جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


سید طه هاشمی: وجود نهادهای مدنی عامل کاهش افراطی‌گری است

Posted: 11 Mar 2014 06:44 AM PDT

جرس: یک فعال سیاسی وجود احزاب و نهادهای مدنی را عامل کاهش افراطی‌گری دانست و اظهار داشت:‌ احزاب و نهادهای مدنی در ایران ضعیف است و ما نیازمندیم که احزاب فراگیر و شناسنامه‌دار در کشورمان فعالیت داشته باشند.  

 

سید طه هاشمی در گفت‌وگو با ایلنا، در خصوص افراطی‌گری‌های صورت گرفته از سوی جناح‌های سیاسی گفت: اگر بحث افراط در هر موضوعی مطرح می‌شود،‌ناظر به عدم قاعده‌مندی است یعنی اگر فعالیت‌های سیاسی‌مان بر اساس اصول و قاعده صورت بگیرد شاهد چیزی به نام افراط نخواهیم بود.

 

وی با بیان اینکه نظام ما یک نظام دموکراتیک است پس التزام به یک شیء نیازمند قواعدش نیز هست،خاطرنشان کرد: یکی از قواعد نظام دموکراتیک احزاب هستند که در قالب آن گردش نخبگان صورت می‌گیرد و در انتخابات نیز رای مردم را اخذ می کنند.

 

این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه مشکل این است که احزاب و نهادهای مدنی در ایران ضعیف است، ابراز کرد: نیازمندیم که احزاب فراگیر و شناسنامه‌دار در کشورمان فعالیت داشته باشند.

 

معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: اگر در گذشته دو یا سه حزب فراگیر، قوی و شناسنامه‌دار در ایران وجود داشتند و به فعالیت می‌پرداختند شاهد افراطی‌گری سیاسی هم نبودیم و دیگر این جناح‌بازی‌ها وجود نداشت.

 

هاشمی با بیان اینکه در یک نظام مردم‌سالار نمی‌شود با نهادهای مدنی مخالفت کرد،‌افزود: مخالفت با نهادهای مدنی در تضاد و مغایر با دموکراسی است و وقتی خود را نظامی مردم‌سالار می‌دانیم پس باید به قواعد آن نیز تن بدهیم.

 

وی در پاسخ به این سوال که دولت تدبیر و امید چگونه می‌تواند افراطی‌گری‌ها را در میان جناح‌های سیاسی کاهش دهد، بیان کرد: دولت در کوتاه‌مدت باید تلاش کند تا مهمترین افراد جناح‌های سیاسی را به هم‌گرایی دعوت کند. در گذشته‌ای نه چندان دور نهادی به نام خانه احزاب داشتیم که این نهاد می‌توانست این همگرایی را تقویت کند، اما دولت قبل آن را تعطیل کرد.

 

این فعال سیاسی ادامه داد: تقویت احزاب و تشکل‌های مدنی و فراهم کردن زمینه‌ها برای تشکیل احزاب فراگیر از دیگر اقداماتی است که دولت می‌تواند به کاهش افراطی‌گری کمک کند.

 

معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در پایان تاکید کرد: تشکیل احزاب فراگیر ضروری است و باید برای کاهش عدم انسجام و پایان بخشیدن به افراطی‌گری به این رویکرد روی بیاوریم.  

 

عماد‌‌‌الدین باقی: دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی نه زیر خط فقر که زیر خط مرگ است

Posted: 11 Mar 2014 06:44 AM PDT

جرس: یک فعال حقوق بشر معتقد است کرامت انسانی کارگران باید از طریق دریافت دستمزدی که زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه برای آنها تامین کند، حفظ شود.  

 

«عمادالدین باقی»، روزنامه نگار ایرانی در این باره به ایلنا گفت: مسئله دستمزدها یک موضوع ساده و صرفا حقوق بشری نیست و جنبه های مختلف و پیچیده ای دارد، به ویژه در جامعه‌ای با اقتصاد بیمار که دچار بحران های ناشی از سوء مدیریت و تحریم های بین المللی هم شده است به نحوی که گاهی نمی‌توان با نسخه های کلی حقوق بشری درمانی برای آن جست.

 

وی افزود: در یک برآورد ساده وقتی از نظر کارشناسان اقتصادی خط فقر 2 میلیون تومان باشد و از نظر مراجع رسمی 1 میلیون و 200 هزارتومان، دستمزد 487 هزار تومانی نه زیر خط فقر که زیر خط مرگ است.

 

وی در ادامه بیان کرد: اغلب دست اندرکاران به دلیل برخورداری از فرصت های رانتی، قدرت درک زخم های عمیق ناشی از فقر در جامعه را ندارند. از طرفی افزایش بیشتر سطح دستمزدها اسب تورم را از کنترل خارج می کند و قربانی این بن بست باز هم طبقه دستمزد بگیر است. فقر، ارزش های سه گانه عزت، حکمت و مصلحت را در بخش وسیعی از جامعه به خاطره تبدیل کرده است.

 

به گفته عمادالدین باقی، سطح دستمزد را باید نرخ تورم و خط رسمی فقر تعیین کند اما در شرایط بحرانی، اگر نرخ دستمزدها با نرخ خط فقر همسان شود، صاحبان سرمایه و تولیدکنندگان را ورشکست می کند و برای جامعه هم تورم زاست و اگر دستمزدها رشد ناچیز داشته باشند، طبقه کارگر همچنان در تنگدستی می ماند.

 

این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر با بیان اینکه هیچ فرمول واحدی هم برای همه مناطق کشور نمی توان ارائه کرد، گفت: اعلام نرخ دستمزد با توجه به نرخ تورم، اقدام فوری و مقطعی است اما تضادها و نارضایتی های عوامل دخیل در آن را پایان نخواهد داد. باید در حوزه های دیگر هم تدابیری اتخاذ شود تا مشکل به سوی حل شدن حرکت کند. از نخستین اقدامات این است که نهادها و تشکل های کارگری به عنوان مرجعی کارشناسی و دردمند، مسئول اصلی ارائه فرمول دستمزدها شوند که بتوانند نرخی را که نه برای کارگر، نه کارفرما و نه دولت و جامعه مشکل ساز باشد بیابند و طرف های دخیل در مسئله را کنترل کنند.

 

وی با اشاره به بند 1 تا 3 ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر، تاکید کرد: یکی از دلایل عدم دستیابی کارگران به حق خود، نداشتن حق تشکل های صنفی است. بند 1 تا 3 ماده 23 اعلامیه حقوق بشر تمهیدی برای همین مسئله اندیشیده و یا بند 4 به مکانیسم استیفای حقوق کارگران اشاره دارد به نحوی که می توان گفت این ماده بدون بند 4 عبث خواهد بود.

 

گفتنی است بند 1 تا 3 ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید هر كس حق دارد كار كند، كار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای كار خواستار باشد و در مقابل بیكاری مورد حمایت قرار گیرد. همه حق دارند كه بدون هیچ تبعیضی، در مقابل كار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند و هر كس كه كار می كند به مزد منصفانه و رضایت بخشی صاحب حق می‌شود كه زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تأمین كند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی تكمیل نماید.

 

همچنین بند 4 این ماده صراحت دارد: هر كس حق دارد كه برای دفاع از منافع خود، با دیگران اتحادیه تشكیل دهد و در اتحادیه ها نیز شركت كند.

 

وی با اشاره به ماده 20 اعلامیه حقوق جهانی حقوق بشر، ماده 21 و 22 میثاق بین‌المللی مدنی و سیاسی ‏و نیز ماده 8 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، ‌اجتماعی و فرهنگی که حق تشكیل سندیكا، انجمن و ‏اتحادیه را به رسمیت شناخته شده است، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران این میثاق ها را امضا كرده و بدان ‏متعهد شده است.

 

باقی با بیان اینکه عدم دریافت دستمزد مناسب زمینه ساز نقض سایر حقوق کارگران است، گفت: اگر ماده 24 می گوید هر كس حق استراحت، فراغت و تفریح دارد و از جمله نسبت به محدودیت معقول ساعات كار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق صاحب حق است و ماده 25 می گوید هر كس حق دارد كه سطح زندگانی، سلامت و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراك و مسكن و مراقبت های پزشكی و خدمات لازم اجتماعی تأمین كند و همچنین حق دارد كه در مواقع بیكاری، نقض اعضاء، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگر كه به عللی خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاشش از دست رفته باشد، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود. و مادران و كودكان حق دارند كه از كمك و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند؛ همه این ها و حقوق دیگری چون آموزش و غیره فقط در صورت دریافت دستمزد عادلانه و مکفی میسر است.

 

این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در ادامه بیان کرد: هزینه های اجتماعی و شخصی عظیمی که از رهگذر دستمزدهای اندک و استثمار کارگران تحمیل می شود را می توان در آمار مراجعات گسترده شهروندان به درمانگاه ها و بیمارستان ها بخاطر بیماری های ناشی از سوء تغذیه مانند پوکی استخوان و گوارش و غیره به دست آورد.

 

وی افزود: در تمام مشاغل خدماتی و تولیدی و حتی در مطبوعات، سهم صاحبان سرمایه و سهم آفرینندگان ارزش افزوده به شدت نابرابر است. در واقع کسانی که سرمایه داری را پولدار کرده اند خودشان فقیرند. باید سهم کارگزاران از ارزش افزوده عادلانه شود. همچنین سیستم رانتی سبب می شود عده ای به آسانی و بدون هیچ کار مشخصی درآمدهای عظیم کسب کنند و عده بیشتری از آن محروم باشند. دیگر اینکه سه عنصر کار، کارگر و کارفرما در بحث تعیین سطح دستمزد ها وجود دارد که باید همزمان هر سه آنها را لحاظ کرد.

 

باقی تصریح کرد: ممکن است گفته شود کدامیک از این سه اهمیت دارند. از منظر حقوق بشری هرجا واحد انسانی وجود داشته باشد انسان و منافع او مقدم است و کرامت انسانی کارگران باید از طریق دریافت دستمزدی که زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه برای آنها تامین می کند حفظ شود، اما از نظر اقتصادی «کار» مهم تر از کارگر و کارفرماست زیرا در صورت نبودن کار، هر دو آسیب می بینند.

 

به گفته وی، چاره گشایی این بخش برعهده سیاست های کلان است، مانند اینکه اشتغال ایجاد شود که راه آن، امنیت بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی و ایجاد اعتماد جهانی برای اعزام کارگران به دیگر کشورها و نیز تبدیل بخشی از بودجه نظامی که نیمی از بودجه کشور را می بلعد به بودجه عمرانی و سرمایه گذاری است.

 

این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در پایان با بیان اینکه ایجاد امنیت شغلی ضرورت ایجاد کار است، اظهار کرد: اینکه سال هاست در ایران یک روزنامه را بخاطر خطای احتمالی یک نفر تعطیل و دهها نفر را بیکار می کنند مثال بارزی از عدم امنیت شغلی است. این کار درست به مانند این است که کارگر کارخانه ای مرتکب جرمی شود و حکومت به جای برخورد قانونی با او کل کارخانه را تعطیل کند. این عمل برخلاف قواعد حقوقی و فقهی تناسب جرم و مجازات و نیز اصل شخصی بودن جرم مجازات است. در جوامع کهن معمول بود در قبال جرم عضو یک قبیله تمام آن قبیله مجازات می شدند. اما در اینجا غرض از ذکر این مثال نکته ای مهم تر از پدیده تعطیلی مطبوعات است و آن، اندیشه و روحیه ای است که در پشت این اقدام نهفته و بر کل ساختار اقتصادی کشور تاثیر می گذارد.

 

نامه جمعی از بهاییان ایران به آیات عظام، مراجع تقلید و علما

Posted: 11 Mar 2014 04:01 AM PDT

حافظ جان، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان باشید
جرس: جمعی از بهاییان ایران در نامه ای خطاب به آیات عظام، مراجع تقلید و علما از آنان خواستند تا حافظ جان، مال و ناموس هموطنان غیرمسلمان باشند.  

 

در این نامه که به امضای بیش از 500 ایرانی بهایی رسیده، آمده است: در این سالهای سخت و بی مهر، فکرمان این بود که ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند .


متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:

 

 

حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر، فضلا و علمای اعلام،

همانگونه که مستحضرید چند صباحی است در این مرز و بوم انسانهایی پاک و خدوم به ضرب گلوله یا چاقوی تعصب و کینه توزی دینی از پای در می آیند و به خاک می افتند . هنوز چند هفته ای از کشته شدن عطاء الله رضوانی شهروند بهایی به ضرب گلوله فردی ناشناس در بندرعباس نگذشته بود که اینبار تعصب دینی چهره زشت خود را به گونه ای دیگر و در پشت نقاب در شرق ایران (بیرجند) به رخ صاحبان اندیشه و فکر و دین مداران واقعی کشید و سه تن دیگر از هموطنان بهایی را به ضرب چاقو مجروح کرد . اما جالب اینجاست که در هر دو حادثه ضارب یا ضاربین فراتر از قانون، آزاد و رها درحال جولان هستند و هیچ نهاد و مسئولی به خانواده های این کشته شدگان و مصدومین پاسخگو نیست.
عجب است که این حوادث در کشوری رخ می دهد که پایگاه و جایگاه حکومت اسلامی و عدل علی است و حاکمان و مسئولان آن همگی در برابر این ظلم و بی عدالتی تنها سکوت پیشه کرده اند و ناظر بر اعمال و رفتار این خودسران و لجام گسیختگان هستند.
ارزش نهادن به کرامت انسانی اصلی است که در سرزمین ما درباره تمام کسانی که فقط تفکر و اعتقادشان ، تفکر حاکم نیست ، نادیده گرفته می شود . از مورد خشم و ضرب و جرح قرار دادن به قصد مصادره و اخراج و تبعید و محروم کردن از تحصیل و مشاغل دولتی تا قتل و زندان و اعدام و....
در این سالهای سخت و بی مهر، فکرمان این بود که ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند .
ما ناظر و مشتاق پی گیریها و عدالتخواهی علی گونه شما حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر و فضلا و علمای اعلام در ارتباط با حفظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان هستیم همانگونه که وقتی در حوزه حکومت علی بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت ، فریاد زد : اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست .
ما یقین داریم شما بزرگواران در آینده ای نزدیک این مظالم وارده به هموطنان بهایی و سایر دگراندیشان ایرانی را محکوم نموده و با درایت و عدالتخواهی از تمام توان خود در جهت کنترل تعصبات کور مذهبی ، استفاده خواهید کرد .

امضاءکنندگان به ترتیب حروف الفبا :
1. احسان محبوب
2. احمد عبدی
3. ادیب ثابت
4. ادیب معصومیان
5. ارسلان یزدانی
6. اسفندیار رخشنده
7. اسفندیار شریفی
8. اسفندیار غضنفری
9. اسکندر البرزی
10. افروز دادگر
11. افسانه تقی پور
12. افسانه دشتی
13. افسانه یادگار
14. افشین یگان
15. اقدس سلمانی
16. اکرم عاطفی
17. البرز نورانی
18. النا آبادی
19. الناز ساروی
20. الناز یزدانی
21. الهام ثابتيان
22. الهه اقدامیان
23. إلهه لإله زارى
24. امراله اسلامی
25. امری جهرمی
26. امیلیا خانجانی
27. امیلیا کاویانی
28. امین الله رفیعی
29. امین الله نعمتی
30. امین رحمانی
31. امین شریفی
32. امین عبدی
33. ایرج شاهسوندی
34. ایرج میثاقی ممقانی
35. ایمان بهی فر
36. آتوسا میرحسینی
37. آذین رضوانی بقاء
38. آذین شکیبائی
39. آذین شمس
40. آرتین غضنفری
41. آرش اخلاقی
42. آرش اسحاقی
43. آرش راد
44. آرش صادقی
45. آرش نوبهار
46. آرمان ثباتی
47. آرمین شهیدی
48. آزاده بهشتی
49. آزاده نبیلی
50. آزیتا فروغی
51. آزیتا کریمی
52. آزیتا ممتاز
53. آفرین بشاش
54. آنجلا نوبهار
55. آوا توکلی
56. آوا خلخی
57. آیدا بندی
58. آیدا جلالیان
59. آیدا دریانی زاده
60. بابک رأفت
61. بابک صالحی
62. بايا سيروسيان
63. بدیع خالقیان
64. بشیر محمودی
65. بشیر هروی
66. بصیر هروی
67. بهار ایقانی
68. بهار ناظمي
69. بهراد نوریه
70. بهرام شریفی
71. بهروز پیامی پور
72. بهروز فرزندى
73. بهزاد امینی وادقانی
74. بهفر مقدم
75. بهمن یزدانی شهریار
76. بهناز سرانجامی
77. بهنام اقدامیان
78. بهیه سامی
79. بیژن فلاح
80. بیژن معصومیان
81. بيان اله بقايى
82. پروانه مختاری
83. پروانه مسروری
84. پرویز فرزین
85. پرویز فرهنگیان
86. پرویز ممتاز
87. پرويز نمازى
88. پرهام درخشان
89. پریدوخت محمدی
90. پریوش احمدی
91. پژمان ورقائی
92. پژمان وصالی
93. پندار كردنوه سي
94. پوراندخت فروزنده
95. پویا تبیانیان
96. پویا زمانی
97. پويا طالبي
98. پیام اغصانی
99. پیام تسلیمی
100. پیام روحانی
101. پیام فردوسیان
102. پیمان افنانی
103. پیمان قدسیان
104. پیوند رضایی
105. ترنم رحمانی
106. تيرداد خدادادي
107. ثانیه عبدی
108. ثمر اکبری
109. ثمره آزادى
110. ثمره آشنایی
111. جلال حسینی نژاد
112. جمال ثابت
113. جواد بینش
114. جواد عبدی
115. حسام تبیانیان
116. حسام کمالی
117. حسین عبدی
118. حنان تامى
119. حنانه کنعان
120. حوریه محسنی
121. خانم آغا ممتاز
122. خسرو عبدی
123. خندان حسینی
124. داریوش جابری
125. دانا روحانی
126. دانیال اوجی
127. دانیال گوران
128. درسا سبحانی
129. دیان قدسیان
130. راحله جلالی
131. راحیل مهدی زاده
132. رامبد برزین
133. رامز هروی
134. رامنا کاویانی
135. رامین درخشان
136. رزیتا ذبیحیان
137. رستم ستوده
138. رضوانیه اعیادی
139. روح الله حق پژوه
140. روح الله زیبایی
141. روح انگیز عبدی
142. روحا زیبایی
143. روحانیه وجدانی
144. روحیه جلیلی
145. روزبه میثاقی
146. روفیا کاتب پور شهیدی
147. رومینا ذبیحیان
148. رویا پرداختیم
149. رویا حداد
150. رویا زراعتکار
151. رويا سلماني
152. رئوف امیری
153. زحل خانجانی
154. زری اسکندری
155. زرین جدی
156. زیبا نعیمی
157. ژینوس زمانی
158. ژینوس سبحانی
159. ژینوس فروتن
160. ساتیه صمیمی
161. سارا لویی
162. سارنگ اتحادی
163. ساسان نیرومند
164. ساغر جانمیان
165. ساناز تقوایی
166. ساناز صادقی
167. ساویس محمودی
168. سبا احسانی
169. سپهر آفاقی
170. سپهر ثابتی
171. سپیده اسدپور
172. سپیده اسلامی
173. سپیده خضوعی
174. ستاره فدایی
175. سحر بیرم آبادی
176. سراج آزادی
177. سرور سنا
178. سروش سروریان
179. سعید روشندل
180. سما صفایی
181. سما فرخی
182. سماء احسانی
183. سماء نورانی
184. سمیر گلشن
185. سمیرا ابراهیمی
186. سمیرا قانع
187. سمیرا میثاقی
188. سمیرا نبوی
189. سودابه معصومی
190. سوسن تبیانیان
191. سهیل جلیلی
192. سهیلا افنانی
193. سهیلا اکبری
194. سهیلا عمادی
195. سیاوش جابری
196. سیاوش میثاقی
197. سید حسین رضوی همدانی
198. سید خلیل جلیلی
199. سید کامبیز هاشمی
200. سیروس واحدی
201. سیما ایمان
202. سیمین اسماعیل پور
203. سیمین تبیانیان
204. سینا اقدس زاده
205. سینا شریفی
206. سينا مودي
207. شادی صادق اقدم
208. شادي خاصه زاد
209. شاهرخ اسدپور
210. شاهرخ حصیم
211. شاهین صادق زاده میلانی
212. شایان تفضلی
213. شایان ثنائی
214. شایان سالکیان
215. شایان کرمی
216. شایان مقیمی
217. شایان وحدتی
218. شبدیز وحدت
219. شبنم اشرفی
220. شبنم ثابت
221. شبنم صحرایی
222. شراره اعظمی
223. شراره روحانی
224. شرمین جدی
225. شروین اسدپور
226. شروین فلاح
227. شعاع الله یحیوی
228. شکوفه صفری
229. شکوفه عبدی
230. شمس علی عبدی
231. شمیم جابری
232. شمیم ملک محمدی
233. شهاب ابی زاده
234. شهپر مظلومی
235. شهراد اتحادی
236. شهرام جدی
237. شهرام حصیم
238. شهرزاد میثاقی
239. شهره اتحادی
240. شهره شریفیان
241. شهره مظلومی
242. شهلا نبیل زاده
243. شهناز ستوده
244. شهین احسان
245. شهین رضایی
246. شیدا حصیم
247. شیدا عابدی
248. شیدرخ فیروزیان
249. شیده آبادی
250. شیده توکلی وادقانی
251. شیرین فرهنگیان
252. شیلا اقدامی مهر
253. شیوا الله وردی گرجی
254. شیوا حقیقی
255. شيوا توكلي
256. صدف اریب
257. صدف ثابتیان
258. صفا شهیدی
259. صمیم زارعی
260. صنم افتحی
261. صوفیا رفاهی
262. صهبا برگی
263. صهبا بنیادیان
264. صهبا رضوانی
265. ضیاء جابری
266. ضیاءالله میثاقی
267. طاهره برجیس
268. طاهره دانش
269. طاهره سبزی پور
270. طناز راد
271. طیبه لقمانی
272. عرفان ثابتی
273. عرفان روح الفدا
274. عرفان صانعی
275. عرفان فائز
276. عزیزالله بیات
277. عشرت نخعی
278. عطاءاللّه ذبیحی
279. عطاءالله موفقی
280. عطاالله ارجمند
281. عطائیه ابراهیمی فرد
282. عظمت زارعیان
283. عفت نخعی
284. علی احسانی
285. علی احمدی
286. عهدیه شریفی
287. عین الله موفقی
288. غزاله خلوصی
289. فاران روحانی
290. فاران فنائیان
291. فاروق ایزدنیا
292. فاريا عباسي
293. فائزه فرهنگیان
294. فرامرز صفا
295. فرامرز یزدیان
296. فرانک بیکی
297. فرانک شبیریان
298. فرخنده براتی
299. فرخنده جعفری
300. فرزاد عبدی
301. فرزام علوی مقدم
302. فرزان فرامرزی
303. فرزانه پترسون
304. فرزانه خوشبین
305. فرشاد نگارستان
306. فرشته محسنی
307. فرشید یزدانی
308. فرناز ارجمند
309. فروزان عبدی
310. فروغ کمالی
311. فرهاد مشتاق
312. فریال سامی
313. فریبا مولوی
314. فریبا وصالی
315. فریبرز عبدی
316. فرید روحانی
317. فرید زراعتکار
318. فرید فقیری
319. فریدا اسدپور
320. فریدا سبحانی
321. فواد روحانی
322. فوما نبی اللهی
323. فهیم ممتازی
324. فهیمه کمالی
325. فهيمه سعيدي
326. فیروز ذبیحی
327. فیروز نخعی
328. فیروزه نیکوکار
329. قاسم بیات
330. قدرت الله عبدی
331. قمر عبدی
332. کاویان صادق زاده میلانی
333. کتایون ثابت
334. کتایون قره گزلو
335. کریم عبدی
336. کلر باهری
337. کمال عاطفی
338. کمال نبوی
339. کورش رضوانی
340. کورش روحانی
341. کوشا رحیمی
342. کیا ورقائی
343. کیان ثابتی
344. کیان هاشمی
345. کیانا زیبایی
346. كوروش تبريزي
347. گلارا فناییان
348. گلاره اسلامی
349. گلاویژ فناییان
350. گلرخ فیروزیان
351. گیتا روحانی مقدم
352. گیتا روحی
353. گیتی ساجد
354. گیتی یزدانی
355. گيلدا ايدلخاني
356. لألا صالحی
357. لاله شفیعی زاده
358. لعل فرخزادی
359. لوا فرخزادی
360. لوا فروهری
361. لوا نیکی
362. لورا حسینی
363. لیدا فهندژ
364. مارال بقايى
365. مارثا رضایی
366. ماریا محمدی
367. ماندانا وحدت
368. مبین قدیری
369. متین کرمی
370. مجید منشادی
371. محبوبه افشار
372. محبوبه کتيرائی
373. محمد عبدی
374. محمود رفیعی
375. محمود عبدی
376. مرجان امری
377. مروارید فخار
378. مریم رفاهی
379. مریم عظیمی
380. مریم کمالی
381. مریم موهبتی
382. مریم یوسفی
383. مژده شهریاری
384. مژده فروغیان
385. مژگان روحانی
386. مژگان سلمان زاده
387. مژگان گوهرریز
388. مژگان نورانی
389. مستوره رضوی
390. مستوره عبدی
391. مسعود رضوی
392. مسعود کرمی
393. مسعود وحدتی
394. مسیح الله محبوبی
395. معین افنانی
396. ملیحه احمدی
397. ملینا خورشیدیان
398. منا هاشمی
399. منصور روحانی
400. منوچهر ثابتی
401. منوچهر فلاح
402. منیر جلیلی
403. منیره پارسا
404. منیره شاه محمدی
405. منیژه حسن زاده
406. منیژه مطهری
407. موژان ستار
408. مونا خانى
409. مونا شاهی
410. مونا کارول
411. مونا کاویان
412. مونيكا مستقيم
413. مهبد ایقانی
414. مهتاب آذرخش
415. مهدی مبشر
416. مهران افشار
417. مهران روحانی
418. مهران صانعى
419. مهران مکنونی
420. مهرانگیز نوروزی
421. مهرداد رضوانی
422. مهرداد سيروسيان
423. مهرداد محرابخانی
424. مهرداد میثاقی
425. مهرنوش صادقيان
426. مهرنوش نیرومند
427. ﻣﻬﺮﻱ ﻧﺒﻮﻳﺎﻥ
428. مهسا اتحادی
429. مهسا آگاهی
430. مهسا رفائی
431. مهسا شكوهي
432. مهسا لایزالی
433. مهشید ایمانی
434. مهشید فردوسیان
435. مهشید محرمی
436. مهین خانجانی
437. مهین سهیلیان
438. مهین عابدینی
439. میترا انصاری
440. میثاق افشار
441. میثاق یزدانی
442. میعاد افشار
443. نادر کسایی
444. نادره احمدزاده
445. نارسیلا درخشان
446. نازنین جسمانی
447. نازنین عابدینی
448. نازنین هروی
449. نازنين فروغي
450. نازیلا خانی پور
451. نازیلا درخشان
452. نازیلا سلجوقی
453. نامی نبیل زاده
454. ناهید سبحانی
455. ندا اشرف
456. ندا ثابتيان
457. ندا فارابی
458. ندا مختاری
459. ندیم بدیعی
460. نسرین زواره
461. نسرین کوشکباغی
462. نسرین نخعی
463. نسیم تبیانیان
464. نسیم روشن آبادی
465. نسيم ثابتي
466. نشاط عامری فر
467. نصرت اله یزدانی
468. نظام الدین میثاقی
469. نعیم رضوی
470. نغمه فروغي
471. نغمه کیهانی راد
472. نغمه محسنی
473. نگار عبدالهی
474. نگار ملک زاده
475. نگار نصیری
476. نورا ثابت
477. نورا فلاح
478. نورالله يگان
479. نورانیه مجیدی
480. نوشین سالکیان
481. نوشین فروغی
482. نوید اقدسی
483. نوید کیهانی راد
484. نوید مستقیم
485. نوید یزدانی
486. نويد نعيميان
487. نیسان اشرف
488. نیکناز افتحی
489. نیکو عزیزی
490. نیلوفر راد
491. نیلیسا یحیوی
492. نیما خلوصی
493. نیما ناجی
494. نیوشا امیری
495. نيما حقار
496. واحد خلوصی
497. وحید فروغی
498. وحیده بخشی
499. وحيد مهرين
500. وصال ممتازي
501. وصال هروی
502. هاتف رفاهی پور
503. هاله روحی
504. هاله هوشمندی
505. هدایت دهقان
506. هدایت نجف زاده
507. هدی جلیلی
508. هژبر فیروزیان
509. هلاکو رحمانیان
510. هوتن رحمانیان
511. هوتن مهرآيين
512. هوشیار هوشیدر
513. یلدا فیروزیان
514. یوسف عبدی
515. یوسفعلی احمدی
 

ملاقات حضوری عبدالفتاح سلطانی با خانواده‌اش پس از پنج ماه

Posted: 11 Mar 2014 02:12 AM PDT

جرس: خانواده عبدالفتاح‌ سلطانی، وکیل و فعال حقوق بشر امروز بعد از پنج ماه موفق شدند با وی دیدار کنند.  

 

به گزارش جرس، این فعال حقوق بشر، روز دوشنبه 19 اسفند پس از قریب 5 ماه برای 30 دقیقه موفق به دیدار حضوری با همسر و فرزندانش شد.

 

معصومه دهقان، همسر سلطانی در صفحه‌ی فیس‌بوک خود درباره این دیدار نوشته است: روحیه بسیار خوبی داشت. بیماری گوارشی اذیتش می کرد به طوری که کم شدن وزنش همه ی ما را نگران کرد. به علاوه دندان هایش به مرور دچار شکستگی شده است ولی هفته ی پیش دادیار ناظر زندان اجازه ی اعزام به دندان پزشکی را صادر نکرد.


او همچنین نوشته است: 19 هر ماه برای ما روز بد خاطره ایست ؛ در این تاریخ عبدالفتاح سلطانی توسط ماموران وزارت اطلاعات دوره ی احمدی نژاد در مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شد و پس از طی 8 ماه زندان 209 به بند عمومی منتقل شد.


عبدالفتاح سلطانی عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر است که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی، مطبوعاتی و مدنی را بر عهده داشته است. وی در روز شنبه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت و در تاریخ ۱۸ دی ماه سال گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباسی با سه اتهام گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، به ۱۳ سال حبس در تبعید در شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شد.
 

برخورد با تجمع دراویش به روایت شاهد عینی: موهای زنان راکشیدند، مردان را کتک زدند و فحاشی کردند

Posted: 11 Mar 2014 02:12 AM PDT

جرس: صدیقه خلیلی، یکی از دروایش گنابادی که در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه در تجمع اعتراضی گسترده دروایش در جلوی دادگستری تهران که به دستگیری آنها ختم شد، شرکت کرده بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که آنها قبل از دستگیری به شدت از ماموران امنیتی و پلیس کتک خورده و فحاشی شنیدند. خانم خلیلی که به گفته خودش آنقدر لگد خورده که به سختی می تواند راه برود به کمپین گفت:‌ «حدود ۳۰۰ مرد و ۲۶ زن درویش توسط ماموران طی این دو روز دستگیر شدند که البته همگی آنها ساعت ۲ صبح دوشنبه ۱۹ اسفند ماه آزاد شدند.»  

 

به گفته خانم خلیلی مسولان دادسرای اوین قبل از آزادی به آنها قول داده اند تا به خواسته دروایش معترض ظرف یک هفته رسیدگی شود. سردار ساجدی نیا، رییس پلیس تهران پیش از این، روز شنبه در اولین روز تجمع دروایش به آنها قول رسیدگی به خواسته هایشان را داده بود که یک روز پس از آن به ضرب و شتم و دستگیری شان منجر شد.

 

اعتراضات گسترده دروایش ایران از عدم رسیدگی پزشکی به سه زندانی درویش (مصطفی دانشجو، حمیدرضا مرادی و افشین کرم پور) و انتقال غیر قانونی دو درویش زندانی(رضا انتصاری و فرشید یداللهی) از زندان اوین به زندان رجایی شهر آغاز شد. وب سایت مجذوبان نور که اخبار دروایش را پوشش می دهد، خبر داد بیش از دو هزار درویش در ایران در روز شنبه ۱۷ اسفند ماه اعلام کرده اند که در حمایت از حقوق دروایش دست به اعتصاب غذا خواهند زد. همچنین جمعی از خانواده های دروایش زندانی نیز اعلام کردند که روز ۱۷ اسفندماه در برابر دادگستری تهران در اعتراض “به بی توجهی مقام های قضایی به سلامت و درمان زندانیان” تجمع خواهند کرد.

 

تجمع خانواده های دروایش در مقابل ساختمان دادگستری تهران که در روز ۱۷ اسفند ماه آغاز شد و در روز ۱۸ اسفند نیز ادامه پیدا کرد با همراهی بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی و مردم عادی بود. در این دو روز نیروهای پلیس و لباس شخصی، صدها درویش و خانواده زندانی سیاسی را مورد ضرب و شتم و توهین و بازداشت قرار دادند. طبق گزارش ها حدود ۳۰۰ درویش و معترض مرد و حدود ۲۶ زن از زنان دروایش دستگیر شده که همگی صبح دوشنبه ۱۹ اسفند ماه آزاد شدند.

 

روز اول تجمع دروایش زندانی – ۱۷ اسفند ماه

 

صدیقه خلیلی، همسر حمیدرضا مرادی، وکیل درویش زندانی است که به همراه دختر نوجوان و برادر همسرش در اعتراضات شرکت کرد. در خصوص اولین روز تجمع گفت: « صبح شنبه دروایش زیادی جلوی دادسرای انقلاب تهران جمع شدند. ما خواستار دیدار با دادستان تهران بودیم تا از او بخواهیم سه زندانی درویش را به بیمارستان بفرستد و دو زندانی دیگر را که غیر قانونی به زندان رجایی شهر فرستادند به زندان اوین برگردانند. اما ماموران به یکباره با اسپری فلفل و گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله کردند. ما فقط یا علی یا علی می گفتیم و آنها مردها را با باتوم می زدند اما به زن ها کاری نداشتند.»

 

همسر حمیدرضا مرادی گفت: «خیلی از خانواده های زندانیان سیاسی یا زندانیان سابق هم در این تجمع بودند مانند خانم نسرین ستوده، همسر عبدالفتاح سلطانی و مادر ستار بهشتی.»

 

خانم خلیلی گفت: «پس از این حملات و دستگیری تعدادی از دروایش مرد، آقای ساجدی نیا، رییس پلیس تهران از ما خواست که به خانه هایمان برگردیم و قول شرف داد تا ساعت ۹ صبح فردا به خواسته هایمان رسیدگی می شود. ما هم گفتیم اگر تا ساعت ۹ صبح این اتفاق نیفتاد، فردا مجددا این جا جمع خواهیم شد. »

 

روز دوم تجمع- ۱۸ اسفند ماه

 

خانم خلیلی گفت: « روز بکشنبه ساعت ۱۱ صبح دوباره جلوی دادگستری جمع شدیم. همه جا پر از پلیس و لباس شخصی بود. لباس شخصی ها تا اطراف بازار تهران بودند. دور تا دور ما را با ماشین های آتش نشانی، آمبولانس و ون های پلیس گرفتند تا از نگاه مردم عادی و کسانیکه به بازار تهران می آمدند دور باشیم. ما ساکت فقط جلوی دادگستری تجمع کرده بودیم. ماموران از ما فیلم و عکس می گرفتند. نیم ساعت بعد چند نفر از مردهای درویش فریاد زدند که آنها می خواهند دادستان تهران را ببینند و خواسته هایشان را مطرح کنند که یکباره ماموران پلیس، لباس شخصی ها و گارد ویژه به ما حمله کردند. آن روز ماموران پلیس زن نیز بودند. خانم ها را روی زمین می کشیدند، موهایشان را می کشیدند و روسری هایشان از سرشان می افتاد. با پوتین هایشان به ما لگد می زدند و فحاشی می کردند. به سر و گردن مردها باتوم می زدند. دهانشان را می گرفتند و فشار می دادند. با دست گلویشان را فشار می دادند. خیلی بد بود. من همه این صحنه ها ر ا دیدم. داد می زدند سمت مردم عادی که ما یک مشت کیف قاپ و دزد هستیم و می خواهیم از شلوغی بازار استفاده کنیم. آنقدر هرج و مرج شد که فکر کنم مردم عادی هم کتک خوردند و دستگیر شدند.»

 

خانم صدیقه خلیلی گفت: «ماموران مثلا مسلمان بودند و محرم و نامحرم برایشان مهم بود اما ماموران مرد هم زنان را کتک می زدند و به آنها فحاشی می کردند. دخترم را که می خواست جلوی دستگیری عمویش را بگیرد با باتوم به سر و دست و پایش کوبیدند و موهایش را کشیدند و روسریش از سرش افتاد. همه را زدند. مادر درویش زندانی به نام رضا انتصاری را که زنی ۶۰ ساله است را روی زمین می کشیدند و کتک می زدند.»

 

همسر حمیدرضا مرادی گفت: «من جلوی در ون نشسته بودم و داد می زدم که سوار ون نمی شوم تا دخترم را به من بدهند. یکی از ماموران با پوتینش به من لگد می زد و در ون را به روی پایم فشار می داد تا مجبور شوم سوارون شوم. آنقدر همان طور نشسته کتک خوردم تا دخترم را آوردند و بعد با هم سوار ون شدیم.»

 

خانم خلیلی با اظهار اینکه ماموران آنها را پس از ضرب و شتم بازداشت و به ساختمان وزرا منتقل کردند، گفت: «اول ما را بردند ساختمان وزار که نمی دانم به چه علت آنجا ما را قبول نکردند و بعد به زندان اوین برده شدیم. آن روز هوا خیلی سرد بود اما همه مردها را در حیاط نگه داشتند و زنها را به نمازخانه زندان اوین بردند. در بین ما چند بچه هم بود. یک نوزاد سه ماه و چند بچه ۲ تا ۳ ساله. ساعت ها در نمازخانه بودیم بدون اینکه به بچه ها آب و غذای داده شود و آنها گریه می کردند.»

 

خانم خلیلی با بیان اینکه در دادسرای اوین مشخصات همه آنها با عکس ثبت شد به کمپین گفت: « در دادسرای اوین مشخصات همه ما گرفته شد. برایمان پرونده درست شد و بعد ما ۳۰ زن را ساعت ۲ صبح دوشنبه آزاد کردند و بعد متوجه شدیم که مردها هم آزاد شدند. مسولان که با ما صحبت کردند به ما قول دادند که ظرف یک هفته به خواسته هایمان رسیدگی می شود.» 

 

آیا ایران در پایان بخشیدن به بنیادگرایی موفق می شود؟

Posted: 11 Mar 2014 02:04 AM PDT

اسکات پترسن(۱)
جرس: کارشناسان می گویند با اینکه رئیس جمهور روحانی در این مدت تغییرات چشم گیری انجام داده، خطر بازگشت ایران به مسیر سابق هنوز هم برطرف نشده است.  

 

با گذشت هشت ماه از روی کار آمدن دولت روحانی، چهره ایران تغییر کرده است و صدایی جدید از این کشور شنیده می شود. توافق موقت اتمی چند ماه پیش روحانی با قدرت های بزرگ جهان، پیشنهاد طرح « پایان بخشیدن به افراط گرایی» و تلاش تهران برای دستیابی به یک توافق نهایی نمونه ای از این تغییرات هستند.


روز نه مارس خانم اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای اولین بار طی دوران مسئولیتش از سال ۲۰۰۹ به ایران سفر و با رئیس جمهور این کشور دیدار کرد. در شرایطی که روحانی در تلاش است تا بر تندروهایی غلبه کند که شعار مرگ بر امریکا سر می دهند، سوال این است که تغییرات دیپلماتیک ایجاد شده تا چه حد پایدار خواهند بود؟
این هفته هیئتی از متخصصان برای پاسخ دادن به این سوال در انجمن سلیمانیه(۲) در موسسه مطالعات منطقه و بین الملل دانشگاه آمریکایی عراق(۳) در شهر سلیمانیه گرد هم آمدند. از نظر هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق رویکرد جدید ایران ناشی از تغییرات بسیار عمیقی است. او که به عنوان یک رهبر کردِ عراقی سابقه چندین دهه همکاری با مسئولان ایرانی را در کارنامه دارد، در نشست سلیمانیه گفت "ما تغییر جهت گیری دیپلماتیک را مشاهده کرده ایم، و می توانم بگویم که از نظر من این تغییر واقعی و جدی است." آقای زیباری در مورد نگاه ایران به مسائل منطقه افزود «آنها بیشتر از هر چیزی نگران افزایش افراط گرایی، درگیری های فرقه ای و شکاف شیعه و سنی هستند.»


اعضای هیئت کارشناسی پنج دلیل برای پایدار بودن تغییرات ایجاد شده توسط روحانی ارائه کردند؛


یک) پایبندی مقامات بالای ایران به تغییر


منتقدان می گویند که حرکت های اخیر، یک روش دیگر برای پیشبرد اهداف سابق [و به گمان غرب فریبکارانه] جمهوری اسلامی است. این در حالی است که احمد صادقی معاونت دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت خارجه [که نقش اتاق فکر وزارت خارجه را بازی می کند] گفت که تلاش ایران برای اعتدال « ترفند نبوده و واقعی است.»


به گفته آقای صادقی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ هیچ رئیس دولتی در ایران به صورت هم زمان «چنین حمایتی را از بالا و پائین نداشته است.» او در ادامه افزود که پیروزی روحانی نتیجه ایجاد "یک اجماع بین مردم و نخبگان بود.»


البته همه همراه دولت نیستند. در هفته گذشته آقای روحانی ضمن تذکر به سپاه پاسداران درباره حساسیت برانگیزی آزمایشات موشکی، از لفاظی های ضد غربی تندروها [به دلیل آسیب رساندن به روند مذاکرات] انتقاد کرد. آقای روحانی با تندرو ها در زمینه گشایش های فرهنگی هم به شدت درگیر است.


وقتی از آقای صادقی پرسیده شد که آیا روحانی می تواند در رویارویی با مخالفان پیروز شود، او پاسخ داد تا زمانی که آیت الله خامنه ای از روند مذاکرات پشتیبانی کند، حتی منتقدان هم علیرغم میل خود از انجام مذاکرات حمایت خواهند کرد.


دو) روند سازگاری ایران با تغییرات منطقه


رابین رایت(۴) روزنامه نگار با سابقه و تحلیلگر خاورمیانه گفت تحولات سال های اخیر توازن قدرت در منطقه را بر هم زده و در نتیجه ایران یک «تجدید نظر استراتژیک» را آغاز کرده است.
خانم رایت که اخیرا به ایران سفر کرده بود، افزود تقریبا ده سال پیش ایران رهبر با نفوذ هلال شیعی منطقه متشکل از تهران، بغداد، دمشق و بیروت بود، ولی با ظهور شاخه های جدید القاعده و دو پاره شدن منطقه به دلیل اختلافات فرقه ای مساله فوق دیگر مطرح نیست. به عقیده او خروج نیروهای امریکایی از عراق و افغانستان، ایران را به دفاع در برابر خطر نفوذ تندروهای سنی و بی ثباتی از کشور های همسایه واداشته است. رابین رایت ادامه داد «حالا که حفاظت ایالت متحده برای جلوگیری از شیوع این بی ثباتی ها پس از ده سال از بین رفته، به نظر من جالب است که ایران [علیرغم تمام انتقادهایش از حضور نظامی امریکا در منطقه] تا حدی احساس خطر می کند.»


نتیجه این است که ایران «ناگهان» اهداف استراتژیک مشترک متعددی با ایالات متحده پیدا کرده است، مثل حل مساله هسته ای و یا مبارزه با گسترش افراط گرایی سنی ها [سلفی گری]. خانم رایت گفت «تغییر ایجاد شده در نگاه جمهوری اسلامی بنیادی تر از پیامدهای برگزاری انتخابات جدید و تغییر رئیس جمهور است، من معتقدم که آن حکومت وابسته به خدا با تمام اهداف رفیعش، به زمین بازگشته و بسیار واقع بین شده است.»
سه) اصول به تنهایی نمی توانند یک مملکت را اداره کنند


جمهوری اسلامی هنوز این مساله را مشخص نکرده که آیا خود را یک کشور می داند یا یک علت و استدلال.(۵) سخنران دیگر نشست سلیمانیه کریم سجادپور تحلیلگر مسائل ایران در بنیاد صلح کارنگی(۶) بود. او گفت در حالی که اصولگرایان بر مقاومت ایدئولوژیک ایران در برابر امریکا و اسرائیل پافشاری می کنند، روحانی و وزیر خارجه اش محمد جواد ظریف بازتاب دهنده خواسته اکثریت مردم مبنی بر اولویت منافع اقتصادی و ملی در تصمیم گیری ها هستند.


آقای سجادپور متذکر شد که «هر دو گروه فوق از سربازان وفادار انقلاب هستند و هر دو برای حفظ نظام تلاش می کنند و به نظر می رسد که بحث بر سر این مساله چندین سال ادامه پیدا کند.»


چهار) استقبال محتاطانه امریکا


کن پولاک(۷) مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده که در زمان ارائه پیشنهاد امریکا به ایران در اواخر دهه نود معاون بخش خلیج فارس بیل کلینتون بود، در واکنش به سخنان نماینده اتاق فکر وزارت خارجه ایران گفت شنیدن چنین سخنان آشتی جویانه ای از آقای صادقی «فوق العاده» بود.


آقای پولاک ادامه داد رئیس جمهور اوباما «مشتاق یافتن» میزان امکان پذیری توافق نهایی هسته ای و به تبع آن گسترش همکاری ها است. این محقق ارشد موسسه بروکینگز(۸) افزود «حقیقتا همه چیز به انجام توافق هسته ای وابسته است، اگر بتوانیم به چنین توافقی برسیم امکان گسترش روابط به وجود خواهد آمد.»


البته اختلاف در انتظارات دو طرف از نتیجه مذاکرات همچنان زیاد است؛ آیا ایران برنامه اتمی خود را محدود خواهد کرد؟ میزان این محدودیت چقدر خواهد بود؟ تا چه حدی تحریم های زمین گیر کننده فعلی رفع خواهند شد؟ و با توجه به فضای سیاسی مسموم داخلی در هر دو کشور، اعتماد لازم برای انجام توافق چگونه ایجاد خواهد شد؟


اما به نظر می رسد که ترس از متهم شدن به عامل شکست مذاکرات، احتمال کارشکنی هر دو طرف را کاهش دهد. آقای پولاک نویسنده کتاب «غیر قابل تصور؛ ایران، بمب و استراتژی امریکا» یادآور شد «کشور بر هم زننده مذاکرات به دلیل سرمایه گذاری و علاقه اکثر کشورهای جهان به دستیابی این توافق، طرف بد ماجرا قلمداد خواهد شد.»


پنج) خواست ایران مبنی بر تبدیل شدن دوباره به یک قدرت


در ۱۹۷۸ یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تولید ناخالص ملی(۹) [و در نتیجه درآمد سرانه] کشور نفت خیز ایران دو برابر میزان کنونی ترکیه بود. امروز تولید ناخالص ملی ایران نصف ترکیه است. سجادپور با اشاره به موضوع فوق گفت تمرکز بر روی مسائل ایدئولوژیک پیشرفت ایران را مختل کرده، در حالی که سرمایه انسانی ایران، تمدن دیرینه و منابع بالای طبیعی نشانگر توانایی این کشور به تبدیل شدن به یک بازیگر بین المللی است و همین طور عضویت در گروه بیست(۱۰) مانند ترکیه.


آقای سجادپور گفت که «تا زمانی که اولویت ایران مسائل ایدئولوژیک باشد، به نظر من این کشور یک بازیگر، اگر نگوییم خرابکار، منطقه ای باقی خواهد ماند و به یک قدرت بزرگ تبدیل نمی شود.»


منبع: کریستین ساینس مانیتور

۱ Scott Peterson
او خبرنگار معروف و متخصص خاورمیانه کریستین ساینس مانیتور است. آقای پترسن بیش از سی مرتبه به ایران سفر کرده و نویسنده کتاب «بگذار شمشیر ها مرا احاطه کنند، سفری به پس زمینه عناوین ایران» مربوط به وقایع سال ۸۸ است. قسمت هایی از این کتاب و همین طور بعضی عکس هایش از ایران را می توانید در وبسایت او ببینید. تصاویر جدیدتر ایشان از ایران، در سایت مانیتور منتشر شده است. وی هم اکنون رئیس دفتر کریستین ساینس مانیتور در استانبول است.
۲ Sulaimani Forum
۳ The Institute of Regional and International Studies (IRIS) at the American University of Iraq
۴ Robin B. Wright
خانم رایت اولین گزارش خود از ایران را 41 سال پیش تهیه کرد. او یک روزنامه نگار و تحلیل گر سیاست خارجی امریکایی است. وی کتابهای متعددی درباره ایران و منطقه نوشته است. از جمله آثار او می توان به «آخرین انقلاب بزرگ؛ بحران و تغییر در ایران " و "با نام خدا؛ دهه ی خمینی» اشاره کرد.
۵ این انتقاد اولین بار توسط هنری کیسینجر وزیر خارجه پیشین ایالات متحده مطرح شد.
۶ The Carnegie Endowment for International Peace
۷ Ken Pollack
۸ Brookings Institute
۹ Gross Domestic Product
ارزش بازار تمام محصولات و خدماتی نهایی [با مجوز رسمی] که طی یک سال یا دیگر محدوده مشخص زمانی درون یک کشور تولید شده است. از تقسیم تولید ناخالص ملی بر جمعیت، درآمد سرانه حاصل می شود که اغلب به عنوان شاخص زندگی مردم کشورها در نظر گرفته می شود.

۱۰ G-20
گروهی است متشکل از وزرای دارایی و رؤساء بانک های مرکزی 20 قدرت بزرگ اقتصادی؛ متشکل از 19 کشور مطرح جهان و اتحادیه اروپا.

 

مدیرمسئول شرق: نقد مفید است، به شرطی که به مرز هتاکی نرسد

Posted: 11 Mar 2014 01:54 AM PDT

جرس: مدیرمسئول روزنامه شرق گفت: نقد فوق العاده مفید است، اما به شرطی که به مرز هتاکی نرسد.  

 

مهدی رحمانیان در گفت‌و‌گو با ایلنا،‌ درخصوص اظهارات رییس‌جمهور در جشنواره مطبوعات و حمله رسانه‌های اصولگرا به وی اظهار داشت:‌به نظرم آقای رییس‌جمهور تعبیر درستی به کار برده‌اند که برخی از این مطبوعات دژ پولادین دارند. در برخی موارد از این رسانه‌ها که شکایت می‌شود مدیرمسئول آنها در دادگاه عبارات شدیدتری را به کار می‌برد، معلوم است که نفسشان از جای گرم بلند می‌شود.

 

وی افزود:‌البته من نمی‌خواهم تعبیر زنجیره‌ای را که برخی از اصولگرایان درباره رسانه‌های اصلاح‌طلب به کار می‌برند به کار بگیرم. اما به نظرم اتفاق جدید نیفتاده است. این رسانه‌ها از گذشته‌های دور همین‌گونه بوده‌اند و امروز نیز به همین شیوه عمل می‌کنند. ممکن است در برخی مقاطع شدید‌تر و غلیظ‌تر شده باشند، اما روند کلی آن تغییری نکرده است.

 

وی با بیان اینکه در انتقاد‌کردن باید حریم‌ها و حرمت‌ها حفظ شود، اظهار داشت: نقد فوق العاده خوب است. هرجامعه مدیریتی نیازمند نقد است. من به دنبال نیت‌خوانی نیستم و معتقدم نقد کردن هیچ اشکالی ندارد، اما به شرطی که نقد وارد حریم هتاکی نشود. این را دیگر نمی‌توان نقد دانست، هتاکی دیگر از سر دلسوزی نیست.

 

این روزنامه نگار تاکید کرد: باید به این سمت برویم که فضای ایجاد نقد را فراهم کنیم،‌باید کاری کنیم که اگر کسی نقدی دارد بتواند ابراز کند و حرفش را بزند.

 

مدیر‌مسئول شرق در پایان در خصوص روزنامه تحت مدیریت خود نیز گفت: ما رسانه‌ای حرفه‌ای هستیم که سیاست‌های کلی آقای روحانی و دولتش را قبول داریم و آن ها را نرویج می‌کنیم. اما در جایی اگر انتقاد داشته باشیم یا احساس کنیم اشکالی وارد است آن را بیان می کنیم و معتقدیم این نقد از سر دلسوزی و شفقت است.

 

حراست دانشگاه عادت کرده است که وارد هر مسئله‌ای شود

Posted: 10 Mar 2014 11:56 PM PDT

طرح مشکلات دانشجویان دانشگاه تهران با امید
جرس: یکی از نمایندگان دانشجویان دانشگاه تهران در گفت‌وگو با سرپرست جدید این دانشگاه اعلام کرد: هر نشریه مستقلی که قصد مجوز داشته باشد، حراست دانشگاه به راحتی در این زمینه ورود پیدا می‌کند و حتی بدون آنکه این نشریات تذکری از سوی کمیته ناظر بر نشریات گرفته باشند، اقدام به جمع‌آوری این نشریات می‌کنند. حراست دانشگاه عادت کرده است که مستقیما وارد هر مسئله‌ای شود.  

 

به گزارش ایسنا، جمعی از نمایندگان کانون‌های فرهنگی و انجمن‌های علمی دانشگاه تهران در نشستی با سرپرست دانشگاه، به طرح مشکلات و موانع فرهنگی موجود در دانشگاه و درد و دل‌های پنج ساله خود پرداختند

 

گل محمدی، مدیر کل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران در ابتدای این نشست با ارائه گزارشی از فعالیت‌های انجمن‌های علمی و کانون‌های فرهنگی دانشگاه، گفت: در حال حاضر 164 انجمن علمی بر اساس رشته‌های دانشگاهی در حال فعالیت‌اند که میزان 138 میلیون تومان از سوی معاونت علمی و نهاد ریاست جمهوری به این انجمن‌ها اختصاص می‌یابد. در حوزه فرهنگی نیز در حال حاضر 64 کانون فرهنگی در حال فعالیت هستند که بخشی از آنها در دانشکده‌ها و تعدادی دیگر در باشگاه دانشجویان فعالیت می‌کنند. همچنین 342 نشریه دانشگاهی در حال فعالیت است که در طول دو سال اخیر فقط یک نشریه دانشجویی توقیف شده است.

 

وی با اشاره به مشکلات کانون‌های فرهنگی و انجمن‌های علمی، گفت: مهم‌ترین مشکل کانون‌ها، کمبود بودجه است. انجمن‌های علمی بودجه خود را از معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری تامین می‌کنند که با توجه به آن مبلغ و تعداد انجمن‌های علمی، مبلغ بسیار کمی است. اما این مسئله برای کانون‌های فرهنگی و نشریات دشوارتر است. چرا که هیچ گونه بودجه‌ای به این فعالیت‌های فرهنگی اختصاص داده نمی‌شود.

 

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به برخی برخوردهای سلیقه‌ای در برخی از دانشکده‌ها، گفت: دانشجویان دانشکده‌ها به خاطر برخی ملاحظات سختگیرانه نسبت به فعالیت‌های کانون‌ها و نشریات در دانشکده خود همیشه گله‌مند بوده‌اند و نیز از امکانات کمی برخوردار هستند تا جایی که حتی یک اتاق اختصاصی برای کانون‌های فرهنگی وجود ندارد.

 

در ادامه این نشست نمایندگان کانون‌های فرهنگی و انجمن‌های علمی به دغدغه‌ها و مشکلات پیش‌رو فعالیت هایشان پرداختند.

 

شیرمحمدی، دبیر دبیران انجمن‌های علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه انجمن‌های علمی خط مقدم دانشگاه‌های کشور هستند، گفت: انجمن‌های علمی می‌توانند تشکلی غیر سیاسی و جریان‌ساز باشند و از آنجایی که دانش امروزه یکی از قدرت‌های جهانی به حساب می‌آید، از ریاست جدید دانشکده انتظار می‌رود با برنامه‌ریزی بنیادین و برنامه‌محور، به انجمن‌های علمی نگاه جدیدی داشته باشند چرا که رهبر معظم انقلاب سنگین‌ترین مسؤلیت را بر عهده دانشگاهیان می‌داند.

 

اختصاص سالن‌ها به تشکل‌های دانشجویی تبدیل به محل درآمدی برای دانشکده‌ها شده است

 

وی مهم‌ترین مشکل انجمن‌های علمی، مسئله مالی و نبود آیین‌نامه‌ مدون دانست و افزود: اکنون نیازمند طراحی ساز و کار مناسب آیین‌نامه برای روند فعالیت انجمن‌های علمی هستیم چرا که اکنون آیین‌نامه چارچوب‌بندی وجود ندارد. همچنین طرح‌های دانشجویان به دلیل مسائل مالی به انتها نمی‌رسد و اگر بودجه معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری نیز قطع شود، هیچ گونه بودجه‌ای برای این طرح‌ها وجود نخواهد داشت. هر چند که در طی سال‌های اخیر با توجه به رشد نمودارهای علمی دانشگاه، شاهد کاهش دو برابری این بودجه نیز بوده‌ایم.

 

شیرمحمدی با انتقاد از اینکه انجمن‌های علمی زیر نظر معاونت فرهنگی هستند، اظهار کرد: طرح‌های توسط معاونت فرهنگی صادر می‌شود و این در حالی است که برخی از معاونین فرهنگی نسبت به علمی بودن طرح‌ها آگاهی ندارند و آنها را به کمیته‌های علمی ارجاع می‌دهند و این مسئله باعث طولانی شدن مسیر اخذ مجوز می‌شود. امروزه در برخی از انجمن‌ها، امکانات مناسبی وجود ندارد و حتی یک اتاق اختصاصی به انجمن‌ها داده نمی‌شود. همچنین اختصاص سالن‌ها به تشکل‌های دانشجویی تبدیل به محل درآمدی برای دانشکده‌ها شده است.

 

اختصاص امتیاز علمی برای فعالان در انجمن ها

 

در ادامه محمود محمودی، دبیر دبیران انجمن علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با تاکید بر یکپارچگی ساختار انجمن‌های علمی در سراسر دانشکده‌های دانشگاه تهران، گفت: متاسفانه ساختار انجمن‌های علمی در دانشکده پردیس کشاورزی با دانشکده‌های دیگر متفاوت است و بر همین اساس با مشکلاتی روبرو هستیم. مسئله‌ دیگر تقویت انگیزه و مشارکت دانشجویان برای حضور در انجمن‌های علمی است توقع می‌رود یک امتیاز علمی برای دانشجویان مشغول به فعالیت در انجمن‌ها اختصاص داده شود و نیز امتیازات علمی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی که در نشریات دانشجویی مقاله می‌نویسند، داده شود.

 

غلامی، دبیر دبیران انجمن علمی پردیس ابوریحان نیز با انتقاد از آیین‌نامه اردوها، گفت: اخیرا برای برگزاری اردوهای علمی با مشکل مواجه شده‌ایم چرا که دانشگاه اعلام می‌کند فقط وسیله حمل و نقل برای اردوهایی که با فاصله 20 کیلومتری از دانشگاه برگزار می‌شود، در اختیار دانشجویان قرار می‌دهد.

 

حراست دانشگاه عادت کرده است که مستقیما وارد هر مسئله‌ای شود

 

احسان رستگار به نمایندگی از کانون‌های فرهنگی دانشگاه تهران و دبیر کانون دانشجویی رسانه با انتقاد از دخالت حراست دانشگاه در امور نشریات مستقل دانشجویی، گفت: از سال 89 که اولین نشریه مستقل دانشجویی به ثبت رسیده، با مشکلات متعدد مواجه بوده‌ایم و از لحاظ تامین بودجه، هیچ گونه پشتیبانی وجود ندارد و نهایتا یک پنجم فاکتورها تسویه می‌شود.

 

وی افزود: همچنین هر نشریه مستقلی که قصد مجوز داشته باشد، حراست دانشگاه به راحتی در این زمینه ورود پیدا می‌کند و حتی بدون آنکه این نشریات تذکری از سوی کمیته ناظر بر نشریات گرفته باشند، اقدام به جمع‌آوری این نشریات می‌کنند. حراست دانشگاه عادت کرده است که مستقیما وارد هر مسئله‌ای شود.

 

رستگار با تاکید بر سخن رهبری مبنی بر اینکه "لعنت بر کسی که می‌خواهد دانشگاه و دانشجو، سیاسی نباشد"، گفت: امام راحل نیز همیشه بر اهمیت فرهنگ تاکید داشتند و معتقد بودند دانشگاه مبداء همه تحولات است. شخص رئیس دانشگاه باید نگاهش به مسائل فرهنگی به گونه‌ای باشد که کانون‌های فرهنگی را در راس امور ببیند.

 

دبیر کانون دانشجویی رسانه دانشگاه تهران با بیان اینکه کانون‌های فرهنگی به واسطه اعتباری که دارند، مبالغی را از بیرون از دانشگاه جذب می‌کنند، اظهار کرد: اما حتی یک شماره حساب مستقل برای کانون‌ها وجود ندارد تا این مبالغ را به آن حساب واریز کنند و تنها یک حساب در دانشگاه وجود دارد که با واریز مبلغ به این حساب، 10 درصد کسر می‌شود و مابقی آن درگیر بروکراسی اداری می‌شود تا آنجا که کانون‌ها از گرفتن آن مبلغ منصرف می‌شوند.

 

دانشگاه بنگاه معاملات ملکی نیست

 

رستگار با تاکید بر اینکه دانشگاه بنگاه معاملات ملکی نیست، گفت: اخیرا شاهد هستیم که روسای دانشکده‌ها، تالارهای دانشگاه‌ها را به تشکل‌ها اجاره می‌دهند و به طور مثال برای برگزاری یک برنامه سه ساعته تالار فردوسی تهران با 30 درصد تخفیف از کانون‌ها سه میلیون تومان دریافت می‌کند یا در مورد دیگر تالار شیخ انصاری با 50 درصد تخفیف چهار میلیون تومان از کانون‌های فرهنگی برای یک برنامه دو ساعته دریافت می‌کند و این مسئله یک مطالبه جدی از سرپرست دانشگاه تهران است تا به این مسئله رسیدگی می‌شود.

 

لزوم تشکیل کمیته تحقیق و تفحص از وضعیت فرهنگی دانشگاه

 

در ادامه این نشست، علی عبدالحی، عضو کمیته ناظر بر نشریات با انتقاد از فضایی که در پنج سال گذشته در دانشگاه تهران حاکم بود، گفت: اولین درخواستی که از سرپرست جدید دانشگاه تهران داریم، این است که کمیته تحقیق و تفحصی در خصوص وضعیت فرهنگی دانشگاه تشکیل شود تا مشخص شود در این پنج سال چه بلایی بر سر فعالیت‌های فرهنگی دانشگاه آمده است. در دوران مدیریت آقای رهبر راکدترین فضای فرهنگی وجود داشته است.

 

وی با اشاره به وظایف کمیته ناظر بر نشریات، گفت: یکی از وظایف این کمیته، سیاست‌گذاری است که متاسفانه در دوره گذشته سیاست خاصی وجود نداشت و فضا امنیتی بوده است. دیگر وظیفه کمیته، نظارت بر نشریات است و باید توجه داشت که این کمیته، یک کمیته جناحی نیست و افراد متخصص باید در این مسئله فعالیت کنند.

 

عبدالحی با اشاره به گزینه‌های مطرح شده برای ریاست دانشگاه، گفت: برخی گزینه‌هایی برای ریاست دانشگاه مطرح می‌شود که این افراد جزو معاونین فرهنگی دوره ریاست آقای دکتر رهبر هستند. از دولت تدبیر و امید انتظار نمی‌رود که برای ریاست دانشگاه افرادی را که باعث و بانی به وجود آمدن فضای فرهنگی موجود هستند، به عنوان گزینه‌های ریاست عنوان کنند.

 

جلوگیری از دخالت نهاد بیرونی در مدیریت دانشگاه

 

به گزارش ایسنا، نجفی‌خواه، یکی دیگر از اعضای کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه، مهم‌ترین مشکل هشت سال اخیر دانشگاه را فضای امنیتی و فعالیت حراستی دانشگاه دانست و افزود: دست حراست دانشگاه از فعالیت فرهنگی باید کوتاه شود و هیچ نهادی خارج از دانشگاه در امور دانشگاه دخالت نکند. در این سال‌ها شاهد بودیم نهادهای مختلف با تماس یک تلفن در تمام امور دانشگاه دخالت می‌کردند.

 

نجفی‌خواه با بیان اینکه در جشنواره نشریات، همه نشریات باید حضور داشته باشند، گفت: متاسفانه در سال‌های اخیر نشریات سیاسی از جشنواره نشریات حذف شدند، در صورتی که در این جشنواره همه نشریات حق حضور دارند.

 

باید از زیر زمینی شدن فعالت‌های دانشجویی جلوگیری شود

 

وی با با گوشزد کردن این خطر که فعالیت‌های دانشجویی به سمت زیرزمینی شدن می‌رود، گفت: اگر فضای فرهنگی فعلی ادامه پیدا کند، فعالیت‌های دانشجویی به فعالیت‌های زیرزمینی تبدیل خواهد شد و مسؤلین دانشگاه باید بگذارند دانشکده علوم اجتماعی به این مسئله به عنوان یگ آسیب اجتماعی ورود پیدا کند.

 

نجفی‌خواه با انتقاد از دانشجویان پولی در دانشگاه تهران، گفت: دانشجو باید بر اساس دانش و شایسته‌سالاری در این دانشگاه تحصیل کند. بسیار زننده است که دانشکده‌ها از دانشجویان پول بگیرند و آنها را پذیرش کنند.

 

وی با انتقاد از انتخاب ریاست دانشکده‌ها در دوره ریاست دکتر رهبر، گفت: در آن دوره برای انتخاب رئیس دانشکده‌ها، انتخابات صورت نمی‌گرفت و صرفا افرادی که نزدیک به رییس دانشگاه بودند، انتخاب می‌شدند. این حق اعضای هیات علمی است تا از میان آنها رئیس دانشکده‌ها انتخاب شوند. امیدواریم فضا تغییر کند و دانشگاه تهران از لبه پرتگاه فاصله بگیرد.

 

توقیف نشریه دانشگاه علوم اجتماعی باعت کشته شدن آزادی بیان شد

 

در انتهای این نشست بهرامی، نماینده دانشجویان در کمیته نظارت بر نشریات با انتقاد از گفته دکتر گل محمدی مبنی بر اینکه طی دو سال اخیر فقط یک نشریه توقیف شده است، گفت: این نشریه تنها روزنامه دانشگاهی بود که هر روز چاپ می‌شد و هیات تحریریه بسیار مذهبی و انقلابی داشت.

 

وی افزود: توقیف این نشریه باعث شد تا فضا به شدت به سمت خفقان حرکت کند و همین آزادی بیانی نیمه جانی که در دانشگاه وجود داشت، کشته شود. در این سال‌ها حراست دانشگاه تمام نشریات را زیر ذره‌بین برد و همه دانشجویان طبیعتا برای اینکه مورد برخورد قرار نگیرند، دست به خودسانسوری زدند. بهتر بود آقای گل محمدی به تعداد نشریه‌های منتقد و تعداد نشریه‌هایی که از این فضا راضی هستند نیز اشاره می‌کرد.

 

آیین نامه نظارت بر نشریات خلاف قانون مطبوعات است

 

بهرامی با انتقاد از آیین‌نامه نظارت بر نشریات، گفت: آیین‌نامه نظارت بر نشریات دست این کمیته را برای توقیف نشریات باز گذاشته تا به راحتی به بهانه توهین به شخص حقیقی یا حقوقی، نشریات توقیف شود. این در حالی است که طبق قانون 30 مطبوعات، نشریات فقط با شکایت افراد حقیقی و حقویقی که به آنها توهین شده، توقیف می‌شوند و کمیته مذکور مستقیما نمی‌تواند نشریات را توقیف کند. 

يونيسف: سوريه يکی از خطرناک‌ترين مکان‌ها در روی زمين برای کودکان است

Posted: 10 Mar 2014 11:33 PM PDT

جرس: سازمان يونيسف معتقد است که سوريه يکی از خطرناک‌ترين مکان‌ها در روی زمين برای کودکان است.

 

به گزارش خبرگزاری رويترز، صندوق کودکان سازمان ملل متحد، يونيسف، روز دوشنبه اعلام کرد تعداد کودکانی که تحت تاثير جنگ داخلی در سوريه قرار گرفته‌اند، در سال گذشته دو برابر شده است.

بر اساس گزارش يونيسف ،بعد از سه سال جنگ داخلی در سوريه، اکنون اين کشور يکی از خطرناک‌ترين مکان‌ها در روی زمين برای کودکان به‌حساب می‌آيد.

به گزارش رادیوفردا، صندوق کودکان سازمان ملل می‌گويد تعداد کودکان کشته شده در جنگ سوريه از تعداد کودکانی که در هر جنگ ديگری کشته شده‌اند، بيشتر است.

به گزارش سازمان ملل تاکنون دست‌کم ۱۰ هزار کودک سوری در جنگ داخلی در اين کشور کشته‌شده‌اند.
 

انتقاد برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر از تداوم آزار و حبس خودسرانه مدافعان حقوق بشر

Posted: 10 Mar 2014 11:05 PM PDT

جرس: برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر، که برنامه مشترک «فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر» (FIDH) و «سازمان جهانی مبارزه با شکنجه» (OMCT) است، آزار ادامه دار و حبس خودسرانه مدافعان حقوق تبشر را محکوم کرد.  

 

به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران (عضو فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر)، «برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر» در پیامی رسانه ای آزار و بدرفتاری با زندانیان از جمله مریم شفیع پور، فرشید یداللهی، رضا انتصاری، سعید مدنی، شاهرخ زمانی، رسول بداغی، محمد جراحی، خسرو کردپور و مسعود کردپور را محکوم کرد و خواهان آزادی آنها شد.

 

متن این پیام به شرح زیر است:

 

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر، که برنامه مشترک «فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر» (FIDH) و «سازمان جهانی مبارزه با شکنجه» (OMCT) است، آزار ادامه دار و حبس خودسرانه مدافعان حقوق بشر را محکوم می کند.

روز 11 اسفند 1392، شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی خانم مریم شفیع پور را به خاطر فعالیت هایش در دفاع از حقوق دانشجویان به اتهام های «تبلیغ علیه نظام» و «تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی» به هفت سال زندان و دو سال محرومیت از فعالیت های رسانه ای و مجازی محکوم کرد. خانم شفیع پور از تاریخ 5 مرداد 1392 در زندان اوین تهران در بازداشت است و دو ماه از این مدت را در حبس انفرادی و بدون دسترسی به وکیل به سر برده است. بنا به گزارش ها، او در زمان حبس پیش از محاکمه مورد ضرب و شتم و شکنجه واقع شده است. مسئولان در توضیح اتهام خانم شفیع پور بر «ارتباط با خانواده های زندانیان سیاسی» و کمک به آنها، «عضویت در تشکیلات دانشجویی مبارزه با تبعیض تحصیلی»، «ارتباط با رسانه های خارجی» و «ارتباط با سران» مخالف در حبس خانگی تاکید کرده اند.

علاوه بر این، در روز 11 اسفند، دو تن از مدافعان حقوق درویشان و مدیران وبسایت مجذوبان نور، یعنی آقای فرشید یداللهی، وکیل دادگستری و عضو کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا، و آقای رضا انتصاری، عکاس خبری، به همراه آقای سعید مدنی، جامعه شناس و فعال حقوق بشر، به طور غیرمنتظره ای به زندان رجایی شهر، در 60 کیلومتری تهران، در نزدیکی شهر کرج منتقل شدند.

 

آقای سعید مدنی در خرداد 1392 در شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به شش سال زندان (چهار سال از آن حبس در تبعید) و 10 سال زندگی در تبعید محکوم شد و این حکم در بهمن ماه در مرحله تجدید نظر تایید شد. آقایان فرشید یداللهی و رضا انتصاری در تیرماه 1392 در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام های «تشکیل گروه غیرقانونی مجذوبان نور با هدف بر هم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و معاونت در اخلال در نظم عمومی» به ترتیب به هفت سال و شش ماه، و هشت سال و شش ماه زندان محکوم شدند. برنامه نظارت این انتقال به زندان رجایی شهر را مجازات این مدافعان حقوق بشر و خانواده های آنها و معادل با حبس در تبعید می داند که در قوانین ایران وجود ندارد. خانواده آقای یداللهی در شیراز در جنوب ایران، خانواده آقای انتصاری در جزیره کیش در خلیج فارس و خانواده آقای مدنی در تهران زندگی می کنند.

 

به علاوه، آقایان شاهرخ زمانی و رسول بداغی، دو فعال سندیکایی زندانی در رجایی شهر اخیرا با آزارهای شدیدی روبرو بوده اند. شاهرخ زمانی عضو هیات موقت بازگشایی سندیکای نقاشان و رسول بداغی عضو کانون صنفی معلمان ایران است. در روز 14 اسفند 1392، آقای شاهرخ زمانی به اداره اطلاعات شعبه مستقر در زندان اعزام و متهم به صدور و امضای بیانیه های انتقادی شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در این بازجویی، آقای زمانی با اعتراض به ارسال پارازیت از دستگاه هایی که از مهرماه 1392 برای جلوگیری از استفاده از تلفن های همراه در زندان نصب شده گفت این پارازیت ها باعث بیماری های روانی و جسمانی عده ای از زندانیان شده است. زندانیان دیگر و خانواده هایشان نیز در ماه های اخیر شکایت های مشابهی را عنوان کرده اند. در روز 26 بهمن نیز، مسئولان زندان آقایان زمانی و بداغی را به علت اعتراض به بسته شدن کتابخانه بند 12 به سلول انفرادی فرستادند ولی در پی اعتصاب غذای آنها و هم بندانشان هر دو را به بند بازگرداندند. در پی آن، در روز 3 اسفند، این دو به دادسرای عمومی و انقلاب کرج اعزام و اتهام های شورش در زندان، اخلال در نظم به آنها تفهیم شد. در نتیجه، این دو زندانی ممکن است دوباره محاکمه و محکوم شوند.

 

برنامه نظارت مطلع شده است که آقای محمد جراحی، عضو دیگر هیات موقت بازگشایی سندیکای نقاشان که در زندان رجایی شهر در حبس است، دچار سرطان است و خطر زندگی او را تهدید می کند، زیرا از مراقبت های پزشکی و درمان لازم محروم است.

 

سرانجام، برنامه نظارت اطلاع یافته است که دادگاه تجدید نظر استان حکم های آقایان خسرو کردپور و مسعود کردپور را تایید کرده است. این دو برادر و به ترتیب سردبیر و خبرنگار خبرگزاری مکریان هستند که بیشتر در باره وضعیت فعالان مدنی، زندانیان سیاسی و نقض حقوق بشر به ویژه در مناطق و شهرهای کردنشین ایران گزارش می دهد. دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد در تاریخ 18 آبان 1392، آقای خسرو کردپور را به اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس تعزیری در تبعید در زندان تبریز و به دلیل «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس و ۲ سال اقامت اجباری در شهرستان کرمان، و آقای مسعود کردپور را به به اتهام «اجتماع و تبانی» به سه سال زندان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به شش ماه حبس محکوم کرد. گروه تحقیق در باره حبس های خودسرانه سازمان ملل در رأیی که در نشست شصت و هشتم آن در 20 نوامبر 2013 (29 آبان 1392) به تصویب رسید، حبس این دو را خودسرانه تشخیص داد و خواهان آزادی فوری آنها شد.

 

برنامه نظارت از مقامات ایران به تاکید می خواهد که فوری و بدون قید و شرط تمام مدافعان حقوق بشر نامبرده در بالا و به طور کلی تمام مدافعان حقوق بشر را که در ایران زندانی هستند آزاد کنند، به تمام بدرفتاری ها علیه زندانیان و صدور حکم غیرقانونی حبس در تبعید پایان دهند و اعلامیه سازمان ملل در باره مدافعان حقوق بشر، اعلامیه جهانی حقوق بشر و عهدنامه های بین المللی حقوق بشر را که ایران تصویب کرده رعایت کنند.