جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


ویدیویی دیگر از منزل مهدی کروبی

Posted:

متکی: عملکرد برخی اعضای دولت در زمینه سیاست خارجی، بر شاخه نشستن و بن بریدن است

Posted:

انتقاد وزیر خارجه از انتصابات اخیر احمدی نژاد


جـــرس: در پی سخنان جنجال برانگیز معاون و نماینده محمود احمدی نژاد در مورد "نسل کشی ارامنه توسط ترکهای عثمانی" و اعتراضات رسمی دولت ترکیه نسبت به این موضوع، منوچهر متکی، اظهارات نماینده ویژه رئیس دولت را "سبب تضعیف" دستگاه دیپلماسی کشور دانست و ضمن انتقاد تند از این روند، خاطرنشان ساخت که سیاست خارجی محل "ناپخته سخن گفتن" نیست.


طی روزهای اخیر، رسانه‌های ترکيه به نقل از خبرگزاری رسمی ايرنا نوشته‌ بودند که حميد بقايی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و نماينده ويژه رئيس‌ دولت در آسيا، طی همايش "ایران، پل پیروزی"، که چهارشنبه هفته اخیر در تهران برگزار شد، از "نسل‌کشی ارامنه" توسط امپراتوری عثمانی سخن گفته است. در پی این مسئله ترکیه نیز خواستار توضیح رسمی مقام‌های تهران شد و مقامات دیپلماتیک ایران را در تنگنای پاسخگویی قرار داد.


تا کنون دولت ایران در پاسخ به این اعتراض خاطرنشان کرده است که "سخنان حمید بقایی درست منعکس نشده است.


به گزارش ایلنا، منوچهر متکی، روز دوشنبه ۱۵ شهریور (۶ سپتامبر) اظهارات اخیر حمید بقایی، نماینده ویژه محمود احمدی نژاد در امور آسیا را "سبب تضعیف دستگاه دیپلماسی ایران" دانست و خاطرنشان کرد "مشخص نیست که بقایی بر اساس کدام مسئولیت و از چه جایگاهی اینگونه سخنان نسنجیده را بیان می کند، در حالیکه هنوز آثار منفی اظهارات اخیر ایشان که موجب بروز مشکل در روابط خارجی شد، از بین نرفته است."


بقایی که اظهارات پیشین اش درباره "نسل کشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی" واکنش مقامات ترکیه را به دنبال داشت، روز یکشنبه ۱۴ شهریور (۵ سپتامبر) به خبرگزاری ایلنا گفته بود احمدی نژاد، با اختیارات خود نمایندگان ویژه را انتخاب کرده است و همچنین از انتخاب نمایندگان ویژه رئیس جمهوری در حوزه های آفریقا و آمریکای جنوبی خبر داده بود.


متکی همچنین از مسئولان دولتی خواست که "با ناپخته سخن گفتن"هزینه کشور در عرصه سیاست خارجی را بالا نبرند و تاکید کرد که تضعیف دستگاه سیاست خارجی ایران "در شرایط کنونی آن هم توسط برخی از اعضای دولت مصداق بارز بر شاخه نشستن و بن بریدن است."


طی هفته های اخیر، محمود احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان نماینده ویژه خود در امور خاورمیانه، حمید بقایی را به عنوان نماینده ویژه در امور آسیا، محمد مهدی آخوندزاده را به عنوان نماینده ویژه در امور دریای خزر و ابوالفضل ظهره وند را به عنوان نماینده ویژه در امور افغانستان منصوب کرده بود.


گفتنی است مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، اقدام رئیس دولت در انتصاب نمایندگان ویژه در امور خاورمیانه، آسیا، خزر، افغانستان را مغایر قانون اساسی دانسته و به گزارش الف،  با اشاره به اصل ۱۲۷ قانون اساسی ایران اعلام کرده است "انتصاب نمایندگان ویژه از سوی رئیس دولت، باید به تایید هیات وزیران برسد و مانند سایر مصوبات دولت ضمن ابلاغ، برای رئیس مجلس هم فرستاده شود تا چنانچه مغایر قوانین جاری باشد، برای تجدید نظر به هیات وزیران بازگردانده شود."


در گزارش این مرکز وابسته به مجلس و تحت ریاست احمد توکلی، همچنین از "فقدان تخصص و تجربه کافی" برخی از نمایندگان ویژه منتخب رئیس دولت ابراز نگرانی شده و تاکید گردیده است که نمایندگان ویژه، درمورد مسائل و شرائط خاص و به عنوان مسئولین پیگیری "پرونده های معینی" تعیین می شوند و جایگزین نهاد های مسئول در سیاست خارجی نمی شوند.


بر اساس این گزارش، پیگیری پرونده های محوله به نمایندگان ویژه، باید تنها شغل و مسئولیت این افراد باشد و علاوه بر این، میان سابقه و تخصص این افراد با پرونده محوله به آنها تناسب وجود داشته باشد و این افراد "از ورزیدگی دیپلماتیک" برخوردار باشند.


همچنین در این گزارش آمده است: "از سویی اقدامات نمایندگان ویژه باید مورد تایید نخبگان سیاسی داخلی باشد و از سوی دیگر کشور های خارجی نیز با توجه به تعهدات و عملکرد، آنان را مورد اعتماد و قابل مذاکره بدانند."


به گزارش الف، مرکز پژوهش های مجلس با اشاره به اینکه امکان نظارت بر تصمیمات و فعالیت های این نمایندگان ویژه وجود ندارد و "طبیعا وزیر امور خارجه هم می تواند مدعی شود که مسئولیتی در قبال اقدامات این نمایندگان ندارد" و اشاره به سخنان اخیر رهبر ایران، انتصاب نمایندگان ویژه را مورد تردید قرار داده است.


در پی انتصاب نمایندگان ویژه توسط محمود احمدی نژاد، بعضی از نمایندگان مجلس و چهره های سیاسی کشور، این اقدام را "موازی کاری" و ناشی از اختلافاتی دانسته بودند که میان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری و وزارت امور خارجه پیدا شده است.

 

انتشار ابعادی دیگر از وقایع روز قدس شیراز

Posted:

ایجاد حریق در بخش هایی از مسجد قبا توسط لباس شخصی ها

جـــرس: بنا به اخبار موثق و شاهدان عینی، در جریان حملات سازماندهی شدۀ لباس شخصی ها و شبه نظامیان بسیجی به مسجد قبای شیراز، که با سنگ پرانی، هتاکی و ایجاد حریق در آن مکان مقدس همراه بود، چندین جلد قرآن کریم و کتب ادعیه و معارف اسلامی آن مسجد دچار سوختگی گردید، که نهایتا این آتش سوزی توسط افراد مستقر در مسجد خاموش می شود.


به گزارش خبرنگار جرس از شیراز، موج جدید حملات بسیجیان به مسجد قبا و محل تجمع علاقه مندان و مقلدان آیت الله علی محمد دستغیب، از شامگاه پنجشنبه و بامداد روز قدس (جمعه) آغاز شد و در اواسط روز جمعه ١٢ شهریورماه ۸۹ و بعد از مراسم روز قدس، به اوج خود رسید. بر اثر حملات بسیجیان و شبه نظامیان ، تعدادی از مردم، طلبه ها و مقلدین آیت‌الله دستغیب، مورد جراحت و خونریزی شدید و بعضا بازداشت قرار گرفتند.


بنا بر اخبار واصله از افراد مستقر در مسجد قبا به خبرنگار جرس، حمله کنندگان در زمان حمله، اقدام به آتش زدنِ دربِ پشتی مسجد (در کناری صندوق صالح) می نمایند؛ که این حریق به سوختگی چندین جلد قرآن کریم و کتب ادعیه و معارف اسلامی منجر گردید تا نهایتا این آتش سوزی توسط افراد مستقر در مسجد خاموش شد.


همچنین آمده است که مهاجمان به باتوم- کلاه خود- سپر و اسپری فلفل مجهز بوده و هنگام تهاجم به مسجد با مقاومت افراد مستقر در مسجد مواجه شده و درگیری شدیدی بین طرفین روی می دهد که منجر به زخمی شدن افرادی از هر دو طرف می گردد.
تعدادی از مجروحان حامی آیت ا... دستغیب پس از فرستاده شدن به بیمارستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند که نام افرادی چون اسلامی نسب(فرزند شهید)- قربانی(فرزند شهید)- احمد قائدیان(جانباز)- احمد جعفری- حجت خیر اندیش- محسن حق جو- عباس حق جو- روح ا... ذاکری و مجید قره خانی به چشم می خورد.

 


در این گزارش همچنین آمده است بخش زیادی از تجهیزات کتابخانه مسجد از قبیل کامپیوتر- میز و صندلی ها دچار خسارات جدی شده و تقریبا تمامی شیشه های مسجد شکسته شده اند.


همچنین شاهدان عینی بیرون مسجد به خبرنگار جرس گزارش داده بودند که شاهد تخلیه قلوه سنگ درمقابل مسجد نو و ظهراب بیگ توسط ماشینهای باری بوده اند.

در این گزارش ها، علاوه بر پرتاب سنگ توسط فلاخن، استفاده نیروهای بسیج از تفنگ ساچمه ای از سمت مسجد نو بسمت مسجد قبا نیز آورده شده است.


این در حالی است که در شب نوزده رمضان در حسینیه ثار ا... سپاه بر لزوم برخورد جدی با آیت ا... دستغیب و مسجد قبا تاکید شده بوده است.

گزارش منابع خبری و شاهدان عینی، همچنین از علیزاده نماینده رهبری در سپاه فجر فارس و عزیزی فرماندار سابق شیراز به عنوان تحریک کنندگان اصلی این حمله نام برده اند.

 


تعیین وثیقه دو میلیارد ریالی برای حشمت الله طبرزدی

Posted:

جرس: برای آزادی موقت حشمت‌الله طبرزدی، قرار وثیقه 200 میلیون تومانی از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران تعیین شده است.

 

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این در حالی است که این قرار وثیقه به وکلای وی ابلاغ نشده و فقط به دست این فعال سیاسی در زندان رجایی شهر کرج رسیده است. لازم به ذکر است که به دلیل عدم دسترسی وکلا به پرونده، آنان تاکنون موفق به رویت نسخه ای از این قرار نشده اند.


گفتنی است این قرار پس از ارسال به زندان‌های اوین و کچویی که طبرزدی مدتی را در آنها به سر برده بود، سرانجام در زندان رجایی شهر به دست وی رسید.

 

قرار است 16 شهریور، سومین جلسه دادگاه مهندس طبرزدی در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیر عباس برگزار شود.

 

حشمت الله طبرزدی که بارها اعلام کرده بود باید بدون قید و شرط از زندان آزاد شود، به عنوان سخنگوی شورای همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر و همچنین دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران هم اکنون بیش از هشت ماه است که در بازداشت بوده، که سه ماه اخیر را به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده و در شرایط سخت و با امکانات بهداشتی بسیار کم نگهداری می شود.
 

بی برنامه ترین دولت بعد از انقلاب

Posted:

نیما رایین
جرس: شهریور که پایان رسد کشور برنامه توسعه ندارد.هم مدت برنامه چهارم به سر آمده است وتمدید آن نیز به اتمام رسیده است هم اینکه دولت هنوز برنامه پنجم را نهایی نکرده است ودر میانه راه بررسی از مجلس آنرا پس گرفت.برنامه چهارم اولین اجرای برنامه این دولت بود وتدوین برنامه پنجم اولین تجربه تدوین برنامه این دولت بود.در برنامه چهارم طبق گزارش نهادهای نظارتی انحراف از برنامه بالای 50درصد است به طوریکه رئوس کلی آن اصلا اجرا نشده است ،در تدوین برنامه پنجم نیز طبق گفته نمایندگان مجلس این برنامه اصلا کمیت بردار نیست ونمی توان بر آن نظارت کرد وفاقد ویژگی های یک برنامه توسعه ای است

 

دوهفته دیگه کشور بدون برنامه

 

به گزارش ایلنا ،دو هفته ديگر مهلت دولت براي اجراي برنامه چهارم توسعه به پايان مي‌رسد اين درحالي است كه برنامه پنجم هنوز آماده نيست. درحالي كه لايحه برنامه پنجم توسعه به عنوان دومين برنامه منطبق بر سند چشم انداز بايد مطابق زمان بندي ابتداي سال 89 اجرايي مي‌شد اما ارايه ديرهنگام لايحه برنامه پنجم به مجلس و تداخل زمان تصويب آن با قانون هدفمند كردن يارانه‌ها سبب شد تا اين لايحه براي شش ماه نخست سال 89 تمديد شود. احمدي‌نژاد در آخرين كنفرانس مطبوعاتي خود با خبرنگاران كه ابتداي تيرماه برگزار شد، در پاسخ به سئوال خبرنگار ايلنا در خصوص پايان يافتن برنامه چهارم و زمان اجرايي شدن برنامه پنجم گفت كه براساس مصوبه مجلس برنامه چهارم تا پايان شهريورماه تمديد شده است.این در حالی است که دولت در اقدامی عجیب خواستار استرداد برنامه پنجم از مجلس به دولت شده است . با توجه به اينكه قانون بودجه سال 90 كل كشور بايد برمبناي قانون برنامه پنجم تدوين شود، در نبود اين قانون تكليف بودجه‌ريزي كشور نيز نامشخص است. دولت هرساله بخشنامه بودجه سال آينده را برمبناي اهداف برنامه‌هاي توسعه‌اي و در قالب يك برش يك ساله به دستگاه‌ها ابلاغ مي‌كند تا برمبناي آن بودجه سال آينده به دستگاه بودجه‌ريزي كشور كه امروز معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي است، ارايه شود.

 

.این در حالی است که دولت احمدی نژاد از سال 86تاکنون گزارشی از اجرای  برنامه چهارم  به مجلس ارائه نکرده است در صورتی که طبق قانون ملزم به دادن چنین گزارشی به مجلس است .  بنا بر گفته های  کارشناسان اقتصادی مرور کارنامه اجرای برنامه چهارم توسعه ، به عنوان اولین برش از چشم انداز1404نشان از آن دارد که دولت موفقیتی کمتر از 50درصد در اجرای این برنامه کسب کرده است.

 

تضاد با برنامه چهارم از ابتدا

 

پس ازآنكه دولت نهم ، در مقام تصدی گری امور اجرایی کشور، قرار گرفت کمترین اهتمام را در اجرای این قانون مهم کشور به عمل آورد وبه کرات در مقام انتقاد از آن بر آمد. انتقادهای دولت نهم نسبت به برنامه چهارم غالبا از سه منظر مباني،سیاسی و اقتصادي صورت گرفته است. به زعم مسوولان دولت نهم، برنامه چهارم توسعه،به لحاظ مبانی مبتنی بر نگرش های سرمایه داری وغرب گرایانه است که در نهایت به توزیع ناعادلانه ثروت منجر می شود. اولين بار محمود احمدی نژاد موضع صریح خود را در خصوص برنامه چهام توسعه ،در جمع همایش اساتید بسیجی در مشهد در سال 86 عنوان کردوبا بیان اینکه برنامه چهارم توسعه ،مبتنی بر نگرش های غربی است،از اساتید بسجی خواست که در تدوین برنامه پنجم توسعه،مبتنی بر الگوهای اسلامی - ایرانی به دولت کمک کنند.

 

نکته اساسی آن است که در اجرای برنامه چهارم توسعه،دولت رفتاری متناقض را در پیش گرفت.بدین شکل که تلاش کرد تا روی شاخص های اجتماعی از جمله نرخ بیکاری سرمایه گذاری کندوباحمایت از بنگاههای کوچک و زود بازده،سعي کرد تا به اهداف اجتماعی موردنظر دست پیدا کندغافل از اینکه کاهش نرخ بیکاری تنها در سایه تحقق شاخص های رشد اقتصادی سرمایه گذاری و بهره وری ممكن است. این غفلت عملا باعث شد تا از يك سو کشور فرصت طلایی را که برای رشد در اختیار داشت، به راحتی از دست بدهد واز سوی دیگر چسبندگی بودجه جاری کشور به دلارهای نفتی چنان بالا گرفته که کارشناسان را نسبت به پیامدهای منفی سیاسی –اجتماعی کاهش درآمدهای نفتی ودر نتیجه کسری بودجه وکاهش رفاه اجتماعی در سالهای آینده نگران کرده و پيش بيني مي شود حتي حفظ شرايط موجود كشور نيز به سختي ممكن باشد.

 

اما اجرای این برنامه از سوی مجلسیان با انتقاد شدید روبه رو بود تا جاییکه رییس مجلس نیز در فروردین ماه به این موضوع اشاره کرد وخواستار جبران این موضوع در برنامه پنچم شد .

 

انحرافات 240درصدی برنامه چهارم

 

از سوی دیگر به گزارش مهر و به گفته غفار اسماعیلی نماینده مجلس ،« برنامه چهارم توسعه بودجه سالانه در بعضى موارد تا ۲۴۰ درصد انحراف داشت كه اين موضوع عارضه فوق العاده بدى بود ومتاسفانه در ارتباط با سياست گذارى نظارتى بايد اشاره كرد كه بعد نظارتى برنامه پنجم نسبت به برنامه هاى چهارم و سوم ضعيف تر است.وى همچنین افزود: در همايش بررسى برنامه پنجم كه از سوى مجلس برگزار شد برآيند مقالات حاكى از اين بود كه در برنامه پنجم انحراف از برنامه چشم انداز و سياست هاى اصل ۴۴ بوضوح ديده مى شود كه اين موضوع ايجاد تغييرات اساسى و زير بنايى در برنامه پنجم از سوى مجلس را ضرورى مى سازد.اسماعيلى در ارتباط با آمارى و ارقامى بودن برنامه پنجم، اظهار داشت: متاسفانه در برنامه چهارم توسعه بودجه سالانه با برنامه در بعضى موارد تا ۲۴۰ درصد انحراف داشت البته در اين برنامه درباره اهداف هم در بسيارى از موارد به صد در صد خواست پيش بينى شده نرسيديم و اهداف ذكر شده محقق نشد.»

 

همچنین به گزارش خبر آن لاین علی ادیانی راد نماینده قائم شهر این نماینده به استناد گزارشات دیوان محاسبات و مرکز پژوهش‌های مجلس، گفت: 173 آیین نامه لازم برای اجرای قانون برنامه چهارم  از سوی دولت ارائه و تصویب نشده و فقط 80 فقره مصوب شده است.وی افزود: طبق گزارش مرکز پژوهش‌ها، 514 بند از قانون برنامه چهارم یا غیرقابل ارزشیابی است یا اصلا تحقق نیافته است.»

 

انحرافات دولت از برنامه چهارم به حدی بود که در مجلس اصولگرای هشتم پیشنهاد تحقیق وتفحص از اجرای این برنامه رای آورد به‌همین منظور هیات تحقیق و تفحص این موضوع شکل گرفت واین هیات  از سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور، مرکز پژوهش‌های مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری و مرکز مطالعات استراتژیک خواست تا گزارشات خود از انحراف دولت از برنامه چهارم را ارائه دهند.

 

به گزارش آفتاب و به گفته ولی اسماعیلی نایب رئیس این هیات تحقیق و تفحص، "بر اساس گزارش‌های سازمان  در برنامه چهارم قرار بود که نرخ سرمایه‌گذاری 5/12 درصد باشد ولی به کمتر از 5 درصد رسید یا طی دو سه سال برنامه باید 82 میلیارد دلار هزینه می‌شد ولی حدود 270 میلیارد دلار هزینه شد. علاوه بر این دولت طبق مفاد برنامه چهارم توسعه موظف به هزینه‌کرد 82 میلیارد دلار بود، ولی تا پایان سال 1387 بیش از 271 میلیارد دلار هزینه کرد، با این وجود به اهداف ترسیم شده در بخش‌های مختلف قانون هم نرسید»

 

بنا بر این گزارش به گفته سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و مرکز پژوهش‌های مجلس از 242 آیین‌نامه و دستورالعمل برنامه چهارم، فقط 117 عدد تدوین شده است. در برنامه چهارم رشد اقتصادی 8 درصد پیش بینی‌شده بود ولی حدود 6 درصد محقق شد. نرخ تورم باید تک رقمی می‌شد، در صورتی که براساس آمار بانک مرکزی نرخ تورم در آخرین سال برنامه به بیش از 25 درصد افزایش یافت. نرخ رشد نقدینگی از 20 درصد برنامه به حدود 34 درصد افزایش یافت.

 

همچنین در برنامه چهارم قرار بود که نرخ سرمایه‌گذاری 5/12 درصد باشد ولی به کمتر از 5 درصد رسید یا طی دو سه سال برنامه باید 82 میلیارد دلار هزینه می‌شد ولی حدود 270 میلیارد دلار هزینه شد. علاوه بر این دولت طبق مفاد برنامه چهارم توسعه موظف به هزینه‌کرد 82 میلیارد دلار بود، ولی تا پایان سال 1387 بیش از 271 میلیارد دلار هزینه کرد، با این وجود به اهداف ترسیم شده در بخش‌های مختلف قانون هم نرسید.

 

استرداد لایحه برنامه پنجم

 

در تازه ترین تحول در خصوص برنامه چهارم وپنجم دولت خواهان بازگشت برنامه پنجم به دولت شد .به گزارش فارس دولت در اعتراض به تغییرات کمیسیون تلفیق بر لایحه برنامه پنجم، خواستار استرداد آن از مجلس شده است.

 

بنا بر گزارش خبر آن لاین  این اولین بار نیست که دولت به مصوبات کمیسیون تلفیق اعتراض می‎کند. پیش از این نیز محمود احمدی‎نژاد از تغییرات اعمال شده توسط این کمیسیون بر لوایح بودجه سنواتی انتقاداتی را مطرح کرده بود. با این حال رای نهایی مجلس به عمده مصوبات کمیسیون تلفیق و اعمال نظرات این کمیسیون، مهر تاییدی به تغییرات کارشناسی اعمال شده بوده است.اما این بار، انتقادات دولت به تغییرات کمیسیون تلفیق از مرز اعتراض در قالب مصاحبه و برگزاری جلسات مشترک با دولت گذشته و به مرز نامه نگاری برای استرداد لایحه برنامه پنجم از مجلس رسیده است. »

 

 اختلاف برسر محتوای لایحه تقدیمی از سوی دولت برای برنامه پنجم توسعه در حالی افزایش یافته است که این لایحه باید در سال گذشته توسط مجلس بررسی و تصویب می‌شد.

 

لایحه برنامه پنجم توسعه در دی ماه سال گذشته از سوی دولت تقدیم مجلس شد. این در حالی است که دولت باید زودتر از این‌ها لایحه را به مجلس ارائه می‌کرد.

 

به همین دلیل مجلس که در گیرو دار تصویب قانون بودجه سال 89 بود با کمبود زمان مواجه شد و نتوانست لایحه برنامه پنجم توسعه را در زمان مناسب بررسی کند. لذا نمایندگان بررسی لایحه را به سال جاری موکول کردند در حالی که برنامه پنجم توسعه باید از ابتدای امسال اجرایی می‌شد.

 

همین مسئله باعث شد تا نمایندگان دولت را به خاطر عدم ارائه سر وقت لایحه به مجلس مورد انتقاد قرار دهند. با این تاخیر دولت سال 89 بدون برنامه توسعه آغاز شد.

 

اما پس از این‌که نمایندگان مجلس لایحه پیشنهادی دولت را مشاهده کردند انتقادات از محتوای لایحه آغاز شد. انتقاداتی که حول محور کمی نبودن این برنامه متمرکز شده بود. بسیاری از نمایندگان معتقد بودند که در این برنامه هیچ خبری از آمار و ارقام مشخص و عینی نیست. مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در اردیبهشت سال جاری گزارش خود را در مورد لایحه برنامه پنجم به مجلس ارائه کرد.

 

 رئیس مرکز پژوهش‌ها در این گزارش به ابهامات و ایرادات لایحه برنامه پنجم اشاره کرد و یادآور شد که تصویب این‌چنینی این لایحه برای اعمال نظارت‌های مجلس مشکل‌آفرین خواهد بود.

 

توکلی در ادامه گزارش خود، از عدم ارائه گزارش عملکرد دولت از اجرای قانون برنامه چهارم توسعه یاد کرد و خطاب به نمایندگان گفت: «بدون ارزیابی دقیق از میزان تحقق اهداف برنامه چهارم، چگونه می‌توان برنامه پنجم را به دقت و کارشناسانه بررسی و تصویب کرد.»

 

گزارش مرکز پژوهش‌ها لایحه برنامه پنجم را «فاقد ویژگی‌های یک برنامه معمول"دانسته بود. در آن گزارش، آمده بود: «بررسی ویژگی‌های کلی لایحه برنامه پنجم در مقایسه با تعاریف نظری و حقوقی برنامه نشان از آن دارد که این لایحه به لحاظ ضوابط و مختصات لازم‌الرعایه فاقد ویژگی‌های یک برنامه معمول است»

 

مسعود باستانی: به اسم حمایت از ولایت و نظام، هرعمل غیر انسانی را مجاز می شمارند

Posted:

خطاب به مهدی کروبی


جـــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به هتاکی ها و خشونت لباس شخصی ها در حمله به منزل مسکونی مهدی کروبی، یکی از زندانیان سیاسی- مطبوعاتی محبوس در زندان گوهردشت کرج، با ارسال نامه ای به کروبی، ضمن ابراز تاسف از وقایع پیش آمده، حمایت کامل خود و هم بندان خویش را از وی اعلام نمود.


مسعود باستانی بعنوان یکی از روزنامه نگاران جنبش سبز، که در زندان گوهردشت کرج محبوس می باشد، خطاب به دبیرکل حزب اعتمادملی خاطرنشان کرده است "بنده به عنوان یکی از دوستان و علاقه مندان به شما که اکنون در زندان به سر می برم، معتقدم که امروز شما و میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد که به انواع و اقسام گوناگون با محدودیت ها و تعرض ها و توهین ها مواجه می شوید؛ در واقع تاوان سنگین وفاداری و پایبندی به اصول اساسی انقلاب و دفاع از حقیقت روشن، حمایت از خواسته های قانونی و مشروع ملت ایران را می پردازید."


بنا به گزارش منبع خبری جــرس، متن نامه مسعود باستانی به شرح زیر می باشد:


شنیدن اخبار مربوط به حوادث و اتفاقاتی که در شب قدر، 23 ماه مبارک رمضان در حمله و تعرض به منزل حضرتعالی رخ داد، بسیار دردناک و تأسف آور بود.


هتک حرمت شما و خانواده محترمتان که اینک به عنوان یکی از رهبران جنبش سبز مردم ایران محسوب می شوید، نمایانگر رفتار خشونت آمیز و وحشیانه از سوی کسانی است که در این روزها به اسم حمایت از ولایت و دفاع از نظام، هرگونه برخورد و عمل غیرقانونی، غیر انسانی و غیر شرعی با مخالفین خویش را مجاز می شمارند و به آن مبادرت می ورزند. عده ای خشونت طلب که همانند گروه های فشار عمل می کنند و متاسفانه اکنون از حمایت قاطعانه نهادهای نظامی، انتظامی و امنیتی نیز برخوردارند؛ و لذا می توانند بدون هیچ گونه ترس یا مانعی، شب هنگام به منزل یکی از روحانیون سرشناس و یکی از یاران وفادار امام و انقلاب یورش برده و به هر نحو ممکن قصد تعرض و هتک حرمت ایشان و بیت محترمشان را در سر بپرورانند.

تاسف بار اینکه در سال های گذشته هم شاهد تکرار آن با روحانیون مستقل و مراجع عالی قدر بوده ایم.


آقای کروبی
کارنامه درخشان حضرت عالی در دفاع از آزادی و جمهوریت نظام بر کسی پوشیده نیست و همگان به روشنی از سابقه شما در مبارزات حق طلبانه مردم ایران در قبل از انقلاب و بعد از آن آگاهند. تاسف بیشتر بنده که خود را فرزند انقلاب می دانم اینجاست که دستاوردهای گرانقدر آن را توسط عده ای انحصار طلب و خودکامه روز به روز کمرنگ تر شده و رو به انزوا می رود.


چگونه می توانیم از حکومت عدل علی یاد کنیم و همزمان شاهد باشیم هنگامی که در جامعه چند نفر بخواهند در منزلی به ذکر دعا و نیایش بپردازند، بلافاصله به فتنه گری و مزدوری برای آمریکا و اسراییل متهم می شوند و عده ای بدون هیچگونه دغدغه و آزادانه بیت شریف شما را محاصره کرده و آن را به آتش می کشند، چگونه است که نیروهای امنیتی و انتظامی که مسئولیت دفاع از حقوق مسلمانان جامعه را به عهده دارند؛ در مقابل اینگونه حرکات سکوت کرده و به این طریق عمل آنان را مباح جلوه می دهند.


جناب کروبی
بنده به عنوان یکی از دوستان و علاقه مندان به شما که اکنون در زندان به سر می برم، معتقدم که امروز حضرت عالی و جناب میرحسین موسوی و خانم رهنورد که به انواع و اقسام گوناگون با محدودیت ها و تعرض ها و توهین ها مواجه می شوید؛ در واقع تاوان سنگین وفاداری و پایبندی به اصول اساسی انقلاب و دفاع از حقیقت روشن، حمایت از خواسته های قانونی و مشروع ملت ایران را می پردازید.


من نیز که ناحق در حبس گرفتار شده ام به خدا شکوه می برم و به ایمان و عمل شما در نیل به اهداف مقدس انقلاب اسلامی و شکل گیری جامعه مردمسالاری اعتقاد راسخ دارم و امیدوارم به یاری خداوند روز به روز در اهداف خویش توفیق یابید.


مسعود باستانی/ روزنامه نگار/ 14 شهریور 1389 زندان رجایی شهر


گفتنی است طی روز گذشته نیز، چند تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان گوهردشت کرج، با ارسال پیامی خطاب به مهدی کروبی، از وی بابت پایداری در دفاع از حقوق مردم و تداوم راه، تشکر و دلجویی کردند.


زندانیان سیاسی مهدی محمودیان، عیسی سحرخیز، داود سلیمانی، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی و مجید توکلی، در پیام خود خطاب به مهدی کروبی، ضمن تقدیر از پایداری وی طی ماههای اخیر در برابر مسائل و اتفاقات پیش آمده، خاطرنشان کرده بودند : "از زحمات شما در راه دفاع از حقوق ملت و هزینه هایی که بابت این دفاع و ایستادگی پرداخته اید و متحمل می شوید، سپاسگذاریم."


گفتنی است طی روزهای اخیر و به دنبال شكسته شدن محاصره منزل مهدی كروبی، شخصیت های مختلف سیاسی با حضور در منزل كروبی و همچنین تماس های تلفنی، از وی دلجویی كردند.


شبه نظامیان و لباس شخصی های حامی رهبر جمهوری اسلامی، طی روزهای آخر هفته اخیر، پس از آنکه مهدی کروبی از تصمیم خود برای شرکت و دعوت از مردم برای شرکت درتظاهرات روز قدس خبر داده بود، با تجمع در مقابل مجمتع مسکونی وی، ضمن ایجاد مزاحمت برای خانواده او و مردم آن منطقه، شروع به فحاشی، سنگ پرانی، شعار نویسی، پرتاب گاز اشک آور، شلیک گلوله و شکستن درب و پنجره ها و دیوارها نمودند و پس از آنکه ساعت ها آزادانه به اقدامات خود ادامه دادند، بدون هیچ مشکلی محل را ترک کردند.


اقدام جدید وزارت ارشاد جهت کنترل اصحاب مطبوعات

Posted:

تصویر برداری از روزنامه نگاران

جـــرس: معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی در جدیدترین برنامه‌های خود جهت کنترل اصحاب مطبوعات، اقدام به  عكاسی از تحریریه روزنامه‌ها نموده است.


بنا به گزارش منابع خبری جرس، اگرچه هنوز دلایل این كار مشخص نیست؛ اما خبرنگاران معتقدند مستندسازی "وضعیت پوشش خبرنگاران و اصحاب مطبوعات" از دلایل اصلی این اقدام بوده است.


این بازدید تا كنون در روزنامه تهران امروز اتفاق افتاده و فردی از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به تمامی بخش ‌های تحریریه و فنی سرزده و اقدام به عكاسی از تحریریه و تك تك خبرنگاران كرده است.


این اقدام در شرایطی صورت می‌گیرد كه از زمان روی كار آمدن محمد علی رامین بر این مسند‏ نسبت به دوره های گذشته وضعیت روزنامه ها و روزنامه نگاران با بحران و مشكلات جدی مواجه شده است.


محمد علی رامین همچنین بعد از انتساب  به سمت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد با حضور در روزنامه ها و پذیرایی از روزنامه نگاران با میوه و شیرینی برای آنها سخنرانی كرده و در بسیاری از مواقع این سخنرانی به دعوا و یا درگیری ختم شده است.

محتشمی پور: تاجزاده هنوز نمی داند کجا زندانی است

Posted:

جرس: فخرالسادات محتشمی پور بیست و دومین عریضه خود را خطاب به دادستان تهران منتشر کرد و طی آن بار دیگر یادآور شد که نه فقط او، که همسرش هم نمی‌داند کجا زندانی است.


همسر مصطفی تاجزاده، در این عریضه خطاب به دادستان نوشت: آقای دادستان! من اینک در مقام یک بنده شاکر خدا با شما سخن می گویم. دیشب در شامگاه بیست و پنجم ماه مبارک، ناگهان یک تماس از شماره ای ناشناس ارتباط ما را با یکدیگر برقرار کرد. قبل از این که بپرسم عزیزم تو کجایی او خندید و گفت در زندانم زندان!

 

متن این عریضه که در وبلاگ او منتشر شده است  به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهم اجعل سعیی فیه مشکوراً و ذنبی فیه مغفوراً و عملی فیه مقبولاً و عیبی فیه مستوراً. یا اسمع السامعین.

 

عریضه بیست و دوم در بیست و ششم رمضان المبارک

 

از: همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت از کودتاگران نظامی

 

به: دادستان تهران

 

سلام آقای دادستان

روز دوشنبۀ آخر ماه رمضان است. این ضیافت دارد به پایان می رسد. و ما خاشعانه از پروردگار رمضان تمنای سعی مشکور و ذنب مغفور و عمل مقبول و عیب مستور داریم از او که بهترین شنوندگان است. از او که برای شنیدن خط کشی و حد و مرز و خط قرمز و خودی و غیرخودی و بی خودی ندارد. برای او که انسان ها را از زن و مرد برابر آفرید و آنان را شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار داد تا از یکدیگر تشخیص داده شوند و ملاک برتری را فقط و فقط تقوا دانست. تقوا، خویشتنداری و پرهیز از گناه. خداوندا تو خود شاهدی که ما نه از سر عناد و لجاجت بلکه از سر اشتباه و غفلت بر خویشتن خویش ستم روا داشتیم پس به بزرگی و کرمت در این آخرین روزهای ماه خودت، ما را مشمول رحمت و غفرانت بنما. و خود می دانی که ما بندگان ضعیف تو در اشتیاق قربتت سعی و کوشش نمودیم پس از ما قبول بفرما و همچون گذشته پرده استتار بر عیوب ما بکش و به ما توفیق جبران خطاهایمان را مرحمت فرما یا اسمع السامعین. پروردگارا تو خوب شنونده ای هستی وقتی که بندگان ضعیف و حقیر برکشیده به ناحقت مقام عبودیتشان را فراموش می کنند و مست قدرت ادعای بزرگی و جلالت می کنند و بندگان تو را به اظهار ندامت از جرایم ناکرده و خطاهای موهوم وادار می کنند. و خوب شنونده ای هستی وقتی که در شب و روز ستم، مظلومان بی پناه تو را در خفا و علن، فردی و جمعی می خوانند. و خوب شنونده ای هستی وقتی که بندگان رنج کشیده و مصیبت دیده ات در واکنش به عاصیان مدعی مسلمانی طلب و تمنایشان را حتی از تو پنهان می کنند و تو راز دل آن ها را می شنوی. همان رازی که در هزارتوی فلب انسان خودش را مخفی کرده تا به همه بگوید من با خدایم قهرم. و تو آن بالا به این واکنش کودکانه بنده ات می خندی و آغوشت را برایش بازتر و بازتر می کنی. خدایا ای ابصرالناظرین تو چیزهایی را در آن دخمه های هول انگیز دیدی که هیچ کس ندید . و آن گاه که بندگان سیاه دل تو ننگین ترین اعمال غیرانسانی را انجام دادند، فراموششان شده بود که عالم محضر خداست، تو بودی و دیدی و باز هم فرصت و مجال دادی برای بازگشت. تو بودی و دیدی و آن دیگر بنده مظلوم و بی پناهت را نیز فرصت و مجال دادی برای رشد و علو روح و بدین سان این پارادوکس همیشگی حیات دنیوی، یعنی حرکت میان عالم علیا و سفلی در عالی ترین مرتبه اش تکرار شد: عده ای اوج گرفتند و به خواست تو در مقام عزّت نشستند و عده ای دیگر مصداق «کالانعام بل هم اضلّ» شدند. بیچارگان سفلۀ دین به دنیای دیگران فروخته. پروردگارا تو را به همه عزیزان درگاهت سوگند ما را در این وانفسای ضلالت و گمراهی لختی به خود وامگذار.

 

آقای دادستان

من اینک در مقام یک بنده شاکر خدا با شما سخن می گویم . دیشب در شامگاه بیست و پنجم ماه مبارک رمضان وقتی در جایی که خاطرات شیرین حضور همسرم را، هرچند در دوره نقاهت بعد از جراحی، با حسرت و آه مرور می کردم، ناگهان یک تماس از شماره ای ناشناس ارتباط ما را با یکدیگر برقرار کرد. قبل از این که بپرسم عزیزم تو کجایی او خندید و گفت در زندانم زندان! و من ناامیدانه پرسیدم یعنی هنوز به بند عمومی نرفته اید شماها؟ او همچنان نمی دانست کجاست و من همچنان این بی خبری را نشانه خوبی نمی دانم. صدای گرم همسرم دنیایی از انرژی را در وجود من و دخترم تزریق کرد و من فی الفور این انرژی را به دیگر عزیزان منتقل کردم و دیشب خدا خواست که در شب های پایانی رمضانش دل هایی شاد شود و ما شکرگذاریم . می بینید؟ می بینید ما سطح توقعاتمان تا کجا پایین آمده؟ یک تماس، یک ملاقات کابینی، یک ملاقات حضوری یک نفره نیم ساعته!!! خدایا برما که در مقام طلب از تو بزرگترین خواسته ها و غیرممکن ترین آن ها را داریم، مپسند که در مقام حق خواهی اندکی از خواسته های عدالت طلبانه مان از بندگانت که ادعای بندگی چون توئی را دارند، عدول کنیم. خدایا ما را در برابر غیر خودت ذلیل و عاجز و مستکین مپسند.

 

آقای دادستان

من دیشب افطار را مهمان خانه ای بودم که قرارگاه همسرم شد بعد از ترخیص از بیمارستان. محلی که از همه دوستان و عزیزان همیشه همراه تمنا کردیم نخواهند بدانند کجاست تا این عزیز ما و آنان بتوانند با استراحت مطلق بخشی از توان از دست داده براثر عمل جراحی سختی که گذرانده و بیش از آن، براثر صدمات و لطمات روزها و ماه های زندانش را به دست آورد. نماز را در همان خلوتگاهی خواندم که آن روزها و شب های پرستاری مرا به آرامش می رساند و خدا را شاهد گرفتم که نوازش های خشونت آمیز بنده های بداخلاق و گناهکارش که دروغ ورد زبانشان و تهمت و افترا و بدزبانی و بدکرداری سیره و مرامشان شده اندکی از خداشناسیمان نکاسته بلکه توفیق غور و تأمل بیشتر در آیات وحی را برایمان به ارمغان آورده. و او را سپاس گفتم که به بزرگی و مرحمتش ما را از نظر دور نداشته و رخصت رسوخ وسوسه های شیطانی را در دل هایمان نداده است. او را شکر کردم که چتر حمایتش را به مهر بر سر ما گسترانده و آرامش را بر قلوبمان حکمفرما کرده است. صدای گرم همسرم هدیه خدا بود که پس از این نیایش مبتدیانه به ما رسید و ما او را چون همیشه به خدایش سپردیم که بهترین حافظ و نگهدارنده است و همه زندانیان سیاسی را که شب و روزهای رمضان شاهد بی گناهی و مظلومیت آن هاست و شاهد ظلم مضاعفی که بر آنان می رود. همه آن ها را، زنان و مردان آزاده دربند را به خدایشان سپردیم با دعای همیشگی این ماه: "اللهم فک کل اسیر"
 

شب قدر

Posted:

عبدالكريم سروش

 

به نام خدا

 

اولا یک سری مقدماتی را عرض کنم در حضور دوستان همدل و موافق و روزه دار كه از طرفی به مجلس ما طراوتی و طهارتی می بخشد که همه ما روحا نیازمند ان هستیم. دل های پاکی که در طول مدت 22 روز پاک تر شده اند و تهذیب و سیقل بیشتری یافته اند ، دعای صمیمی تری می کنند و پاکی خودشان را هم می توانند به دیگران منتقل کنند.در چنین جمع هایی شستشویی جمعی و همگانی صورت می گیرد. و آن هایی که پاک ترند می توانند پلیدی های آن کسانی که هنوز آلودگی هایی دارند بزدایند که این شأن پاکان و مشفقان است. در چنین جمع هایی تعاون قلوب و همم صورت می گیرد. اراده ها روی هم ریخته می شوند. دل ها کنار یکدیگر می نشینند و یک برآیند بلند و نیرومندی از این مجموعه حاصل می شود و همگان را در بر می گیرد و یک فضای الهی و روحانی مایه پرش و پرواز همگی می شود. یکایک ما می توانیم این وضع را احساس بکنیم. دست خداوند هم با جماعت است. و وقتی جماعتی از مومنان و قلوب در کنار هم قرار می گیرند خداوند آنجا حاضر است و حاضرتر است. حضور او محسوس تر و نیرومند تر است.

 

اجتماعاتی که در ماه رمضان صورت می پذیرد بهتر از اجتماعات ایام و اوقات دیگر است. به همین دلیل که پاکی ها در کنار هم می نشینند نه زنگارها و این پاکی ها مضاعف و مرکب می شوند و لذا تاثیرشان صد چندان  می شود.

 

شب های قدر هم چنانکه قبلا در نوشته هایم آورده ام ، شبی نیست که اتفاقی در بیرون بیفتد. بلکه اتفاق قرار است در درون آدمیان بیفتد. به همین سبب به تعداد آدمیان شب قدر وجود دارد. هر کسی به قدر خودش می رسد و قدر هم عبارت است از نوعی پرواز ویژه روحی که در اثر تحمل ریاضات در این ماه پدید می آید. حقیقت این است که این اولین بار شب قدر پیامبر بود و ایشان در همین دهه سوم ماه مبارک رمضان وحی را دریافت داشته اند . یعنی ریاضت هایی که کشیدند و روزه هایی که گرفتند و خلوت نشینی ها و خلوت گزینی هایی که داشتند به این نتیجه غیر منتظره منتهی شد و ناگهان پرده ها از پیش چشم پیامبر کنار رفت. رازهای عالم بر او آشکار شد و به زبان دینی منصب نبوت به ایشان اعطا شد.

 

این شب قدر پیامبر بود. یک جهش روحی بود که برای ایشان اتفاق افتاد . این تجربه را با پیروان خودش هم در میان نهاد که اگر شما نزدیک 20 روز یا بیست و چند روز روزه بگیرید کمابیش می توانید وارد همان احوال و همان مقام بشوید. برای شما هم محتمل است که همان تجربه پیش بیاید و از همان نعمت ها و برکت های روحانی برخوردار بشوید. لذا شب قدر نوعی پیش بینی است که کسانی که پیشاپیش آن رنج ها و ریاضت ها را برده اند می توانند که از یک تجربه استثنایی و ویژه روحانی برخوردار بشوند و آن در همین ایام است. لذا نه فقط 21 یا23 از حدود 20 تا 30 این شب قدر وجود دارد. علت اختلاف روایات هم همین است و به عدد روزگاران و به تنوع تجربه های آن ها این اتفاق رخ می دهد و هر کسی باید منتظر رخ دادن آن باشد. خود را بکاود و به درون خود نظاره کند و بکوشد که آن تجربه را در خود بیابد و زنده کند. خواندن دعاهای ویژه در این شب و اعمال ویژه ای که توصیه شده است به خودی خود هیچ اهمیتی و ویژگی ندارند. به طور کلی دعاها در شرع پیشنهادی اند. یعنی به آدمیان گفته اند که اگر می خواهید خداوند را بخوانید، چنین بخوانید. اگر می خواهید از او چیزی بخواهید، چنین چیزهایی را بخواهید. ولی اصل در دعا کردن در میان نهادن خواسته واقعی خود آدمی با خداوند است. یعنی خواسته های مصنوعی، خواسته های دیگران را با خدا در میان نهادن شرط نیست.معنای چندانی هم ندارد. البته دسته جمعی دعا کردن مطلوب است. برای اینکه چنانکه گفته اند وقتی که روح های پاک و دل های همدم کنار هم می نشینند دعاشان مستجاب تر است  به این معنا که نیروی روحانی که حاصل می شود قوی تر است. ولی اصل دعا درونی است و ازآن هر فردی با ویژگی آن فرد است و خواسته های خود آدمی باید با خداوند در میان نهاده شود. خواسته های خوب در این جهان خیلی زیاد است. مطلوبات عالی فراوان است. کمالات نهایت ندارند. همه این ها را می توان از خداوند خواست. اما آن جور خواستن ها که عشق و تشنگی پشت آن نباشد، معلوم نیست که نتیجه چندانی داشته باشد. وقتی شما تشنه چیزی هستید، عطشناک هستید، گرسنه هستید و مدت ها دنبال چیزی دویدید و حقیقتا از عمق جان خواستار او هستید این دعای واقعی شماست. به زبان هم نیاورید دعای شماست. به زبان هم بیاورید البته آن را به خودتان آگاهی بیشتری بخشیده اید. ولی به زبان آوردن مرتبه ای از مراتب دعاست و الا دعا کردن در حقیقت کار دلست و کار زبان نیست. چیزی را که به زبان هم نخوانید اما در دل بگزرانید و بلکه حتی در دل هم نگزرانید اما دل شما مشغول او باشد، دغدغه او را داشته باشد ، طلب آن را به نحو عمیقی داشته باشد، آن دعای شماست.اینکه انسان دعاهای مختلف بکند شبیه این است که شما هر لباسی ، هر کفشی، هر مبلی ، هر منزلی را ببینید بگویید که این هم خوب است که من داشته باشم،آن هم خوب است که من داشته باشم.ولی این داشتن نیست این خواستن نیست. شما باید ببینید کفشی که به پای شما می خورد، لباسی که به تن شما می خورد، آن را بخواهید.آن هم وقتی که آدم احساس برهنگی بکند. اگر آدم حس بکند که سیر است و گرسنه نیست، طلب غذا نمی کند.اگر آدم فکر بکند که لباس مناسب دارد که دنبال لباس نمی گردد.وقتی که احساس برهنگی و تشنگی و گرسنگی می شود از عمق جان و انسان آن چیزی را می خواهد که واقعا لازم دارد و می شناسد و به دنبالش بوده در آن صورت است که دعای آدمی نام واقعی دعا به خودش می گیرد. بقیه آن در واقع یک نوع عمل اجتماعی است که در جامعه دینی برای ایجاد همبستگی میان مومنان است. البته کار نیکویی است. مثل یک صفوف دسته جمعی که همه با هم می خوانند، مثل کارهای دسته جمعی که در ارتش و جاهای دیگر صورت می گیرد. به افراد روحیه می دهد.این ها همه درست، اما دعا یک چیز دیگری است یا آن چیزی است که باید درعمق جان آدمی  بگذرد.

 

حالا اتفاقا در این شب های قدر که قرآن به سر گرفتن خیلی مد شده است از دون پایه ترین اعمال و رفتارهایی است که مربوط به شب های قدر است ولی چون در مسجدها و منابر چون این کار نمود بیشتری دارد، آن را بیشتر اجرا می کنند. والا حقیقتا دعا کردن در این شب ها دعایی است که خود شخص با خداوند بگوید.آن هم  به زبان خودش نه به زبان عربی، بالا خره خداوند همه زبان ها را بلد است و بلکه

 

زبان محرمی خود دیگر است

همدلی از همزبانی برتر است

غیر نطق و غیر ایما و سجل

صدهزاران ترجمان خیزد ز دل

 

آدم با زبان دل با خداوند سخن می گوید و لذا اگر در این شب ها فرصت نکردید فی المثل دعایی را از روی مفاتیح الجنان یا کتاب دیگری بخوانید هیچ وقت خودتان را ملامت نکنید. به شرط اینکه خودتان را با خداوند مشغول بدارید و در دل دائما با او سخن بگویید و سفره دلتان را پیش خداوند باز کنید، حرفتان را بزنید، استغفار کنید و اگر خدایی ناکرده گناهی رفته یا لغزشی بوده آن را در دل اما با صمیمیت اعتراف کنید .چرا که نفس اعتراف به گناه عین استغفار از گناه است. آدمی اگر شجاعت اعتراف به گناه را داشته باشد همان زوال گناه را به همراه دارد.

 

معمولا آدمیان کار خطا که می کنند، خطای بالا تری که انجام می دهند این است که به آن خطا اعتراف نمی کنند.به همین دلیل هم هست که می گویند که انسان اگر خطای خیلی بزرگی کرد بعید است که توبه بکند. برای اینکه مقدمه توبه اعتراف به گناه است و گناه اگر خیلی بزرگ بود انسان جرات اعتراف به آن راحتی نزد خودش ونه نزد دیگران ندارد. حتی نزد خداوند. چون لازمه آن این است که انسان خودش را بسیار بکوبد و بسیار کوچک بکند و این کاری است که همه کس از عهده آن بر نمی آید. ولی حقیقت توبه هم همین جا نهفته است که آدمی علیه خودش عصیان بکند و بتواند آنچه که بوده را پای حساب بکشد و انتقاد بکند و نهایتا هم او را در دادگاه وجدان خودش و نزد خداوند محکوم بکند.

 

بنابراین یک نوع طهارت روحی حاصل می کند و آن پوزش خواهی درونی باعث بخشش و زوال گناهان او هم می شود.و چه خوب تر که این کار علاوه بر اینکه در محکمه وجدان صورت می گیرد  نزد خداوند هم صورت بگیرد و آگاهانه انسان اعتراف کند  چشمان ناظری در این جهان وجود دارد که همه چیز آدمی را زیر نظر دارد و چیزی از او پنهان نمی ماند و اعتراف بکنیم یا نکنیم خداوند علمش بر جاست و می داند که آدمی چه کرده است و فقط مائیم که محتاج این توبه کردنیم برای اینکه به این شستشوی روحانی و به شستن این زنگار نیازمندیم.

 

این شب ها اختصاصا برای این کار نهاده شده است.البته دعا برای همیشه است.مال این شب و شب دیگری نیست.هر وقت که شما وقت خوشی دارید اگر دعا بکنید بدانید که نتیجه در اختیار شماست.به قول حافظ:

 

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

کس را وقوف نیست که پایان کار چیست

 

ممکن است آدم دیگر از این وقت های خوش نداشته باشد. دیگر از این نسیم های رحمت بر او نوزد و از آن فرصت و موقعیتی که به دست آورده به دست نیاورد و به همین سبب ببازد. برای اینکه نبازیم هر وقت خوشی که دست می دهد هر وقتی که میان روز یا شب ، در جمع یا خلوت فرق نمی کند.انسان باید همان را مغتنم بشمارد و همانجا یک تخمی بکارد و یک پایه ای را بگزارد و همان جا یک عهدب را با خودش یا با خدای خودش بگزارد.همانجا یک تصمیمی ، یک عزمی بگیرد که فلان کار را انجام بدهد یا ندهد و امثال این ها.این فوق العاده مهم است. همانجا شب قدر است.

 

ما عارفانی را مثل محی الدین عربی داشته ایم که گفته اند ما در تجربه های روحی خودمان دیده ایم که شب قدر در سال می گردد.یعنی فقط در ماه رمضان نیست. معنای این حرف این نیست که شب قدر یک چیزی است که حرکت می کند، معنی آن این است که در طول سال شب های قدر برای مردم حاصل می گردد. حالا برای کسی ممکن است در رمضان باشد یا در شوال باشد یا هر وقت دیگری باشد. به این معناست که شب قدر در طول سال بگردد. یعنی این تجربه گردان است و جوال است و همه جا پیدا می شود. اما احتمال وقوعش در ماه رمضان بیشتر است. درست شبیه الکترون ها می ماند که فیزیکدانان می گویند که احتمال وقوعش در اطراف هسته بیشتر است و الا ابرهای الکترونی در بی نهایت فضا پخش می شوند اما آنجا غلظتشان بیشتر است. در ماه رمضان هم یک همچنین اتفاقی می افتد .یعنی به دلیل همین تهذیب روح و این پاکی موقتی که برای عموم روزه داران پیدا می شود احتمال وقوعش بیشتر است. اما هیچ مانعی ندارد که در بقیه سال هم باشد. کما اینکه از پیامبر اسلام منقول است که ایشان شب های نیمه شعبان را هم شب قدر می دانستند. در آن شب دعای ویژه ای می خواندند که نکات بسیار عالی دارد و دعایی است که همیشه می شود خواند و همیشه می توان از مضمونش استفاده کرد. حالا چرا نیمه شعبان؟ آن موقع که هنوز روز تولد امام دوازدهم نشده بود. احتمالا پیامبر اسلام همان شب یک تجربه ویژه ای داشته که  برای ایشان شب قدر بوده و شاید هم با اعمالی که در ماه رجب و شعبان صورت می گیرد باز آن نعمت را در اختیار آدمی قرار می دهد. اما در عین حال کسانی که پیروان این بزرگوار هستند فقط از امر و نهی شان پیروی نمی کنند از تجربه هایشان هم پیروی می کنند. می کوشند تا ببینند آن ها از چه راهی رفته اند و چه کارهایی انجام داده اند که به آن نتیجه ها رسیدند و لذا این ها می توانند از همان راه ها بروند و به همان نتایج هم برسند.

 

در دعایی که پیامبر در شب نیمه شعبان می خواندند که بخشی از آن هم به همین احوال سیاسی روز ما مربوط می شود ، اولین جمله آن این است که« خداوندا آن قدر از خشیت خودت به ما عطا کن که مانع گناه کردن شود» تا به اینجا می رسد که  ولا تسلط علینا من لا یرحمنا:« خداوندا کسانی را بر ما مسلط مکن که بر ما رحم نمی کنند.

 

این دعای پیامبر است و متعلق به شب قدر است و همیشه هم می توان خواند. این شب های قدر برای ما ایرانی ها در این احوالی که  امروز داریم از همه وقت دیگری مناسب تر است. و واقعا دعای پر ارزشی است . کم چیزی نیست که ادم به یاد داشته باشد که چه ظلم کردن و چه مظلوم واقع شدن و چه زیر سلطه رفتن و زیر دست شدن چقدر بد است و خدا باید به دعا از خدا بخواهد که چنین احوالی را برای او پیش نیاورد. و لذا تقاضای من هم از شما این است که با صمیمیت هر چه بیشتر این دعا را امشب  و هر شب بخوانید. جملات دیگر آن را اگر به خاطر نداشتید ولی این جمله را حتما به خاطر بسپارید و با خودتان تکرار بکنید. این چیزی است که پیامبر به دعا از خدا خواسته است و همه ما باید بخواهیم و سعادت هر دو جهان در اوست که دو فقره مهم در این دعا هست : الهم لا تجعل مصیبتنا فی دیننا، هر مصیبتی به ما می رسد ولی مصیبت دینی به ما نرسد و دوم اینکه  ولا تسلط علینا من لا یرحمنا و لاتجعل الدنیا اکبر همنا و لا مبلغ علمنا ولا نصبع اعیننا ، بخش دیگر این دعا هم این است که خدایا حد و سطح درک ما و آرمان نهائی ما را این دنیا نگذار، برای اینکه « هر چه که نپاید دلبستگی را نشاید» بالاخره این دنیا چه ثروتش چه شهرتش چه علمش چه محبوبیتش همه فنا پذیر است و آدم اگر نهایت آرمان خودش را و سقف آمال خودش را این دنیا قرار بدهد ، هرچه که می خواهد باشد دل به یک بتی بسته است که این بت شکننده است و شکستنی است. ناماندنی است و ارزش دلبستگی را ندارد.

 

دنیا را باید در حد دنیا دوست داشت. در حد یک مسافرخانه ، در حد یک جایی که آدمی می ماند باید هم البته شرایط ماندن خودش را فراهم بکند. ولی نه اینکه منزلگاه ابدی باشد و نه اینکه بالاترین و بهترین چیزی است که می تواند به دست بیاورد . نه اینکه مجموعه کمالاتی است که در خور ادمی است. یک منزلی است و یک منزلگاهی است و اهمیت خودش را به اندازه خودش دارد. یک راه است نه یک مقصد. و لذا لا تجعل الدنیا اکبر همنا یعنی والاترین همت ما مبادا دنیا و زندگی دنیا و رفاه دنیوی باشد.

 

 ولاتجعل مصیبتنا فی دیننا.  انسان مریض بدنی  باشد بهتر از این است که مریض روحی باشد . مریض روحی باشد بهتر از این است که مریض عقیدتی باشد. یعنی یک خدای غلط را بپرستد. یک اندیشه های باطلی در مورد سعادت و انسان و عاقبت داشته باشد. این ها مصیبت دینی است. بتی را بپرستد و گمان بکند که خدا را می پرستد. مشرک باشد و گمان کند که موحد است. دنبال کسانی راه بیفتد که گمان می کند این ها راهنمایان واقعی اند در حالی که کارشان جز گمراهی نباشد. راه های ناصوابی را از آنان بیاموزد که به جای اینکه برای مردم سعادت بیاورد شقاوت بیاورد. این مصیبت عقیدتی است. این چیزی است که بالا تر از هر بیماری و هر آفت و هر مرضی است. دعای پیامبر هم این بود که بیماری اگر هست، ضعف اگر هست ،این ها به جای خود اما در دین ما در اعتقاد ما در آیین ما ضعفی نباشد. که آن بدترین نوع بیماری است.

 

سومین آن هم این است که لا تسلط علینا من لا یرحمنا کسی زبر دست ما نشود، سلطه بر ما پیدا نکند که به ما رحم نمی کند. یعنی کسی که عادل نیست، مشفق نیست، حقوق ما را رعایت نمی کند و به انسانیت ما احترام نمی گزارد. این ها همه معنای رحم است .معنای رحم فقط این نیست که آدم از سر ترحم به یک زیر دستی نگاه بکند یا کمکی بکند. رحم همان رحمت است. همان چیزی است که در آدمی پیدا می شود. مهر است، مهربانی است. مولانا می گوید که پیامبر که پیامبر بود ولی عایشه را دوست داشت:

 

آن که عالم مست گفت او بدی

کلمینی یا حمیرا می زدی

 

کسی که همه دنیا باید می نشستند پای سخن او  و از او چیز یاد می گرفتند او خود به عایشه می گفت بیا با من حرف بزن که من می خواهم سخن تو را بشنوم. بعد مولوی می گوید که این ظاهر سازی نبود بلکه پیامبر واقعا عایشه را دوست داشت و از سخن گفتن او لذت می برد و می افزاید که

 

اینچنین خاصیتی در آدمی است

مهر حیوان را کم است آن از کمیست

 

یک چنین خاصیتی در آدمی است که دیگری را دوست داشته باشد. از دوست داشتن دیگری لذت ببرد.کمال خود و شکوفایی خود را در این محبت ورزیدن، در این محب بودن و محبوب بودن ببیند. بعد می گوید که این گونه مهر ورزی  و عاشقی در حیوانات نیست. آن هم از کمی است .یعنی نقصان وجود آن هاست. آدمی  که کامل تر از آن هاست اهل مهر است و این مهر آن است که ما به عربی به آن رحم و رحمت می گوییم. لذا  قصه ترحم به معنای منفی کلمه نگاه زبردستانه به زیر دست نیست بلکه  به معنای مهر ورزیدنی است که معنای شفقت و عدالت و کرم و همه این ها هم در دل او نشسته است.

 

این دعای پیامبر است که باید در این شب خواند و بعد هم هر کسی دعای ویژه خودش را. باید ببینید در طول زندگیتان چه چیزی را واقعا ندارید و واقعا طالب او هستید و حتی کوشش هم برای آن کرده اید.این دعای شما می شود و همیشه روی آن تاکید بکنید. این طرف آن طرف را نگاه نکنید و روی خواسته خودتان دائما چکش بزنید، تاکید بکنید و جلو بروید و ان شاء الله هم نتیجه اش را می گیرید.

 

 گفته اند که هیچ کسی نیست که در طول عمر خودش یک خواب راست ندیده باشد. بالا خره آدم ها خواب زیاد می بینند.همه می بینیم و دیده ایم. خواب های آشفته البته فراوان است. خواب هایی که معلول شکم پر است، معلول خیال ناراحت است، معلول نزاع هایی است که در طول روز با این و آن کرده ایم. اکثریت خواب ها این هاست . البته عوام معمولا توقع دارند خواب هاشان را همه متعلق به آینده بدانند. فکر می کنند که از آینده پرده بر می دارد در حالی که این طور نیست. 99 در صد خواب ها منوط به گذشته اند. یعنی اینکه در قبل چه گذشته ، آدم چه گرفتاری هایی داشته ، با چه کسی زد و خورد کرده ، یا چه دغدغه هایی داشته، در درونش چه می گذشته و می گزرد، یا چه آرزوهایی دارد که همه به زبان خواب جلوه گر می شوند. گاهی نادرا می شود که یک خواب آینده نگر و یک رویای صادق پدید می آید. خیلی کم است که خبر از آینده بدهند البته به زبان خواب که تعبیر لازم دارد که زبان رمزی و سمبولیک است. گفته اند که شاید در بعضی روایات هم وجود داشته باشد که کسی هیچ کسی نیست که در طول عمر خودش یک رویای صادق نداشته باشد و هیچ کسی نیست که در طول عمر خودش یک دعای مستجاب نداشته باشد.

 

حالا شما این را با خودتان بسنجید و در میان بگزارید . ببینید این طور بوده یا این طور نبوده است. البته این را هم عرض بکنم که دعا را  برای محالات باید کرد. برای ممکنات نباید دعا کرد. کارهایی که ممکن است آدم خود باید انجام بدهد. چیزهایی که واقعا شما فکر می کنید محال است .یعنی عرفا و عادتا محال است و نه اینکه محال مطلق باشد.مثل اینکه خداوند دایره ای بیافریند که شعاع های آن با هم مساوی نباشند. که این را دکارت می گفت  خداوند می تواند چنین کاری بکند که البته بعدا از این حرف دست کشید. بلکه دعا را باید در جایی انجام داد که چیزی عرفا و عادتا محال است. آنجاست که سما باید خدا را به میان بیاورید و از او واقعا کمک بگیرید. و البته بعدا هم بسیار لذت بخش است. زمانی که آدم یک دعای مستجاب را می بیند و متوجه می شود که یک اراده دیگری در این جهان هست که فوق همه اراده هاست و یک توفیقی و هماهنگی بین حوادث ایجاد می کند که انسان اساسا انتظارش را ندارد و احتمالش را نمی دهد و یک امری به وقوع می پیوندد.

 

ما هم از دوستان انتظار داریم که در دعاهاشان همه را منظور کنند و چیزی را که از خداوند می خواهند برای همه بخواهند. برای همه ایرانی ها و مسلمان ها و همه مردم جهان. بالاخره همه بندگان خداوندند و فرقی ندارند. خیر را باید برای همه خواست. ما مسلمان ها از دیگران به خدا نزدیک تر نیستیم. خداوند با ما قوم و خویشی ندارد و همه را او آفریده است و رزق می دهد و زمام اختیارشان به دست اوست. اگر نیکی است، اگر خیر است،اگر برکت است،باید برای همه بخواهیم. در مقابل خداوند همه مساوی هستند. اتفاقا اگر مقدمه ای را که مولانا بر مثنوی نگاشته را دیده باشید دفتر اول ، مقدمه ای به زبان عربی در وصف مثنوی نوشته است و می گوید که این کتابی که به دست گرفته اید چجور کتابی است. البته در وصف کتاب خودش اوصاف بسیار عالی به کار بده است که این اصول اصول دین است و کشف اسرار وصول و یقین و کشاف القرآن است و کشاف الاحزان است و بعد می گوید که این مثنوی چگونه سروده شد و می گوید کسی از من تقاضا کرد و حسام الدین بوده  و سند من بوده  و سید من بوده و ذخیره فردای من بوده، معتمد من بود و می گوید که منصب او به ابوبکر صدیق می رسد تا در آخر در حق مردم دعاهایی می کند و غرض من همین است که بعد از دعا این شعر عربی را می نویسد:

 

و هذا دعاء لایرد فانه دعاء لاصناف البریه شامل

 

 می گوید که این دعایی است که حتما مستجاب می شود چون خیرش شامل همه است. ببینید این علامت مهمی است . وقتی که شما همه را منظور می کنید یعنی خودتان از رحمت شروع می کنید، یعنی همه را به چشم شفقت می بینید، همه را محتاج و نیازمند رحمت الهی می بینید، فرقی بین خودتان و دیگری نمی گزارید، در این دریای بزرگ خلایق غوطه می خورید و غرق می شوید، همین چیزی است که واقعا خداوند دوست دارد. همین یک نوع عبادت است و همین یک نوع پالایش روان است. که شما پاره ای از این فاصله ها را برداشته اید و بر یک بخشی از موانع چیره شده اید. از آن ها پریده اید . نمی گویید که ما برتریم. رحمت خداوند این طور نیست که از بالا اول به مسلمان ها برسد، همه یکی هستیم. جاهای دیگر هم ای بسا که آدمیانی باشند که محبوب خداوند باشند، ولی خداوند باشند. ما نمی دانیم و از قدیم گفته اند که اولیاء خداوند پنهانند. کسی آن ها را نمی شناسد و لازم نیست که در میان ما باشند. گفت: اولیاء خداوند ممکنند در اوباش. بنابراین ممکن است که آنجا هم اولیاء خداوند باشند.ظاهر یک چیز است و باطن یک چیز دیگری است. همین که آدم یک دعایی کرد برای اصناف بریه ، یعنی برای همه مردم جهان، از مسلمان و نامسلمان و بودایی و مشرک و کمونیست و هر که می خواهد باشد و فرقی بین آن ها نگزارد ، باعث می شود که دعای او مستجاب شود.

 

دعا هرچه که توام با خست باشد، کمتر احتمال استجابت دارد تا وقتی که گسترده تر باشد و از نظر شمول فراگیر تر باشد. در عین حال بزرگان ما گفته اند که  در شب های قدر عبادت کردن فقط دعا کردن نیست، بلکه گفته اند که عبادت کردن عبارت است از یک گفتگوی علمی که انسان بهره فکری از آن ببرد.

 

عبادت اصنافی دارد. شما می دانید که هر طایفه ای عبادت ویژه خودشان را دارند. این طور نیست که یک عبادت برای همگان یک معنا را بدهد یا شکل واحدی داشته باشد. به همین دلیل هم بود که بزرگان ما این عبادات را تقسیم می کردند به اینکه اگر روزه داریم روزه عوام داریم و روزه خواص هم داریم و روزه اخص الخواص داریم. اگر نماز داریم ، اگر حج داریم همه این ها را دارای مراتب می دانستند. یعنی می گفتند همان نماز را چند نفر با چند معنا می خوانند. روزه  را می گیرند اما چند پرده دارد و چند لایه دارد و در روزه هر کسی معنایی است که در روزه دیگری نیست و هکذا. لذا شکل بیرونی آن قدر معنا ندارد که عمق معنای درونی دارد. دوم اینکه آدمیان به میزان کمالی که یافته اند و بلوغی که از نظر روحی دارند نوع عبادتشان فرق دارد. عبادت یک کسی ممکن است فکر کردن باشد و عبادت کس دیگری ذکر گفتن است. یعنی عبادت یک شکل ندارد و آدمی باید ببیند که خودش چه کاره است؟ و در چه مرتبه ای از مراتب قرار دارد که  عبادت ویژه خودش را انتخاب بکند.

 

گاهی دیده ام که افرادی که به عبادت های ظاهری زیاد می پردازند حجم ظاهری عمل چشمشان را پر می کند ، یا از سر راحت طلبی است چون آن کارها معمولا راحت تر است یا اینکه واقعا از ندانستن است. یعنی کار دیگری بلد نیستند. یک نفر کارش این است که مدام به زیارت برود. خوب این هم کار خوبی است. اگر حد اقل کار زشتی نکند و پشت سر کسی غیبت نکند ، دروغ نگوید و به کسی آسیب نرساند و به همین کار اشتغال داشته باشد خوب است. اما کس دیگری از این کار لذت روحی نمی برد و بهره ای نمی برد و نمی تواند اشباع بشود، باید دنبال عبادت خودش بگردد. تیپ های فکری و تیپ های فکری عبادتشان علمی است. اگر حجم عمل بیرونیشان به اندازه دیگران نیست نباید خودشان را ملامت کنند. البته این باید آگاهانه صورت بگیرد. یعنی ممکن است کسی در طول ماه رمضان یک دور کامل قرآن را نخواند در عوض هشت آیه از قرآن را بخواند اما روی آن ها فکر بکند . این عبادت اوست.  به جای کسی که قرآن را به زبان عربی از اول تا آخر بخواند اما یک جمله و یک آیه از آن را نفهمد. اما گفته نمی شود شخص این کار را نکند چون ممکن است از او همین کار بر بیاید. اما کسی که کار برتری از او بر می آید حتما باید عباداتش را در آنجا قرار بدهد. و این در همه سال و در همه امور جاری است و فقط در ماه رمضان نیست.

 

خدا رحمت کند مرحوم شیخ صدوق که گفته است در شب های قدر بحث علمی برترین عبادت است. البته این را برای کسانی گفته که اهل علم و اهل نظر و اهل فکر هستند و می خواهند با فکر راه گشائی بکنند و راه زندگیشان را پیدا کنند و نمی خواهند مقلد محض باشند و کورکورانه از کسی پیروی بکنند و می خواهند از آن روایت پیروی کنند که  گفت تفکر یک ساعت معادل 40 سال عبادت است. در قرآن آیاتی که در بخش پایانی سوره آل عمران است پنج آیه آمده که  در روایات هست که وقتی شخص سحر خیز از خواب برمی خیزد و به آسمان نگاه می کند خوب است که این آیات را بخواند. از اینجا شروع می شود که : ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف الیل و النهار لایات لاولی الالباب. از پیامبر نقل شده است که ایشان می فرمودند وای بر کسی که این آیات را در میان دو فک خودش بجود . یعنی به آن ها فکر نکند. این آیات اصلا در باب تفکر نقل شده اند.

 

در خلقت آسمان و زمین و در رفت و آمد شب و روز آیاتی است برای خردمندان و خردورزان.

 

حالا خردمندان کیانند؟ الذین یذکرون الله قیاما  و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض : کسانی که ایستاده ، خوابیده و نشسته یاد خدا می کنند و در باب خلقت آسمان و زمین تفکر می کنند و به این نتیجه می رسند که ربنا ما خلقت هذا باطلا : خداوندا این جهان را بیهوده و باطل نیافریدی. شما نگاه کنید در این آیه که گفتم در روایات آمده است که وقتی که سحرها بر می خیزید و برای شب زنده داران و سحرخیزان گفته شده است هنگامی که به آسمان و به ستاره ها نظر می کنید این آیات را بخوانید و درباره آن ها تامل بکنید.

 

مرحوم آقا جواد ملکی ، از بزرگان علمای اخلاق در قم بود. گفته اند که آقای خمینی در جوانی پای درس او می رفت که اگر می رفته هم خیلی جوان بوده ، یعنی به لحاظ تاریخی آقای خمینی قائدتا 18 یا 19 سال باید بوده باشد ، آن هم اگر در قم می بوده آن زمان و به درس او می رفته است. ادعایی است که عده ای کرده اند و من به لحاظ تاریخی خیلی این را قوی نمی بینم. آقا جواد ملکی خود از شاگردان مرحوم ملاحسین درجزینی بود. ملاحسین درجزینی یکی از بزرگ ترین عرفا و اولیاء خداوند در دو قرن پیش بود که مرحوم شیخ انصاری هم به درس او می رفت و گفته اند که صاحب نفس زکیه بود و قدرت های روحی فوق العاده ای داشت و شاگردان بسیار خوبی و بزرگی پروراند. یکی از آن ها آقا جواد ملکی تبریزی است که قبر او در قم قرار دارد.بعد آقا شیخ محمد بهاری است که قبرش در قریه بهار همدان قرار دارد و آ شیخ احمد کربلایی  و.... آقا جواد ملکی کتابی دارد به نام المراقبات فی اعمال سنه و در آن نوشته که در اول هر ماهی چکار باید کرد. البته همراه با احوال شخصی اوست و در بین آن کتاب بسیاری از مسائل شخصی خودش را و سخنان خودش را با خداوند آنجا در میان نهاده است. ایشان با اینکه از بکائین بود، گفته اند که هر وقت از خواب برمی خواسته است آن قدر گریه می کرد که دیگران را به تعجب وا می داشت. اهل تهجد بود. با همه این ها در کتاب خودش نوشته است که وقتی کسی نیمه شب از خواب برمی خیزد و به سر سجاده خودش می رود ، اگر مسئله ای دارد که می خواهد درباره آن فکر بکند مقدم است بر هر دعائی که می خواهد بخواند. یعنی تفکر را بر هر کاری مقدم دانسته است برای  اهل فکر، حتی برای عبادت ظاهری مانند خواندن دعا و خواندن نماز و هر چیز دیگری....

 

این آیات هم همین را می گویند که اولی الالباب  اهل دو کارند: یکی ذکر یکی فکر. الذین یذکرون الله قیاما  و قعودا و علی جنوبهم ، نشسته و خفته و ایستاده ذکر خدا می کنند و به یاد خداوندند و در خلقت آسمان و زمین تفکر می کنند و پی می برند که یک هدفی هست و یک معنائی  در این خلقت هست و باطل نیست. البته این خیلی نیاز به شرح و تفصیل دارد که  یعنی چه که خلقت آسمان و زمین باطل نیست و پوچ نیست و حق است . خود این واقعا فکر زیادی می برد و جای تامل بسیار دارد. ولی رسیدن به این نتیجه هم چیز مهمی است .  اگر شما بدانید و یقین کنید که خلقت جهان بیهوده و باطل نیست ،آدمی در طول زندگی  به راه ویژه ای می اندازد. اگر آدم فکر کند که خلقت جهان بیهوده است و باطل است و ما به این جهان پرتاب شده ایم و حساب و کتابو نظارت و آینده ای و مقصدی و غایتی وجود ندارد ، البته راه دیگری را در پیش می گیرد و به طور کلی انسان دیگری خواهد شد.

 

این ها چیزهایی است که در قرآن منعکس است و بزرگان هم گفته اند که تفکر در حال شان بسیار بالائی دارد و انسان نوع عبادت خودش را باید پیدا بکند و در عبادت خودش غوطه ور بشود و بداند که کاری را که می کند اگر عبادت خدا باشد و کمک به خلق باشد، قطعا مقبول خداوند هم خواهد شد . لذا در این شب ها یکی از چیزهایی که انسان باید به آن بیندیشد این است که عبادت ویژه من کدام است. این کافی نیست که ما در طول سال یک شب یا دو شب یک سری کارهایی را بکنیم و تمام شود. هر چیزی باید مستمر باشد . یک جمله ای از مولا علی عرض می کنم که در نهج البلاغه است. خیلی مهم است این را به یاد داشته باشید. ایشان می فرمایند: کار کوچکی که آدم بر آن مداومت کند بسیار بزرگ تر است از کار بزرگی که از او سر بزند. انسان وقتی برای یک کار عظیم آمادگی ندارد بعد از یک یا دو نوبت آن را کنار می گزارد. اما کار کوچکی که بر آن مداومت کند و در تمام طول سال آن را انجام بدهد رفته رفته به خورد روح می رود و تاثیر خودش را می گزارد.

 

شما ممکن است در ماه رمضان یک شب یا دو شب حجم عظیمی از عبادات را انجام بدهید . بعد هم رها کنید . این واقعا فنا می شود. یعنی درست مانند پولی است که آدم یک دفعه به دست می آورد و بعد هم آن را خرج می کند و تمام می شود. شما در طول سال باید دائما کاسبی کنید. باید دائما درآمد داشته باشید که روحتان همیشه سرمایه داشته باشد و توانگر باشد. این طور نباشد که پولی که به حسابتان می ریزید یک شبه خرج کنید. این همان چیزی است که بابا طاهر عریان می گوید:

 

خوشا آنان که دائم در نمازند

بهشت جاودان بازارشان بی

 

در قرآن هم هست: الذین هم فی صلوتهم  دائمون ، کسانی که دائما در نمازند. و این نماز که ذکر خداوند است مثل یک  آب باید همیشه روح  تشنه آدمی را سیراب کند. نه اینکه یک شب در طول سال آب بخورد و در تمام طول سال تشنه بماند.این چنین نهالی و گیاهی در روح آدمی سبز نمی شود. دو شب گلستان است و بقیه شب ها خارزار است.

 

نگویمت که همه ساله می پرستی کن

سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش

 

این دستورالعمل حافظ است. ولی اگر از مولوی بشنوید می گوید که نه همه سال می بخور . یعنی همیشه باید مست باشی ، نه اینکه یک یا دو شب مست باشی و بقیه همین طور هشیار در میانه مستان بنشینی

 

شاد آن مستان که چون می می خورند

عقل های پخته حسرت می خورند

 

یک می می نوشند که دیگران که عاقل هستند از مستی آن ها حسرت می خورند. یعنی مقام مافوق عقل پیدا می کنند. عقلشان هم مست می شود.به قول مولانا:

 

چون که مستم کرده ای حدم مزن

شرع مستان را نیارد حد زدن

چون شدم هشیار خود حدم بزن

که نخواهم گشت خود هشیار من

لذت تخصیص تو وقت خطاب

آن کند که ناید از صد خم شراب

 

من مستی همیشگی برای شما آرزو می کنم و امیدوارم دیگران را هم در این مستی شریک بکنید. دعا کنید خداوند رزق همه ما را ان شاء الله افزون تر کند. برکاتی که در این شب ها نازل می کند سهم عظیم و وافری نصیب ما کند . ان شاء الله خداوند برای همه عالمیان صلح و امنیت را بگستراند و همه را زیر چتر وسایه حمایت خود بگیرد. این روزگار دشواری که بر ما ایرانیان می گزرد به لطف و عنایت خودش آسان کند. ان شاء الله این روز روشن را پیش چشم خودمان بعد از این شب های تاریک ببینیم. همان که پیامبر گفت: خدایا بر ما مسلط مکن کسانی که بر ما رحم نمی کنند . بلکه کسانی را بر ما مسلط کن که قدر حکمرانی را می دانند و قدرت و شجاعت عدالت ورزیدن را دارند و قابلیت و ظرفیت مهر ورزیدن با خلق را دارند و آدمیان را به کمال خودشان سوق می دهند.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

آغاز دور جدید دستگیری ها در شیراز

Posted:

پسر سردار زهرایی از گردان امام رضا بازداشت شد

جـــرس: در تداوم موج حملات اخیر لباس شخصی ها و شبه نظامیان به مسجد قبای شیراز و ضرب و شتم و دستگیری طلبه ها و مقلدین آیت الله دستغیب، تعدادی از دیگر از علاقه مندان این روحانی منتقد دولت بازداشت و به نقاط نامعلومی منتقل شدند.


موج جدید دستگیری های اخیر شیراز با حملات بسیجیان در شامگاه پنجشنبه و بامداد روز قدس (جمعه) به اوج خود رسید. روز جمعه ١٢ شهریورماه ۸۹ و بعد از مراسم روز قدس، بر اثر حملات لباس شخصی ها، تعدادی از مردم، طلبه ها و مقلدین آیت‌الله دستغیب، مورد جراحت و خونریزی شدید و بعضا بازداشت قرار گرفتند.


این گزارش ها خاطرنشان ساخته بود برخی از لباس شخصی ها با بنزین، آتش به داخل مسجد قبا روانه می ساختند و سنگ و چوب و سلاح سرد در دست داشتند و از سوی دیگر طلاب و نمازگزاران نیز از مسجد دفاع می‌کردند.

 

بنا به گزارش یک منبع موثق، چندین نفر از طلاب و اصحاب مسجد قبا که در اثر وارد آمدن جراحات شدید، جهت بستری و درمان به بیمارستان منتقل شده بودند، در آنجا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند که در این میان چهره های شاخصی نیز هم چون فرزند معمم سردار شهید محمد اسلامی نسب دیده می شود که در طی حمله روز جمعه، دچار صدمات جدی، به خصوص از ناحیه فک و دهان شده بود.


بنا به گزارش منبع خبری فوق الذکر، موج بازداشت طلاب و مریدان آیت الله علی محمد دستغیب در حالی مجددا شروع شده است که بسیجیان مهاجم به مسجد قبا، در کمال آرامش و با خیال راحت درصدد برنامه ریزی برای ادامه اقدامات خودسرانه و غیرقانونی خود می باشند.


سردار شهید اسلامی نسب، یکی از چند شهید شاخص و به نام استان فارس می باشد که چه در مبارزات دوران قبل از انقلاب و چه در صحنه نبرد با گروه های معاند در کردستان و چه در هشت سال جنگ تحمیلی، نقش بسزایی را ایفا نمود و از همین رو بود که یک بار از ناحیه چشم مجروح و بار دیگر هنگامی که در عملیات والفجر 8 فرماندهی گردان امام رضا را بر عهده داشت، دچار مصدومیت شدید شیمیایی گردید و در نهایت نیز در عملیات کربلای 4 به فیض شهادت نایل آمد.


گفتنی است شهید اسلامی نسب با عنوان "سردار زهرایی" شهرت داشت و فرزند وی نیز بعضا با این عنوان خوانده می شود.