح باشد.

 

رئیس جمهور گفت: روشن است که با این گفته غنی سازی را پذیرفته‌اند؛ اما بحث در این است که در یک دوره‌ای، سطح و حد غنی سازی ما به تعبیر آن‌ها به گونه‌ای باشد که بیشتر اعتماد آفرین باشد.

 

وی افزود: در کنار تثبیت حقوق ملت ایران، ظلم‌هایی که به مردم روا داشته شده و تحریم‌هایی که به زندگی مردم فشار وارد کرده که همه این تحریم‌ها ناروا و غلط بوده است، باید برطرف شود.


آیت‌الله بهشتی: قوای سه‌گانه اجرای اقتصاد مقاومتی را از خود شروع كنند


آیت‌ الله بهشتی دومین ناطق پیش از دستور اجلاس پانزدهم مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی از قوای سه گانه خواست تا در زمینه اقتصاد مقاوتی ابتدا از خود شروع کنند و گفت: اقتصاد مقاومتی بوده و از ریخت‌و پاش‌های بیهوده و مصرف زدگی بی‌حد و حصری که بعضاً مشاهده می‌شود پرهیز کنند تا بعد چنین روحیه‌ای به جامعه سرایت نماید.

 

این عضو مجلس خبرگان رهبری از برخی ناهنجاری‌های فرهنگی در سطح جامعه اسلامی انتقاد کرد و تصریح کرد: چرا باید در برخی همایش‌ها و گروه‌ها حرکاتی صورت گیرد که موجب وهن احکام اسلامی شود و هنجار شکنی صورت پذیرد؟

 

وی در ادامه بر ضرورت تولید نسل و ایجاد بسترهای لازم و قرارداده مشوق‌های گوناگون از سوی نهادهای مربوطه تصریح کرد و افزود: مسئولان مشوق‌های لازم را در این خصوص، تدبیر نمایند آن هم تدبیر عملی، نه اکتفاء به حرف.

 

حسینی بوشهری: ولایی بودن یک امتیاز برای حکومت اسلامی در اجرای احکام شریعت است

 

حسینی بوشهری به عنوان سومین سخنران پیش از دستور اجلاسیه خبرگان با ارائه یک تقسیم بندی از حکومت‌ها در کشورهای اسلامی به بیان ویژگی‌های حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه و امتیازات این حکومت پرداخت.

 

این عضو مجلس خبرگان "حکومت ولایی" را وجه امتیاز حکومت اسلامی خواند و مدعی شد: اگر این امتیاز از این حکومت گرفته و این مسأله نادیده گرفته شود، حکومت ولایی هیچ تفاوتی با حکومت‌های دیگر نخواهد داشت.

 

حاشیه‌های افتتاحیه پانزدهمین اجلاس رسمی خبرگان

 

پانزدهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری همراه با حواشی بوده است که در پی می‌آید:

 

- یکی از نکات جالب که مورد توجه خبرنگاران و بالاخص عکاسان و تصویر برداران قرار گرفت، حضور حسین فریدون برادر و دستیار ویژه رئیس جمهور در افتتاحیه مجلس خبرگان بود.

 

- آیت‌الله احمد جنتی و آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی در کنار یکدیگر نشستند.

 

- پس از ورود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مجلس خبرگان اکثر اعضای مجلس خبرگان به احترام وی ایستادند.

 

-حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس‌جمهور در پانزدهمین اجلاس رسمی دور چهارم مجلس خبرگان رهبری حضور یافت. این دومین حضور روحانی در قامت رییس‌جمهور در اجلاس خبرگان رهبری بود.

 

-آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری در ابتدای صحبت‌هایش با اشاره به ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تاکید کرد اقتصاد مقاومتی با شعار و برگزاری همایش‌ها و سخنرانی‌ها بدست نمی‌آید.

 

- رئیس مجلس خبرگان رهبری از رسانه‌ها و بالاخص رسانه ملی درخواست کرد تا شعاری با اقتصاد مقاومتی برخورد نکنند.

 

- آیت‌الله مهدوی کنی با اشاره به مصرف بالای انرژی در کشورمان از مردم درخواست کرد که با قناعت و همکاری و همیاری به دولت کمک کنند.

 

-رئیس مجلس خبرگان در بخشی از صحبت‌هایش به خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسجانی اشاره کرد که در بخش از این خاطرات آمده است که هاشمی رفسجانی در بعضی شب‌ها نان و پنیر می‌خورده است و از مسئولان کشور درخواست کرد که ساده‌زیستی را سرلوحه کار خویش قرار بدهند.

 

- از جمله چهره‌های شاخص حاضر در پانزدهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری، حجت‌الاسلام و المسلمین ابراهیم رئیسی، آیت‌الله علم‌الهدی، آیت‌الله حسینی بوشهری، آیت‌الله امامی کاشانی، آیت‌الله حائری شیرازی، آیت‌الله مقتدایی، آیت‌الله کعبی و آیت‌الله آملی لاریجانی بودند.

 

- همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود علوی که در حال حاضر وزیر اطلاعات دولت یازدهم است و عضویت مجلس خبرگان رهبری را نیز بر عهده دارد، در این جلسه حضور پیدا کرد.

 

-از جمله چهره‌های شاخص که در افتتاحیه پانزدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری غایب بودند، می‌توان به آیت‌الله خزعلی و حجت‌الاسلام والمسلمین فلاحیان اشاره کرد.

 

 

اعتصاب ملاقات کسری نوری

Posted: 04 Mar 2014 03:08 AM PST

جرس: صبح امروز، کسری نوری فعال حقوق دراویش و وب‌نگار در سالن ملاقات حضور پیدا نکرد.  

 

به گزارش مجذوبان نور، کسری نوری در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته دراویش زندانی، انتقال آقایان فرشید یداللهی و رضا انتصاری به زندان رجایی شهر و همچنین اعلام همبستگی با دراویش زندانی در بند ۳۵۰ اوین، در سالن ملاقات حضور پیدا نکرد.

 

 روز گذشته دراویش بند ۳۵۰ نیز در سالن ملاقات حضور پیدا نکردند و اعتراض خود به تبعید سه زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به نام‌های سعید مدنی، رضا انتصاری و فرشید یدالهی به زندان رجایی شهر اعلام کردند.

 

کسری نوری به همراه سایر دروایش زندانی بند ۳۵۰ اوین و رجایی شهر، و همچنین دراویش سراسر کشور در اقدامی همدلانه، در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت دراویش بیمار و همچنین تبعید دو تن از آن‌ها به زندان رجایی شهر، در اعتصاب غذای نامحدود به سر می‌برند. 

چرا دیگر روسیه از غرب نمی ترسد؟

Posted: 04 Mar 2014 02:56 AM PST

بن جودا*
جرس: غرب از روی ناباوری دارد چشمانش را باز و بسته می کند؛ 


غرب از روی ناباوری دارد چشمانش را باز و بسته می‌کند؛ ولادمیر پوتین قسمتی از اوکراین را تصرف کرد. دیپلمات‌های آلمانی، فرانسوی‌های کمیسیون اروپا و تحلیلگران امریکایی از این شگفت زده شده‌اند که چرا روسیه با مناسبات تریلیون دلاری خود و غرب قمار کرد؟
علت حیرت رهبران غربی این است که آن‌ها نفهمیده بودند که صاحبان روسیه دیگر آن احترام دوران پس از جنگ سرد را برای اروپایی‌ها قائل نیستند. از نظر روسیه٬ غرب دیگر یک اتحاد صلیبی نیست و امروز تنها چیز پر اهمیت برای غرب پول است.
نزدیکان و خدمه پوتین این موضوع را شخصا می‌دانند که حاکمان روسیه برای سال‌ها در اروپا مشغول خرید بودند. از غرب لندن گرفته تا منطقه ساحل لاجوردی (۲) فرانسه، روس‌ها در همه جای اروپا قصر و آپارتمان لوکس دارند. جای فرزندانشان در مدارس شبانه روزی بریتانیا و مدارس خصوصی سوئیس امن است، همینطور جای پول‌هایی که در بانک‌های اتریشی و پناهگاه‌های مالیاتی (۳) بریتانیایی پنهان کرده‌اند.
دیگر کسی در حلقه درونی حاکمان روسیه از یک سازمان اروپایی نمی‌هراسد. برای مدت‌ها تنها چیزی که مسئولان روس از اروپا می‌دانستند سازمان‌های امنیتی بریتانیا بود، ولی امروز از مناسبات اروپا اطلاع بیشتری دارند. اطرافیان پوتین از نزدیک دیده‌اند که وقتی بوی پول‌های میلیارد‌یشان شنیده شود، چطور اشرافیان چاپلوس اروپایی و غول‌های تجاری این کشور‌ها از آن‌ها استقبال می‌کنند. ریاکاری اروپایی‌ها [همان‌هایی که به کمکشان ثروت‌های خود را مخفی کرده‌اند] بر حاکمان روسیه ثابت شده است.
در گذشته هر وقت سفارت‌های اروپایی بیانیه‌ای راجع به فساد عظیم شرکت‌های دولتی روسیه منتشر می‌کردند، روسیه [با تمام قدرتش] به آن‌ها گوش می‌کرد. ولی امروز اوضاع تغییر کرده است، چون آن‌ها به خوبی می‌دانند که این بانکداران، تجار و وکلای اروپایی هستند که تمام مراحل عملیات غیر قانونی پنهان کردن درآمد حاصل از فساد روس‌ها را در جزایر آنتیل هلند (۴) تا جزایر ویرجین بریتانیا (۵) انجام می‌دهند.
راجع به پول‌های زیاد حرف نمی‌زنیم، پول مورد بحث ما از زیاد خیلی بیشتر است. مبالغ جابجا شده سرسام آورند. بانک مرکزی روسیه طبق ردگیری‌های انجام گرفته تخمین می‌زند که دو سوم از ۵۶ میلیارد دلاری که در سال ۲۰۱۲ از روسیه خارج شده به فعالیت‌های غیر قانونی تعلق دارد. این پول‌ها حاصل جرم‌هایی همچون رشوه در تنظیم قرارداد‌های مالی، فساد مالیاتی و قاچاق مواد مخدر هستند. این‌‌ همان پولی است که بانکداران شیک پوش و مشهور انگلیسی در لندن دست‌های خود را به آن آلوده کرده‌اند.
روسیه در پس پرده فساد اروپایی‌ها ضعف امریکا را می‌بیند. کرملین باور ندارد که کشور‌های اروپایی، به استثناء آلمان، واقعا از ایالات متحده مستقل باشند. روسیه معتقد است که دولت‌های اروپایی سر سپرده واشنگتن هستند و اگر ایالات متحده به آن‌ها دستور دهد، همانطور که در دوران جنگ سرد دستور داد، باید تجارت خود با کرملین را قطع کنند.
مسکو وقتی به رقابت اسپانیا، ایتالیا، یونان و پرتغال برای تبدیل شدن به بهترین شریک تجاری روسیه در اتحادیه مالی یورو [در مقابل اشاره نکردن به وضعیت حقوق بشر در روسیه] نگاه می‌کند، متوجه می‌شود که کنترل امریکا بر اروپا خدشه دار شده و در حال کاهش است.


روسیه حتی می‌تواند نشانه‌های ضعف امریکا را در سفارت این کشور در مسکو ببیند. در گذشته کرملین از اینکه ماجراجویی‌های خارجی برایش گران تمام شود و می‌ترسید که این حملات به کشیده شدن ماشه تحریم‌های دوران جنگ سرد علیه این کشور منجر شود؛ تحریم‌هایی از جمله ممنوعیت صادرات کلیدی صنعت نفت مسکو و حتی کوتاه کردن دستش از بخش بانکی غرب. امروز دیگر چنین ترسی در طرف روس مشاهده نمی‌شود.
روسیه سردرگمی امریکا را متوجه شد. شروع بازی شطرنج اوکراین توسط پوتین به مبانی سیاست خارجی ایالات متحده شوک وارد کرد. امریکایی‌ها ترجیح می‌دهند که درباره چین صحبت کنند یا در مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل می‌انجیگری کنند. مسکو یک امریکای نیازمند را در مقابل خود می‌بیند. ایالات متحده برای ادامه رساندن تجهیزات به افغانستان، برگزاری هر نوع کنفرانس در مورد صلح سوریه و اجرای تحریم‌های ایران نیازمند کمک و همراهی روسیه است.


مسکو حتی نگران هم نیست. نخبگان حکومتی روسیه عدم آسیب پذیری خود را به نحوی گسترده نمایان کرده‌اند، چرا که تمام چیزهایی که برایشان مهم است در حساب‌ها و مستقلاتشان در اروپا جای امنی دارند. روی کاغذ این به معنی آسیب پذیری این افراد است چرا که اتحادیه اروپا با انجام تحقیقات پولشویی به صورت ناگهانی و ممنوعیت صدور روادید، می‌تواند به سرعت دست این افراد را از ثروتشان کوتاه کند. اما گذر زمان در این مورد هم چیز دیگری را نشان داده است. مسئولان روسیه بار‌ها دیده‌اند که اروپایی‌ها از تصویب هر چیزی که تا حدی به قانون مگنیتسکی (۶) ایالات متحده شبیه بوده طفره رفته‌اند.
تمام این مشاهدات پوتین را دلگرم می‌کند. او از این مطمئن شده که نخبگان اروپایی بیش از اینکه دغدغه ایستادگی در برابر او را داشته باشند به فکر این هستند که بیشتر پول درآورند. شواهد به همین سادگی است؛ زمانی که در سال ۲۰۰۸ نیروهای روسیه تا حومه تفلیس پایتخت گرجستان پیشروی کردند و همینطور زمانی که مخالفان روسیه در دادگاه‌های نمایشی محاکمه می‌شدند، اظهارات و هیاهوی اروپایی‌ها تمامی نداشت اما حتی یک کلمه به پول‌های میلیاردی مسئولان روس در اروپا اشاره نشد.


کرملین فکر می‌کند حالا راز کثیف اروپایی‌ها را می‌داند و دیگر تشکیلات اروپایی در برابر روسیه مانند توپی روی کوه، لغزان و سست هستند. در نظر مردان عبوسی که روسیه پوتین را اداره می‌کنند، اروپایی‌ها نسخه‌ای جدید از سیاستمداران زمان شوروی هستند که در دهه ۱۹۸۰ از مارکسیسم بین المللی صحبت می‌کردند اما دیگر به حرف‌های خود باور نداشتند. به عقیده روسیه امروز بروکسل راجع به حقوق بشر تنها شعار می‌دهد اما بدان باور ندارد. در حال حاضر اخلاقیات گردانندگان واقعی اروپا مثل صندوق‌های سرمایه گذاری شده است؛ به هر قیمتی پول در بیاورید و آن را به جزایری با میزان مالیات پایین [یا‌‌ همان پناهگاه مالیاتی] انتقال دهید.


کرملین می‌تواند شواهد این مدعا را در رهبران پیشین اروپا ببیند. تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا هم اکنون به قزاقستان در مورد روش‌های بهبود تصویر این دیکتاتوری در غرب مشاوره می‌دهد. نیکلاس سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه پیش‌تر مشغول بررسی راه اندازی یک صندوق سرمایه گذاری با پول حاکمان مستبد قطر بود. و گرهارد شرودر صدر اعظم پیشین آلمان رئیس کنسرسیوم جریان شمالی (۷) با سرمایه گذاری عمده گازپروم (۸) روسیه است. این کنسرسیوم مالک خط گازی است که از طریق دریای سیاه گاز روسیه را مستقیما به قلب اروپا [برای آلمان] هدایت می‌کند.


روسیه خاطر جمع است که ضد حمله اقتصادی از طرف غرب در پیش نخواهد بود. آن‌ها معتقدند که اروپایی‌ها پول الیگارش‌های روس را تحریم [یا توقیف] نمی‌کند و همینطور ایالات متحده دسترسی آن‌ها به بانک‌های بین المللی را محدود [یا ممنوع] نخواهد کرد. البته روسیه اطمینان دارد که گزینه پاسخ نظامی اصلا مطرح نخواهد بود. عضویت روسیه در گروه هشت (۹) را منحل خواهند کرد؟ چه کسی اهمیت می‌دهد؟
از آنجایی که پوتین از عکس العمل احتمالی غرب هیچ ترسی ندارد او می‌تواند توجه خود را در روسیه به آن چیزی که برای خودش مهم است جلب کند؛ ماندن در قدرت. وقتی در اواخر سال ۲۰۱۱ پوتین قصدش مبنی بر بازگشت به ریاست جمهوری را مطرح کرد، سوال اصلی مخالفان این بود که چرا؟
مردم خریدار داستانهای رژیم نبودند. با عدم کنارگیری از قدرت، پوتین می‌خواست به چه چیزی برسد؟ ارزش خود را بالا ببرد؟ دیمیتری مدودف، رئیس جمهور دست نشانده او حداقل داستان تجدد روسیه را خوب عرضه می‌کرد. چه چیز به غیر از تشنگی قدرت، پوتین را مجبور کرد تا به ریاست جمهوری بازگردد؟ علت این است که تصمیم سازان استراتژیک و چرخشی کرملین چیزی برای جایگزینی نداشتند.
در دسامبر ۲۰۱۱ تظاهرات گسترده‌ای مسکو را به لرزه درآورد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در برابر کرملین خواستار تغییر شیوه حکومت روسیه شدند. با تهدید و ارعاب معترضان از خیابان‌ها خارج شدند، اما مشکل مشروعیت رژیم حل نشد. پوتین یکبار با شعار ایجاد ثبات و افزایش درآمد‌ها، پس از هرج و مرج دهه ۱۹۹۰ در انتخابات پیروز شده بود. اما در شرایطی که مردم روسیه با کند شدن رشد اقتصادی از رکود نگران بودند نه از هرج و مرج، مشخص نبود که این ثبات به چه دردی می‌خورد.


این‌‌ همان جایی است که دستگاه‌های تبلیغاتی از اعلام موجودیت اتحادیه اوراسیا (۱۰) خبر دادند. این نام نهاد مبهم و جدیدی است که پوتین می‌خواهد بوسیله آن کشور‌های شوروی سابق را در یک اتحاد [در برابر اتحادیه اروپا و ایالات متحده] قرار دهد و سنگ بنای آن با ایجاد اتحادیه گمرکی مشترک بین روسیه، قزاقستان و بلاروس [توسط روسیه] گذاشته شد. پوتین امیدوار بود که اوکراین با رهبری یانکوویچ هم به این اتحادیه بپیوندد. این فقط به معنی ایجاد یک امپراتوری نیست، بلکه به معنی استفاده از امپراتوری برای مشروعیت بخشیدن به رژیم و سرپوش گذاشتن بر مقیاس عجیب و غریب فساد‌های دولتی است. 


روسیه ترجیح می‌داد که اوکراین را یکجا می‌بلعید، اما نمایش باید ادامه پیدا کند. تلویزیون روسیه باید هر روز در اخبار شبانگاهی از افتخار آفرینی‌های پوتین بگوید. سیاست روسیه دچار چرخش شده است البته این چرخش به معنی تغییر بنیادین نیست. جوهر اصلی سیاست‌های روسیه خارج کردن میلیارد‌ها دلار پول از کشور و انتقالشان به پناهگاه‌های مالیاتی خوش آب و هوای اروپا است. پنهان کردن این فساد گسترده دلیل اصلی نیاز روسیه به داستان سازی دائمی و مدیریت از بالای روابط عمومی درباره سیاست‌های پوتین است. از اینکه پوتین برای کرملین یک هواپیمای لوکس یک میلیارد دلاری سفارش داده خشمگین شده‌اید؟ از ناپدید شدن یک سوم بودجه ۵۱ میلیارد دلاری المپیک سوچی بخاطر فساد و رشوه خواری مسئولین ناراحتید؟ همه را فراموش کنید چون روسیه دوباره درگیر جنگ شده است.


کریمه (۱۱) برای پوتین بی‌عیب و نقص است. اینجا دیگر اوستیای جنوبی (۱۲) نیست، کریمه روستاهایی دور افتاده در مناطق کوهستانی گرجستان با ساکنین غریبه برای روس‌ها نیست. اینجا قلب مکتب رمانتیک روسیه است. این شبه جزیره تنها منطقه‌ای از دنیای باستان است که روسیه آن را فتح کرده بود و این خود دلیل عشق بی‌حد و حصر اشراف تزاری به این منطقه بود. کریمه نماد تخیلات قرن‌های هجدهم و نوزدهم روسیه مبنی بر فتح قسطنطنیه (۱۳) و آزاد کردن مسیحیان ارتدوکس یونانی از دست حاکمان مسلمان است. کریمه بخاطر شعر و قصرهای زیبایش به زمین بازی سلطنتی تبدیل شد تا جایی که آن را نگین تاج سلطنت روسیه می‌نامیدند.
کریمه تنها سرزمینی بود که روس‌ها بخاطر از دست دادنش ناراحت شدند. علت٬ جاذبه‌های جهانگردی آن است. اتحاد جماهیر شوروی این افسانه تزاری را به یک کمپ تعطیلاتی بزرگ پر از آسایشگاه‌های کارگری و کمپ‌های پیشاهنگی تبدیل کرد. بر خلاف دیگر شهر‌های روس خارج [مثلا در شمال قزاقستان] کریمه جایی است که مردم روسیه آن را دیده‌اند، حتی امروزه بیش از یک میلیون روس سالانه برای گذراندن تعطیلات به کریمه می‌روند. این منطقه یک شبه جزیره معمولی نیست؛ تلفیقی است از یک منطقه گردشگری ساحلی و تاریخچه رمانتیک امپراتوری روسیه.
ولادمیر پوتین اهمیت این شبه جزیره را می‌داند و همینطور متوجه است که اگر کریمه را به روسیه بازگرداند، میلیون‌ها نفر از مردم او را به عنوان یک قهرمان تشویق خواهند کرد. او می‌داند که بوروکرات‌های اروپایی اظهارات تندی خواهند کرد اما سریعا به کسب و کار مشترکشان باز می‌گردند و به نخبگان روس کمک خواهند کرد تا در لندن خانه و در فرانسه منازل ویلایی بخرند. او خیلی خوب می‌داند که ایالات متحده دیگر نمی‌تواند یک تغییر رویه تجاری را به اروپا تحمیل کند. او می‌داند که عکس العمل ایالات متحده بیشتر از مانور‌های نظامی تهدید آمیز نمی‌تواند باشد.
این دلیل تسخیر کریمه توسط ولادمیر پوتین است. او فکر می‌کند که با این کار هیچ چیزی را از دست نخواهد داد.

منبع: مجله پالیتیکو

 

۱ * Ben Judah

او تحلیلگر مسائل روسیه و نویسنده کتاب «امپراتوری شکننده: چگونگی آغاز و پایان عشق روسیه به پوتین» است.
۲ Cote d «Azure
۳ Tax Havens
پناهگاه‌های مالیاتی به مناطق، ایالت‌ها و یا کشور‌هایی گفته می‌شود که برای افزایش جذب سرمایه گذاری‌های خارجی، نظام مالیاتیشان به گونه‌ای طراحی شده [عمدتا توسط کار‌شناسان اقتصادی بانکهای بزرگ جهان] که به سرمایه گذاران خارجی امکان می‌دهد که در یک یا چند زمینه تجاری از میزان پائین [و یا حتی معافیت] مالیات استفاده کنند و در عوض مالیات از کارمندان این شرکت‌ها [مالیات از پائین] اخذ شود. در نتیجه بسیاری از سرمایه داران یا شرکت‌های بزرگ اقدام به ثبت تجارت خود در این مناطق می‌کنند تا از این معافیت‌ها بهره‌مند شوند. این نوعی فرار مالیاتی است و خارج شدن پول از جیب مردم در کشورهایی که این شرکت‌ها واقعا در آن فعالیت می‌کنند را در پی دارد. این مساله بین کشور‌های مختلف پدیده‌ای به نام «رقابت مالیاتی» را ایجاد کرده است. طبق قوانین بین المللی هر منطقه‌ای که دارای دستگاه قضائی مستقل باشد می‌تواند نرخ مالیات خود را تعیین کند. این مناطق می‌توانند کشورهای مستقل یا مناطق خود مختار تحت قیومیت دیگر کشور‌ها باشند؛ از کشورهای مستقلی که از آن‌ها به عنوان پناهگاه مالیاتی یاد می‌شود می‌توان به لوکزامبورگ، قبرس، هلند و ایرلند اشاره کرد و در میان مناطق مهم باید از مجمع جزایر ویرجین و کایمان، جزیره جرسی، مانین و برمودا که همگی تحت قیومیت بریتانیا هستند و همینطور از ایالت دلاور امریکا نام برد.
۴ Dutch Antilles Islands
۵ British Virgin Islands
۶ Magnitsky Act
 قانونی که تعداد انگشت شماری از مسئولان مجرم دیگر کشور‌ها [از دید امریکا] را از ورود به ایالات متحده منع می‌کند.
۷ Nord Stream Consortium
۸ Gazprom
۹ G۸
۱۰ The Eurasian Union
۱۱ Crimea
۱۲ South Ossetia
۱۳ Constantinople

 

نامه ۶۰۰ درویش گنابادی لرستان به روحانی در حمایت از وکلای زندانی

Posted: 03 Mar 2014 10:21 PM PST

جرس: در پی موج جدید اعمال فشار دستگاه‌های امنیتی و قضایی بر دراویش گنابادی محبوس در زندان اوین، دراویش استان لرستان طی نامه‌ای به حسن روحانی خواستار رسیدگی فوری به وضعیت دراویش زندانی شدند.  

 

به گزارش مجذوبان نور؛ امضا کنندگان این نامه با بیان ظلم و ستمی که در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بر دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی رفته است، به وقایعی چون تخریب حسینیه‌های این سلسله عرفانی در شهرهای قم و اصفهان و بروجرد و اعمال فشار بر پیروان این طریقت از طریق اخراج از ادارات و بازداشت و حبس غیرقانونی ایشان اشاره کرده و از رییس جمهور خواسته‌اند به این گونه رفتارهای غیرقانونی خاتمه داده و هر چه سریع‌تر به وضعیت قضایی و درمانی دراویش محبوس در زندان‌های عادل‌آباد شیراز و اوین تهران رسیدگی کند.

 

یادآور می‌شود پیش از این ۳۵۰ نفر از دراویش گنابادی ساکن استان خوزستان نیز با ارسال نامه‌ای به آقای روحانی خواستار پایان دادن به ظلم و اجحاف دستگاه‌های امنیتی و قضایی بر دراویش شده بودند.

 

متن کامل این نامه که در اختیار مجذوبان نور قرار گرفته به شرح زیر است:

هو
۱۲۱
«وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ اِنَّ اللهَ لَقَویٌ عزیزٌ»
«من اصبح لایهتم بامورالمسلمین فلیس منهم و من سمع منادیاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»
پیامبر گرامی (ص)

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر حسن روحانی
با تقدیم سلام و عرض ادب و احترام،

اینجانبان دراویش سلسله نعمت الهی گنابادی ساکن شهرستان خرم آباد استان لرستان نسبت به نقض گسترده و هدایت شدهٔ حقوق شهروندی خود و سایر برادران و خواهران ایمانی در سراسر کشور و به ویژه برادرانمان که در زندان‌های اوین و عادل آباد شیراز در حبس و تحت شرایط سخت و دشواری به سر می‌برند، قویاً اعتراض داریم و مداخله فوری و مؤثر جنابعالی را به عنوان رئیس جمهوری اسلامی در مقابله با این تعرضات و تضییعات خواستاریم. یادآوری می‌نماید مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی، رئیس جمهوری پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده دارد. همچنین مطابق اصل ۱۲۱ قانون مذکور رئیس جمهوری سوگند یاد می‌نماید که خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور و ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازد و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، حمایت کند.

با روی کار آمدن دولت نهم حملات همه جانبه علیه دراویش این سلسله به صورت سیستماتیک و با حمایت‌های پنهان و آشکار نیروهای امنیتی، با تخریب حسینیهٔ شریعت در شهرستان قم آغاز و به دستگیری‌های ده‌ها نفری و ضرب و شتم و بازداشت گسترده دراویشی که فقط برای عبادت و انجام مراسم مذهبی خود در حسینیه بودند و این را از حقوق اساسی خود می‌دانستند- و می‌دانند- آغاز شد. دراویشی که بدون ایجاد کمترین مزاحمتی، در داخل حسینیهٔ خود به نشانهٔ اعتراض به تصمیم غیر قانونی و غیر شرعی تخریب حسینیه‌شان تجمع کرده بودند و تنها خواسته‌شان رعایت قانون و حرمت اماکن مذهبی و مقدس برای مسلمانان در نظام اسلامی ایران بود. اما به جای شنیدن صدای آن‌ها و تسلیم در مقابل حق، آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند و مکان مقدسشان را بر سرشان خراب کردند و در آتش جهل خود سوزاندند و بعد به جای متجاوزان، قربانیان را روانهٔ زندان کردند و اذیت و آزار‌ها به صورت دیگری ادامه یافت.
براساس اصل ۱۲ قانون اساسی مذهب رسمی کشور، جعفری اثنی عشری است و پیروان سایر مذاهب اسلامی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی آزادند و در اصل ۱۳ نیز همین حقوق برای پیروان اقلیت‌های دینی شناخته شده، در قانون اساسی مورد قبول قرار گرفته است.

حال چگونه جهانیان به رعایت حقوق اقلیت‌های مذهبی و دینی در کشورمان باور خواهند کرد در حالی که دراویش سلسله نعمت الهی گنابادی که پیروان مذهب رسمی کشور یعنی جعفری اثنی عشری‌اند برای انجام مراسم مذهبی خود در حسینیه‌هایشان مورد تعرض و آزار و اذیت قرار می‌گیرند و مکان‌های مذهبیشان تخریب می‌شود و به عقاید و مقدسات آن‌ها اهانت می‌گردد؟! البته تعرض و تجاوز علیه حقوق دراویش این سلسله بسیار گسترده‌تر از واقعهٔ تخریب و به آتش کشیدن حسینیهٔ قم و سوزاندن کتب مذهبی موجود در آن بوده است. علاوه بر محدودیت‌هایی همچون عدم استخدام در ادارات دولتی، اخراج از ادارات و دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی، ابطال پروانهٔ وکالت وکلای آن‌ها، محرومیت از تحصیل دراویش در مقاطع عالی دانشگاهی، جلوگیری از مسافرت‌های بین شهری مشایخ این سلسله و جلوگیری از مسافرت قطب سلسله جلیله به زادگاه خود بیدخت خراسان و بازگرداندن اجباری ایشان از موطن خود به تهران، جلوگیری از دفن اموات در گورستان قدیمی مزار سلطانی، جلوگیری از نشر کتب عرفانی، اهانت و نشر اکاذیب علیه بزرگان سلسله و نشر و توزیع انواع CD و نوشته‌های کذب و ساختگی در قالب تشکیل کلاس‌هایی تحت عنوان عرفان‌های کاذب و شیطان پرستی و گنجاندن طریقت علوی مرتضوی نعمت الهی گنابادی در کنار عرفان‌های به اصطلاح کاذب و از این طریق القاء شبهه برای مخاطب بدون آنکه دراویش حق دفاع و روشنگری داشته باشند، در بایکوت خبری قرار دادن دراویش و جلوگیری از انتشار اخبار تجاوز و تعرض به حقوق آن‌ها، جلوگیری از عضویت دراویش در هیات مدیره نهادهای مدنی همچون کانون وکلای دادگستری، وارد کردن به‌تان آمریکایی و اسرائیلی بودن به دراویش، تحت فشار قرار دادن دراویش برای امضاء توبه نامه و ندامت نامه! تبدیل وضعیت استخدامی از رسمی به پیمانی و قراردادی، سلب صلاحیت گزینشی صرفا به اتهام درویشی و شرکت در مجالس درویشی! وچندین مورد ریز و درشت دیگر، تخریب حسینیه‌های بروجرد و اصفهان و ساختمان مسکونی و شخصی محل برگزاری مجالس عبادی در چرمهین اصفهان که بعضاً با تمام کتاب‌های مقدس و مذهبی در آتش جهل و عناد بی‌سبب متعصبان تحریک شده، به آتش کشیده شدند و متعاقب آن دستگیری‌های گسترده دراویش و تحمیل حبس‌های کوتاه مدت و بلندمدت به آن‌ها، از دیگر موارد نقض حقوق دراویش این سلسله می‌باشد.

حملهٔ گسترده و چند صد نفری جُهال و متعصبان مذهبی به تحریک یک روحانی جوان در شهرستان کوار به دراویش را باید به موارد بالا افزود. در این واقعه متجاوزان به حقوق دراویش که آن‌ها را مورد ضرب وشتم قرار دادند و اموالشان را تخریب و غارت کردند، تحت تعقیب قانونی قرار نگرفتند اما دراویش که قربانیان این تعرض بودند به اتهامات واهی امنیتی و حتی محاربه دستگیر و زندانی و به حبس و تبعید مادام العمر محکوم شدند. و بسیار تأثر برانگیز است که سناریوی متهم کردن قربانی به جای مرتکب جرم، قبلاً هم در وقایع تخریب و به آتش کشیدن حسینیه‌های قم و بروجرد به اجرا درآمده بود! ولی گویا گوشی برای شنیدن صدای اعتراض دراویش به نقض حقوقشان وجود نداشت و وقایع فاجعه بار گذشته باز هم تکرار شدند!

در این میان وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور که برای گریز از بایکوت خبری دراویش و رساندن صدای مظلومیت آن‌ها به گوش مسوولین نظام، توسط تعدادی از وکلای دراویش و دیگر پیروان این سلسله تأسیس شد، هم از تعرض در امان نماندند و وکیل و موکل هر دو با هم زندانی شدند.
چندین نفر از مدیران و دست اندرکاران سایت مجذوبان نور در منزل شخصیشان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و تعدادی پس از حبس‌های چندین ماهه آزاد ولی تعداد ۷ نفر از آن‌ها کماکان در زندان اوین، گاهی در سلول‌های انفرادی که هیچ مبنای قانونی برای استفاده از آن‌ها وجود ندارد و گاهی در سایر بند‌ها به ویژه بند ۳۵۰ در بازداشت به سر می‌برند و در تمام طول حبس از حقوق اولیه هر زندانی محروم بوده‌اند به گونه‌ای که حال دو تن از آن‌ها به اسامی آقایان حمیدرضا مرادی سروستانی و مصطفی دانشجو به شدت وخیم است و قاضی پرونده آقای صلواتی علیرغم آنکه حق مداخله در امور زندانیان را پس از صدور حکم ندارد کماکان در امور زندانیان این پرونده مداخله و از اعزام به موقع آن‌ها به مراکز مجهز درمانی و تکمیل درمان زندانیان بیمار، جلوگیری می‌نماید. البته باخبر شدیم که چند روز پیش این دو زندانی عقیدتی به بیمارستان قلب تهران اعزام شده‌اند ولی تجارب گذشته از رویکرد قاضی مذکور نسبت به زندانیان سیاسی و عقیدتی، این اطمینان را ایجاد نمی‌کند که تا درمان کامل وبهبودی آن‌ها این وضعیت ادامه داشته باشد.

البته همین مشکلات گریبان دیگر برادرانمان را در زندان عادل آباد شیراز، که تنها جرمشان درویشی و دفاع از حقوق دراویش و انعکاس اخبار ظلم است، تحت عناوین ساختگی و تکراری همچون اقدام علیه امنیت کشور، توهین به مقام معظم رهبری، نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و... گرفته است.
فلذا از جنابعالی به عنوان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران مصرانه خواستاریم هر چه سریع‌تر با تعیین کارگروهی برای بررسی دلایل و انگیزه‌های نقض گسترده و همه جانبه حقوق دراویش این سلسله و شناختن عاملین و مسببین این حملات ناعادلانه، غیر منطقی، غیر شرعی و خلاف قانون، دستور مقتضی صادر تا متجاوزان و مقصرین، به دستگاه قضایی معرفی و ضمن برخورد قانونی با این ناقضان حقوق مردم، جبران خسارات وارد شده و اعادهٔ حقوق تضییع شده به عمل آید و ایجاد امنیت در تمام زمینه‌ها برای دراویش و رعایت کامل حقوق شهروندی در کنار ملت بزرگ ایران، صورت گیرد.

یاد آوری می‌نمایدکه یکی از شعارهای انتخاباتی شما «رعایت حقوق شهروندی» بودو ما دراویش این سلسله همراه و همدل با ملت بزرگ ایران، شعارهای انتخاباتی شما را محمول بر صدق و صحت تلقی کردیم. سوابق درخشان شما که در تمام مسیر زندگی اجتماعی و سیاسیتان مشی اعتدال در آن واضح و نمایان است وملبس بودنتان به لباس روحانیت وحرمت این لباس و دارا بودن کسوت شریف وکالت که به دفاع از حق سوگند خورده وهمچون دیگر وکلای دادگستری شرافت خود را وثیقه سوگندتان قرار داده‌اید، همه قرائنی بودند که موجب تقویت حس اطمینان و اعتماد به شما وامید به تحقق شعار‌هایتان می‌شد، لذا به آنچه گفتید رأی مثبت دادیم واکنون منتظریم تا ببینیم آنچه را که شنیدیم.

اما موضوعی که مداخله سریع جنابعالی در آن بسیار ضروری و حیاتی است پرداختن به نقض حقوق زندانیان دراویش (وکلا و مدیران سایت مجذوبان نور و مدافعان حقوق دراویش) در زندان‌های اوین و شیراز و به طور اخص تداوم درمان دو تن از آن‌ها به اسامی آقایان حمیدرضا مرادی سروستانی و مصطفی دانشجو تا بهبودی کامل ایشان در مراکز درمانی مجهزمی باشد.

در خاتمه جمله‌ای از دزموند تونو رهبر مذهبی نهضت ضد آپارتاید آفریقای جنوبی را می‌آوریم و از خدای قادر متعال موفقیت و سربلندی شما و دولت تدبیر و امید وهمهٔ کسانی راکه برای آسایش ورفاه مردم بزرگ ایران وبرخورداری آن‌ها از حقوق ذاتی انسانی و برابر با هر‌نژاد و مذهب و تفکری تلاش می‌کنند مسئلت می‌نمائیم.

«اگر در بی‌عدالتی‌ها بی‌طرف هستید بدانید که طرف ستمگر را گرفته‌اید.»

با احترام
دراویش سلسله نعمت الهی گنابادی شهرستان خرم آباد لرستان

 

اعلام همبستگی دراویش کشور با دراویش زندانی

 

 

همچنین، در پی اعتصاب غذای ۹ تن از دراویش زندانی در زندان های اوین٬ رجایی شهر و زندان نظام شیراز ، عده‌ای از دراویش گنابادی نیز با اعلام همدلی و همبستگی با برادران زندانی خود، در خارج از زندان دست به اعتصاب غذا زدند.

به گزارش مجذوبان نور؛ ۲۱ تن از دراویش گنابادی از سراسر کشور پس از با خبر شدن از آغاز اعتصاب غذای ۹ تن از دراویش زندانی آقایان: حمیدرضا مرادی٬ فرشید یداللهی٬ مصطفی دانشجو٬ امیر اسلامی٬ امید بهروزی٬ مصطفی عبدی٬ رضا انتضاری و کسری نوری در زندان های کشور، در اقدامی همدلانه دست به اعتصاب غذا زده و خواسته خود را خواسته برادران زندانی شان اعلام کرده اند.
این افراد در صفحه فیس بوک خود خبر از آغاز اعتصاب غذا داده اند.

 

خواسته دراویش زندانی رسیدگی به وضعیت درمانی سه نفر از وکلای دراویش در زندان و همچنین بازگرداندن افرادی هستند که روز گذشته به طور ناگهانی از زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شدند.

 

اوباما و نتانیاهو درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو کردند

Posted: 03 Mar 2014 10:21 PM PST

جرس: «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا در جریان دیدار با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به وی اطمینان داد که به تلاش برای جلوگیری از توسعه فعالیت‌های هسته‌ای ایران ادامه دهد.  

 

به گزارش ایلنا در این دیدار که در کاخ سفید انجام شد٬ توجه اوباما بیشتر بر مساله صلح خاورمیانه میان اسرائیل و فلسطینی‌ها متمرکز بود اما نتانیاهو به سرعت مساله ایران را پیش کشید.

 

وی به باراک اوباما گفت که جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران برای هیچ دولتی به اندازه اسرائیل مهم نیست.

 

نتانیاهو در سخنانش در آغاز دیدار با باراک اوباما با اشاره به چالش‌هایی که دو طرف با آن روبه‌رو هستند٬ گفت: «از میان این چالش ها، بزرگ‌ترین آنها بدون شک برنامه هسته‌ای ایران است.

 

دیدار اوباما و نتانیاهو در حالی برگزار شد که نشست سالانه «کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل» (ایپک) که یک لابی قدرتمند هوادار اسرائیل است، در واشنگتن درحال برگزاری است.

 

این نشست با حضور ۱۴ هزار فعال برگزار می‌شود و انتظار می‌رود حدود دو سوم اعضای کنگره هم در طول چهار روز نشست در آن حضور یابند. 

پرونده رضوی‌فقیه به تهران ارسال شد

Posted: 03 Mar 2014 03:32 PM PST

هجمه جریان اصولگرا علیه این فعال اصلاح طلب
جرس: در ادامه حملات و هجمه ها علیه فعالان جنبش سبز، یک مقام ارشد قضایی از ارجاع پرونده سعید رضوی‌فقیه برای تفهیم اتهام و بازجویی به دادگستری تهران خبر داد. برخی روحانیون و فعالان جریان اصولگرا نیز، حملاتی را متوجه این فعال سیاسی و کنشگر سابق جنبش دانشجویی کرده و خواستار برخورد جدی با وی شده اند. سعید رضوی فقیه طی سخنانی در همایش اصلاح طلبان که اخیرا برگزار شد، حکومت را به دلیل تداوم حصر رهبران جنبش سبز به چالش کشید.

 

سعید رضوی ‌فقیه، عضوسابق دفتر تحکیم وحدت پنج‌شنبه گذشته در دومین همایش فصلی اصلاح‌طلبان استان همدان که با عنوان "بررسی موانع و راهبردهای تدبیر و امید" برگزار شد گفت: "اگر بعد از انقلاب مشروطه با نهضت ملی شدن نفت مواجه می‌شویم یا بعد با قیام ۱۵ خرداد و سپس با انقلاب اسلامی و پس از آن با جنبش اصلاحات در ۷۶، حوادث ۸۸ و پس از آن با انتخابات سال ۹۲ مواجه شدیم، همه به این خاطر است که ما یک مطالبه عمومی داریم که جواب نگرفته است."

رضوی ‌فقیه سپس به تحولات پس از مجلس ششم و آغاز رد صلاحیت‌ها در انتخابات مجلس بعدی اشاره کرد و گفت: "انتخابات مجلس هفتم یک افتضاح بود. مجلس هفتم خانه نمایندگان ملت نبود، خانه نمایندگان حکومت بود، مجلس‌های بعدی هم این طور است."این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: "مجلسی که در آن نمایندگان ملت نباشند، بلکه نمایندگان دستچین شده حکومت و شورای نگهبان باشند، جرأت بیان حقایق و دفاع از حقوق ملت و دفاع از امنیت و استقلال کشور را نخواهد داشت، برای اینکه این مجلس خودش را وام‌دار شورای نگهبان و حکومت می‌داند."

 

در پی این سخنان، جریان اصولگرا مجددا برای تحت فشار قرار دادن فعالان سیاسی دست به کار شد و در اولین اقدام پس از آتش تهیۀ خبرگزاری های فارس و تسنیم، دادستان همدان روز دوشنبه گفت: پرونده رضوی‌فقیه برای تفهیم اتهام و بازجویی به دادگستری تهران ارسال شده و سپس برای رسیدگی به همدان ارجاع می‌شود.


کامران حمزه مدعی "اظهارات توهین‌آمیز سخنران همایش اصلاح‌طلبان و پیگیری پرونده قضایی این فرد" شد و ادعا کرد: رضوی‌فقیه یکسری اظهارات در همدان داشته و در گذشته نیز اتهاماتی داشته که بر این اساس از وی اعلام شکایت کرده‌ایم.

وی با بیان اینکه محل سکونت رضوی‎فقیه در تهران است، افزود: در حال حاضر پرونده این فرد برای تفهیم اتهام و بازجویی به دادگستری تهران ارسال شده تا سپس برای رسیدگی به همدان ارجاع شود.

دادستان همدان بر لزوم دقت در صدور مجوز برای چنین مراسم‌هایی از سوی مسئولان استان تأکید کرد و گفت: برای جلوگیری از چنین اظهاراتی در مجامع عمومی صادرکنندگان مجوز باید دقت بیشتری به کار گیرند.

وی اظهارات رضوی‌فقیه را جرم دانست و مدعی شد: هر کسی که بخواهد در سخنان خود دچار جرم عمومی شود، ما اظهار شکایت می‌کنیم.

 

نوری‌همداني:همدان جای ساختارشکنی نیست/اعتراضات ‌تا مجازات خاطیان ‌ادامه یابد

در ادامه هجمه های جریان اصولگرا، این بار یکی از مراجع تقلید گفت: ‌همدان ‏شهر مجاهدان بوده و سهم بسزایی در پیروزی انقلاب داشته بنابراین لازم است سکوت نکنید و ‏خشم مقدس خود را همچنان نگاه دارید و اعتراض‌ها را چند روز ادامه دهید و حساس باشید.


آیت الله نوری همدانی عصر دوشنبه طی سخنانی در جمع طلاب ‏همدانی که به بهانه "اعتراض به توهین به مجلس خبرگان رهبری" در دفتر این استاد حوزه علمیه ‏تجمع کرده بودند، اظهار داشت: همان طور که اصل به دست آوردن هر نعمتی مانند انقلاب اهمیت ‏دارد، حفظ و تداوم آن هم ضروری است.‏

 

نوری همدانی با اشاره به اقدام کسانی که شخص توهین‌کننده را به همدان دعوت کرده ‏بودند گفت: این افراد باید برکنار شوند چون ما فقط به محکوم کردن رضایت نمی‌دهیم.‏

استاد حوزه علمیه قم ادعا کرد: در جریان آغاجری که مانند همین مسئله رخ داده ‏بود طی تماسی با امام جمعه همدان گفتم این شخص باید همان موقع از شهر خارج شود؛ باید ‏شروع کنیم هر مطلبی در هر جایی شروع شده ایستادگی را از همانجا آغاز کنیم.‏

وی با بیان اینکه این شخص این همه مطالب علیه شورای نگهبان و مجلس خبرگان گفته و هیچ ‏کس هم اعتراض نکرده است گفت: عدم اعتراض دیگران سبب شده این شخص همچنان به ‏سخنان خود ادامه دهد؛ اگر همه حضار اهل همین گروه هستند معلوم می‌شود گروهی در همدان ‏هستند که لانه کرده‌اند بنابراین نیازمند موشکافی دقیقی در این زمینه هستیم.‏

 نوری همدانی تصریح کرد: باید دعوت‌کنندگان از چنین افرادی هم به طور کلی برداشته ‏شوند تا مشخص شود که همدان و هیچ شهر دیگری جای اینگونه افراد نیست.‏

این مرجع تقلید با بیان اینکه مقام افراد دعوت‌کننده شخص توهین‌کننده را نیز باید از آنها بگیرند ‏گفت: باید چنان اقدامی انجام داد که عبرتی باشد و هیچ کس در هیچ شهری جرأت ساختارشکنی ‏نداشته باشد.‏

وی ادعا کرد: به این جلسه اعتراضی اکتفا نکنید بلکه همچنان قضیه را دنبال کنید و تا مجازات ‏خاطیان از پای ننشینید و مردم همه شهرها غیرت و همیت شما را ببینند و درس بگیرند و من هم ‏منتظر اقدامات بعدی هستم.‏

 

همچنین استاندار همدان خواستار "برخورد قاطعانه" نهادهای امنیتی و قضایی با رضوی ‌فقیه شد و با این ادعا که "قطعاً همه ما فرمایشات امام عزیز و مقام معظم رهبری را به یاد داریم و همیشه آویزه گوشمان است که وحدت از جمله اساسی‌ترین رموز موفقیت ایران اسلامی است"، گفت: "صحبت‌هایی که نقل قول و شنیده شده هم توهین‌آمیز بود و هم به وحدت جامعه آسیب می‌زند."

 

این مقام دولت یازدهم بدون اشاره به ادامه حصر غیر قانونی رهبران جنبش سبز و فعالان سیاسی با بیان اینکه هر کس به نظام و انقلاب دلبسته باشد از این گونه صحبت‌های نسنجیده و پردسیسه نگران می‌شود، گفت: به سهم خودم از طرف استانداری، معاونان استانداری و همه جامعه ولایی و شریف استان، این گونه سخنان و تحرکات را محکوم می‌کنیم.

 

وبسایت "یالثارات" وابسته به "حزب‌الله" سخنرانی رضوی ‌فقیه را مشابه سخنرانی هاشم آغاجری در خرداد ۱۳۸۱ توصیف کرده که منجر به صدور حکم اعدام علیه این استاد دانشگاه شد. در آن زمان فشار دانشجویان و دانشگاهیان علیه این حکم، به عقب‌نشینی قوه قضاییه منجر و حکم اعدام لغو شد.

اعتراض زندانیان اهل سنت به ممنوع الخروجی مولانا عبدالحمید

Posted: 03 Mar 2014 01:38 PM PST

جرس: ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻣﺤﺒﻮﺱ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥﻫﺎﯼ ﺭﺟﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ، ﺍﻭﯾﻦ ﻭ ﻗﺰﻟﺤﺼﺎﺭ، با انتشار بیانیه ای، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﺨﺮﻭﺝ ﺷﺪﻥ "ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﯿﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺯﻫﯽ" ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩند.

 

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی، ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ، ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ 11 ﺍﺳﻔﻨﺪﻣﺎﻩ 1392، ﺩﺭ ﻣﮑﻪ  آغاز به کار کرﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻫﻤﻪﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ "ﺭﺍﺑﻄﺔ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ ﺍﻹﺳﻼﻣﯽ" ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﯿﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺯﺍﻫﺪﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺳﻤﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، اما از سوی حکومت با عزیمت ایشان مخالف شد.

 

در نامه زندانیان اهل سنت در اعتراض به این اقدام حکومت آمده است: «ﻣﺎ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥﻫﺎﯼ ﺭﺟﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﻭﯾﻦ ﻭ ﻗﺰﻟﺤﺼﺎﺭ، ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﺨﺮﻭﺝ ﺷﺪﻥ ﻣﻮﻻﻧﺎ "ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﯿﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺯﻫﯽ" ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﯿﻢ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎﯼ ﺧﺼﻤﺎﻧﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻭ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﺰﺭﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻈﻠﻮﻣﯿﻦ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﻭﺣﺪﺕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ اینکه ﺷﯿﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ، ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻫﻨﻮﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺁﻗﺎﯼ ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﺳﮏ ﻧﻤﯽﮔﺬﺭﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻌﺎﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ 7 ﺍﺳﻔﻨﺪ 92، ﺑﯿﺴﺖ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺣﺎﻻ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﺨﺮﻭﺝ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻣﺎ ﺑﻪ ‌ ﺷﺪﺕ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﯾﻢ ﺩﻭﻟﺖ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺟﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﺪ ﻭ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮐﻢ ﺑﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ.»

 

گفتنی است، امام جمعه اهل‌سنت زاهدان اما با وجود عدم شرکت در این کنفرانس، طی نامه‌ای خطاب به دکتر "عبدالله بن عبدالمحسن الترکی"، دبیر کل رابطة العالم الإسلامی، عدم شرکت خویش را در این کنفرانس اعلام کردند.

 

ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﯿﺪ در بخشی از این نامه به اوضاع بحرانی و وخیم مسلمانان و کشورهای اسلامی اشاره کرده و یادآور شد: «امت اسلامی در عصر حاضر با مشکلات و بحران‌های بی‌سابقه‌ای مواجه است؛ اختلاف و بدگمانی بر کشورهای اسلامی سایه افکنده است، حقوق و کرامت انسانی لگدمال می شود، عدم تحقق مطالبات انسانی، شهروندی و آزادی‌های دینی و مذهبی جزو مهمترین دغدغه‌های اقلیت‌ها قومی، مذهبی و دینی در بسیاری از کشورهای اسلامی است، درگیری و اختلاف بعضی از حکومت‌ها با ملت خود، اوضاع را به جایی رسانیده است که حکومت‌ها از مذاکره با ملت‌های خویش خودداری نموده و متاسفانه در بین دولت‌های اسلامی نیز چنان اختلاف و سوءظن وجود دارد که برای حل بحران‌های جاری جهان اسلام با یکدیگر مذاکره و گفتگو ندارند.»

 

مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه این نامه، "ایجاد هیئت متفکرین و علمای اسلام" را به عنوان تنها راه حل بحران موجود پیشنهاد کرده است.