جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مصباح یزدی: ولایت زنجیره ای است که از خدا تا ولی فقیه و امام زمان ادامه دارد

Posted: 14 Sep 2011 09:28 AM PDT

جرس:مصباح یزدی گفت: «اگر تدابیر رهبری و اطاعت مردم در سال‌های اخیر به ویژه در "کوران توطئه‌ها علیه نظام و ساخت و پاخت‌های پنهانی" نبود، چیزی از انقلاب باقی نمی‌ماند.»

 

 

به گزارش «نسیم»، محمدتقی مصباح یزدی ظهر امروز در دیدار جمعی از فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران سراسر کشور با بیان اینکه «اطاعت از رهبری برکات زیادی دارد»، «عشق به شهادت در راه حق و شهادت طلبی» را عنصر  فرهنگی مردم ایران  دانست .


عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به آنچه «هتاکی برخی عناصر به سپاه پاسداران» توصیف کرد، اظهار داشت: «سپاه و بسیج روز به روز قدرتمند و آبرومندانه‌تر به حرکت خود ادامه می‌دهد و این نه به دلیل عنصر و لباس که به دلیل عشق به شهادت و عنصر فرهنگی موجود در عمق آن است.»

رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با تاکید بر تبعیت از ولی فقیه به عنوان «حلقه‌ای از زنجیره ولایت» گفت: «کسانی در این کشور هستند که زمانی به آنها علاقه و محبت داشتیم اما امروز دیگر احترامی برای آنها قائل نیستیم چون خودشان به دست خودشان آبرویشان را ریختند و از ولایت جدا شدند.»

وی ولایت را رمز بقای جامعه اسلامی دانست و افزود: «ولایت زنجیره‌ای است که از خدا شروع شده و تا ولی فقیه و بعد از آن امام زمان(عج) ادامه دارد که اگر یکی از این زنجیره‌ها یا حلقه‌ها پاره شود، زنجیر کارآیی خود را از دست خواهد داد.»

شش سال زندان و ده سال محرومیت از وکالت

Posted: 14 Sep 2011 08:39 AM PDT

حکم قطعی نسرین ستوده
جرس: نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر به شش سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.

 

به گزارش جرس، شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم نهایی نسرین ستوده را به یکی از وکلای وی (مینا جعفری) ابلاغ کرده است.

بر اساس این حکم ،  این حقوقدان به شش سال حبس تعزیری  و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.

 

گفتنی است این وکیل مدافع حقوق بشر که بیش از یک سال است در زندان بسر می برد، در دادگاه بدوی (شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب) به یازده سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از  وکالت ونیز ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم

شده بود.

نسرین ستوده مادر نیمای چهار ساله و مهرآوه ی یازده ساله، حدود یک ماه است که در اعتراض به بدرفتاری با خانواده اش، به ملاقات نرفته است. 

این کارشناس ارشد حقوق، وکیل بسیاری از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، کنشگران مدنی و کودکان و نوجوانان متهم، در سال های اخیر بوده است.
 

نامه ای برای عرفان و عرفانهای کوچک این سرزمین

Posted: 14 Sep 2011 08:34 AM PDT

یکی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی


این روزها "عرفان" ، فرزند خردسال "امیر خسرو دلیرثانی" ، زندانی سیاسی بند 350 اوین ، وارد ششمین سال زندگی خود می شود درحالی که 20 ماه است که از زندگی در کنار پدر خود محروم است؛ این چند سطر ، هدیه ای کوچک از طرف دوستی است که آرزومند است که روزی هیچ کودکی بهای آزادی خواهی پدر یا مادرش را با محروم شدن از آنها ندهد ؛ شاید روزی عرفان با خواندن این نامه برای فرزندانش از صبر و استقامت نسل پیش از خود بگوید!


عرفان عزیز، تولدت مبارک!
این روزها تولدت را در حالی جشن می گیری که پدرت باز هم از پشت شیشه و با گوشی تلفن تولدت را تبریک می گوید و تو حتی در حسرت آن ماندی که به قول خودت "بروی و روی زانوی بابا امیر بنشینی" آن هم نه در کانون گرم خانه که در سالن ملاقات حضوری زندان!، زندانی که بی آن که هنوز معنای لغوی آن را بدانی با ذرات وجودت آن را حس کرده ای که تو را از حضور گرم پدر محروم کرده است.
نمی دانی که چه شد که به قول مادرت "بابا امیر رفته اداره" ؟! اداره ای که می دانی نامش "اوین " است؛ همانجا که " ماشین پلیس دارد" و شیشه ای که حائل است بین تو و بابا؛ شنیده ام که پرسیده ای کی برمی گردد و پدرت گفته:" وقتی کارش تمام شد" ! و تو هنوز نمی دانی که پس کی کار او تمام می شود؟!


این روزها صدها سئوال بی جواب در ذهن تو وجود دارد؛ سئوالاتی که نه تنها پاسخ آنها را نمی دانی بلکه شاید کلماتی را برای بیان پرسش خود نمی یابی! شاید وقتی از مهد کودک به خانه برمی گردی با خود می گویی که چرا همچون کودکان دیگر ، پدرت جلو در منتظرت نیست؟! گفته ای که "بابا ! با ماشین بیا دنبالمون بریم خونه" و او گفته که می آید و تو هنوز چشم به راهی؛ چشم به راه آمدن او و رفتن به خانه ای که اکنون بی حضورش، کانون گرمش را از دست داده ای! اکنون بیش از یک سال است که از تماس تلفنی او نیز محروم شده ای که هر روز با گفتن چند کلمه ، قلب کوچکت را شاد می کرد.


شاید روزی پاسخ سئوالات خود را بیابی؛ روزی خواهی فهمید که پدرت تاوان عدالت طلبی و آزادی خواهی خود را می دهد. او و بسیاری از آزادمردان این سرزمین رنج زندان و دوری از خانواده را بر خود هموار کرده اند تا تو و هم نسلانت در ایرانی آزادتر و آبادتر زندگی کنید؛ ایرانی که در آن سزای حق طلبی اسارت نیست. در فردایی که هر روزش آفتابی است؛ آفتابِ آگاهی و آزادی و برابری. در آن روز دل کوچک هیچ کودکی برای دیدن پدر یا مادر خود ابری نمی شود؛ در آن روز نگاه هیچ مادری در فراق فرزند خود بارانی نیست! خواهی فهمید که اندیشه سبز پدرت او را به وادی مبارزه با بی عدالتی و ظلم و جهالت کشاند و در این راه "خار مغیلان" همانا دیوارهای بلند اوین است ! ولی چه باک که در راه آزادی چه بسا خونهای پاکِ راست قامتانی ریخته شد که شرف خود را به ننگ سکوت و سازش و ریا نفروختند ؛ این روزها پر است از حدیث آزادمردان و شیرزنان اوین و رجایی شهر ؛ گویی این همه رنج و سختی و عذاب، گوهر روح آنان را صیقل داده که چنین روشنایی آگاهی و بیداری و شرافت این سرو قامتان ، چشمان کور دلان را خیره کرده است و برای شکستن اراده شان به هر ترفندی از قبیل وعده آزادی به شرط توبه دست می زنند و زهی خیال باطل! در این وانفسا شکستن قامت شاید ولی شکستن اراده هرگز!


شاید در این روزها تنها دغدغه پدرانی همچون پدر تو و مادرانی همچون نسرین ستوده این باشد که ای کاش شما فرزندان نیز مجبور نبودید بهای این مبارزه را با دوری از آنان بپردازید که اگر می توانستند این بها را نیز خود به جای شما تقبل کنند، بی شک دریغ نداشتند.
هر روز که می گذرد تو قد می کشی و بزرگتر می شوی و افق اندیشه ات گسترده تر می شود و تو که این روزها کلماتی همچون زندان، ظلم ، صبر و آزادی را به وفور از زبان اطرافیان می شنوی؛ اندک اندک به معنای آنها پی می بری ، کلماتی که شاید برای همسالانت بیگانه اند ولی تو آنها را با ذره ذره وجودت حس کرده ای و این گونه است که فرزندانی همچون تو ناخود آگاه رهرو باور سبز پدر می شوند و آموزگار نسلی دیگر و گویا این سرنوشت نسل شماست که پوینده این راه باشد برای ساختن فردایی بهتر از امروز!


این روزها را با امید به صبح آزادی سپری می کنیم و می دانیم که نزدیک است روزی که تو با غرور و افتخار از پدری بگویی که در دورانی که بسیاری ، برای حفظ منافع ، سکوت پیشه کردند، با اراده ای پولادین از جان و مال و آزادی خود برای رسیدن مردم به آزادی گذشت تا چراغ امید در دل مردمان روشن بماند و راه بنماید به عاشقان آزادی!
پس تا آن روز دریای دلت آبی و آسمان اندیشه ات سبز.
تولدت مبارک

یکی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

 

سیدمحمد خاتمی: هیچ نظام ستم‌بنیادی باقی نمی ماند

Posted: 14 Sep 2011 07:58 AM PDT

جرس: سیدمحمد خاتمی با تاکید بر اینکه «انتخابات باید انتخابات باشد» گفت: « پایه و رکن دموکراسی و جمهوریت انتخابات است. آنچه بارها بیان شده در واقع شرایط انتخابات مقبول و درست است، و نباید آن را به شرط حضور در انتخابات تقلیل داد.»

 

 

به گزارش پایگاه رسمی خاتمی، رییس جمهور اصلاحات در دیدار با اعضای جامعه آزادگان دفاع مقدس اظهار داشت: « همیشه آزادی های مشروع جامعه به بهانه از دست رفتن امنیت مخدوش شده است و این فاجعه بیشتر در حکومت های خودکامه و جبار پدید آمده است.»

سیدمحمد خاتمی همچنین گفت: « مفهوم امنیت هم در دنیای امروز خیلی با آنچه در گذشته بوده مثل آزادی تفاوت کرده است. اولا امنیت فقط امنیت حاکمان نیست! مهم ترین وجه امنیت، امنیت اجتماعی است. اگر امروز به مردم سالاری رسیده ایم و افتخار می کنیم که از دل انقلاب، مردم سالاری در آمد و جمهوری اسلامی به جای عناوین دیگر مطرح شد یعنی اصل مردم اند و در مورد امنیت هم در درجه اول امنیت مردم باید مد نظر باشد.»

 

وی با تاکید بر این نکته که «قانون اساسی وحی منزل نیست» افزود: «قانون اساسی مبنای عمل همه ماست و چارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید در چارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی که مبنای عمل ماست نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد. اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»

خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: « اسلامی که توجیه کننده استبداد و دیکتاتوری باشد دست کم اسلام انقلاب اسلامی و اسلامی که در جمهوری اسلامی مطرح شد نیست.»

 

وی با اشاره به تحولات منطقه گفت: «هیچ نظام ستم بنیادی باقی نمی ماند و این تقدیر خداوند است و فرمانی که خداوند صادر کرده است؛ سرگذشت شاه، صدام و همه قلدرهای جهان بشری درس بسیار خوبی است.»
خاتمی افزود: «این درس ها بخصوص با آنچه امروز در منطقه ما جاری است آموختنی تر است. امروز موج مبارکی در سراسر خاورمیانه ایجاد شده است و همه جا، هر جا که دیکتاتوری و خودکامگی و تحقیر انسان وجود دارد و هر جایی که آزادی های انسان زیر پا نهاده شده است قیام است و خیزش مردمی. در مصر، تونس، لیبی، سوریه، یمن، بحرین و ... و مطمئنم این موج فراگیر خواهد شد.ستمگر باید برود بخصوص در زمان ما، مردم می خواهند حاکم بر سرنوشت خود باشند می خواهند ارباب خودشان باشند.»

 

وی همچنین تصریح کرد: «دنیا این طور نیست که فکر کنیم یک عده اربابند و یک عده برده.این زمان گذشته و این تقدیر الهی است. این حاصل رشد بشر در طول تاریخ است امروز همه انسانها در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، در غرب و شرق خواستار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش اند و حکومت هایی که خدایگانی کنند مطرودند و بلکه خواست تاریخی و فراگیر بشر امروز این است که حکومت ها نماینده مردم و درمقابل آنان مسؤول باشند.»

خاتمی افزود: «فراگیری این اصل مبارک به لحاظ نظری تردیدناپذیر است و کدام انسان و جامعه ای را می توانید پیدا کنید که بگوید حکومت مطلوب حکومت استبدادی است،حکومت جبارانه و خودکامه است؟ هیچ کس این را قبول ندارد. حتی بزرگ ترین دیکتاتورهای عالم هم مجبورند طوری توجیه کنند که مثلا مردم راه و روش آنان را می پسندند! این خیلی دستاورد بزرگی در دنیاست.»

وی تاکید کرد: «اگر در نظامی آزادی نبود جمهوری واقعی نیست و اگر نام جمهوری اسلامی بود ولی استقلال و پیشرفت نبود آن هم جمهوری اسلامی واقعی نیست.»

 

متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در جمع اعضای جامعه آزادگان دفاع مقدس در پی می آید:

 

 

به نام خدا

باعث افتخار من است که در جمع مبارک شما آزادگان سرفراز هستم و این عنوان آزاده از طرف ملت به کسانی که سالیان دراز در زندان های رژیم متجاوز عراق دربند بودند ومورد شکنجه و آزار روحی و جسمی قرار داشتند بسیار پر معنی است.
شما کسانی هستید که تا مرز شهادت در کنار براردان شهیدتان پیش رفتید و از انقلاب و میهن دفاع کردید، همراه ایثارگران در جبهه ها حضور داشتید خیلی از افرادی که اسیر بودند در عین حال جانباز هم بودند و نیز بسیاری از نزدیک ترین کسانتان شهید یا جانباز شدند، یعنی در واقع آزاده ما علاوه بر افتخار آزادگی موقعیت جانباز و شهید و ایثارگر را هم دارد و اسارت در بند رژیم متجاوز و ایستادگی در شرایط سخت امتیازی است که شما دارید. شهیدان و جانبازان خیلی والاقدر هستند و ایثارگران همه، شأن بالا دارند ولی آزادگان جنبه نمایندگی شان از انقلاب اسلامی و ارزش های آن و جایگاه ملت ایران نمایندگی روشن و درخشانی است یعنی جنبه نمادین روشن تری دارد.
وقتی از “آزاده” سخن می گوییم در واقع از کسانی که نماینده مناعت طبع این ملت هستند و در برابر ستم و ناروایی هیچ گاه سر تعظیم فرود نیاوردند و حاضر نشدند شرافت و کرامت خود را به خاطر راحتی های موسمی و مقطعی از دست بدهند سخن می گوییم.


مناعت طبعِ آزادگی یعنی اینکه در بند بودن تن آنها به هیچ وجه جان و روح آنها را اسیر و در بند نکرد.
از حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی یاد کردید و چه تذکر مناسبی. این سید بزرگوار در دوران اسارت باعث اطمینان خاطر و قوت قلب افراد بود و اخلاق و ادب و رفتارش طوری بود که حتی خشن ترین نیروهای دشمن را هم در برابر خودش خاضع کرد و در موقعیت خاصی قرار داد معلم شما و اسوه فداکاری و تواضع و مقاومت برای ملت بود و بسیار جای او خالی است خداوند اورا با اجدادش محشور بفرماید.
پرسش من این است متجاوزی که با حمایت قدرت های بیگانه در بامداد انقلاب ما که کشور با مشکلات بزرگی مواجه بود حمله کرد تا به خیال خود همه جا را بگیرد و انقلاب و جمهوری اسلامی را ز بین ببرد و ملت بزرگ ایران را ذلیل کند، آن دشمن کجاست؟ همان کسی که سال های سال شما را در زندان نگاه داشت،صدها هزار نفر از جوانان ما شهید و جانباز شدند و دهها هزار تن از جوانان عراقی را نیز قربانی کرد امروز کجاست؟ اینها واقعا درسهای بزرگی است و تأکید حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به عبرت گرفتن از تاریخ از جمله در همین مورد است.
البته کسانی که قدرت بیشتر و موقعیت بالاتری دارند برای عبرت گرفتن شایسته ترند.

سرگذشت ستمکاران و زورگویان تاریخ


سرگذشت ستمکاران و زورگویان در تاریخ عبرت آموز است و خداوند می فرماید: کسی به آنها ستم نکرد جز آنکه خود آنها به خودشان ستم کردند. هیچ نظام ستم بنیادی باقی نمی ماند و این تقدیر خداوند است و فرمانی که خداوند صادر کرده است؛ سرگذشت شاه، صدام و همه قلدرهای جهان بشری درس بسیار خوبی است.
این درس ها بخصوص با آنچه امروز در منطقه ما جاری است آموختنی تر است. امروز موج مبارکی در سراسر خاورمیانه ایجاد شده است و همه جا، هر جا که دیکتاتوری و خودکامگی و تحقیر انسان وجود دارد و هر جایی که آزادی های انسان زیر پا نهاده شده است قیام است و خیزش مردمی. در مصر، تونس، لیبی، سوریه، یمن، بحرین و ... و مطمئنم این موج فراگیر خواهد شد.
ستمگر باید برود بخصوص در زمان ما،مردم می خواهند حاکم بر سرنوشت خود باشند می خواهند ارباب خودشان باشند.
البته معلوم است که قدرتهای استیلاطلب می خواهند از اوضاع به نفع خود استفاده کنند که همواره ملت های به پا خاسته باید هوشیار باشند، ولی من مطمئن هستم که هیچ چیز به اندازه استقرار مردم سالاری به نفع این ملت ها و به زیان درازمدت سلطه طلبان و اسرائیل نیست.

دوره ی ارباب-بنده سپری شده


دنیا این طور نیست که فکر کنیم یک عده اربابند و یک عده برده.این زمان گذشته و این تقدیر الهی است.این حاصل رشد بشر در طول تاریخ است امروز همه انسانها در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، در غرب و شرق خواستار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش اند و حکومت هایی که خدایگانی کنند مطرودند و بلکه خواست تاریخی و فراگیر بشر امروز این است که حکومت ها نماینده مردم و درمقابل آنان مسؤول باشند.
فراگیری این اصل مبارک به لحاظ نظری تردید ناپذیر است و کدام انسان و جامعه ای را می توانید پیدا کنید که بگوید حکومت مطلوب حکومت استبدادی است،حکومت جبارانه و خودکامه است؟ هیچ کس این را قبول ندارد.
حتی بزرگ ترین دیکتاتورهای عالم هم مجبورند طوری توجیه کنند که مثلا مردم راه و روش آنان را می پسندند! این خیلی دستاورد بزرگی در دنیاست.
امروز در سرتاسر خاورمیانه این نقطه “جغرافیای راهبردی و سیاسی” عالم که در اثر وابستگی و جباریت حکومت هایش دچار عقب ماندگی تاریخی است با اینکه شایستگی رشد داشته اند و می بایست زودتر از بسیاری از کشورهای دنیا به دموکراسی و آزادی و استقلال برسند. خیزش آزادی خواهانه و رهایی بخش ایجاد شده است.

آزادی در انقلاب اسلامی
خدا را شکر که این موج ایجاد شده است. سی سال پیش در ایران نیز این موج برخاست. شما چه کردید؟چه شعاری داشتید؟ اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.
این اسلام و خواست شما بود که به صحنه آمدید و پیروز شدید.
اجازه بدهید به مناسبت عنوان “آزاده” شما کمی در مورد آزادی صحبت کنم.
ما چه می خواهیم و چه می خواستیم و الان در چه موقعیتی هستیم؟و این عنوان آزاده ای که به شما داده شده است بهانه ای است مناسب تا درباره یکی از سه شعار مهم ملت ما در انقلاب کمی صحبت کنیم. شعار اصلی: آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی بوده است. البته من معتقدم جمهوری اسلامی به صورتی که مطرح شد و مردم به آن رأی دادند در متن آن آزادی و استقلال نهفته بود.
اگر در نظامی آزادی نبود جمهوری واقعی نیست و اگر نام جمهوری اسلامی بود ولی استقلال و پیشرفت نبود آن هم جمهوری اسلامی واقعی نیست.
امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! امروز این حرفها را میزنند و حتی می گویند وقتی امام گفت جمهوری ایشان به جمهوریت اعتقاد نداشت برای اینکه دنیا را ساکت کند “جمهوری اسلامی” گفت! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست و دعوا هم امروز این است.

دو اسلام


دو اسلام هست، اسلامی که در عرصه اجتماعی با حق مردم، حق انتخاب مردم،حق آزادی مردم،حرمت مردم و پیشرفت جامعه سازگار است و در مقابل، اسلامی که با هیچکدام ازآنهاسازگار نیست!
اسلامی که توجیه کننده استبداد و دیکتاتوری باشد دست کم اسلام انقلاب اسلامی و اسلامی که در جمهوری اسلامی مطرح شد نیست.
حال برگردیم به کلمه مبارک “آزادی”؛ آزادی کلمه زیبا و دلنشینی و خوبی است در طول تاریخ هم انسانها آن را می خواستند اما باید توجه داشته باشید که مفهوم و مراد از آزادی در دنیای امروز با آنچه در قدیم بوده فرق دارد،آزادی که معادل “حریت” در عربی است و نیز عناوین آزادی و آزادگی در فرهنگ ما مسلمانان و ایرانیان با آنچه آزادی در دنیای امروز است فرق دارد.
آزادی در فرهنگ گذشته که آن هم معنای ارجمندی است در مقابل بردگی است. .بردگی به معنای قدیم آن در دنیای امروز از بین رفته است و اسلام هم شرایط از میان رفتن ان را در تاریخ پدید آورده. گرچه متأسفانه در دنیای امروز بردگی به صورت دیگر و در ضمن سیستم ها و شرایط سیاسی و اقتصادی و نظامی بین المللی رواج دارد که آن هم به یاری خداوند از بین خواهد رفت. به هرحال این آزادی با آزادی که در دنیای سیاسی و فلسفی امروز مطرح می شود متفاوت است. البته هیچکس و هیچ مکتبی قائل به آزادی مطلق و بی هیچ قید و شرطی نیست.

آزادی و بی بند و باری
هیچ مکتب و انسان عاقلی این را نمی پذیرد که آزادی مطلق یعنی نبودن هیچ قید و بندی مطلوب است. اصلا نتیجه بی بند و باری مطلق نابودی جامعه است و چون انسان در متن جامعه زندگی می کند یعنی نابودی انسان.هیچ جا به این معنا نیست که هر کس هر کاری می خواهد بکند.آزادی حدود دارد.
برای اینکه جامعه بماند حدودی باید برای آزادی ها و افراد ایجاد شود. محدودیت هایی برای حیات و زندگی انسان باید وجود داشته باشد تا جامعه انسانی تداوم یابد منتهی بر اساس معیارهایی که هست ممکن است این حدود با یکدیگر تفاوت داشته باشد.
آزادی که امروز در دنیا مطرح شده، گرچه عینا و اصطلاحا در فرهنگ گذشته ما نتوانیم معادلش را بیابیم ولی با رجوع به اندیشه های اسلامی،قرآن،روش و سیره پیامبر و پیشوایان و بخصوص راه و روشی که حضرت علی علیه السلام داشت محتوای این آزادی را راحت می توانیم در اسلام پیدا کنیم.
اولین بار امیرالمومنین علیه السلام از حق مردم نسبت به حکومت و حق حکومت نسبت به مردم صحبت می کند و وقتی حقی برای کسی ثابت شد آزادی او نیز مورد تصدیق قرار گرفته است.
تکلیف یعنی محدودیت اما حق وقتی مطرح شد یعنی دامنه آزادی و اختیار شما را نشان می دهد.
همچنان که افراد انسانی تکلیف هایی دارند، حکومت ها هم تکلیف هایی دارند. همچنان که انسان ها حقی دارند حکومت ها هم حق دارند. اتفاقا وقتی امروز قانون اساسی مبنای کار می شود عمده مسأله ای که در قانون اساسی است بیان حقوق اساسی افراد است و حدودی که حکومت ها باید داشته باشند در قانون اساسی خودمان فصل مهمی از آن درباره حقوق ملت است.
قانون های اساسی امروز در واقع عمدتا حد حکومت ها را و حق افراد و ملت ها را مشخص می کند.
اگر حکومتی دارای حد و محدودیت و افراد تحت حکومت دارای حق و حرمت بودند آن نظام، نظام آزادی خواهد بود و اگر حکومت هایی هیچ حد و تکلیفی نداشتند و هر کاری خواستند بکنند آن نظام، ضد آزادی است.

قانون اساسی وحی منزل نیست
قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است و چارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید در چارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی که مبنای عمل ماست نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد. اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.
حق حاکمیّت بر سرنوشت در اصل طلائی 56 قانون اساسی ما آمده است.
اگر این حق حاکمیت انسان بر سرنوشت و اینکه مبدا و منشاء قدرت، انتخاب و رأی مردم است و قدرت ها در مقابل رأی مردم مسؤول اند و حاکم اصلی خود مردم هستند و این نهادهایی که به آنها قدرت داده شده در مقابل مردم مسؤول اند می بیند که جامعه چه صورت مطلوبی پیدا می کند. این حق طبیعی که در دنیای امروز هم به رسمیت شناخته شده است طبق قانون اساسی ما علاوه بر حق طبیعی، حق الهی هم هست. یعنی حق الهی شما، مردم سالاری است. و در اصل مهم دیگر قانون اساسی آمده است که هیچ کس حق ندارد به بهانه امنیت آزادی را مخدوش کند و هیچ کس حق ندارد به بهانه آزادی به امنیت زیان برساند.
همیشه آزادی های مشروع جامعه به بهانه از دست رفتن امنیت مخدوش شده است و این فاجعه بیشتر در حکومت های خودکامه و جبار پدید آمده است.
اگر آزادی به بهانه امنیت لگدکوب می شده است، قانون اساسی ما به درستی مسأله را دیده و به دقت درصدد جلوگیری از آن برآمده است.

امنیت فقط امنیت حاکمان نیست
به علاوه اینکه مفهوم امنیت هم در دنیای امروز خیلی با آنچه در گذشته بوده مثل آزادی تفاوت کرده است. اولا امنیت فقط امنیت حاکمان نیست! مهم ترین وجه امنیت، امنیت اجتماعی است. اگر امروز به مردم سالاری رسیده ایم و افتخار می کنیم که از دل انقلاب، مردم سالاری در آمد و جمهوری اسلامی به جای عناوین دیگر مطرح شد یعنی اصل مردم اند و در مورد امنیت هم در درجه اول امنیت مردم باید مد نظر باشد.
امنیت نظام و امنیت حاکمان و مردم به هم پیوسته است، اگر اعتماد متقابل میان مردم و حکومت نباشد و اگر مردم به حاکمان خود اعتماد نداشته باشند این حکومت همواره در معرض تهدید است، هم در درون و هم از بیرون.
اعتماد مردم در اثر رضایت مردم به وجود می آید. اگر انتخابات، بیان و اندیشه آزاد بود اگر انتقاد آزاد بود، اگر به درستی به معیشت و امنیت و حرمت مردم رسیدگی شد و اگر مسؤولان واقعا در برابر مردم خود را مسؤول دانستند این اعتماد متقابل ایجاد میشود و آن وقت امنیت پایدار به وجود می آید.اصلا خود امنیت در ذاتش احترام حکومت به آزادی های فردی و اجتماعی نهفته است.
همانگونه که گفتید همه شهداء و جانبازان و ایثارگران سفارش نظام را کرده اند. کدام نظام؟ برای کدام نظام این همه فداکاری صورت گرفته است؟ نظامی که در آن هم معنویت باشد هم اخلاق و هم آزادی باشد و هم پیشرفت و هم اعتلاء وجهه بین المللی کشور و جامعه ما.
اگر در جامعه بداخلاقی رایج بود و بدتر از آن اگر به نام انقلاب و اسلام دروغ گفته شد و دروغ گویان و فحاشان و تهمت زنندگان از مصونیت کامل برخوردار بودند و کسانی که مورد تهمت و بهتان قرار گرفته اند و دروغ های شاخ دار به آنها نسبت داده اند حتی شکایت هم که می کنند کسی به آن رسیدگی نمی کند و باز هم حتی از تریبون های رسمی آن اتهامات و فحاشی ها تکرار می شود؟ آیا این همان نظام مطلوب است که همه خواهان آن بودیم و هستیم؟ مردم ما مردم سالاری می خواستند و می خواهند که سازگار با دین باشد یعنی هم آزادی، هم عدالت و هم اخلاق بر آن حاکم باشد و ارزشها و احکام الهی که از جمله آنها حفظ و حرمت و حق مردم است در آن تلألو داشته باشد.
ضد انقلاب هایی هستند و می گویند جمهوری اسلامی باید از بین برود این یک جور مخالفت با نظام است،یک جور هم مخالفت با نظام این است که معیارهایی که در نظام اسلامی و مردمی باید باشد لوث و تحریف شود. به نام اسلام دروغ،فاصله طبقاتی،بی حرمتی به افراد رواج پیدا کند این هم ضدیت با نظام است.
کسانی که می گویند حقوق مردم تامین شود حرمت ها تامین شود عدالت قضایی،اقتصادی و سیاسی حاکم باشد،جایگاه ما د ردنیا محترم باشد اینها هستند که طرفدار نظامند و اینها نظام را در صورت حقیقی خود می خواهند.
وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.

انتخابات پایه دموکراسی
انتخابات مهمترین مساله ای است که دستاورد انقلاب ماست و پایه و رکن دموکراسی و مردم سالاری و جمهوریت انتخابات است پس توجه به انتخابات یک وظیفه مهم و انقلابی و دینی و ملی و انسانی ماست.
انتخابات باید انتخابات باشد، شرایط انتخابات درست چیست؟چه باید وجود داشته باشد تا اسم آن را انتخابات درست بگذاریم. آنچه بارها بیان شده است در واقع شرایط انتخابات مقبول و درست است نباید آن را به شرط حضور در انتخابات تقلیل داد.
در این موقعیت که خطرات مهمی بخصوص از بیرون کشور و جمهوری اسلامی و مردم را تهدید می کند، باید تلاش کنیم فضا باز و اطمینان بخش شود. این کار به نفع همه مردم و به نفع نظام و کشور است و اگر چنین شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.



 

اینجا ایران است -  تلاش کودکان بختیاری برای درس خواندن

Posted: 14 Sep 2011 07:47 AM PDT

مقام نیروی انتظامی: مردم از عملیات جمع آوری تجهیزات ماهواره، ابراز شادمانی می کنند

Posted: 14 Sep 2011 06:04 AM PDT

جـــرس: یک مقام روحانی مستقر در نیروی انتظامی مدعی شد: "نظرسنجی های صورت گرفته نشان می دهد اکثر مردم از جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره راضی هستند و اظهار خوشحالی می‌کنند."


این مقام انتصابی و روحانی مستقر در نیروی انتظامی، اعلام نکرد مردمی که از جمع‌آوری ماهواره‌های منازل و حریم خصوصی خود – به زعم و ادعای وی- ابراز شادمانی و رضایت کرده اند می‌کنند، چرا پیش تر اقدام به نصب آن کرده بودند.


به گزارش فارس، بوتراب بهرامی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، روز چهارشنبه ٢۳ شهریور ماه ادعا کرد جمع‌آوری ماهواره از سوی خانواده‌هایی که از آن استفاده می‌کنند مورد استقبال قرار گرفته است.


این مقام روحانی مستقر در نیروی انتظامی طی سخنانی در قزوین به فارس مدعی شد "آن خانواده‌هایی که از آنتن ماهواره استفاده می‌کنند، تشکر می‌کنند که این جمع‌آوری صورت می‌گیرد، شاید برخی به ذهن‌شان این موضوع برسد، حال که آنتن‌های ماهواره‌ای جمع شد مردم ناراضی شوند ولی در همان مناطق نظرسنجی کردند و اکثریت راضی هستند و در مجموع با جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره قالب مردم راضی هستند و اظهار خوشحالی می‌کنند."

 

گفتنی است طی دو ماه اخیر، برخورد ماموران حکومتی با منازل و اماکنی که گیرندۀ ماهواره دارند شدت یافته و به گونه ای شده است که با عملیات راپل و تکاوری، وارد حریم خصوصی و منازل مردم شده، علاوه بر ضبط و تخریب تجهیزات ماهواره ای، برخی از صاحبان منازل را نیز بازداشت کرده اند.

 


تشدید جو امنیتی – پادگانی در غرب و شمال غرب کشور

Posted: 14 Sep 2011 05:46 AM PDT

جـــرس: در ادامۀ بازداشت و ربایش و احضار معترضان آذری که در پی اعتراضات پیرامون خشک شدنِ دریاچه ارومیه، طی ۱۰ روز گذشته فضای شدید امنیتی علاوه بر شهرهای شمال غرب کشور، بر شهرهای سنندج، کامیاران، پاوه، روانسر و کرمانشاه نیز حکمفرما شده است.


به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فضای امنیتی که به صورت ایجاد ایستگاه های ایست بازرسی در ورودی شهر‌ها، جاده های بین شهر‌ی و روستایی و گشت زنی کاروانهای نظامی در داخل شهر‌ها صورت گرفته است سبب ایجاد فضای رعب و وحشت میان شهروندان این مناطق شده است.

کنترل ورود و خروج در شهر کامیاران شدت بیشتری داشته و تمام ورودی‌های این شهر توسط نیروهای بومی بسیج محلی و نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه تحت کنترل قرار دارد.


نیروهای گارد ویژه نیروی انتظامی در سطح خیابانها و پارکهای شهر سنندج اقدام به گشت زنی کرده و عابرین را مورد سوال و جواب قرار می دهند.و این اعتراض شهروندان را به همراه داشته است.


هم چنین بنابه اخبار دریافتی تمام نیروهای نظامی و امنیتی در این مناطق در آماده باش کامل بسر می‌برند.


طی روزهای اخیر، برخورد با فعالین سیاسی و مدنی و شهروندان آذری هم چنان در دستور کار دستگاه‌های امنیتی و قضایی قرار دارد وافراد مختلفی در استان‌های شمال غرب کشور از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت شدند.



کشته و زخمی شدن ده ها تن در پی انفجارهای مرگبار در عراق

Posted: 14 Sep 2011 05:26 AM PDT

جـــرس: بنا به گزارش منابع خبری بین المللی، مقام های عراقی اعلام کردند که روز چهارشنبه در جریان یک سلسله انفجار و حمله به نیروهای امنیتی عراقی در غرب و مرکز عراق دست کم هفده تن کشته و ده ها تن زخمی شدند.


به گزارش خبرگزاری آلمان، یک خودرو بمب گذاری شده در شهر مــِـد حتیه ، جلوی رستورانی منفجر شد که دستکم سیزده تن را کشت و حدود پنجاه نفر را مجروح کرد.

بر اساس گزارش ها، این رستوران محل رفت و آمد نیروهای امنیتی بوده است.


همزمان در در شهر حبانیه، در هشتاد کیلومتری غرب بغداد (استان الانبار) نیز، در پی انفجار یک بمب چسبانده شده به یک خودرو نیروهای امنیتی، دست کم دو تن کشته و ده نفر زخمی شدند.


همچنین در شمال بغداد، افراد مسلح با تیراندازی به سوی یک پست بازرسی پلیس، دو افسر پلیس را کشتند.


تشدید حملات به نیروهای امنییتی و پلیس عراق در حالی است که قرار است نیروهای آمریکائی در ماه ها ی آینده عراق را ترک کنند.


درگیری مرزی میان ایران و افغانستان در مرز استان نیمروز

Posted: 14 Sep 2011 05:00 AM PDT

جـــرس:پلیس مرزی افغانستان اعلام کرد که اختلاف مرزی میان آنها و مرزبانان ایرانی در ولایت نیمروز - در جنوب غرب افغانستان - منجر به درگیری مسلحانه بین دو طرف شده است.


به گزارش سرویس خبری بی بی سی، عبدالجبار پردلی، فرمانده پلیس ولایت گفته است که این درگیری زمانی آغاز شد که طرف ایرانی - به گفته او - قصد ساختن پاسگاهی برای خود در "داخل خاک افغانستان" داشت.


این مقام پلیس در جنوب غرب افغانستان افزود که ممانعت پلیس افغانستان با شلیک مرزبانان جمهوری اسلامی پاسخ داده شد و در مقابل پلیس افغانستان هم به تیراندازی پرداخت.


برخی منابع گزارش داده‌اند که در این درگیری از سلاحهای سنگین هم استفاده شده است، ولی نجیب الله رئیس دفتر والی نیمروز، این مورد را تکذیب کرد و گفت که در حال حاضر درگیری پایان یافته و وضعیت در مرز دو کشور به حالت عادی برگشته است.


مقامهای ولایت نیمروز گفته اند که این درگیری تلفاتی در پی نداشته است. دیپلمات های ایرانی در افغانستان تا حال در این مورد اظهار نظری نکرده اند.


درگیری مرزی میان مرزبانان ایرانی و افغان تازگی ندارد و پیش از این هم در سالهای گذشته مرزبانان دو کشور در مواردی با هم درگیر شده اند و تلفات جانی در هر دو طرف گزارش شده است.


بیشتر این درگیری ها در ولایت نیمروز در جنوب غرب افغانستان روی داده است. این ولایت با استان سیستان و بلوچستان ایران هم مرز است.


پیش از این مقامهای افغان دلیل برخی از این درگیری ها را اختلافات مرزی و همچنین مناقشه بر سر مناطق "مورد منازعه" خوانده اند.



هاشمی رفسنجانی: تحمیل عقیده در دانشگاه از همه چیز مخرب تر است

Posted: 14 Sep 2011 05:53 AM PDT

جرس: هاشمی رفسنجانی آزاداندیشی در محیط‌های علمی را اصلی اساسی برای پیشرفت و نشاط جامعه دانشگاهی خواند و گفت: در هیچ محیطی تحمیل کارساز نیست و در دانشگاه تحمیل عقیده از همه جا مخرب‌تر است.


آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای هیئت امنای استانی مناطق 3، 16 و 17 دانشگاه آزاد اسلامی شامل استان‌های مازندران، گیلان، بوشهر و کهگلویه و بویراحمد با اشاره به سیر تأسیس و ادامه فعالیت دانشگاه آزاد اسلامی و نیز مشکلات و موانع پیش روی آن، حمایت امام(ره) و تلاش و کوشش اساتید و مدیران زحمت‌کش دانشگاه آزاد را عامل موفقیت‌های عظیم و شکست سنگ‌اندازی‌ها توصیف کرد و گفت: بخش دولتی در ابتدای انقلاب به هیچ‌وجه جوابگوی نیاز آموزش عالی کشور نبود و بدون اغراق می‌توان گفت، اگر حضور دانشگاه آزاد اسلامی نبود، بخش دولتی نیز انگیزه توسعه را در حدّ و اندازه‌های امروز نداشت. 


به گزارش آفتاب، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: زمانی که بحث تشکیل دانشگاه آزاد مطرح بود، ایشان همواره نگران عقب‌ماندن علم و دانش در جامعه اسلامی ما نسبت به سایر نقاط دنیا بودند، به‌گونه‌ای که با مطرح شدن تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، بدون تأمل و علی‌رغم مخالفت‌ها، آن را پذیرفتند و حمایت جدّی به عمل آوردند. 

رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه با اشاره به موانع و مشکلات موجود بر سر راه دانشگاه آزاد از ابتدا تاکنون افزود: متأسفانه برخی که خود علاقمندند از امکانات عمومی کشور به نفع حزب، جناح و گروه خود استفاده کنند، وضع دانشگاه آزاد را هم به همین‌گونه می‌بینند. در صورتی که هیچ‌کس از بالاترین تا پایین‌ترین رده‌های مدیریتی دانشگاه آزاد اسلامی ذره‌ای نفع و سهم شخصی و جناحی ندارند و شجره طیبه دانشگاه آزاد ثروت و ملک تک‌تک ایرانیان، دانشجویان و اساتید کشور است. 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به برنامه‌های دهه چهارم دانشگاه آزاد اسلامی گفت: پس از تشکیل هیئت‌های امنای استانی و تکمیل واحدهای علوم و تحقیقات، اکنون قدم در توسعه و رشد فناوری‌های نوین گذاشته‌ایم، چرا که آینده دنیا در بخش علمی و فنی با این نوع از دانش گره خورده و خوشبختانه دانشگاه آزاد اسلامی در میان سایر مؤسسات علمی کشور در این زمینه پیشتاز است. 

رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به مهم و سرنوشت‌ساز بودن برنامه پنج ساله این مجموعه بزرگ، گفت: توسعه کیفی آینده دانشگاه آزاد با برنامه‌های جدید آن نیاز به هزینه‌های بسیاری دارد که قطعاً شهریه دانشجویان کفاف آن را نخواهد داد و ما باید منابع درآمدی دیگری نظیر تبدیل پایان‌نامه‌ها، ابتکارات و اختراعات دانشجویان و اساتید به صنعت و ثروت بتوانیم بخشی از این نیاز را پاسخ بگوییم. 

 هاشمی رفسنجانی آزاداندیشی در محیط‌های علمی را اصلی اساسی برای پیشرفت و نشاط جامعه دانشگاهی خواند و گفت: در هیچ محیطی تحمیل کارساز نیست و در دانشگاه تحمیل عقیده از همه جا مخرب‌تر است. 

وی گفت: ایده‌ها و عقاید علمی باید به صورت آزاد در دانشگاه مطرح شود و فضای دانشگاه باید به دور از سیاسی کار به صورت آکادمیک باقی بماند. 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ادامه با اشاره به تحولات جدید در منطقه، تسخیر سفارت اسراییل در قاهره را ادامه منطقی بیداری اسلامی کشورهای منطقه خواند و با تأکید به لزوم هوشیاری بیش از پیش انقلابیون در پیشبرد خواسته‌های خود، تأکید کرد: آمریکا و اسرائیل مترصد هستند از هر اتفاقی بهانه‌ای به دست آوردند تا بتوانند انقلابات کشورهای اسلامی را به انحراف بکشانند. 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به پیش قدم بودن ملت ایران در خیزش‌های مردمی و اسلامی، با ابراز خوش‌بینی نسبت آینده انقلابات در کشورهای منطقه گفت: جمهوری اسلامی ایران تجربیات خوبی در زمینه تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر اسلام و قرآن دارد که با جلب اعتماد مردم منطقه می‌توانیم کمک بسیاری برای آینده کشورهای آنان باشیم.