جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


کاهش یک میلیون بشکه‌ای صادرات نفت ایران معادل روزانه ۹۰ میلیون دلار

Posted: 21 Jun 2012 07:04 AM PDT

جـــرس: خبرگزاری رویترز در گزارشی که روز پنج‌شنبه، اول تیرماه، منتشر کرد می‌گوید که صادرات نفت ایران در ماه ژوئن، ماه جاری میلادی، و در آستانه نزدیک شدن به زمان اجرای تحریم‌های اروپا، «به شدت کاهش یافته» است.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، این خبرگزاری بر اساس اطلاعات شرکتی که بارگیری و مسیر حرکت نفتکش‌ها را پی‌گیری می‌کند و همچنین چند منبع در شرکت‌های نفتی گزارش کرده است که صادرات نفت ایران در ماه جاری به 1.2 میلیون تا 1.3 میلیون بشکه در روز رسیده است.


در این گزارش آمده است که در صورت تایید رسمی این اطلاعات، صادرات نفت ایران در آستانه اجرایی شدن تحریم نفت و ارائه خدمات بیمه اتحادیه اروپا علیه ایران، نسبت به آغاز سال جاری میلادی روزانه با افت یک میلیون بشکه‌ای، معادل ۹۰ میلیون دلار در روز، مواجه شده است.


یک منبع آگاه در شرکت تجاری نفتی‌ای که خود پیشتر از خریداران نفت ایران بوده به خبرگزاری رویترز گفته است که برخی از شرکت‌های اروپایی مانند توتال فرانسه و هلنیک پترولیوم یونان از هم‌اکنون معامله نفت ایران را قطع کرده‌اند، چرا که بارگیری و دریافت محموله نفتی ایران قبل از اول ماه ژوئیه، یعنی زمان آغاز تحریم اتحادیه اروپا، "عملا ناممکن است."


در همین زمینه هفته گذشته آژانس بین‌المللی انرژی نیز گزارش داده بود که صادرات نفت ایران طی ماه‌های آوریل و مه به یک و نیم میلیون بشکه در روز رسیده است.


این در حالی است که ایران سال گذشته در مجموع روزانه دو میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه صادرات نفت داشته است.


این گزارش می‌افزاید که با کاهش روزافزون صادرات نفت ایران، نفت بیشتری در نفتکش‌های لنگرانداخته در خلیج فارس ذخیره می‌شود.


یک منبع دیگر نفتی به خبرگزاری رویترز گفته است که شرکت هلندی-بریتانیایی رویال داچ شل، بزرگ‌ترین مشتری اروپایی نفت ایران در سال گذشته، هم اکنون خرید نفت ایران را متوقف کرده و شرکت «انی» ایتالیا که طی ماه جاری نیز مقداری از نفت ایران را خریده بود، از اول ماه ژوئیه، ۹ روز دیگر، خرید نفت از ایران را متوقف خواهد کرد.


این گزارش می‌افزاید که برخی از مشتریان نفتی ایران در آسیا نیز به خاطر توقف ارائه خدمات بیمه به نفتکش‌های حامل نفت ایران توسط شرکت‌های اروپایی، در حال سنجش راه‌هایی برای تسهیل واردات نفت از ایران هستند، اگرچه این کشورها در مجموع واردات نفت خود از ایران را کاهش داده‌اند.


تداوم گزارش‌ها درباره کاهش صادرات نفت ایران در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی به‌ویژه در چند ماه اخیر همواره کاهش صادرات نفت کشور را تکذیب کرده و اصرار داشته‌اند که تحریم‌ها بیش از همه به کشورهای غربی آسیب رسانده است.


هم اکنون ۹۰ درصد از خدمات بیمه نفتکش‌های جهان توسط شرکت‌های اروپایی انجام می گیرد، اما بر اساس تحریم‌های مصوب ۲۳ ژانویه اتحادیه اروپا که قرار است ۹ روز دیگر اجرایی شود، ارائه خدمات بیمه توسط این شرکت‌ها به نفتکش‌های حامل نفت ایران متوقف خواهد شد.
 

منصور ارضی و سعید حدادیان هفته آینده محاکمه می‌شوند

Posted: 21 Jun 2012 06:31 AM PDT

جـــرس: دو مداح سرشناس با شکایت مشایی، به اتهام توهین، نشر اکاذیب و تهدید به قتل هفته آینده در دادگاه انقلاب تهران محاکمه می‌شوند.


به گزارش روزنامه ایران، فروردین سال ۹۰ وکیل مدافع مشایی به دنبال سخنرانی منصور ارضی در اواخر سال ۸۹ در یکی از مساجد تهران به اتهام نشر اکاذیب، تهدید به قتل و توهین به موکل خود (مشایی) شکایتی علیه نامبرده تسلیم دادسرای فرهنگ و رسانه کرد. پرونده برای رسیدگی به شعبه نهم بازپرسی ارجاع شد و قاضی پرونده نیز با ارسال احضاریه کتبی نامبرده را برای پاسخگویی به شکایت مطروحه فراخواند.


یک ماه بعد (اردیبهشت سال ۹۰) سعید حدادیان یکی دیگر از مداحان معروف در سخنرانی خود مطالبی علیه مشایی بیان کرد که سید‌اصغر حسینی وکیل‌مدافع مشایی نیز شکایتی علیه سعید حدادیان تسلیم دادسرای فرهنگ و رسانه کرد.نامبرده فایل صوتی سخنرانی او را به عنوان مدرک به بازپرسی شعبه نهم دادسرا ارائه داد. وی نیز برای بازجویی و تحقیق به دادسرا احضار شد.


پس از چند ماه، دو مداح برای تحقیقات و تفهیم اتهام در بازپرسی دادسرا حضور یافتند و به سؤال‌های قاضی پرونده به‌طور کتبی پاسخ دادند. قاضی پرونده پس از رسیدگی به اتهامات دو مداح سرشناس به استناد دلایل و مستندات پرونده قرار مجرمیت آنان را صادر کرد که این قرار مجرمیت از سوی دادیار اظهار‌نظر دادسرا تأیید شد و پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی و محاکمه متهمان به دادگاه انقلاب ارجاع شد.


بنابراین گزارش، هفته آینده محاکمه دو مداح سرشناس با حضور نماینده دادستان تهران و وکیل مدافع شاکی در یکی از شعبه‌های دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد. گفتنی است بر‌اساس کیفرخواست صادره از سوی دادستان تهران، منصور ارضی به اتهام توهین، نشر اکاذیب و تهدید به قتل و سعید‌حدادیان نیز به اتهام توهین و اهانت و نشر اکاذیب در جلسه دادگاه از خود دفاع خواهند کرد. در حال حاضر این دو مداح با تأمین قرار مناسب آزاد هستند.
 

تحریم های اتحادیه اروپا از یازدهم تیرماه اجرا می شود

Posted: 21 Jun 2012 06:31 AM PDT

جـــرس: دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، عدم موفقیت در مذاکرات ایران و ۱+۵ در مسکو را فرصت سوزی دانست و گفت: با عدم پیشرفت در مذاکرات ۱+۵ در مسکو،ایران یک فرصت دیگر رفع نگرانی جدی جامعه بین المللی را از دست داد.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، دیوید کامرون طی یک کنفرانس خبری در پایتخت مکزیک ، افزود:تحریم های اتحادیه اروپا از اول ماه ژوئیه ( یازدهم تیرماه) اجرا خواهد شد.


وی ابراز امیدواری کرد که جمهوری اسلامی ایران، با تجدید نظر در رویه خود، مذاکرات را بطور جدی ادامه دهد.
 

اذعان و ابراز نگرانی وزیر اطلاعات از تداوم جنبش سبز

Posted: 21 Jun 2012 06:04 AM PDT

جـــرس: وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی با اذعان به تداوم جنبش سبز، گفت: "فتنه کارش هنوز تمام نشده و با طراحی‌هایی که در داخل و خارج انجام می‌دهند و سرویس‌های بیگانه که از آنها حمایت می‌کنند کار خود را ادامه می‌دهند."


حیدر مصلحی با طرح ادعای مجدد اینکه "جزوه کشف شده از یک عنصر مرتبط با فتنه را خدمت یکی از بزرگان فرستادیم"، افزود: "ایشان به من پیغام داد ببینید که تدوین کننده این جزوه چه کسی بوده است چون ادبیات تدوین این جزوه ، ادبیات حزب توده است."


به گزارش فارس، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در ادامه سخنرانی خود در چهارمین نشست تخصصی حقوق بشر با عنوان حقوق بشر و امنیت ملی اظهار داشت: اهداف جنگ نرم علیه نظام اسلامی با حربه‌های حقوق بشری در دو شاخه اهداف داخلی و خارجی پی‌‌گیری می‌شود.


وی با بیان اینکه در بحث اهداف داخلی یکی از اهداف آنها حمایت از اپوزیسیون و جنبش برانداز است، گفت: تنها یک روز بعد از صدور قطعنامه حقوق بشر علیه ایران، کاترین اشتون خواستار آزادی بی‌قید و شرط سران فتنه شد.


مصلحی با اطلاق لفظ "فتنه" برای جنبش سبز، گفت: اما فتنه کارش هنوز تمام نشده و با طراحی‌هایی که در داخل و خارج انجام می‌دهند و سرویس‌های بیگانه که از آنها حمایت می‌کنند کار خود را ادامه می‌دهند.


حلقه‌های خارجی و داخلی فتنه هنوز با هم ارتباط تنگاتنگ دارند
وزیر اطلاعات ادامه داد: حلقه‌ای از فتنه که به خارج از کشور رفته است با حلقه داخلی ارتباطات تنگاتنگ دارد و چیزی که دنبال می‌کنند براندازی نظام است، و حتی می‌گویند دفتر اسلام باید از این کشور خارج شود.


کشف جزوه براندازی از دفتر یکی از افراد مرتبط به فتنه که هنوز داخل کشور در حال فعالیت است
وی ادامه داد در مقابله با فتنه در اقدامات خود از منزل یکی از افراد مرتبط با فتنه که امروز در حلقه داخل در حال فعالیت و تلاش است جزوه‌ای به دست آوردیم که دقیقاً برای براندازی نظام طراحی کرده بودند و از این باب بود که دفتر اسلام از این کشور باید جمع شود. این جزوه واقعاً جزوه عجیبی بود.


تصمیم به براندازی اسلام و نظام براساس ادبیات حزب توده
وزیر اطلاعات ادامه داد: این جزوه را خدمت یکی از بزرگان بردیم و این فرد به من پیغام داد: ببینید که تدوین کننده این جزوه چه کسی بوده است، وقتی از این فرد پرسیدیم چه چیزی نظر شما را در این باره جلب کرده است به من گفت: ادبیات تدوین این جزوه ادبیات حزب توده است.


مصلحی ادعا کرد: اسناد حزب توده که در اختیارمان بود را جمع‌آوری کردیم و دیدیم که دقیقاً پاراگراف‌ها و متون جزوه مورد نظر منطبق با ادبیات حزب توده است.


افرادی با این جزوه ارتباط داشتند که از اسم بردنشان شرم دارم
وزیر اطلاعات ادامه داد: وقتی سراغ افراد رفتیم با کمال تأسف دیدیم این افراد کسانی بودند که سابقه و پشتوانه معنوی سنگینی پشت خود داشته‌اند و بسیار شرمنده‌ام و نمی‌توانم اسم آنها را بیان کنم.


مصلحی افزود: هدف اول این جزوه براندازی اسلام و براندازی نظام در مرحله بعدی آن قرار دارد.


وزیر اطلاعات با بیان اینکه ایجاد انشقاق بین ملت و نظام از اهداف دیگر جبهه غرب است، گفت: بازیگران جنگ نرم کوشش دارند پیوندهای نظام و ملت را از طریق اخبار و مستندسازی‌های دروغ از بین ببرند و متأسفانه امروز می‌بینیم که بی‌بی‌سی درباره زندگی مقام رهبری فیلم می‌سازد که مشخص است چه هدفی را دنبال می‌کند و دقیقاً یکی از مباحث جدی این فیلم مسئله حقوق بشر است.


وی با بیان اینکه غربی‌ها با مستندسازی و گزارش‌های دروغ و قطعنامه‌ها سعی دارند اعتماد نظام را بین مردم مخدوش کنند، گفت: بنابر اطلاعات کامل وجدید ایجاد شکاف بین قومیت‌ها و حتی اصناف از راه‌کارهای جدید آنهاست.


طراحی غرب برای اینکه نشان دهد اقتصاد ایران شرطی و وابسته به مذاکرات است
وی با بیان اینکه ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم همچنان توسط غربی‌ها پی‌گیری می‌شود، گفت: در قضیه اخیر و به دنبال مذاکرات ایران و 1+5 یکی از مسائلی که از استانبول شروع شد و طراحی کرده بودند اما خوشبختانه بخش قابل توجهی از آن با مشکل روبرو شد این بود که اقتصاد ما را شرطی نشان دهند و بگویند با مذاکرات ایران و 1+5 اقتصاد ما دچار تزلزل می‌شودو در نهایت خواستند جامعه را مقابل نظام قرار دهند.


مصلحی گفت: شکاف دین و سیاست شکاف بین مسئولان و شکاف بین نظام اجتماعی و نظام سیاسی از دیگر اهداف آنها است و حرکت‌هایی که در بعضی قومیت‌های ترک در آذربایجان‌های شرقی و غربی و اردبیل و همچنین قومیت‌های عرب دنبال می‌شود در همین جهت است.


وزیر اطلاعات تأکید کرد: مهم‌ترین شیوه‌ها شبهه سازی، مشکوک‌سازی و تحریک در این مباحث در سطح کشور است.


توصیه جین شارپ به براندازان؛ تضعیف فرسایشی مؤلفه‌های نظام
وی افزود: سیاست حقوق بشری غرب به صورتی تنظیم شده که بر اساس علوم روانشناسی به صورت تدریجی مؤلفه‌های نظام مانند رهبری را به صورت فرسایشی نشان دهد. جین‌شارپ می‌گوید اگر نیروهای امنیتی مدافع نظام باشند و قدرتمند باشند براندازی امکان ندارد و باید در فرسایش زمان آنها را با ضربه روبرو کنیم تا قدرت را از دست بدهند.


مصلحی در تبیین اهداف خارجی گفت: حمایت فعالانه از مخالفان نظام یکی از این اهداف است. اعتمادسازی بین کشورها برای فشار بر ایران زمینه‌سازی برای مداخله سازمان‌های بین‌المللی و تخریب چهره نظام در سطح منطقه از دیگر اهداف آنهاست.


وی افزود: در سطح منطقه موضوع ایران هراسی را طراحی کرده‌اند و در حالیکه یکی از خواسته‌های مردم حوزه خلیج‌فارس مقابله با اسرائیل است به شدت تلاش می‌کنند تا آن را به ایران هراسی تبدیل کنند.


وی افزود: نوع حرکت در مصر و خط‌‌ دهی به شورای نظامی دقیقاً این موضوع را تأیید می‌کند که نباید از ایران الگوبرداری کند، ممکن کردن ایجاد ائتلاف علیه ایران همراه کردن طیف‌های ضد جنگ با دستور کار ضد اسلامی با توجه به حساسیت آنها نسبت به حقوق بشر از دیگر عملکردهای کشورهای غربی است.


راه‌کارهای وزیر اطلاعات برای مقابله با هجمه‌های حقوق بشری غرب علیه اسلام و ایران
وزیر اطلاعات با بیان اینکه می‌توان با راهکارهای مختلفی با این اقدامات جبهه غرب مقابله کرد، گفت: یکی از این کارها مستندسازی و برآورد خسارات وارده ناشی از حملات سایبری غرب علیه کشور است که می‌توان در این راه علیه تهاجمات سایبری طرح دعاوی کرد.


تلاش برای حمله سایبری به ایران بعد از مذاکرات مسکو
وی با بیان اینکه مشخص است که ویروس استاکس‌نت توسط چه کسی به ایران ارسال شده بود، گفت: طبق اطلاعات به دست آمده آمریکا و رژیم صهیونیستی به همراه MI6 انگلیس طراحی کرده بودند، بعد از نشست ایران و 1+5در مسکو هجمه سنگین سایبری علیه تأسیسات سایبری ایران داشته باشند.


وی گفت: هنوز هم آنها دنبال انجام این کار هستند اما ما مقابله لازم را انجام داده‌ایم.


اوباما تاکنون سه بار اعتراف کرده که حمله سایبری به ایران بسیار مشکل است
مصلحی ادامه داد: ما هر روز با هجمه‌ها مواجهه هستیم اما اوباما هم سه بار در کنگره اعتراف کرده که در مقابله و حمله به فضای سایبری ایران با مشکلاتی جدی روبرو هستیم.


وی درباره پیشنهاد دیگر خود گفت: می‌توان گروه مشترکی در جهان اسلام تشکیل داد تا نقض وسیع حقوق بشر در غرب مخصوصاً آمریکا را منعکس کند. ارائه مدل همگرا برای تسلط بر مواضع نرم کشور در حوزه حقوق بشری و تجهیز سامانه جنگ نرم به استراتژی مورد نظر از دیگر راهکارهای مقابله با هجمه‌های حقوق بشری غرب علیه اسلام است.


وی با بیان اینکه در این بحث به خوبی می‌توان از فضای سایبر برای همراه کردن افکار عمومی استفاده کنیم گفت: وزارت اطلاعات آمادگی همکاری در این بخش را به طور کامل دارد.


مصلحی ادامه داد: مقابله با اخلال در انعکاس پیام اسلام در حوزه افکار عمومی تعیین سخنگوی حقوق بشری که به طور دائم توانایی پاسخگویی به شبهات و اظهارنظر درباره نقض حقوق بشر در دنیای غرب را داشته باشد و همچنین تقویت تشکل‌های مردم نهاد که توان پاسخگویی به هجمه‌های غرب را داشته باشند در سطوح برون‌مرزی از دیگر اقدامات در این راستاست.


وی با بیان اینکه از هر جهت آمادگی داریم با توجه به توان خوبی که در اختیار است برای این اقدمات گام برداشته و همکاری کنیم گفت: تمام دستگاه‌های مختلف اطلاعاتی کشور در حال حاضر از انسجام و هماهنگی بسیار خوبی برخوردار هستند که نتیجه این هماهنگی و انسجام اقتدار بالای ایران است.


اعضای شبکه‌های تروریستی را از گوشه و کنار به ایران کشاندیم و دستگیر کردیم
مصلحی با اشاره به دستگیری شبکه‌های تروریستی در هفته‌های اخیر گفت: شبکه‌ای که اخیراً اعضای آن دستگیر شدند با فعالیت‌های گسترده اطلاعاتی از گوشه و کنار به داخل کشور کشانده شده بودند و سرانجام سرشبکه آنها نیز دستگیر شد.


از درون سرویس‌هایشان خبر داریم که چه ولوله‌ای به پا شده است
مصلحی با بیان اینکه این دستگیری‌ها با دستگیری عامل شهادت شهید علی‌محمدی متفاوت است گفت: در قضیه ترور شهید علی‌محمدی جمالی‌فشی فقط یک عضو بود و نمی‌دانست بقیه اعضای شبکه کجا هستند اما در موضوع دستگیری‌های اخیر موضوع قابل توجه این است که اعضای شبکه به همراه سرشبکه دستیگر شده‌اند.


وی با بیان اینکه استکبار می‌داند چه شکست سنگینی خورده است، گفت: اطلاع از درون سرویس‌های اطلاعاتی آنها خبر داریم که چه ولوله‌ای درون آنها به پا شده است.
 

تعویق چهارماه ۲۰۰ کارگر کارخانه یخچال سازی بوژان

Posted: 21 Jun 2012 05:39 AM PDT

جـــرس: بیش از ۲۰۰ کارگر کارخانه یخچال سازی بوژان چهار ماه حقوق دریافت نكرده‌اند.


پیمان نادرنیا، دبیر اجرایی خانه كارگر خرم‌آباد با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارخانه یخچال سازی بوژان خرم آباد به علت واردات بی‌رویه دچار مشکل شده و پرداخت چهار ماه حقوق و بیمه بیش از ۲۰۰ کارگر خود را به تعویق انداخته است.


این فعال كارگری با اشاره به افزایش مشکلات واحد‌های تولیدی خرم آباد اظهار داشت: اکثر واحد‌های تولیدی با مشكلاتی مشابه آنچه برای بوژان رخ‌داده دست به گریبانند و سرنوشت کارگران‌شان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.


نادرنیا در ادامه به ذكر مثال‌هایی از سرانجام واحدهای تولیدی در خرم‌آباد پرداخت و گفت: کارخانه پرس خرم آباد که به دلایل نامعلومی طی دو سال گذشته تعطیل شده و تمامی ۳۰۰ کارگر قراردادی آن با سوابق بیش از ده سال بازخرید شده‌ بودند و ساختمان این کارخانه با همه ماشین آلات و تجهیزاتش بدون اینکه کسی پاسخگوی دلایل تعطیلی این واحد صنعتی بوده باشد‌‌ رها شده است.


دبیر اجرایی خانه کارگر خرم آباد ادامه داد: کارخانه پوشاک خرم آباد تولید کننده پوشاک زنانه بیش از ۸۰ کارگر زن داشت که به جهت افزایش مشکلات اكنون تعطیل شده است و با تغییر کاربری به کارخانه ژنراتور سازی تبدیل و همه کارگران آن بیکار شدند.


او افزود: صاحبان کارخانه ژنراتور سازی بعد از دریافت وامهای کلان کارخانه را مجددا تعطیل کردند.
نادرنیا در ادامه با اشاره به اینکه مسئولان و فعالان کارگری استان تمام تلاش خود را برای احیاء مجدد این واحد‌ها و سایر واحد‌های بحران زده بکار گرفته‌اند تاکید کرد: از مسئولان کشوری و وزارت صنایع درخواست داریم برای تحقق و احیاء این واحد‌ها تمام تلاش خود را بکار گرفته و با مسئولان استانی همکاری‌های لازم را داشته باشند.
 

رئیس شورای ملی: سوریه برای مرحله بعد از اسد آماده می شود

Posted: 21 Jun 2012 05:12 AM PDT

جـــرس: دکترعبدالباسط سیدا رئیس شورای ملی سوریه که بزرگترین نهاد سیاسی مخالف رژیم این کشور است در مصاحبه با تلویزیون العربیه گفت: " این شورای خود را برای مرحله بعد از بشار اسد آماده می کند."


به گزارش بی بی سی، وی با انتقاد از عملکرد جامعه بین المللی در برخورد با سرنوشت مردم سوریه و نیزعدم پکپارچگی مخالفان سوری گفت:" پراکندگی مخالفان اسد نتیجه عدم وجود اراده بین المللی موثر در حمایت از مردم سوریه در برابر رژیم اسد است."


از سوی دیگر در ۲۴ ساعت گذشته بیش از۶۶ تن از مخالفان سوری به دست نیروهای امنیتی رژیم اسد به قتل رسیدند.


درهمین حال کمیته هماهنگی سوریه اعلام کرد ارتش رژیم اسد روز پنجشنبه هجوم گسترده ای را علیه مخالفان در شهر حماه آغاز کرده است که در نتیجه آن دست کم ۱۰ تن کشته شدند.


براساس این گزارش همزمان با آغاز این عملیات تظاهرات گسترده ای در منطقه برامکه در مرکز دمشق برگزارشد.


تظاهرکنندگان با تجمع در خیابان های اطراف منطقه برامکه شعار "مردم خواهان سرنگونی رژیم اسد هستند" را سر دادند.


کمیته هماهنگی انقلاب همچنین از موشک باران دو منطقه الارتاب و اعزاز در شهرحلب گزارس دادند.


به گفته مخالفان نیروهای دولتی مناطق عندان و مغاره الارتیق در اطراف شهر حماه و همچنین ارمناز و معره النعمان در ادلب را با اسلحه سنگین توپ و تانک گلوله ‌باران کرده‌اند.


ازسوی دیگر امروز کمیته بین المللی صلیب سرخ اعلام کرد گروه‌های کمک رسانی آماده اند تا برای انتقال مردم محاصره شده وآسیب دیده، وارد شهر حمص شوند.


شهرحمص نزدیک به دو هفته است که تحت محاصره ارتش اسد بسر می برد.


به گزارش کمیته های هماهنگی نبرد‌ شدیدی میان نیروهای دولتی و مخالفان مسلح در حمص به وقوع پیوسته است.


ژنرال مود فرماندهی هیئت ناظران آتش سازمان ملل در سوریه، در پی حمله به کاروان این هیئت در اطراف شهر حمص اعلام کرد، به دلایل امنیتی عملیات این گروه را به صورت موقت به حالت تعلیق در آورده است.


وی همچنین تآکید کرد ناظران درهیچ شرایطی سوریه را ترک نخواهند کرد.


از سوی دیگر، کمیته بین المللی صلیب سرخ می گوید که دولت سوریه و مخالفان با یک آتش بس موقت برای تخلیه غیرنظامیان از شهر حمص موافقت کرده اند.


به گزارش بی بی سی، این کمیته گفت که کارکنانش همراه با صلیب سرخ سوریه، آماده ورود به آسیب دیده ترین بخش های شهر هستند. علیرغم این توافق، امداد رسانان هنوز قادر به ورود به شهر نبوده اند.


در پی ده روز نبرد شدید میان مخالفان مسلح و نیروهای دولتی در شهر حمص، تیم های صلیب سرخ روز چهارشنبه آماده ورود به آنجا برای تخلیه غیرنظامیان به دام افتاده بودند.


کمیته بین المللی صلیب سرخ در ژنو گفت هر دو طرف متعهد شده اند وقفه ای دو ساعته در نبرد را مراعات کنند. صلیب سرخ گفت ضروری است که فورا به شهر دسترسی پیدا کند.


رباب راعفی سخنگوی صلیب سرخ در سوریه گفت: "صدها غیرنظامی هستند که نمی توانند حمص را ترک کنند و به مکان های امن بروند. ما آمار مشخصی نداریم اما صدها نفر به دلیل نبردهای جاری دچار چنین وضعی هستند."


حمص از کانون های قیام ۱۵ ماهه علیه رژیم بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بوده است.


حشام حسن از سخنگویان این گروه گفت: "ما برای ورود به بخشی از محلات حمص و شهر قدیمی، توافق رسمی دولت سوریه را جلب کرده ایم. همچنین از مخالفان اطمینان و ضمانت گرفته ایم، تا با کمک هلال احمر بتوانیم وارد شهر شویم و مجروحان و بیماران، زنان و کودکان را تخلیه کنیم و همزمان تدارکات غذایی که امروز در شهر حمص مورد نیاز است را به آنجا برسانیم."


اما علیرغم آمادگی امدادرسانان در روز چهارشنبه، آنها نتوانستند وارد شهر شوند. معلوم نیست که آیا گلوله باران در آنجا متوقف شده است یا خیر.
 

تهدید جواد لاریجانی: نظام با هرگونه مساله مخل امنیت‌ملی برخورد می‌کند

Posted: 21 Jun 2012 05:12 AM PDT

جـــرس: محمد جواد لاریجانی مشاور قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشراین قوه تهدید کرد که نظام با هرگونه مساله مخل امنیت‌ملی برخورد می‌کند.


به گزارش ایلنا، وی در سخنان خود مصداقی برای اخلال درامنیت ملی ذکر نکرد و درعین حال از ۵ جبهه بسیار فعال علیه نظام خبر داد.


لاریجانی سامان دادن به معارضه داخلی، تلاش برای از هم گسیحتگی معیشتی مردم، نابسامانی فرهنگی و تزلزل در اعتقادات و باورهای مردم، خراب کردن حیثیت نظام در اذهان جهانی و مسائل امنیتی را از جبهه‌هایی برشمرد که غرب در آن در لایه‌های مختلف فعالیت می‌کند.


وی گفت: نظام ما عزم خود را جزم كرده تا نهادهای اطلاعاتی با هر گونه سرنخی که در زمینه اخلال علیه امنیت ملی به دست می‌آورند مقابله کند و دستگاه قضایی با کسانی که علیه امنیت ملی کار می‌کنند برخورد شدید دارد و اجازه نمی‌دهد فعالیتی مخل امنیت ملی در كشور صورت گیرد.


لاریجانی افزود: مهم این است که در صدور احکام دقت کنیم و قاطع و سریع متن حکم را در نظر بگیریم تا جلوی سوء استفاده در اجرای حکم و زمان اجرای آن گرفته شود.


وی با اشاره به اینکه ۵ جبهه بسیار فعال علیه نظام ما توسط غرب و صهیونیست وجود دارد، گفت: سامان دادن به معارضه داخلی، تلاش برای از هم گسیحتگی معیشتی مردم، نابسامانی فرهنگی و تزلزل در اعتقادات و باورهای مردم، خراب کردن حیثیت نظام در اذهان جهانی و مسائل امنیتی جبهه‌هایی است که غرب در آن در لایه‌های مختلف فعالیت می‌کند.


وی افزود: امروز استفاده از اهرم تروریست تبدیل به یک وسیله شده است و غرب و صهیونیسم از آن استفاده می‌کند، تا به تعرض نظامی برسند.


لاریجانی خاطرنشان کرد: نظام ما عزم خود را جزم كرده تا نهادهای اطلاعاتی با هر گونه سرنخی که در زمینه اخلال علیه امنیت ملی به دست می‌آورند مقابله کند و دستگاه قضایی با کسانی که علیه امنیت ملی کار می‌کنند برخورد شدید دارد و اجازه نمی‌دهد فعاليتي مخل امنیت ملی در كشور صورت گيرد.


وی در پایان گفت: مهم این است که در صدور احکام دقت کنیم و قاطع و سریع متن حکم را در نظر بگیریم تا جلوی سوء استفاده در اجرای حکم و زمان اجرای آن گرفته شود.
 

صدور حکم بازداشت برای نامزد نخست‌وزیری پاکستان

Posted: 21 Jun 2012 04:52 AM PDT

جـــرس: یک قاضی در پاکستان برای مخدوم شهاب الدین، وزیر صنایع نساجی این کشور و نامزد پیشنهادی رئیس جمهور برای پست نخست وزیری، حکم بازداشت صادر کرده است.


به گزارش بی بی سی، حکم بازداشت آقای شهاب الدین مرتبط به اتهامات او در رابطه با قاچاق مواد مخدر است و به زمانی که او وزیر بهداشت بوده، باز می گردد.


آقای شهاب الدین که امروز (پنجشنبه، 21 ژوئن) از سوی آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان به مجلس شورا معرفی شده، قرار است فردا (جمعه) برای گرفتن رای اعتماد برای جایگزینی یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر مخلوع پاکستان در مجلس حضور یابد.


هنوز مشخص نیست که آیا این حکم مانع از نامزدی آقای شهاب الدین برای مقام نخست وزیری می شود یا نه.
آقای شهاب الدین که از چهره های ارشد حزب حاکم مردم پاکستان است در کابینه های بی نظیر بوتو و یوسف‌رضا گیلانی وزیر بوده است.


او عضو مجلس ملی و رهبر حزب مردم پاکستان در پنجاب جنوبی است.


حکم بازداشت او توسط دادگاه مبارزه با مواد مخدر در شهر راولپندی در شمال پاکستان صادر شده است.


علیم مقبول، خبرنگار بی بی سی در اسلام آباد می گوید پرونده قضایی آقای شهاب الدین مرتبط با اتهامات او در خصوص ورود غیرقانونی افدرین به پاکستان در زمان تصدی وزارت بهداشت است.


به گزارش تلویزیون پاکستانی جئو نام علی موسی گیلانی، فرزند نخست وزیر سابق هم در این پرونده مطرح است.


دو روز پیش دیوان‌عالی پاکستان از یوسف رضا گیلانی، نخست‌وزیر این کشور سلب صلاحیت کرد و با این حکم آقای گیلانی صلاحیت نخست‌وزیری و عضویت در مجلس این کشور را از دست داد.


دو ماه پیش دیوان عالی رسما یوسف‌رضا گیلانی را به دلیل عدم اجرای دستور قضایی برای از سر گیری پیگرد آصف علی زرداری، رئیس جمهوری، به اهانت به دادگاه متهم کرد.


برکناری آقای گیلانی از مقام نخست وزیری نشان از تنش جدیدی میان دولت و دستگاه قضایی پاکستان دارد.

بازسازی «موبد شاهی ساسانی» در «فقیه شاهی شیعی»(۲)

Posted: 21 Jun 2012 04:49 AM PDT

حسن یوسفی اشکوری
نهاد روحانیت زرتشتی نیز در مراتب مختلف به انواع تباهی و فساد آلوده شده بود

 
ج-نقش اجتماعی-سیاسی روحانیان

در بخش نخست اشاره شد که نهاد و سازمان روحانی زرتشتی در دوران شاهنشاهی ساسانی تثبیت و به شکل روز افزونی قدرتمند گشت. نخستین روحانی بلند پایه و پر آوازة زرتشتی در این عصر شخصیت نامدار و اثر گذار کرتیر بود که در عصر شاپور اول و چند پادشاه بعدی می زیست و او نقش زیاد و یگانه ای در تقویت قدرت سیاسی و گسترش دین زرتشت و تأسیس روحانیت مقتدر زرتشتی داشت، تا آنجا که می توان او را به درستی مُجدّد و احیاگر بزرگ آئین منسوب به زرتشت به مثابة یک دین فراگیر و تمامیت خواه و یک شریعت گسترده و جزمی و متصلب دانست.


در زمان شاپور اول بود که موبد بزرگ کرتیر «جامعه روحانیت زرتشتی» را شکل داد و کوشید تا مجموعه­ای از قوانین تدوین کند، به اوستا تقدس بخشید، کیش رسمی پدید آورد، به نظام اعتقادی وحدت بخشید و سلسله مراتب دینی را در پیوند با دولت پدید آورد.[1]در نتیجة اقداماتی که وی در واداشتن مردم به اجرای تعالیمش انجام داد، آئین مزدائی رونق گرفت. به اهورامزدا و ایزدان خدمتی شایسته شد. آب، آتش و چارپایان خشنود گردیدند. در سراسر قلمرو ساسانی آتشکده هایی ساخته شد. اهریمن ودیوان مغلوب و تعالیم آنها منسوخ گریدند. پیروان ادیان دیگر یعنی یهودیان، بوداییان، مانداییان، مسیحیان، بابتیست ها، و زندیکان، تحت تعقیب و آزار قرار گرفتند و بسیاری از کسانی که از راه بیراه شده بودند به دین باز گشتند.[2] وی در یکی از کتیبه هایش (کتیبة سرمشهد در جنوب کازرون)، ضمن بر شمردن فعالیت هایش، چنین می­گوید: «فعالیت های دینی فزونی یافتند، بس آتش بهرام [والاترین و مقدس ترین آتش] که نشانده شد و بس موبدان که شاد و کامروا شدند . . .و نیکی ها به اهورامزدا و دیگران رسید و آسیب هایی بسیار به اهریمن و دیوان . . .شمایل ها نابود و کمینگاه های دیوان در هم کوبیده، و جایها و سکونتگاههای ایزدان ایجاد شد.[3]از اقدامات مهم کرتیر تأسیس نهادهای آموزشی (حوزه های علمیه زرتشتی) مغستان بود تا نوآموزان وطلاب دینی در آنها به قدر کافی و مؤثر آموزش ببینند. به گفتة دریایی، این نظام وحدت عقیدتی را تأ مین می­کرد و در عین حال امکان شناسایی روحانیون رسمی را فراهم نمود، چنان که دیگر می­شد به دیگران رنگ مرتد و بدعتگذار زد.[4]


در بطن و متن انواع احیاگریهای کرتیر، او تلاش کرد تا ازدواج هم خون و یا همان ازدواج با محارم را به عنوان یک فریضه و سنت شرعی فراموش شده احیا کند. او در کتیبة مشهور سرمشهد خود بدان اشاره کرده و با افتخار از نقش خود در
تجدید حیات این حکم شرعی یاد کرده است. حکم «خُوَئیت-َدَدَثه» (خُوُِدَده)، که قطعا بیش از عصر کرتیر هم بوده و اجرا می­شده است،[5]بوسیله کرتیر رسمیت یافت و روی آن تأکید بسیار شد. اردشیر اول با خواهرش دِ­نگ زناشویی کرد و شاپور اول دختر خویش، آدورا ناهید، را شهبانوی خود ساخت. کرتیر این عمل را نه تنها نیک می شمارد، بلکه اعتقاد داشت که پیروان ادیان دیگر «اسیر دست شیطان» بوده اند.[6]


کرتیر در زمان چهار شاه ساسانی (شاپور اول، هرمز اول، بهرام اول و بهرام دوم) می زیست و در تمام این ادوار، به ویژه در دورة آخر، وی با اقتدار تمام افکار و اندیشه ها و طرحهایش را پی گرفت و شاید بتوان گفت او عملا از شاهان با نفوذتر بود. وی در زمان پادشاهی هرمز یکم صاحب القاب و عناوین و احترامات ویژه شد و در این زمان بود که از امتیازات خاص طبقه بالا یعنی «کلاه و کمربند» برخوردار می شود و لقب رئیس روحانیان یعنی «موبد» می­گیرد. نیز وی ملقب به لقب مهم «کرتیر» نجات دهنده  روح بهرام، موبد [شاه] هرمز  می­شود. در زمان بهرام اول نیز شاه افتخارات و مقامات بیشتری به کرتیر بخشید. نخست این که کریتر به مقام نیرومندترین فرد می رسد، ثانیا قاضی القضات (= دادور یا داور) سراسر امپراطوری، می­شود که بدان معناست که از آن زمان قضات از میان روحانیان انتخاب شوند و ثالثا به مقام تولیت آتشکده ناهید در استخر (آتشکده ویژه و نژادی و خاندانی ساسانیان) دست می­یابد.[7]البته پژوهشگر دیگری، اعطای این مقامات به کرتیر را به بهرام دوم نسبت می­دهد. وی گفتة خود  کرتیر را چنین روایت می کند: «او مرا در تمام امپراطوری، از لحاظ مرتبه و شأن برتر از همة قرار داد، مرتبه و نشان وزورگ [بزرگ] [8]را به من اعطا کرد، کشور پس از کشور، سرزمین پس از سرزمین، در سراسر امپراطوری، مرا موبد تمام امور الاهی و قاضی سراسر امپراطوری کرد . . .نام کرتیر، نجات بخش روان بهرام، موبد اورمزد را او برای من ابداع نمود».[9]


با توجه به شخصیت و نفوذ و اعتبار یگانه کرتیر، وی بیشترین  نقش را در دولتی و رسمی شدن دیانت و روحانیت زرتشتی ودر تثبیت و تقویت نهاد سلطنت و پادشاهان ساسانی ایفا کرد. به گفتة یار شاطر، جنبش دینی کرتیر خواستن تسلیم کورانه به قدرت، مرکزیت­گرایی و انحصار طلبی دستگاه دینی ساسانی ترجمان رسای همان گرایش هایی بود که دست یافتن ساسانیان به قدرت را میسر ساخته بود. او بود که فرمان فرمانبرداری از آئین رسمی و دستگاه روحانی را صادر کرد. از این رو پادشاهان نخست ساسانی، در کنار پادشاهان و به سیاق آنان کتیبه داشته باشد و بخشی از اقداماتش را بر کتیبه ها بنویسد،[10]از مقام و منزلت سیاسی وی در حاکمیت سیاسی آن دوره حکایت می کند. البته با این تفاوت که کتیبه های وی به فارسی میانه و پارتی بود.


این روحانی
بزرگ، بسیار متعصب و جزمی و سخت کیش بود و با شدت تمام به سرکوبی دگر اندیشان مذهبی آن دوره فتوا داد و در مقابل بسیار متعصبانه به دفاعاز دینزرتشتی و تبلیغ آن دست زد. در زمان او و به فتوا و تحریک وی، پیروان دینهای دیگر به سختی تحت تعقیب و آزار قرار گرفتند. وی خود در کتیبه هایش با افتخار از آزار و شکنجه پیروان ادیان دیگر خبر داده است. به تحریک و فرمان او بود که مانی زندانی شد و به قتل آمد و مانویان تحت تعقیب و آزار واقع شدند. نیز باید اشاره کرد که کرتیر حساسیت زیادی در مورد بیگانه یعنی عناصر غیر ایرانی داشت و به شدت بر ضد آنان می­کوشید. احتمالا یکی از علل سختگیریهایش بر ضد ادیان دیگر (یهودی، مسیحی، بودائی، ماندائی و . . .) همین مسئله بود. حتی وی در مانویت نیز، عناصری از آموزه های دینی غیر ایرانی می­دید (که البته تشخیص وی درست بود). از این رو یار شاطر، جنبش کرتیر را اوج یک جنبش بیگانه ستیزی می داند که از دورة سلوکیان آغاز شده بود.[11]


نکته قابل توجه این است که، به رغم شهرت و آوازة کرتیر، از زندگی شخصی و خانوادگی وی خبر زیادی دانسته نیست. طبق گزارش خود کرتیر در یکی از کتیبه هایش، وی سفری روحانی به آن جهان (جهان مینوی و برین) کرده تا در بارة دین راستین و شیوة درست انجام آئین ها و برگزاری
مناسک و شعائر اطلاعاتی کسب کند. وی در آن کتیبه گزارشی جذاب و شیفته وار از سفر خود با کمک ایزدان به بهشت و دوزخ ارائه می­دهد. به احتمال زیاد، او پیش از این سفر روحانی، مراسم تطهیر در بارة او انجام شده و نوشابه ای مخدر یا توهم زا را نوشیده تا بتواند، به جهان دیگر برود. کرتیر طی سفر خود به جهان مینوی توانست با آئین ها و شعائر دینی درست آشنا شود و این امر او را به وجود بهشت و دوزخ مطمئن گرداند. قدرت روحی که کرتیر از سفر خود کسب کرد تبدیل به سلاحی در دست او شد تا نه تنها به بدعتگذاران بلکه با مانی نیز به مبارزه بپردازد.[12]


از یک روحانی بلند پایه و با نفوذ دیگری به نام تنسر (یا توسر) یاد شده است که به روایتی در عصر اردشیر اول بوده است.اما تمام شواهد و قراین حکایت از آن دارد که وی در عصر خسرو انوشیروان می زیسته است نه در روزگار نخستین پادشاه ساسانی، کتاب مهم او معروف به «نامه تنسر» و مضامین و مطالب و زبان و ادبیات آن نیز مؤید همین نظر است
.[13]اما در این میان چند فرض دیگر نیز قابل طرح است. یکی این که تنسر و کرتیر یکی باشند، در واقع، شخصیت و اقدامات اثرگذار و بنیاد گذارارانة کرتیر را به شخصی موهوم یا واقعی به نام تنسر نسبت داده باشند، که البته چنین فرضی درست به نظر نمی رسد. فرض و فرضیه دیگر این است که تنسر نامی به عنوان هیربد بزرگ (قابل توجه این که وی لقب هیربد دارد نه موبد) و با نفوذی در زمان خسرو اول بوده و «نامةتنسر» را خطاب به گشنسب، فرمانروای طبرستان که از اطاعت خسرو تن زده بود، نوشته، ولی، به هردلیل، او نامه اش را به عصر اردشیر اول نسبت داده باشد، که به احتمال زیاد چنین بوده است. احتمال دیگری آن است که تنسر نامی در روزگار اردشیر بوده است اما نامه تنسرموجود را شخصیتی دیگر (که شاید هم نام تنسر داشته است) در عصر انوشیروان نگاشته و این دو هیچ ربطی به هم ندارند. به روایت دریایی، در متن پهلوی دینکرد آمده است که اردشیر از داور راست کردار توسر درخواست کرد که همة آموزه های پراکنده را در دربار فراز آورد.[14]این گزارش می تواند مؤید همین احتمال اخیر باشد. بر هر حال برخی منابع، تنسر مؤلف نامة تنسر را به عنوان شخصیتی روحانی و مهم و مؤسس در عصر اردشیر بابکان دانسته و در بارة نقش وی مطالبی آورده اند که تقریبا با اقدامات کرتیر تطبیق می کند و بعید می نمایدکه کسی پیش از کرتیر و حتی در روزگار او و عصر شاپور اول، که هنوز نظام نوبنیاد ساسانی کاملا مستقر نشده و شرایط برای چنان اقداماتی چندان آماده نبود، اساسا بتواند چنان اقداماتی بکند و چنان اثری بگذارد. در بارة همان تنسر فرضی عصر اردشیر گفته شده است او بود که به اردشیر فرمان داد تا متون اوستا گرد آوری و مدون شود. در پی آن تنسر دست به کار شد و روایت واحدی (که البته دقیقا روشن نیست منظور چیست) را برگزید و مابقی روایت ها را از مجموعة رسمی کنار نهاد و در نهایت این حکم را صادر کرد که همة آموزههای مزدیسنایی بر عهدة ماست، چه اینک دیگر در باب آگاهی یقین از آنها، کمبودی وجود ندارد. در عبارت دیگری از همین اثر [دینکردمدن]، پیش بینی می­شودکه هیچ آرامشی به سرزمین های ایرانی نخواهد آمد «مگر آنکه آنان، وی را یعنی تنسر هیربد، پیشوایروحانی بلیغ راستگوی عادل را بپذیرند، و آنگاه که تنسر را پذیرفتند . . .، این سرزمین ها اگر آرزو کنند، به جای دور شدن از دین زرتشت، درمان خواهند شد».[15] اما، چنان که قبلا گفته شد، اوستا مدتها پس از زمان اردشیر گرد آوری و تدوین شدهو حداقل هیچ نشانی از جمع آوری مجموعه اوستا در آغاز عصر ساسانی وجود ندارد.


از موبدان قدرتمند واثرگذار «موبد آریابن» است که در زمان بهرام سوم می زیسته است و او توانست برای خود دژبندی بسازد. او از آنجا، مناطق همجوار را غارت می کرد و حتی توانست زمان مدید در برابر قدرت شاه ایستادگی کند.[16]


شخصیت روحانی بلند آوازه ای که در عصر شاپور دوم در سدة چهارم میلادی می زیست و نقش مهی در تثبیت و تحکیم دین زرتشتی در شاه و مردمان آن روزگار بازی کرده است، «آذرباد ماسپندان» است. در روزگار شاپور دوم مردانی از همه سرزمین ها را به مناظرهای گرد آوردند تا در بارة تمام ادیان و اثبات حقانیت آنها تحقیق شود. گفته شده است که آذرباد بواسطه کلام آزموده اش برهمة گروهها، مذاهب و فرقه های مختلف، چیره شد و شاپور اعلام کرد: «اکنون آشکار شد که این دین، راستین است، پس گژ دینی را رها نکنم و به کوشایی بر ضد کژ دینی بکوشم». دلیل اصلی چیرگی آذرباد، روحانی بزرگ پارس، را در آن دانسته اند که وی از آزمایش باستانی «ور» سرافراز بیرون آمده بود. یعنی وی برای اثباط حقانیت دینی اش فلز گداخته را به سینه اش ریخت و آسیبی ندید و زنده ماند و بدین گونه درستی تفسیر خویش از دین را ثابت کرد. گر چه به گفتة بویس، جایی گفته نمی­شود که این آموزه هایی که وی بدین سان دلیرانه از آنها پشتیبانی کرد، چه بوده است. بسیار محتمل است که وی نیز، مانند شاپور دوم، زروانی بوده است.[17]


موبد بلند پایه روزگار انوشیروان «وه شاپور» (نیشابور) بود که نفوذ زیادی داشت.[18]


به هرحال پس از جنبش کرتیر روحانیت زرتشتی دست به کار سازماندهی خود شد و با همراهی و همکاری پادشاهان سازمان دینی-روحانی بزرگی بنیاد نهاد و عملا سررشته دار تمام امور مملکتی شد و حداقل به طور مستقیم و غیر مستقیم حق نظارت و دخالت در تمام امور را برای خود تثبیت کرد. آموزش دینی و علمی عمومی را در اختیار گرفت. علوم و معارف رایج در آن عصر، حتی علومی چون ریاضی و فیزیک و نجوم و پزشکی، را به خود اختصاص داد. قضاوت و داوری در سراسر قلمرو ساسانی از حقوق و وظایف مسلم رو حانیان بود. داوران و قاضیان برخاسته از طبقة موبدان بودند و در رأس آنان موبد موبدان قرار داشت که به مثابة مرجع عالی قضایی (معادل قاضی القضات در اصطلاح عصر اسلامی) عمل می کرد.[19]آنان خود را در تمام امور دارای صلاحیت و حق می­شمردند. در این دوران موبدان موبد بود که از امتیاز نهادن تاج پادشاهی بر سر پادشاه برخوردار بود و در مراسم تاجگذاری تاج را بر سر شاه می گذاشت.[20]از آن مهمتر، در مواردی موبد موبدان در عزل و نصب پادشاهان دخالت می­کرد و این اصل قابل عزل بودن شاه اسلحة خطرناکی بود در دست موبدان.
به ویژه اگر چند مدعی سلطنت پیدا می­شدو هر یک از آنها متکی به یک گروه از نجبای عالیرتبهبودند، رأی روحانی اعظم قانع و نافذ بود و حل مشکل می­کرد، چرا که او نمایندة قدرت دینی و مظهر ایمان و اعتقاد مذهبی محسوب می شد.[21]


شگفت این که دین زرتشتی در عصر ساسانی در شمار ادیان تبلیغی (از جمله مسیحیت) نبود و در آموزه های آن دین (از زرتشت تا دین زرتشتی منسوب به وی در روزگار ساسانی) سخن از حکومت و سیاست به مثابة امر دینی در میان نبود اما مقامات روحانی همین دین در تمام امور مملکتی دخالت می­کردند و نهادهای مهم مملکتی و اجتماعی را در اختیار گرفته بودند و تقریبا از قدرت بی پایان در تمام امور بر خوردار بودند.[22]از امور خاص دینی گرفته تا امور اجتماعی مهمی چون قضاوت، تقسیم ارث و حتی تشخیص واجدین شرایط ارث، امور مردگان، ازدواج و طلاق و امور خانوادگی، سیاست و حکومت و امور مالی و . . .، جملگی در قلمرو اختیارات و دخالت های مقامات روحانی قرار داشتند.[23] به روایت خانم بویس، مردم عامی، به روحانیان وابسته بودند تا در تولید، زناشویی و مرگ و در مناسبت های خانوادگی و همگانی خاص، خدماتی برای ایشان  انجام دهند و به علاوه برای انجام مراسم «یسنه» نیز به ایشان متکی بودند. از آنجا که روحانیان نیز از رهگذرچیزهایی گذران  می کردند که برای اجرای مراسم بخصوص به دست می­آوردند، از این رو آنان هم به نوبه خویش، مستقیما به مردم عادی وابسته بودند.[24]


در برابر حمایت های موبدان و سازمان روحانی از شاهان، آنان نیز، بیش و کم، با روحانیان و نهاد مرجعیت دینی همراهی می­کردند و تقویت آنان را از وظایف خود می دانستند. به ویژه پادشاهان بزرگ، مانند اردشیر اول و شاپور اول و دوم و خسرو اول و دوم، روابط حسنه ای با مقامات روحانی داشتند، و البته در مقابل، از حمایت های بی دریغ موبدان و روحانیان نیز برخوردار بودند. مخصوصا، چنان که خواهیم گفت، خسرو انوشیروان با استفاده از حمایت و تحریک موبدان توانست با جنبش مزدکی مقابله کند و مزدکیان را نابود سازد. در جنگ های خارجی نیز روحانیان بی دریغ از پادشاه به عنوان «فرمانده کل قوا» و نظامیان پشتیبانی می­کردند و آنها را به پایداری در برابر دشمن تشویق می­کردند. در مقابل، آنان چشم داشتند که آنان نیز در پیکار با کافران استوار باشند و دگراندیشان را در میدان جنگ و قبول کیش مزدایی فرا خوانند
.[25] (کاری که بعدها اعراب مسلمان در میدان جهاد می کردند). احتمالا پشتیبانی آنان از جنگاوران منحصرا و یا عمدتا انگیزه دینی داشت و نه ملی. از این رو گفته شده است روحانیانی که می­توانستند بنویسند علاقه به حماسه ملی نداشتند و پرداختن حماسة ساسانیان بر عهدة رامشگران سرگردان بود.[26]هر چند روحانیان عمدتا روحیه ضد بیگانه داشتند و محتمل است که انگیزه ضد بیگانه نیز در حمایت آنان از جنگجویان در جبهه خارجی نقش داشت. در یک تحلیل جامع تر می توان گفت که شاهان و روحانیان، به رغم رقابت پنهان و تنش آلود میان دو دستگاه دینی و دولتی، اساسا جهان بینی و منافع مشترک داشتند. دولت معمولا از دستگاه و سازمان روحانی و دینی پشتیبانی می­کرد و غالبا مانند آنها به بدعت ها و الحادگرایی ها بد گمان بود. بارها به تحریک سازمان دینی به تعقیب و آزار اقلیت های دینی پرداخت. در مقابل، دستگاه روحانی نیز در حق الهی شاهنشاه و اعتقاد به اطاعت بی چون و چرا از او حمایت کرد. در مجموع هر دو طبقه در طرفداری از ایران زرتشتی و داشتن احساسات ملی گرایانه نیرومند با یکدیگر متحد بودند. به کمک آموزشی که زیر نفوذ دستگاه دینی بود، اندیشه سلطنتی که طرفدار دستگاه دینی باشد، در اذهان جوانان فرو می شد.[27]


با این همه همان رقابت های پنهان و کشمکش های پنهان و آشکار طولانی گاه و بیگاه بین روحانیان با نفوذ و اقتدار شاه، سرانجام، به تعقیب و سقوط امپراتوری ایران کمک کرد.[28]به ویژه زمانی که شاهان ناتوان بودند، نفوذ روحانیان و اشراف بسیار و عمیق می ­شد. از باب نمونه پادشاهان سدة پنجم میلادی ایران، ناتوان بودند و اشراف و روحانیان با هزینه دربار فرمانروایان اصلی کشور بودند. برخی از شاهان، مانند یزدگرد اول، شماری از روحانیان و اشراف را کشتند تا از قدرت آنان بکاهند، اما این کار تنها مدت کوتاهی از تسلط ایشان بر دولت کاست. در اواخر (به طور مشخص پس از خسرو پرویز) عمدتا قدرتهای محلی یعنی دهقانان با حمایت و همکاری روحانیان زرتشتی بر مناطق مختلف حکومت می کردند.[29]


البته باید دانست که قدرتمندی روحانیت در آن عصر عمدتا بر آمده از چیرگی کامل دین بر تمام امور زندگی مردم و رسمیت یافتن و حکومتی شدن دین بود، اما شرایط ویژه آن روزگار از جمله ضرورت استحکام هویت ملی در برابر روم و جنگهای پیاپی نیز در قدرت یافتن روحانیان مؤثر بود. این بیگانه ستیزی روحانیان پدیده بسیار مهمی بود که پیامدهای اجتماعی داشت. با این که آموزش و تعلیمات و فرهنگ عمومی در دست روحانیان بود[30] و به عبارتی افکار و عقاید مردمان ایران زمین تحت نظارت و آموزش کامل این گروه مرجع و نخبه قرار داشت، اما در عین حال آنان نسبت به نفوذ افکار خارجی و بیگانه بسیار حساس بودند و، مانند ادوار گذشته، تا پایان در برابر افکار دینی و غیر دینی بیگانه مقاومت کردند.[31]گر چه در عصر انوشیروان و پس از آن، به دلیل شرایط ویژه و گرایش فکری و فلسفی شاه، تا حدودی عقب نشینی کرده و حتی خود در پاره ای موارد تحت تأثیر اندیشه های بیرونی قرار گرفتند. به هرحال این دیوان سالاری تحت کنترل روحانیون، به چنان سطحی از پیچیدگی و قدرتمندی رسیده بود که تحولات غیر منتظره و از جمله مرگ شاه نمی توانست باعث سقوط کشورشود.[32]


صرفنظر از اقتدار و اعتبار فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، روحانیان عصر ساسانی، از نظر مالی نیز بسیار ثروتمند و قدرتمند بودند. اینان از یک سو از منابع مختلف مالی (موقوفات آتشکده و دیگر امور مذهبی، اخذ پول در ازای انجام مراسم مذهبی، دارایی و مالکیت شخصی، چیرگی بر بخشی از اموال مردگان، کمکهای دولتی، هدایای مردمی و مقامات حکومتی و . . .) سود می­جستند و از سوی دیگر از پرداخت هایی چون مالیات و یا هزینه های ویژه در جنگها و مناسبت های دیگر معاف بودند. با این همه، این برخورداریهای کلان عموما مربوط می شد به موبدان و بزرگان و مقامات عالی و یا متوسط روحانی، طبقات فرودست روحانی چنین نبودند و با تکیه بر شواهد تاریخی می­توان گفت شمار قابل توجهی از آنان از زندگی معمولی برخوردار بودند و حتی شماری زاهدانه زندگی می­کردند و با توده های فرودست نیز همدلی نشان می دادند. جنبش حمایت از تهیدستان در میان روحانیان تهیدست (درویشان) شاهد این مدعاست .


از نظر فکری نیز روحانیان یکدست کامل نبودند. کم نبودند روحانیانی که یا در مبانی عقیدتی (مانند بحث زروانیگری) و یا در تفسیرهای عقاید و متون و منابع دینی به  گونه ای متفاوت می اندیشیدند و با افکار و آموزه های غالب و رسمی مخالفت می کردند. این که می بینیم از عصر تنسر و کرتیر به بعد، همواره موبدان و موبدان موبد و مقامات عالی و رسمی حتی تفسیر (زند) دین را به خود اختصاص می­دهند و هر تفسیر دیگر (پازند) را برنمی تابد، برای محکومیت و سرکوبی روحانیان دیگر اندیش بوده است.


این گروه دگراندیشان متهم بودند که اوستا و دین را تفسیر به رأی می­کنند. به اینان «زندیگ» (= زندیق بعدی) می­گفتند. گروهی از روحانیون در ماد و در نزدیکی شهر ری می زیسته اند که متن پهلوی آنها را به الحاد متهم می سازد. در کتاب بندهش گفته می­شود که روحانیون آن منطقه به ایزدان شک می­کردند و چون خود اندیشه پلید داشتند، دیگران را نیز از طریق دین به اندیشه های پلید هدایت کردند.[33]


همان گونه که نهاد سلطنت و نیز اشراف و نظامیان ساسانی دچار فسادها و انحطاط های مختلف بودند و در اواخر به اوج خود رسید، نهاد روحانیت زرتشتی نیز در مراتب مختلف به انواع تباهی و فساد آلوده شده بود. به گفتة کرستین سن، انحطاط طبقه روحانی حتی در اخلاق و ایمان و عبادات مغان و موبدان سرایت کرده بود. عبارتی که در «مینوگ خرد» در بارة عیب های روحانیون دیده می­شود، خیلی جالب است. آن عیوب از این قرار است: ارتداد، حرص، غفلت، مشاغل تجاری، اهمیت بسیار برای مسائل جزئی و بیهوده قایل شدن، و سستی ایمان در مسائل مذهبی.[34]به ویژه آزمندی و آلوده شدن به زندگی مسرفانه و نیز درگیر شدن با موضوعات و رخدادهای سیاسی و توجه بیش از حد به «فرمالیسم مذهبی» و گرفتار شدن در چنبرة تفسیرهای خرافه آلود از دین و باریک شدن در مسائل جزئی و بی اهمیت و یا اساسا غلط و خرافی، روحانیان را به انحطاط کامل رسانید و این انحطاط به سهم خود به سستی و سقوط شاهنشاهی ایران یاری رساند. به گفتة بویس، روحانیان متعدد آتشکده و یا زیارتگاه و عبادتگاهها، برای رقابت با یکدیگر، افسانه ها را پر و بال می دادند و بدین سان، قدرت آتش های خود را بیشتر می کردند.[35]در این میان به گفتة درست فرای، وقتی مملک و دین با هم هم پشت و همداستان باشند، تنها به جای آوردن درست اعمال مذهبی وسیله تمیز مؤمن از کافر است نه داشتن ایمان درست.[36]از این رو در عصر ساسانی، هر بار که مردم شورش کرده و امکان اعتراض پیدا کردند، پیش از اعتراض به فرمانروایان و یا اشراف و اعیان، بر ضد آئین روحانیان دست به اقدام می زدند. به عبارت دیگر، عدم رضایت از مأموران دولت و روحانیان جنبة مذهبی به خود می گرفت.[37]

 
 
 
 -------------------------------------
منابع:

[1] دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص24

[2] یارشاطر، احسان، تاریح ایران کمبریج ، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، جلد 3 قسمت اول،ص 37

[3] بویس ، ص 139

[4]-دریایی ، شاهنشاهی ساسانی، ص69

[5] - هاشم رضی می گوید: خوتیودس یا ازدواج مقدس به طور مسلم رسمی بوده که مغان و برخی از فرق مذهبی می خواستند با فشار بر مردم به عنوان یک اصل مزدیسنیان و زرتشتی تحمیل کنند. عنصر غالب در این امر، مغان زروانی و مزدیسنیان غرب ایران بودند. در این مورد بنگرید به مقاله مبسوط رضی ذیل همان عنوان در دانشنامه ایران باستان ،جلد 2، ص816-872

[6] -بویس، ص 141
[7] -دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص69

[8]. در متن کتاب وزورگ معادل «بزرگ» دانسته شده است اما به نظر می رسد که مترجم  دچار اشتباه شده باشد، چرا که وزورگ معادل «وزیر بزرگ» یا «صدر اعظم» و یه به تعبیر جدید تر «نخست وزیر» باشد.

[9] دکره ، ص 27

[10]  مری بویس (ص139) از چهار کتیبه کرتیر یاد می کند: کتیبه شاپور بر دیوار کعبه زرتشت، کتیبه ای بر دیوارصخره نقش رستم، کتیبه نقش رجب و چهارمین و بلندترین کتیبه کرتیر در سرمشهد است که اکنون جایی متروکه و پرت در استان فارس است. تصویر کرتیر را می توانید درصفحه 8 کتاب دریایی ببینید. کتیبه های کرتیر اخیرا  بوسیله خانم  دکتر ژاله آموزگار ترجمه و در فصلنامه اقتصادی-سیاسی اطلاعات، شماره          چاپ شده است

[11] یار شاطر، کمبریج، جلد 3، قسمت اول، ص37-38.
نیز: فرای، میراث باستانی ایران،ص354
[12] دریایی، ص74-76

[13] در این مورد بنگرید به مقدمه مبسوط مجتبی مینوی بر کتاب «نامه تنسر»

[14]- دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص 60

[15] بویس، ص132-133
[16] آلتهایم ، ص51
[17] بویس، ص149
[18] دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص195

[19] -یار شاطر،کمبریج، جلد 3،قسمت اول،ص 45

[20] -فرای کمبریج، جلد 3، قسمت اول،ص234

[21]. کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص 359 - 360

  - [22]-کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص363

 -[23]-هوار، ص187
- [24]-بویس، ص72

167هوار، ص175

[26] - فرای،میراث باستانی ایران، ص332
[27] - یار شاطر،کیمبریج ،جلد 3، قسمت اول، ص55
[28] -دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص147

[29] دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص 55

[30] دیاکونوف، تاریخ ایران باستان، ص366

[31] گیرشمن، رومن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، انتشارات معین، ص389

[32] دریایی، ص41 
 
[33] -دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ص90

[34]-کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص 338.

[35] بویس، ص156
[36] فرای ، میراث باستانی، ایران، ص376

[37] -دیاکونوف، میخایلویچ، تاریخ ایران باستان، ترجمه روحی ارباب، تهران، علمی فرهنگی، چاپ چهارم، 1383، ص336



محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.

 

بررسی سیاست تولید ازاد در دوران اصلاحات و فلسفه ی آن

Posted: 21 Jun 2012 04:49 AM PDT

محسن طبیبی

 
هیچ اجباری در آیین آراستن نیست. مهم اینست که راه از بیراه مشخص باشد

این جمله شهید آیت الله دکتر بهشتی است درباره مساله حجاب و آراستن. اگر بپذیریم حجاب بخشی از مقوله فرهنگ در جامعه تازه انقلابی ارزشی ایران در سال 57 را تشکیل میدهد ، از این جمله و از این جزء میتوان به کلیت و فرمولی رسید که میتوان سایر پارامترهای فرهنگی و سیاستگذاری های فرهنگی را نسبت به آن فرمول تنظیم و تدوین کرد.

بررسی هشت سال فرهنگ در دوره اصلاحات که از مفاهیمی چون "آزادی بیان" ، "آزادی اندیشه" ، "توسعه سیاسی و فرهنگی" و ... ناشی شده است ، به نوعی همسو با جمله حکیمانه ی شهید بهشتی است.

در زمینه های مختلف فرهنگی ، منجمله تولیدات آثار سینمایی ، انتشار کتب ، اجرای تئاترها و ساخت موسیقی و ... ، خواست اصلی متولیان فرهنگی ناظر بر "تولیدات آزاد" بود و بنا بر کنار زدن محدودیت های دست و پاگیر برای اهل فرهنگ ، ادب و هنر.

از زمان روی کار آمدن متولیان فرهنگی اصلاحات در سال 76 درون مایه آثار فرهنگی به سمت مضامینی چون ارزش های دموکراتیک و ارزش های سیاسی - اجتماعی سوق پیدا کرد. این مضامین ، مضامین فراموش شده ی انقلاب بود.

و اما سیاست های تولیدات آزاد برآمده از این تفکر بود که ایجاد محدودیت در تولید آثار فرهنگی منجر به دلزدگی مردم و فاصله گرفتن آنها از واقعیات ملموس جامعه خودشان بود. اعتقاد بر این بود که سیاستهای حمایتی - هدایتی ارشاد در گذشته به نوعی یادآور سیاستهای سوسیالیستی است بطور تحمیل گونه یکسری تفکرات و آرمانها را به مردم القا و آنها را مجبور به مواجهه با آن آثار میکنند. در جوامع سوسالیستی محصولات فرهنگی علی الخصوص آثار سینمایی ابزاری بود در دست حاکمان برای به تصویر کشاندن جامعه آرمانی سوسیالیستی و نه جامعه ای که بنابر تعریف طلایه داران ، پیشگامان و تئوری پردازان سینما بیانگر آیینه ی تمام نمای جامعه باشد و بتواند هنرمند را برای به تصویر کشیدن واقعیات جامعه برای اصلاح همان جامعه پر و بال دهد. حتی این روند به جایی کشیده میشد که محصولات فرهنگی بعنوان پروپاگاندا به معنای تبلیغات سیاسی کاربرد داشت. یعنی آن هنرمند ، نویسنده و یا فیلمسازی که در جهت افکار حاکمان اثری را تولید میکرد توسط حاکمیت تایید میشد و در غیر اینصورت اگر هنرمندی بنا بر ذات آزاد اندیش خود و بنا بر جایگاه واقعی یک هنرمند و روشنفکر که بیرون از ساختار قدرت ایستاده و قدرت و جامعه را نقد و میخواست اثری را تولید کند مورد توجه متولیان قرار نمیگرفت. از اختصاص نیافتن بودجه تا ممانعت های ساخت ، سانسور و قس علی هذا

این سیاستهای هدایتی و حمایتی دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد کم کم باعث دلزدگی و دوری مخاطبان فرهنگی از هنرمندان و کنار گذاشته شدن هنرمندان مستقل بود. با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی که برآمده از خواست مردم برای آزادی اندیشه و بیان بود ، طبیعتا سیاستهای فرهنگی به تولیدات آزاد گرایش پیدا کرد. این سیاست اینگونه تعریف میشد که اگر ادعای ما اینست که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است و مردم عاملان و پایه گذاران این انقلاب فرهنگی هستند با آزاد گذاشتن آنها در مسائل مختلف منجمله فرهنگ ارزش های دینی ، اسلامی و حقایقی که برای آن انقلاب کرده اند بطور طبیعی و ناخودآگاه بروز پیدا خواهد کرد و جلوه اش در سینما ، کتب ، موسیقی و سایر زمینه ها جلوه گر خواهد شد. نه اینکه پس از ایجاد انقلاب به دست مردم ، گروهی اندک بخواهند به مردم بفهمانند و تحمیل کنند که فلان محصول برای شما بد است و فلان محصول برای شما خوب! در این دوره تشخیص داده شد با آزاد شدن تولیدات از یک سو و ساختن فرهنگ مردم از پایه و از بنا از سوی دیگر منجر خواهد شد اگر مردم احیانا با سیاست تولید آزاد به سمت آثار مبتذل و سطحی هم گرایش پیدا کنند ، پس از دوره ای فرهنگ سازی و تبیین ارزش های انقلاب ، این نتیجه به بار خواهد نشست که در یک فرآیند نرم و آرام که نیازمند هر تغییر فرهنگی و اصلاحگونه است ، کار به جایی خواهد رسید که خود مردم دیگر از آن آثار نازل استقبال نمی کنند و خود به انتخاب خود آنها را کنار گذاشته و هیج فرد دیگری پس از اصلاحات فرهنگی که در افکار و رفتار مردم اتفاق افتاده ، حاضر به تولید چنین آثاری نخواهد بود. به هرحال انقلاب ما زمانی رخ داد که مردم سینماهایی که محلی برای پخش آثار مبتذل بود را آتش میزدند و خود برای رفع این بی فرهنگی آن هم با انتخاب خود و نه تحمیل گونه از بالا برخورد کردند. مردم پس از انقلاب خواستار تولیداتی بودند که حاوی گفتاری برای بالا بردن سطح افکار و اندیشه ها میشد. که میتوان این خواسته را به نوعی در جمله تاریخی امام خمینی در بهشت زهرا خلاصه کرد که ما با سینما مخالف نیستیم با مرکز فحشا مخالفیم

طبیعی است اگر چنین ملت آرمان خواه و فرهنگی را در تولید آزاد میگذاشتیم ناخودآگاه آثار مبتذل فرهنگی به اختیار و انتخاب خود مردم کنار میرفت و آثار برآمده از متن جامعه جایش را میگرفت.

متاسفانه به دلیل بوجود آمدن سیستم هدایتی و حمایتی در دهه شصت (وزارت محمد خاتمی )و نیمه دهه هفتاد (محمد خاتمی ، علی لاریجانی و مصطفی میرسلیم) ، آن انقلاب فرهنگی مسیر طبیعی خویش را نپیمود. به دلیل نبود آزادی بیان و اندیشه در متن آثار فرهنگی محمد خاتمی از وزارت ارشاد استعفا داد و در سال 76که به رییس جمهوری رسید بنا را بر اصلاح ساختارهای فرهنگی تحمیل گونه گذاشت. این حجم آثار استریلیزه شده دستوری در دهه شصت و نیمه دهه هفتاد در یک دوره 15 ساله موجب شد تا با عوض شدن یک نسل و با آغاز دوران اصلاحات حجم عظیمی از فیلم های سطحی و مبتذل رشد کند و تولید شود. چراکه بطور طبیعی جلوگیری از تولید یکسری آثار ، بطور پیوسته سلیقه عموم را به سمت آن آثار ممنوع شده خواهد برد. ولی زمانیکه هر آثاری که هنرمند تولید میکند بدست مردم برسد و ارزشهای مورد قبول مردم دینی ، انقلابی و ارزشی مسیر حرکت هنرمند را تعیین کند آنگاه ما به یک آزادی واقعی که منجر به تولیدات آثار فاخر و برآمده از متن جامعه است خواهیم رسید.

در سال 76 این حرکت اصلاحی آغاز شد. البته این روند به شکلی نه چندان اصولی و نرم که به یکباره و دفعتا اتفاق افتاد و منجر به اعتراض هایی شد که موجبات کاستن از غلظت سیاستهای فرهنگی اصلاحات را فراهم آمد. با کنار رفتن عطا الله مهاجرانی و روی کار آمدن احمد مسجد جامعی در وزارت ارشاد بخشی از آثار فرهنگی که کاملا در اختیار مضامین آزادی های دموکراتیک بود جایش را به سیاست های کنترل فرهنگی داد تا آن سیاستهای فرهنگی ابتدای دوران اصلاحات کمی تعدیل شود.

متاسفانه در دوران اصلاحات این روند که نیازمند صبر و حوصله بود ، تحمل نشد و سیاست های مبارزه با تهاجم فرهنگی از بالا در دستور کار دولت محمد خاتمی قرار گرفت. اینجا بود که سیاست های متناقض که ناشی از تعدد مدیریت در تصمیم گیری بود خودش را نشان داد. بطور مثال نشست هایی برای مقابله با تهاجم فرهنگی برگزار میشد و مصداق های تهاجم فرهنگی مشخص . ولی در زمان اجرا به دلیل تفاوت در افکار و سلیقه ها روند دیگری به اجرا در می آمد. یا در سیاست گذاری های فرهنگی از فعالیت های مستقل حمایت میشد ولی بخاطر ملاحظاتی و فشارهایی از بیرون بلافاصله منظور از آنرا "همگانی شدن فرهنگ و توسعه امور فرهنگی با نظارت دولت" اعلام میکردند.

دولت اصلاحات راهی را در زمینه فرهنگ شروع کرد که بصورت خوش بینانه به صورت زیگزاگی رو به جلو در حرکت بود. متاسفانه پس از دولت سید محمد خاتمی بنابرهمان سیاست های جبری و تحمیل شده و سیستم هدایتی-نظارتی گذاشته شد که بر اساس تجربه سرانجامی جز دلزدگی مردم ، هنرمندان و بی خاصیت شدن هنر و فرهنگ نخواهد داشت.



محتوای یادداشت‌ها لزوماً دیدگاه جرس نیست.