جنبش راه سبز - خبرنامه

جــرس: شورای نگهبان قانون اساسی شرط برخورداری از مدرک کارشناسی ارشد برای شرکت در انتخابات مجلس را تایید کرد.

به گزارش خبرآنلاین، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به مصوبه اخیر مجلس درباره اصلاح ماده 28 قانون انتخابات 1378 و اصلاحات بعدی آن، گفت: این مصوبه در جلسه شورای نگهبان مغایر با شرع و قانون اساسی تشخیص داده نشد.

گفتنی است در خصوص قانون انتخابات مجلس، آخرین اصلاحی که نمایندگان ملت بر آن لحاظ کردند به اسفند سال گذشته باز می‌گردد. نمایندگان مجلس شرط برخورداری از مدرک کارشناسی ارشد و یا مدرک کارشناسی با پنج سال سابقه مدیریت اجرایی، اموزشی و پژوهشی را جزء شرایطی تصویب کرد که کاندیداهای انتخابات مجلس می‌بایست برای انتخابات‌های آتی دارا باشد. تفاوت این مصوبه با اصلاحیه مجلس هفتم در این بود تا پیش از این هر نوع سابقه اجرایی‌ای مورد پذیرش بود اما بر اساس مصوبه مجلس هشتمی‌ها دارندگان مدرک کارشناسی حتما باید از سوابق اجرایی «مدیریتی» برخوردار باشند.

شورای نگهبان این اصلاحات را در تعارض با اصول هشتم و نهم قانون اساسی دانست و بر عدم تبعیض میان مردم و لزوم حضور آنان در تعیین سرنوشت سیاسی کشور تاکید دارد. به این ترتیب بار دیگر پرونده این اصلاحیه قانون انتخابات در صحن مجلس گشوده شد.

اما نمایندگان مجلس بر مصوبه قبلی خود اصرار کردند و در نهایت ضمن حفظ شرط تحصیلی فوق لیسانس برای نامزدها، شرط برخورداری از مدرک لیسانس و 5 سال سابقه کار اجرایی حذف گردید. اصلاحی که رئیس مجلس پس از تصویب آن تاکید کرد که دیگر هیچ فردی با مدرک لیسانس نمی‌تواند برای انتخابات مجلس کاندیدا شود.

شورای نگهبان نیز به گفته سخنگوی این شورا، با این اصلاحیه موافقت کرد. این شورا در مجلس هفتم نیز با مصوبه نمایندگان آن دوره دال بر افزایش سطح تحصیلات کاندیداهای مجلس تا مقطع کارشناسی و برخورداری از پنج سال سابقه کار اجرایی موافقت کرده بود.

گفتنی است هر ساله یکی از بحث‌هایی که در صحن مجلس شورای اسلامی مطرح می‌شود، لزوم تصویب یک قانون جامع برای برگزاری انتخابات‌ها است. هر چند بارها دولت و مجلس از این بابت قول‌هایی داده‌اند ولی به دلایل مختلف تاکنون این مهم اجرا نشده است و در این بین نمایندگان مجلس تلاش می‌کنند تا با اصلاحیه‌هایی به قانون فعلی تا حدی ضعف‌های آن را بر طرف کنند.

 دکتر "محمود کریمی حکاک" استاد تئاتر دانشگاه " سی ینای " نیویورک در زمره این هنرمندان است.وی به تازگی تئاتری با نام " هملت- ایران" را به زبان انگلیسی روی صحنه برده که در نوع خود اتفاقی نادر محسوب می شود.او در این نمایش با برقراری پیوندهای استعاری میان شخصیت های نمایشنامه شکسپیر و تحولات اجتماعی امروز ایران، ذهن مخاطب را به این نکته کلیدی دعوت می کند که خون به ناحق ریخته شده هملت و خون به ناحق ریخته شده جوانان ایرانی منادی آگاهی و بیداری است. با دکتر حکاک درباره این نمایش و تعریف اش از هنر سبز گفتگو کردیم:

آقای دکتر! پس از ظهور جنبش سبز شاهد تولیدات هنری خیره کننده ای بوده ایم که عنوان " هنر سبز" به آن اطلاق می شود. هنری که در عرصه های مختلف ظهور و بروز پیدا کرده و نه فقط هنرمندان نام آشنا بلکه گروهی گسترده از هنرمندان گمنام دست اندرکار تولید آن هستند. ارزیابی شما از این پدیده چیست؟

نسل جوانی که ما اکنون در ایران شاهد آن هستیم یک نسل استثنایی است. نسلی با قابلیت های باور نکردنی برای به کرسی نشاندن حرف و سخن خود. نسلی که هر دری را رویش ببندند از دری دیگر وارد می شود. تیغ تحمیل و سانسور بر آن کارایی ندارد و این بزرگترین خصلت نسل حاضر است. طبیعی است هنری که از ذهن این نسل زاییده می شود هم هنری خاص باشد. من این خاص بودن را در آنچه از آن به عنوان " هنر سبز" یاد می شود به وضوح دیده ام. خاص بودن صرفا مربوط به جنبه سیاسی آن نیست بلکه از جنبه هنری نیز تولیداتی که در پیوند با تحولات اخیر ایران انجام شده، خاص هستند. البته متاسفانه در زمینه هایی هم تولیدات به اندازه کافی نبوده است. من در حوزه کاری خودم یعنی تئاتر شاهد این مساله هستم. در ایران بدلیل فضای سانسور برای هنرمندان امکان تولید مستقل در این زمینه وجود ندارد و در خارج از کشور هم کارهای تئاتری قابل توجهی انجام نشده است. البته کارهایی برای مخاطبان فارسی زبان تولید شده اما تئاتر حرفه ای با موضوع جنبش سبز که به زبان انگلیسی باشد و در صدد جذب مخاطب غیر ایرانی برآیند واقعا کم بوده است.

پس شما به واسطه این نیاز در صدد کارگردانی تئاتر " هملت ایران" برآمدید؟

برای من بسیار مهم است با زبانی جهانی، مخاطبان را درباره مسایل ایران آگاه کنم. همان طور که می دانید من در یک دانشگاه آمریکایی تدریس می کنم و تمام دانشجویان و همکاران من آمریکایی هستند. چند هفته قبل از روی صحنه بردن تئاتر با بازیگران و سایر عوامل صحنه جلساتی را برگزار کردم و اولین هدفم این بود که به آنها درباره جنبش سبز در ایران بگویم. در واقع شروع این تئاتر به شیوه کلاسی بود. کلاس هایی که من در آن تاریخ یکصد ساله اخیر ایران را مرور می کردم. برای آنها از اتفاق های نظیر انقلاب مشروطه، انتخاب مصدق و کودتای 28 مرداد صبحت می کردم و وقتی دانشجویان با سیر حوادث آشنا می شدند راحت تر می توانستند شرایط امروز ایران را تحلیل کنند. آنها حتی در ذهن خود به برخی معماها و سوال ها پاسخ می دانند. مثلا وقتی درباره طرح ریزی کودتای 28 مرداد توسط سازمان سیا می گفتم،به این نتیجه می رسیدند که تسخیر سفارت آمریکا در سال 1358 یک اتفاق آنی و لحظه ای نبوده بلکه واکنشی به وقایع تاریخی پیش از آن بوده است. مساله مهم دیگری که در کلاس به آن پرداختم حوادث سی ساله گذشته بود. در واقع توضیح می دادم که چرا حکومت ایران مدعی برگزاری انتخابات صد در صد آزاد است و در عین حال شهروندان ایرانی به صورت گسترده نسبت به برگزاری انتخابات اعتراض دارند. از آنجا که من در یک محیط دانشگاهی کار می کنم هدفم قضاوت درباره این رویدادها نبود. بلکه دانشجویان را ترغیب کردم که درباره این مسایل تحقیق کنند. به شخصه مطمئن بودم حقانیت جنبش سبز تثبیت شده است و هر چقدر بیشتر درباره آن تحقیق شود حقانیت آن آشکارتر و مسجل تر می شود.

مراحل اولیه آماده سازی برای به صحنه بردن تئاتر چه قدر طول کشید؟

نزدیک یک ماه دانشجویان و همکارانم در این زمینه تحقیق کردند و بعد نتایج تحقیق را با من در میان می گذاشتند و درباره آن بحث می کردیم. وقتی به یک درک مشترکی درباره ماهیت و مطالبات جنبش سبز در ایران رسیدیم کار روی نمایشنامه آغاز شد. اینجا بود که باید بین ایران 2009 و هملت شکسپیر 1601 پیوند برقرار می کردیم.

این پیوند را چگونه برقرار کردید؟

هملت جوانی است که حدود 30 سال سن دارد و فکر می کند پدرش که پادشاه کشور بوده را کشته اند. بنابراین مترصد آن است که کشور را از قاتل پدرش که انسانی جبار است بیرون بیاورد و آن را به فردی با خصوصیاتی شبیه پدرش واگذار کند هملت در همان اول نمایشنامه در توصیف پدرش یک توصیف برانگیزاننده دارد. او می گوید : "پدرم یک جوانمرد بود. " با این حال در تمام نمایشنامه نمی بینیم که هملت بخواهد ماجرا را به انتقام گیری از قاتل پدرش خلاصه کند. او حتی با این که روح پدرش به او گفته عمویش قاتل است اما سعی می کند با دانش خود از این ماجرا مطمئن شود. در اینجاست که می توان یک نقطه پیوند مهم میان هملت و جنبش سبز برقرار کرد.من فکر کردم زیباترین پدیده ای که در جنبش سبز وجود دارد میزان آگاهی عمومی و دانش شهروندان از تحولات سیاسی و اجتماعی است. اکثریت افرادی که به خیابان می روند با دانش شخصی و علم به مخاطراتش اقدام به این کار می کنند و آگاهانه با کسی که ظالم و خیانت کار است برخورد می کنند. حس حاکم بر جنبش سبز حس انتقام جویی نیست و بارها دیده ام وقتی گروهی از نیروهای امنیتی در محاصره هواداران جنبش سبز قرار گرفتند با آنها رفتاری مسالمت آمیز شده و مردم حاضر به مقابله به مثل نبوده اند.

علاوه بر وجوه تشابه، شما چه تفاوت عمده ای میان نمایشنامه شکسپیر با وضعیت کنونی ایران دیدید؟

تفاوتی که میان وضعیت ما با هملت شکسپیر وجود دارد تفاوت زمانی است. شاید این نکته جالب باشد که من طول این نمایش 4 ساعته تنها 10 خط را تغییر دادم تا آن را با مسایل امروز ایران همخوان کنم. در نمایشنامه ی ما، هملت جوانی است که در طی 30 سال به این باور رسیده است که حکومت های تک نفره جوابگوی جامعه نیست. فرقی هم نمی کند که حاکم وقت آدم خوبی باشد یا آدم بدی.فرقی نمی کند که این فرد به خاطر مردم برخاسته باشد یا علیه مردم. ما در تاریخ یکصد ساله اخیر بسیاری از حاکمان را دیده ایم که در ابتدای حکومت، آدمهای مصلحی به نظر می رسیدند ولی پس از کسب قدرت تبدیل به حاکمانی خبیث شدند. بهترین مثال برای این مدعا، ایران است. حکومتی که خودش برآمده از یک قیام ضد استبدادی بود عملا تبدیل به یک حکومت استبدادی حتی بدتر از نظام سابق شد. حالا ما در نمایشنامه " هملت- ایران" ، هملت را جوانی در نظر گرفتیم که طی 30 سال به این نتیجه رسیده است که دوران حکومت های تک نفره به پایان رسیده است. در صحنه آخر نمایش، وقتی که هملت در حال مرگ است به "هوراشیو" که دوست و دستیارش است می گوید : " من در حال مرگ هستم هوراشیو. ولی تو این پیام را به مردم بده. به مردمی که اینجا نبودند. به آنها بگو که هر رای ، هر انسان ، هر شهروند، صدای من است. " بعد از این صحنه ، هوراشیو با مردم صحبت می کند و می گوید : " کسانی که فدای این نهضت شدند به ما این درس را دادند که دیگر حکومت های یک نفره پاسخگوی نیاز جامعه نیست. در نتیجه این وظیفه فرد فرد ماست که با شناخت، با پذیرش تفاوت ها، اراده جمعی را تقویت کنیم و به آینده جامعه بیاندیشیم. ": هوراشیو در این صحنه همچنین خطاب به مردم می گوید:" زمانی بود که ما برای بهتر شدن جامعه خود از پشتیبانی خارجی ها سود می جستیم اما حالا به این نتیجه رسیده ایم که دیگر هیچ کسی از بیرون نمی تواند به ما کمک کند. مساله ما ، مساله ماست و مساله ما فقط در صورتی حل می شود که ما بتوانیم همدیگر را بپذیریم. با همدیگر باشیم و با هم به سوی پیشبرد آینده کشورمان پیش برویم." این فضایی است که من در جنبش سبز می بینم. جنبش سبز منادی تنوع عقاید و احترام گذاشتن به باورهای دیگران است.

صحنه نمایش در این تئاتر به چه صورت بود؟ آیا میان شخصیت های نمایشنامه شکسپیر با شخصیت های ایرانی نیز همانندسازی کردید؟

نفشه ایران کف زمین طراحی شده بود. سه ضلع شرق، غرب و شمال ایران را تبدیل کرده بودیم به جایگاه هایی که در آن بازیگران ایفای نقش می کردند. یک راه آب هم درست کرده بودیم که دریای خزر را به خلیج فارس متصل می کرد. یکی از اتفاق هایی که در طول نمایش در مسیر این آبراه می افتد مرگ "اوفلیا است که از نظر من مرگ بیگناهی است. وقتی که اوفیلا در این صحنه غرق می شود تصویر ندا آقا سلطان روی پرده پشت نمایش می آید تا بیگناهی و معصومیت در نمایشنامه شکسپیر با بیگناهی و معصومیت در جنبش سبز پیوند بخورد. این آبراهی که در نقشه ایران، خزر را به خلیج فارس متصل می کند گویای این استعاره نیز هست که حق طلبی خون های ریخته شده از طریق خلیج فارس به همه خاورمیانه سرایت پیدا می کند. پیوند دیگری که میان شکسپیر هملت و جنبش سبز برقرار کردم جایگزینی تصویر دکتر مصدق با روح پدر هملت بود. در نمایش شکسپیر این روح پدر هملت است که با او صحبت می کند و در نمایش " هملت ایران" هنگامی که دیالوگ های مربوط به این بخش گفته می شود تصویری از دکتر مصدق روی پرده نمایش قرار می گیرد و به جای "کلادیوس" نیز عکس آقای احمدی نژاد نمایش داده می شود. به این ترتیب کشور ایران هم در این نمایشنامه معرف مادر هملت است. در نمایشنامه هملت یک صحنه ای است که او به اتاق مادرش می رود و به او می گوید که خجالت نکشیدی از همسری این مرد به همسری این مرد درآمدی. هنگام اجرای این صحنه هم تصویر مصدق و هم تصویر احمدی نژاد روی پرده بود. به جرات می توانم بگویم که حدود هشتاد درصد از تماشاچیان آمریکایی بعد از پایان نمایش می گفتند که ما در همین صحنه به اندازه کافی داریم تاریخ ایران را می بینیم. نقش "لیرتیس" که در نمایشنامه هملت فردی فرصت طلب و لاابالی است نیز در نمایش "هملت – ایران" معرف لباس شخصی ها و آن گروه از بسیجی ها بود. یا "پولونیویس" که در نمایش شکسپیر وزیر کلادیوس است و نقشه های مزورانه ای برای بقای حکومت می کشد در نمایش" هملت- ایران" معرف چهره ای مانند "احمد خاتمی" است که از دین برای مقاصد سیاسی استفاده ابزاری می کنند.

آقای دکتر آیا می توان برای این گونه تولیدات هنری از تعبیر " هنر متعهد " استفاده کرد؟

وقتی شما یک اثری را در ارتباط با جامعه خلق می کنید این به معنای تعهد است اما باید پرسید که این هنر متعهد چه تعهدی را بازگو می کند؟ کسانی که در ایران با فعالیت هایشان عملا به دستگاه پروپاگاندای حکومت کمک می کنند هم ممکن است متعهد خوانده شوند. منتها تعهد از نظر من این است که چطور آینده را ببینیم، یعنی به سرنوشت جامعه ای که درباره آن خلق اثر می کنیم متعهد باشیم. من همیشه از خودم این سوال را پرسیده ام که آیا کار هنری من باعث می شود که مشعل درک و آگاهی مخاطبانم روشن تر شود؟

تجربه شخصی هنرمندانی که در ارتباط با مسایل سیاسی و تحولات اجتماعی دست به تولید اثری می زنند چقدر در ساخت این آثار اهمیت دارد. این را به ویژه از این جهت می پرسم که شما به عنوان یک هنرمند خارج از ایران چطور با تحولات کنونی ایران پیوند برقرار می کنید؟

هنرمند چیزی جز برآیند تجربه هایش نیست. بعضی ها دوست دارند بعد از پشت سر گذاشتن یک تجربه تلخ آن را فراموش کنند و دچار محافظه کاری می شوند. بعضی هم دوست دارند که بیشتر و بیشتر تجربه کنند. من جزء این دسته دوم هستم. از هر تجربه ای که چیزی به من یاد می دهد بیشتر مایل به یادگرفتن چیزهای تازه تر می شوم. مثلا در نمایش "رویای شب نیمه تابستان" که من در سال 1379 در تهران روی صحنه بردم و به واسطه کارگردانی آن دادگاهی شدم واقعا هیچ حرف عجیب و غریبی دیده نمی شد. حرف، حرف شکسپیر بود. در آخرین صحنه نمایش "پاک" که قهرمان نمایش هست می گوید :" این زمان غرش شیر گرسنه است و زمان زوزه گرگان به سوی ماه/ مرد برزیگر ز رنج روز فرسوده/ خسته و خرخرکنان خوش می بخسبد خواب آسوده/ تکه های هیزم خاکستری رنگ درخشان توی آتشدان/ جغد شوم تیره دل با ناله اش آواز سرداده/ بیوه زن مردش کنارش مرده،دستش تنگ وامانده/ این همان وقت است شب را تار/ قبرها یک یک شکسته، مردگان بیدار/ در پسین راه میان مسجد و بازار/ هر یک از ارواح درگیر گناهی/ می گریزد از در و دیوار..."

تنها کلمه ای که من این قسمت تغییر دادم بودم جایگزینی واژه مسجد به جای کلیسا بود اما می بیند که اینقدر واژه های شکسپیر با ایران امروز ما مطابقت دارد که  برای این نمایش مانع تراشی کردند و من به واسطه آن دادگاهی شدم. این تجربه شخصی من را برای تجربه هایی تازه تر جسور کرد.

آیا هنری که به واسطه یک اتفاق خاص سیاسی و اجتماعی تولید می شود قابلیت ماندگاری دارد یا ارزش آن صرفا محدود به بازه زمانی در جریان بودن آن تحول است؟

به نظر من هنر در هر شکل خود ماندنی است. مثلا خیلی ها می گویند که " تئاتر هنری است فانی" . من با این گزاره هم مخالفم. از نظز من تئاتر آن چیزی است که در ذهن تماشاچی هنگام خروج از سالن نمایش اتفاق می افتد. شما به شعر و نقاشی هم نگاه کنید جلوه های ماندگاری روشن آنها را می بیند. اصلا چه فرق می کند که حافظ هفتصد سال پیش سروده باشد که " در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند" یا امروز این را گفته باشد. این سخن جادوانه ای است. پیکاسو برای ما جاودانه است. موتزات جادوانه است. جنس هنر جادوانگی است.

با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس گذاشتید.

جــرس: در حالیکه منابع خبری گزارش داده بودند که رهبر جمهوری اسلامی سه شرط اعلام شده از سوی محمود احمدی‌نژاد، مبنی بر معاونت اولی رحیم‌مشایی و برکناری حیدر مصلحی و سعید جلیلی از وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیتی ملی را نپذیرفته و مذاکرات اخیر آنها بدون نتیجه مانده، همزمان گروهی از هواداران احمدی‌نژاد با انتشار بیانیه‌ای هشدار دادند در برابر "لشکر تا بن دندان مسلحی" که در پی از میدان به در کردن دولت است ایستادگی کرده و این لشکر را نابود خواهند کرد.

منابع خبری همچنین گزارش داده اند که تعداد امضاهای سوال از رئیس دولت در صحن مجلس، به صد تن رسیده است.

به گزارش برنا نیوز، یک نماینده محافظه‌کار که نامش فاش نشده گفته است احمدی‌نژاد در دیداری که با گروهی از نمایندگان داشته از وجود برخی توطئه‌ها علیه خود خبر داده و سایت دیگربان و برخی منابع خبری دیگر گزارش داده اند که طی دیدار رئیس دولت و رهبری، آقای خامنه ای شروط سه‌گانه احمدی‌نژاد را نپذیرفته، و در پی شکست این مذاکرات، رئیس دولت دهم نیز در واکنش به این مخالفت٬ از حضور در جلسات هیات دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی خودداری کرده است.

از سوی دیگر و درحالیکه برخی رسانه ها و خبرگزاری های وابسته به مراکز امنیتی، قصد دارند اوضاع را آرام نشان دهند، سایت آیین‌نیوز، نزدیک به دولت نوشت: "به دنبال انتشار خبری در خصوص گفت‌وگوی تلفنی احمدی‌نژاد با رییس‌جمهور ترکمنستان در خبرگزاری فارس، پیگیری‌های به عمل آمده حاکی از آن است که این خبر فاقد اعتبار بوده و خبرگزاری فارس برخلاف اصول حرفه‌ای و اخلاق رسانه‌ای به انتشار خبر کذب اقدام نموده است. "

این سامانه خبری- تحلیلیِ حامی دولت در ادامه آورده است "با توجه به اینکه منبع انتشار اخبار رییس‌جمهور پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری است به نظر می‌رسد اقدام غیراخلاقی فارس ضمن اینکه وجه این خبرگزاری و خبرنگاران آن را نزد افکار عمومی زیر سئوال می‌برد بدون شک اعتبار این خبرگزاری را نیز خدشه‌دار می‌کند."

مخالفان دولت را نابود خواهیم کرد
در همین راستا، گروهی از هواداران محمود احمدی‌نژاد با انتشار بیانیه‌ای هشدار دادند در برابر "لشکر تا بن دندان مسلحی" که در پی از میدان به در کردن دولت است ایستادگی کرده و این لشکر را نابود خواهند کرد.

بیانیه هواداران احمدی‌نژاد روز چهارشنبه (هفتم اردیبهشت) به نام گروهی از روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان استان فارس در سایت «آیین نیوز»، منتشر شده است.

این بیانیه کم‌سابقه و بدون امضا، چند روز پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی در جمع گروهی از مردم استان فارس اعلام کرد در برابر انحراف‌ها تا پای جان خواهد ایستاد٬ منتشر شده و در واقع پاسخ مستقیمی به اظهارات رهبر جمهوری اسلامی علیه تیم احمدی‌نژاد است که صادر کنندگان آن به ظاهر گروهی از هواداران دولت در استان فارس هستند.

این بیانیه برای نخستین‌بار پس از علنی شدن اختلافات احمدی‌نژاد و خامنه‌ای و موضع‌گیری صریح فرماندهان سپاه در طرفداری از رهبر جمهوری اسلامی، از منتقدان دولت با عنوان تازه "لشکر تا بن دندان مسلح" یاد کرده که به نظر می‌رسد کنایه مستقیمی به سپاه پاسداران است.

در این بیانیه مخالفان احمدی‌نژاد "دهان گشادان بی‌تقوا و خشک مغزان عافیت طلبی" معرفی شده‌اند که تلاش می‌کنند برای نزدیکان احمدی‌نژاد "پاپوش" درست کنند.

این بیانیه به هواداران خامنه‌ای اعم از مداحان٬ روحانیون و نظامیان هشدار داده است: "چنانچه بر این رویه زشت و هتاکانه و چاله میدانی اصرار بورزند، بزودی طوفان این هتاکی‌ها دامن آنان را خواهد گرفت."

طرح سوال از احمدی نژاد؛ فراز و فرود دولت دهم
طی روزهای گذشته در حالیکه گزارش رسیده بود "در ادامه نارضایتی نمایندگان مجلس از اقدامات محمود احمدی نژاد، تعدادی از نمایندگان مجلس در حال جمع آوری امضا برای طرح سوال از وی هستند"، سایت «نهال‌نیوز» امروز پنجشنبه هشتم اردیبهشت اعلام کرد تاکنون ۱۰۰ نماینده مجلس طرح سئوال از محمود احمدی‌نژاد را امضا کرده‌اند.
پیش‌تر اعلام شده بود تنها ۵۲ نماینده این طرح را امضا کرده‌اند.

برخی نمایندگان سرشناس مجلس و همچنین فعالان ارشد جریان اصولگرا، ضمن انتقاد از محمود احمدی نژاد و حلقه های نزدیک به وی، حتی "استیضاح" را چشم انداز نزدیک، در صورت تداوم وضعیت فعلی ارزیابی کرده اند.

طبق آخرین گزارش ها، غیبت معنادارِ محمود احمدی نژاد در هفتمین روز از جلسات هیات دولت - بدلیل قهر وی – همچنان ادامه داشته و وی در تداوم موضع گیری های تند خود پیرامون دخالت رهبری در ماجرای عزل (برکناریِ استعفا گونۀ وزیر اطلاعات) همچنان از حضور در جلسات رسمی به عنوان رئیس دولت خودداری می کند.

قهر نیست، آنفلونزا دارد
در ادامه این چالش ها، یک سایت خبری حامی دولت ناگهان روز پنجشنبه ادعا کرد که "احمدی‌نژاد بیمار است و به توصیه پزشکان مشغول استراحت است."

سایت نهال‌نیوز با دروغ خواندن "قهر کردن احمدی‌نژاد"» و "استعفای قریب الوقوع" او نوشت: "پیگیری‌های ما نشان داد این خبر از اساس دروغ است و دکتر احمدی نژاد بلافاصله بر اجرای دستور رهبری در ابقای مصلحی تاکید کردند و از ایشان برای حضور در هیئت دولت دعوت به عمل آوردند، از طرف دیگر وی بر اساس فشار کاری، در چند روز اخیر دچار مریضی آنفلونزای شدید شده و به سختی می توانست در محل کار حاضر شوند و به توصیه پزشکان مشغول استراحت بودند که موجب شد این جریان مشکوک از این موضوع سوء استفاده کرده و دست به چنین اخبار مضحکی بزند."

این سایت همچنین مدعی شد که یک منبع مطلع در دفتر رئیس دولت اعلام کرده است"احمدی نژاد با وجود مریضی، پس از سخنان رهبری در دیدار با مردم فارس، به دیدار امام خامنه ای رفته تا با وی تجدید بیعت کند."

گفتنی است طی دو هفته اخیر، برکناریِ استعفاگونۀ حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم، سبب دخالت رهبری جهت ابقای این وزیر امنیتی شده و طیف گسترده ای از اصولگرایان، با حمله به احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر جنجالی وی) و همچنین علی اکبر جوانفکر (مشاور رئیس دولت و مدیرعامل خبرگزاری ایرنا)، دولت را تحت نفوذ "جریان های انحرافی" و "فتنه جدید" معرفی کرده اند.

به گزارش شبکه تلویزیونی «الجزیره»، این احکام که به نخستین روزهای قیام بحرین در منامه پایتخت این کشور مربوط است، روز پنج‌شنبه صادر شده و هم‌چنین در این دادگاه سه معترض دیگر نیز به حبس ابد محکوم شدند.

اتهام همه این معترضان که در دادگاه غیرعلنی محاکمه شدند، قتل عمد کارکنان دولت اعلام شده و این درحالیست که وکلای آن‌ها اتهامات عنوان شده را تکذیب کرده و گفته اند که تقاضای تجدید نظر خواهند کرد.

مقامات دولتی اعلام کردند که از مجموع چهار پلیس که در طول ناآرامی‌های ماه فوریه و مارس کشته شدند، سه نفر از آن‌ها توسط برخورد با خودروی معترضان جان باخته‌اند.

هم‌چنین مقامات از بازداشت صدها نفر در زمان وضعیت فوق‌العاده در ماه گذشته در بحرین خبر داده‌اند.

گفتنی است در جریان حوادث ماههای اخیر کشور پادشاهی بحرین، صدها تن از معترضین کشته و زخمی شده و جمع زیادی دستگیر و روانه بازداشتگاه شدند.
 

جــرس: در حالیکه بازار و اقتصاد کشور - بنا به نظر کارشناسان- در وضعیت بغرنجی به سر می برد، معاون اول رییس دولت مدعی "برنامه‌های مستمر دولت برای تنظیم و کنترل بازار" شد و از"ضرورت افزایش هماهنگی‌ها و برنامه‌ریزی های مسوولین امر در بخش نظارت و بازرسی" سخن گفت .

به گزارش ايلنا، محمدرضا رحیمی در جلسه ستاد کنترل بازار، با تاکید بر لزوم برخورد قاطع با متخلفان و سوء استفاده‌گران اظهار داشت: سازمان تعزیرات و بازرسان باید تلاش کنند با جلوگیری از اقدامات برخی متخلفین و سودجویان، روند تنظیم بازار را به بهترین شکل ادامه دهند.

معاون اول رییس دولت که خود از متهمان دانه درشتِ پرونده های متعدد فساد اقتصادی و اختلاس و جعل می باشد و رسیدگی به اتهامات وی در مُحاق مانده، با تاکید اینکه باید از بخش خصوصی در تنظیم بازار تحت نظارت وزارت بازرگانی استفاده شود، خواستار واگذاری اختیارات و وظایف اجرایی تنظیم بازار بیش از گذشته به بخش خصوصی شد.

چندی پیش احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و نماینده اصولگرای تهران، از فشارها و تهدیدات امنیتیِ تجار و صنعت کارانِ کشور توسط دولت و در جهت همکاری با سیاست های ابلاغی خبر داده بود.
 

عباس رجایی رییس کمیسیون کشاورزی مجلس، خواستار تخصیص دو هزار میلیارد تومان از محل حساب ذخیرۀ ارزی کشور به بخش کشاورزی شد، که در پاسخ به این پیشنهاد، رضا عبداللهی (رییس کمیسیون تلفیق)، با استناد به سخنان رییس کل بانک مرکزی گفت که تا پایان سال گذشته حتا یک دلار هم در حساب ذخیرۀ ارزی کشور نمانده است.

به گزارش خبرآنلاین، یکی از این پیشنهادات مربوط به تخصیص دو هزار میلیارد تومان برای کمک به بخش کشاورزی بود که از سوی عباس رجایی رئیس کمیسیون کشاورزی مطرح شد.

رضا عبدالهی رئیس کمیسیون تلفیق که تاکنون هیچ اظهارنظری در جریان بررسی لایحه بودجه نود در مجلس نداشت، طی تذکری به این پیشنهاد گفت: مجلس در حال حاضر مشغول بررسی بخش درآمدها است و نه هزینه‌ها. از این رو نمی‌توان از حساب ذخیره ارزی یا صندوق توسعه ملی پول‌هایی را به بخش کشاورزی بدهیم.

وی با بیان اینکه از مدافعین حمایت از بخش کشاورزی است، به نقل از محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در کمیسیون تلفیق گفت: ایشان گفتند که تا پایان سال گذشته یک دلار هم در حساب ذخیره ارزی نداریم! پس چطور چک بلا محل بکشیم و از حسابی که پولی در آن نیست، هزینه کنیم؟

وی یادآور شد: هرچه در حساب ذخیره باشد، باید پنجاه درصدش را به صندوق توسعه ملی بدهیم و ما بقی برای کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت نفت باید صرف شود.

عبدالهی که چندین بار ابوترابی قصد قطع سخنانش را داشت، دو با دیگر هم تاکید کرد که در حساب ذخیره ارزی پولی نیست، و افزود: با دستور و فرمان هم پولی به وجود نمی‌آید! اختصاص چنین بودجه‌ای هم به دلیل مغایرت با قانون برنامه پنجم، کار درستی نیست.

ابوترابی‌فرد که در غیاب لاریجانی ریاست جلسه امروز را برعهده داشت، به کنایه به عبدالهی گفت: اگرچه اظهارات شما دال بر مغایرت این پیشنهاد با قانون برنامه پنجم، صحیح بود اما تذکر شما به حواشی هم پرداخت!

مصطفی کواکبیان هم در تذکر دیگری خطاب به عبدالهی گفت: شما به عنوان رئیس کمیسیون تلفیق برای اینکه چیزی را هوا کنید، زیرآبش را اینگونه می‌زنید که پولی در حساب ذخیره ارزی نیست. اما دولت از ذخایر ارزی صد میلیاردی آمار می‌دهد!

با این حال محمد مهدی مفتح سخنگوی کمیسیون تلفیق از سخنان عبدالهی حمایت کرد و گفت: آیا واقعا پولی هست؟ ما که اوراق مشارکت و فاینانس را تصویب می‌کردیم برای این بود که وعده بدون پول نداه باشیم!

وی با بیان اینکه در حساب ذخیره ارزی پولی نیست، گفت: تعجب می‌کنم که نماینده دولت که این را می‌داند چطور با این پیشنهاد موافقت می‌کند!

گفتنی است نهایتا این پیشنهاد رای لازم را کسب نکرد.

اما لازم به یادآوری است روز چهارشنبه (دیروز) رییس کمیسیون تلفیق مجلس، در جریان بررسی لایحۀ بودجۀ سال جاری، چند بار به نقل از رییس کل بانک مرکزی، محمود بهمنی، تأکید کرد که حتا یک دلار هم در صندوق ذخیرۀ ارزی کشور نمانده است.

گفتنی است بر اساس قانون، دولت ملزم است بیست درصد از درآمدهای نفتی کشور را به حساب ذخیرۀ ارزی که به صندوق توسعۀ ملی تغییر نام یافته واریز کند.

درآمدهای نفتی ایران طی شش سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بیش از ٦٠٠ میلیارد دلار برآورد می شود، که موجودی حساب ذخیرۀ ارزی می بایست دستکم امروز ١٢٠ میلیارد دلار می بود و از آنجا که رییس کل بانک مرکزی اواخر سال گذشته ذخیرۀ ارزی کشور را ١٠٠ میلیارد دلار اعلام کرده بود، هنوز از سرنوشت ۱٢۰ میلیارد دلار که از سوی دولت خارج از بودجه های سالانه هزینه شده و کمترین اطلاعی در مورد نحوه هزینه کردن این مبالغ در دست نیست، خبری در دست نمی باشد.

از سوی دیگر، مشخص نیست با وجود اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی (مبنی بر خالی بودن حساب)، از همان صد میلیارد دلار نیز در حساب خزانه کشور چیزی موجود باشد.

بر اساس گزارش تارنمای این سازمان بین المللی، هشت نفر از اعدام شدگان در ملاء عام، در اواسط ماه آوريل (فروردین) اعدام شده اند که دو نفر از آنها به اتهام تجاوز و قتل در زمانی که ۱۷ ساله بوده اند، به دار آويخته شدند.

حسيبه حاج صحرايی، از مسئولان سازمان عفو بين الملل گفته است: "بسيار آزاردهنده است که مقام های جمهوری اسلامی بار ديگر در صدد ارعاب مردم با چنين مناظری برآمده ‌اند که نه تنها از فرد قربانی چهره ‌ای غير انسانی می ‌سازد بلکه کسانی را که شاهد چنين صحنه‌ هايی هستند ستمگر و بی ‌رحم می ‌کند."

اين سازمان می‌ گويد که جمهوری اسلامی در سال گذشته دستکم ۲۵۲ تن را عدام کرده است که ۱۴ تن از آنها در ملاءعام اعدام شدند.

گفتنی است ایران کماکان از سوی سازمان ها و گروه های حقوق بشری بعنوان يکی از کشورهای رتبه اول در اجرای حکم اعدام در جهان معرفی شده است.

موج اعدام ها در ايران از ابتدای سال جاری ميلادی به شدت افزايش يافته است و بر اساس گزارش رسانه های خبری ايران تنها در ماه ژانويه ( ۱۰دی ماه تا ۱۰ بهمن ماه سال پیش) حدود ۶۶ نفر اعدام شده اند. اين در حالی است که به گفته سازمان ديده بان حقوق بشر، شمار اعدام‌شدگان در ايران در ۲۴ روز نخست ماه ژانويه سال جاری ميلادی دست‌کم ۷۳ نفر بوده است.

سازمان ديده بان حقوق بشر چندی پیش پيش بينی کرده بود که "با ادامه روند جاری مقام‌های ايران بيش از ۱۰۰۰ زندانی را تا پيش از پايان سال ۲۰۱۱ اعدام خواهند کرد."

رشد فزاينده ميزان اعدام ها در ايران با واکنش گسترده بين المللی روبرو شده و کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل بارها از اين روند ابراز نگرانی کرده است.

ایران پس از چین، بالاترین رقم اجرای حکم اعدام در جهان را از آن خود کرده است.
 

جــرس: درپی ادعاهای سفیر دولت جمهوری اسلامی در آلمان پیرامون "روابط حسنۀ آلمان و ایران"، سخنگوی وزارت خارجه آلمان این اعا را رد کرد و آنرا نادرست خواند.

علیرضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی در آلمان، طی گفت‌وگویی که روز دوشنبه ۲۹ آوریل با ایرنا انجام داد، مدعی گردید ک ایران در دیالوگ و تعامل با آلمان نسبت به سایر کشورهای اروپایی راحت‌تر است. او هم‌چنین گفت که آلمان زیر فشار کشورهای دیگر با اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی موافقت کرده است.

به گزارش دویچه وله، یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه‌ی آلمان در این زمینه اعلام کرد "برخورد دولت آلمان در مورد ایران، به ویژه در رابطه با برنامه‌ی اتمی این کشور، کاملاً روشن است. این برخورد در سطح بین‌المللی هماهنگ می‌شود و همه از آن اطلاع دارند."

شفاف‌سازی برنامه‌ی اتمی ایران
این سخن‌گو سپس به دلایل اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران پرداخت و گفت: "ایران سرانجام باید قطع‌نامه‌های سازمان ملل رابه اجرا در آورد و در جهت شفاف‌سازی برنامه‌ی اتمی خود اقدام کند. از آن‌جا که ایران تا به‌حال دست به شفاف‌سازی در مورد طرح‌های اتمی خود نزده، سازمان ملل و اتحادیه‌ی اروپا تصمیماتی در مورد تحریم علیه ایران اتخاذ کرده‌اند."

 سخنگوی وزارت خارجه آلمان هم‌چنین بر حمایت آلمان از قطع‌نامه‌های بین‌المللی تأکید کرد و گفت‌: "دولت آلمان، بدون قید و شرط از این تصمیم‌ها‌ی بین‌المللی پشتیبانی می‌کند."

کاهش میزان مبادلات تجاری
در حالیکه سفیر جمهوری اسلامی در آلمان از "روابط خوب ایران و آلمان" سخن گفته و افزایش حجم مبادلات تجاری میان این دو کشور که به ادعای او حجم آن در سال ۲۰۱۰، نسبت به سال ۲۰۰۹، ۹ درصد افزایش یافته"، را نشانه‌ بارز برقراری این روابط حسنه ذکر کرده بود، سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی آلمان، این ادعا را رد کرد و در رابطه با کاهش میزان مبادلات تجاری با ایران گفت: "از میزان مبادلات بازرگانی بین ایران و آلمان کاسته شده است. در چهارماهه‌ی پایانی سال ۲۰۱۰، میزان مبادلات بین ایران و آلمان نسبت به سال گذشته، شانزده و هفت دهم در صد کاهش یافته است."

این سخن‌گو اضافه کرد: "کلیه‌ی مبادلات مالی کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا با ایران یا با کشور سوم از طریق اتحادیه‌ی اروپا به شدت کنترل می‌شوند. تاکنون تک تک این مبادلات، از نظر حقوقی بررسی شده‌اند و در مورد هر یک از آن‌ها تصمیم گرفته شده ، پس از این ‌هم، به همین منوال اقدام خواهد شد."