جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


اولیای‌ دم ستار بهشتی از پیگیری پرونده فرزندشان منصرف شدند

Posted: 14 Dec 2013 04:34 AM PST

جرس: وکیل‌مدافع اولیای‌ دم ستار بهشتی گفت که موکلانش از پیگیری پرونده مرگ مشکوک فرزندشان در بازداشتگاه پلیس فتا منصرف شده‌اند.  

 

پورفاضل در گفت و گو با ایسنا، گفت: پس از این که دادگاه عمومی قتل ستار بهشتی را شبه عمد تشخیص داد به دادسرا مراجعه کردم و در آنجا گفتند که پرونده قتل عمدی بسته شده و برای پیگیری پرونده با اتهام قتل شبه عمد نیاز به شکایت مجدد اولیای دم است.



وی اظهار کرد: من این موضوع را با اولیای دم ستار بهشتی درمیان گذاشتم و آن‌ها گفتند ما قصد دریافت دیه نداریم که بخواهیم برای آن شکایت کنیم.



بر اساس این گزارش، پس از مرگ مشکوک ستار بهشتی در بازداشتگاه پلیس فتا در آبان ماه 91 پرونده‌ای در همین زمینه در شعبه یک بازپرسی دادسرای امور جنایی پایتخت باز شد. این پرونده پس از کش‌وقوس‌های فراوان منجر به صدور کیفرخواست با اتهام قتل شبه‌عمد برای یکی از ماموران پلیس فتا شد، ولی با اعتراض وکیل‌مدافع اولیای دم ستار بهشتی پرونده به دادگاه عمومی ارجاع شد و این مرجع در نهایت نظر دادستانی مبنی بر شبه‌عمد بودن قتل ستار بهشتی را تایید کرد. 

بررسی منشور حقوق شهروندی به زمان بیشتری نیاز دارد

Posted: 14 Dec 2013 04:34 AM PST

درخواست بیش از ۲۰۰ فعال اجتماعی از رییس‌جمهور
جرس: جمعی از فعالان اجتماعی با نگارش نامه‌ای از حسن روحانی، تعویق زمان تصویب منشور حقوق شهروندی را خواستار شدند. این نامه که به امضای بیش از 200 نفر از فعالان اجتماعی رسیده است از رییس‌جمهور می‌خواهد «تصویب سند پس از برپایی یک گفت و گوی ملی در عرصه عمومی انجام شود که در این صورت نیازمند زمانی بیش از یک ماه است.»  

 

به گزارش جرس، متن کامل نامه بیش از 200 تن از فعالان اجتماعی به دکتر حسن روحانی به شرح زیر است:



جناب آقای دکتر روحانی

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام

ارائه منشور حقوق شهروندی از سوی دولت محترم یازدهم و در خواست بررسی و ارائه نظر از سوی مردم گامی مثبت و قابل اعتنا در راستای توجه به حقوق شهروندان در ایران است. بدیهی است ارائه نظر گروههای مختلف مردمی پیرامون متن انتشار یافته مستلزم برخورداری از فضا، شرایط و زمان مناسب است. تصویب و نهایی شدن این منشور به عنوان سندی مهم و تاثیر گذار در زندگی و سرنوشت مردم، نیازمند بررسی های دقیق، زمان مناسب و امکان ایجاد گفت و گو و ابراز نظر تمام آحاد مردم است.

 

در واقع تصویب این سند می تواند پس از برپایی یک گفت و گوی ملی در عرصه عمومی انجام شود که در این صورت نیازمند زمانی بیش از یک ماه است.

 

ما امضاء کنندگان این نامه از آن مقام محترم می خواهیم تا زمان اعلام نظر مردم تمدید گردد و همچنین امکان برخورداری تمام گروههای زنان، دانشجویان، فرهنگیان، دانشگاهیان، فرهنگیان، حقوقدانان، هنرمندان، نخبگان، فعالان مدنی، گروه های فکری- سیاسی- اجتماعی از فضا و شرایط مناسب برای برگزاری نشست های عمومی در این زمینه فراهم گردد.

 


آذر تشکر آزاده دواچی آمنه رضایی آمنه شیرافکن آمنه کرمی آنوشه مشعوف احمد تقوائی احمد مشعوف اسفندیار طبری اسماعیل ختائی اسماعیل زرگریان اعظم اکبرزاده اعظم خاتم اعظم طالقانی افسانه نوری اکرم خیرخواه اکرم مصباح اکرم مصوری منش المیرا آرونی الهه خواجه وندی الهه سادات حسینی رامندی الهه شکرایی الهه صدری الهه کولایی الهه مجردی الهه مقدسی امیر فواد رستمی امیر نیک پی امین زمانی اولدوز نژادی بابک احمدی بابک بازرگان بابک آذری بهار مفخم بهرام عباسی بهروز خلیق بیژن معجری پرستو سرمدی پروانه آل بویه پروین بختیارنژاد پروین براتی نژاد پروین ضرابی پروین فهیمی پری احمدی پری احمدی پریوش رزاقی ثمیلا امیرابراهیمی ثنا نصاری جلوه جواهری جواد موسوی خوزستانی حسن اکبری نیا حسن شمس حسن کلانتری حسنیه نجفی حسین امان پور حمید احمدزاده حمید وطنی گرگری حمیدرضا کیانپور حمیده قلندری حمیده ابراهیمی خسرو بندری دادی مصلحی درنا بندری رضا آزاد رضا خجسته رحیمی رضوان بهزاد نژاد روجا بندری رویا بلوری رویا قاضی رویا صحرایی روشنک رضا رئوفه احمدی زینب اسماعیلی زهرا اکبرزاده زهرا صباغی زهرا رحیمی زهرا شاهرخی زهرا مداح زهرا مظفری زهرا مینویی زهره آغاجری زهره سحابی زهره سید نژاد زهره کریم نیا زهره معینی زیبا جلالی نائینی ژاله شادی طلب ژاله گوهری ژیلا موحد شریعت پناهی سارا ساسانی سارا صحرانورد فرد سارا قاضی اسداللهی سارا کریمی سارا خسروآبادی ساسان کریمی سپیده مینایی سپیده یوسف زاده سحر کای سحر مفخم سونیا ترکمن سعادت پیرانی سمانه معظم سیاوش قائنی سیمین کاظمی سیمین مرعشی سینا شیشه گرها شبنم رضا شهپر بامداد شهلا اعزازی شهلا فروزانفر شهین امید خدا شهریر نواختر شیدا بهرامی راد شیرین بهرامی راد شیرین خواجه وندی شیما قوشه صادقه شیردل صبا شعردوست ضیا عابدی طاهره ریاحی طاهره طالقانی طاهره میثمی طاهره نقی ئی طلعت تقی نیا عزت همتیان علی اکبر مهدی علی پور نقوی علی رضاکردی علی عظیمی علی قنبری غزال مرادی علی شاکری فاطمه راکعی فاطمه شمس فاطمه توقیری فاطمه فرهنگ خواه فاطمه گوارایی فتانه عبدالحسینی فخرالسادات محتشمی پور فخری شادفر فخری سیادتی فخری نامی فرخ خلیلی نژاد فرخنده جبارزادگان فرشته ذاکر فرشید مقدم سلیمی فرهاد روحی فرنگیس حبیبی فریده غائب فریده غیرت فواد مجیدی فیروزه صابر کامران امیری کاوه مظفری کبری قاسمی کمال ارس گلاره گودرزی لیلا ایپکچی لیلا خواجه وندی مجید تولیده محترم حبیبی محمد امان پور محمد سالاری راد محمد صفوی مرجان افشار نادری مرجان نمازی مرضیه وفامهر مریم اهری مریم جعفریه مریم حبیبی مریم دهقانی مریم سینایی مریم شبانی مریم شیخی مریم لطفی مریم میرزایی نژاد مریم نورائی نژاد مزدک موسوی مژگان تقی نیا مسرت امیرابراهیمی مسعود میری معصومه دهقان معصومه وطنی ملوک عزیززاده مهسا شکرلو ملیحه محمدی منصوره شجاعی منور عسگری منیر آمدی منیر مروجی منیژه شکوهی تبریزی مهرانگیز کراچی مهدی میرسلیمانی مهری عباس زاده مهرنوش اعتمادی مهشید فتاحی مهناز جعفری مهناز محمدی مهین اربابی مینو مرتاضی لنگرودی نازنین سام نازنین صمیمی ناصر رحیمی ناهید بیات ناهید توسلی ناهید کشاورز نرگس آقاجانیان نرگس محمدی نسرین اسدی نسرین سلیمی نسرین طاعتیان نسرین ملکی نگار نکویی فر نوشین احمدی خراسانی نوشین ضیایی نوشین کشاورزنیا نوید مسجدی نیلوفر کشمیری نیما مشعوف وجیهه خوش بین ویدا بیگلری هاله سادات حسینی رامندی 

علی مطهری: شنود، کار معاون سابق وزیر اطلاعات بود

Posted: 14 Dec 2013 01:28 AM PST

جرس: علی مطهری نماینده مجلس درباره ماجرای کارگذاشتن دستگاه شنود در دفتر کارش بیانیه‌ای نوشته و توضیح داده است که این کار با هدایت یکی از معاونان مدیریت سابق وزرات اطلاعات انجام شده است.  


وی این بیانیه را در وب‌سایت رسمی خود منتشر کرده است.


علی مطهری در این بیانیه نوشته است در جلسهٔ نهم دی ماه به حضور وزیر اطلاعات مشخص شده که کارگذاری دستگاه شنود در دفتر وی «با هدایت یکی از معاونان مدیریت قبلی وزارت اطلاعات توسط چند تن از افراد زیر مجموعه او با انگیزه سیاسی» انجام شده است.

 

مطهری گفته است که معاون و مدیر کل او هر دو از کار برکنار شدند و پرونده آن‌ها مطابق مقررات داخلی وزارت اطلاعات در دست بررسی برای صدور حکم است.

 

او همچنین به نقل از وزیر اطلاعات نوشته است: جناب آقای علوی و معاون ایشان فرمودند که در دولت یازدهم گفتمان وزارت اطلاعات تغییر کرده واین روش‌ها شرعا و قانونا مردود و مورد نکوهش است.

 

علی مطهری، نماینده اصول‌گرای مجلس روز ۲۲ تیرماه سال جاری از کار گذاشته شدن «دستگاه‌های مختلف استراق سمع و فیلمبرداری» در دفتر کار خود خبر داد و گفت این اقدام از سوی «یک نهاد اطلاعاتی» صورت گرفته است. ساعاتی پس از انتشار این خبر، وب‌سایت علی مطهری از دسترس خارج شد.

 

علی مطهری در وب‌سایت شخصی خود نوشته بود که در تصاویر به دست آمده از این تجهیزات، «تصویر فردی که آن را نصب می‌کند، به وضوح دیده می‌شود و تصویر دو نفر دیگر از ۹ نفر متجاوز به حریم این ملک نیز تا حدودی واضح است».

 

سوم آذر ماه وزیر اطلاعات به منظور پاسخ به سوال علی مطهری درباره‌ کارگذاشتن شنود در دفتر کارش در جلسهٔ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حضور یافت اما مطهری گفته بود که از پاسخ‌های وی قانع نشد. 

سند حقوق شهروندی اگر با دقت تدوین نشود وسیله‌ای برای اعمال تبعیض و تداوم سرکوب خواهد شد

Posted: 14 Dec 2013 12:57 AM PST

نامه ۷ تن از مدیران جامعه بهایی به روحانی
جرس: هفت تن از مدیران جامعه بهایی که اکنون در زندان به سر می‌برند در نامه‌ای به حسن روحانی با استقبال از تدوین سند حقوق شهروندی، دیدگاه خود را درباره این منشور تبیین کرده‌اند.  

 

به گزارش جرس، این نامه به امضای وحید تیزفهم، جمال الدین خانجانی، سعید رضایی، مهوش شهریاری، بهروز عزیزی توکلی، فریبا کمال آبادی و عفیف نعیمی رسیده است که هر کدام ۷ ماه انفرادی و دو سال و نیم در بند ۲۰۹ بوده اند و هر کدام به ۲۰ سال زندان محکوم شده  و از زمان بازداشت مرخصی نیامده اند.


در این نامه آمده است: مسلما تهیه و تدوین سندی برای تعیین حقوق شهروندی مردم می‌تواند قدمی مهم در راه پیشرفت کشور باشد اما اگر این منشور به دقت تدوین نشود و یا بد‌تر از آن اگر عمدا برای ایجاد جدایی تنظیم شود می‌تواند به وسیله‌ای برای اعمال تبعیض و تداوم سرکوب تبدیل گردد. بنابراین علاوه بر بهره برداری از گفتمانی آزاد و ترویج برنامه‌های آموزشی صحیح، آنچه برای تضمین حقوق شهروندی ملت شریف ایران شدیدا مورد نیاز است، اولا وضع قوانینی ست که با صراحت کامل حافظ این حقوق باشد و ثانیا تاسیس ساختارهای لازم است که اجازه ندهد اجرای این قوانین موکول به تفسیرهای مستبدانه و دلخواهانه گردد. 

 

متن کامل این نامه در ادامه آمده است: 

 

جناب حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی
ریاست محترم جمهور

بدون شک در تاریخ هر کشوی لحظات بسیار مهمی پیش می آید که در آن اقداماتی به ظاهر ساده می تواند سیر زندگی ملت را تغییر دهد، سوءتفاهمات دیرینه را از میان بردارد و فصلی جدید در سرنوشت مردم آغاز نماید.
دعوت اخیر جنابعالی برای شرکت در گفتمانی همگانی درباره حقوق و وظایف شهروندی، بارقه ی امیدی در قلوب روشن نموده که شاید چنین لحظه ای اکنون برای مردم شریف ایران و سرنوشت این سرزمین مقدس فرا رسیده است. ما نیز ضمن گرامی داشت این اقدام مبارک بر آن شدیم که در پاسخ به مسئولیت اخلاقی عمیق که نسبت به وطن خود علی الخصوص نسبت به جوانان این مرز و بوم احساس میکنیم منویات قلبی خود را بیان نموده در این گفتمان مهم شرکت کنیم.

ما این اقدام را از درون سلول زندان و علی رغم محدودیت های ناشی از آن و به عنوان جمعی از شهروندان قانونمند این مملکت انجام میدهیم، شهروندانی که بیش از 5 سال پیش صرفا به دلیل خدمات خود جهت تمشیت امور داخلی جامعه بهایی ایران دستگیر و روانه زندان شدند. به علاوه از این رو در این ایام پر واقعه و خطیر به نوشتن این نامه پرداختیم تا مبادا تاریخ از ما به عنوان کسانی یاد کند که در انجام وظایف خود قصور نموده اند.

جناب روحانی!

اگرچه نفس ابراز تمایل به بررسی و رعایت حقوق حقه شهروندی افراد ملت به خودی خود از اهمیت بسیاری برخوردار است اما در اینجا لازم میدانیم که با قاطعیت تمام بیان کنیم که در نظر ما یگانگی و برابری و آزادی تمام مردم صرفا ساختاری مدنی و قانونی محسوب نمی گردد بلکه اصلی ست روحانی که منبع و سرچشمه اش آفریننده یکتایی است که تمامی نوع بشر را از تراب واحد خلق فرموده. مردم ایران به حق مایلند که زندگی فردی و جمعی شان مرفه و شکوفا باشد، آرزو دارند که فرزندانشان ترقی کنند، جوانانشان راه پیشرفت را بپیمایند و ملتشان از صلح و آرامش برخوردار باشد. اما بدیهی است که هیچ یک از این آرمان ها محقق نخواهد شد مگر آنکه شرایط اجتماعی و قانونی این امکان را فراهم سازد که با تمامی اجزاء اجتماع صمیمانه و مشفقانه رفتار شود، افراد از حقوق بنیادین خود برخوردار باشند و هیچ کس به دلیل قومیت، جنسیت، عقاید دینی و با به هر دلیل دیگری مورد ظلم قرار نگیرد.

هرچند گفتمان جاری حقوق شهروندی پیرامون منشوری است که در دست نگارش است اما اینجانبان معتقدیم که فراتر از اظهارنظر درباره مندرجات این منشور، این دعوت فرصت مغتنمی ست تا وضع و موقعیت ملت خود را مورد بررسی و بازنگری قرار دهیم و ببینیم که مایلیم در چگونه اجتماعی زندگی کنیم و مختصات جامعه مطلوب ما کدام است؟ برای اینکه چنین تفحصی از کارایی لازم برخوردار باشد لازم است ابتدا سوالات دقیقی در مورد وضع جامعه و محیطی که میخواهیم نسل آینده ما در آن پرورش یابد مطرح سازیم و به قلب و روح خود مراجعه کنیم و از خود بپرسیم که با توجه به اینکه ایران عزیزمان در گذشته دچار انواع و اقسام تعصبات، تبعیض ها، خشونت ها و دیگر معضلات اجتماعی بوده به گونه ای که آثار نامطلوب آن را می توان در تمام عرصه های اجتماع ملاحظه نمود، حال با توجه به تجربیات گذشته واقعا مهم ترین و والاترین اصول و قواعدی را که برای وطنمان و شهروندانش آرزو میکنیم چیست؟ و از چه راهی می توان بدانها دست یافت؟ چگونه می خواهیم احترام و شرافت ذاتی هر فرد را حفظ نماییم؟ چگونه هر جزء از اجزای مختلف اجتماع از فضایی سازنده بهره مند خواهند شد؟ برای اینکه زنان بتوانند سهم کامل و مساوی خود را در پیشرفت اجتماعی کشور ادا نمایند چه شرایط و امکاناتی باید ایجاد شود؟ می خواهیم با کودکان چگونه رفتار شود؟ چگونه میتوانیم اقلیت ها اعم از قومی و دینی و هر نوع اقلیت دیگر را قادر سازیم که با آزادی و دوش به دوش دیگران در بهسازی اجتماع مشارکت کنند؟ چه باید کرد تا نظرها و عقاید مختلف مورد احترام قرار گیرند؟ چگونه خشونت را از اجتماع خود بزدائیم؟ چگونه حق آموزش برای همگان را تضمین کنیم؟ این افکار از جمله موضوعاتی است که باید راهنمای ما در جستجوی اصول هدایت کننده اجتماع و تدوین حقوق شهروندی باشد.

جناب رییس جمهور!

مشورت با عناصر مختلف اجتماع درباره آینده مملکت صرفا میتواند قدمی اولیه در راه بنیان چنین اجتماعی ترقی محسوب می گردد، اما انچه اهمیت اساسی دارد این است که برنامه های آموزش و پرورش کشور بازبینی شوند تا اطمینان حاصل کنیم که زمینه ی اجتماعی لازم برای پرورش یک فرهنگ پیشرو فراهم میشود. فرهنگی که بر اساس اصولی بنیادین از قبیل شرافت و کرامت انسان و تساوی شهروندان در برابر قانون استوار است.

مسلما تهیه و تدوین سندی برای تعیین حقوق شهروندی مردم می تواند قدمی مهم در راه پیشرفت کشور باشد اما اگر این منشور به دقت تدوین نشود و یا بدتر از آن اگر عمدا برای ایجاد جدایی تنظیم شود می تواند به وسیله ای برای اعمال تبعیض و تداوم سرکوب تبدیل گردد. بنابراین علاوه بر بهره برداری از گفتمانی آزاد و ترویج برنامه های آموزشی صحیح، آنچه برای تضمین حقوق شهروندی ملت شریف ایران شدیدا مورد نیاز است، اولا وضع قوانینی ست که با صراحت کامل حافظ این حقوق باشد و ثانیا تاسیس ساختارهای لازم است که اجازه ندهد اجرای این قوانین موکول به تفسیرهای مستبدانه و دلخواهانه گردد. احکام صادره برای هزاران نفر از بهائیان در اخراج از مشاغل دولتی، اعدام بیش از 200 نفر از بهائیان، اخراج هزاران نفر از جوانان دانشجو از دانشگاه ها در گذشته و همچنین احکام صادره در هشت سال اخیر برای صدها شهروند بهایی و وقایع وارده بر ما هفت نفر و روند قضایی که منجر به محکومیت هریک از ما به بیست سال زندان گردید، دلایلی گویا بر اهمیت این نکته است و ضرورت وجود ضمانت برای اجرای این قوانین را صد چندان مورد تاکید قرار می دهد. کما اینکه سالیان دراز ما با اطلاع کامل دوایر مختلف دولتی افتخار خدمت به جامعه بهایی ایران را داشتیم اما ناگهان یک روز به دنبال کج اندیشی و اعمال سلیقه های فردی برخی از مسئولین امور، چنین تصمیم گرفته شد که اقدامات و خدمات ما غیرقانونی شناخته شود و در نتیجه اکنون قریب به شش سال است که در زندان به سر می بریم.

جناب رییس جمهور!

به راستی اگر تدبیری چاره ساز اندیشیده نشود در شرایطی که حقوق افراد می تواند اینچنین خودسرانه و دلخواهانه پایمال شود، چه کسی می تواند مطمئن باشد که همین اتفاق و همین سرنوشت که امروز ما گرفتار آن هستیم، فردا گریبانگیر او نخواهد شد؟!

در پایان توفیق حضرتعالی در راه خدمت خالصانه به ملت بزرگ ایران برای تحقق عدالت، آزادی و برابری آرزومندیم.

با احترام

وحید تیزفهم، جمال الدین خانجانی، سعید رضایی، مهوش شهریاری، بهروز عزیزی توکلی، فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی

 

 

وقتی بدن بی‌جان هدی را دید، آنقدر فریاد کشید تا به این روز افتاد

Posted: 14 Dec 2013 12:16 AM PST

شرح بیماری همسر هدی صابر از زبان اکبر گنجی
جرس: اکبر گنجی در صفحه‌ فیس‌بوکش نوشته است که همسر شهید هدی‌صابر از سلامت جسمی مناسبی برخوردار نیست و نیاز سریعی به درمان دارد.  

 

گنجی با توضیح این که فریده جمشیدی، مدتهاست تحت نظر نورلوژیست و فیریوتراپی قرار دارد نوشته است: می‌گفت وقتی بدن بی‌جان هدی صابر را دید، آن قدر فریاد کشیده تا به این روز افتاده است.

 

هدی رضازاده صابر، فعال سیاسی و از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی، سال گذشته در اعتراض به حمله لباس شخصی ها به مراسم تشییع مهندس عزت الله سحابی که منجر به مرگ دختر آن مرحوم، هاله سحابی شد، به همراه امیرخسرو دلیر ثانی، دیگر فعال ملی مذهبی، اعتصاب غذا کرد و در پی تعلل مسئولان زندان در رساندنش به بیمارستان، جان باخت.

 

مسئولان ادعا کردند که مرگ او به صورت طبیعی و بر اثر سکته قلبی بوده، اما ۶۴ زندانی سیاسی در نامه‌ای شهادت دادند که مرگ وی ناشی از اعتصاب غذا بوده و همچنین این زندانی سیاسی در بهداری زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

 

متن نوشته اکبر گنجی در صفحه فیس‌بوک‌اش در ادامه امده است:


صبح تا حالا رفته بودم بیمارستان نزد جراح مغز و اعصاب. به همراه همسر شهید هدی صابر و فرزندش. آدمی وقتی حال همسر هدی صابر را می‌بیند، تمامی دردهای خودش را فراموش می‌کند. همین که توانستم به زور خودم را نگه دارم و گریه نکنم کار بسیار سختی بود.

می‌گفت وقتی بدن بی‌جان هدی صابر را دید، آن قدر فریاد کشیده تا به این روز افتاده است. مدتهاست تحت نظر نورلوژیست و فیرزیوتراپی قرار دارد. نمی‌تواند خود را نگاه دارد. دکتر‌ها حدس‌های مختلفی می‌زنند. در دیار غربت، بدون بیمه، آن هم در آمریکا، نمی‌دانم چه باید کرد. اما هر چه از خودش پرسیدم، از هدی صابر گفت. می‌گفت یادتان است چقدر خوب و شریف بود. بی‌گناه کشتنش. فکر می‌کردم به زودی آزاد خواهد شد، اما بدن بی‌جان او را تحویلمان دادند. این‌ها چگونه جواب خدا را خواهند داد. درد پا امانش نمی‌داد. در دفتر دکتر به خود می‌پیچید. دکتر لطف کرد و گفت کاری از دست او بر نمی‌آید. باید به نزد نورولوژیست برود. دوست داشت درباره شهید صابر صحبت شود. می‌گفت چرا درباره او حرف نمی‌زنی؟

اما هدی که شهید شده و جایش خوب است. با این زن که به شدت درد می‌کشد و نیاز سریع به معالجه دارد، چه باید کرد؟ برای اطمینان می‌خواست عکس‌ام آر آی از او گرفته شود، ولی چند هزار دلاری هزینه دارد. رفتن پیش متخصصان و هزینه دارو‌ها هم هست. خامنه‌ای و دیگر زمامداران جمهوری اسلامی چگونه جواب خدا را خواهند داد. شاید هم مجبور شوند جواب خلق خدا را بدهند. هدی صابر را هرگز نباید فراموش کرد، اما اینک باید به فکر سلامت همسر عزیز او بود.
 

دیدار اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با خانواده موسوی و کروبی

Posted: 14 Dec 2013 12:16 AM PST

جرس: جمعی از اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بعدازظهر پنج‌شنبه ۲۱ آذر ماه، با خانواده میرحسین موسوی و مهدی کروبی دیدار کردند.  


به گزارش جرس، در این دیدار وضعیت سلامت رهبران در حصر به اطلاع اعضای مجمع مدرسین قم رسید.

 

آن‌ها با ابراز تأسف از وجود «تنگ نظری‌هایی که موجب حصر این عزیزان شده» است ابراز امیدواری کردند که همگام با خواست مردم، همه زندانیان و محصوران حوادث سال ۸۸ آزاد شوند و «مقدمات وحدت ملی ایجاد شود.»

 

مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد بیش از هزار روز است در بازداشت خانگی قرار گرفته‌اند. 

ادای احترام ابراهیم یزدی به نلسون ماندلا/ کنشگران ملی‌مذهبی: صدای صلح‌طلبی ماندلا می‌ماند

Posted: 13 Dec 2013 11:51 PM PST

جرس: دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران روز پنجشنبه ۲۱ آذرماه با حضور در سفارت آفریقای جنوبی در تهران دفتر یادبود نلسون ماندلا رهبر فقید مبارزات مردمی این کشور را امضا کرد. همچنین، جمعی از کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور نیز با صدور پیامی یاد نلسون ماندلا را گرامی داشتند.  

 

 دبیر کل نهضت آزادی ایران که به همراه اعضا نهضت آزادی در سفارت حضور پیدا کرده بودند مورد استقبال کادر سفارت و همچنین حضار دیگر که سفرای دیگر کشورها بودند قرار گرفتند.

 

 

Yazdi_NM_01

Yazdi_NM_05

 

 

 

همچنین، جمعی از کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور با صدور پیامی یاد نلسون ماندلا را گرامی داشتند.

 


در بخشی از این پیام آمده است: صبوری در راه دشوار آزادی، مصالحه، بخشش، نوع‌دوستی و پرهیز از کینه و خشونت. جز این‌ها، مرد صلح‌طلب آفریقای جنوبی، که نامش از قاره آفریقا نیز فراتر رفت، الگویی بود در استواری برای رسیدن به هدف. الهام بخش کنشگران مدنی برای تعقیب پیوسته و بدون ناامیدی حقیقت و پیمودن مسیر سخت نیل به آزادی و دموکراسی.
متن کامل پیام جمعی از کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور به شرح زیر است:
به‌نام خدا
نلسون ماندلا، آن‌که عمری برای آزادی و دموکراسی کوشید، امروز به خاک سپرده خواهد شد؛ اما بزرگداشت باشکوه و بی نظیر او در آفریقای جنوبی و قدردانی مردم سراسر دنیا از او نشان داد که آرمانها و ارزشهای انسانی والای او چونان درخت مقدسی از خاک سر برآورده و به درخت تنومندی بدل شده‌است و برای همیشه انگیزه‌بخش مبارزان راه آزادی و همه انسانها خواهد بود . ماندلا 27 سال از عمر خود را در زندان سپری کرد، اما حامل خشونت زندانبانان نشد. سلول‌ها و دیوارهای بلند زندان، نه تنها کینه را در جان او نگسترانید بلکه عاملی شد برای پالایش روانی و ذهنی وی. چنین بود که قدرت برای ماندلا مقدس نشد. او به‌راحتی از ارتفاع قدرت پایین آمد و در متن جامعه مدنی کنار مردمان نیازمند مهربانی و عدالت و صلح ایستاد. ماندلا نشان داد که سیاست محدود و متوقف به حکومت نیست.
ماندلا درگذشت اما راه و روش او ماند: صبوری در راه دشوار آزادی، مصالحه، بخشش، نوع‌دوستی و پرهیز از کینه و خشونت. جز این‌ها، مرد صلح‌طلب آفریقای جنوبی، که نامش از قاره آفریقا نیز فراتر رفت، الگویی بود در استواری برای رسیدن به هدف. الهام بخش کنشگران مدنی برای تعقیب پیوسته و بدون ناامیدی حقیقت و پیمودن مسیر سخت نیل به آزادی و دموکراسی.
رهبر آفریقای جنوبی در مبارزه علیه آپارتاید، «عدم خشونت» را چونان «راهبرد»ی برگزید و بدان متعهد ماند. در سخنی ماندگار و راهبردی، ماندلا می‌گوید: «آن هنگام ‌که از زندان آزاد شدم باور داشتم که اگر خشم و کینه و قهر را از خود دور نکنم همچنان در زندان خواهم ماند.»
اگر حاکمان و تشنگان قدرت به وجدان خفته خود رجوع کنند از ماندلا خواهند آموخت که می‌توانند نفرت و قهر را کنار نهند و ماندگاری را تنها در دولت نبینند. فلسفه و روش سیاسی مبارز بزرگ علیه تبعیض، همچنین الگویی است برای کنشگران مدنی و دغدغه‌داران گذار دموکراتیک در ایران.
ماندلا رفت اما صدای صلح‌طلبی و مداراجویی و نوع‌دوستی او ماند.

کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور
22 آذر 1392

 

 

سند پراخت‌های میلیونی تامین اجتماعی به برخی از اعضای کابینه دولت احمدی‌نژاد

Posted: 13 Dec 2013 11:35 PM PST

 جرس:خبرگزاری مجلس، خانه ملت، سندی را منتشر کرده است که نشان دهنده پرداخت ده‌ها میلیون تومان به وزاری دولت احمدی نژاد از جانب سازمان تامین اجتماعی در زمان ریاست مرتضوی است.

 

به  گزارش خبرگزاری خانه ملت، به دنبال ارایه بخشی از این گزارش از سوی تریبون مجلس به رسانه‌ها، سعید مرتضوی مدیرعامل وقت سازمان تامین اجتماعی، برخی از مفاد این گزارش را غیر واقعی خواند و حتی نمایندگان را محکوم به دریافت کارت هدیه کرد تا تمرکز افکار عمومی را از مشکلات عدیده پیش آمده در سازمان به سمت این موضوع هدایت کند.


حال آنکه مرتضوی در تکذیبیه خود اعلام کرده بود بسیاری از پرداخت‌ها از محل منابع غیر شمول سازمان مذکور بنا به تصویب هیات امنای این نهاد صورت گرفته و محل ایراد نیست در حالی که هیات تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی بسیاری از این پرداخت‌ها را شبهه ناک و باعث تعجب می‌دانست که نمونه آن پرداخت ۵۰ میلیون تومانی به رحیمی معاون اول رئیس جمهور دولت دهم بود که در ادامه، سند این پرداخت ارایه می‌شود:

 

علاوه بر دریافت مبلغ ۵۰ میلیون تومان از سوی سازمان تامین اجتماعی به رحیمی معاون اول رئیس جمهور دولت دهم، مبالغ دیگری نیز در سطوح همین پرداخت‌ها از سوی سعید مرتضوی صورت گرفت که نمونه بارز آن، مبلغ یک میلیارد ریال معادل ۱۰۰ میلیون تومان به شیخ‌الاسلامی وزیر قبلی وزارت تعاون، ‌ کار و رفاه اجتماعی بود که در سند ارایه مبلغ فوق، سمت وی به عنوان معاون اجتماعی رئیس جمهور مطرح شده است.

 

به دنبال همین بذل و بخشش‌ها و به دستور شخص سعید مرتضوی طی دو دستور مبلغ ۵۰ میلیون تومان و ۱۰۰ میلیون تومان در قالب کارت هدیه به عباسی سرپرست وزارت تعاون، ‌ کار و رفاه اجتماعی تحویل داده شد.

 

 

توافقات هیات امنا برای پرداخت مبالغ مذکور سندیت خاصی نداشته و دلایل این پرداخت‌ها برای اعضای هیات تحقیق و تفحص مجلس و جامعه هدف مشخص نیست حال اینکه تمام این اسناد در قالب گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی به مراجع قضایی تحویل داده شد تا مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.

خبرگزاری خانه ملت در روزهای آینده برخی دیگر از اسناد گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی را منتشر خواهد کرد.
 

 
 
 
قاضی سراج: استقرار هیئتی از سازمان بازرسی در تامین اجتماعی
 
 
همچنین، رئیس سازمان بازرسی کل کشور از استقرار هیئتی از این سازمان در تامین اجتماعی خبر داد.
 
 
ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا سازمان بازرسی به پرونده تامین اجتماعی و هدایای داده شده و سایر موارد مرتبط با این پرونده ورود می‌کند، گفت: هیئتی از سازمان در تامین اجتماعی مستقر و در حال بررسی پرونده است.

 

وی با خودداری از اعلام جزئیات دیگر درباره این پرونده، تاکید که بازرسی‌ها محرمانه است و نتایج بررسی را به دادگاه ارائه خواهند کرد.

 

 

براساس این گزارش، پس از انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از سازمان تامین اجتماعی، لیستی از هدایای این سازمان به مسئولان منتشر شد که اظهارنظرهای مختلفی را در پی داشت.

 

 

حاکمان به وجدان خفته خود رجوع کنند تا از ماندلا بیاموزند می‌توانند نفرت و قهر را کنار گذاشت

Posted: 13 Dec 2013 03:41 PM PST

بیانیه کنشگران ملی - مذهبی خارج از کشور
جرس: در ادامه پیامها به مناسبت درگذشت نلسون ماندلا، رهبر مبارزات بدون خشونت و ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، گروهی از فعالان ایرانی تحت عنوان «کنشگران ملی مذهبی خارج از کشور»، طی بیانیه ای خاطرنشان کردند که "اگر حاکمان و تشنگان قدرت به وجدان خفته خود رجوع کنند از ماندلا خواهند آموخت که می‌توانند نفرت و قهر را کنار نهند و ماندگاری را تنها در دولت نبینند. فلسفه و روش سیاسی مبارز بزرگ علیه تبعیض، همچنین الگویی است برای کنشگران مدنی و دغدغه‌داران گذار دموکراتیک در ایران."

 

به گزارش جرس، متن این بیانیه به شرح زیر است: نلسون ماندلا، آن‌که عمری برای آزادی و دموکراسی کوشید، امروز به خاک سپرده خواهد شد؛ اما بزرگداشت باشکوه و بی نظیر او در آفریقای جنوبی و قدردانی مردم سراسر دنیا از او نشان داد که آرمانها و ارزشهای انسانی والای او چونان درخت مقدسی از خاک سر برآورده و به درخت تنومندی بدل شده‌است و برای همیشه انگیزه‌بخش مبارزان راه آزادی و همه انسانها خواهد بود . ماندلا 27 سال از عمر خود را در زندان سپری کرد، اما حامل خشونت زندانبانان نشد. سلول‌ها و دیوارهای بلند زندان، نه تنها کینه را در جان او نگسترانید بلکه عاملی شد برای پالایش روانی و ذهنی وی. چنین بود که قدرت برای ماندلا مقدس نشد. او به‌راحتی از ارتفاع قدرت پایین آمد و در متن جامعه مدنی کنار مردمان نیازمند مهربانی و عدالت و صلح ایستاد. ماندلا نشان داد که سیاست محدود و متوقف به حکومت نیست.

ماندلا درگذشت اما راه و روش او ماند: صبوری در راه دشوار آزادی، مصالحه، بخشش، نوع‌دوستی و پرهیز از کینه و خشونت. جز این‌ها، مرد صلح‌طلب آفریقای جنوبی، که نامش از قاره آفریقا نیز فراتر رفت، الگویی بود در استواری برای رسیدن به هدف. الهام بخش کنشگران مدنی برای تعقیب پیوسته و بدون ناامیدی حقیقت و پیمودن مسیر سخت نیل به آزادی و دموکراسی.

رهبر آفریقای جنوبی در مبارزه علیه آپارتاید، «عدم خشونت» را چونان «راهبرد»ی برگزید و بدان متعهد ماند. در سخنی ماندگار و راهبردی، ماندلا می‌گوید: «آن هنگام ‌که از زندان آزاد شدم باور داشتم که اگر خشم و کینه و قهر را از خود دور نکنم همچنان در زندان خواهم ماند.»

اگر حاکمان و تشنگان قدرت به وجدان خفته خود رجوع کنند از ماندلا خواهند آموخت که می‌توانند نفرت و قهر را کنار نهند و ماندگاری را تنها در دولت نبینند. فلسفه و روش سیاسی مبارز بزرگ علیه تبعیض، همچنین الگویی است برای کنشگران مدنی و دغدغه‌داران گذار دموکراتیک در ایران.

ماندلا رفت اما صدای صلح‌طلبی و مداراجویی و نوع‌دوستی او ماند.

 

کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور

22 آذر 1392

 

واشکافی رخداد‌های سازمان تامین اجتماعی

Posted: 13 Dec 2013 12:35 PM PST

نعمت احمدی
آقای زنجانی همه مقدرات، هوا، دریا، زمین، بانک، بیمه، پتروشیمی و نفت مملکت را تصاحب کرده است! 


اواخر دوره دولت دهم این پرسش مطرح بود که مگر آقای سعید مرتضوی دارای چه تخصصی در اداره سازمان تامین‌اجتماعی است که همه همت دولت نهم و دهم صرف این شد که آقای مرتضوی در راس این سازمان باقی بماند؟ از صندوق، سازمان ساختند، سازمان را هم از حدود اختیارات وزیر کار خارج کردند تا در حوزه خودساخته معاون اول رییس‌جمهور قرار گیرد با این نیت که مجلس قادر نباشد با معاون اول به لحاظ حمایت از سعید مرتضوی برخورد کند و او را مورد سوال یا استیضاح قرار دهد. به دلیل اینکه معاونان رییس‌جمهور مانند وزیران در مقابل مجلس مسوول نیستند، وزیرکار عبدالرضا شیخ‌الاسلام استیضاح و از کابینه خارج شد اما سعید مرتضوی در راس سازمان باقی ماند. حتی دیوان عدالت، قوه‌قضاییه و مجلس نیز حریف رییس دولت سابق که تمام‌قد به حمایت از سعید مرتضوی بلند شده بود، نشدند. سوال این بود که سعید مرتضوی دارای چه تخصصی است که دیگران ندارند و رییس دولت حاضر است این همه هزینه بپردازد؟ وقتی تحقیق‌وتفحص مجلس از سازمان تامین‌اجتماعی در صحن علنی مجلس قرائت شد تازه دریافتم که در سازمان تامین‌اجتماعی چه وقایعی در شرف انجام بود! موضوع فیلمبرداری را نمی‌گویم که به‌وسیله سعید مرتضوی صورت گرفت و احمدی‌نژاد آن را در صحن علنی مجلس پخش کرد. کاری که تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نبود. داستان سازمان تامین‌اجتماعی چیز دیگری بود که گوشه‌ای از آن با بالارفتن پرده تحقیق‌وتفحص از سازمان تامین‌اجتماعی برملا شد. بزرگ‌ترین شرکت سرمایه‌گذاری سازمان تامین‌اجتماعی به نام «شستا» از تجمیع ۲۰۷ شرکت سرمایه‌گذاری تشکیل شده است که سازمان تامین‌اجتماعی به مدیریت آقای سعید مرتضوی اداره آنها را برعهده داشت. فردی که تا قبل از تصدی ریاست سازمان تامین‌اجتماعی، حضوری در هیچ‌یک از شرکت‌های تجاری به لحاظ تصدی پست قضایی نداشت و بالطبع تخصصی هم در اداره چنین شرکت‌هایی کسب نکرده بود.اما در همین زمان او مشغول واگذاری شرکت‌های تحت مالکیت سازمان تامین‌اجتماعی برخلاف همه قواعد حقوقی، حتی قوانین و آیین‌نامه‌های داخلی سازمان تامین‌اجتماعی بود.

کاری که به یقین از دیگران برنمی‌آمد، ظاهرا همه همت رییس‌دولت سابق بر این بود که شرکت‌های تحت مالکیت سازمان تامین‌اجتماعی که مالکیت آنها متعلق به اعضای سازمان یعنی بیمه‌شدگان بود را از مالکیت سازمان خارج کند. شرکت‌هایی که برابر گزارش تحقیق‌وتفحص، از دودرصد تا صددرصد سهام آنها که متعلق به سازمان بود از طریق ترک مزایده عمومی در حال واگذاری بود.

واگذاری شرکت‌های تحت‌پوشش سازمان تامین‌اجتماعی برابر ماده ۳۶ آیین‌نامه معاملاتی سازمان با پیشنهاد مدیرعامل، تایید هیات‌مدیره و تصویب هیات‌امنا با کسب نظر کارشناس رسمی دادگستری در رشته مربوطه به صورت مزایده عمومی انجام می‌شود. مدیرعامل سازمان تامین‌اجتماعی که مدیریت او بر سازمان تامین‌اجتماعی قانونی نبود تفاهمنامه‌ای بین سازمان و شرکت هلدینگ «سورینت قشم» به مدیرعاملی بابک زنجانی منعقد کرد. گفتم ریاست سعید مرتضوی بر سازمان تامین‌اجتماعی قانونی نبود زیرا در همین زمان دیوان عدالت اداری برابر آرای متعدد، سعید مرتضوی را رییس سازمان تلقی نمی‌کرد اما دولت دهم اصرار بر این داشت که سعید مرتضوی در راس سازمان باشد. مطابق تفاهمنامه‌ای که بین سازمان تامین‌اجتماعی و آقای بابک زنجانی تنظیم شده بود بابک زنجانی با پرداخت چهارمیلیاردیورو، ۱۳۸ شرکت از ۲۰۸ شرکت متعلق به سازمان تامین‌اجتماعی را به مالکیت خود درمی‌آورد. برای روشن‌شدن موضوع در ابتدا اسامی برخی از شرکت‌هایی که از چنددرصد تا صددرصد سهام آنها متعلق به سازمان تامین‌اجتماعی بوده و برابر این تفاهمنامه غیرقانونی به بابک زنجانی واگذار شده است را برمی‌شمارم.

موارد زیر بخشی از ۱۳۸ شرکت واگذارشده است و با این واگذاری، آقای زنجانی مالک اصلی و تصمیم‌گیر عمده بخش‌هایی شده است که همه امور اقتصادی مملکت را دربرمی‌گیرد. به تقسیم‌بندی زیر توجه کنید:

۱- بانک (صادرات - پاسارگاد - تات - پارسیان - دی)
۲- بیمه (ملت - میهن - دانا - پارسیان)
۳- آهن و فولاد (فولاد خوزستان - فولاد مبارکه‌اصفهان)
۴ - مس (در بخش مس تنها صنایع مس شهیدباهنر کرمان را داریم که متعلق به آقای زنجانی شده است).
۵- پتروشیمی (پتروشیمی غدیر - پتروشیمی تبریز)
۶- حمل‌ونقل دریایی (کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران - شرکت ملی نفتکش)
۷- همه هتل‌های تحت مالکیت شرکت هواپیمایی ایران (هما)
۸- چوب و کاغذ ایران (چوکا)

یک لحظه تصور کنید آقای زنجانی همه مقدرات، هوا، دریا، زمین، بانک، بیمه، پتروشیمی و نفت مملکت را تصاحب کرده است! همان‌طور که گفتم برابر ماده ۳۶ آیین‌نامه معاملاتی سازمان فروش اموال سازمان تامین‌اجتماعی، مزایده اموال باید طی تشریفاتی که مهم‌ترین آن، نظر کارشناس رسمی دادگستری است به بالاترین قیمت به فروش برسد، اما این معامله تاریخی به صورت تفاهمنامه صورت گرفته و یک حواله ارزی از بانکی در مالزی که ظاهرا مالکیت آن بانک هم متعلق به بابک زنجانی است به حساب قرض‌الحسنه ارزی سازمان تامین‌اجتماعی صادر شده است. اما همین حواله هم برابر گزارش تحقیق‌وتفحص و اقرار آقای زنجانی به لحاظ اینکه بانک آقای زنجانی در مالزی در فهرست جدید موسسات مورد تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفته، وجه موردنظر، قابلیت انتقال بین‌المللی نداشته و ندارد و وصول نشده است. پرسش اصلی از آقای مرتضوی که زمانی دادستان تهران بود این است چگونه تفاهمنامه‌ای را امضا کرده که هنوز وجه آن به حساب سازمان تامین‌اجتماعی واریز نشده است؟ اگر این واگذاری‌ها را «بیع» بدانیم دانشجوی سال اول دانشکده حقوق در تعریف بیع می‌خواند: «تملیک عین به عوض معلوم» و در معاملاتی از این دست که اکثر شرکت‌ها در سازمان بورس وارد شده‌اند باید مطابق با مقررات بورس، مورد خرید و فروش واقع شوند. ظاهرا مساله حمایت کامل رییس دولت سابق از آقای سعید مرتضوی حتی به قیمت استیضاح یکی از وزرایش روشن شد. به یقین کسی غیر از سعید مرتضوی زیر بار امضای تفاهمنامه‌ای که در نوع خود تضییع اموال میلیون‌ها بیمه‌شده عضو سازمان تامین‌اجتماعی بود، نمی‌رفت. واقعه شوم - قرارداد ترکمانچای - از نوع داخلی آن همین تفاهمنامه‌ای است که با آن همه اما و اگر امضا شد نه آنچه همفکران و سینه‌چاکان دولت اصولگرا، به توافقنامه ژنو نسبت می‌دهند. راستی این حامیان، چرا امروز در برابر ویرانه به‌ارث‌مانده از «معجزه هزاره سوم» دم فروبسته‌اند؟


شرق


نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.