جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


حمله اسراییل به سوریه؛ سردرگمی بازیگران منطقه‌ای

Posted: 06 May 2013 07:28 AM PDT

مهدی تاجیک
جرس: حمله هوایی اسراییل به برخی تاسیسات نظامی در حومه دمشق به نگرانی های بین المللی درباره وخیم تر شدن ابعاد بحران در سوریه دامن زده است. حمله هوایی اسراییل شامگاه شنبه( 14 اردیبهشت) انجام شد و گفته می شود که هدف آن از بین بردن موشک هایی بوده که در یک تاسیسات نظامی نگهداری می شده اند. سوریه گفته است که حمله اسراییل به مثابه اعلام جنگ است.  

 
پیام حمله برای ایران
اسراییل به طور رسمی موضوع حمله هوایی به سوریه را تایید نکرده است اما یکی از مقام های این کشور بدون ذکر نام در گفتگو با خبرگزاری رویترز ضمن تایید این حمله مدعی شده است که مرکز مورد هدف،جایی بوده که موشک های ایرانی برای تحویل به حزب الله لبنان نگهداری می شده است. مقام های ایرانی توضیحی درباره ادعای مطرح شده نداده‌اند اما حمله هوایی اسراییل را به شدت محکوم کرده اند. در همین حال فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران یعنی "احمدرضا پوردستان" نیز در سخنانی گفته است که جمهوری اسلامی آمادگی دارد در صورت لزوم به آموزش نیروهای ارتش سوریه بپردازد. او البته تاکید کرده که ارتش سوریه، ارتش مقتدر و آماده دفاعی است و نیازی به ارتش سایر کشورها ندارد ولی ایران در صورت لزوم به این ارتش کمک خواهد کرد. اظهارات او در رسانه های بین المللی بازتاب وسیعی داشته است و موضوع کمک های مالی، سیاسی و تسلیحاتی ایران به حکومت بشار اسد را بار دیگر برجسته کرده است. تهران متهم است که با کمک به دولت سوریه عملا این دولت را در سرکوب مخالفان‌اش تشویق می کند. در ماه های اخیر برخی هواپیماهایی که از ایران به مقصد سوریه در پرواز بوده اند در کشورهای ترکیه و عراق مجبور به فرود شده اند تا اطمینان به دست آید که حاوی محموله های تسلیحاتی به مقصد سوریه نیستند. ایران این اتهام‌ها را رد کرده و می گوید که کمک های انسان دوستانه برای سوریه می فرستد. با این حال مخالفان دولت سوریه می گویند که در جریان درگیری ها با نیروهای ارتش بارها دیده اند که آنها از سلاح های ایرانی استفاده می کنند.

خطر بیخ گوش اسد
بیش از دو سال نزاع خونین میان ارتش سوریه و مخالفان به تحلیل رفتن توان رزمی و روحی ارتش منجر شده است. مخالفان توانسته اند بخش های قابل توجهی از مناطق سوریه را در اختیار خود بگیرند و در هفته های اخیر پیشروی های قابل اعتنایی در مراکز حساس و استراتژیک سوریه داشته اند. بمب گذاری دوشنبه هفته گذشته ( 9 اردیبهشت ) در محله المزه در شرق دمشق که نخست وزیر این کشور " "وائل الحلقی" را هدف گرفته بود یکی از نشانه های آشکار قدرت یافتن مخالفان برای هدف قراردادن مراکز استراتژیک بود. نخست وزیر از این ترور جان سالم به در برد اما معنای مهم تر این بمب گذاری این بود که مخالفان قدرت یافته اند خود را به مناطق فوق حساس رژیم اسد نزدیک کنند. در چنین شرایطی هفته هوایی اسراییل به یک مرکز نظامی در حومه دمشق به گشوده شدن جبهه جدیدی در درگیری های این کشور انجامیده است. حال آن که سوریه به دلیل ضعف شدید بنیه دفاعی اش امکان پاسخ به حمله اسراییل را ندارد.

لشکر شکست خورده

حمله هوایی اسراییل به سوریه در سطح بین المللی هم با محکومیت روبرو بوده است و "بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل متحد روز یکشنبه ( 15 اردیبهشت) با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که سازمان ملل امکان تحقیق مستقل در مورد حمله هوایی به حومه دمشق را ندارد اما نسبت به گزارش‌های مبنی بر دست داشتن اسرائیل در این حمله «بشدت نگران» است. مصر و اتحادیه عرب هم این حمله را محکوم کرده اند اما محکوم شدن این اقدام از سوی مصر و اتحادیه عرب که طرفدار سقوط اسد هستند بحث برانگیز است. مصر به همراه عربستان و قطر و ترکیه در ماه های اخیر بارها بر اقدام های عملی تر جامعه جهانی علیه حکومت سوریه تاکید کرده اند. حکومت سوریه نیز این کشورها را متهم می کند که با تجهیز نظامی مخالفان عملا به جنگ با رژیم اسد وارد شده اند. حمایت آنها از مخالفان اسد به تحلیل ها درباره فرقه ای بودن نزاع در سوریه دامن زده است. قدرت در سوریه در دست اقلیت علوی تبار است که بر اکثریتی سنی تبار حکومت می کنند حال آن اتحادیه عرب و ترکیه توسط حکومت های سنی اداره می شوند و همین امر باعث تقویت تحلیل هایی شده که خاستگاه نزاع های سوریه را در جنگ سنی- شیعه می بینند. وارد شدن اسراییل در آشفته بازار سوریه گره ای تازه بر کلاف سردرگم سیاسی در این کشور زده است. مشخص است که ترکیه و اتحادیه عرب هم از این که رژیم اسد به هر نحوی تضعیف شود خوشحال خواهند شد اما به جهت حفظ پرنسیب های سیاسی نمی توانند از حمله اسراییل به طور رسمی و علنی حمایت کنند. آنها در موضع گیریهای رسمی این حمله را محکوم کرده اند اما بهرحال این حمله گامی جهت تضعیف حکومت بوده است بنابراین در خدمت ایده استراتژیک مخالفان اسد برای سرنگونی حکومت است. ایران نیز جز محکوم کردن حمله دست به تهدید خاصی نزده است چرا که خط و نشان کشیدن برای اسراییل در چنین شرایطی می تواند تل آویو را بیش از گذشته برای حمله احتمالی به تاسیسات اتمی ایران تحریک کند. مقام های سوریه هم صرفا به این بسنده کرده اند که حمله اسراییل را در فرصت مناسب پاسخ خواهند داد. موضعی که نشان دهنده ضعف حکومت است و دستکم خبری از اقدام تلافی جویانه قریب الوقوع در آن دیده نمی شود. همین امر هم تزتزل ارتش سوریه را آشکارتر می کند. ارتشی که پس از دو سال جنگ فرساینده با میلیشیای ضد حکومت تا حد زیادی از هم گسیخته و خسته است و بدون امید به کسب پیروزی کماکان در گردونه خشونت می چرخد.

 

اعلام تردید دادستان کل کشور در مورد نحوه قتل ستار بهشتی

Posted: 06 May 2013 05:30 AM PDT

جرس: با سپری شدن شش ماه از شکنجه و قتل ستار بهشتی، اکنون سخنگوی دستگاه قضایی و دادستان کل کشور با تشکیک در اصل ماجرای "قتل او بر اثر ضربه"، از تشکیل کمیسیون پزشکی درباره مرگ این وبلاگ نویس زندانی خبر داده است.


سخنگوی قوه قضائیه در خصوص آخرین وضعیت پرونده ستار بهشتی گفت : پزشکان پس از بررسیهای خود دلیلی که فوت را منتسب به سم و یا ضربه تشخیص دهد پیدا نکردند و فقط اعلام کردند می تواند براساس التهاب باشد.


به گزارش مهر، غلامحسین محسنی اژه ای در نشست بعد از ظهر دوشنبه با خبرنگاران در پاسخ به پرسشی در خصوص اظهارات رئیس سازمان بازرسی کل کشور درباره فساد 450 میلیارد یورویی اظهار داشت: مسئولین مختلف به لحاظ مسئولیتی که دارند یک سری اطلاعات در اختیارشان قرار دارد که این اطلاعات احیاناً طبقه بندی شده است که در برخی مسایل حق ندارند آن را فاش کنند چه در زمانی که مسئولیت دارند و چه زمانی که از این مسئولیت کنار کشیده باشند.

وی افزود: قانون اجازه نمی دهد مشخصات فردی که متهم است و یا بازداشت شده و یا برای او کیفرخواست صادر و در دادگاه محکوم شده است فاش شود و مشخصات تا زمانی که حکم قطعیت پیدا کند نباید منتشر شود.خیلی اوقات نیز اطلاعاتی که در اختیار دستگاههای نظارتی و غیرنظارتی قرار دارد باید در مکانیزم خود طرح شود و نباید این اطلاعات در مجرایی غیر از این مکانیزم مطرح گردد.

دادستان کل کشور ادامه داد: شفاف سازی در مسایلی مانند مسایل مالی و مسایلی که به کل جامعه مربوط می شود خوب است البته در صورتی که قانون اجازه داده باشد آن موضوع را باز کنیم. اما علنی کردن برخی مسایل با تشخیص خودمان و در حالی که مکانیزم آن طی نشده خلاف شرع و واقع بوده و قابل تعقیب است.

محسنی اژه ای اظهار داشت: پورمحمدی در حال حاضر مرخصی گرفته است و اگر از من به عنوان سخنگوی قوه قضائیه بپرسید می گویم طرح این موضوع در این شرایط صحیح نبوده است. آیا طرح این موضوع در فضای کنونی باعث التهاب جامعه نمی شود؟

سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به پرسش خبرنگار دیگری در خصوص آخرین وضعیت پرونده ستار بهشتی نیز گفت : پزشکان پس از بررسیهای خود دلیلی که فوت را منتسب به سم و یا ضربه تشخیص دهد پیدا نکردند و فقط اعلام کردند می تواند براساس التهاب باشد. بازپرس پرونده برای بررسی نظریه های پزشکی امروز با اعضای کمیسیونهای نظر دهنده در پرونده جلسه ای تشکیل داده که در صورت برگزاری این جلسه به احتمال قوی تصمیم نهایی را خواهد گرفت. دقت بازپرس برای این بوده که در پرونده ابهامی وجود نداشته باشد.

خبرنگار دیگری در خصوص حوادث بعد از انتخابات سال 88 و اظهارات وزیر اطلاعات درباره ارایه مدارک به قوه قضائیه پرسید که دادستان کل کشور در پاسخ گفت: اگر بعد از انتخابات سال 88، از راه قانونی وارد می شدند مشکلی پیش نمی آمد اما آنها راه غیرقانونی را در پیش گرفتند که هزینه ای را درست کرد.


وی افزود: شورای نگهبان بنا بر قانون عمل می کند و در قانون احراز صلاحیتها جزو وظایف شورای نگهبان است. هر کسی طبق قانون شرایط را احراز کند منتخب می شود. در این مسیر در خصوص افراد از قوه قاضئیه استعلامات صورت می گیرد که ما سوابق این افراد در دادگاهها و دادسراها را به شورای نگهبان اعلام می کنیم. اما اینکه این جواب در صلاحیت یا رد صلاحیت افراد نقش داشته باشد بر عهده شورای نگهبان است.

محسنی اژه ای تصریح کرد: وزارت اطلاعات ضرورت ندارد. اطلاعات و مدارک را به قوه قضائیه بدهد و می تواند مدارک را مستقیم در اختیار شورای نگهبان قرار دهد.

سخنگوی دستگاه قضا سپس به اتفاق تلخ رخ داده در سوریه اشاره کرد و گفت: اتفاق ناگواری که در سوریه توسط افراد تکفیری رخ داد و آنها به یکی از مقدسات توهین کرده و قبر یکی از صحابه رسول خدا را نبش کردند حقیقتاً واقعه تلخی بود. امیدواریم مسلمانان و مدعیان دفاع از ارزشها مقدسات و آثار گذشته ها از این قضیه نگذرند و مسببان اصلی به سزای عمل خود برسند.محسنی اژه ای به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: در قانون هیئت اجرایی مرکزی انتخابات مشخص شده که وزارت کشور زیر نظر این هیئت انتخابات را برگزار می کند.

دادستان کل کشور یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس، وزیر اطلاعات و 7 معتمد از اعضای این هیئت هستند که ریاست آن بر عهده وزیر کشور است. همچنین وزیر کشور یا نماینده تام الاختیار او دادستان کل کشور یا نماینده او، رئیس سازمان صدا و سیما یا نماینده او و همچنین رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما یا یکی از اعضای آن در کمیسیون تبلیغات حضور دارند که اولین جلسه این کمیسیون برگزار شد. هیئت اجرایی مرکزی انتخابات هفته ای یک بار جلسه تشکیل می دهد اما اگر نیاز باشد تعداد جلسات افزایش خواهد یافت.

وی تاکید کرد: در طول سالهای قبل به خصوص سالهای 91 و 92 تعدادی از اعضای شوراها مانند شورای شهر رشت بر اثر اتهامات تحت تعقیب قرار گرفتند در برخی محله ها نیز این تخلفات باعث انحلال شورا شد به همین خاطر هموطنان باید در انتخابات شوراها دقت بیشتری داشته و سوابق کاندیداها را بررسی کنند.
 

مجازات حبس ابد برای چهار ایرانی در کنیا و کویت

Posted: 06 May 2013 05:30 AM PDT

جرس: دو ایرانی دستگیر شده در کنیا به جرم در اختیار داشتن مواد منفجره و برنامه ریزی برای بمب‌گذاری، به حبس ابد محکوم شدند. همزمان دیوان عالی کشور کویت، روز دوشنبه، مجازات حبس ابد برای دو ایرانی، یک کویتی و یک شخص بدون تابعیت را به جرم جاسوسی برای ایران تایید کرد.


به گزارش بی بی سی، یک دادگاه در کنیا دو ایرانی را به اتهام در اختیار داشتن 15 کیلوگرم ماده منفجره و تلاش برای بمب‌گذاری در شهرهای مختلف این کشور به حبس ابد محکوم کرد.


این دو نفر که احمد محمد و سید موسوی، و مرتبط با نیروی قدس سپاه معرفی شده اند، ژوئن گذشته در نایروبی دستگیر شدند.


بازپرسان این پرونده در ابتدا گفته بودند که مشخص نیست این افراد با شبه‌نظامیان القاعده در سومالی ارتباط دارند یا با گروه دیگری مرتبط هستند.


این حکم نهایی و غیرقابل تجدید نظر است.


همزمان، همزمان دیوان عالی کشور کویت، روز دوشنبه، مجازات حبس ابد برای دو ایرانی، یک کویتی و یک شخص بدون تابعیت را به جرم جاسوسی برای ایران تایید کرد.


به گزارش رادیو فردا این افراد سه سال پیش به جرم تشکیل شبکه جاسوسی برای ایران و قصد انفجار لوله های نفت کویت بازداشت شده و در دادگاه بدْوی به اعدم محکوم شده بودند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، آنان در ارتش کویت کار می کردند.


دیوان کشور کویت، در بررسی این پرونده، حکم تبرئه دو ایرانی را که یکی از آنان زن است نیز تأیید کرد.

 

اقبال شاعر

Posted: 06 May 2013 05:24 AM PDT

عبدالکریم سروش
ما دست کم دو اقبال داریم، یکی اقبال فیلسوف و دیگری اقبال شاعر و در اینجا سخن از اقبال شاعر است، شاعری که حکیم و مصلح هم هست

 

بنام خدا

 


ای بسـا شـاعر که بعد از مـرگ زاد

چشم خود بربست و چشم ما گشاد

 


اول اردیبهشت ۱۳۱۷ خورشیدی (۲۱ اپریل ۱۹۳۸ میلادی) سالروز درگذشت محمد اقبال‌لاهوری، شاعر و فیلسوف و نابغه نادره شبه‌قاره هند است. ما ایرانیان در حق این شاعر نکته‌پرداز پارسی‌گوی جفا کرده‌ایم و آن چنانکه در خور قدر بلند اوست، به او نپرداخته‌ایم. حریفی حکایت می‌کرد که اخیراً در مجلسی شرکت جسته بود که در آن از شعر پارسی سده اخیر سخن می‌رفته است و نام اقبال حتی یک بار هم بر زبان سخنران و مستمعان نگذشته است. دریغ بسیارخوردم بر این بی‌خبری و بی‌التفاتی.

 


ما دست کم دو اقبال داریم، یکی اقبال فیلسوف و دیگری اقبال شاعر. «بازسازی فکر دینی در اسلام» از اقبال فیلسوف، سال‌ها قبل از انقلاب به قلم احمد آرام ترجمه شد و ترجمه دیگری هم از آن به قلم محمد بقایی (ماکان)، که از شیفتگان مکتب اقبال است، پس از انقلاب انتشار یافت. تا آنجا که می‌دانم تاکنون هیچ نقد و تحلیل جامع و فیلسوفانه‌ای از این کتاب به زبان پارسی صورت نگرفته و صورت‌بندی نقّادانه و دقیقی از اندیشه‌های احیایی و اصلاحی وی در خصوص دین، به عمل نیامده است. تنها این سخن از وی درمحافل سنتی دینی در گردش است که وی ختم نبوت را چنان معنا کرده که به ختم دیانت انجامیده است.البته علی شریعتی هم در برجسته کردن نام ومیراث انقلابی اقبال سهمی بزرگ داشته است.[۱]


محمد اقبال، در عرصه احیای دین بی‌گمان ازپهلوانان سنگین‌وزن است و اگر ابوحامد غزّالی، مسیحای احیا[۲] بود، اقبال را باید معمار بازسازی دین[۳] شناخت و محمد ارکون را مهندس واسازی[۴] آن.


***

 


باری در اینجا سخن از اقبال شاعر است، شاعری که حکیم و مصلح هم هست و شعرش بیت‌الغزل معرفت است. پارسی‌گویی که به قول دکتر علی شریعتی، «ایرانی‌ترین غیرایرانی و شیعی‌ترین غیرشیعی» است. در شعر اقبال علاوه برگوهر نفیس بلاغت، جواهر حکمت بسیار می‌توان یافت. از نقد تصوف فقرآور دنیاگریز، و نقد تمدن زیرک فرنگ گرفته، تا حماسه اختیار انسان و اسرار و رموز خودی و بیخودی و پیکار عقل و عشق و غمخواری بر انحطاط مسلمین و تشجیع و تشویق بر ابتکار و «تازه‌کاری» و ... .


شعر اقبال، شعری حماسی است. در آن از لابه‌های ذلیلانه شاعران مقلّد نشانی نیست. در عوض، همه جا سخن از ظفر و عزت و افتخار، و فروکوفتن خصم و خطر کردن و پیروز آمدن بر فقر و عجز، و پرواز به افق‌های بلند و نادیده و تازه‌کاری‌ها و آفرینش‌های بدیع، و شور و چالاکی و جوانی، و ترک کهولت و کاهلی و نفی غلامی و زبونی و ... است.


شعر اقبال را باید راوی «خود‌گری» و نافی «بتگری» دانست. «خود» فربه‌ترین عنصر در شعر اقبال است، و اگر او را «بانی تصوف نوین» باید خواند، هم از این روست. تصوف کهن ما که عزت و اختیار و ابتکار و جوشش و کوشش در آن به صفر می‌رسد، و فنا و فرودستی و فروتنی برتر از آن می‌نشیند، و صید بودن جای صیادی را می‌گیرد و نشانی از طراحی و تصرف جهان در آن نیست، جای خود را در شعر اقبال، به تصوفی می‌دهد که «انسانِ خدا شده» محور آن است، و این خدا‌ـ‌انسان، این خودِخدایی، با اختیار و قدرت و ابداع و خلاقیت ویژه خویش، نه تنها ترک جهان نمی‌کند بلکه آن را تسخیر می‌کند: «ترک این دیر کهن: تسخیر او».


بلی، صوفیان هم از فنای در خدا سخن می‌گفتند، و حتی کوس اناالحق می‌زدند، اما وقتی جامه خدایی می‌پوشیدند و تاج الوهیّت بر سر می‌نهادند، خدایی می‌شدند صلح کلّ و مهربان و رازدان، همین وبس. نه خدایی آفرینشگر و مختار و گشاده‌دست و نقش‌آفرین و طرّاح و توانا. ولی اقبال، ما را به این خدای خالق و به آن خلاقیت فرا می‌خواند. او هم می‌گوید تخّلقوا باخلاق‌ الله (متصف به اوصاف الهی شوید)، اما فراموش نکنید «مختار» هم از اسماء الهی است همچنان که خالق، همچنان که قادر و قاهر. پس حظّ خود را از اختیار و قدرت و خلاقیت هم برگیرید، و این همه به فقر و عجز و ذلت و جبر و مقهوریّت و غلامی تن مدهید. در تصوف کهن، ذلّت بر عزّت، و جبر بر اختیار می‌چربید و حتّی عشق هم که به مصاف عقل می‌رفت، گاه به منزله کوری بود که حسد بر بینا می‌برد. این‌ها همه در شعر اقبال، باژگون می‌شود و شعر حماسی‌ـ‌‌عرفانی او مالامال از عزت و اختیار و عشقی بینا می‌گردد که در «خود»ی فربه‌ ‌از خدا نشسته است و او را خدای روی زمین کرده است.


شعر اقبال پاسخی به اگزیستانسیالیست‌های ملحد هم‌عصر او هم بود که می‌گفتند انسان کوچک در کنار خدای بینهایت، چنان خرد می‌شود که هیچ از او باقی نمی‌ماند. مفاد سخن اقبال این بود که انسانِ بانهایت، در اثر همنشینی با بی‌نهایت، چنان بی‌نهایت می‌شود که گویی نشانی از بندگی در او نمی‌ماند و یکپارچه قاهریّت و مختاریّت می‌شود. شعر او یکسره در خدمت این تصوف عزت‌پرور و اختیار محور انسانی‌ـ‌‌الهی است:

 

منکر حـق نزد مـلاّ کـافر است

منکر خود نزد مـن کافرتر است

 


عنصر بداعت و «تازه‌کاری» ــ که از اوصاف الهی است و اقبال خواهان بازیابی آن در آدمی است ــ برای او چنان ارجمند است که می‌گوید:

 

گـر از دسـت تو کـاری نـادر آید

گناهی هم اگر باشـد ثـواب است

 


و حالا این را مقایسه کنید با گفته خواجه شیراز: «از آن گناه که نفعی رسد به غیر، چه باک؟»

 


و ببینید که تفاوت ره از کجاست تا به کجا! ازگناه نادر تاگناه نافع. غزل فخر آلودی که بر سنگ مزار او کنده شده است همین پیام را دارد:

 

دَم مـرا صـفـت بـاد فـرودیـن کـردند

گـیاه را ز سِرشـکم چو یاسـمین کردند

بلـندبـال چـنانـم کـه بـر سـپهر بـرین

هـزار بـار مـرا نـوریـان کـمیـن کردند

چراغ خویش برافروختم که دست کلیم

درین زمـانه نهـان زیر آسـتین کـردند

فـروغ آدم خـاکی ز تـازه‌کاری‌هـاسـت

مه و سـتاره کنند آنچه پیش ازین کردند

 


و این تازه‌کاری و ابداع‌هاست که عرفان نوین و انسان نوآیین باید آن را قبله خود کند و در همه چیز، از جمله سنّت و دین، آگاهانه و «خودگرانه» و مختارانه و خلّاقانه دست تسخیر و تصرف ببرد و آن‌ها را نوسازی و بازآفرینی کند.

 
توجه اقبال در مکتوبات فلسفی‌اش به مقوله زمان و نوشوندگی مستمرّ آن، هم از این روست. وی با طرح این مساله، قصد آن دارد تا به ما بیاموزد که عنصری اصیل چون بداعت و نوشوندگی[۵] در ذات طبیعت و هستی هست و آینده تماماً در قبضه گذشته نیست، و علیّت یونانی نمی‌تواند «نو» را تماماً توضیح دهد. وی بر آن است که علیت، کهنه‌پرور است و برای «نو»پدیدی و فاعلیت مختارانه آدمی جایی نمی‌گذارد و لذا طرح دیگری در شناخت عالم و آدم باید ریخت:

 

بـاز بـر رفتـه و آینده نظـر باید کرد

هله برخیز که اندیشـه دگر باید کرد

گفتمش در دل من لات و منات است بسی

گفـت ایـن بتـکـده را زیر و زبر بایـد کرد

 


معجزه شگفت‌آور تاریخ و آفرینش، در نظر نوگرای اقبال، همین است که از دل «خاک مجبور»، اختیار سر برمی‌آورد و حتی پرده‌نشینان ملکوت را به تعجب وا می‌دارد:

 

نعره زد عشق که خونین جـگری پیدا شد

حسـن لرزید که صـاحب‌نظـری پیدا شد

فطـرت آشـفت که از خـاک جهان مجبور

خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شد

خبری رفت ز گردون به شبستان ازل

حذر‌ای پرده‌گیان! پرده‌دری پیدا شد

 

 


شعرحماسی اقبال پرسوز و پرشور هم هست و ازین حیث به اشعار مقتدایش، جلال‌الدین بلخی‌، شباهت بسیار دارد. در نگاه وی، آنچه شعر را از حکمت (فلسفه ورزی) جدا می‌کند، همین سوز دل است:

 

بـوعـلی انـدر غـبار ناقـه گـم

دست رومی پرده محمل گرفت

این فروتـر رفت و تا گـوهـر رسـید

آن به گردابی چو خس منزل گرفت

حق اگر سـوزی ندارد حکـمت است

شـعر گردد چونکه سوز از دل گرفت

 

بی‌جهت نیست که سوز و آتش و شعله و شراره این همه در کلمات او تکرار می‌شوند:

چون چراغ لاله‌سوزم در خیابان شما

آتشـی در سـینه دارم از نیاکـان شما

***

شعله در آغوش دارد عشق بی‌پروای من

بر نخیزد یک شرار از حکمت نازای من

 


و چنانکه دیده می‌شود اقبال در همداستانی با پیر بلخ، نه فقط تصوف عجزپرور، بل حکمت نازا و سرد و بی‌سوز را هم فرو می‌نهد تا به عشقی آتش‌صفت و بت‌شکن و آگاهی‌بخش برسد و آن را سرمایه حرکت و تحول سازد. وی در دو بیتی زیر، با الهامی آشکار از جلال‌الدین عزیز، تیشه و شرر را می‌ستاید و «بحث» از شرر را به فیلسوفان بی‌درد می‌سپارد:

 

بـه ضـرب تیشـه بشـکــن بیسـتـون را

که فرصت اندک و گردون دو رنگ است

حـکیمان را در این اندیشـه بـگـذار:

شرر از تیشه خیزد یا ز سنگ است؟

 


که آشکارا یادآوری حکایتی است ازدفتر سوم مثنوی که کسی بر قفای کسی دیگر سیلی می‌زند و آن کس به فکر تلافی می‌افتد. سیلی‌زن می‌گوید اول سوال مرا پاسخ بده، سپس تلافی کن. سوال این است صدایی که در اثر سیلی من از قفای تو برخاست، از دست من بود یا از گردن تو؟ سیلی‌خورده می‌گوید این سوال را از بی‌دردان بپرس. من دردمندم و مجال چنین اندیشه‌ ورزی‌های بی‌دردانه را ندارم:

 

گفت از درد این فراغت نیستم

که در این فـکر و تفـکر بیستم

تو که بی‌دردی همـیـن اندیـش این

نیست صاحب درد را این فکر هین

 


تفاوت معنی‌داری که بعدها، دکتر علی شریعتی میان ابوعلی و ابوذر در افکند هم، از این جنس بود. اقبال در این نظرگریزی و عمل‌گرایی وطرد حکمت نازا وشوق به عشق خلاق چندان بی‌پروایی می‌کند و پیش می‌رود که اشعارش یادآور آن سخن مارکس می‌شود که «فیلسوفان جهان را تفسیر کرده‌اند اما سخن بر سر تغییر آن است» وآشکارا دست جهانگشا را بر جام جهان‌نما تقدّم می‌بخشد:

 

از هـمه کـس کـناره گـیر، صـحبت آشـنا طلب

هم ز خدای، خود طلب. هم ز خودی خدا طلب

عشق، به سر کشیدن است شیشه کاینات را

جام جهان‌نما مجو. دست جهان‌گشـا طلب

 


این همه عشق و چالاکی و جنون و شوق به ویرانگری و آفرینش که در شعر اقبال موج می‌زند، او را به جایی می‌رساند که قصه ختم نبوت را که در جای دیگر فیلسوفانه به آن پرداخته است، پرداختی شاعرانه دهد و آشکارا بگوید که پیامبری و امامت، متعلق به دوران ماقبل مدرن است و پیغمبر دیگری در راه نیست و بشریت به چراغ آسمانی تازه‌یی نیاز ندارد، پس نومید از آسمان، باید چراغ زمینی خود را برافروزد و تمنّای محال نکند. وی رَجعت موعود شیعیان را هم از جنس باز شدن دوباره درهای آسمان می‌داند وآن را به حکم ختم نبوّت ناممکن ونامطلوب می‌شمارد:

 

ز خـاک خویش طـلب آتشی که پیدا نیست

کـه جـلوه‌‌ی دگری در خـور تـقاضـا نیست

بـه مـلک جـم ندهـم مصرع نظیری را

«کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست»

اگرچه عقل فسون‌کار لشکری انگیخت

تو دل‌گرفته نباشی که عشق تنها نیست

شـریـک حـلـقـه‌ی رندان باده‌پیما باش

حذر ز بیعت پیـری که مـرد غوغا نیست

 

 


آتشی که پیدا نیست، همان آتش نبوت است که ابتدا راه را بر کلیم‌الله روشن کرد و سپس از گریبان او سر برآورد. تقاضای جلوه‌ی دیگر کردن، تمنّای محال است و لذا:

 

چراغ خویش برافروختم که دست کلیم

در ایـن زمـانـه نهان زیـر آسـتـیـن کـردنـد


پیامبری برای اقبال معنای شورشگری و شیرصفتی و تمدن‌آفرینی و مرد غوغا بودن و تصرّف و طرّاحی کردن دارد:

 

دلبری بی‌قاهری جادوگری است

دلبری با قاهری پـیغـمبـری است

 

 

 

و همین او را به مصاف افلاطون هم می‌برد تا از فلسفه «گوسفند‌پرور» او انتقاد کند و وی را بانی تصوف دنیاگریزی بشمارد که مسلمانان را نیز چندی فریفته خود داشته است:

 

راهب دیرینه افلاطون حکیم

از شـمار گوسـفندان قـدیم

گفـت سـرّ زنـدگـی در مـردن است

شـمع را صد جلوه از افسـردن است

گـوســفـنـدی در لـبـاس آدم است

حکـم او بر جان صوفی محکم است

قـوم‌هـا از سـُکـر او مسـموم گشت

خُفت و از ذوق عمل مـحروم گشت

 


اشاره اقبال به قصه‌ای است که در «اسرارخودی» می‌آورد که در مرغزاری، شیران بر گوسپندان مجاور هجوم می‌بردند و آنهارا طعمه خود میکردند. گوسپندی زیرکی و خطر کرد و منبر موعظه‌ نهاد و شیران را پند داد که گوشتخواری بد است و علف از گوشت بهداشتی‌تر است و «تنگدستی از امارت بهتر است» و ذبح شدن بهتر از ذبح کردن دیگران است و ...

 

خیل شیر از سخت‌کوشی خسته بود

دل بـه ذوق تـن‌پـرسـتی بسـته بود

آمدش این پند خواب‌آور پسند

خورد خامی از فسـون گوسفند

آن که کردی گوسفندان را شکار

کـرد دیـن گـوسـفـندی اختیار....

 
تأثیر نیچه بر اقبال در این آموزه‌ها سخت آشکار است، به‌خصوص مسیحیت‌ستیزی و ستایش وی از پیامبر اسلام، که قدرت را ارج می‌نهاده است. و اقبال که مفتون این سه حکیم آلمانی گوته وهگل و نیچه است، فرصتی را از دست نمی‌دهد تا شیفتگی و وفاداری خود را نسبت به آنان نشان دهد[۶]. ستایش قدرت و عزّت و هویّت که در شعر اقبال موج می‌زند، برخاسته از تاریخ و جغرافیایی است که وی در آن می‌زیسته: هندوستان مستعمره و دوران انحطاط مسلمین، و این هر دو او را فرا می‌خوانده است تا در تصوّف و تفلسف طعن بزند و عشق و عمل را برای احراز و ابراز هویت مسلمین ترویج و توصیه کند. او به تصریح خود از پیر روم فراوان آموخته است:

 

نـکـتـه‌ها از پـیـر روم آمـوختم

خویش را در حرف او واسوختم

 


و چنانکه خود در خاطراتش آورده است، در دوران دانشجویی در کمبریج انگلستان، هنگام خواندن مثنوی، به بیتی می‌رسد که فریاد برمی‌کشد و همسایگان را به تعجب وامی‌دارد، و آنگاه برای آنان توضیح می‌دهد که مسلمانان اگر همین یک بیت را سرلوحه حیات کنند، خاک بر سر انحطاط کنند:

 

دوست دارد یار این آشفتگی

کوشش بیهوده به از خفـتگی


وچنانکه آورده‌اند در سال آخرین حیات که به اصناف عوارض از جمله عارضه بینایی مبتلا بود،تنها دو کتاب بر کنار بستر او بود: قرآن ومثنوی.


وی بر سر حجره‌نشینان نظرورز اما بی‌عمل فریاد می‌زند که «لا» را با «الّا» بیامیزند و خلیل‌آسا بر سر نمرودها نعره بزنند:

ای که اندر حجره‌ها سازی سخـن

نـعـره‌ی لا پیـش نـمـرودی بـزن

 


اقبال به گواهی اشعارش، خصوصاً در امر اصلاح و احیاء دین، هم ناظر به هویت بود هم به حقیقت و معرفت، برخلاف سیدجمال اسدآبادی و روح‌الله خمینی که بیشتر به اسلام هویت می‌اندیشیدند و صاحب نظریه‌ای در بازسازی فکر دینی نبودند.[۷] و نیز برخلاف محمد عبده و فضل‌الرّحمان که بیشتر مجذوب اسلام معرفت بودند و در زدودن خرافات و پالایش دین و نظریه‌پردازی برای فهمی تازه از آن، به جان می‌کوشیدند. اقبال به حق، ذوعینین و ذوجناحین بود و نیک می‌دانست که جَستن از انحطاط، تنها با سپاهیگری و تسلّط بر قوه مجریه حاصل نمی‌شود (پنداری که در انقلاب ایران بود و هست)، جهدی تئوریک هم لازم است و هویت باید مبنایی معرفتی داشته باشد، و گرنه خاکی می‌شود حاصلخیز برای تحجّری طالبانی. به همین دلیل بود که در بازسازی فکر دینی در اسلام نوشت که هیچ تمدنی بر عاطفه محض بنا نشده است.


وی از یک‌‌سو فکر دینی از خدا و نبوت و معاد تا فقه و کلام و سیاست را بازخوانی و بازسازی کرد و به‌خصوص دادِ اختیار و استقلال انسان مظلوم را از فلسفه و تصوف کهن و کلاسیک ستاند. و از سوی دیگر، اسرار خودی و رموز بیخودی، نوشت تا «خودی» را به مسلمانان بازگرداند و «هویت چهل‌تکه» آنان را رفو کند و مرزهای قومی و نژادی و وطنی و خاکی را درنوردد و به آن‌ها هویتی واحد در لوای ایمان بدهد:

مـا کـه از قیـد وطـن بیگـانـه‌ایم

چون نگه نور دو چشمیم و یکیم

از حجاز و چین و ایرانیـم ما

شـبنم یک صـبح خندانیـم ما

حق تعالی نقش هردعوی شکست

تـا ابـد اسـلام را شـیرازه بـسـت

دل ز غیر الله مسلمان برکند

نـعـره لاقوم بـعدی می‌زند

خدمت سـاقیگری با مـا گذاشت

داد ما را آخرین جامی که داشت

 

 

نقد «فرنگ» هم که در شعر وی پررنگ است، هم رکن هویتی دارد هم معرفتی. از یک‌سو هویت سلطه‌گر غرب را که زداینده هویت‌های دیگر است، به چشم ملامت می‌نگرد و از سوی دیگر باطن تمدن زیرک غرب را، گریزان از قدسیّت و تهی از معنویت می‌بیند که به جسم وفا و به روح جفا می‌کند:

 

از من‌ای باد صبا گـوی به دانای فـرنگ

عقل تا بال گشـوده است، گرفتارتر است

عجب آن نیست که اعجاز مسـیحا داری

عجب این است که بیمار تو بیمارتر است

 

 

شاید شاعرانه‌ترین بیان این جلال‌الدین دوران، در نسبت عقل مدرن با دین در این ابیات حافظانه است که می‌درخشد:

 

عقل چون پـای در این راه خم اندر خم زد

شعـلـه در آب دوانید و جـهان بـر هـم زد

کیمیاسازی او ریگ روان را زر کرد

بر دل سـوخته اکسیر محبت کم زد

وای بر سادگی ما که فسونش خوردیم

رهـزنـی بـود، کمین کرد و ره آدم زد

هنرش خاک برآورد ز تهذیب فرنگ

باز آن خاک به چشـم پسر مریم زد

 


این تمدن همین که قد ّمی‌کشد و دست به زانوی خود می‌گیرد و از خاک طلا می‌سازد و شعله در آب می‌دواند و بمب جهان برهم‌زن اتمی می‌سازد، پشت به مسیح می‌کند و خاک در چشم پسر مریم می‌زند و چشم بر آفتاب و دل به ماهتاب می‌بندد.


همین مزاج تباه دهر و زمانه «دهریت»پرور بود که ارادت اقبال را به ختم رسولان افزون‌تر کرد تا قدر رسالت او را بیشتر شناخت، و حضور معنویت‌بخش و وحدت‌بخش پیام او را در میان مسلمانان، چون نَفَس نسیم برای نوازش گلستان ضروری دانست.[۸] از یک‌سو می‌نالید که:

 

گشته‌ام هم در عجم هم در عرب

مصطفـا نـایـاب و ارزان بولـهب

 


و از سویی با وی می‌گفت:

 

گرچه کِشت عمر من بی‌حاصل است

چـیـزکـی دارم کـه نــام او دل است

 


و با این دل ‌سوخته عاشق بود که کوشید تا به مدد اشعار آتش‌آلود و حکمت‌آمیزش، سوزی دوباره در دل مسلمانان نهد و آنان را از نابینایی تاریخی و ناکوشایی سیاسی و نارسایی عقلانی برهاند.

محمد اقبال امروز برای ما دومتاع کلان دارد یکی کلام جدید ودیگری عرفان جدید.اولی را در فلسفه او ودومی را در اشعار او باید جستجو کرد.


***


خوش دارم که در پایان این مکتوب نارس و نارسا که «چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی»، پاره‌ای از اشعار خود را بیاورم که سی سال پیش در خطاب به آن قهرمان اقبالناک هویت و معرفت عالم اسلام سروده‌ام، و پیشاپیش می‌گویم: «هزار جامه معنی که من بپردازم/ به قامتی که تو داری قصیر می‌آید»:

 


ای چراغ لاله در بزم عجم

فیلسوف رزم و سردار قلم

نازم آن چشمان که از حق سرمه یافت

پـرده‌هـای حـال و فـردا را شـکافـت

چون بهـاری در زمسـتان آمدی

هوش بودی، سوی مستان آمدی

چون ز احیای شریعت دم زدی

آتـش انـدر جـان نامحرم زدی

آن دلیری‌ها که در بانگ تو بود

کی تواند گوش نامحرم شنود؟

جامه‌ای از برق پوشیدی چو رعد

بر مسـلمانان خروشیدی چو رعد

«کای ز خود پوشیده خود را بازیاب

در مسلمانی حرام است این حجاب»

بانگ تو در سینه‌ها مسکن گرفت

غافلان را شـعله در خرمن گرفت

ای جلال‌الدین دوران راست خیز

رسـتخیزی سـاز پیش از رستخیز

صدهزاران آفرین بر جان تو

بـر روان پـیر مـعنـی دان تو

ای صبا‌ای پیک دورافتادگان

شوق ما را تا مـزار او رسان

  

عبدالکریم سروش

اردیبهشت ۱۳۹۲

 


پانوشت ها :

۱ ـ نگاه کنید به نقد مطهری بر اقبال: مرتضی مطهری، «نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر »، تهران ۱۳۵۷ ،و نیز بنگرید به نقد سروش بر مطهری: عبدالکریم سروش، «خاتمیت پیامبر»، ۱ و ۲، بسط تجربه نبوی، (مجموعه مقالات)، مؤسسه فرهنگی صراط، تهران ۱۳۸۵.

آقای ماکان علاوه بر ترجمه بازسازی فکر دینی، مقالات بسیار در باب مکتب اقبال و شعر او منتشر کرده اند که مغتنم است. دکتر علی شریعتی نیز در کتاب «ما و اقبال» به اندیشه‌های انقلابی اقبال نظری و گذری داشته است. حسینیه ارشاد از مروّجان آراء انقلابی اقبال بود و قبل از انقلاب در این زمینه شوری بر پا کرد وحتی سر درِ حسینیه را با اشعار او مزیّن نمود. درسال ۱۳۶۳ رهبر کنونی جمهوری اسلامی ایران در کسوت رئیس جمهور به پاکستان سفر نمود،و پس از بازگشت، انجمنی بنام اقبال آراست و خطیبان بسیار، از جمله خود او در آن سخن گفتند. اشعار صاحب این قلم که درپایان مقاله می‌آید هم در آن انجمن قرااَت شد. پاکستانی‌ها اگرچه قدر فضل‌الرّحمن را چنانکه باید نشناختند، درباب اقبال سنگ تمام گذاشتند و یک آکادمی معظم بنام او بر پاکردند وکتابها نوشتند و آثار اورا به سراسر جهان بردند. ایرانیان هم حرمت او را نگاه داشتند و در پای او بذل سخن و ادب کردند، اشعارش را در کتاب‌های درسی مدارس آوردند و از صدای جمهوری خواندندومی‌خوانند که همه مشکورست اما ازقول حافظ باید گفت:

در حق من لبت این لطف که می‌فرماید/ سخت خوبست ولیکن قدری بهتر ازین.

 

۲ـابوحامد محمد غزّالی، احیاء علوم الدین.

 ۳ ـ بازسازی فکر دینی اسلامی، رکنستروکتین آاف رلیگیوس تات این عثالعمع.

 ۴ ـ دکنستروکتین

 ۵ -امرگنک

 ۶- اقبال، قلب نیچه و مارکس را مؤمن، و دماغشان را کافِر می‌دانست:

درباب نیچه می‌گوید:

آنکه بر طرح حرم بتخانه ساخت/ قلب او مؤمن، دماغش کافرست

ودرباب مارکس:

صاحب سرمایه از نسل خلیل/ یعنی آن پیغمبر بی‌جبرییل

درکلامش حق بباطل مضمرست/ قلب او مؤمن دماغش کافرست

 

وی درباب هگل هم یک دوبیتی دارد که نمی‌توانم اعجابم را از آن پنهان کنم:

 

حکمتش معقول و ، بامحسوس در خلوت نرفت/ گرچه فکر بکر او پیرایه بندد چون خروس

طایر فکر فلک‌پرواز او دانی که چیست/ ماکیان کز زور مستی خایه بندد بی‌خروس

 

و دانایان دانند که درین تمثیلات، گوهر روش تجریدی هگل چه استادانه تلخیص شده است

 

۷- آیت الله خمینی یک انقلاب بی‌تئوری را رهبری کرد که پس ازسی وسه سال کارش به نظامیگری وبمب آوری رسیده است.من در مقالی دیگر به این عاقبت عقیم خواهم پرداخت،باذن الله.

 ۸- عشق محمد اقبال به محمد مصطفا (ص) همچون:

عشق سعدی نه حدیثی‌ست که پنهان ماند/ داستانی‌ست که بر هر سر بازاری هست

نوشته‌اند نام محمد که بر زبانش جاری می‌شد، همزمان اشک هم از چشمانش جاری می‌شد. یکی از فرزندانش را که گویا اهانتی به رسول اکرم کرده بود، برای همه عمراز خود طرد کرد. وی علاوه بر نعت‌های بلند و بلیغ که درباره پیامبر داشت، حسرتی هم داشت که ناکام ماند:

هست شأن رحمتت گیتی‌نواز/ آرزو دارم که میرم در حجاز

 

 

  نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 


 

سخنگوی شورای نگهبان: ادعای قطعی نبودن جرم موسوی و کروبی مغلطه است/ نظام با مسامحه برخورد کرد

Posted: 06 May 2013 05:02 AM PDT

جرس: سخنگوی شورای نگهبان می گوید: این که بگوییم مجرم بودن موسوی و کروبی قطعی نیست و به طور مشخص جرم موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیده است، مغالطه‌ای بیش نیست.


سایت جهان نیوز با عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان درباره موضوعاتی همچون تخلفات انتخاباتی، اختیارات شورای نگهبان، حوادث سال 88 و صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب، اختیارات وزارت کشور در برگزاری انتخابات و برخی شبهات دیگر گفت و گویی کرده که بخشی از آن به شرح زیر است:


وی بدون پرداختن به محرومیت میرحسین و کروبی از ابتدایی ترین حقوق شهروندی ادعا می کند: نظر من نظام در رابطه با این افراد با مسامحه برخورد کرد کجای دنیا سراغ دارید یک نامزد بیاید برود با رسانه های دشمن مصاحبه کند و بگوید من پیروز انتخابات هستم شما از کجا خبر دارید؟ شما چه نقشی در انتخابات داشتید؟


سخنگوی شورای نگهبان، اشاره ای به بازداشت های گسترده، حمله به ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی، قطع ارتباطات و موبایل، عدم اجازه به حضور نمایندگان کاندیداها بر صندوق های اخذ رای، انتشار چند میلیون تعرفه اضافی و … نکرد.


کدخدایی با اطلاق مجدد لفظ "فتنه" برای قیام سال ۸۸ ادعا کرد: "این فتنه یک عمل بسیار بدی بود و در واقع در صدد بودند چهره نظام را مخدوش بکنند این برای ما مبناست و همچنین کسانی که نقش موثری در آن داشتند.


وی می گوید: کسانی که نقش موثری در فتنه دارند انتظار نداشته باشند که شورای نگهبان صلاحیت آنها را تایید بکند چون مردم نخواهند بخشید اما ممکن است کسانی فریب خورده باشند و در یک زمان مناسبی متوجه شدند و به آغوش نظام برگشتند این را ما در رابطه با آنها با رافت اسلامی اعلام نظر می کنیم کما اینکه در مجلس شورای اسلامی هم این اتفاق افتاد برخی افراد که به این قضیه (فتنه ۸۸) متهم بودند و در بررسی ها به این نتیجه رسیدیم که به هر حال اینها نقش موثری نداشتند و اعلام برائت کردند اینها در بررسی صلاحیت ها موثر بود الان هم بر همین اساس عمل می کنیم.


کدخدایی ادامه داد: برخی از اینها ممکن است نقش موثری نداشته باشند یا در حاشیه بوده باشند اینها مربوط می شود به اینکه اعضای محترم شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌شان تاملی بکنند و اعلام نظر بشود.


سخنگوی شورای نگهبان پیش بینی می کند: آینده هم به همین شکل است ما امیدواریم که انشاءلله با تدابیری که اندیشیده شده است و با فرمایشات رهبری که بسیار مدبرانه تاکید کردند انتخابات پرشور و گسترده و رقابتی خوبی را داشته باشیم، دیگر شاهد تکرار فتنه ۸۸ نباشیم ولی نمی توانیم در واقع از دشمن بخواهیم که دست از دشمنی بردارد دست از توطئه بردارد طبیعتا دشمنان نظام و دشمنان مردم همچنان مترصد هستند از هر فرصتی که به دست می آوردند سوء استفاده کنند و ضربه ای به نظام بزنند ما باید در کشور عاقلانه عمل بکنیم، بر اساس قانون عمل کنیم، بهانه به دست دشمن ندهیم و سعی کنیم تا آنجا که امکان پذیر است بر روی محورهای قانون تاکید کنیم.


وی در ادامه ادعا می کند: به عنوان وعده های خلاف قانون که حالا اصلا این می تواند به عنوان جرم هم تلقی بشود و دادگستری می تواند با آن برخورد کند؟ مثل دامن زدن به برخی از اختلافات بین اقشار مختلف یا بها دادن به یک قشر و خدای نکرده تحقیر یک قشر دیگر. این گونه مسایل ممکن است گاهی اوقات اتفاق بیفتد.


این مقام انتصابی ادامه داد: در برخی از امور گزارش هایی که به دست ما رسیده است ما به مراجع امنیتی اعلام کردیم که به این افراد تذکر بدهید که چنین حرکتی و این گونه اقدامات اینها می تواند منجر به خدشه به منافع ملی کشور بشود و تذکراتی بعضاَ در ادوار گذشته داده شده است اما ضمانت اجرایی قانون نداریم. یک پدیده ای است که در دهه گذشته اتفاق افتاده و نیازمند این است که اولا ساختار نحوه برخورد با این گونه تخلفات روشن بشود مثلا قوه قضاییه طبق قانون انتخابات چه انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس وظیفه پیشگیری از جرایم را دارد.


کدخدایی در خصوص تخلفات انتخاباتی گفت: دادستان کل کشور هم یک ستادی را تشکیل دادند و نمایندگانی هم حضور دارند ولی اینها تا چه اندازه می توانند اقدام کنند تا چه اندازه می توانند جلوی تخلفات را بگیرند و مصادیق این تخلفات چیست؟ چون اینها پدیده هایی هستند که در یک دهه اخیر بیشتر در جامعه ما مطرح شده است. ما نیازمند این هستیم که قانون جامع داشته باشیم در بحث تخلفات در تبلیغ انتخابات، مباحث روشن تر بشود و بعد وظایف دستگاه های اجرایی و نظارتی هم به خوبی تبیین بشود.


هر چند وی در مقام یک مسئول نظارتی در مورد میرحسین موسوی و کروبی بدون هیچ مصداقی اظهار نظر کرده است، اما وی در رابطه با چگونگی بررسی صلاحیت ها مدعی است که روی مصداق ها اظهار نظر نمی کنم ولی آن تعبیری که ایشان داشتند مغالطه است ممکن است کسانی فریب خورده باشند و در یک زمان مناسبی متوجه شدند و به آغوش نظام برگشتند این را ما در رابطه با آنها با رافت اسلامی اعلام نظر می کنیم کما اینکه در مجلس شورای اسلامی هم این اتفاق افتاد و ما الزاما بر اساس رسیدگی های قضایی نظر نمی دهیم.


وی ادامه داد: یکی از راهکارهای بررسی صلاحیت ما احکام قضایی است انتخابات مجلس را ببینید مثلا گفته شده وابستگان به رژیم گذشته اینها منع دارند این یک بندش است، وابستگان به رژیم گذشته الزاما در دادگاهی وابستگی شان به اثبات نرسیده است ولی مشخص است بر اساس اسناد و مدارک ضرورتی ندارد در محکمه قضایی اثبات بشود ولی آنجایی که گفته کلاهبرداری یا گفته کلاهبردارانی که به اتهام آنها در مرجع صالح رسیدگی شده و محکوم شده اند یعنی محکومین به کلاهبرداری، در آنجا ما نیازمند به حکم قضایی هستیم.


کدخدایی افزود: ولی بررسی مدیریت و توانمندی مدیریت افراد یا همان مقوله رجال مذهبی سیاسی آیا نیازمند حکم دادگاه است؟ خیلی خنده دار می شود! شرایطی که قانون گذار چه برای مجلس و چه برای ریاست جمهوری در نظر گرفته است تعداد اندکش نیازمند بررسی های قضایی است و نیازمند حکم قضایی است و بسیاری از آنها بر اساس تشخیص مراجعی است که به ما گزارش می دهند.


سخنگوی شورای نگهبان بدون اشاره به نقش جنتی در انتخابات پیشین و اظهارات وی در دفاع از احمدی نژاد می گوید: آیت الله جنتی با همه بزرگواری که دارند یک رای دارند. ایشان مثل بقیه یک رای دارند. در زمان تصمیم گیری در انتخابات و بررسی صلاحیت ها هم یک رای دارند و حتی گاهی اوقات مشاهده کردیم که حتی ایشان رای مخالف خود را به احترام آرای مثبت دیگران اعلام نمی کنند.


وی می گوید: برخی شورای نگهبان را خلاصه می کنند در آیت الله جنتی.شورای نگهبان ۱۲ نفر هستند هر ۱۲ نفر بر اساس تخصص و قانون اساسی وظایفی دارند و از این جهت هیچ گونه برتری بر همدیگر ندارند ولی از جهت شخصیتی بله بزرگوارانی هستند مثل آیت الله جنتی که یکی از ارکان نظام هستند ضمن اینکه دبیر هستند و اختیارات اجرایی هم دارند.


وی در پاسخ به این سوال که "چند وقت پیش شما گفته بودید که مجری انتخابات وزارت کشور نیست بعد وزارت کشور پاسخ داد که سخن شما مبنای قانونی ندارد و بر خلاف قانون است حرف آخر شما در این زمینه چیست؟ بالاخره مجری انتخابات کیست؟"، گفت : "من استدلال های خود را مطرح کردم اما هنوز هم پاسخ قوی تری در این زمینه نشنیدم اینکه حالا بگوییم خلاف قانون و غیرقانونی است این چیزی را حل نمی کند. بنده استدلالم این است که قانونگذار از ابتدا قصدش این بود که انتخابات توسط مردم برگزار بشود و لذا آمده جنس انتخابات را از حوزه های اجرا و قضا که سه قوه متصدی هستند خارج کرده است. چگونه؟ هیات اجرایی، ترکیب هیات های اجرایی را ملاحظه بکنید. یک فرماندار باید از بین معتمدین معرفی شده یا معتمدینی که می شناسد تعدادی را به هیات های نظارت معرفی بکند. آنها را به عنوان برگزارکنندگان انتخابات معرفی می کنند. این خیلی مهم است ضمن اینکه از قوای دیگر هم (عضو هیات اجرایی) هستند مثلا دادستان است عضو شورای شهر و روستا هست. از سال 65 که اولین قانون انتخابات را داریم ترکیب هیات های اجرایی این گونه بوده است البته تغییراتی در طول زمان کرده است. چرا قانونگذار به انتخابات و به امر اجرایی توجه نداشته است؟ به نظر من قانونگذار توجه داشته است که اجرایی نیست و لذا آمده افراد مختلف از جمله مردم را به عنوان هسته اولیه و اصلی انتخابات و برگزاری انتخابات در نظر گرفته است. وزارت کشور باید در انتخابات مدیریت کند اینها همه بر عهده وزارت کشور است و کسی نفی نکرده است اما قانون گذار برای برگزاری انتخابات یک ترکیبی را در نظر گرفته که هم برای مردم اعتمادسازی بکند و هم از اختیار تنها یک قوه خارج کند."
 

ظهور و سقوط ایران در افکار عمومی جهان عرب

Posted: 06 May 2013 04:42 AM PDT

جرس: جیمز زاگبی، رییس موسسه " عرب – آمریکا" در کتاب جدید خود دلایل افزایش و کاهش محبوبیت ایران در بین ۱۷ کشور عربی در دهه گذشته میلادی را تشریح کرده است.


به گزارش عصر ایران، زاگبی در یادداشتی که در ستون ثابت خود در روزنامه ” دیترویت فری پرس” منتشر کرده با اشاره به اینکه در کتاب جدید خود نگاهی به وضعیت محبوبیت ایران در افکار عمومی جهان عرب انداخته است، می نویسد: در حال حاضر لبنان تنها کشور عربی است که اکثریت افکار عمومی آن نظرگاه مثبتی نسبت به ایران و سیاست های آن دارند.


کتاب جدید زاگبی ” نگاهی به ایران: ظهور و سقوط ایران در افکار عمومی” نام دارد که به تازگی به بازار نشر در آمریکا ارایه شده است.


زاگبی در این کتاب می نویسد: از زمان به قدرت رسیدن باراک اوباما در آمریکا و وقوع بهار عربی ، به ویژه بحران داخلی سوریه و ادامه برنامه هسته ای ایران، موقعیت این کشور در بین افکار عمومی کشورهای عربی به شکل محسوسی افت داشته است به نحوی که هم اکنون تنها در لبنان اکثریت افکار عمومی طرفدار ایران و سیاست های این کشور هستند و در ۱۶ کشور عربی(اصلی) دیگر اکثریت افکار عمومی نگاهی منفی نسبت به ایران دارد.


زاگبی در این کتاب جنگ های آمریکا در افغانستان و عراق و سیاست های بوش در منطقه و نیز مواضع خارجی محمود احمدی نژاد در دو سه سال نخست ریاست جمهوری و جنگ ۳۳ روزه تابستان ۲۰۰۶ را یکی از مهم ترین دلایل افزایش محبوبیت ایران در بین کشورهای عربی می داند و می گوید: در بیشتر کشورهای عربی این باور وجود داشت که این تنها ایران است که یک تنه در برابر سیاست های توسعه طلبانه آمریکا و اسراییل در منطقه ایستادگی می کند و بر این مبنا به طور میانگین نزدیک به ۷۵ درصد افکار عمومی در بیشتر کشورهای عربی در مجموع نگاهی مثبت نسبت به ایران و سیاست های ضد امریکایی و اسراییلی آن داشتند.


اما به باور این تحلیلگر آمریکایی لبنانی تبار، پس از به قدرت رسیدن اوباما و تلاش رییس جمهور جدید آمریکا در احیا و بازسازی وجهه آسیب دیده این کشور در جهان عرب و تلاش های اوباما برای ایجاد ائتلاف جهانی علیه برنامه هسته ای ایران، اجتناب او از جنگ و تاکید او بر فشار های سیاسی و اقتصادی ، نقش “هدایتگری از پشت صحنه” آمریکا به جای ایفای نقش مستقیم در تحولات منطقه، اجتناب او از کاربرد نیروی نظامی در بحران سوریه و در عوض حمایت او از ناتو در جریان حمله به لیبی برای سرنگونی نظام قذافی و در نهایت افزایش شکاف های فرقه ای در منطقه همه و همه به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث شد موقعیت ایران در بین کشورهای عربی منطقه دگرگون شود و محبوبیت سابق این کشور دچار افت محسوسی شود.


زاگبی در نهایت به دولت اوباما توصیه کرده به سیاست های کنونی خود در قبال ایران و خاورمیانه ادامه دهد و اجازه دهد افکار عمومی عرب ، ایران را نه بر مبنای ” شعار های ضد آمریکایی ” بلکه بر مبنای ” اقداماتش” مورد ارزیابی دهد.


در این راستا زاگبی به دولت اوباما توصیه کرده با فشار به اسراییل برای پذیرش کشور مستقل فلسطینی محبوبیت خود را در بین افکار عمومی عرب و جهان اسلام افزایش دهد.

 

رئیس هیات مدیره جامعه متخصصان داخلی ایران: پنی سیلین چینی حداقل یک نفر را کشت

Posted: 06 May 2013 04:06 AM PDT

جرس: بار دیگر بحث کیفیت دارو‌ها داغ شده، بحث وارد کردن دارو و مواد اولیه دارویی بی‌کیفیت از کشور‌های نظیر چین و هندوستان موضوع تازه‌ای نیست اما این بار خبری مبنی بر جان باختن ۵ نفر به دلیل استفاده از پنی‌سیلین چینی در رسانه‌ها منتشر شد که تکذیب وزارت ارشاد را در پی داشت.


دکتر ایرج خسرو‌نیا، متخصص بیمارستان‌های داخلی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس هیات مدیره جامعه متخصصان داخلی ایران که اولین بار از مرگ فردی به دلیل استفاده از پنی‌سیلین خبر داده بود، در گفت‌وگو با هفته نامه سلامت تاکید کرد بر‌اساس گزارش‌های پزشکی قانونی یک نفر بر اثر استفاده از پنی‌سیلین جان خود را از دست داده است. او در این باره گفت: «من گفته‌ام فقط یک نفر بر اثر تزریق پنی‌سیلین فوت کرده است و خبرنگاران بعد از تحقیق متوجه شدند ماده اولیه این پنی‌سیلین را از چین وارد کرده‌اند ولی از بقیه مسایل اطلاع چندانی ندارم.»


این متخصص بیماری‌های داخلی ادامه داد: «من گفته بودم یک نفر جان خود را در اثر تزریق این دارو از دست داده است اما از قول بنده گفته بودند ۵ نفر بر اثر تزریق پنی‌سیلین فوت کرده‌اند. در هر صورت فقط یک مورد مرگ را تایید می‌کنم چون پرونده آن را در پزشکی قانونی دیدم و رسیدگی کردم، در همان گفت‌وگو هم عنوان کردم نمی‌دانیم منشاء این مرگ چیست، بعد از آن برنامه اخبار ۲۰:۳۰ تحقیقاتی در این زمینه انجام داد و مشخص شد کجا بوده است.»


دکتر خسرو‌نیا افزود: «پزشکی قانونی تایید کرد بر اثر تزریق پنی‌سیلین افرادی فوت کرده‌اند ولی از اینکه کسی بر اثر تزریق پنی‌سیلین چینی فوت کرده باشد، خبر نداریم چون آنها اطلاعی در مورد این موضوع ندارند که آیا پنی‌سیلین چینی است یا اروپایی. ماده اولین این دارو‌ها را از چین وارد، در اینجا بسته‌بندی و در بازار پخش می‌کنند. حتی گفته می‌شود که کشور‌های دیگر هم از ماده اولیه چینی استفاده می‌کنند.» رئیس هیات‌مدیره جامعه متخصصان داخلی ایران تاکید کرد: «مسئولان معتقدند چون فقط از کشور چین ماده اولیه دارو‌ها وارد می‌شود، موضع‌گیری در این باره باعث مخدوش شدن اذهان عمومی خواهد شد.»


وی در ادامه گفت: «پنی‌سیلین بهترین، موثر‌ترین و ارزان‌ترین آنتی‌بیوتیک موجود است بنابراین اگر از بازار دارویی حذف شود، خیلی از بیماری‌ها را نمی‌توانیم درمان کنیم، البته متأسفانه کشور‌های غربی برخلاف مقررات سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل، ایران را تحریم دارویی کرده‌اند و به عناوین مختلف اجازه نمی‌دهند دارو وارد ایران شود.


به مرور تمام شرکت‌های بزرگ دارویی رابطه خود را با ایران قطع کرده و می‌کند و این یعنی تحریم اما در هر صورت باید داروی پنی‌سیلین داشته باشیم و وقتی کشور‌های دیگر این ماده را در دسترس ما قرار نمی‌دهند، باید از کجا این ماده را وارد کنیم؟»


دکتر خسرو‌نیا تصریح کرد: «من نمی‌خواهم از وزارت دارو و مواد اولیه دارویی از کشور‌هایی مثل چین دفاع کنم اما مجبوریم برای تأمین نیاز‌های داخلی این ماده را از این کشور وارد کنیم.» اما دکتر حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با تاکید بر این موضوع که هیچ داروی ساخته شده‌ای از چین و هندوستان به ایران نمی‌آید، تصریح کرد: «ما فقط مواد اولیه دارو‌ها را از چین و هندوستان وارد می‌کنیم و خیلی از کشور‌های اروپایی و آمریکایی نیز مواد اولیه دارو‌هایشان را از چین و هندوستان تهیه می‌کنند.»


دکتر شهریاری در مورد علل واردات مواد اولیه دارویی از هند و چین گفت: «از قدیم گفته‌اند هر چقدر پول بدهی، آش می‌خوری. من فکر می‌کنم مواد اولیه‌ای که از چین یا هندوستان وارد می‌شود، کف استاندارد‌های اولیه را دارد و من اظهاراتی که در مورد یکسان بودن کیفیت مواد اولیه دارویی چین و هند با مواد اولیه اروپایی وآمریکایی می‌شود را باور نمی‌کنم. خیلی از پزشکان هم اعتقاد دارند کیفیت دارو‌های اروپایی و آمریکایی بهتر از دارو‌های چینی و هندی است.»


رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در ادامه گفت: «ما برای بالا بردن سطح کیفیت دارو‌ها به بودجه نیاز داریم و مشکل اصلی ما تأمین نبودن منابع مالی است. الان وزارت بهداشت می‌گوید دارو را گران نکنید ولی شرکت‌های تولیدی می‌گویند ما به دلیل تورم و با این شرایط نمی‌توانیم دارو تولید کنیم. از آن طرف،‌ یک بازار رقابتی ایجاد نکرده‌اند که شرکت‌های دارو‌ساز بتوانند در بستری مانند کشور‌های اروپایی با هم رقابت کنند.»

 

جنجال سفر هیأت مصری به همایش تهران

Posted: 06 May 2013 03:49 AM PDT

جرس: وزارت اوقاف مصر با تعدادی از روحانیون مصری به دلیل سفر بدون مجوز به تهران، برخورد می کند.


به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه الوطن مصر، تعدادی از اعضای سندیکای مستقل روحانیون مصر به ریاست "محمد البسطویسی" به تازگی برای حضور در همایش "علما و بیداری اسلامی" به تهران سفر کرد. این اقدام بدون اطلاع وزارت اوقاف صورت گرفته بود.


منابع آگاه گفته اند که وزارت اوقاف مصر قصد دارد ضمن اعمال اقدامات قانونی علیه اعضای این هیأت، از آنها تحقیق کند؛ چرا که وزارت اوقاف مصر قبل از این به روحانیون هشدار داده بود که بدون اطلاع و مجوز این وزارتخانه به سفرهای خارجی و به ویژه ایران نروند تا مانع از گسترش تشیع شوند.


"محمد البسطویسی" رئیس سندیکای روحانیون مستقل که یکی از شرکت کنندگان در همایش تهران بود؛ در این باره به روزنامه الوطن گفت: در کنفرانس بیداری اسلامی در تهران 83 کشور مشارکت کرده بودند و هدف از آن کمک به مسئله فلسطین بود.


وی افزود: ما هر دعوتی برای گفتگو براساس احترام متقابل را می پذیریم. در کنفرانس تهران، هیأت بزرگ مصری از روحانیون زیرنظر اوقاف مصر، روحانیون صوفی و برخی از وکلای دادگستری نیز حاضر بودند. این کنفرانس نوعی از نزدیکی میان مذاهب و کشورهای اسلامی به شمار می آید.


البسطویسی همچنین گفت که به صورت شخصی این دعوتنامه را دریافت کرده است و به عنوان فردی و نه به عنوان نماینده وزارت اوقاف مصر به ایران سفر کرده بود.


او درباره اینکه برای سفر به تهران از وزارت اوقاف مصر مجوز دریافت نکرد نیز گفت: من در هنگام سفر 2 روزه به ایران، در مرخصی بودم. ما مخالف برخورد دوگانه وزارت اوقاف هستیم. روحانیون وابسته به اخوان المسلمین بدون کسب اجازه از کسی، به صورت کاروانی به غزه می روند.


یک منبع آگاه نیز گفت که وزارت اوقاف مصر تلاش می کند با بهره برداری از سفر این روحانی، سندیکای مستقل روحانیون مصر را منحل و روحانیون را برای برکناری البسطویسی از این سمت تحریک کند.
 

حرکت ناوهای روسی به سوی سواحل سوریه/ رزمایش ترکیه در مرز با سوریه

Posted: 06 May 2013 03:49 AM PDT

انتقاد شدیداللحن اردوغان از بشار اسد
جرس: در پی تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه، ناوهای روسی به طرف سواحل طرطوس سوریه (پایگاه دائمی ناوگان دریایی روسیه) حرکت کردند. همزمان رزمایش نظامی هوایی مشترک ترکیه با عربستان و پاکستان در مرز سوریه آغاز شد و دو هفته به طول خواهد انجامید. نخست وزیر ترکیه ضمن انتقاد شدید از رئیس جمهوری سوریه وی را یک "قصاب" نامید و هشدار داد که باید به کشتار ده‌ها هزار تن از شهروندان سوری پاسخ دهد. همچنین بازرس ارشد سازمان ملل می‌گوید که شهادت قربانیان نشان می‌دهد مخالفان مسلح دولت سوریه از گاز سارین استفاده کرده اند.

 

به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری اینترفکس روسیه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در تماس تلفنی با باراک اوباما، همتای آمریکایی خود، درباره حملات اسرائیل علیه سوریه گفتگو کرده است.


در پی تحولات اخیر ناوهای روسی نیز با حرکت از دریای سیاه در نظر دارند در سواحل طرطوس سوریه (پایگاه دائمی ناوگان دریایی روسیه) حضور خود را بیشتر کنند.


رزمایش ترکیه

همزمان ستاد ارتش ترکیه در اطلاعیه روز دوشنبه خود، از رزمایش نظامی موسوم به ˈییلدریم 2013ˈ که از تمرینهای نظامی سالانه ارتش ترکیه است خبر داد، این رزمایش از امروز به مدت 9 روز در استان آدانا در مجاورت مرزهای سوریه آغاز شده است.


این ستاد در بیانیه ای دیگر اعلام کرد: رزمایش نظامی موسوم به ˈپییس فالکون 2013ˈ که از رزمایش های نظامی سالانه این کشور با عربستان سعودی است که از فردا در پایگاه فهد عربستان با حضور نیروهای پاکستانی آغاز می شود.


رزمایش نظامی هوایی مشترک ترکیه با عربستان و پاکستان، دو هفته به طول خواهد انجامید و در آن پنج فروند جنگنده ˈاف 16ˈ ترکیه شرکت خواهد کرد.


به گزارش ایرنا،سرتیپ ˈحسین بن عبدالله القبیلˈ رییس ستاد ارتش عربستان سعودی که در راس هیاتی به ترکیه سفر کرده بود، با ˈعصمت ییلمازˈ وزیر دفاع ترکیه دیدار و با وی درباره روابط و همکاری های دو جانبه رایزنی کرد . دو طرف همچنین مسایل مشترک و مورد توجه ترکیه و عربستان را بررسی کردند.


همزمان نخست وزیر ترکیه ضمن انتقاد شدید از رئیس جمهوری سوریه وی را یک "قصاب" نامید و هشدار داد که باید به کشتار ده‌ها هزار تن از شهروندان سوری پاسخ دهد.


رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه گفت: به اذن خدا این قصاب، این قاتل در همین دنیا محاکمه می‌شود و ما خدا را شکر می‌کنیم.


اظهارات شدید اللحن اردوغان پس از آن مطرح شد که اسرائیل یک هدف نظامی نزدیک به دمشق پایتخت سوریه را هدف حملات هوایی قرار داد.


مقامات اسرائیلی می گویند که این حمله برای انهدام محموله موشکهای ارسالی ایران برای حزب الله لبنان بوده است.


گزارشی متفاوت
همزمان کارلا دل‌پونته، بازرس ارشد سازمان ملل می‌گوید که شهادت قربانیان نشان می‌دهد مخالفان مسلح دولت سوریه از گاز سارین استفاده کرده اند. به گفته خانم دل‌پونته با اینکه مدرک انکارناپذیری وجود ندارد اما شواهد استفاده از گاز شیمیایی قوی و واقعی هستند. او درباره اینکه گاز سارین کی و کجا استفاده شده به جزئیات بیشتری اشاره نکرد.


به گزارش بی بی سی، در حالیکه کشورهای غربی دولت سوریه را به دلیل احتمال استفاده از گاز شیمیایی زیر فشار گذاشته‌اند خانم دل‌پونته به تلویزیون سوییس-ایتالیا گفت که هنوز مدرکی که نشان دهد نیروهای نظامی سوریه از گاز شیمیایی استفاده کرده اند پیدا نشده است.


خانم دل‌پونته که عضو "کمیسیون تحقیق بین‌المللی مستقل سوریه" است، گفت: "ما در کشورهای همسایه سوریه از قربانیان، پزشکان و کارکنان بیمارستانهای محلی تحقیق کردیم."


"کمیسیون تحقیق بین‌المللی مستقل سوریه" که خانم دل‌پونته عضو آن است در سال ۲۰۱۱ و برای بررسی نقض حقوق بشر تشکیل شده است.


در حالیکه هم دولت سوریه و هم مخالفان مسلح یکدیگر را به استفاده از سلاح شیمیایی متهم می کنند، سازمان ملل گروه تحقیق دیگری تشکیل داده است.


این گروه آماده سفر به سوریه است اما خواستار آزادی بی قید و شرط برای تحقیق درباره تمام گزارشهای استفاده از گازهای شیمیایی است.


آمریکا و بریتانیا می‌گویند که شواهد تازه نشان می‌دهد نیروهای دولتی از گاز سارین استفاده کرده اند. آمریکا می‌گوید "تا حدی اطمینان" دارد که از سلاح شیمیایی استفاده شده است.


دولت بشار اسد استفاده از گاز شیمیایی را تکذیب می‌کند و آن را "دروغ" می‌خواند.


حملات اسرائیل
صحبتهای خانم دل‌پونته درباره استفاده از گاز سارین، یک روز بعد از حمله هوایی اسرائیل به اهداف نظامی در خاک سوریه منتشر می شود.

مقامات اسرائیلی می گویند که این حمله برای انهدام محموله موشکهای ارسالی ایران برای حزب الله لبنان بوده است.


دولت سوریه ضمن تکذیب اینکه محموله های موشکی هدف قرار گرفته اند از آسیب شدید به این تاسیسات و کشته و زخمی غیرنظامیان خبر داده است.


این حمله باعث اعتراض اتحادیه عرب شد و بان کی مون دبیرکل سازمان ملل هم در این باره اظهار نگرانی کرد.


او گفت که تمام طرفهای درگیر باید "آرامش و خویشتنداری" نشان دهند و مسئولانه رفتار کنند تا "بحرانی که به اندازه کافی مخرب و خطرناک هست شدیدتر نشود."

 

سگ های بازداشت شده را هم به کهریزک بردند/ انجمن دامپزشکی کشور: بازداشت های گسترده توجیه قانونی ندارد

Posted: 06 May 2013 03:49 AM PDT

جرس: پس از آنکه ماموران ناجا اقدام به برخورد با حیوانات خانگی و صاحبان آنان کردند، جامعه دامپزشکان ایران در مورد جمع آوری حیوانات خانگی توسط نیروی انتظامی در بیانیه ای موضع گیری رسمی کرد.


به گزارش خبرآنلاین؛ در نامه این انجمن آمده است: بازداشت گسترده سگ های شناسنامه دار تهران توجیه قانونی ندارد.


متن کامل این نامه به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم می فرمایند :
” لا تَـضْـرِبـوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّه ”
به صورت حیوانات نزنید ؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا مى‏گویند.
هفته پیش جانشین محترم ناجا ضمن اعلام عمومی شروع طرح مبارزه با مفاسد اجتماعی همراه داشتن حیوانات خانگی از جمله سگ را در معابر عمومی جزو معضلات اجتماعی نام برد و از روز سه شنبه ۱۰/۲/۹۲ اقدام به جمع آوری سگ های صاحب دار با توسل به زور و بدون هیچ گونه صورت جلسه و یا ارائه رسید نموده اند.


پس از چند روز سرگردانی مالکان متوجه شدند حیوانات بازداشت شده در محلی به نام کهریزک نگهداری می شوند بدون آنکه ضوابط بهداشتی و شرایط تغذیه آنها در نظر گرفته باشد.


با توجه به نقش بهداشتی جامعه دامپزشکان و تعهد این صنف به کوشش در کاهش آلام حیوانات جا دارد که موارد زیر برای آگاهی پرسنل نیروی انتظامی و افکار عمومی توضیح داده شود.


۱٫ در حال حاضر هیچ گونه قانون مکتوبی دال بر خلاف بودن نگهداری حیوانات خانگی در قوانین مدنی کشور موجود نیست.
۲٫ با فرض جرم بودن این کار اقدام نیروی محترم انتظامی مبنی بر بازداشت حیوان به جای مالک آن در هیچ جای جهان سابقه ندارد.
۳٫ در صورتی که نیروی انتظامی همچنان اصرار به بازداشت این حیوانات بی زبان دارد وضعیت بهداشتی و حق حیات حیوانات موجود در بازداشتگاه چه می شود؟ (با توجه به اطلاعات موجودو مرگ و میری که در بازداشتگاه مذکور اتفاق افتاده است.)
۴٫ برخورد بی هدف با کلیه دارندگان حیوانات خانگی در صورت حمل حیوان در معابر منجر به آن می شود که مالکان حیوانات از مراجعه به مراکز درمانی دامپزشکی و درمان حیوانات بیمار و اقدام به پیشگیری (واکسیناسیون) بیماری ها اجتناب کنند و در پی آن خانواده ها و پس از آن جامعه ممکن است با معضل زیست محیطی مواجه شود.
۵٫ نگهداری غیراصولی حیوانات بدون مشاوره با متخصصین امر در بازداشتگاه مذکور باعث بروز انتشار بیماری های مختلفی در آن محل می شود که از آن جمله می توان از بیماری های قابل انتقال به انسان نیز نام برد که می تواند سلامت پرسنل بازداشتگاه مذکور و نهایتاً افراد جامعه را به خطر بیندازد.
۶٫ تحقیر و آزار برخی از هم میهنان که به هر علت علاقه مند به نگهداری از حیوانات خانگی می باشد با ایجاد رعب و وحشت برای آنها (در خیلی موارد به مالکان حیوانات گفته شده که این حیوانات توسط نیروی انتظامی معدوم می شوند) در شأن نیروی محترم انتظامی نمی باشد کما این که دستآوردهای مثبت نیروی انتظامی در تأمین امنیت اجتماع و مبارزه با مواد مخدر و … نیز تحت تأثیر آن می تواند قرار گیرد.
۷٫ رعایت حقوق حیوانات در تمام ادیان و از جمله دین مبین اسلام مکرراً توصیه شده است و با توجه به گزارشات موجود در این مورد متأسفانه هیچ گونه توجهی به آن نشده است.


لذا جامعه دامپزشکان ایران با توجه به آن که قدیمی ترین مجمع علمی – صنفی کشور می باشد بر خود لازم می داند که نسبت به معضلات بهداشتی که در نتیجه ادامه طرح مذکور در کشور چه از نظر روانی و چه از نظر بیماری ها ایجاد می کند تذکر داده و اعلام نماید برای بررسی معضل موجود آماده همکاری لازم با تمامی ارگان های ذیربط است.

خداوند لعنت کننده کسی است که حیوانات را لعنت کند
امیرالمؤمنین علیه السلام


جامعه دامپزشکان ایران