جنبش راه سبز - خبرنامه

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

به گزارش ایسنا،  در حالي كه مدير كل محيط زيست سيستان و بلوچستان در آن زمان تاكيد كرده بود كه هنوز توفان‌هاي «مانسون» در منطقه به پايان نرسيده است و به نظر نمي‌رسد كه زيرساخت‌هاي لازم آماده باشد، لذا فعلا اجازه‌اي براي انتقال مرجان‌ها نمي‌دهيم چرا كه معتقديم اين اقدام با شرايط موجود موجب نابودي مرجان‌هاي منطقه شده و هرگونه تعجيل بدون رعايت ملاحظات و الزامات زيست‌محيطي در اين خصوص، تمامي تلاش‌هاي صورت گرفته طي سال‌هاي گذشته را به هدر مي‌دهد؛ مجريان پروژه مجددا با اصرار و تقبل همه شرايط سازمان محيط زيست آنهم فقط به صورت زباني عمليات انتقال مرجان‌ها را از حدود يك هفته قبل آغاز كردند.

اين در حالي است كه به گفته مسئولان، مجريان پروژه در اين مرحله جديد نه تنها هيچ كدام از تعهدات خود را انجام ندادند، بلكه فقط تلاش كردند تا موضوع را طوري جلوه دهند كه سازمان حفاظت محيط زيست مخالف اجراي پروژه ملي طرح توسعه بندر شهيد بهشتي چابهار است! اين در حالي است كه طي يك هفته گذشته مدير فني پروژه و كارشناس پروژه حتي زحمت حضور در محل را هم به خود نداده‌اند تا مشاهده كنند كه مجريان آنها ـ تعدادي غواص ـ چه قتل عام وسعي در منطقه به راه انداخته‌اند!

از سوي ديگر به نظر مي‌رسد مجريان پروژه آنقدر كه براي تسريع در اجراي كار عجله دارند به فكر مرجان‌ها نيستند، به شكلي كه طي يك هفته گذشته به گفته ناظران، خسارات قابل توجهي به مرجان‌ها خصوصا مرجان‌هاي شاخ‌گوزني در بندر شهيد بهشتي چابهار وارد شده است.

  Get the Flash Player to see this rotator. var s1 = new SWFObject("http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/tir/Base/simpleviewer.swf","flashContent", "600", "600", "9.0.124"); s1.addParam("allowfullscreen","true"); s1.addVariable("galleryURL" , "http://www.rahesabz.net/picstories/image/88/shahrivar/marg marjan/gallery.xml"); s1.addVariable("width","600"); s1.addVariable("height","600"); s1.write("container");  

جرس: در ادامه تظاهرات هزاران نفر در کشمیر، در اعتراض به سوزاندن قرآن در آمریکا و اداره کشمیر توسط هند دست کم 15 نفر در جریان تیراندازی پلیس کشته شدند.

 

به گزارش بی‌بی‌سی‌ فارسی، با توجه به این که حال شماری از مجروحان حادثه وخیم است، پیش بینی می شود شمار قربانیان افزایش یابد.

 

تری جونز، کشیش آمریکایی که تهدید به سوزاندن قرآن کرده بود بعدا گفته بود این تهدید را عملی نخواهد کرد اما تهدید او خشم مردم منطقه را برانگیخته است.

جمعیت خشمگین به خیابان ها آمده و چندین ساختمان دولتی و نیز مدرسه ای را که مسیحیان پروتستان اداره می کنند، آتش زدند.

کامیونی که شماری از تظاهرکنندگان سوار آن بودند یک مامور پلیس را زیر گرفت و موجب مرگ او شد؛ هم اکنون در شهر سرینگر و چند شهر مهم دیگر دره کشمیر مقررات محدودیت رفت و آمد به اجرا درآمده است.

همچنین در خبری دیگر، امروز افرادی ناشناس کلیسای شهر مردان در ایالت "خیبر پختونخوا" پاکستان را هدف حمله نارنجکی قرار دادند.

 

به گزارش ایرنا به نقل داون، در این حمله دو نیروی پلیس به‌شدت زخمی شدند و بخشی از ساختمان این کلیسا موسوم به "سارهادی" تخریب شد.

هفته گذشته "تری جونز" کشیش کلیسایی در فلوریدا طی فراخوانی اعلام کرده بود که قصد دارد در سالگرد ۱۱ سپتامبر، کتاب آسمانی مسلمانان را به آتش بکشد. این گفته وی با واکنش‌های بسیاری از سوی مسلمانان و هم چنین مقامات آمریکایی روبه‌رو شد.

به طوری که اوباما رئیس جمهور و هیلاری کیلینتون وزیر امور خارجه آمریکا و چند تن از مقامات نظامی این عمل را محکوم کردند. مسلمانان و مراجع تقلید نیز این عمل را به شدت تقبیح کردند.

گرچه جونز اعلام کرد که از تصمیم خود صرف نظر کرده و این کار را انجام نخواهد داد، اما برخی خبرگزاری‌ها اعلام کردند که گروهی دیگر  صفحاتی از قرآن را به آتش کشیدند.

این خبر گرچه تنها توسط تعدادی خبرگزاری‌ محدود مطرح شد، اما خشم بسیاری از مسلمانان را برانگیخت و با شیوه‌های مختلف به محکوم کردن آن پرداختند.

رئیس مجلس و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی هر کدام در بیانیه‌ای این عمل را محکوم کردند و تعدادی از مراجع تقلید نیز در برابر این وقایع واکنش نشان دادند.
 

جرس: کاظمینی بروجردی روحانی دربند، که در روز های اخیر دچار سردرد، سرگیجه، حالت تهوع، اختلالات بینائی و بی حسی در دست و پا شده و موفق به معاینه پزشکی در بهداری زندان شده است باید برای آزمایش "MRI" به بیمارستان مجهز در خارج از زندان منتقل شود.

 

به گزارش هرانا، پزشک زندان اوین بدون انجام آزمایش فوق تشخیص بیماری را غیر ممکن دانسته و با توجه به عدم تعادل جسمی و زمین خوردن های متوالی وی خطر وجود بیماری مغزی را به وی گوش زد کرده است.

 

‎همچنین کمیته گزارشگران حقوق بشر در خبر آورده است که پزشکان درمانگاه زندان اوین، مشکوک به تومور مغزی بوده‌اند و به نقل یک منبع آگاه اعلام کرده "خطر بروز سکته مغزی  وی را تهدید می کند و باید هرچه سریعتر در بیمارستانی مجهز بستری شود."

 

سید محمد حسین کاظمینی بروجردی شانزدهم مهر 1385 در منزل شخصی اش دستگیر و پرونده ای علیه او در دادگاه ویژه روحانیت تشکیل شد، و تحت فشارهای روحی و جسمی قرار گرفت. وی هم اکنون در شرایط بد جسمی در زندان اوین به سر می برد.
 

روز گذشته نیز مديران و کارکنان سايت مجذوبان نور، پايگاه خبري دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي،   در اعتراض به تراشيدن موي سرآقای محمد مروي از سوي ماموران امنیتی و مسوولين زندان گناباد ، در همراهي با ديگر دراويش شهرستان بيدخت ، موي سر خود را تراشيدند. این همبستگی نمادین و شیوه اعتراض به رفتار حکومت بهانه ای شد تا با یکی از مدیران سایت مجذوبان نور که خود نیز اقدام به تراشیدن موی سر کرده است، گفتگو کنیم. مصطفی دانشجو وکیلی است که پروانه وکالتش در جریان دفاع از حقوق دراویش توسط مراکز امنیتی ابطال شده است.

 

در حال حاضر چند نفر از دراویش در زندان به سر میبرند؟ و موضوع اتهامی آنها چیست؟

 

در حال حاضر آقاي لباف  در شهربابك از توابع استان كرمان در تبعید هستند. آقاي هادي رحمانيان از دراويش سروستان  در زندان می باشند. ولي افراد ديگري هم داريم كه از سوي محاكم قضايي در شهرهاي مختلف تحت پيگرد قرار دارند . ماموران امنیتی و مسئولین قضایی یاد گرفته اند که به دلیل همبستگی دارویش با یکدیگر و جلوگیری از واکنش سراسری آنها  بعد از دستگیری ها و بگیر و ببندها به سرعت دراویش را به قید ضمانت آزاد می کنند و همین امر باعث شده است که به صورت خود جوش بسیاری از آنها از سپردن وثیقه خود داری نمایند . در حال حاضر بیش از 500 نفر با همین شرایط پرونده های آنها در محاکم قضایی در حال رسیدگی می باشد اما ظاهرا برای جلوگیری از واکنشهاي غیرقابل پیش بینی ، آزاد می باشند، جز عده قلیلی که هم اکنون در بازداشت می باشند ، عناوين اتهامي اكثرآنها اقدام علیه امنیت ملی واخلال در نظم عمومي  است.  به عنوان مثال ، تعداد قريب به 110 نفر كه در جريان تخريب حسينيه دراويش در بروجرد در سال 86 دستگير شده بودند اكنون پس از گذشت 3 سال ، به اتهام اقدام عليه امنيت ملي به دادگاه انقلاب بروجرد فراخوانده شده اند . آقاي مرتضي سپندار از دراويش كرج براي اجراي حكم مبني بر پرداخت ديه به 4 تن از اعضاي حوزه علميه و پايگاه بسيج اين شهرستان به اجراي احكام احضار شده است . پرونده 24 نفر از دراويش بيدخت با اعتراض وكلاي آنها به حكم بدوي دادگاه گناباد براي رسيدگي مجدد در حال ارسال به دادگاه تجديدنظر استان خراسان رضوي مي باشد . دو تن از وكلاي دراويش آقايان يداللهي و اسلامي با شكايت اداره اطلاعات تحت تعقيب دادگاه جزيره كيش قرار دارند . 6 تن از دراويش سروستان  و7 تن در الشتر تحت تعقيب  قرار دارند و عده زیاد دیگری نیز در نقاط مختلف پرونده  قضایی برای آنان  تشکیل شده است و مزاحمتها وتهدیدات   شغلي   از سوي نهادهاي امنيتي برای بسیاری از دراویش  وجود دارد .

 

تاکنون چند مورد از جمله آقای مروی به دلیل تمرد از دستور مامور اطلاعات مبنی بر برداشتن عکس های بزرگان دراویش از محل کار خود، بازادشت و روانه زندان شدند. این دستگیری ها با چه هدفی صورت گرفته است؟

 

 بعد از روی کار آمدن دولت نهم و با تخریب حسینیه  قم و بروجرد  و تشدید سیاست آپارتاید مذهبی و اعمال بایکوت خبری ، انتشار اخبار این سلسله و طریقت عرفانی با محدودیتهای فراوانی روبرو بوده است .، روزی نیست که این بخش از شهروندان  کشور در آسایش و آرامش بسر ببرند  و به  بهانه های واهی  از سوی گروهی افراطی  و دستهای نهان و آشکار آنها در مراکز امنیتی و ارگانهای اجرایی مورد ظلم و ستم قرار نگیرند. نمونه همین اتفاق  بارها در قم ، بیدخت ، کرج ، اصفهان و بروجرد و شهرهای مختلف دیگر انجام گرفته است.  ایجاد رعب و وحشت از اهداف  اصلی  برنامه ریزان  این سیاست است .گروهی انحصار طلب و تمامیت خواه که تصور میکنند  جامعه باید یک دست و یک صدا حامی روشها و رفتارهای غیر انسانی آنها باشد ،با این ذهنیت که با ایجاد  خفقان و محدودیت  می توان دراویش را و بلکه ملت ایران را به تبعیت از خود وادار نمود ،سیاستی را دنبال میکنند که تنها نتیجه آن ایجاد فاصله میان مردم و حاکمیت  است و این سیاست ناقض همه ارزشهای دینی،فرهنگی و ملی ما می باشد.  عدم توجه به این مهم که اصولا عرفان و درویشی  در حوزه  ایمان و باورهای قلبی  قابل طرح و بررسی می باشد، ودر محدوده حریم خصوصی و فردی  افراد است ،عده ای نادان و نا آگاه به مبانی اعتقادی و دینی تلاش بر آن دارند که با  نا امن کردن فضای جامعه  دراویش را  مجبور نمایند که دست از اعتقاد خود بردارند ،در صورتی که این اقدامات ، دراویش را بیش از پیش  با یکدیگر متحد تر  و در راه  اعتقادات خود مصمم تر خواهد نمود.

اقدام علیه آقای مروی و تراشیدن موی سر ایشان به گمان شما آیا یک عمل در راستای تضعیف روحیه ی این درویش گنابادی بوده است؟

 

اساسا تراشیدن موی سر آقای مروی به جهت تحقیر  و تضعیف روحیه ایشان انجام  گرفته است  و همبستگی  دراویش در تراشیدن موی سرشان بدین جهت است که اعلام نمایند ما دراویش گنابادی همدل و دارای  روحی واحدیم . اگر برادرمان مجرم است ما نیز مجرمیم و اگر مظلومانه مورد ستم قرار گرفته  است این ظلم  به فرد فرد دراویش بلکه تعدی به تمام ملت ایران است ، زیرا زمانی که حقوق یک شهروند با هر بینش و اعتقادی سلب میگردد و قانون لگد مال می شود  این ظلم بر همگان اعمال شده است و همه  ملت مورد تحقیر ستم گر واقع شده اند.

 

 براساس گزارشهاي رسيده ، پرسنل سايت مجذوبان نور به عنوان پايگاه خبري دراويش گنابادي در همبستگي با آقاي مروي و ساير دراويش بيدخت ، موهاي سر خود را تراشیده اند . آيا اين خبر را تأييد مي كنيد ؟ فکر می کنید اقدام همبستگی دراویش گنابادی و اقدام به تراشیدن موی خود آیا با واکنش مقامات امنیتی مواجه خواهد شد؟

 

بله،  مدیران و پرسنل سایت مجذوبان نور و کل خبرنگاران  پایگاه خبری دراویش گنابادی در داخل و خارج از کشور  اقدام به تراشیدن موهای سر خویش نمودند و بدین وسیله با برادران  خود در شهرستان بیدخت و خصوصا آقای مروی اعلام همبستگی نموده اند  و این موضوع که آیا از سوی مراکز امنیتی واکنشی انجام میگیرد یا نمی گیرد ، در ذهن و روح کلیه دراویش حائز اهمیت نیست ، اگر اقدامی هم صورت پذیرد . بیش از پیش رسواگر و نمایانگر ستمهای مستمر و  مضاعفی است که از سوی مقامات مسئول بر پیروان عرفان و تصوف اعمال می شود  و مسلماً  تعدی به حقوق دراویش بعنوان بخشی از شهروندان این کشور با روند رشد و آگاهی ملت ایران به هر شکل زمانی پایان خواهد یافت  و تا آن موقع دراویش گنابادی برای استیفای حقوق قانونی خویش مصمم به تحمل  این شدائد می باشند . 

 

 در خبرها آمده بود که اهل سنت در تهران اجازه اقامه ی نماز عید نیافتند. همچنین از بسیاری مراسم های که به طور سنتی توسط گروه های مستقل برگزار میشد جلوگیری به عمل آمد. آیا این محدودیت ها برای اقامه نماز  دراویش هم رخ داده است؟

بله ، البته  به دلیل کثرت دراویش در تهران و مراکز استانها  تا کنون  در اقامه نماز وبرگزاری مراسم در اعیاد ، ممانعتی  صورت نگرفته است ،اما  مجالس درویشی شبهای دوشنبه و جمعه  در بعضی ازشهرها و نقاط کشور با تهدید  پی در پی بعضی از مراکز امنیتی  روبرو می باشد  و صاحبان منازلی که مجالس درویشی در آنها برگزار می شود مورد تهدید، اخذ تعهد بر تعطیلی مجالس، بازداشت ، دستگیری و بازجویی  قرار می گیرند. مراکز امنیتی به دلیل عدم مستندات قانونی  در اقدامات خود سرانه خود متوسل به  بخشنامه هایی  خود نوشته و خود پرداخته می شوند که در آنها  مکتب  تصوف و انعقاد مجالس درویشی  درمخالفت و مغایرت با  امنیت کشور تلقی شده است.

 

 

جرس: زهرا جدی، مرضیه جدی و علی امینی از فعالین مدنی آذربایجانی در تبریز از سوی شعبه ۱۰۵ دادگاه جزایی تبریز طی محاکمه ای غیابی به ۹۱ روز حبس، پرداخت دیه و تحمل شلاق محکوم شدند.

 

به گزارش ساوالان سسی، بر اساس رای صادره از سوی قاضی پودراتچی رئیس شعبه ۱۰۵ دادگاه جزایی تبریز، زهرا جدی به اتهام تمرد در مقابل مامورین، توهین به مامورین انتظامی و ایجاد ضرب و جرح به ۹۱ روز حبس تعزیری، پنجاه ضربه شلاق و پرداخت یک میلیون و پانصد هزار تومان دیه و علی امینی به اتهام تمرد در مقابل مامورین دولتی به ۹۱ روز حبس تعزیری و مرضیه جدی به اتهام توهین به مامورین انتظامی به پنجاه ضربه شلاق محکوم شده اند.

ماموران نیروی انتطامی تبریز اسفندماه ۸۵ زهرا جدی و همسرش علی امینی و خواهرش مرضیه جدی را در حال پخش اعلامیه دعوت مردم به تجمع اعتراض آمیز در روز جهانی زبان مادری بازداشت کرده بودند. مامورین به هنگام دستگیری این افراد با استفاده از باتوم آنها را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و گاز فلفل به صورتشان پاشیده بودند.

 

نزدیکان این خانواده آذربایجانی می گویند ماموران پس از انتقال این افراد به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در خیابان صائب تبریز آنها را به شدت مورد مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار داده اند و سپس با تهیه صورت جلسه و اسناد پزشکی دروغین مدعی شده اند که خانم زهرا جدی و همسرش علی امینی اقدام به ضرب و جرح مامورین انتظامی و درگیری فیزیکی با پلیس نموده اند.

 

رای صادره از سوی دادگاه جزایی برای این فعالین به صورت غیابی صادر شده است و آنها امکان دفاع از خود در دادگاه را نداشته اند.نقی محمودی وکیل این خانواده آذربایجانی به حکم صادره از سوی دادگاه جزائی تبریز اعتراض کرده و پرونده به دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی ارجاع شده است. این افراد در دوران بازداشت از ملاقات با خانواده و وکیل محروم بوده اند.

 

زهرا جدی، مرضیه جدی و علی امینی پیش از این نیز در همین رابطه به اتهام تبلیغ علیه نظام از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز محاکمه و به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شده بودند.
 

جرس: همسر نسرین ستوده و وکیل وی از سوی وزارت اطلاعات تهدید شده‌اند که در صورت مصاحبه با رسانه‌ها بازداشت خواهند شد. شیرین عبادی از کانون بین‌المللی وکلا خواسته تا به دستگیری نسرین ستوده و محمد اولیایی‌فرد اعتراض کنند.

به گزارش دویچه‌وله، رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل زندانی و نسیم غنوی، وکیل او از سوی وزارت اطلاعات تهدید شده‌اند که اگر در مورد پرونده نسرین ستوده با رسانه‌ها مصاحبه کنند، دستگیر خواهند شد.

به گفته‌ خندان، به خانم غنوی گفته شده که حکم جلب او و رضا خندان صادر شده و در صورت مصاحبه هر دو دستگیر خواهند شد.

رضا خندان می‌گوید: دیروز، ۲۱ شهریور از طرف وزارت اطلاعات با خانم غنوی تماس گرفته و گفته‌اند حکم جلب شما و آقای خندان صادر شده و اگر مصاحبه کنید، شما دو نفر دستگیر خواهید شد. امروز هم که ایشان برای پیگیری پرونده نسرین به دادسرا رفتند، این گفته را تایید کرده‌اند و در آنجا هم همین را به ایشان گفته‌اند.

آقای خندان همچنین می‌گوید در تنها تماس تلفنی‌ای که همسرش از زندان داشته از وی خواسته تا مصاحبه نکند.

همسر این وکیل گفت که خانم ستوده در تماس تلفنی‌اش اصرار داشته که مکان نگهداری‌اش خوب است و مشکل خاصی ندارد ولی در سلول انفرادی نگهداری می‌شود.

نسرین ستوده همچنین به دخترش گفته که مدت طولانی در بازداشت خواهد بود.

به گفته‌ رضا خندان، وکیل خانم ستوده روز دوشنبه ۲۲ شهریور به شعبه بازپرسی موکلش مراجعه می‌کند، ولی به وی گفته می‌شود که بازپرس مربوطه تا روز شنبه در مرخصی است و هیچ اقدامی تا آن زمان صورت نخواهد گرفت.

نسرین ستوده در تاریخ ۱۳ شهریور ماه بازداشت شد و تا به امروز تنها یک تماس تلفنی کوتاه مدت با خانواد‌ه‌اش داشته است.

شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل در نامه‌ای خطاب به رئیس کانون بین‌المللی وکلا از وی خواسته است تا به دستگیری غیرقانونی همکاران ایرانی‌اش اعتراض کند.

شیرین عبادی در این نامه به دو وکیل ایرانی دربند، نسرین ستوده و محمد اولیایی‌فرد اشاره کرده و همچنین عنوان نموده که نسرین ستوده تحت فشار برای اعتراف علیه خود است.

وی نوشته است: خواهشمندم به هر طریق ممکن نسبت به دستگیری همکاران در بند خود اعتراض کرده و توجه دولت جمهوری اسلامی ایران را به لزوم استقلال و آزادی بیان وکلا، جهت اجرای عدالت جلب نموده و از امکانات بین المللی خود برای آزادی وکلای زندانی در ایران استفاده نمائید.

رضا خندان همسر نسرین ستوده می‌گوید که اعتراضات بین‌المللی از لحاظ حمایتی می‌تواند مفید باشد، اما هیچ تضمین اجرایی‌ای در داخل کشور ندارد و هیچ ضمانتی نیست که مسئولان به این گونه اعتراضات اهمیت دهند.

محمد اولیائی فرد، وکیل دیگری است که برای لغو مجازات اعدام نوجوانان فعالیت می‌‌کرده و هم‌اکنون در زندان است. وی به یک سال حبس محکوم شده و هم اکنون دوران محکومیت خود را سپری می‌‌کند.
 

جرس: فریبا بریمانی با تاکید بر اینکه سازمان بهزیستی فعلا برنامه‌ای برای افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش خود ندارد، گفت: در حال حاضر بر روی توانمندسازی افراد تحت پوشش کار می‌کنیم و هر چقدر بتوانیم آنها را توانمند و از چرخه حمایتی خارج کنیم به همان اندازه افراد جدید وارد سیستم می‌‌کنیم.

 

به گزارش مهر، مدیرکل دفتر توانمندسازی خانواده، کودکان و نوجوانان بهزیستی اظهار داشت: پرداخت مستمری ماهیانه اولین ارتباطی است که سازمان بهزیستی با مددجویان برقرار می‌کند. رویکرد سازمان بهزیستی توانمند‌سازی و قادرسازانه است نه رویکرد حمایتی صرفی که در سال‌های قبل در این سازمان وجود داشت.

 

وی اظهار نظر کرد: اعتقاد ما بر این است که باید اقدامات توانمدسازی برای افراد تحت پوشش بهزیستی به‌گونه‌ای ارائه شود که این افراد توانمند شوند و بتوانند به زندگی عادی خود بازگشته و از چرخه حمایتی سازمان خارج شوند و افراد جدیدی را وارد سیستم کنیم.

 

به گفته وی، در سال ۸۸، پنج هزار زن سرپرست خانوار از چرخه حمایت سازمان بهزیستی خارج شده‌اند و توانسته‌ایم افراد جدیدی را وارد این چرخه کنیم.

 

وی با اشاره به تشکیل ۸۷۱ گروه همیار زنان سرپرست خانوار در کشور گفت: این گروه‌ها حدود ۶ هزار نفر عضو دارد که در قالب گروههای 5 تا ۱۰ نفره با کمک‌های بلاعوض سازمان بهزیستی با هم فعالیت اقتصادی واحدی را شروع می‌کنند و در کنار آنها هم یک مددکار به عنوان تسهیل‌گر فعالیت می کند.

 

بریمانی ادامه داد: در این طرح سعی بر این است که زنان سرپرست خانوار در این فعالیت اقتصادی آنقدر خوب کار کنند که بتوانند با سود حاصل از آن زندگی خود را بچرخانند که در این مسیر دوره های مختلف آموزشی از کارآفرینی گرفته تا دوره مهارت‌های کسب و کار برای آنها پیش بینی شده است.

مدیرکل دفتر توانمندسازی خانواده، کودکان و نوجوانان بهزیستی با اشاره به اینکه ۱۷۴ هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند گفت: این تعداد مستمری ماهیانه می‌گیرند و تعدادی هم در این گروه‌های همیار عضو هستند. همچنین ۹۶ هزار نفر از فرزندان این زنان از مزایای طرح بهبود تحصیلی بهره گرفته‌اند.

 

وی افزود: هم اکنون بیش از ۱۲ هزار نفر از دانشجویانی که عضو چرخه حمایتی زنان سرپرست خانوار هستند کمک شهریه دریافت می‌کنند چرا که فکر می‌کنیم که اگر این فرزندان تحصیلات داشته باشد می‌توانند با موفقیت وارد اجتماع شوند.

 

بریمانی با بیان اینکه ۲۴۳ کلینیک مددکاری در سراسر کشور در حال فعالیت است گفت: این کلینیک‌ها در چرخه توانمندسازی تخصص دارند و خدمات مشاوره ای به زنان ارایه می‌کنند. در حال حاضر اعتبارات دیگری به صورت غیرمستقیم وجود دارد که ما این بودجه ها را به سمت توانمندسازی سوق می‌دهیم.

 

وی با تاکید بر اینکه توانمندسازی تخصص نیاز داشته و زمان بر و هزینه بر گفت: باید اعتبارات ویژه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار برای ما دیده شود چرا که تعداد آنها بسیار است و ما اعتقاد داریم بخش عمده آنها قابلیت توانمندسازی دارند مگر اینکه از کار افتاده و یا مسن باشند.

 

مدیرکل دفتر توانمندسازی خانواده، کودکان و نوجوانان بهزیستی تاکید کرد: امکان بازتوانی اغلب زنان سرپرست خانوار وجود دارد ولی با ابزارهای بازتوانی که یکی از این ابزارها اعتبارات کافی و مناسب است.

 

نمی‌توانیم سالیانه ۱۰ درصد زن سرپرست خانوار را از چرخه حمایت خارج و جایگزین کنیم.

 

وی ادامه داد: اعتبارات ما راضی کننده نیست و با این بودجه نمی‌توانیم به پیش‌بینی برنامه توسعه پنجم مبنی بر خروج سالیانه ۱۰ درصد از افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی از چرخه حمایتی و دریافت مستمری برسیم.

 

بریمانی گفت: پیشنهاد برای پیش بینی اعتبار جداگانه‌ای در بخش توانمندسازی زنان سرپرست خانوار داده ایم که اگر با آن موافقت شود می‌توانیم فعالیت‌ها را توسعه بدهیم.
 

        چندی پیش روزنامهٔ گستاخ کیهان در مطلبی سراسر توهین به مرجعیت و روحانیت اصیل و مستقل ایران، از آیت الله سید علی‌محمد دستغیب با عنوان «روحانی نمای آلت دست منافقین» نام برده بود. در روز قدس هم نماینده رهبر در سپاه با هجوم به مسجد قبای شیراز در توهینی کم نظیر آیت الله دستغیب را مصداق «شجره خبیثه» عنوان کرد و گفت: «ما مردم!! علی‌محمد دستغیب را نماینده خود نمی‌دانستیم و نمی‌دانیم و نخواهیم دانست». 

اما نماینده سوم رهبر یعنی امام جمعه مشهد -علم الهدی- که سابقه حمایت از انجمن حجتیه و مخالفت با مرحوم امام خمینی را دارد خواست که از سایر نماینده‌های «آقا» در توهین به مراجع عقب نماند، به همین خاطر گفته است: «علی محمد دستغیب یك آدم كج‌سلیقه‌ای است كه فاقد بسیاری از موقعیت‌های علمی و فكری مخصوصا در عرصه‌های سیاسی است و طبیعی است آدمی كه از نظر معلومات در یك حد ضعیفی باشد و شخصیت روحانی‌اش هم مقبولیت عمومی نداشته باشد، در هر فتنه ای ابزار دست دیگران شده و در استخدام آن جریانی درآید.» این خلاصه‌ای از جسارت‌ها و توهین‌هایی است که سه نماینده «رهبر» در چند روز اخیر نسبت به آیت الله دستغیب داشته‌اند. حتماً در این توهین کردن‌ها مزایای از طرف «بیت» در نظر می‌گیرند که آقایان نماینده در جسارت و توهین کردن، مسابقه گذاشته‌اند! 

اما علت این عصبانیت و فحاشی چیست؟ آیت الله دستغیب در جلسات تفسیری که در ماه مبارک رمضان تشکیل می‌شود، ضمن تفسیر آیات سوره ابراهیم دربارهٔ «شجره خبیثه» فرموده بود: «کسانی که می‌خواهند همه تابع آن‌ها باشند و ادعای برتری بر همه عالم را دارند از مصادیق شجره خبیثه هستند». این کلام که بر گرفته از قرآن و احادیث است، باعث خشم آقایان شده است که «چرا به رهبر گفته‌ای شجره خبیثه»! مگر فرعون که مصداق عینی و حتمی شجره خبیثه است نمی‌گفت: «هر کس غیر از من برای خودش بزرگتری انتخاب کند او را به عذاب شدید می‌رسانم، او را در زندان حبس و شکنجه می‌دهم»؟ مگر فرعون ادعای خدایی و بزرگتری بر همه عالم را نداشت: «انا ربکم الاعلی»؟ آیا اینکه بگوییم: «هر کس بدون دلیل ادعای وجوب اطاعت همهٔ عالم از خود را داشته باشد، شجره خبیثه است» حرفی خلاف قرآن و سنت است که آقایان را به خشم آورده است؟ 

دومین موردی که باعث خشم این قدرت طلبان شده است، این کلام آیت الله دستغیب می‌باشد: «به نظر بنده این قانون اساسی بهترین قوانینی است که در جهان وجود دارد. چرا که بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید دستغیب، ... و مرحوم آقای منتظری آن را تنظیم کرده‌اند، و به تأیید مراجع و مردم و مرحوم امام خمینی رسیده است. اما شرط کارآیی این قانون این است که ولی فقیه جزئی از قانون باشد نه مسلط بر آن». این کلام هم که عین اصل ۱0۷ قانون اساسی است که به صراحت می‌گوید: «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است». یعنی رهبر و اختیارات او جزئی از قانون اساسی است نه مسلط بر آن.

اما در این نوشته بد نیست محض اطلاع آقایان خود بزرگ‌بین، مقایسه‌ای بسیار مختصر بین جناب آقای خامنه‌ای رهبر، مقتدا، و به قول خودشان «عزیز دل» این جریان هتاک و جناب آیت الله دستغیب که مورد توهین آن‌ها قرار گرفته است، صورت گیرد. این مقایسه در زمینه سابقه مبارزات انقلابی، میزان محبوبیت، سابقه و توان فقهی انجام می‌گیرد.

سابقه مبارزات انقلابی

از آنجا که بیت آیت الله شهید دستغیب از همان ابتدای شکل گیری انقلاب در متن جریان مبارزه قرار داشتند، بدیهی است که آیت الله سید علی‌محمد دستغیب هم به عنوان عضوی از این خانواده پر فضیلت به طور کامل در رهبری مبارزات استان فارس نقش داشته باشد. این نقش تا اندازه‌ای بود که وقتی ساواک در سال‌های پایانی مبارزه برای کنترل جریان انقلاب، بیشتر از حربه زندان و تبعید استفاده کرد نوک پیکان حمله را آیت الله دستغیب تشخیص داد. 

در اسنادی که بعد از پیروزی انقلاب از ساواک به دست آمد، معلوم شد ساواک با مراجعه و نظر خواهی از روحانی‌هایی که با جریان انقلاب میانه خوشی نداشتند، بیشترین فشار را به آیت الله دستغیب آورده است. در یکی از این اسناد، رئیس ساواک شیراز در مکالمهٔ تلفنی با یکی از روحانیون مشهور شیراز می‌خواهد که رهبران جریان مبارزه را معرفی کند که او می‌گوید: «اگر می‌خواهید شیراز آرامش داشته باشد، جلوی سید علی‌محمد دستغیب را بگیرید». بعد از این است که رژیم شاه تصمیم می‌گیرد ایشان را زندانی و بعد تبعید نماید و تمام این موارد در حالی است که شهید دستغیب نیز در شیراز حضور دارد و ساواک خواهر زاده ایشان یعنی آیت الله دستغیب را زندان و تبعید می‌کند.

این مختصری از سابقه انقلابی آیت الله دستغیب است. در مقابل از جمله مواردی که آیت الله خامنه‌ای در رژیم سابق به زندان و تبعید محکوم شد، موردی است که ساواک او را به جرم پخش کردن اعلامیه‌های مرحوم آیت الله منتظری دستگیر و زندان می‌کند. هر که مختصری از خرد و هوش سیاسی آگاهی داشته باشد، می‌داند فرق بسیاری است بین رهبری جریان انقلاب و مبارزه در یک شهر مهمی چون شیراز و استان فارس، با پخش کردن اعلامیه سایر رهبران مبارزات! اما سوای این مطلب، مسألهٔ بسیار مهمی که می‌تواند بسیاری از قضایای کنونی را بهتر مشخص کند، نحوه مبارزه و آشنایی با انقلاب است.
 
آیت الله دستغیب به سفرش استاد خود حضرت آیت الله نجابت سال‌ها قبل از شروع مبارزات در سال ۴۲ آیت الله دستغیب را نزد مرحوم امام می‌فرستد تا در درس او حاضر شود و از آن استفاده کند. می‌دانید که در زمان شاه نحله‌ها و روش‌های مختلفی در مبارزه با ظلم و شتم رژیم وجود داشت. از توده‌ای‌ها تا مذهبیون انقلابی از مرحوم شریعتی تا شهید مطهری از جبهه ملی تا مجاهدین خلق، از گروهایی چون مؤتلفه تا انجمن اسلامی دانشجویان (تحکیم وحدت). 

حال مسأله این است که مقایسهٔ بین این دو در این زمینه چه حاصلی دارد. گفته شد که آیت الله دستغیب در روش مبارزه و رهبری آن تابع مرحوم امام خمینی بوده است و به فرمودهٔ استاد خود «آقای خمینی امروز عَلم توحید را بر داشته است و همه باید او را همراهی کنند». اما جناب آقای خامنه‌ای به گفتهٔ خودش نحوه آشناییش با مبارزه به شناخت او از مرحوم نواب صفوی بر می‌گردد. به عبارت دیگر در حالی که امام خمینی حضور دارد و بارها با مبارزه مسلحانه مخالفت کرده است‌، اما آقای خامنه‌ای روش حذف و برخورد خشن با مخالفین را ترجیح می‌دهد و همراه با تفکر مؤتلفه و جریان ترورهای انقلابی می‌شود. 

خاطرات زیادی از مبارزین انقلابی چاپ شده است که در آن مخالفت شدید مرحوم امام با ترور و قیام مسلحانه آمده است و آیت الله دستغیب نیز همین روش را در مبارزه به کار می‌گیرد؛ و امروز هم ایشان بسیار بر صبر و حوصله و عدم مقابله به مثل با مهاجمین تفنگ به دست نظامی که به مسجد و خانهٔ ایشان حمله کرده‌اند، تأکید دارد و بارها اعلام کرده است کار ما تقوی و صبر است و بگذارید آن‌ها هم به کارشان یعنی خشونت و هجوم برسند. و باز امروز هم جناب آقای خامنه‌ای به مانند سابق، تز برخورد قهر آمیز با مخالفین را در نماز جمعه خود بیان می‌کند که فاجعه ۳۰ خرداد حاصل آن می‌باشد.

توان فقهی و علمی

همه می‌دانیم که فقط یک شبانه روز کافی بود که جناب حجة الاسلام خامنه‌ای تبدیل شود به آیت الله خامنه‌ای! هر که مختصری با نظام حوزه علمیه جهان تشیع آشنا باشد، می‌داند که توان اجتهاد و استنباط نیاز به ممارست و تمرین بسیاری در متون فقهی و روایی دارد تا شخصی که سال‌ها پیاپی مأنوس به بحث و تحقیق و تدریس است، به تدریج صاحب قدرت استنباط و اجتهاد شود. امروزه به خاطر گسترش علم فقه چه بسا ده‌ها سال تدریس در سطوح عالی حوزوی نیاز باشد که یک شخص در بیشتر ابواب فقه مسلط گردد و به اصطلاح «فقیه جامع الشرایط و مجتهد مطلق» گردد. حال نسبت به آیت الله دستغیب این ممارست کاملاً مشهود است. ایشان به سفارش استاد خود، هرگز از درس و بحث فقهی فاصله نگرفت. حتی در اوج دوران مبارزه و یا بعدتر در دوران دفاع مقدس، حوزه درس ایشان برقرار بوده است و تا کنون نیز ادامه دارد.

معمول است که مراجع بزرگ را با کتاب‌های فقه استدلالی آن‌ها می‌شناسند. به عبارت دیگر وقتی یک مجتهد شروع به تدریس درس خارج فقه و اصول خود نمود و به تدریج کتاب‌های حاصل از این تدریس‌ها چاپ شد، طلاب و علما با مراجعه به این کتاب‌ها سطح علمی آن مجتهد را تشخیص می‌دهند و به عنوان «مرجع تقلید» و مجتهد جامع الشرایط به مردم معرفی می‌کنند. حال قبل از آنکه رساله عملیه آیت الله دستغیب در سه سال پیش چاپ و توزیع شود، بیش از بیست جلد کتاب در ابواب مختلف فقه استدلالی از ایشان چاپ شده بود.

این در حالی است که بیش از ده سال است مردم محترم جنوب کشور و حتی شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس، به هر زحمتی که بوده است مسائل شرعی خود را از آیت الله دستغیب می‌پرسیده‌اند و از ایشان تقلید می‌کرده‌اند. اما ایشان مخالف چاپ رساله بودند. حال این امر را با آیت الله خامنه‌ای مقایسه کنید. اولین کتاب فقهی که از ایشان چاپ شده است همان «رسالهٔ عملیه» است! آن هم که یه گفته خود آیت الله خامنه‌ای همان رساله مرحوم امام بوده است!! به هر حال تا آنجا که حقیر اطلاع دارد، هیچ کتابی در فقه استدلالی از ایشان چاپ نشده است. همه می‌دانند که ایشان سال‌های زیادی از جریان تدریس و تحصیل حوزوی فاصله گرفته بود و به یک باره با یک تصمیم کاملاً سیاسی تبدیل به مجتهد صاحب استنباط و بعد هم مرجع تقلید گشت. 

به عنوان یک طنز تاریخی بد نیست به جریان ولایت فقیه و موضع آقای خامنه‌ای هم اشاره‌ای شود. در سال ۶۶ که آقای خامنه‌ای از حمایت‌های مرحوم امام از آقای موسوی با عنوان ولایت مطلقه فقیه خسته و آزرده شده بود، بعد از مخالفت‌های پنهان این بار در نماز جمعه تهران به صورت علنی با ولایت مطلقه فقیه از نظر امام و حمایت ایشان از آقای موسوی مخالفت کرد که امام هم در واکنش به وی، نامه‌ای رسمی نوشتند و از رسانه‌های آن زمان پخش کردند: «آنچه گفته شده است تا كنون، ویا گفته مى‏شود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است‏»! بعد از این جریان دوستداران مرحوم امام در تمام کشور شروع به تبیین معنای ولایت مطلقه فقیه از نظر امام کردند. از جملهٔ آن جلساتی بود که شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور برپا کرد که از جمله سخنرانان آن آیت الله سید علی‌محمد دستغیب می‌باشد! واقعاً عجیب است! کسانی که دیروز امام به آنها می‌گفت شما معنای ولایت فقیه را نمی‌فهمید، امروز به تبیین کنندگان نظر امام (ره) در مورد ولایت فقیه تهمت نفاق، آلت دست بودن، روحانی‌نما بودن و آنچه لایق خودشان است، می‌زنند!

میزان محبوبیت

متأسفانه امکان اینکه به طور مستقیم به این بحث پرداخته شود، وجود ندارد. اما شاخص‌هایی وجود دارد که می‌توان در اینجا به آن‌ها اشاره کرد. از جمله موارد قابل تأمل، انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ است. همه می‌دانیم کاندید مورد حمایت آقای خامنه‌ای چه کسی بود و نتیجه چه شد. از اولین سفرهای تبلیغاتی جناب آقای خاتمی، سفر به استان فارس و شهر شیراز بود. در این سفر آیت الله دستغیب در مسجد قبای شیراز پذیرای آقای خاتمی بود و به طور کامل از ایشان حمایت کرد. نتیجه این حمایت‌ها این بود که استان فارس جزء سه استانی بود که بیشترین درصد رأی را به آقای خاتمی دادند. 

شاخص دیگر برای دست یافتن به میزان محبوبیت، انتخابات مجلس خبرگان است. طبیعی و بدیهی است که نماینده رهبر در هر جا نماد او است و محبوبیت او محبوبیت رهبر را نشان می‌دهد. در انتخابات مجلس خبرگانسوم نماینده رهبر در استان فارس و امام جمعه آن موقع شیراز (حائری شیرازی) با آنکه جزء نامزدهای انتخابات بود حتی رأی لازم را هم نیاورد و جزء پنج نماینده استان فارس هم قرار نگرفت در حالی که آراء آیت الله دستغیب با اختلاف زیادی از نمایندگان سوم تا پنجم، در رأس قرار داشت.

در انتخابات دور چهارم هم نماینده جدید آقای خامنه‌ای در استان فارس (ایمانی) حتی نتوانست نصف رأیی که مردم فهیم استان فارس به آیت الله دستغیب دادند را برای خود جمع کند. این در حالی است که آیت الله دستغیب اجازه هیچگونه تبلیغی نداده بود و طوری شده بود که در بعضی شهرستان‌های استان فارس شایع کرده بودند که آیت الله دستغیب اصلاً نامزد نشده است یا انصراف داده است.اضافه بر این، انتخابات دور چهارم مجلس خبرگان در دولت نهم اتفاق افتاد که همان زمان هم نسبت به بعضی نتایج شبهات بسیار جدی وجود داشت به خصوص در استان فارس که نتیجه انتخابات حتی بعد از استان تهراناعلام شد! به هر حال انتخابات خبرگان شاخص خوبی از میزان محبوبیت آیت الله دستغیب فقط در استان فارس نسبت به آقای خامنه‌ای است. 

در انتها باید گفت بد نیست روزنامهٔ هرزه‌گوی کیهان به همراه سایر آقایان هتاک به جای آنکه از اموال بیت المال برای نشر دروغ و توهین و تهمت استفاده کند، ستونی را فراهم آورند تا در آن به سابقه علمی فقهی مبارزاتی آقای خامنه‌ای بپردازند تا اگر امثال این حقیر اشتباه می‌کنند هر چه زودتر توبه کنند.  

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست

 

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، احمدي‌نژاد عصريكشنبه در مراسم رونمايي از منشور كوروش، اين مراسم را تاريخي، باشكوه و پرمعنا دانست و اظهار داشت: "اين مراسم همه تاريخ، ملت‌ها، آزادگان، عدالتخواهان، موحدان جهان و انسان‌هاي بزرگ تاريخ را به هم پيوند مي‌زند." وی افزود: "اگرچه اين مراسم به منظور رونمايي از منشور كوروش برگزار مي‌شود، اما عناصر تنيده شده در اين منشورهمه قلوب، انديشه‌هاي پاك و ارزش‌هاي الهي و انساني را به هم گره مي‌زند. منشور كوروش معيار بسيار ارزشمندي براي ارزيابي‌هاي تاريخي و عملكرد سياستمداران و حاكمان تاريخ است و بر آزادی و آزادگی تاکید دارد. كوروش وقتي سرزميني را فتح مي‌كند، به حقوق، دارايي، موجوديت و شخصيت مردمان آن سرزمين احترام مي‌گذارد و براي آنان كمال آزادي را قائل است."

 

 

رئیس دولت جمهوری اسلامی منشور كوروش را حقيقت يگانه‌پرستي دانست و خاطرنشان كرد: "حركت كوروش براي فتح بابل در حقيقت براي دفاع از قوم يگانه‌پرست آن زمان يعني پيروان حضرت موسي(ع) بود. كوروش براي نجات يگانه‌پرستان كه در چنگال ظالمان به اسارت درآمده بودند، حركت كرد و بعد از فتح بابل، فرمان آزادي عقيده و انديشه را صادر كرد و اين همان چيزي است كه همه پيامبران و يگانه‌پرستان آن را فرياد مي‌زدند."

 

 

 

حرفهائی پررنگتر و کاملتر از حرفهای کورش

 

احمدي‌نژاد در سخنان خود تحریرات کورش را حتی پررنگ تر کرد و حرفهائی از خود به آن افزود و با بيان اينكه منشور كوروش منشور دفاع از مظلومين و ايستادگي در برابر ظالمان است، گفت: "كوروش مي‌گويد تا روزي كه من پادشاه ايران، بابل و كشورهاي جهات اربعه هستم، نخواهم گذاشت كسي به ديگري ظلم كند و اگر كسي مظلوم واقع شد، حق وي را از ظالم خواهم گرفت و ستمگر را مجازات خواهم كرد. منشور كوروش نشان‌دهنده لغو سلطه انسان به انسان و برده‌داري است. كوروش در اين منشور گفته است تا روزي كه زنده است، نخواهد گذاشت شخصي ديگران را بدون پرداخت مزد به بيگاري بگيرد و كسي مردان و زنان را به عنوان غلام و كنيز خريد و فروش كند."

 

 

 

رئیس دولت در تصحیح و ویراستاری منشور كوروش، آنرا منشور احترام به حقوق انسان‌ها دانست و تصريح كرد: "كوروش مي‌گويد هركس به هر شغلي كه علاقه دارد مي‌تواند آن را انتخاب كند مشروط بر اينكه به حقوق ديگران لطمه وارد نشود. امروز بشريت بيش از هميشه به تاريخ يگانه‌پرستي نيازمند است. امروز ملت‌ها محتاج احترام به كرامت انسان‌ها و به رسميت شناختن حقوق آنها، مقابله با ظلم، ستمگري و دفاع از مظلوم هستند ولي متأاسفانه سازوكارهاي حاكم بر جهان و مديريت موجود در جهان قادر به تأمين آن نبوده است. اين جلسه هشدار و بيدارباشي به همه حاكمان، مديران و مدعيان جهاني است كه اگر مي‌خواهند در جهان جاويد بمانند، تنها راه موجود، احترام به اصول و ارزش‌هاي انساني است كه در منشور كوروش به آن تأكيد شده است."

 

 

 

 

احمدي‌نژاد رونمايي از منشور كوروش را تأكيدي بر عظمت و عزت ملت ايران دانست و اظهار داشت: "امروز همه ملت‌ها متوجه اين موضوع هستند كه سخن از ايران صرفاً سخن از يك جغرافيا، نژاد و قوم خاصي نيست بلكه سخن از موجوديت انسان، فرهنگ و ارزش‌هاي اصيل انساني، الهي، عدالت و يگانه‌پرستي است. ملت ايران در طول تاريخ پرچمدار ارزش‌هاي متعالي بوده‌ است. ملت ايران همواره ملتي موحد و عدالتخواه بوده و در طول تاريخ به ساير ملت‌ها و فرهنگ، آداب و رسوم انسان‌ها احترام گذاشته و هميشه مدافع مظلومان و در نقطه مقابل ستمگران تاريخ قرار داشته است. همواره از سرزمين ايران انديشه الهي و انساني، عدالت و عرفان منتشر شده است و رونمايي از منشور كوروش تأكيدي بر اين موضوع است كه در طول تاريخ همه توانمندي‌هاي ملت ايران با سخاوتمندي در اختيار ساير ملت‌ها قرار گرفته است. ملت ايران همواره داشته‌هاي علمي، فرهنگي، هنري و حتي مادي خود را با انصاف و از روي عشق و محبت با ساير ملت‌ها تقسيم كردند."

 

 

 

 

وی گفت: "كساني كه تصور مي‌كنند با هياهو و بعضي اقدامات سخيف و پيش‌پا افتاده مي‌توانند مانع شكوفايي ملت ايران شوند، بدانند ملت ايران همواره موحد و پرچمدار عدالت بوده و در كمال آگاهي و اختيار، دين كامل و كامل دين را از سرچشمه اصلي آن يعني پيامبر گرامي اسلام(ص) و خاندان مطهر ايشان دريافت كرده و همه موجوديت خود را براي شكوفايي و بالندگي انديشه‌هاي نهفته در دين اسلام به كار برده است. امروز روح جمعي و تمدن‌ساز و فرهنگ‌آفرين ملت ايران بيدار شده و حركت عمومي ملت ايران براي برپايي فرهنگ اصيل انساني و عدالتخواهي به راه افتاد و كاروان ملت ايران به سمت بازآفريني تمدني نوين كه بر پايه عدالت و محبت استوار است به راه افتاده و هيچ قدرتي در جهان قادر نيست از حرکت آن جلوگیری کند."