جنبش راه سبز - خبرنامه |
- جرس و داستان ماشین دودی!
- هاشمی رفتنی است ؛ سید حسن رد صلاحیت می شود
- جلوگیری از برگزاری نشست نقش زن جامعه در عرصه اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی
- بیانیۀ مشترک ۱۱ تشکل کارگری به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگــر
- بازداشتشدگان بیمار شده در زندان به کمیسیون اصل نود شکایت کنند
- سال ۸۹ آبستن بزرگترین اعتراضات و اعتصابات مردمی و كارگری است
- کروبی شجاعترین مرد ایران به شمار میرود
- مروری بر روزنامه های چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۹
- آقای دادستان! برادر من کارگر یک بقالی است آزادش کنید
- نوحه بر خاک وطن
Posted: حسن یوسفی اشکوری -
با دکتر شریعتی در سال 1348 آشنا شدم. با کتاب «اسلام شناسی» چاپ مشهد او. تا آن زمان هیچ شناختی از نویسنده آن نداشتم. حتی نام او را تا آن لحظه نشنیده بودم. وقتی کتاب را باز کردم، در صفحه نخست کتاب آمده بود « کتابم را همچون طه حسین به کسانی تقدیم می کنم که خود کاری نمی کنند، اما وقتی دیگران کاری کنند، آزرده می شوند ». واقعیت این است که در آن زمان (بیست سالگی) نه هنوز طه حسین را می شناختم و نه شریعتی را و طبعا از این سخن چندان سر درنیاوردم. اما با گذشت زمان و اندوختن تجربه و به ویژه مواجهه شدن با زندگی پرمناقشه خود شریعتی، به تدریج معنا و مفهوم عمیق این جمله را در طلیعه کتاب وی دانستم. «کسانی که خود کاری نمی کنند اما اگر دیگران کاری کنند آزرده می شوند»! چه سخن عمیقی و چه تجربه تلخی!
حال به نظر می رسد داستان برخورد برخی منتقدان چپ و راست جرس با این رسانه همان داستان است.این رسانه از ماههای آغازین جنبش سبز ایران با همت چند شخصیت فکری – سیاسی و مذهبی نام آشنای ما بنیاد نهاده شد و خدا را سپاس که تا کنون پاییده است. گرچه دوستان این رسانه اهداف و برنامه های بلندپروازانه ای برای ساماندهی جنبش تحت فشار و سانسور و بی رسانه داخلی در نظر داشته و دارند، اما به دلیل موانع و مشکلات کم و بیش شناخته شده تا کنون نتوانسته اند به غایت مطلوب دست پیدا کنند.
اما در این میان چیزی که چندان قابل فهم و درک نیست، این است که چرا از روز نخست این رسانه ملی و فعال به طور مداوم و روز افزونی مورد بی مهری و نقد و نفی پیاپی قرار گرفته و می گیرد؟ به گونه ای که اخیرا کار به پرونده سازی های رسوا و اهانت های زشت و اتهام های ناجوانمردانه کشیده شده است.
شاید تفکیک این منتقدین و خرده گیران با معیار انگیزه مشکل باشد، اما من بیشتر به استناد تجارب مکرر شخصی ام، می توانم یک طبقه بندی از این گروهها ارائه دهم:
گرچه در این مدت نه چندان بلند، سوژه و بهانه برای تخریب جرس کم نبوده است، اما آخرین بهانه به کار بردن چند جمله در انتشار خبر درگذشت یکی از دانشوران ایرانی ( شجاء الدین شفا ) در سایت جرس است. گرچه من هم مانند دیگران با دیدن چند جمله نامناسب آن هم در مقام بیان خبر درگذشت، آن را نادرست و خارج از سنت جرس و نیز خارج از شأن کار رسانه اخلاق محور شمردم و در نظر داشتم در اولین فرصت به دوستان تذکر دهم، اما این همه هیاهو برای چیست و آیا انصافا و اخلاقا تناسبی بین آن خطای کوچک و این همه تخریب و جنجال بزرگ وجود دارد؟
در این میان می خواهم از دوست فاضل و خوب مان جناب دکتر حسین کمالی، که از نیکان است و بی گمان در شمار هیچ یک از این افراد و گروههای یاد شده نیستند، گله کنم که چرا نا باورانه به این کاروان پیوستند و بر جدایی ها دامن زدند. در اصل اعتراض حق را به ایشان می دهم، اما انصافا این ایراد چندان مهم و بزرگ بود که از همکاری قلمی با رسانه جرس خود داری کنید؟ قبول می کنید که فندق را با بمب ناپالم نمی شکنند و به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نمی کشند؟
|
هاشمی رفتنی است ؛ سید حسن رد صلاحیت می شود Posted:
جرس: سردبیر هفته نامه پرتوسخن متعلق به موسسه آموزشی مصباح یزدی،در سخنانی در جمع تعدادی از مردم راور از برکناری آیت الله هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و ردصلاحیت حجتالاسلام سیدحسن خمینی در انتخابات آتی ریاست جمهوری خبر داد. به گزارش گفتارنو ،روانبخش در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا رهبری هاشمی را از ریاست مجلس خبرگان برکنار نمی کند گفت: ریاست مجلس خبرگان، منصوب شده از سوی رهبری نیست که بتوانند او را برکنار نمایند اما در انتخابات هیئت رئیسه که سال آینده برگزار می شود، ان شاءالله اعضای مجلس خبرگان او را برکنار خواهند کرد. وی در خصوص ریاست هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفت: این مجمع یک مجمع تصمیم گیری نیست بلکه یک مجمع مشورتی است که حتی میرحسین موسوی و عبدالله نوری هم که ۵ سال زندانش کردند عضو این مجمع هستند. روانبخش گفت: لذا در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن یا نبودن به جایی لطمه ای نمی زند چون مرکز تصمیم گیری نیست، فقط نقش مشورتی دارد و رهبری می خواهند از همه افکار و سلایق مختلف در این مجمع حضور داشته باشند تا تضارب آرا برقرار باشد . این روحانی حامی دولت افزود: اگر رهبری نظرات مجمع را تائید کرد اعتبار پیدا می کند و گرنه اعتبار قانونی ندارد مثل همان کاری که اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی می خواست در مجمع تشخیص مصلحت انجام دهد و انتخابات را از دست شورای نگهبان بگیرد و آن را به کمیسیون انتخابات بدهد. عمار کجاست؟ روانبخش با انتقاد از سکوت لاریجانی و باهنر در قبال جنبش سبز گفت: وقتی رهبری فرمودند عمار کجاست آقای مهندس باهنر صدایش در نیامد و سکوت اختیار کرد بالاخره آقای باهنر میتوانست بیاید در تلویزیون و جنبش سبز را مورد مواخذه قرار دهد و یا در این شهر و آن شهر برود و روشنگری بکند اما مردم ما هرگز کلامی از باهنر نشنیدند. وی اضافه کرد: در حالی که که آقای دکتر حدادعادل در مقابل جنبش سبز ایستاد و روشنگری کرد اما امثال باهنر و علی لاریجانی هیچگونه حرفی نزدند.عمارها کم بودند هرچه مقام معظم رهبری فریاد می زد عمار کجاست؟خبری نبود باهنر و علی لاریجانی سکوت کرده بودند . کروبی داد می زد و می گفت یکی بیاید مرا بگیرد عضو موسسه آموزشی مصباح یزدی گفت: میرحسین موسوی و کروبی خیلی دلشان می خواست تا دستگیرشان که قهرمان شوند کروبی داد می زد و می گفت یکی بیاید مرا بگیرد و با خود ببرد. وی اضافه کرد:کروبی دلش می خواست قهرمان شود تا هر روز طرفدارانش در دانشگاهها تابلویی دست بگیرند و شعار بدهند که کروبی قهرمان شد. سیدحسن خمینی رد صلاحیت می شود روانبخش درباره احتمال نامزدی سید حسن خمینی درانتخابات آینده ریاست جمهوری گفت: ما امیدواریم که سیدحسن خمینی هم برای دوره آینده کاندیدای ریاست جمهوری شود تا معلوم بشود که چقدر جایگاه در بین مردم دارد. وی با بیان اینکه سیدحسن خمینی رد صلاحیت می شود در این خصوص توضیح داد: سید حسن خمینی رد صلاحیت می شود چون یک رجل سیاسی نیست مگر می شود هرکسی از بیت رهبری باشد رجل سیاسی هم باشد رجل سیاسی تعریف خاص خودش را دارد. سید حسن خمینی مواضع خوبی ندارد وی افزود:آقای سید حسن خمینی متاسفانه مواضع خوبی ندارد چون بعد از اینکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آقای صانعی را فاقد صلاحیت برای مرجعیت اعلام کرد آقای سید حسن خمینی آمد خانه او و سایت جماران را در اختیار او قرا داد شما بگوئید این کار چه معنایی دارد؟ شایان ذکر است سخنرانی این فعال سیاسی حامی دولت به دعوت جمعیت پیروان روح الله شهرستان راور برگزار شده بود که بخش هایی از آن به دلیل عدم رعایت حرمت افراد منتشر نمی شود. گفتنی است در حالی که گروهها و سازمانهای اصلاح طلب از کوچکترین حقی برای بیان نظرات خود محروم هستند و حکومت به هیچ نشریه و تشکل اصلاح طلبی اجازه فعالیت نمی دهد،افرادی آزادند تا با استفاده از همه تریبون های موجود به هر کسی که می خواهند هتاکی و توهین کنند. |
جلوگیری از برگزاری نشست نقش زن جامعه در عرصه اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی Posted: مقامات امنیتی قم تنها چند ساعت مانده به مراسم لغو مجوز کردند - نشست "نقش زن جامعه در عرصه اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی " که قرار بود روز چهارشنبه ساعت 14 در تالار شیخ مفید دانشگاه قم با حضور فاطمه راکعی،عضو کمیسوین زنان مجلس ششم به همت انجمن اسلامی مستقل واحد خوهران این دانشگاه برگزار شود؛بنا به دستور مقامات امنیتی استان و دانشگاه تنها چند ساعت مانده به آغاز، لغو مجوز شد.
بر اساس گزارشهای رسیده به جرس، با توجه به فضای بسته سیاسی در این دانشگاه ،دانشجویان واحد خواهران این دانشگاه نزدیک به سه ماه بدنبال برگزاری همایشی بودند که با کار شکنی ها مسئولان حراست مواجه میشدند سرانجام پس از رد کردن بسیاری از اسامی مطرح شده برای حضور در این مراسم از جمله الهه کولایی،مجوز برگزاری با حضور دکتر راکعی صادر شد.
این گزارش می افزاید: در مدت زمان کم باقیمانده تبلیغاتی در سطح دانشگاه صورت گرفت.متاسفانه طبق معمول این روزها تنها چند ساعت مانده به برگزاری مسئولان حراست اعضای ارشد اجمن اسلامی مستقل را فراخوانده و با تهدید و ارعاب اعلام کردند که مجوز برگزاری چنین مراسمی را مقامات استانی رد کرده اند!
نکته جالب اینکه هنوز میان انجمن اسلامی مستقل و حراست بر سر برگزاری این نشست کشمکش بود که دانشجویان با اطلاعیه اداره روابط عمومی دانشگاه مبنی بر برگزار نشدن این برنامه بدلیل مصادف شدن با ایام سوگواری حضرت زهرا(س)و همچنین مشغله مدعوین در سراسر داشنگاه مواجه شدند!حال آنکه انتخاب این روز به عنوان روز برگزاری نشست امری تعمدی بوده است.
گفتنی است پس از انتخابات ، حکومت مانع برگزاری هر مراسمی بوده است. |
بیانیۀ مشترک ۱۱ تشکل کارگری به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگــر Posted: تاب تحمل فلاکت و بی حقوقی موجود را نخواهیم آورد -
در این قطعنامه مشترک خاطرنشان شده است: "همانگونه که ما کارگران ایران در انقلاب بهمن ۵۷ و سالهای اخیر نشان دادیم، تاب تحمل فلاکت و بی حقوقی موجود را نخواهیم آورد و علیرغم زندان و سرکوب، پیشاپیش عموم مردم ایران در مقابل لگد مال شدن بدیهی ترین حقوق انسانی خود ایستادگی خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد بیش از این حق حیات و هستی ما را به تباهی بکشانند. ما تولید کنندگان اصلی تمامی ثروتها و تعمات موجود در جامعه هستیم و داشتن یک زندگی انسانی مطابق با بالاترین استانداردهای زندگی بشر امروز را حق مسلم خود و عموم توده های مردم ایران میدانیم." آنها خواسته های خود را نیز چنین اعلام کرده اند:
1-برپایی تشكل های مستقل از دولت و کارفرما، اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع و آزادی بیان حق مسلم ما ست. 2-خواهان توقف طرح قطع یارانه ها (هدفمند کردن یارانه ها ) و حداقل دستمزد فعلی هستیم. 3- دستمزدهای معوقه كارگران باید فورا و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت شود . 4- اخراج و بیكار سازی كارگران به هر بهانه ای باید متوقف گردد. 5- ما خواهان محو قراردادهای موقت و سفید امضاء، تامین امنیت شغلی كارگران و تمامی مزد بگیران هستیم. 6- خواهان لغو مجازات اعدام و آزادی بی قید و شرط ابراهیم مددی ، منصور اسالو ، علی نجاتی و... هستیم . 7- اعتراض به هر گونه بی حقوقی و ابراز عقیده را حق مسلم و خدشه نا پذیر کارگران و عموم مردم می دانیم. 8- خواهان لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان هستیم. 9- خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یك زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی هستیم. 10- کار کودکان باید محو گردد. 11- بدینوسیله پشتیبانی خود را از تمامی جنبش های اجتماعی آزادی خواهانه اعلام می داریم . 12- ضمن اعلام حمایت قاطعانه از مطالبات معلمان، پرستاران و سایر اقشار زحمتكش جامعه، خود را متحد آنها می دانیم. 13- اخراج و تحمیل هر گونه تبعیض بر كارگران مهاجر افغانی و سایر ملیت ها را به هر بهانه ای محكوم می كنیم. 14- بر همبستگی بین المللی كارگران برای رهایی از مشقات موجود تاكید می كنیم. 15- اول ماه مه باید تعطیل رسمی اعلام گردد و در تقویم رسمی كشور گنجانده شود . تشکل های امضا کنندۀ این قطعنامۀ مشترک، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران ، هیئت بازگشائی سندیکای فلز کار و مکانیک ، هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، انجمن دفاع از کارگران اخراجی و بیکار سقز و شورای زنان می باشند. همزمان کانون مدافعان حقوق کارگر نیز، با صدور بیانیه ای به مناسبت فرارسیدن اول ماه مه و روز کارگر، ضمن حمايت از اعتراضات ماههای اخیر و پافشاری بر خواسته های روز کارگر در سال گذشته، مطالبات مندرج در قطعنامۀ مشترک تشکل های کارگری را مورد حمایت قرار داده و از ایجاد تشکل های کارگری و آزادی بیان و رفع تبعیض حمایت کردند. لازم به ذکر است تجمعات و تظاهراتِ روز جهانی کارگر، شنبه یازدهم اردیبهشت (اول ماه مه) در تهران (مقابل وزارت کار) و در شهرستانها مقابل ادارات کار (راس ساعت ۱۷) برگزار خواهد شد.
ده تشکل کارگری ایران، در قطعنامۀ مشترک خود ضمن مخالفت جدی با اجرای قانون هدفمند شدن یارانهها، از تعیین حداقل دستمزد ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان برای كارگران در سال جاری انتقاد كردند. |
بازداشتشدگان بیمار شده در زندان به کمیسیون اصل نود شکایت کنند Posted: به نظر میرسد مجلس شورای اسلامی نیز باید درباره رعایت حقوق بازداشتشدگان قانون مشخصی را تصویب کند و رعایت حقوق اولیه انسانها در زندان ها را صرفا به پایبندی مسئولان به اصول اخلاقی واگذار نکند.
این واکنش صریح سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس به اخبار منتشر شده درباره نگرانی از وضعیت جسمی زندانیان سیاسی در بند و مشکلات قلبی و عصبی است که اکثر بازداشتشدگان به آن دچار شده و اخبار آن این روزها به گوش میرسد.
پیش از این نیز مصطفی کواکبیان از نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس که طراح طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاهها است، اعلام کرده بود:موضوع سلامت جسمانی و بیماریهایی که زندانیان در طول دوران بازداشت به آن دچار میشوند میتواند زیر مجموعه طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاههای کشور مورد بررسی قرار گیرد.
شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس
چارچوب های اخلاقی رعایت نشد قانون تدوین میشود پیرو انتشار اخبار نگران کننده از وضعیت سلامت جسمی زندانیان سیاسی که در بازداشتگاهها به سر میبرند و همچنین بستری شدن زندانیان آزاد شده از بند، در بیمارستان، توجه افکار عمومی و مجلسیان به اهمیت بررسی وضعیت بازداشتگاهها و حقوق زندانیان دربند جلب شد و تهیه گزارشی از سوی یک هیات بیطرف درباره برخوردهای صورت گرفته و شرایط نگهداری زندانیان در بازداشتگاهها از سوی نمایندگان مجلس ضروری احساس شد.
داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس در خصوص اخبار منتشر شده درباره نگرانی از سلامت زندانیان سیاسی دربند و آزاد شدگانی که دچار بیماریهای عدیدهای شدهاند به «پارلماننیوز»، گفت:«در بازداشت بودن افراد به این معنی نیست که از تمام حقوق انسانی محروم شوند.»
به گفته قنبری شاید یکی از دلایل خلاء قانونی در زمینه تامین شرایط لازم برای حفظ سلامتی جسمی زندانیان به این دلیل بوده که قانونگذار تصور کرده رعایت این امور، امری اخلاقی و ضروری است که نیاز به مصوبه و قانون ندارد.
سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس میگوید:« این وظیفه اخلاقی هر انسانی است که زمانیکه فردی با مشکل و بیماری مواجه شده به او کمک کند و از ابتداییترین حقوق هر بازداشته شدهای این است که در چنین شرایطی زمینه انتقال او به بیمارستان و درمانش فراهم شود.»
قنبری با اشاره به حوادث رخ در داده در ده ماه گذشته و اخبار نگران کنندهای که این روزها از سلامت جسمی بازداشتشدگان منتشر میشود میگوید:« از آنجا که واگذاری امور به تعهدات اخلاقی امور را سلیقهای کرده و ممکن است توسط افراد مختلف با برداشتهای مختلف مواجه شود نیاز به تدوین قانون صریح و مشخص درباره رعایت حقوق بازداشتشدگان و تامین سلامت جسمی آنها است.»
این نماینده مجلس تاکید کرده که بازداشت شدگانی که در دوران بازداشت دچار بیماری شده و مشکلی برای آنها پیش آمده است به کمیسیون اصل نود مجلس برای پیگیری موضوع شکایت کنند.
خلا قانونی؛ قواعد مربوط به داخل بازداشتگاهها سلیقهای است
از سوی دیگر عبدالفتاح سلطانی حقوقدان درخصوص قوانین و مقرارت موجود برای رعایت مسایل بهداشت و سلامت زندانیان در بازداشتگاهها به «پارلماننیوز»، گفت:« یکی از مشکلات در بحث امور مربوط به بازداشتگاهها این است که قانون مشخصی در این زمینه وجود ندارد و آنچه ملاک عمل است آیین نامهای است که توسط رییس قوه قضائیه درباره مسایل بهداشتی و سلامتی در هر زندان ابلاغ شده است.»
این وکیل دادگستری تصریح کرد:«در هر زندانی مسئولین موظف هستند به مشکلات جسمی و بیماری زندانیان رسیدگی کنند.در زندان ها باید بهداری وجود داشته باشد، اما درصورتی که بیماری یک زندانی به نحوی حاد باشد که در بهداری زندان قابل مداوا نباشد مسوولان زندان موظف به انتقال او به بیمارستان هستند.»
سلطانی میگوید:« متاسفانه در عمل بسیاری از این مسایل رعایت نمیشود بخصوص زمانیکه بیماری مشخص نیست و برای تشخیص آن نیازمند آزمایشات ویژه است.»
در عین حال این حقوقدان تاکید میکند:« افرادی که در دوران بازداشت خود دچار عوارض جسمی و بیماری شدهاند میتوانند این موضوع را از طریق شکایت مورد رسیدگی و اعتراض قرار دهند.»
تاکید بر ضرورت پاسخگویی و ارائه گزارشی درباره صحت و سقم بیماریهایی که برای بازداشت شدگان ایجاد شده نکتهای بود که حسین کروبی فرزند مهدی کروبی نیز در هفته گذشته بر آن تاکید کرد.
در مورد وضعیت سلامت جسمی بازداشت شدگان چندخط گزارش دهید
حسین کروبی در واکنش به شایعات و خبر سازیهایی که پیرامون وضعیت سلامت پدرش مطرح شده بود گفت:«آقای کروبی در سلامتی کامل به سر می برد و بهتر است این آقایان که زندانیان سیاسی و فرزندان ناشناس این کشور را در زندانهای غیراستاندارد به.... انواع بیماریها مبتلا کردهاند به خودشان زحمت بدهند و چند خطی هم در مورد وضعیت سلامتی عزیزان زندانی به مردم گزارش دهند.»
اما این همه واکنشها نیست که هم چنان دراخبار از شرایط نامساعدی بازداشت شدگان اخبار ناگواری منتشر میشود.نمونه هایی از زندانیانی که شرایط نامساعدی دارند به ترتیب زیر است.
مهدی محمودیان و تشدید بیماری ریوی
هفته گذشته در خبرها عنوان شد بیماری ریوی مهدی محمودیان روزنامهنگار زندانی وخیم شده و در زندان تحت درمان قرار نگرفته است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده مسئولان قضایی بیماری محمودیان را دروغ خواندهاند و این روزنامهنگار به نقل از پزشک عمومی زندان به خانواده خود گفته است که یکی از ریههایش به دلیل عفونت در حال از کار افتادن است.
شرایط نامساعد جسمی و روحی بدرالسادات مفیدی
آقایی با اشاره به بازجوییهای متعدد صورت گرفته از همسرش، خبر داده که مفیدی به عارضه قلبی و ناراحتیهای شدید عصبی مبتلا شده و خواستار دسترسی همسرش به پزشکان معتبر خارج از زندان اوین شده است.
در حالی که آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها تصریح کرده است که مسئولان زندان موظف هستند شرایط بهداشت، تغذیه وسایر موارد مربوط به سلامتی کلیه کسانی که به عنوان متهم و یا محکوم در زندان نگهداری میشود را تضمین و تامین کنند، گزارشهای متعدد حاکی از کمتوجهی مقامات زندان نسبت به وضعیت سلامتی زندانیان سیاسی است.
معلم بازنشسته مشهدی با بیماری قلبی دستو پنجه نرم میکند
هاشم خواستار، معلم بازنشسته مشهد و عضو کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان نیز که در زندان وکیل آباد مشهد به سر میبرد با بیماریهای داخلی و قلبی دست و پنجه نرم میکند.
وی که 25 خرداد 88 بازداشت شد و پس از یک ماه و نیم از زندان آزاد شد، روز 25 شهریور 88 دوباره بازداشت شد و از آن موقع تاکنون همچنان در زندان به سر میبرد.
بر اساس اخبار منتشر شده، علیرغم عدم وجود سابقه قبلی بیماری قبلی، وی در طول مدت زندان بیمار شده و به مشکلات بینایی و فشار خون نیز مبتلا شده است.
عمادالدین باقی، فرید طاهری، هنگامه شهیدی، عیسی سحرخیز، نادر کریمی جونی، مجتبی لطفی، منصور اسانلو، فرید طاهری، جهانگیر عبداللهی، جعفر پناهی، محمدصدیق کبودوند، ابراهیم مددی و عباس خرسندی نیز در شرایط مشابه به سر میبرند.
از سوی دیگر بر اساس اخبار منتشر شده تعداد زندانیان بیمار که در اثر آلودگی آب به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند رو به افزایش نهاده است.
اما جدای از افرادی که اکنون در داخل زندانها از بیماری های قلبی عصبی و عضلانی رنج میبرند و صدای خانوادههای نگران آنها به جایی نمیرسد، آزاد شدگانی هستند که از زمان زندان دچار ناراحتی و بیماریهایی شدهاند که اکنون مسیر آنها رفت و آمد بین خانه و بیمارستان شده است.
مصطفی تاجزاده تحت عمل جراحی قرار گرفت
سیدمصطفی تاجزاده که اوایل هفته جاری به دلیل شدت درد مجددا در بیمارستان بستری شده بود، تحت عمل جراحی دیسک قرار گرفت.
علی رغم آنکه تاجزاده به تجویز پزشکان در استراحت مطلق بسر میبرد مسئولان زندان از او خواسته بودند بدلیل عدم تمدید مرخصی او توسط قاضی صلواتی خود را به زندان معرفی کند.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات که اعلام آمادگی کرده بود که روز یکشنبه خود را به اوین معرفی کند اما به دلیل انجام عمل جراحی در بیمارستان تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار دارد.به گفته فخرالسادات محتشمیپور، بیماری دیسک تاجزاده دارای سابقه قبلی است اما در مدت بازداشت تشدید و علیرغم انجام امآرآی در زمانی که در بازداشت به سر میبرد برای معالجه و عمل او اقدامی صورت نگرفت در صورتی که اگر این عمل دو ماه پیش صورت گرفته بود بیماری تاجزاده تا این مرحله پیشروی نمیکرد.
ارمغان زندان برای فرزند پایهگذار دستگاه قضا
دکتر علیرضا بهشتی فرزند شهید آیت الله بهشتی از دیگر بازداشتشدگانی بود که در دور دوم بازداشتش در زندان اوین و در انفرادی دچار حمله قلبی شد.
فرزند شهید بهشتی که در بیست و سومین روز بازداشت به سر میبرد در اوین دچار حمله قلبی شد و مسئولان زندان بلافاصله دکتر بهشتی را به بهداری اوین منتقل کردند.
خانواده آیتالله بهشتی در آن دوران بارها درخواست بستری شدن دکتر بهشتی را در بیمارستان تخصصی و زیر نظر پزشک متخصص با تامین هزینه از سوی خانواده را به دادستان دادند که مورد موافقت قرار نگرفت.دکتر بهشتی سرانجام با تحمل بیش از 50 روز بازداشت و انفرادی آزاد شد.
تشدید بیماری قلبی بهزاد نبوی
بهزاد نبوی،عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از دیگر زندانیان سیاسی بود که در طول دوران بازداشت بیماری قلبی او تشدید شده و به بیمارستان منتقل شد.نبوی در این مدت مورد عمل جراحی قرار گرفته و گرچه به اصرار مسئولان پرونده به زندان برگشت اما پس از مراجعه به اوین، مسئولان زندان وی را بلافاصله به دلیل وخامت وضعیت جسمیاش به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیاء فرستادهاند.
سکته قلبی رییس ستاد انتخاباتی میرحسین در تهران
جواد امام عضو سازمان مجاهدینِ انقلاب اسلامی که مدتی را در زندان سپری کرد اخیرا و در حالی که پیش از بازداشت دچار حمله قلبی نشده بود، سکته قلبی کرد.
محمد جواد امام در جریان انتخابات ریاست جمهوری، ریاست ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران بزرگ را بر عهده داشت. وی همچنین عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب و معاون امور مجلس و پشتیبانی وزارت نیرو در دوره ریاست جمهوری خاتمی بود. محمد جواد امام سه شنبه 26 خرداد در منزلش بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد.
دکتر ابراهیم یزدی و محمد ملکی از دیگر زندانیان سیاسی بودند که بیماری آنها در دوران بازداشت تشدید و به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری و بعد از مدتی که حالشان رو به وخامت گذاشت آزاد شدند.
اما نکته مهمتر بروز بیماریهای قلبی در میان جوانان بازداشت شده بود.
مهدی عرب شاهی زیر نظر پزشک متخصص
مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت ، با 30 سال سن از بازداشت شدگانی بود که در طول دوران بازداشت در زندان دچار حمله قلبی شد.در آن زمان خانواده وی اعلام کردند که مهدی پیش از ورود به زندان در سلامت كامل به سر می برد بر اثر نگهداری در بند 240 زندان اوین به بیماری قلبی مبتلا شده است.
عربشاهی در دوران بازداشت تا40 روز هواخوری نداشته و در یک سلول بسیار کوچک نگهداری می شد که در همانجا دچار حمله قلبی شد.شدت حمله قلبی به حدی بوده که پس از 2 بار انتقال به بهداری ماموران ناچار می شوند او را شبانه به بیمارستان قمر بنی هاشم منتقل میکنند.
دبیر تحکیم وحدت بیش از دو ماه در اوین بسر برد و بدلیل تشدید بیماری و حمله قلبی با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد.به گفته نزدیکان عربشاهی او اکنون زیر نظر پزشک متخصص در حال پیگیری عوارض حاصل شده از حمله قلبی است.
دانشجوی نخبه تحت مراقبت ویژه پزشک
مهدی کلاری، دانشجوی المپیادی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف از دیگر جوانانی است که در طول دوره بازداشت دچار ناراحتی قلبی شده است.او که در آخرین روزهای سال گذشته با قید قرار وثیقه سنگین سیصد میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، در آخرین روز فروردین ماه در حالی که به گفته نزدیکانش به دلیل مشکلات قلبی پیش آمده برای وی تحت مراقبت پزشک به سر می برد به زندان اوین فراخوانده شد و به زندان بازگشت.
علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر نیز که پیش از عید به مرخصی آمده بود با وجود شرایط وخیم جسمانی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد.
این دانشجوی خواجه نصیرالدین طوسی که در آستانه عید نوروز با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، پس از مراجعه به پزشک به دلیل حملات مکرر آسم با تشخیص عفونت ریوی و خونریزی ریه که در زندان به آن دچار شده بود، در بیمارستان تخصصی مسیح دانشوری بستری شد. این بیمارستان تحت مدیریت دکتر علی اکبر ولایتی است.
در روزهای اخیر اخبار مربوط به سلامت زندانیان سیاسی در بند و چه آنها که به مرخصیهای موقت با قید وثیقه آمدهاند به حدی نگران کننده شده است که نمایندگان مجلس از ضرورت بررسی این موضوع در هیات های ویژه سخن گفتهاند.
نا امیدی از سرنوشت طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها
اگر آنگونه که مصطفی کواکبیان نماینده سمنان و عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس گفته طرح تحقیق و تفحص از زندان های کشور در صحن علنی مجلس به تصویب برسد بررسی وضعیت سلامت و دلیل بروز بیماری در بازداشت شدگان که بیشتر بروز ناراحتی قلبی و عصبی بوده است، میتواند توسط این هیات مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها تطبیق شرایط زندانهای ایران با استانداردهای جهانی است.
طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها علیرغم تصویب در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس برای بررسی در صحن علنی مجلس مدتها در دستور کار قرار نگرفت.
مصطفی کواکبیان نماینده طراح این طرح اینگونه برخورد با این موضوع را غیر قابل توجیه میداند؛ به گفته نماینده سمنان این طرح باید خارج از نوبت در دستور کار مجلس قرار میگرفته است.
داریوش قنبری نماینده ایلام اما معتقد است:« اگر قوه قضائیه از ابتدا همکاری و تعامل با نمایندگان مجلس داشت و هیات ویژه مجلس اجازه بازدید و بررسی بازداشتگاهها را مییافت نیاز به تهیه چینین طرحهایی نبود.»
پس از تذکرات و پیگیریهای صورت گرفته اکنون هیات رییسه مجلس طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاههای کشور را در دستور کار قرار داده و به گفته کواکبیان وعده دادهاند پس از بررسی طرحی مربوط به کشاورزی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
اگر سرنوشت این طرح همچون گزارش کمیته ویژه مجلس از بررسی حوادث کوی دانشگاه و مجتمع سبحان نباشد، که هیچگاه در مجلس قرائت نشد و البته اخیرا هم توسط جمشید انصاری دبیرکمیته سیاسی فراکسیون خط امام(ره)مجلس اعلام شد که کسی منتظر قرائت این گزارشها نباشد چون کمیتهای از سوی مجلس برای بررسی این امور تشکیل نشده بود، باید منتظر ماند و دید نمایندگان درباره این مساله که به سلامت افراد و وضعیت بازداشتگاههای کشور که جمع کثیری از فعالان سیاسی در آن بسر میبرند، چگونه برخورد خواهد کرد.
|
سال ۸۹ آبستن بزرگترین اعتراضات و اعتصابات مردمی و كارگری است Posted: روز جهانی كارگر حلقه مفقوده مبارزات -
بنا به اخبار واصله به جرس، این بیانیه که تحت عنوان «روز جهانی كارگر، حلقه مفقوده مبارزات»، منتشر شده، ضمن بیان این نکته که "نگاه ما باید به سازماندهی از پایین و توسط خود مردم و بر اساس مطابات اقتصادی – سیاسی– اجتماعی خود مان باشد و این است درس بزرگی که باید از تجارب گذشته و حالمان پیش روی خود قرار دهیم"، خاطرنشان شده است "تنها ضامن ایجاد و تثبیت دموكراسی و آزادی، قدرت و عرض اندام تشكل های مستقل در اصناف و اقشار مختلف است، قدرتی سراسری، متحدانه و سیلاب وار كه هرگونه دست اندازی و تجاوز به مطالبات مردمی را پاسخی درخور دهد." شورای برگزاری مراسم روز جهانی كارگر در بیانیه شماره دو خود، همچنین تصریح کرده است "سال ۸۹ آبستن بزرگترین اعتراضات و اعتصابات مردمی و كارگری نیز خواهد بود." این فعالان کارگری در پایان این بیانیه هشت خواسته مطرح کردند که بدین شرح می باشد: 1-آزادی فوری و بدون قید وشرط تمامی زندانیان سیاسی، اعم از زندانیان كارگری و معلمان، دانشجویان، زنان فعالین حقوق كودك ، روزنامه نگارانو تمامی زندانیان عقیده و بیان و تمامی زندانیان حوادث اخیر 2- آزادی تشكل های مستقل طبقاتی، آزادی انجمن ها، تحزب، اعتراض و اعتصاب و آزادی مطبوعات 3- اعلام حداقل دستمزد توسط نمایندگان مستقل كارگری و براساس حداقل های یك زندگی شرافتمندانه و انسانی 4- عدم حذف یارانه ها 5- برچیده شدن قوانین بردگی مدرن و روش های آن از جمله قراردادهای سفید امضا و قراردادهای موقت 6- برخورداری تمامی افراد جامعه از آموزش، بهداشت و خدمات عمومی رایگان 7- عدم تعرض به جنبش های اجتماعی دیگر مانند جنبش زنان، جنبش حقوق كودك و جنبش دانشجویی 8- حمایت از كارگران مهاجر در ایران از جمله مهاجرین افغان شورای برگزاری مراسم روز جهانی كارگر ضمن تقاضای تعطیلیِ رسمیِ روز اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت)، خواهان لغو ممنوعیت مراسم روز کارگر شدند. این فعالان کارگری، همچنین مراسم امسال روز کارگر را در تهران، راس ساعت ۱۷ روز شنبه ۱۱ اردیبهشت در خیابان آزادی، مقابل وزارت كار و سپس راهپیمایی به سمت میدان انقلاب و در شهرستان ها در مقابل ادارات كار یا مكان های منتخب خود كارگران، اعلام کردند. این تشکل در بیانیه شماره یک خود که طی روزهای اخیر منتشر شده بود، ضمن دعوت از عموم مردم و کارگران برای حضور در مراسم روز کارگر، آنرا "روز تلفیق خواسته ها و مطالبات دموكراتیك و آزادیخواهانه با مطالبات اقتصادی و سیاسی همه مردم و کارگران" اعلام کرده بود.
|
کروبی شجاعترین مرد ایران به شمار میرود Posted: مجله اشپیگل - کروبی شجاعترین مرد ایران
در عین حال خوانندهای که مسائل ایران را از نزدیک دنبال میکند، با چنین گزارشهایی اگر بر اطلاعات و شناختاش افزوده نگردد، دست کم در مییابد دیگران چگونه در باره ایران گزارش میدهند! متن زیر، متن کامل گزارشی است که اشپیگل منتشر کرده است. میانتیترها از مترجم است.
تقریبا یک سال پس از تقلب آشکار در انتخابات ریاست جمهوری، سرکوب خشن رژیم تأثیر خود را نشان میدهد: اپوزیسیون را سکوت فرا گرفته است. مهدی کروبی، رهبر روحانی اپوزیسیون اما با سرسختی یک تظاهرات اعتراضی تازه اعلام میکند. برای از میدان به در کردن کروبی دست به همه کار زدند: حزبش، «اعتماد ملی» را ممنوع کردند، روزنامهاش که به همین نام منتشر میشد توقیف گشت و پنجاه تن از معتمدان و یارانش نیز دستگیر شدند. حتی از ضرب و شتم سه پسر وی نیز پروایی نکردند. گذرنامه یک پسرش، حسین ۴۴ ساله را ضبط کردند که معمولا آخرین مرحله پیش از اعلام یک شکایت است. تقی ۴۲ ساله، پسر دیگر کروبی که در جنگ به دلیل اصابت گلوله معلول شده است، اجازه نیافت برای درمان پزشکی به لندن مسافرت کند. و علی پسر ۳۷ ساله کروبی را که جوانترین آنهاست، دستگیر و بازجویی کرده و به شدت با وی بدرفتاری کردند. اینکه به سراغ خود مهدی کروبی ۷۲ ساله نیز بروند، ظاهرا موضوعی است که به زمان بستگی دارد. تا کنون پنجرههای خانهاش را شکستند و با شعار روی دیوار خانهاش وی را به مرگ تهدید کردند. هنگامی که وی در آغاز سال [میلادی] به یکی از استانها مسافرت کرده بود، افراد ناشناس به سوی وی تیراندازی کردند و کروبی شانس آورد که مورد اصابت گلوله قرار نگرفت. با این همه این روحانی بلندپایه سرسختی نشان میدهد. با روی خوش کسانی را که به ملاقاتش میروند میپذیرد و درباره رقیب خطرناک خود «جناب دکتر احمدینژاد» شوخی میکند. میگوید که وی این شخص را هرگز «رییس جمهوری» خطاب نخواهد کرد چرا که «این مرد» که باید با وی با همه نیرو و البته بدون خشونت مبارزه کرد «یک مصیبت برای مردم» است. کمی به نیمه شب مانده، در خانه کروبی واقع در خیابان نوریان در شمال تهران هنوز همه بیدارند. کروبی برای بسیاری، شجاعترین مرد ایران به شمار میرود. چشمانش پشت عینک بدون فریماش میدرخشند. پاهایش را که به یک چهارپایه کوتاه تکیه داده است، به طور متناوب تکان میدهد. وقتی که انگشت نشانهاش را در هوا تکان میدهد و یا هنگامی که با مشت گره کرده بر روی دسته صندلی قدیمیاش میکوبد، نشان میدهد که وی یک سال پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، هنوز حاضر نیست صحنه نبرد را ترک کند. ماجرا چه بود؟ آنها سه نفر بودند که تصمیم گرفته بودند با شرکت در انتخابات ۱۲ ژوئن سال گذشته مانع انتخاب دوباره احمدینژاد به ریاست جمهوری شوند: کروبی که روحانی است، حسین موسوی نخستوزیر ۶۸ ساله پیشین و محسن رضایی ۵۵ ساله که سالها ریاست سپاه پاسداران، همان پاسداران مخوف انقلاب را، بر عهده داشت. کروبی و موسوی به نمایندگی از جناح اصلاحات و رضایی نامزد محافظهکاران عملگرا بود. اینکه احمدینژاد بیش از شصت درصد آرا را به دست آورده باشد، مورد قبول این سه نفر نبود. در حالی که رضایی، اعتراض خود را پس از آنکه آیتالله علی خامنهای رهبر انقلاب درستی انتخابات را اعلام کرد، به سرعت پس گرفت، کروبی و موسوی که گفته میشود احتمالا پیروز واقعی انتخابات بوده است، در جایگاه اعتراض مردم قرار گرفتند. سه روز پس از انتخابات، آنها موفق شدند تقریبا سه میلیون از هواداران [مخالفان احمدینژاد] را به حرکت در بیاورند. هواداران اصلاحات با شعار «رأی من کو؟» به خیابانهای تهران آمدند و رژیم با خشونت وحشیانه به آنها پاسخ داد. بهای خونینی که به اصطلاح جنبش سبز پرداخت بسیار بالا بود: طرفداران حقوق بشر در ایران اعلام کردند که بیش از صد نفر که هویتشان محرز شده است، در این سرکوب کشته شدند. دست کم دو هزار نفر از مخالفان دستگیر شدند که در این مدت بسیاری از آنها با وثیقه آزاد گشتند. سکوت گورستانی با این همه از تظاهرات ۲۲ بهمن به مناسبت سی و یکمین سال انقلاب، که بیش از هر چیز رنگ و بوی طرفداران احمدینژاد را داشت تا مخالفان، سکوت گورستانی بر تهران حکمفرما شده است. وضعیت حاکم بر اپوزیسیون در تهران تقریبا یادآور سکوتی است که زمانی بر بغداد دوران صدام حسین حاکم بود و کشور عراق، جمهوری وحشت خوانده میشد. جاسوسان حاکم مستبد دجله همه جا حضور داشتند و هر انتقادی بیرحمانه مجازات میشد. در تهران گفته میشود که احمدینژاد نیز دیگر کوچکترین مخالفتی را نمیپذیرد. زندانها پر از زندانیان «سیاسی» است که از سال ۱۹۷۹ به این سو سابقه ندارد. کروبی اما با وجود همه تهدیدات، در گفتگو با اشپیگل از ادعاهای خود مبنی بر شکنجه تا سرحد مرگ دستگیرشدگان که از سوی رژیم به شدت انکار میشود، دفاع میکند. میگوید خودش از چهار مورد اطلاع دارد. او همچنین ادعای تجاوز به زندانیان را نیز پس نمیگیرد و میگوید پنج قربانی تجاوز را میشناسد که دو نفرشان مردان جوان هستند. اما حتی منتقد سرسختی مانند کروبی نیز هنوز نمیگوید که زیر پا نهادن حقوق بشر تقریبا ابعادی مانند دوران شاه یافته است. اما با لبخندی نیشدار اصرار میورزد که دست کم آنها «کارشناس» بودند و میدانستند خشونت را نسبت به چه کسی و چرا به کار میبرند. امروز برعکس، در زندانها «خودسری مطلق» حکمفرماست. با اینکه وی احمدینژاد را به عنوان «رییس جمهوری به رسمیت نمیشناسد» ولی میگوید وی «مسئول و پاسخگوی اتقافاتی است که روی میدهد». دیکتاتوری پنهان آنچه رییس جمهوری ایران برپا داشته است، یک دیکتاتوری پنهان اما مؤثر است. مأموران رژیم مانند پاسداران و بسیجیها در خیابان حضور آشکار ندارند. ولی وحشت زیر نظر بودن، شنوده شدن و یا اینکه با هر انتقادی که رژیم را خوش نمیآید، دستگیر و محکوم شوند، مدتهاست که زندگی سیاسی نسبتا لیبرال را در مقایسه با دوران خاتمی، دچار خفقان کرده است. اینگونه است که دور و بر رهبران شورش سبز سکوت حاکم است. با اینکه کروبی مایل نیست اصطلاح حبس خانگی را به کار ببرد، ولی آنها تحت کنترل رژیم قرار دارند. در برابر خانه کروبی تا دیرهنگام شب دو نگهبان ایستادهاند که نام هر کسی را که به آن خانه وارد شود ثبت میکنند. کروبی میگوید: «هر کسی نزد من بیاید، باید حساب کارش را بکند». احضار شدن چنین افرادی از سوی وزارت اطلاعات کمترین هزینه ورود به خانه کروبی است. هنگامی که کروبی خانهاش را ترک میگوید، گروهی از مأموران امنیتی رژیم وی را همراهی میکند به این دلیل خندهدار که از او «در برابر تروریستها محافظت شود». کروبی میگوید «ترور» را اتفاقا کسانی انجام میدهند که همین مأموران امنیتی را به محافظت از او گماردهاند! مهرزاد مرعشی مهمتر از کنفرانس خلع سلاح تلاش رژیم را برای سرکوب همهجانبه اپوزیسیون و رهبران آن، در سراسر کشور میتوان دید. رژیم اینترنت و تلفنهای همراه را کنترل میکند و هر وقت دلش بخواهد، خطوط را مسدود میسازد. ژورنالیستهای غربی تنها زمانی اجازه ورود به ایران دارند که قرار باشد تهران یک تبلیغات مثبت رسانهای راه بیندازد مثلا برای کنفرانس به اصطلاح خلع سلاح که دو هفته پیش با شعار «انرژی هستهای برای همه، سلاح هستهای برای هیچکس» برگزار شد و دولت «بیش از هفتاد کشور» را دعوت کرده بود. ولی در زمان برگزاری این کنفرانس، برای بسیاری از ایرانیها موضوع جالب این بود که آیا هموطن آنان در تبعید، یعنی مهرزاد مرعشی، در برنامه تلویزیونی «آلمان در جستجوی سوپراستار» برنده میشود یا نه. و عجب تصادف جالبی: درست در شب رقابت نهایی این برنامه، برنامههای کشورهای غربی را بدون پارازیت میشد تماشا کرد! کنفرانس خلع سلاح البته بیشتر به سند وقاحت تبلیغاتچیهای رژیم تبدیل شد که مانند محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد مدعی شوند: «ما سانسور نداریم!» اما مجموعه خبررسانی در جمهوری اسلامی به شدت کنترل میشود و کمتر سیاستمداری جرأت میکند بدون اجازه وزارت ارشاد حرف بزند. جانشین احتمالی احمدینژاد محسن رضایی نیز که تا یک سال پیش از سختترین منتقدان احمدینژاد به شمار میرفت، و به عنوان کسی که زمانی ریاست سپاه پاسداران را برعهده داشت و در واقع از مصونیت برخوردار است، دیگر تمایلی به انتقاد صریح از خود نشان نمیدهد. در مبارزه انتخاباتی وی بر فساد و اقتصاد نابسامان تأکید و سیاست خارجی تهاجمی رییس جمهوری را محکوم میکرد. حالا اما او در آپارتمان یکی از دوستانش در یکی از برجهای شمال تهران نشسته است و احتیاجی به اجازه برای مصاحبه ندارد. ترس کلمهای است که برازنده پاسداری نیست که هشت سال در جنگ با عراق چندین بار زندگیاش را به خطر انداخت. اما رضایی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که به هنگام اختلاف بین مجلس و دولت به میانجیگری میپردازد، دارای مقام بالایی است که هر لحظه ممکن است آن را از دست بدهد. او میداند که در جمهوری احمدینژاد، اگر پا را از گلیم خود بیرون بگذارد، شش محافظ او هم نمیتوانند جانش را حفظ کنند. این نظامی پیشین هنوز از مراحم رهبر انقلاب برخوردار است. برخی فکر میکنند که این مرد با ریش سیاه بزی که اغلب نگاهی اسرارآمیز دارد میتواند در صورتی که تحریکات احمدینژاد از حد تحمل خامنهای که وی را منصوب کرده است، خارج شود، جانشین بالقوه احمدینژاد باشد. ولی آیا خود رضایی نیز چنین بدیلی را در خود میبیند؟ گوشه لبان رضایی به لبخندی نامحسوس جمع میشود و میگوید: «من در هر جا که باشم به ملتام خدمت میکنم». فرمانده سپاه، سردار پاسدار، محسن رضایی از پاسخ به پرسشهای مسئلهدار شانه خالی میکند و به جایش چای خود را هم میزند، تو گویی میتواند مشکل وفاداری خویش به رژیم را نیز مانند قند در چای حل کند. رضایی نیز مانند کروبی در مورد احمدینژاد از به کار بردن کلمه «رییس جمهوری» خودداری میکند و به جایش میگوید: «آقای احمدینژاد». رضایی محافظهکار نیز درست مانند کروبی اصلاحطلب میگوید: «این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند». مردم منتظر یک جرقهاند این طور که به نظر میرسد راه برونرفت از بحران را کسی نمیتواند نشان دهد. حتی روحانیان بزرگی مانند آیتالله محمد موسوی بجنوری ۶۶ ساله نیز مأیوساند و نمیدانند کار جمهوری اسلامی به کجا خواهد رسید. این آیتالله عالیرتبه در واقع به گروهی تعلق دارد که نمیتوان به آنها بیحرمتی کرد. او نماینده حسن خمینی، نوه رهبر انقلاب و رییس بنیادی در تهران است که به نام بنیانگذار حکومت ملایان خوانده شد. بجنوردی در حالی که به شدت ناراحت است از تازهترین ضربه رژیم حرف میزند و اینکه به او خبر رسیده که از مسافرت «دوست سی ساله» وی و رییس جمهوری پیشین، خاتمی، برای شرکت در سمیناری در ژاپن جلوگیری شده است. آیتالله بجنوردی میپرسد: «آیا غیرقابل تصور نیست؟» و گویی که با خودش حرف میزند ادامه میدهد: «در این جمهوری اسلامی همه چیز ممکن است». روزنامه «بهار» بلافاصله پس از انتشار به دلیل انتقاد از رژیم توقیف شد، حزب مشارکت اسلامی که به خاتمی، و سازمان «مجاهدین انقلاب اسلامی» که به موسوی نزدیکاند ممنوع شدند. با این همه کروبی، رهبر اپوزیسیون، نبرد برای آینده حکومت الله [دینی] را از دست نمینهد و میگوید: «مردم منتظر یک جرقهاند» و این جرقه را او میخواهد بزند. کروبی فراخوانی به مناسبت سالگرد اعتراضات سراسری داده و برای تظاهرات تقاضای مجوز کرده است. خود کروبی هم اعتقاد ندارد که رهبری جمهوری اسلامی که بلافاصله پس از انتخابات [سال گذشته] هر نوع تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد، خیابانها را آزادانه در اختیار معترضان بگذارد. ولی به نظر وی این «مهم است که نشان بدهیم که ما همچنان مبارزه میکنیم، البته نه علیه این جمهوری بلکه برای اجرای قانون اساسیمان که در آن آزادی عقیده و دمکراسی مندرج شده است». کروبی به وجود اختلاف بین خود و موسوی، دیگر رهبر اپوزیسیون، پاسخ منفی میدهد و میگوید به طور مرتب با مشاوران نزدیک موسوی به طور کتبی و یا از طریق افراد معتمد به تبادل نظر میپردازد و دست کم ماهی یک بار دو رهبر اپوزیسیون همدیگر را ملاقات کرده و به گفتگوی دو نفره میپردازند. کروبی میگوید: «ما در همه زمینهها با یکدیگر هم عقیدهایم». معلوم نیست این ملای شجاع که شهامتش را حتی محافظهکاران نیز تحسین میکنند، تا کجا بتواند مقاومت کند. کروبی نمیخواهد سر فرود بیاورد. میگوید به عنوان شاگرد امام خمینی «وظیفه خود میداند که حقیقت را به هر قیمتی که برایش تمام شود» بگوید. کروبی با موضوع دستگیریاش خونسرد برخورد میکند و میگوید: «من آماده همه چیز هستم». دیگر چه چیز میتوانند از او بگیرند، غیر از زندگیاش.
منبع: سحام نیوز، به نقل از مجله اشپیگل،جمهوری وحشت، برگردان از الاهه بقراط |
مروری بر روزنامه های چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ Posted:
مردم سالاری
پیرامون مفاسد اقتصادی كورش شرفشاهی در سرمقالۀ امروز مردم سالاری خاطرنشان می کند "روزی که برای اولین بار محمود احمدی نژاد درمقام رئیس دولت نهم شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی را سرداد و از لیست بلند بالا ی مفسدان اقتصادی در کشوی میزش خبر داد، امیدوار شدیم تا این لیست در مراجع قضایی مطرح شود و مفسدان برای همیشه از صحنه کشور خداحافظی کنند اما نمی دانیم چه شد که چنین نشد. " به نوشته این روزنامه نگار، امروزه در کشور از آقازاده ها سخن رانده می شود، پول هایی با امضای اشخاص صاحب نفوذ جابه جا می شود، صدها و هزاران هکتار از منابع طبیعی کشور را سند می زنند و یک باره افرادی در عرصه اقتصاد چنان تاخت و تاز می کنند که به خود جرات پرداخت مبالغ هنگفتی به نمایندگان مجلس و فعالا ن سیاسی را می دهند. سرمقاله مردم سالاری در نتیجه نوشته امروز انگشت اتهام به سوی برخی افراد خاصی نشانه رفته; گویی اگر این افراد را بگیرند مساله فساد برای همیشه در کشور به پایان می رسد اما در واقع این طور نیست. باید بدون در نظر گرفتن جناح چپ و راست دست همه فاسدان را رو کنیم اما گمان نمی رود که چنین شود بلکه گویا قرار است عده ای به نام مفاسد اقتصادی با یکدیگر تسویه حساب سیاسی کنند.
اپوزیسیونِ زیمباوه هم، دست نشاندۀ آمریکاست کیهان نویسِ امروز با اظهار خوشحالی از اینکه دیدارِ نوروزیِ مهدی کروبی و میرحسین موسوی با تاخیر انجام شده، و بیان اینکه "با 40 روز تاخیر، كروبی و موسوی دیدار نوروزی برگزار كردند"، معتقد است "در این دیدار کروبی به تهمت زدن و دروغ پراكنی علیه نظام پرداخت و به نقل از نامه منتشره در سایت ضدانقلابی جرس تحت عنوان نامه جمعی از زندانیان، مدعی شد: از همسران زندانیان خواسته اند از همسران خود جدا شوند! این چه قانونی است؟" این مقاله ادامه می دهد "كروبی با استناد به اهانت سركرده جریان اپوزیسیون وابسته به آمریكا در جریان سفر احمدی نژاد به زیمبابوه، مدعی شد «عزت جمهوری اسلامی به این نحو زیر سوال می رود» اما اشاره ای به این حقیقت نكرد كه اهانت جریان دست نشاندۀ آمریكا همان رفتاری است كه فتنه گران سبز هم در داخل انجام می دهند و این چیزی از عزت و حقانیت و اقتدار نظام اسلامی كم نمی كند. بلكه اگر جریان های وابسته به آمریكا از جمهوری اسلامی ستایش می كردند، باید عزا گرفت. (گفتنی است برخلاف تظاهر كروبی به ناراحتی از اهانت رئیس اپوزیسیون در زیمبابوه، تمام سایت های ضدانقلابی حامی كروبی و موسوی، از این اهانت استقبال كردند.)" کیهان نویسِ امروز ادعا می کند "اظهارات موسوی در ملاقات با كروبی درباره وضعیت وخیم خاتمی و امثال وی نیز، در واقع نوعی فرار به جلو است چه آن كه خاتمی از چند ماه پیش در جلسات خصوصی و مخملی به انتقادهای تند نسبت به موسوی می پردازد و تاكید دارد كه او به همراه كروبی هم سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان را به آتش كشید و هم آنها را نزد نظام و مسئولان از مشروعیت و اعتبار انداخت به نحوی كه اغلب درخواست های ملاقات وی رد می شود حال آن كه پیش از آن نزد مسئولان احترام و قرب داشت. همچنین باید در نظر داشت كه مقامات سابقی كه در كشورها مورد مشورت قرار می گیرند به ملت و كشور و نظام خود وفادارند و علی القاعده خائنان به كشور طرف احترام قرار نمی گیرند. موسوی و كروبی در ملاقات خود و در تداوم فتنه انگیزی های ناكام سابق خواستار برپایی اغتشاش در 22 خرداد شده اند كه البته بیشتر نوعی بلوف برای جدی گرفته شدن از سوی نظام است."
کاری حقوقی نیست محمد کاظام انبارلویی در سرمقالۀ امروز رسالت به ماموریت تازه یک مقام دولتی برای وصول مطالبات معوق بانکی اشاره می کند که قرار است به اتفاق کمیته ای که از سازمان بازرسی وزارت اطلاعات و دیگر ارگان ها راهکاری برای وصول مطالبات پیدا کند. این روزنامه نگار هوادار دولت ، با تاکید بر این که "این تدبیر از یک ساز و کار حقوقی و معقول برخوردار نیست"، خاطرنشان می کند "پنجاه هزار میلیارد تومان از بیت المال مسلمین در دست عده ای معدود قرار گرفته و برخی از آنها با گردن کلفتی حاضر نیستند یک ریال آن را بر گردانند در حالی که بر میلیاردها دلار اموال منقول و غیر منقول در داخل و خارج کشور تکیه کرده اند و به ریش دولت و ملت می خندند." سردبیر روزنامه رسالت، این سوال را کلیدی خوانده که چرا بانک های دولتی که پول بی زبان دولت و ملت را در اختیار این افراد قرار داده اند به دیوان محاسبات به عنوان دادگاه صالحه برای گرفتن مطالبات معوقه رجوع نمی کنند؟ و اگر هم گفته شود همه کسانی که بدهکاری بانکی دارند اشخاص حقوقی و عمدتا دولتی نیستند پاسخ آن است آن دسته از متهمین که دولتی هستند چرا بانک ها از طریق دیوان محاسبات عمل نمی کنند؟
در باب قرائت رحمانی از دین عبدالله گنجی در سرمقالۀ امروز جوان، با حمله به آنچه اخیرا میرحسین موسوی بعنوان "قرائت رحمانی از دین" مطرح و یادآوری کرده بود، ابتدا می نویسد: "قرائت تک بعدی از اسلام با عنوان «قرائت رحمانی از دین» سالهاست که توسط سید محمد خاتمی و اعضای حزب مشارکت به بهانههای مختلف مفهومسازی و توزیع میشد، اکنون مطالبه این قرائت از نظام جمهوری اسلامی به میرحسین موسوی رسیده است. میرحسین در دیدار با اعضای تشکل غیرقانونی ملی – مذهبی بر قرائت رحمانی از دین تأکید میکند و بلافاصله تفسیری از آن ارائه میدهد که مبتنی بر شاخصهای تعریف شده لیبرالیسم است." گنجی ادعا می کند: "... از سالها پیش سران فکری تجدیدنظرطلبان بر این باور بودند که گذر از جمهوری اسلامی و استحاله درونی آن بدون توجه به مفاهیم دینی و بومی میسر نیست. لاجرم باید از ادبیات بومی و تصورات قالبی مردم برای تئوریزه کردن مفاهیم جدید استفاده کرد. لذا برای تولید ادبیات ناهمگون دینی – وارداتی همت گماردند. در تفسیر سلبی از نظام جمهوری اسلامی مفاهیمی همچون «دیکتاتوری صالحان»، «اومانیزم الهی» و ... را ابداع کردند. اما هیچ یک، حاملان و مخاطبان خود را پیدا نکرد." سرمقاله نویسِ این روزنامۀ وابسته به سپاه، همچنین مدعی می شود: "از آنچه در 12 سال گذشته توسط تجدیدنظرطالبان بر نظام جمهوری اسلامی رفته است به خوبی میتوان کارکرد قرائت رحمانی از دین را به نظاره نشست. عطاءالـله مهاجرانی هنگام اخذ رأی اعتماد از مجلس پنجم با صراحت بر بهکارگیری دو مفهوم «تساهل و تسامح»، تأکید کرد و موسوی نیز از واژه مبادا برای تبیین نظر خود استفاده میکند. قطعاً قرائت رحمانی تجدیدنظرطلبان از دین را نمیتوان به صورت مستقل و پدیدارشناسانه باور نمود. بلکه همه شاخصهای نگرشی و رفتاری تجدیدنظرطلبان باید در تفسیر آن به کار گرفته شوند. به زعم نگارنده، قرائت رحمانی نسخه بازسازی شده لیبرالیسم و سکولاریسم است که لباس بومی پوشیده است..."
روزگار بد فرش ایرانی گزارش ویژۀ این روزنامه اختصاص دارد به حال و روزِ بدِ فرش ایرانی و خاطرنشان می کند "فرش ایرانی روزگار خوشی ندارد...نه اینكه اشكال از سازمان میراث فرهنگی و وزارت بازرگانی باشد كه طرحهای جدید برای سرپرستیاش میدهند، كه فرش ایرانی سالهاست به سوی اضمحلال میتازد و بستههای پیشنهادی جدید تنها زخمهای دیگر بر پیكر ناتوانش است. سالهاست كه به محاق فرشهای ارزانقیمت اما خوشطرح و نقشه چین و پاكستان رفته است. " نویسنده تاکید می کند تنها چین نیست كه جایگاه فرش ایرانی را در جهان به خطر انداخته است بلكه كشورهایی چون بنگلادش، پاكستان و حتی هند هم با بهرهگیری از امكانات تكنولوژیك به رقیبان جدی فرش ایرانی تبدیل شدهاند و بافت این فرشها به اندازهای دقیق و نزدیك به فرشهای ایرانی است كه بر اساس نظر بسیاری از كارشناسان نوع گره این فرشها همان گره ایرانی است. البته فرشهای به بهایی بسیار نازلتر از ایران در سبد خریداران قرار میگیرند. این مقاله متذکر می شود: "در چنین فضایی، نجات فرش ایرانی مهمتر مینماید یا اینكه فرش را سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مدیریت كند یا وزارت بازرگانی؟ فرش بیش از اینكه میراث فرهنگی، صنایعدستی و یا نمادی از نمادهای ایرانی باشد، بخشی از صادرات غیرنفتی ایران است. صادراتی سنتی كه رشد آن تنها در مباحث بازرگانی خارجی میگنجد. "
تهران امروز مطهره شفیعی طی مصاحبه ای با مشاور مذهبی رییس دولت، از وی پرسیده پس از بازگشت آقای احمدینژاد از قم در اواخر سال گذشته این شایعه مطرح شد كه برخی مراجع از پذیرفتن ایشان خودداری كردهاند. ماجرا چه بود؟ وی پاسخ داده اصلا صحت ندارد. ما در برنامهریزی برای دیدارهای احمدی نژاد در قم با محدودیتهایی مواجه بودیم كه مهمترین آن، محدودیت زمانی تیم دولت بود یا اینكه برخی آقایان در قم نبودند و برخی دیگر به دلایل خاص خود، ملاقات نداشتند. خبرنگار تهران امروز خاطرنشان کرد: " پرسیدم نگاه مراجع به عملكرد دولت چگونه بود؟ سقای بی ریا جواب داد "برخی بزرگان انتقاداتشان را غیر حضوری و برخی دیگر شفاف و در حضور رئیس جمهور مطرح كردند در نهایت آنچه در مجموع حاصل شد، ملاقاتهای پربركت رئیس جمهور در جو صمیمی با مراجع بود." توضیح دیگر مشاور رییس دولت به نوشته تهران امروز این است که احمدی نژاد از مراجع عظام و حوزههای علمیه درخواست كردند تا در طرحریزی و برنامهریزی مسائل فرهنگی مشاركت داشته باشند. همه میدانند بودجههای كلانی كه گذاشته شده، نیاز به برنامه ریزی خوبی دارد لذا حوزهها باید به دولت كمك كنند. سرمقاله نویس روزنامه ابتکار یشنهاد کرده است "محدودیت دوبار انتخاب برای رییس جمهور برداشته شود تا وی بتواند با رای مردم برای چند بار انتخاب شود"؛ چرا که "قانون اساسی انتخاب سه باره رییس جمهور را ممنوع کرده اما انتخاب نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، شوراها و خبرگان رهبری بدون محدودیت است". به نظر نویسنده این مقاله، مخالفان حذف محدودیت از دوران ریاست جمهوری که معتقدند که این اقدام سبب دیکتاتوری و افزایش فساد درکشور خواهد شد به این پرسش پاسخ دهند که آیا نبود محدودیت زمانی در ادامه مسئولیتهای کلان سایر منتخبین ملت،سبب افزایش فساد باندی و فامیلی در میان آنها نشده است یا نمیشود؟ آیا هچ راه برای مبارزه با فساد و دیکتاتور ها احتمالی جز حذف وجود ندارد؟ سرمقاله نویس ابتکار در عین حال خاطرنشان می کند: "آیا لازم نیست که درکشور از یک فرمول واحد در انتخاب منتخبین استفاده شود؟ اگر محدود کردن دوره نمایندگی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به نوعی در تضاد با دموکراسی است آیا همین دلیل برای محدود نگه داشتن دوران ریاست جمهوری ظلم به دموکراسی نیست و نخواهد بود؟ اگر وجود این محدودیت ضرورتی برای کمک به چرخش قدرت در دست همه مردم است نه یک گروه خاص، آیا این چرخش قدرت نباید در میان منتخبان مردم در مجالس و شوراها انجام شود؟ " سرمقالۀ امروز آرمان به قلم عزتالله یوسفیان، نمایندۀ مجلس شورای اسلامی، خاطرنشان می کند که "هر طرح و ایدهای مهاجران به تهران را که صاحب کسب و زندگی هستند نمیتوان از تهران خارج کرد ولی دلیلی وجود ندارد که کارمندان مجردی که به دلایل مختلف به تهران منتقل شدهاند در تهران باقی بمانند. در صورت خروج این کارمندان از تهران هم هزینههای زندگی آنان کاهش مییابد و هم هزینههایی که نظام برای آنان میپردازد، کاهش مییابد. به نظر یوسفیان، در صورت فراهم شدن خدمات بیمارستانی و پزشکی مناسب نظیر بخش دیالیز یا سیتیاسکن یا امآرآی در شهرستان ها، روستاییان و شهرستانیهایی که برای درمان به تهران سفر میکنند هرگز به تهران نخواهند آمد تا مسائل حاشیهای بعدی به وجود آید. در پایان آمده است "دولت ابتدا اخراج کارمندان خود را شروع کند"...چرا که به طور قطع این ایده در کوتاه مدت توفیقی به دست نمیآورد. ولی نمیتوان به بهانه زمان بر بودن یا بودجه بر بودن از این مسئله مهم چشمپوشی کرد. این طرح باید آغاز شود و لااقل این حرکت از سوی دولت دهم آغاز میشود و باید از سوی دولتهای بعدی ادامه یابد. دکتر محمود رضا امینی در سرمقالۀ امروز اطلاعات، پیرامون روند مذاكرات هستهای ایران با كشورهای مختلف، بهویژه باتوجه آمریكا و كشورهای 1+5 بحث می کند و می پرسد: "آیا دغدغه اصلی مذاكرهكنندگان با ایران (در مسائل هستهای) اساساً سیاسی ـ امنیتی یا اقتصادی است؟" سرمقاله نویسِ اطلاعات همچنین خاطرنشان می کند: "اگرچه دولتمردان كارآزموده آمریكایی و اروپایی ظاهراً با دغدغه سیاسی ـ امنیتی وارد مذاكرات هستهای میشوند و همواره غیرصلح آمیز بودن روند هستهای جمهوری اسلامی ایران را در محافل سیاسی مختلف، بیانیهها و اطلاعیههای رسمی مورد تأكید قرار میدهند...اما بهنظر میرسد این كشورها دقت و كنترل آژانس انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران و تأیید صلحآمیز بودن آن از سوی آژانس را نیز قبول دارند. بنابراین، مبنای ادعای كشورهای آمریكایی و اروپایی درخصوص غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، بیاساس بهنظر میرسد." امینی ضمن انتقاد از مدیران دستگاهِ دیپلماسی دولت، متذکر می شود: "...نگارنده در زمان تصدی دبیری آقای لاریجانی برشورای عالی امنیت ملی طی مكاتبه رسمی كه رونوشت آن به برخی دیگر از مسئولین مرتبط نیز داده شد، مدعی شد كه میتوان در مذاكرات هستهای، ازكنشگران مطمئن و مجرب اقتصادی به نحوی استفاده كرد كه هیاهوی سیاسی روی پرده تا جای ممكن كاهش یابد. در شرایط كنونی نیز در دیپلماسی هستهای با توجه به پشتپردههای شفاف و غیرشفاف، میتوان از كنشگران و فعالان اقتصادی مورد وثوق، بهره جست."
|
آقای دادستان! برادر من کارگر یک بقالی است آزادش کنید Posted: نامه مهدیه اجدادی خواهر یکی از شرکت کنندگان در تظاهرات 25 خرداد - نامه پیش رو که توسط خواهر یک کارگر زندانی نوشته شده است اگر چه با نگارش مرسوم نامه های رسمی و یا ادبیات نامه نگاری فاصله دارد اما انتشار و انعکاس آن از آن جهت اهمیت دارد که افکار عمومی و احیانا وجدان های بیدار را با مشکلات روزمره ای که برای یک خانواده ی عادی که به بهانه های عجیب و غریب همچون انقلاب مخملی و اقدام علیه امنیت ملی به زندان افکنده شده اند آشنا می کند. به گزارش خبرنگار کلمه، این مصائب که بوجود آورنده آن توهم صاحبان زور در مورد اعتراض ساده شهروندان است نه یک استثنا که قاعده ای برای اغلب زندانیان سیاسی است چرا که بر خلاف القائات رسمی و دولتی که جنبش سبز را جنبش طبقات متوسط به بالا ذکر می کنند اما اکثر زندانیان سیاسی گمنام از طبقات مستضعف و با سطح اقتصادی پایین جامعه هستند. «اجدادی» هم از معترضان و زندانیان محروم و مستضعف جنبش سبز است. کارگر یک بقالی که صرفا یک شهروند معترض بود اما با اتهام هایی مانند اقدام علیه امنیت ملی ! از ده ماه پیش در زندان است. او یکی از معترضان ساده به نتایج انتخابات است که در تظاهرات مسالمت آمیز مردم در ۲۵ خرداد شرکت داشته و به اتهام شرکت در این تظاهرات به بیست و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
«مهدیه اجدادی» خواهر اکبر ، یازده ساله و کلاس پنجم ابتدایی است . او نامه ای به دادستان تهران نوشته و از تعیین وثیقه دویست میلیون تومانی برای برادر دربندش گلایه کرده است .وی به دادستان توضیح داده است که از قشرمحروم جامعه هستند ،در جنوب شهر تهران و درخانه اجاره ای زندگی می کنند و در عمرش چنین پولی را ندیده است.
به گزارش “کلمه” متن نامه این نوجوان خطاب به دادستان به شرح زیر است:
سلام خدمت آقای دادستان
من خواهر اکبر اجدادی هستم که بسیار به برادرم وابسته ام و او را دوست دارم. آقای دادستان برادر من بی گناه است و کاری نکرده. آقای دادستان برادر من کارگر یک مغازه بقالی است .از ساعت ۶ صبح مغازه را باز می کرده و ۱۲ شب می بسته .
آخه این انصافه؟ برادر من هیچ وقت علیه امنیت کشور کاری انجام نمی دهد و بی گناه است. از شما خواهش می کنم برادر من را به آغوش خانواده برگردانید. پدر من بیسواد است و مادرم هم سواد ندارد. پدرم نگهبان پارک بود. سال گذشته او را اخراج کردند. می گفتند کارگرها زیادند. برادر م تنها نان آور ما بود .
من مهدیه اجدادی ، خواهر اکبر اجدادی از شما خواهش می کنم که برادر من را آزاد کنید. پدر و مادر من بیماری قلبی دارند و از وقتی برادرم دستگیر شده حالشان بدتر هم شده است .
من کلاس پنجم هستم . بعضی از برادرها و آشنایان دوستانم می گویند در سال قبل آنها هم در تظاهرات شرکت کرده بودند . برادر من هم رفته بود .
آخه انصافه آقای دادستان؟ از شما خواهش می کنم برادر من را آزاد کنید. به خدا قسم برادر من کاری نکرده است . چند هفته است که به ما گفته اند برای اینکه چند روزی به مرخصی بیاید باید ۲۰۰ میلیون تومان وثیقه به دادگاه بدهیم . من تا به حال این همه پول را ندیده ام . از پدر هم که پرسیدم او هم گفت نمی داند این همه پول را باید از کجا بیاورد . ما در قیامدشت ورامین زندگی می کنیم . در یک خانه اجاره ای. روزهای دوشنبه که پدر و مادرم برای ملاقات با برادرم به زندان اوین در شمال شهر تهران می روند ، وقتی برمی گردند ، خیلی خسته هستند . مادرم می گوید راهش دور است . خیلی دور . کرایه رفت و آمد هم زیاد است . خودم هم چند بار برای دیدن برادرم ، اکبر ، به اوین رفتم . برایم مثل یک مسافرت طولانی و خسته کننده بود . تا قبل از اینکه برادرم دستگیر شود به این جای تهران نرفته بودم . در راه که می رویم ماشین ها و خانه های بزرگی را می بینم که تا به حال ندیده بودم . در قیامدشتی که ما زندگی می کنیم نه از این ماشین ها ست و نه از این خانه ها . پدرم می گوید خیلی گران هستند . یک روز یک ماشین را به من نشان داد و گفت با پول این ماشین می شود برادرت را آزاد کرد .
آقای دادستان خواهش می کنم نامه ی این خواهر را بخوانید. من به عنوان خواهر کوچکتر اکبر از شما می خواهم برادر من را آزاد کنید.
با تشکر خداحافظ |
Posted: بهمن بهرامی - خاک گلگونت شده مأوای هر زاغ و زغن ای دریغا ای وطن قامت ســرو جوانان دلیرت شـد به دار زین تعدی ای هوار نو جوانان غیورت در چَه زندان اسیر در جوانی گشته پیر گشته مدفون صدهزاران پیکر زخمی و بی نام و نشان صد هزاران نو جوان ناکسان چون زخم ناسوری تمام پیکرت پوشیده اند خون تو نوشیده اند میکنند از نام زیبایت وطن بیگانگی گم شده فرزانگی؟ با فریب عدل شد ملت به مقتل رهنمون کاخ عدلت واژگون از چه رو کردی روا بر ما تو ای ایزد عذاب؟ ده مرا یارب جواب سوخت امّیدم ازین نا مردمی بر باد شد بر وطن بیداد شد خیز و خاکستر به سر کن، اشک از دیده روان بر وطن این نوحه خوان
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |