جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


جلالی زاده؛ هاشمی می تواند صدای اقلیت‌ها را بشنود

Posted: 21 May 2013 05:12 AM PDT

مژگان مدرس علوم
جرس: جلال جلالی‌زاده معتقد است که هاشمی به عنوان چهره ای معتدل همه صداها را می‌شنود.  

جلالی‌زاده نماینده مردم سنندج در مجلس ششم و عضو فعلی هئیت علمی گروه فقه و حقوق شافعی دانشکدهٔ الهیات دانشگاه تهران است که در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری از هاشمی رفسنجانی حمایت می‌کند. او اعتقاد دارد که هاشمی قادر است اصول فراموش شده قانون اساسی در مورد زبان و مذهب و استفاده از نیروهای شایسته و صلاحیت دار را اجرا کند.
متن کامل گفت و گوی «جرس» با جلال جلالی زاده را بخوانید:


آقای جلالی زاده ورود هاشمی چه تاثیری بر فضای سیاسی کشور و چشم انداز آتی انتخابات دارد؟


با توجه به شرایطی که در کشور حاکم است و افراد اصلاح طلبی مانند آقایان خاتمی و عبدالله نوری نمی‌توانستند وارد صحنه شوند، به همین دلیل بهترین گزینه آقای هاشمی است. ایشان دارای اقتدار و گزینه‌ای فراجناحی است که می‌تواند همه افراد از هر دو جناح را در کشور دور خود جمع کند. همچنین با توجه به سوابق و پیشینه ایشان در چنین شرایطی، تنها گزینه برای برون رفت از بحران‌های کنونی است. این را هم توجه باید کرد که این آخرین فرصت برای هاشمی است که بتواند در این مقطع حساس به عنوان رئیس جمهور به مردم خدمت کنند.


به نظر شما طی سال‌های اخیر چه تحولاتی رخ داد که در این مقطع آقای هاشمی و اصلاح طلبان توانستند اعتماد یکدیگر را جلب کنند و در سایه حمایت یکدیگر پا به صحنه انتخابات گذراند؟


اگر دقت کنیم فضای سال ۸۴ و سال ۹۲ با هم فرق می‌کند. سال 84 اصلاح طلبان در صحنه حضور داشتند و هنوز این هجمه و فشاری که در این هشت سال بر آن‌ها وارد شد، بر روی آن‌ها نبود. همچنین از این مسئله هم نباید غافل شد که اصلاح طلبان در آن مقطع دچار غرور کاذبی شده بودند که فکر می‌کردند روزگار به کام آن‌ها می‌گردد و نیازی به حمایت ندارند. بنابراین آنچه امروز بر کشور و خود اصلاح طلبان می‌رود، نتیجه رفتار و تضادهای آن روز اصلاح طلبان بود.

در سال ۸۴ اشتباهی در اثر همین رفتارها باعث شکستن شدن آراء شد و اختلافی که در بین اصلاح طلبان بود باعث ریزش آراء شد. این عدم انسجام که موجب شکست اصلاح طلبان در آن سال شد تجربه تلخی بود که الان باید از آن درس گرفت. بدین ترتیب بدون انسجام و هماهنگی و بدون جذب افراد معتدل و میانه رو از جناح مقابل نمی‌توان به نتیجه مطلوب و پیروزی رسید. این را هم باید در نظر گرفت که سال ۸۴ یکسری آزادی‌های نسبی از جمله آزادی مطبوعات و احزاب بود اما امروز بعد از هشت سال همان اندک آزادی‌ها هم وجود ندارد که نتیجه آن سرخوردگی و انزوای مردم شده است. به همین دلیل باید یک کاندیدا با فکری معتدل و فراگیر داشته باشیم که بتواند همه اقشار مختلف مردم را به صحنه بکشاند.


آیا نتیجه صندوق‌های رای به نفع آقای هاشمی رقم خواهد خورد؟ چه آرایی را ایشان می‌توانند جمع کنند؟


هشت سال شاهد این بودیم که کشورمان با درآمد نفتی بالا؛ متاسفانه در عرصه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وضعیت بسیار بدتر از قبل داشته است. بنابراین اگرچه آقای خاتمی برای ریاست جمهوری مناسب بودند اما به خاطر تمام فشارها و هجمه ها افرادی که جز قدرت خودشان چیزی را به رسمیت نمی‌شناسند، نتوانستند بیایند و تنها هاشمی در این میان بهترین گزینه است و اینکه نمی‌توانند او را رد صلاحیت کنند زیرا رد صلاحیت او مساوی با رد صلاحیت نظام است.

هاشمی چهره ای معتدل است که همه صداها را می‌شنود و پتانسیل این را دارد که آب رفته را به جوی برگرداند. با توجه به تغییراتی که در عملکرد و رویه ایشان طی این سال‌ها دیدیم، می‌توانند یک محوری برای اصلاح طلبان و اصول‌گرایان معتدل باشد. آقای هاشمی با توجه به اینکه رئیس مجمع تشخیص نظام هم هستند و در این هشت سال در عرصه بودند، می‌دانند که ادامه این سیاستی که الان بر کشور تحمیل شده است به ضرر نظام و مردم است. حتی بخش‌هایی از اصول‌گرایان هم متوجه شده‌اند با این شیوه نمی‌شود مملکت را گردانند.

پایه های اقتصادی کشور ویران شده؛ بیکاری و گرانی بیداد می‌کند و درست کردن این‌ها نیاز به یک همت ملی دارد تا این وضعیت سامان بگیرد. از همین رو حضور مردم و رای به هاشمی می‌تواند فاصله‌ها و بدبینی‌ها را کم کند و موجب شود اصول فراموش شده قانون اساسی به اجرا در آید و مطالبات مردم تحقق یابد.

 

به نظر شما آقای هاشمی می‌توانند آراء قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی را جذب کند؟


متاسفانه در سال‌های اخیر حقوق اقلیت‌ها و قومیت‌ها رعایت نشده و بسیاری از اصول قانون اساسی مورد غفلت قرار گرفته است. علی رغم اینکه وظیفه رئیس جمهور اجرای قانون و احقاق حقوق مردم است، تاکنون این کار انجام نشده است. برای نمونه اقلیت‌ها و قومیت‌ها حق انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور را ندارند در صورتی که تمام این افراد شهروندان همین کشور هستند. نه یک وزیر سنی، نه یک استاندار سنی داریم و این قومیت‌ها دچار یک انزوای تحمیلی شده‌اند. آن‌ها در زمان انتخابات مشارکت بالایی دارند و فضای انتخابات را گرم می‌کنند اما بعد از انتخابات فراموش می‌شوند. البته در دوران آقای خاتمی قدم‌هایی در این زمینه به ویژه در خصوص اقلیت‌ها و قومیت‌ها برداشته شد؛ اما متاسفانه جلوی آن را گرفتند. به نظر من آقای هاشمی در برنامه های خود توجه به مسائل قومیت‌ها و اقلیت‌ها را می‌تواند داشته باشد. امیدوارم با برنامه های خودشان فاصله مرکز نشینان و شهرهای مرزی را کم کنند و نمایندگانی در این شهرها تعیین کنند تا مطالبات مردم نقاط مختلف کشور را به گوش رئیس جمهور برسانند. در هر حال امیدوارم آقای هاشمی دل شکسته اقلیت‌های مذهبی و قومیت‌ها را بدست آوردند تا به ارتقاء چهره و جایگاه ایران در داخل و خارج منجر شود. قطعا آقای هاشمی می‌توانند اصول فراموش شده قانون اساسی در مورد زبان و مذهب و استفاده از نیروهای شایسته و صلاحیت دار را اجرا کنند و اقلیت‌ها و قومیت‌ها هم به هاشمی رای خواهند داد تا انشالله به ایرانی برای همه ایرانیان برسیم.

اطلاع رجایی از تایید صلاحیت هاشمی: خبرهای خوشی در راه است

Posted: 21 May 2013 04:41 AM PDT

جرس: غلامعلی رجایی، از نزدیکان هاشمی رفسنجانی، تلویحاً از تایید صلاحیت آقای هاشمی خبر داد.


به نقل از وبگاه این فعال سیاسی، وی بعد از ظهر سه شنبه به وقت محلی نوشته است:

دوستان بسیاری از دیروز در سراسر کشور به دنبال شنیدن خبری در باره تایید صلاحیت آیت الله هاشمی هستند.امروز در محل کار آیت الله درمجمع اتفاقات مهمی افتاد که در ساعات آینده در رسانه ها خبرهایش را شاید بخوانید.یکی اش این است که فرزند استاد شهید مطهری یعنی دکتر علی مطهری بعنوان مسول ستاد اصولگرایان آقای هاشمی با جمعی از همفکرانش اینجا بودند.شروع بکار این ستاد امر مبارکی است که کمترین اثر و نتیجه آن این است که افکار عمومی می بیند آیت الله هاشمی یک شخصیت متعادل فراجناحی است که سلیقه های مختلف سیاسی بر ایشان اتفاق نظر دارند.

در مورد بررسی صلاحیت تا آنجا که من در جریان هستم فقط می توانم بگویم خبرهای خوشی درراه است.تا خدا چه خواهد!


لازم به ذکر است، بررسی های شورای نگهبان در خصوص صلاحیت یا عدم صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری امروز پایان یافته و وزارت کشور در حالیکه وظیفه اعلام آنرا داشته، اعلام کرده است که اسامی را فردا به اطلاع عموم خواهد رساند.
 

سخنگوی ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب: فعالیتمان را به دلیل نامشخص بودن بحث تایید صلاحیت‌ها متوقف کردیم

Posted: 21 May 2013 04:41 AM PDT

جرس: سخنگوی ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب گفت: دلیل توقف فعالیت‌های ستاد، نامشخص بودن وضعیت تائید یا ردصلاحیت کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری بوده است.


حسین نقاشی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره انتشار برخی اخبار مبنی بر تعطیل شدن ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب به دلیل اعمال فشارهای امنیتی، اظهار کرد: ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب در همین راستا اعلام می‌دارد که دلیل توقف فعالیت‌های ستاد نامشخص بودن وضعیت تایید یا رد صلاحیت کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری است و فعالیت‌های این ستاد تحت تاثیر فشارهای بیرونی یا هر موضوع دیگری متوقف نشده است.


وی افزود: ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب برای دعوت و حمایت از حضور سیدمحمد خاتمی در عرصه انتخابات فعال شد ولی با توجه به کاندیدا نشدن آقای خاتمی، مواضع ایشان و تصمیم‌گیری ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب، این ستاد هم‌اکنون از هاشمی رفسنجانی حمایت و برای ایشان فعالیت‌های تبلیغاتی می‌کند.

 

تکذیب شایعات مربوط به ستادهای هاشمی

Posted: 21 May 2013 04:14 AM PDT

جرس: بر اساس بیانیه شماره دو دفتر هاشمی رفسنجانی که در آن بر اخلاق مداری و قانون مندی تاکید شده است فعالیت ستادهای انتخاباتی به شکل عادی درحال انجام است.


اسحاق جهانگیری در گفت‌وگو با ایلنا، ضمن تکذیب خبر تعطیلی ستادهای انتخاباتی هاشمی، عنوان کرد: لغو فعالیت ستادهای انتخاباتی كذب است. نتایج بررسی صلاحیت‌ها هنوز اعلام نشده است و شایعاتی که هم اکنون مطرح می‌شود صرفا برای ایجاد فضاسازی است که قطعا ما به آن توجهی نخواهیم کرد.

 

همچنین یاسر هاشمی نیز در همین زمینه گفت که ستادهای هاشمی رفسنجانی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند و شایعه لغو یا بسته شدن ستادهای ایشان پیش از اعلام بررسی صلاحیت‌ها صحت ندارد.
 

انتقاد مجری تدوین نخستین استراتژی صنعتی کشور از برنامه راهبردی دولت درحوزه صنعت

Posted: 21 May 2013 04:14 AM PDT

جرس: در حالی کمی بیشتر از یک ماه از رونمایی برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت کشور می‌گذرد که مجری تدوین نخستین استراتژی صنعتی کشور در ۱۰ سال پیش طی اظهاراتی به شدت از نحوه تدوین برنامه راهبردی انتقاد کرده و حتی گفته نمی‌داند چه اسمی را باید برای برنامه راهبردی تدوین شده بگذارد!


به گزارش ایسنا، پس از پیروزی انقلاب تا اوایل دهه ۸۰ کشور عملا استراتژی مدون و مشخصی در حوزه‌های صنعت و معدن نداشت. تقریبا از اوایل دهه ۸۰ زمزمه‌هایی مبنی بر تدوین نخستین استراتژی صنعتی تاریخ کشور شنیده شد.


براین اساس در راستای اجرای ماده یک قانون تمرکز امور صنعت و معدن مصوب سال ۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی مبنی بر تکلیف تدوین سند راهبرد و سیاست‌های توسعه صنعتی به وزارت صنایع و معادن، قرارداد مطالعه سند مذکور با دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف به سرپرستی دکتر مسعود نیلی در تاریخ بیستم بهمن سال ۱۳۷۹ تنظیم و نتایج آن در مرداد سال ۱۳۸۲ تحت عنوان "مطالعات استراتژی توسعه صنعتی کشور" منتشر شد.


اما نخستین استراتژی توسعه صنعتی سرنوشت چندان خوشایندی نداشت، به طوری که ۱۰ اقتصاددان با نگارش نامه‌ای از نحوه تدوین و مفاد گنجانده شده در آن انتقاد کردند و در همین حال دولت هشتم نیز بعد از روی کارآمدن بلافاصله آن‌را کنار گذاشت و قرار شد استراتژی توسعه صنعتی به صورت جدی مورد بازنگری قرار بگیرد.


این بازنگری حدود هشت سال به طول انجامید و سرانجام در ۲۴ فروردین سال جاری سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت کشور مورد رونمایی قرار گرفت.


اما در حالی بیش از یک دهه از زمان تدوین نخستین استراتژی توسعه صنعتی کشور می‌گذرد که دکتر مسعود نیلی مجری تدوین آن استراتژی حالا طی گفت‌وگویی به انتقاد از سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت پرداخته و گفته که حتی نمی‌داند اسم برنامه تدوین شده توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت را چه بگذارد!


مسعود نیلی در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی اتاق بازرگانی ایران گفته است: "آنچه در سند اخیر نوشته شده را در حقیقت نمی‌توانم به اصطلاح هویتی برایش تعریف کنم. حالا چه به لحاظ پارادایم و متدولوژی و چه از نظر حد تفصیل!"


بخش‌های مهم اظهارات نیلی درباره برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت به شرح زیر است:
- ما برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی از کارشناسان خیلی باتجربه یونیدو (سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد) استفاده کردیم. یادم می‌آید خانم چکنواریان، از کارشناسان برجسته و خیلی قدیمی ایرانی را که سال‌ها در یونیدو کار کرده بودند و بیش از ۳۰ سال تجربه داشتند چند نوبت به ایران دعوت کردیم تا ما را در بهره‌گیری از تجربه موجود جهانی یاری کنند.
- استراتژی توسعه صنعتی که ما منتشر کردیم منجر به این شد که مرزبندی خیلی دقیق‌تری در رویکردهای اقتصادی، آینده کشور و مفهوم توسعه به وجود بیاید. تفاوت‌ها خیلی خوب بارز شد و من فکر می‌کنم یکی از دستاوردها همین بود که مشخص کرد تفاوت‌ها در تفکرات اقتصادی مشخصا حول چه محورهایی است؟
- منتقدان سند اول می‌گفتند این سند، استقلال اقتصادی کشور را نقض می‌کند. می‌پرسیدیم استقلال اقتصادی یعنی چه؟ ما اول باید استقلال اقتصادی را تعریف کنیم. ما هنوز هم که هنوز است این را تعریف نکرده‌ایم.
- در سند استراتژی مفصل بحث کردیم که استقلال اقتصادی چه معنایی می‌دهد. آیا واردات صفر یعنی استقلال اقتصادی؟ خب این یک نگاه است و خودکفایی کامل را باعث می‌شود که نه ممکن است و نه مطلوب! شما کشوری را پیدا نمی‌کنید که هیچ‌گونه تجارتی با دنیا نداشته باشد، و اگر چنین کشوری پیدا بشود بر اساس اصول نه‌تنها علمی بلکه عقلی نشان می‌دهد فشار زیادی روی دوش مردم این کشور است. الان کره شمالی را می‌شود مثال زد با وضعیت فلاکت‌باری که مردم آنجا دارند زندگی می‌کنند.
- ما در سند اول به هر صنعتی یک جور نگاه می‌کردیم و به دنبال برونگرایی بودیم. در برابر این طرز تفکر مقاومت‌هایی وجود داشت و دارد. حتی من دیدم در مصاحبه‌ای که هفته پیش از آقای فاطمی‌امین چاپ کرده بودید ایشان گفته بودند اشکال سند اول آن است که تعارض با دنیا را قبول ندارد! خب معلوم است که قبول نداریم. کدام یک از اسناد بالادستی ما گفته اصل را بر تعارض با دنیا بگذارید؟ تمام اسناد بالادستی ما اشاره به تعامل با دنیا دارد.
- توصیه‌ام این است کتاب استراتژی توسعه صنعتی را که ما تدوین کردیم شما مطالعه کنید. پیش‌بینی کرده بودیم وارداتمان پس از ۱۰ سال فکر می‌کنم به حدود ۶۴ میلیارد دلار برسد؛ البته بعد از اینکه حجم اقتصاد ما خیلی بزرگ شده باشد و سالانه به طور متوسط هشت درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. صنعت هم به طور متوسط بالای ۱۲ درصد رشد کرده باشد. اما مشاهده می‌کنید که امروز در حالی که رشد اقتصادی منفی را تجربه می‌کنیم و آماری هم از رشد بخش صنعت و معدن در دسترس نیست، واردات ما در سال ۹۰ به بالای ۸۰ میلیارد ‌دلار رسیده است. حالا باید پرسید واردات ۸۰ میلیارد‌ دلاری وابستگی به وجود آورد یا نگاه به بیرونی که بر اساس مدل‌های معتبر برنامه‌نویسی تهیه شده بود.
- قرار نبود هزینه‌های واردات از محل نفت تامین شود، بنا را بر این گذاشته بودیم صادرات صنعتی‌مان زیاد بشود و از طریق آن واردات داشته باشیم. در حالی که این هشتاد و خرده‌ای میلیارد دلار واردات را با نفت تامین کرده‌ایم به چنین پدیده‌ای ادغام نامتقارن گفته می‌شود، به این معنا که فقط نفت صادر کرده و در عوض همه چیز وارد خواهید کرد.
- آنچه در سند اخیر نوشته شده را در حقیقت نمی‌توانم به اصطلاح هویتی برایش تعریف کنم. حالا چه به لحاظ پارادایم و متدولوژی و چه از نظر حد تفصیل. الان بنده یک نسخه از پیش‌نویس سند جدید دارم که نمی‌دانم اسمش را چه بگذارم! محتوای سند جدید را نمی‌توان فهمید که اصلا چیست. قرار است کدام مشکل ما را حل کند؟ در سند اول وضع موجود کشور به طور مفصل آسیب‌شناسی شده بود. شما متوجه نمی‌شوید که سند جدید در چه سالی نوشته شده است و در این سال وضع صنعت چگونه بوده است؟
- واقعا نمی‌دانم این متنی را که سند سوم به آن گفته می‌شود، چه بنامم! نمی‌دانم به چه چیزی شبیه است. حد تفصیلش تا جایی رفته که می‌گوید مثلا به جای شکر، خرما یا شیره خرما سر سفره مردم بگذاریم. یا مثلاً گوشت شترمرغ جایگزین گوشت قرمز شود و ماهی در سبد غذایی خانوارها قرار بگیرد! در جایی هم آمده تنورهای خانگی نان را ترویج کنیم. من راستش اصلاً اینها را نمی‌فهمم. نام این استراتژی توسعه صنعتی است؟
- اصلا شما نامی را که ما انتخاب کردیم با نامی که این دوستان انتخاب کرده‌اند، مقایسه کنید. ما نوشته‌ایم «استراتژی توسعه صنعتی» اما دوستان نوشته‌اند «برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت». این چیزی که تهیه شده، استراتژی نیست! برنامه استراتژیک وزارت صنعت است نه استراتژی توسعه صنعتی کشور.
- من الان نمی‌دانم این سند را چه کسانی تهیه کرده‌اند. چند اقتصاددان در تهیه این سند مشارکت داشته‌اند. سند جدیدی که منتشر شده ادبیات اقتصادی ندارد و معلوم نیست چه افرادی در آن سهم داشته‌اند. نمی‌دانم مثلا الان از جامعه صنعتی،‌ از جامعه اقتصاددانان،‌ از جامعه مدیران، چه کسانی جذب ادبیات و محتوای سند سوم شده‌اند؟ من الان نمی‌دانم چه کسانی با این کتاب ارتباط برقرار کرده‌اند.

 

اولویت مطالبات جوانان؛ بگذارند کمی نفس بکشیم

Posted: 21 May 2013 04:00 AM PDT

نیوشا صارمی
جرس: بعضی انتخابات پیش رو را راه نجات از فضایی می‌دانند که در نظرشان خفقان آور است. بعضی دیگر می‌گویند هیچ اعتمادی به انتخابات نیست و معتقدند در حالی که هنوز تکلیف رای های دوره قبلشان مشخص نشده چرا باید بار دیگر رایشان را به صندوق بریزند؟  

 

اما چیزی که این دو گروه را به هم متصل می‌کند تلاش برای تحقق خواسته‌های اجتماعی است که باور دارند بیش از هر زمان دیگری نادیده گرفته می‌شود. مطالباتی که گروهی آن را با «رای دادن» و گروهی با «رای ندادن» قابل دسترسی می‌دانند. کاندیداها هم با آگاهی از این موضوع سعی دارند با وعده تحقق این خواسته‌ها نظر قشر پر تعداد جوان را جلب کنند. اما خواسته‌های اجتماعی جوانان در آستانه انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در ایران چیست؟ جرس این سوال ساده را از چند جوان ایرانی که در شهرهای مختلف کشور زندگی می‌کنند، پرسیده است. جواب‌هایی که گرفته شد این گزارش را به تریبونی آزاد برای بیان خواسته‌های اجتماعی این تعداد جوان ایرانی بدل کرده است.


اولیه‌ها را فراهم کنند بقیه پیشکش


«حتی نیازهای ابتدایی یک جوان هم در جامعه تامین نمی‌شود» این را کیمیا 21 ساله از تهران می‌گوید و ادامه می‌دهد: «من به عنوان یک جوان نیازهای خیلی ابتدایی در این جامعه دارم. اول این که کسی به من گیر ندهد که چی بپوشم یا نپوشم. حق انتخاب رنگ و مدل لباسم را داشته باشم. می‌خواهم وقتی بیرون می‌روم تنم نلرزد که الا گیر می‌افتم، آن هم به خاطر لباسم. دوم این است که من به جایی نیاز دارم که بتونم آزادانه انرژی‌ام را تخلیه کنم. بدوم، بالا و پایین بپرم، جیغ بزنم! سومین موردی که می‌خواهم بگویم احساس امنیت است. دختر و پسر هم ندارد. از یک ساعتی به بعد که هوا تاریک می‌شود هیچ کسی این احساس را ندارد که می‌تواند بدون ماشین در سطح شهر تردد کند. بس که دزدی و زورگیری در شهر اتفاق می‌افتد. چهارم، احترام! هیچ ارگان سرویس دهنده، بیشتر دولتی- به آدم احترام نمی‌گذارند. برای انجام وظیفه هم منت می‌گذارند و بدرفتاری می‌کنند. این حق هر کسی است که با او با احترام برخورد شود.»


محمدرضا که 22 سال سن دارد و دانشجوی معماری است، مثل کیمیا فکر می‌کند که حقوق اولیه‌اش در اجتماع نادیده گرفته می‌شود: «مطالبات اجتماعی در حال حاضر خیلی مشخص است. یعنی آن قدری عقب‌گرد داشتیم که همه در یک دره، در حال مطالبه حقوق اولیه هستیم و مثلا اگر از کسی در سوسنگرد هم مطالباتش را بپرسید، با خواسته های من خیلی تفاوت چشمگیری ندارد. همه ما در حال حاضر در مرحله اول، ثبات می‌خواهیم تا بتوانیم برنامه ریزی کنیم برای آینده. ثبات سیاسی و اقتصادی تواما نیاز اصلی ماست. کار می‌خواهیم که نیست، پول می‌خواهیم که آن هم طبعا نیست. احترام!؟ آزادی!؟ هویت مستقل!؟ اعتماد!؟ تفریح!؟ بهبود وضعیت نشر!؟ بهبود اوضاع مطبوعات!؟ ارتقا سینما!؟ آزادی عمل موسیقی دان‌ها و آهنگ‌سازها!؟ یا به طور کلی دغدغه های فرهنگی!؟ بله، همه این‌ها هست اما این‌ها در این شرایط مطالبات ثانویه است که در حال حاضر به شوخی بیشتر شباهت دارد. باید تاکید کنم که مطالبه اولیه ما همان» ثبات «است. الان وضعیت طوری است که از فردای خودت هم خبر نداری. هیچ برنامه ریزی درستی نمی‌توانی داشته باشی و این برای یک جوان سم است.»

 

شیما ۱۹ ساله از بندر انزلی اما همه مشکلات را از سوی حکومت نمی‌داند:"اشتباه بزرگی که اغلب وجود دارد این است که همه فکر می‌کنند تنها فضا و جو سیاسی حاکم مانع ابراز عقیده ست اما من فکر می‌کنم عرف غلط حاکم بر خانواده‌ها و جوامع هم آزادی اجتماعی ما را مختل کرده است. معتقدم باید فرهنگ خانواده‌ها و اجتماع‌های کوچک را تقویت کرد تا لااقل خودمان، خودمان را از اندکی حقوقی که داریم محروم نکنیم." شیما رفع خیلی از موانع را به حل مشکل اشتغال وابسته می‌داند: "اشتغال،اشتغال، اشتغال. متاسفانه در جامعه‌ای که به دلیل مشکلات اقتصادی مطالباتش گوشت و حبوبات است، صحبت از خواسته‌های اجتماعی و آزادی بیان و دغدغه های فرهنگی بیشتر خنده آور است. برای همین می‌گویم اشتغال و سه بار تکرار می‌کنم. این وضعیت نابه‌سامان اشتغال هم ناشی از سیستم آموزشی غلط است. در واقع منِ جوان درگیر یک چرخه ناسالم هستم. تغییر سیستم آموزشی در مدارس گرچه از سن من گذشته اما عدم تغییرش خیانت به نسل بعد از ماست. دوست دارم در جامعه ای باشم که مردمی بافرهنگ و اهل مطالعه داشته باشد. این تغییر در مردم باید از مدارس شروع شود. از جهت دیگر هم حاضر فکر می‌کنم یک جوان باید بتواند کم در ۲۵ سالگی خودش را اداره کند، که می‌بینیم این‌طور نیست و یک جوان در این سن هنوز از خانواده تغذیه می‌کند."
به جنسیتم احترام بگذارید


" به اطلاعات آزاد دسترسی ندارم، اینترنت پر سرعت ندارم، اکثر سایت‌های خارجی که منبع تحقیق و مطالعه هستند فیلتر شده ، در صورت نداشتن فیلترشکن منابع خبری ما تنها به سایت‌های حکومتی محدود می‌شود که نمی‌شود به صحت اخبار و مطالبشان اعتماد کرد. من در رشته علوم ارتباطات تحصیل می‌کنم و نیاز دارم به منابع خبری بین‌المللی و سایت‌های خارجی دسترسی داشته باشم و این امکان برای من وجود ندارد و رسما کار و تحصیل برایم دشوار شده است.این‌ها حرف‌های شادی ۳۰ ساله از شهر یزد است. او همچنین مطالبه‌اش را احترام به جنسیت‌اش می‌داند: "در واقع انتظار دارم قوانین و درک عمومی به گونه ای باشد که این حق طبیعی من استیفا بشود. از سوی دیگر، شرایط جامعه را می‌دانم اما دوست دارم در پوشش و انتخاب نوع اون آزاد باشم، حداقل اگر چارچوب‌هایی با توجه به نوع حکومت مذهبی تعیین شده است، در جزئیات آن دخالت نکنند دیگر. باید حکومت به این درک برسد که یک زن، به عنوان یک انسان تحمیل را دوست ندارد. در همین حال بکوشد که با رفع نگاه جنسیتی در محیط کار و هم جامعه که از طریق فرهنگ سازی ممکن است، برخوردهای بد و نگاه گزینشی افراد در جامعه را به حداقل برساند. این آموزش‌ها باید به صورت پایه جدی گرفته شوند و دایم چنین مولفه هایی توسط حکومت تایید و تشویق شوند. دست آخر اینکه دوست دارم به عنوان یک جوان از مواهب تکنولوژی و پیشرفت جهانی بهره‌مند باشم. به عنوان یک ایرانی می‌خواهم با جهان تعامل داشته باشم، پیوند پیدا کنم، رفت و آمد کنم و در این ارتباط متقابل، رشد کنم، آموزش ببینم و هویت قوی داشته باشم. در حال حاضر، این پیوندها به صورت حداقلی شده است، یعنی تحت تأثیر فشارهای فزاینده اقتصادی، امکان سفر و تحصیل در خارج از ایران کم شده و از سوی دیگر، حکومت با فیلترینگ گسترده و کاهش سرعت اینترنت حتی تعامل مجازی را محدود کرده و به حداقل مطالبات یک جوان بی توجه است. "


اما فرنوش ۲۴ ساله از کرج حق داشتن کار مناسب را به عنوان یکی از مهم‌ترین اولویت‌هایش مطرح می‌کند: "مهم‌ترین مطالبه من حق کار است. یعنی این اطمینان خاطر را داشته باشم که بعد از تحصیل می‌توانم در جایی که دوست دارم کار کنم و حقوق متناسب با کارم را بگیرم. برایم مهم است که این امکان بدون داشتن پارتی و فقط با تکیه به میزان تحصیلات و استعداد و توانایی‌های خودم وجود داشته باشد. در حال حاضر، کار خوب در کشور محدود می‌شود به تعدادی رشته مشخص و برای تمام رشته‌های تحصیلی یا بازار کار مرتبط وجود ندارد یا اشباع شده‌اند." فرنوش هم مثل دیگر جوانانی که در این گزارش از آن‌ها پرسش شده است داشتن آزادی را از مهم‌ترین مطالبات خود می‌داند: "یکی دیگر از مطالبات مهم داشتن حق آزادی است.این آزادی می‌تواند از کوچک‌ترین چیزها مثل انتخاب نوع پوشش باشه تا چیزهای بزرگ‌تر مثل ازادی بیان و انتخاب نوع حکومت."


اولیه‌ها را نمی‌دهند که ثانویه‌ها را نخواهیم


"می‌دانید این‌ها یک کاری کرده‌اند که ما یادمان برود چه چیزهایی نیاز یک جوان امروزی و مترقی است. آیا در جوامع آزاد جوانان حق انتخاب لباسشان را ندارند؟ آیا در جامعه آزاد تمام سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده‌اند؟ آیا در جوامع آزاد مکانی برای شادی و گردهمایی جوانان وجود ندارد؟ جواب خیر است. تنها در جوامع استبداد زده مثل ماست که داشتن این امکانات برایمان رویا شده است و حالا یک کاندیدا اگر بگوید گشت ارشاد را بر می‌دارد یا از این به بعد می‌توانیم با سگمان به خیابان برویم برایش سر و دست و می‌شکنیم و به او رای می‌دهیم. آن‌ها می‌دانند اگر ما اولیه‌ها را داشته باشیم ثانویه‌ها را می‌خواهیم همین است که آن را دریغ می‌کنند." این‌ها را سعید دانشجوی دکترای جامعه شناسی از تبریز به جرس می‌گوید و ادامه می‌دهد:" سقف خواسته‌های ما کوتاه شده است، این چیزهایی که با حسرتش را می‌خوریم در دیگر کشورها جزء بدیهیات است. مطالبه من همه حقوقی است که در کشورهای دموکراتیک به جوانان و دیگر شهروندان داده می‌شود."
 

واردات گندم آلوده و چای تاریخ مصرف گذشته به کشور

Posted: 21 May 2013 03:11 AM PDT

جرس: رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران با اشاره به واردات گندم آلوده و چای تاریخ گذشته گفت: سال گذشته در مورد برنج چنین دغدغه ای داشتیم و از آنجا که برنج آلوده به آرسنیک در ردیف اول علت های سرطان کودک قرار گرفته بهتر است به کودکان برنج ندهیم.


به گزارش ایلنا، معصومه ابتکار در ادامه صحبت های خود از واردات گندم آلوده و چایی تاریخ گذشته خبر داد و گفت: تعاونی ها و صنوف بخش های مختلف اعلام کردند واردات گندم آلوده و چایی تاریخ گذشته دیده شده است و ابراز نگرانی کرده اند.


ابتکار با بیان اینکه گندم آلوده دارای فلزات سنگین است افزود: سال گذشته نیز در مورد برنج این نگرانی ها وجود داشت. هم اکنون مجمع سرطان شناسی جهان معتقدند که برنج آلوده به آرسنیک را در ردیف اول سرطان کودک قرار دارد از این رو پیشنهاد دادند که به کودکان برنج ندهیم چرا که ممکن است آلوده باشد.


رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر ادامه داد: این گزارشات علمی است و باید در سیاست گذاری ها مخصوصا فراورده‌های مواد غذلایی بر روی آنها تاکید شود از این رو شورای شهر باید روی کیفیت تولید مواد غذایی تاکید کند.


ابتکار در آغاز جلسه علنی امروز با بیان اینکه یکی از مباحث مهم شورای شهر قدردانی از خدمات شخصیت های برجسته در عرصه علم و فناوری، نهادهای غیردولتی و فعالیت های خیریه است اظهار کرد:بانو دکتر پروانه وثوق یکی از اساتید برجسته سرطان شناسی و بنیان گذار خیریه مربوط به کودکان سرطانی فوت کرده است. این فرد فعالیت ارزنده ای در داخل کشور و بین الملل درباره سرطان کودکان انجام داده است.


وی با اشاره به سوابق درخشان این مرحومه از شورای شهر خواست تا در راستای تشکر از اقدامات ارزنده دکتر پروانه وثوق مکانی را به نام ایشان نامگذاری کنند.

 

اعتراض فرزند میرحسین و رهنورد به تداوم ممنوع الملاقاتی

Posted: 21 May 2013 03:00 AM PDT

جرس: میرحسین موسوی و زهرا رهنورد روز گذشته و پس از وقفه ای چند هفته ای موفق شدند تنها با مادر زهرا رهنورد دیدار کنند.


به گزارش کلمه، طبق روال اینگونه ملاقات ها، این دیدار درحضور نیروهای امنیتی در منزل خانم رهنورد انجام شد.


دختران میرحسین موسوی باز هم از دیدار با پدر و مادر خود محروم بودند و اجازه دیدار با آنها را پیدا نکردند.


نرگس موسوی دختر کوچک میرحسین و رهنورد با اعلام اینکه در سال جدید تنها یک ملاقات کوتاه با محدودیت های شدید امنیتی با والدین خود داشته اند، می گوید: پس از آن ملاقات هیچ صحبت و تلفنی نداشتیم تا ۳-۴ هفته پیش که یک بار پدر و مادرم با خواهر بزرگم تماس تلفنی داشتند و یک بار هم توانستند با من تماس بگیرند، که یک تماس ۵-۶ دقیقه ای بود و البته گرچه به دلیل آن که آن روز خواهرهایم همراه من بودند و بنا به خواست ماموران تا دستور به قطع تلفن برسد آنها توانستند تنها چند دقیقه ای صحبت کنند، به نظر می رسد که با توجه به اینکه تلفن را بر روی زهرا قطع کردند قرار نبوده با آنها صحبت کنند.


دختر نخست وزیر ۸ سال جنگ در ادامه می افزاید: مدتی است که به ما می گویند تا انتخابات نیرو ندارند برای فراهم کردن فضای ملاقات. من نمی دانم معنای این حرف چیست اما نتیجه این شده که پدرم را به دیدن مادربزرگم هم نمی توانند ببرند. و نزدیک به ۳ ماه است که از آنان خبری نداریم و حالا هم که گفته اند تا انتخابات از ملاقات خبری نیست.


نرگس موسوی می گوید: ما دقیقا متوجه نمی شویم “نیرو نداریم” یعنی چه و در واقع هر زمان که می خواهند مانعی برای ملاقات ها ایجاد کنند و توجیهی ندارند می گویند ما نیرو برای جا به جا کردن آقای موسوی نداریم. حالا نیرو ندارند نمی توانند بیاورندشان بیرون، بسیار خب برای اینکه ما برویم در خانه ای که مقر زندان بانهاست در کنار خانه مادرم هم نیروی خاصی نیاز است؟


دختر میرحسین و رهنورد با بیان اینکه امیدواریم این محدودیت ها ربطی به اوضاع اخیر کشور نداشته باشد به خبرسازی و شایعه پراکنی برخی رسانه های جریان حاکم اشاره کرد و گفت: ما بارها تاکید کرده ایم که سایت کلمه منبع موثق اخبار ما است و هر کس که پیگیر اخبار مربوط به پدر ما باشد تنها می تواند به این منبع اعتماد کند و ما از این طریق هر گفته و پیامی که باشد را اعلام می کنیم.


نرگس موسوی در ادامه می افزاید: واقعا هم چون ملاقات و تماسی نبوده ما هیچ خبری از پدر و نظراتشان نداریم و هرکس چیزی هم که بگوید، ما به شدت تکذیب می کنیم.


خانم موسوی با بیان اینکه “پدر من نگاه امیدوارانه ای به هستی و زندگی و اتفاق هایی که می افتد داشت و دارد” می گوید: او همیشه معتقد بود که وقتی در راه حق قدم برداریم. هرچه که پیش می آید در نهایت به سمت یک خیر مطلق و کمال پیش می رود و با این نگاه می توان به همه چیز امید داشت. و با این امید می توان زنده ماند و نفس کشید و در هر شرایط سختی که هر مشکلی پیش بیاید استوار ماند و حرکت کرد. امید با زندگی و نگاه پدر من آغشته بود و این نگاه را به ما هم منتقل کرده است.


نرگس موسوی در پایان خاطرنشان می کند: من به عنوان یک فرزند کوچکی از این جامعه ایرانی امیدوارم که درهای زندان ها هر چه زودتر باز شود و پدر و مادر ما هم همراه با باقی اسیران، کبوتر هایی باشند که حقشان پرواز در آسمان آزادی است نه محبوس بودن در قفس. امیدوارم که در کنار همه دوستانشان و همه اسرایی که به ناحق زندانی اند و پشت میله ها هستند آنها هم آزاد شوند.

 

الحیات: حمایت علمای قم و نجف از نامزدی هاشمی رفسنجانی

Posted: 21 May 2013 02:36 AM PDT

جرس: روزنامه فرامنطقه ای الحیات به نقل از منابعی که با آیت الله سیستانی دیدار کرده بودند ، از حمایت این مرجع تقلید از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی خبر داد.


به گزارش انتخاب، این منابع همچنین با محمدرضا سیستانی فرزند این مرجع شیعه دیدار کردند، که وی معتقد بود پیروزی هاشمی می تواند انعکاس مثبتی بر روی وضعیت حاکم در منطقه چه در عراق و چه در سوریه و خلیج فارس داشته باشد.


به گفته فرزند آیت الله سیستانی، این انعکاس به دلیل تجربه سیاسی وسیع هاشمی است که او را قادر به حل مشکلات پیش آمده در منطقه می کند که در نهایت به نفع مردم تمام خاورمیانه است.


الحیات در ادامه گزارش داده که نظر حوزه علمیه قم در خصوص هاشمی این است که وی کاندیدای مناسب و اصلح در زمان حاضر می باشد .


روزنامه الحیات به نقل از منابع خبری اش در قم گزارش داده است که ناصر مكارم شیرازی، عبدالله جوادی آملی محمود هاشمی شاهرودی وهمچنین برخی أعضا جامعه مدرسین مثل إبراهیم أمینی، رضا استادی، إمامی كاشانی و محمد مؤمن نیز هاشمی را اصلح می دانند.


به نوشته الحیات، موضع مراجع مذهبی فاکتور بزرگی در انتخابات است که بر روی رای دهندگان در ایران تاثیر دارد چرا که دکترین تقلید در شیعه وجود دارد.

 

 

از سرگیری برگزاری جلسات بصیرت و آغاز تلاش های محفلی برای القای کاندیدای مورد نظر رهبر

Posted: 21 May 2013 01:31 AM PDT

جرس: در آستانه انتخابات بار دیگر تلاشها برای القای کاندیدای مورد تایید رهبری شدت گرفته است.


به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، برگزاری جلسات بصیرت برای آقایان و بانوان، در مساجد شهرستان سمنان، از سرگرفته شده است و برگزار کنندگان این جلسات که از چهره‌های شناخته شده این شهر هستند، به جهت دهی افکار حاضران برای رأی دادن به فردی خاص تلاش می‌کنند.


به نوشته این روزنامه صبح تهران، یکی از شرکت کنندگان در این جلسات می‌گوید: چهار سال پیش خودم از زبان یکی از همین سخنرانان شنیدم که رأی دادن احمدی نژاد را خواسته بزرگان انقلاب می‌دانست.


فرد دیگری نیز می‌گوید: نتیجه چنین جلساتی این بود که ۸ سال کشور را گرفتار مشکلات اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمود و اکنون این افراد چگونه می‌خواهند از زیر بار پذیرش مسئولیت آنچه در ۸ سال گذشته بر سر مردم آورده اند، شانه خالی کنند؟