جنبش راه سبز - خبرنامه |
- اسماعیل گرامیمقدم: امنیت کشور را با اتهامزنی و حبس و حصر نمیشود برقرار کرد
- پشت پرده ممنوعالخروجی جدید رئیس جمهور اصلاحات
- درخواست جمعی از فعالان سیاسی از هوتن دولتی برای شکستن اعتصاب غذا
- بیهوشی مریم شفیعپور در زندان و انتقال وی به بهداری
- انتقاد از دانهدرشتهایی که در دادگاه حاضر نمیشوند
- اصغر فرهادی: مادامی که ناآگاهی باشد، بیعدالتی هم خواهد بود
- دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین: دولت باید فعالیت احزاب را تضمین كند
- محسن میردامادی به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت
- بررسی جایگاه حقوق بشر در میان نیروهای سیاسی
- چهل مومن !
اسماعیل گرامیمقدم: امنیت کشور را با اتهامزنی و حبس و حصر نمیشود برقرار کرد Posted: 16 Dec 2013 07:37 AM PST جرس: اسماعیل گرامی مقدم، مشاور مهدی کروبی، با تاکید بر اینکه عاملان ایجاد حصر هیچ پاسخ حقوقی و قضایی برای اقدام غیر قانونی حصر آقایان موسوی و کروبی ندارند، به همین دلیل برای سرپوش گذاشتن بر این اقدام غیر قانونی اتهامات بیپایه و اساس را مطرح میکنند، می گوید: اتهامات را کسانی مطرح میکنند، که خود یکطرف دعوا هستند و معلوم نیست، اگر دادگاه صالحی تشکیل شود، جای شاکی و متهم عوض نشود و خود این آقایان ممکن است، توسط وکلای آقایان موسوی و کروبی مورد اتهام همین جرمها قرار بگیرند.
مشاور مهدی کروبی با ابراز تاسف از این که اقدامات برخی مسئولان تیشه به ریشه زدن است، تاکید می کند که این بداخلاقی ها نه تنها به حامیان نظام نمیافزاید، بلکه میلیونها انسان را این بداخلاقیها دلسرد از آینده میکند.
به گفته ی وی اگر جلوی احمدینژاد در مناظرهها و بیان اتهامات دروغ گرفته و تقیه میشد، کار بدانجا نمیرسید که در صحن علنی مجلس به تعبیر رهبری خلاف شرع و قانون اتفاق بیفتد و یک خانواده که دو برادر، رئیس دو قوه هستند، توسط رئیس دولت وقت مورد اتهامات اثبات نشده مالی قرار بگیرند، در حالی که در همان زمان، عاملین توطئه آن اتهامات، درحال غارت بیت المال بنا به گزارش تحقیق و تفحص مجلس بودند.
گرامی مقدم همچنین در باره ی پیشنهاد مناظره ی احمدی نژاد به رییس جمهور معتقد است که روحانی برای اثبات وفاداری خویش به منشور حقوق شهروندی باید از همین نقطه آغاز کند، یعنی اول از حقوق مخالف و منتقد خود دفاع کند تا پایهها و ریشههای دفاع از حقوق شهروندی حتی میان مخالفان نیز نهادینه گردد. زیرا آقای احمدینژاد با علم بر اینکه قادر به پاسخگویی نیست، راه فرار به جلو را انتخاب کرد.
متن کامل گفت و گوی کلمه با اسماعیل احمدی مقدم درباره ی احمدی نژاد، توافق ژنو و عملکرد سپاه و دخالت های این نهاد نظامی در سیاست کشور و همچنین حصر رهبران جنبش سبز به شرح زیر است:
درهفته گذشته اعلام مناظره آقای احمدینژاد با رئیس جمهور حسن روحانی واکنشهای زیادی را در کشور ایجاد کرد دیدگاه جنابعالی به کدام یک از این واکنشها نزدیک است؟
دو واکنش بیشتر نمود پیدا کرد که یکی به طور کل مناظره و حق پاسخگویی آقای احمدینژاد را منتفی میدانست و دیگری تشویق و ترغیب رئیس جمهور محترم به مناظره بود، به خوبی میدانید که از سال دوم مجلس هفتم در بعد اقتصادی سیاسی از منتقدین جدی آقای احمدینژاد بودم و آرشیو نطقهای قبل از دستور، مصاحبهها و مقالههای من از آن دوران تا پایان دوره آقا ی احمدینژاد، حاکی از موضع سیاسی روشن من، در قبال رفتارهای اقتصادی سیاسی وی است. اما دیدگاه من درباره مناظره یا عدم مناظره در میان و وسط قرار دارد و برخی از همفکران اصلاح طلب نیز مثل آقای تاجزاده که از زندان نظر خود را ایراد کردند، قائل براین هستم آقای رئیس جمهور برای اثبات وفاداری خویش به منشور حقوق شهروندی باید از همین نقطه آغاز کند، یعنی اول از حقوق مخالف و منتقد خود دفاع کند تا پایهها و ریشههای دفاع از حقوق شهروندی حتی میان مخالفان نیز نهادینه گردد. آقای احمدینژاد با علم بر اینکه قادر به پاسخگویی نیست، راه فرار به جلو را انتخاب کرد، بخوبی میداند جامعه و حکومت تجربه خوشایندی را از مناظرههای وی ندارد و او با دروغهای عجیب و غریب و اتهامات اثبات نشده به رقیبان، فضای جامعه را ملتهب خواهد کرد. ضمن اینکه به دلیل رعایت نکردن موازین اخلاقی در گفتمان مناظرهای آقای احمدینژاد، اساسا مناظره با وی مفید به فایده نیست و از این منظر معتقدم رئیس جمهور محترم از حقوق شهروندی آقای احمدینژاد دفاع کرده و با درخواست از صدا وسیما مقدمات پاسخگویی آقای احمدینژاد را فراهم کند. این اقدام به خودی خود رئیس جمهور را از میدان مناظرهای که انجام نشده کامیاب و پیروز بیرون خواهد آورد، اگر آقای رئیس جمهوردر دفاع از حق آقای احمدینژاد پیش قدم شود، اقدام در دفاع از حق شهروندی، رفته رفته رویه میشود و کار رئیس جمهور در عملی شدن منشور حقوق شهروندی آسانتر میگردد.
شما در چندین مصاحبه و ارائه مقاله از خوش بینترین تحلیلگران سیاسی درباره نتایج توافق نامه اخیر هستهای میان ایران و۱+۵ بودید، آیا فکر نمیکنید بیش از حد خوش بین بودهاید و اقداماتی نظیر اعمال تحریمهای جدید از سوی آمریکا و یا اظهار نظرهایی نظیر اینکه آقا جعفری فرمانده سپاه داشتند که ما حداکثرها را دادیم و حداقلها را گرفتیم این، اجرای توافق اخیر را با موانعی جدی روبرو کند؟
ببینید خوش بینی من و امثال من صرفا معطوف به اجرا یا عدم اجرای این توافق نامه نیست، بلکه خرسندی ما از این است که تغییر اساسی و رویکرد جدیدی در دیپلماسی خارجی رخ داده است که نتیجه آن پس از هشت سال میتواند به توقف تحریمها و سپس به کاهش آنها منجر شود و مردم که هشت سال پی در پی در اثر این تحریمها در زندگی روزمره دچار شدیدترین لطمات اقتصادی شدهاند، بتوانند کمری راست کنند و نفس نسبتا راحتی را تنفس کنند. در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید عرض کنم آمریکاییها در اعمال تحریم های جدید به بهانه اینکه این تحریمها آثار تحریم های گذشته است خبط بزرگی کردند و بهانه به دست منتقدان و مخالفان تندروی داخل کشور میدهند. البته از نظر افکار عمومی دنیا آمریکاییها صدمه میبینند، چرا که رهبری ایران مدتهاست تکرار میکند، غربیها مورد اعتماد نیستند. به هرحال درداخل دو کشور جریانات تندرو و مخالف توافق اخیر از هر فرصتی استفاده خواهند کرد، تا در اجرای تفاهم نامه شکست بوجود آورند. بیشتر نگرانی ما از طرف کنگره امریکا ست، چون به دلیل نظام سیاسی که آنجا حاکم است کنگره ضمن اینکه منافع ملی امریکا را در نظر دارد اما از استقلال رای و عمل برخوردار است. ولی در داخل ایران علی رغم هیاهوهایی که مخالفان توافق نامه براه انداختهاند نگرانی جدی ای وجود ندارد، چون حرف آخر را در ایران رهبری میزند و میزان تاثیر گذاری این مخالفتها تابعی از مواضع رهبری است، که تاکنون خوشبختاته از تیم مذاکره کننده حمایت کردهاند. متاسفانه برخی از منتقدین شیوه و گفتمانی را که در مخالفت پیش گرفتهاند نه تنها به نفع منافع ملی نیست، بلکه وجه این جریانات و شخصیتها را نیز خدشه دار میکند اولین بار نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل این توافق نامه را از آن جهت بد خواند که غربیها و امریکاییها حداکثری به ایران دادهاند و حداقلی گرفتهاند. حالا اگر فرمانده سپاه در داخل همین حرف را وارونه تکرار بکند، خوب معنیاش میشود، عدم موفقیت ایران در این مذاکرات، اقتدار دیپلماسی ایران میشکند و تلقی میشود که ایران بازی را باخته و اگر سردار جعفری از اظهارات آقای ظریف ناخرسند است! این جمله او را که امریکاییها از مردم ما میترسند، نه از توان نظامی ما و آن را به زیر سوال بردن اقتدار نظامی کشور میدانند؟! خوب آقای سردار جعفری هم با این اظهار نظرها که حداکثری دادیم و حداقلها را گرفتیم اقتدار سیاسی و دیپلماسی خارجی را متزلزل کرده و زیر سوال میبرد، گاهی بدتر از این مخالفین و منتقدین تفاهم نامه، چنان چشم را در برهمه چیز میبندند و زبان را خارج از کنترل عقل فقط برای اثبات ادعای خود ناروا میجنبانند: که مدعی شباهتهای این توافق نامه با قراردادهای ترکمن چای و گلستان میشوند، غافل از آنکه اپوزسیون برانداز نیز برای اثبات مخالفت با توافق نامه ژنو همین استدلالها را طرح میکنند وبه واقع در ابراز مخالفتهای خود بر خط اپوزسیون برانداز منطبق میشوند.
صحبت از سخنان سردار جعفری را میان آوردید و شاهد بودیم که ایشان ورود سپاه را به سیاست جزوظایف این نهاد خواندند و گفتند ما باید در سیاست دخالت کنیم و آنروزی که در سیاست دخالت نکنیم کلاهمان پس معرکه است تحلیل شما در باره این دیدگاها چیست؟
اولا: از جنبه قانونی و حقوقی این سخن درست نیست، چرا که در قانون نیروهای مسلح از ورود به دستجات سیاسی منع شدهاند و تفکیک هم نشدند، که کدام یک حق دارند، در سیاست وارد شوند و کدام یک حق ندارند، در قانون وظیفه سپاه دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی قید شده است و برای یک چنین وظایفی، نظامیگری و مسلح شدن تعریف شده است، میدان سیاست، میدان خردورزی است نه میدان جنگ، محیط سیاست، محیط رقابت سیاسی است نه محیط رقابت مسلحانه! آقای سردار جعفری تا اینجا که وظیفه سپاه دفاع از دستاوردهای انقلاب است حرف درست و قانونی را زده است، اما برای دفاع از این دستاوردها هرگز قانون به سپاه وظیفه دخالت در امورسیاسی را نداده است، و خیلی هم گنگ نیست. این بدان مفهوم است: دستاوردهای انقلاب ۵۷ عبارتند از: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و سپاه وظیفه دارد، در صورتی که گروهی مسلحانه در داخل و یا از خارج این دستاوردها را مورد تهدید و تهاجم نظامی قرار دهند، وارد عمل شده و برای حفظ این دستاوردها مداخله نظامی کند و همه دست سپاه را هم میبوسیم که در مقابل برهم زنندگان امنیت کشورو حفظ دستاوردهای انقلاب ایستادگی کند، دقیقا همان اقدامی که در اوایل انقلاب سپاه برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب با گروهای مسلح ایستادگی کرد. اگر گروهی در داخل و یا در خارج دستاوردهای انقلاب را مسالمت آمیز و سیاسی مورد تهدید قرار داد، احزاب سیاسی وفادار به انقلاب با خردورزی در میدان سیاست با کمترین هزینه به مقابله با این تهدیدات میپردازند و اگر به تعبیر آقای سردار جعفری امروز دستاوردهای انقلاب مورد تهدید سیاسی است این وظیفه احزاب و گروهای سیاسی است که از دستاوردهای انقلاب حفاظت کنند و در عرصه خارجی هم وظیفه دفاع از دستاوردهای انقلاب و اقتدار سیاسی کشور، وظیفه مسئولان سیاست خارجه و در راس آن یعنی آقای دکتر ظریف است، نه وظیفه مسئولان نظامی! فرماندهان نظامی باید تهدیدات نظامی را که تاکنون به درستی انجام دادهاند پاسخگو باشند. ثانیا: حضرت امام (ره) بعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی بیشتر از هر کسی بر حفظ دستاوردهای انقلاب تاکید داشتند و در وصیت نامه سیاسی خود با علم به آن، صراحتا ورود نیروهای مسلح و سپاه پاسداران را از دخالت در امورسیاسی منع کردهاند. چرا که فی نفسه به محض ورود و دخالت سپاه در سیاست، دو رکن اساسی دستاوردهای انقلاب یعنی آزادی و جمهوریت آسیب پذیر میگردد، پس سپاه که خود را وفادار به خط امام میداند، روا نیست که از خط امام فاصله بگیرد. در هشت سال گذشته تجربه نشان داد، که حمایتهای سیاسی سپاه از یک جریان خواص و بویژه رئیس دولت نهم و دهم که مورد حمایتهای این گروهها بودند، عاقبت بخیر نشد و سرانجام اتهامات آقای احمدینژاد دامن سپاه را هم گرفت و در یک سال آخر دولت آقای احمدینژاد، انرژی و توان سپاه صرف این بود، که حمایتهای گذشته خود را توجیه کند و از آقای احمدینژاد فاصله بگیرد، سپاه اگر بخواهد در سیاست دخالت کندشان و منزلتش از جایگاه تکریم و تقدس به جایگاه یک حزب سیاسی تنزل پیدا خواهد کرد و این نه به نفع منافع ملی و کشور است و نه به نفع جایگاه سپاه.
این روزها جریانات تند محافظه کار اتهاماتی نظیر مفسد فی الارض به آقایان موسوی و کروبی وارد میکنند و آنها را بدون محاکمه مجرم میخوانند، به نظر شما این تند شدن فضا از سوی تندروها به چه دلیل است؟ بله چندین نشانه و حکایت دارد: یک نکته آنست که عاملین ایجاد حصر هیچ پاسخ حقوقی و قضایی برای این اقدام غیر قانونی یعنی حصر آقایان موسوی و کروبی ندارند، به همین دلیل برای سرپوش گذاشتن بر این اقدام غیر قانونی اتهامات بیپایه و اساس را مطرح میکنند، تازه جای شگفتی است، این اتهامات را کسانی مطرح میکنند، که خود یکطرف دعوا هستند و معلوم نیست، اگر دادگاه صالحی تشکیل شود، جای شاکی و متهم عوض نشود و خود این آقایان ممکن است، توسط وکلای آقایان موسوی و کروبی مورد اتهام همین جرمها قرار بگیرند. بنابراین به صلاح فضای سیاسی کشور نیست که بدون تشکیل دادگاه و اثبات جرم یک طرف دعوا از تریبونهای ملی سوء استفاده کنند. نکته دوم: اینکه در گفتمان این دسته از روحانیون تند رو اخلاق پایمال میشود و حفظ حرمتها و گذشته افراد و حامیان آنها رنگ میبازد، واقعا جای تاسف است، آقایان توجه ندارند، این اقدام آنها تیشه به ریشه زدن است، ابهام و تشکیکی که در میان نسلهای قدیم و جدید با این اتهامات به وجود میآید نه تنها به حامیان نظام نمیافزاید، بلکه میلیونها انسان را این بداخلاقیها دلسرد از آینده میکند، آخر این آقای موسوی نخست وزیر هشت سال از سختترین دوران انقلاب که توامان با جنگ نظامی و اقتصادی مواجه بودهایم، با کمترین درآمدهای نفتی، سربلند کشور را اداره کرده، شهرت به نخست وزیر امام داشته، آقای مهدی کروبی که از قبل سال ۴۲ همراه امام مبارزه کرده و زندان رفته، شجاعت کروبی دربرابر هجوم ساواک به فیضیه قم را، که نهایتا منجربه عقب نشینی ساواک شد، مگر ازاذهان طلبههای آن روز و پیشکسوتان امروز حوزه علمیه و تاریخ انقلاب میتوان پاک کرد؟!. بعد از انقلاب ازبالاترین سطح اعتماد امام به آقای کروبی که بگذریم، آیا تاریخ انقلاب میتواند، فراموش کند، که در چندین سخنرانی در جمع خانواده معظم شهدا امام از آقای کروبی بعنوان مجاهد فی سبیل الله یاد کردند، آیا این سوابق درخشان ۵۰ ساله سزاوار بداخلاقیهای سیاسی است؟ وقتی که نخست وزیر دهه اول انقلاب دو دور رئیس مجلس کشور بدون طی مسیر قانونی حصر میشوند و یک سویه ۴ سال تمام از تریبونهای رسمی و غیر رسمی و صدا وسیما علیه آنها اتهامات اثبات نشده مطرح میشود، پایبندی ارکان حاکمیت به قانون در کجا باید هویدا شود. اتهام، اتهام را میآورد مگر از این اتهام زنیها کم کشور آسیب خورده، اگر جلوی آقای احمدینژاد در مناظرهها و بیان اتهامات دروغ گرفته و تقبیه میشد، کار بدانجا نمیرسید که در صحن علنی مجلس به تعبیر رهبری خلاف شرع و قانون اتفاق بیفتد و یک خانواده که دو برادر، رئیس دو قوه هستند، توسط رئیس دولت وقت مورد اتهامات اثبات نشده مالی قرار بگیرند، در حالی که در همان زمان، عاملین توطئه آن اتهامات، درحال غارت بیت المال بنا به گزارش تحقیق و تفحص مجلس بودند. امنیت کشور را با اتهام زنی و بداخلاقی و حبس و حصر نمیشود برقرار کرد، امنیت واقعی کشور با التزام به قانون، با رافت و بخشش که سیره پیامبر گرامی اسلام است، که در فتح مکه تجلی یافته، میسر میگردد، عقدگشایی حذف رقیبان جزء ایجاد التهاب در جامعه چیزی دیگری عاید کشور نخواهد کرد. |
پشت پرده ممنوعالخروجی جدید رئیس جمهور اصلاحات Posted: 16 Dec 2013 05:25 AM PST جرس: پررنگ شدن جایگاه رهبری در شرایط حاکمیت دوگانه باعث شد که سفر سید محمد خاتمی به آفریقای جنوبی برای شرکت در مراسم خاکسپاری نلسون ماندلا با وجود نظر مساعد رییس جمهور در نیمه راه متوقف شود.
به گزارش جرس، حساسیت آقای خامنه ای بر روی رهبر فقید "مبارزات ضد آپارتاید سیاهپوستان" و نماد "ضد خشونت با مخالفان سیاسی" نه تنها سفر خارجی رئیس جمهور اصلاحات را کن لم یکن کرد بلکه موجب ممنوع الخروج شدن دوباره وی شد.
|
درخواست جمعی از فعالان سیاسی از هوتن دولتی برای شکستن اعتصاب غذا Posted: 16 Dec 2013 04:55 AM PST جرس: جمعی از فعالان سیاسی با انتشار نامهای از هوتن دولتی خواستهاند اعتصاب غذایش را بشکند.
به گزارش جرس، این نامه به امضای ادیب برومند رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران، نعمت آزرم شاعر و استاد دانشگاه، مه لقا اردلان عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، خسرو سیف دبیر کل حزب ملت ایران، مهندس حشمت الله طبرزدی دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران، تیمسار سرلشکر ناصر فربد رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش، باقر قدیری اصل دبیر کل حزب ایران و محمد ملکی رئیس پیشین دانشگاه تهران رسیده است.
با وجود گذشت بیش از دو هفته از اعتصاب غذای مهندس هوتن دولتی، مسوول سابق سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت وی می گذرد، اما هنوز از سوی مسوولین بند سیصد و پنجاه زندان اوین و دادستانی به درخواست این زندانی سیاسی واکنشی مثبت نشان داده نشده است.
این زندانی سیاسی که از بیست و شش اسفندماه سال گذشته به اتهام عضویت در جبهه ملی ایران و تبلیغ علیه نظام در زندان به سر می برد به واسطه ی ابتلا به عارضه ی قلبی پرولانس دریچه ی میترال از سال هشتاد مداوما تحت نظر پزشک بوده اما روند درمانی وی از زمان بازداشت، به دلیل بی توجهی مسوولان زندان متوقف شده است.
آقای دولتی اخیرا با توجه به بی توجهی مسوولین زندان، درخواست کرده بود که با هزینه ی شحصی خود مداوا شود اما مسوولین بهداری اوین و دادستانی به درخواست وی رسیدگی نکردند.
این عضو جبهه ملی ایران پیش تر از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه ابتدا به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شد ولی این حکم در دادگاه تجدیدنظر به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال و نیم حبس تعلیقی و همچنین 5 سال محرومیت از هرگونه فعالیت سیاسی تغییر کرد.
متن کامل نامه جمعی از فعالان سیاسی در ادامه آمده است:
صدای اعتراض و مظلومیت شما را مبنی بر مطالبهی حقوق انسانی و قانونی ابتدایی زندانیان سیاسی؛ برای رسیدگی به وضعیت درمانی تان، شهروندان آگاه در ایران و نهادهای حقوق بشری جهان شنیدند.
|
بیهوشی مریم شفیعپور در زندان و انتقال وی به بهداری Posted: 16 Dec 2013 04:25 AM PST جرس: مریم شفیعپور در طی هفته گذشته در بند نسوان زندان اوین چند بار دچار تپش قلب شد. به نحوی که چندین مرتبه ضربان قلب آن به 140 عدد در دقیقه می رسد و یکبار نیز به طور کامل بیهوش و بلافاصله به بهداری زندان منتقل می شود.
به گزارش جرس، پزشک مقیم در بهداری در آن زمان عنوان می کند که مریم شفیع پور نیاز فوری به "ام آر آی" دارد ولی دستور پزشک با بی توجهی مسوولان زندان مواجه می شود. علاوه بر این مریم شفیع پور که از چند هفته پیش از درد شدید دندان رنج می برد تا کنون موفق به معاینه توسط دندان پزشک نشده است و از درمان دندان وی ممانعت به عمل آمده است.
افشین بایمانی به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد
به گزارش جرس، در پی حمله قلبی و نارسایی های تنفسی این زندانی سیاسی به بیمارستان اعزام شده و مدت یک روز در اورژانس بیمارستان بستری بود.
به گفته ی پزشکان معالح وی باید به مدت چندین روز در بیمارستان زیرنظر متخصصان، تحت درمان قرار گیرد اما پس از یک روز اقامت در بیمارستان برخلاف نظر پزشکان معالج بایمانی به زندان برگردانده شد.
افشین بایمانی که به علت هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران با یک درجه تخفیف به زندان ابد محکوم شده است، بیش از شش سال است که از امکان برخورداری از مرخصی کوتاه مدت محروم است.
مادر ستار بهشتی: قتل عمد بوده،شبه عمد را نمی پذیریم
|
انتقاد از دانهدرشتهایی که در دادگاه حاضر نمیشوند Posted: 16 Dec 2013 03:58 AM PST در چهارمین جلسه دادگاه اختلاس از بیمه ایران جرس: چهارمین جلسه رسیدگی مجدد به پرونده اختلاس از بیمه ایران صبح روز دوشنبه در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در ابتدای چهارمین جلسه رسیدگی مجدد به پرونده اختلاس از بیمه ایران، قاضی محمدی کشکولی از نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست مربوط به متهم «م. خ» را قرائت کند.
نماینده دادستان گفت: «م. خ» متهم به وصول تعرفه مازاد بر حقوق دولتی به صورت غیرقانونی به میزان یک میلیارد و 250 میلیون تومان و اختلاس به مبلغ 895 میلیون ریال است.
قاضی از متهم خواست تا در جایگاه قرار گیرد و به دفاع از خود بپردازد.
متهم با بیان این که هیچ کدام از این اتهامات را قبول ندارم، ادامه داد: دفتر فنی استانداری مبادرت به اخذ وجوه از معدنداران میکرد و این روند یک روند عادی شده بود و غیرمجاز نبوده است؛ لذا این کار با مجوز مدیرکل دفتر فنی صورت میگرفت.
متهم «م. خ» خاطرنشان کرد: این اتفاقات از قبل میافتد و حتی سازمان بازرسی کل کشور که موضوع را بررسی میکرد این وجوه اخذ میشد و محرمانه نبود. امضای قراردادها در دفتر فنی توسط مدیرکل صورت میگرفت و مبلغها تعریف شده بود. آقای «ب» در جلسه هفتم دادگاه قبلی به صراحت گفت که چکها را در اختیار کارمندان قرار میدادیم و فکر نمیکردم که این کار تخلف محسوب میشود.
قاضی محمدی کشکولی در این میان گفت که در آییننامه اجرایی، نحوه محاسبه حقوق دولت و تکالیف آنها مشخص شده است. شما رییس گروه معدن بودید، در آن قرارداد نوشته شده بود به ازای هر متر مکعب 250 ریال عوارض دولتی اخذ شود که شما علاوه بر این مبلغ، 500 ریال اضافه از معدنداران میگرفتید، چرا این مازاد را به حساب شخصی خود واریز میکردید؟
متهم در پاسخ گفت: من شخصا پولی را دریافت نکردم؛ چرا که رابط بودم. هماهنگیها را انجام نمیدادم. همه معدنداران میدانستند که این مبلغ به دستور مدیرکل دفتر فنی از آنها گرفته میشود و آنها به این موضوع اشراف داشتند، البته این را باید بگویم که این اتفاق از زمانهای گذشته رخ میداده و در واقع عرف شده بود.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا درست است که شما حقوق دولت را به صورت دستی دریافت میکردید؟ که متهم پاسخ داد: در این کار اشکالی نمیدیدم. استانداری در جریان امور بود و حراست آنجا که بسیار قوی است از ریز ماجرا خبر داشت. باید بگویم که من دستوردهنده نبودم. در اینجا کسی دستور کتبی نمیداد.
قاضی کشکولی خطاب به «م. خ» گفت مبالغی را که از معدنداران دریافت میکردید صرف چه هزینههایی میشد؟
متهم پاسخ داد: به ما میگفتند این مبالغ را برای خانوادههای شهدا و پاداش به پرسنل هزینه میکنند و من دیگر نمیپرسیدیم که آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر.
قاضی ادامه داد: در گزارش سازمان بازرسی کل کشور به صورت شفاف ذکر شده که بخشی از این پولها توسط شما وصول میشد، آیا چنین چیزی صحت دارد؟ که متهم پاسخ داد: تمام این کارها با اطلاع مدیریت و استاندار انجام میشده و باز هم میگویم که این مبالغ دریافتی تعریف شده بود.
قاضی کشکولی از متهم پرسید چکهایی که شما پاس کردید حتی شمارههای آن در گزارشات سازمان بازرسی کل کشور آمده، حال از شما میپرسم که چقدر خارج از تعرفه از معدنداران دریافت کردهاید؟
متهم پاسخ داد: نمیدانم. زیرا این مبالغ ثبت نمیشد. تنها اموالی که دولتی بود به ثبت میرسید.
متهم ادامه داد: مدیرکل به ما میگفت که اینها را ثبت نکنید. من نمیگویم این کارها قانونی بوده اما با مجوز مدیرکل دفتر فنی صورت میگرفته است و باز هم میگویم که استاندار در جریان این اتفاقات بود.
قاضی از متهم پرسید این روند تا چه زمانی ادامه داشت؟ که متهم در پاسخ گفت: تا زمانی که معادن را طبق مصوبه مجلس از وزارت کشور تحویل و به وزارت صنایع و معادن دادند.
قاضی بار دیگر از متهم پرسید شما خودتان شخصا چه مقدار دریافت داشتید؟
متهم گفت: خاطرم نیست. همان مبالغی که سازمان بازرسی کل کشور در گزارشش اعلام کرده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: در تاریخ 90/6/5 سازمان بازرسی کل کشور گفته است که 10 میلیارد و 372 میلیون و 500 هزار ریال با هماهنگی شما وصول شده که در این میان شما 202 میلیون تومان را دریافت کردهاید، آیا این را قبول دارید؟
متهم گفت: من از این مبالغ بیاطلاع هستم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما گفتید هر مبلغی که سازمان بازرسی کل کشور بگوید قبول میکنید و این مبلغ در گزارش سازمان بازرسی کل کشور آمده است.
«م. خ» خاطرنشان کرد: من این مبلغ را الان از زبان شما میشنوم و اطلاعی ندارم.
قاضی بار دیگر از متهم پرسید که آیا شما در مجموع 26 فقره چک را پاس کردهاید که مبلغ آن 239 میلیون و 700 هزار تومان است و این مبلغ به حساب شما واریز شده؟
متهم پاسخ داد: بله، قبول دارم.
قاضی رسیدگیکننده به این پرونده در مورد ساخت و سازهای متهم از وی سوال پرسید که متهم گفت: من از سال 79 انبوهسازی میکردم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید که چرا این کار را با حساب مشترک انجام میدادید؟ که «م. خ» پاسخ داد: من قصد تخلف نداشتم.
متهم در پاسخ به این سئوال که در کارهایتان با چه کسی ارتباط داشتید؟، گفت: با مدیرکل دفتر فنی در ارتباط بودم. در رابطه با خرید و فروش مسکن باید بگویم که من از سالهای گذشته ساخت و ساز میکردم و آدرس تمام ساخت و سازهایم را به همه دادهام.
قاضی از متهم پرسید که شما به صورت نقدی مبالغی را دریافت کردهاید؟
متهم پاسخ داد: بله، به صورت نقدی و تراول مبالغی را دریافت کردهام که البته بسیار اندک بوده است.
قاضی پرسید: حدود چه مبلغی؟
متهم پاسخ داد: خاطرم نیست چرا که این مبالغ را ثبت نمیکردیم.
قاضی بار دیگر از «م. خ» پرسید که میزان 500 ریال به ازای هر متر مکعب را چه کسی مشخص میکرد؟
متهم پاسخ داد: مدیرکل مشخص میکرد و ما این مبالغ را دریافت میکردیم.
قاضی از «م. خ» پرسید آیا شما اطلاع داشتید که این مبالغ استفاده شخصی میشد؟
متهم گفت: خیر، اطلاع نداشتم. به ما گفته بودند این مبالغ برای دهه فجر و پاداش به کارمندان استفاده میشد، البته به ما ارتباطی نداشت که بپرسیم به چه علت خرج میشود.
در ادامه جلسه دادگاه، قاضی محمدی کشکولی از وکیل مدافع «م. خ» خواست تا در جایگاه قرار گیرد و به دفاع از موکل خود بپردازد.
علی نجفیتوانا با حضور در جایگاه در دفاع از موکل خود گفت: اتهامات منتسب به موکلم به گونهای است که به نظر میرسد اراده بسیار قوی برای چنین کاری وجود داشته است. در این پرونده استاندار وقت به صراحت اعلام کرده که این اقدامات صورت میگرفته و ما به محض متوجه شدن دستور دادیم که این اقدامات را جمع کنند. من از دادگاه خواهشمندم که استانداران پیشین را دعوت کنند و بپرسند چرا این دستور را دادهاید؟
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: زمانی که جرمی اتفاق میافتد چرا مدیران و دانه درشتها درگیر نمیشوند؟ در هر فساد مالی متاسفانه رد پای دانه درشتها وجود دارد، اما خودشان حضور ندارند.
این وکیل دادگستری گفت: وجوهی طبق تصویب استاندار و دستور صریح مدیرکل به تصویب رسیده و دریافت شده و آنچه اشتباه به موکل من تفهیم شده، وصول است؛ چرا که آقایان طبق دستور مدیرکل این وجوهات را دریافت میکردند.
وی گفت: گزارش سازمان بازرسی کل کشور به عنوان ضابطان دادگستری زمانی میتواند منشا اظهارنظر باشد که در تعارض با حقیقت باشد. ما در اینجا هیچ شاکی نداریم.
نجفیتوانا در مورد اختلاس گفت: در بحث اختلاس باید بگویم که وجوه باید دولتی باشد و در اجرای وظایف به کارمندان سپرده و وی به نفع خود آن را برداشت کند. خود سازمان بازرسی اعلام میکند که وجه به مدیرکل داده شده است و وی (مدیرکل) این مطلب را پذیرفته و آن را دریافت کرده است.
وکیل مدافع «م. خ» با بیان اینکه استاندار وقت این موضوع را تایید کرده است، گفت: استاندار و سازمان بازرسی این موضوع را تایید کردهاند که با دستور مدیرکل این اتفاقها صورت میگرفته است. موکل من پولی را برداشت نکرده و باید بگویم که آن وجه دولتی نیست. آقای استاندار و مدیرکل برخلاف قانون دستور دادند و پول حرام را خرج پاداش کارمندان و اعیاد کردند. تا چه وقت باید یقهی این خرده پاها را گرفت. در اینجا باید از استاندار وقت پرسید که چرا چنین کاری را انجام دادهاند؟
وی بیان کرد: تقاضا دارم که قضات عالی مقام با عنایت به مجموع شرایط در راستای اجرای عدالت کیفری، برائت موکلم را صادر کنند و نشان دهند که استقلال قضایی وجود دارد.
قاضی خطاب به وکیل مدافع «م. خ» گفت: این جرم از جرایم غیرقابل گذشت است پس نیازی به شاکی خصوصی ندارد.
نجفیتوانا در ادامه گفت: باید بگویم وجوه را مدیرکل دریافت میکرده و موکل من فقط آنها را به حساب خود واریز کرده است و در این راستا نمیتوانست حساب عمومی باز کند.
این وکیل دادگستری در پایان دفاعیات خود گفت: این وجه دولتی نیست و خلاف شرع و حرام است؛ بنابراین بحث اختلاس قابل انتساب نیست. از لحاظ معنوی نیز موکلم قصد ارتکاب به جرم را نداشته و بیگناه است و تقاضای حکم برائت دارم.
در ادامه چهارمین جلسه رسیدگی مجدد به پرونده اختلاس از بیمه ایران قاضی محمدی کشکولی از نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست مربوط به «ف. ه» را قرائت کند. توکلی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: «ف. ه» رییس وقت اداره اعتبارات بانک ملت متهم است به دریافت رشوه به میزان 60 هزار درهم بابت خرید مبلمان در دبی و دریافت یک میلیون و 300 هزار درهم بابت خرید آپارتمان در دبی که از آقای «د. س» دریافت کرده است. قاضی محمدی کشکولی از متهم خواست در جایگاه قرار بگیرد و از وی پرسید که آیا این اتهامات را با توجه به اظهارات آقای «د. س» قبول دارید؟ متهم «ف. ه» گفت: همه اتهامات را رد میکنم و هیچ کدام را قبول ندارم. وی ادامه داد: برای خرید مبلمان باید بگویم که 60 هزار درهم نبوده و 54 هزار درهم که معادل 13 میلیون و 500 هزار تومان میشد. این متهم ادامه داد: من با آقای «د. س» ارتباط مالی نداشتم و تنها ارتباط من با ایشان ارتباط اجتماعی بوده است و آن به دلیل این بود که ایشان یکی از مشتریهای خوب ما محسوب میشدند. این متهم گفت: آقای «د. س» در اظهاراتشان گفتند که من اقامت دائم در دبی دارم. باید بگویم که اقامت من سه ساله است و اگر هر شش ماه یک بار به دبی نروم باطل میشود، البته باید گفت که اصلا اقامت دائم برای دبی وجود ندارد. قاضی خطاب به متهم گفت: «د. س» در اظهاراتش گفته که 10 الی 11 مرتبه وامهای متعددی تحت عنوان صادرات و واردات از شما اخذ کرده، آیا این را قبول دارید؟ که متهم گفت: من با چه ادلهای اینجا هستم. شما به من مدرک نشان دهید. در رابطه با تسهیلات باید بگویم که در بانک برای اعطای تسهیلات حدودی وجود دارد. این متهم ادامه داد: «د. س» در بخش دیگری از اظهاراتش گفته که برای من بلیط هواپیما تهیه میکرد، اما باید بگویم که من زمانی که بلیط پیدا نمیکردم و چون ایشان آشنا داشتند به ایشان میگفتم اما خودم حضوری بلیط را از آژانس تحویل میگرفته و هزینه را پرداخت میکردم. این متهم در پاسخ به سوال قاضی که گفت شما با همه مشتریهایتان سریع دوست میشوید، گفت: من الان صدها دوست دارم که مشتری خوب بانکها بودند. ایشان هر وقت میآمد و میگفت از من سوال دارد و در اتاق من به روی همه باز بود. من نیز به کارمندانم میگفتم که به ایشان وقت بدهید چرا که اگر ما مردم را راهنمایی نکنیم مردم چگونه میتوانند مشکلاتشان را حل کنند. قاضی محمدیکشکولی پایان جلسه دادگاه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدی فردا (سهشنبه) 9:30برگزار میشود. |
اصغر فرهادی: مادامی که ناآگاهی باشد، بیعدالتی هم خواهد بود Posted: 16 Dec 2013 03:12 AM PST جرس: فیلم «گذشته» از روز جمعه، 20 دسامبر، در سینماهای لسآنجلس و نیویورک اکران خواهد شد و اصغر فرهادی که باردیگر نامزد جایزه گلدن گلوب شده، در گفتوگو با شبکه CBS آمریکا، آرزو کرده است روزی همه ایرانیهای موفق در خارج از کشور، به میهن بازگردند که این یک اتفاق بزرگ خواهد بود.
فرهادی ابتدای کلام درباره «گذشته» و ایده ساخت فیلم صحبت کرد و گفت: قبل از اینکه شروع به نوشتن داستان کنم، تقریبا همه از نگرانیهایشان در اینباره به من میگفتند. به همین دلیل همراه با خانوادهام به فرانسه رفتیم و دو سال آنجا زندگی کردیم و کمکم راهی برای رفع این نگرانیها پیدا کردیم. اول که به فرانسه رفتیم، به دنبال تفاوتهای میان فرهنگ دو کشور بودم، اما این اشتباه بود؛ من به دنبال شباهتهای فرهنگی رفتم و اساس داستانم را بر مبنای شباهتهای دو نفر از نقاط مختلف جهان گذاشتم.
«جیان قمیشی»، خبرنگار CBS از کارگردان اسکاری سینمای ایران درباره موفقیت بیسابقه «جدایی» در سطح جهانی پرسید، اینکه واقعا تابه حال به راز این استقبال چشمگیر فکر کرده است؟ «ابتدا که داشتم فیلم را میساختم، تصورم این بود مخاطبانم ایرانی هستند؛ چون فیلم سرشار از دیالوگهای فارسی است و تصور نمیکردم بتواند با مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کند. بعد از پایان ساخت فیلم، یکی از مسئولان جشنواره برلین به ایران آمد تا فیلم را ببیند. اما به او گفتم من حتی برای فیلم زیرنویس آماده نکردهام و گمان نمیکنم به کار جشنواره شما بیاید. اما او به همراه یک مترجم در دفتر من «جدایی» را تماشا کرد و بعد گفت این فیلم بسیار عالی است و آن را میخواهیم. آنجا بود که فهمیدم این تفاوتها نیست که موجب جذب تماشاگر میشود، بلکه شباهتها است که به دل آنها مینشیند.
سوال بعدی از فرهادی درباره وجهمشترک فیلمهایش بود؛ اینکه از «چهارشنبه سوری» تا «جدایی» و «درباره الی» همگی المانهای مشابهی دارند و مشکلات تالمبرانگیز، ماهیت عشق و زندگی خانوادگی را روایت میکنند. او درباره علت تاکیدش بر این موضوعات خاص گفت: خانواده متشکل از کودک، بزرگسال، سالمند، زن و مرد است. خانواده در واقع یک جامعه کوچک است که اگر بتوانیم ارتباط میان آنها را تعریف کنیم، میتوان آن را تشبیه به یک جامعه بزرگتر نمود. من نمیخواهم به این نتیجهگیری برسم که روابط در خانواده نشانهای از نوع ر,ابط در جامعه است، اما خانواده میتواند خود نشان دهنده بخش از یک اجتماع باشد. وقتی فردی از خانواده بیرون میآید و وارد اجتماع میشود، در واقع نوعی نقاب به صورت میزند؛ اما وقتی به خانواده بازمیگردد، اگرچه آن نقاب را برنمیدارد، اما کم و بیش مثل خود اعضای خانواده میشود.
در فیلمهای «جدایی» و «گذشته»، بهخصوص فیلم آخر روابط عاشقانه با نوعی تالم و ناراحتی همراه است که تماشاگر با تماشای دو فیلم به این امر پی میبرد. آیا این ماجرایی است که شخصا به شما ارتباط دارد؟ فرهادی در جواب این سوال گفت: این چیزی است که از ناخودآگاه من میآید، اما ما این شخصیتها را در یک شرایط پیچیده و دشوار قرار دادهایم. اینها در بسیاری موارد تنها هستند و به خاطر همین ما احساسشان را درک کرده و با آنها ابراز همدردی میکنیم. همه این افراد در زیر یک سقف هستند، اما در دنیای شخصیشان تنها گرفتار شدهاند و هیچ ارتباطی با هم ندارند.
اگر بخواهیم این فیلم را یک اثر شخصیتمحور بدانیم که تصویر دقیقی از یک رابطه خانوادگی را به تصویر کشیده، شما چقدر تلاش کردید این حس نزدیکی را ایجاد کنید و به بازیگران این حس را القا کنید. اول اینکه داستان ابتدا در ذهنم شکل میگیرد. ایده فیلمهایم همگی بر اساس خاطرات خودم یا آنهایی که دوستانم برایم تعریف میکنند است. اینگونه نیست که من یک کاراکتر داشته باشم و بخواهم برای او داستانی بسازم. از این طریق دیگر تبعیض میان بازیگرانم ایجاد نمیکنم. هیچوقت نمیگویم این کاراکتر بد است و آن یکی خوب، چون همه آنها میتوانند برای نقشهایشان دلایلی داشته باشند. من هرگز کاراکترهایم را دستهبندی نمیکنم.
مساله دوگانه و اصلی در فیلم «گذشته» این است که آیا باید به واکاوی گذشته بپردازیم و یا آن را فراموش کنیم و پشت سر بگذاریم. به نظر شما جواب قانعکنندهای برای این سوال وجود دارد؟
فرهادی در پاسخ به این سوال گفت: این مشکل اصلی من هم است و برای آن پاسخی ندارم و نمیدانم آیا باید به گذشته برگردیم آن را مرور کنیم و یا آن را فراموش کنیم. فکر نمیکنم این تنها یک مساله شخصی باشد و میتوان آن را به جامعه بسط دهیم. آیا جامعه نیز باید به گذشته مراجعه و آن را جستجو کند و یا به طور کامل آن را فراموش کند و به آینده بنگرد؟ من از جایی میآیم که نگاه به گذشته جزئی از فرهنگ آن است، همانند چیزی که در شخصیت احمد در فیلم میبینیم و در عین حال شخصیت دیگری در فیلم داریم که گذشته را فراموش کرده و چشم به آینده دارد. اما نمیدانم که آیا آنها کاملا گذشته را فراموش میکنند یا در حال فرار از آن هستند و موقعیت متوازن میان این دو چیست؟
فرهادی در پاسخ به اینکه شما چقدر در گذشته زندگی میکنید؟ گفت: من از فرهنگ ایرانی میآیم، اما میتوانیم به شیوههای گوناگون به گذشته نگاه کنیم، زمانی به گذشتهام نگاه میکنم و خواهان تغییر و سانسور آن هستم، گذشتهای نیز وجود دارد که بسیار غمگین و دردناک است.
خالق «چهارشنبه سوری» درباره مشکلات فیلمسازی در ایران و ارزیابیاش از ساخت فیلم در فرانسه گفت: زمانی که چهل سال بر روی یک مسیر تعیین شده حرکت کنید، به کار در این سیستم عادت میکنید و زمانی که به جایی میروید که مسیر هموار است، شما همچنان مسیر قبل را بدون تغییر ادامه میدهید. وقتی در ایران انقلاب روی داد، من 16 ساله بودم و این اتفاق بخشی غیرقابل انکار از شخصیت من است. دو نوع سانسور وجود دارد سانسوری که از بیرون میآید و آنچه خیلی خطرناکتر است، خودسانسوری است. فکر میکنم زمانی که برای ساخت فیلم به خارج از ایران آمدم، از سانسور خارجی آگاهی نداشتم و از قبل درگیر خودسانسوری بودم.
خبرنگار CBS در ادامه پرسید: شما چگونه توانستید در مسیری قدم بردارید که چندان برایتان مشکلآفرین نباشد؟ در مقایسه با فیلمسازان ایرانی مثل جعفر پناهی که به مشکلات اساسی برخوردهاند، چگونه از این مشکلات اجتناب کردید؟ فرهادی در پاسخ گفت: «اگر یک کارگردان آمریکایی و یا اروپایی برای ساخت فیلم به ایران بیاید، حتی یک سکانس هم نمیتواند بسازد. در واقع قوانین و مقررات بخشی از ماست و شکل یک تناقض درونی است که بعضی مواقع در ما ایجاد میشود. گاهی ما بر قوانین چیره میشویم و زمانی قوانین بر ما و اینگونه نیست که ما همیشه تسلیم قوانین باشیم و همواره تناقضاتی در ما شکل میگیرد که باید بر آن چیره شویم.
این کارگردان ایرانی در پاسخ به اینکه چگونه مرز میان خودسانسوری سازنده که محتویات نهایی فیلم را تغییر نمیدهد و خودسانسوری مخرب را تعیین میکنید؟ گفت: مرز میان این دو بسیار مبهم است من برای خودم قانونی وضع کردهام و هرگاه حتی یک خط، پاراگراف و... مینویسم، مدتی آن را کنار میگذارم و دوباره به سراغ آن میآیم و آن را میخوانم. اگر دیدگاهم باورپذیر بود، متوجه میشوم آن را بدون خودسانسوری نوشتهام و در صورتی که غیر باورپذیر باشد، مشخص میشود نوعی خودسانسوری در آن ایجاد شده است.
پس از آن خبرنگار CBS از فرهادی پرسید: موضوع فیلم «گذشته» سیاسی نیست، آیا این بخش از سلیقه هنری شماست و یا با آن راحتتر هستید؟ «در این فیلم بصورت مستقیم به سیاست پرداخته نمیشود، اما به صورت غیرمستقیم درباره یک کشور و یا جامعه سخن میگویم و به رابطه میان جوامع میپردازم که به نوعی با سیاست مرتبط است. در این روش فیلمسازی دو نوع رویکرد وجود دارد، میتوان به انتقاد از دولت و سیستم پرداخت و یا اینکه جامعه و مردم را نقد کرد؛ که من روش دوم را انتخاب کردم. چون فکر میکنم مادامی که ناآگاهی وجود داشته باشد، بیعدالتی هم خواهد بود. پس من با مردمی در جامعه طرف هستم که به هیچکس اجازه نمیدهد بیعدالتی کند. پس کاری که فیلمهای سیاسی میکنند این است که از سیستم انتقاد میکنند و دولت را زیر نظر دارند.
در مراسم اعطای جوایز اسکار، شما میدانستید که شانس پیروزی دارید و آگاه بودید که صحبتهای شما را همه میشنوند؛ سخنانی که از نگاه رسانههای ایران تعبیر به انتقاد از دولت آمریکا شد. شما چقدر هنگام سخنرانی احساس کردید تحت فشار هستید تا صحبتهای درست ایراد کنید؟ فرهادی در پاسخ به این سوال اظهار کرد: من از بردن جایزه مطمئن نبودم و نمیدانستم به من تعلق میگیرد. من هم مثل سایر نامزدها امیدوار بودم که جایزه را بگیرم. اما هروقت در خیابان قدم میزدم، از چشمان مردم میفهمیدم که همه از ته قلب دوست دارند جایزه اسکار را ببرم. این یک خواست جمعی بود. وقتی داشتم به این فکر میکردم که چه متنی بنویسم، فقط میخواستم تصویری را در اذهان ایجاد کنم؛ من از تصویری که درباره ایرانیها شکل گرفت خوشحالم. متن سخنرانیام را چند روز قبل از کسب اسکار در هتل نوشتم.
از طرف هیچ مقام، اعضای خانواده یا کارگردانان دیگر پیشنهادی نشد که در هنگام سخنرانی این مطلب را بگو یا این حرفها را نزن؟ نه، هیچ فشاری از طرف دولت نبود، بلکه چند همکار پیشنهاد کردند تا مطالبی را به زبان فارسی بگویم.
تصویرهای متفاوت و کلیشهای از ایران و مردم در غرب وجود دارد که ایرانیها همچنان در حال مبارزه با آن هستند. حتی خودتان هم به انتقاد از فیلم «آرگو» پرداختید، به خاطر تصویری که از مردم ایران داشت. شما تا چه حد خود را سفیر فرهنگی ایران میدانید؟ فرهادی در پاسخ به این سوال گفت: من خودم را سفیر فرهنگی ایران نمیدانم، چون این واژه سنگینی است که مسئولیت زیادی برای من دارد. اما خودم را در شرایطی میبینم که میتوانم کاری انجام بدهم. من صدایی دارم برای صحبت با مردمی که میخواهند گوش کنند. وقتی دارم درباره «آرگو» صحبت میکنم، میدانم اگر چیزی بگویم به گوش افرادی که منتظرند چیزی از من بشنوند میرسد. این وضعیتی است که من از آن استفاده میکنم و نمیگذارم راحت بگذرد.
خبرنگار CBS خطاب به فرهادی گفت: حتی با اینکه انگلیسی شما خوب است، اما هنوز از مترجم استفاده میکنید. شاید این بخشی از حساسیت شما برای انتقال دقیق مفاهیم است. فرهادی در اینباره توضیح داد: وقتی میدانم مردم دقیق به من گوش میدهند، من هم باید با دقت حرف بزنم. وقتی برخی مواقع بیرون از ایران هستم، مردم انتظار دارند من پا فراتر از محدودیتها بگذارم، اما این چیزی است که نمیتوانم انجام دهم. هروقت بتوانم کاری انجام دهم، حتی اگر خیلی سخت باشد، اما به خاطر اینکه رابطه احساسی عمیقی با مخاطبان و مردمم دارم فراتر از محدودیتها هم میروم. این رابطه هرچقدر عمیقتر باشد، بیشتر از آن لذت میبرم.
چقدر برای شما این مساله مهم است که فیلمتان در غرب ساخته شود و در کشور خودتان به نمایش درآید؟ آیا شما این را بخشی از گفتمان فرهنگی میدانید؟ کارگردان ایرانی در پاسخ به این پرسش گفت: من واقعا دوست داشتم فیلم «گذشته» در ایران اکران شود و ایرانیها آن را ببینند. نه به خاطر اینکه صرفا یک فیلم است، بلکه از لحاظ فرهنگی اهمیت دارد. سعی کردم تا ارتباطها را حفظ کنم. وقتی درباره ایران صحبت میکنم، لزوما خطاب من به دولت نیست، بلکه منظورم ملت و مردممان است. من واقعا نمیخواهم این ارتباط قطع شود.
اصغر فرهادی در پایان ابراز امیدواری کرد که روزی همه ایرانیهای موفق در خارج از کشور، به میهن بازگردند و جمع شوند و این یک اتفاق بزرگ خواهد بود |
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین: دولت باید فعالیت احزاب را تضمین كند Posted: 16 Dec 2013 02:06 AM PST جرس: دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها،گفت: با توجه به اینکه احزاب و تشکلها در دولت گذشته درفعالیتهای خود نظیر برگزاری نشستها و میزگردها چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی دچار مشکلاتی بودند، مهمترین دغدغه احزاب را میتوان تضمین فعالیت احزاب و به رسمیت شناختن خانههایی همچون خانه احزاب عنوان کرد.
علی محمد حاضری در گفتوگو با ایلنا، در خصوص وعده برگزاری دیدار بین احزاب و وزیر کشور در روزهای آینده، این دیدار را آزمون بسیار خوبی برای تحقق وعدههای دولت اعتدال و تدبیر در خصوص فعالیت احزاب و تقویت حوزه جامعه مدنی دانست و اظهار داشت: اگر این دیدار در مسیر تحقق انتظارات گروههای سیاسی و احزاب پیش برود یکی از عملیترین گامهای دولت در مسیر وعدههای انجام شدهاش خواهد بود.
حاضری در ادامه افزود: همچنین بحث تلاش در مسیرآزادی زندانیان سیاسی وامکان برگرداندن اعضا و افراد احزاب سیاسی و بازگشایی احزاب با قانون و مقررات موجود میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
|
محسن میردامادی به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت Posted: 15 Dec 2013 10:33 PM PST جرس: محسن میردامادی، دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی که نهم آذر ماه به مرخصی آمده بود به زندان اوین بازگشت.
به گزارش کلمه، محسن میردامادی، نماینده مجلس ششم که دوران محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین می گذراند امروز در پی عدم تمدید مرخصی به همراهان خود در زندان اوین پیوست.
میردامادی پس از انتخابات خرداد ۸۸ در تاریخ ۳۰ خرداد ماه بازداشت شد و تا اسفند ۸۸ که به مرخصی بیاید را در سلول های بند دو الف ویژه سپاه سپری کرد. پیش از این هوشنگ پوربابایی، وکیل میردادمادی، اتهامات موکل خود را اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام اعلام کرده و گفته بود: دادستان در ادعا نامه خود با استناد به مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی، خواستار مجازات موکلم شد. در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه محسن میردامادی در دادگاه بدوی به شش سال حبس و ده سال ممنوعیت از فعالیت حزبی و مطبوعاتی محکوم شد. |
بررسی جایگاه حقوق بشر در میان نیروهای سیاسی Posted: 15 Dec 2013 12:32 PM PST گفتوگو با محمد توسلی کسانی که قرائت مبتنی بر حقوق بشر از قانون اساسی ندارند به جای اینکه انسان را شهروند بدانند، رعیت خطاب میکنند
نهضت آزادی ایران از معدود احزاب سیاسی است که مؤسسان و بنیانگذاران آن از ابتدا به پیگیری و دفاع از حقوق بشر و حاکمیت قانون بعنوان هدف و مبنای الی فعالیتهای آن نگریسته اند. مهندس محمد توسلی، از اعضای ارشد این حزب باسابقه سیاسی، در گفتوگو با هفته نامه «آسمان» به تبیین سابقه مباحث حقوق بشری در میان نیروهای سیاسی و نیز ارزیابی کارنامه دولتهای پس از انقلاب از این منظر پرداخته است. نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
Posted: 15 Dec 2013 12:32 PM PST محمد تقی کروبی راهکار دوم انتقال اموال به حساب مومنین مورد وثوق ایشان بود که افراد از آن به چهل مومن یاد می کردند.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |