جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


لاوروف: بر حضور ایران در کنفرانس سوریه پافشاری خواهیم کرد

Posted: 17 May 2013 05:54 AM PDT

جرس: سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه می گوید "مسکو بر شرکت حتمی ایران در کنفرانس بین المللی برای حل و فصل مساله سوریه پافشاری می کند."

 

به گزارش بخش فارسی ریانوستی، لاوروف گفت: "ما معتقدیم که لازم است دعوت از کشورها بر اساس فهرست شرکت کنندگان کنفرانس ژنو صورت گیرد که در ماه ژوئن سال گذشته برگزار شد. علاوه بر این باید شرکت همه همسایگان از جمله ایران را تامین کرد".


وزیر امور خارجه روسیه افزود اگر ما بخواهیم به کار جدی بپردازیم، باید تمام نقش آفرینان خارجی کلیدی را در میان شرکت کنندگان در کنفرانس داشته و از اغراض عقیدتی یا ژئو پلتیک پیروی نکنیم. از عربستان سعودی نیز باید البته دعوت کرد".


لاوروف اعلام نمود هفته آینده اپوزیسیون سوریه در چند جا نشست خواهد داشت چون بقول لاوروف دارای "چتر" واحد نیست.


وی گفت: "مهم ترین نکته اینست که ترکیب مذاکره کنندگان از طرف اپوزیسیون را دریافت کنیم. پس از دریافت این فهرست، تمام ترکیب شرکت کنندگان در کنفرانس نیز معلوم خواهد شد".


لاوروف ضمن پاسخ دادن به پرسشی در خصوص سطح کنفرانس آتی گفت: "بستگی دارد به چه توافقی برسیم". و افزود: "در سطح عالی نخواهد بود".


لاوروف و جان کری، وزیران امور خارجه روسیه و آمریکا در جریان مذاکرات 7 ماه مه خود در مسکو درخصوص تشویق دولت و اپوزیسیون سوریه به گفتگو و برگزاری دومین کنفرانس بین المللی در ژنو با این هدف به توافق رسیدند.


اولین کنفرانس ژنو با شرکت رهبران سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب و وزیران امور خارجه روسیه،آمریکا، بریتانیا، چین، فرانسه، ترکیه،عراق، کویت، قطر و رییس دیپلماسی اتحادیه اروپا روز 30 ژوئن سال 2012 میلادی برگزار شده و در آن توصیه گردید در سوریه دولت انتقالی با شرکت تمام طرفها تشکیل شود.


درگیری میان دولت و اپوزیسیون در سوریه از ماه مارس سال 2011 میلادی تا به حال ادامه دارد. طی این مدت طبق اطلاعات سازمان ملل متحد بیش از 70 هزار نفر کشته شده اند. مقامات سوریه می گویند با جنگجویان بخوبی مسلح تحت حمایت خارجی روبرو هستند.
 

حجاب در ترازوی قرآن

Posted: 17 May 2013 05:44 AM PDT

سروش دباغ
در قرآن، پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» ندارد ؛ در مقابل بر لزوم «غض بصر»، « حفظ فرج» و« عدم تبرّج» تأکید شده است  


در چند ماه گذشته مقالات چندی در نقد و شرح مقالات سه‌گانه من درباره مسئله حجاب تحت عناوین «حجاب در ترازوی اخلاق»[۲]، «بی‌حجابی یا بی‌عفتی: کدام غیراخلاقی است؟»[۳] و «مسئله حجاب و فهم روشمند از قرآن»[۴] منتشر شده است.[۵] در این مقاله می‌کوشم با صورتبندی مجدد و ایضاح مدعیات و استدلال‌های مقالات یاد شده، نکاتی را درباره حدود و ثغور رفتار عفیفانه واخلاقی از منظر قرآن و نسبت آن با حجاب و پوشش گردن و موی سر تبیین کنم.
 

۱. مدعیات مقالات نگارنده بدین قرار است:

الف. علاوه بر منظر فقهی، می‌توان به مسئله «پوشش گردن و موی سر» از منظر اخلاقی نیز پرداخت.

ب. دغدغۀ اصلی نگارنده پرداختن به مسئله «پوشش گردن و موی سر» از منظر اخلاقی است، نه فقهی؛ که تخصصی در قلمرو فقه ندارم و در مقام افتاء نیستم.

ج. هم «حجاب اجباری» غیراخلاقی و نارواست و هم «بی‌حجابی اجباری»؛ چرا که هر دو متضمن نادیده انگاشتن اختیار و کرامت انسانی است. عموم عالمان اخلاق گفته‌اند که انجام افعال اجباری وغیراختیاری در دایره اخلاق قرار نمی‌گیرد و حسن و قبحی بر آن مترتب نیست.

د. «پوشاندن گردن و موی سر» در زمره افعال طبیعیِ دیگر نظیر دویدن، خوردن، دراز کشیدن و... است و هنگامی «ربط اخلاقی»[۶] پیدا می‌کند که ذیل یکی از «عناوین اخلاقی» یا «مفاهیم اخلاقی ستبر»[۷] نظیر «عدالت»، «وفاداری»، «تواضع»، «سپاسگزاری»، «مهربانی» و... قرار گیرد.

ه. مفهوم «عفت»، در زمره مفاهیم اخلاقیِ ستبر است و می‌توان فعل طبیعیِِ«پوشاندن گردن و موی سر» را ذیل آن برد و قرار داد.

و. با مدّ نظر قرار دادن نظریه دیوید راس مبنی بر «اخلاق وظایف در نظر اول»،[۸] می‌توان «عفت» و رفتار عفیفانه را در زمره «وظایف در نظر اول» قرار داد. مطابق با نظام اخلاقی راس، اگر وظیفۀ در نظر اولی در یک سیاق اخلاقی بدل به «وظیفه واقعی» شود، باید از آن تبعیت کرد و فرونهادن آن، اخلاقاً ناموجه است و ناروا.

ز. «نپوشاندن گردن و موی سر» در روزگار کنونی، متضمن نقضِ «وظیفه اخلاقیِ در نظر اولِ» عفت نیست و امری است اخلاقاً موجه و روا.

ح. برخی از فقها نظیر احمد قابل، قائل به روایی نپوشاندنِ گردن و موی سر بوده و انجام این کار را شرعاً جایز می دانند. مطابق با تحلیل ایشان، احکام حجاب اولاً و بالذات ناظر به تفکیک میان زنان حرّه از زنان غیرحرّه (برده و کنیز) در عصر پیامبر بوده و سویه هویتی پررنگی داشته و «ربط اخلاقی» نداشته است، چرا که پوشاندن گردن و موی سر برای همه زنان مسلمان واجب نبوده و کنیزان مسلمان از آن مستثنی بوده‌اند. در عین حال برخی از اسلام‌شناسان نظیر محمد عابدالجابری، نصر حامد ابوزید و محمدسعید عشماوی نیز بر سویه هویتی پوشاندن گردن و موی سر تأکید کرده و تفکیک میان زنان حرّه از زنان غیرحرّه را قوام‌بخش صدور آن احکام دانسته‌ و بر این باورند که با منسوخ شدن نظام برده‌داری در روزگار کنونی، پوشاندن گردن و موی سر در زمره واجبات نیست.

ت. با در نظر داشتن نکته فوق و عنایت به حدود و ثغور پوشش شرعی در عصر پیامبر، در پرتو تتبعات و تحقیقات امیر ترکاشوند از سویی، و پذیرش «نظریه حداقلی فرمان الهی»[۹] از سوی دیگر، می‌توان آیات مربوط به حجاب در متن مقدس (قرآن) را به نحو دیگری نیز تفسیر کرد. در واقع، فهم روشمندِ موجه از متن مقدس، متوقف بر داد و ستد و دیالوگ میان مفروضاتی است که به نحو دیالکتیکی و بر اثر تعامل میان متن مقدس و مفروضاتی نظیر تلقی ما از «زبان دین»، «رابطه دین و اخلاق»... به دست می‌آید. این مفروضات که ناظر به مقام «ثبوت» و تکونِ متن مقدس است، در مقام «اثبات» و جهت به‌دست دادن فهم روشمند از متن مقدس به کار مخاطب امروزی می‌آید.

ی.مدعای اخیر هم صبغه «توصیفی» دارد و هم سویه «توصیه‌ای». بنا بر سویۀ توصیفی آن، فهم‌های گوناگون و متنوع مفسران و قاریانِ متن مقدس، در طول تاریخ و به نحو پسینی‌ـ‌تجربی رخ داده و محقق شده است. مطابق با سویه «توصیه‌ای» آن، برای احراز فهم روشمند از متن مقدس، «باید» این گونه عمل کرد و با تنقیح مبانی و مبادیِ مفروضات، به سروقت متن مقدس رفت و قرائتی موجه و سازگار از آن به‌دست داد.
 

۲. بنا بر مدعیات فوق، می‌توان چنین انگاشت که روی سخن این مقالات، هم با دیندارانِ معیشت اندیش و معرفت‌اندیش است، هم با فقیهان و کسانی که بر مسند افتاء تکیه زده‌اند.[۱۰] اگر استدلال‌های نگارنده موجه باشد، لازمه آن، این است که کسانی که گردن و موی سر خود را نمی‌پوشانند، کار غیراخلاقی نمی‌کنند. پس دینداران معیشت‌اندیش باید تلقی و قضاوت خویش را از کسانی که موی سر و گردن خود را نمی‌پوشانند، عوض کنند؛ چرا که این کار حرمت اخلاقی ندارد و فعلی ناموجه و فرونهادنی نیست؛ هر چند از منظر عموم این دینداران، مخالف با فتاوای غالب فقها درباره مسئله حجاب است. به تعبیر دیگر، از این مدعا که که پوشاندن گردن و موی سر « وجوب فقهی» دارد، نمی توان نتیجه گرفت که پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» نیز دارد؛ چرا که ملازمتی میان « وجوب فقهی» و « وجوب اخلاقی» برقرار نیست.برخی از افعال « وجوب فقهی» دارند، اما« وجوب اخلاقی ندارند». مثلا مسئله « ذبح حیوانات» را در نظرآوریم. مطابق با فتاوای کثیری از فقها، هنگام ذبح شرعی، باید نام خداوند بر زبان آورده شود و حیوان رو به قبله قرار داده شود؛ در غیر اینصورت ذبحی که انجام می شود، شرعی نیست.اماانجام این امور حین ذبح کردن، ضرورت اخلاقی ندارد و کسیکه آنها را رعایت نمی کند، مرتکب فعل قبیحی نمی شود؛ در واقع، «شهودهای اخلاقی متعارف»[۱۱] بر ضرورتِ انجام این امور حکم نمی کند.

افزون بر این، خوبست دینداران معیشت‌اندیش بدانند که مطابق با فتوای مرحوم قابل، نپوشاندن گردن و موی سر حرمت شرعی ندارد. پس، دست کم از منظر یک مجتهد جامع‌الشرایط،انجام دادن این فعل جایز است و حرام نیست. بر این باورم که متشرعان به جای تبعیت از یک فقیه و مجتهد، می‌توانند از سنت فقهی، اعم از فتاوای شیعیان و اهل سنت، تبعیت کنند که بسان رودخانه‌ای در درازنای تاریخ جاری شده و متضمن فتاوای فقها در ادوار گوناگون است. بنابراین یک دیندار معیشت‌اندیش، علی‌الاصول می‌تواند از مرحوم قابل تبعیت کند و گردن و موی سر خود را نپوشاند و تأسی به سنت ستبرِ فقهی کند و همچنان در دایره اطاعت باقی بماند. شایان توجه است که در اینجا سخن بر سر رواییِ نپوشاندن گردن و موی سر است؛ نه بر این‌ که نپوشاندن موی سر و گردن بر پوشاندن آن برتری دارد و یا اخلاقی‌تر است. تأکید بر این امر است که نپوشاندن گردن و موی سر قبح اخلاقی ندارد.

علاوه بر این، دینداران معرفت‌اندیش می‌توانند با نظر کردن در تتبعاتی که درباره فلسفه حجاب و حدود پوشش شرعی در عصر پیامبر صورت گرفته، همچنین با تنقیحِ درک خویش از مقوله زبان دین و رابطه میان دین و اخلاق، قرائت دیگری از مسئله حجاب و احکام آن به‌دست دهند. در عین حال، تبیین چراییِ رواییِ اخلاقیِ نپوشاندن گردن و موی سر از سوی دینداران معرفت‌اندیش و روشنفکران دینی می‌تواند در صدور فتاوای فقها درباره مسئله حجاب در آینده مؤثر افتد. به تعبیر دیگر، اگر فقیهی بپذیرد که نپوشاندن گردن و موی سر در روزگار کنونی قبح اخلاقی ندارد، این آموزۀ اخلاقی می‌تواند در صدورِ فتوای فقهی او درباره حجاب مؤثر افتد. چنانکه مباحثات قلمی مرحوم آیت‌الله منتظری و عبدالکریم سروش درباره مقوله «ارتداد» و چرایی ناروایی آن در روزگار کنونی از منظر عبدالکریم سروش، در اواخر دهه هفتاد شمسی، آثار و نتایج نیکویی در پی داشت و به صدور فتاوای جدید آیت‌الله منتظری منجر شد.[۱۲] پس، اگر مدعیات این مقالات درباره روایی اخلاقیِ نپوشاندن گردن و موی سر به سمع قبول شنیده شود، می‌تواند در فتاوای فقهی جدید درباره حجاب در روزگار کنونی مؤثر افتد.
 

۳. چنان که پیشتر استدلال کرده‌ام، نپوشاندن گردن و موی سر از نظر اخلاقی امری رواست. با مدّ نظر قرار دادن نظریه «اخلاق وظایفِ در نظر اول»، می‌توان «عفت» را در زمره وظایفِ در نظر اولِ مشتقی به‌حساب آورد که در صورت نبودن مانع و رادعی، بدل به وظیفه واقعی می‌شود و عمل کردن مطابق با آن بر عهده کنشگر اخلاقی است. بنابراین نپوشاندن موی سر و گردن در روزگار کنونی، مصداق کنش غیرعفیفانه نیست و از این‌رو موجه است و برگرفتنی.

اکنون می‌کوشم با توجه به آیاتی از سوره‌های احزاب و نور که متضمن مفاهیم «عفت»، «غض بصر»، «حفظ فرج» و «تبرج» است؛ سویه اخلاقیِ(نه فقهی) مسئلۀ حجاب و «نپوشاندن گردن و موی سر» از منظر قرآن را به بحث بگذارم.[۱۳]

خداوند در سوره نور، خطاب به پیامبر می‌فرماید:

«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ».[۱۴]

به مردان مسلمان بگو که در مناسبات و رفتار خویش با جنس مخالف، «غض بصر» و «حفظ فرج» و خویشتنداری و پاکدامنی پیشه کنند. توصیۀ خداوند این است که مردان، زنان را به چشم ابزاری نگاه نکنند که به کار ارضاء غرایز جنسی ایشان می‌آیند. استدلال خداوند در این باب این است که اگر مؤمنین چنین کنند، برای تزکیه ایشان البته بهتر است. خداوند خطاب به زنان مسلمان نیز می‌گوید که «غض بصر» و «حفظ فرج» و پاکدامنی پیشه کنند و در عین حال زینت‌های خویش را آشکار نکنند، مگر بخشی که خود آشکار است و پوشاندنی نیست.[۱۵] همچنین از زنان خواسته شده که خِمارها[۱۶] را بر روی سینه‌های خویش قرار دهند:

 

«و قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ».[۱۷]

 

در این سوره، به کسانی که امکان ازدواج ندارند، توصیه شده عفت بورزند تا به فضل خداوند گشایشی در کار ایشان پدید آید:

«وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»[۱۸]

 

علاوه بر این، زنان بازنشسته و به تعبیر برخی از مفسران یائسه‌ای که امیدی به ازدواج آنها نمی‌رود، می‌توانند پوشش و جامه خود را کنار بنهند، به شرطی که «تبرج» و «زیورنمایی» نکنند؛ همچنین اگر ایشان عفت بورزند، بهتر است:

 

«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[۱۹]

 

مطابق با آیات سوره نور، «غض بصر» و «حفظ فرج» و خویشتنداریِ زنان و مردان مسلمان و نیز ملتزم بودن به رفتار عفیفانه در این میان محوریت دارد و اخلاقاً الزامی است. در آیه شصتم این سوره از رفتار عفیفانه‌ای سخن به میان آمده که متوقف بر پوشاندن گردن و موی سر نیست. در واقع، زنان یائسه می‌توانند گردن و موی سر خود را نپوشانند و در عین حال رفتارشان عفیفانه و موقر قلمداد گردد، مشروط بر این که حریم عفت را حرمت نهند و پاس بدارند. چنین زنانی می‌توانند پوشش خود را بردارند، زیورنمایی نکنند و در عین حال رفتاری عفیفانه داشته باشند. مطابق با آنچه از آیه سی‌ویکم سورۀ نور بر می‌آید، نشان دادن زینت‌هایی که به نحو طبیعی ظهور دارد، حرمت اخلاقی ندارد و مجاز است. در عین حال در آیه شصتم همین سوره، زنان یائسه از تبرج و زیورنمایی نهی شده‌اند و بر پوشش عادی و متعارف ایشان صحه گذاشته شده است. مرحوم طباطبایی نیز در تفسیر المیزان ذیل این آیه، بر رفتار عفیفانه و موقرانه زنانِ پا به سن گذاشته و یائسه تأکید می‌کند؛ رفتاری که با نپوشاندن گردن و موی سر منافاتی ندارد.[۲۰]

در پرتو آیات فوق، می‌توان چنین انگاشت که لزوم و وجوب اخلاقیِِ پوشاندنِ تمام موی سر و گردن، در سوره نور، صراحت و ظهوری ندارد و محل بحث قرار نگرفته است. همچنین، نپوشاندن گردن و موی سر، مصداق امر غیرعفیفانه و غیراخلاقی قلمداد نشده؛آشکار کردن زینت‌هایی که به نحو طبیعی ظهور دارد، اخلاقاً روا انگاشته شده است. از این‌رو برخی پنداشته‌اند که موی سر در زمره زیورهایی است که به نحو طبیعی ظهور دارد و نپوشاندن آن مصداق تبرج و زیورنمایی نیست. در مقابل، آنچه صراحتاً منع شده، زیورنمایی زنان است و نه هویدا بودن گردن و موی سر ایشان. افزون بر این، زنانِ یائسه می‌توانند با حفظ پوشش متعارف خویش، و نه لزوماً پوشاندن گردن و موی سر، رفتارعفیفانه‌ای داشته باشند. همچنین، به کسانی که شرایط ازدواج ندارند، توصیه شده که عفت بورزند؛ عفت ورزی‌ای که متضمن رفتار موقرانه و انسانیِِ خالی از غرض با جنس مخالف است و قید دیگری ندارد. پس مطابق با این آیات، میان امر عفیفانه و پوشاندن گردن و موی سر، رابطۀ ضروری دیده نمی‌شود و به قول فیلسوفان، این دو مقوله «مساوق» یکدیگر نیستند و تحقق یکی، علی‌الاصول، بدون تحقق دیگری متصور است. می‌توان سیاقی را در نظر گرفت که در آن کسی موی سر و گردن خود را نپوشانده و در عین حال رفتاری عفیفانه پیشه کرده است؛ به تعبیر قرآن، مردان و زنانی که «غض بصر» پیشه نمی‌کنند، رفتارشان غیرعفیفانه است. بر این اساس اگر زن مسلمانی موی سر و گردن پوشیده‌ای داشته و در عین حال، «غض بصر» نداشته باشد، رفتارش غیرعفیفانه و مآلاً غیراخلاقی خواهد بود. آنچه در اینجا محوریت دارد و مؤمنان و مؤمنات بدان توصیه شده‌اند، عبارتست از «غض بصر» و «رفتار عفیفانه». پس چنان که پیشتر هم آورده‌ام، «پوشاندن گردن و موی سر» و «حجاب» ذیل مفهوم «عفت» قرار می‌گیرند، نه «عفت» ذیل «پوشاندن گردن و موی سر».[۲۱] تأکید مرحوم مطهری بر محوریت مفهوم عفت نیز چنان معنا و لازمه‌ای دارد، ولو این که ایشان بدان تصریح نکرده است:

«...می‌گویند در میان بعضی اقوام حجاب خوب است و بی‌حجابی بد، و در میان اقوام دیگری بی‌حجابی خوب است و حجاب بد، پس معلوم می‌شود که این خوبیها و بدیها یک امر ثابتی نیست. در پاسخ باید گفت موضوع این است‏ كه نباید مسئله را روی حجاب و بی‌حجابی آورد. چیزی كه در فطرت بشر است، مسئله عفت است یعنی خداوند انسان را و مخصوصاً زن را طوری آفریده‏ كه به حقوق خانوادگی احترام بگذارد... چیزی كه در وجدان هر مرد و زنی هست، مسئله عفت است ... آن كسی كه می‏گوید حجاب خوب است‏ آیا می‏خواهد بگوید كه حجاب خودش از آن نظر كه حجاب است، خوب است قطع‏‌نظر از عفت؟ و اگر زن حجاب داشته باشد خوب است ولو این كه این زن‏ صد درجه بی‌عفت‏تر باشد از وقتی كه بی‌حجاب بود؟ آیا آن كسی كه می‏گوید حجاب خوب است، از این نظر می‏گوید كه حجاب را مقدمه و حافظ و نگهبان‏ خوبی برای عفت می‏داند؟»[۲۲]

 

حجابی که با رفتار عفیفانه همراه نباشد، ارزش اخلاقی ندارد؛ همان طور که بی‌حجابیِ توأم با رفتار غیرعفیفانه فرونهادنی است. آنچه از آموزه‌های قرآنی مستفاد می‌شود، این است که به جای تأکید بر دوگانه باحجابی و بی‌حجابی، باید بر دوگانۀ رفتار عفیفانه و رفتار غیرعفیفانه متمرکز شد و آن‌ها را از یکدیگر تفکیک کرد و بازشناخت.[۲۳]

 

از سوره نور در گذریم و به سوره احزاب بپردازیم. عموم دستوراتی که در این سوره خطاب به زنان آمده، صرفاً ناظر به زنان پیامبر است و نمی‌توان آنها را بدون دلیل تعمیم داد و متوجه تمام زنان مسلمان دانست.[۲۴] مثلاً از مؤمنان خواسته شده که بدون اجازه وارد منزل پیامبر نشوند و برای خوردنِ طعام باید اجازه بگیرند و پس از خوردن طعام نیز بهتر است پراکنده شوند؛ همچنین سؤال کردن و سخن گفتن با زنان پیامبر باید از پس پرده و ورای حجاب صورت گیرد:

 

« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا».[۲۵]

 

در آیه فوق، کلمه «حجاب»[۲۶] به معنای پرده است و از مردان خواسته شده تا از ورای پرده با زنان پیامبر سخن بگویند. قابل تأمل است که در این آیه، مردان مورد خطاب قرار گرفته‌اند، نه زنان؛ و از ایشان خواسته شده که سرزده و بدون هماهنگی وارد منزل زنان پیامبر نشوند، چرا که ممکن است زنان پوشش مناسبی نداشته باشند. استعمال کلمه «حجاب» در این آیه و برخی دیگر از آیات با معنای امروزین این واژه در زبان فارسی متفاوت است.[۲۷] در زبان فارسی کنونی، «حجاب» به معنای پوشاندن گردن و موی سر است و زن «محجبه» کسی است که گردن و موی سر خود را می‌پوشاند؛ چنان که در اصطلاح فقها، «مکشفه» زنی است که کشف حجاب کرده و گردن و موی سر خود را نمی‌پوشاند. اما معنای کلمه «حجاب» در آیه فوق و دیگر آیات قرآن، به معنای پرده و پوشش است و دلالتی بر پوشاندن گردن و موی سر ندارد.در متون عرفانی نیز، همین معنا از واژه حجاب مد نظر بوده و به کار رفته است؛ حجابی که از جنس پردۀ غیر مادی است و باید بر آن فائق آمد و از آن عبور کرد:

حـجـاب چـهـره جـان مـی‌شـود غـبـار تـنـم خوشـا دمـی که از آن چهره پرده بر فکنم

چنین قفس نه سـزای چو من خوش‌الحانی است روم به روضه رضـوان که مـرغ آن چمنم [۲۸]

 

علاوه بر این، در سوره احزاب، زنان پیامبر به عدم تبرج و زیورنمایی و به‌پا داشتن نماز و دادن زکات و اطاعت از خداوند و پیامبر امر شده‌ و از حضوری در خانه که با نمایاندن خود از درب و پنجره به رهگذران توأم است، نهی شده اند تا ناپاکی از وجودشان رخت بربندد و مطّهر شوند:

« وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»[۲۹]

 

آیه فوق و سیاق آیاتِ پیش و پس از آن نشان می‌دهد که روی سخن خداوند در این آیات با زنان پیامبر است و نه همه زنان مسلمان در جوامع اسلامی. در آیۀ سی‌وچهارم سوره احزاب، زنان پیامبر توصیه شده‌اند که آنچه از آیات خدا در منزل ایشان خوانده می‌شود را یاد آورند و ذکر کنند:

« وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا»[۳۰]

 

تعمیم این خطاب‌ها و احکام به دیگر زنان مسلمان، دلایل محکمتری می‌خواهد. در غیاب چنان ادلّه‌ای، باید مخاطبان این آیات را تنها زنان پیامبر در نظر گرفت و امر و نهی خداوند را صرفاً متوجه ایشان دانست.

از مسئله خطاب قراردادنِ زنان پیامبر که بگذریم، در اواخر سوره احزاب، به آیه‌ای می‌رسیم که روی سخن آن با عموم زنان مؤمن است. در این آیه از زنان و دختران پیامبر و همچنین زنان مسلمان خواسته شده که «جلابیب» را بر خود فروتر گیرند؛این امر برای این که شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، بهتر است :

«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا»[۳۱]

در اینجا، برخلاف آیات سورۀ نور، ذکری از «غض بصر»، «حفظ فرج»، «تبرّج» و زیورنمایی در میان نیست؛ بلکه برای شناخته شدن زنان و جلوگیری از آزار و اذیت، از ایشان خواسته شده، جلابیب را بر خود فروتر گیرند. برخی از محققان، بر این باورند که واژه «جلابیب» نیز ، نظیر واژه «خمار»، دلالتی بر خصوص پوشاندن گردن و موی سر و به کار بردن روسری و مقنعه که پوشاننده تمام گردن و موی سر است، ندارد.[۳۲] همچنین تأکید بر شناخته شدن و آزار و اذیت نشدن زنان در این آیه، تناسبی تام دارد با سویۀ هویتیِ احکام حجاب و تأکید بر تفکیک و بازشناختن زنان حرّه از زنان غیرحرّه در جامعه اعراب آن روزگار؛ امری که محل تأکید برخی از اسلام‌شناسان معاصر نیز قرار گرفته است.[۳۳]
 

 

۴. بنا بر آنچه آمد، می‌توان چنین انگاشت که مطابق با فهم روشمند و سازوار از آیات دو سوره نور و احزاب، «وجوب اخلاقیِ» پوشاندن موی سر و گردنِ زنان، ظهور و صراحتی ندارد و نپوشاندن موی سر و گردن اخلاقاً منع نشده است. در واقع، نفس پوشیده بودن بدن زنان و مردان مسلمان، مدّ نظر خداوند بوده، چنان که در سوره اعراف بر الزامی بودن و بایستگی «ستر عورت» انگشت نهاده شده؛[۳۴] اما وجوبِ اخلاقیِ پوشیده بودن گردن و موی سر به صراحت تبیین نشده و واژگانی نظیر «جلابیب» و «خمار» در سوره‌های احزاب و نور را می‌توان بر معانی دیگری نیز حمل کرد. علاوه بر این، «غض بصر» و «حفظ فرج» و پاکدامنی و خویشتنداریِ مردان و زنانِ مسلمان در قرآن صراحتاً مورد تأکید قرار گرفته و از مؤمنان و مؤمنات خواسته شده سلوک و رفتار خود را حول آن تنظیم کنند؛ اموری که قوام‌بخش رفتار عفیفانه است و «ربط اخلاقی» دارد. به تعبیر دیگر، آنچه از منظر اخلاقی در این آیات محل تأکید واقع شده و وجوب اخلاقی دارد، پیشه کردن پاکدامنی و خویشتنداری بوده، نه لزوماً پوشاندن گردن و موی سر.

برای ایضاح بیشتر مدعای فوق، خوبست به مصداق «تعرف الاشیاء باضدادها»، نواهیِ اخلاقیِ صریح قرآن درباره اموری چون «زنا»، «خوردن مال یتیم»، «پیمان شکنی»، «کم فروشی» و «خودشیفتگی و غرور» را در نظر آوریم:

 

«وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلًا»[۳۵]

«ولاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً . وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا»[۳۶]

« وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»[۳۷]

 

مطابق با آیات فوق، مسلمانان از ارتکاب «زنا»، «پیمان‌شکنی»،«خوردن مال یتیم» و «کم‌فروشی» صریحاً منع شده‌اند؛ همچنین از ایشان خواسته شده که با «نخوت» بر روی زمین راه نروند که نه می‌توانند زمین را بشکافند و نه به بلندی کوه‌ها برسند؛ از این‌رو بهتر است فروتن باشند. به تعبیر قرآن، این فرمان ها، در زمره «حکمت‌هایی» است که خداوند به پیامبر وحی کرده است.[۳۸] می‌توان چنین انگاشت که دستورات هنجاریِ یاد شده که هم شامل مفاهیم اخلاقی ستبرند (پیمان شکنی و نخوت) و هم متضمن افعال طبیعی که می توان آنها را ذیل مفاهیم اخلاقی ستبر قرار داد (زنا، خوردن مال یتیم و کم فروشی)؛ فرمان هایی‌اند که «ربط اخلاقی» دارند و ارتکاب آن‌ها اخلاقاً ناموجه است. بر همین سیاق، در مقوله حجاب، آنچه صراحتاً در قرآن آمده و تمام مردان و زنان مؤمن اخلاقاً بدان امر شده‌اند، «غض بصر»، «حفظ فرج» و «رفتار عفیفانه» است. همچنین زنان مسلمان از ارتکاب «تبرّج» و زیورنمایی نهی شده‌اند؛ و در عین حال به پوشاندن گردن و موی سر صراحتاً ملزم نشده‌اند.

درباره رابطه میان دین و اخلاق، چنان که پیشتر آورده‌ام، به «نظریۀ حداقلی فرمان الهی» باور دارم.[۳۹] بنا بر این نظریه به روایت نگارنده، در سیاق‌هایی که فهم روشمند و سازوار از متن مقدس، بر روایی و یا نارواییِِ اخلاقیِ کاری دلالت نمی‌کند و انجام یا ترک آن فعل در متن مقدس ظهور ندارد و یا نسبت بدان ساکت است؛ همچنین شهودهای اخلاقیِ عرفی بر روایی آن حکم می‌کند؛ می‌توان بر روایی اخلاقی آن صحه گذاشت. از سوی دیگر، در سیاق‌هایی که فهم روشمند از متن مقدس بر ناروایی اخلاقی امری دلالت می‌کند؛ و شهودهای اخلاقی عرفی نیز بر ناروایی آن دلالت می‌کند، انجام آن فعل، اخلاقا ناروا و غیرموجه است. (نظیر «کم فروشی» و «غش در معامله» که هم فهم روشمند از قرآن و هم شهودهای اخلاقی عرفی، در ناروایی آن همداستانند).[۴۰]

چنانکه در می یابم، فهم روشمند و سازوار از قرآن در مسئله حجاب، بر الزامی بودنِ اخلاقیِ «غض بصر» و «حفظ فرج» و همچنین نارواییِ «تبرّج» و زیورنمایی تأکید می‌کند و الزامی بودنِ اخلاقیِِ « پوشاندن موی سر و گردن» در قرآن ظهوری ندارد؛ در واقع، پوشاندن گردن و موی سر در قرآن، «وجوب اخلاقی» ندارد. از سوی دیگر، با وام کردن نظریه‌های اخلاقی گوناگون، نظیر «اخلاق وظایف در نظر اول» می‌توان از رواییِ اخلاقیِ نپوشاندنِ گردن و موی سر دفاع کرد.

با عنایت به نکات فوق، می‌توان چنین نتیجه گرفت که نپوشاندن گردن و موی سر در روزگار کنونی اخلاقاً رواست؛ همچنین بر این امر صحه گذاشت که در قرآن، پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» ندارد؛ در مقابل از مقولاتی چون «غض بصر»،« حفظ فرج» و « عدم تبرّج» صراحتا سخن به میان آمده و وجوب اخلاقی آنها محل تأکید قرار گرفته است.

 

 

پی‌نوشت: 
------------------------------
* در نهایی شدن این مقاله،از پیشنهادات و ملاحظات عالمانۀ دوستان و همکاران عزیزِ متعددی بهره بردم.ازایشان صمیمانه سپاسگزارم.

[2] http://www.rahesabz.net/story/63763/

[3] http://www.rahesabz.net/story/65483/

[4] http://www.rahesabz.net/story/67548/

[5] نگاه کنید به:

فرشادحبیبی، «نگاهی به حجاب در ترازوی اخلاق»:

http://www.rahesabz.net/story/64359/

مسعود صادقی، «در باب حجاب»:

http://www.begin.soroushdabagh.com/pdf/135.pdf

سید علی اصغر غروی، «حجاب، اجبار یا اختیار» و «حجاب، محکم یا متشابه»:

http://www.rahesabz.net/story/65990/

http://www.rahesabz.net/story/69447/

حسین غلامی، «حجاب: پدیدار اجتماعی یا قدسی» و «مسئله حجاب: پیام قرآن یا پدیداری اجتماعی؟»:

http://www.rahesabz.net/story/67036/

http://www.begin.soroushdabagh.com/pdf/136.pdf

ناهید توسلی: «نیاز به خوانش، ترجمه، تفسیر و تأویل زنانه از قرآن»:

http://www.rahesabz.net/story/68981/

[6] moral relevance

[7] thick moral concepts

[8] The Ethics of Prima Facie Duties

[9] Weak Divine Command Theory

[10] تفکیک میان دینداری معیشت‌اندیش، دینداری معرفت‌اندیش و دینداری تجربت‌اندیش از عبدالکریم سروش است. برای آشنایی بیشتر با آن، به عنوان نمونه، نگاه کنید به: سروش دباغ، آئین در آئینه: مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش، تهران، صراط، 1387، فصل پنجم.

[11] common-sensical moral intuitions

[12] نگاه کنید به مقالات: عبدالکریم سروش، «فقه در ترازو» و حسینعلی منتظری، «باب مفتوح اجتهاد»، در اندر باب اجتهاد: درباره کارآمدی فقه اسلامی در دنیای امروز، به کوشش سعید عدالت نژاد، تهران، طرح نو، 1382.

[13] کاوش در روایات دینی و سیره پیامبر در این باب مجال دیگری می طلبد و درحوصله این مقال نمی گنجد. در این نوشته در پی بدست دادن فهم روشمند و سازوار از آیات دو سورۀ «نور» و «احزاب» و توسعا دیگر آیات قرآن درباره مقوله حجاب از منظر اخلاقی هستم.

[14] سوره نور، آیه 30.

[15] ﻣﺤﺴﻦ ﮐﺪﻳﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﺪﻭﺩ ﭘﻮﺷﺶ زنان در روزگار کنونی،در باب زینت های ظاهر و آشکار، با عنایت به آیه سی و یکم سوره نور می گوید:

« ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻌﻲ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻧﭙﻮﺷﺎﻧﺪﻥ [ﺳﺮ ﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﻮ]...ﻣﻔﺴﺪﻩﺍﻱ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﻧﻴﺴﺖ، ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻟﺰﺍﻣﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ «ﺯﻳﻨﺖ ﻇﺎﻫﺮ» ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ۳۱ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪﻥ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ: «ﻭﻻ ﻳﺒﺪﻳﻦ ﺯﻳﻨﺘﻬﻦ ﺍﻻ ﻣﺎ ﻇﻬﺮ ﻣﻨﻬﺎ »:

http://kadivar.com/?page_id=8218

[16] محققانی چون علی طهماسبی و امیر ترکاشوند بر این باورند که «خمار» در این آیه لزوما به معنای «روسری» و «مقنعه» در روزگار کنونی نیست؛ روسری و مقنعه ای که پوشاننده تمام گردن و موی سر زنان است. برای بسط بیشتر این مطلب، نگاه کنید به:

علی طهماسبی، «کند و کاوی در مسئله حجاب»:

http://www.ali-tahmasebi.com/index.php/2013-01-11-10-33-41/27-2013-01-08-14-16-54

همچنین، نگاه کنید به: سروش دباغ، «حجاب در ترازوی اخلاق».

[17] سوره نور، آیه 31.

[18] سوره نور، آیه 33.

[19] همان، آیه60.

[20] نگاه کنید به: سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، مجلد پانزدهم.

[21] نگاه کنید به: سروش دباغ، «بی‌حجابی یا بی‌عفتی: کدام غیراخلاقی است؟».

[22] مرتضی مطهری، ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﻘﺘﻀﻴﺎﺕ ﺯﻣﺎﻥ، ﺻﺪﺭﺍ، ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﻣﺠﻠﺪ ﺍﻭﻝ، ﺻﻔﺤﺎﺕ ۴۰۳ -۴۰۵

[23] قابل تأمل است که پدر شعر نو ایران، نیمایوشیج نیز در نوشته های خود بر محوریت مفهوم « عفت» تأکید کرده است:

«چند وقت پیش یکی از جوانان بیسواد و بی‌حیا که میدان را به دست گرفته و حرافی در حضور من می‌کرد می‌گفت: عفت یعنی چه؟ این حر‌ف‌ها امروز معنی ندارد. اما تا وقتی که ازدواج معنی دارد و حقوقی در این خصوص هست، نباید به حق دیگران تجاوز کرد. کسی که چشم می‌پوشد و تجاوز نمی‌کند و حفظ نفس دارد یعنی قادر به جهاد با نفس هست (جهاد اکبر) به او می‌گویند عفیف، چه مرد و چه زن. رسول (ص) گفت: (من عفف فی عشقه فهو شهید) مقام عفت مثل مقام شهادت است». نقل از :نیما یوشیج، دفتر یادداشت‌های روزانه: دنیا خانه من است؛ به مناسبت بزرگداشت یکصدمین سال تولد نیما یوشیج، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1375، صفحه 243.

[24] امیر ترکاشوند در کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» این نکته را به نیکی توضیح داده است. نگاه کنید به نسخه الکترونیکِ پی دی اف این کتاب، بخش دوم، فصل چهارم.

[25] سوره احزاب، آیه53.

[26] در مفردات راغب اصفهانی آمده‌ است: الحجب والحجاب المنع من الوصول؛ حجب و حجاب به‌ معنای این است که‌ مانع از رسیدن است یا در کتب دیگر لغت آمده‌، هرچیز که‌ بین دو چیز فاصله‌ بیفکند یا ساتری که‌ چیزی را از نظر پنهان می‌دارد. نگاه کنید به: (أبو القاسم الحسين بن محمد المعروف بالراغب الاصفهانى، مفردات غريب القرآن، موقع يعسوب، ص 108)

[27]در آیه 46 سوره اعراف (و بينهما حجاب و على الأعراف رجال) نیز، «حجاب» به معنای پرده بکار رفته است. همچنین در آیه 51 سوره شوری (و ماكان لبشر أن يكلّمه الله إلاّ وحياً أو من وراء حجاب) واژه « حجاب» مجازاً به معنی مكالمه از پشت پرده است.

[28] ﺧﻮﺍﺟﻪﺷﻤﺲﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪحافظ شیرازی؛ ﺩﻳﻮﺍﻥ؛ ﺑﻪﺍﻫﺘﻤﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪﻗﺰﻭﻳﻨﻲ ﻭ ﻗﺎﺳﻢﻏﻨﻲ؛ ﻣﻘﺪﻣﻪ، ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻭ ﮐﺸﻒﺍﻻﺑﻴﺎﺕ ﺍﺯ ﺭﺣﻴﻢﺫﻭﺍﻟﻨﻮﺭ؛ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﺯﻭار؛ ﺗﻬﺮﺍﻥ

۱۳۶۹.

شمس تبریزی هم تأکید می‌کرد که پیامبر در پی بیدارکردن خلق و دریدن حجابِ غفلت و متنبه و متفطن ساختن مردم بود به آنچه دارند، نه دادنِ آنچه ندارند:

«این نبی چیزی ننهد در امتِ خود که نیست، بلکه آنچه هست و در پیشِ آن حجابی است، افسون می‌گوید و می‌کوشد تا آن حجاب برخیزد... درِ دل می‌باید که باز شود. جان کندنِ همه انبیاء و اولیا و اصفیا برای این بود، این می‌جستند». نقل از: محمدعلی موحد، باغ سبز: گفتارهایی درباره شمس و مولانا، تهران، کارنامه، 1387، صفحه 33.

[29] همان، آیه33.

[30] همان، آیه34.

[31] سوره احزاب، آیه 59.

[32] نگاه کنید به:

امیر ترکاشوند، حجاب شرعی در عصر پیامبر، نسخه پی دی اف، بخش دوم، فصل چهارم. همچنین،علی طهماسبی، «کندوکاوی در مسئله حجاب». علاوه براین دو، در مقاله « بی حجابی یا بی عفتی: کدام غیر اخلاقی است؟»، تلقی برخی از اسلام شناسان معاصر درباره واژگان « خمار» و « جلابیب» توضیح داده شده است.

[33] در مقاله«بی‌حجابی یا بی‌عفتی: کدام غیراخلاقی است؟» این نکته به تفصیل توضیح داده شده است.

[34] سوره اعراف، آیات 28-26.

[35] سوره اسراء، آیه32.

[36] همان، آیات 35-34.

[37] همان، آیه 37.

[38] همان، آیه39 .

[39] نگاه کنید به مقالات «حجاب در ترازوی اخلاق» و «مسئله حجاب و فهم روشمند از قرآن».

[40] به عنوان نمونه، نگاه کنید به: سوره مطففین، آیات 4-1.

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 


 

برای شما من همیشه همان عزتم

Posted: 17 May 2013 05:36 AM PDT

توضیحات عزت الله انتظامی
جرس: عزت الله انتظامی، هنرمند و بازیگر سینما و تاتر ایران كه هفته گذشته در زمان ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی به عنوان كاندیدای ریاست جمهوری به وزارت كشور رفته بود با انتشار یادداشتی درباره نحوه حضور خود در وزارت كشور توضیحاتی ارائه كرد.

 

به گزارش ایلنا، متن توضیحات عزت الله انتظامی بدین شرح است:


پروردگارا کمک کن بتوانم حرف دلم را بزنم...
برای مردم سرزمینم...
من عزت الله انتظامی هستم
شنبه 21 ادری بهشت ماه 1392 ساعت 3 بعدازظهر بود که از دفتر ریاست جمهوری به من اطلاع دادند " آماده باشید ماشین می آید دنبالتان". خوشحال شدم. ماه ها برای ثبت بنیاد دویده بودم. چند روز قبل از مراسمِ اعطا نشانِ درجه یک هنری در بهمن ماه 1391 (که به علت بیماری نتوانستم در مراسم شرکت کنم) ما چند هنرمند منتخب را به دفتر ریاست جمهوری دعوت کردند تا از مزایای مادی و معنوی این نشان با خبرمان کنند. آنجا درخواست بنیاد فرهنگی و هنری را مطرح کردم. چند روز بعد آقای رییس جمهور نامه فوری زدند به وزرا مربوطه فرهنگ و ارشاد و کار... مدتی گذشت... نتیجه ای حاصل نشد.


ناچار فکر کردم دست به دامن آقای مهندس مشایی شوم. هفته ی قبل به ایشان پیغام داده بودم که واجب العرضم و برای مذاکرات باید خدمت برسم. فورا لباس پوشیدم. چیزی نگذشته بود که خبر دادند ماشین آمده. با سرعت رفتم پایین. شخصی که در مسیر مرتب با بی سیم صحبت می کرد به کسی که آن طرف خط بود گفت "بله ایشان آمدند." حرکت کردیم.


راننده چراغِ گردانِ قرمز رنگ را بالای ماشین قرار داد، با سرعت خیابان ها را طی می کرد و شخص بی سیم به دست هم مرتب خبر می داد که ما کجا هستیم و کی میرسیم. من جلوی ماشین پهلوی راننده نشسته بودم. مردم با حیرت نگاهم می کردند که مرا با این ماشین و با این سرعت کجا می برند! نزدیک کاخ ریاست جمهوری با بی سیم شماره، رنگِ ماشین و اسم سرنشینان را گفتند تا برای ورود هماهنگ شود.


دستور دادند از درب خیابان ولی عصر داخل شویم. به جلوی ساختمان رسیدیم. محوطه پر از مردهای پیر و جوان و پلیس بود. مرا پیاده و بلافاصله سوار ماشین دیگری کردند. مدارک و اسناد موزه قیطریه و بنیاد را با خودم برده بودم، حتی برای آقای بی سیم به دست هم مطالب خودم را تعریف کردم. خیلی با محبت گفت "چیزی نیست. انشاالله همین امروز تمام میشود." ناگهان آقای مشایی سمت ماشین ما آمد شیشه ماشین را پایین کشیدم و گفتم مختصرعرضی دارم که به کمک شما احتیاج است. گفت با ما بیایید همین امروز انجام می دهم.


آقای مشایی سوار ماشینِ بزرگِ سفید رنگی شد و ما بلافاصله پشت سر او حرکت کردیم. بالاخره بنیاد داشت ثبت می شد... دوندگی هایم به نتیجه میرسید و نگرانی هایم رفع میشد... "بنیاد فرهنگی و هنری عزت الله انتظامی"... ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم... گلدسته های مسجد نور... ماشین با سرعت جلوی یک درب آهنین ایستاد. تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است! همه جا پراز پلیس بود. ماشین آقای مشایی جلوتر رفت.
به محوطه که رسیدیم من را از راهروهای طولانی بردند... به جایی رسیدیم که مملو از جمعیت بود. آقای رییس جمهورو مشایی و عده ای دیگر، همه آنجا بودند. مرد جوانی آمد و مرا همراه خودش باز به راهروهای تودرتو دیگری برد. واقعا خسته شده بودم... مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. مردِ جوانِ همراهم گفت باید برویم جلوتر. گفتم نمی توانم از اینجا تکان بخورم. بهرحال او رفت و مرا تنها گذاشت. نمی دانستم آنجا چه خبر است فقط پر ازسروصدا و آدم های جورواجور بود... کمی گذشت... درب سالن ناگهان باز شد و جمعیت حمله کرد داخل. صندلی ای که من روی آن نشسته بودم یک وری شد و به زمین افتادم. فقط سعی می کردم به زحمت پاهای جراحی شده ام را حفظ کنم که لگد نخورند و زیر دست و پا له نشوم. با داد و فریاد من بالاخره دو سه نفر به دادم رسیدند. صندلی را درست کردند و من را روی آن نشاندند.
جمعیت به داخل سالن هجوم برد. حیران مانده بودم چه کار کنم؟ ناگهان دیدم آقای مشایی و آقای رییس جمهور و چند نفر دیگر که همراه آنها بودند از روبرو به طرف من می آیند. آقای مشایی طرف چپ من و آقای رییس جمهور طرف راست من نشستند. ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین های عکاسی. آقای مشایی گفت "چی شده؟ یه خرده شاد باشین! " من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس ها تند و تند عکس می گرفتند. عکسشان را که گرفتند محل را ترک کردند و من بازهمان جا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه گفتم چه شد؟ گفت "امروز که دیگه نمیشه بعدا انشاالله اوراق و براتون میاریم"...
مردم سرزمینم!
من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانه های لاله زار با تشویق های شما بزرگ شده ام... همانی که همراه شما با درد های ایران بسیار گریسته ام و با شادی هایش لبخند ها زده ام... برای شما من همیشه همان عزتم... بچه ای از سنگلج...
بنیاد فرهنگی و هنری یادگاری است از من برای جوانان و مردم سرزمینم... آرزومندم این میراث ماندگار را همراه شما بنا کنم...
 

پاکستان در ازای برق ۱۰۰هزار تن گندم به ایران می‌دهد

Posted: 17 May 2013 05:36 AM PDT

جرس: پاکستان در ازای خرید برق، ۱۰۰ هزار تن گندم به ایران تحویل می‌دهد.

 

به گزارش بی بی سی به نقل از رویترز، محمد اشرف، وزیر بازرگانی پاکستان با تأیید این خبر گفته دولت پاکستان تحویل گندم به ایران را تصویب کرده است.


این میزان گندم قرار بود فوریه گذشته به تهران تحویل داده شود که به گفته مقام‌های بازرگانی پاکستان، به دلیل برگزاری انتخابات در این کشور تحویل آن به تأخیر افتاد.


از اسفندماه سال ۱۳۹۰ گفته شده بود که ایران به دنبال خرید گندم از پاکستان است.


به گفته آقای اشرف، ۱۰۰ هزار تن گندم در ازای خرید ۵۳ میلیون دلار برق به ایران تحویل داده می‌شود.


مدتی است که کمبود برق در پاکستان، شهروندان این کشور را ناراضی کرده است. ساکنان شهرهای بزرگ پاکستان می‌توانند تا ۱۰ ساعت برق در روز داشته باشند. شرایط در شهرهای کوچک و روستاها به مراتب بدتر است.


پاکستان برای جبران کمبود برق در نواحی مرزی با ایران، ماهانه سه میلیون دلار برق از تهران می‌خرد.
علاوه بر خرید برق، با وجود فشار شدید آمریکا بر اسلام آباد، پاکستان در حال ساخت خط لوله گاز با ایران است.


قوانین تحریمی آمریکا و اتحادیه اروپا، صادرات مواد غذایی به ایران را شامل نمی‌شود اما تحریم‌های بانکی وضع شده، مبادلات بانکی با ایران را غیرممکن یا بسیار دشوار کرده است.


هم‌زمان با تشدید تحریم‌ها، خرید گندم ایران از کشورهای اروپایی و آسیایی افزایش یافت.


سال گذشته ایران فقط در طول شش ماه، حدود هزار تن گندم از آلمان خرید.

 

جنتی: برای رئیس جمهور جامع شرایط باید از خدا بخواهیم کسی را بسازد و بفرستد

Posted: 17 May 2013 05:19 AM PDT

جرس: دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه امروز تهران با اطلاق مجدد لفظ "فتنه" برای اعتراضات حق طلبانه مردم ایران، طی اظهاراتی مداخله جویانه در خصوص انتخابات آتی مدعی شد: "در فتنه 88 عده ای می خواستند با واژه تقلب نظام را مانند دیگر کشورها ساقط کنند بنابراین کسی که می خواهد بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند باید موضعش را نسبت به فتنه 88 مشخص کنند. اگر آن را قبول دارند پس آن فرد هم فتنه گر است و اگر مخالف فتنه بوده است باید آن را محکوم کند."

 

این عضو مجلس خبرگان همچنین گفت: باید رئیس جمهور جزء رجل سیاسی و مذهبی باشد مدیر و مدبر باشد اما اگر بخواهیم صفات مندرج در قانون اساسی را در حد بالا بخواهیم باید از خدا بخواهیم که از آسمان چند نفر را بفرستد.


به گزارش ایسنا، احمد جنتی با ادعای اینکه تاکنون انتخابات در ایران به صورت آزادانه برگزار شده و تمام سلیقه های مختلف نیز باید در انتخابات شرکت کنند، گفت: اما در بررسی صلاحیت ها سلیقه ها ارزیابی نمی شود بلکه شرایط مورد ارزیابی قرار می گیرد.


وی با اشاره به درخواست ها از شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت داوطلبان شوراها افزود: شورای نگهبان که سی و چند سال است کار بررسی صلاحیت ها را با اطلاعات سپاه، ناجا و جاهای دیگر انجام می دهد در تایید صلاحیت این 686 نفر نیز مانده است چه برسد به تایید صلاحیت چند صد هزار نفر.


جنتی تاکید کرد انتخابات ریاست جمهوری برای انتخاب فردی است که آبروی مردم، زندگی و معاش و رفاه آنان در اختیار آن فرد سپرده می شود بنابراین باید دارای صفاتی باشد که شایستگی این مقام را داشته باشد.


دبیر شورای نگهبان با اشاره به صفاتی که در اصل 115 قانون اساسی برای رئیس جمهور آمده است گفت: صفات اصل 115 صفات خوبی است که باید رئیس جمهور جزء رجل سیاسی و مذهبی باشد مدیر و مدبر باشد اما اگر بخواهیم این صفات را در حد بالا بخواهیم باید از خدا بخواهیم که از آسمان چند نفر را بفرستد.


وی با بیان اینکه مجبوریم از میان همین کاندیداهای موجود چند نفر را انتخاب کنیم گفت: اکثر این کاندیداها را شما می شناسید و بعضی از آنها حرف هایی می زنند که در حد جوک است. ما حداقل ها رابررسی می کنیم اگر حداکثر را بخواهیم در نظر بگیریم باید سفارش دهیم چند نفر را برایمان بسازند.


خطیب نمازجمعه تهران با بیان اینکه باید برای بعضی از صفات ها بیشتر تمرکز کنیم گفت: ایمان و تقوا دو شرطی است که کاندیداها باید بیشتر از دیگر صفات داشته باشند. مثلاً اگر کاندیدایی مدیر و مدبر باشد اما ایمان و تقوا نداشته باشد قدرتش در مسیر دیگری مانند معادلات، رانتخواری و به بده و بستان ها خرج می شود. پس شرط اول یک رئیس جمهور اصلح این است که ایمان و تقوا داشته باشد و مسئله دوم مدیر و مدبر است.

جنتی افزود: خوب است که رئیس جمهور مومن و متقی باشد اما می خواهد یک کشور را اداره کند و با انواع مشکلات اقتصادی، سیاسی و تحریم ها مواجع است که باید برای حل هر یک از این مشکلات راه حل هایی را پیدا کند. بنابراین مدیر و مدبر بودن هم در کنار ایمان و تقوا ملاکی است که باید مد نظر قرار گرفته شود. و رئیس جمهور باید یک قدرت مدیریت نسبی داشته باشد.


دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه ما فرصت آن را نداریم به همه داوطلبان بگوییم برای حل مشکلات می خواهید چه کاری انجام دهید گفت: بعضی از این داوطلبان حرف هایی می زنند که شبیه جوک است مثلاً می گوییم با تحریم ها می خواهید چه کار کنید؟ یکی می گوید رابطه مان را با آمریکا درست می کنیم مگر کشورهایی که سال های سال زیر چنته آمریکا بودند مشکلی ندارند. گرسنه ندارند مگر آمریکا به نفع کسی کاری می کند و خیر کسی را می خواهد.


وی با بیان اینکه تسلیم شدن در برابر آمریکا یعنی سپردن منافع و مسائل کشور به دست بیگانگان ادعا کرد: اگر کسی این طرز تفکر را داشته باشد می توان آن را تایید کرد؟ کسانی که به دنبال قدرت و ثروت هستند می شود آنان را تایید کرد؟


خطیب نمازجمعه تهران خطاب به مردم برای انتخاب انتخاب کاندیدای اصلح گفت: اگر اهل تشخیص نیستید صفات کاندیدای اصلح را از اهل تشخیص بپرسید. و اگر کسی این صفات مورد نظر نداشت به آن رای ندهند.


جنتی با بیان اینکه کاندیداها ب"اید موضع خود در مقابل فتنه 88 مشخص کنند"، گفت: در فتنه 88 عده ای می خواستند با واژه تقلب نظام را مانند دیگر کشورها ساقط کنند بنابراین کسی که می خواهد بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند باید موضعش را نسبت به فتنه 88 مشخص کنند. اگر آن را قبول دارند پس آن فرد هم فتنه گر است و اگر مخالف فتنه بوده است باید آن را محکوم کند.


وی افزود: رئیس جمهور باید اهل مقاومت باشد و مانند شیوخ عرب با یک توپ و تشر آمریکا عقب نشیند و مقاومت کند.


خطیب نمازجمعه تهران ادامه داد: رئیس جمهور باید ساده زیست باشد و ساده زیستی را هم باید از خودش شروع کند یعنی اینکه خانه، وسایل زندگی اش، و ماشینی که سوار می شود ساده باشد کسی که شعار ساده زیستی می دهد اما ماشین بنز سوار شود درد مردم را نمی فهمد و نمی فهمد که می گویند گرسنه ام یعنی چه دلش به حال طبقه محروم نمی سوزد. بنابراین رئیس جمهور باید مثل یک مادر باشد نه دایه برای مردم.


وی تاکید کرد: رئیس جمهور باید به اهل جمعی و مشورت احترام بگذارد و مستبدانه و دیکتاتوری فکر نکند و نیروهای صالح را به کار گیرد.


جنتی با ادعای اینکه انتخابات باید آزادانه باشد تاکنون نیز انتخابات ایران به صورت آزادانه برگزار شده و تمام سلیقه های مختلف نیز باید در انتخابات شرکت کنند. همچنان که شاهد حضور همه سلیقه ها در انتخابات بودیم. اما در بررسی صلاحیت ها سلیقه ها ارزیابی نمی شود بلکه شرایط مورد ارزیابی قرار می گیرد.


خطیب نمازجمعه تهران ولایت پذیری را یکی از مهم ترین صفات رئیس جمهور برشمرد و گفت: اگر فردی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد ایمان و تقوا هم نخواهد داشت. رئیس جمهور باید بداند که این مملکت شخصی به نام رهبری هم دارد و حکمش را باید تنفیذ کند و اگر رهبری حکمش را تنفیذ نکند آن رئیس جمهور مشروعیت پیدا نمی کند.


وی در پایان خاطرنشان کرد: رئیس جمهور هر جا اگر اختلاف نظری با رهبری پیدا کرد باید بداند که تابع رهبری باشد نه اینکه رهبری تابع آن باشد.
 

مواضع انتخاباتی مجمع روحانیون مبارز اعلام شد

Posted: 17 May 2013 05:00 AM PDT

جرس: مجمع روحانیون مبارز با انتشار بیانیه‌ای مواضع خود را درباره دوره یازدهم انتخابات ریاست‌ جمهوری رسما اعلام کرد.

 

به گزارش ایسنا، در بخش‌هایی از این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی بر پایه رای مردم استوار است و انتخابات قلب مردمسالاری است که در قانون اساسی ما نیز بر آن تاکید شده است و حضرت امام خمینی(س) نیز بدرستی فرمودند که در جمهوری اسلامی «میزان رای ملت است». مجمع روحانیون مبارز همواره در عین مشخص کردن شاخص‌های انتخابات مطلوب براهمیت آن و لزوم حضور مردم در آن تأکید داشته است و از حکومت نیز خواسته است که زمینه حضور شاداب و مطمئن مردم را از هر جهت فراهم آورد.


در این بیانیه با اشاره به مشکلات و تهدیدات مقطع کنونی و تاثیر آن بر زندگی مردم، به خصوص طبقات کم‌درآمد و محروم و امنیت و ثبات و پیشرفت کشور تاکید شده است: بدون تردید انتخابات پر رونق، سالم و مطلوب هم می‌تواند دلخوری‌های موجود را جبران کند و هم از شدت تهدیدها بکاهد.


صادر کنندگان این بیانیه با فراخوان آحاد ملت به حضور پر شور در انتخابات ریاست جمهوری بر مطالبات و اولویت‌های کنونی از جمله فراهم آمدن فضای امن، اصلاح پایه‌های اقتصاد کشور، بهبود بخشیدن به معیشت مردم بخصوص طبقات کم‌درآمد و محروم، تلاش برای رفع تهدیدهای بیرونی علیه کشور، برقراری مدیریت عقلانی و بهره‌گیری از توان و دانش و کارایی همه نیروها و اهتمام به اخلاق وادب و معنویت بخصوص از سوی مسوولان و دست‌اندرکاران، تاکید و اعلام کرده‌اند: حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در صحنه، فرصت مناسبی برای دستیابی به آن‌چه بیان شد و عبور دادن کشور از شرایط کنونی با همآهنگی و هدایت مقام معظم رهبری می‌باشد.


سابقه روشن جناب آقای هاشمی و فداکاری و دلسوزی ایشان نسبت به انقلاب و کشور و همراهی طولانی‌مدت با امام و نهضت باضافه تجربه ارزشمندی که حضور ۳۰ ساله ایشان در متن حوادث و مدیریت کشور که منجر به دیدگاه‌های کاملتر و بهتر برای اداره جامعه شده است بر کسی پوشیده نیست و بنظر ما آن‌چه جناب آقای هاشمی را به حضور در انتخابات وادار کرد نه انگیزه شخصی که درک خطرات موجود و احساس مسوولیت نسبت به سرنوشت کشور و ملت و انقلاب بوده است و این اقدام شجاعانه ستودنی است.


مجمع روحانیون مبارز ضمن احترام به تمامی عزیزانی که خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده‌اند با اظهار خوشوقتی از حضور جناب آقای هاشمی ایشان را مناسب‌ترین و تواناترین شخصی می‌داند که می‌تواند منشاء خدمات ارزنده، بهبود وضع اقتصادی، سامان دادن مدیریت آسیب‌دیده و رفع یا دست کم کاهش تهدیدها و خطراتی باشد که از هر طرف کشور و انقلاب را هدف قرار داده است.


مجمع از همه شخصیت‌های دینی، سیاسی و اجتماعی از عالمان عالیقدر از فرهنگیان و دانشجویان و اساتید، از اصناف مختلف، از کارفرمایان و کارگران و کشاورزان می‌خواهد که با حمایت خود از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی وظیفه تاریخی خود را به انجام برسانند و از آحاد کشور به ویژه ایثارگران و خانواده سرفراز شهیدان دفاع مقدس درخواست می‌کند که با حضور در انتخابات و شورآفرینی، بیاری خداوند زمام امور را بدست با کفایت این روحانی عالیقدر و انقلابی ارجمند و مدیر و مدبر و سیاستمدار مردم دوست قرار دهند. باشد که لطف و مدد حق از این مرحله حساس به آینده‌ای بهتر و امیدوار کننده تر گذر کنیم.

مرکز پژوهشهای مجلس به دولت هشدار داد

Posted: 17 May 2013 04:20 AM PDT

جرس: مرکز پژوهشهای مجلس هشدار داد، تکالیف بانک مرکزی در بودجه ۹۲ موجب ورود ۳۳ هزار میلیارد تومان نقدینگی از محل منابع انباشت شده ناشی از افزایش قیمت سکه و ارز و تورم شدید خواهد شد.


به گزارش ایلنا، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس اعلام داشت: هدف اصلی این گزارش توجه به این نکته است که تعیین تکالیف مختلف و اعمال و اجرای سیاست پولی نباید موجب کاهش قدرت سیاست های پولی شود.


در این راستا توجه به نکات ذیل ضروری است:

۱- استفاده از حدود ۱۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار خط اعتباری یا سپرده گذاری (موضوع جزء «۱۱-۳» و جزء «۸-۱») با نرخ مبادله ای می تواند حدود ۳۳۰ هزار میلیارد ریال نقدینگی ایجاد کند که اثرات تورمی آن نامشخص است.

۲- محل تامین خطوط اعتباری یا سپرده گذاری توسط بانک مرکزی مبهم و نامشخص است. به نظر می رسد منابع انباشت شده ناشی از افزایش قیمت سکه و ارز در سال ۱۳۹۱ برای این موارد استفاده خواهد شد که آثار تورمی شدیدی می تواند به همراه داشته باشد.

۳- بر اساس تجربه عملیاتی بانک های دولتی این منابع عمدتا به بخش دولتی و با نرخ های مورد تشخیص دولت پرداخت خواهد شد.


با عنایت به نکات فوق گزارش پیش رو تلاش دارد نسبت به کاهش آثار منفی تکالیف بودجه ای مرتبط با بانک مرکزی، پیشنهادهای مفیدی را ارائه دهد.
 

معاون اول احمدی نژاد: “پول بده تا مجلس را بخرم، هماهنگ شده!”

Posted: 17 May 2013 02:11 AM PDT

جرس: همکاران محمود احمدی نژاد حاضر نیستند برای بیان پشت پرده روابط عجیب دولت، تا پایان آن صبر کنند.


وزیر سابق آموزش و پرورش سابق دولت احمدی نژاد، بخشی از پشت پرده طرح مشهور خرید نمایندگان در جریان انتخابات مجلس گذشته را فاش کرد.

علی احمدی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم اظهار داشت: بنده وزیر آموزش و پرورش بودم. یک روز آقای رحیمی معاون حقوقی و مجلس وقت رئیس‌جمهور بدون اطلاع قبلی به دفتر من آمد.

من خوشحال شدم که بالاخره کسی از طرف دولت به عضو دولت و وزارتخانه مربوطه سرزده است. بعد از چاق سلامتی‌ها و خوش‌و‌بش‌ها ایشان به من گفت: "پول بده به من تا مجلس را بخرم". بنده خندیدم و گفتم "منظورتان تعامل با مجلس و حوزه کاری‌تان است؟ بعد از صحبت‌های زیاد رحیمی گفت "نامرد دارم به تو می‌گویم پول بده".

من گفتم اگر پول داشتم که آموزش و پرورش این همه بدهی و مشکل نداشت، بعد هم در قامت این دولت این کارها نمی‌گنجد.

رحیمی گفت: "من هماهنگ کردم آمدم سراغ تو". من هنوز نمی‌خواهم باور کنم که ایشان در این مورد راست گفته باشد.

معلوم است هماهنگی آقای رحیمی با چه کسی بوده است؟
معلوم است دیگر. من آقای رحیمی را دست به سر کرد‌م و نتیجه‌ این کار این شد که هنوز چند ماه از پایان دولت مانده بود، رحیمی، حاجی‌بابایی را گزینه رقیب ما قرار داد. پس از این از دولت و مجلس فشارها بر من شروع شد و اتفاقات فراوان دیگری که در این راستا افتاد.

تحلیل‌های سابق با حرف شما منطبق می‌شود که رحیمی نماینده دولت هاشمی در دولت احمدی‌نژاد و نماد نزدیکی احمدی‌نژاد به هاشمی بود و ایشان کارچاق‌کن احمدی‌نژاد بود؟
ایشان هم بود.

دیگر چه کسانی بودند؟
آنها را شما پیدا کنید.

سوخت ۳۰ درصد گران می‌شود، سقف یارانه های پرداختی ثابت می‌ماند

Posted: 17 May 2013 01:52 AM PDT

جرس: یک مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دفتر ریاست جمهوری، نتیجه کاهش اعتبارات هدفمندی یارانه‌ها از ۱۲۰ به ۵۰ هزار میلیارد تومان در بودجه ۹۲ در مجلس را احتمال اختلال ارزی در بازار، واردات ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده‌ نفتی، کاهش شدید اعتبارات عمرانی، تشکیل بازار غیر رسمی انرژی در سطح کشور اعلام کرد و در عین حال گفت: براساس مصوبه مجلس، با وجود افزایش ۳۰ درصدی قیمت سوخت در سال‌جاری، احتمالا هیچ منبعی برای بخش تولید باقی نمانده و از آن مهم‌تر اینکه شاهد افزایش مبلغ یارانه نقدی مردم نخواهیم بود.


امیر باقری در گفتگوی مشروح با مهر، مجموعه اقدامات دولت در زمینه اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها، نتایج و دستاوردهای آن را تشریح کرد و در ادامه به بیان برنامه ها، نتیجه مذاکرات با مجلس، پیشنهاد درآمد ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی دولت در سالجاری از محل هدفمندی یارانه ها و تصویب درآمد ۵۰ هزار میلیارد تومانی در مجلس پرداخت.


رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری اظهار داشت: با توجه به مصرف بالاتر از حد معمول انرژی در ایران نسبت به سایر کشورها و همچنین شیوه نامناسب توزیع یارانه ها، دولت و مجلس در کار مشترکی قانون هدفمند سازی یارانه ها را تدوین و تصویب کردند تا بدین ترتیب قیمت حاملهای انرژی و برخی کالاهای اساسی اصلاح و بازنگری نیز در اعطای یارانه ها انجام شود.

وی افزود: مطابق قانون مقرر شد قیمت فرآورده نفتی ظرف ۵ سال به ۹۰ درصد قیمت‌های بین المللی و قیمت گاز طبیعی به ۷۵ درصد متوسط قیمت صادراتی و قیمت آب و برق و کالاهای اساسی به سطح قیمت تمام شده برسد و برای اینکه بتوان آثار افزایش هزینه ها را نزد خانوارها و تولیدکنندگان جبران کرد، پرداخت های نقدی و غیر نقدی به خانوارها و کمک های لازم در بخش تولید منظور شود.

 

این مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور بیان داشت: در عمل دولت قیمت حامل های انرژی را در بخش خانگی افزایش داد، لیکن برای کاهش فشار هزینه به بخش تولید، از افزایشهای کمتری در قیمت حامل ای مورد مصرف بنگاه های تولیدی استفاده کرد تا به این منظور حمایتهای غیر مستقیم خود را از این بخش کماکان ادامه دهد. در مقابل، در بخش توزیع یارانه ها نیز پرداختهای مستقیم به خانوارها انجام گرفت، البته کمکهایی نیز به موارد مشمول ماده ۸ قانون یعنی بخشهای تولیدی و شهرداری ها و بخش آبفا و غیره انجام و در بخش تولید نیز سعی شد از طریق اعمال قیمتهای مخفف حمایتهای لازم انجام پذیرد.

 

دستاوردهای فاز اول هدفمندی یارانه ها
باقری اظهار داشت: تحلیل نتایج و آثار اجرای گام اول قانون هدفمندی را باید در چند بخش انجام داد؛ نخست میزان کاهش مصرف حامل های انرژی است، به طور کلی در اثر اجرای قانون و در سال نخست اجرای آن، نه تنها رشد مصرف حاملها متوقف شد، بلکه مصرف اغلب آنها نیز کاهش یافته است، به عنوان نمونه رشد مصرف سالیانه بنزین که حدود ۴.۵ تا ۵ درصد بود، به منفی ۵.۳ درصد تبدیل شد و یا رشد مصرف گاز مایع از ۱.۳ درصد به منفی ۹.۸ درصد و یا برق از ۷ درصد به منفی ۱ درصد رسید و به این ترتیب کشور به حدود ۱۷.۵ میلیارد دلار صرفه جویی ارزی از محل کاهش مصرف حامل های انرژی دست یافت که دستاورد بزرگی بود.


باقری اضافه کرد: از نکات دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، آثار اجرای قانون بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله نرخ تورم، رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و شاخصهای توزیع درآمد است اما لازم است قبل از تشریح این آثار به این نکته اشاره کنم که اقتصاد ایران در اواخر سال ۹۰ با تحریمهای همه جانبه و کاهش چشمگیر درآمد نفتی روبرو شد که طبیعتا آثار قابل توجهی بر اقتصاد ایران و روند نرخهای تورم و رشد تولید و در نتیجه بیکاری گذاشت و لذا لازم است آثار ناشی از تحریمها را از آثار اجرای طرح هدفمند سازی جدا کرد.


رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی خاطر نشان کرد: با توجه به اطلاعاتی که در اختیار داریم ،می توان گفت از آذرماه سال ۹۰ همراه با کاهش درآمد نفتی با شوک افزایش نرخ ارز روبرو بودیم و دوباره در مهر ماه سال ۱۳۹۱ نیز با شوک دوم نرخ ارز و کاهش واردات کالاها و مواد اولیه و واسطه ای مواجه شدیم، لذا به نظر می رسد تحولات در متغیرهای کلان اقتصادی در سال ۱۳۹۱ بیشتر تحت تاثیر این شوک‌ها بوده و نقش هدفمندسازی کمرنگ است.


باقری تصریح کرد: یک روش ساده برای تبیین آثار کلان اقتصادی اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها، مقایسه متغیرهای کلان اقتصادی در سال اجرای قانون با دوره قبل از آن است، هرچند این روش به دلیل آنکه نمی تواند آثار میان مدت اجرای قانون را تشریح کند، خالی از اشکال نبوده و لازم است مطالعات دقیق تری انجام شود، بنابراین حداقل یک مقایسه ساده را نشان می دهد. برای این منظور متغییرهای اقتصاد کلان در سال ۱۳۹۰ را با ارقام مشابه در دوره ۶ ساله قبل از اجرای قانون مقایسه می کنم.


آخرین وضعیت رشد اقتصادی، نرخ تورم و بیکاری و ضریب جینی
این مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور اظهار داشت: مقایسه آمار رشد اقتصادی مرکز آمار نشان می دهد نرخ رشد اقتصادی از رقم ۵.۵ درصد برای متوسط دوره ۸۹-۸۴ به عدد ۵.۳ درصد در سال ۹۰ رسیده است که بدین ترتیب شاهد ۰.۸ درصد کاهش در آن هستیم و همچنین مقایسه نرخ رشد اقتصادی بدون نفت نیز بیانگر کاهش ۰.۶ درصد است. در همین حال، مقایسه نرخ بیکاری مرکز آمار نشان می دهد این نرخ از متوسط ۱۱.۵ درصد در در سالهای ۸۹-۸۴ به ۱۲.۳ درصد افزایش یافت و نرخ تورم نیز از متوسط ۱۴.۹ درصد به ۲۱.۵ افزایش یافته است.


وی افزود: رشد صادرات غیرنفتی بدون میعانات گازی به استناد آمار گمرک از ۲۰ درصد متوسط دوره ۸۹-۸۴ به ۲۷ درصد ارتقا یافته و نرخ رشد واردات نیز از نرخ ۱۱ درصد به منفی ۴ درصد کاهش رسیده است، همچنین با مدیریت دولت نرخهای رشد نقدینگی کنترل شده به گونه ای که از متوسط ۲۷.۷ درصد به ۱۹.۴ درصد کاهش یافته است.


رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور در ادامه به وضعیت ضریب جینی که بیانگر توزیع درآمد است، اشاره و اضافه کرد: در بخش شهری به استناد آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران، ضریب جینی از ۰.۳۹۷۹ در طی سالهای ۸۹- ۸۴ به عدد ۰.۳۵۷۸ در سال ۹۰ کاهش یافته و در بخش روستائی از ۰.۳۷۶۷ در طی سالهای ۸۹- ۸۴ به رقم ۰.۳۳۹۴ که در هر دو حوزه شهری و روستائی نشان دهنده بهبود شرایط است، همچنین نسبت مخارج دهک دهم به دهک اول در مناطق شهری از ۱۴ برابر به ۱۰ برابر و در مناطق روستائی نیز از رقم ۱۷.۷ برابر به ۱۲.۵ برابر کاهش یافته است.


باقری افزود: با مرور ارقام فوق می توان نتیجه گرفت سال اول اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها با مدیریت مناسبی انجام گرفت و حتی نتایج بهتر از برآوردهای اولیه به دست آمد، لیکن با توجه به تحریمها و محدودیتهایی که بعدا برای اقتصاد ایران پیش آمد و به نوبه خود مدیریت طرح را نیز دستخوش محدودیتهایی کرد، شاهد نوسانات شدید در متغیر های اقتصاد کلان بودیم.


رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور تصریح کرد: وقتی که مسئله کاهش درآمد ارزی ایجاد شد، طبیعی است که نرخ ارز بالا رفت، معنی این حرف آن است که قیمتهای حاملهای انرژی در منطقه اطراف ایران براساس پول داخلی گرانتر شد و در واقع قاچاق سوخت دوباره با صرفه شد؛ بنابراین رفته رفته با تضعیف ارزش پول داخلی و یا گران شدن ارزهای خارجی بحث قاچاق فرآورده های نفتی شکل گرفت و ما شاهد افزایش مصارف در نقاط مرزی به منظور قاچاق فرآورده های نفتی هستیم. از سوی دیگر، با توجه به تثبیت قیمت حاملهای انرژی در دو سال گذشته و رشد قیمت سایر کالاها و خدمات مطابق تورم، شاهد کاهش قیمت نسبی حاملهای انرژی نسبت به بقیه کالاها و خدمات هستیم که این مسئله باعث افزایش رشد مصرف حامل های انرژی در داخل شده است؛ در مجموع هم به دلیل افزایش قاچاق و هم به دلیل افزایش مصارف داخلی شاهد رشدهای بالا در مصرف حاملهای انرژی هستیم، به عنوان نمونه مصرف بنزین دوباره به رشد ۴ تا ۵ درصد رسیده است.


نیاز به واردات ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده‌ نفتی خواهیم داشت
باقری اظهار داشت: مطابق اطلاعات واصله از دستگاه های مسئول تامین انرژی، در صورت ادامه این روند کشور نیازمند واردات حداقل معادل ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده نفتی است تا بتواند این افزایش تقاضای انرژی را پوشش دهد. لذا دولت در سال جاری با هدف مدیریت مصرف انرژی و اجرای گام دوم قانون هدفمند سازی یارانه ها، پیشنهاد افزایش قیمت ها را در لایحه بودجه سال ۱۳۹۲ ارائه نمود. ایده اصلی نیز بدین شکل بود که با توجه به نرخ ارز مبادله ای ۲۵۰۰ تومان حداقل نیمی از مسیر قانون به انجام برسد و نیم دیگر نیز در دو سال باقیمانده از اجرای قانون و دو ساله پایانی برنامه پنجم به انجام رسد.


وی افزود: در لایحه ای که دولت به مجلس تقدیم کرد، پیشنهاد شد قیمتهای حامل های انرژی به گونه ای اصلاح شوند که با احتساب یارانه های ردیف‌های بودجه ای در مجموع منابع مالی معادل ۱۲۰ هزار میلیارد تومان به دست آید و از این محل ۹۰ هزار میلیارد تومان صرف باز توزیع موضوع ماده ۷ قانون و در واقع بین مردم و ۱۵ هزار میلیارد تومان صرف بودجه های عمرانی و مخارج دولت و ۱۵ هزار میلیارد تومان نیز صرف کمک به بخشهای تولیدی شود و بدین ترتیب ادعا شد اولا با افزایش قیمت حاملهای انرژی مصرف آنها کنترل شود و ثانیا کمکهای لازم به بخش تولید صورت پذیرد، ثالثا بودجه های عمرانی دولت نیز افزایش یافته و دست آخر نیز پرداخت به مردم نیز تا ۲ برابر افزایش یابد.


هشدار نسبت به اختلال ارزی در بازار و کاهش شدید اعتبارات عمرانی
رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور گفت: لازم است این نکته را توضیح دهم که در شرایط فعلی چنانچه فاز دوم را انجام ندهیم و یا اقدامهای لازم کنترل مصرف و قاچاق فرآورده های نفتی انجام نشود شاهد برخی مشکلات خواهیم بود که به برخی از آنها اشاره می کنم. همانگونه که توضیح دادم، در صورت ادامه روند موجود حداقل نیازمند واردات ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده نفتی هستیم که برای تامین آن لازم است در سال ۹۲ معادل این رقم را از درآمدهای نفتی دولت صرف نماییم. بدین ترتیب از یکسو عرضه ارز در بازار ارز ایران معادل این رقم کاهش می یابد زیرا مجبور است که صرف واردات فرآورده نفتی شود و از سوی دیگر، به دلیل اینکه از سهم درآمد نفتی دولت خرج می شود، لذا مخارج عمرانی دولت را معادل ریالی این رقم و در حدود ۱۹ هزار میلیارد تومان کاهش خواهد داد و در مجموع با احتساب عدم تخصیص ۱۰ هزار میلیارد تومان از محل اجرای فاز دوم ،کل مخارج عمرانی دولت نسبت به لایحه تا ۲۹ هزار میلیارد تومان کاهش خواهد یافت و در واقع می توان گفت هزینه های عمرانی دولت در سال ۱۳۹۲ بسیار ناچیز خواهد شد. لذا ادامه روند موجود و عدم اجرای فاز دوم و در شرایط محدودیت‌های ارزی در سال ۱۳۹۲ هم منجر به اختلال‌های شدید در بازار ارز می شود و هم مخارج عمرانی دولت را کاهش می دهد حتی در یک نگاه بدبینانه پیش بینی می‌شود که اگر نتوانیم به دلیل تحریم واردات فرآورده را انجام دهیم به لحاظ مازاد تقاضای موجود در بازار شاهد ایجاد بازارهای موازی خرید و فروش فرآورده نفتی و با قیمتهای بالاتری باشیم.


باقری خاطر نشان کرد: پیش بینی می شود در ادامه وضعیت موجود هم دچار تنش در بازار ارز شویم و هم مخارج عمرانی دولت به شدت نسبت به لایحه افت کند و هم بازار غیررسمی و موازی سوخت توسط دلالان در کشور ایجاد شود، لذا همچنانکه اجرای فاز دوم می تواند پیامدهائی اقتصادی به همراه داشته باشد، عدم اجرای آن نیز در شرایط فعلی پیامدهای دیگری را به همراه خواهد داشت که نباید از آنها غافل بود.


این مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ادامه داد: مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس با این رویکرد که حداقل رشد قیمت حاملهای انرژی در سال جاری ایجاد شود، پیشنهاد کرد قیمت حاملها به طور متوسط ۳۰ درصد اضافه شده و سرجمع منابع هدفمند سازی یارانه ها با احتساب ردیفهای بودجه ای یارانه ها به ۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش یابد و از این رقم معادل ۲۲.۵ هزار میلیارد تومان بین مردم توزیع شود و ۱۳.۵ هزار میلیارد تومان به بخش تولید و نهایتا ۹ هزار میلیارد تومان به دولت داده شود و بدین ترتیب کمیسیون میزان منابع تخصیصی بابت یارانه نقدی به مردم را تا حدود نصف کاهش داد به طوری که اگر بخواهیم به تمامی کسانی که هم اکنون یارانه دریافت می‌کند، به طور یکسان پرداخت کنیم، رقم ماهیانه هر نفر از ۴۵ هزار پانصد تومان فعلی به ۲۵ هزار تومان کاهش می یابد؛ دراین ارتباط پیشنهاد شد که با حذف برخی از مردم با درآمدهای بالا می توان رقم پرداختی به گروه‌های کم درآمد را تا سطح ارقام قبلی ثابت نگه داشت، لیکن به نظر می رسد با توجه به عدم امکان شناسائی سطح درآمد افراد و وجود احتمال خطا در شناسابی افراد مطابق اشکالاتی که در زمان خوشه های درآمدی پیش آمد، نمی توان اینک ار را انجام داد. در واقع به لحاظ مسائل اجتماعی تا زمانی که بانکهای اطلاعاتی معتبر برای شناسابی در اختیار نداشته باشیم، نمی توان به راحتی به حذف برخی از اقشار از حوزه یارانه ها اقدام کرد و نمی توان از این ایده استفاده کرد.


وی تاکید کرد: در صحن علنی مجلس نیز رقم ۵۰ هزار میلیارد تومان تصویب شد اما موضوع برای اصلاح شیوه باز توزیع منابع به کمیسیون برگشت داده شد تا کمیسیون حداقل حدود ۴۲ هزار میلیارد تومان را برای باز توزیع بین مردم حفظ کند و ۱۰ درصد نیز برای بهداشت و درمان مطابق ماده ۳۴ قانون برنامه منظور شود تا بدین ترتیب مبالغ باز توزیع بین مردم معادل رقمهای فعلی و معادل ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان شود.


جزئیات پیامدهای مصوبات مجلس درباره هدفمندی یارانه‌ها
باقری در ارزیابی خود در مورد نتایج این مصوبه و حتی با اصلاحاتی که قرار است انجام شود، اشاره کرد که این مصوبه تنها ۳۰ درصد قیمت حاملهای انرژی را افزایش می دهد، بنابراین نمی تواند جلوی قاچاق و افزایش مصرف داخلی را بگیرد، لذا کماکان نیازمند واردات تا ۸.۵ میلیارد دلار فرآورده نفتی خواهیم بود و کماکان خطر اختلال در بازار ارز و افزایش‌های نرخ ارز را شاهد خواهیم بود و همچنین کاهش شدید بودجه‌های عمرانی اتفاق می افتد و احتمالا بازار غیر رسمی انرژی نیز در سطح کشور ایجاد خواهد شد اما نکته مهم این است که چنانچه اصلاحات مدنظر مجلس در مورد بازتوزیع منابع انجام پذیرد، احتمالا هیچ منبعی برای بخش تولید باقی نمانده و از آن مهم تر اینکه با وجود افزایش ۳۰ درصدی قیمت حاملهای انرژی شاهد افزایش در رقم بازپرداخت به مردم نخواهیم بود که این امر احتمالا مشکلاتی را پیش خواهد آورد؛ در مجموع شاید بتوان گفت "آش نخورده و دهن سوخته" را شاهد هستیم.


وی در این خصوص طبق سناریوی ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی قیمت حاملهای انرژی به چه میزان رشد می یافت؟ گفت: این سئوال را باید سخنگوی ستاد هدفمند سازی پاسخ دهد اما به نظر می رسد راهبرد کلی این است که حاملهای انرژی که در بخش تولید به کار می روند و همچنین به مصرف اقشار آسیب پذیر مانند روستاییان می رسد، کمتر رشد کند و فرآورده هایی که امکان قاچاق آنها بیشتر است، نیز از رشد بالاتری برخوردار باشند.


این مقام مسئول در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی درباره اینکه با روند فعلی دولت چگونه فاز دوم هدفمندی یارانه ها را اجرا خواهد کرد؟ گفت: با مصوبه جدید مجلس، ستاد هدفمندسازی یارانه ها باید دوباره بررسی های لازم و سناریوهای مختلف را دنبال کند و نهایتا سناریوی مورد نظر را به اجرا بگذارد.


باقری اظهار داشت: اگر سناریوی نهایی شده ۵۰ هزار میلیارد تومانی برای اجرا به دولت ابلاغ شود، دوباره دولت باید بنشیند و برای آن برنامه بنویسد، البته وضعیت تغییر قیمت حاملهای انرژی نیز باید پس از آن مشخص شود ولی برای ۳ ماهه اول سال قانون سال گذشته اجرا می شود و این موضوع پس از ابلاغ شدن و تایید شورای نگهبان، کمی زمان می برد و در حال حاضر نمی توان تاریخ دقیقی از اجرای فاز دوم اعلام کرد.


رئیس امور برنامه ریزی اقتصاد کلان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی درباره روند قاچاق سوخت در کشور و نگرانی هایی که از این بابت از سوی برخی دستگاه ها مطرح می شود، گفت: دولت باید حداکثر تلاش خود را در کنترل این بخش انجام دهد اما مطابق تئوری اقتصادی تا زمانی که منفعت مالی زیادی در این حوزه وجود دارد، نمی توان از ابزار کنترل برای کاهش قاچاق استفاده کرد و راه حل اصلی کاهش منفعت اقتصادی است.

وی خاطر نشان کرد: بررسی وضعیت مصرف حاملهای انرژی در ۱۰ ماهه اول سال گذشته نشان می دهد که به عنوان نمونه، مصرف روزانه بنزین که در سال ۸۸ یعنی قبل از اجرای هدفمندی یارانه ها تقریبا ۶۵ میلیون لیتر در روز بود، در سال ۹۰ به ۵۹ میلیون لیتر کاهش یافت و در ده ماهه اول سال ۹۱ این رقم به ۶۴ میلیون لیتر در روز افزایش یافت، یعنی با اجرای فاز اول هدفمندی مصرف روزانه کاهش یافت ولی دوباره رو به افزایش است.

 

ناشناس بین مردم بروید تا اعتراضات را بشنوید

Posted: 17 May 2013 01:15 AM PDT

سردار صنیع خانی
جرس: یک استاد دانشگاه و از فرماندهان دوران جنگ هشت ساله، خطاب به مسئولین و مدعیان ولایت پذیری می گوید که "سفری با مترو داشته باشند یک بار به گونه‌ای ناشناس و یک بار دیگر به عنوان نماینده مجلس، و در سفر اول شنیده‌ها را به‌خاطر بسپارند و در سفر دیگر صبور بر اعتراضاتشان با خود خلوت کنند."


سردار علی صنیع خانی، برادر سیدمحمد و سیدحسن صنیع خانی، طی پستی در وبلاگ شخصی خود در استقبال از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی از مدعیان ولایت پذیری پرسیده است: این‌که چرا هاشمی آمد؟!! او آمد تا به چه برسد؟ قبول مسئولیت ریاست‌جمهوری برای کسی که ۸۰سال عمر را با همه فرازونشیب‌ها و نا‌ملایمت‌ها پشت سر گذاشته؛ حالا می‌خواهد به چه چیزی برسد و آن هم در این وانفسا و مشکلات فرارو.


وی در ادامه نوشته خود افزوده است: اگر مرا هم مانند حسین علایی متهم نمی‌کنید جمله‌ای از امام را خطاب به‌شاه در اینجا یادآورتان کنم: «اگر راست ‌می‌گویید برای بیکاران کار پیدا کنید. این جوانان بعد از ۲۰سال تحصیل کار می‌خواهند. فردا که فارغ‌التحصیل می‌شوند، سرگردان هستند. اگر معاشش فراهم نشود نمی‌تواند دین خود را حفظ کند. شما خیال می‌کنید آن دزدی که شب‌ها از دیوار با آن مخاطرات بالا می‌رود یا زنی که عفت خود را می‌فروشد تقصیر دارد؟ وضع معیشت بد است که این همه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامه‌ها می‌خوانید وجود دارد.» «صحیفه امام، جلد ۱ ص ۲۶۷٫ ۲۱/۱/۱۳۴۲»


متن کامل نوشته سردار صنیع خانی به شرح زیر است:


به یاد آن روز باشید که در جمع خانواده دراز کشیده‌اید، طبیب، ناتوان از ممانعت رفتن و دوستان، عاجز از یاری نمودن.
روز شنبه دو گروه دل‌نگران بودند. عده‌ای از آمدنش و گروهی از نیامدن او، بالاخره تصمیم بر آمدن شد. مقدمه هرچه باشد، اذن برای آمدن، یا اطمینان از عدم مخالفت. تلفن‌های همراه و مترو و اتوبوس‌های شهری به مدد آمدند. کمتر از ساعتی در همه شهر پیچید که او آمد. در آمدن دو گروه ناراضی، عده‌ای از آمدنش و برهم خوردن معادلاتشان و دیگری ناراحت از این‌که راحتش نمی‌گذارند. کثیری خوشحال از آمدنش، که شاید گره‌گشایی کند. صبحگاهان تصویرش در صفحه اول اکثر روزنامه‌ها؛ به ظهر نرسیده بودیم که خبر از پایین آمدن قیمت ارز به میان آمد. ساعاتی از ظهر نگذشته بود که خبر رسید ۱۵۰ نفر از نمایندگان با نوشتن نامه‌ای ادای تکلیف کرده‌اند.
از افاضاتشان مطلع شدم؛ از امام گفتند و جنگ با اسراییل؛ از ولایت‌فقیه و اطاعتش؛ از جمهوری سخن به میان آوردند و حاکمیت مردم در این دوره و آزادیشان در مقایسه با دوران او و انحصارگرایی‌اش. از دولت منتسب به خود گفتند و سازندگی‌اش و در نهایت به نصیحت او انجامید. به پایین صفحه رسیدم و اسامی را از نظر گذراندم اکثرشان همان‌هایی بودند که در دوره نهم با برملا کردن چپاولش قربه‌الی‌الله حذفش کردند؛ توقف روی اسامی وقت زیادی از من گرفت سوابق عده‌ای از آن‌ها در قبل و بعد از انقلاب، در دوران دفاع مقدس و در دولت سازندگی نزدیک بود مرا به جای پرداختن به اصل مسئله، مشغول به افراد کند که رهایش کردم البته ناگزیر از آن بودم؛ اما باید شاهدی را برمی‌گزیدم؛ او را انتخاب کردم. سال ۶۱ با هم در سپاه تهران؛ او عنصری در عملیات و من مسئول تدارکات منطقه. در عملیات والفجر۴ روزهایی را با هم سپری کردیم. برای من آخرین روزهای حضورم در تدارکات منطقه بود و شاید آغاز حضور او در لشکر. زمان خیلی سریع گذشت. او را با خاطرات آن دوران در دل نگه داشته‌ام. به این خاطر او را مخاطب قرار می‌دهم. خاطراتی را با او مرور می‌کنم شاید به این وسیله عقده‌گشایی کرده باشم. برادرم: یادت هست بعد از عملیات رمضان به فکر افتادیم که به مدد شیعیان لبنان در مقابل اسراییل بایستیم و بجنگیم. یادت هست نفراتی را هم به اتفاق حاج احمد متوسلیان…و حاج همت اعزام کردیم؛ به خاطر داری امام از درگیری با اسراییل بازداشت‌شان و حتما این جمله اماممان را فراموش نکرده‌ای که راه قدس از کربلا می‌گذرد. آنجا ماندیم نه برای جنگیدن؛ بلکه برای آموزش جوانان لبنانی. آن زمان با داشتن امامی آنچنانی و عقبه‌ای مثال‌زدنی اماممان از رویارویی برحذرمان می‌داشت حالا چه شده با این وضعی که مردمان با آن روبه‌رو هستند او را سرزنش می‌کنیم از این‌که گفته است ما با اسراییل بر سر جنگ نیستیم ولی از کشورهای عربی که با او در حال نبرد هستند، حمایت می‌کنیم و بدین وسیله او را به خروج از راه و رسم امام متهم می‌کنید. برادرم احتمال نمی‌دهی که اگر اماممان در بین ما بود از او می‌شنیدیم که راه قدس از ایران می‌گذرد.


برادرم به یاد داریم بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ دوستان ما به فکر افتادند که باید کاری کرد و من و تو هم در آن فهرست ۷۰ نفری موسس هیات رزمندگان سپاه تهران قرار گرفته بودیم و یادت هست اولین جلسه هیات امنا تشکیل شد. از چرایی‌ها سخن‌ها گفته شد؛ نهایتا قوا انفسکم و اهلیکم نارا هدف قرار گرفت. قرار شد آن‌هایی که در دوران دفاع مقدس در کنارمان بودند را در مناطق منسجم کنیم و به خاطر‌ داری کمیته‌هایی تشکیل شد و هرکسی در کمیته‌ای، من و جمعی از آن از جمله حسین شریعتمداری، علی فضلی، مهدی محمدی، احمد ربیعی، سیدمجتبی و غیره در کمیته اجتماعی ثبت‌نام کردیم. اولین جلسه کمیته که برایم آخرین هم بود به دعوت مهدی محمدی در دانشگاه پلیس تشکیل شد؛ جلسه‌ای با حضور اکثریت برگزار شد. «رزمندگان دوران دفاع مقدس در مناطق مختلف تهران را چگونه دور هم جمع و متشکل کنیم؟» موضوع جلسه تعیین شد. هرکسی مطلبی گفت تا نوبت به من رسید گفتم واقعا می‌خواهید کاری انجام گیرد؟ پاسخ غیر از بلی نبود! ! افراد را می‌شناختم و مطلع از هجرتشان به شمال و غرب تهران بودم. گفتم اگر واقعا می‌خواهید اقدامتان موثر افتد به محل‌های قدیمتان رجعت کنید.


پرده‌دری نکردم که بگویم تو کجا بودی و حالا کجایی و فقط گفتم در محله جدید فقط یک‌نفر هستید گاه کمتر از یک‌نفر و در محله قدیم صد نفری، دویست نفری و…! همه ساکت ماندند و من هم همچنین، بلی در محله‌های قدیمی من نمی‌توانم هر آن‌گونه که می‌خواهم زندگی کنم باید تابع ملاحظاتی باشم که البته سخت است اگر در همان محله‌های قدیم ساکن بودید حالا به جای دیدن زیرساخت‌ها، صنعت، مسائل علمی، بیکاری و فقر و فلاکت و فحشا و منکرات را می‌دیدید. مشاهده می‌‌کردید چگونه خانواده‌هایی به فساد کشیده شده و متلاشی شده‌اند و چه خوب بود شما هم مانند رهبری، نگران فرهنگ عمومی می‌بودید و تاثیرات بیکاری، فقر، فساد، فحشا و خلافکاری‌ها را رصد می‌کردید و اگر مرا هم مانند حسین علایی متهم نمی‌کنید جمله‌ای از امام را خطاب به‌شاه در اینجا یادآورتان کنم: «اگر راست ‌می‌گویید برای بیکاران کار پیدا کنید. این جوانان بعد از ۲۰سال تحصیل کار می‌خواهند. فردا که فارغ‌التحصیل می‌شوند، سرگردان هستند. اگر معاشش فراهم نشود نمی‌تواند دین خود را حفظ کند. شما خیال می‌کنید آن دزدی که شب‌ها از دیوار با آن مخاطرات بالا می‌رود یا زنی که عفت خود را می‌فروشد تقصیر دارد؟ وضع معیشت بد است که این همه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامه‌ها می‌خوانید وجود دارد.» «صحیفه امام، جلد ۱ ص ۲۶۷٫ ۲۱/۱/۱۳۴۲»
برادرم: از تو می‌خواهم سفری با مترو داشته باشی یک بار به گونه‌ای ناشناس و یک بار دیگر به عنوان نماینده تهران در سفر اول شنیده‌ها را به‌خاطر بسپار و در سفر دیگر صبور بر اعتراضاتشان با خود خلوت کن حالا اگر گفته شود راه قدس از ایران می‌گذرد انحراف از ‌آرمان امام تلقی می‌‌شود!! از تو سوال می‌کنم چرا آنانی که در آن دوران به دنیا نیامده‌ بودند و یا دوران طفولیت را سپری می‌کردند، انصاف است که او را که در آن دوران‌‌ به علت نوشته‌هایش درباره اسراییل زندانی و شکنجه شده بود و سال‌ها بعد از انقلاب تا قبل از انتخابات ۸۸ بدون استثنا خطیب نماز جمعه روز قدس بود را متهم به انحراف از مسیر امام کنیم. این بی‌انصافی نیست؟!!او را نصیحت به تبعیت از رهبری و ولایتش کرده‌اید همه باید تابع باشیم.


اما چه خوب بود این برادرانی که سنگ ولایت را به سینه می‌زنند و ذوب در ولایت شده‌اند اعلام کنند چه سنخیتی با ولایت دارند بار‌ها به طور خاص شما را مخاطب قرار داده‌اند چرا بهترین روش انگشت اشارت به سوی دیگران است؟ عبرت‌های عاشورا را فراموش کرده‌اید! که در لشکر محمد رسول‌الله(ص) و در جمع سپاهیان مطرح فرمودند!! به هر جهت او آمد رای بالا به او، رای به نظام است. ولی اگر او را در مقابل رهبری قرار داده و معرفی کنیم رای به او هرچند هم که ناچیز باشد، رای منفی به رهبری تلقی می‌‌شود؛ یک رای هم زیاد است؛ و به ضرر نظام. برادرم تو پس از سال‌ها دوستی با من پی بردی که دوستت دارم و حالا من تو را نصیحت می‌کنم که شمایی که مدعی پشتیبانی از ولایت هستید و شهرت یافته و بهره‌مند از این باب؛ بدانید عملکرد شما به حساب رهبری زده می‌شود. پس حساب‌شده‌تر عمل کنید. و در پایان از شما سوالی دارم و آن این‌که او چرا آمد؟!! او آمد تا به چه برسد؟ قبول مسئولیت ریاست‌جمهوری برای کسی که ۸۰سال عمر را با همه فرازونشیب‌ها و نا‌ملایمت‌ها پشت سر گذاشته؛ حالا می‌خواهد به چه چیزی برسد و آن هم در این وانفسا و مشکلات فرارو.