جنبش راه سبز - خبرنامه |
- سنگینی بار تورم بر دوش مستاجران
- پنجاه سازمان بینالمللی خواهان لغو محاصره نوار غزه شدند
- جامعه ایران به خصائل سحابی ها و هدی صابر نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد
- پرونده کوی دانشگاه؛ سه سال پس از یورش چکمه پوشها
- افشاگریهای دادگاه اختلاس؛ نوری بر تاریکخانه فساد دولتی
- مهرداد درویش پور؛ مهاجرت نخبگان عارضهی حکومت ایدئولوژیک است
- استاد کسایی بدون اطلاع رسانی در نیمه شب به خاک سپرده شد
- نرخ تعادلی دلار ١۴۰۰ تا ١۴۵۰ تومان است
- کاهش وزن نان مصرفی مردم به دنبال افزایش قیمت ها
- حامد کرزای: از خاک افغانستان علیه ایران استفاده نخواهد شد
سنگینی بار تورم بر دوش مستاجران Posted: 15 Jun 2012 04:39 AM PDT جـــرس: کمتر از یک هفته به آغاز فصل نقل و انتقالات مانده اما گزارشها از بازار مسکن حاکی است که نه سیاستهای دستوری و نه سیاستهای تبلیغی دولت مبنی بر واگذاریها و آغاز ثبتنامهای مسکن مهر پردیس و مسکن قسطی تهران تاثیری بر ثبات و کاهش اجارهبها در این ابرکلانشهر نداشته است.
|
پنجاه سازمان بینالمللی خواهان لغو محاصره نوار غزه شدند Posted: 15 Jun 2012 04:39 AM PDT جـــرس: به گزارش منابع بین المللی، پنجاه سازمان بینالمللی خواهان لغو محاصره نوار غزه شدند.
روز پنجشبه (۱۴ ژوئن) محمود الزهار، یکی از رهبران حماس، به مناسبت پنجمین سالگرد محاصرهی غزه تاکید کرد که این سازمان هیچگاه موجودیت اسرائیل را بهرسمیت نخواهد شناخت و مبارزهی خود را برای نابودی این کشور و “تاراندن یهودیان از منطقه” ادامه میدهد. او از آلمان خواست، “یهودیهای اسرائیل” را بپذیرد.
|
جامعه ایران به خصائل سحابی ها و هدی صابر نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد Posted: 15 Jun 2012 04:14 AM PDT تقی رحمانی جـــرس: تقی رحمانی می گوید جامعه ایران به مداراگری عزتالله سحابی ، دوستی و محبتی که ویژگی هاله سحابی بود و خستگی ناپذیری از خصوصیات هدی صابر، نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد.
به مناسبت اولین سالگرد درگذشت عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر و سومین سالگرد پیدایش جنبش سبز، جمعی از دانشجویان ایرانی در هلند مراسم سخنرانی با حضور تقی رحمانی، نویسنده و فعال ملی-مذهبی برگزار کردند.
|
پرونده کوی دانشگاه؛ سه سال پس از یورش چکمه پوشها Posted: 15 Jun 2012 03:39 AM PDT مرجان سیادت جرس: "پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتیها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آن را بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از آبی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب میدادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهندهای بود.در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است!" (خبرنامه امیرکبیر، 9 تیر 88) جمله های بالا روایت هایی از آخرین حمله نیروهای نظامی و شبه نظامی به کوی 67 ساله دانشگاه تهران در 25 خرداد 1388 است. خوابگاهی که در مقاطع مهم تاریخی، خواب از چشم حاکم و رعیت گرفته و کانون توجه خاص قرار گرفته است. زمانی پیش از انقلاب ساواک به همراه تعدادی از عوامل خود شبانه به کوی دانشگاه یورش برد و 400 دانشجو را دستگیر کرد. بیست سال پس از انقلاب اسلامی در 18 تیرماه 1378 هنگامی که دانشجویان به توقیف روزنامه سلام اعتراض کردند، یگان ویژه ناجا پس از پایان تحصن به دستور فرهاد نظری فرمانده وقت انتظامی استان تهران و نیروهای موسوم به لباس شخصی و هنگامی که دانشجویان به خواب رفته بودند به امانت های مردم حمله کردند و با فریاد یا حسین و یا زهرا آنان را از طبقات مختلف به پایین پرتاب کردند. فرجام این فاجعه منجر به محکومیت یک گروهبان ناجا به سرقت ریش تراش و تبرئه نظری شد. ده سال پس از آن در ساعت حملات قبلی یعنی حدود دو بامداد، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم هنگامی که دانشجویان اعتراض خود را به پایان رسانده و مشغول مطالعه امتحانات پایان ترم بودند، به ناگاه خاطره ده سال پیش نسل قبلی برایشان تداعی گشت. پنج نفر کشته(گاردین 14 ژوئن 2009) و هفتاد تن دستگیر شدند و آنطور که نمایندگان مجلس هشتم گفتند حمله ای به مراتب بدتر از 18 تیر 78 به خوابگاه دانشجویان شد. نتیجه این دادگاه چیزی نبود جز محکومیت چهارده دانشجو به حبس از چهار تا ده ماه. جنبشی به نام دانشجویی همه تاوانی که کوی دانشگاه تهران در ادوار مختلف داده و همه مصایبی که به جان خریده ناشی از یک ترکیب دو حرفی بوده که همواره مورد ظن و لعن حکومت های ایران بوده است: "جنبش دانشجویی". گروهی با ایدئولوژی همسو که در مقاطع مختلفی چون 16 آذر 32، انقلاب اسلامی، اشغال سفارت آمریکا، دوم خرداد 76، 18 تیر 78 و 25 خرداد 88 تاثیرگذار و حادثه ساز بوده اند. جنبش دانشجویی اما پس از دوم خرداد و باز شدن فضای سیاسی- اجتماعی که شعار اصلی دولت اصلاحات بود نفسی تازه کرد و تمام قد پا به عرصه جامعه گذاشت. برای خود رسانه و تریبون داشت و عملا یکه تاز فضای دانشجویی کشور بود و به دلیل محبوبیت ناشی از هادی بودن در سطح اجتماع سایه سنگینی بر پیکره بسیج دانشجویی انداخته بود. این طلوع اما دیری نپایید و در جریان درگیری های 18 تیر 78 دچار فروغی غم انگیز شد. حاکمیت اتفاقات آن دوران را خطری جدی برای خود محسوب کرد و بدون سر و صدا در شسبی ملایم با تاسیس انجمن ها و جامعه های اسلامی خودساخته که شاخه ای از بسیج دانشجویی محسوب می شوند، این تشکیلات پر جنبش و جوش را به لبه پرتگاه کشاند. نزدیک شدن جنبش دانشجویی به سیاست و اقدام به انتشار لیست انتخاباتی برای شورای شهر دوم اما از جمله خطاهای استراتژیک جنبش دانشجویی و در راس آن دفتر تحکیم وحدت بود که حاکمان را به سناریوی از پیش نوشته شده برای به محاق بردن جنبش نزدیک تر کرد. به گفته بسیاری، سیطره نگاه لیبرالی به فعالیت دانشجویی سبب ظهور و بروز آفت سهم خواهی از فضای سیاسی دوران اصلاحات بود که سرآغاز جدایی این تشکیلات از هویت واقعی خود بود. سرانجام با کلید خوردن پروژه انشعاب و تشکیل دفتر تحکیم وحدت طیف شیراز در سال 82 با همکاری افرادی چون محمدباقر خرمشاد -بعدها معاون فرهنگی وزیر علوم شد) عملا شیرازه تشکیلاتی این جنبش فروپاشید. حاکمیت اما به همین جا بسنده نکرد و با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در دوران وزارت محمدمهدی زاهدی نخستین وزیر علوم دولت نهم سعی در زدن تیر خلاصی به جنبش دانشجویی از طیف لیبرال گرفته تا چپ کرد. دفاتر انجمن های اسلامی یکی پس از دیگری پلمپ، دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره شدند. هنگام سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر(پلی تکنیک) و اعتراض دانشجویان به سیاست های دولت او، انتقام سختی از دانشجویان پلی تکنیک گرفته شود. ۴ نشریه دانشجویی توسط افراد ناشناس در دانشگاه امیرکبیر توزیع شد و باوجود تکذیب دانشجویان مبنی بر عدم دخالت در انتشار آنها، وزارت اطلاعات عزم خود را جزم کرد تا پروژه طراحی شده انتقام از اخلال گران سخنرانی رییس دولت را به هر قیمت ممکن به پیش ببرد. نه دانشجوی این دانشگاه برای مدت طولانی بازداشت و با انواع شکنجه ها مواجه شدند. چهار سال نخست دولت احمدی نژاد با اضافه کاری کمیته های انضباطی و صدور احکام محرومیت های طولانی مدت برای فعالان جنبش دانشجویی گذشت تا نوبت به انتخابات ریاست جمهوری دهم رسید. بسیاری تصور می کردند انجمن های اسلامی طیف علامه و ادوار تحکیم وحدت همچون انتخابات ریاست جمهوری نهم، انتخابات 88 را هم تحریم کنند لیکن چنین نشد و آنها پس از بررسی های فراوان به دو گروه تقسیم شدند: ادوار تحکیم وحدت و طیف رادیکال از کروبی حمایت کردند و انجمن اسلامی دانشگاه تهران و طیف معتدل تر از میرحسین موسوی. دانشگاه ها بار دیگر رونق گرفته بودند و حضور دو کاندیدای اصلاح طلب باعث ازدحام قابل توجه دانشجویان برای شنیدن سخنان کاندیداهای جریان اصلاحات شده بود. فضا چنان آزاد شده بود که دانشجویان درباره اعدام های دهه شصت، احکام حکومتی ولی فقیه، دخالت سپاه در انتخابات، دیکتاتوری در جمهوری اسلامی و ... می پرسیدند و البته بعدها تاوان این پرسش ها را دادند.
نشانه گیری برای تیر خلاص حاکمیت اما با وسواس فراوان نظاره گر کنش جنبش دانشجویی در ایام انتخابات بود؛ آنها می توانستند بار دیگر لیدر فکری شوند و بدنه خسته اجتماع را به تحرک در آورند. پایان انتخابات و نتایج غیر منتظره آن بار دیگر تلنگری به بدنه جنبش دانشجوی که طی سال آغازین دهه هشتاد، خسته و بی رمق شده بود زد. اعتراض ها از خوابگاه های دانشجویی آغاز شد و دانشجویان تهران، شیراز، اصفهان و تبریز فریاد اعتراض سر دادند. اقتدارگریان اما بار دیگر تصمیم گرفتند بازوی موثر جنبش سبز یعنی "دانشگاه" و "جنبش دانشجویی" را در اولویت های برخود سخت در سال 88 قرار دهند. بار دیگر به خوابگاه ها در تهران و شیراز یورش بردند و براساس فیلمی که توسط یکی از نیروهای لباس شخصی حاضر در بامداد 25 خرداد، افشا شد این برخورد چنان فجیع بود که بسیجی ها و یگان ویژه از هم می خواستند که دانشجویان را نزنند. چنین بود که میلتارها بار دیگر ریشه دانشگاه را هدف گرفتند و تبر بر پیکره بی دفاع آن فرود آورند و نتیجه آن هم محکومیت دانشجویان بود و بس. جنبش دانشجویی پس از 88 سه سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم این پرسش مطرح است که جنبش دانشجویی اکنون در کدام وضعیت قرار دارد، نسبت آن با جنبش سبز چیست و آینده آن چه خواهد بود؟ وجوه دوگانه سیاسی- مطالبه محور آن در چه جایگاهی دارد و به کجا عزیمت می کند؟ آیا جنبش دانشجویی دانشجویی توانست با حفظ استقلال خود از جنبش سبز در عین حضور موثر در آن جایگاه سابق خود را به عنوان لیدرهای اجتماعی بدنه عمومی جامعه بازسازی کند؟ اینها پرسش هایی هستند که جنبش دانشجویی در سال هایی که اوج رکود خود را طی می کند و بخش موثری از بدنه آن در زندان به سر می برد با آن مواجه اند. آنچه مسلم است فعالیت های جنبش دانشجویی در شرایط فعلی پرهزینه و به دلیل اجرای سیستم پلیسی در دانشگاه ها، کم اثر است. مهدی عرب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه مازندران در این خصوص معتقد است: "در این وضعیت که تمامی انجمن های زیرمجموعه ی اتحادیه انجمن های اسلامی پلمپ شده اند و شورای مرکزی این اتحادیه در این وضعیت گذران دوران محکومیت است، و باتوجه به ویژگی ساختار هرمی و از پایین به بالای حرکت ها و جنبش دانشجویی من زیاد نگران آینده نیستم. بالطبع در کوتاه مدت دانشگاه نسبتا آرامی خواهیم داشت و سیستم سرمست از سرکوب آن، غافل از درون زایی دانشگاه خواهد شد." از سوی دیگر علی افشاری دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت در خصوص آینده جنبش دانشجویی معتقد است: "جنبش دانشجویی مانند دیگر جنبشهای اجتماعی در مرحله گذار به شکل جدید فعالیت است. آینده جنبش دانشجویی تابعی از عوامل مختلف و بهویژه عبور موفق از مرحله گذار کنونی است که مدت زمان آن طولانی شده و خود بحرانی را در جنبش دانشجویی ایجاد کرده است. عبور موفق جنبش دانشجویی از بحرانهای مربوط به مرحله گذار کنونی نقشی مهم در شکلگیری دوره جدید جنبش اعتراضی و همکاریهای احتمالی با آن خواهد داشت. شاید این جنبش مسیر ناتمام جنبش سبز را تکمیل کند و بدین ترتیب خصلت سیاسی جنبش دانشجویی نیز به ایستگاه نهایی خود نزدیک شود." از همه پیش بینی ها که بگذریم جنبش دانشجویی همچنان هزینه می دهد؛ فعالان دانشجوی دوباره پرستاره شدند و از تحصیلات تکمیلی باز ماندند، احضارها به کمیته های انضباطی ادامه دارد و شعبه های مختلف دستگاه امنیتی جریان اقتدارگرا مشغول احضار دانشجویان است.
|
افشاگریهای دادگاه اختلاس؛ نوری بر تاریکخانه فساد دولتی Posted: 15 Jun 2012 03:00 AM PDT فرشید آل داوود جرس: محمد رضا رحیمی، اسفندیار رحیم مشایی و مرتضی تمدن ، مردان کلیدی کابینه احمدی نژاد هستند که نامشان در دادگاه مفاسد اقتصادی برده شده است. رئیس دولتی که با شعار مبارزه با اشرافیگری در سال 84 بر سر کار آمد ، اکنون مقام های ارشدش را در معرض اتهام غارت بیت المال می بیند. دادگاه" فساد اقتصادی سه هزار میلیارد تومانی" و "اختلاس بیمه" دو دادگاهی هستند که اکنون در جمهوری اسلامی برپا شده تا به بزرگترین ترین سوء استفاده مالی در تاریخ ایران رسیدگی کنند. این کارزار تقابل جدی دو نهاد قضا و دولت را به همراه داشته است. اصل کاری ها ؟ رئیس دولت مدام تهدید به افشاگری در باره براداران لاریجانی یعنی رییسان قوه مقننه و قوه قضاییه می کند و صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه نیز هر بار تاکید می کند که واهمه ای از رسیدگی به پرونده فساد اقتصادی ندارد. قاضی القضات نظام در آخرین اظهاراتش که ظهر چهارشنبه 24 خرداد بیان شد گفت: "قوه قضاییه گوشش بدهکار این حرفها نیست و مغرضان بدانند چنین حرفهایی هرگز نمیتواند ما را از مسیرمان دور کند." اظهارات وی مستقیما متوجه شخص رئیس دولت بود که چند روز قبل تر گفته بود:"اگر جرأت دارند، بروند سراغ همان هایی که اصل کاری هستند." خبرگزاری فارس وابسته به حکومت این موضع احمدی نژاد را با عنوان " واکنش رئیس جمهور به تخلفات همکارانش" تعبیر کرد و در ادامه به نقل از رئیس دولت نوشت:" فعلا من و همکارانم در مسیر سیبل قرار داریم" ! احمدی نژاد در کرمانشاه گفت:"ادعاهایی که علیه همکارانش مطرح شده ملاک نیست ." روزنامه همشهری فردای اظهارات احمدی نوشت که :"وی از متهم شدن دولتمردانش به فساد اقتصادی عصبانی است." این واکنش های رئیس دولت در حالی است که در هشتمین دادگاه اختلاس بیمه، پای برخی مقامهای بلند پایه نزدیک به احمدی نژاد در فساد مالی باز شد و از آنجمله محمدرضا رحیمی معاون اول دولت و مرتضی تمدن استاندار تهران به سوء استفاده های گسترده متهم شدند. پیش از آن نیز ردپای اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر احمدی نژاد در دادگاه فساد بزرگ اقتصادی مشاهده شده بود و از جمله خواهر زاده رحیم مشایی که پولهای کلانی را در این میان دریافت کرده بود. "محمد جهرمی" مدیر عامل سابق بانک صادرات در این رابطه گفته است: "مدتها در تلاش بودم احمدی نژاد را جایی تنها گیر بیاورم و در باره فساد در میان برخی معاونین به وی توضیح دهم اما گویا وی به قضیه پی برده بود و فرصت نمی داد ، شاید هم می ترسید مسائلی مطرح شود که وی آمادگی شنیدنش را نداشت." پیش از این سندی منتشر شد که نشان میدهد كه اسفندیار رحیم مشایی در نامهای به وزرای اقتصاد و راه خواستار تسریع در واگذاری سهام شرکت فولاد خوزستان به گروه امیر منصور آریا شده بود كه از آن بهعنوان عامل اصلی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی یاد میشود. کلاهبرداری های رحیمی و تمدن ! در هشتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اختلاس بیمه متهم آقای محمد رضا رحیمی (م. ر) رئیس وقت دیوان محاسبات کشور برد. متهم گفته بود: "فرد رابط هر روز با رئیس سابق دیوان محاسبات کشور تماس می گرفت و کارهای بیرون از اداره وی را انجام می داد. گاهی نیز او را به مجلس می فرستاد تا با استیضاح کنندگان یک وزیر صحبت کند. آن یک میلیارد و 500 میلیون تومان را نیز به حساب شخصی محمد رضا رحیمی (م. ر) ریختم." متهم در دادگاه گفت "به من گفتند آقای محمد رضا رحیمی این پول را لازم دارد حتی یک بار همسر آقای رحیمی به خانه ما آمد. (ج. الف) وقتی دید نقدینگی من تمام شد خواست ملک ولنجک را به او بدهم." طنز جالب شب همان روزی اتفاق افتاد که نام رحیمی در دادگاه برده شد. همان شب رحیمی جلسه مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل داد . پایگاه اطلاع رسانی دولت نوشت: "در اين جلسه درخصوص برنامه هاي این ستاد براي تشديد اقدامات در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادي بحث و تبادل نظر شده و پيشنهادات و راهکارهايي در جهت کاهش جرائم اقتصادي و جلوگيري از سوء استفادههاي مالي مطرح گردید." سایت های خبری روز بعد نوشتند این نشست در حالی برگزار شد که متهم دادگاه اختلاس از کلاهبرداری محمد رضا رحیمی خبر داده بود. پیش از این الیاس نادران گفته بود "آقاي رحيمي رئيس حلقه خيابان فاطمي است و اين حلقه در خصوص توزيع درآمدهاي منابع فاسد تصميمگيري ميكرده و تقريباً تمام اعضاي اين حلقه دستگير شدهاند الا آقاي رحيمي." مرتضی تمدن استاندار تهران و مقام دولتی نزدیک به احمدی نژاد نیز در هفتمین جلسه دادگاه مفاسد اقتصادی متهم به دریافت 200 میلیون تومان پول مازاد از معدنکاران شد ی - د معاون سابق استاندار تهران در این رابطه اظهار داشت: "موضوع دریافت پول مازاد از معدن داران از اوایل انقلاب وجود داشته و بقیه معاونین نیز آن را دریافت کرده اند پس باید با همه آنها برخورد شود. من دویست میلیون تومان را از دفتر فنی گرفتم و به استاندار دادم." با این حال تمدن طی نامه ای به دادگاه اعلام کرد پولهای مذکور جنبه هدیه داشته و من شخصا پولی دریافت نکردم اما مبالغی از زمان استانداران قبلی در اختیار دفتر استانداری قرار داشته که صرف امور شخصی و مسائل استانداری شده است. رفتار عمدی دولت و اعتراض رسانه ها برخی منابع خبری در ایران از حمایت های بیدریغ احمدی نژاد از معاون خود رحیمی حیرت کرده و نوشتند که متوجه نمی شوند چرا احمدی نژاد از تخلفات مالی معاونش دفاع می کند؟ در ذیل یکی از مطالب مندرج در سایتها کامنتی با این مضمون دیده می شد : "آقای احمدی نژاد شما قرار بود با اشرافیگری مبارزه کنید اما نام دولتمردانتان به عنوان غارتگر بیت المال ثبت شد." خبرگزاری نیمه رسمی مهر هم نوشت: شاهد هستیم افرادی که در این دادگاه ها از آنها نام برده می شود همچنان با حاشیه ای امن در پست های کلیدی خود مشغول فعالیت هستند و حتی چندی قبل خبر رسید یکی از معاونان بانک مرکزی که در پرونده فساد مالی مدتی را در بازداشت بوده در جلساتی مهم حضور داشته است. با این حال به نظر می رسد دولت احمدی نژاد عمدا در برخورد با مفسدان اقتصادی تعلل می کند که به گفته نماینده دادستان "متاسفانه با گذشت 7 ماه بانک ملی از خاوری شکایتی نکرده و ما با اصرار و تذکر خواستیم از او شکایت کند.حتی دولت هم پیگیر بازگشت خاوری نیست و کوچکترین گفتگویی با مقامات کانادایی انجام نداده است. چرا مجلس وزیر اقتصاد را استیضاح نمی کند؟ حتی دولت نیز پیگیر بازگشت خاوری نیست و کوچکترین گفتگویی با مقامات کانادایی انجام نداده است ." یک روز بعد از این اظهارات دادستان ، مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه خبر داد که با سفارت کانادا برای بازگرداندن خاوری تماس گرفته است. اما هیچ منبع دیگری هنوز این مدعا را تائید نکرده است . خبرگزاری مهر در گزارشی مفصل با آوردن چند نمونه مصداقی از استعفای مسئولان پس از فساد اقتصادی در کشورهایی مثل کامرون ، تانزانیا، آلمان ، فنلاند و سوئد از اینکه مسئولان متخلف دولتی در ایران دو دستی به قدرت چسبیده اند و حاضر به پذیرش اشتباه نیستند ابراز شگفتی کرد. سایر سایت های خبری هم با اشاره به اتهام فساد علیه مقام های ارشد دولت، ادعاهای احمدی نژاد درباره پاکدستی سیاسی و بازی وی با کلماتی همچون حلقه های ثروت و قدرت را به باد تمسخر گرفتند. مشرق در این باره نوشت: "در بحبوحه مترسک سازی های دولتی ها از افراد موسوم به بت بزرگ بود که ناگهان پای مقامات دولت به پرونده فساد باز شد." احمد توکلی درباره منظور احمدی نژاد از اصلکاری ها گفت: "آقای احمدی نژاد هرکس غیر از اطرافیانش را می شناسد به عنوان اصل کاری به قوه قضائیه معرفی کند ! " عابد فتاحی نماینده ارومیه در مجلس نهم هم در مصاحبه ای با فرهنگ آشتی گفت: واقعیت این است که در دولتهای مهر و عدالت فساد کاهش نیافت. وی در اظهاراتی تحقیر آمیز نسبت به دولت خاطر نشان کرد: "دولتمردان فعلی بهتر است خودشان را با دوران سازندگی و اصلاحات مقایسه کنند." |
مهرداد درویش پور؛ مهاجرت نخبگان عارضهی حکومت ایدئولوژیک است Posted: 15 Jun 2012 02:35 AM PDT فیروزه رمضان زاده جرس: دکتر مهرداد درویشپور از جامعه شناسان ایرانی مقیم سوئد است . او معتقد است که "حکومت جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب جنبش سبز، با طالبانیزه کردن بیش از پیش جامعه، دانشگاهها را نیز در امان نگذاشت و با ایجاد تنگناهای بیشتری در بین نخبگان فکری و علمی عملا باعث فرار گسترده آنها شد." این جامعه شناsس، رشد آمار فرار مغزها و نخبگان را نیز ناشی از وجود همین تنگناها دانسته و بر این باور است که:"بخشی از جامعه نخبگان در شرایط امروز حاضر به تحمل سرکوب های سیاسی نیستند و به ناچار برای در امان ماندن از فشارهای سیاسی و زندان از کشور خارج شده اند." شرح کامل گفتگوی جرس با مهرداد درویش پور را در ادامه بخوانید. آقای دکتر! به نظر شما انگیزه اصلی نخبگانی که از ایران مهاجرت می کنند، چیست؟
ابتدا باید بگویم که پدیده فرار مغزها، پدیده دیرینه ای است که تنها مختص جامعه ایران نیست. همواره خروج نخبگان از کشورهای فقیر به ثروتمند، کمتر توسعه یافته به کشورهای پیشرفته تر با انگیزه برخورداری از امکانات و شرایط زندگی بهتر و رشد و ارتقای کاری و اجتماعی صورت می گیرد.
اساساً از دیدگاه جامعه شناختی، طبقه نخبگان در جامعه علمی ایران چه تعریفی دارند.؟
نخبگان علمی جامعه ایران بیشتر از طبقه متوسط مدرن شهری و سکولار هستند، البته سکولار نه ضرورتا به معنای فقدان هر نوع تعلق دینی بلکه به این معنا که آنها خود را با هویت های دینی خود را تعریف نمی کنند و خواستار جدایی دین و دولت از یکدیگرند. آنها در داخل ایران، نیروی فکری و سرمایه اجتماعی ای هستند که به حاشیه رانده شده اند. در حقیقت، این گروه به نوعی در "تبعید درونی" بسر می برند. آنها زمانی که در سرزمین خود به دلیل رویارویی با ارزشهای حاکم از متن به حاشیه و به پس رانده می شوند، مهاجرتشان به کشورهای غربی و جامعه مدرن، دموکراتیک وعقلانی نوعی "بازگشت به موطن" است که ارزش های خود را با آن یکسان و یا بسیار نزدیک می یابند. آنها اگرچه ممکن است با مسائلی چون بیگانگی، نژادپرستی و تفاوت های فرهنگی روبرو شوند اما در عوض با بسیاری از ارزشهای پایدار هم چون، امنیت، آزادی و رفاه روبرو می شوند که با آن خود را همخوان می یابند.
پس دلیل فرار نخبگان از ایران، اعمال سیاست ها و وجود ایدئولوژی در متن جمهوری اسلامی است؟
بله همان طور که شما گفتید، تفکر ایدئولوژیک دینی در نظام جمهوری اسلامی، عرصه را بر بسیاری از نخبگان فرهنگی، روشنفکری، سیاسی و آکادمیک جامعه تنگ کرده است. از سویی، استانداردهای علمی دانشگاه آزاد به شدت سقوط کرده و از سوی دیگر، تخصص گرایی به دلیل مکتب گرایی از شان درخور برخوردار نیست. علاوه بر آن محدودیت و فشارها در حوزه های آکادمیک وعلمی دانشگاه ها به خاطر عناد حکومت با تدریس علوم انسانی بیشتر شده است به طوری که نه تنها نخبگان بلکه کل جامعه دانشگاهی، نظام سیاسی ایدئولوژیک حاکم رابر نمی تابد.جمهوری اسلامی با دیدگاه های ایدئولوژیک، تحجر دینی و بنیادگرایانه، عنادورزی با نخبگان علمی را سرلوحه خود قرار داده است.
آیا به باور شما سرکوب های جنبش سبز در طول سه سال اخیر بر افزایش روند فرار نخبگان از کشور تاثیرگذار بوده است؟
بله همین طور است. حکومت جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب جنبش سبز، با شدت دادن به نوبنیادگرایی و تلاش در پی طالبانیزه کردن جامعه، دانشگاهها را نیز در امان نگذاشت و با ایجاد تنگناهای بیشتری در بین نخبگان فکری و علمی عملا باعث فرار گسترده آنها شد. از سوی دیگر، بخش دیگری از جامعه نخبگان در شرایط امروز حاضر به تحمل سرکوب های سیاسی نیستند از جمله کسانی که در جنبش سبز فعالانه شرکت داشته اند. بسیاری از آنها که امیدی به تغییر فضای سیاسی حاکم ندارند با انگیزه های سیاسی و به ناچار برای درامان ماندن از فشارهای سیاسی و زندان از کشور خارج شده اند.
با در نظر گرفتن این موانع، شما چشم انداز حضور نخبگان در فضای علمی و فرهنگی جامعه دانشگاهی ایران را در آینده چگونه ترسیم می کنید؟
به اعتقاد من، تا زمانی که هیچ آینده ای برای توسعه فرهنگی و علمی دانشگاه ها ترسیم نشده و امنیتی تضمین شده در کار نباشد و دولت جمهوری اسلامی همچنان، علوم انسانی را تهدیدی برای رواج سکولاریزم بداند روشن است انتظار میل به حضور نخبگان در کشور در این شرایط، یک توهم است. چرا که امروز نخبگان علمی جامعه، بیشتر احساس بی امیدی و بی افقی مطلق نسبت به آینده دارند. آنها در برابر تنگناها و بی امیدی ها، خروج از کشور را به رویکرد اصلی و امید خود بدل ساخته اند و تا زمانی که قدر آنها را در کشور نمی دانند و میدانی برای رشد آنها ایجاد نمی کنند میلی به بازگشت ندارند. وانگهی شرایط سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه که سرنوشت کشتی تایتانیک را تداعی میکند میل به فرار را گسترش می دهد. اما به رغم شرایط سیاه ناگوار جامعه، به هر حال ابر سیاه استبداد، دیر یا زود از آسمان جامعه زدوده خواهد شد. بدون تردید با پایان این تنش های سیاسی و ایجاد شرایط دموکراتیک، بخش مهمی از نخبگان به ایران بازخواهند گشت، البته بخش دیگری از آنها که در غرب سالها ریشه دوانده اند و خانواده تشکیل داده اند به راحتی برای همیشه به ایران برنمی گردند.اما برخی دیگر از آنها در جامعه غربی، لابی های دمکراسی در خارج خواهند ماند و پیوندهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با ایران دمکراتیک در آینده را تقویت خواهند کرد. به اعتقاد من، نوستالژی بازگشت، همیشه بین مهاجران بوده است زیرا همواره این حس، به آنها نوعی امنیت روانی می دهدتا سختی ها و دشواری های زندگی در جامعه غرب را تحمل کنند. |
استاد کسایی بدون اطلاع رسانی در نیمه شب به خاک سپرده شد Posted: 15 Jun 2012 01:55 AM PDT جـــرس: پیکر استاد حسن کسایی، پیشکسوت موسیقی اصیل ایرانی، در بی اطلاعی و سکوت خبری، نیمه شب در آرامگاه تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
به گزارش ایسنا، در حالیکه یکی از شاگردان استاد نی ایران خبر داده بود فردا مراسم تشییع پیکر این هنرمند برگزار میشود اما گویا بدون هیچ اطلاعرسانی این هنرمند به خاک سپرده شده است.
|
نرخ تعادلی دلار ١۴۰۰ تا ١۴۵۰ تومان است Posted: 15 Jun 2012 01:26 AM PDT جـــرس: در پی تداوم افزایش نرخ ارز و عدم تحقق وعده های رئیس کل بانک مرکزی در خصوص کاهش نرخ ارز، معاون سابق ارزی بانک مرکزی گفت: یکسانسازی این نرخ کار سادهای نیست اما بانک مرکزی میتواند با اعمال برخی سیاستها نرخ بازار و نرخ مرجع را به هم نزدیک کرده و حتی فاصله این دو نرخ را به صفر برساند
|
کاهش وزن نان مصرفی مردم به دنبال افزایش قیمت ها Posted: 15 Jun 2012 01:12 AM PDT جـــرس: بدنبال گرانی نان و اعتراض عمومی به این افزایش قیمت برخی از نانوایی ها اقدام به کاهش وزن نان مصرفی مردم کرده اند.
|
حامد کرزای: از خاک افغانستان علیه ایران استفاده نخواهد شد Posted: 15 Jun 2012 01:11 AM PDT جـــرس: رئیس جمهور افغانستان با اشاره به اینکه نگرانی جمهوری اسلامی را نسبت به امضاءموافقتنامه استراتژیک میان افغانستان و آمریکا درک می کند تصریح کرد، این پیمان اهداف نظامی ندارد و ما بار دیگر تاکید می کنیم از خاک افغانستان علیه ایران و هیچ یک از کشورهای همسایه استفاده نخواهد شد .
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |