جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


سنگینی بار تورم بر دوش مستاجران

Posted: 15 Jun 2012 04:39 AM PDT

جـــرس: کمتر از یک هفته به آغاز فصل نقل و انتقالات مانده اما گزارش‌ها از بازار مسکن حاکی است که نه سیاست‌های دستوری و نه سیاست‌های تبلیغی دولت مبنی بر واگذاری‌ها و آغاز ثبت‌نام‌های مسکن مهر پردیس و مسکن قسطی تهران تاثیری بر ثبات و کاهش اجاره‌بها در این ابرکلانشهر نداشته است.


دراین باره خبرگزاری فارس با تهیه یک گزارش میدانی از افزایش شدید اجاره بها خبرداده است.
این خبرگزاری با این حال می گوید که گزارشش مربوط به نقطه کوچکی از شهر بزرگ تهران است، ولی رشد اجاره بها را دردآور خوانده و نوشته است: دردآو‌ر‌تر از تصور رشد ۳۰ درصدی نرخ اجاره‌بها در تهران نسبت به سال گذشته این است که درخواست‌های مستاجران و اعلام توان‌شان درپرداخت اجاره‌در بنگاه‌های مسکن مورد استهزاء قرار گیرد.


همین گزارش درادامه رشد سی درصدی را نیز خوشبینانه قلمداد کرده و میزان واقعی تورم در بازار مسکن را ۵۰ تا ۶۰ درصد دانسته است.


این گزارش میدانی از مرکز تهران یعنی حد فاصل بلوار کشاورز و خیابان انقلاب تا میدان حرّ، ۳۰ تیر و میدان حسن‌آباد حاکی از این است که نرخ اجاره‌بها درتهران به گفته بنگاه داران و مستاجران ۵۰ تا ۶۰ درصد نسبت به پارسال رشد کرده و با توجه به رشد چنینی اجاره بها بعید است امسال مستاجران به راحتی خانه دار شوند.


این رشد ۵۰ تا ۶۰ درصدی اجاره بها زمانی مورد تایید واقع می شود که مشاور وزیر راه و شهرسازی و عضو شورای عالی مسکن می‌گوید اجاره‌بها در تهران متناسب باتورم بوده و حدود ۲۰ درصد رشد کرده است . پس باید این تصور را داشت که رشد ۵۰ تا ۶۰ درصدی اجاره‌بها دربازار صحت دارد.


همزمان با نزدیک شدن به فصل نقل و انتقالات در بازار مسکن، احتمال افزایش مجدد قیمت‌ها مستأجران را نگران تر کرده است و شکست سیاست‌های دستوری (طرح برخورد تعزیراتی بازار اجاره بها)در سال گذشته و افزایش شدید اجاره بها در کلانشهر‌ها در ماه جاری باعث نارضایتی شدید مستأجران به‌خصوص در پایتخت شده است.
 

پنجاه سازمان بین‌المللی خواهان لغو محاصره نوار غزه شدند

Posted: 15 Jun 2012 04:39 AM PDT

جـــرس: به گزارش منابع بین المللی، پنجاه سازمان بین‌المللی خواهان لغو محاصره نوار غزه شدند.


به گزارش خبرگزاری آلمان، در بیانیه‌ مشترک این سازمان‌ها آمده است که محاصره‌ی نوار غزه نقض حقوق بین‌الملل است. ۸۰ درصد ساکنان نوار غزه نیازمند کمک هستند. سازمان بهداشت جهانی، یونیسف و عفو بین‌الملل هم این بیانیه را امضا‌ کرده‌اند.


۵۰ سازمان معتبر بین‌المللی در بیانیه‌ای که روز پنجشنبه (۱۴ ژوئن / ۲۵ خرداد) به مناسبت پنجمین سالگرد محاصره‌ی نوار غزه توسط ارتش اسرائیل منتشر شد یادآور شده‌اند که بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار فلسطینی در نوار غزه، که نیمی از آنها کودک هستند، از پیامدهای محاصره به شدت رنج می‌برند.


سازمان‌های بین‌المللی در بیانیه‌ی خود تصریح کرده‌اند که از سال ۲۰۰۷ تا کنون ۳۰ درصد شرکت‌هایی که در نوار غزه فعالیت می‌کنند تعطیل شده‌اند. حدود ۸۰ درصد ساکنان این منطقه نیازمند کمک هستند. حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد آب آشامیدنی این منطقه آلوده است.


انتقاد شدید از نتانیاهو به خاطر دستور حمله به «ماوی مرمره»
مامور کمیته تحقیق پیرامون حمله اسرائیل به کشتی امدادی ترکیه، در گزارشی ۱۵۳ صفحه‌ای نخست وزیر اسرائیل را مسئول ارتکاب خطایی سنگین در صدور فرمان حمله نیروهای ویژه این کشور به کشتی «ماوی مرمره» نامید.


در این بیانیه همچنین تاکید شده است که در نوار غزه باید دست‌کم ۷۰ هزار آپارتمان ساخته شود، اما ساختمان‌سازی به دلیل جلوگیری از ورود مصالح ساختمانی توسط ارتش اسرائیل امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل نزدیک به ۱۵۰۰ تونل بین نوار غزه و مصر برای قاچاق مواد ساختمانی و کالاهای دیگر ایجاد شده است. بر اساس گزارش‌ها، از این تونل‌ها برای قاچاق اسلحه نیز استفاده می‌شود.


“مجازات جمعی”
فیلیپو گراندی، سرپرست آژانس امداد و اشتغال آوارگان فلسطینی وابسته به سازمان ملل (آنروا) تاکید کرد که “محاصره‌ی غیرقانونی” نوار غزه جلوی هر گونه رشد و توسعه در این منطقه را گرفته است.


ماکسول گیلارد، نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در امور کمک‌رسانی به مناطق فلسطینی نیز از دولت اسرائیل خواست، به این “مجازات جمعی” ساکنان نوار غزه پایان دهد.


اسرائیل در سال ۲۰۰۶، پس از ربوده شدن سرباز اسرائیلی گیلعاد شلیط به دست اعضای سازمان حماس − که در سال ۲۰۱۱ آزاد شد − نوار غزه را محاصره کرد و در سال ۲۰۰۷، در پی پیروزی حماس در انتخابات، محاصره این منطقه را شدت بخشید.


اعتراضات بین‌المللی
این اقدام اسرائیل پیوسته مورد انتقاد کشورهای گوناگون و سازمان‌های بین‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد بوده است. در پنج سال گذشته بسیاری از طرفداران حقوق بشر تلاش کرده‌اند، محاصره را بشکنند و به ساکنان نوار غزه کمک‌های انسان‌دوستانه برسانند، اما ارتش اسرائیل تاکنون توانسته ‌است جلوی این اقدامات را بگیرد. پرسروصداترین نمونه‌ی چنین تلاش‌هایی، که موجی از اعتراضات بین‌المللی را در پی داشت، حمله به کشتی “ماوی مرمره” بود. در ۳۱ ماه مه ۲۰۱۰ نیروهای ویژه‌ی ارتش اسرائیل از راه دریا و هوا به این کشتی که حامل کمک‌های انسانی به نوار غزه بود حمله کردند و ۹ تن از سرنشینان آن را کشتند.


کشتی “ماوی مرمره” که توسط ارتش اسرائیل از کمک‌رسانی به باریکه غزه باز ماند
آخرین نتایج تحقیقات در این مورد که توسط یک کمیته‌ی تحقیق دولتی انجام گرفته است، نشان می‌دهد که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بدون هماهنگی با مقامات ذیصلاح دستور حمله را صادر کرده است. در گزارش کمتیه‌ی تحقیق که دو روز پیش (۱۳ ژوئن / ۲۴ خرداد) منتشر شد، از نتانیاهو به دلیل این اقدام “خونین” انتقاد شده است.


حماس: تا نابودی اسرائیل مبارزه را ادامه می‌دهیم

روز پنجشبه (۱۴ ژوئن) محمود الزهار، یکی از رهبران حماس، به مناسبت پنجمین سالگرد محاصره‌ی غزه تاکید کرد که این سازمان هیچگاه موجودیت اسرائیل را به‌رسمیت نخواهد شناخت و مبارزه‌ی خود را برای نابودی این کشور و “تاراندن یهودیان از منطقه” ادامه می‌دهد. او از آلمان خواست، “یهودی‌های اسرائیل” را بپذیرد.


الزهار دولت خودگردان فلسطین را با دولت “ویشی” فرانسه در دهه‌ی ۱۹۴۰ مقایسه کرد و گفت، سازمان فتح هم مانند دولت ویشی «هم‌دست دشمن است». رهبر حماس، سازمان خود را با مارشال دوگل مقایسه کرد، زیرا به گفته‌ی او، حماس هم مانند دوگل «مبارزه با اشغالگران را انتخاب کرده است».


 

جامعه ایران به خصائل سحابی ها و هدی صابر نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد

Posted: 15 Jun 2012 04:14 AM PDT

تقی رحمانی
جـــرس: تقی رحمانی می گوید جامعه ایران به مداراگری عزت‌الله سحابی ، دوستی‌ و محبتی که ویژگی هاله سحابی بود و خستگی ناپذیری از خصوصیات هدی صابر، نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد.

 

به مناسبت اولین سالگرد درگذشت عزت‌الله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر و سومین سالگرد پیدایش جنبش سبز، جمعی از دانشجویان ایرانی در هلند مراسم سخنرانی با حضور تقی رحمانی، نویسنده و فعال ملی-مذهبی برگزار کردند.


تقی رحمانی متولد ۱۳۳۸، از فعالان شورای ملی مذهبی و از مشاوران کروبی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ بود. این فعال سیاسی در سال ۱۳۸۵، برنده جایزه هلمن همت از سازمان دیده‌بان حقوق بشر شد. تقی رحمانی همسر نرگس محمدی فعال حقوق بشر است که هم اکنون با وجود شرایط وخیم جسمانی در زندان است. این فعال ملی-مذهبی، خود نیز یک سوم عمرش را در زندان به سر برده است.


به گزارش رادیو زمانه، تقی رحمانی جمعه نوزدهم خرداد، در میان دانشجویان خارج از کشور، از ویژگی‌های عزت‌الله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر سخن گفت. او سپس به نسبت و ارتباط این ویژگی‌ها با شرایط ایران و جنبش سبز و مشکلات آن پرداخت.


رحمانی مداراگری و صبوری را ویژگی خاص عزت‌الله سحابی دانست که از نظر او تقریباً در میان سیاستمداران ایرانی منحصر به فرد بود. از نظر مهندس سحابی هر ایرانی که در ایران زندگی می‌کند باید از حقوق برابر برخوردار باشد که نوعی «پارادایم دولت-ملت مدرن» است.


سحابی از سال ۱۳۲۹ با جنبش ملی دکتر مصدق همراه بود و تا لحظه مرگ «یک مصدقی» بود. به این معنی که مصدق در پارادایم دولت-ملت مدرن توانست تا حدی به آرمانهای دموکراسی و عدالت اجتماعی و حفظ مدیریت جامعه نزدیک شود.


عزت‌الله سحابی اخلاق را که از مذهب سرچشمه می‌گیرد، زیربنای بافت معنوی جامعه می‌دانست. البته از نظر او دیگران نیز می‌توانند مولد اخلاق باشند و این امر مختص مذهبیون نیست.


عزت‌الله سحابی بر این عقیده بود که ایران به دموکراسی همراه با عدالت نیاز دارد و به همین دلیل نظریه توسعه‌ی متوازن را مطرح کرد. این در حالیست که در تاریخ ایران سیاستمداران یا خواستار عدالت بودند یا آزادی ولی کسی به توسعه‌ی متوازنِ پایدار توجه نکرده است.


چنین ویژگی از سحابی یک انسان متسامح و مداراگر ساخته بود که باعث شد بعدها در روند اصلاحات و سپس جنبش سبز نقش داشته باشد. او معتقد به رقابت شخصی نبود. به طور مثال، در جنبش سبز او با روحیه متسامح خود و حفظ هویت ملی-مذهبی‌اش، همراه با انتقاد از رهبران این جنبش نگاهی حمایتی نسبت به آن‌ها داشت.


هدی صابر از نظر تقی رحمانی دارای انرژی بسیار زیاد و ویژگی خستگی‌ناپذیری و دید آرمانی بود. او دارای منش پهلوانی و گذشت و مَحبت بسیار زیاد بود. او دارای اخلاق «پوریای ولی» بود. به اعتقاد تقی رحمانی، هدی صابر با همین منش به شهادت رسید. او به خود آسیب رساند شاید که دیگران بیدار شوند. این منش همواره در ایران شناخته شده بوده که در این روزها فراموش شده است. هدی صابر معتقد بود که در مبارزه سیاسی آنچه ماندنی است منش است نه مشی سیاسی.


هاله سحابی از نظر رحمانی دختر و هم‌زمان مادرِ پدرش بود. او علاقه‌ی وافری به پدر خود داشت. آرامش و مهربانی هاله ویژگی هاله سحابی بود. او با وجود موقعیت‌ها و زمینه‌هایی که از آن ها برخوردار بود و سواد بالای قرآنی و تسلط به زبانهای مختلف هیچ‌گونه جاه‌طلبی نداشت. هاله سحابی همواره به خانواده‌های زندانیان و اعدامیان سال‌های ۶۰ با هر گونه مشی سیاسی رسیدگی می‌کرد. از نظر تقی رحمانی، او «گاندی کوچک سرزمین ما» بود.


رحمانی در سخنانش تأکید داشت که اگر در کشوری بتوان عمر یک نهاد اجتماعی را زیاد کرد می‌توان وارد دموکراسی شد. او در ادامه به تحلیل جنبش‌ها در ایران پرداخت. به اعتقاد این فعال سیاسی، ایرانیان همواره انفجاری چیزی را آغاز می‌کنند و انتحاری تمام می‌کنند و به همین دلیل است که عمر چهار جنبش در ایران، از جمله جنبش مشروطیت، هیچ گاه بیش از یک سال نبوده است. دموکراسی یک مسیر طولانی و تدریجی است که ممکن است با انقلاب یا تحول بزرگ همراه شود.


از دید رحمانی انقلاب ۵۷ تحول بزرگ ایران بوده که هنوز گدازه های آن سرخ است و اگر بخواهد سبز شود و به زندگی تبدیل شود، نیازمند پارامترهای دیگری است. دموکراسی با تفاهم شروع می‌شود. در دموکراسی کسی قانع نمی‌شود بلکه راضی می‌شود. این روشی بود که عزت‌الله سحابی به کار می‌گرفت.
از دیدگاه تقی رحمانی ، در ایران که انواع دیدگاه‌های سیاسی و اقوام مختلف و زنان و مردان وجود دارند، برای داشتن یک زندگی آرام باید مخرج مشترکی از همه این گوناگونی‌ها گرفته شود. زندگی آرام نیز پیش‌شرط توسعه‌ی متوازن است. عزت‌الله سحابی با گذاشتن بنا بر توسعه متوازن به یک همگرایی و مداراگری در چهارچوب ایران نزدیک شد. این در حالیست که نگاه بسیاری حذف است که این نگاه، از رفتار حاکمیت ایران ناشی می‌شود. از نظر این فعال ملی مذهبی در ایرانیان کمتر روحیه انتقادپذیری وجود دارد در حالی‌که در قرآن ۱۷ بار پیامبر توبیخ شده است.


به اعتقاد رحمانی جامعه ایران به مداراگری عزت‌الله سحابی ، دوستی‌ و محبتی که ویژگی هاله سحابی بود و خستگی ناپذیری از خصوصیات هدی صابر، نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد.


مشکلی که از نظر رحمانی جامعه ایران با آن مواجه است غافلگیر شدن آن است. به طور مثال وقتی جنبش سبز آن قدر وسعت یافت همه غافلگیر شدند و به همین دلیل نیز عدم وجود هماهنگی لازم حتی در میان رهبران جنبش سبز حس می‌شد. او با تاکید بر تفاوت میان تنوع افکار با تنوع استراتژیک تاکید دشات که برای رسیدن به یک هدف باید یک استراتژی داشت.


او در سخنانش عدم وجود آماده‌سازی را به عنوان مشکل دیگر جنبش سبز نام برد که در نتیجه حاکمیت به دلیل عدم انسجام جنبش، بسیار تیزهوشانه عمل کرد.


رحمانی در ادامه به دولت نفتی اشاره کرد و آن را یکی از بدشانسی‌های جنبس سبز دانست. دولتی که بر پول نفت و درآمد بی سابقه‌ی آن تکیه دارد.


نقص دیگر جنبش از دیدگاه تقی رحمانی همراه نکردن دو لایه؛ لایه روستایی و لایه حاشیه نشین بود. در مقابل حکومت سایه ترس را بلای سر همگان گذاشت و جنبش را از خیابان ها جمع کرد.


او در ادامه تکیه بیش از حد میرحسین موسوی بر شبکه‌های اجتماعی را یکی از اشتباهات او دانست که با دستگیری فعالان این حوزه‌ها روند جنبش مختل شد. حکومت در قدم‌های بعدی با متوقف کردن احزاب سیاسی و استفاده از اختلافات درون جنبش توانست جنبش سبز را تضعیف کند.
راه حلی که این فعال سیاسی برای جلوگیری از تضعیف جنبش ارائه می‌دهد، تزریق حوصله و روحیه مدارا به جنبش است. از نظر او در روند جنبش، باید روش‌های متنوع فرهنگی و مدنی به کار گرفته می‌شد تا زمانی که لایه‌های دیگر هم همراه شوند و پول دولت نیز تمام شود .
او مشکل دیگری که جنبش با آن مواجه بود را عدم حمایت خارج و دولت های غرب از جنبش دانست و در ادامه به عدم توانایی برای توافق بر سر حداقل‌ها اشاره کرد که مانع استمرار جنبش شد.
این فعال ملی مذهبی در سخنانش اقشار متوسط جامعه را نقطه‌ی ثقل نیروی تغییر دانست که بسته‌ای از آزادی‌های مدنی را خوستار است. این قشر الزاما خواستار سرنگونی حکومت نیست بلکه یک زندگی خوب و زیست مدنی می‌خواهد .
تقی رحمانی تاکید داشت که برای ایجاد روند تغییر باید نیروی جایگزین و وجود آن را بررسی کرد. از نظر او آنچه اهمیت دارد توان کم هزینه برای تغییر است و این سوال مهم است که آیا نیروی تغییر درون حاکمیت است یا خارج از آن.
نهادهای مدنی، موضوعی بود که این فعال سیاسی بسیار بر آن تاکید داشت و وجود آن را لازمه‌ی رسیدن به دموکراسی می‌دانست.
از نظر رحمانی بار دیگر درون حاکمیت تضاد شکل خواهد گرفت ولی در این میان شکل‌گیری نهادهای مدنی، عدم غافلگیری و راضی شدن و مدارا حائز اهمیت است تا بتوان به توسعه پایدار رسید.
تقی رحمانی، در ادامه به نکات مثبت و دستاوردهای جنبش سبز پرداخت. او تسامح اقشار شهرنشین را بر سر یک سری خواسته‌ها از دستاوردهای جنبش سبز دانست. قشری که شخصیت مدنی و بسته‌ای از آزادی را می‌خواهد که این سرآغاز رسیدن به دموکراسی است. در جنبش سبز یک سبک زندگی متنوع در اقشار مختلف ایجاد شد که از نظر رحمانی دارای ارزش است . نکته‌ی مثبت دیگر را این فعال سیاسی مطالبه‌محوری عنوان کرد؛ یعنی قدم به قدم به سوی دموکراسی رفتن.
او تاکید داشت که در صورت طولانی نشدن فاصله‌ها در جنبش و استمرار می‌توان در مسیر دموکراسی قدم گذاشت، مسیری که همواره نیاز به نوآوری دارد.
در انتها نیز او با یک بیت شعر از یک غزل حافظ سخنان خود را به پایان برد.
«یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است»
 

پرونده کوی دانشگاه؛ سه سال پس از یورش چکمه پوشها

Posted: 15 Jun 2012 03:39 AM PDT

مرجان سیادت
  جرس: "پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتی‌ها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آن را بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از آبی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب می‌دادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهنده‌ای بود.در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است!" (خبرنامه امیرکبیر، 9 تیر 88)

  جمله های بالا روایت هایی از آخرین حمله نیروهای نظامی و شبه نظامی به کوی 67 ساله دانشگاه تهران در 25 خرداد 1388 است. خوابگاهی که در مقاطع مهم تاریخی، خواب از چشم حاکم و رعیت گرفته و کانون توجه خاص قرار گرفته است. زمانی پیش از انقلاب ساواک به همراه تعدادی از عوامل خود شبانه به کوی دانشگاه یورش برد و 400 دانشجو را دستگیر کرد. بیست سال پس از انقلاب اسلامی در 18 تیرماه 1378 هنگامی که دانشجویان به توقیف روزنامه سلام اعتراض کردند، یگان ویژه ناجا پس از پایان تحصن به دستور فرهاد نظری فرمانده وقت انتظامی استان تهران و نیروهای موسوم به لباس شخصی و هنگامی که دانشجویان به خواب رفته بودند به امانت های مردم حمله کردند و با فریاد یا حسین و یا زهرا آنان را از طبقات مختلف به پایین پرتاب کردند. فرجام این فاجعه منجر به محکومیت یک گروهبان ناجا به سرقت ریش تراش و تبرئه نظری شد. ده سال پس از آن در ساعت حملات قبلی یعنی حدود دو بامداد، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم هنگامی که دانشجویان اعتراض خود را به پایان رسانده و مشغول مطالعه امتحانات پایان ترم بودند، به ناگاه خاطره ده سال پیش نسل قبلی برایشان تداعی گشت. پنج نفر کشته(گاردین 14 ژوئن 2009) و هفتاد تن دستگیر شدند و آنطور که نمایندگان مجلس هشتم گفتند حمله ای به مراتب بدتر از 18 تیر 78 به خوابگاه دانشجویان شد. نتیجه این دادگاه چیزی نبود جز محکومیت چهارده دانشجو به حبس از چهار تا ده ماه.

جنبشی به نام دانشجویی

همه تاوانی که کوی دانشگاه تهران در ادوار مختلف داده و همه مصایبی که به جان خریده ناشی از یک ترکیب دو حرفی بوده که همواره مورد ظن و لعن حکومت های ایران بوده است: "جنبش دانشجویی". گروهی با ایدئولوژی همسو که در مقاطع مختلفی چون 16 آذر 32، انقلاب اسلامی، اشغال سفارت آمریکا، دوم خرداد 76، 18 تیر 78 و 25 خرداد 88 تاثیرگذار و حادثه ساز بوده اند.

جنبش دانشجویی اما پس از دوم خرداد و باز شدن فضای سیاسی- اجتماعی که شعار اصلی دولت اصلاحات بود نفسی تازه کرد و تمام قد پا به عرصه جامعه گذاشت. برای خود رسانه و تریبون داشت و عملا یکه تاز فضای دانشجویی کشور بود و به دلیل محبوبیت ناشی از هادی بودن در سطح اجتماع سایه سنگینی بر پیکره بسیج دانشجویی انداخته بود. این طلوع اما دیری نپایید و در جریان درگیری های 18 تیر 78 دچار فروغی غم انگیز شد. حاکمیت اتفاقات آن دوران را خطری جدی برای خود محسوب کرد و بدون سر و صدا در شسبی ملایم با تاسیس انجمن ها و جامعه های اسلامی خودساخته که شاخه ای از بسیج دانشجویی محسوب می شوند، این تشکیلات پر جنبش و جوش را به لبه پرتگاه کشاند.

نزدیک شدن جنبش دانشجویی به سیاست و اقدام به انتشار لیست انتخاباتی برای شورای شهر دوم اما از جمله خطاهای استراتژیک جنبش دانشجویی و در راس آن دفتر تحکیم وحدت بود که حاکمان را به سناریوی از پیش نوشته شده برای به محاق بردن جنبش نزدیک تر کرد. به گفته بسیاری، سیطره نگاه لیبرالی به فعالیت دانشجویی سبب ظهور و بروز آفت سهم خواهی از فضای سیاسی دوران اصلاحات بود که سرآغاز جدایی این تشکیلات از هویت واقعی خود بود. سرانجام با کلید خوردن پروژه انشعاب و تشکیل دفتر تحکیم وحدت طیف شیراز در سال 82 با همکاری افرادی چون محمدباقر خرمشاد -بعدها معاون فرهنگی وزیر علوم شد) عملا شیرازه تشکیلاتی این جنبش فروپاشید.

حاکمیت اما به همین جا بسنده نکرد و با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در دوران وزارت محمدمهدی زاهدی نخستین وزیر علوم دولت نهم سعی در زدن تیر خلاصی به جنبش دانشجویی از طیف لیبرال گرفته تا چپ کرد. دفاتر انجمن های اسلامی یکی پس از دیگری پلمپ، دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره شدند. هنگام سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر(پلی تکنیک) و اعتراض دانشجویان به سیاست های دولت او، انتقام سختی از دانشجویان پلی تکنیک گرفته شود. ۴ نشریه دانشجویی توسط افراد ناشناس در دانشگاه امیرکبیر توزیع شد و باوجود تکذیب دانشجویان مبنی بر عدم دخالت در انتشار آنها، وزارت اطلاعات عزم خود را جزم کرد تا پروژه طراحی شده انتقام از اخلال گران سخنرانی رییس دولت را به هر قیمت ممکن به پیش ببرد. نه دانشجوی این دانشگاه برای مدت طولانی بازداشت و با انواع شکنجه ها مواجه شدند.

چهار سال نخست دولت احمدی نژاد با اضافه کاری کمیته های انضباطی و صدور احکام محرومیت های طولانی مدت برای فعالان جنبش دانشجویی گذشت تا نوبت به انتخابات ریاست جمهوری دهم رسید. بسیاری تصور می کردند انجمن های اسلامی طیف علامه و ادوار تحکیم وحدت همچون انتخابات ریاست جمهوری نهم، انتخابات 88 را هم تحریم کنند لیکن چنین نشد و آنها پس از بررسی های فراوان به دو گروه تقسیم شدند: ادوار تحکیم وحدت و طیف رادیکال از کروبی حمایت کردند و انجمن اسلامی دانشگاه تهران و طیف معتدل تر از میرحسین موسوی.

دانشگاه ها بار دیگر رونق گرفته بودند و حضور دو کاندیدای اصلاح طلب باعث ازدحام قابل توجه دانشجویان برای شنیدن سخنان کاندیداهای جریان اصلاحات شده بود. فضا چنان آزاد شده بود که دانشجویان درباره اعدام های دهه شصت، احکام حکومتی ولی فقیه، دخالت سپاه در انتخابات، دیکتاتوری در جمهوری اسلامی و ... می پرسیدند و البته بعدها تاوان این پرسش ها را دادند.

 

نشانه گیری برای تیر خلاص

حاکمیت اما با وسواس فراوان نظاره گر کنش جنبش دانشجویی در ایام انتخابات بود؛ آنها می توانستند بار دیگر لیدر فکری شوند و بدنه خسته اجتماع را به تحرک در آورند. پایان انتخابات و نتایج غیر منتظره آن بار دیگر تلنگری به بدنه جنبش دانشجوی که طی سال آغازین دهه هشتاد، خسته و بی رمق شده بود زد. اعتراض ها از خوابگاه های دانشجویی آغاز شد و دانشجویان تهران، شیراز، اصفهان و تبریز فریاد اعتراض سر دادند. اقتدارگریان اما بار دیگر تصمیم گرفتند بازوی موثر جنبش سبز یعنی "دانشگاه" و "جنبش دانشجویی" را در اولویت های برخود سخت در سال 88 قرار دهند. بار دیگر به خوابگاه ها در تهران و شیراز یورش بردند و براساس فیلمی که توسط یکی از نیروهای لباس شخصی حاضر در بامداد 25 خرداد، افشا شد این برخورد چنان فجیع بود که بسیجی ها و یگان ویژه از هم می خواستند که دانشجویان را نزنند. چنین بود که میلتارها بار دیگر ریشه دانشگاه را هدف گرفتند و تبر بر پیکره بی دفاع آن فرود آورند و نتیجه آن هم محکومیت دانشجویان بود و بس.

جنبش دانشجویی پس از 88

سه سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم این پرسش مطرح است که جنبش دانشجویی اکنون در کدام وضعیت قرار دارد، نسبت آن با جنبش سبز چیست و آینده آن چه خواهد بود؟ وجوه دوگانه سیاسی- مطالبه محور آن در چه جایگاهی دارد و به کجا عزیمت می کند؟ آیا جنبش دانشجویی دانشجویی توانست با حفظ استقلال خود از جنبش سبز در عین حضور موثر در آن جایگاه سابق خود را به عنوان لیدرهای اجتماعی بدنه عمومی جامعه بازسازی کند؟

اینها پرسش هایی هستند که جنبش دانشجویی در سال هایی که اوج رکود خود را طی می کند و بخش موثری از بدنه آن در زندان به سر می برد با آن مواجه اند. آنچه مسلم است فعالیت های جنبش دانشجویی در شرایط فعلی پرهزینه و به دلیل اجرای سیستم پلیسی در دانشگاه ها، کم اثر است.

مهدی عرب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه مازندران در این خصوص معتقد است: "در این وضعیت که تمامی انجمن های زیرمجموعه ی اتحادیه انجمن های اسلامی پلمپ شده اند و شورای مرکزی این اتحادیه در این وضعیت گذران دوران محکومیت است، و باتوجه به ویژگی ساختار هرمی و از پایین به بالای حرکت ها و جنبش دانشجویی من زیاد نگران آینده نیستم. بالطبع در کوتاه مدت دانشگاه نسبتا آرامی خواهیم داشت و سیستم سرمست از سرکوب آن، غافل از درون زایی دانشگاه خواهد شد."

از سوی دیگر علی افشاری دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت در خصوص آینده جنبش دانشجویی معتقد است: "جنبش دانشجویی ‌مانند دیگر جنبش‌های اجتماعی در مرحله گذار به شکل جدید فعالیت است. آینده جنبش دانشجویی تابعی از عوامل مختلف و به‌ویژه عبور موفق از مرحله گذار کنونی است که مدت زمان آن طولانی شده و خود بحرانی را در جنبش دانشجویی ایجاد کرده است. عبور موفق جنبش دانشجویی از بحران‌های مربوط به مرحله گذار کنونی نقشی مهم در شکل‌گیری دوره جدید جنبش اعتراضی و همکاری‌های احتمالی با آن خواهد داشت. شاید این جنبش مسیر ناتمام جنبش سبز را تکمیل کند و بدین ترتیب خصلت سیاسی جنبش دانشجویی نیز به ایستگاه نهایی خود نزدیک شود."

از همه پیش بینی ها که بگذریم جنبش دانشجویی همچنان هزینه می دهد؛ فعالان دانشجوی دوباره پرستاره شدند و از تحصیلات تکمیلی باز ماندند، احضارها به کمیته های انضباطی ادامه دارد و شعبه های مختلف دستگاه امنیتی جریان اقتدارگرا مشغول احضار دانشجویان است.

 

افشاگریهای دادگاه اختلاس؛ نوری بر تاریکخانه فساد دولتی

Posted: 15 Jun 2012 03:00 AM PDT

فرشید آل داوود
 جرس: محمد رضا رحیمی، اسفندیار رحیم مشایی و مرتضی تمدن ، مردان کلیدی کابینه احمدی نژاد هستند که نامشان در دادگاه مفاسد اقتصادی برده شده است. رئیس دولتی که با شعار مبارزه با اشرافیگری در سال 84 بر سر کار آمد ، اکنون مقام های ارشدش را در معرض اتهام غارت بیت المال می بیند. دادگاه" فساد اقتصادی سه هزار میلیارد تومانی" و "اختلاس بیمه" دو دادگاهی هستند که اکنون در جمهوری اسلامی برپا شده تا به بزرگترین ترین سوء استفاده مالی در تاریخ ایران رسیدگی کنند. این کارزار تقابل جدی دو نهاد قضا و دولت را به همراه داشته است.

 اصل کاری ها ؟

رئیس دولت مدام تهدید به افشاگری در باره براداران لاریجانی یعنی رییسان قوه مقننه و قوه قضاییه می کند و صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه نیز هر بار تاکید می کند که واهمه ای از رسیدگی به  پرونده  فساد اقتصادی ندارد.

قاضی القضات نظام در آخرین اظهاراتش که ظهر چهارشنبه 24 خرداد بیان شد گفت: "قوه قضاییه گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست و مغرضان بدانند چنین حرف‌هایی هرگز نمی‌تواند ما را از مسیرمان دور کند."

اظهارات وی مستقیما متوجه شخص رئیس دولت بود که چند روز قبل تر گفته بود:"اگر جرأت دارند، بروند سراغ همان هایی که اصل کاری هستند."

 خبرگزاری فارس وابسته به حکومت این موضع  احمدی نژاد را با عنوان  " واکنش رئیس جمهور به تخلفات همکارانش" تعبیر کرد و در ادامه به نقل از رئیس دولت نوشت:" فعلا من و همکارانم در مسیر سیبل قرار داریم" !

احمدی نژاد در کرمانشاه گفت:"ادعاهایی که علیه همکارانش مطرح شده ملاک نیست ."

روزنامه همشهری فردای اظهارات احمدی نوشت که :"وی از متهم شدن دولتمردانش به فساد اقتصادی عصبانی است."

این واکنش های رئیس دولت در حالی است که در هشتمین دادگاه اختلاس بیمه، پای برخی مقامهای بلند پایه نزدیک به احمدی نژاد در فساد مالی باز شد و از آنجمله محمدرضا رحیمی معاون اول دولت و مرتضی تمدن استاندار تهران به سوء استفاده های گسترده متهم شدند. پیش از آن نیز ردپای اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر احمدی نژاد در دادگاه فساد بزرگ اقتصادی مشاهده شده بود و از جمله خواهر زاده رحیم مشایی که پولهای کلانی را در این میان دریافت کرده بود. "محمد جهرمی" مدیر عامل سابق بانک صادرات در این رابطه گفته است: "مدتها در تلاش بودم احمدی نژاد را جایی تنها گیر بیاورم و در باره فساد در میان برخی معاونین به وی توضیح دهم اما گویا وی به قضیه پی برده بود و فرصت نمی داد ، شاید هم می ترسید مسائلی مطرح شود که وی آمادگی شنیدنش را نداشت."

پیش از این سندی منتشر شد که نشان می‌دهد كه اسفندیار رحیم مشایی در نامه‌ای به وزرای اقتصاد و راه خواستار تسریع در واگذاری سهام شرکت فولاد خوزستان به گروه امیر منصور آریا شده بود كه از آن به‌عنوان عامل اصلی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی یاد می‌شود.

کلاهبرداری های رحیمی و تمدن !

در هشتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اختلاس بیمه متهم  آقای محمد رضا رحیمی (م. ر) رئیس وقت دیوان محاسبات کشور برد.

متهم گفته بود: "فرد رابط هر روز با رئیس سابق دیوان محاسبات کشور تماس می گرفت و کارهای بیرون از اداره وی را انجام می داد. گاهی نیز او را به مجلس می فرستاد تا با استیضاح کنندگان یک وزیر صحبت کند. آن یک میلیارد و 500 میلیون تومان را نیز به حساب شخصی محمد رضا رحیمی  (م. ر) ریختم."

متهم در دادگاه گفت "به من گفتند  آقای محمد رضا رحیمی این پول را لازم دارد حتی یک بار همسر آقای رحیمی به خانه ما آمد. (ج. الف) وقتی دید نقدینگی من تمام شد خواست ملک ولنجک را به او بدهم."

طنز جالب شب همان روزی اتفاق افتاد که نام رحیمی در دادگاه برده شد.  همان شب رحیمی جلسه مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل داد . پایگاه اطلاع رسانی دولت نوشت: "در اين جلسه درخصوص برنامه هاي این ستاد براي تشديد اقدامات در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادي بحث و تبادل نظر شده و پيشنهادات و راهکارهايي در جهت کاهش جرائم اقتصادي و جلوگيري از سوء استفاده‌هاي مالي مطرح گردید."

سایت های خبری روز بعد نوشتند این نشست در حالی برگزار شد که متهم دادگاه اختلاس از کلاهبرداری محمد رضا رحیمی خبر داده بود.

پیش از این  الیاس نادران گفته بود "آقاي رحيمي رئيس حلقه خيابان فاطمي است و اين حلقه در خصوص توزيع درآمدهاي منابع فاسد تصميم‌گيري مي‌كرده و تقريباً تمام اعضاي اين حلقه دستگير شده‌اند الا آقاي رحيمي."

مرتضی تمدن استاندار تهران و مقام دولتی نزدیک به احمدی نژاد نیز در هفتمین جلسه دادگاه مفاسد اقتصادی متهم به دریافت 200 میلیون تومان پول مازاد از معدنکاران شد

ی - د معاون سابق استاندار تهران در این رابطه اظهار داشت: "موضوع دریافت پول مازاد از معدن داران از اوایل انقلاب وجود داشته و بقیه معاونین نیز آن را دریافت کرده اند پس باید با همه آنها برخورد شود. من دویست میلیون تومان را از دفتر فنی گرفتم و به استاندار دادم."

با این حال تمدن طی نامه ای به دادگاه اعلام کرد پولهای مذکور جنبه هدیه داشته و من شخصا پولی دریافت نکردم اما مبالغی از زمان استانداران قبلی در اختیار دفتر استانداری قرار داشته که صرف امور شخصی و مسائل استانداری شده است.

رفتار عمدی دولت و اعتراض رسانه ها

برخی منابع خبری در ایران از حمایت های بیدریغ احمدی نژاد از معاون خود رحیمی حیرت کرده و نوشتند که متوجه نمی شوند چرا احمدی نژاد از تخلفات مالی معاونش دفاع می کند؟

در ذیل یکی از مطالب مندرج در سایتها کامنتی با این مضمون دیده می شد : "آقای احمدی نژاد شما قرار بود با اشرافیگری مبارزه کنید اما نام دولتمردانتان به عنوان غارتگر بیت المال ثبت شد."

خبرگزاری نیمه رسمی مهر هم نوشت:  شاهد هستیم افرادی که در این دادگاه ها از آنها نام برده می شود همچنان با حاشیه ای امن در پست های کلیدی خود مشغول فعالیت هستند و حتی چندی قبل خبر رسید یکی از معاونان بانک مرکزی که در پرونده فساد مالی مدتی را در بازداشت بوده در جلساتی مهم حضور داشته است.

با این حال به نظر می رسد دولت احمدی نژاد عمدا در برخورد با مفسدان اقتصادی تعلل می کند که به گفته نماینده دادستان "متاسفانه با گذشت 7 ماه بانک ملی از خاوری شکایتی نکرده و ما با اصرار و تذکر خواستیم از او شکایت کند.حتی دولت هم پیگیر بازگشت خاوری نیست و کوچکترین گفتگویی با مقامات کانادایی انجام نداده است. چرا مجلس وزیر اقتصاد را استیضاح نمی کند؟ حتی دولت نیز پیگیر بازگشت خاوری نیست و کوچکترین گفتگویی با مقامات کانادایی انجام نداده است ."

یک روز بعد از این اظهارات دادستان ، مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه خبر داد که با سفارت کانادا برای بازگرداندن خاوری تماس گرفته است. اما هیچ منبع دیگری هنوز این مدعا را تائید نکرده است .

خبرگزاری مهر در گزارشی مفصل با آوردن چند نمونه مصداقی از استعفای مسئولان پس از فساد اقتصادی در کشورهایی مثل کامرون ، تانزانیا، آلمان ، فنلاند و سوئد از اینکه مسئولان متخلف دولتی در ایران دو دستی به قدرت چسبیده اند و حاضر به پذیرش اشتباه نیستند ابراز شگفتی کرد.

سایر سایت های خبری هم با اشاره به اتهام فساد علیه مقام های ارشد دولت، ادعاهای احمدی نژاد درباره پاکدستی سیاسی و بازی وی با کلماتی همچون حلقه های ثروت و قدرت را به باد تمسخر گرفتند.

مشرق در این باره نوشت: "در بحبوحه مترسک سازی های دولتی ها از افراد موسوم به بت بزرگ بود که ناگهان پای مقامات دولت به پرونده فساد باز شد."

احمد توکلی درباره منظور احمدی نژاد از اصلکاری ها گفت: "آقای احمدی نژاد هرکس غیر از اطرافیانش را می شناسد به عنوان اصل کاری به قوه قضائیه معرفی کند ! "

عابد فتاحی نماینده ارومیه در مجلس نهم هم در مصاحبه ای با فرهنگ آشتی گفت: واقعیت این است که در دولتهای مهر و عدالت فساد کاهش نیافت. وی در اظهاراتی تحقیر آمیز نسبت به دولت خاطر نشان کرد: "دولتمردان فعلی بهتر است خودشان را با دوران سازندگی و اصلاحات مقایسه کنند."

مهرداد درویش پور؛ مهاجرت نخبگان عارضه‌ی حکومت ایدئولوژیک است

Posted: 15 Jun 2012 02:35 AM PDT

فیروزه رمضان زاده
 جرس: دکتر مهرداد درویش‌پور از جامعه شناسان ایرانی مقیم سوئد است . او معتقد است که "حکومت جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب جنبش سبز، با  طالبانیزه کردن بیش از پیش جامعه، دانشگاهها را نیز در امان نگذاشت و با ایجاد تنگناهای بیشتری در بین نخبگان فکری و علمی عملا باعث فرار گسترده آنها شد." این جامعه شناsس، رشد آمار فرار مغزها و نخبگان را نیز ناشی از وجود همین تنگناها دانسته  و بر این باور است که:"بخشی از جامعه نخبگان در شرایط امروز حاضر به تحمل سرکوب های سیاسی نیستند و به ناچار برای در امان ماندن از فشارهای سیاسی و زندان از کشور خارج شده اند." شرح کامل گفتگوی جرس با مهرداد درویش پور را در ادامه بخوانید.

 آقای دکتر! به نظر شما انگیزه اصلی نخبگانی که از ایران مهاجرت می کنند، چیست؟

 

ابتدا باید بگویم که پدیده فرار مغزها، پدیده دیرینه ای است که تنها مختص جامعه ایران نیست. همواره خروج نخبگان از کشورهای فقیر به ثروتمند، کمتر توسعه یافته به کشورهای پیشرفته تر با انگیزه برخورداری از امکانات و شرایط زندگی بهتر و رشد و ارتقای کاری  و اجتماعی صورت می گیرد.

 

اساساً از دیدگاه جامعه شناختی، طبقه نخبگان در جامعه  علمی ایران چه تعریفی دارند.؟

 

نخبگان علمی جامعه ایران بیشتر از طبقه متوسط مدرن شهری و سکولار هستند، البته سکولار نه ضرورتا به معنای فقدان هر نوع تعلق دینی بلکه به این معنا که آنها خود را با هویت های دینی خود را تعریف نمی کنند و خواستار جدایی دین و دولت از یکدیگرند. آنها در  داخل ایران، نیروی فکری و سرمایه اجتماعی ای هستند که به حاشیه رانده شده اند. در حقیقت، این گروه به نوعی در "تبعید درونی" بسر می برند.

آنها زمانی که در سرزمین خود به دلیل رویارویی با ارزشهای حاکم  از متن به حاشیه و به پس رانده می شوند، مهاجرتشان به کشورهای غربی و جامعه مدرن، دموکراتیک  وعقلانی نوعی "بازگشت به موطن" است که ارزش های خود را با آن یکسان و یا بسیار نزدیک می یابند. آنها اگرچه ممکن است با مسائلی چون بیگانگی، نژادپرستی و تفاوت های فرهنگی روبرو شوند اما در عوض با بسیاری از ارزشهای پایدار هم چون، امنیت، آزادی و رفاه روبرو می شوند که با آن خود را همخوان می یابند.

 

پس دلیل فرار نخبگان از ایران، اعمال سیاست ها و وجود ایدئولوژی در متن جمهوری اسلامی است؟

 

بله همان طور که شما گفتید،  تفکر ایدئولوژیک دینی در نظام جمهوری اسلامی،  عرصه را بر بسیاری از نخبگان فرهنگی، روشنفکری، سیاسی و آکادمیک جامعه  تنگ کرده است. از سویی، استانداردهای علمی دانشگاه آزاد به شدت سقوط کرده و از سوی دیگر، تخصص گرایی به دلیل مکتب گرایی از شان درخور برخوردار نیست. علاوه بر آن محدودیت و فشارها در حوزه های آکادمیک وعلمی دانشگاه ها به خاطر عناد حکومت با تدریس علوم انسانی بیشتر شده است  به طوری که نه تنها نخبگان بلکه کل جامعه دانشگاهی، نظام سیاسی ایدئولوژیک حاکم  رابر نمی تابد.جمهوری اسلامی با دیدگاه های ایدئولوژیک، تحجر دینی و  بنیادگرایانه، عنادورزی با نخبگان علمی را سرلوحه خود قرار داده است.

 

 

آیا به باور شما سرکوب های جنبش سبز در طول سه سال اخیر بر افزایش روند فرار نخبگان از کشور تاثیرگذار بوده است؟

 

بله همین طور است. حکومت جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب جنبش سبز، با شدت دادن به نوبنیادگرایی و تلاش در پی طالبانیزه کردن جامعه، دانشگاهها را نیز در امان نگذاشت و با ایجاد تنگناهای بیشتری در بین نخبگان فکری و علمی عملا باعث فرار گسترده آنها شد.  از سوی دیگر، بخش دیگری  از جامعه نخبگان در شرایط امروز حاضر به تحمل سرکوب های سیاسی نیستند از جمله کسانی که در جنبش سبز فعالانه شرکت داشته اند. بسیاری از آنها که امیدی به تغییر فضای سیاسی حاکم ندارند با انگیزه های سیاسی و به ناچار برای درامان ماندن از فشارهای سیاسی و زندان از کشور خارج شده اند.

 

با در نظر گرفتن این موانع، شما چشم انداز حضور نخبگان در فضای علمی و فرهنگی جامعه دانشگاهی ایران را در آینده چگونه ترسیم می کنید؟

 

به اعتقاد من، تا زمانی که هیچ آینده ای برای توسعه فرهنگی و علمی دانشگاه ها ترسیم نشده و امنیتی تضمین شده در کار نباشد و دولت جمهوری اسلامی همچنان، علوم انسانی را تهدیدی برای رواج سکولاریزم بداند روشن است انتظار میل به حضور نخبگان در کشور در این شرایط،  یک توهم است. چرا که امروز نخبگان علمی جامعه، بیشتر احساس بی امیدی و بی افقی مطلق نسبت به آینده دارند. آنها در برابر تنگناها و بی امیدی ها، خروج از کشور را به رویکرد اصلی و امید خود بدل ساخته اند  و تا زمانی که قدر آنها را در کشور نمی دانند و میدانی برای رشد  آنها ایجاد نمی کنند میلی به بازگشت ندارند. وانگهی شرایط سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه که سرنوشت کشتی تایتانیک را تداعی می‌کند میل به فرار را گسترش می دهد. اما به رغم شرایط سیاه ناگوار جامعه، به هر حال ابر سیاه استبداد، دیر یا زود از آسمان جامعه زدوده خواهد شد.  بدون تردید با پایان این تنش های سیاسی و ایجاد شرایط دموکراتیک، بخش مهمی از نخبگان به ایران بازخواهند گشت، البته بخش دیگری از آنها که در غرب سالها ریشه دوانده اند و خانواده تشکیل داده اند به راحتی برای همیشه به ایران برنمی گردند.اما برخی دیگر از آنها در جامعه غربی، لابی های دمکراسی در خارج  خواهند ماند و پیوندهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با ایران دمکراتیک در آینده را تقویت خواهند کرد. به اعتقاد من،  نوستالژی بازگشت، همیشه بین مهاجران بوده است زیرا همواره این حس، به آنها نوعی امنیت روانی می دهدتا سختی ها و دشواری های زندگی در جامعه غرب  را تحمل کنند.

استاد کسایی بدون اطلاع رسانی در نیمه شب به خاک سپرده شد

Posted: 15 Jun 2012 01:55 AM PDT

جـــرس: پیکر استاد حسن کسایی، پیشکسوت موسیقی اصیل ایرانی، در بی اطلاعی و سکوت خبری، نیمه شب در آرامگاه تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

 

به گزارش ایسنا، در حالیکه یکی از شاگردان استاد نی ایران خبر داده بود فردا مراسم تشییع پیکر این هنرمند برگزار می‌شود اما گویا بدون هیچ اطلاع‌رسانی این هنرمند به خاک سپرده شده است.


آن‌طور که سایت خانه‌ی موسیقی نوشته است، پیکر حسن کسایی، استاد پیشکسوت نی، نیمه شب گذشته با حضور اعضای خانواده و جمعی از شاگردان وی، در آرامگاه تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.


به گفته مجمد جواد کسایی، فرزند این هنرمند مرحوم، با توجه به شرایط ویژه‌ای که وجود داشت و طبق وصیت مرحوم کسایی مبنی بر خاکسپاری در کنار مقبره استاد تاج اصفهانی، پیکر ایشان نیمه شب گذشته در تخت فولاد اصفهان و در فاصله کمی از مقبره استاد تاج اصفهانی به خاک سپرده شد.


حسن کسایی پس از سپری کردن یک دوره طولانی بیماری، روز گذشته (پنجشنبه) در منزلش در شهر اصفهان دیده از جهان فروبست و هیئت مدیره خانه موسیقی طی پیامی این ضایعه را به جامعه هنری تسلیت گفت.


به گزارش ایسنا، مراسم ترحیم این استاد پیشکسوت صبح روز یکشنبه، ۲۸ خرداد ماه از ساعت ۸.۳۰ الی ۱۱.۳۰ در مسجد سید شهر اصفهان برگزار می‌شود.
 

نرخ تعادلی دلار ١۴۰۰ تا ١۴۵۰ تومان است

Posted: 15 Jun 2012 01:26 AM PDT

جـــرس: در پی تداوم افزایش نرخ ارز و عدم تحقق وعده های رئیس کل بانک مرکزی در خصوص کاهش نرخ ارز، معاون سابق ارزی بانک مرکزی گفت: یکسان‌سازی این نرخ کار ساده‌ای نیست اما بانک مرکزی می‌تواند با اعمال برخی سیاست‌ها نرخ بازار و نرخ مرجع را به هم نزدیک کرده و حتی فاصله این دو نرخ را به صفر برساند


سیدعلی در مورد علل نوسانات چند روز اخیر نرخ دلار اظهار داشت: این افزایش قیمت بیشتر به دلیل تاثیرات برخی مسائل سیاسی است و پس از مدتی این التهاب فروکش خواهد کرد.


وی با بیان اینکه قیمت ارز به سمت کاهش در حال حرکت است، افزود: نتیجه مذاکرات بغداد موجب افزایش نرخ ارز و به ویژه دلار شد ولی به نظر می‌رسد تاثیر این مذاکرات بر نرخ ارز موقتی باشد و به تدریج به نرخ قبل آن برگردد.


معاون سابق ارزی بانک مرکزی با اشاره به ضرورت یکسان‌سازی نرخ ارز گفت: هم‌اکنون سیستم ارز تک نرخی وجود ندارد و یک قیمت در بازار ارز وجود دارد و یک نرخ ارز هم مرجع بانک مرکزی است؛ به همین دلیل باید بانک مرکزی و بازار نرخ تعادلی برای ارز انتخاب کنند.


سیدعلی ادامه داد: یکسان‌سازی نرخ ارز کار ساده‌ای نیست اما بانک مرکزی می‌تواند با اعمال برخی سیاست‌ها نرخ بازار و نرخ مرجع را به هم نزدیک کرده و حتی فاصله این دو نرخ را به صفر برساند.


وی با بیان اینکه برای کنترل و یکسان‌‌سازی نرخ ارز باید مجموعه عوامل تاثیرگذار را در نظر گرفت، اظهار داشت: برای یکسان‌سازی نرخ ارز باید در ابتدا مقررات زائد در این بخش حذف شده و در مراحل بعدی ارز حاصل از صادرات را آزاد گذاشته و نرخ سود آن را افزایش داد.


می‌توان دوباره ارز را تک نرخی کرد
این کارشناس مسائل ارزی تصریح کرد: با توجه به منابع ارزی مناسب کشور و افزایش صادرات غیر نفتی به نظر می‌رسد باز هم بتوان ارز را تک نرخی کرد، البته در کنار عوامل یاد شده باید مسئولان از مصاحبه‌های بی‌مورد و غیر کارشناسی که به التهاب در بازار دامن می‌زند، خودداری کرده تا بازار ارز به سمت تعادل حرکت کند.


وی تاکید کرد: اجرای چندین مولفه در کنار هم موجب به وجود آمدن تعادل و ایجاد ارز تک نرخی خواهد شد.


سیدعلی با بیان اینکه شرایط سیاسی رو به بهبود است، گفت: به نظر می‌رسد، التهابات و افزایش قیمت ناشی از مسائل سیاسی در چند روز آینده از بین برود.


نرخ تعادلی دلار 1400 تا 1450 تومان است
معاون سابق ارزی بانک مرکزی در پاسخ به این سوال که به نظر شما هم‌اکنون نرخ تعادلی ارز چقدر است، گفت: البته نرخ ارز را بازار باید تعیین کند، اما براساس محاسبات علمی و منابع و مصارف ارزی و بدون در نظر گرفتن تحریم، نرخ تعادلی ارز هم‌اکنون 1400 تا 1450 تومان است.


وی در خصوص تاثیرات منفی ارز دو نرخی، بیان‌کرد: ارز دو نرخی منشأ فساد است قطعا باید بازار ارز به سمت ارز تک نرخی هدایت شود، اما نباید بازار ارزی را از بین برد بلکه بانک مرکزی در شرایط بروز عدم تعادل، می‌تواند به بازار وارد شده و با افزایش عرضه تعادل به بازار را برگرداند.


پرتال ارزی راهکاری مناسب است اما مشکلات ارز چند نرخی را از بین نمی‌برد
سید علی در پاسخ به این سوال که آیا با راه‌اندازی پرتال ارزی، اثرات منفی چند نرخی بودن ارز کاهش خواهد یافت، گفت: وقتی از اینگونه روش‌ها برای پرداخت ارز ایجاد می‌شود، به معنای وجود محدودیت ارزی است و با این اقدامات ارز تک نرخی نمی‌شود.


وی با اشاره به وجود سیستم ارز چند نرخی از ابتدای انقلاب تا سال 81، گفت: در برخی مواقع فاصله ارز مرجع و بازار دو تا سه برابر بود که علت اصلی آن وجود محدودیت در منابع ارزی کشور بوده است.


این کارشناس ارزی ادامه داد: این راهکارها مناسب است و به کنترل بازار کمک می‌کند اما تاثیر آن در کوتاه مدت مشخص نمی‌شود.


سیدعلی تصریح کرد: در بخش ارزی سرفصل‌های 36 گانه و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های متعدد و در کنار آن وجود درآمد ارزی ناشی از قاچاق کالا کارایی این سامانه را با تردید مواجه می‌کند.


وی تاکید کرد: پرتال ارزی مشکلات ناشی از وجود ارز چند نرخی را از بین نمی‌برد بلکه تنها راهکار مناسبی برای کنترل و مدیریت عرضه ارز است.
 

کاهش وزن نان مصرفی مردم به دنبال افزایش قیمت ها

Posted: 15 Jun 2012 01:12 AM PDT

جـــرس: بدنبال گرانی نان و اعتراض عمومی به این افزایش قیمت برخی از نانوایی ها اقدام به کاهش وزن نان مصرفی مردم کرده اند.


به گزارش عصر ایران، همزمان با افزایش ۲۰ درصدی قیمت نان سنگک از ۵۰۰ تومان به ۶۰۰ تومان در استان تهران، وزن چانه های هر عدد نان کاهش یافته است.


بر اساس این گزارش، پس از افزایش قیمت نان سنگک، وزن چانه های هر عدد نان از ۷۰۰ گرم به ۶۰۰ گرم کاهش یافته و این موضوع باعث کاهش کیفیت و اندازه نان سنگک شده است و بسیاری از خریداران این نوع از نان، به کوچک شدن اندازه و حجم نان سنگک اعتراض کرده اند.


گفتنی است، روز ۲۰ خرداد رسانه ها از قول مقامات مسئول، از اعلام افزایش قیمت نان خبر دادند.


براساس این افزایش قیمت ها، قیمت جدید نان سنگک در استان تهران ۶۰۰ تومان، نان بربری ۵۰۰ تومان، نان تافتون ۳۰۰ تومان و نان لواش ۱۶۰ تومان تعیین شد.


پیش از این قیمت نان سنگک ۵۰۰ تومان، قیمت نان بربری ۳۷۵ تومان، قیمت نان لواش ۱۲۵ تومان و قیمت نان تافتون ۲۵۰ تومان بوده است.


افزایش قیمت نان سومین مرحله از افزایش قیمت پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها است.


در چند ماه اخیر بارها تولید کنندگان کالاها با کاهش کمی و کیفی از محصولات و تولیدات خود، به شیوه ای دیگر به دنبال افزایش قیمت تولیدات خود بوده اند

حامد کرزای: از خاک افغانستان علیه ایران استفاده نخواهد شد

Posted: 15 Jun 2012 01:11 AM PDT

جـــرس: رئیس جمهور افغانستان با اشاره به اینکه نگرانی جمهوری اسلامی را نسبت به امضاءموافقتنامه استراتژیک میان افغانستان و آمریکا درک می کند تصریح کرد، این پیمان اهداف نظامی ندارد و ما بار دیگر تاکید می کنیم از خاک افغانستان علیه ایران و هیچ یک از کشورهای همسایه استفاده نخواهد شد .


به گزارش مهر، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در دیدار با رئیس جمهوری اسلامی افغانستان ، ضمن ابراز پیام احمدی نژاد، رسما از وی برای شرکت در اجلاس کشورهای غیر متعهد که در شهریور ماه در تهران برگزار می شود ، دعوت کرد.


در این دیدار صالحی با ابراز نگرانی از ایجاد پایگاه های نظامی آمریکا در خاک افغانستان گفت : با توجه به سوابق طولانی آمریکایی ها در دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر ، ما نیات و اهداف آنها را صادقانه نمی دانیم و این موجب نگرانی ما است.


صالحی همچنین از روابط حسنه میان دو کشور خبر داد و گفت : نظر به تاریخ و فرهنگ مشترک دو کشور ، ‌چشم انداز مثبتی برای توسعه و انسجام این روابط وجود دارد. وی در این ارتباط آمادگی ایران را برای اجرای پروژه های عمرانی در افغانستان اعلام کرد .


حامد کرزی سطح روابط افغانستان با ایران را خوب و کم سابقه توصیف کرد و گفت: روابط دو جانبه تهران و کابل تاکنون به این میزان دوستانه و رو به رشد نبوده است.


وی با اشاره به اینکه نگرانی رییس دولت دهم را نسبت به امضاء موافقتنامه استراتژیک میان افغانستان و آمریکا را درک می کند تصریح کرد، این پیمان اهداف نظامی ندارد و ما بار دیگر تاکید می کنیم از خاک افغانستان علیه ایران و هیچ یک از کشوهای همسایه استفاده نخواهد شد .