جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


گوهر عشقی، نرگس را آزاد کرد!

Posted: 08 Nov 2014 09:51 AM PST

محمد نوری زاد
شیرزنِ ما، می غرید که وای به حالتان اگر نرگس بر نگردد. اینجا را به هم می ریزم 


یک: صبحِ شنبه با دکتر ملکی از شیب زندان اوین بالا می رفتیم که به آتنا فرقدانی برخوردیم. او خبر نداشت که ما برای چه به سمت اوین می رویم. روز تاسوعا آزادش کرده بودند. و ما چه شادمانی ها کردیم از تماشای معصومیت این دختر. بالاتر که رفتیم دوستان لگامی به ما خبردادند که خانم نرگس محمدی و خانم گوهر عشقی به داخل دادسرا رفته اند.

دو: سربازانی آمدند و دوستان ما را پراکندند. اما جمعی ماندیم. همسر آقای عبدالفتاح سلطانی و چند بانوی دیگر در بیرون ماندند و ما به داخل دادسرا رفتیم. در سالن انتظار دیدیم شیرزنی - گوهر عشقی - تنها در گوشه ای نشسته و سخت بی قرار است. به قول خودش: آمده بود که دختر خوانده اش را هر طور که شده وا برهاند. نرگس نبود. او را به داخل فرا خوانده بودند.

سه: نیز آقای بهزاد نبوی را در آنجا دیدیم. آمده بود برای رفع ممنوع الخروجی اش. دو سه ساعتی که گذشت، سالن انتظار خلوت شد. نوشته ای به دست یکی از سربازان دادم و به وی گفتم: زحمت بکش و این نوشته را به سرپرست دادسرا بده. در آن نوشته آورده بودم: اگر نرگس محمدی تا ساعت چهار بعد از ظهر همین امروز آزاد نشود، ما در همین سالن باقی خواهیم ماند تا یک هفته تا یک ماه تا یک سال. و سرباز، مردانگی کرد و نوشته ی مرا برد و داد به دست منشیِ سرپرستِ دادسرا. گرچه پیش از این نامه، سه دوربینِ نصب شده در سالن، خبر حضور ما را به همه ی بالاتری ها رسانده بودند.

چهار: دو نفر از شاگردان محمدعلی طاهری نیز آمده بودند. اما روزه داشتند هر دو. قرار گذاشته بودند در راستای همدلی و همراهی با اعتصاب غذای استادشان روزه ی اعتراضی بگیرند و شباهنگام جلوی زندان اوین افطار کنند همگی. برادر نرگس نیز بود. و مردی از سندیکای صنفی معلمان. جوان کاپشن پوش هم تا پایان ماند با ما.

پنج: شیرزنِ ما، می غرید که وای به حالتان اگر نرگس بر نگردد. چه می کنی؟ چه می کنم؟ اینجا را به هم می ریزم. آبرو برایتان نمی گذارم. ستار مرا چهار روزه بردید و کشتید، من از کجا بدانم با دخترم چه می کنید؟ مادر سعید زینالی نیز آمد. جمعیتی شده بودیم برای خودمان. ساعت چهار و نیم عصر شد. با آقای دکتر ملکی و مادر ستار داشتیم برای ماندن و خوابیدن در سالن انتظار برنامه ریزی می کردیم که دیدیم: در کنار رفت و جمال مبارکِ نرگس هویدا شد. برایش کف زدیم. چه زلال و صمیمی. برادران بازجو، بی انصاف ها تا آن ساعت یک لقمه غذا تعارفش نکرده بودند.

شش: نرگس به پنجاه پرسش بازجو پاسخ داده بود. عمده ی پرسش ها در باره ی فعالیت های مدنی و صحبت های نرگس و لگام بود. دستخطی از قاضی صلواتی دیده بود با این محتوا: نرگس محمدی در اختیار نیروهای امنیتی قرار بگیرد برای تخلیه ی اطلاعاتی در مورد گروه لگام. و نرگس، دریغ از یک کلمه، هیچ از لگام نگفته بود. راستی مگر لگام چه هست و چه می کند که به گلوی سیستم قضایی غمباد انداخته؟ نرگسی که من دیدم، ایستاده بود بر قله ی غرور. پیروز بود و سرشار از نشاط. نرگس گفت: چپ و راست خبر می آوردند از حضور شما برای بازجو. جوری که یکی دو بار بازجو گفت: دوستانت هم که اینجا هستند! به نرگس گفتم: گوهر عشقی تو را آزاد کرد.

محمد نوری زاد
هفدهم آبان نود و سه - تهران 

منبع: فیس بووک نویسنده 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


تماس مریم سادات یحیوی از زندان اوین

Posted: 08 Nov 2014 09:43 AM PST

جرس: مریم سادات یحیوی در تماسی از زندان، از سلامتی خود خبر داد.

 

 

به گزارش کلمه، این فعال مدنی و اجتماعی یکشنبه ۱۱ آبان ۹۳ در منزل پدری خود بازداشت شده بود و خانواده وی نگران حالش بودند.

 

خانم یحیوی از بیماری شدیدی رنج می برد که در صورت نبود شرایط درمانی مناسب و مراقبت تخصصی پزشکی، می تواند برای وی خطرآفرین باشد.

 

هنوز بند محل نگهداری و ارگان بازداشت کننده وی مشخص نیست و خانواده و وکیل این فعال مدنی به دنبال کسب اطلاع از نهاد بازداشت کننده و علت بازداشت وی هستند.

 

مریم سادات یحیوی شامگاه یکشنبه ۱۱ آبان ۹۳ توسط ماموران لباس شخصی بازداشت و پس از تفتیش منزل، به زندان اوین منتقل شد.

 

او که از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بود و در آن پرونده به یک سال حبس قطعی محکوم شده بود، به علت بیماری صعب العلاج و با گواهی پزشکی قانونی از اجرای محکومیت حبس معاف شد.

 

«آيت‌الله» و كارنامه‌ «دولت حزب‌الله»

Posted: 08 Nov 2014 09:27 AM PST

محمدجواد اكبرين
نكته‌هاى ٩گانه‌ى زير اخبار محرمانه نيست و برگ‌هايى از تقويم امروز و ديروز رسانه‌هاى رسمى كشور است


وقتى محمود احمدى‌نژاد به قدرت رسيد مدافعان اصولگراى او، دولت‌اش را "دولت حزب‌الله" و "برآمده از زيارت عاشوراهاى مردم"خواندند؛ در اين ميان رهبر جمهورى اسلامى بيشترين حمايت را در تاريخ دولت‌هاى پس از رهبرى‌اش نثار او كرد تا آنجا كه خطاب به او گفت: «علت دشمنى‌ها با شما در اين چند سال، يكى پيشرفت‌هاى شماست و ديگرى زنده كردن ارزشهاى انقلاب است»؛ نكته‌هاى ٩گانه‌ى زير اخبار محرمانه نيست و برگ‌هايى از تقويم امروز و ديروز رسانه‌هاى رسمى كشور است:

١
دو روز پيش؛ ١٤ آبان ٩٣
موید حسینی‌صدر، عضو کمیسیون صنایع مجلس:
دولت محمود احمدی‌نژاد برای وارد كردن قطعات هواپیمای مسافربری "به یک فرد" اعتباری "۴۰۰ میلیون دلاری" داده٬ اما این قطعات هرگز وارد کشور نشد. (خبرگزارى ايلنا)

٢
دو هفته پيش؛ ٣٠ مهر ٩٣
نادر قاضی‌پور، نماینده ارومیه:
دولت محمود احمدی‌نژاد، یک دکل نفتی به نام دین در سال ۹۰ به قیمت حدود ۸۰ میلیون دلار که معادل ۲۴۰ میلیارد تومان است، خریداری كرده که معلوم نیست در حال حاضر این دکل کجاست! (خبرگزاری خانه ملت)

٣
دو ماه پيش؛ ١٠ شهریور ٩٣:
فیاض شجاعی، دادستان دیوان محاسبات:
در پرونده دانشگاه ایرانیان (به رياست احمدى‌نژاد) متوجه شدیم هم تخلف اتفاق افتاده، هم ۱۶ میلیارد تومان از وجوه دولتی به یک حسابی که تحت عنوان حساب دانشگاه ایرانیان است، واریز شده آن هم در مقطع زمانی که هنوز دانشگاه ایرانیان شکل حقوقی نداشته... (خبرگزارى تسنيم)

٤
پنج ماه پيش؛ ١٧ خرداد ٩٣
غلام‌علی جعفرزاده، رییس کمیته تحقیق و تفحص از بنیاد شهید و امور ایثارگران:
تصمیم‌های شخصی محمود احمدی‌نژاد باعث وقوع فساد گسترده مالی در این نهاد شده و دامنه‌ی این فساد به حدی است که افشای آن مردم را شوکه می‌کند. (مصاحبه با وبسايت تدبير)

٥
دو سال پيش؛ ١ شهريور ٩١
محمد رضا باهنر، نايب رييس مجلس:
الان هزينه عزل كردن رييس جمهور (احمدى‌نژاد) بيش از آن است كه ما اين يك سال ديگر هم دست روي دلمان بگذاريم. به خاطر اين است كه ميگوييم بايد اين يك سال را با همين شرايط فعلي تحمل كرد. (روزنامه اعتماد)

٦
سه سال پيش؛ ١١ مهر ٩٠
آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی:
رسانه ها نباید این قضیه (پرونده‌ى اختلاس سه‌هزارميليارد تومانی) را کش دهند... عده‌ای می‌خواهند از این حوادث برای زدن توی سر مسئولین سوءاستفاده کنند. (خبرگزارى فارس)

٧
چهار سال پيش؛ ٢٩ شهريور ٨٩
على عباسپورتهرانى، رئيس كميسيون آموزش مجلس:
دولت (احمدى‌نژاد) اكنون مصوبات شوراى نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام را نمي‌پذيرد و ما اكنون با پديده‌ى جديدى رو به رو هستيم كه براى نظام خطرناك به نظر مي‌رسد. (تابناك)

٨
پنج سال پيش؛ ٨ اسفند ٨٨
ميرحسين موسوى، از رهبران جنبش سبز:
ملت ما مى‌خواهد بیشترین پروژه‌ها و فعالیت‌هاى اقتصادی کشور در بنگاه‌هاى شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود و با انبوه تبلیغات، شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. (مصاحبه با وبسايت كلمه)

٩
پنج سال پيش؛ ١٧ خرداد ٨٨
ميرحسين موسوى، نامزد انتخابات رياست جمهورى:
متاسفانه ما در این چهار سال با پدیده‌اى روبرو هستیم که مستقیم در چشم مردم نگاه مى‌كند و با اعتماد به نفس، سیاه را سفید نشان مى‌دهد. این آقا (احمدى‌نژاد) مى‌تواند به دوربین نگاه کند و ٢ در ٢ را بگويد ٤ تا نيست؛ ١٠ تاست! (مناظره‌ى تلويزيونى انتخابات ٨٨)

...

بر فهرست بالا بسيار می‌توان افزود؛ با اين‌همه اما، سه ماه پيش؛ ٥ شهريور ٩٣ آیت‌الله خامنه‌اى، در ديدار با كابينه‌ى حسن روحانى، درباره‌ى انتقادها به فساد اقتصادى و اجرايىِ دولت احمدى‌نژاد گفت: «اگر برخی سیاست‌ها یا عملکردهای دوره گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است!... برخی اظهارنظرها مبالغه‌آميز و غیرمنصفانه است».

كسى كه اول ماجرا، عليرغم همه‌ى هشدارها، حتى به قيمت تقلب در انتخابات، كسى را «رييس جمهور» مى‌كند؛ بعد جلوى "كش‌دادن قضيه‌ى اختلاس سه‌هزارميليارد تومانی" در دولتِ او را مى‌گيرد؛ بعد مستقيم يا غير مستقيم، مانع عزل او مى‌شود؛ بعد حتى وقتى اصولگرايان مجلس مى‌گويند ارقام فساد و تخلف «به حدی است که افشای آن مردم را شوکه می‌کند» باز هم به منتقدان توصيه مى‌كند كه «اظهار نظر» نكنند چه نقش و سهمى در اين ارقام «شوك آور» دارد؟

و سرانجام به قول حافظ:
«گرچه بر واعظ شهر اين سخن، آسان نشود
تا ريا ورزد و سالوس، مسلمان نشود»
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

 

دست نگهدارید؛ خشونت آخرین راه حل است !

Posted: 08 Nov 2014 09:27 AM PST

مهران محمدی فشارکی
آیا براستی حاکمان جمهوری اسلامی تمامی حقوق ملت ما را پرداخت نموده اند که از آنها انتظار رعایت دستورات اسلامی را دارد ؟


در خبرها آمده است که ۳۲ نماینده مجلس طرحی را برای تصویب به مجلس ارائه نموده که از این پس با کسانی که سگ و میمون در اماکن عمومی می گردانند و معامله ونگهداری انجام می دهند به ۷۴ ضربه شلاق محکوم و بین یک تا ده میلون تومان هم جریمه نقدی می شوند.

بنظر می رسد عده‌ای از مسئولان در کشور چاره حل معضلات فرهنگی و اجتماعی را با داغ و درفش قابل علاج می دانند و فکرشان به روش‌های دیگری قد نمی دهد روشهای اثباتی که درعین سادگی کم هزینه تر هم هست و مانع از این همه واکنش و جنجال داخلی و خارجی هم میشود.

امیر المومنین علی علیه السلام در نامه ۵۳ نهج البلاغه خطاب به مالک اشتراینقدر که سفارش به مهربانی و آسان گیری نسبت به مردم دارد کمتر بدنبال انتقام گیری ورفتار خشونت آمیز با مردم است. امیر المومنین در این نامه که یک سند مکتوب حکومت داری است، بخش‌های زیادی از سفارشاتش را به اصلاح تربیت مردم فرمان داده که دولت اسلامی موظف به زمینه سازی آن است و پس ازپیاده نمودن وظایف حکومتی است که باید بدنبال متخلفین و سرپیچان بگردند نه اینکه به قول آیت الله خمینی که گفت: نمی خواهندمملکت اصلاح شود، اگر راست می گویند برای بیکاران کار پیدا کنند این جوان بعد از بیست سال تحصیل کار می خواهد فردا که فارغ التحصیل می شود سر گردان است اگر معاشش فراهم نشود نمی تواند دین خود را حفظ کند شما خیال می کنید آن دزدی که شبها از دیوار با آن همه مخاطرات بالا می رود و یا زنی که عفت خود را می فروشد تقصیر دارد؟ وضع معیشت بد است که این همه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامه‌ها می خوانید بوجود می آورد. (۲۱/۱/۴۳ )

این جاست که نقش حکومت در بر پایی نظم و قانون مشخص می شود. آیا براستی حاکمان جمهوری اسلامی تمامی حقوق ملت ما را پرداخت نموده اند که از آنها انتظار رعایت دستورات اسلامی را دارد ؟ آیا در برابر هر نکن و نبین ونشنو و نخوری که به جامعه جوانمان گفتیم ببین و بکن و بشنو و بخوری جایگزینش کرده ایم یا خیر ؟ حضرت لوط هم که خواست قومش را ازعمل رذیله باز دارد ،فقط نهی منکر نکرد بلکه در برابرش راهکاری به نام امر به معروف ازدواج با دخترانش را پیشنهاد داد ! آیا نمایندگانی که باید حامی حقوق مادی و معنوی مردم ما باشند به وظایف نمایندگیشان در قبال موکلان خود عمل نموده اند ؟ نمایندگانی که به جای پرداختن به حل معضلات اقتصادی و سیاسی و پیگیری دهها پرونده اختلاس و ارتشاء و زد و بند‌های دهها میلیاردی وقت خود را درجهت مقابله با زنان ساپورت پوش و سگ بازی تعدادی دختر و پسر واندازه ورنگ مانتو و روسری خانمها و ممنوعیت عمل وازکتومی آقایان می گذارند واقعا به وظیفه نمایندگیشان عمل نموده اند ؟ به نظر می رسد این مسئولان سوراخ دعا را گم کرده اند و به جای حل معضلات اجتماعی خود هیزم بیار آتش معضلات اجتماعی می شوند و اگر احمد شهیدی (گزارشگر ویژه سازمان ملل )هم از راه رسید و همین طرح‌های من درآوردی و ضد انسانی آقایان را مستند نقض حقوق بشر قرارداد فریاد همین‌ها به هوا می رود که چرا اغیار در امور داخلی ما فضولی کرده و اینها خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند در حالیکه حل مشکل فرهنگی جامعه که ابزار شکنجه با خود به همراه ندارد و این را هر عاقلی می فهمد و حال چرا برخی آقایان از در ک این موضوع عاجزند الله اعلم .


امروز جامعه ما دچارخلا فرهنگ ایرانی- اسلامی است که این پر نمودن خلا فرهنگی راه حل شلاقی وبگیر و ببند پلیسی نمی خواهد زیرا اگر بنا بود با این رفتارها این معضلات حل شود تا حالا دیگر نیاز به این همه طرح و لایحه نبود و تا کنون حل شده بود ! فرهنگ ایرانی و اسلامی ما در سالهای پس از انقلاب با وجود تعدد متولیانی که داشته هر گز جایگاه خود را در بین اصحاب فرهنگ پیدا نکرد ه و اگر امروز هم شاهد اینگونه رفتارهای افراطی هستیم تنها به علت همین نبود متولی مستقلو کارشناس است کسانی که علاوه بر آشنایی به احکام اسلامی نیازهای جامعه جوان ایرانی ما را درک کرده و راه حل مناسب ارائه نمایند

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


محمود آخوندی خطاب به طراحان جرم سیاسی: بین شما کسی نبود با مفهوم جرم سیاسی آشنایی داشته باشد؟

Posted: 08 Nov 2014 03:59 AM PST

جرس: یك استاد جزا و جرم شناسی دانشگاه با اشاره به ایرادات طرح جرم سیاسی، گفت: کنار گذاشتن حدود فعالیت منتقدان سیاسی یک افترای حقوقی تلقی می‌شود و اساسا به همین خاطر است که در دنیای امروزی جرم سیاسی تعریف نمی‌شود چون هرگاه این اتفاق رخ داد و جرم سیاسی تعریف شد، دولت‌های خودکامه شکل گرفتند اگرنه دولت‌های آزاد و دموکرات جهان، جرم سیاسی را تعریف نمی‌کنند.

 

پروفسور محمود آخوندی در گفت و گو با ایلنا درباره طرح جرم سیاسی و مفاد آن به ویژه حقوق زندانیان سیاسی، گفت: مطالبی که در این طرح گردآوری شده است، جرم سیاسی را از جایگاه اجتماعی و معنا و مفهوم سنتی و واقعی خود دور می‌کند. چون اساسا آنچه که در این طرح به عنوان جرم سیاسی اطلاق شده، جرم سیاسی نیست.

 

این حقوقدان در ادامه بیان کرد: طراحان جرم سیاسی خواسته‌اند تحت عنوان جرم سیاسی، دولتمردان و مسئولان را در برابر جرائم سیاسی بیمه کنند یا به عبارتی دیگر جرم سیاسی را از بیخ و بن بسوزانند. در حالیکه ماهیت جرم سیاسی اساسا چنین نیست.

 

این استاد جزا و جرم شناسی دانشگاه با اشاره به طرح جرم سیاسی در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، گفت: با این تعریف، جرم سیاسی را از بیخ و بن سوزانده اند و باید از طراحان این طرح سوال شود آیا در بین شما کسی نبود که آشنایی دقیق و کامل با مفهوم جرم سیاسی داشته باشد تا اقدام به تدوین چنین طرحی انجام نشود؟

 

به گفته‌ این حقوقدان، هیچکدام از مطالب و تعاریفی که در این خصوص مطرح شده، اساسا جرم سیاسی نیست و تنها با این تعاریف دلایل سیاسی را به کل از بین می‌برند و ریشه‌ آن را خشک می‌کنند چون تمام مواد و مفاد آن علیه جرائم سیاسی است. به بیانی صریح‌تر در طرح جرم سیاسی تمام تلاش قانون‌گذار آن است تا امنیت دولتمردان و مسئولان را در برابر منتقدان تامین کند و اجازه ندهد آنان در معرض انتقاد قرار گرفته و در نهایت جایگاه منتقدان از بین برود تا در نهایت حقوق منتقدان در برابر تصمیمات سیاسی نایدیده گرفته شود.

 

آخوندی با تاکید بر این که طرح جرم سیاسی، بخش عمده‌ای از انتقادات سیاسی و فعالیت‌های سیاسی را کنار خواهد گذاشت، تصریح کرد: کنار گذاشتن حدود فعالیت منتقدان سیاسی یک افترای حقوقی تلقی می‌شود و اساسا به همین خاطر است که در دنیای امروزی جرم سیاسی تعریف نمی‌شود چون هرگاه این اتفاق رخ داد و جرم سیاسی تعریف شد، دولت‌های خودکامه شکل گرفتند اگرنه دولت‌های آزاد و دموکرات جهان، جرم سیاسی را تعریف نمی‌کنند.

 

آخوندی در ادامه به تلاش برخی کشورها برای تعریف جرم سیاسی اشاره کرده و افزود: آلمان‌های نازی در دوره هیتلر، ایتالیای فاشیسم در دوره موسولینی، عراق در دوره صدام و همچنین لیبی در دوره معمر قذافی، اقدام به تعریف جرم سیاسی بنا بر نظرات خودشان کردند. همه می دانیم نتیجه این اقدامات و رفتار‌ها چه شد. لذا این تعریف‌ها هیچ دردی را درمان نخواهد کرد.

این حقوق‌دان با تاکید بر متن طرح جرم سیاسی، خاطرنشان کرد: متاسفانه در این طرح اقداماتی که اساسا نباید جرم تلقی شوند، به عنوان جرم شناخته شده است که البته فراتر از این تعاریف اشکالات دیگری نیز به این طرح وارد است؛ ایراداتی که انصافا وجود آن در طرح دور از منطق است.

 

این استاد جرم شناسی دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا طرح جرم سیاسی توانایی احیای حقوق زندانیان سیاسی چون خدمات درمانی، دسترسی یا عدم دسترسی به وسیله های ارتباطی و مسائلی از ایندست را دارد، اذعان داشت: جدای از فراهم نبودن زیر‌ساخت‌های لازم برای احیای حقوق زندانیان سیاسی، شعارهایی که در طرح جرم سیاسی به عنوان ویترین نمایشی مطرح می‌شود، در آیین نامه‌های زندان‌ها ثبت شده است بنابراین آمدن این طرح با عنوان احیای حقوق زندانیان سیاسی معنایی ندارد.
 

 

واکنش مقام‌های ارشد دولت اوباما به نامه‌نگاری وی با آقای خامنه‌ای

Posted: 08 Nov 2014 03:59 AM PST

جرس: در میانه موج انتقاد جمهوری‌خواهان آمریکا از باراک اوباما، وزير خارجه این کشور می‌گوید که «ابدا ارتباطی ميان گفت‌وگوهای اتمی با مسائل ديگر نیست» و مشاور ارشد رئيس جمهور آمریکا نيز «هر گونه هماهنگی» با ايران برای مبارزه با داعش را رد کرده است.

 

به گزارش رادیوفردا، سخنان اين دو مقام ارشد دولت باراک اوباما را می‌توان واکنشی دانست به انتقادات شديد جمهوری‌خواهان در آمریکا از نامه‌ای که گزارش شده رئيس جمهور آمريکا به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است.

 

روزنامه آمريکايی وال استريت جورنال روز پنج‌شنبه، ۱۵ آبان، گزارش داد که باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا، اواسط ماه گذشته ميلادی به آقای خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نامه محرمانه‌ای نوشته و در آن بر «منافع مشترک» در جنگ عليه شبه‌نظاميان گروه حکومت اسلامی (داعش) تاکيد کرده است.

 

در واکنشی شديداللحن، جان مک‌کين و لينزی گراهام، سناتورهای ارشد جمهوری‌خواه، ارسال اين نامه و دعوت از جمهوری اسلامی به همکاری در مبارزه با داعش را «زشت و شرم‌آور» توصيف کردند.

 

جان بينر، رئيس جمهوری‌خواه مجلس نمايندگان آمريکا، نيز گفت که «به رهبران ايران اعتماد ندارد و معتقد نيست که ايالات متحده نيازی به حضور ايران در کمپين مبارزه عليه گروه حکومت اسلامی دارد».

 

اما جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفيد، در اين باره گفت که «سياستی که رئيس جمهوری و دولت او در قبال ايران اعلام کرده تغيير نکرده است» و ايالات متحده «هيچ همکاری نظامی» با ايران در مبارزه عليه گروه حکومت اسلامی نخواهد داشت.

 

اکنون، جان کری، وزير امور خارجه آمريکا، نيز گفته است که «هيچ گفت‌وگويی، هيچ توافقی، هيچ معامله‌ای، هيچ چيز، هيچ تفاهم يا توافق‌نامه‌ای با توجه به حوادثی که در خاورميانه رخ می‌دهند، صورت نگرفته است».

 

به گزارش خبرگزاری رويترز، آقای کری روز شنبه، ۱۷ آبان، در پکن گفت: «هيچ ارتباطی ميان گفت‌وگوهای هسته‌ای و مسائل ديگر وجود ندارد. من می‌خواهم اين را روشن کنم؛ مذاکرات اتمی راه خود را می‌روند.»

 

با وجود اين، وزير امور خارجه آمريکا از اظهارنظر درباره نامه ارسال شده توسط باراک اوباما به علی خامنه‌ای خودداری کرد.

 

رويترز در گزارش خود افزوده است که آمريکا پيش از اين، طرح ارائه شده از سوی مقام‌های ايران درباره همکاری ميان دو کشور برای مبارزه با گروه حکومت اسلامی در قبال تسامح بر سر برنامه هسته‌ای ايران را رد کرده است.

 

اين خبرگزاری همچنين اظهارات سوزان رايس، مشاور ارشد امنيت ملی رئيس جمهور آمريکا، را منتشر کرده که گفته است: «ما هيچ تصميمی برای هماهنگی با ايران در مبارزه با داعش از جمله هماهنگی نظامی نداريم.»
 

غریب‌پور: برخی می‌خواهند زمینه خروج هنرمندان از کشور را فراهم کنند

Posted: 08 Nov 2014 03:40 AM PST

جرس: بهروز غریب‌پور از دخالت دست‌های پنهان در حوزه کاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقاد کرد.


 

غریب‌پور با ابراز ناراحتی از سنگ‌اندازی برخی از افراد غیرمتخصص در حوزه فرهنگ به آفتاب گفت: برخی با ایجاد بحران در مسیر وزارتخانه آقای جنتی فرهنگ را به مرغ عروسی و مرغ عزا تبدیل کرده اند.

 

غریب‌پور عملکرد وزارت ارشاد را مثبت دانسته و گفت: علی‌رغم هجمه‌ها مدیران وزارت ارشاد عرصه گسترده‌تری برای فرهنگ فراهم کرده‌اند.

 

حمله گروه‌های تندرر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیراً رنگ‌وبوی جدی‌تری گرفته است. در حالی که برخی از گروه‌های تندرو داخل مجلس علی جنتی را تهدید به استیضاح می‌کنند، بسیاری از هنرمندان از رفتارهای این گروه‌های تندرو ناراضی هستند.

 

بهروز غریب‌پور نیز مانند بسیاری از هنرمندان از موضع‌گروه‌ها این گروه‌های افراطی انتقاد کرد. غریب‌پور کارگردان باسابقه تئاتر و مدیر و بنیان‌گذار فرهنگ‌سرای بهمن است. وی تاکنون سمت‌هایی مانند ر ئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان و بنیان‌گذاری و مدیریت خانه هنرمندان ایران را نیز بر عهده داشته است. وی در سال 86 و زمانی که مسئولیت بازسازی مجموعه تئاتر شهر را برعهده داشت به دلایل نامعلومی توسط مدیران وقت کنار گذاشته شد.

 

غریب‌پور به خبرنگار «آفتاب» گفت: با اینکه هنرمندانی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند، چارچوب‌ها و خطقرمزها را می‌شناسند، عده‌ای هر روز پارامترهای جدیدی را مطرح می‌کنند تا برای این وزارتخانه بحران‌آفرینی کنند.

 

وی ادامه داد: عده‌ای هر روز تلاش می‌کنند با آشوب کردن، طرح تازه‌ای بریزند و دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بسته و مجوزهای قانونی نهاد متولی فرهنگ را بی‌اعتبار کنند. بنابراین ما شاهد هستیم فیلمی که مجوزهای قانونی را طی کرده به دلیل سلیقه برخی افراد در اکران با مشکل مواجه می‌شود.

 

غریب‌پور به سابقه تاریخی مدیریت دولتی فرهنگ اشاره کرد وگفت: «در دوره‌های گوناگون تاریخ معاصر نگاه و رابطه دولت‌ها به مقوله فرهنگ متفاوت بوده است. بعد از انقلاب اسلامی نگاه به مقوله فرهنگ، دولتی و همراه با سامان‌دهی و دادن یک‌سری اختیارات به هنرمندان بود که الان با وجود گسترش ارتباطات این نگاه نیازمند تغییراتی است. در سوی دیگر این ماجرا هنرمندان قرار دارند که باید شرایط فرهنگی و اجتماعی تاریخی خود را شناخته و به آن احترام بگذارند. این رابطه همیشه در بزنگاه‌هایی مانند مدیریت، تخصیص بودجه و حد و مرز دخالت دولت دچار افت‌وخیز می‌شده و این را نمی‌وان به دولتی خاص منتسب کرد.

 

غریب‌پور از نابسامانی‌های دولت گذشته و برجای‌ماندن آن برای دولت فعلی نیز سخن گفته و افزود: «متاسفانه آقای احمدی‌نژاد و دولت قبلی سعی می‌کردند همه افراد اعم از متخصص و غیرمتخصص را راضی کنند به همین دلیل است که به‌جای تمرکز در سامان‌دهی فعالیت‌های تعریف‌شده تئاتر، شاهد افزایش جشنواره‌های گوناگون تئاتر بودیم. اتخاذ این رویکرد از آشفتگی و عدم شناخت و نبود برنامه‌ریزی مناسب مدیران فرهنکی دولت گذشته حکایت می‌کند.»

 

وی در ادامه به دستاورد نگاه افراطی به فرهنگ پرداخت و گفت: عده‌ای فرهنگ را مرغ و عروسی عزا می‌دانند. شواهد نشان می‌دهد وزارت ارشاد با دست‌های ناشناخته‌ای مواجه شده است که می‌خواهند با سنگ‌اندازی در جریان فعالیت‌های هنری زمینه خروج هنرمندان از کشور را فراهم کنند. البته شاید برخی از افراد بخواهند به بهانه توقیف‌شدن اثر خود، شهرت‌آفرینی کنند اما اکثریت هنرمندان دلسوز چنین نگاهی ندارند و نباید همه را به یک شکل قضاوت کرد.

 

غریب‌پور گفت: به نظرم این رویکرد افراطی برخی اشخاص و گروه‌ها علی‌رغم ادعای این افراد دلسوزانه نیست. صدالبته این نگاه ضرر فراوانی برای فرهنگ کشور به بار خواهد آورد. البته این رویکرد یک‌سویه در عصر ارتباطات و در قرنی که ما درآن زندگی می‌کنیم کارآیی ندارد زیرا نمی‌توان عقربه‌های ساعت را به عقب کشید و با نگاه گذشته برای مسائل امروز تصمیم گرفت.
 

 

تهران در معرض یک زمستان آلوده

Posted: 08 Nov 2014 03:40 AM PST

فیروزه رمضانزاده
در ایران، سال‌هاست وضعیت آلودگی هوا به مرز بحرانی رسیده است. پس از آلودگی هوای پی درپی در سال‌های ۸۹، ۹۰، ۹۱ و ۹۲ دولت یازدهم از اسفندماه سال گذشته، از تولید و توزیع بنزین پتروشیمی جلوگیری کرد. هرچند، هوای تهران و چند کلانشهر در نیمه نخست سال جاری روبه بهبودی رفت اما با وجود حذف بنزین آلوده و بهبود کیفیت آن، اکنون پیش بینی‌ها نشان می‌دهند که در فصل سرد سال جاری نیز، تجربه زمستان چهار سال گذشته تکرار شود. 

به گفته سید جعفر تشکری، معاون حمل ونقل وترافیک شهردارتهران، ازاول آبان ماه سال جاری باوقوع پدیده وارونگی دما (اینورژن)، آلودگی هوای تهران تشدید می‌شود.

تارنمای خبرآنلاین در این زمینه نوشته است: «از ابتدای مهرماه، هوای پایتخت ناسالم بوده است. آمار وزارت بهداشت در سال ۹۲ حاکی از آن بوده است که ۳ هزار و ۷۰۰ فوت مشکوک ناشی از آلودگی و آلایندگی‌های سطح تهران بوده است.»

برپایه شاخص آلودگی هوا در ایران که از سوی برنامه جهانی «شاخص توسعه اجتماعی» اعلام شده است جایگاه ایران از نظر آلودگی‌ هوا و مرگ و میر وابسته به آن در رتبه ۱۰۵ در میان ۱۳۲ کشور جهان قرار دارد.

در حال حاضر آمار دقیقی از مرگ ومیر و بیماری‌های مرتبط با آلودگی هوا در منابع رسمی ایران اعلام نمی‌شود. برخی منابع رسمی از مرگ دست کم ۸۰ هزار نفر در سال در کل ایران و حدود ۲۷۰۰ نفر در تهران سخن خبر می‌دهند اما آمارهای گوناگون مراجع مختلف‌گاه با یکدیگر در تضاد هستند.

اردیبهشت ماه سال جاری، ﻣﺤﻤﺪ‌ﺟﻮاد ﻧﻈﺮی‌ﻣﻬﺮ، یکی از اعضای کمیسیون اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺠﻠﺲ شورای اسلامی در گفتگویی اعلام کرد که «روزاﻧﻪ ۳۱۰ تن در ﺗﻬﺮان بر اثر پیامدهای آلودگی هوا می‌میرند.» وی با وجود ارائه این رقم گفت:«آمار مستندی در مورد شمار قربانیان هوای آلوده در ایران وجود ندارد.»

در آبان ماه سال جاری، نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد در پاسخ به واکنش‌ها نسبت به بنزین‌های آلوده خوردو‌ها در مصاحبه‌ای گفت:«براساس آزمایشی که در مورد بنزین‌های معمولی، سوپر، یورو ۴ و وارداتی صورت گرفته، بنزین وارداتی به لحاظ کیفی هیچگونه مشکلی ندارد، ولی بنزین یورو ۴ به خاطر عدد اکتان تا سطح ۱۰ درصد دچار مشکل است.»

آلاینده‌های شهری از اتوبوس تا واحدهای صنعتی

یکی از آلاینده‌های اصلی شهری، واحدهای صنعتی هستند. مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست افزایش گازهای آلاینده‌ای چون دی اکسید گوگرد و مونواکسیدکربن براثر فعالیت واحدهای صنعتی را هشداری جدی برای وقوع بحران‌های زیست‌محیطی می‌دانند.

روزنامه آرمان، آبان ماه سال جاری به نقل از محمد هادی حیدرزاده، رئیس اداره‌کل محیط‌ زیست استان تهران با بیان اینکه هم‌اکنون ۳۰ واحد صنعتی در استان تهران فعالیت می‌کنند، نوشته است: «برخی صنایع به‌دلیل عدم رعایت شاخص‌های زیست‌محیطی، شب‌هنگام فعالیت می‌کنند.»

تنها در استان کویری یزد، بیش از سه هزار واحد کوچک و بزرگ صنعتی فعالیت می‌کنند. دامنه این فعالیت‌ها از نساجی، کاشی‌سازی و سرامیک‌سازی، تا آجر و صنایع فولاد و پتروشیمی گسترده است.

یکی دیگر از دلایل افزایش آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ دیگر، ازدیاد خودرو‌ها و استاندارد نبودن موتورهای خوردرو‌ها و اتوبوس‌های شرکت واحد است.

تارنمای خبرآنلاین به نقل از محمد حقانی، عضو شورای شهر تهران در آبان ماه سال جاری نوشت:«طبق گزارشی که شرکت کنترل کیفیت هوای تهران به استناد تحقیقات یک موسسه آلمانی منتشر کرده، گوگرد موجود در گازوئیل اتوبوسهای شرکت واحد نزدیک به ۵۰ برابر استاندارد است.»

اما بحران آلودگی هوا به پایتخت محدود نمی‌شود و هر سال باعث مرگ بسیاری از مردم در کلان‌شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز، اراک و زنجان شده است.

بهمن‌ ماه سال گذشته، محمد ناظمی اردکانی، رئیس سازمان ثبت احوال ایران، با تأیید افزایش میزان مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا گفته بود:«‌میزان مرگ و میر در کلان‌شهر‌ها با افزایش آلودگی هوا افزایش پیدا می‌کند.»

اما وضعیت هوای آلوده در اهواز به مراتب بد‌تر از شهرهای دیگر ایران است. به دنبال بارندگی‌های شبانه در ۲۹مهرماه سال جاری در شهر اهواز نزدیک به هزار تن از شهروندان اهوازی با علائم بیماری‌های تنفسی به مراکز درمانی زیر پوشش دانشگاه جندی ‌شاپور مراجعه کردند.

سال گذشته نیز درپی بارندگی‌های اسیدی، شمار زیادی از مردم خوزستان دچار مشکل تنفسی شدند و به مراکز درمانی و بیمارستان‌های این استان مراجعه کردند.

ازجمله عوامل باران‌های اسیدی در اهواز می‌توان به آلودگی تاسیسات نفتی و صنعتی، آتش زدن مزارع نیشکر، انباشت زباله، سکون هوا و رطوبت ۹۵ درصدی اشاره کرد.

سلیمان فروزنده شهرکی در وبلاگ خود، باران اسیدی را باعث از بین رفتن بنا‌ها و آثار تاریخی به خصوص در ساختمان‌هایی دانسته که از سنگ مرمر یا آهک ساخته شده باشند.

به گفته این کاربر مجازی وبلاگ، باران اسیدی میزان حاصلخیزی خاک را کاهش می‌دهد و حتی ممکن است مواد سمی را وارد خاک‌ها کند. همچنین موجب نابودی درختان، کاهش مقاومت آن‌ها به خصوص در برابر سرما می‌شود.

اهواز در بین شهرهای ایران، نه تنها در جایگاه نخست آلودگی هوا در بین سایر شهرها ایستاده است، بلکه به گفته سازمان بهداشت جهانی اکنون آلوده‌ترین شهر جهان نیز هست.

شهر اراک و استان مرکزی نیز از آلوده‌ترین مناطق ایران هستند. تنها در شهر اراک نزدیک به ۶۰۰ واحد صنعتی فعال هستند که ۳۰۰ واحد آن به نوعی محیط زیست را آلوده می‌کنند.

سعید متصدی، معاون محیط انسانی سازمان محیط زیست آبان ماه سال جاری در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) از مردم این شهر خواسته بود در مصرف گاز صرفه جویی کنند تا نیروگاه‌ها، مجبور به مازوت سوزی نشوند.

نفت کوره یا مازوت یکی از هیدروکربن‌های نفتی، ارزان‌ترین ماده سوختنی برای نیروگاه‌های حرارتی است که میزان آلایندگی آن با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است.


هربار با افزایش آلودگی هوا و قرارگرفتن شهرهای آلوده در وضعیت اضطراری، اقدامات کوتاه مدتی نظیر تعطیلی مدارس و ادارات و از سوی دیگر ممنوعیت ورودخودرو‌ها براساس پلاک زوج وفرد اجرا می‌شوند، برخی از مسئولان زیست محیطی در ایران پارا فرا‌تر گذاشته و معتقدند که باید تهران را ترک کرد. معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران بهمن ماه سال گذشته به ساکنان شهر تهران توصیه کرد که برای نجات جان خود، پایتخت را ترک کنند. اما بیشتر کار‌شناسان معتقدند که این طرح‌های مقطعی و گذرا به عنوان اقدامی برای کاهش آلاینده‌های هوا، پاسخگوی مدیریت آلودگی هوا در تهران، اهواز و شهرهای دیگر نیستند.  

پاسخ علی مطهری به حائری شیرازی: اعتراضات سال ۸۸ طبیعی و عقلانی بود/ باید به معترضان حق دفاع داد

Posted: 08 Nov 2014 03:40 AM PST

جرس: علی مطهری نماینده مردم تهران در نامه ای به حائری شیرازی پاسخ نامه اخیر وی را داد و اعلام کرد که بسیاری از مسائل سال 88 با دادن اجازه دفاع به معترضان آن انتخابات قابل حل است اما اگر لجاجت به خرج داده شود شرایط تغییر می کند و این موضوع به یک غده چرکین تبدیل خواهد شد.

 

به گزارش ایلنا، متن این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله حائری شیرازی دامت برکاته
سلام علیکم

نامه جنابعالی را در رسانه‌ها دیدم و به دقت مطالعه کردم. از حسن توجه شما به عنوان یک عالم روشن‌بین اسلامی به مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی، که معمولا اقران حضرت عالی از ورود به آن‌ها پرهیز می‌کنند و احیانا آن را در شأن خود نمی‌دانند، خرسند و مسرور شدم گرچه این امر مسبوق به سابقه است و قبلا نیز مطالب ارزشمندی در موضوع نظام خانوادگی اسلام برای رفع مشکلات جامعه خصوصا جوانان فرموده‌اید و البته این، روش علمای ربانی است که صرفا از روی نصح و خیرخواهی و انجام وظیفه دینی خود وارد این میدانها می شوند و از ملامت ملامت کنندگان نمی ترسند. ورود علمای منصف و خوش سابقه‌ای مانند حضرت عالی به موضوع فتنه سال 88 میتواند آن را از بن بست خارج کند و وحدت و همدلی را به جامعه بازگرداند.

در تعلیل نوشتن نامه به اینجانب فرموده اید: «دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال 88 دفاع می‌کنید» و سپس آن را با توجه به شرایط جامعه ما خلاف عقل اجتماعی دانسته‌اید.
من به یاد ندارم که در مصاحبه‌ای یا نامه‌ای و یا نطقی از دعوت مردم به خیابان در آن ایام دفاع کرده باشم بلکه همیشه خلاف آن را گفته ام اما همواره تأکید کرده‌ام که اگر مردمی به طور طبیعی و خودجوش به موضوعی اعتراض داشته باشند باید بتوانند حرف خود را در قالب تجمع یا راه پیمایی بزنند و صداوسیما و سایر رسانه‌ها وظیفه دارند آن را منعکس کنند. اصل بیست و هفتم قانون اساسی می‌گوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»

پس از انتخابات سال 88 به دلیل نوع رفتار یکی از کاندیداها از چند ماه قبل خصوصا رفتارش در مناظره کذایی و نیز نوع اعلام نتیجه انتخابات و همچنین ادعای پیروزی کاندیدای دیگر، عده قابل توجهی از مردم اعتقاد به تقلب پیدا کردند و اعتراضاتی صورت گرفت. ما به جای آن‌که این آتش را مهار کنیم و درجه هیجان طبیعی برآمده از رقابت‌های انتخاباتی را پایین بیاوریم، برای پیروز انتخابات جشن ملی گرفتیم و در آن جشن کاندیدای پیروز حضور پیدا کرد و سخنان تحریک آمیز به زبان آورد. گویی برنامه‌ای بود برای آن‌که معترضان تحریک شوند. روز بعد مردم معترض برای پاسخگویی به آن جشن ملی به طور طبیعی و بدون آنکه دستوری دریافت کرده باشند.

- گرچه ممکن است کاندیداهای معترض به اصرار مردم سخنی گفته باشند - راه پیمایی آرام کردند که البته در پایان آن و زمانی که راه پیمایان متفرق می شدند اتفاق تلخی افتاد که منجر به کشته شدن چند نفر شد. در این‌جا طرفین یکدیگر را متهم می‌کنند.

از جنابعالی سوال می کنم: اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟

پس نباید اقدامات طرف مقابل را نادیده گرفت و اشکال را در عدم رشد اجتماعی و سیاسی مردم دانست و گفت: «دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است چون آنجا خاورمیانه نیست. مردم قرنها با حقوق اجتماعی خود زندگی می کنند.»
من این مطلب را قبول ندارم. معتقدم مردم ایران پس از انقلاب اسلامی رشد قابل توجه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و دعوت مردم به راه پیمایی آرام نه تنها در پاریس و لندن بلکه در تهران و سایر شهرهای ایران نیز با عقل اجتماعی سازگار است، به شرط آنکه ما هر اعتراض مدنی را براندازی نظام معرفی نکنیم و بلافاصله منتسب به آمریکا و انگلیس و اسرائیل ننماییم بلکه آن را نشانه آزادی بیان و پیروی از سیره علی علیه‌السلام در نقد حاکمان بدانیم. تا زمانی که ما نظام را مانند یک نهال لرزان و متزلزل تصور می‌کنیم که با هر نسیم اعتراضی به این سو و آن سو می‌رود و در نتیجه از هرتجمع و راه پیمایی هراس داریم، مطلب همان است که جنابعالی می فرمایید یعنی دعوت مردم به راه پیمایی آرام در ایران با عقل اجتماعی سازگار نیست، با این تفاوت که شما می گویید علت آن این است که مردم رشد کافی اجتماعی پیدا نکرده اند و من می گویم علت این است که برخی مسئولان تحلیل درستی از جامعه ایران ندارند و از قوت و استحکام نظام جمهوری اسلامی بی خبرند؛ لذا هر اعتراض مدنی را نقشه ای برای براندازی نظام می دانند.

ریشه نظام جمهوری اسلامی در ایمان اسلامی مردم ماست و این ایمان چیزی نیست که به آسانی سست شود. همان مردمی که انتقادهای فراوان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دارند آنجا که پای دفاع از نظام اسلامی به میان می آید وارد میدان می شوند و آماده فداکاری هستند چون معتقدند این نظام از هر نظام دیگری بهتر است گرچه نیاز به اصلاح دارد.
فرموده اید: «با توجه به حادثه حزب جمهوری اسلامی چه توقعی دارید که در یک راهپیمایی میلیونی به وسیله عوامل نفوذی خسارت‌های جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی می گوید این کار درست نیست.»

با این منطق، در جمهوری اسلامی اساسا هرگونه تجمع و راه پیمایی و اعتراض امکان پذیر نیست چون ممکن است منافقین یا گروه های معاند دیگر حادثه بیافرینند، و اصل بیست و هفتم قانون اساسی نیز یک حشو زاید بوده و صرفا برای نمایش دموکراسی است و قابل اجرا نیست.
اولا شرایط اول انقلاب را که منافقین مسلح در خیابانها رفت و آمد می کردند نباید به امروز تسری بخشید و به این وسیله حقی از حقوق مردم را که در قانون اساسی و شرع مقدس و سیره اولیاء دین به رسمیت شناخته شده است، یعنی حق نقد و انتقاد و نصیحت ائمه مسلمین به صورت آشکار را از آنها سلب کرد. ثانیا حفظ امنیت در اجتماعات و راه پیمایی ها اگر طرفین بخواهند، کار ساده ای است. مسئله این است که یک طرف نمی خواهد موضوع اعتراض و انتقاد آرام پا بگیرد.

فرموده اید: «مسئله ای که باید با حضور کارشناسان حل شود (شبهه تقلب) وقتی به مردم واگذار شود مصیبت بار خواهد بود.» حرف درستی است اما وقتی به جای موکول کردن موضوع به نظر شورای نگهبان، اعلام جشن ملی می شود، به این معنی است که مسئله تمام شده و نظر شورای نگهبان نیز معلوم است. پس معترضان به کجا پناه ببرند؟ در این شرایط، اعتراض آنها مسموع و فرمان عقل اجتماعی است.

 

اما عامل اصلی و حلقه مفقوده ای که باعث تداوم و پایان نیافتن مسئله فتنه سال 88 و موجب اظهارنظرهای شاذ شده است که یکی غیرمنصفانه سران معترضان را به موسولینی تشبیه می‌کند و جنابعالی حکیمانه به عقل اجتماعی متوسل می‌شوید این است که ما نمی‌خواهیم اعتراف کنیم که در این واقعه خطاهایی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفته است و این مبتنی بر آن است که ما جمهوری اسلامی را در هاله‌ای از قدس و در عالم ملکوت فرض می‌کنیم که نمی‌توان خطایی را به آن نسبت داد. گرچه هر چیزی که رابطه و نسبتی با اسلام پیدا می کند از قداست برخوردار می شود اما مقدس بودن به معنی خطا ناپذیر بودن و نقد ناپذیری نیست. این امر خلاف عقل و خلاف سیره علی علیه السلام است که منادی نقد پنهان و آشکار حکومت بود و خلاف نظر امام خمینی(ره) و شهید آیت الله مطهری و رهبر گرامی انقلاب است.

پس بیاییم ضمن آنکه کاندیداهای معترض را در اصرار بر ادامه اعتراضات مقصر معرفی می کنیم که باید زودتر تکلیف مسئله را روشن می کردند تا موجب سوءاستفاده دشمنان خارجی نشود، قبول کنیم که اشتباهاتی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفت که معد و زمینه‌ساز و دامن زننده به فتنه شد. با این نگاه مسئله قابل حل است چون عدالت و انصاف حاکم است و هرکس به حق خود می رسد اما اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.

بنابراین در این که دعوت به استمرار اعتراض نوعی پذیرش تفریق است با شما همداستانم؛ گرچه سران معترضان برآنند که پس از سخنان مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد سعی وافری برای لغو راه پیمایی 30 خرداد مبذول داشته اند که به دلیل فرصت کم به طور کامل موفق نشده اند. به هرحال بسیاری از این مسائل با گفت و گو و اجازه دفاع دادن به متهمان قابل حل است به شرط آنکه صراحت به خرج دهیم و از مصانعه و ملاحظه کاری و رودربایستی پرهیز نماییم چنانکه امام علی علیه السلام فرمود: انما یقیم امرالله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع.

مطلب آخر این که فرموده اید: «وقتی دیدم امام صادق علیه السلام می گوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: یا اخی أنا الظالم حتی یقطع التهاجر (برادرم! من ظالم هستم، تا کدورت از بین برود) برایم سنگین بود اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما می آمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق می دهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟» و بعد استناد به رفتار هارون علیه السلام و امام علی علیه السلام در گذشت از برخی مسائل به خاطر وحدت امت فرموده اید خصوصاکه آنجا بحث حق و باطل مطرح بوده و اینجا چنین نیست و به طریق اولی باید وحدت را حفظ کرد.

 

ظاهرا نصیحت حضرتعالی متوجه هردو گروه است که به خاطر موضوع مهمتر یعنی وحدت و عدم تفرق در مقابل دشمنان خارجی باید از حق خود گذشت، که نصیحت درستی است اما به نظر می رسد حدیث امام صادق علیه السلام ناظر به حقوق فرد است نه حقوق اجتماع و حق الناس، و این دو با هم خلط شده اند. سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین نیز همین را تأیید می کند. آنها در مسائل فردی نرمش داشتند و از حقوق خود می گذشتند اما در مسائل اجتماعی صلابت داشتند و از حقوق اجتماع نمی گذشتند. گاهی کوتاه آمدن در مقابل ظالم به تجری او و ادامه ظلم منتهی می شود. امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا قدرت برای دفاع از حقوق اجتماع و در مقابل، توانایی برای نیکی کردن به کسانی که به او بدی کرده‌اند می خواهد، یعنی حوزه حقوق اجتماع و حقوق فرد از یکدیگر تفکیک شده است.
در پایان بار دیگر از توجه حضرتعالی به مسائل اجتماعی و دغدغه نسبت به سرنوشت جامعه و آینده انقلاب اسلامی و نامه روشنگر و راه گشای آن عالم دلسوز و مصلح تشکر می‌کنم.
 

غلامعلی رجایی: برای ریاست خبرگان روی هاشمی اجماع می‌شود

Posted: 08 Nov 2014 03:05 AM PST

مشاور فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نظام معقتد است: با سابقه، پیشینه و حضوری که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان داشته‌اند علی القاعده ایشان باید به عنوان رییس خبرگان انتخاب شوند اما همه چیز به شرایط چند ماه بعد بازمی‌گردد که ایشان شرایط و آرایش صحنه را به چه شکل ببینند.


به گزارش آفتاب، بعد از فوت آیت‌الله مهدوی کنی؛ با وجود اینکه چند ماه تا انتخاب رییس مجلس خبرگان باقی‌مانده اما از حالا گمانه‌زنی‌ها شروع شده است. در این چند روز گزینه‌های مختلفی به عنوان کاندیدا در رسانه‌ها مطرح شده‌اند.

 

برخی اظهارنظرها از اعضای خبرگان درباره آیت‌الله هاشمی و عدم تمایل وی برای ریاست خبرگان، موجب شد تا نقل‌قولی بر روی سایت شخصی وی منتشر شود. نقل قولی که مطرح می‌کند "درصورتي كه بعضي افراد كه آنها را براي رياست خبرگان صالح نمي‌دانم قصد كانديدا شدن داشته باشند، آمادگي خود را براي كانديداتوري رياست اين مجلس اعلام خواهم كرد."


غلامعلی رجایی، مشاور فرهنگی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره صحبت‌هایی که درخصوص مجلس خبرگان و تمایل نداشتن آیت‌الله هاشمی برای ریاست این مجلس مطرح می‌شود به خبرنگار «آفتاب» می‌گوید: اساسا موضع‌گیری‌های آقای هاشمی در رابطه با خودشان نیست، در رابطه با نظام است. مانند تصمیم سخت و مناسبی که برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 گرفتند. با وجود اینکه ایشان واقعا مایل نبودند در انتخابات حاضر شدند.

 

وی ادامه داد: من شهادت می‌دهم که سه ماه ایشان تحت فشار گروه‌های مختلف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 92بودند؛ ایشان را دعوت و بعضا صدای خود را برای ایشان بلند می‌کردند، البته عذرخواهی هم می‌کردند؛ که چرا شما تصمیم نمی‌گیرید؟ بعد ایشان آن تصمیم سخت را گرفتند و عده‌ای مانع شدند و آنچه که دیدید شد.

 

مشاور فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: هر کسی به جای ایشان بود چه به دلیل شرایط سنی و چه به خاطر مسائل کشور این تصمیم (کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ) را نمی‌گرفت. خود ایشان هم مطرح می‌ردند که جوان‌ترها هستند. اما زمانی که اقبال مردم را به خودشان، حجم خرابی‌های به‌جامانده و اصلاحاتی که باید انجام می‌شد را دیدند، این تصمیم گرفته شد.

 

رجایی در واکنش به اظهارنظرها درباره مجلس خبرگان توصیه می‌کند «تا افراد تحلیل شخصی در این باره نداشته باشند» و عنوان می‌کند: چه از آقایان محترم خبرگان و چه دیگران می‌خواهم تا تحلیل‌های شخصی نکنند. آیت الله هاشمی شخصیتی نیستند که اگر احساس تکلیف کنند با این صحبت‌ها و مصاحبه‌ها میدان را خالی کنند. ایشان از دوران انقلاب براساس تکلیف درکنار امام و بعدهم رهبری در صحنه بودند و در حال حاضر هم همان فرمول را دارند.

 

مشاور فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: صحبتی که در این خصوص من با ایشان داشتم همان طور که در مصاحبه‌ای هم از ایشان منتشر شده، مطرح کردند اگر احساس کنند شرایط به‌گونه‌ای است که باید حضور داشته باشند، حتما حاضر می‌شوند. مبنا این است که خود ایشان احساس کنند که لازم است حضور داشته باشند.

 

وی گفت: اساسا فرمول آیت الله هاشمی عمل به تکلیف است و ایشان خود را نمی‌بینند که عده‌ای خوششان بیاید یا نه. ضمن اینکه همه می‌دانیم که ایشان سال‌ها به همین مجلس خبرگان ریاست داشته‌اند و مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی هم در آن تعبیر ظریف مطرح کردند که آقای هاشمی این مقام را به ایشان تفویض کرده‌اند.

 

رجایی تاکید می‌کند: قاعدتاً با سابقه، پیشینه و حضوری که ایشان در مجلس خبرگان داشته‌اند علی القاعده ایشان باید انتخاب شوند و دیده شوند. اما همه چیز به شرایط چند ماه بعد باز می‌گردد که ایشان شرایط و آرایش صحنه را به چه شکل ببینند. اینکه احساس کنند می‌توانند در این قضیه خدمتی کنند یا نه. اگر لازم ببینند که شرکت می‌کنند و اگر ببینند دیگرانی هستند و کار خوب پیش می‌رود قاعدتا کار به شکل دیگری پیش خواهد رفت. باید منتظر زمان بود و دید که اوضاع چگونه پیش می‌رود.

 

مشاور فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان می‌کند: گمان من بر این است که تا آیت‌الله هاشمی هست، حضورشان در اینگونه عرصه‌ها پررنگ باشد. اگر هم ایشان نخواهند، علی‌القاعده اعضای مجلس خبرگان و مردم این حضور را تمنا خواهند کرد و خواهند خواست که بیایند و تجربه سنگین و وزین خود را در اختیار مجلس خبرگان بگذارند. بخصوص که فکر می‌کنم در این دوره مجلس خبرگان مسئولیت‌های حساس‌تری داشته باشد.

 

او در واکنش به اظهارنظرهایی که در چند روز گذشته از طرف برخی افراد درباره حضور آیت‌الله هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان مطرح شده به «آفتاب» می‌گوید: اساسا آیت‌الله هاشمی نیازی به سخنگو ندارند. ایشان خودشان هم سخنرانی می‌کنند و هم اگر لازم باشد مصاحبه انجام می‌دهند. گمان می‌کنم این شیوه مطلوب نباشد که بعضی برداشت‌های خود را از طرف دیگران مطرح کنند و سپس در پی اصلاح این برداشت ها هم باشند. من فکر می‌کنم این شیوه بسیار ناپسند است. آقای هاشمی خودشان حضور دارند و به جز اطرافیان ایشان، خودشان هم اگر لازم ببینند صحبت می‌کنند. بنابراین نیازی به پیش‌بینی دوستان نیست.

 

او تاکید می‌کند: نکته بعد هم اینکه آقای هاشمی کنارزدنی نیستند. وزن، منزلت، شان آقای هاشمی نزد رهبری و حضرت امام و حضور ایشان در جای‌جای صحنه‌های انقلاب موضوعی نیست که کسی بخواهد آن را با مجلس خبرگان بسنجد. مانند قضیه انتخابات ریاست جمهوری که عده‌ای فکر کردن با رد صلاحیت ایشان کاری انجام داده‌اند. به این شکل نیست همه دیدند که دولت آقای روحانی با حمایت آقای هاشمی و آقای خاتمی انتخاب شد. بنابراین توصیه می‌کنیم بعضی‌ها این روش از طرف بقیه صحبت کردن را فراموش کنند. اگر هم قصد فضاسازی و خبرسازی دارند که این صحبت‌ها برای آقای هاشمی بی‌فایده است ایشان دو کلمه که صحبت کنند همه این فضاسازی‌های چند ماهه از بین خواهد رفت.

 

مشاور فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه آیا در مجلس خبرگان انتخاب رییس به صف‌بندی منجر می‌شود یا اعضا با اجماع رییس انتخاب می‌کنند، می‌گوید: باید منتظر بود، تصور می ‌کنم در حال حاضر از نظر سابقه و منزلت نزد رهبری کسی به وزن و جایگاه اقای هاشمی در خبرگان برای این کار نباشد و فکر می‌کنم همه آقایانی که در آنجا حضور دارند این را می‌دانند. من احساس دیگری ندارم و فکر می‌کنم که اگر آقای هاشمی احساس تکلیف کنند، ایشان را انتخاب کنند. برداشت من این است که در این قضیه بر روی آیت‌الله هاشمی اجماع خواهد شد.