جنبش راه سبز - خبرنامه |
- لاوروف: بر حضور ایران در کنفرانس سوریه پافشاری خواهیم کرد
- حجاب در ترازوی قرآن
- برای شما من همیشه همان عزتم
- پاکستان در ازای برق ۱۰۰هزار تن گندم به ایران میدهد
- جنتی: برای رئیس جمهور جامع شرایط باید از خدا بخواهیم کسی را بسازد و بفرستد
- مواضع انتخاباتی مجمع روحانیون مبارز اعلام شد
- مرکز پژوهشهای مجلس به دولت هشدار داد
- معاون اول احمدی نژاد: “پول بده تا مجلس را بخرم، هماهنگ شده!”
- سوخت ۳۰ درصد گران میشود، سقف یارانه های پرداختی ثابت میماند
- ناشناس بین مردم بروید تا اعتراضات را بشنوید
لاوروف: بر حضور ایران در کنفرانس سوریه پافشاری خواهیم کرد Posted: 17 May 2013 05:54 AM PDT جرس: سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه می گوید "مسکو بر شرکت حتمی ایران در کنفرانس بین المللی برای حل و فصل مساله سوریه پافشاری می کند."
به گزارش بخش فارسی ریانوستی، لاوروف گفت: "ما معتقدیم که لازم است دعوت از کشورها بر اساس فهرست شرکت کنندگان کنفرانس ژنو صورت گیرد که در ماه ژوئن سال گذشته برگزار شد. علاوه بر این باید شرکت همه همسایگان از جمله ایران را تامین کرد".
|
Posted: 17 May 2013 05:44 AM PDT سروش دباغ در قرآن، پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» ندارد ؛ در مقابل بر لزوم «غض بصر»، « حفظ فرج» و« عدم تبرّج» تأکید شده است
۱. مدعیات مقالات نگارنده بدین قرار است: الف. علاوه بر منظر فقهی، میتوان به مسئله «پوشش گردن و موی سر» از منظر اخلاقی نیز پرداخت. ب. دغدغۀ اصلی نگارنده پرداختن به مسئله «پوشش گردن و موی سر» از منظر اخلاقی است، نه فقهی؛ که تخصصی در قلمرو فقه ندارم و در مقام افتاء نیستم. ج. هم «حجاب اجباری» غیراخلاقی و نارواست و هم «بیحجابی اجباری»؛ چرا که هر دو متضمن نادیده انگاشتن اختیار و کرامت انسانی است. عموم عالمان اخلاق گفتهاند که انجام افعال اجباری وغیراختیاری در دایره اخلاق قرار نمیگیرد و حسن و قبحی بر آن مترتب نیست. د. «پوشاندن گردن و موی سر» در زمره افعال طبیعیِ دیگر نظیر دویدن، خوردن، دراز کشیدن و... است و هنگامی «ربط اخلاقی»[۶] پیدا میکند که ذیل یکی از «عناوین اخلاقی» یا «مفاهیم اخلاقی ستبر»[۷] نظیر «عدالت»، «وفاداری»، «تواضع»، «سپاسگزاری»، «مهربانی» و... قرار گیرد. ه. مفهوم «عفت»، در زمره مفاهیم اخلاقیِ ستبر است و میتوان فعل طبیعیِِ«پوشاندن گردن و موی سر» را ذیل آن برد و قرار داد. و. با مدّ نظر قرار دادن نظریه دیوید راس مبنی بر «اخلاق وظایف در نظر اول»،[۸] میتوان «عفت» و رفتار عفیفانه را در زمره «وظایف در نظر اول» قرار داد. مطابق با نظام اخلاقی راس، اگر وظیفۀ در نظر اولی در یک سیاق اخلاقی بدل به «وظیفه واقعی» شود، باید از آن تبعیت کرد و فرونهادن آن، اخلاقاً ناموجه است و ناروا. ز. «نپوشاندن گردن و موی سر» در روزگار کنونی، متضمن نقضِ «وظیفه اخلاقیِ در نظر اولِ» عفت نیست و امری است اخلاقاً موجه و روا. ح. برخی از فقها نظیر احمد قابل، قائل به روایی نپوشاندنِ گردن و موی سر بوده و انجام این کار را شرعاً جایز می دانند. مطابق با تحلیل ایشان، احکام حجاب اولاً و بالذات ناظر به تفکیک میان زنان حرّه از زنان غیرحرّه (برده و کنیز) در عصر پیامبر بوده و سویه هویتی پررنگی داشته و «ربط اخلاقی» نداشته است، چرا که پوشاندن گردن و موی سر برای همه زنان مسلمان واجب نبوده و کنیزان مسلمان از آن مستثنی بودهاند. در عین حال برخی از اسلامشناسان نظیر محمد عابدالجابری، نصر حامد ابوزید و محمدسعید عشماوی نیز بر سویه هویتی پوشاندن گردن و موی سر تأکید کرده و تفکیک میان زنان حرّه از زنان غیرحرّه را قوامبخش صدور آن احکام دانسته و بر این باورند که با منسوخ شدن نظام بردهداری در روزگار کنونی، پوشاندن گردن و موی سر در زمره واجبات نیست. ت. با در نظر داشتن نکته فوق و عنایت به حدود و ثغور پوشش شرعی در عصر پیامبر، در پرتو تتبعات و تحقیقات امیر ترکاشوند از سویی، و پذیرش «نظریه حداقلی فرمان الهی»[۹] از سوی دیگر، میتوان آیات مربوط به حجاب در متن مقدس (قرآن) را به نحو دیگری نیز تفسیر کرد. در واقع، فهم روشمندِ موجه از متن مقدس، متوقف بر داد و ستد و دیالوگ میان مفروضاتی است که به نحو دیالکتیکی و بر اثر تعامل میان متن مقدس و مفروضاتی نظیر تلقی ما از «زبان دین»، «رابطه دین و اخلاق»... به دست میآید. این مفروضات که ناظر به مقام «ثبوت» و تکونِ متن مقدس است، در مقام «اثبات» و جهت بهدست دادن فهم روشمند از متن مقدس به کار مخاطب امروزی میآید. ی.مدعای اخیر هم صبغه «توصیفی» دارد و هم سویه «توصیهای». بنا بر سویۀ توصیفی آن، فهمهای گوناگون و متنوع مفسران و قاریانِ متن مقدس، در طول تاریخ و به نحو پسینیـتجربی رخ داده و محقق شده است. مطابق با سویه «توصیهای» آن، برای احراز فهم روشمند از متن مقدس، «باید» این گونه عمل کرد و با تنقیح مبانی و مبادیِ مفروضات، به سروقت متن مقدس رفت و قرائتی موجه و سازگار از آن بهدست داد. ۲. بنا بر مدعیات فوق، میتوان چنین انگاشت که روی سخن این مقالات، هم با دیندارانِ معیشت اندیش و معرفتاندیش است، هم با فقیهان و کسانی که بر مسند افتاء تکیه زدهاند.[۱۰] اگر استدلالهای نگارنده موجه باشد، لازمه آن، این است که کسانی که گردن و موی سر خود را نمیپوشانند، کار غیراخلاقی نمیکنند. پس دینداران معیشتاندیش باید تلقی و قضاوت خویش را از کسانی که موی سر و گردن خود را نمیپوشانند، عوض کنند؛ چرا که این کار حرمت اخلاقی ندارد و فعلی ناموجه و فرونهادنی نیست؛ هر چند از منظر عموم این دینداران، مخالف با فتاوای غالب فقها درباره مسئله حجاب است. به تعبیر دیگر، از این مدعا که که پوشاندن گردن و موی سر « وجوب فقهی» دارد، نمی توان نتیجه گرفت که پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» نیز دارد؛ چرا که ملازمتی میان « وجوب فقهی» و « وجوب اخلاقی» برقرار نیست.برخی از افعال « وجوب فقهی» دارند، اما« وجوب اخلاقی ندارند». مثلا مسئله « ذبح حیوانات» را در نظرآوریم. مطابق با فتاوای کثیری از فقها، هنگام ذبح شرعی، باید نام خداوند بر زبان آورده شود و حیوان رو به قبله قرار داده شود؛ در غیر اینصورت ذبحی که انجام می شود، شرعی نیست.اماانجام این امور حین ذبح کردن، ضرورت اخلاقی ندارد و کسیکه آنها را رعایت نمی کند، مرتکب فعل قبیحی نمی شود؛ در واقع، «شهودهای اخلاقی متعارف»[۱۱] بر ضرورتِ انجام این امور حکم نمی کند. افزون بر این، خوبست دینداران معیشتاندیش بدانند که مطابق با فتوای مرحوم قابل، نپوشاندن گردن و موی سر حرمت شرعی ندارد. پس، دست کم از منظر یک مجتهد جامعالشرایط،انجام دادن این فعل جایز است و حرام نیست. بر این باورم که متشرعان به جای تبعیت از یک فقیه و مجتهد، میتوانند از سنت فقهی، اعم از فتاوای شیعیان و اهل سنت، تبعیت کنند که بسان رودخانهای در درازنای تاریخ جاری شده و متضمن فتاوای فقها در ادوار گوناگون است. بنابراین یک دیندار معیشتاندیش، علیالاصول میتواند از مرحوم قابل تبعیت کند و گردن و موی سر خود را نپوشاند و تأسی به سنت ستبرِ فقهی کند و همچنان در دایره اطاعت باقی بماند. شایان توجه است که در اینجا سخن بر سر رواییِ نپوشاندن گردن و موی سر است؛ نه بر این که نپوشاندن موی سر و گردن بر پوشاندن آن برتری دارد و یا اخلاقیتر است. تأکید بر این امر است که نپوشاندن گردن و موی سر قبح اخلاقی ندارد. علاوه بر این، دینداران معرفتاندیش میتوانند با نظر کردن در تتبعاتی که درباره فلسفه حجاب و حدود پوشش شرعی در عصر پیامبر صورت گرفته، همچنین با تنقیحِ درک خویش از مقوله زبان دین و رابطه میان دین و اخلاق، قرائت دیگری از مسئله حجاب و احکام آن بهدست دهند. در عین حال، تبیین چراییِ رواییِ اخلاقیِ نپوشاندن گردن و موی سر از سوی دینداران معرفتاندیش و روشنفکران دینی میتواند در صدور فتاوای فقها درباره مسئله حجاب در آینده مؤثر افتد. به تعبیر دیگر، اگر فقیهی بپذیرد که نپوشاندن گردن و موی سر در روزگار کنونی قبح اخلاقی ندارد، این آموزۀ اخلاقی میتواند در صدورِ فتوای فقهی او درباره حجاب مؤثر افتد. چنانکه مباحثات قلمی مرحوم آیتالله منتظری و عبدالکریم سروش درباره مقوله «ارتداد» و چرایی ناروایی آن در روزگار کنونی از منظر عبدالکریم سروش، در اواخر دهه هفتاد شمسی، آثار و نتایج نیکویی در پی داشت و به صدور فتاوای جدید آیتالله منتظری منجر شد.[۱۲] پس، اگر مدعیات این مقالات درباره روایی اخلاقیِ نپوشاندن گردن و موی سر به سمع قبول شنیده شود، میتواند در فتاوای فقهی جدید درباره حجاب در روزگار کنونی مؤثر افتد. ۳. چنان که پیشتر استدلال کردهام، نپوشاندن گردن و موی سر از نظر اخلاقی امری رواست. با مدّ نظر قرار دادن نظریه «اخلاق وظایفِ در نظر اول»، میتوان «عفت» را در زمره وظایفِ در نظر اولِ مشتقی بهحساب آورد که در صورت نبودن مانع و رادعی، بدل به وظیفه واقعی میشود و عمل کردن مطابق با آن بر عهده کنشگر اخلاقی است. بنابراین نپوشاندن موی سر و گردن در روزگار کنونی، مصداق کنش غیرعفیفانه نیست و از اینرو موجه است و برگرفتنی. اکنون میکوشم با توجه به آیاتی از سورههای احزاب و نور که متضمن مفاهیم «عفت»، «غض بصر»، «حفظ فرج» و «تبرج» است؛ سویه اخلاقیِ(نه فقهی) مسئلۀ حجاب و «نپوشاندن گردن و موی سر» از منظر قرآن را به بحث بگذارم.[۱۳] خداوند در سوره نور، خطاب به پیامبر میفرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ».[۱۴] به مردان مسلمان بگو که در مناسبات و رفتار خویش با جنس مخالف، «غض بصر» و «حفظ فرج» و خویشتنداری و پاکدامنی پیشه کنند. توصیۀ خداوند این است که مردان، زنان را به چشم ابزاری نگاه نکنند که به کار ارضاء غرایز جنسی ایشان میآیند. استدلال خداوند در این باب این است که اگر مؤمنین چنین کنند، برای تزکیه ایشان البته بهتر است. خداوند خطاب به زنان مسلمان نیز میگوید که «غض بصر» و «حفظ فرج» و پاکدامنی پیشه کنند و در عین حال زینتهای خویش را آشکار نکنند، مگر بخشی که خود آشکار است و پوشاندنی نیست.[۱۵] همچنین از زنان خواسته شده که خِمارها[۱۶] را بر روی سینههای خویش قرار دهند:
«و قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ».[۱۷]
در این سوره، به کسانی که امکان ازدواج ندارند، توصیه شده عفت بورزند تا به فضل خداوند گشایشی در کار ایشان پدید آید: «وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»[۱۸]
علاوه بر این، زنان بازنشسته و به تعبیر برخی از مفسران یائسهای که امیدی به ازدواج آنها نمیرود، میتوانند پوشش و جامه خود را کنار بنهند، به شرطی که «تبرج» و «زیورنمایی» نکنند؛ همچنین اگر ایشان عفت بورزند، بهتر است:
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[۱۹]
مطابق با آیات سوره نور، «غض بصر» و «حفظ فرج» و خویشتنداریِ زنان و مردان مسلمان و نیز ملتزم بودن به رفتار عفیفانه در این میان محوریت دارد و اخلاقاً الزامی است. در آیه شصتم این سوره از رفتار عفیفانهای سخن به میان آمده که متوقف بر پوشاندن گردن و موی سر نیست. در واقع، زنان یائسه میتوانند گردن و موی سر خود را نپوشانند و در عین حال رفتارشان عفیفانه و موقر قلمداد گردد، مشروط بر این که حریم عفت را حرمت نهند و پاس بدارند. چنین زنانی میتوانند پوشش خود را بردارند، زیورنمایی نکنند و در عین حال رفتاری عفیفانه داشته باشند. مطابق با آنچه از آیه سیویکم سورۀ نور بر میآید، نشان دادن زینتهایی که به نحو طبیعی ظهور دارد، حرمت اخلاقی ندارد و مجاز است. در عین حال در آیه شصتم همین سوره، زنان یائسه از تبرج و زیورنمایی نهی شدهاند و بر پوشش عادی و متعارف ایشان صحه گذاشته شده است. مرحوم طباطبایی نیز در تفسیر المیزان ذیل این آیه، بر رفتار عفیفانه و موقرانه زنانِ پا به سن گذاشته و یائسه تأکید میکند؛ رفتاری که با نپوشاندن گردن و موی سر منافاتی ندارد.[۲۰] در پرتو آیات فوق، میتوان چنین انگاشت که لزوم و وجوب اخلاقیِِ پوشاندنِ تمام موی سر و گردن، در سوره نور، صراحت و ظهوری ندارد و محل بحث قرار نگرفته است. همچنین، نپوشاندن گردن و موی سر، مصداق امر غیرعفیفانه و غیراخلاقی قلمداد نشده؛آشکار کردن زینتهایی که به نحو طبیعی ظهور دارد، اخلاقاً روا انگاشته شده است. از اینرو برخی پنداشتهاند که موی سر در زمره زیورهایی است که به نحو طبیعی ظهور دارد و نپوشاندن آن مصداق تبرج و زیورنمایی نیست. در مقابل، آنچه صراحتاً منع شده، زیورنمایی زنان است و نه هویدا بودن گردن و موی سر ایشان. افزون بر این، زنانِ یائسه میتوانند با حفظ پوشش متعارف خویش، و نه لزوماً پوشاندن گردن و موی سر، رفتارعفیفانهای داشته باشند. همچنین، به کسانی که شرایط ازدواج ندارند، توصیه شده که عفت بورزند؛ عفت ورزیای که متضمن رفتار موقرانه و انسانیِِ خالی از غرض با جنس مخالف است و قید دیگری ندارد. پس مطابق با این آیات، میان امر عفیفانه و پوشاندن گردن و موی سر، رابطۀ ضروری دیده نمیشود و به قول فیلسوفان، این دو مقوله «مساوق» یکدیگر نیستند و تحقق یکی، علیالاصول، بدون تحقق دیگری متصور است. میتوان سیاقی را در نظر گرفت که در آن کسی موی سر و گردن خود را نپوشانده و در عین حال رفتاری عفیفانه پیشه کرده است؛ به تعبیر قرآن، مردان و زنانی که «غض بصر» پیشه نمیکنند، رفتارشان غیرعفیفانه است. بر این اساس اگر زن مسلمانی موی سر و گردن پوشیدهای داشته و در عین حال، «غض بصر» نداشته باشد، رفتارش غیرعفیفانه و مآلاً غیراخلاقی خواهد بود. آنچه در اینجا محوریت دارد و مؤمنان و مؤمنات بدان توصیه شدهاند، عبارتست از «غض بصر» و «رفتار عفیفانه». پس چنان که پیشتر هم آوردهام، «پوشاندن گردن و موی سر» و «حجاب» ذیل مفهوم «عفت» قرار میگیرند، نه «عفت» ذیل «پوشاندن گردن و موی سر».[۲۱] تأکید مرحوم مطهری بر محوریت مفهوم عفت نیز چنان معنا و لازمهای دارد، ولو این که ایشان بدان تصریح نکرده است: «...میگویند در میان بعضی اقوام حجاب خوب است و بیحجابی بد، و در میان اقوام دیگری بیحجابی خوب است و حجاب بد، پس معلوم میشود که این خوبیها و بدیها یک امر ثابتی نیست. در پاسخ باید گفت موضوع این است كه نباید مسئله را روی حجاب و بیحجابی آورد. چیزی كه در فطرت بشر است، مسئله عفت است یعنی خداوند انسان را و مخصوصاً زن را طوری آفریده كه به حقوق خانوادگی احترام بگذارد... چیزی كه در وجدان هر مرد و زنی هست، مسئله عفت است ... آن كسی كه میگوید حجاب خوب است آیا میخواهد بگوید كه حجاب خودش از آن نظر كه حجاب است، خوب است قطعنظر از عفت؟ و اگر زن حجاب داشته باشد خوب است ولو این كه این زن صد درجه بیعفتتر باشد از وقتی كه بیحجاب بود؟ آیا آن كسی كه میگوید حجاب خوب است، از این نظر میگوید كه حجاب را مقدمه و حافظ و نگهبان خوبی برای عفت میداند؟»[۲۲]
حجابی که با رفتار عفیفانه همراه نباشد، ارزش اخلاقی ندارد؛ همان طور که بیحجابیِ توأم با رفتار غیرعفیفانه فرونهادنی است. آنچه از آموزههای قرآنی مستفاد میشود، این است که به جای تأکید بر دوگانه باحجابی و بیحجابی، باید بر دوگانۀ رفتار عفیفانه و رفتار غیرعفیفانه متمرکز شد و آنها را از یکدیگر تفکیک کرد و بازشناخت.[۲۳]
از سوره نور در گذریم و به سوره احزاب بپردازیم. عموم دستوراتی که در این سوره خطاب به زنان آمده، صرفاً ناظر به زنان پیامبر است و نمیتوان آنها را بدون دلیل تعمیم داد و متوجه تمام زنان مسلمان دانست.[۲۴] مثلاً از مؤمنان خواسته شده که بدون اجازه وارد منزل پیامبر نشوند و برای خوردنِ طعام باید اجازه بگیرند و پس از خوردن طعام نیز بهتر است پراکنده شوند؛ همچنین سؤال کردن و سخن گفتن با زنان پیامبر باید از پس پرده و ورای حجاب صورت گیرد:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا».[۲۵]
در آیه فوق، کلمه «حجاب»[۲۶] به معنای پرده است و از مردان خواسته شده تا از ورای پرده با زنان پیامبر سخن بگویند. قابل تأمل است که در این آیه، مردان مورد خطاب قرار گرفتهاند، نه زنان؛ و از ایشان خواسته شده که سرزده و بدون هماهنگی وارد منزل زنان پیامبر نشوند، چرا که ممکن است زنان پوشش مناسبی نداشته باشند. استعمال کلمه «حجاب» در این آیه و برخی دیگر از آیات با معنای امروزین این واژه در زبان فارسی متفاوت است.[۲۷] در زبان فارسی کنونی، «حجاب» به معنای پوشاندن گردن و موی سر است و زن «محجبه» کسی است که گردن و موی سر خود را میپوشاند؛ چنان که در اصطلاح فقها، «مکشفه» زنی است که کشف حجاب کرده و گردن و موی سر خود را نمیپوشاند. اما معنای کلمه «حجاب» در آیه فوق و دیگر آیات قرآن، به معنای پرده و پوشش است و دلالتی بر پوشاندن گردن و موی سر ندارد.در متون عرفانی نیز، همین معنا از واژه حجاب مد نظر بوده و به کار رفته است؛ حجابی که از جنس پردۀ غیر مادی است و باید بر آن فائق آمد و از آن عبور کرد: حـجـاب چـهـره جـان مـیشـود غـبـار تـنـم خوشـا دمـی که از آن چهره پرده بر فکنم چنین قفس نه سـزای چو من خوشالحانی است روم به روضه رضـوان که مـرغ آن چمنم [۲۸]
علاوه بر این، در سوره احزاب، زنان پیامبر به عدم تبرج و زیورنمایی و بهپا داشتن نماز و دادن زکات و اطاعت از خداوند و پیامبر امر شده و از حضوری در خانه که با نمایاندن خود از درب و پنجره به رهگذران توأم است، نهی شده اند تا ناپاکی از وجودشان رخت بربندد و مطّهر شوند: « وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»[۲۹]
آیه فوق و سیاق آیاتِ پیش و پس از آن نشان میدهد که روی سخن خداوند در این آیات با زنان پیامبر است و نه همه زنان مسلمان در جوامع اسلامی. در آیۀ سیوچهارم سوره احزاب، زنان پیامبر توصیه شدهاند که آنچه از آیات خدا در منزل ایشان خوانده میشود را یاد آورند و ذکر کنند: « وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا»[۳۰]
تعمیم این خطابها و احکام به دیگر زنان مسلمان، دلایل محکمتری میخواهد. در غیاب چنان ادلّهای، باید مخاطبان این آیات را تنها زنان پیامبر در نظر گرفت و امر و نهی خداوند را صرفاً متوجه ایشان دانست. از مسئله خطاب قراردادنِ زنان پیامبر که بگذریم، در اواخر سوره احزاب، به آیهای میرسیم که روی سخن آن با عموم زنان مؤمن است. در این آیه از زنان و دختران پیامبر و همچنین زنان مسلمان خواسته شده که «جلابیب» را بر خود فروتر گیرند؛این امر برای این که شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، بهتر است : «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا»[۳۱] در اینجا، برخلاف آیات سورۀ نور، ذکری از «غض بصر»، «حفظ فرج»، «تبرّج» و زیورنمایی در میان نیست؛ بلکه برای شناخته شدن زنان و جلوگیری از آزار و اذیت، از ایشان خواسته شده، جلابیب را بر خود فروتر گیرند. برخی از محققان، بر این باورند که واژه «جلابیب» نیز ، نظیر واژه «خمار»، دلالتی بر خصوص پوشاندن گردن و موی سر و به کار بردن روسری و مقنعه که پوشاننده تمام گردن و موی سر است، ندارد.[۳۲] همچنین تأکید بر شناخته شدن و آزار و اذیت نشدن زنان در این آیه، تناسبی تام دارد با سویۀ هویتیِ احکام حجاب و تأکید بر تفکیک و بازشناختن زنان حرّه از زنان غیرحرّه در جامعه اعراب آن روزگار؛ امری که محل تأکید برخی از اسلامشناسان معاصر نیز قرار گرفته است.[۳۳]
۴. بنا بر آنچه آمد، میتوان چنین انگاشت که مطابق با فهم روشمند و سازوار از آیات دو سوره نور و احزاب، «وجوب اخلاقیِ» پوشاندن موی سر و گردنِ زنان، ظهور و صراحتی ندارد و نپوشاندن موی سر و گردن اخلاقاً منع نشده است. در واقع، نفس پوشیده بودن بدن زنان و مردان مسلمان، مدّ نظر خداوند بوده، چنان که در سوره اعراف بر الزامی بودن و بایستگی «ستر عورت» انگشت نهاده شده؛[۳۴] اما وجوبِ اخلاقیِ پوشیده بودن گردن و موی سر به صراحت تبیین نشده و واژگانی نظیر «جلابیب» و «خمار» در سورههای احزاب و نور را میتوان بر معانی دیگری نیز حمل کرد. علاوه بر این، «غض بصر» و «حفظ فرج» و پاکدامنی و خویشتنداریِ مردان و زنانِ مسلمان در قرآن صراحتاً مورد تأکید قرار گرفته و از مؤمنان و مؤمنات خواسته شده سلوک و رفتار خود را حول آن تنظیم کنند؛ اموری که قوامبخش رفتار عفیفانه است و «ربط اخلاقی» دارد. به تعبیر دیگر، آنچه از منظر اخلاقی در این آیات محل تأکید واقع شده و وجوب اخلاقی دارد، پیشه کردن پاکدامنی و خویشتنداری بوده، نه لزوماً پوشاندن گردن و موی سر. برای ایضاح بیشتر مدعای فوق، خوبست به مصداق «تعرف الاشیاء باضدادها»، نواهیِ اخلاقیِ صریح قرآن درباره اموری چون «زنا»، «خوردن مال یتیم»، «پیمان شکنی»، «کم فروشی» و «خودشیفتگی و غرور» را در نظر آوریم:
«وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلًا»[۳۵] «ولاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً . وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا»[۳۶] « وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»[۳۷]
مطابق با آیات فوق، مسلمانان از ارتکاب «زنا»، «پیمانشکنی»،«خوردن مال یتیم» و «کمفروشی» صریحاً منع شدهاند؛ همچنین از ایشان خواسته شده که با «نخوت» بر روی زمین راه نروند که نه میتوانند زمین را بشکافند و نه به بلندی کوهها برسند؛ از اینرو بهتر است فروتن باشند. به تعبیر قرآن، این فرمان ها، در زمره «حکمتهایی» است که خداوند به پیامبر وحی کرده است.[۳۸] میتوان چنین انگاشت که دستورات هنجاریِ یاد شده که هم شامل مفاهیم اخلاقی ستبرند (پیمان شکنی و نخوت) و هم متضمن افعال طبیعی که می توان آنها را ذیل مفاهیم اخلاقی ستبر قرار داد (زنا، خوردن مال یتیم و کم فروشی)؛ فرمان هاییاند که «ربط اخلاقی» دارند و ارتکاب آنها اخلاقاً ناموجه است. بر همین سیاق، در مقوله حجاب، آنچه صراحتاً در قرآن آمده و تمام مردان و زنان مؤمن اخلاقاً بدان امر شدهاند، «غض بصر»، «حفظ فرج» و «رفتار عفیفانه» است. همچنین زنان مسلمان از ارتکاب «تبرّج» و زیورنمایی نهی شدهاند؛ و در عین حال به پوشاندن گردن و موی سر صراحتاً ملزم نشدهاند. درباره رابطه میان دین و اخلاق، چنان که پیشتر آوردهام، به «نظریۀ حداقلی فرمان الهی» باور دارم.[۳۹] بنا بر این نظریه به روایت نگارنده، در سیاقهایی که فهم روشمند و سازوار از متن مقدس، بر روایی و یا نارواییِِ اخلاقیِ کاری دلالت نمیکند و انجام یا ترک آن فعل در متن مقدس ظهور ندارد و یا نسبت بدان ساکت است؛ همچنین شهودهای اخلاقیِ عرفی بر روایی آن حکم میکند؛ میتوان بر روایی اخلاقی آن صحه گذاشت. از سوی دیگر، در سیاقهایی که فهم روشمند از متن مقدس بر ناروایی اخلاقی امری دلالت میکند؛ و شهودهای اخلاقی عرفی نیز بر ناروایی آن دلالت میکند، انجام آن فعل، اخلاقا ناروا و غیرموجه است. (نظیر «کم فروشی» و «غش در معامله» که هم فهم روشمند از قرآن و هم شهودهای اخلاقی عرفی، در ناروایی آن همداستانند).[۴۰] چنانکه در می یابم، فهم روشمند و سازوار از قرآن در مسئله حجاب، بر الزامی بودنِ اخلاقیِ «غض بصر» و «حفظ فرج» و همچنین نارواییِ «تبرّج» و زیورنمایی تأکید میکند و الزامی بودنِ اخلاقیِِ « پوشاندن موی سر و گردن» در قرآن ظهوری ندارد؛ در واقع، پوشاندن گردن و موی سر در قرآن، «وجوب اخلاقی» ندارد. از سوی دیگر، با وام کردن نظریههای اخلاقی گوناگون، نظیر «اخلاق وظایف در نظر اول» میتوان از رواییِ اخلاقیِ نپوشاندنِ گردن و موی سر دفاع کرد. با عنایت به نکات فوق، میتوان چنین نتیجه گرفت که نپوشاندن گردن و موی سر در روزگار کنونی اخلاقاً رواست؛ همچنین بر این امر صحه گذاشت که در قرآن، پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» ندارد؛ در مقابل از مقولاتی چون «غض بصر»،« حفظ فرج» و « عدم تبرّج» صراحتا سخن به میان آمده و وجوب اخلاقی آنها محل تأکید قرار گرفته است.
پینوشت: [2] http://www.rahesabz.net/story/63763/ [3] http://www.rahesabz.net/story/65483/ [4] http://www.rahesabz.net/story/67548/ [5] نگاه کنید به: فرشادحبیبی، «نگاهی به حجاب در ترازوی اخلاق»: http://www.rahesabz.net/story/64359/ مسعود صادقی، «در باب حجاب»: http://www.begin.soroushdabagh.com/pdf/135.pdf سید علی اصغر غروی، «حجاب، اجبار یا اختیار» و «حجاب، محکم یا متشابه»: http://www.rahesabz.net/story/65990/ http://www.rahesabz.net/story/69447/ حسین غلامی، «حجاب: پدیدار اجتماعی یا قدسی» و «مسئله حجاب: پیام قرآن یا پدیداری اجتماعی؟»: http://www.rahesabz.net/story/67036/ http://www.begin.soroushdabagh.com/pdf/136.pdf ناهید توسلی: «نیاز به خوانش، ترجمه، تفسیر و تأویل زنانه از قرآن»: http://www.rahesabz.net/story/68981/ [6] moral relevance [7] thick moral concepts [8] The Ethics of Prima Facie Duties [9] Weak Divine Command Theory [10] تفکیک میان دینداری معیشتاندیش، دینداری معرفتاندیش و دینداری تجربتاندیش از عبدالکریم سروش است. برای آشنایی بیشتر با آن، به عنوان نمونه، نگاه کنید به: سروش دباغ، آئین در آئینه: مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش، تهران، صراط، 1387، فصل پنجم. [11] common-sensical moral intuitions [12] نگاه کنید به مقالات: عبدالکریم سروش، «فقه در ترازو» و حسینعلی منتظری، «باب مفتوح اجتهاد»، در اندر باب اجتهاد: درباره کارآمدی فقه اسلامی در دنیای امروز، به کوشش سعید عدالت نژاد، تهران، طرح نو، 1382. [13] کاوش در روایات دینی و سیره پیامبر در این باب مجال دیگری می طلبد و درحوصله این مقال نمی گنجد. در این نوشته در پی بدست دادن فهم روشمند و سازوار از آیات دو سورۀ «نور» و «احزاب» و توسعا دیگر آیات قرآن درباره مقوله حجاب از منظر اخلاقی هستم. [14] سوره نور، آیه 30. [15] ﻣﺤﺴﻦ ﮐﺪﻳﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﺪﻭﺩ ﭘﻮﺷﺶ زنان در روزگار کنونی،در باب زینت های ظاهر و آشکار، با عنایت به آیه سی و یکم سوره نور می گوید: « ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻌﻲ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻧﭙﻮﺷﺎﻧﺪﻥ [ﺳﺮ ﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﻮ]...ﻣﻔﺴﺪﻩﺍﻱ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﻧﻴﺴﺖ، ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻟﺰﺍﻣﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ «ﺯﻳﻨﺖ ﻇﺎﻫﺮ» ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ۳۱ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪﻥ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ: «ﻭﻻ ﻳﺒﺪﻳﻦ ﺯﻳﻨﺘﻬﻦ ﺍﻻ ﻣﺎ ﻇﻬﺮ ﻣﻨﻬﺎ »: http://kadivar.com/?page_id=8218 [16] محققانی چون علی طهماسبی و امیر ترکاشوند بر این باورند که «خمار» در این آیه لزوما به معنای «روسری» و «مقنعه» در روزگار کنونی نیست؛ روسری و مقنعه ای که پوشاننده تمام گردن و موی سر زنان است. برای بسط بیشتر این مطلب، نگاه کنید به: علی طهماسبی، «کند و کاوی در مسئله حجاب»: http://www.ali-tahmasebi.com/index.php/2013-01-11-10-33-41/27-2013-01-08-14-16-54 همچنین، نگاه کنید به: سروش دباغ، «حجاب در ترازوی اخلاق». [17] سوره نور، آیه 31. [18] سوره نور، آیه 33. [19] همان، آیه60. [20] نگاه کنید به: سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، مجلد پانزدهم. [21] نگاه کنید به: سروش دباغ، «بیحجابی یا بیعفتی: کدام غیراخلاقی است؟». [22] مرتضی مطهری، ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﻘﺘﻀﻴﺎﺕ ﺯﻣﺎﻥ، ﺻﺪﺭﺍ، ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﻣﺠﻠﺪ ﺍﻭﻝ، ﺻﻔﺤﺎﺕ ۴۰۳ -۴۰۵ [23] قابل تأمل است که پدر شعر نو ایران، نیمایوشیج نیز در نوشته های خود بر محوریت مفهوم « عفت» تأکید کرده است: «چند وقت پیش یکی از جوانان بیسواد و بیحیا که میدان را به دست گرفته و حرافی در حضور من میکرد میگفت: عفت یعنی چه؟ این حرفها امروز معنی ندارد. اما تا وقتی که ازدواج معنی دارد و حقوقی در این خصوص هست، نباید به حق دیگران تجاوز کرد. کسی که چشم میپوشد و تجاوز نمیکند و حفظ نفس دارد یعنی قادر به جهاد با نفس هست (جهاد اکبر) به او میگویند عفیف، چه مرد و چه زن. رسول (ص) گفت: (من عفف فی عشقه فهو شهید) مقام عفت مثل مقام شهادت است». نقل از :نیما یوشیج، دفتر یادداشتهای روزانه: دنیا خانه من است؛ به مناسبت بزرگداشت یکصدمین سال تولد نیما یوشیج، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1375، صفحه 243. [24] امیر ترکاشوند در کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» این نکته را به نیکی توضیح داده است. نگاه کنید به نسخه الکترونیکِ پی دی اف این کتاب، بخش دوم، فصل چهارم. [25] سوره احزاب، آیه53. [26] در مفردات راغب اصفهانی آمده است: الحجب والحجاب المنع من الوصول؛ حجب و حجاب به معنای این است که مانع از رسیدن است یا در کتب دیگر لغت آمده، هرچیز که بین دو چیز فاصله بیفکند یا ساتری که چیزی را از نظر پنهان میدارد. نگاه کنید به: (أبو القاسم الحسين بن محمد المعروف بالراغب الاصفهانى، مفردات غريب القرآن، موقع يعسوب، ص 108) [27]در آیه 46 سوره اعراف (و بينهما حجاب و على الأعراف رجال) نیز، «حجاب» به معنای پرده بکار رفته است. همچنین در آیه 51 سوره شوری (و ماكان لبشر أن يكلّمه الله إلاّ وحياً أو من وراء حجاب) واژه « حجاب» مجازاً به معنی مكالمه از پشت پرده است. [28] ﺧﻮﺍﺟﻪﺷﻤﺲﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪحافظ شیرازی؛ ﺩﻳﻮﺍﻥ؛ ﺑﻪﺍﻫﺘﻤﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪﻗﺰﻭﻳﻨﻲ ﻭ ﻗﺎﺳﻢﻏﻨﻲ؛ ﻣﻘﺪﻣﻪ، ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻭ ﮐﺸﻒﺍﻻﺑﻴﺎﺕ ﺍﺯ ﺭﺣﻴﻢﺫﻭﺍﻟﻨﻮﺭ؛ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﺯﻭار؛ ﺗﻬﺮﺍﻥ ۱۳۶۹. شمس تبریزی هم تأکید میکرد که پیامبر در پی بیدارکردن خلق و دریدن حجابِ غفلت و متنبه و متفطن ساختن مردم بود به آنچه دارند، نه دادنِ آنچه ندارند: «این نبی چیزی ننهد در امتِ خود که نیست، بلکه آنچه هست و در پیشِ آن حجابی است، افسون میگوید و میکوشد تا آن حجاب برخیزد... درِ دل میباید که باز شود. جان کندنِ همه انبیاء و اولیا و اصفیا برای این بود، این میجستند». نقل از: محمدعلی موحد، باغ سبز: گفتارهایی درباره شمس و مولانا، تهران، کارنامه، 1387، صفحه 33. [29] همان، آیه33. [30] همان، آیه34. [31] سوره احزاب، آیه 59. [32] نگاه کنید به: امیر ترکاشوند، حجاب شرعی در عصر پیامبر، نسخه پی دی اف، بخش دوم، فصل چهارم. همچنین،علی طهماسبی، «کندوکاوی در مسئله حجاب». علاوه براین دو، در مقاله « بی حجابی یا بی عفتی: کدام غیر اخلاقی است؟»، تلقی برخی از اسلام شناسان معاصر درباره واژگان « خمار» و « جلابیب» توضیح داده شده است. [33] در مقاله«بیحجابی یا بیعفتی: کدام غیراخلاقی است؟» این نکته به تفصیل توضیح داده شده است. [34] سوره اعراف، آیات 28-26. [35] سوره اسراء، آیه32. [36] همان، آیات 35-34. [37] همان، آیه 37. [38] همان، آیه39 . [39] نگاه کنید به مقالات «حجاب در ترازوی اخلاق» و «مسئله حجاب و فهم روشمند از قرآن». [40] به عنوان نمونه، نگاه کنید به: سوره مطففین، آیات 4-1. نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
Posted: 17 May 2013 05:36 AM PDT توضیحات عزت الله انتظامی جرس: عزت الله انتظامی، هنرمند و بازیگر سینما و تاتر ایران كه هفته گذشته در زمان ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی به عنوان كاندیدای ریاست جمهوری به وزارت كشور رفته بود با انتشار یادداشتی درباره نحوه حضور خود در وزارت كشور توضیحاتی ارائه كرد.
به گزارش ایلنا، متن توضیحات عزت الله انتظامی بدین شرح است:
|
پاکستان در ازای برق ۱۰۰هزار تن گندم به ایران میدهد Posted: 17 May 2013 05:36 AM PDT جرس: پاکستان در ازای خرید برق، ۱۰۰ هزار تن گندم به ایران تحویل میدهد.
به گزارش بی بی سی به نقل از رویترز، محمد اشرف، وزیر بازرگانی پاکستان با تأیید این خبر گفته دولت پاکستان تحویل گندم به ایران را تصویب کرده است.
|
جنتی: برای رئیس جمهور جامع شرایط باید از خدا بخواهیم کسی را بسازد و بفرستد Posted: 17 May 2013 05:19 AM PDT جرس: دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه امروز تهران با اطلاق مجدد لفظ "فتنه" برای اعتراضات حق طلبانه مردم ایران، طی اظهاراتی مداخله جویانه در خصوص انتخابات آتی مدعی شد: "در فتنه 88 عده ای می خواستند با واژه تقلب نظام را مانند دیگر کشورها ساقط کنند بنابراین کسی که می خواهد بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند باید موضعش را نسبت به فتنه 88 مشخص کنند. اگر آن را قبول دارند پس آن فرد هم فتنه گر است و اگر مخالف فتنه بوده است باید آن را محکوم کند."
این عضو مجلس خبرگان همچنین گفت: باید رئیس جمهور جزء رجل سیاسی و مذهبی باشد مدیر و مدبر باشد اما اگر بخواهیم صفات مندرج در قانون اساسی را در حد بالا بخواهیم باید از خدا بخواهیم که از آسمان چند نفر را بفرستد.
جنتی افزود: خوب است که رئیس جمهور مومن و متقی باشد اما می خواهد یک کشور را اداره کند و با انواع مشکلات اقتصادی، سیاسی و تحریم ها مواجع است که باید برای حل هر یک از این مشکلات راه حل هایی را پیدا کند. بنابراین مدیر و مدبر بودن هم در کنار ایمان و تقوا ملاکی است که باید مد نظر قرار گرفته شود. و رئیس جمهور باید یک قدرت مدیریت نسبی داشته باشد.
|
مواضع انتخاباتی مجمع روحانیون مبارز اعلام شد Posted: 17 May 2013 05:00 AM PDT جرس: مجمع روحانیون مبارز با انتشار بیانیهای مواضع خود را درباره دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری رسما اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، در بخشهایی از این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی بر پایه رای مردم استوار است و انتخابات قلب مردمسالاری است که در قانون اساسی ما نیز بر آن تاکید شده است و حضرت امام خمینی(س) نیز بدرستی فرمودند که در جمهوری اسلامی «میزان رای ملت است». مجمع روحانیون مبارز همواره در عین مشخص کردن شاخصهای انتخابات مطلوب براهمیت آن و لزوم حضور مردم در آن تأکید داشته است و از حکومت نیز خواسته است که زمینه حضور شاداب و مطمئن مردم را از هر جهت فراهم آورد.
|
مرکز پژوهشهای مجلس به دولت هشدار داد Posted: 17 May 2013 04:20 AM PDT جرس: مرکز پژوهشهای مجلس هشدار داد، تکالیف بانک مرکزی در بودجه ۹۲ موجب ورود ۳۳ هزار میلیارد تومان نقدینگی از محل منابع انباشت شده ناشی از افزایش قیمت سکه و ارز و تورم شدید خواهد شد.
۱- استفاده از حدود ۱۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار خط اعتباری یا سپرده گذاری (موضوع جزء «۱۱-۳» و جزء «۸-۱») با نرخ مبادله ای می تواند حدود ۳۳۰ هزار میلیارد ریال نقدینگی ایجاد کند که اثرات تورمی آن نامشخص است. ۲- محل تامین خطوط اعتباری یا سپرده گذاری توسط بانک مرکزی مبهم و نامشخص است. به نظر می رسد منابع انباشت شده ناشی از افزایش قیمت سکه و ارز در سال ۱۳۹۱ برای این موارد استفاده خواهد شد که آثار تورمی شدیدی می تواند به همراه داشته باشد. ۳- بر اساس تجربه عملیاتی بانک های دولتی این منابع عمدتا به بخش دولتی و با نرخ های مورد تشخیص دولت پرداخت خواهد شد.
|
معاون اول احمدی نژاد: “پول بده تا مجلس را بخرم، هماهنگ شده!” Posted: 17 May 2013 02:11 AM PDT جرس: همکاران محمود احمدی نژاد حاضر نیستند برای بیان پشت پرده روابط عجیب دولت، تا پایان آن صبر کنند.
من گفتم اگر پول داشتم که آموزش و پرورش این همه بدهی و مشکل نداشت، بعد هم در قامت این دولت این کارها نمیگنجد. رحیمی گفت: "من هماهنگ کردم آمدم سراغ تو". من هنوز نمیخواهم باور کنم که ایشان در این مورد راست گفته باشد. |
سوخت ۳۰ درصد گران میشود، سقف یارانه های پرداختی ثابت میماند Posted: 17 May 2013 01:52 AM PDT جرس: یک مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دفتر ریاست جمهوری، نتیجه کاهش اعتبارات هدفمندی یارانهها از ۱۲۰ به ۵۰ هزار میلیارد تومان در بودجه ۹۲ در مجلس را احتمال اختلال ارزی در بازار، واردات ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده نفتی، کاهش شدید اعتبارات عمرانی، تشکیل بازار غیر رسمی انرژی در سطح کشور اعلام کرد و در عین حال گفت: براساس مصوبه مجلس، با وجود افزایش ۳۰ درصدی قیمت سوخت در سالجاری، احتمالا هیچ منبعی برای بخش تولید باقی نمانده و از آن مهمتر اینکه شاهد افزایش مبلغ یارانه نقدی مردم نخواهیم بود.
وی افزود: مطابق قانون مقرر شد قیمت فرآورده نفتی ظرف ۵ سال به ۹۰ درصد قیمتهای بین المللی و قیمت گاز طبیعی به ۷۵ درصد متوسط قیمت صادراتی و قیمت آب و برق و کالاهای اساسی به سطح قیمت تمام شده برسد و برای اینکه بتوان آثار افزایش هزینه ها را نزد خانوارها و تولیدکنندگان جبران کرد، پرداخت های نقدی و غیر نقدی به خانوارها و کمک های لازم در بخش تولید منظور شود.
این مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور بیان داشت: در عمل دولت قیمت حامل های انرژی را در بخش خانگی افزایش داد، لیکن برای کاهش فشار هزینه به بخش تولید، از افزایشهای کمتری در قیمت حامل ای مورد مصرف بنگاه های تولیدی استفاده کرد تا به این منظور حمایتهای غیر مستقیم خود را از این بخش کماکان ادامه دهد. در مقابل، در بخش توزیع یارانه ها نیز پرداختهای مستقیم به خانوارها انجام گرفت، البته کمکهایی نیز به موارد مشمول ماده ۸ قانون یعنی بخشهای تولیدی و شهرداری ها و بخش آبفا و غیره انجام و در بخش تولید نیز سعی شد از طریق اعمال قیمتهای مخفف حمایتهای لازم انجام پذیرد.
دستاوردهای فاز اول هدفمندی یارانه ها
وی خاطر نشان کرد: بررسی وضعیت مصرف حاملهای انرژی در ۱۰ ماهه اول سال گذشته نشان می دهد که به عنوان نمونه، مصرف روزانه بنزین که در سال ۸۸ یعنی قبل از اجرای هدفمندی یارانه ها تقریبا ۶۵ میلیون لیتر در روز بود، در سال ۹۰ به ۵۹ میلیون لیتر کاهش یافت و در ده ماهه اول سال ۹۱ این رقم به ۶۴ میلیون لیتر در روز افزایش یافت، یعنی با اجرای فاز اول هدفمندی مصرف روزانه کاهش یافت ولی دوباره رو به افزایش است.
|
ناشناس بین مردم بروید تا اعتراضات را بشنوید Posted: 17 May 2013 01:15 AM PDT سردار صنیع خانی جرس: یک استاد دانشگاه و از فرماندهان دوران جنگ هشت ساله، خطاب به مسئولین و مدعیان ولایت پذیری می گوید که "سفری با مترو داشته باشند یک بار به گونهای ناشناس و یک بار دیگر به عنوان نماینده مجلس، و در سفر اول شنیدهها را بهخاطر بسپارند و در سفر دیگر صبور بر اعتراضاتشان با خود خلوت کنند."
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |