جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


شاهد عینی

Posted: 24 Sep 2011 10:57 AM PDT

پردیس رضوانی

علیرضا با ما همسایه و آشنای پسرم بود . هم قد و قواره پسر من و چند ماهی کوچکتر بود. پسری بود مثل پسرهای دیگه محله ، .قد و قواره کوچکی داشت . صورت اش کم مو بود. لابد اون هم مثل پسر من هر روز با تیغ می افتاد به جون صورت اش تا موهای صورتش از حالت کرک و پر نوجوانی تبدیل به موهای ضخیم بشه و به صورت بچگانه او حالت مردانه ای ببخشه. بچه خیلی شری نبود .پسرم باهاش سلام و علیک داشت .صبح ها سر کار می رفت .کارگر بود. نمی دونم کجا کار می کرد .با چند تا از پسرهای دیگه که مثل خودش ترک تحصیل کرده بودند رفیق بود .خدا رو شکر پسر من درسخونه .و دلش می خواد زبان بخونه و از مملکت بزنه بیرون برای همین هم تمام مدت سال .وقتی می خواد درس بخونه چون خونه ما چهل متر بیشتر نیست و همیشه خدا هم پر از سر و صدای تلویزیون و بچه هاست .پسرم میره به بوستان نزدیک خونه و اونجا می شینه ودرس می خونه .یه روز که رفته بود درس بخونه زودتر اومد خونه و کز کرد رفت یه گوشه نشست و چشم اش رو دوخت به یه نقطه ..هرچی ازش پرسیدم چی شده جوابم رو نداد .تا این که فهمیدم مامورها اومدن دنبال علیرضا و گفتن که علیرضا ادم کشته؟باور نمی کردم .اصلا بهش نمی آمد ادمکش باشه!


از اون به بعد تا سه روز پیش که علیرضا رو اعدام کردند .از همون یک ذره خواب و خوراک بخور نمیرهم افتادم . چشم از پسرم نمیتونم بردارم .تمام مدت تو محله صحبت علیرضاست .وقتی شنیدن می خوان دارش بزنن .پسرم خودشو اماده رفتن به مراسم کرده بود . هر چه سعی می کردم در باره علیرضا با پسرم صحبت کنم . طفره می رفت .فقط یک روز از من پرسید راستی ممکنه لحظه آخر عشق شون بکشه و عفوش کنن؟ آخه علیرضای مادر مرده تا قبل از این حتی یکبار هم پاش به کلانتری نرسیده بود .از همه ما ترسوتر بود!


التماس اش می کردم که این جور جاها رفتن نداره ،اما به خرج اش نمی رفت. کنجکاوبود ببینه کسی که با او مدرسه و سینما رفته بود و با هم ساندویچ و بستنی و آب انار ممد اناری خورده بودند حالا چه جوری می خواد تنهایی بمیره.همه اش می گفت باید برم .روزی که جرثقیل رو آوردن و دور تا دورش داربست زدن قلبم از ترس و درد گرفت .با زنهای همسایه نگاه می کردیم و برای مادر علیرضا که زن مظلومی بود اشک می ریختیم .جرات نمی کردیم بریم خونه اش .دل مون برای پهلوونی که علیرضا کشته بود هم کباب بود . چطور علیرضا تونسته بود این کار رو بکنه .یه روز پسرم دیده بود علیرضا با چاقو در بطری نوشابه اش رو بازکرد .ازش پرسیده بود چرا چاقو تو جیبته ؟گفته بود چند روز پیش یه یارویی رو تو پارک دیدم که داشت از یه پسره زورگیری می کرد .پسره التماس اش می کرد .اما یارو چاقو داشت و بالاخره جیب شو خالی کرد و ساعت و موبایل اش رو هم ازش گرفت .ترسیدم و فرار کردم و فرداش برای خودم چاقو خریدم مگه من چقدر در میارم که اگه گیر افتادم ازم بگیره؟

 

هر بار که برای خرید نون و هر کوفت دیگه ای می رفتم بیرون جرثقیل رو می دیدم اعصابم داغون می شد .چشم از پسرم برنمی داشتم .گریه کردم قسم اش دادم که نره پای مراسم اعدام و نبینه .فایده نداشت .گفتم من هم همرات میام .عصبانی شد گفت جای زن اونجا نیست .گفتم اونجا جای هیچکس نیست .مگه جون کندن ادما دیدن داره؟گفت هر جور حال می کنی.من میرم .روز اجرای مراسم از ساعت دوازده شب دیگه. گله گله مردم اومده بودن و جا
گرفته بودن .و موبایل هاشون رو دستکاری می کردن .پسرم هی این دست اون دست کرد که ما بخوابیم و خودش بزنه بیرون ..تا ساعت یک نصفه شب الکی خودمو سرگرم کارای خونه کردم .اونشب شام آبدوغ خیار درست کردم که خواب آوره .گفتم بلکه خوابش ببره و نره .اما دیدم یکهو در کوچه رو باز کرد و زد بیرون. چادرم رو سر کردم و دنبالش دویدم .نگاهی پشت سرش انداخت .من رو دید اما به روی خودش نیاورد و رفت به سمت داربست ها و کنارشون ایستاد .منم عقب تر ایستادم .طوری که پشت به جرثقیل و رو به پسرم باشم و بتونم اونو ببینم .پسرم رو می دیدم که با دور و بری هاش حرف می زنه و بعدش همه اشون نشستن رو زمین و عده ای هم دراز کشیدن .من فقط پسرم رو نگاه می کردم .انگار اونو می خوان اعدام کنن .


ساعت سه و نیم چهار صبح بود که آوردنش .اما از ماشین پیاده اش نکردن .پسرم رو دیدم که  رفت به سمت ماشین و علیرضا رو صدا کرد .اما مامورا هلش دادن عقب .زدم تو سرم و رفتم  چسبیدم به پسرم و دستش رو گرفتم .دستم رو با خشونت زد کنار و گفت از اینجا برو و آبروریزی نکن .دوستاش خنده ای کردن و رفتن عقب تر ایستادن .من همون جا ایستادم .نفهمیدم چطور گذشت که گفتن دارن میارنش که طناب رو بندازن دور گردنش ..برگشتم و دیدم اش .علیرضا لاغر و ریزه بود لاغر تر و ریز تر شده بود .با وجودی که مامورا از دوطرف بازوهای لاغرش رو گرفته بودن باز تلو تلو می خورد طناب رو انداخت دور گردنش و حکم رو خوندن .جمعیت ساکت شد. مثل این که هیبت و وحشت مرگ صدای مردم رو خفه کرده بود .در همین خموشی و سکوت بود که ناله خفیف علیرضا رو همه شنیدن که مادرشو صدا می زد باباشو صدا زد و برادرشو .وکسی چهار پایه را کشید ... تمام ...

پسرم رو می دیدم سرش رو انداخته بود پائین . .مثل اینکه نمی تونست تماشاکنه . هزاران نفری که ظرف ده ساعت اونجا جمع شده بودن .نیم ساعت نکشید که میدان را ترک کردن و لابد رفتند تا یکی دو ساعتی بخوابند تا بتونن با هیجان بیشتری جزئیات مراسم اعدام رو که شاهدش بودند برای دیگران تعریف کنند. پسرم هم به سمت خونه راه افتاد . منهم به دنبالش ..عصبانی بود .همین طور که از حاشیه پیاده رو می رفت دستش رو روی برگهای درختا و شمشاد ها می کشید .و هراز گاهی چند برگ را با خشم می چید و پرت می کرد روی زمین . زنبور درشتی وز وز کنان دور سرش چرخید و پسرم از ترس این که مباد ا زنبور نیش اش بزنه دستهاشو به تندی و با خشونت زیاد بالا برد و به قصد کشتن زنبور محکم به هم کوبید .اما زنبور در رفته بود . .انقدر به پرواز زنبور در خنکای صبح نگاه کردم که از جلوی چشمام محو شد .خوشحال شدم پسرم نتونست زنبوره رو بکشه .. یک لحظه با خودم فکر کردم نکنه این زنبور روح علیرضا باشه که خواسته در گوش پسرم چیزی بگه؟.انگار خوشحال شدم که علیرضا به خاطر ترس دوباره کشته نشد آخه شنیدم ترس و مرگ برادرای دو قلوی همدیگرند .

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

جنگ مذهب علیه مذهب همچنان در ایران جاری است

Posted: 24 Sep 2011 09:01 AM PDT

در همدلی احسان و سارا شریعتی با سمیه توحیدلو مطرح شد

 

جرس: دکتر احسان شریعتی و دکتر سارا شریعتی با سمیه توحیدلو دیدار و با وی ابراز همدلی و همدردی کردند.
 
به گزارش رسیده به جرس، صبح روز جمعه اول مهرماه، احسان و سارا شریعتی، فرزندان دکتر علی شریعتی با حضور در منزل سمیه توحیدلو، از وی بابت تحمل حکم 50 ضربه شلاق دلجویی کردند.
 
در این دیدار دکتر احسان شریعتی، دانش آموخته ارشد فلسفه، با اشاره به اینکه در این حادثه همه چیز وجهی نمادین داشت، گفت: نام "سمیه توحیدلو" که یادآور "سمیه" و "توحید باوران" بلندآوازه صدر اسلام است، و اجرای حکم توسط یک به اصطلاح "مرد"، و انکار و سکوت در برابر واقعه، بار دیگر به روشنی خوانشی از دین را در برابر قرائتی مقابل آن قرار داد و نشان داد جنگ "مذهب علیه مذهب" چگونه همچنان در جامعه ما جاری است.
 
دکتر احسان شریعتی تشابه اسمی میان این دو نوع درک از هم‌کیشی و هموطنی و مردانگی و .. را موجب شرمندگی خود خواند و با اشاره به نابهنگامی و قساوت نهفته در صدور و اجرای چنین احکامی، افزود: ازقضا، چنین واقعه‌ای باید از منظر دین و از موضع دانشگاه، مورد قضاوت قرار گیرد.
 
دکتر سارا شریعتی، دانش آموخته ارشد جامعه شناسی و مدرس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز وقوع چنین حادثه ای را برای یکی از بهترین دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی، بهت آور خواند و تاکید کرد: نفس وقوع این حادثه بسیار دردناک است و محکم یا آرام نواخته شدن ضربات، در برابر آن هیچ اهمیتی ندارد.
گفتنی است حکم 50 ضربه شلاق سمیه توحیدلو، دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران، به صورت ناگهانی، هفته گذشته در دادسرای اوین اجرا شد.
 

اسلام رحمانی و نقد نگاه های تنگ نظرانه و تنوع گریز

Posted: 24 Sep 2011 09:01 AM PDT

سمیه توحیدلو
یادمان می ماند که باورهای ما، از ما شهروند درجه بالاتر نمی سازد که همگی در کرامت و حقوق برابریم.

عسی ان تکرهوا شیئا وهو خیر لکم وعسی ان تحبوا شیئا وهو شر لکم والله یعلم وانتم لا تعلمون (بقره :۲۰۶)

 

 

 

روزهای سختی بر من گذشت. اتفاقی خارج از انتظار و واکنش هایی در برابر آنچه که حتی قابل بازگفتن برایم نبود. هرچه نوشته شد و خواندم بیشتر بر این نظر استوارم کرد که، کثرت و تنوع در میان باورهای ما و اعتقادات ما و حتی روش های بروز و ظهور آنها بسیار زیاد است. هریک از ما بنا بر شخصیت و جایگاه خود نقشی را می پذیریم و پذیرش این نقش دلیل بر رد و انکار دیگر نقش ها و نپذیرفتن دیگر باورها و اعتقادات نیست. چرا که تکثر و چند رنگی از کنارهم قرار گرفتن این رنگ هاست که معنا می یابد و دنیای رنگارنگ، همیشه از نوع سیاه و سپیدش چشم نواز تر بوده است. اما امروز بیش از گذشته به خودم یادآوری می کنم، همانقدر که باید در برابر تیغ و شلاق ایستاد، به همان میزان برندگی کینه و نفرت را باید از صحن و سرای جامعه زدود. تمرین بخشندگی کمترین و مهم ترین کاری است که می تواند چشم انداز ما را از آینده، همگون تر و امیدوارانه تر نماید، چنانچه پیشتر هم گفته شده و خوانده ایم که :

 

«پیروزی ما در گرو معاضدت و پیوند با یکدیگر است، و در این یکدیگر تمایزی میان ما و مردمی که دگرگونه می اندیشند، نیست. حتی آنانی که اینک رو در روی ما به خشونت متوسل می‌شوند در اخوت ما شریکند، زیرا ما به دنبال آینده‌ای هستیم که در آن همان کسی که خواهر و برادرمان را در خیابان‌ها کتک زده است، همانی که شلاق به دست می گیرد و بر گرده جوان و پیر ما می نشاند، سعادتمندتر، معنوی‌تر، سالم‌تر و زیباتر از امروز زندگی کند.»

 

 

من و دوستان هم سن و سال من هرکدام با یک نوع نگاه و باور تشکیل دهنده نسلی هستیم که آرام آرام وارد اجتماع می­ شد و حضورش و سلایقش به مرور، خود را نشان داد. نسلی که می خواهد بزرگ بیاندیشد و بهترین ها را برای خود و میهنش بخواهد. نسلی که بخاطر برخی کژاندیشی ها و خشونت طلبی ها سایه تحقیر را بر سرش سنگین دیده و دستانش را از رسیدن به بلندای خواسته های خود که همانا عدالت ، آزادی و تعیین سرنوشت است،‌ کوتاه دیده است. ناگفته پیداست که صلاح و اصلاح آینده این مرز و بوم از شناخت خواسته ها و نگاه این نسل بر می خیزد و این معنایش گسست یا انشقاق و حتی فراموشی آرمانهایی نیست که سالیان زیادی به پایش خون ها داده شده، که صفحه تاریخ ما مملو از نام شهدا و جان باختگان راه آزادیست. من و ما نماد این نسل هستیم. نسلی متنوع و متکثر که در صورت شناخت خود و تکثرش می تواند آینده را بهتر از امروز بسازد،‌ شاید که رهاورد عملش تحقیر و خشونت برای فرزندانش نباشد.

 

 

و اما درباره آنچه گذشت …

 

هرچند که در این میان چون همیشه گروهی پیدا شدند تا اصل ماجرا را به تکذیب و انکار برخاستند. گروهی که در خلال نوشته هاشان، تنها بواسطه اخلاق گرایی و پایبندی به واقعیت، تو را دروغگو می خواندند و یا تلاش کردند حکمی که بدون استناد به هیچ بندی از قانون و تنها بر اساس سلیقه مشترک بازجو و قاضی صادر شده را از اساس باور نکنند و اجرای آن را به واسطه آرام نواخته شدن ضربات، انکار نمایند. برای ایشان طلب خیر و بیداری از این خواب خود خواسته می کنم.

 

 

اما برای من مهم کسانی بودند که اگر چه در نظر و عقیده با من مخالف بودند اما از این امر برائت جستند، تاسف خورند و یا حتی به سکوتی معنادار بسنده کردند. در طول یک سال گذشته نیز بسیار دیدم کسانی را حتی از میان قوه قضائیه که با چنین احکامی مخالف بودند و صدور و اجرایشان را اشتباه می دانستند. اگر امروز بدین واسطه، مسئولین امر به اشکال دار بودن صدور چنین احکامی آگاه شود و اگر میزان جریحه دار کنندگی این احکام را در وجدان عمومی جامعه به نظاره نشسته باشند، مهم ترین دستاوردی است که می توان از آن گرفت و حتی می توان بدان امیدوار بود.

 

 

به عنوان یک کوچکتر چند کلمه ای را باید با کسانی بگویم که در ظاهر و در باور از یک مشرب فکری تغذیه می کنیم. عکس العمل ها و نوشته هایی که در این چند روز ثبت شد کسانی از ما را که دل نگران دین و ارزش های دینی و اخلاقی هستند، وا می دارد که با تاملی ویژه و با شناخت بیشتر از جامعه و تکثرها به فعالیت بپردازند. وظیفه ما را بیش از پیش در ارائه و شناساندن اسلام رحمانی و نفی و نقد نگاه های تنگ نظرانه و تنوع گریز به ما یادآوری می کند. این مهم را به ما گوشزد می کند که ایستادن در موضع دین باوری و آرمان گرایی از نوع انقلابی، نباید باعث چشم برهم نهادن ما در مقابل ضعف ها و جورها باشد. پاسداشت اخلاق و کرامت انسانی وظیفه ایست که از هر جایگاهی باید بر دوش اسلام باوران ِ دل نگران ِ ارزش ها بیشتر سنگینی کند. یادمان می ماند که باورهای ما، از ما شهروند درجه بالاتر نمی سازد که همگی در کرامت و حقوق برابریم ، که اگر چنین نشود، تفسیرهای مختلف از همان ارزش های مورد توجه ما، یک روزی با چرخش نگاه های سیاسی و به دلیل قدرت گرایی ذاتی ِ انسانی از ما شهروندانی دون پایه تر می سازد، که می شود به تیغ و شلاق هم تحقیرش نمود. این مهم قاعده ندارد. مانند سیلی است که آرام جلوتر می آید و در هر برهه بخشی از ما را و جامعه ما را می بلعد.

 

 

...تمام امیدم رسیدن به آینده ای روشن ، آباد و ازاد است. جایی که ایران برای همه ما باشد.

*منبع: فیس بوک نویسنده

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

سرکوب بی سابقه و کشتار مخالفان در یمن

Posted: 24 Sep 2011 08:27 AM PDT

حکومت عبدالله صالح ده ها نفر را زخمی کرد و کشت

 

جرس: منابع آگاه از افزایش شمار کشته شدگان حمله صبح امروز نظامیان رژیم یمن به مخافان علی عبدالله صالح در شهر صنعا به بیش از 40 نفر خبر دادند.
شبکه خبری العربیه اعلام کرد که با توجه به زخمی شدن ده ها تن دیگر طی این حمله امکان افزایش تلفات همچنان وجوددارد.
 
به گزارش مهر، نظامیان رژیم عبدالله صالح که اخیرا از عربستان به کشور بازگشته است، صبح امروزبه تجمع گسترده مخالفان در صنعا حمله کرده و معترضان را به خاک و خون کشیدند.
این در حالی است که از آغاز قیامهای اعتراضی در کشورهای منطقه، کشته شدن 40 نفر در یک روز رکوردی کم سابقه محسوب می شود، که حکومت عبدالله صالح آن را به نام خود ثبت کرده است.
 
بر این اساس، پس از ورود عبدالله صالح به یمن موج خشونت در این کشور بالا گرفته است؛ وی می کوشد به هر شکل ممکن و با هر هزینه ای مخالفان خود را وادار به سکوت کند.
مخالفان رژیم حاکم بر یمن اعلام کرده اند که بازگشت صالح برای آنان اهمیتی نداشته و همچنان پیگیر اعتراضات و تظاهرات خود خواهند بود.
 

 

به گزارش بی بی سی، بازگشت علی عبدالله صالح به یمن در حالی صورت گرفت که درگیری ها بین مخالفان و طرفداران دولت یمن تشدید شده است.
دو روز پیش، صالح ساعاتی پس از بازگشت به صنعا در بیانیه ای اعلام کرد تنها راه برون رفت از بحران جاری مذاکره است.
فعالان یمنی و معترضان به حکومت علی عبدالله صالح، وی و حامیانش را به تحریک کردن خشونت ورزی متهم می کنند.
 
به گزارش آسوشیتدپرس در بیانیه صادره توسط رئیس جمهوری یمن نشانه ای از آمادگی وی برای کناره گیری از قدرت به چشم نمی خورد و وی قصد دارد در قدرت بماند.
مخالفان و معترضان که در میان آنها افسران و نظامیان سابق ارتش یمن هم حضور دارند در کنار شماری از قبایل، خواهان کناره گیری صالح از قدرت شده اند.
وی به عربستان سعودی رفت و در بیمارستانی در آن کشور بستری شد.
درحالی که از اوایل سال جاری، حرکت های اعتراضی مخالفان رئیس جمهوری برای کناره گیری او از قدرت آغاز شده و تلفاتی را برجای گذاشته بود، خروج صالح باعث امیدواری به استعفای وی و انتقال مسالمت آمیز قدرت در این کشور شد.
 
با اینهمه، مقامات دولتی همواره تاکید داشته اند که رئیس جمهوری موقعیت خود را قانونی می داند و در نظر ندارد تحت فشار داخلی و خارجی، تا قبل از خاتمه دوره ریاست جمهوری در دو سال دیگر، از این سمت کناره گیری کند.
در طول ماه های اخیر، نا آرامی در یمن ده ها کشته برجای گذاشته و علاوه بر آن، باعث بروز شکاف در صفوف نیروهای مسلح و درگیری های خونین بین قبایل و نیروهای موافق و مخالف رئیس جمهوری شده است.
در این مدت، شماری از کشورها، از جمله ایالات متحده و اعضای شورای همکاری خلیج فارس و همچنین برخی نهادهای بین المللی از رئیس جمهوری یمن خواسته اند تا با انتقال مسالمت آمیز قدرت، حل بحران کنونی از طریق مذاکره موافقان و مخالفان را امکانپذیر سازد.
این درخواست ها مورد قبول علی عبدالله صالح قرار نگرفته است.
 
در چند روز اخیر، درگیری بین نیروهای موافق و مخالف رئیس جمهوری پس از چند هفته نسبتا آرام، شدت گرفته و روز یکشنبه، نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح به سوی گروهی از تظاهرکنندگان مخالف در یکی از محله های صنعا آتش گشودند و چندین نفر را کشتند.
طی روزهای بعد، درگیری بین نظامیان وفادار به رئیس جمهوری و افراد مسلح قبایل مخالف از جمله با استفاده از اسلحه سنگین، ادامه داشته و براساس گزارش های رسیده از صنعا، در جریان این درگیری ها در روز پنجشنبه و صبح جمعه، دست کم شش نفر کشته شده اند.
 
حکومت سی و سه ساله
علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری شصت و نه ساله یمن، در سال ۱۹۷۸ توسط پارلمان جمهوری یمن شمالی به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد و تا زمان وحدت یمن شمالی و جمهوری دموکراتیک خلق یمن (عدن یا یمن جنوبی) در سال ۱۹۹۰، این سمت را حفظ کرد.
در نخستین انتخابات پارلمانی پس از وحدت دو یمن که در سال ۱۹۹۳ برگزار شد، حزب کنگره عمومی خلق که علی عبدالله صالح رهبری آن را برعهده داشت به اکثریت کرسی های پارلمان دست یافت و او را برای یک دوره پنج ساله در مقام ریاست جمهوری ابقا کرد.
در سال ۱۹۹۹، پارلمان این کشور قانون انتخاب مستقیم رئیس جمهوری و افزایش دوره ریاست جمهوری به هفت سال را تصویب کرد و صالح با اکثریت بیش از ۹۶ درصد کل آرا، به این سمت انتخاب شد هرچند نحوه برگزاری این انتخابات انتقاداتی را به همراه داشت.
 
اگرچه صالح در سال ۲۰۰۵ اعلام کرد که نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال بعد نخواهد بود، اما بعدا تصمیم خود را تغییر داد و در سال 2006، این بار با بیش ار ۷۷ درصد آرا، به پیروزی رسید و اعلام کرده است که تا پایان این دوره در سپتامبر سال ۲۰۱۳، در مقام خود باقی خواهد ماند.
در سال های اخیر و به خصوص پس از آنکه در پی حملات انتحاری سپتامبر سال ۲۰۰۱، دولت آمریکا برنامه مبارزه جهانی با تروریسم را اعلام کرد، یمن از کمک های گسترده ایالات متحده در مقابله با گروه های اسلامگرای تندرو برخوردار بوده است.
یمن یکی از مراکز اصلی افراد مسلح گروه موسوم به القاعده جزیرة العرب محسوب می شود که مسئول یک رشته حملات تروریستی معرفی شده و بین آنان و ارتش یمن برخوردهای متعددی روی داده است.
 
همچنین، در چند سال گذشته، مناطق شمالی یمن صحنه شورش مسلحانه و درگیری نیروهای دولتی با شیعیان حوثی بوده درحالی که برخی گروه های جدایی طلب در جنوب این کشور خواستار استقلال یمن جنوبی بوده اند.
روابط بین ایران و دولت علی عبدالله صالح، که از شیعیان زیدی یمن است، هم از زمان استقرار جمهوری اسلامی، دستخوش تحولاتی بوده و علی عبدالله صالح، که از حامیان عراق در جنگ با ایران و از جمله معدود کشورهای حامی صدام حسین در حمله به کویت بود، در سال ۲۰۰۰ به تهران سفر و با رئیس جمهوری و رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرد.
 
وی در این سفر، از موضع ایران در قبال اختلاف ارضی با امارات متحده عربی حمایت به عمل آورد و چند سال بعد و پس از بروز اختلاف ایران و کشورهای غربی بر سر برنامه های هسته ای، از حق ایران برای برخورداری از انرژی اتمی دفاع کرد.
با این همه، طی حدود یک سال گذشته، روابط دو کشور به تیرگی گراییده و منابع امنیتی یمن بارها جمهوری اسلامی را به حمایت از مخالفان از جمله شورشیان حوثی متهم کرده اند.
با آغاز تظاهرات اعتراضی در یمن در اوایل سال جاری، مقامات جمهوری اسلامی به حمایت از معترضان پرداخته و کشورهای غربی را حامی رئیس جمهوری یمن و مانع اصلی بر سر تحقق مطالبات معترضان معرفی کرده اند.
 
در همان حال، کشورهای غربی کوشیده اند علی عبدالله صالح را به انتقال مسالمت آمیز قدرت وادار سازند و به خصوص در ماه های اخیر، برخورد خشونت آمیز نیروهای طرفدار او با معترضان را محکوم کرده اند.
جمهوری یمن در جنوب شبه جزیره عرب و سواحل دریای عرب، خلیج عدن و دریای سرخ واقع شده و با کشورهای عربستان سعودی و عمان همسایه است.
جمعیت این کشور به حدود بیست و چهار میلیون نفر می رسد که حدود پنجاه و سه درصد آنان سنی و بقیه عمدتا شیعیان زیدی هستند هر چند سایر فرقه های شیعه از جمله شیعیان دوازده امامی نیز در یمن سکونت دارند.
 

دوباره سبز میشوم، جوانه میزنم زنو

Posted: 24 Sep 2011 06:13 AM PDT

کیانی مه

دوباره سبز میشوم، جوانه میزنم زنو
نمیرود زخاطرم، سکوت در پیاده رو

زخاطرم نمیرود شکستن سکوت شب
میان دستهای باد، شعارهای روی لب

دوباره مشت میشوم، گره میان آسمان
سکوت پرده میدرم اگر بریده شد زبان

اگر بریده شد نفس میان بغض های من
خروش خشم میشوم، بسان موج سد شکن

به ضرب دشنه شد اگرهزار تکه پیکرم
قرار دستهای ما، نمیرود زخاطرم

اگر شکسته بال من، رها از این قفس شوم
دوباره ریشه میزنم اگر چه خارو خس شوم

دوباره میزند طلوع، فروغ سبز باوران
بهار خانه میکند درآسمان خاوران
 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

دوباره سبز میشوم، جوانه میزنم زنو

Posted: 24 Sep 2011 06:13 AM PDT

کیانی مه

دوباره سبز میشوم، جوانه میزنم زنو
نمیرود زخاطرم، سکوت در پیاده رو

زخاطرم نمیرود شکستن سکوت شب
میان دستهای باد، شعارهای روی لب

دوباره مشت میشوم، گره میان آسمان
سکوت پرده میدرم اگر بریده شد زبان

اگر بریده شد نفس میان بغض های من
خروش خشم میشوم، بسان موج سد شکن

به ضرب دشنه شد اگرهزار تکه پیکرم
قرار دستهای ما، نمیرود زخاطرم

اگر شکسته بال من، رها از این قفس شوم
دوباره ریشه میزنم اگر چه خارو خس شوم

دوباره میزند طلوع، فروغ سبز باوران
بهار خانه میکند درآسمان خاوران
 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

سیدحسن خمینی: در جامعه ما اسلام هم کاریکاتوری معرفی می شود

Posted: 24 Sep 2011 05:37 AM PDT

جرس: سید حسن خمینی با انتقاد از نحوه معرفی بنیانگذار جمهوری اسلامی در رسانه ها گفت: متاسفانه در رسانه های ما اندیشه های امام خمینی كاریكاتوری معرفی می شود. انتظار این است كه در حوزه اندیشه امام به نوعی عمل كنیم كه در وسع خود این نماد امروز و فردا را از این مظلومیت خارج كنیم.



سید حسن خمینی افزود: باید امام را آنگونه كه هست، معرفی كرد. اگر یك قسمت را پررنگ و قسمت دیگر را كم‌رنگ كنیم، به نوعی كاریكاتور كشیده ایم. كاریكاتور اگرچه نمایی از واقعیت است اما عین واقعیت نیست. همه هویت كاریكاتور این است كه در آن نسبت ها به هم می ریزند.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،  سیدحسن خمینی كه در جمع اعضای هیئت تحریریه روزنامه فرهنگ آشتی سخن می گفت، به تبیین انتظار عمومی از رسانه ها پرداخت و اظهار داشت: بزرگترین انتظار مردم از رسانه ها این است كه كه دروغ نشنوند. مهمترین سرمایه یك رسانه، اعتماد عمومی است. متاسفانه در كشور ما مساله ای بنام جنگ روانی شكل گرفته كه این مساله با دروغ اشتباه گرفته می شود.

وی به اخبار منتشره درباره خود اشاره كرد و گفت: غیر از اخبار رسمی، 95درصد خبرهایی كه از قول من در برخی رسانه ها منتشر می شود، دروغ است. اگرچه گاهی مطالب بزرگنمایی می شود اما بسیاری اوقات، خبرها از بیخ و بن دروغ هستند.


وی تاكید كرد: اولین انتظار همگانی از رسانه این است كه اخبارش دروغ نباشد. ممكن است رسانه ای نتواند همه راست و همه حقیقت را به دلیل محذورات مختلف بگوید اما هرگز نباید دروغ بگوید.

سیدحسن خمینی به تبیین انتظار ویژه علاقمندان آیت الله خمینی از رسانه ها پرداخت و اظهار داشت: آینده این كشور، به نحوه نگاه جامعه به امام وابسته است. امام به ما نیاز ندارد ما به امام به عنوان الگوی دینداری، آزادی، استقلال و نماد تلاقی آروزهای چندگانه ملت ایران، احتیاج داریم.

وی ادامه داد: امام به علل متعدد در فضای رسانه ای مظلوم واقع می شود. هر كس به دنبال این باشد كه از امام به عنوان سپر استفاده كند، اشتباه می كند. باید از امام به عنوان چراغ استفاده كرد.


سید حسن خمینی افزود: باید امام را آنگونه كه هست، معرفی كرد. اگر یك قسمت را پررنگ و قسمت دیگر را كم‌رنگ كنیم، به نوعی كاریكاتور كشیده ایم. كاریكاتور اگرچه نمایی از واقعیت است اما عین واقعیت نیست. همه هویت كاریكاتور این است كه در آن نسبت ها به هم می ریزند.

وی ادامه داد: اسلام هم كاریكاتوری معرفی می شود. در جامعه ما دروغ حتی به اندازه شرب خمر هم قباحت ندارد، در حالی كه دروغ بدتر از شرب خمر است. غیبت بدتر از فحشا ست در حالی كه فحشا برای ما قبیح و غیبت عادی است.


 

“گزارش یک آدم ربایی” نایاب شد؛ مهر سانسور کرد

Posted: 24 Sep 2011 04:37 AM PDT

جـــرس: بعد از آنکه توصیۀ میرحسین موسوی به فرزندانش که از کسانی که نگران حالش بودند، خواسته بود "اگر می خواهید از وضعیت من در اسارت خبردار شوید کتاب «گزارش یک آدم ربایی» اثر گابریل گارسیا مارکز را بخوانید"، این کتاب در هر دو ترجمۀ آن، در بیشتر کتابفروشی های کشور نایاب شد و نویسندۀ این اثر بین المللی نیز در صفحه فیس بوک خود به توصیۀ موسوی اشاره کرد.


این درحالیست که یکی از خبرگزاری های تحت نظارت حکومت در ایران، بعد از آنکه در لیست آمار فروش کتب هفتۀ کشور، کتاب مذکور (گزارش یک آدم ربایی) را در صدر کتابهای پرفروش خود گذاشته بود، آنرا بلافاصله حذف کرد تا مبادا این مسئله افشا شود که اقبال عمومی به این کتاب قدیمی، ناشی از توصیه و درخواست میرحسین موسوی بوده است.

گفتنی است، میرحسین موسوی دو هفته پیش، پس از هفت ماه ملاقات کوتاهی که توانست با دخترانش داشته باشد، با اینکه این دیدار در حضور ماموران امنیتی انجام شد، ولی در همین دیدار موسوی به دخترانش گفت "اگر می‌خواهید بدانید به من چه گذشته است کتاب «گزارش یک آدم ربایی» را مطالعه کنید."

این توصیۀ میرحسین موسوی که در سایت های جنبش و دیگر رسانه های مستقل و غیرحکومتی مورد انعکاس قرار گرفت، سبب آن شد که بلافاصله کتاب مذکور که در دو ترجمۀ جاهد جهانشاهی (نشر آگاه) و‌‌ ترجمه كیومرث پارسای (نشر علم) منتشر شده بود، با اقبال عمومی و چاپ مجدد مواجه گردیده و در فهرست پرفروش‌ ترین کتب هفته قرار گیرد.

خبرگزاری مهر، در گزارشی که طی روال هفته های قبل، پیرامون اوضاع بازار کتاب کشور منتشر ساخت، ابتدا به فروش چشمگیر این کتاب اشاره کرد و بعد از مشخص شدنِ دلیل این اقبال عمومی به کتاب مذکور، آنرا از خروجی خود حذف کرد.

در همین زمینه، یکی از وبلاگ نویسان، در پستی تحت عنوان "سانسور خبر «تمام شدن کتاب گزارش یک آدم‌ربایی» در خبرگزاری مهر"، در اشاره به این سانسور اظهار کرد "ساعتی پیش خبرگزاری مهر خبری با عنوان «اوضاع بازار کتاب مثل همیشه/ اثر مارکز در یک هفته تمام شد» در خروجی خود قرار داد. این خبر اشاره داشت به تمام شدن کتاب «گزارش یک آدم‌ربایی» اثر گابریل گارسیا مارکز که در هیچ کتاب‌فروشی دیگر پیدا نمی‌شود. کتاب را میرحسین موسوی رهبر سبز ایران که در بازداشت خانگی به سر می‌برد، در آخرین ملاقات خود با خانواده‌اش پیشنهاد داده برای خواندن. موسوی گفته بود که اگر می‌خواهید از وضعیت ما مطلع شوید کتاب گزارش یک آدم‌ربایی را بخوانید.در بخشی از این خبر آمده بود اما این فروشنده درباره کتاب «گزارش یک آدم ربایی» گابریل گارسیا مارکز حرف‌های جالبی دارد. او می گوید: خیلی‌ها دنبال این کتاب می‌آیند ولی چاپش در یک هفته به اتمام رسید. در حالی که دو ناشر چاپش کرده‌اند. در حال حاضر همه نسخه‌های این کتاب در فروشگاه ما به فروش رفته است. این وضع در همه کتابفروشی‌های انقلاب وجود دارد و تقریبا نمی‌توان فروشگاهی را پیدا کرد که از «گزارش یک آدم ربایی» یک نسخه داشته باشد. در کتابفروشی‌ خجسته هم همین سخنان شنیده می‌شود که می‌گویند: روزی ۵۰ نفر به دنبال این کتاب می‌آیند اما ما نسخه ای از آن نداریم. فروشنده کتابفروشی خسجته می‌گوید: این هفته، خوب نبود. اما به فاصله کوتاهی این خبر از روی خروجی خبرگزاری مهر حذف و با حذف این قسمت خبر دیگری در باره‌ی کتاب‌ها جایگزین آن شد. خبری با عنوان «اوضاع بازار کتاب مثل همیشه/ فقط ۴ تا آ مانده» و خبر مربوط به تمام شدن کتاب مارکز دیگر در این خبر جایی ندارد!این‌جا است که می‌گویند زهی اخلاق رسانه‌ای و زهی سانسور در رسانه‌های ایران"

گفتنی است در کنار سانسورِ خبرگزاری مهر، وب سایت خبری آفتاب این کتاب را جزو پرفروش ترین کتاب در روز پنجشنبه معرفی کرده و روزنامه اصلاح طلب شرق خبر از استقبال فوق العاده مردم تهران از این کتاب داده است و آنرا از خروجی خود حذف نکرده اند.

در کنار این سانسور خبری در داخل کشور، اما روزنامه «گاردین»، چاپ لندن، طی مقاله ای در زمینۀ اقبال عمومی به توصیۀ موسوی نوشت "کتاب گزارش یک آدم ربایی در حالی در کتابفروشی های تهران به فروش می رود که رهبر مخالفان، که در حصر خانگی است، آن را انعکاس دقیق تجربه خود توصیف کرده است. چاپ کتاب گزارش یک آدم ربایی، که مارکز آن را در سال 1996 نوشته است، این هفته، پس از آنکه میر حسین موسوی گفت این داستان کلمبیایی وصف الحال وضعیت زندگی او در حصر خانگی است، نایاب شد...
سخنان موسوی خیلی سریع در جامعه آنلاین ایران گسترش یافت و باعث شد خیلی ها به دنبال این کتاب بروند. صف های طولانی برای خرید این کتاب در جلوی کتابفروشی ها تشکیل شد و هزاران جلد از آن ظرف چند روز به فروش رفت. یکی از روزنامه نگاران مقیم تهران گفت: "چندین ساعت طول کشید تا نسخه ای از کتاب را پیدا کردم. من به کریمخان رفتم ولی هیچ کدام از کتابفروشی ها این کتاب را نداشتند..."

گفتنی است، گابریل گارسیا ماركز، نویسنده مشهور کتاب مذکور، در فیس بوکش واکنشی به این خبر نشان داده و یکی از نظرات مندرج در وبلاگش نیز، به انعکاس همین موضوع پرداخته است.

همزمان، گروهی از فعالین و حامیان جنبش سبز در فضای مجازی نیز، صفحه ای به نام "گزارش یک آدم بایی، وضعیت رئیس جمهور در بند ایران" را در فیس بوک درست کرده اند و بخش هایی از کتاب مارکز را در آن منتشر کرده اند.

کتاب "گزارش یک آدم ربایی" داستان ربوده شدن تعدادی از روزنامه نگاران و سیاستمداران برجسته کلمبیایی را در سال ها پیش به دستور رهبران مافیا و سردسته تبهکاران بازگو می کند.


حمیدرضا ظریفی نیا

 

آنکارا سکاندار تحولات؛ بازار گرم دمکراسی ترکی در خاورمیانه

Posted: 24 Sep 2011 04:29 AM PDT

نیلوفر زارع
جرس: نخست وزیر ترکیه نزد بسیاری از شهروندان جوامع عربی تبدیل به یک "جمال عبدالناصر" جدید شده است. مردی که برای اتحاد کشورهای اسلامی تلاش می کند و از حامیان سرسخت تاسیس یک کشور مستقل فلسطینی به شمار می رود.



"رجب طیب اردوغان" در جریان قیام های دموکراسی خواهانه کشورهای عربی نقشی فعال ایفا کرده و استراتژی  حزب متبوع او یعنی (عدالت و توسعه ) ایجاد موازنه ای میان انتظارات قدرت های غربی با کشورهای منطقه به قصد کسب حداکثر امتیاز برای منافع ملی ترکیه است. حزب او در عین استحکام بخشیدن به روابط با غرب موفق شده به پشتوانه گرایش اسلامی خود جایگاهی ویژه در میان کشورهای اسلامی کسب کند. پیشروی و قدرت یابی ترک ها در منطقه، واکنش خشم آلود مقام های جمهوری اسلامی را در پی داشته است. آنها زوال روزافزون جایگاه منطقه ای خود را به نظاره نشسته اند و از اقبال کشورهای اسلامی به ترکیه به شدت بیمناک هستند.


صدور دموکراسی

روابط ایران و ترکیه در یک رقابت آشکار بر سر برتری منطقه ای وارد دوره ای از بحران شده است. این رقابت منطقه ای به ویژه پس از شکل گیری جنبش های ضداقتدارگرایی خاورمیانه از زمستان سال گذشته تشدید شده است. مقام های ایران بر این باورند که  جنبش های ضداقتدارگرایی کنونی در خاورمیانه از آرمانهای جمهوری اسلامی نشات گرفته اند. ترکیه انقلابی برای صادر کردن ندارند اما نظام دموکراتیک در حال تکامل شان مشتریان فراوانی را میان جوامع در حال تحول خاورمیانه به خود جلب کرده است. رهبران انقلابی در تونس و مصر و لیبی بارها گفته اند که خواهان یک نظام دموکراتیک همچون ترکیه هستند.آنها هیچ نشانه ای حاکی از علاقه مندی به پیروی از مدل جمهوری اسلامی بروز نداده اند.


فصل میوه چینی

محصولات پربار بهار عربی را ترک ها در تابستان گرم 2011 درو کرده و میوه های آبدار درخت دموکراسی خواهی در خاورمیانه را یکی پس از دیگری می چینند. آنها معترضان تونس و مصر را در جهت سرنگونی نظام های حکومتی شان یاری دادند. سپس به حمایت از انقلابیون لیبی برای ساقط کردن سرهنگ قذافی شتافتند و اکنون از مخالفان حکومت سوریه برای پایین کشاندن"بشار اسد" پشتیبانی می کنند. ترک ها در چهار راه حوادث خاورمیانه به موقعیتی منحصر به فرد رسیده اند. موقعیتی که آن را بیش از هر چیز مدیون دموکراسی روبه رشد و قوام یافته طی یک دهه گذشته هستند. حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در عین کسب وجهه و پرستیژ خیره کننده میان جوامع اسلامی دارای ارتباط های مستحکم و قدرتمند با جهان غرب است. چنین وضعیتی باعث اقبال همه جانبه به آنکارا به عنوان مرکز سازمان دهی و حل و فصل منازعات خاورمیانه شده است. بسیاری از نشست های منطقه ای و جهانی برای رایزنی در خصوص تحولات خاورمیانه طی ماه های اخیر به میزبانی ترکیه انجام گرفته است و اپوزیسیون سوریه نیز نشست های هماهنگی خود برای ساقط کردن اسد را در خاک این کشور ترتیب داده اند. اختلاف تهران و آنکارا بر سر تحولات سوریه یکی از بارزترین وجوه رقابت منطقه ای دو کشور است. ترک ها مدتهاست که از حکومت اسد قطع امید کرده و به مخالفان او نزدیک شده اند؛ درحالی که تهران کماکان از اعتراض های مردم سوریه به عنوان فتنه یاد می کند و آمریکا و غرب را باعث و بانی آن می داند. هفته پیش نخست وزیر ترکیه در گقتگویی با روزنامه حریت چاپ استانبول پیرامون اختلاف های کشورش با  جمهوری اسلامی نسبت به تحولات سوریه گفته بود: "نمی‌شود گفت با ایران تنش داشته‌ایم، اما به آنها هشدار دادیم که دولت بشار اسد دارد با تشویق‌های شما بد عادت می شود." واضح است که ایرانی ها چنین اظهاراتی را دوستانه تلقی نمی کنند و آن را در تضاد با سیاست خارجی خود مبنی بر حمایت همه جانبه از رژیم اسد می بینند.


هراس از سکولاریسم

استقبال چشمگیر از نخست وزیر ترکیه در سفر اخیرش به کشورهای تازه متحول شده خاورمیانه تاییدی بر میزان مقبولیت الگوی این کشور در میان دموکراسی خواهان منطقه است. برخی نظرسنجی های انجام شده اخیر نیز صحت چنین فرضی را تایید می کنند.برای نمونه نظرسنجی ماه گذشته موسسه آمریکایی "زاگبی" حاکی از این بود که محبوبیت جمهوری اسلامی در کشورهای عربی کاهش و محبوبیت ترکیه افزایش یافته است. برپایه این نظرسنجی، اکنون ۸۵ درصد مردم عربستان سعودی، ۸۳ درصد مردم مراکش و ۸۰ درصد شهروندان امارات متحده عربی، سیاست ایران را در منطقه منفی ارزیابی می‌کنند. تحلیل‌گران موسسه زاگبی گفته اند که  «اوج بدبینی مردم کشورهای عرب نسبت به ایران با خیزش‌های مردمی اخیر این کشورها همزمان بوده است."

به گفته آنها تناقض مواضع ایران نسبت به انقلاب‌های مردم عرب به ویژه در برخورد با سوریه، بحرین و مصر، عرب‌ها را متقاعد کرده که  این مواضع بر اساس شیعه یا سنی بودن مردم کشورها اتخاذ شده است.» نشانه های حاکی از کاهش محبوبیت ایران به حدی آشکار است که برخی مقام های بلندپایه ایران نیز ناگزیر از اذعان به آن بوده اند. آیت الله "محمود هاشمی شاهرودی" رییس پیشین قوه قضاییه و عضو کنونی مجلس خبرنگاران رهبری حدود یک ماه پیش در سخنانی بر فعال تر بودن ترکیه به نسبت ایران در قبال مسائل منطقه ای انگشت تایید گذاشت. او همچنین با تاکید بر تفاوت اسلام گرایی در ایران و ترکیه گفته بود :«دشمنان که از برقراری ارتباط میان ملت‌های منطقه با جمهوری اسلامی در هراسند، مدل‌های رقیبی برای انقلاب اسلامی در منطقه درست کردند که اسلام لیبرال‌مآب است، مانند اسلام ترکیه و تلاش دارند آن را جایگزین اسلام ناب کنند.»

تازه ترین واکنش مقام های حکومتی ایران نسبت به نقش آفرینی دولت ترکیه در تحولات منطقه ای متعلق به "احمد خاتمی" امام جمعه موقت تهران بود. او در خطبه های هفته گذشته در سخنانی بدون نام بردن از اردوغان، "برخی از مسئولان" دولت‌هايی كه سفرهای "دوره‌ای" در منطقه انجام می‌دهند را مخاطب قرار داد و مدعی شد: "نسخه حكومت سكولار ديگر در منطقه قابل پذيرش نيست؛ چرا كه حكومت‌های سكولار بيماری‌زا هستند و مردم در برابر اين نوع حكومت‌ها ايستادند." سخنان او گرچه در ظاهر نوعی تلاش برای برتر نشان دادن الگوی جمهوری اسلامی به نسبت حکومت سکولار ترکیه بود اما عمق نگرانی و حساسیت تهران نسبت به نفوذ ترکیه در منطقه را نیز بازتاب می دهد.این سخنان از دید ناظران واکنشی به اظهارات رجب طیب اردوغان بود که در گفت‌وگو با "الباجي السبسي"، همتاي تونسي‌اش در تونس در دفاع از سکولاریسم گفته بود: "99 درصد از ملت تركيه مسلمان هستند اما كشور تركيه كشوري دموكرات و سكولار است، به طوري كه تمامي اديان در اين كشور جايگاه خاص خودشان را دارند. يعني مسلمان، مسيحي و يهودي در كشور سكولار مساوي‌اند."


میانجگیریِ سرنوشت ساز

دیپلماسی عملگرایانه ترکیه در قبال تحولات اخیر خاورمیانه به خودی خود باعث نارضایتی مقام های جمهوری اسلامی بوده است اما نقش آفرینی این کشور برای میانجی گری در منازعه فلسطین و اسراییل در تعارض کامل با سیاست منطقه ای تهران است. چنین به نظر می رسد که ترکیه در وضعیت جدید برای پر کردن جای اسرائیل در معادلات امنیتی منطقه و تبدیل شدن به قدرت بزرگ خاورمیانه تلاش می کند و این استراتژی را با شیوه های هوشمندانه پی گرفته است. آنها در یک ماهه اخیر روابط خود با اسراییل را به پایین ترین سطح ممکن رسانده اند. سفیر اسراییل را از آنکارا اخراج کرده و همکاری های نظامی با اسراییل را نیز به حال تعلیق درآورده اند. ترکیه این رشته اقدام ها را واکنشی به بی مسوولیتی اسراییل در قبال کشتن برخی از سرنشینان کشتی امداد رسان به ساحل غزه در سال گذشته عنوان کرده اند. با این حال تصمیم به کاهش روابط با اسراییل در شرایط جدید خاورمیانه معانی و پیام های مهم تری با خود دارد. ناظران می گویند که این تصمیم می تواند جایگاه آنکارا میان کشورهای عرب منطقه را بیش از پیش تقویت کند. این دقیقا چیزی  است که حزب عدالت و توسعه از آن استقبال می کند. تاکید اخیر اردوغان بر ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطینی را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. آنها می دانند که با میانجی گری در مساله فلسطین و اسراییل نقش منطقه ای خود را به سطح ویژه ای خواهند رساند.میانجی گری ترکیه در این زمینه با استقبال گروه های فلسطینی و همچنین قدرتهای غربی همراه بوده است. استقبالی که  در بطن خود نوعی هشدار به تهران نیز تلقی می شود.تهران از این وضعیت به شدت ناراضی است اما در شرایطی که مهم ترین حکومت همسو با خود در منطقه یعنی سوریه را دستخوش بحرانی سراسری می بیند چه کار عمده ای می تواند انجام دهد؟


یک تیر و دو نشان آنکارا

برای ترکیه که هم خود را در چهارراه خاورمیانه می بیند و هم سودای پیوستن به اتحادیه اروپا را در سر دارد، برقراری موازنه میان اهداف منطقه ای و بین المللی امر ساده ای نیست. مقام های این کشور می دانند که حمایت شان از تشکیل دولت مستقل فلسطینی نباید به دلسردی قدرت های غربی منجر شود. بنابراین در بزنگاه حمایت از دولت فلسطینی با استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک خود نیز موافقت کرده اند. استقرار این سپر موشکی نوعی ابراز اطمینان دادن به غرب مبنی بر استمرار همکاری های نظامی است. از نگاه ناظران بازنده اصلی این توافق ایران است که سپر موشکی را علیه خود تلقی می کند. گرچه نخست وزیر ترکیه ادعا کرده که این سامانه سپر موشکی تهدیدی علیه ایران نیست اما  "نیکلا سارکوزی" رییس جمهوری فرانسه تیر ماه گذشته در حاشیه نشست سران  پیمان آتلانتیک شمالی در شهر لیسبون به خبرنگاران گفته بود: «در اسناد منتشر شده ناتو به هیچ نامی اشاره نشده است، اما بیایید رک و راست باشیم: تهدید موشکی امروز ایران است.»

 فریاد اعتراض مقام های ایرانی به تصمیم ترکیه برای استقرار سپر موشکی در هفته های اخیر بلندترشده است. هفته گذشته، هفته نامه "9 دی" وابسته به - نزدیک به حمید رسایی- با انتشار گزارشی مدعی شد که یک "مقام عالیرتبه نظام"  به نخست وزیر ترکیه هشدار داده  پایش را از گلیم خود دراز تر نکند. این نشریه به نقل از این مقام ناشناس جمهوری اسلامی نوشته است: "گمان نکنید کسانی که عروسک دست آمریکا در منطقه شوند، خواهند توانست در منطقه جای پایی برای خود بیابند." در همین ارتباط "علی اکبر صالحی" وزیر امور خارجه ایران نیز  در سخنانی استقرار سامانه مذکور را اسباب نگرانی ایران و  بسیاری از کشورهای "هم جوار" دانسته و تاکید کرده که "ایران ايجاد چنين سامانه‌ای را در شرايط فعلی كه منطقه شاهد تحولات است ضروری نمی داند" و "دوستانش در تركيه بايد برای اين موضوع توجيه لازم داشته باشند." این هشدارها در شرایطی داده می شود که تیرماه گذشته زمانی که زمزمه های توافق ترکیه با ناتو برای نصب سامانه موشکی شنیده می شد، مرکز پژوهش های مجلس هشتم  با انتشار گزارشی استقرار این سامانه در همسایگی ایران را در مجموع "تهدیدی  جدی" علیه جمهوری اسلامی دانسته بود. تهدیدی که ایران اکنون از بابت ترکیه متوجه خود می داند تاثیری بلندمدت بر روابط اش با این کشور خواهد داشت. انتظار می رود که تنش ها بر سر سامانه سپر موشکی ناتو شدت بگیرد و سرمای بیشتری را میان دو همسایه حکفرما کند. روابط تهران و آنکارا البته در یک بحران کامل فرونخواهد رفت اما به نظر می رسد این ترک ها هستند که در این رقابت دست بالا را در اختیار دارند. دولت اردوغان از انزوای جمهوری اسلامی بهره برداری های فراوانی کرده است و حالا در بطن تحولات خاورمیانه  با پادرمیانی برای استقرار صلح می تواند به اعتبار و امتیازهای خود نزد جوامع عربی و قدرتهای غربی نیز بیافزاید.

 

مولانا عبدالحمید: بی عدالتی عامل بحران و تزلزل در جامعه است

Posted: 24 Sep 2011 03:28 AM PDT

جرس: امام جمعه اهل سنت زاهدان بی عدالتی را عامل بحرانهای موجود در دنیا می داند و می گوید: اگر در جامعه ای، به حرف مردم توجهی نشود، آن جامعه دچار تزلزل و ناامنی می شود و باید توجه داشت که افراط و تفریط نتیجه بی عدالتی و ظلم است.


به گزارش سنی آنلاین، مولانا عبدالحمید در خطبه های این هفته نماز با اشاره به وجود انقلابها و تحولات جاری در برخی کشورهای خاورمیانه و فریاد مردم دنیا را نتیجه بی عدالتی صاحبان حکومتها عنوان کرد و افزود: یکی از مهمترین مخاطبان عدالت در قرآن و سنت، صاحبان حکومتها هستند؛ قرآن عظیم الشأن به تک تک افرادی که در روی زمین دارای مقام و حکومتی هستند تذکر می دهد که عدالت را رعایت کنید و از ظلم و بی عدالتی بپرهیزید. اگر دنیای امروز با بحرانهای متعددی در ابعاد مختلف، از جمله امنیت، مواجه است، عامل تمام این بحرانها "بی عدالتی" است.

وی می گوید: اشغال سرزمین فلسطین، در دنیایی که مدعی دموکراسی بوده و ادعای پیشرفت تمدن را دارد، بزرگترین بی عدالتی و ظلمی است که در جهان معاصر اتفاق افتاده است. ملت مظلوم فلسطین در این اشغالگری مورد ظلم و تجاوز قرار گرفته اند، و حکومتها به جای اینکه از مظلوم دفاع کنند، از ظالم و اشغالگر دفاع می کنند و صدور قطعنامه علیه ظالم را وتو می کنند و سازمان ملل و سازمان حقوق بشر به حقوق مظلومین رسیدگی نمی کنند. لذا عامل تمام ناهنجاریهای موجود در دنیا، بی عدالتی است؛ وقتی صاحبان حکومت، حقوق یک ملت مظلوم را نادیده بگیرند و آن را به رسمیت نشناسند و به حرف آنها گوش نکنند، ناامنی و ناهنجاری در دنیا حاکم می شود. تنها راه رسیدن به امنیت، اجرای عدالت و انصاف و شنیدن حرف مظلوم و حمایت از اوست.

امام جمعه اهل سنت زاهدان تمامی صاحبان حکومتها را مورد خطاب قرار داد و تاکید کرد: پیام ما به تمام صاحبان حکومتها- که شاید حرف ما به گوش آنها برسد- این است که عدالت و انصاف را رعایت کنند، حرف مظلوم را بشنوند و به جای اینکه از زور و قدرت استفاده کنند، حرف منصفانه بگویند و به حرف منتقدان و ناصحین خیرخواه توجه کرده و آنها را قانع کنند، زیرا اجرای عدالت، ضامن امنیت و اخوت پایدار است. لشکرکشی، اشغال سرزمینها، اعدام و کشتار به هیچ وجه نمی تواند امنیت را به دنبال داشته باشد. متاسفانه سران کشورهایی که امروزه شاهد اعتراض ملتها و تظاهرات آنها هستند، به مطالبات و خواسته ملتهایشان بی توجهی کرده و حقوق آنها را نادیده می گیرند و هنوز هم بر همین موضع ناعادلانه خود اصرار می ورزند
.


افراط و تفریط نتیجه ظلم و بی عدالتی است
مولانا عبدالحمید سرنوشتی که اتحاد جماهیر شوری سابق با آن مواجه شد را نمونه بارز بی عدالتی و وجود جو خفقان دانست و اظهار کرد: اتحاد جماهیر شوروی سابق ملت خود را در خفقان کامل قرار داد و با کنترل رادیو و ماهواره سعی کرد تا هیچ صدایی به گوش ملت نرسد و مردم در بی خبری کامل بسر ببرند، اما با وجود همه این تدابیر، باز هم با فروپاشی مواجه شده و تکه تکه و پاره پاره شد. اگر سران شوروی سابق حرف ملت خودش را گوش می کرد، با چنین سرنوشتی مواجه نمی شد. لذا اگر در جامعه ای، به حرف مردم توجهی نشود، آن جامعه دچار تزلزل و ناامنی می شود و باید توجه داشت که افراط و تفریط نتیجه بی عدالتی و ظلم است.
وی در ادامه اثرات منفی ظلم و بی عدالتی بر فرد را از اثرات کفر و شرک نیز بالاتر دانست و گفت: ظلم و بی عدالتی از کفر و شرک نیز بدتر است، زیرا خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر» هر کسی می خواهد، مؤمن شود و هر کسی می خواهد، کافر شود. اما الله تعالی نفرموده است هر کسی می خواهد، عدالت کند، و هر کسی می خواهد، ظلم کند. توجه داشته باشید که خداوند انسان کافر و مشرک را در آخرت و پس از مرگ مجازات می کند، به طوری که در دنیا هزاران مشرک با راحتی و آسایش زندگی کرده اند و رفته اند و پس از مرگ به عذاب الهی دچار شده اند، اما کسی که مرتکب ظلم و بی عدالتی شود، اعم از مسلمان وغیر مسلمان، در همین دنیا مورد مؤاخذه و گرفت الهی قرار می گیرد.


گرامیداشت رشادتهای ملت ایران در طول هشت سال جنگ
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنان خود به سالگرد جنگ اشاره کرد و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره کسانی که در دوران هشت سال جنگ به شهادت رسیده اند، اظهار کرد: در این جنگ، ملت ایران با ضایعات و اشغال بعضی سرزمینها مواجه شد، اما الله تعالی متجاوز و اشغالگر را تنبیه کرد و ملت ایران را به پیروزی رساند. رشادتهایی که ملت ایران و نیروهای مسلح در طول این هشت سال از خود به نمایش گذاشته اند همواره در اذهان باقی می ماند و در تاریخ ایران ثبت خواهد بود، و این ملتی که اینگونه از تمامیت ارضی و از شرف و ناموس خودش دفاع می کند، شایسته است که از او به نیکی یاد شود.