جنبش راه سبز - خبرنامه

.
این پژوهشگر دینی یک هفته پیش از بازداشت با توجه به فراخوانده شدن مجدد به دادگاه فریمان، در یاداشتی با عنوان "آنچه گذشت و آنچه لازم است" گزارشی از وقایع پس از آزادی داده و پیش بینی گشودن پرونده ای دیگر و بازداشت خود را کرده بود.

 

گفتنی است، احمد قابل اخیرا دچارعارضه قلبی و نوسان فشار خون است که تحت درمان و نظر پزشک متخصص قرار دارد و خانواده وی "نگران" وضعیت جسمانی وی می باشند.

به همین مناسبت "جرس" با خانم پاسدار همسر آقای احمد قابل در خصوص دلایل بازداشت و وضعیت جسمانی ایشان به گفتگو پرداخته است که در پی می آید:

خانم قابل می توانید در خصوص برگشت آقای قابل به زندان توضیح بفرمایید؟

چون آقای قابل با قید وثیقه آزاد بودند آزادی ایشان زمان نداشت و اینطور نبود که برای مدت خاصی آزاد باشند و بعد از آن زمان به زندان برگردند. الان هم چون به قید وثیقه آزاد بودند قانونا آن وثیقه باید برگردانده شود اما هنوز نتوانسته ایم این وثیقه را بگیریم.

آیا از زمان بازداشت مجدد ایشان، شما اطلاعی از وضعیت ایشان دارید؟

اگر ایشان دربند قرطینه باشند طبق قوانین زندان دوبار در هفته حق تماس با خانواده را دارند. من احتمال می دهم ایشان الان دربند قرطینه باشند اما تاکنون نه خبری از ایشان داریم و نه تماسی با منزل گرفته اند منتظر هستیم ایشان با منزل تماسی بگیرند.

دلایل بازداشت مجدد آقای قابل چه بوده است؟ آیا پرونده دیگری برای ایشان باز کرده اند؟

بله ظاهرا همین طور است و پرونده دیگری برای ایشان از اطلاعات نجف آباد بازکرده اند وظاهرا پرونده جدیدی است. در احضاریه دلیلی ذکر نشده بود اما آنچه من متوجه شدم دو موضوع باعث احضار آقای قابل بود. یکی مربوط به گزارشی است که از اطلاعات نجف آباد رسیده بود در مورد سخنرانی که ایشان در سیزده رجب، روز تولد حضرت علی (ع) در آنجا داشتند که خود من هم در آن سخنرانی حضور داشتم. در آن سخنرانی آقای قابل از آیت الله منتظری تجلیل کردند. آقای قابل به اطلاعات نجف آباد به خاطر اطلاعات اشتباهی که داده بودند اعتراض کردند و گفتند باید متن کامل سخنرانی مرا گزارش دهید و چرا قسمتی را که به نفع شماست جدا می کنید و ماقبل و بعد آن صحبتها را ذکر نمی کنید، متن "کامل" صحبتهایم باید آورده شود تا مشخص گردد منظور چه بوده است. دلیل دیگر هم مربوط به اخباری بود که آقای قابل به بیرون از زندان منتقل کرده بودند.

آیا منظورتان افشاگری های اخیر ایشان در خصوص اعدامهای زندان وکیل آباد مشهد است؟ وآیا این موضوع یکی از موارد اتهامی ایشان ذکر گردیده است؟

بله، موارد اتهامی ایشان در برگه ای که من در دست مامور دیدم، اقدام علیه امنیت ملی با تشویش اذهان عمومی و توهین به مقام رهبری بود. مطالب آقای قابل در رسانه ها منتشر شده است و در خصوص این موارد اتهامی "قضاوت" با خوانندگان است.

خود آقای قابل واکنششان به احضارییه چه بود؟

زمانیکه که من برگه احضارییه را به ایشان نشان دادم بلافاصله گفتند اینها می خواهند من را به زندان برگردانند و به خاطر همین پیش بینی آن مطلب "آنچه گذشت و آنچه لازم است" نوشتند که به عنوان وداع بود و چون آمادگی کامل داشتند این مطلب را نوشتند.

خانم قابل وضعیت جسمانی آقای قابل چطور است؟

آقای قابل زمانی که از زندان بیرون آمدند دچار سردرد و سرگیجه های شدیدی شدند بطوریکه نشستن و غذا خوردن برایشان بسیار دشوار بود و وضعیت جسمانی وخیمی داشتند. قبل از ماه مبارک رمضان هم این مسئله شدت پیدا کرد تا جاییکه حتی نمی توانستند فعالیت های عادی و روزمره خود را ادامه دهند و ما بسیار نگران بودیم.به پزشکان متعددی مراجعه کردیم و آزمایشات متعددی از ایشان گرفته شد تا یکی از متخصصین قلب داروهایشان موثر واقع افتاد و هم اکنون همسرم تحت درمان این دکتر متخصص قلب هستند و باید درمان پزشکی ایشان پیگیری شود و ناراحتی ما هم همین وضعیت نامناسب جسمانی ایشان است و اطلاعی نداریم در زندان درمان ایشان پیگیری می شود یا نه؟ حالا اگر آقای قابل تماس نگیرند ببینیم پیگیری های ما به نتیجه می رسد یا نه؟

وضعیت روحی خانواده و خود آقای قابل زمانیکه داشتند به زندان برمی گشتند چگونه بود؟

آقای قابل به خاطر هدف مقدسی که دارند و در راه خدا گام برمی دارند و دفاع از محرومین و مظلومین را وظیفه خود می دانند به همین دلیل از روحیه بالایی برخوردارند. بویژه که از سوی خانواده هم پشتیبانی می شوند و خود من تا جایی که بتوانم همراه ایشان هستم و یاریشان می کنم و اقوام وخانواده آقای قابل، خواهرها بخصوص برادرشان آقای هادی قابل همگی پشتیبان وی هستند. ما هم خوشحال هستیم و افتخار می کنیم که آقای قابل اینچنین در راه اسلام و شناساندن "اسلام واقعی" به مردم و دفاع از حقوق پایمال شده مظلومین گام برمی دارند. خود ایشان با روحیه هستند ما هم این روحیه را تقویت می کنیم.
اگرچه برای ما بودن ایشان در زندان سخت است بخصوص برای دخترم که پدرش نیست اما زمانیکه هدف "مقدس" باشد تمام این سختی ها به راحتی قابل تحمل است. زمانیکه انسان خدا را شناخت و دانست که هرچه که هست تنها در این دنیا نیست و آخرت و وجدانی هم وجود دارد. در راه دفاع از حقوق پایمال شده مردم و خونهای به ناحق ریخته شده گام بر می دارد این باعث می گردد که انسان عذاب وجدان نداشته باشد و به راهش ادامه دهد اگرچه نتیجه اش دیر حاصل گردد. ما فقط وظیفه ای که خدا بر گردنمان گذاشته است انجام می دهیم .

به عنوان آخرین سوال شما در جایگاه همسر یک روشنفکر دینی صحبتی در خصوص بازداشت مجدد آقای قابل دارید؟

اساسا بازداشت ایشان غیرقانونی و بازداشت مجدد شان غیرقانونی تر است چون به قید وثیقه آزاد بوده اند. این هنوز جای سوال دارد که چرا آقای قابل باید دستگیر شوند؟ مگر ایشان چه گفته اند و چه نوشته اند که الان باید در زندان و تحت فشار باشند. نوشته های آقای قابل یا علمی بوده یا سیاسی و تمام این مطالب یا مستند به آیات و روایات بوده است یا دلایل دیگری داشته است. اگر مطالبی که آقای قابل نوشته اند درست بوده که دیگر نباید جای ایشان در زندان باشد اگر هم درست نبوده خیلی راحت مسئولین می توانستند مانند خود آقای قابل بنویسند و صحبتهایشان را رد کنند. وقتی مطلبی منطقی نوشته شود و منطقی باید جواب داده شود خود آقای قابل هم می پذیرند. اما متاسفانه مسئولینی که در راس قدرت هستند نه کارشان منطقی است نه قانونی، والا کسی که مطلب می نویسد که جایش در زندان نباید باشد. اساسا زندان انداختن آقای قابل "خلاف" شرع است زیرا اگر آقای قابل در مسائل سیاسی انتقادی می کنند و به مسئولین تذکر می دهند از باب دلسوزی برای نظام و مسئولین است. زمانیکه کسی را دوست داشته باشند تذکر می دهند تا ایرادات برطرف شود. این روایت "المومن مرآه المومن ؛ مومن آينه مومن است" همین معنا را دارد آینه کجی ها، ناراستی ها و زشتیها را به انسان نشان می دهد. آیا باید آینه را شکست یا به اصلاح و برطرف کردن زشتیها و نامرتبی ها پرداخت؟ متاسفانه الان حتی توصیه ای که در اسلام شده است "المومن مرآه المومن" رعایت نمی شود و آقای قابل که از روی دلسوزی ایرادات را گوشزد می کنند ومی گوینداگر این مسائل و ایرادات برطرف گردد مردم به مسئولین رغبت پیدا می کنند و حاکمیت بهتر می تواند در دل مردم جا پیدا کند، باید به زندان بروند. حالا چه توجیه می توان برای این آورد معلوم نیست؟ بنابراین دستگیری آقای قابل از ابتدا خلاف شرع و قانون بوده است.

با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
 

جرس:‌ وزیر نیرو با انتقاد از طرح جنجالی تثبیت قیمت‌ها که در مجلس هفتم با وجود مخالفت دولت خاتمی توسط اصول‌گرایان تصویب شد، این طرح را عامل وارد شدن آسیب جدی به وزارت نیرو و صنعت برق کشور ارزیابی کرد.

 

نامجو در گفت‌و گو با روزنامه جام جم به انتقاد از قانون تثبیت قیمت‌ها پرداخته و گفت: هر تغییر کوچکی اثرات سنگینی می‌گذارد و این آثار در کوتاه‌مدت قابل پیش‌بینی نیستند.

 

مجید نامجو در خصوص تاثیر قانون تثبیت قیمت‌ها بر وزارت‌خانه متبوع خویش اظهار داشت: بخش‌های برق، آب و آبفا اتکا به منابع درآمدی مردمی دارند؛ اما وقتی قانون تثبیت قیمت‌ها تصویب شد، مشکلات زیادی ایجاد شد و من فکر می‌کنم شاخص‌ترین وزارتخانه‌ای که از این قانون آسیب جدی دید، وزارت نیرو بود.

 

وی افزود: در بخش برق افزایش قیمت نداشتیم و درآمدی حاصل نشد. در حوزه آب وضع به مراتب بدتر از برق بود، چون بعدها قانونی آمد که حق‌النظاره‌ها را هم در بخش آب کشاورزی حذف کرد و تقریبا شرکت‌های آب منطقه‌ای را نابود کرد. با این درآمد می‌‌شد منابع آب را مدیریت و نظارت کرد؛ اما عملا اتفاقی نیفتاد.

 

وزیر نیرو با اشاره به تصویب این قانون گفت: همان موقع که قانون تثبیت تصویب شد، نمایندگان گفتند خب حالا اگر دولت مشکلی دارد، لایحه بیاورد تا ما تصویب کنیم. شما می‌دانید وقتی جریانی در فرآیند نظام کلی کشور شکل گرفته نمی‌توان آن را تغییر داد. مثلا امروز تصمیم گرفته شود وزارت نیرو تعرفه‌ها را تغییر دهد؛ مگر می‌شود تعرفه‌ای که در یک نظام نرم‌افزاری و سخت‌افزاری با پشتوانه علمی و کارشناسی شکل گرفته و در حال اجراست را یک‌شبه تغییر داد؟ هر تغییر کوچکی اثرات سنگینی می‌گذارد و این آثار در کوتاه‌مدت قابل پیش‌بینی نیستند.

 

گفتنی است قانون تثبیت قیمت‌ها که در ابتدای کار مجلس هفتم با فشار اصول‌گرایان و با ادعای ارتقای وضعیت معیشت مردم تصویب شد، با مخالفت جدی دولت سیدمحمد خاتمی مواجه بود. اما مجلس، دولت را مجبور به اجرای این طرح کرد و هنوز هم بعد از چند سال، صنعت برق کشور از تبعات آن رنج می‌برد.
 

جـــرس: در حالیکه طی سه ماه گذشته صنعت نفت ایران شاهد پنج حادثه آتش سوزی بزرگ در یک میدان نفتی، دو مجتمع پتروشیمی، یک جایگاه بنزین و خط لوله گاز بوده و منجر به وارد آمدن خسارات جانی و مالی نیز گردیده، وزارت نفت ایران معتقد است تمام این انفجارها در واحدهای واگذار شده به بخش خصوصی رخ داده و اغلب آنها نیز ناشی از سهل‌انگاری یا انجام ندادن یک کار بسیار کوچک بوده است.

این درحالیست که مروری بر آتش سوزی های فوق الذکر، عواملی چون "عدم رعایت موارد ایمنی" و "بی توجهی کامل مقامات مسئول به قانون HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست) در صنعت نفت" را، قابل تامل و اشاره می سازد.

به گزارش فارس، محمد حسین اردشیری، مدیر کل ایمنی وزارت نفت، در تشریح دلایل افزایش انفجارهای صنعت نفت در ماههای اخیر، از نامه وزیر نفت به وزیر اقتصاد در این رابطه خبر داد و گفت: همه این انفجارها در واحدهای واگذار شده به بخش خصوصی رخ داد و اغلب آنها هم از سهل‌انگاری یا انجام ندادن یک کار بسیار کوچک ناشی شد.

اردشیری با بیان اینکه حوادثی که به تازگی در حوزه صنعت نفت رخ داده در پتروشیمی‌ها یا پالایشگاههای تحت مالکیت وزارت نفت اتفاق نیفتاده است، گفت: همه این حوادث در واحدهایی رخ داد که به بخش خصوصی اعم از تأمین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی و امثال آنها واگذار شده است.

وی افزود: به تازگی نامه‌ای از طریق وزیر نفت برای وزیر اقتصاد ارسال شده که در زمان واگذاری‌ چنین واحدهایی، الحاقیه‌‌ای در زمان فروش لحاظ شود که رعایت موارد ایمنی و HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست) انجام بگیرد.

مدیر کل بهداشت، ایمنی و محیط زیست وزارت نفت تصریح کرد: متأسفانه چون این واحدها بیشتر به دنبال مسائل مربوط به تولید و امثال آن هستند کمتر به موارد مربوط به ایمنی و HSE می‌پردازند که همین مسئله علت 95 درصد حوادث رخ داده در این حوزه بوده است اما با توجه به نامه‌‌ای که با امضای وزیر نفت برای وزیر اقتصاد ارسال شده، امیدواریم این موارد حتماً رعایت شود.

وی تاکید کرد: بخش خصوصی به دلیل تولید بیشتر و منافع ناشی از آن اهمیت کمتری برای مسائل HSE قائل می‌شوند که اگر به رعایت این موارد اهتمام می‌کردند چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد.

اردشیری اضافه کرد: اغلب اتفاقات اخیر غالباً از سهل‌انگاری یا انجام ندادن یک کار بسیار کوچک اتفاق افتاده که باعث خسارات جانی و مالی شده است.

وی افزود: ما هنوز امکان یا قانون نظارت بر موارد ایمنی و بهداشت واحدهای واگذار شده را نداریم و به همین دلیل این نامه را برای وزیر اقتصاد فرستادیم که با مصوبه دولت یا دیگر قوا امکان نظارت ما بر این واحدها فراهم شود.

این مقام وزارت نفت اضافه کرد: به دلیل کمبود نیروی انسانی متخصص، امکان دسترسی به سیستم ایمنی کم می باشد؛ اما در صدد آموزش و تشویق این مسئله هستیم.

گفتنی است بزرگترین حریق چند ماه اخیر، در نفت شهر بوقوع پیوست؛ که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی در این زمینه شد.
این کارکنان که اغلب کارکنان شرکت حفاری شمال محسوب می شدند در تلاش بودند تا از آتش گرفتن چاه جلوگیری کنند که متاسفانه با آتش گرفتن نابهنگام این میدان، جان خود را از دست دادند.
شرکت حفاری شمال که متعلق به شرکت ملی نفت می باشد - البته ۴۸ درصد سهام آن به بخش خصوصی واگذار شده - علت حادثه را چیزی به غیر از لحاظ نکردن موارد ایمنی اعلام کرده و خاطرنشان ساخته بود "عدم آشنایی با لایه های زمین به دلیل نبود مشابه آن" ، از دلایل مهم آتش سوزیِ بزرگ نفت شهر بوده است.

 

جرس: مدیر عامل سازمان اتوبوسرانی شهرداری تهران گفت: از سهم یارانه اعتبارات پرداختی که دولت باید هر سال به شهرداری برای تجهیز ناوگان اتوبوسرانی پرداخت کند امسال تا کنون هیچ مبلغی پرداخت نشده است.

 
به گزارش مهر، حسین بیژنی پیش از ظهر سه‌شنبه در نشست خبری‌ که در محل این سازمان برگزار شد افزود: سهم یارانه دولت در سال ۸۵، ۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، سال ۸۶، ۱۰ میلیارد و ۸۰۰ میلیون، سال ۸۷، ۱۰ میلیارد و ۸۰۰ میلیون و سال ۸۸، ۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بود این در حالی است که سهم امسال تا کنون پرداخت نشده است.

 

وی با اعلام اینکه ارقام اعتبارات دولت خیلی بیشتر از پرداختی‌های امروز است، گفت: ارقام پرداختی دولت یک دهم رقم واقعی نیست و براساس نرخ واقعی این مبلغ در هر سال باید ۱۴۵ میلیارد تومان باشد.

 

وی یادآورد شد: بنا بر اعلام وزیر کشور امسال هزار دستگاه اتوبوس و ۶۵ میلیارد تومان اعتبار برای اتوبوسرانی و مترو پرداخت می‌شود.

 

خروج دو هزار و ۷۰۰ دستگاه اتوبوس از ناوگان شهری

 

بیژنی با تاکید بر اینکه زمان پرداخت اعتبار در ۶ ماه اول سال است گفت: معمولاً‌ در ۶ ماه اول برای بازسازی، تعمیر و تجهیز اتوبوسها اقدام می‌کنیم بنابراین نیاز به اعتبار در ابتدای سال بیشتر از هر زمان دیگری است.

 

مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی شهرداری تهران در ادامه اظهار داشت: عمر اتوبوسهای تهران ۶ سال است و به دلیل رعایت مسایل زیست محیطی در سه سال اخیر دو هزار و ۷۰۰ دستگاه از ناوگان اتوبوسرانی تهران خارج شده است.

 

وی با اشاره به ۲۰۰ دستگاه اتوبوسی که طی هفته گذشته از سوی وزارت کشور به این سازمان اضافه شد، افزود: ۱۰۰ دستگاه تحویل داده شد و ۱۰۰ دستگاه دیگر گفته می‌شود تا هفته آینده تحویل داده می‌شود و تا شروع مهرماه مورد استفاده شهروندان قرار می‌گیرد.

 

وی در ادامه اضافه کرد: شنیده‌ها از وزارت کشور حاکی است قرار است امسال هزار دستگاه اتوبوس به شهرداری تحویل داده شود که این ۲۰۰ دستگاه اتوبوس ادامه این کار است و امیدواریم تا پایان سال مابقی هزار دستگاه تامین شود.

 

مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی شهرداری تهران با اعلام اینکه از سال ۷۸ تا کنون هزار و ۶۰۰ دستگاه اتوبوس به ناوگان اتوبوسرانی شهرداری تهران اضافه شده اظهار داشت: بر اساس طرح جامع شهرداری تهران هر ساله به ۱۱ هزار و ۵۰۰ دستگاه اتوبوس در شهر تهران نیاز است در حالی که خروج سالانه هزار دستگاه اتوبوس فرسوده و اضافه شدن هزار دستگاه دیگر برای جایگزینی باعث می‌شود ما در این حوزه درجا بزنیم.

 

وی افزود:‌ این موضوع باعث می‌شود تا تعداد اتوبوسهای تهران از ۶ هزار اتوبوس فعال بیشتر نشود.

 

بیژنی سهم اتوبوسهای فرسوده در آلودگی هوای تهران را در سال ۸۷، ۸/۳ درصد و امسال ۳/۲ درصد عنوان کرد.

 

جرس: در موج سوم دستگیری های گسترده در شیراز، روز دوشنبه، 39 نفر دیگر از طلاب و شاگردان آیت الله دستغیب بازداشت شدند.

به گزارش حدیث سرو،  با احتساب هشت طلبه که پیش از این و در جریان درگیری های پس از روز قدس بازداشت شدند، تعداد بازداشتی های مسجد قبا هم اینک به 47 نفر رسیده

گفتنی است پیش از این نیز در موج اول دستگیری ها، پنج نفر از طلاب و شاگردان آیت الله دستغیب دستگیر شده بودند که اخیر با صدور قرار تامین وثیقه آزاد شدند.

بنا بر این گزارش، فضای شهر شیراز در حال حاضر امنیتی و بسیار ملتهب است.
 

جـــرس: یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، از اقدام اخیر دولت در جهت تضعیف وزارت امور خارجه انتقاد کرده و خاطرنشان ساخت انتصاب نمایندگان ویژه در کنار وزارت خارجه، مشکل آفرین خواهد شد.

اظهارات حسین سبحانی نیا، واکنشی است به اقدامات اخیر محمود احمدی نژاد، که اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان نماینده ویژه خود در امور خاورمیانه، حمید بقایی را به عنوان نماینده ویژه در امور آسیا، محمد مهدی آخوندزاده را به عنوان نماینده ویژه در امور دریای خزر و ابوالفضل ظهره وند را به عنوان نماینده ویژه در امور افغانستان منصوب کرده است.

مقامات وزارت خارجه و همچنین مجلس شورای اسلامی، این اقدام رئیس دولت را نوعی موازی سازی و نادیده انگاشتن دستگاه دیپلماسی کشور ارزیابی کرده و مورد انتقاد قرار داده بودند.

به گزارش خبرآنلاین، حسین سبحانی نیا، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بر این باور است که انتصاب نمایندگان ویژه در کنار وزارت امور خارجه، مشکل آفرین می شود و باید دولت از این اقدام دوری کند.

سبحانی نیا چنین اقدامی را مصداق این می داند که وزارت امور خارجه از اهمیتی برخوردار نیست و برای امور دیپلماسی باید از کانال های دیگر به جز وزارت امور خارجه اقدام کرد و این رویکرد بی ثباتی در عرصه سیاسی را به تصویر می کشد.

این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم شورای اسلامی، همچنین معتقد است گزارش اخیر مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی پیرامون تخلفات ایران در روند فعالیت های اتمی، "تحت تاثیر غرب" بوده و مدیریت آژانس سخنان غربی ها را تکرار می کند تا زمینه فشار بر ایران مضاعف شود."

متن پرسش و پاسخ این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، به شرح زیر است:

آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، در جلسه شورای حکام موضوعی تحت عنوان ایجاد محدودیت برای بازرسان آژانس از سوی ایران را مطرح نمود به نظر می رسد که پرونده جدیدی برای ایران در حال تهیه است با وجود این اظهارات صورت گرفته چه ارزیابی از وضعیت موجود دارید؟
اظهارات آمانو در ادامه سیاست های یکجانبه گرایی و طرفداری از قدرت های بزرگ صورت گرفته است که این بار از سوی آژانس و آمانو در قالب گزارش مطرح شده است بیان چنین اظهاراتی مشکلات موجود را نه تنها حل نخواهد کرد بلکه بر هزینه طرفین در در این موضوع اضافه می کند حال آنکه حداقل انتظار از آمانو این بود که تلاش خود را به کار بگیرد تا هزینه حل مشکل کاهش پیدا کند اما ایشان در اظهاراتی سیاسی عنوان نمود که ایران برای بازرسان آژانس محدودیت ایجاد کرده است اما این نکته را فراموش کردند که بازرسان آژرانس افراد بی طرفی نبودند و گزارش های خود را به جای اینکه به آژانس ارائه بدهند به آمریکا می دادند که در نهایت منجر به اخراج دو تن از بازرسان آژانس از ایران شد که در گزارش جدید آمانو نیز از این مساله انتقاد شده است.

آمانو باید بداند که چنین اظهاراتی در مسیر حل مشکل بین ایران و آژانس و 5+1 نیست و به این روند کمکی نمی کند بنابراین از فردی که در مقام دبیر کلی آژانس قرار گرفته انتظار می رود که بی طرفی خود را حفظ کند و تحت فشارهای اطراف خود قرار نگیرد در حالیکه مرور ادبیات ایشان نشان می دهد آمانو تحت تاثیر غرب است و سخنان آنان را تکرار می کند تا زمینه فشار بر ایران مضاعف شود.

یعنی بر این باور هستید که اظهارت آمانو اظهاراتی سیاسی است و بر نظرات کارشناسانه مبتنی نیست؟
چنین اظهاراتی نه تنها کارشناسی نیست بلکه کاملا سیاسی است در حالیکه نگاه آژانس باید از نظرات کارشناسی نشات گرفته باشد و در جهت جلب رضایت قدرت های بزرگ نباشد اما اظهارات آقای آمانو نه تنها فنی نیست بلکه تکرار سخنان غرب است که بارها علیه ایران تکرار شده است.

علی‌اصغر سلطانیه نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نامه ای اعتراضی به آمانو عنوان کرده که گزارش آژانس تکرار و کپی شورای امنیت است فکر می کنید چرا نهاد تخصصی سازمان ملل موضوع هسته ایران را سیاسی کرده است؟
کاملا درست است؛ چنین اظهاراتی نه تنها اعتبار بین المللی این نهاد را تقویت نمی کند بلکه موجب می شود که اعتبار بین المللی این نهاد دچار آسیب شود زیرا به عنوان یک ابزار در اختیار قدرت های بزرگ قرار گرفته است و بدون در نظر گرفتن مصالح و منافع یک کشور و فارغ از چارچوب های بین المللی تلاش می کند منافع قدرت های بزرگ را تامین کند و به عنوان یک اهرم فشار در برابر کشورها عمل نماید تداوم این روند موجب سلب اعتماد جهانی نسبت به این نهاد بین المللی می شود .

راهکار موجود برای پیشبرد پرونده هسته ای ایران و خروج از چرخه بی نتیجه را چه می دانید؟
باید مقرارت جهانی رعایت شود و اگر این روند به صورت منطقی طی شود مشکلی پیش نمی آمد بخصوص اینکه آنان سوخت مورد نیاز ایران را تامین نکردند و ایران ناچار شد که به سمت تامین سوخت بیست درصد برود در حالیکه تامین این سوخت مانع از ایجاد فضای موجود می شد.

در این زمینه معاون وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده که کشورش حاضر است سوخت نیروگاه تحقیقاتی تهران را تامین کند...
تامین سوخت باید در چارچوب بیانیه تهران و گفتگوهای صورت گرفته با گروه وین که شامل روسیه ،آمریکا فرانسه و آژانس است انجام شود. جمهوری اسلامی در چارچوب صورت گرفته آماده گفتگو با هر کشوری است و چار چوب لازم برای تبادل سوخت پیش بینی شده؛ بنابراین ایران آماده هر گونه مذاکره ای در این چار چوب پیش بینی شده است.

به نظر شما استمرار مذاکرات با توجه به اینکه این پرونده سیاسی شده امکان پذیر است ؟
مقرر شده بود که بحث گفتگو بعد از ماه رمضان به صورت جدی دنبال شود بخصوص اینکه قرار است صالحی به زودی عازم وین شوند و در این مورد ارزیابی های لازم را انجام دهند .

بسیاری بر این باورند که راهکارهای ارائه شده در مورد حل مشکل موجود موثر واقع نشده است به نظر شما چه راهکار عملیاتی را می توان ارائه داد؟
راهکار عملیاتی این است که تمام کشورها به تعهدات خود عمل کنند و به قوانین بین المللی پای بند باشند در صورت پای بندی و عمل به تعهدات مشکل موجود حل می شود بخصوص اینکه ایران تنها حق خود را می خواهد و هیچگاه بیش از حق خود مطالبه نکرده است و این خواسته به حق ایران از دنیا است که انتظار دارد به این حق قانونی احترام گذاشته شود زیرا کاملا در چار چوب قوانین بین المللی است و چیزی فراتر از آن نیست اما قدرت های بزرگ می خواهند ایران را از این حق محروم کنند.

روزنامه حریت (چاپ ترکیه) اعلام کرده که قرار است ایران با اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مذاکراتی را انجام دهد و کارهای مقدماتی آن نیز انجام شده است شما در این مورد خبری دارید؟
نه من از این موضوع خبری ندارم هر چند ایران از هر گونه گفتگویی استقبال می کند و از آن ابایی ندارد چون همواره در صد تبیبن ایده های خود بوده است.

بسیاری بر این باورند که هیچ ضابطه ای بر روند بررسی پرونده ایران در آژانس حاکم نیست به نظر شما برای حل این معضل باید چه تدابیری اندیشید؟
برای حل این معضل باید اظهارات بر اساس نظرات کارشناسی صورت بگیرد و مستند بر شایعات و ادعاهای بی پایه نباشد زیرا این ادعاها از منابع مطمئن تهیه نشده است در حالیکه باید در چار چوب معاهده ان پی تی صورت بگیرد که راحتتر می توان مشکلات را حل کرد.

به موازات طرح این مسائل در حوزه دیپلماسی هسته ای، شایعاتی در مورد برکناری متکی وزیرامورخارجه شنیده می شود آیا این مساله واقعیت دارد؟
این مساله به منظور دامن زدن به بی ثباتی در عرصه سیاسی است که نباید آن را مطرح کرد چون مبتنی بر واقعیات نیست .

یعنی می خواهند بی ثباتی را به تصویر بکشند؟
بله این مساله صحت دارد و باید به شدت از آن پرهیز کرد .

فارغ از طرح چنین شایعاتی انتصاب بسیاری، نمایندگان ویژه در حوزه دیپلماسی را بی ثبات کردن وزارت امور خارجه می دانند در این مورد چه ارزیابی دارید؟
بر اساس اصل 127 قانون اساسی رئیس جمهور می توانند نماینده ویژه داشته باشد اما این به شرطی است که وظایف مشخص داشته باشند و این مساله از تصویب هیات دولت بگذرد در این ماده آمده است رئیس جمهور می تواند بر حسب ضرورت و با تصویب هیات وزیران نمایندگان ویژه ای را منصوب کند اما هنوز مشخص نیست که این نمایندگان چه وظایفی دارند و در ضمن هیات وزیران این مساله را به تصویب نرسانده است.

انتصاب این نمایندگان چه تبعاتی دارد؟
رهبری در هفته دولت به دولت توصیه کردند که از اقدامات موازی در این عرصه پرهیز کنند انتخاب این نمایندگان مصداق موازی کاری است چون سفیران به عنوان نمایندگان کشور در خارج مسئول پی گیری امور هستند و استوار نامه آنها به تائید رئیس جمهور می رسد بعد از انتصاب این نمایندگان، سفیران باید کارهای خود را باید با نمایندگان ویژه و وزارت امور خارجه هماهنگ کنند که منجر به موازی کاری می شود و از سوی دیگر این مساله را القا می کند که وزارت امور خارجه نقش اساسی در مناسبات بین المللی ندارد و برای امور بین المللی باید از کانال دیگری به جز وزارت امور خارجه وارد شد و این مساله تضعیف وزارت امور خارجه است در حالیکه وزارت امور خارجه مسئول پی گیری امور سیاسی در عرصه بین الملل است و وزیر خارجه با رای نمایندگان به وزارت منصوب می شود و برای انجام هر گونه مناسبات بین المللی باید از این کانال اقدام کرد .

جرس: معاون دانشجویی وزارت علوم به طرح انتقال دانشجویان دختر دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی به نزدیک‌ترین دانشگاه محل سکونتشان اشاره کرد و گفت: این موضوع در وزارتخانه مطرح و مورد بررسی قرار گرفت و به‌زودی طی بخش‌نامه به‌طور رسمی اعلام می‌شود.

 

محمود ملاباشی معاون دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در هجدهمین گردهمایی روسای مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور گفت: طبق بررسی‌های روابط عمومی وزارت علوم، معاونت دانشجویی و فرهنگی دارای بیشترین مراجعان است.

 
او اظهار داشت: بر اساس آمارها حدود 80 درصد مراجعه به این وزارتخانه به حوزه معاونت دانشجویی و فرهنگی است.تفکیک معاونت‌های فرهنگی و دانشجویی در دولت نهم باعث تسهیل امور مربوط به دانشجویان شده و روند کار آنان را سرعت می‌بخشد.

 

ملاباشی افزود: با آغاز به کار سازمان امور دانشجویی کشور راحت‌تر و مطلوب‌تر می‌توان پاسخ‌گوی نیاز دانشجویان بود.

 

معاون دانشجویی وزارت علوم همچنین به طرح انتقال دانشجویان دختر دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی به نزدیکترین دانشگاه محل سکونتشان اشاره کرد و گفت: این موضوع در وزارتخانه مطرح و مورد بررسی قرار گرفت و بزودی طی بخشنامه به طور رسمی اعلام می‌شود.

 

وی با بیان اینکه این دانشجویان می‌توانند تا پایان تحصیلات خود در آن واحد دانشگاهی به عنوان مهمان دائم ادامه تحصیل دهند و مدرک خود را از دانشگاهی که قبول شده‌اند دریافت کنند،‌ تأکید کرد: این طرح در تمام دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور قابل اجراست.
 

جرس: مهسا امرآبادی، به دادگاه شعبه 28 انقلاب به ریاست قاضی مقیسه احضار شد.

 

به گزارش "تا آزادی روزنامه نگاران زندانی" براساس احضاریه ای که به دست امرآبادی رسیده است، این روزنامه نگار باید روز 21 مهر ماه به دادگاه مراجعه کند.

 

گفتتی است امرآبادی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، بازداشت و بعد از دو ماه و نیم با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد. اتهامات امرآبادی اقدام تبلیغی علیه نظام و توهین به رییس جمهور عنوان شده است.

 

همیچنین مسعود باستانی روزنامه نگار و همسر امرآبادی بیش از یک سال است که در زندان به سر می برد و به 6 سال حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.
 

 

سارا شورد آزاد شد.
سارا شورد آزاد شد؟ هواپیمای خصوصی؟‌ فرش قرمز؟ هیات بدرقه؟ و لابد دست تکان دادن پایانی برای تبعه آمریکایی؛ اما "مرگ بر آمریکا"؟   سارا شورد، تبعه آمریکایی، به اتهام جاسوسی بیش از 13 ماه در ایران بازداشت بود اما روز گذشته پس از یک هفته جنجال رسانه‌ای، آزاد شد.   جنجال رسانه‌ای از وقتی آغاز شد که رامین مهمان‌پرست، خبر آزادی شورد را با حضور نمایندگان دولتی در هتل استقلال و در روز عید فطر اعلام کرد، اما دولت‌آبادی،‌ دادستان تهران کمی بعد از انتشار این خبر، صحت این ادعا را تکذیب کرد و تصریح کرد که دلایل و مستندات موجهی برای اتهام جاسوسی این خانم و دو همراه دیگرش وجود دارد و "پرونده در دست بررسی است".   دو روز بعد،‌ قرار وثیقه 500 میلیون تومانی صادر شد اما خانواده‌اش اعلام کردند که توان پرداخت این مبلغ را به دولتی که دختر کوهنوردشان را بازداشت کرده ندارند، در ادامه آمریکا نیز حاضر به پرداخت این مبلغ نشد اما به استناد حرف دادستان تهران "ضمانت"، موجب شد تا بدون دریافت وثیقه، سارا شورد آزاد شود و ایران را به مقصد عمان و بعد وطنش ترک کند.   خبر آزادی همیشه امیدوار کننده است؛ چه ایرانی و چه غیر ایرانی، چه از زندان وطن چه از زندان‌های دنیا؛ که آزادی، همان کرامت انسان و حق ذاتی اوست.  
 اما گویا حق با جرج اورول، نويسنده داستان "قلعه حيوانات" است که "همه با هم برابرند ولی بعضی ها با هم برابرترند"!    تناقضات رفتاری حاکمیت چنان بالاست که درست هفته‌ای قبل از آزادی سارا شورد پرچم‌های آمریکا در سراسر ایران توسط تظاهرکنندگان روز قدس به آتش کشیده می‌شود و یک هفته بعد هیات بدرقه با تبعه آمریکایی آزاد شده "بای بای"‌ می‌کنند و قرار آزادی برای کوهنورد آمریکایی متهم به جاسوسی از قرار آزادی فعالان حقوق بشر در کشورمان نه مساوی بلکه مهمتر و فوری تر است.    در کشوری که اگر متهم امکان پرداخت وثیقه را نداشته باشد باید در زندان بماند و هیچ "ضمانتی" هم جوابگو نباشد اما وقتی یک تبعه آمریکایی، نه خانواده و نه دولتش حاضر به پرداخت مبلغ تعیین شده نیستند با هواپیمای خصوصی بدرقه می‌شود.   ممکن است پاسخ حاکمیت در قبال این پرسش این باشد که ما با دولت و سیاست‌های آمریکا مشکل داریم نه با مردمش. آن وقت سوال من این می شود که تعدادی از همان مردمی که شما با آنها مشکل ندارید بر خلاف میل دولتی که با آن مشکل دارید قرآن سوزانده اند؛ چرا امروز کفن‌پوشان همیشه آماده و همیشه در صحنه شما علیه آن چند شهروند آمریکایی به خیابان‌ها آمده‌اند یا در حال برنامه ریزی برای بر سر کوفتن‌اند؟ مگر نه آن‌که دولت آمریکا از رئیس‌جمهور تا وزیر امور خارجه، قرآن سوزی و بی‌احترامی به دین دیگر را تقبیح کردند؟   پس مسئله نه دولت آمریکاست نه مردم آمریکا، نه اتهام جاسوسی مهم است نه فعالیت حقوق بشری، نه سوزاندن قرآن و نه مخالفت با آن، نه سارا مهم است نه شیوا...  آن‌جا که "در بوق و کرنا کردن قرآن سوزی"  که دوست و دشمن، همه محکومش کرده اند، به نفع وحدت اسلام طالبانی در سراسر جهان است و جبهه شما علیه غرب را محکم می کند نگرانی برای "دامن زدن به نفرت از قرآن" چه اهمیتی دارد؟   آنجا که ویترین بین‌المللی، بدرقه خانم آمریکایی با هواپیمای خصوصی، تشکر او از احمدی‌نژاد در فرودگاه ایران و وجود منشور کوروش در سرزمینی مدعی حقوق بشر در دستور کار دولت قرار می گیرد حقوق انسانی شیوا، کوهیار، سهراب، ندا، محرم، امیر، بهمن و صدها اسم دیگر چه اهمیتی دارند؟   آنجا که گروگان‌گیری می‌کنند تا صندوق ذخیره ارزی خالی شده توسط این کابینه را دوباره پر کنند و برای بدرقه دست‌تکان می‌دهند دیگر چه اهمیتی دارد که ما عزیزانمان را بر تابوتی از بغض و حیرت، بی‌آنکه کسی برای بدرقه آمده باشد به خاک سپرده ایم.   آنجا که فرش قرمز پهن می کنند و از هتل‌ها و همایش‌های شان با هزار عکاس و خبرنگار "جاسوسان" را به وطن می فرستند، دیگر چه اهمیتی دارد که ما خواهر و برادرهایمان را از خیابان‌های تهران بر فرشی از خاک به وطن حقیقی و آغوش حق فرستاده ایم.     کلوتید ریس و سارا شورد شاید اسامی متفاوتی داشته‌ باشند و برای دولت‌مردان ما "برابرتر" باشند اما آن‌ها در کشور خودشان فرقی با خواهرها و برادرهای ما ندارند. جرم برادر و خواهر من چیست؟ فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار و اعتراض؟ یا ایرانی بودن و افتخار شهروندی آمریکا را نداشتن؟!     بگذریم؛ ما آزادی هر دو را جشن می گیریم حتی اگر شما آزادی شیوا را برای بستن دهان ما پس از بدرقه باشکوه سارا صدقه داده باشید... اما نمی گذاریم سارا با شیوا برابرتر باشد؛ مطمئن باشید!

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست

 

  بيش از يك سال از جنبش سبز ميگذرد تشنگان قدرت با استفاده از جديدترين ورژن هاي زور وزر وتزوير وبخصوص تزوير ،روز بروز انفعال(توضيح در ذيل مي آيد)  بيشتر جنبش را رقم مي زنند! در روزهاي اخير نوشته اي از سيد ابراهيم نبوي عزيز (بياد ندارم كدام بود)در باره اينكه انفعالي در كار نيست(اين بخش درست) وجنبش از خيابان به شبكه هاي اجتماعي آمده ولزومي به حضور در خيابان نيست(نادرست ) منتشر شد. هر روز رهبران مياني جنبش بخصوص خارج نشينان به اختلاف نظرهاي خود مي پردازندوناخواسته كمكي هر چند ناچيز به كودتاگران مي نمايند .
اما انفعال اين درست است كه با فروكش كردن جنبش از شيوه خياباني، جنبش تعطيل نشده ورشد هم نموده وبه شيوه هاي ممكن به راه خودواميد به رهايي از استبداد ادامه داده و به پيش مي رود !اما اما اين ادامه راه بيشتر براي خواص و بخصوص فضاي مجازي است وبدنه جنبش كه همان مردم(اكثريت) مي باشند در عمل فعاليت خاصي ندارند وادامه اين روند آنها را (بخصوص قشر جوان را)به نوعي دچار رخوت وسستي وياس (از صفر به بالا وچه بسا تصاعدي)هدايت مي نمايد. چاره چيست؟
1-متوليان مبارزه با انفعال
سران جنبش امكان كوچكترين فعاليتي در اين مورد را در حال حاضر ندارند هر چند بيشتر از وسع وتكليفشان در ميدان بوده وهستند. اما اين مديران وليدر هاي مياني جنبش هستند كه از آنها انتظار ميرود براي پويايي وجوش وخروش بدنه جنبش به ممكن ترين ،مسالمت آميزترين وموثرترين اقدام نمايند .انتظار اين است به جاي پرداختن به برخي امور (كه در جاي خودش لازم است اما فعلا چه بسا مضر هم باشد)به طراحي وبيان اين روش هاي ضد انفعال بپردازند. 2-علت لزوم پويايي وقتي حركت هاي جنبش به نحوي معرفي شود كه من كوچكترين هوادار جنبش هم با كمترين هزينه خود را فعال در جنبش ببينم ،خود اين حركت باعث ميشود خودرا فعال وپويا ديده وروحيه ام افزايش يافته وبه تبع آن اميد به پيروزي ودر كل پويايي جنبش را به ارمغان آورده وشيفتگان قدرت را به سمت نااميدي سوق مي دهد. مثالهايي ابتدايي از قبيل اينكه در روز يا روزهاي خاصي يا روزي از هفته يا روزهايي از ماه براي اعلام حمايت از خبرنگارن در بند وروشنفكران در بند وغيره همه سبزها حتي صفحه اي از روزنامه يا كتابي يا حتي نوشته اي معمولي در دست داشته ودر ترددهاي آن روز با اين روش حرف خود را بزنند. يا حضور در روز روزهاي خاصي يا روزي از هفته يا روزهايي از ماه ودر ساعات خاصي در پاركها يا پياده روي در خيابان هاي شهر ومحله واين دو مورد ميتواند خانوادگي وحتما بدون هر گونه نماد سبز (بجهت اينكه كوچكترين بهانه به كودتاگران داده نشود)باشد.

وقتي يكي از سران كودتا وسركوب چند روز قبل هشدار داده بود كه جنبش هنوز سركوب نشده و بمحض كوچكترين روزنه دوباره شروع ميشود چرا باروشهايي اينچنيني وكم هزينه رعب ووحشت آنها وپويايي وسرزندگي جنبش را رقم نزنيم.مجددا تاكيد ميشود نهايت برنامه ريزي براي انتخاب كم هزينه ترين روشها بايد صورت پذيرد. حضور حجم زياد از مزدوران وسركوبگران در روز 22خرداد وروز قدس كه قراري براي حضور سبزها هم نبود ( به قول مير حسين)نشان از قدرت جنبش سبز هست وميباشد.  

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست