جنبش راه سبز - خبرنامه

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه استان فارس، «غلامحسین غیب پرور» فرمانده سپاه فجر درجمع هادیان سیاسی سپاه فجر گفت: میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی نجس سیاسی هستند و تطهیر هم نمی شوند مگر این‌که درحضور مردم اظهار پشیمانی کنند! برخی‌ها مثل علی مطهری دشمن نیستند اما درخط دشمن حرکت می کنند. آقای مطهری ازکسانی حمایت می‌کند که تا مرفق دست‌شان به خیانت به انقلاب و مردم آلوده است. و باید به خیرخواه بودن اظهارات وی شک کرد.

 

فرمانده سپاه فجر با اشاره به حضور هادی غفاری در روز ۱۶ آذر در شیراز گفت: امروز دیگر شیراز، شیراز دوم خردادی‌ها نیست. هادی غفاری یک مرده سیاسی است و مسئولین سیاسی باید نسبت به حضور این کوتوله سیاسی در شیراز آن هم به نام دانشجو و به کام برخی ها پاسخ‌گو باشند.

 

به گزارش ایسنا، منابع خبری از احتمال انتشار گزارش شکنجه‌های سی‌آی‌ای از سوی سنای آمریکا در امروز (سه‌شنبه) خبر می‌دهند. قرار است جزئیات گرافیکی تهدیدهای جنسی و دیگر تکنیک‌های بحث‌برانگیز مورد استفاده روی مظنونان و متهمان به طراحی و اجرای طرح‌های تروریستی در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.

 

برآورد دولت آمریکا این است که انتشار جزئیات این گزارش بحث‌برانگیز از سوی کمیته اطلاعاتی سنا می‌تواند واکنش‌های خشونت‌آمیزی را در برخی کشورهای جهان برانگیزد و به همین خاطر است که کاخ سفید و مقامات اطلاعاتی ایالات متحده تصمیم گرفته‌اند تا تدابیر امنیتی را در اطراف مراکز دیپلماتیک ایالات متحده در برخی نقاط جهان تشدید کنند.

 

منابعی که پیش‌تر به مفاد و جزئیات این گزارش دسترسی داشته‌اند٬ در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز گفته‌اند که اکثریت دموکرات کمیته اطلاعاتی سنا که این گزارش را تهیه کرده٬ در آن به مواردی نظیر تهدید جنسی٬ تهدید با دریل برقی و موضوعاتی از این دست اشاره کرده است.

 

جاش ارنست٬ سخنگوی کاخ سفید در ارتباط با همین موضوع به رویترز گفت: «نشانه‌هایی وجود دارد که بر اساس آن می‌توان گفت انتشار این گزارش منجر به بروز ریسک‌های بزرگ‌تری خواهد شد و تاسیسات و تجهیزات و کارمندان آمریکایی آنها را در معرض خطر قرار خواهد داد.»

 

منابع رویترز می‌گویند برخی از تاکتیک‌های استفاده شده برای وادار کردن بازداشت‌شدگان شبه‌نظامی و تروریست به افشای اطلاعات درباره طرح‌ها و شبکه‌های تروریستی٬ همه مرزهای تکنیک‌های سخت‌گیرانه بازجویی را که توسط کاخ سفید٬ سی‌آی‌ای و وزارت دادگستری آمریکا در دوران جورج بوش وضع شده بود را درنوردیده و می‌تواند واکنش‌های گسترده‌ای برانگیزد.

 

آماده‌باش نیروهای آمریکایی برای مقابله با اعتراضات گسترده

 

در همین حال٬ سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده به‌طور مخفیانه بولتنی را منتشر کرده‌اند که در آن نسبت به بروز واکنش‌های خشونت‌آمیز در آن سوی آب‌ها هشدار داده‌اند.

 

پنتاگون هم به فرماندهان خود در مناطق گوناگون دستور داده تا اقدامات لازم برای حراست از نیروها و پایگاه‌های آمریکایی در خارج از مرزهای این کشور را فراهم کنند.

 

دموکرات‌های کمیته اطلاعاتی سنا قرار است این گزارش را به همراه انتقادات مطرح‌شده از سوی مخالفان جمهوری‌خواه و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا٬ روز سه‌شنبه در وب‌سایت کمیته منتشر کنند.

 

این گزارش که تدوین آن سال‌ها به طول انجامیده٬ تاریخ بازداشت‌ها و بازجویی‌های ضد ترور سی‌آی‌ای را ترسیم می‌کند که دستور آن پس از ۱۱ سپتامبر و توسط جورج بوش٬ رئیس‌جمهور وقت صادر شده بود.

 

دولت بوش پیش از پایان کار خود بخش عمده‌ای از این فعالیت‌ها را متوقف کرد.باراک اوباما هم بلافاصله پس از انتخاب مجدد و نشستن بر مسند ریاست‌جمهوری برای دومین بار٬ پایان برنامه‌هایی نظیر «تکنیک‌های تقویت‌شده بازجویی» را اعلام کرد. منتقدان می‌گویند این تکنیک‌های تقویت‌شده مصداق بارز شکنجه‌اند.

 

به گزارش دویچه وله، نتیجه نهایی کمیته اطلاعاتی سنا این است که در پی بازجویی‌های سخت‌گیرانه و مخوف هیچ اطلاعات مفیدی به دست نیامده که از روش‌های متعارف دیگر دست‌یابی به آنها غیرممکن بوده باشد. این نتیجه نهایی به شدت مورد اختلاف است و بسیاری از مقامات اطلاعاتی و ضد ترور آن را نمی‌پذیرند و می‌گویند همین تکنیک‌ها بوده که در طول زمان درهای بسیاری را به روی آنها گشوده است.

 

رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید صرف‌نظر از آن که با این روش‌های بازجویی اطلاعات مفیدی به دست آمده یا نه٬ «این تکنیک‌ها واقعا به استفاده‌اش نمی‌ارزیدند چون به ارزش‌های ملی ما آسیب وارد کرده‌اند.»

 

از تهدید جنسی تا اعدام نمایشی؛ تلاش برای کسب اطلاعات مفید

 

مواردی که در آنها بازجویان سی‌آی‌ای یک یا چند نفر را تهدید جنسی کرده‌اند و یا اعدام‌های نمایشی برای ارعاب آنها به راه انداخته‌اند٬ تعداد قابل توجهی است.

 

در یکی از این ماجراها٬ ابوزبیده فلسطینی که یکی از سازمان‌دهندگان اصلی طرح‌های القاعده بوده٬ پنج روز پیاپی زیر بازجویی بی‌توقف بوده است.

 

مجوز بهره‌گیری از تکنیک‌هایی نظیر بی‌خوابی از سوی وزارت دادگستری آمریکا صادر شده بود٬ اما کنترل و نظارت بر اجرای این روش‌ها گاه بسیار نامناسب بود.

 

این‌ها نکته‌هایی است که افراد مطلع از این برنامه‌های بازجویی در اختیار خبرگزاری رویترز قرار داده‌اند.

 

گزارش ۵۰۰ صفحه‌ای از شکنجه‌های سی‌آی‌ای که توسط کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا آماده انتشار شده٬ خلاصه‌ای از گزارشی مبسوط است که حجم آن به بیش از شش هزار صفحه می‌رسد.

 

کسر بزرگی از این گزارش همچنان محرمانه باقی خواهد ماند٬ از جمله بخشی ۲۰۰ صفحه‌ای مرتبط با تاریخچه این برنامه بازجویی و ۲۰ مورد تحقیق درباره بازجویی‌های بازداشت‌شدگان.

 

کمیته اطلاعاتی سنا معتقد است سی‌آی‌ای درباره میزان تاثیرگذاری این تکنیک‌های سخت‌گیرانه بازجویی برای مرور گذشته و کسب اطلاعات ارزشمند در مسیر طولانی و صعب‌العبور مقابله با ترور٬ داده‌های نادرست به آنها داده است.

 

به گزارش بی بی سی، یک سخنگوی کاخ سفید گفت که سفارتخانه ها و سایر مراکز تدابیری احتیاطی را به خاطر "نشانه هایی" از وجود "تهدیدهای بیشتر" علیه این مراکز اتخاذ می کنند.

 

گزارش مربوط به بازجویی های خشن توسط ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی آی ای، توسط سنا تهیه شده و خلاصه ای ۴۸۰ صفحه ای از آن روز سه شنبه منتشر خواهد شد.

 

انتظار می رود که این گزارش جزئیات عملیات سی آی ای علیه القاعده پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را علنی کند.

 

گفته می شود که گزارش سنا علاوه بر تشریح جزئیات شیوه های جنجالی سی آی ای برای کسب اطلاعات از مظنونان بلندرتبه تروریستی، تاکید خواهد کرد که این شیوه ها به نتایج مفیدی منجر نشده است.

 

انتشار این گزارش به دلیل اختلافات در واشنگتن بر سر بخش هایی که باید فاش شود چند بار عقب افتاده است.

 

کل گزارش شش هزار صفحه ای که توسط کمیته اطلاعاتی سنا تهیه شده محرمانه باقی خواهد ماند و خلاصه ای شامل ۴۸۰ صفحه از آن توسط اعضای دموکرات این کمیته منتشر می شود.

 

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا پس از پیروزی در انتخابات سال ۲۰۰۹ برنامه بازجویی های سی آی ای را متوقف کرد. او اذعان کرده است که شیوه های به کار رفته علیه زندانیان القاعده معادل شکنجه بوده است.

 

در جریان آن عملیات که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش اجرا می شد، سی آی ای تا ۱۰۰ مظنون تروریستی را در به اصطلاح "نقاط سیاه" در خارج آمریکا نگهداری می کرد و مظنونان هدف شیوه هایی مثل احساس خفگی در آب، سیلی، حقارت، سرمازدگی و محرومیت از خواب قرار گرفتند.

 

خبرهای مربوط به گزارش سنا ابتدا در ماه اوت امسال درز کرد و اوباما در واکنش به آنها گفت: "ما کارهایی کردیم که برخلاف ارزش های ما بود."

 

رئیس جمهور آمریکا اضافه کرد که به اعتقاد او مقام ها در آن زمان به این دلیل از شیوه های خشن بازجویی استفاده کرده بودند که "تحت فشار عظیمی" برای جلوگیری از حمله دیگری از نوع ۱۱ سپتامبر قرار داشتند.

 

وزارت دادگستری آمریکا هم تحقیقاتی در این باره انجام داده بود که در سال ۲۰۱۲ خاتمه یافت اما کسی در آن تحت پیگرد قضایی قرار نگرفت که باعث خشم گروه های حقوق مدنی در آمریکا شد.

 

جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید روز دوشنبه به خبرنگاران گفت که دولت اوباما از انتشار گزارش سنا استقبال می کند اما نشانه هایی هست که ممکن است باعث تشدید خطر علیه مراکز دیپلماتیک یا سایر مراکز آمریکا در اطراف جهان شود.

 

جان کری وزیر خارجه آمریکا پیشتر از سناتور دایان فاینستاین رئیس کمیته اطلاعاتی سنا خواسته بود تغییر زمان انتشار گزارش را بررسی کند.

 

اما جاش ارنست گفت که به سختی می توان "زمانی ایده آل" را برای انتشار خلاصه گزارش تصور کرد.

 

گزارش هایی وجود داشته دایر بر اینکه ماموران سیا از حدود قانونی اعمال شده توسط دولت بوش برای بازجویی فراتر رفته بودند، اما رئیس جمهور سابق آمریکا با دفاع از سیا با انتشار گزارش سنا مخالفت کرده است.

 

او روز یکشنبه به سی ان ان گفت: "این از بخت بلند ماست که مردان و زنانی سختکوش در سیا هستند که به نمایندگی از ما کار می کنند. اینها آدم هایی میهن پرست هستند و گزارش (سنا) هرچه بگوید، اگر خدمات این افراد به کشور ما را تضعیف کند، شدیدا به خطا رفته است."

 

 

به گزارش فارس، بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوالی درباره مطالب مطرح شده مبنی بر خریداری تجهیزات برای راکتور آب سنگین اراک گفت: خرید تجهیزات برای راکتور آب سنگین اراک خلاف و نقض توافق ژنو نیست و آنچه در توافقنامه آمده عدم نصب تجهیزات است و نه خرید آن.

 

او با بیان اینکه اطلاعی ندارم که تجهیزاتی خریداری شده یا نه عنوان کرد که اگر خرید هم شده باشد کار خلافی نیست.

 

سخنگوی سازمان انرژی اتمی همچنین عنوان کرد که تمدید چهار ماهه و هفت ماهه توافقنامه ژنو در امتداد این توافقنامه است و کاری خلاق تعهدات نیست.

 

کمالوندی همچنین اعلام کرد که مذاکرات ایران و 1+5 از هفته‌های آینده آغاز می‌شود و در سطح کارشناسی خواهد بود.

 

سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره رایزنی های ایران و آژانس نیز گفت: ارتباطات بین ایران و آژانس وجود دارد و بازرسان مرتب می‌آیند و می‌روند، ولی آنچیزی که در حال حاضر کند شده بحث همکاری ما با آژانس در رابطه با موضوعات جدید است.

 

کمالوندی گفت: موضوع جدید منوط به این است که دو موضوعی که مطرح است، یکی انفجارات قوی در منطقه مریوان و دیگری توضیحاتی که ما درباره برخی مدارک درخواست کردیم نهایی شود.

 

او درباره انفجارات قوی در منطقه مریوان گفت: نماینده ما در شورای حکام اعلام کرد که محل دقیق عنوان شود تا از آن محل بازرسی صورت گیرد که منتظر اعلام آژانس هستیم و بر این باوریم که مدارک آنها جعلی است زیرا نمی‌توان گفت که کل مریوان باید بازرسی شود بلکه باید دقیقاً مشخص کنند که کدام نقطه است و اگر دقیق مشخص شود، بازرسان را به آنجا خواهیم برد.

 

سخنگوی سازمان انرژی اتمی در خصوص مورد دوم عنوان کرد: توضیحاتی را ما راجع به برخی مدارک خواسته‌ایم که آنها متقن و واقعی نیست و اشکالاتی دارد از جمله اسامی اعلام شده جعلی است و تلفظ‌های صهیونیستی است که ما راجع به این مدارک توضیح خواسته‌ایم ولی آژانس این کار را نکرده و این موضوع در دست بررسی و گفت‌وگو است.

 

کمالوندی گفت: اگر این دو موضوع تمام شود موضوعات مورد نظر دیگر آژانس را پیگیری می‌کنیم.

 

او همچنین در پاسخ به پرسش دیگری عنوان کرد که بازرسی‌های آژانس همچون گذشته صورت می‌گرد و گفت: آنها در گذشته می‌خواستند که بازرسی‌ها زیاد و متعدد باشد و دفتر ایجاد کنند که ما قبول نکردیم.

 

کمالوندی گفت: اگر بازرسی در موارد پادمانی هر روز صورت گیرد اشکالی نمی‌بینیم.

 

 

فرشاد مومنی در گفت‌وگو با ایلنا، با بیان اینكه مبارزه با فساد و رانت٬ مسئله‌ای پیچیده و چندوجهی است که از ابتدا باید بتوانم ابعاد آن را تفکیک کنیم، گفت: مهم‌ترین مسئله‌ای که باید مشخص شود این است که در هیچ جای دنیا ما اقتصاد عاری از رانت نداریم، اما بحث اصلی برسر عملکرد متفاوت‌ کشورهاست، زیرا در برخی‌ از کشور‌ها این رانت‌ها به سمت ارزش‌زایی، تولید، ‌اشتغال کانالیزه می‌شود اما متاسفانه در برخی از کشورها از جمله کشور ما٬ رانت‌ها به سمت مفت‌خوری و ‌مصرف گرایی معطوف شده‌ است.

 

مومنی افزود:در این‌صورت است که این رانت‌ها بحران‌های کوچک و بزرگ ایجاد و جامعه را درگیر فساد می‌کنند، نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است مبارزه با رانت به این سبک، برای اقتصادی که دنبال تولید است موضوعی مسلم و جدی باید باشد.

 

این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طبابایی تصریح کرد: در مسیری که تولیدمحوری باید حکم یک نظام حیات‌جمعی را داشته باشد؛ همه ارکان نظام ملی باید چنین اراده‌ای را از خود نشان دهند که عزم جدی برای مبارزه و برخورد با رانت و فساد را دارند.

 

مومنی با اشاره به حوزه اقدام دولت گفت: اگر دولت تحت عنوان مخالفت با رویکردهای بسیار فاسد و ناکارآمد دولت قبل بر سر کار آمده است باید بدانیم چقدر توانسته است در حوزه‌های که منحصرا خود دولت به عنوان قوه مجریه در آن‌ها نقش دارد، به خوبی این نقش‌ها را ایفاکرده است.

 

وی تاکید کرد: یکی از اشکالات اساسی در این مسیر این است که دولت فکر کند یاد‌آوری و انعکاس عمومی این موضوع که ما وعده‌های‌انتخاباتی خودمان را فراموش نکرده‌ایم کافی است، ما مشاهده می‌کنیم دولت برای عمل به آن وعده‌ها در عرصه‌های که حوزه اختیار قوه مجریه یک اراده و اهتمام و برنامه‌ریزی نداشته است.

 

این اقتصاد‌دان اضافه کرد: حتی گاهی اوقات رویه‌هایی را در فرآینده‌های تصمیم‌گیری و تخصص منابع مشاهده می‌کنیم که نشان می‌دهد گویی مشکل این است که در دولت قبلی رانت‌های ارزش‌زا به حوزه‌های خاصی کانالیزه می‌شده و امروز فقط باید این حوزه‌ها تغییر داد نه اینکه اصل ماجرا تغیر جهت دهد، که این یک اشکال بسیار جدی است.

 

مومنی خاطر نشان کرد: به نظر من امروز در این وضعیت کشور باید همه آنهای که دل در گرو آینده و بهبود اوضاع دارند٬ صمیمانه و مشفقانه با دولت به معنای قوه مجریه صحبت و یادآور شوند که آینه تمام‌نمای صداقت یا عدم صداقت دولت و پایبندی به شعار‌هایش را از جنبه اقتصادی در سند لایحه‌ بودجه قابل مشاهده است.

 

وی گفت: متاسفانه درسال گذشته اصلاح در حوزه بودجه‌ریزی تنها در شکل و ظاهر قضیه متوقف ماندیم یعنی اینکه آن‌ها خودشان را متعهد دانستند که سند لایحه را در موعد مقرر قانونی دراختیار مجلس قرار دهند، اما از لحاظ محتوایی در بسیاری از زمینه‌ها‌‌٬ همان رویه‌های مخرب، غیر برنامه‌ای و ضدتوسعه‌ای گذشته با شیب کمتر در سند لایحه وجود داشت.

 

این استاد دانشگاه بیان کرد: به واسطه فضای خوش‌بینی و امیدواری که در کشور پدید آمده بود٬ کار‌شناسان و نخبگان کاستی‌ها و نقایص جدی این لایحه را حمل بر این کردند که دولت زمان کافی برای ارائه نداشته است.

 

مومنی تاکید کرد: امسال دیگر آن عذر و بهانه برای دولت وجود ندارد و دولت محترم باید به این نکته توجه داشته باشد که در چارچوب لایحه بودجه دولت در سال ۹۴ تصویری از نیمه‌ای دوره مسئولیت این دولت نمایش داده می‌شود، بنابراین دراین مسیر هیچ نوع اهمال پذیرفته نیست.

 

وی در پایان گفت: اگر واقعا قرار باشد در این دولت با فساد و رانت برخورد و مبارزه جدی شود باید تصویری از این اراده را به صورت عالمانه، برنامه ریزی شده درسند لایحه بودجه مشاهده کنیم.
 

 

 

به گزارش انصاف نیوز، مراسم روز دانشجو، روز یکشنبه در دانشکده‌ی علوم اجتماعیِ دانشگاه علامه طباطبایی با سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویان با حمیدرضا جلایی پور، برگزار شد.

 

این مراسم که قرار بود از ساعت ۱۶ و با سخنرانیِ دکتر حمیدرضا جلایی‌پور در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شود، از ابتدا با حاشیه هایی همراه بود. تاخیر ترک سالن توسط بسیج دانشکده ی علوم اجتماعی که قرار بود رأس ساعت ۳:۳۰ سالن را تحویل دهند، موجب شد برنامه با ۳۰ دقیقه تأخیر آغاز شود. همچنین ورود دانشجویان از صبح با سخت گیر همراه بود و کارت دانشجویی مطالبه می‌شد و این در حالی بود که برای گروه قبلی چنین محدودیتی وجود نداشت.

 

مراسم در حدود ساعت ۱۶ آغاز شد و در ابتدا دانشجویان حاضر در سالن، یار دبستانی خواندند و سپس حمیدرضا جلایی‌پور سخنرانی خود را آغاز کرد.

 

جلایی‌پور با اشاره به تاریخچه ی حرکت‌هایی دانشجویی، گفت: در جریان انقلاب اسلامی این حرکت دانشجویی بود که مشعل مبارزه را زنده نگاه می‌داشت. در ابتدای دوره اصلاحات باز هم حرکت جمعی فعالان دانشجویی بود که جنبش اصلاحی مردم ایران را که تمام دنیا را به خود معطوف کرد ایجاد کرد. و آنقدر مهم بود که برای تندروها راهی جز سرکوبش باقی نگذاشت. لذا آن حرکت منفی حمله به خوابگاه ها در تاریخ کشور ما ثبت شد. در واکنش جمعی و عظیم مردم ایران در سال ۸۸ باز این فعالان دانشجویی بودند که بیشترین هزینه را دادند. از محرومیت از تحصیل تا محرومیت از داشتن شغل. در دوره مهرورزی و مدیریت شعاری، باز هم فعالان دانشجویی که در برابر این وضعیت که کسی امکان نقد درست را نداشت، ایستادگی مدنی کردند، هزینه دادند و صدها نفر از آنان ستاره دار شدند.

 

وی با اشاره به نام محمدحسین نعیمی پور و عماد بهاور، به عنوان دانشجویانی که در زندان هستند، گفت: «فکر نکنید قندچی‌ها و شریعت‌رضوی‌ها اسطوره بودند، آن‌ها هم کسانی مثل همین‌ها بودند. آقای نعیمی پور دانشجوی دانشگاه علامه معدل فوق لیسانش ۱۹٫۵ بود. آخرین تئوری‌هایی را که راجع به اقتصادِ نهادی است، می دانست، با این حال در فعالیت های دانشجویی نیز پُرکار بود».

 

این استاد دانشگاه ادامه داد: «آقای بهاور را چون خودم بیست سال است که دانشگاه تهران درس می‌دهم، می‌شناسم. نمونه‌ترین فارغ‌التحصیل علوم سیاسی ایران است. این شخصیت‌ها را باید طلا گرفت. خطابم به مقامات کشور است. جای این‌ها در زندان نیست، کسانی که می دزدند و می زنند، باید در زندان باشند».

 

در این‌جا دانشجویان، به صورتِ مکرر تشویق کردند و شعار «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» سر دادند.

 

او به نقش دانشجویان در انتخابات سال ۹۲ اشاره کرد و گفت: «سال هشتاد و هشت تا نود و دو از لحاظ حجم کنترل واقعا قابل توجه بود. در انتخابات ۹۲ در همین شهر تهران ۵۰ درصد از مردم شرکت نکردند. اگر فرض کنیم همیشه بیست درصد از مردم شرکت نمی‌کنند، ولی ۳۰ درصد آگاهانه نیامدند چون فکر می‌کردند فایده‌ای ندارد. این جو ناامیدی را دانشجویان شکستند و مردم را متقاعد کردند رأی بدهند و فضای بسته قبلی به دوره اعتدال رسید، دوره‌ای که وقتی هر مقام سیاست خارجی ما به سفر خارجی می‌رفت، نگران بودیم که آبروی ما بیش از این نرود».

 

وی ادامه داد: «این که اکنون وارد دوره‌ای شدیم که ایران در منطقه و جهان تلالو دیگری دارد، نتیجه غافلگیری‌ای بود که تندروها در انتخابات سال ۹۲ دچارش شدند. آقای روحانی که از آقای هاشمی مهمتر نبود؛ آقای هاشمی شناسنامه این انقلاب است و ما بچه‌های این انقلابیم. دیدیم که این شناسنامه را احراز صلاحیت نکردند. اگر فکر می‌کردند که آقای روحانی هم رأی می‌آورد، ایشان را هم ردصلاحیت می‌کردند. این حضور خلق الساعه و چشمگیر مردم در این رأیی که ساخت کار که بود؟ با بررسی تجربی‌ای که من کردم، کار دانشجو‌ها بود. ساعت ده شب معلوم شد که در شهرهای کوچک ایران، بیش از هفتاد درصد به آقای روحانی رأی داده‌اند. اگر دانشجوها پیش قراولی نمی‌کردند، ما از آن دوره بسته، به دوره‌ای که اندکی بازتر بود، وارد نمی‌شدیم».

 

وی همچنین افزود: «با نگاهی به حرکت‌های هفتاد ساله دانشجویان، می‌بینیم جنبش‌های دانشجویی، در پاره‌ای مواقع، کاملا باصدا بودند همچون نهضت ملی، انقلاب اسلامی و در دوره اصلاحات. در دهه پنجاه، جنبش دانشجویی ما بی‌صدا بود و دانشجویان از سال پنجاه تا پنجاه و شش سبک زندگی جدید اسلامی‌ای را دنبال می‌کردند و در این دوران ما دارای جنبش دانشجویی مذهبی بی‌صدا بودیم. شاهد بودیم که پس از سرکوب جنبش دانشجویی در ۱۸ تیر ۷۸، حرکت دانشجویی، از جنبش باصدا به بی‌صدا تبدیل شد. زمانی که هزینه فعالیت سیاسی در جامعه‌ای که دموکراتیک نباشد، بالا می‌رود، عقلانیت جنبش، سبب می‌شود که تبدیل به بی‌صدا شود. همچنین، فعالان دانشجویی پس از سرکوب تحت تأثیر الگوهای اصلاحی در برابر الگوهای رادیکال قرار می‌گیرند. و اینکه گسترش ارتباطات، سبب می‌شود این‌ها به جای حضور در فضای واقعی، در فضای مجازی حضور بهم برسانند. لذا بعضی مسخره می‌کنند که جنبش‌های واقعی تبدیل می‌شود به جنبش‌های خیالی در صورتی که این حرف نادرست است و نمونه‌اش غافلگیری از حضور مردم در تشیع جنازه پاشایی است. این حضور، نشان از آن دارد که جریان مجازی را نباید غیرواقعی پنداشت چرا که به محض این‌که امکان فعالیت داشته باشد، واقعی خواهد شد. در حال‌حاضر هم ما در دوره جنبش بی‌صدای دانشجویی هستیم».

 

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به این که در جامعه ما، عرصه عمومی نقد و بررسی عموما برگردن فعالان دانشجویی بوده است گفت: «فعالان دانشجویی همیشه محیط‌هایی را فراهم می‌کردند که عده‌ای دیگر، مسائل جامعه را بتوانند نقد کنند. چرا که اگر نقد نباشد، دموکراسی واقعی نیست».

 

و همچنین افزود: «از سال ۷۶ به بعد اما در گفتمان جنبش دانشجویی ما، تغییر خواهی، پیرامون مفاهیم توسعه شکل گرفته است. این که توسعه باید همه‌جانبه و پایدار و نیز عادلانه باشد. از جهت دیگر، دانشجوهای ما در حال حاضر به توسعه‌ای توجه می‌کنند که تجربه بشری، تکنولوژی و اخلاق را محترم بشمارد که اسم تئوریک آن مدرنیته درونزا است. در مقابل، تندروها، به این‌ها می‌گویند که دنبال غربی شدن، آمریکایی شدن و فروختن کشور هستند. اما این تندروها دنبال چیز خطرناکی هستند: آن‌ها دنبال بدیل مدرنیته‌اند. یعنی دنبال چیزی هستند که ما نمی‌دانیم چیست. ما می‌دانیم تجربه‌های بشری چیست، حرف‌های فلاسفه چیست، اما نمی‌دانیم آن‌چه این‌ها دنبال آن هستند، چیست. مفاهیمی را از مذهب و مهدویت قرض می‌گیرند، اما این که این بدیل مدرنیته‌ای را که دنبالش هستند، چیست را مشخص نمی‌کنند. و این خطرناک است چرا که روند توسعه کشور را کند می‌کند».

 

وی به موضوع بورسیه‌های غیرقانونی اشاره کرد و گفت: «نگاه نکنید که مساله بورسیه را شخصی کردند، پشت این موضوع یک تئوری بود: این که دانشگاه‌های کشور به نخبه‌ها بورسیه می‌دهد و این نخبه‌ها علوم اقتصاد و جامعه‌شناسی و … می‌خوانند و این علوم حرف غربی‌ها را می‌زند و در نهایت این‌ها کشور را می‌فروشند. بنابراین ما باید آدم‌های خودی را جایگزین کنیم. در تمامی دانشگاه‌های بزرگ دنیا، اساتید بزرگشان را تا زمانی که مشاعرشان کار می‌کند، از دانشگاه‌ها بیرون نمی‌کنند، چرا که دانشگاه، با حضور این‌هاست که معنی پیدا می‌کند. استادهای ما را در اوج پختگی، بازنشسته کردند. به بهترین دانشجوهای دکتری ما اجازه تحصیل ندادند. جلوی حضور زنان را در دانشگاه، گرفتند. پشت تمامی این کارها همین ایده‌ بود».

 

وی در پایان ضمن نتیجه‌گیری از سخنان خود، گفت که حرکت‌های جمعی دانشجویی را تا زمانی که در جامعه ما مطالبات هست، نمی‌توان محو کرد. تا زمانی که در کشور ما مردمسالاری، خوب کار نکند، ما جنبش دانشجویی خواهیم داشت.

 

پس از پایان سخنرانی جلایی‌پور، دانشجویان پرسش‌های خود را مطرح کردند. یکی از دانشجویان در سوالی مکتوب، با مخالفت با سخنان جلایی‌پور، از او پرسید: «شما اغتشاشگران فتنه ۸۸ را با امثال شهید قندچی مقایسه می‌کنید؟» وی با اشاره به نام نعیمی پور گفت «دانشجوی اخلاق‌گرا چرا در خیابان مطالبه‌گری می‌کند؟». او همچنین از آنچه «خفقان در دوران اعتدال» می خواند، پرسید و جلایی‌پور ضمن دفاع از نعیمی پور، در پاسخ گفت: «کدام اغتشاشگر؟ من پنج بعدازظهر در ستاد مهندس موسوی بودم. با کوکتل مولوتف و گاز اشک‌آور به ما حمله کردند». در اینجا دانشجویان حاضر در سالن به شدت جلایی‌پور را تشویق کردند.

 

او با بیان این که «این دوست ما واقعا دلسوزانه نوشته، اما من می‌خواهم یادش بیاورم. شاید آن زمان، دبیرستان بوده، شاید هم اطلاع نداشته»، به تفاوت عمل دولت در آن مقطع با روال انتخابات های گذشته اشاره کرد و گفت: از نظر من، اگر از واژه فتنه بخواهیم استفاده کنیم، فتنه‌گر همین‌ها بودند که این کارها را کردند». در این‌جا نیز دانشجویان جلایی‌پور را تشویق کردند.

 

جلایی پور ادامه داد: «راهپیمایی‌ها کار مهندس موسوی و کروبی و احزاب نبود، خودجوش بود و کار خود مردم بود. مردم را مسخره نکنیم. یکی از اشکالاتی که اصولگراها دارند، این است که فکر می‌کنند مردم کوزه خالی اند و با تبلیغات صدا و سیما به خیابان می‌آیند. کسانی که به خیابان‌ها آمدند، تک تک مردم بودند».

 

وی با اشاره به این که تندروها مردم را خوب نمی شناسند، چگونگی انتخابات سال گذشته را نتیجه ی ایستادگی مردم خواند.

 

جلایی پور در مورد سوال این دانشجو در مورد «خفقان» در دوره ی فعلی، به برنامه ی بسیج با حضور حسن عباسی در قبل از برنامه ی روز دانشجو اشاره کرد و گفت: «به نظر من اصلا برای نهادهای اینچنینی هیچ خفقانی ایجاد نشده و وضعشان خیلی هم خوب است اما اجازه بدهند که دیگران هم سخن بگویند و نقد کنند».

 

پس از پرسش و پاسخ دانشجویی، کلیپی توسط دانشجویان، به مناسبت ۱۶ آذر ساخته شده بود پخش شد.

 

اما پس از پایان کلیپ، از برگزاری تریبون آزاد و قرائت بیانیه ی برگزار کنندگان درباره ی ۱۶ آذر جلوگیری شد.

 

مرگ مرتضی پاشایی خواننده٬‌ مجید بهرامی بازیگر و غلامحسین مظلومی بازیکن سابق تیم استقلال بر اثر سرطان که در فاصله‌ی زمانی کوتاه اتفاق افتاد٬ از جمله عوامل تاثیرگذار در استقبال مردمی از این کمپین است. به گفته‌ی علی عبدی٬ از بنیان‌گذاران این کمپین در خارج از ایران٬ اگرچه در داخل از این کمپین استقبال شده اما تا تکمیل و تهیه‌ی کیت‌های ـ شناسه ژنتیکی فردی ـ بیشتر٬ خون فریزشده‌ی افراد «دکور» است.

در حال حاضر اطلاعات ۲۵ میلیون داوطلب از سراسر جهان در بانک جهانی مغز استخوان ثبت شده که از این تعداد٬ کمی بیش از چهار هزار نفر ایرانی هستند؛ در نتیجه شانس ایرانی‌ها برای یافتن مغز استخوان قابل استفاده٬ بسیار کم است. یکی از عوامل مهم در این عمل پیوند٬ تطابق مغز استخوان‌هاست که نژاد یکی از نشانه‌های این همخوانی‌ست. نزدیک‌ترین نژاد به ایرانی‌ها برای انجام این عمل٬ آلمانی‌ها هستند که میان آن‌ها تشابه ژنتیکی وجود دارد. مهم‌ترین هدف این کمپین افزایش نمونه‌های ایرانی در بانک جهانی‌ست که ایرانی‌های بیشتری در سراسر جهان شانس بهبودی پیدا کنند.

این کمپین با همراهی هنرمندان و پوشش رسانه‌ای در داخل ایران با استقبال مردمی روبه‌رو شده است.اگرچه تنها بیمارستان شریعتی‌ست که می‌تواند اطلاعات را به بانک جهانی ارسال کند٬ اما آزمایش‌گاه‌‌های خصوصی نیز اقدام به جمع‌آوری این اطلاعات کرده تا در اختیار بیمارستان شریعتی بگذارد. در حال حاضر مشکل اصلی کمبود کیت‌هایی‌ست که برای این اقدام مورد نیاز است. این کیت‌ها برای تشخیص ساختار ژنتیکی خون‌های فریز شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

امیرعلی حمیدیه٬ موسس بانک اهدای سلول‌های بنیادی در توضیح کمبود کیت‌ها به روزنامه‌ی‌ اعتماد گفته بود که علت اصلی این مشکل نرخ ارز است. بنا به اظهارات وی قیمت هر کیت طی سه سال گذشته از ۱۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسیده است.این در حالی‌ست که برای هر نمونه‌ی خونی به یک کیت نیاز است. «گرانی قیمت کیت‌ها» و «طولانی شدن صف انتظار داوطلبان» از جمله «نگرانی»‌های جدی مسوولان در این زمینه‌ است. به گفته‌ی حمیدیه سلول‌های بنیادی تنها برای درمان سرطان کاربرد نداشته و برای مداوای بیش از ۶۰ نوع بیماری صعب‌العلاج موثر است.

علی عبدی٬ بنیان‌گذار این کمپین نیز کمبود کیت‌های مورد نیاز را یکی از مشکلات اصلی در ایران می‌داند؛ به طوری‌که «به دلیل نداشتن کیت٬ هم‌ اکنون ۶۰ هزار نمونه خون فریز شده در فریزر بیمارستان شریعتی هست اما اطلاعات این افراد وارد بانک جهانی نشده چون کیت ندارند». او در گفتگو با «جرس» یادآور شد که برای حل این مشکل می‌توان از طریق رایزنی با وزارت بهداشت٬ از دولت خواست که برای وارد کردن کیت٬ بودجه اختصاص دهد. برخی خبرها نیز حاکی از آن است که داوطلبانی پیشنهاد کرده‌اند که هزینه‌ی وارد کردن کیت‌ها را پرداخت می‌کنند٬ اما هنوز این پیشنهاد عملی نشده است.

در سال‌های اخیر به دلایل مختلف از جمله آلودگی‌ هوا٬ پارازیت‌ها٬ تغذیه‌ی نامناسب و موارد دیگری که مورد اشاره‌ی پزشکان قرار گرفته٬ ابتلا به سرطان میان ایرانیان شدت یافته است. مرگ افراد نامی نیز از جمله دیگر مواردی‌ست که حساسیت جامعه را نسبت به این بیماری تحریک کرده است. هم‌زمانی این مساله با تقاضای یکی از مبتلایان به سرطان برای کمک عمومی در راستای ارتقای اطلاعات ایرانیان در بانک جهانی باعث شد که علی عبدی با انتشار یک ویدیو٬ این کمپین را به خارج از مرزهای ایران بکشاند. انتشار این ویدیو اما او را با سوال‌هایی از سوی کاربران مواجه کرد که نشان‌دهنده‌ی سطح اطلاعات پایین آن‌ها در این زمینه بود. اگرچه به گفته‌ی عبدی٬ این سوال‌ها طی سه ماه گذشته تغییر کرده که نشان از ارتقای آگاهی افراد است. البته افرادی که سوال پرسیده‌اند٬ از آن جامعه آماری هستند که به اینترنت دسترسی داشته و دامنه‌ی اینترنت نیز اجازه‌ی مشاهده‌ی ویدیو را به آن‌ها داده است.

عبدی در توضیح سوال‌های مخاطبان گفت: «بعد از انتشار اولین ویدیو٬ سوال‌ها نشان می‌داد که سطح اطلاعات کم‌تر از ویدیوی دومی‌ست که پس از مرگ مرتضی پاشایی منتشر شد. در همین سه - چهار ماه اخیر اطلاعات هم بالاتر رفته است. یکی از مهم‌ترین سوال‌ها عواقب اهدای سلول‌های بنیادی برای اهداکننده بود. بی‌اعتمادی افراد نیز یکی دیگر از مواردی بود که از سوی مخاطبان مطرح می‌شد. بی‌اعتمادی به سازمان‌های بین‌المللی٬ که بنا به تصور برخی این سازمان‌ها به دنبال اطلاعات ژنتیکی ایرانیان هستند. شکایت از بیمارستان شریعتی و برخورد مسوولان با مردم و آلودگی بیمارستان دیگر مورد مطرح بود. البته این مساله چندی‌ست که رو به بهبود گذاشته و هم مسوولان بخش مربوط به این اقدام تغییر کرده و هم محل آن. کمبود کیت نیز یکی از مواردی‌ست که باعث بی‌اعتمادی شده٬ به طوری‌که برخی از مراجعه‌کنندگان بر این باورند که نداشتن یخچال و کیت باعث خواهد شد که نمونه‌های خون از بین برود و تنها چهره‌ای مسوول برای دست‌اندرکاران باقی بماند». عدم آگاهی پزشکان و پرستاران از جمله دیگر مواردی‌ست که مورد انتقاد مراجعه‌کنندگان قرار گرفته به طوری‌که بنا به گفته‌ی آن‌ها٬ پزشکان و پرستارانی در این بیمارستان بودند که حتی از وجود این بانک جهانی اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند. لازم به ذکر است که این مشکلات در ماه‌های اخیر کاهش یافته است.

بیماری یکی از دوستان نزدیک علی عبدی٬ عامل راه‌اندازی این کمپین در خارج از کشور و شبکه‌های اجتماعی بود: «خانم فاطمه که ساکن ایتالیاست از دوستان نزدیک من است. او در تماسی با من گفت که دکترها عنوان کرده‌اند که برای درمان سرطان٬ راهی جز استفاده از سلول‌های بنیادی و اهدای مغز استخوان ندارد. اولین ویدیو را همان زمان منتشر و از همه دعوت کردم که به بانک جهانی بپیوندند. پس از مرگ مرتضی پاشایی٬ دومین ویدیو را منتشر کردم و لینک‌های مربوط به چگونگی عضویت در بانک جهانی در کشورهای مختلف را در مجموعه‌ای  جمع‌آوری و منتشر کردم. البته در برخی از کشورها محدودیت وجود دارد. مثلا شرط عضویت در این بانک جهانی در سوئد تا دو ماه پیش این بود که حتما بایستی شهروند این کشور بوده باشی. یا مثلا در کشورهای مالزی و استرالیا نمی‌توان به شکل آنلاین ثبت‌نام کرد. خیلی‌ها پس از مرگ پاشایی به دنبال این مساله افتادند. به طور مثال رضا کیانیان یا حبیب رضایی از جمله حامیان این کمپین در داخل کشور هستند یا برخی از روزنامه‌نگاران. من هم یک سر کوچک این اقدام را از خارج از کشور گرفته‌ام».

یکی از نکات جالب از نظر عبدی این است که میان اقشار مختلف شنیده می‌شود که کسانی به این کمپین پیوسته یا برای اهدای سلول‌های بنیادی به بیمارستان مراجعه کرده‌اند که از آن‌ها به عنوان «فیس‌بوکی‌ها» یا «وایبری‌ها» نام برده می‌شود: «پیام پیوستن به این کمپین از طریق وایبر و ابزارهای ارتباط جمعی دست به دست بازنشر می‌شود. در برخی از این پیام‌ها عکس مرتضی پاشایی نیز وجود دارد. با یکی از پزشکان بیمارستان شریعتی که صحبت می‌کردم٬ به من گفت که کار ما به خاطر اضافه شدن «فیس‌بوکی‌ها» و «وایبری‌ها» به جمع داوطلبان اهدای سلول‌های بنیادی٬ تمام‌وقت شده است».

شادی بیضایی٬ نویسنده و شاعر یکی از کسانی‌ست که با اهدای سلول‌های بنیادی خود این کمپین پیوسته. او در گفت‌وگو با جرس در شرح دلایل این اقدام خود گفت: «مهم‌ترین عامل متاسفانه موجی از اخبار درگذشت افراد سرطانی بود: از مرتضی پاشایی گرفته تا همین دیروز، خبر فوت یکی از دوستان فیس‌بوکی‌ام. انگار کلمه‌ی سونامی خیلی به این ماجرا می‌خورد. این خبرهای پشت سر هم و هر روزه، من را به فکر انداخت. البته خانواده‌ی ما هم خیلی زیاد درگیر سرطان افراد پیر و جوان بوده. خاله و پسردایی من را سرطان خون از ما گرفته و از انواع و اقسام سرطان‌های دیگر از جمله دستگاه گوارش و حنجره و پستان و .... هم بی‌بهره نبودیم! همه‌ی این‌ها دست به دست هم داد که یک نگرانی دوباره به سراغم بیاید. ترس از این‌که کسی به سلول‌های بنیادی احتیاج داشته و برای کمک به وی زمان از دست برود».

بیضایی با اشاره به «موج از دست رفتن» بیماران مبتلا به سرطان گفت: «روزانه شدن اخبار مرگ افراد مختلف بر اثر سرطان بهترین دلیل است که به این ماجرا جدی نگاه کنیم. سوال خیلی از افراد این است که موقع اهدا چند روز باید در بیمارستان باشیم. گویا به شکلی نگران کار و موقعیت خود در محل کار هستند. به نظرم بهترین کار این است که آن‌هایی که برای عضویت می‌روند٬ با گذاشتن یک عکس و متن ولو ساده توضیح بدهند که قرار نیست وقت زیادی از کسی گرفته شود و همه چیز در چند ساعت اتفاق می‌افتد».

به گفته‌ی علی عبدی٬ یکی از روش‌های کمک به گسترش این کمپین «روایت آدم‌هایی‌ست که اقدام به اهدای سلول‌های بنیادی کرده‌اند».

اگرچه استقبال از این کمپین با مرگ افرادی مانند مرتضی پاشایی شدت گرفت٬ اما می‌توان با پیوستن به آن و کمک به افزایش اطلاعات ایرانیان در بانک جهانی از هر گوشه‌ی جهان٬ زندگی را به بیماران سرطانی از نو اهدا کند.  

 

 

مجید انصاری در گفت‌وگو با انصاف نیوز در حاشیه‌ی همایش ملی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد، در پاسخ به این که «مگر اساسا چنین دستوری درباره‌ی ممنوع التصویر بودن آقای خاتمی وجود داشته است؟»، تصریح کرد: من اصلا نشنیده‌ام، بعید است که در جمهوری اسلامی ایران ما به جایی برسیم که شخصیت بزرگی مثل آقای خاتمی که مایه‌ی افتخار کشور هستند، و فرزند معنوی امام هستند، رییس جمهور محبوب اسبق این کشور بودند، در خدمت مردم، در خدمت نظام هستند، ممنوع التصویر بشوند.

 

وی درباره ی ادعای ممنوع التصویری خاتمی، افزود: این سخن اصلا توهین به نظام است، مگر نظام ما نظامی هست که محدود کند. در نظام ما بحث آزادی بیان و آزادی عقیده، از افتخارات قانون اساسی است، شعار نظام است، مورد تاکید حضرت امام بوده، مورد تاکید مقام معظم رهبری است؛ مگر می‌شود در نظام جمهوری اسلامی ایران با همه‌ی زیبایی‌هایش، چنین تصمیمی گرفته بشود؟

 

معاون رییس جمهور در پاسخ به این پرسش که «اگر یکی از خبرگزاری‌های زیر نظر دولت (ایرنا یا ایسنا) چنین تصمیمی گرفته باشد، با آن برخورد می‌کنید؟»، گفت: حتما چنین تصمیمی نخواهند گرفت.

 

 

 

به گزارش کلمه، محسن بیگلربیگی، جاوید فخریان و سینا رحیم پور نیمه شب گذشته در منزل شخصی یکی از آنها توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

 

محل دستگیری این فعالان جوان اصلاح طلب که هر سه از اعضای حزب ندا هستند، از سوی ماموران تفتیش و وسایل شخصی آنها نیز توقیف شده است.

 

هنوز از علت بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست.

به گزارش ایرنا به نقل از رسانه های خبری، این سازمان روز سه شنبه در گزارشی اعلام کرد تخریب چهار ساختمان چندطبقه در چهار روز پایانی جنگ 50 روزه غزه بر خلاف حقوق انسانی بین المللی بود.

 

'فیلیپ لوتر' نماینده ارشد این سازمان در امور کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا گفته است که 'تمام شواهد موجود نشان می دهد تخریب گسترده ساختمان ها عمدا و بدون هیچ دلیل قانع کننده نظامی انجام شده است'.

 

این سازمان بین المللی خواستار تحقیقات مستقل و کامل در این مورد و محاکمه عادلانه مسببین آن شده است.

 

لوتر از جمله مدارکی که به آن اشاره کرده، بیانیه یا اعلان هایی از سوی ارتش اسرائیل است که حملات را تنبیه دست جمعی مردم غزه عنوان کرده است.

 

یکی از ساختمان هایی که تخریب شده، یک مرکز تجاری اداری در 'رفح' بوده است.

 

به گفته این سازمان، به ساکنان ساختمان هشدار داده شده بود که آن را تخلیه کنند ولی آنها فرصت اینکه لوازم مهم خود را همراه ببرند، نداشته اند.

 

در عین حال گروهی از مردم ساختمان های مجاور زخمی شده و صدها نفر نیز محل سکونت خود را از دست داده اند.

 

این سازمان مدافع حقوق بشر در عین حال این پرسش را مطرح کرده که چرا با وجود تعهد نیروهای نظامی به استفاده از روش ها و ادواتی که کم ترین آسیب را به شهروندان غیرنظامی وارد می کند، این اتفاق نیافتاده است.

 

عفو بین الملل برای نمونه به حملات دیگری اشاره کرده که نیروی هوایی اسرائیل انجام داده و در آنها محل مشخصی هدف قرار گرفته و کل ساختمان تخریب نشده است.

 

اما اسرائیل هنوز به پرسش های عفو بین الملل واکنش مناسبی نشان نداده است.

 

در شهریور ماه گذشته نیز سازمان بین المللی 'دیدبان حقوق بشر' در گزارشی گفته بود اسرائیل احتمالا در جنگ غزه مرتکب جنایت جنگی شده است.

 

ارتش آن کشور در پایان تابستان گذشته تحقیقاتی را در مورد عملکرد نیروهای خود در جنگ غزه انجام داد اما هیچگاه نتایج این تحقیقات با استقبال سازمان های بین المللی که خواستار انجام تحقیقاتی مستقل در این مورد هستند، روبه رو نمی شود.

 

بحران 50 روزه غزه و حملات آن رژیم در پایان ماه میلادی اوت (اوایل شهریور) با بر جای گذاشتن بیش از دو هزار و 100 قربانی فلسطینی که اکثرا آنان غیر نظامی بودند، به پایان رسید.

 

 

به گزارش ایلنا، در لایحه بودجه سال 94، سهم وزارت فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی از کل بودجه 837 هزار میلیارد تومانی کشور، 769 میلیارد و 320 میلیون و 700 هزار تومان پیشنهاد شده است. این رقم در قیاس با سال گذشته رشد 23.4 درصدی داشته است. لازم به ذکر است که رقم تعیین شده در لایحه به منظور تایید نهایی نیست و این امکان وجود دارد در قانون نهایی بودجه تغییراتی در آن لحاظ شود.

 

از میزان بودجه وزارتخانه مذکور؛ سهم فعالیت‌ها و برنامه‌های وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی حدود 451 میلیارد و 590 میلیون تومان، موسسه پژوهش فرهنگ، هنر و ارتباطات حدود 5 میلیارد تومان، حمایت از نشر، کتاب و مطبوعات 150 میلیارد تومان، بنیاد بین‌المللی فرهنگی، هنری امام رضا(ع) 5 میلیارد و 500 میلیون تومان، امور سینمایی و تولید فیلم‌های فاخر 106 میلیارد تومان و ستاد عالی کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد 51 میلیارد تومان است.

 

در این لایحه مبلغ هزار و 68 میلیارد و 940 میلیون و 300 هزار تومان برای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران درنظر گرفته شده است که گویای رشد 10.4 درصدی نسبت به سال گذشته است.

 

وزارت ارشاد در مقایسه با 17 وزارت‌خانه دیگر از لحاظ میزان بودجه در جایگاه دوازدهم قرار دارد.

ردیف	نام وزارت‌خانه	بودجه (مبالغ به میلیون ریال)
1	وزارت آموزش و پرورش	233.625.152
2	وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی	171.320.540
3	وزارت نیرو	71.934.379
4	وزارت راه و شهرسازی	63.278.465
5	وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی	51.419.927
6	وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح	26.646.266
7	وزارت اطلاعات	22.477.712
8	وزارت کشور	14.479.467
9	وزارت علوم، تحقیقات و فناوری	12.370.227
10	وزارت جهاد کشاورزی	10.861.064
11	وزارت امور خارجه	10.257.510
12	وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی	7.693.207
13	وزارت اقتصادو دارایی	7.027.484
14	وزارت صنعت، معدن و تجارت	5.555.162
15	وزارت ورزش و جوانان	4.657.834
16	وزارت ارتباطات‌وفناوری اطلاعات	2.450.417
17	وزارت نفت	1.640.564
18	وزارت دادگستری	1.415.554

 

درصد رشد بودجه هر وزارتخانه‌ چه‌قدر بوده است؟

در این قیاس وزارت ارشاد با 23.4 درصد رشد در رتبه یازدهم قرار دارد؛ وزارت بهداشت با رشد 70.8 درصدی در صف اول و وزارت علوم که امسال را به لطف دوستان بی سرو‌سامان گذراند؛ در جایگاه آخر جای گرفته است. 

ردیف	نام وزارتخانه	درصد رشد بودجه وزارتخانه‌ها نسبت به سال گذشته
1	وزارت بهداشت	70.8
2	وزارت ورزش و جوانان	53.5
3	وزارت اطلاعات	41.5
4	وزارت راه‌وشهرسازی	36.1
5	وزارت نفت	31.7
6	وزارت نیرو	30.9
7	وزارت کشور	30.0
8	وزارت صنعت، مدن و تجارت	28.7
9	وزارت اقتصادو دارایی	28.2
10	وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح	27.3
11	وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی	23.3
12	وزارت امور خارجه	22.4
13	وزارت آموزش و پرورش	21.4
14	وزارت دادگستری	16.3
15	وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی	14.2
16	وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات	10.2
17	وزارت جهادکشاورزی	9.2
18	وزارت علوم، تحقیقات و فناوری	7.8

 

 

بودجه امسال هم به دل وزیر ننشست

 

جنتی سال گذشته زمان تصویب بودجه گلایه‌هایی از بودجه 623 میلیاردی وزارتخانه‌‌اش داشت. لایحه بودجه سال 94 هم با افزایش 145 میلیارد تومانی نتوانست دل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم را بدست آورد و او افزایش 23 درصدی را برای اجرای فعالیت‌های سال آینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کافی ندانست.

 

وزیر فرهنگ‌ و إرشاد اسلامی بر این اعتقاد است؛ این میزان بودجه باتوجه به گستردگی فعالیت‌های این وزارتخانه، جوابگوی نیازها نیست و او سعی می‌کند با صرفه جویی و بهینه سازی منابع مالی طرح‌ها را پیش ببرد؛ اما وی از میزان كسری بودجه وزارتخانه تحت فرمانش حرفی نزده است و تنها به گفتن جمله كمبود بودجه داریم اكتفا كرده است.