جنبش راه سبز - خبرنامه |
- رای من کجاست؟
- بعد از رای ملت، رتبه های ما را هم دزدیدند
- مرگ مشکوک و فجیع یکی از فعالان دانشجوئی ستاد انتخاباتیِ میرحسین موسوی
- کیوان صمیمی؛ یکه تاز و مصمم برآرمان
- تردید نسبت به کارآمدی تحریم ها؛ احتمال درگیری نظامی؟
- تلاش مضاعف برای یافتن یاری کننده؛ آیا مراجع تقلید به یاری زندانیان می آیند؟
- سخنان مهم موسوی در تبیین استراتژی و اهداف جنبش سبز
- استفاده ابزاری دولت و کارفرما از کارگران
- دلجویی مهدی کروبی از خانواده بوترابی
- منتجب نیا: برخلاف شایعاتِ ایجاد شده، کروبی سالم است و سردرد هم ندارد
Posted: ???? : Bruno Morello |
بعد از رای ملت، رتبه های ما را هم دزدیدند Posted: یک پزشک - من يک پزشكم . مي دانم كه از جريان تقلب وحشتناك امتحان کمتر کسی خبر دارد. ما يک قشري هستيم كه انگار بلديم مدام کتاب بخوانیم و سرمان لای خروارها کتاب گم باشد . امتحانات سخت و پشت سر شاید هيچ وقت به ما مجال نداد كه سرمان را بالا بگیریم و به اطراف با دقت نگاه کنیم . ارتباط ما با همكاران خيلي قوی نیست و به نظر می رسید بیشتر از جنس رقابت است تا همدلي و هم فكري اما چند روزي است كه بلايي به سر مون آورده اند که همه تقریبا همدل شده ایم. هم درد شده ایم و شاید همراه. |
مرگ مشکوک و فجیع یکی از فعالان دانشجوئی ستاد انتخاباتیِ میرحسین موسوی Posted: شواهد زیادی بر قتلِ وی دلالت دارد -
جرس: بنا به گزارش منابع خبریِ حقوقِ بشری، کیوان گودرزی، دانشجوی رشته ریاضیِ دانشگاه ایرانشهر و از فعالینِ دانشجوئیِ ستاد انتخاباتیِ میرحسین موسوی، اواسط هفته جاری به طرز فجیعی جان باخته است که اظهاراتِ شاهدان و مستنداتِ منابع آگاه، از قتل آن دانشجوی جوان دلالت دارد.
گودرزی دانشجوی ورودی ۸۵ رشتۀ ریاضیِ دانشگاه ایرانشهر، اهل گیلانغرب (از توابع استان کرمانشاه) و از اعضا و فعالان ستاد انتخاباتیِ موسوی در آن شهر و همچنین محل تحصیلِ خود بود.
بنا به گزارش ارگان خبریِ فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا)، جسد این دانشجوی جوان روز سه شنبه ۳۱ فروردین ماه در کنار دکل مخابراتیِ پشت آشپزخانۀ دانشگاه پیدا شده و با صورتی به شدت آسیب دیده همراه بوده است.
تناقض گوئی مسئولین!!
با توجه به اینکه مسئولین دانشگاه بلافاصله ابتدائا اعلام کردند "این جسد متعلق به کارگری است که بعلت برق گرفتگی فوت شده"؛ ولی به محض احراز هویت وی توسط دانشجویان، اعلام کردند علت مرگِ این دانشجو خودکشی بوده و اجازۀ برگزاری مراسم نیز توسط نمایندۀ رهبری در آن دانشگاه داده نشد، لذا قرائنی دال بر قتلِ وی قوت می گیرد. در اعتراض به این مسئله، و همچنین اظهارنظرهای غیرمنطقیِ مسئولین دانشگاه،دانشجویانِ آن دانشگاه، روز سه شنبه را در اعتصاب به سر برده و به کلاس های درس نرفتند و شامگاهِ سه شنبه نیز، دختران دانشجو، علی رغم هشدارهای مسئولان دانشگاه مبنی بر عدم برپایی مراسم سوگواری، اقدام به نصب پارچه های سیاه در خوابگاه نموده و همچنین در محل قتل او تجمع کرده و شمع روشن نمودند. عده ای نیز اقدام به پخش قران نموده و به سوگواری پرداختند.
زیاده روی کرده بود!! این گزارش خاطرنشان می سازد "برادر آن مرحوم در حال حاضر در دانشگاه به سر می برد و دیشب اجازه یافت تا با پسران دانشجو دیدار نماید. اما ایشان که مشخص بود تحت فشارهای شدید قرار دارد تا اوضاع را آرام نماید به دانشجویان گفت علت مرگ طبیعی بوده است. وی از دانشجویان درخواست نموده که به تحصن خود پایان دهند و اعلام نموده که برادرش مقصر بوده و نباید زیاده روی می کرده است! اکنون سوال این است که ایشان در چه چیزی زیاده روی کرده بودند و آیا با وجود چنین واکنش هایی احتمال مشکوک بودن این پرونده پر رنگ تر نمی گردد؟" لازم به ذکر است، یکی از منابع خبریِ جرس نیز، در تایید قتلِ کیوان گودرزی، ضمن شرح واقعه ؛ نوشته بود: "...کیوان گودرزی دانشجوی کارشناسی ریاضیات ورودی سال 85 دانشگاه ایرانشهر فرزند مرحوم عباس گودرزی و نام مادرش تهمینه می باشد. وی متولد گیلانغرب یکی از طرفداران جنبش سبز و عضو انجمن اسلامی دانشگاه ایرانشهر بود که ساعت ۲۱ روز یک شنبه به قتل رسید. وی در نزدیکی ما زندگی می کرد. شب قبل از کشته شدن، به منزل پسر عمویِ خود تلفن زده و با نگرانی اعلام می کند مرا تهدید به مرگ کرده اند و احتمالا مرا خواهند کشت و شاید هرگز مرا نبینید و فرصت حرف زدن هم ندارم... چند دقیقه بعد به دامادِ خانواده شان (به اسم شاپور) تلفن کرده و ضمن اینکه اظهار می دارد کار مهمی دارم، در پاسخ اصرارِ دامادشان، چیزی نمی گوید و در حالی که با استرس فراوان که ناشی ازترس و دلهره و تهدید بوده، می گوید تا بیست دقیقه دیگر خودم تماس خواهم گرفت... و از آن لحظه به بعد هرگز تلفنش پاسخ نداد..." این گزارش افزوده بود "برادرش، بهمن گودرزی که مسئول حسابداری آموزش پرورش گیلانغرب است، وقتی متوجه اهمیت قضیه می شود، فورا به سمت ایرانشهر می رود که غروب روز دوشنبه وقتی به آنجا می رسد، با جسد برادرش که به شدت از ناحیه صورت آسیب دیده و احتمالا از بلندی پرت شده بود، مواجه می گردد..." منبع فوق اضافه کرد "نامبرده از خانواده های شدیدا ضعیف و تحت پوشش کمیته امداد میباشد وعضو انجمن اسلامی دانشگاه ایرانشهر هم بوده است." هنوز ابعاد دقیق تر این فاجعه مشخص نشده است.
|
کیوان صمیمی؛ یکه تاز و مصمم برآرمان Posted: هدی یگانه - پیامی که نشان از ایستادگی و مقاومت این مبارز دیرین دارد که به گفته فرزندش که تا از پدر به یاد دارد از زمان رژیم گذشته تاکنون علیه ظلم و استبداد مبارزه کرده و تاوان این مبارزه را در انفرادیها و حبس ها پس داده است. کیوان صمیمی چندر روز پیش مثل همیشه با لبخندی بر لب با عزمی استوار برای ساختن ایرانی آزاد رحیل زندان بست و به اوین رفت تا در کنار سایر دوستان و همفکرانش دوران حبس خود را به جرم یک عمر کار فرهنگی، فعالیت سیاسی و پیگیری حقوق بشر سپری کند. او که یک ماهی مهمان نوروزی خانواده بود، و آمده بود تا در جشن عروسی تنها دخترش " عادله" شرکت کند، در آخرین روزهای زمستان 88 پس از نه ماه بازداشت با قید وثیقه صد میلیون تومانی به مرخصی ده روزه آمد وطی مدت مرخصی سه بار به مقامات مسئول مراجعه کرد و سرانجام او را به اوین باز گرداندند. این را " عادله صمیمی" می گوید. دختر کیوان صمیمی بهبهانی، آنقدر آرام و متین است که حتی رگه ای از نگرانی و دلتنگی نمی توانی در صدای گرمش بیابی. پدر؛ مصمم بر سر آرمان می گوید: پدر برای آرمانش به زندان می رود و در حبس است. راهی است که انتخاب کرده و با آن خشنود است. آرمانش آزادی و عدالت است و مصمم است. لحظه ای از آن آرمان دست بر نداشته است و نمی دارد. وقتی از خاطرات پدرش می پرسم که چه می گفت از دوران حبس و زندان. می گوید: فقط می گفت:" همه چیز عالی است!" هزینه ای است که می پردازیم که آزادی را بدست آوریم. هزینه ای که با طیب خاطر می دهیم که اصلاحات را صورت بگیرد. عادله می گوید: این یک ماه فرصت خوبی بود که باز با پدر بنشینیم و از تجربیات وی توشه برداریم. می گوید از پدر پرسیدم با این همه رنجی که می بری. با این همه فشاری که بر شما وارد می شود. با این همه .... آیا اگر فرصتی بود که برگردی به گذشته چه می کردی؟! پدر نیازی ندارد که به پاسخ بیندیشد. جواب این پرسش را گویی هر روز با خودش مرور کرده، می گوید: آن می کردم که اکنون در حال انجام آن هستم. لحظه ای از آنچه کرده ام پشیمان نیستم و باز هم ادامه می دهم. اگر صدها بار هم به زنجیرم کشند، همان گویم که گفته ام. آزادی و مراعات حقوق مردم. وشاید روزی که پدر او را نام می نهاد . نام " آرمانش" را بر فرزند نهاد. " عدالت" و او را " عادله" نامید. آنچه که سالهاست برایش مبارزه می کند و تاوان می دهد. جرم؛ دید و بازدیدهای نوروزی می پرسم در این مدت یک ماه برنامه پدر چه بود؟ می گوید: تمام زمانش به دید و بازدید و گفت و گو می گذشت. به همان جرمی که مرخصی اش تمدید نشد. می گوید: دیشب که پدر تماس گرفت، گفت که گفته اند : بخاطر " فعالیت سیاسی در دوران مرخصی" به زندان بر گردانده می شوی و مرخصی ات تمدید نمی شود. گویی دید و بازدیدهای نوروزی و گپهای دوستانه و مهمانی های خانوادگی، همه و همه جز فعالیت سیاسی محسوب می شوند. بقول ظریفی، باید همه واژگان دوباره تعریف شود تا همگان بدانند که چه نکنند که فعالیت و جرم سیاسی نباشد! کیوان صمیمی در طول مدت مرخصی مثل سایر زندانیان سیاسی مورد استقبال دوستان ملی- مذهبی، اصلاح طلبان، فعالان حقوق بشر، دانشجویان و سایر اقشار مردم قرار گرفته بود و دوستان او را چون نگینی در بر گرفته بودند. وی طی این مدت کوتاه هم به گفته دخترش، همان کرد که چند دهه زندگیش کرده است. بحث و گفت و گو با همه. چپ و راست. ملی و مذهبی. پیرو جوان. زن و مرد. عادله می گوید: پدر در نظر داشت در اولین فرصت به دیدار حسین شریعتمداری برود تا صحبتی با او داشته باشد. چون پدر بر این باور بود که مشکل از عدم ارتباط است. باید همه با هم حرف بزنیم تا ضمن شناخت دیدگاههای یکدیگر سعی کنیم نقاط مشترک را پیدا کنیم و بهم نزدیک شویم. باید در جامعه در میان همه اقشار فرهنگی وسیاسی وفعال حقوق بشر، همه تعامل وجود داشته باشد. می خواسته به دیدار همان حسین شریعتمداری برود که در زندان، بازجویش شاگرد او بود! همو که با ادبیات خشنی صمیمی را متهم به ارتباط با مجاهدین خلق! کرده بود و زمانی که مهندس گفته بود من هم ترا می شناسم تو شاگرد حسین شریعتمداری هستی! و بازجو دیگر هیچ نگفته بود. جرم؛ رندی: یکه تاز و دلگداز و بیحیا می گویم با توجه به اینکه آقای صمیمی تنها یک روز پس از انتخابات با یورش شبانه به خانه مسکونی دستگیر و بازداشت شده، اتهام پدرتان چه بود؟ می گوید: "شرکت در تظاهرات و صدور بیانیه علیه سلامت انتخابات"! اینکه چگونه می توان در حبس بود و اقدام به برگزاری تجمعات اعتراضی کرد خود حدیث دیگری است ولی به گفته عادله، ظاهرا برای " پیشگیری" از هر اقدامی ! وی را بازداشت کرده اند. البته آنطورکه بازجوها گفته اند. اما حکایت جرایمش و دفاعیاتش که در جلسات بازجویی بیان کرده از زبان خودش شیوایی دیگری دارد که با ذوق ادبی و هنری این روزنامه نگار برجسته در آمیخته است: میگویند: مصاحبهای کن و فعالیتهایت را کنار بگذار، میگویمشان فعالیتهایم 40 سال است برای حفظ منافع کشورمان بوده و 30 سال است که احیای ارزشهای انقلابمان نیز به آن اضافه شده است. معامله بر سر آنان نمیکنم. میگویند: مصلحتت این است که بروی زندگیات را ترمیم کنی. میگویمشان: رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش میگویندم بالاخره چه کار میخواهی بکنی، میگویمشان همان رندی را ادامه میدهم. مولانا مشخصاتش را گفته است که ؛ یکه تاز و دلگداز و بیحیا دربهدر چون سنگ زیر آسیا نه خدا را امتحانی میکند نه در او سود و زیانی میکند دانشجو؛ ستاره و محرومیت کیوان صمیمی از فعالان ملی و مذهبی و مدیرمسوول نشریه توقیف شده نامه، عضو شورای مرکزی "انجمن دفاع از آزادی مطبوعات" و عضو شورای اجرایی "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران"؛ که در کنار همه اینها به حمایت از زندانیان و دانشجویان ستاره دار می پرداخت. او سه سال پیش در یک نشست دانشجویی از محرومیت از تحصیل دانشجویان ستاره دار ، احکام تعلیق در کمیته های انضباطی، محکومیت دانشجویان به جزای نقدی و تهدید و ارعاب دانشجویان دانشگاه ها اظهار نگرانی کرده بود و خواستار واکنشهای فعالانه تری از سوی فعالان سیاسی و اجتماعی در قبال این رفتارهای حاکمیت شده بود. صمیمی از خاطره فعالیت های سیاسی خود در زمان دانشجویی گفته بود و دانشجویانی که در جریان سفر نیکسون به تهران به اتومبیل حامل شخص اول مملک سنگ و آجر پرتاب کرده بودند. او پس از تحمل حبس سه ماهه به سر کلاس برگشته بود. در حالی که امروز دانشجویان تنها به دلیل فعالیت سیاسی در دانشگاه از ادامه تحصیل محروم می شوند. او همان سالهاهشدار داده بود که عده ای می خواهند علاوه بر يکدست شدن حاکمیت، مردم را نیز یکدست سازی کنند! و امروز .... صمیمی پس از اتهام تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی که در دوم آذر ماه سال پیش به شش سال حبس و محرومیت مادام العمر از فعالیت سیاسی محکومش کرده بودند، این بار به جرم " دید و بازدیدهای نوروزی" از ادامه مرخصی محروم ماند و رفت تا دیدارهای نوروزی قضا شده در بند 350 اوین را در کنار سایر همفکران خود بجا آورد و خود را آماده مجاهده ای کند که صدایش از این بند می آید: " اعتراض به شرایط غیر قانونی حبس و بازداشت زندانیان." همان چیزی که بقول خودش چهار دهه است برایش مبارزه می کند و زمانی که او را منع می کنند از ادامه آن، جسورانه و بی پروا می گوید: ما گر ز سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم |
تردید نسبت به کارآمدی تحریم ها؛ احتمال درگیری نظامی؟ Posted: نیلوفر زارع -
ژنرال مولن گفته است:" کسانی هستند که میگویند، مولن! قبول کن؛ ایرانی ها ا(به هرحال) به بمب میرسند. اما قبول کردن این امر، پیامدهای ناخواستهای دارد که من گمان نمیکنم همه ما به آن اندیشیده باشیم." او با این حال تصریح کرده که "پنتاگون، همیشه برای احتمالات برنامهریزی میکند و قطعا گزینههایی (برای حمله به ایران) موجود است." اظهارات ژنرال مولن درباره طرح های حمله به ایران به خودی خود نه خیلی عجیب و شگفتی آور است و نه به معنی حتمی بودن درگیری نظامی . اهمیت سخنان وی بیشتر در همزمانی آن با اظهارات برخی دیگر از مقام های عالی رتبه آمریکایی است که نشان می دهد استراتژای باراک اوباما در زمان ورودش به کاخ سفید مبنی بر برقراری دیالوگ با جمهوری اسلامی به طور کامل شکست خورده است. سیاست مهار کلید می خورد اوباما در زمان تبلیغات ریاست جمهوری آمریکا با زیر سوال بردن استراتژی جمهوری خواهان، سیاست خارجی جورج بوش در قبال جمهوری اسلامی را به دیپلماسی گاوچران ها تشبیه کرده بود و سودای مذاکرات مستقیم و دوجانبه با ایران را در سر داشت. تلاش های دیپلماتیک ناکام او در پانزده ماه گذشته باعث شده که وی نیز اکنون از روی میز بودن همه گزینه ها از جمله حمله نظامی به ایران سخن بگوید. برخی تحلیل گران با نشانه شناسی سیاست خارجی کاخ سفید در قبال ایران به این باور رسیده اند که استراتژی آمریکا برای برقراری دیالوگ با جمهوری اسلامی با بن بست کامل روبرو شده و واشنگتن ناگزیز است که استراتژی تازه ای درباره ایران اتخاد کند. شاهد این مدعا،یادداشتی است که رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در ماه ژانویه به کاخ سفید نوشته بود و با ابراز تردید نسبت به کارآمدی سیاست های کنونی ایالات متحده پیرامون ایران هشدار داده بود که اگر تلاش ها برای وضع تحريم های سنگين عليه تهران به شکست بیانجامد، آمريکا طرح ديگری برای اجرا در دست ندارد. روزنامه نیویورک تایمز که وجود چنین یادداشتی را افشا کرد از آن به عنوان یادداشت " بیدارباش" نام برد اما وزیر دفاع آمریکا چند روز بعد از افشاگری روزنامه نیویورک تایمز گفت که یادداشت او به معنی بیدارباش نبوده و تنها به گام های بعدی ایالات متحده علیه ایران پرداخته است. با این وجود برخی دیپلماتها احتمال می دهند که ایالات متحده و اروپا به زودی سرگرم تبيين يک سياست مهار شوند تا از نگرانی های خود برای مواجهه با یک ایرانی هسته ای بکاهند. تحریم؛استراتژی تضمین نشده آشکارترین شیوه در سیاست مهار جمهوری اسلامی تشدید تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران است. آمریکا و قدرت های غربی برای رسیدن به این هدف تلاش های زیادی را طی هفته های اخیر ترتیب داده و موفق شده اند که نظر روسیه و تا حدودی چین را نیز برای همراهی با تحریم ها جلب کنند اما مساله این جاست که نسبت به کارآمدی تحریم ها برای تغییر نظر تهران پیرامون برنامه هسته ای هیچ تضمینی وجود ندارد.این مساله ای است که مقام های ارشد آمریکایی نیز به آن اذعان دارند، چنان که باراک اوباما در سخنرانی اش پس از امضای قرارداد خلع سلاح هسته ای در پراگ به صراحت گفت:" تاریخچه حکومت ایران مانند کره شمالی نشان میدهد که وقتی بر این کشورها فشار جهانی وارد میشود، گاهی تصمیم میگیرند که رفتارشان را تغییر دهند و گاهی تغییری در رفتارشان حاصل نمیشود.» چند روز پس از این سخنان، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا نیز با تحلیلی مشابه درباره تشدید تحریم های ایران گفت:"با فرض اينکه بتوانيم تحريم های مورد نظرمان را وضع کنيم، آيا می شود اينجا بنشينم و به شما بگويم دقيقاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پاسخ منفی است..." نتیجه گیری اوباما و کلینتون نیز شبیه هم بود و هر دو اعتقاد داشتند که در وضعیت فعلی راهی جز افزایش فشار به جمهوری اسلامی وجود ندارد. استدلال اوباما در این خلاصه می شد که " فشار جهانی مداوم در طول زمان محاسبات ایران در زمینه برنامه هستهای را بر هم خواهد زد" و هیلاری کلینتون هم خود را کسی معرفی کرد که به وضع تمهيدات پيشگيرانه اعتقاد دارد و سعی می کند در بين گزينه های دشوار و کمتر رضايتبخش، برای دستاورد بهتری کار کند. زوایه نگاه مقام های ارشد کاخ سفید به بحران هسته ای ایران نشان می دهد که آنها در حال حاضر توان دیپلماتیک خود را بر همراه کردن جامعه جهانی با تشدید تحریم ها علیه ایران متمرکز کرده و امیدی به انجام مذاکرات سازنده با ایران ندارد. اوباما حتی از پاسخ دادن به نامه ای که محمود احمدی نژاد رییس دولت ایران به تازگی برای او نوشته سرباز زده است و این در حالی است که وی تابستان گذشته در دو نامه جداگانه به آیت الله خامنه ای خواهان باز شدن درهای دیپلماسی شده بود. بی میلی کاخ سفید به مذاکره با احمدی نژاد به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران شدت یافت و محافل دیپلماتیک و رسانه های تاثیرگذار آمریکایی به اوباما هشدار دادند که در صورت برقراری دیالوگ با دولت کنونی ایران وجهه خود را به حامی حرکت های دموکراسی خواهانه در ایران به شدت تضعیف خواهد کرد. دولت او با این حال ریسک مذاکره با ایران را در مهرماه گذشته پذیرفت و با اعزام نماینده به نشست گروه 5+1 در ژنو سوییس به دنبال دستیابی به نتیجه ای اطمینان بخش پیرامون مساله پرمناقشه معاوضه سوخت هسته ای بود اما بی نتیجه ماندن آن مذاکرات،آمریکا را از پذیرش ریسک دیگری در این زمینه دلسرد کرده است. آمریکا برای برقراری دیالوگ با ایران تحت فشار شدیدی از سوی اسراییل نیز قرار دارد و مقام های تل آویو بارها نگرانی خود را از استراتژی واشنگتن در تماس مستقیم با تهران اعلام کرده اند. خواسته مشخص اسراییلی ها از آمریکا این است که در تشدید تحریم های ایران درنگ نکند و مجازات های تا حد ممکن فلج کننده را علیه جمهوری اسلامی اعمال کند.برخی تحلیل گران سرشناس مانند "دانیلا پلتکا" از پژوهشگران ارشد انستیتو امریکن اینتر پرایز نیز در تحلیلی از بحران هستهای ایران در روزنامه وال استریت جورنال انتظارات اسراییلی ها را به طور روشن تری بازگو کرده و می گوید "وعده هیلاری کلینتون برای «اعمال تحریمهای فلج کننده علیه ایران» و وعده رئیسجمهور اوباما برای «اعمال مجازات های سختگیرانه» شعارهای تو خالی بودهاند و دولت آمریکا هیچیک از طرحهای مربوط به مسدود کردن حسابهای بانکی ایران و تحریم و انزوای سیستم حمل و نقل هوایی و دریایی ایران را اجرا نکرده است . این در حالی است که آمریکا نیز انتقادهای خاص خود را به اسراییل دارد و وزیر امور خارجه این کشور به تازگی از تل آویو خواسته برای جلوگیری از قدرت یافتن احمدی نژاد زمینه های صلح خاورمیانه را بپذیرد. زمان اقدام های ضرب الاجلی در استراتژی خاورمیانه ای ایالات متحده حل بحران هسته ای ایران نسبت مستقیم با مذاکرات صلح اعراب و اسراییل دارد. آمریکایی ها می گویند چنان که ایران برنامه های ساخت سلاح اتمی را پیش ببرد مسابقه ای تسلیحاتی در منطقه به راه خواهد افتاد و دریچه های کوچک مصالحه هم مسدود خواهد شد. سخنان هیلاری کلینتون در گفتگو با روزنامه فایننشیال تایمز همین نگرانی را بازتاب داده است. او با اظهار این که " ناديده گرفتن تهديد ايران، دنيا را ظرف شش ماه تا يک سال آينده در موضع خطرناک تری قرار خواهد داد به تاثیر بحران ایران بر خاورمیانه پرداخته و گفته اگر به ایران اجازه پيگيری تسليحات هسته ای، به صورت واقعی و يا با حداکثر توان را بدهيم سبب به راه افتادن مسابقه تسليحاتی در ميان همسايگان می شود و این اين روند يکی از آسيب پذيرترين نقاط دنيا را در معرض خطر قرار می دهد و می تواند به مناقشه منجر شود." موضع مقام های کاخ سفید مبنی بر این که تهدید ایران طی یک سال آینده جهان را در وضع خطرناک تری قرار خواهد داد ،واشنگتن را برای امید بستن به حل تدریجی بحران از طریق دیپلماسی دست بسته تر کرده و توسل به اقدام های ضرب الاجلی را توجیه پذیرتر از همیشه ساخته است.البته جنگ تنها گزینه ضرب الاجلی نیست که در این بازه زمانی می تواند مورد توجه باشد اما در تحولات 12 ماه آینده ممکن است به تنها گزینه پیش روی آمریکا تبدیل شود. |
تلاش مضاعف برای یافتن یاری کننده؛ آیا مراجع تقلید به یاری زندانیان می آیند؟ Posted: یلدا آراسته -
آنها از نحو برخورد بازجوها و تهدیدهای آنها به مراجع شکایت برده اند و ازآنها خواسته اند تا نسبت به آنچه که نوشته اند، تحقیق کنند و چنانچه درستی آن بر آنها ثابت شد، نسبت به آن اقدام کنند. این نامه خطاب به آیت الله یوسف صانعی، آیت الله اسد الله بیات زنجانی، آیت الله علی محمد دستغیب، آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی و آیت الله موسی شبیری زنجانی نوشته شده است. این ها علمایی از قم هستند که برخی از آنها چندی پیش میزبان صادق لاریجانی بودند و گزارش وی از عملکرد قوه قضائیه را شنیدند. نزدیک به یک سال است کسانی که در برخوردهای حکومت با معترضین دستشان به هیچ کجا بند نیست، دست یاری به سوی مراجع قم دراز می کنند. با این حال در این مدت بسیاری از این مراجع هم که در اظهار نظرهایی طرف مردم را گرفته اند خود مورد قهر حکومت واقع شده اند. جامعه مذهبی ایران اما امید دارد که با رجوع به مراجع تقلید که حکم فقهی آنها در برهه های حساس تاریخ سیاسی ایران همواره کار ساز بوده است بتواند مفری برای کم کردن فشارها و رعایت اخلاقیات بیابد. نامه ای از طرف موسوی 23 خرداد ماه برای اولین بار شکایت از برخورد حکومت با مردم به پیشگاه مراجع برده شد. میر حسین موسوی در نامه ای سرگشاده به مراجع قم خواستار تذکر آنها به حکومت شد. او در نامه اش آورد : " عواملی به بهانههای واهی با چوب و چماق و باطوم و شوک الکتریکی به جان اعضای ستادهای اینجانب و مراجعه کنندگان سرگردان و مبهوت از این وضعیت افتادهاند، در حالی که امیدی به کارایی قوه قضاییه محترم نمیرود." نامه ای از طرف خانواده ها 7 تیر ماه روزنامه اعتماد نامه سرگشاده جمعی از خانواده های فعالان سیاسی بازداشتی به مراجع تقلید و روسای مجلس و قوه قضائیه چاپ کرد که در آن خواستار تلاش و رایزنی برای آزادی هرچه سریع تر زندانیان سیاسی شده بودند. در این نامه ها با نگرانی از بی خبری نسبت به وضعیت این فعالان سیاسی، از تداوم بازداشت ها انتقاد شده و در نهایت از مراجع تقلید، آیت الله شاهرودی و علی لاریجانی درخواست شده بود به وضعیت همسران و فرزندان امضاکنندگان نامه رسیدگی شود و به جز تلاش برای آزادی آنها امکان ارتباط یا تماسی با آنان توسط خانواده ها یا وکلایشان فراهم شود. نامه ای از طرف مردم تیر ماه جمعی از ایرانیان نامه ای به آیت الله سیستانی تنظیم کردند که شرح اتفاقات ایران را ذکر کردند و خواستار دخالت این مرجع برای حل این بحران شدند. این نامه بر روی شبکه های اینترنتی منتشر شد تا کسانی که می خواهند آن را امضا کنند. در بخشی از این نامه آمده بود : " از ماه گذشته سرزمین ما وشما ایران به دلیل تقلبی آشکار در نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط هیأت حاکمه، با بحرانی عمیق رویرو است که تا امروز به کشته ومجروح شدن ده ها تن ودستگیری بیش از دو هزار تن از آزادیخواهان وچهره های برجسته اصلاح طلب، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، علمای آزاده، دانشجویان، بانوان مبارز، وحقوقدانان منجر شده است." نامه ای از طرف انجمن اسلامی انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها نیز در همین ماه نامه ای به مراجع تقلید قم نوشته اند که باز هم گلایه از دستگیری ها و مشخص نبودن وضعیت زندانیان بود. در بخشی از این نامه آمده بود : " متوليان امر بجاي شنيدن اعتراضهاي مردمي و پاسخگويي در اغلب شهرها با اقدامهاي غيرقانوني و مبتني بر زور به دستگيري و ضرب و شتم و جرح و قتل مردم بيگناه پرداختند و با كشاندن نيروهاي نظامي و انتظامي به صحنه و مواجه كردن فرزندان خدمتگزار ملت در برابر ملت، كشور را در آستانه فجايع خونبار قرار دادهاند و بديهي است كه از ابرهاي فتنه هرگز باران رحمت و صلح و بركت نخواهد باريد و چون اين همه به نام اسلام صورت ميگيرد، خطر جدي آن است كه اسلام سيلي بخورد؛ خطري كه امام خميني (ره) بارها نسبت به آن هشدار داده بودند." نامه ای از طرف سران جنبش سبز 3 مرداد ماه نیز محمد خاتمی ، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نامه ای دیگر به مراجع تقلید گزارشی از وضعیت دستگیر شدگان دادند و خواستار دخالت آنها شدند. آنها در این نامه آوردند : " بازداشتهای انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاهها، فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونتبار و استفاده از شیوههای بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بودهاند، به هیچ روی زیبندة نظام و کشوری که داعیة برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهره جمهوری اسلامی را در روح و جان هر ایرانی و نیز انظار جهانیان تیره و تار خواهد کرد." نامه ای از طرف روزنامه نگاران 60 روز بعد از 22 خرداد ماه 293 روزنامه نگار و فعال سیاسی نامه ای سرگشاده به مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی نوشتند و در آن نسبت به دستگیری ها تذکر دادند و خواستار رسیدگی به وضعیت زندانیان شدند. نامه ای از طرف یک دختر زینب حجاریان دختر سعید حجاریان نیز که صدایش برای آزادی پدرش به جایی نرسید در دو نامه به مراجع تقلید خواستار رسیدگی به وضعیت پدرش شد. او در این نامه شرح بیماری پدرش را داد و گلایه کرد از اینکه بعد از نامه اولش نه تنها پدرش آزاد نشده است که دیگر اعضای خانواده اش هم دستگیر شده اند. این نامه خطاب به آیت الله موسوی اردبیلی نوشته شده بود که رونوشت آن به آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی ریاست قوه قضائیه وقت فرستاده شد. نامه ای از طرف یک مرجع تقلید شهریور ماه مرحوم آیت الله منتظری نامه ای به مراجع تقلید نوشت و خواستار این شد که مراجع برای بهبود وضعیت مردم ایران دخالت کنند. وی در نامه اش آورد : " انقلاب سال 1357 ایران یک انقلاب دینی بود که با هدف ریشه کن کردن استبداد، تامین حقوق مردم و جلوگیری از تجاوز به این حقوق و گسترش الگوی عدالت و ارزش های انسانی صورت گرفت هدف این نبود که ققط نام و نشان و شعارها تغییر کند و لی عملا همان مظالم و انحرافات رژیم گذشته ادامه یابد و تجاوزات به حقوق به شکل دیگری به عنوان حاکمیت دینی و ولایت فقیه جریان پیدا کند." این نامه خطاب به مراجع عظام تقلید و علمای اعلام قم، نجف، مشهد مقدس، تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامی نوشته شد . پاداش حمایت از مردم در پاسخ به این نامه نگاری ها برخی مراجع تقلید جانب مردم را گرفتند وسکوت نکردند. پاداش شکستن سکوت مرحوم آیت الله منتظری این بود که شرکت در مراسم تشییع وی از جرایمی شد که به بهانه اش بسیاری دیگر از مردم راهی زندان شدند و خانواده اش اجازه پیدا نکردند تا برای وی مراسمی بگیرند . آیت الله صانعی نیز پاداش حمایت از مردم را چنین گرفت که مورد غضب جامعه مدرسین قم قرار گرفت و او را فاقد ملاک های لازم برای مرجعیت دانستند . دفاتر آيت الله يوسف صانعی و آیت الله سيد علی محمد دستغيب در مشهد و شيرازمورد حمله قرار گرفت و اين دفاتر تعطیل شد. در شيراز مهاجمان شيشه های مسجد قبا را شکستند و روحانیون حاضر در مسجد را زخمی کردند. حوزه علمیه ابوصالح و منزل آیت الله دستغیب نیز مورد حمله واقع شد . دفتر آیت الله صدوقی "نماینده ولی فقیه در استان یزد" هم مورد حمله قرار گرفت. با این حال هنوز هم این رهبران مذهبی و مردان قم نشین تنها امید مردم ایران هستند. هنوز هم مردم امید دارند که آنها بتوانند وحشتی را که از منتشر شدن شکنجه های داخل زندان به جانشان افتاده بر طرف کنند . امید دارند که آنها مشروعیت رفتارهای غیر انسانی و اسلامی را که در زندان ها صورت می گیرد محکوم کنند. "درکنار پیشرفت های حیرت آور دنیا، ما امروز می خواهیم مسائل را با زندانی کردن دانشگاهیان، فرهیختگان، ارباب جرائد، افراد عادی و…، اخراج اساتید ودانشجویان، بستن روزنامه ها، ممنوع الخروج نمودن افراد و بی مهری به فرزندان امام و انقلاب حل نماییم، اگر اینها ضد انقلابند و زندانها از این ها پر شده، پس انقلابی کیست؟ رجال این مملکت را ضد انقلاب معرفی کردن و آن ها را زندانی نمودن قطعاً کارها را درست نمی کند و مشکلات را رفع نمی نماید، بلکه مسائل و مشکلات را پیچیده تر می کند." این آخرین سخنان و اولین واکنشی است که پس ازنامه زندانیان به مراجع از سوی آیت الله صانعی در حمایت از مردم گفته شده است و شاید کسانی که از داخل زندان دست یاری به سوی مراجع دراز کرده اند در انتظار واکنشی از این دست از سوی مراجع هستند.
|
سخنان مهم موسوی در تبیین استراتژی و اهداف جنبش سبز Posted: ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم -
به گزارش خبرنگار جرس ، مهندس موسوی با اشاره به این نکته که جنبش سبز اهدافی را پیگیری و مطرح میکند که برگرفته از ارزشها و خواستههای مردم ایران است، تصریح کرد: « باید ایجاد جامعه مدنی بههم پیوسته، با استفاده از تمامی امکانات موجود در کشور را پی گرفت.»
وی تشکیل «سازمانهای مردمنهاد سبز» در حوزههای گوناگون در کشور را از همین زاویه، برای سامان یافتن و تولد تدریجی جامعهی مطلوب، ضروری ارزیابی کرد.
موسوی گفت: «اتفاقی که در 25خردادماه سال گذشته در تهران بوقوع پیوست، و آن حضور مهربانانه و همدلانه توام با مدارا و صبوری و همیاری و نیز کنش مدنی معترضان، نمونه و الگویی از جامعهای مطلوب است.»
وی با تاکید بر این سخن که «باید با ارزشها و اهداف سیاسی، زندگی کرد» اظهار داشت: «کار، کاری طولانی، و مسیر جنبش سبز، راهی پر پیچ و خم و زمانبر است؛ اگرچه شاید جنبش زودتر از آنچه بسیاری تصور میکنند به نتیجه برسد، اما باید صبور بود و استقامت ورزید و برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش گرفت.»
صبوری کردن و استقامت هزینه بر است
موسوی تصریح نمود: «البته ایستادن و صبوری کردن و استقامت برای تحقق مطلوبهای جنبش سبز، هزینه بر است و از این گریزی نیست؛ سختیها و فشارها و محدودیتها و سرکوبها و شدائد و زندانها، وجود دارد، اما چارهای جز ادامهی این راه و تحمل این مصائب و پرداخت هزینهها نیست.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به این بحث که احزاب نیل به قدرت و تصاحب آن را مدنظر دارند، افزود: «البته ایرادی هم بر احزاب نیست؛ اما در جنبش سبز بحث تصاحب قدرت، فرع بر هدف اصلی است؛ هدف جنبش سبز، متحول کردن جامعه و رسیدن به جامعهای مطلوب و در خور ایرانیان است. این رویکرد (یعنی فرع بودن قدرت) به ما آرامش خواهد داد. اگر بتوان این نگاه را به گونهای آگاهانه در جامعه گسترش داد، بسیار مفید و موثر خواهد شد.»
تغییر با ایده متولد می شود
به گزارش خبرنگار جرس، مهندس موسوی همچنین با تاکید بر این نکته که «مسئلهی آگاهیبخشی، موضوعی بسیار مهم محسوب میشود»، عنوان نمود: «هر «تغییر» وقتی متحقق میشود که «ایده»ای متولد شود. اکنون بهنظر میرسد که ایدهی تغییر متولد شده است؛ هر چقدر این ایده و ابعاد آن را بیشتر تبیین کنیم، امکان بسط و پیشبرد جنبش بیشتر میشود.»
وی افزود: «ما باید بیش از پیش، مردمی را که در «منطقه خاکستری» زیست میکنند (شهروندانی که نه همراه جنبش سبز هستند و نه موافق و همگام صاحبان قدرت و حکومت) نسبت به «منطقه روشن» آگاه، و جنبش سبز دعوت و جذب کنیم.»
موسوی همچنین تصریح کرد: «صاحبان قدرت هم بیش از هر چیز نسبت به بسط آگاهیها در جامعه حساساند؛ چنانکه نسبت به اطلاعرسانی در مورد تعداد شهدای جنبش یا تبیین و خبررسانی در خصوص واقعیت سرکوبها و انتشار اخبار مربوط به رفتارهای غیرانسانی با بازداشتشدگان، حساسیت فراوان و برخوردهای تندی نشان دادهاند.»
مسئلهی رسانه برای ما بسیار حیاتی است
وی با بیان این سخن که «مسئلهی رسانه برای ما بسیار حیاتی است و متاسفانه به علل و دلایل گوناگون ، در این عرصه (رسانه و اطلاعرسانی لازم و کافی) دچار ضعف و نقصایم» اظهار داشت: «ما هنوز از امکانات اینترنت و بستری که فضای مجازی در اختیار ما قرار میدهد، حداکثر بهره و استفاده را نبردهایم.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود تاکید کرد: «همه باید دور هم و کنار و همدل یکدیگر باشیم؛ باید روی «حداقلها» توافق کرد. شعارهایی را برگزینیم که قدرت وصلکردن و همراه ساختن حداکثری داشته باشد. همانطور که رنگ سبز، شاخصی حداقلی برای پیوند یافتن شهروندان معترض به وضع موجود شده است، باید بر محورهایی حداقلی برای پیشبرد و گسترش جنبش سبز اجماع کرد.»
ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم
موسوی همچنین اظهار داشت: «باید برای همگان مشخص شود که ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم؛ بحث خودخواهی مطرح نیست. ما نمیخواهیم کنار ظلم و ظالم بایستیم؛ ما کنار مظلومایم. اگرچه جنبش سبز اهل مدارا و گفتوگوست. باید با تعامل و گفتوگو و همفکری همهی جریانهای دلسوز ایران و پیگیر منافع ملی، این کار و راه دشوار و طولانی را پیش برد.»
مبلغ دین رحمانی
وی با تاکید بر این موضوع که «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم، قرائتی از دین که واجد حداکثر مدارا نسبت به تمامی دیدگاهها و عقاید است» افزود: « این کار (تبلیغ و ترویج قرائت رحمانی از دین) کار دشواری است، اما جنبش سبز میتواند چنین مسئولیتی را بر دوش خود حس کند.» موسوی اضافه کرد: «من نسبت به گریز نسل جوان از دین و ارزشهای توحیدی احساس خطر میکنم؛ برخوردها و خشونتورزیها و سرکوب در پوشش حکومت دینی، ممکن است بخش قابل توجهی از جوانان ما را از هر دینی گریزان سازد.»
موسوی همچنین در تبیین چشمانداز تحولات کنونی، با اشاره به این نکته که «باید انعطاف داشته باشیم و روی یک شکل و شمایل از حکومت تصلب پیدا نکنیم»، توضیح داد: «نقاشهای مدرن هنگام خلق اثر عمدتا" دو رویکرد دارند؛ یک گروه آنچه را که مشاهده کردهاند و یا تصور کردهاند متحقق میسازند و به روی بوم میآورند؛ و گروه دیگر، کار را شروع میکنند و بدون تصوری از اثر نهایی بهتدریج و بر روی بوم، نقاشی نهایی را سامان میدهند و متولد میکنند. آنچه در جنبش سبز در حال وقوع است را میتوان از نوع رویکرد و روش گروه دوم توصیف کرد.»
گفتنی است در این دیدار که به بهانه سال نو انجام گرفت،مهندس عزتالله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی ضمن آرزوی سلامتی و صبوری و پیروزی برای مهندس میرحسین موسوی و تمامی همراهان جنبش سبز در سال جدید، با اشاره به حضور غیرمنتظره و ستایشبرانگیز شهروندان معترض در روز 25 خرداد، تسامح و مدارا و تساهل قابل توجه در جنبش سبز را مورد اشاره و تصریح قرار داد. مهندس سحابی همچنین یا تاکید بر لزوم فعالیت شبکههای اجتماعی سبز، و نیز اهمیت رهبری و هدایت جنبش سبز، بر پیشگیری و مقابله از برخی آفات و آسیبها در جنبش، بهخصوص تفرقه و جدایی تاکید کرد.
دکتر حبیبالله پیمان نیز در سخنانی، «کیفیت استمرار» جنبش اجتماعی امروز مردم ایران، تقویت و سامان دادن «شبکههای اجتماعی» جنبش سبز، و ضرورت تداوم رفتار توام با مدارا و مهربانی و گذشت و همبستگی مردم در مقطع انتخابات و بهخصوص روز 25 خرداد را در «متن زندگی روزمره و مناسبات اجتماعی شهروندان» مورد اشاره و تاکید قرار داد. دکتر پیمان بقا و تداوم جنبش سبز را در پیوند وثیق مطالبات و ارزشهای سیاسی شهروندان با رفتار اجتماعی و زیست روزمرهی آنان ارزیابی کرد و بر کاوش و پیگیری راهکارهای اجرایی و عینی در این خصوص، تصریح نمود.
گفتنی است در این دیدار افزون بر مهندس سحابی و دکتر پیمان، برخی از فعالان ملی-مذهبی ازجمله دکتر محمدحسین رفیعی و محمد بستهنگار و نیز تعدادی از وابستگان جنبش مسلمانان مبارز حضور داشتند. |
استفاده ابزاری دولت و کارفرما از کارگران Posted: تشکلهای کارگری درحال نابودی است - جرس:نماینده کارگران یخچالسازی پویا با تاکید براینکه تشکلهای کارگری درحال نابودی هستند،گفت: درحال حاضر واحدهای بسیاری وجود دارد که بیش از۵۰ کارگر دارند اما در آنها شورای اسلامی کار تشکیل نمیشود و دولت نیز فشاری بر اجرای این تشکل قانونی به عمل نمیآورد.
اکبر قربانی درگفتوگو با ایلنا از ظرفیت قابل توجه تشکلهای کارگری در رفع مشکلات واحدهای تولیدی خبر دادوگفت: قانون کار از نماینده کارگر بهعنوان ابزار مدیریت در رفع مشکلات و عضو همفکر در اداره بنگاه اقتصادی یاد کرده است اما در عمل شاهد آن هستیم که نماینده کارگر هیچ ارزشی در واحدهای تولیدی و خدماتی ندارد و نه تنها کارفرمایان رغبتی به تعیین نماینده کارگر یا تشکل کارگری نشان نمیدهند بلکه وزارت کار نیز تلاش برای انتخابات در واحدها به عمل نمیآورد.
وی از واحدهای بزرگی همچون ایران خودرو و سایپا یاد میکند و میگوید: در این واحدها تشکل کارگری وجود ندارد ودولت نیز اقدامی برای شکل گیری تشکل کارگری در این واحدها به عمل نمیآورد.
قربانی با تاکید بر اینکه عرصه روابط کار در قالب سه جانبه گرایی تعریف شده است، گفت: امروزه بحث اصلاح قانون کار از سوی وزارت کار مطرح، پیگیری و به نفع کارفرمایان اجرایی میشود سوال من از وزارت کار این است که نقش تشکل کارگری در این تصمیم گیریها کجاست و چرا نظر کارگران در این اصلاح لحاظ نشده است. وی با تاکید بر اینکه اصلاح قانون کار باعث شد میشود گفت: سه جانبه گرایی باید به نفع اشتغال تمام شود اما هرگز چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
قربانی با طرح این پرسش که در صندوق تامین اجتماعی جایگاه کارگران کجاست گفت: نماینده کارگردرکجای سازمان قراردارد، امروزه کسانی در شورای تامین اجتماعی هستند که کمتر از کارگران حق اظهار نظر دارند اما بیشتر تاثیر میگذارند و نظر میدهند.
وی با اعلام اینکه در بحث سخت و زیان آور نمایندگان کارگر مطیعهستند گفت: روند اجرای سخت و زیان آور نشان میدهدکه نمایندگان کارگر هیچ تاثیری در سرعت بخشیدن به این مصوبه قانونی ندارند زیرا این قانون به نفع کارگران یعنی صاحبان اصلی سازمان تامین اجتماعی است.
این نماینده کارگری با تاکید بر اینکه اگر تشکلات کارگری قوی باشد، از آنان حمایت شود ،گفت: اگر به تشکلات کارگری بها نمیدهند دلیلی وجود ندارد که کارگران را عامل بحران بدانند و مانع تشکیل شورای اسلامی کار شوند.
قربانی با اعلام اینکه منطق حال حاضر عرصههای تولید، زاید بودنکارگران است،گفت: امروزه دولت وکارفرما در صدد هستندتا کارگران همچون یک ابزارمطرح شود و نقش وی را در مدیریت واداره بنگاه اقتصادی از بین ببرند |
دلجویی مهدی کروبی از خانواده بوترابی Posted: جرس:در چهلمین روز بازداشت مهدی بوترابی ، مهدی کروبی با حضور در منزل او با خانواده اش دیدار و اعلام همدردی کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه بوترابی ،مدیرعامل سابق و بنیانگذار پرشین بلاگ و عضو ستاد اصلاحطلبان حامی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در آستانه عید نوروز در ۲۳ اسفند ماه بازداشت شد.
به گفته همسر آقای بوترابی در ۴۰ روز گذشته که از بازداشت او می گذرد علی رغم پیگیری های صورت گرفته هیچ اطلاعی از مکان نگهداری او و سلامتش در اختیار خانواده قرار نگرفته است.
کروبی در این دیدار ضمن ابراز تاسف از بازداشت های سیاسی ابراز امیدواری کرده هرچه سریعتر مهدی بوترابی به کانون خانواده برگردد. |
منتجب نیا: برخلاف شایعاتِ ایجاد شده، کروبی سالم است و سردرد هم ندارد Posted: من نگران توطئه ای علیه جان آقای کروبی هستم -
جرس: در واکنش به شایعات و خبرسازیِ برخی رسانه های خاصِ حامیِ دولت، مبنی بر "سرطان لاعلاج و بدخیم" مهدی کروبی، رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتمادملی، کلیه شایعات مربوط به بیماری کروبی را تکذیب کرد و گفت "وخیم بودن حال مهدی کروبی دروغ محض و شایعه است و کروبی حتی یک سردرد هم ندارد." وی در عین حال نسبت به "توطئه علیه جان کروبی" هشدار داد. به گزارش سامانه خبری – تحلیلیِ «فرارو»، قائم مقام حزب اعتمادملی پیرامون شایعه سازیِ رسانه های خاص پیرامونِ بیمارِ لاعلاجِ دبیرکلِ آن حزب، گفت: "اتفاقا آقای کروبی خیلی سالم و سرحال هستند و ایشان امروز میزبان جمعی از علما و بزرگان هستند. همه این شایعات دروغ محض و در راستای جنگ روانی است. اینها را رقبای ایشان جعل میکنند. همانطور که گفته میشود؛ دروغ هرچه بزرگتر باشد جذابتر است. بنابراین وخیم بودن حال آقای کروبی دروغ محض بوده و ایشان بحمدالله یک سردرد هم ندارند." منتجب نیا دلیل طرح این شایعات را در راستای "جنگ روانی" دانست و افزود: "من نگران طراحی توطئهای برای آقای کروبی هستم. لذا به مقامات امنیتی و انتظامی هشدار میدهم مراقب باشند؛ چه بسا که افراد مخرب و مرموزی قصد جان ایشان را کردند و میخواهند برای نظام مسئله درست کنند." لازم به ذکر است اواسط هفته جاری خبری مبنی بر بیمار بودن مهدی کروبی در برخی از سایتهای خبری منتشر شد که همزمان محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق ارشاد و از کادرهای امنیتیِ روزنامۀ کیهان، بدون اینکه نامی از مهدی کروبی ببرد، طی یادداشتی "از یک اصلاحطلب بیمار" خواست که "استغفار کند." چندی پیش و در جریان شایعه سازی پیرامونِ "انفجار در منزل پسر کروبی بدلیل وجود صد کیلوگرم مواد منفجره"، پسر بزرگ مهدی کروبی در گفتگو با جرس خاطرنشان کرده بود "برخی آقایان و رسانه هایِ آنان، آرزوهای قلبیِ خود را در قالب خبر منتشر و به افکار عمومی منتقل می کنند."
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |